جمع بندی مقدمه صحیفه سجادیه

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مقدمه صحیفه سجادیه

با سلام

سوال بنده این بود که آیا مقدمه صحیفه سجادیه هم جزء آن است یا خیر ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مجید

عروة الوثقی;659231 نوشت:
با سلام

سوال بنده این بود که آیا مقدمه صحیفه سجادیه هم جزء آن است یا خیر ؟


با صلوات بر محمد و آل محمد
وعرض سلام و ادب
پرسشگر گرامی صحیفه سجادیه این گونه آغاز می گردد:
المقدمة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
(1) حَدَّثَنَا السَّيِّدُ الْأَجَلُّ، نَجْمُ الدِّينِ، بَهَاءُ الشَّرَفِ، أَبُو الْحَسَنِ:محَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ يَحْيَى الْعَلَوِيٌّ الْحُسَيْنِيٌّ- رَحِمَهُ اللَّهُ-. (2) قَالَ: أَخْبَرَنَا الشَّيْخُ السَّعِيدُ، أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ شَهْرَيَارَ، الْخَازِنُ لِخِزَانَةِ مَوْلَانَا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ- عَلَيْهِ السَّلَامُ- فِي شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ مِنْ سَنَةِ سِتَّ عَشْرَةَ وَ خَمْسِمِائَةٍ قِرَاءَةً عَلَيْهِ وَ أَنَا أَسْمَعُ. (3) قَالَ: سَمِعْتُهَا عَنِ الشَّيْخِ الصَّدُوقِ، أَبِي مَنْصُورٍ: مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْعُكْبَرِيِّ الْمُعَدِّلِ- رَحِمَهُ اللَّهُ- عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ: مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُطَّلِبِ الشَّيْبَانِيِّ (4) قَالَ: حَدَّثَنَا الشَّرِيفُ، أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ- عَلَيْهِمُ السَّلَامُ- (5) قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ بْنِ خَطَّابٍ الزَّيَّاتُ سَنَةَ خَمْسٍ وَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ (6) قَالَ: حَدَّثَنِي خَالِي: عَلِيُّ بْنُ النُّعْمَانِ الْأَعْلَمُ‏ (7) قَالَ: حَدَّثَنِي عُمَيْرُ بْنُ مُتَوَكِّلٍ الثَّقَفِيُّ الْبَلْخِيُّ عَنْ أَبِيهِ: مُتَوَكِّلِ بْنِ هَارُون‏...[1]
پس در مقدمه سند این کتاب عظیم را مورد بررسی قرار می دهد بنابر این این مقدمه جزء کتاب است، و در ذیل مطالبی در مورد سند این کتاب شریف خدمت شما ارسال می گردد:
سند صحیفه سجادیه
صحیفه ای که اکنون در دست ما است سندش به «بهاء الشرف » می رسد. وی در سال 516 در ماه ربیع الاول این دعاها را به سندی که دراول صحیفه نقل شده، دریافت کرده است؛ البته صحیفه سال ها قبل از «بهاء الشرف » معروف بود. چنان که نجاشی در ذیل ترجمه «متوکل بن عمیر بن المتوکل » نوشته است: «روی عن یحیی بن زید دعاء الصحیفه اخبرنا الحسین بن عبید الله عن ابن اخی طاهر عن محمد بن مطهر عن ابیه عن عمیر بن المتوکل عن ابیه متوکل عن یحیی بن زید بالدعاء.» بی تردید نجاشی قبل از «بهاء الشرف » می زیست و در سال 450 ه . وفات یافت.
هم چنین علامه مجلسی (ره) از نسخه ای از صحیفه یاد می کند که به سال 333 ق. مربوط است: «قد وجدت فی نسخة قدیمة من الصحیفة الکاملة... و کان تاریخ کتابتها سنه ثلاث و ثلاثین و ثلاثماه...» شایان ذکر است که صحیفه سجادیه به بررسی سندی نیاز ندارد، چون بسیاری از علما ادعای تواتر آن را کرده اند. از مطالعه اجازاتی که برای نقل صحیفه سجادیه به ثبت رسیده است، چنان بر می آید که این کتاب به بررسی سندی نیاز ندارد و متواتر است.
علامه مجلسی می نویسد: «... و یرتقی الاسانید المذکوره هنا الی سته و خمسین الف اسنادا و مائه اسناد. » یکی از شارحان صحیفه نیز چنین نوشته است: «و لما کانت نسبه الصحیفه الشریفه الی صاحبها (ع) ثابته بالاستفاضه التی کادت تبلغ حدالتواتر ...»
ناگفته نماند که اگر به سندی که در مقدمه صحیفه ذکر شده اکتفا کنیم، ازشرایط حجیت و اتقان برخوردار نیست؛ زیرا:
اولا: از سیدنجم الدین بهاء الشرف، که در اول سند آمده است، درکتاب های رجالی ذکری به میان نیامده است. هم چنین از «عکبری »و «عبدالله بن عمربن الخطاب » نیز در کتاب های رجالی یاد نشده است.
ثانیا: اگرچه در کتب رجالی از ابوالمفضل یاد شده است؛ اما بیشتر او را تضعیف کرده اند. نجاشی درمورد وی می گوید: «کان سافر فی طلب الحدیث عمره و کان فی اول امره ثبتا ثم خلط و رایت جل اصحابنا یغمزونه و یضعفونه.»
ثالثا: در رجال نجاشی آمده است که «متوکل بن عمیر بن متوکل » صحیفه را از «یحیی بن زید» نقل کرده، در حالی که در مقدمه صحیفه می خوانیم: عمیر ازپدرش «متوکل » نقل کرده است. و این متوکل توثیق نشده است.
رابعا: اخبار شیخ سعید ابو عبدالله... درسال پانصد و شانزده بوده است و عبدالله بن عمر، که در سند آمده، صحیفه را در سال دویست و شصت و پنج (265) نقل کرده است. تنها سه راوی(ابومنصور عکبری و ابوالمفضل و شریف ابو عبدالله) واسطه این دونفر شمرده می شوند. بعید به نظر می رسد که در فاصله زمانی بین شیخ سعید و عبدالله بن عمر (دویست و پنجاه و یک سال) فقط سه راوی واسطه قرارگیرند مگر اینکه گفته شود این سه راوی یکدیگررا ملاقات کرده باشند و... .
گوینده «حدثنا» در اول سند صحیفه چه کسی است؟
چنانکه مرحوم الهی قمشه ای در مقدمه ترجمه خود بر صحیفه آورده و هم چنین در ریاض السالکین دیده می شود، در این مورد دو قول وجود دارد:
1- گوینده «حدثنا» شیخ جلیل القدر «علی بن السکون » است. وی از بزرگان علمای امامیه و مورد وثوق است. این قول منسوب به شیخ بهایی (ره) است.[2]
2- گوینده «حدثنا» عمید الروساء هبة الله بن حامد است که متوفای سال 609 ق. است.[3] صاحب ریاض السالکین این قول را پذیرفته ونوشته است: «... دل علیه ماوجد بخط المحقق الشهید (ره) علی نسخته المعارضه بنسخه ابن السکون المرقوم علیها بخط عمیدالروساءماصورته: قراها علی السیدالاجل النقیب الاوحد العالم جلال الدین عماد الاسلام ابوجعفر القاسم بن الحسن بن محمد بن الحسن بن معیه ادام الله تعالی علوه قرائه صحیحه مهذبه. و رویتها له عن السید بهاءالشرف ابی الحسن محمد بن....»
با همه این ها صحیفه سجادیه به بررسی سندی نیاز ندارد؛ زیرا:
1- علمای امامیه بر استفاضه و بلکه تواتر آن اتفاق نظردارند. چنان که عالم بزرگوار الهی قمشه ای می گوید: «... علمای بزرگ امامیه گویند: صدور صحیفه سجادیه از امام سجاد (ع) به روایات مستفیضه بلکه قریب به تواتر است، هیچ شک و تردیدی دراین که کلام امام است نتوان کرد.» آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) نزد زیدیه و اسماعیلیه نیز ادعای تواتر کرده است. درهمین مورد، کلام علامه مجلسی و صاحب ریاض السالکین قبلا نقل گردید.
2- فصاحت و بلاغت صحیفه حاکی از آن است که نمی تواند کلام غیرمعصوم (ع) باشد. چنان که «طنطاوی »، مفسر قرآن، وقتی آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) صحیفه سجادیه را به عنوان هدیه برایش ارسال می کند، می گوید: این کتاب را فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق دیدم.
«قال سیدنا الاستاذ العلامه الکبری و الایه العظمی النجفی المرعشی: کتب الی العلامه الجوهری الطنطاوی صاحب التفسیر المعروف وصول الصحیفه و شکرلی علی هذه الهدیه السنیه و اطری فی مدحها والثناء علیها الی ان قال: و من الشقاء انا الی الان لم نقف علی هذا الاثر القیم الخالد من مواریث النبوه و اهل البیت و انی کلما تاملتها رایتها فوق کلام المخلوق و دون کلام الخالق... » شایان یادآوری است که پس از آن، طنطاوی از آیت الله العظمی مرعشی نجفی می پرسد: آیاتاکنون کسی از علمای اسلام شرحی برآن (صحیفه سجادیه) نوشته است؟ آیت الله مرعشی می نویسد: «شارحینی که می دانستم نام بردم و کتاب ریاض السالکین تالیف سیدعلیخان را به ایشان تقدیم کردم. معظم له در جواب نوشت که من مصمم و آماده ام که بر این صحیفه گرامی شرحی بنویسم.»
هم چنین سیدمحسن امین (ره) فصاحت وبلاغت و اسلوب این صحیفه را دلیلی بر صدور آن از امام معصوم (ع)دانسته و می نویسد: «و بلاغه الفاظها و فصاحتها التی لاتباری وعلو مضامینها و مافیها من انواع التذلل لله تعالی و الثناءعلیه والاسالیب العجیبه فی طلب عفوه و کرمه و التوسل الیه اقوی شاهد علی صحه نسبتها و ان هذا الدر من ذلک البحر و هذا الجوهرمن ذلک المعدن و هذاالثمر من ذلک الشجر. »
پس باید گفت صحیفه سجادیه هرگز به جرح و تعدیل روات نیازمند نیست، بلکه باتوجه به انشای کلام و فصاحت و اعجاز بیان، می توان گفت که کلام حضرت امام سجاد علیه صلوات الله است.
3- نکته دیگری که بر صدور صحیفه دلالت می کند، سندهای متعدد واجازه های گوناگون است. علامه مجلسی (ره) در باره طرق روایی صحیفه، می گوید: «واعلم انها کثیره جدا بحیث یعسر الضبط و الاحاطه والاحصاء...» در صورت اجازه ای که «امیرماجد بن امیر جمال الدین محمد الحسینی الدشتکی » به «مولی محمد شفیع » داده است،سند متصل دیگری وجود دارد که قابل توجه می نماید: «انی ارویها عن والدی السید السند العلامه الثقه... جمال الدین محمدبن عبدالحسین الحسینی الدشتکی عن عمه السیدمعزالدین محمد ابن السید الفاضل... نظام الدین احمد... عن ابیه السید نظام الدین احمد المذکور عن ابیه معزالدین ابراهیم، عن ابیه سلام الله عن ابیه عماد الدین مسعود، عن ابیه صدرالدین محمد، عن ابیه غیاث الدین منصور عن ابیه صدرالدین محمد عن ابیه ابراهیم عن ابیه محمد عن ابیه اسحاق عن ابیه علی عن ابیه عربشاه عن ابیه امیرانبه، عن ابیه امیری،عن ابیه الحسن، عن ابیه الحسین، عن ابیه علی، عن ابیه زید،عن ابیه علی، عن ابیه محمد، عن ابیه علی، عن ابیه جعفر، عن ابیه احمد، عن ابیه جعفر، عن ابیه محمد، عن ابیه زید، عن ابیه الامام علی بن الحسین زین العابدین علیه و علی آبائه التحیه والسلام...».
ظاهرا «امیر ماجد» با بیست و نه واسطه سند خود را به امام زین العابدین (ع) رسانده است.
همچنین علامه مجلسی اجازه های متعددی در مورد صحیفه در جلد 107بحار (ص 43 به بعد) نقل کرده است. یک مورد از این اجازه ها که قابل توجه است، اجازه روایتی است که پدر علامه مجلسی در رویااز امام زمان (عج) دریافت کرده است: «... و بعد فیقول افقر عبادالله الغنی، محمد تقی بن مجلسی الاصفهانی عفی عنهما بالنبی و آله: انی اروی الصحیفه الکامله عن مولانا و مولی الانام سیدالساجدین علی بن الحسین زین العابدین مناوله عن صاحب الزمان و خلیفه الرحمان الحجه بن الحسن (ع) بین النوم و الیقظه و رایت کانی فی الجامع العتیق باصبهان و المهدی صلوات الله علیه قائم و سالت عنه مسائل اشکلت علی فاجاب عنها، ثم سالت عنه (ع) کتابا اعمل علیه،فاحالنی بذلک الکتاب الی رجل صالح، فلما اخذت منه کان الصیحفه و ببرکه هذه الرویا انتشرت الصحیفه فی الافاق بعدماکان مطموس الاثر فی هذه البلاد.» با توجه به مجموع مطالبی که گذشت، می توان اطمینان پیدا کرد که صحیفه از ناحیه امام سجاد (ع) صادر گردیده و تاکنون هیچ کس در این امر تشکیک نکرده است.

پی نوشت:
1) الصحيفة السجادية، ص: 10.
2) الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 15، ص 18.
3) سیدابوالفضل حسینی، تلخیص الریاض، ص 9، پاورقی.
موضوع قفل شده است