نظر امام خمینی (ره) درباره موسیقی

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نظر امام خمینی (ره) درباره موسیقی

اين مطلب رو ازيك سايت مذهبي گرفتم كه ديدم جاش تو سايت شما خالي است



:Sham:نظر امام خمینی (ره) درباره موسیقی:Sham:

:Ealam:غافل کردن از مقدرات:Ealam:

امام خمینی (ره) در مورد موسیقی می فرمایند : از جمله چیزهایی که مغزهای باز جوان ها را مخدر و تخدیر می کند موسیقی است.موسیقی اسباب این می شود که مغز انسان وقتی چند وقت به موسیقی گوش کرد تبدیل می شود به یک مغز غیر آن کسی که جدی باشد انسان را از جدیت بیرون می کند و متوجه جهات دیگر می کند .تمام این وسایلی که در هر مملکتی رواج دارد همه برای این است که ملت خود را از مقدرات خودشان غافل کنند.

:Ealam:بیرون آوردن از جدیت:Ealam:

امام خمینی (ره)در مورد موسیقی می فرمایند : موسیقی از اموری است که البته هر کسی بر حسب طبع خوشش می آید لکن از اموری است که انسان را از جدیت بیرون می برد و به یک مطلب هزل می کشد . دیگر یک جوان که عادت کرده روزی چند ساعت با موسیقی سروکار داشته باشد و اکثر اوقاتش را صرف بکند و پای موسیقی بنشیند و اینها از مسائل زندگی و از مسائل جدی به طور کلی غافل می شود عادت می کند همانطور که به مواد مخدر عادت می کند دیگر نمی تواند یک انسان جدی باشد که بتواند در مسائل سیاسی فکر کند فکر انسان را موسیقی طوری بار می آورد که دیگر انسان نتواند در غیر همان محیط مربوط به شهوت و موسیقی فکر بکند.

:Ealam:در مورد تلویزیون:Ealam:

امام خمینی (ره) در مورد موسیقی می فرمایند : نباید دستگاه تلویزیون طوری باشد که 10 ساعت موسیقی بخواند و جوان هایی که نیرومند هستند از نیرومندی آنها کاسته شود و به یک حال خمار و خلسه آور تبدیل شوند مثل همان تریاک موسیقی با تریاک فرقی ندارد.

:Ealam:حذف موسیقی:Ealam:

امام خمینی (ره) در مورد موسیقی می فرمایند : اگر بخواهید مملکتتان یک مملکت صحیح باشد موسیقی را حذف کنید نترسید که از اینکه به شما بگویند کهنه پرست شده اید.باشد ما کهنه پرستیم همه این کلمات نقشه است برای اینکه شما را از کار جدی عقب بیندازند .این که می گویند اگر چنانچه موسیقی در رادیو نباشد آنها می روند از جای دیگر موسیقی می گیرند بگذارید از جای دیگر بگیرند.شما عجالتا آلوده مباشید آنها کم کم برمی گردند به اینجا . این عذر نیست که اگر موسیقی نباشد در رادیو آنها می روند از جای دیگر موسیقی می گیرند حالا اگر از جای دیگر می گیرند آیا ما باید به آنها موسیقی بدهیم!ما باید خیانت کنیم!موسیقی خیانت است به یک مملکت و خیانت است به جوانهای ما این موسیقی را حذفش کنید آن را به طور کلی عوض کنید و یک چیز دیگری بگذارید که آموزنده باشد .کم کم مردم و جوانها را عادت به امور زندگی بدهید از آن عادت خبیثی که داشتند برگردانید . آنهایی را که می بینید می گویند اگر تلویزیون موسیقی پخش نکند می رویم سراغ موسیقی برای این است که اینها عادت کرده اند.

صحیفه نور جلد 8 صفحه 197 تا صفحه 201

روایت می فرماید قف عند الشبهات ، در مورد مسائل شبهه ناک باید توقف کرد و سراغشان نرفت.

هر کسی به مرجع خودش رجوع میکنه ، مقام معظم رهبری خودشون فرمودند تمام اهنگهایی که از صدا و سیما پخش می شود اسلامی نیست و حجیت و حلیت شرعی ندارد.

___________________________________

:Gol:عاقبت نيكو براي بندگان خوب خداست كه از گناهان پرهيز نمايند :Gol:

درود

مدتی بود درنظر داشتم سیر نظرات و بیانات مرحوم آیت الله خمینی را در این باب، زیر عنوان «امام و موسیقی» عرضه کنم ولی متأسفانه سعادت و فرصت انجام آن فراهم نشد. تا اینکه 67 saeed گرامی پیش دستی و قبول زحمت کردند و بخشی از مطالب مربوط به یک سخنرانی را درج فرمودند. در تکمله نوشته ی ارزنده ی ایشان، علاوه بر ذکر سخنرانی مذکور، موارد دیگر نیز اضافه می شود.

بررسی کامل دیدگاهها و نظرات فقهی معظم له در مورد موسیقی، با توجه به نوشته های فقهی و اظهارات ایشان، که مجال دیگری می طلبد را به امید پروردگار، به زمانی دیگر موکول می کنم.

ایشان در مقاطع مختلف اینچنین فرموده اند:

« روحانی می گوید مـوسـيـقى، روح عشق بازی و شهوت رانی و خلاف عفت را در انسان تولید می کند و شهامت و شجاعت و جوانمردی را می گیرد و به قانون شرع حرام است و نباید در مدارس جزء پروگرام باشد تا این دو عنصر لطیف سریع الانفعال را به هم پیوند کند... رادیوی تهران که برنامه اش را در روزنامه ها دیده ایم بیشتر اوقاتش صرف کارهای کودکانه و موسیقیهای متنوع شرقی و غربی و ایرانی و مانند آن می شود که برای نشر بی عفتی در خانواده های محترم بهترین وسیله و دسیسه است.» [1]

« امروز كه مملكت دست خود شما و مقدراتش دست شماها هست، هركس در هر محلى كه هست بايد يك سازندگى، يك تحول، ايجاد كند. تحول به اين معنا كه راديو تلويزيون در زمان طاغوت كارهاى طاغوتى مى‏كرد. نصف كارش به اين مى‏گذشت كه جوانهاى ما را تضعيف كند به واسطه موسيقى. موسيقى تضعيف مى‏كند روح انسان را. موسيقى اسباب اين مى‏شود كه انسان از استقلال فكرى مى‏افتد. نصف كار راديو تلويزيون قضيه موسيقى بود ...اگر شما علاقه داريد به اسلام، علاقه داريد به كشور، علاقه داريد به ملت خودتان، اين دستگاهى كه دست شما هست- همه دستگاهها كه نمى‏تواند همه دخالت بكنند- هر كسى آنجايى كه دارد، اين دستگاهى كه دست شماهاست اين دستگاه را اصلاحش كنيد؛ يعنى غربى نباشيد، غرب زده نباشيد، كه حتماً بايد بين اين خبر و اين خبر، موسيقى باشد، اين غربزدگى است، يك طرح ديگرى درست كنيد، يك چيز ديگرى. اخبار را زيادترش كنيد، يك كارهايى بكنيد كه موسيقى را تركش كنيد. شما خيال نكنيد كه موسيقى يك چيزى است براى يك مملكت مترقى. موسيقى خراب مى‏كند دِماغ بچه‏هاى ما را؛ مغز بچه‏هاى ما را فاسد مى‏كند. دائماً تو گوش يك جوان موسيقى باشد، اين ديگر به كار نمى رسد؛ اين ديگر نمى‏تواند فكر جدى بكند. اينكه ما مى‏گوييم كه اينها را از بين ببريد و مكرر من گفته‏ام، شايد تا حالا ده مرتبه بيشتر من به آقاى قطب زاده گفته‏ام كه آقا اين را برداريد از آن، مى‏گويد نمى‏شود. من نمى‏دانم اين «نمى‏شود» يعنى چه؟ چرا نمى شود؟ شما به عرض من گوش بكنيد. من عرض مى‏كنم كه اگر ما يك كارى كه صلاح ملتمان است بكنيم، غربيها يا غرب زده‏ها بيايند به ما اشكال بكنند و بگويند كه اينها كهنه پرستند، ما بايد دست برداريم برويم سراغ آنها؟ يا نه، ما بايد مصلحت خودمان را ملاحظه كنيم ... اينجا بايد مسائل آقا، مسائل تلويزيون و راديو مسائل جدى بايد باشد نه مسائل هزل. مسائل موسيقى، مسائل هزل است، نه مسائل جدى. شما بايد مسائلتان مسائل جدى [باشد]. شما مى‏خواهيد يك مملكت درست بكنيد. كسى كه مى‏خواهد مملكت درستكند، بايد مسائلش جدى باشد، نه مسائل شوخى و هزل باشد.اگر- چنانچه- فرض كنيد كه يك چيزى بايد باشد مارش باشد، كه ضايع نكند؛ تقويت بكند؛ نه موسيقى باشد كه خراب مى كند جوانهاى ما را، خدا مى‏داند كه خراب مى‏كند.»[2]

«قضيه موسيقى يك مطلبى است كه خوب، طبع جوان به آن توجه دارد. اگر يك مدتى اين عادت كرد كه موسيقى را باز كند و گوش كند، مغز اين از تفكر در امور جدّى باز مى‏ماند؛ مى‏رود دنبال همين قضيه. اينها امورى است كه با نقشه درست كردند كه جوانهاى ما را منحرف كنند.»[3]

« و از جمله چيزهايى كه باز مغزهاى جوانها را مخدّر است و تخدير مى‏كند موسيقى است. موسيقى اسباب اين مى‏شود كه مغز انسان وقتى چند وقت به موسيقى گوش كرد، تبديل مى‏شود به يك مغزى غير آن [مغز] كسى كه جدّى باشد. از جدّيت، انسان را بيرون مى‏كند، و متوجه مى‏كند به جهاتى ديگر. تمام اين وسائلى كه حالا اين بعضيش بود، و الى ماشاء اللَّه وسائل درست كرده بودند، همه براى خاطر اين بود كه ملت را از مقدّرات خودش غافل كند، و متوجه به جهات ديگر بكند، منحرف كند او را از مسائل روز كه مبادا مزاحمش بشود. اين يك برنامه بسيار مفصّلى بوده است كه طرح شده؛ نه اين است كه من باب اتفاق مثلًا اين مسائل واقع شده. نخير، اين يك طرحهايى است كه آنهايى كه طرّاح هستند طرح كردند، كه اين جوانها را به تباهى بكشند ... موسيقى از امورى است كه البته هر كسى از موسيقى به حسب طبع خوشش مى‏آيد؛ لكن از امورى است كه انسان را از جدّ بيرون مى‏برد به يك مطلب هزل. ديگر اين جوانى كه عادت كرد كه روزى چند ساعتش را با موسيقى سر و كار داشته باشد- كه اينها شايد اكثر راديوشان و تلويزيون‏شان از همين قسمها بود- يك جوانى كه اكثر اوقاتش را صرف بكند در اينكه پاى موسيقى بنشيند و اينها، اين از مسائل زندگى و از مسائل جدّى بكلى غافل مى‏شود، عادت مى‏كند، مثل همان كه به مواد مخدّره عادت مى‏كند. كسانى‏كه به مواد مخدره عادت مى‏كنند، ديگر نمى‏توانند يك انسان جدّى باشند كه بتوانند در مسائل سياسى فكر بكنند. فكر انسان را موسيقى جورى مى‏كند كه ديگر نتواند در غير همان محيط موسيقى و مربوط به شهوات و مربوط به موسيقى نتواند اصلًا فكر بكند ... دستگاه تلويزيون يا دستگاه راديو كه آموزنده بايد باشد، قدرت بدهد به جوانهاى ما، جوانهاى ما را نيرومند كند، نبايد دستگاه تلويزيون جورى باشد كه ده ساعت موسيقى بخوانند. جوانى كه نيرومند هست از نيرومندى برگردانند به يك حال خمار و به يك حال خلسه، مثل همان ترياك مى‏ماند اين هم اينقدر با او فرق ندارد، اين يك جورخلسه مى‏آورد، آن يك جور خلسه مى‏آورد. اينها بايد تبديل بشود. اگر بخواهيد مملكتتان يك مملكت صحيح باشد، يك مملكت آزاد باشد، يك مملكت مستقل باشد، مسائل را از اين به بعد جدّى بگيريد. راديو و تلويزيون را تبديلش كنيد به يك راديو و تلويزيون آموزنده، موسيقى را حذف كنيد. نترسيد از اينكه به شما بگويند كه ما موسيقى را كه حذف كرديم كهنه پرست شديم! باشد ما كهنه پرستيم! از اين نترسيد. همين كلمات نقشه است براى اينكه شماها را از كار جدى عقب بزنند ... اينكه مى‏گويند كه اگر چنانچه موسيقى در راديو نباشد آنها مى‏روند از جاى ديگر مى گيرند موسيقى را، بگذار بگيرند از جاى ديگر، شما عجالتاً آلوده نباشيد؛ آنها هم كم كم برمى گردند به اينجا. اين عذر نيست كه اگر موسيقى در راديو نباشد، آنها مى‏روند از جاى ديگر موسيقى مى‏گيرند. حالا اگر از جاى ديگر موسيقى بگيرند، ما بايد به آنها موسيقى بدهيم؟! ما بايد خيانت بكنيم؟! اين خيانت است به يك مملكتى، خيانت است به جوانهاى ما. اين موسيقى را حذفش كنيد بكلى، عوض اين يك چيزى بگذاريد آموزنده باشد. كم كم مردم را و جوانهاى ما را عادت به آموزندگى بدهيد؛ از آن عادت خبيثى كه داشتند برگردانيد. اينكه مى‏بينيد كه جوانها اگر اين نبود مى‏روند سراغ موسيقى ديگر، براى اين كه اينها عادت كردند! اين شاهد بر اين است كه جوانهاى ما فاسد شدند. الآن ما موظّفيم كه اين نسلى كه فاسد شده برگردانيم به صلاح و نگذاريم اين كوچكهاى ما فاسد بشوند، اينها را جلويش را بگيريم، بايد جدّ باشد اين مسائل‏.» [4]

«يكوقتى بود كه در تهران من گاهى ازخيابان عبور مى‏كردم، همين طور كه آدم مى‏رفت موسيقى بود. در تمام دكانها صداى موسيقى كه پخش مى‏شد، همين طور تا آخر موسيقى بود، اين مغز را اينطور متزلزل مى كردند. حواس را مى‏بردند دنبال اين مسائل، كه مبادا راجع به آن مسائلى كه مربوط است به زندگى‏شان، مربوط به مسائل انسانى‏شان هست، مربوط به استقلال مملكتشان است، مبادا متوجه به او بشوند، و همين طور هم هست. توفيق هم يافتند كه اصلًا در طول اين پنجاه و چند سال، الّا كمى از اوقات، آن هم كمى از مردم، باقى توجه به اين مسائل اصلًا نداشتند.»[5]

«يك آدم افيونى نمى‏تواند فكر كند براى يك مملكت. يك آدمى كه مغزش به موسيقى عادت كرد نمى‏تواند براى مملكت مفيد باشد. و اينهايى كه بازى خوردند از خارج، يا بازى نخورده عمّال خارج هستند، و ترويج موسيقى مى‏كنند، ترويج فحشا مى‏كنند، ترويج اين كارهايى كه جوانهاى ما را به تباهى مى‏كشد مى‏كنند، اينها نتيجه كارهايشان اين است كه يك مملكت را كه قدرتش بايد از جوان سرچشمه بگيرد، بايد جوان، آن قدرت را داشته باشد تا اداره بكند، اين قدرت را از جوان مى گيرند ... تمام توجه، تمام اين مغز، مغز موسيقى مى‏شود. به جاى مغز جدّى، مغز لهوى مى‏نشيند. بايد يك آدمى باشد كه به سرنوشت خودش فكر كند، اين فكر را از او گرفته‏اند»[6]

«نتيجه اين مى‏شد كه اين نسل جوانى كه بايد براى اين كشور مفيد باشد، اين نسل جوان بى‏تفاوت باشد نسبت به مسائل جدّى، يك مغزى كه دنبال اين رفت كه موسيقى گوش كند- موسيقى كه الآن هم هست كه خير، موسيقى يك چيزى مثلًا تربيتى است- يك مغزى كه دنبال اين رفت كه موسيقى گوش بكند، و عادت به اين [كرد] اين مغز مريض مى‏شود، اين نمى‏تواند فكر اين بكند كه كشورش به چه حال دارد مى‏گذرد، چه مى‏گذرد در آن؛ ديگر دنبال اين نيست، مثل يك آدم هروئينى مى‏ماند» [7]

«اين موسيقي ها همه مخدر هستند؛ يعنى جوانهاى ما را، جوانى كه عادت به موسيقى كرد ديگر نمى‏تواند كار انجام بدهد، ديگر نمى‏تواند قاطع باشد‏.» [8]

«... و تحصيلات هم، همان طورى كه در اينجا طرح داديد، موافق با وضع مملكت ما باشد؛ نه اينكه- فرض كنيد- يك كلاس هم باز بشود براى- مثلًا- هنرهاى زيبا و كذا كه جز براى عقب ماندن ما و جز براى بهره بردارى ديگران از آن نبوده، يا- فرض كنيد- كه فلان موسيقى و چيزهايى كه در دانشگاه زياد شايد بوده؛ من هم خيلى اطلاع ندارم، اينطور چيزهايى كه به درد يك كشورى نمى‏خورد، مثل كشور ما، اينها نباشد؛ آن چيزى كه احتياج داريم باشد.» [9]

«من از اولى كه انقلاب پيروز شد و اين امور به آقايان واگذار شد، راجع به صدا و سيماى جمهورى اسلامى خيلى پافشارى داشتم كه مسائلى كه آنجا طرح مى‏شود، و وضع آنجا يك وضعى باشد كه خودش مروّج اسلام باشد. اول هم بدتر شلوغ بود، خيلى خيلى ناگوار بود. زمانى كه قطب زاده هم بود به ايشان من سفارش كردم كه شما اين موسيقى‏ها را برداريد، اين چيزهايى كه نمى‏توانيد جدا كنيد از هم، اصلش آن را نگذاريد. ما يك كار حرامى را بكنيم كه يك چيزى را مى‏خواهيم نشان بدهيم، اين صحيح نيست، ايشان يا نتوانست يا نخواست، نشد. بعدش هم كه اشخاص آمدند مكرر گفتند، كه به ايشان هم گفتم كه بايد اينطور باشد كه اين يك نمايشى از جمهورى اسلامى است، هم محتواى آن و هم كيفيت، در محتوا هم نواقصى بود، خيلى بهتر شده است، لكن باز هم اصل اينطور [مطلوب‏] نيست كه نيست ‏... باز هم اين را تكرار مى‏كنم كه موسيقى‏ها باز كمى هست، بايد اشخاصى كه مطلعند اينها موسيقى هستند مشاهده كنند ببينند اگر يك چيزى را مى‏بينند موسيقى‏اش را نمى‏توانيد رد كنيد، اصلش را رد كنيد.
[آقاى محمد هاشمى، مدير عامل وقت صدا و سيما: منظور غنا است؟]
همان را مى‏گويم [اگر] موسيقىِ حرام باشد.آن چيزهايى كه راجع به جنگ است اينها چيزى نيستند.
[آقاى محمد هاشمى: سرودها؟]
بله، اين‏ها چيزى نيستند، اما گاهى هم هست كه غناست.» [10]

با سپاس

پی نوشت:

[1]-صفحه ی 214 «کشف اسرار»، (1323 شمسی)

[2]- صحیفه ی نور (9 / 156- 158)؛ قم- 28 تير 1358، سخنرانی در جمع كاركنان بخش مالى و توليد سازمان صدا و سيما

[3]-همان (9 / 175)؛ قم- 30 تير 1358، سخنرانی در جمع دانشجويان دانشكده بابل

[4]- همان (9 / 200- 205)؛ قم- 30 تير 1358، سخنرانی در جمع كاركنان رادیو دریا

[5]- همان (9 / 243)؛ قم- 3 مرداد 1358، سخنرانی در جمع دانشجويان کاشان

[6]- همان (9 / 464)؛ مدرسه ی فيضيه ی قم- 17 شهريور1358، سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم

[7]- همان (10 / 37)؛ قم- 28 شهريور 1358، سخنرانی در جمع مسئولان و كاركنان آموزش و پرورش تهران

[8]- همان (12/ 326)؛ جماران- 31 اردیبهشت 1359، بيانات خطاب به محمدحسین طارمی، مدير واحد اطلاعات صدا و سيما

[9]- همان (13 / 4)؛ جماران- 16 تیر 1359، سخنرانی در جمع اعضاى ستاد انقلاب فرهنگى

[10]- همان (18 / 287 و 290)؛ جماران- 17 دی 1362، سخنرانی در جمع اعضاى شوراى سرپرستى صدا و سيما

باید دید منظور امام خمینی (ره) از موسیقی و نوع موسیقی اون زمان چی بوده ؟
اکثرش مربوط میشده به عشق و عاشقی لفظی و زمینی!
و در جو فحشا و یک جور کفر گویی!


مثال مقوله لهو و لهب که گاها لذت این مجالس رو از خود بیخود شدن غیر طبیعی و همنشینی و
لذت بردن از ادا اصول رقاصه ها می دونستند .

وجود آهنگ حتی در کلام و بیان منو شما لازمه ...
و به شرط خلوص تاثیر بالایی داره


روی اینکه من. شما. مرغان. باران و غیره دستگاه موسیقی طبیعتیم, تامل کنید
تا فرصت لذت بردن و بالارفتن رو از دست ندید .

از مطالبی که در باره ی موسیقی اوردید سپاسگزارم اما خوب است برای تکمیل وتتمیم مطلب خوانندگان گرامی سری هم به انجمن احکامشرعی >احکام موسیقی بزنند.

با سلامبرام يك سوال شده با توجه به تاپيك بالا كه يكي از دوستان گفتند كه زمان امام موسقي اکثرش مربوط ميشده به عشق و عاشقي لفظي و زميني!و در جو فحشاآيا امروزه تمام آهنگهايي كه هست و از نظر محتوا هم خوب است گوش دادن آنها حرام و انسان را به گناه و از ياد خدا دور ميكندالبته خواننده هاي خوبي در ايران هستند كه موسقي اصيل ايراني ميخوانند آنها چطور__________________________________مام علي(ع) سيري چه ياور خوبي براي گناهان است

عترت;22633 نوشت:
از مطالبی که در باره ی موسیقی اوردید سپاسگزارم اما خوب است برای تکمیل وتتمیم مطلب خوانندگان گرامی سری هم به انجمن احکامشرعی >احکام موسیقی بزنند.

با سلام
دقیقاً .. این ها در مورد تمام موسیقی ها نیستند و در حقیقت ایشون هم یک مرجع تقلید بودند و نظر ایشان این است و بهتره آدم در مورد این احکام به فتاوای مرجع تقلید خودشون عمل بکنند.
از طرفی ایشون هم کلاً با تمامی امور غربی مخالف هستند و موسیقی رو هم جز فرهنگ غرب میدونن و قصد پاک کردنشو دارن و به بخش های زیادی از سخنان ایشون میشه ایراداتی گرفت.
به نظر بنده ایشون بدون داشتن اطلاعات خاصی از عمق موسیقی این حرف ها رو بیان کردند !
و گرنه کجای دنیا استقلال مملکتی با گوش دادن جوان ها به موسیقی از بین رفته ؟؟
(البته نوع موسیقی هم مهم هست):hamdel:

saeed 67;26640 نوشت:
با سلامبرام يك سوال شده با توجه به تاپيك بالا كه يكي از دوستان گفتند كه زمان امام موسقي اکثرش مربوط ميشده به عشق و عاشقي لفظي و زميني!و در جو فحشاآيا امروزه تمام آهنگهايي كه هست و از نظر محتوا هم خوب است گوش دادن آنها حرام و انسان را به گناه و از ياد خدا دور ميكندالبته خواننده هاي خوبي در ايران هستند كه موسقي اصيل ايراني ميخوانند آنها چطور__________________________________مام علي(ع) سيري چه ياور خوبي براي گناهان است

باسلام و تشكر از شما پرسشگر محترم :

دررابطه با موسيقي سه نظريه از مراجع عظام تقليد وجود دارد : آنجه كه بين همه مراجع تقليد مشترك است اينكه گوش دادن و نواختن موسيقي لهوي حرام است .

امّا در غير لهوي : آقايان : امام، رهبري ، مكارم شيرازي ، سيستاني ، فاضل لنكراني ، ميفرمايند كه اشكالي ندارد

آقايان : گلپايگاني و صافي گلپايگاني ميفرمايند حرام است

آقايان بهجت و وحيد خراساني ميفرمايند به احتياط واجب حرام است

منبع استفتائات موجود در مركز ملي پاسخگويي ديني:Gol:

سلام من اصلا از موسیقی خوشم نمی آد هر جند دیگران بهم می گن خیلی گرفته ای یا اینکه دل مرده ای ولی اصلا رغبت نمی کنم طرف موسیقی برم خدا کنه همیشه این جوری باشه

با سلام مطلب تمامیه دوستان رو مطالعه کردم با برخی موافق بودم و برخی مخالف ....من نمیتونم پذیرای برخی از نظر های مراجع باشم ... از نظر مندر همه ی امورات زندگی چیز هایی هست که هم میشه درست استفاده کرد هم به اشتباه هم انسان رو میتونه به کمال برسونه هم به راه کج...من واقعا یک سوال برام مطرح چرا ذهنیت ها همه به سمت راه کج میره دنیایی که ما درش زندگی میکنیم از لحن صحبت هامون تا اواز گنجشک ها همه بر پایه ی نوعی موسیقیه چطور میشه یک طرفه به قاضی رفت من اصولا یک اعتقاد دارم اشکال اکثریت ما ایرانیان شده تعصب و بس ...چرا تفکر رو به نوعی در برخی از مسایل درو میریزیم....؟؟؟موسیقی بخش اعظمی از هنر رو تشکیل میده مقصد ما خداست که ذاتش سرشار از هنر اونوقت چظور میتونین دور بریزین قسمتی از هنر رو ....اگر موسیقی درک بشه هیچ مشکلی نداره شما به اصل ها مراجعه کنید نه فرع ها...اگر هیچ اوایی در این دنیا نبود فقط تصور کنید چه اتفاقی میافتاد؟؟؟ ذهنیت هارو کمی تغیرر بدیم بد نیست..موسیقی در خیلی از موارد درمان میکنه و این ازمایش شده در برخی ار افراد...حتی دقت کنید خیلی از همین مداح ها هم جدیدا نوای کارشون با موسیقی همراهه...ممنون از این بحث

nasi;73921 نوشت:
با سلام مطلب تمامیه دوستان رو مطالعه کردم با برخی موافق بودم و برخی مخالف ....من نمیتونم پذیرای برخی از نظر های مراجع باشم ... از نظر مندر همه ی امورات زندگی چیز هایی هست که هم میشه درست استفاده کرد هم به اشتباه هم انسان رو میتونه به کمال برسونه هم به راه کج...من واقعا یک سوال برام مطرح چرا ذهنیت ها همه به سمت راه کج میره دنیایی که ما درش زندگی میکنیم از لحن صحبت هامون تا اواز گنجشک ها همه بر پایه ی نوعی موسیقیه چطور میشه یک طرفه به قاضی رفت من اصولا یک اعتقاد دارم اشکال اکثریت ما ایرانیان شده تعصب و بس ...چرا تفکر رو به نوعی در برخی از مسایل درو میریزیم....؟؟؟موسیقی بخش اعظمی از هنر رو تشکیل میده مقصد ما خداست که ذاتش سرشار از هنر اونوقت چظور میتونین دور بریزین قسمتی از هنر رو ....اگر موسیقی درک بشه هیچ مشکلی نداره شما به اصل ها مراجعه کنید نه فرع ها...اگر هیچ اوایی در این دنیا نبود فقط تصور کنید چه اتفاقی میافتاد؟؟؟ ذهنیت هارو کمی تغیرر بدیم بد نیست..موسیقی در خیلی از موارد درمان میکنه و این ازمایش شده در برخی ار افراد...حتی دقت کنید خیلی از همین مداح ها هم جدیدا نوای کارشون با موسیقی همراهه...ممنون از این بحث

با سلام و تشكر از حضورتان در اين تاپيك

سخن شما كاملا درست است ، در تمام زندگي چيزهايي وجود دارد كه به اصطلاح دو منظوره است و هم مي توان از آن استفاده مثبت كرد و هم منفي مثل همين صفحه كليدي كه زير دستان همه ماست مي توان با زدن يك كليد تأثير مثبتي در فضاي نت داشت و همچنين به عكس مي توان خود و ديگران را با همان يك كليد به تاريكي ها فرستاد .

اما نكته اي را نبايد فراموش كرد كه دو كفه تمام اين ابزارها با هم مساوي نيستند و برخي از اين ابزارهاي دو منظوره بخاطر ماهيت ويژه اي كه دارند ، بيشتر در مسير درست و برخي بيشتر در مسير نادرست استفاده مي شوند.

آنوقت است كه اگر كسي بگويد از اين وسايل بايد در مسير درست آن استفاده كرد ، سخن نيكويي گفته است . همينطور كسي كه با مسيرهاي درست آشنايي دارد مي تواند وسايلي را در ليست سياه قرار دهد و به ديگران توصيه كند از آنها استفاده نكنند و يا در استفاده از آنها مراقبت بيشتري به خرج دهند .

نكته خوبي در مورد خداوند فرموديد ، خداوند بزرگ سرشار از هنر و برترين زيبايي هاست. همو ما را به سمت خويش خوانده است و آنقدر مهربان است كه بهترين مسير را هم براي ما در نظر گرفته است تا راه را گم نكنيم و در مسير حركت به سوي زيبايي هاي ملكوتي اش به بيراهه گام ننهيم. راهي كه او مشخص كرده است همان مسيري است كه فرستادگانش رفته اند ، مسيري به نام دين كه اگر غير از آنرا انتخاب كنيم به سادگي راه را گم خواهيم كرد .

خداوند به واسطه پيامبران و امامان و براي تعيين درست مسير ديني خود ، آيين نامه اي در تمام جزئيات زندگي به ما داده است كه يكي از مواد آن راجع به موسيقي است و اينكه از چه موسيقي اي بايد استفاده كنيم تا در كوتاه ترين راه به سمتش گام برداريم .

كلام آخر اينكه جلوه هاي موسيقايي زندگي ، نشانه بلندي از زيبايي هاي اصيل موسيقي حيات است كه سرچشمه آن در ذات باري تعالي است . بياييم براي رسيدن به سرچشمه اصلي حيات ، از شنيدن صدايي كه ما را به خود مشغول مي كند رها شويم و در پي آواز بلندي باشيم كه از سوي فرستادگان الهي در گوش هايمان طنين افكنده است .

سلام ممنون از کلام متین شما...با پاسخ شما که در ادامه ی صحبت های من بود ممنونم ....از یه چیز لذت بردم در کلام شما تعصب دیده نشد و این از انظره من عالیه امیدوارم در تمامیه مراحل تعصبی نداشته باشین که باعث بشه عده ای به جای هدایت شدن به راه درست به بیراهه بروند....صحبت های من از روی فکر بود و شما هم از روی تفکر پاسخ دادین...پس اصل موسقی مجاز ما الان بحث فرعیاتش رو نداریم....موسقی به دسته های مختلفی تقسیم میشه قبلا هم گفتم صدای گنجشک موسیقی هست صدای موزیک های شیطان پرستان هم موسیقی اما من به یه چیز اعتقاد دارم هر فردی خودش میتونه تعیین کنه که موسیقی که گوش میده تاثیرات منفی میگذاره یا مثبت درسته ه در بعضی از موارد خیلی از تاثیرات بعدا اشکار میشه اما انسان تا حدودی فهم داره که بتونه تشخیص بده...خیلی از اشخاص هستند که میبالند به این که ما موسیقی گوش نمیدیم و وقتی جایی موسیقی پخش بشه چون ذهنیت بدی دارند تا خوداگاه ذهنشون به همون سمت هدایت میشه در صورتی که شاید اگر فردی اونجا باشه که به موسیقی گوش داده باشه اصلا متوجه پخش موسیقی نمیشه...و من خودم این رو به عین دیدم....پس ما چرا نباید تعادل داشته باشیم و بدون تفکر حذف کنیم برخی از چیز هارو
هر کسی تا حدی میتونه تشخیص بده موسیقی که گوش داد اون رو به کجا رسوند...من با موسیقی زندگی میکنم و دنیای هنری خودم رو با چیزی عوض نخواهم کرد...همه ی هنر ها مکمل هم هستن و موسیقی هم مکمل بقیه...پس کمی بیشتر دقت کنیم خداوند مارو به تفکر دعوت کرده اما ما کتر فکر میکنیم....

به نظر من اگر عقیده و تفکر خودتون رو بیان کنید بهتر از نقل قول دیگران است....با اگر هم اون هارو مطرح کردین نظر خودتون رو با تفکر خودتون رو هم بیان کنید

سلام
روزی پیامبر اکرم(ص) از کوچه ایی می گذشتند جوانی انصاری را دیدند که با صوتی زیبا اشعار عرب را می خواند, به جوان گفت شما صدای زیبایی داری چه خوب بود قرآن می خواندی!
شهید بهشتی در کتابی که از ایشان خواندم بعد از بحث طولانی اصل موسیقی را مباح می دانند.
اما راجع به مبانی فقهی ما
من در وهله اول باید به نسترن خانم بگویم که بعد از اینکه فردی متوجه انتخاب دین شد و دینی رو انتخاب کرد , این به این معنی است که آن دین و دستورات آن را مطابق عقل و منطق دانسته !
اصولا انتخاب های انسان در مسیر زندگی اش بر اساس مقایسه و سنجش است.
و وقتی دین را انتخاب کرد می بایست به دستورات آن ملتزم شد.
این حرف که آقایان حرف و نظر خویش را در خصوص مساله ای که دین در آن نظر تقریبا قاطعه ایی دارد ؛ ترجیح بدهند.به نظرم با مبانی انتخاب دین ناسازگار است.
من دوباره به خانم نسترن تذکر می دهم دوست من : تعبد ما عین تعقل ماست.
اینکه ما در خصوص مساله ایی مثلا موسیقی تابع دستور دین هستیم , به معنای تحجر و تعصب نیست.همانطور که گفتم ما دین را بر اساس منطق و با معیار و کاملا هوشیارانه انتخاب می کنیم.(البته من نمی خواهم افرادی که داعیه دار دین هستند و به اسم دین جنایات مختلف را انجام دادند, تایید کنم)
در خصوص مساله موسیقی خوب هر انسانی دوست دارد آواهای محرک و با نشاط رو گوش دهد.
ولی وقتی دستور دین توسط مراجع مبنی بر اصل اباحه موسیقی و استثناء آنچه مناسب لهو لعب است ؛ به گوش ما میرسد ؛ بدیهی است که ما اگر دین را فهمیده باشیم , دستور او را بر خواست و نظر خویش مقدم خواهیم داشت.
در واقع خود خدا می گوید , ان تحببنی فالتبعونی... اگر من خدا را دوست دارید من را اطاعت کنید.

سلام علیکم جمیعا

حضرت امام عارف بودند و به مطالب از دیدگاه یک عارف مشرف به عالم مادی و معنوی نگاه میکردند ولی در عین اینکه این صفات و مشخصات را داشتند یک پیامبر عاری از اشتباه و خطا و یا ملک نبودند.

فرمایشات ایشان لازم به توضیح نیست که تا چقدر با دقت منطبق با دین بود و در این 600 سال گذشته که تقلید مقلد از مرجع تقلید و تقلید مرجع تقلید از علامه و تقلید علامه از علامه باب بوده ایشان نظرات اجتهادی بسیاری داشتند و در اکثر قریب به اتفاق هم صحیح بوده.

از جمله آنها وقوع انقلاب شیعی بود.

در باب موسیقی علماء نظرات متفاوتی دارند در غنا بودن و نبودن یک موسیقی بارها احکام صادر کرده اند و تقریبا تمام این احکام منطبق بر آراء علامه ها و احادیث ناقله بوده.

به عقیده این حقیر هر چیزی در این دنیا دو چهره دارد
از هر مسئله ای میتوان هم استفاده خوب برد هم بد.

هر نوع ترنمی در روح انسان تاثیر میگذارد خواه ترنم خواندن قرآن باشد خواه موسیقی شیطان پرستان

ولی این دو با دو ریشه و تفکر متفاوت نواخته میشوند و از ابتدا تا انتهای آنها از هم جداست.

بقول رائفی پور ما دکتر زیاد داریم ولی در باب طراح و ارائه دهنده دکترین فقیریم و بقول ایشان اصلا نداریم.

با توجه و عنایت به اینکه هر نوائی در روح انسان تاثیرگذار است خواه نوحه حضرت زینب خواه صدای باس حسین حسین گفتن سیب سرخی و صدای سنج فلانی با حرف سین حسین

بهتر است از موسیقی که در جذب جوان بسمت معنویات استفاده نمود که اگر این کار نشود موسیقی دلربا زیاد در آنطرف و اینطرف آب دارد پخش میشود و همگی دارند یک ساز قرش بده میزنن.

سعدی عیله الرحمه داستان جالبی نقل میکند از زاهد تند مزاجی که با دو جوان عارف همسفر حج بود در حین راه ایندو جوان اشعاری را میخواندند ولی راهد از آنها بخاطر ترنم شعرشان دوری میکرد و آنها را مشرک و کافر میخواند و سب میکرد.

تا اینکه به وادی اعراب رسیدند و نوجوانی که صدای زیبائی داشت شروع به خواندن کرد بشکلی که طاقت از شتر زاهد سلب شد و زاهد را بر زمین زد.

دو جوان رو به زاهد کرده گفتند که این نوا در شتر اثر کرد و در چون توئی اثر نکرد ؟

یاحق

سلام ممون از پاسخ شما دوست عزیز...من با شما موافق ترم تا با بعضی از دوستان
اقا اشکان به نظر من نظر شما انسان و متقاعد نمیکنه یعنی من شخصا متقاعد نشدم...چون صحبت یک جانبه بود...
ولی با نظرات و bina و حکیم موافق تر هستم... چون اگربخواهیم از دیدگاه شما نگاه کنیم باز هم سوالاتی شکل میگیره..امااین دوستان بیشتر دراین مبحث باز کردند این موضوع رو .و با منطق بنده سازگار تر هست....باز هم ممنون...
هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود چیزی یاد نگرفتم....شریعتی

nasi;78509 نوشت:
سلام ممون از پاسخ شما دوست عزیز...من با شما موافق ترم تا با بعضی از دوستان اقا اشکان به نظر من نظر شما انسان و متقاعد نمیکنه یعنی من شخصا متقاعد نشدم...چون صحبت یک جانبه بود... ولی با نظرات و bina و حکیم موافق تر هستم... چون اگربخواهیم از دیدگاه شما نگاه کنیم باز هم سوالاتی شکل میگیره..امااین دوستان بیشتر دراین مبحث باز کردند این موضوع رو .و با منطق بنده سازگار تر هست....باز هم ممنون... هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود چیزی یاد نگرفتم....شریعتی

سلام علیکم جمیعا

nasi گرامی سپاسگذارم ا نظر لطف شما

ولی مطلبی را لازم است اینجا ذکر کنم.

گاها و یا در اکثر اوقات برای انسان پیش می آید که مطلبی به ذهنش صحیح میرسد .
لذا چند عکس العمل در قبال آن انجام میدهد:

1- بدون هیچ تحقیق یا پرسشی نتیجه گیری میکند .
2-میرود بدنبال پاسخهای دیگر تا بسنجد
الف _ پاسخهای دیگر را یسنجد تا دیدگاه خودش را تائید کند
ب- پاسخها را میسنجد تا حق را بیابد حتی اگر برخلاف دیدگاهش و نظرش و دلخواهش باشد.

مطلبی که بنده ( به شخصه ) در اینجا و در جاهای دیگر درج کردم صرفا نظر شخصی بنده است.

امام رحمه الله علیه در مراتبی از عرفان مطلبی را که بانی هدایت است را صلاح دیدند مطرح بفرمایند تا آن آمال و آرمان اشخاص گردد.

والا همه میدانیم که خلقت انسان متنوع بوده و خداوند انسانها را با تفکراتی به تعدد تفرق دانه های برف خلق کرده.

ما از امروز دیروز و فردای خود اطلاع دقیقی نداریم لذا کتاب سنت اجماع و عقل لازمه پیدا کردن حق است
البته اگر حق برایمان اهمیت دارد.

علماء هم سعیشان بر این است حق را بگویند لذا بدین دلیل نظرشان شرط است.

من در اینجا موسیقی را بعنوان ابزار گرایش معنوی معرفی کردم ولی خودم نمیتوانم تضمین بدهم به خودم که موسیقی با گرایش صحیحی را انتخاب کرده ام میکنم یا خواهم کرد >

لذا احتیاط شرط عقل است.

و به عقیده من نظر امام هم بدین دلیل جدای از دیگر علما بوده

یاحق

سلام
چه خوب نازی خانم سوالاتی رو که در خصوص کلام بنده برایشان ایجاد می شد , رو مطرح می کردند شاید به حال بنده و خودشان مفید می بود.
هیچکس نیست که بگوید من خدا را دوست ندارم؛ خدا به عنوان محبوبترین موجود در دل همه ما وجود دارد و هم اوست که یار و مونس ما در تنهایی هایمان هست و خواهد بود.
ولی در خصوص مساله موسیقی : حقیر مجبورم در خصوص جایگاه موسیقی در بحث ما دو مقدمه و یک نتیجه رو بیان کنم
مقدمه اول
ما یکبار در خصوص موسیقی شناسی بحث می کنیم و در خصوص تاریخچه و انواع اثرات ان کارشناسی می کنیم , که یک مقوله علمی خواهد بود.
اما یکبار در خصوص موسیقی از حیث باید و نبایدها بحث می کنیم. ان هم در حوزه دین نه در حوزه علوم اجتماعی و هنجارهای اجتماعی که بر گردد به قانون موضوعه !
مقدمه دوم
من در پست قبلی هم گفتم ما انسانها در انتخاب خود از یک سری معیارهایی استفاده می کنیم که نهایتا به عقل بر می گردد.
درخصوص انتخاب دین هم ما بعد از یک سری براهین به این نتیجه می رسیم که فلان دین کامل تر و در خصوص رساندن انسان به خدا بهتر است.
یعنی انتخاب ما پشتوانه عقلی دارد , و اگردر خصوص مساله ایی مثل موسیقی متعبد به باید و نبایدی از دین می شویم , این به معنای تحجر و بی منطقی نیست. بلکه این تعبد ما عین تعقل ما و بر خواسته از منطقی است که ما را در انتخاب دین یاری نمود. دقت کنید
حال اینکه چه دینی بهتر است؟
جایگاه مراجع و قران و گفته های معصومین در اسلام چیست/
و...
به نظر حقیر باید جز پذیرفته های اکثر دوستان باشد.

سلام
دوست عزیز نمی دونم چقدر با احکام آشنایی ولی باید اینو بدونی که ما مطیع شرعیم پس دل بخواهی نیست که تو خوشت بیاد یا نیاد باید عمل کنی و گوش ندی و این موضوع که گفتی در جهت خوب هم می شود استفاده کرد اشتباه است چون دانشمندان به رسیدن که موسیقی هیچ کونه سود و فایده ای ندارد مثلا اگر برای یک شتر موسیقی بنوازند به جای 5 کیلومتر 65 کیلومتر میتونه بره افراد عادی که نگاه میکنند میگن موسیقی چقدر خوبه ولی در اصل این موسیقی اون شتر رو از حالت طبیعی خودش خارج کرده و باعث میشه که اون بیشتر بره و خارج کردن اجسام از حالت طبیعیشون کار اشتباهی است و ضرر هاش در طول زمان پیدا می شود.
موسیقی دقیقا همین کار رو بر روی انسان انجام میده و اونه از حالت طبیعیش خارج میکنه اگه افسرده است شادش میکنه اگه دلگیر و ناراحته به حالش میاره اما همه ی اینا خارج کردن انسان از حالت طبعیش هست و دانشمندان به این رسیده اند که این عمل در طول زمان ضرر های جبران ناپذیر به روح و جسم انسان وارد می کند.
در آخرم باید بهت بگم که موسیقی با آوا فرق دارد تمام صداهای طبیعی که ما می شنویم آواست و خداوند تبارک و تعالی برای ما قرار داده است ولی موسیقی چیزیست که انسان آنرا به وجود می آورد اینم گفتم که بدونی و نگی چون موسیقی حرامه ما نباید صدای گنجشگ گوش کنیم.
امیدوارم که همیشه حرف حق را قبول کنی نه توجیه کنی.

یاحق

سلام دوست عزیز.واقعا موسیقی مخربت ترین وسیله برای مغز است.ن هبرای مهتاد شدن.سخنان استاد راعفی پور را درباره ی موسیقی شنیده اید؟که میگوین بعضی از آهنگ هارو که بر عکس میکنید مفهوم شیطانی میدهد.یا در حین گوش دادن به آهنگ صدای خیلی ریزی چیزی را تکرار میکند به طوری که نفهمید وناخودآگاه در مغز شما ثبت شود.بنابراین من همانجا تمام موسیقی هایم را پاک و هر روز دع گوش میدهم.
باشد که ظهور آقایمان را ببینیم

سلام دوست عزیز.دیگران به تو میگویند که گرفته ای.راست میگویند دیگه.درخت آلبالو رو نگاه کن وقتی بارش زیاد میشه سرش پایینه و گرفتست.توهم با گوش ندادن به موزیک پخته میشوی.وهمینطور سنگین میمانی.موزیک در کل شیطانی است سعی کن دعا گوش بدهی.حتی مداحی نیز حرام است.مرثیه خوانی گوش بده.در نوشته های مدر جواب دیگران در مورد موسیقی گفته ام.
باشد که امام زمانمان ظهور کند.باشد که یکی از یاران با وفایش باشیم

سلام دوست عزیز.موسیقی را با آواز خوش گنجشگ اشتباه نگیر.آهنگ های بدون کلام گوش بده اون هم ایرانی و از نوع قدیمیاش.ما در دنیای مدرنیم.موسیقی هایی هستن که در حین گوش دادن شاید صدای ریزی که نمیشنوی ناخودآگاه وارد مغز شما شود و بر روح و روانت تاثیر بگذارد.بعضی از موسیقی ها هستن که با دستگاه خواصی آهنگ را برعکس میکنند و کلام شیطانی در آنها پنهان شده.
ما در راه رفتن به نز دخدا هستیم موسیقی همانند میخی است که باعث سالم نرسیدن وتاخیر در رسیدن بهنزد خدا میشود.

abolfazl_atoo;186372 نوشت:
موسیقی را با آواز خوش گنجشگ اشتباه نگیر..

سلام

خداوند بهترین تنظیم کننده موسیقی محسوب میشود!
همین تظیم ها صدا گنجشک بارش باران همه کار خالق است !
موسیقی شیطانی ، موسیقی است که شما را از خود بی خود میکند !

موضوع قفل شده است