ملاک های انتخاب همسر در هنگام ازدواج و تغییرات همسر پس از ازدواج

تب‌های اولیه

38 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ملاک های انتخاب همسر در هنگام ازدواج و تغییرات همسر پس از ازدواج

این سوال را قبلا در سایتی دیگر مطرح کرده بودم اما پاسخ مناسبی دریافت نکردم لذا آن را اینجااینجامطرح می کنم:
یک سوال جدی مدت‌هاست که برایم مطرح است. این‌که افراد به مرور زمان رفتار و تفکراتشان تغییر می‌کند. مثلاً رفتار و عقائد امروز خودم نسبت به چندسال پیش تغییرات قابل توجهی داشته است. احتمالاً دیگران نیز چنین هستند. از طرفی برای ازدواج، خلقیات و تفکرات فعلی طرف مورد بررسی قرار می‌گیرد. در صورتی که ممکن است به دلیل گذر سن و پخته‌تر شدن و یا هر در دلیل دیگر، تغییراتی در طرف مقابل ایجاد شود. با این مقدمه چگونه می‌توان شخصیت ۱۰ سال یا ۲۰ سال آینده یک فرد را پیش‌بینی کرد. به خصوص اگر فرد مورد نظر حدود ۱۹-۲۰ سال سن داشته باشد و هنوز شخصیتش کامل شکل نگرفته باشد. سؤالم مشخصاً در مورد دخترهاست.

اگر در طرف رفتار یا رفتارهایی مشاهده شود چگونه می‌توان تشخیص داد که این رفتارها گذرا هستند یا همیشگی؟!
با بررسی‌هایی که کردم یکی از راه‌ها، دقت در شخصیت مادر طرف است. بارها این مطلب را خوانده‌ام که دختران معمولاً شبیه مادرانشان می‌شوند. از آن‌هایی که ازدواج کرده‌اند و مدت قابل توجهی هم از ازدواج‌شان می‌گذرد و یا مشاهداتی در این زمینه در مورد اطرافیانشان داشته‌اند می‌خواهم بپرسم که این موضوع تا چه حد صحیح است؟
آیا امکان دارد رفتار و پندار همسر پس از ازدواج تغییر کند؟ چه عاملی سبب بروز این تغییرات می‌شود؟ آیا در خودتان (اگر متأهل هستید) و یا در زوج‌های دور و برتان مواردی را سراغ دارید که همسر و یا شوهر در رفتارها و عقائدشان دچار تغییر شده‌ باشند؟
این تغییرات از چه نوعی بوده؟ در پوشش، یا عقاید یا اخلاق و ...؟ مثلاً قبل از ازدواج خانم چادری بوده و بعدش مانتویی شده یا بالعکس. این تغییر بیشتر در مردها بوده یا زن‌ها؟ این تغییرات به درخواست یکی از زوجین ایجاد شده یا به مرور زمان و به صورت تدریجی و به دلیل پخته‌تر شدن طرف و ظاهر شدن شخصیت اصلی طرف پس از ازدواج در آن‌ها ایجاد شده است؟
آیا میزان سن در بروز این تغییرات تأثیر دارد؟ مثلاً ممکن است اگر طرف کم‌وسن‌ سال باشد راحت‌تر و سریع‌تر تحت عوامل مختلف تغییر می‌کند.
با سپاس

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

سلام بر همگي
دوستان لطف كنيد قبل از اين كه پاسخ اين سؤال را خودم بدهم
نظر خودتان را درباره اين سؤال بيان كنيد
با توجه به اين كه وقتم براي هر سؤال محدود است و بررسي نقد و نظرهاي مختلف برايم امكان پذير نيست لطفا فقط نظر خودتان را بيان كنيد و از بررسي يا تأييد يا تكميل يا نقد نظرات ديگران چه در اين تاپيك و چه در تاپيك هاي ديگري انجمن مشاوره خودداري فرماييد
ممنون از همكاري شما:Gol:
[/]

اخلاق هر فردی دو منشا داره. یکی محیط و دیگری ژنتیک
هر فرد تا زمانیکه با کس دیگری ارتباط نداشته باشه کاملا شبیه والدینش تربیت میشه ولی به محض ورود به جامعه و ارتباط با دوستان و اشنایان و معلمین و همکاران و.... کم کم تحت تاثیر اون ها هم قرار خواهد گرفت. پس برای تعیین شخصیت فرد باید تمام کسانی که ایشون باهش ارتباط نزدیک داره رو بررسی کنی. در این بین افراد مخصوصا در این سن که شما گفتی بیشترین تاثیر رو از نزدیک ترین دوست می گیرن و غالبا هم شباهت زیادی بیت رفقای صمیمی وجود داره. البته بعد از مدتی دوران یادگیری تمام میشه و فرد با عقل خودش بهترین رفتار از نظر معیارهای خودش رو انتخاب می کنه ولی تا اون موقع باید دوستان و اشنایان نزدیکش رو جویا بشی. ضمنا در ازدواج اگر زوج موفقی باشید بیشترین تاثیر رو هم زوجین از یکدیگر خواهند گرفت و شبیه به هم خواهند شد.
نکته
ازدواج همیشه نمی تونه باعث تغییر در همسر بشه چون ابتدا باید پیش نیاز عشق پایدار رو پاس کنی و الا هر یک مسیر خود را خواهد رفت و پاس کردن این واحد از زندگی هم نیازمند همکفو بودن در تمام اولویت های زندگیست. پس خیلی دنبال تغییر طرف نباش و سعی کن فردی رو که همین الان با معیارهای شما همخوانی داره رو انتخاب کنی چون فردی که چندین سال به نحو خاصی تربیت شده طی چند سال حساس اول زندگی تغییر نخواهد کرد و احتمال داره برات مشکل ساز بشه

دوستان لطفا تو این تاپیک شرکت کنید که این بنده خدا به جواب سوالش برسه.
خود منم سوال ایشون رو که خوندم برای منم سوال بود

mhmh;657667 نوشت:
این سوال را قبلا در سایتی دیگر مطرح کرده بودم اما پاسخ مناسبی دریافت نکردم لذا آن را اینجااینجامطرح می کنم:
یک سوال جدی مدت‌هاست که برایم مطرح است. این‌که افراد به مرور زمان رفتار و تفکراتشان تغییر می‌کند. مثلاً رفتار و عقائد امروز خودم نسبت به چندسال پیش تغییرات قابل توجهی داشته است. احتمالاً دیگران نیز چنین هستند. از طرفی برای ازدواج، خلقیات و تفکرات فعلی طرف مورد بررسی قرار می‌گیرد. در صورتی که ممکن است به دلیل گذر سن و پخته‌تر شدن و یا هر در دلیل دیگر، تغییراتی در طرف مقابل ایجاد شود. با این مقدمه چگونه می‌توان شخصیت ۱۰ سال یا ۲۰ سال آینده یک فرد را پیش‌بینی کرد. به خصوص اگر فرد مورد نظر حدود ۱۹-۲۰ سال سن داشته باشد و هنوز شخصیتش کامل شکل نگرفته باشد. سؤالم مشخصاً در مورد دخترهاست.

اگر در طرف رفتار یا رفتارهایی مشاهده شود چگونه می‌توان تشخیص داد که این رفتارها گذرا هستند یا همیشگی؟!
با بررسی‌هایی که کردم یکی از راه‌ها، دقت در شخصیت مادر طرف است. بارها این مطلب را خوانده‌ام که دختران معمولاً شبیه مادرانشان می‌شوند. از آن‌هایی که ازدواج کرده‌اند و مدت قابل توجهی هم از ازدواج‌شان می‌گذرد و یا مشاهداتی در این زمینه در مورد اطرافیانشان داشته‌اند می‌خواهم بپرسم که این موضوع تا چه حد صحیح است؟
آیا امکان دارد رفتار و پندار همسر پس از ازدواج تغییر کند؟ چه عاملی سبب بروز این تغییرات می‌شود؟ آیا در خودتان (اگر متأهل هستید) و یا در زوج‌های دور و برتان مواردی را سراغ دارید که همسر و یا شوهر در رفتارها و عقائدشان دچار تغییر شده‌ باشند؟
این تغییرات از چه نوعی بوده؟ در پوشش، یا عقاید یا اخلاق و ...؟ مثلاً قبل از ازدواج خانم چادری بوده و بعدش مانتویی شده یا بالعکس. این تغییر بیشتر در مردها بوده یا زن‌ها؟ این تغییرات به درخواست یکی از زوجین ایجاد شده یا به مرور زمان و به صورت تدریجی و به دلیل پخته‌تر شدن طرف و ظاهر شدن شخصیت اصلی طرف پس از ازدواج در آن‌ها ایجاد شده است؟
آیا میزان سن در بروز این تغییرات تأثیر دارد؟ مثلاً ممکن است اگر طرف کم‌وسن‌ سال باشد راحت‌تر و سریع‌تر تحت عوامل مختلف تغییر می‌کند.
با سپاس

با سلام
هرگز و هرگز و هرگز گول شیطان ملعون رو نخورید وقتی که میگه همسرتون فلان رفتارش به خاطر سنش هست و گذراست و درست میشه

همونی که می بینی همونه، بله او تغییر خواهد کرد و پیشرفت خواهد کرد به احتمال زیاد ،امــــــــــــــــــــــا در همان مسیری که قرار گرفته

بخدا قسم برادر من این اشتباه رو کرد و ده سال از ازدواجش میگذره و روزگارش خونه
مشکل اعتقادی داره با همسرش، همسرش کم سن و سال بود 17 سالش بود و کمی آرایش میکرد ما خیلی بهش گفتیم اما متاسفانه ازدواج کرد
حالا هم......چشمتون روز بد نبینه
برادرم به این امید اون دختر رو گرفت که گفت این رفتارش به خاطر سن کمشه ، گفت مگه من سن این بودم چقد حالیم بود!!!!
نکنید این کار رو
مگه فک کردید 17 سال کم سنی هست؟

با سلام و تشکر از دوستانی که در بحث شرکت کرده اند.
دقیقا به خاطر همین هشدارها این سوال را پرسیدم. در مورد ملاک های ازدواج قبلا خوانده بودم که به امید تغییر دادن با کسی ازدواج نکنید. از طرفی در دور و بر خودم و از اطرافیانم مواردی را سراغ دارم که پس از ازدواج علی الظاهر تغییر کرده اند. مثلا شنیده ام موردی بوده که قبل از ازدواج بدحجاب و اهل دوستی با پسرها بوده ولی بعد از ازدواج رفتار قبلی خود را عوض کرده و عادت های قبلی خود را تغییر داده است. یا موردی بوده که چند سال در عقد پسری بوده و پوشش او مانتو بوده و گهگاهی هم آرایش ولی پس از طلاق گرفتن و ازدواج با شخص دیگری چادری شده و خیلی هم مذهبی شده است. عکس آن را هم شنیده ام. مثلا کسی که بعد از ازدواج پوشش او بدتر شده است. یا مثلا دختران متعددی را سراغ دارم که تا قبل از ازدواج در قبال مسایل خانه مثلا خانه داری هیچ گونه مسولیت پذیری نداشته اند اما پس از ازدواج و راهی خانه بخت شدن، در کدبانویی خیلی موفق بوده اند.
از طرفی موارد متعددی هم بوده اند که وضعیت آن ها نسبت به قبل از ازدواج تغییری نداشته است.
برداشت خودم این است که نه تغییر کردن و نه ثبات شخصیت هیچ کدام مطلق نبوده و به عوامل متعددی بستگی دارد. مثلا افرادی که خیلی سریع تحت تاثیر محیط یا دوستان قرار می گیرند اگر شرایط محیطی آن ها بعد از ازدواج تغییر کند آن ها هم تغییر می کنند. همچنین برخی خصوصیات اخلاقی که در محیط خانواده در افراد نهادینه می شود ممکن است در زمان نوجوانی و اوایل جوانی امکان بروز نداشته باشد و به مرور زمان خود را نشان دهند.
همچنین گمان می کنم رفتارهای دوره نوجوانی و اوایل جوانی بیشتر ناشی از هیجانات این دوره باشد و پس از سپری شدن این دوره بخشی از آن ها دستخوش تغییر می شوند.
همچنین فکر می کنم که تغییر در کلیات عقاید افراد امری بعید باشد ولی تغییر در مسایل جزیی عقیدتی یا رفتاری احتمالا امکان پذیر باشد. برای مثال اگر فردی هیچ اعتقادی به حجاب نداشته باشد و به اجبار خانواده یا هرچیز دیگر حجاب به سر کند احتمالا نتوان او را به پوشیدن چادر متقاعد کرد. اما اگر یک دختری علی رغم اعتقاد به حجاب و با حیا بودن اما به دلیل دوستان و یا رشد کردن در یک خانواده غیر چادری، مانتو بپوشد شاید بتوان او را متقاعد به پوشیدن چادر کرد.
همچنین گمان می کنم رفتاری که یک فرد آن را با پشتوانه قوی عقیدتی انجام می دهد را نمی توان تغییر داد. شاید به همین دلیل باشد که بیشتر دختران چادری سر مساله چادر حساس بوده و حاضر نیستند به خاطر آن کوتاه بیایند زیرا اکثر آنها یا حداقل بعضی از آنها با یک عقیده محکم این پوشش را انتخاب کرده اند.
نکته دیگری که در این مورد به ذهنم می آید این است که باید ظرفیت تغییر یا اصلاح در یک فرد وجود داشته باشد. در غیر این صورت امکان تغییر وجود نخواهد داشت. همه افرادی که دچار تغییر می شوند چه از طریق ازدواج و چه از غیر آن، این ظرفیت تغییر در آن ها بوده است. ولی سوال سخت تری که مطرح می شود این است که وجود این ظرفیت در یک فرد را چگونه می توان تشخیص داد؟
مساله دیگری که با سوال ابتدای این پست به دنبال پاسخ آن بوده ام تغییرات ناخواسته و تدریجی در شخصیت افراد است. این تغییر ربطی به ازدواج نداشته و با افزایش سن و به صورت تدریجی در افراد رخ می دهد. مثلا خود من، افکار، دغدغه ها و رفتارهایم نسبت به پنج سال پیش تغییر کرده است با اینکه ازدواجی هم در کار نبوده است. حال اگر من به خواستگاری دختری بروم که چند سال از من کوچکتر است احتمالا او هم با مرور زمان در عقاید و رفتارهایش تغییراتی خواهد داشت. چگونه می توان این تغییرات و عقاید چند سال بعد او را ولو به صورت غیر دقیق پیش بینی نمود؟
سوال دیگری که مایلم پاسخ آن را بیابم این است که همه افراد از افراد دور و بر خود تاثیر می پذیرند و ناخودآگاه شبیه اطرافیان خود می شوند. در احادیث متعددی از معصومین هم بر تاثیرگذاری دوستان بر یکدیگر تاکید شده است. در مورد زن و شوهر به دلیل نزدیک تر بودن دو نفر، احتمال تاثیرپذیری قاعدتا بیشتر است. سوالم دقیقا این است که محدوده این تغییرات چه قدر می تواند وسیع باشد؟ برای افزایش تاثیرگذاری راهکار عملی وجود دارد؟ مثلا اگر من در خودم یک صفت مثبت ببینم و بخواهم همسرم نیز آن را کسب کند از چه طریقی می توانم به این هدف برسم؟ ایجاد تغییرات مدنظر به چه ملزوماتی نیاز دارد؟ آیا همه افراد قابلیت پذیرش تغییر را دارند؟

در متن بالا استفاده از مساله چادر صرفا برای مثال زدن بوده و طبیعتا منظور از تغییر صرفا تغییر در پوشش نبوده است.

همچنین متن فوق مشتمل بر تعدادی سوال و تعدادی گزاره خبری است. دوستان اگر می توانند نظر خود را در مورد گزاره ها بیان کنند و اگر پاسخی برای پرسش ها دارند آن را مطرح کنند.

mhmh;658548 نوشت:
با سلام و تشکر از دوستانی که در بحث شرکت کرده اند.
دقیقا به خاطر همین هشدارها این سوال را پرسیدم. در مورد ملاک های ازدواج قبلا خوانده بودم که به امید تغییر دادن با کسی ازدواج نکنید. از طرفی در دور و بر خودم و از اطرافیانم مواردی را سراغ دارم که پس از ازدواج علی الظاهر تغییر کرده اند. مثلا شنیده ام موردی بوده که قبل از ازدواج بدحجاب و اهل دوستی با پسرها بوده ولی بعد از ازدواج رفتار قبلی خود را عوض کرده و عادت های قبلی خود را تغییر داده است. یا موردی بوده که چند سال در عقد پسری بوده و پوشش او مانتو بوده و گهگاهی هم آرایش ولی پس از طلاق گرفتن و ازدواج با شخص دیگری چادری شده و خیلی هم مذهبی شده است. عکس آن را هم شنیده ام. مثلا کسی که بعد از ازدواج پوشش او بدتر شده است. یا مثلا دختران متعددی را سراغ دارم که تا قبل از ازدواج در قبال مسایل خانه مثلا خانه داری هیچ گونه مسولیت پذیری نداشته اند اما پس از ازدواج و راهی خانه بخت شدن، در کدبانویی خیلی موفق بوده اند.
از طرفی موارد متعددی هم بوده اند که وضعیت آن ها نسبت به قبل از ازدواج تغییری نداشته است.
برداشت خودم این است که نه تغییر کردن و نه ثبات شخصیت هیچ کدام مطلق نبوده و به عوامل متعددی بستگی دارد. مثلا افرادی که خیلی سریع تحت تاثیر محیط یا دوستان قرار می گیرند اگر شرایط محیطی آن ها بعد از ازدواج تغییر کند آن ها هم تغییر می کنند. همچنین برخی خصوصیات اخلاقی که در محیط خانواده در افراد نهادینه می شود ممکن است در زمان نوجوانی و اوایل جوانی امکان بروز نداشته باشد و به مرور زمان خود را نشان دهند.
همچنین گمان می کنم رفتارهای دوره نوجوانی و اوایل جوانی بیشتر ناشی از هیجانات این دوره باشد و پس از سپری شدن این دوره بخشی از آن ها دستخوش تغییر می شوند.
همچنین فکر می کنم که تغییر در کلیات عقاید افراد امری بعید باشد ولی تغییر در مسایل جزیی عقیدتی یا رفتاری احتمالا امکان پذیر باشد. برای مثال اگر فردی هیچ اعتقادی به حجاب نداشته باشد و به اجبار خانواده یا هرچیز دیگر حجاب به سر کند احتمالا نتوان او را به پوشیدن چادر متقاعد کرد. اما اگر یک دختری علی رغم اعتقاد به حجاب و با حیا بودن اما به دلیل دوستان و یا رشد کردن در یک خانواده غیر چادری، مانتو بپوشد شاید بتوان او را متقاعد به پوشیدن چادر کرد.
همچنین گمان می کنم رفتاری که یک فرد آن را با پشتوانه قوی عقیدتی انجام می دهد را نمی توان تغییر داد. شاید به همین دلیل باشد که بیشتر دختران چادری سر مساله چادر حساس بوده و حاضر نیستند به خاطر آن کوتاه بیایند زیرا اکثر آنها یا حداقل بعضی از آنها با یک عقیده محکم این پوشش را انتخاب کرده اند.
نکته دیگری که در این مورد به ذهنم می آید این است که باید ظرفیت تغییر یا اصلاح در یک فرد وجود داشته باشد. در غیر این صورت امکان تغییر وجود نخواهد داشت. همه افرادی که دچار تغییر می شوند چه از طریق ازدواج و چه از غیر آن، این ظرفیت تغییر در آن ها بوده است. ولی سوال سخت تری که مطرح می شود این است که وجود این ظرفیت در یک فرد را چگونه می توان تشخیص داد؟
مساله دیگری که با سوال ابتدای این پست به دنبال پاسخ آن بوده ام تغییرات ناخواسته و تدریجی در شخصیت افراد است. این تغییر ربطی به ازدواج نداشته و با افزایش سن و به صورت تدریجی در افراد رخ می دهد. مثلا خود من، افکار، دغدغه ها و رفتارهایم نسبت به پنج سال پیش تغییر کرده است با اینکه ازدواجی هم در کار نبوده است. حال اگر من به خواستگاری دختری بروم که چند سال از من کوچکتر است احتمالا او هم با مرور زمان در عقاید و رفتارهایش تغییراتی خواهد داشت. چگونه می توان این تغییرات و عقاید چند سال بعد او را ولو به صورت غیر دقیق پیش بینی نمود؟
سوال دیگری که مایلم پاسخ آن را بیابم این است که همه افراد از افراد دور و بر خود تاثیر می پذیرند و ناخودآگاه شبیه اطرافیان خود می شوند. در احادیث متعددی از معصومین هم بر تاثیرگذاری دوستان بر یکدیگر تاکید شده است. در مورد زن و شوهر به دلیل نزدیک تر بودن دو نفر، احتمال تاثیرپذیری قاعدتا بیشتر است. سوالم دقیقا این است که محدوده این تغییرات چه قدر می تواند وسیع باشد؟ برای افزایش تاثیرگذاری راهکار عملی وجود دارد؟ مثلا اگر من در خودم یک صفت مثبت ببینم و بخواهم همسرم نیز آن را کسب کند از چه طریقی می توانم به این هدف برسم؟ ایجاد تغییرات مدنظر به چه ملزوماتی نیاز دارد؟ آیا همه افراد قابلیت پذیرش تغییر را دارند؟

در متن بالا استفاده از مساله چادر صرفا برای مثال زدن بوده و طبیعتا منظور از تغییر صرفا تغییر در پوشش نبوده است.

همچنین متن فوق مشتمل بر تعدادی سوال و تعدادی گزاره خبری است. دوستان اگر می توانند نظر خود را در مورد گزاره ها بیان کنند و اگر پاسخی برای پرسش ها دارند آن را مطرح کنند.

سلام

بنده فقط یک توضیح مختصر میدهم و بس
دیگر خود دانید

حدود 10 سال پیش برادرم به خواستگاری دختری رفت که خانواده اش مذهبی بود، آن دختر با آرایش در جلسه خواستگاری حاضر شد در حالی که برادر بنده بسیار مقید و مذهبی است ما بعد از جلسه اول تصمیم گرفتیم این مورد را رد کنیم، اما به پیشنهاد بعضی ها، که همین عقاید را داشتند
دقیقا می گفتند عوض میشود
می گفتند او که سنی ندارد همش 17 سالشه
می گفتند با ید با او صحبت کرد شاید قبول کند که تغییر کند

با وجود همه اینها ما زنگ زدیم و موضوع را منتفی اعلام کردیم اما خانواده آنها فک کنم فردای آن روز بود تماس گرفتند و گفتند او همه کارهای اشتباهش را کنار می گذارد و فلان و ربهمان یه بار دیگه بیایید خواستگاری، او همان خواهد شد که شما میخواهید!!!!!

از دور که شما به زندگی برادر بنده نگاه می کنید الان یه دختر چادری می بینید که خیلی آرومه و یه مرد مذهبی که خیلی اهل کاره و با خودتون میگید خوشبحالشون عجب زوج چفتی هستند!!!

اما حقیقت ماجرا:
بارها آرایش میکند برود بیرون برادرم با او برخورد میکند که قول دادی و حق نداری و شرعا حرامه و آقا معرکه ای میشود که بیا و تماشا کن
لباس هایی می خواهد از زیر چادر بپوشد که دختر جلفا می پوشند و برادرم با بدبختی جلوی او را میگیرد
مدام به برادرم بی احترامی میکند که تو مرد نیستی و من از تو خیری ندیدم و تو محدودم کردی و .......
مدام میرود قهر
به نظر میرسه کمی یا خیلی هم روان پریشه، بارها اقدام به خودزنی کرده
اقدام به خودکشی کرده
حتی جلوی خونواده خودش
مدام برادرم را تحریم غذایی میکند ، درسته که زن از نظر شرع موظف نیست غذا بپزه برای شوهرش ولی از نظر شرع هم مرد وظیفه ای نداره همش برای زنش طلا بخره، چطور برادرم باید مدام برای او طلا بخره و لباس های گران و .... در حالی که وظیفه ایش نیست اما او نباید یک غذای ساده جلوی برادرم بگذارد
تا دلتان بخواهد برادر بینوای ما غذاهای تخم مرغی میخوره که قظعا برای بدن تخم مرغ زیاد ضرر داره

برادرم مردی متدینه و دلش نمیاد و دور از انصاف میبینه که اونو طلاق بده در صورتی که اگر اراده کنه به راحتی میتونه طلاقش بده
اما اون تا دلتون بخواد قدرنشناسه

ظاهرا او یک خانم چادری است اما آرایشش هرچند در حد خفیف پابرجاست و در مقابل بعضی اعتراضات برادرم در مورد آرایشش میگوید تو اشتباه میکنی من آرایش نکردم .به راحتی میزنه زیرش ، و میگه تو توهم زدی کو آرایش من؟؟؟
خلاصه این مدلی همیشه آرایش خفیفش هست که خب اون هم مشکل شرعی داره و خودتون میدونید

تنها اشتباه ما این بود
او سنی ندارد، او قول میدهد تغییر کند، این رفتارهای او گذراست

ما خطا کردیم و هنوز داریم می سوزیم شما خطا نکنید، تجربه تلخ دیگران براتون بشه درس ، خودتون نرید تجربه کنید:read:

شما در جلسات خواستگاری صحبت میکنید می بینید حدود 80 درصد با طرف اشتراک عقیده دارید بعد میگید چه عالی، دیگه از این بهتر نمیشه
ازدواج میکنید میرید سر زندگی، کم کم مسائلی پیدا میشود که اصلا به ذهنتان نمیرسیده که از آنها سوال کنید و می بینید که چقدر در آن مسائل با همسرتان اختلاف نظر دارید
بعد از ازدواج می بینید که نه بابا 80 درصد با هم اشتراک ندارید بلکه 50 درصد اشتراک دارید،

حالا اگه قبل ازدواج با کسی که 50 درصد اشتراک داشتید ازدواج کنید میرید سر زندگی می بینید نه بابا باهاش فقط 20 درصد اشتراک دارید

اون 50 درصد اشتراک رو میشه تحمل کرد ولی به نظرتون این 20 درصد رو هم میشه تحمل کرد؟؟؟

قضیه برادر ما هم دقیقا همینه:geristan:

من فقط کارم شده این:deldari: باید همش به برادرم دلداری بدم، واقعا دلم برایش خیلی میسوزه

سلام.

هیچ تضمینی برای تعویض یا ثبات هیچ خصلت و خویی نه ذر مرد و نه در زن وجود نداره. مهم اینه این تغییرات زیاد نباشه. در گذر زمان تغییرات کوچک غیر قابل تحمل نیست.

مهم عشقه و علاقه که گذشت ایجاد میکنه و میتونه باعث ثبات زندگی و خانواده باشه

از دوستانی که در بحث شرکت کرده اند به خصوص جناب meysam313 متشکرم.

mhmh;657667 نوشت:
این سوال را قبلا در سایتی دیگر مطرح کرده بودم اما پاسخ مناسبی دریافت نکردم لذا آن را اینجااینجامطرح می کنم:
یک سوال جدی مدت‌هاست که برایم مطرح است. این‌که افراد به مرور زمان رفتار و تفکراتشان تغییر می‌کند. مثلاً رفتار و عقائد امروز خودم نسبت به چندسال پیش تغییرات قابل توجهی داشته است. احتمالاً دیگران نیز چنین هستند. از طرفی برای ازدواج، خلقیات و تفکرات فعلی طرف مورد بررسی قرار می‌گیرد. در صورتی که ممکن است به دلیل گذر سن و پخته‌تر شدن و یا هر در دلیل دیگر، تغییراتی در طرف مقابل ایجاد شود. با این مقدمه چگونه می‌توان شخصیت ۱۰ سال یا ۲۰ سال آینده یک فرد را پیش‌بینی کرد. به خصوص اگر فرد مورد نظر حدود ۱۹-۲۰ سال سن داشته باشد و هنوز شخصیتش کامل شکل نگرفته باشد. سؤالم مشخصاً در مورد دخترهاست.

اگر در طرف رفتار یا رفتارهایی مشاهده شود چگونه می‌توان تشخیص داد که این رفتارها گذرا هستند یا همیشگی؟!
با بررسی‌هایی که کردم یکی از راه‌ها، دقت در شخصیت مادر طرف است. بارها این مطلب را خوانده‌ام که دختران معمولاً شبیه مادرانشان می‌شوند. از آن‌هایی که ازدواج کرده‌اند و مدت قابل توجهی هم از ازدواج‌شان می‌گذرد و یا مشاهداتی در این زمینه در مورد اطرافیانشان داشته‌اند می‌خواهم بپرسم که این موضوع تا چه حد صحیح است؟
آیا امکان دارد رفتار و پندار همسر پس از ازدواج تغییر کند؟ چه عاملی سبب بروز این تغییرات می‌شود؟ آیا در خودتان (اگر متأهل هستید) و یا در زوج‌های دور و برتان مواردی را سراغ دارید که همسر و یا شوهر در رفتارها و عقائدشان دچار تغییر شده‌ باشند؟
این تغییرات از چه نوعی بوده؟ در پوشش، یا عقاید یا اخلاق و ...؟ مثلاً قبل از ازدواج خانم چادری بوده و بعدش مانتویی شده یا بالعکس. این تغییر بیشتر در مردها بوده یا زن‌ها؟ این تغییرات به درخواست یکی از زوجین ایجاد شده یا به مرور زمان و به صورت تدریجی و به دلیل پخته‌تر شدن طرف و ظاهر شدن شخصیت اصلی طرف پس از ازدواج در آن‌ها ایجاد شده است؟
آیا میزان سن در بروز این تغییرات تأثیر دارد؟ مثلاً ممکن است اگر طرف کم‌وسن‌ سال باشد راحت‌تر و سریع‌تر تحت عوامل مختلف تغییر می‌کند.
با سپاس

سلام دوست خوبم

اولا اگه اول چادری باشه و بعد مانتویی ، این پختگی نیست.

اگر بخایم یه مقدار جامع تر از اون حدی که به قضیه نگاه میکنید ، نگاه کنیم باید سعی کنیم اثر چند موضوع رو توی قضیه پیدا کنیم:

1- خدا
2- محیط اولیه
3- محیط ثانویه
4- اراده شخص
5- میزان تغییر قالل سازش
...

اولین و مهمترین و البته واقعی ترین اثر ، تاثیر خدا بر موضوع هست . در این باره میشه گفت که خداوند قول دادن که شما بندگی و اطاعت خدا رو بکنید و از این رو هر چیزی که براتون رخ بده این بهترینه
در مورد تغییر های ناگهانی (به فرض وجود) ، باید ببینید که خداوند و رسولش و ائمه علیهم السلام چه دستوری دادند ! چون اون ها مطمئنا داناتر و عاقل تر و ریزبین تر من و شما در مورد مسائل ما هستند و حتما چیزی به اسم تغییر ناگهانی ( به فرض وجود) رو خودشون حواسشون بهش بوده.
مثلا فرض کنید که چیزی در مورد این موضوع نگفته اند ، پس لازم نیست نگرانش باشید چرا که یا رخ نمیده یا مجموعه دستوراتی که حین انتخاب گذاشتن یا مجموعه دستوراتی که حین زندگی گذاشتن باعث اجتناب از این موضوع است.
اگر هم مخصوصا حکمی در این باره هست که دقیقا حکم رو اجرا میکنید. شما حکم خدا را انجام میدهید و به او توکل میکنید و مطمئن و آرام هستید که هرچه برای شما رخ داد این بهترین بود.

گاهی تغییراتی که بعضی آدم ها میکنند و شما میبینید واقعی نیستند. مثلا فلانی چادری هست ولی بعد از ازدواج مانتویی یا مثلا با تیب بد میشود. این اشتباه هست که فکر کنیم تغییر رخ داده آن هم در این مدت بعد از ازادواج. گاهی و اغلب اوقات این طرز تفکر و این ویژگی ها در شخص بوده ولی محیطش به او اجازه بروز نمیداده و الان محیط تغییر کرده . پس شناخت صحیح « محیط اولیه» میتواند از طیف وسیعی از این تیپ تغییرات ( یا در اصل بروز ها) جلوگیری کند. و این موضوعی است که بسیار به آن حکم شده است. بسیار روایت و اینها میبینید که دستور میکنند وقتی دختری را میخواهید بگیرید فقط نگاه به رفتارش جلوی خودتون نکنید ، به خانواده و سابقه اون نگاه کنید چرا که بسیاری از این رفتارات ظاهرسازی است و واقعیتش این هست که اون ویژگی های خانوادگی در این دختر ریشه دارد هرچند فرصت بروز آن را نداشته.
روایاتی در این باره وجود دارد که شخصیت یک شخص در سنین کودکی شکل میگیرد و من احساس میکنیم دختری که میخواهید با او ازدواج کنید کودک نیست و شخصیت اصلی او تا حد زیادی شکل گرفته است. البته در بین گفته های روانشناسان هم چیزی مبنی بر این دیده ام که هر کاری که در بزرگسالی شخصی رخ میدهد ریشه در کودکی آن دارد.

البته با این گفته ها نمی خواهم که چیزی به نام تغییر را کاملا نفی کنم ولی خواستم بگویم تغییر (واقعا تغییر) چیزی بسیار سختی است که به ندرت رخ میدهد البته هرچند امکان تغییر هست و از این موضوع « محیط ثانویه » اهمیت پیدا میکند و در این محیط شما نقش بزرگتر را بازی میکنید. شما میتوانید شرایط و محیط را طوری تنظیم کنید از چیزهایی جلوگیری کنید و یا چیزهایی را وقوع نزدیک کنید. و البته این استحکام یا تغییرها بستگی شدیدی به « اراده شخص » دارد که از قبل از ازادواج میتوانید کارهایی برای سنجش آن انجام دهید . و البته که آزمایش طرفین قبل از ازادواج کار بسیار صحیح و لازمیست. گاهی افکار خوبی در شخص هست ولی اراده انجامش نیست. گاهی حتی طرف به منظومه فکری هم رسیده است و آن هم منطومه ای نسبتا شکیل و صحیح ولی ارادی این برای منظومه وار زندگی کردن ندارد . این شخص باری به هر جهت زندگی خواهد کرد و میزان تغییرات در رفتارش بیشتر از « میزان تغییر قابل سازش» است . درست است که گفتم بیشتر از میزان تغییرات قابل سازش و علت آن این است که نمیشود از بدون تغییر ماندن کامل برخوردار بود و همیشه تغییرات هست ولی به صورت جزئی که چیز خاصی از نظم زندگی را بر هم نمی زند.

از این بابت هم که به قضیه نگاه میکنید میبینید که باز هم نگرانی خاصی وجود ندارد. تغییرات (واقعی) یا نیستند و بسیار سخت الوقوع اند ، میشود از قبل در ویژگی های واقعی شخص نسبتا اطلاع پیدا کرد و محیط آینده را مناسب فراهم کرد. نا گفته نماند که دختر به (صورت عام و نسبی) دارای این ویژگی است که زیاد در شوهرش ذوب می شود و اگر در اصول خیلی با شوهرش فرق نداشته باشد ، بسیار شبیه به شوهرش می شود و رنگ و بوی او را میگیرد.

در پناه حق

mhmh;657667 نوشت:
این سوال را قبلا در سایتی دیگر مطرح کرده بودم اما پاسخ مناسبی دریافت نکردم لذا آن را اینجااینجامطرح می کنم:
یک سوال جدی مدت‌هاست که برایم مطرح است. این‌که افراد به مرور زمان رفتار و تفکراتشان تغییر می‌کند. مثلاً رفتار و عقائد امروز خودم نسبت به چندسال پیش تغییرات قابل توجهی داشته است. احتمالاً دیگران نیز چنین هستند. از طرفی برای ازدواج، خلقیات و تفکرات فعلی طرف مورد بررسی قرار می‌گیرد. در صورتی که ممکن است به دلیل گذر سن و پخته‌تر شدن و یا هر در دلیل دیگر، تغییراتی در طرف مقابل ایجاد شود. با این مقدمه چگونه می‌توان شخصیت ۱۰ سال یا ۲۰ سال آینده یک فرد را پیش‌بینی کرد. به خصوص اگر فرد مورد نظر حدود ۱۹-۲۰ سال سن داشته باشد و هنوز شخصیتش کامل شکل نگرفته باشد. سؤالم مشخصاً در مورد دخترهاست.
اگر در طرف رفتار یا رفتارهایی مشاهده شود چگونه می‌توان تشخیص داد که این رفتارها گذرا هستند یا همیشگی؟!
با بررسی‌هایی که کردم یکی از راه‌ها، دقت در شخصیت مادر طرف است. بارها این مطلب را خوانده‌ام که دختران معمولاً شبیه مادرانشان می‌شوند. از آن‌هایی که ازدواج کرده‌اند و مدت قابل توجهی هم از ازدواج‌شان می‌گذرد و یا مشاهداتی در این زمینه در مورد اطرافیانشان داشته‌اند می‌خواهم بپرسم که این موضوع تا چه حد صحیح است؟
آیا امکان دارد رفتار و پندار همسر پس از ازدواج تغییر کند؟ چه عاملی سبب بروز این تغییرات می‌شود؟ آیا در خودتان (اگر متأهل هستید) و یا در زوج‌های دور و برتان مواردی را سراغ دارید که همسر و یا شوهر در رفتارها و عقائدشان دچار تغییر شده‌ باشند؟
این تغییرات از چه نوعی بوده؟ در پوشش، یا عقاید یا اخلاق و ...؟ مثلاً قبل از ازدواج خانم چادری بوده و بعدش مانتویی شده یا بالعکس. این تغییر بیشتر در مردها بوده یا زن‌ها؟ این تغییرات به درخواست یکی از زوجین ایجاد شده یا به مرور زمان و به صورت تدریجی و به دلیل پخته‌تر شدن طرف و ظاهر شدن شخصیت اصلی طرف پس از ازدواج در آن‌ها ایجاد شده است؟
آیا میزان سن در بروز این تغییرات تأثیر دارد؟ مثلاً ممکن است اگر طرف کم‌وسن‌ سال باشد راحت‌تر و سریع‌تر تحت عوامل مختلف تغییر می‌کند.
با سپاس


سلام علیکم
با توجه به نکاتی که دوستان بیان کرده‌اند، چند مطلب را از قرآن و معصومین علیهم السلام و تجربیات دیگران
خدمت شما برای تفکر و تعمق بیان می‌کنم:

1- قل کل یعمل علی شاکلته: بگو هرکس بر اساس آن چه که شکل گرفته عمل می‌کند.
2- اياكم و خضراء الدمن: از گلی که در مزبله روئیده اجتناب کنید.
3- اگر هدفت آخرت ابدی است همراه تو باید نعم العون فی عبادة الله باشد.
4- مومن یعنی حرف خدا را بر حرف دیگران(فامیل و دوستان و خانواده و ...) ترجیح می دهد.
4- اگر همسرت را از خانواده‌اش جدا کنی او را پژمرده کرده‌ای و با مشکلات زیادی روبرو می‌شوی!
5- اگر همسرت مطیع امر خدا و رسول و ولی و مرجع تقلید باشد دنیا و آخرت خود و همسر و فرزندانت خوش خواهد بود.
6- اگر زمینه در همسر، خانواده‌ی او، دامادها و عروسهای دیگر آنها وجود داشته باشد و خودت هم اسلام شناس و امام شناس باشی
و خدا هم بخواهد می‌توانی امید به تغییر همسر داشته باشی!

در پایان ببین منظور خودتان از تغییر چیست؟

شما باید با خانواده همسر آینده‌ات بدون دغدغه رفت و آمد داشته باشید تا زندگی شادی برای خودتان و فرزندانتان فراهم کنید.
پس در مورد سئولات زیر پاسخ خودتان و شخص مقابل را بررسی و در تصمیم گیری دخالت دهید:

- میزان حجاب و حیا در بیرون خانه؟
- میزان حجاب و حیا در مقابل نامحرم درون فامیل مثل شوهر خواهر و ...؟
- گناه نکردن مخصوصاً غیبت، اسراف، بی برنامگی، مطالعه نکردن، عاشق فیلم و سریال بی فایده بودن، نماز آخر وقت، چشم و هم چشمی، و ...
- برای خوشبختی او( یک زن) چه برنامه‌ای دارید؟( مادی و معنوی)
- او برای خوشبختی شما( یک مرد) چه برنامه ای دارد؟(مادی و معنوی)
- اصلاً خوشبختی چگونه تعریف می‌شود؟
- چقدر با خصوصیات جنس مخالفتان آشنا هستید؟
- نقش بندگی در رزق انسان چقدر است؟
- عبادت با بندگی چه تفاوتی دارد؟
- آیا برای هر موضوعی در شروع زندگی باید مطالعه و تحقیق و مشورت کنیم؟
- چه تضمینی برای عمل به گفته‌های خودتان و همسرتان وجود دارد؟
- چقدر باید در زندگی به فکر کمک به دیگران باشیم؟
- چند کتاب و سخنرانی در موارد بالا تاکنون مطالعه کرده‌اید یا شنیده‌اید؟...
... چه مقدار از مطالب آنها مورد تایید شماست؟ ملاک شما برای رد یا تایید مطالب آنها چیست؟
- و ...

در موارد فوق صحت جوابها را با تحقیق از دوستان و فامیلش، کتاب‌ها و وسایل اتاقش بررسی کنید.
مصاحبه جداگانه‌ای با خانواده شخص مقابل داشته باشید.

موفق باشید

kavoshgar02;659263 نوشت:
سلام دوست خوبم

اولا اگه اول چادری باشه و بعد مانتویی ، این پختگی نیست.

اگر بخایم یه مقدار جامع تر از اون حدی که به قضیه نگاه میکنید ، نگاه کنیم باید سعی کنیم اثر چند موضوع رو توی قضیه پیدا کنیم:

1- خدا
2- محیط اولیه
3- محیط ثانویه
4- اراده شخص
5- میزان تغییر قالل سازش
...

اولین و مهمترین و البته واقعی ترین اثر ، تاثیر خدا بر موضوع هست . در این باره میشه گفت که خداوند قول دادن که شما بندگی و اطاعت خدا رو بکنید و از این رو هر چیزی که براتون رخ بده این بهترینه
در مورد تغییر های ناگهانی (به فرض وجود) ، باید ببینید که خداوند و رسولش و ائمه علیهم السلام چه دستوری دادند ! چون اون ها مطمئنا داناتر و عاقل تر و ریزبین تر من و شما در مورد مسائل ما هستند و حتما چیزی به اسم تغییر ناگهانی ( به فرض وجود) رو خودشون حواسشون بهش بوده.
مثلا فرض کنید که چیزی در مورد این موضوع نگفته اند ، پس لازم نیست نگرانش باشید چرا که یا رخ نمیده یا مجموعه دستوراتی که حین انتخاب گذاشتن یا مجموعه دستوراتی که حین زندگی گذاشتن باعث اجتناب از این موضوع است.
اگر هم مخصوصا حکمی در این باره هست که دقیقا حکم رو اجرا میکنید. شما حکم خدا را انجام میدهید و به او توکل میکنید و مطمئن و آرام هستید که هرچه برای شما رخ داد این بهترین بود.

گاهی تغییراتی که بعضی آدم ها میکنند و شما میبینید واقعی نیستند. مثلا فلانی چادری هست ولی بعد از ازدواج مانتویی یا مثلا با تیب بد میشود. این اشتباه هست که فکر کنیم تغییر رخ داده آن هم در این مدت بعد از ازادواج. گاهی و اغلب اوقات این طرز تفکر و این ویژگی ها در شخص بوده ولی محیطش به او اجازه بروز نمیداده و الان محیط تغییر کرده . پس شناخت صحیح « محیط اولیه» میتواند از طیف وسیعی از این تیپ تغییرات ( یا در اصل بروز ها) جلوگیری کند. و این موضوعی است که بسیار به آن حکم شده است. بسیار روایت و اینها میبینید که دستور میکنند وقتی دختری را میخواهید بگیرید فقط نگاه به رفتارش جلوی خودتون نکنید ، به خانواده و سابقه اون نگاه کنید چرا که بسیاری از این رفتارات ظاهرسازی است و واقعیتش این هست که اون ویژگی های خانوادگی در این دختر ریشه دارد هرچند فرصت بروز آن را نداشته.
روایاتی در این باره وجود دارد که شخصیت یک شخص در سنین کودکی شکل میگیرد و من احساس میکنیم دختری که میخواهید با او ازدواج کنید کودک نیست و شخصیت اصلی او تا حد زیادی شکل گرفته است. البته در بین گفته های روانشناسان هم چیزی مبنی بر این دیده ام که هر کاری که در بزرگسالی شخصی رخ میدهد ریشه در کودکی آن دارد.

البته با این گفته ها نمی خواهم که چیزی به نام تغییر را کاملا نفی کنم ولی خواستم بگویم تغییر (واقعا تغییر) چیزی بسیار سختی است که به ندرت رخ میدهد البته هرچند امکان تغییر هست و از این موضوع « محیط ثانویه » اهمیت پیدا میکند و در این محیط شما نقش بزرگتر را بازی میکنید. شما میتوانید شرایط و محیط را طوری تنظیم کنید از چیزهایی جلوگیری کنید و یا چیزهایی را وقوع نزدیک کنید. و البته این استحکام یا تغییرها بستگی شدیدی به « اراده شخص » دارد که از قبل از ازادواج میتوانید کارهایی برای سنجش آن انجام دهید . و البته که آزمایش طرفین قبل از ازادواج کار بسیار صحیح و لازمیست. گاهی افکار خوبی در شخص هست ولی اراده انجامش نیست. گاهی حتی طرف به منظومه فکری هم رسیده است و آن هم منطومه ای نسبتا شکیل و صحیح ولی ارادی این برای منظومه وار زندگی کردن ندارد . این شخص باری به هر جهت زندگی خواهد کرد و میزان تغییرات در رفتارش بیشتر از « میزان تغییر قابل سازش» است . درست است که گفتم بیشتر از میزان تغییرات قابل سازش و علت آن این است که نمیشود از بدون تغییر ماندن کامل برخوردار بود و همیشه تغییرات هست ولی به صورت جزئی که چیز خاصی از نظم زندگی را بر هم نمی زند.

از این بابت هم که به قضیه نگاه میکنید میبینید که باز هم نگرانی خاصی وجود ندارد. تغییرات (واقعی) یا نیستند و بسیار سخت الوقوع اند ، میشود از قبل در ویژگی های واقعی شخص نسبتا اطلاع پیدا کرد و محیط آینده را مناسب فراهم کرد. نا گفته نماند که دختر به (صورت عام و نسبی) دارای این ویژگی است که زیاد در شوهرش ذوب می شود و اگر در اصول خیلی با شوهرش فرق نداشته باشد ، بسیار شبیه به شوهرش می شود و رنگ و بوی او را میگیرد.

در پناه حق

سلام.
از پاسختان ممنونم. ولی منظورتان از تغییرات قابل سازش را متوجه نشدم.

mhmh;657667 نوشت:
آیا امکان دارد رفتار و پندار همسر پس از ازدواج تغییر کند؟ چه عاملی سبب بروز این تغییرات می‌شود؟ آیا در خودتان (اگر متأهل هستید) و یا در زوج‌های دور و برتان مواردی را سراغ دارید که همسر و یا شوهر در رفتارها و عقائدشان دچار تغییر شده‌ باشند؟

سلام
احسنت بر شما سوال قابل توجه ای هست.
در این سوال شما ی پیش فرضهایی رو دارید که اونها رو حتمی دیدید
اونی که الان روش تمرکز کردید شناخت شخصیت همسر هست.
و این شناخت رو برای یک زندگی موفق لازم می دونید.

چرا که در واقع ازدواج یک انتخاب هست , انتخابی که همراه با آگاهی و تامل زیادی است. شناخت شخصیت خودم و پیدا کردن شخصیتی متناسب با شخصیت خودم
هم خودم رو بفهمم و هم طرف مقابل رو


حالا سوال اینجاست من شخصیت خودم رو شناختم و می دونم چه شخصیتی متناسب با من می تونه نیمه گمشده من باشه
اما چه ضمانتی هست که او یا حتی من , همینطوری بمونیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه عوض شدم یا عوض شدیم , چه کار کنم؟
این ترس خوبه و باعث میشه شما احتیاط کنید و مواظب باشید
1- الان که می خوام انتخاب کنم باید زیاد درگیر ظاهر امروز و شرایط و رفتارهای ظاهری او نشم . به عبارتی که اون رفتارها و بعد شخصیتی که معلول اسباب امروزی او هست من رو گول نزنه
مثلا من ی مرد یا خانم مهربون و عاشق پیشه می خوام , و او الان خیلی رمانتیک و احساساتی هست اهل شعر و نقاشی و ... شاید سن فعلی او اقتضای چنین رفتارهایی رو داره, و فردا که مشغول منجلاب های زندگی بشه حتی نگاه هم نکنه...
یا چهره زیبا من عاشق زیبایی هستم نی قیلونی و لاغر اندام و کشیده ... خوب فردا تو اولین حاملگی شاید نصف این اوصاف رو از دست بده...
من ارزش گذاری نمی کنم که این ها خوبه یا بد فقط مثال می زنم
و میگم الان ظاهر بینی رو بذار کنار اگر برات مهمه سعی کن متوجه بشی که این خصوصیات جزء لا ینفک خلق و خوی او شده باشه که گذر زمان و دوران اونو کلا عوض نکنه
2- الان ازدواج کردی نوش جونت
چرا فکر می کنی کار تموم شده نه!
تازه شروع شده تو وظیفه داری نسبت به حفظ همسرت
به این قسمت خیلی توجه کنید
عمده تغییر تحولات زناشویی در هر عرصه سبب و عاملش خود زوجین هستند و نه زمان و مکان
ی مرد می تونه عشق رو برای ی زن طوری ترسیم و نشون بده که این زن همیشه خوش بین سرشار از شادی و عشق و پر از حرارت زندگی کنه و کذلک یک زن
و همچنین می تونند کاری کنند که همسرشون بیذار از زندگی , عشق و کلا جنس مرد یا زن بشن...
خوب حالا اینها رو که گفتم آسون بود تو عمل چه کار کنم
اول توکل به خدا
دوم توکل به خدا
سوم توکل به خدا
چه کار کنم حرف دیگر یاد نداد استادم

mhmh;659562 نوشت:
سلام.
از پاسختان ممنونم. ولی منظورتان از تغییرات قابل سازش را متوجه نشدم.

منظورم تغییراتی بود که به مرور زمان در انسان ها رخ میدهد ولی آنچنان بنیانی نیست که شاکله هماهنگی را بر هم بزند...
درست که قبلی نیست ولی هنوز با سیستم اصلی هماهنگ است.

[=Traditional Arabic]امام صادق عليه السلام مى فرمايد :
[=Traditional Arabic]تَزَوَّجُوا فِى الشُّكَاكِ وَ لا تزَوِّجُوهُم، لِأَنَّ المَرأَةَ تَأخُذُ مِن أَدَبِ زَوجِهَا وَيَقهَرُهَا عَلَى دِينِهِ .
[=Traditional Arabic] از خانواده اى كه [در حقانيت شما] ترديد دارند، زن بگيريد ؛ ولى به آنها زن ندهيد ؛ زيرا زن، تربيت و خلق و خوى شوهر را به خود مى گيرد و مرد ، او را تحت تأثير دين خود قرار مى دهد.
اصول کافی، ج ۵، ص ۳۴۸

آیا این کار درستی هست که در جلسه خواستگاری و زمانی که پسر با دختر حرف میزنن، پسر بگه:
{یکی از شرایط من اینه که شما بعد از ازدواج نباید تغییر کنی از لحاظ ظاهری و همینطوری که الان هستی باش چون من این ظاهر رو می پسندم}
یه نفر بهم توصیه کرده بود چنین جمله ای رو بگم

حامی;657991 نوشت:
سلام بر همگي
دوستان لطف كنيد قبل از اين كه پاسخ اين سؤال را خودم بدهم
نظر خودتان را درباره اين سؤال بيان كنيد
با توجه به اين كه وقتم براي هر سؤال محدود است و بررسي نقد و نظرهاي مختلف برايم امكان پذير نيست لطفا فقط نظر خودتان را بيان كنيد و از بررسي يا تأييد يا تكميل يا نقد نظرات ديگران چه در اين تاپيك و چه در تاپيك هاي ديگري انجمن مشاوره خودداري فرماييد
ممنون از همكاري شما:Gol:


کماکان منتظر پاسخ دادن استاد حامی هستم.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

mehrant;660257 نوشت:
آیا این کار درستی هست که در جلسه خواستگاری و زمانی که پسر با دختر حرف میزنن، پسر بگه:
{یکی از شرایط من اینه که شما بعد از ازدواج نباید تغییر کنی از لحاظ ظاهری و همینطوری که الان هستی باش چون من این ظاهر رو می پسندم}
یه نفر بهم توصیه کرده بود چنین جمله ای رو بگم

سلام بر شما
خب بستگي داره در چه موردي باشه
در برخي موارد دين در برابر پوشش زن مرد را هم مسوول مي داند. اگر مردي همسرش بدون حجاب اسلامي بيرون برود و با نامحرم حشر و نشر داشته باشد و مرد ساكت باشدو امر به معروف ونهي از منكر نكند فاسق است
بنابراين مرد مي تواند بدون سخت گيري نامتعارف بگويد مثلا من از شما انتظار دارم حجاب اسلامي داشته باشيد و حدود الهي موجود در رساله مرجع تقليدت را رعايت كني[/]

رفتاری که از روی جوزدگی باشد (مثل تبعیت از مد روز و اتفاقات یا شرایط روز/ و یا رفتارهای وابسته به سن) معمولا مشخص است چون فراگیری زیادی دارد.
مثلا یک زمان جنگ بود و خیلی ها جوگیر میشدند و ریش بلند میکردن و پیراهن روی شلوار مینداحتن! بعد اصلاحات شد و تیپ های غربی مد شد و خیلی از همان افراد تیپ رو عوض کردن و اون سمتی رفتند. یا حیلی جوانها که برای تحصیل میرن خارج کشور یهو دختر چادری بی حجاب میشه! یا پسری که به نامحرم نگاه نمیکرد سر از کجاها درمیاره!! این میشه نوع اول.
و یا خیلی از ماها در نوجوانی موهامون رو عجق و وجق درست میکردیم و از لباسهای مد روز استفاده میکردیم ولی کم کم بزرگ که شدیم به یک تیپ تقریبا ثابت و غیروابسته به مد رسیدیم! اینم میشه نوع دوم.

ولی مثلا فردی که توی خانواده مذهبی بزرگ شده و اهل نماز و روزه باشه توی هر سن و جوی هم که باشه نمازش رو میخونه و روزه هاش رو کامل میگیره. این یک چیزیه که تغییر ناپذیره به نظرم(حتی اگر فرد چندسال دچار گمراهی بشه و اینارو به کل ترک کنه ولی بازم برمیگرده به ریشه وجودی خودش)

فکر کنم به لحاظ روانشناسی چیزهایی که توی ۷ سال اول زندگی به ما آموخته شده و بر روی اونها تاکید شده(خصوصا توسط مادر صورت میگیره) وارد اعماق تاخودآگاه ذهن ما میشه و غیرقابل تغییر یا به شدت سخت تغییر میشه! و فوندانسیون ذهن و شخصیت مارو تا آخر عمر میسازه! (واسه همین از قدیم میگن مادرو ببین دخترو بگیر :khaneh: ). پس یه راه خیلی خوب و ساده نگاه کردن به مادر و پدر و اعضای اصلی خانواده فرد هستن(عمو-عمه-خاله-دایی) که بیشتری تاثیرات رو توی شکلگیری اون فونداسون شخصیت و اعتقادات فرد دارند. بعدش دیگه در طول زمان شاید یکچیزهایی رو هم اکتسابی خودش کسب کنه ولی در نهایت چون معیار و شاخصش چیزاییه که از خانواده اش گرفته، پس یادگرفته های بیرونیش رو هم با ملاکهای درونی قیاس میکنه و یا هماهنگ سازی میکنه و بعد میپذیره!

پس برو شبیه ترین فرد یا افراد به شخص مورد نظر رو در خانوادش پیدا کن و یقین بدون این شخص در آینده حداقل ۹۰٪ عین همون شخص میشه:khaneh:

نه. این چه توقعیه و چه حرفیه که تو جلسه خواستگاری بگید میخام تغییر نکنید. مگه میشه. میتونید قول بدید که تغییر نخواهم کرد؟

ورده;662494 نوشت:
نه. این چه توقعیه و چه حرفیه که تو جلسه خواستگاری بگید میخام تغییر نکنید. مگه میشه. میتونید قول بدید که تغییر نخواهم کرد؟

از لحاظ ظاهری گفتم.ممثلا اینکه اون موقع چادری و محجبه بوده و بعد از ازدواج چادر رو بذاره ککنار.خوب من اگه قرار بود دختری که چادر نپوشه بپسندم از اول سراغ چنین دخترهایی میرفتم نه یه دختر چادری. بنابراین وقتی چادری بودن برام مهمه انتظارم اینه که همیشه چادری باشه چه قبل ازدواج چه بعدش.
واسه این بود که پرسیدم درسته آیا که شرط کنیم شما همینجوری باید بمونی؟

منکه خودم دخترمواطرافیانودیدم همینکه ازدواج کردن ارایش کرده میان بیرون:Ghamgin::Gig::Moteajeb!:قبلش محجبه امابعدازدواج ارایش کرده.تازه میشنوم که میگن شوهرامونم مذهبین مثلا:Moteajeb!:منکه میمونم اگه مذهبیه چرامیزاره ارایش کرده بیرون اومد حتی ارایش ملایم.ارایش ارایشه.مگه باارایش ملایم ادم تغییرنمیکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اگه تغیرنمیکنه پس چراارایش میکن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یکی ازدوستام بعدعقددیدم ارایش میکنه.گفتم شوهرت مشکلی نداره؟گفت نه تازه اون بیشترم میخواد:Moteajeb!:شوهرشم مذهبییییییییییییی.خب ایناکه تغییرمیکنن یعنی دل خودپسره میخوادکه زنشون بیرونم ارایش کنه وغیرتشون کمرنگ شده متاسفانه.
امروزکلاس داشتم.هواخیلییییییییییییییییی گرم بود.دوستم گفت شماهاکه چادردارین چجوری تحمل میکنین.میخواستم بگم گرمای اتیش جهنم بیشترازاین گرمای دنیایه اما گفتم درک نمیکنه بدترمیشه.:Ghamgin:

mhmh;657667 نوشت:

این تغییرات از چه نوعی بوده؟ در پوشش، یا عقاید یا اخلاق و ...؟ مثلاً قبل از ازدواج خانم چادری بوده و بعدش مانتویی شده یا بالعکس. این تغییر بیشتر در مردها بوده یا زن‌ها؟ این تغییرات به درخواست یکی از زوجین ایجاد شده یا به مرور زمان و به صورت تدریجی و به دلیل پخته‌تر شدن طرف و ظاهر شدن شخصیت اصلی طرف پس از ازدواج در آن‌ها ایجاد شده است؟
آیا میزان سن در بروز این تغییرات تأثیر دارد؟ مثلاً ممکن است اگر طرف کم‌وسن‌ سال باشد راحت‌تر و سریع‌تر تحت عوامل مختلف تغییر می‌کند.
با سپاس

سلام,دوست عزیز من کاملا با نظر شما موافقم چون خودم به شخصه بعد از ازدواج دچار تغییراتی شدم اینکه چه چیزی عامل این قضیه شد نمیدونم ولی نمیشه گفت جو جدید ویا خانواده جدید تو این مسئله بی اثر بوده یقینا" در این قضیه نقش داشته آدم رفته رفته هرچی که میگذره با آشنا شدن با محیط های جدید و متفاوت وحتی جامعه,خواه ناخواه تغییر میکنه وآدم موفق کسیه که این شرایط و یا عوامل روی اون تاثیرگذار نباشه (یعنی تاثیر منفی نداشته باشه),واینکه این تغییرات فقط مختص خانمهاست و یا فقط مختص آقایون بنظر من در هردو این تغییرات هست نمیشه گفت که به یک گروه اختصاص داره ,واحساس میکنم تغییرات بیشتر برای افرادی رخ میده که تو سن کم ازدواج میکنن ومطمعا" پختگی و ناپختگی در این قضیه موثره

mehrant;660257 نوشت:
آیا این کار درستی هست که در جلسه خواستگاری و زمانی که پسر با دختر حرف میزنن، پسر بگه:
{یکی از شرایط من اینه که شما بعد از ازدواج نباید تغییر کنی از لحاظ ظاهری و همینطوری که الان هستی باش چون من این ظاهر رو می پسندم}
یه نفر بهم توصیه کرده بود چنین جمله ای رو بگم

با سلام
به جای این کار!!
می تونید یعنی میتونید که نه حتما باید علت چادر پوشیدن خانم رو کشف کنید
ببینید که واسه چی چادر میپوشه و تا چه حد مقیده بهش

مثلا:
مرد بگوید
اگر من بخواهم و دوست داشته باشم آیا شما حاضرید بعضی وقتها چادر را کنار بگذارید؟ مثلا وقتی که میریم شمال؟
آیا حاضرید به خاطر همسرتون وقتی میرید کوه چادر رو بزارید کنار و یه مانتوی مناسب بپوشید؟؟

و سوالهای این تیپی
دقت کنید که اگه خانم خیلی زیاد مقید به چادر باشه سریعا عکس العمل نشون میده و میگه هرگز ، این حجاب منه و هرگز به خاطر کسی عوضش نخواهم کرد....یا یه جواب تو این مایه ها
اینجا میتونید مطمئن باشید که به احتمال خیلی زیاد حجاب همونه که هست یعنی چادر و چادرش رو زمین نمیزاره
اما
اگه در جواب شما شروع کرد به من و من کردن و گفت بستگی داره، یا شاید یا ........ یا هر چیزی که نشون میده چادری هست که حاضره اونو بزاره زمین پس زنگ خطر برای شمایی که حتما خواستار دختر چادری هستی و این براتون یه خط قرمزه که اونو بزاره زمین زده میشه

هیچ وقت قول نگیرید از همسر آیندتون
کافیه شما به دلش نشسته باشید ، هر چی بگید میگه چشم هر چی شما بگید، میگه این چه فرمایشی است شما هر آنچه را که اراده کنید بنده همان کار را خواهم کرد، اینقد هندونه میزنه زیر بغلتون که شب که میاید خونه از خوشی خوابتون نمیبره
حواستون باشه، این فقط یه وعده سر خرمنه که به شما میده
ماجرای برادرم رو که گفتم براتون

مادرم زهراست;662678 نوشت:
با سلام
به جای این کار!!
می تونید یعنی میتونید که نه حتما باید علت چادر پوشیدن خانم رو کشف کنید
ببینید که واسه چی چادر میپوشه و تا چه حد مقیده بهش

مثلا:
مرد بگوید
اگر من بخواهم و دوست داشته باشم آیا شما حاضرید بعضی وقتها چادر را کنار بگذارید؟ مثلا وقتی که میریم شمال؟
آیا حاضرید به خاطر همسرتون وقتی میرید کوه چادر رو بزارید کنار و یه مانتوی مناسب بپوشید؟؟

و سوالهای این تیپی
دقت کنید که اگه خانم خیلی زیاد مقید به چادر باشه سریعا عکس العمل نشون میده و میگه هرگز ، این حجاب منه و هرگز به خاطر کسی عوضش نخواهم کرد....یا یه جواب تو این مایه ها
اینجا میتونید مطمئن باشید که به احتمال خیلی زیاد حجاب همونه که هست یعنی چادر و چادرش رو زمین نمیزاره
اما
اگه در جواب شما شروع کرد به من و من کردن و گفت بستگی داره، یا شاید یا ........ یا هر چیزی که نشون میده چادری هست که حاضره اونو بزاره زمین پس زنگ خطر برای شمایی که حتما خواستار دختر چادری هستی و این براتون یه خط قرمزه که اونو بزاره زمین زده میشه

هیچ وقت قول نگیرید از همسر آیندتون
کافیه شما به دلش نشسته باشید ، هر چی بگید میگه چشم هر چی شما بگید، میگه این چه فرمایشی است شما هر آنچه را که اراده کنید بنده همان کار را خواهم کرد، اینقد هندونه میزنه زیر بغلتون که شب که میاید خونه از خوشی خوابتون نمیبره
حواستون باشه، این فقط یه وعده سر خرمنه که به شما میده
ماجرای برادرم رو که گفتم براتون


این رو که در خواستگاری های قبلی میپرسیدم
از دختر میپرسیدم شما بعنوان یه دختر چادری بفرمایید چرا چادر مبپوشید؟ چون حجاب کامل مد نظر دین رو بدون چادر هم میشه رعایت کرد ولی شما چادر رو ترجیح ددادید . لطفاً دلیلتون رو برام بگید...
در مورد مثال اول که زدید اگه قصد داشته باشه بخاطر به دل نشستن خودشو موافق نشون بده در این مورد هم میتونه همین کار رو بکنه که؟
در یکی از خواستگاری ها دختر از من میپرسید حالا فرضا باهم تو ماشین خودمون نشستیم و داریم میریم مسافرت خارج از شهر.بیرون شهر و تو جاده که نمیخوایم پیاده بشیم تو شهر هم نیستیم، تو ماشین اجازه میدید چادرمو در بیارم؟
یکی دیگه شون میگفت به نظرم شما دارید خیلی سختگیر ی میکنید روی چادر.مثلا شاید بعدا من بخوام در یه آزمایشگاه کار کنم.در حین کار که نمیشه روی روپوش آزمایشگاه چادر بپوشم!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

سلام بر شما
دوستان دقت كنيد به تدريج داريم بحث را به موضوع خاص حجاب مي بريم
لطف كنيد درباره موضوع كلي سؤال بحث كنيد
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام بر شما
و تشكر از سؤال بسيار دقيق و خوبتان
در روان شناسي نظريه هاي مختلفي درباره شخصيت مطرح شده است و كتاب هاي زيادي در اين باره نوشته شده است دانشجويان رشته هاي مختلف روان شناسي در واحدهاي خود درس شخصيت را مي خوانند. شخصيت در روان شناسي با معناي عرفي متفاوت است. مردم به كسي كه خوش اخلاق و مودب است مي گويند با شخصيت و كسي كه تندخو و پرخاشگر و بي ادب است را بي شخصيت مي گويند ولي در روان شناسي وقتي از شخصيت صحبت مي كنيم مفهوم فني و اصطلاحي خاص منظورمان است. شخصيت به صفات و ويژگي هاي نسبتا پايدار افراد اطلاق مي شود. اگر به اطرافيان خود بنگريم مثلا وقتي مي گوييم علي خوش مشرب است يا تقي تندخو است يا مريم دم دمي مزاج است در واقع از صفات شخصيتي نسبتا پايدار او سخن مي گوييم.

جبر و اختيار
صفات پايدار شخصيت آن قدر محكم و با ثبات هستند كه برخي از نظر پردازان اعتقاد داشتند كه شخصيت از ما فردي مجبور مي سازد يعني ما در برابر گفتار يا رفتار و تفكراتمان اراده اي نداريم و از كوزه شخصيت ما اين رفتارها تراوش مي كند. شهيد مطهري مي فرمايد تصور كنيد گچي را در آب بريزيد و حالت دوغاب پيدا كند اين دوغاب تا مدتي حالت ضروف مختلف را به خود مي گيرد ولي وقتي سفت شد ديگر نمي توانيم به آن شكل دهيم در واقع شخصيت افراد وقتي بسته شد به اين راحتي تغيير نمي كند. با اين حال دين و روان شناسي امروز اعتقاد دارند كه تغيير امري شدني است و انسان مجبور نيست و اختيار و اراده انسان سهم زيادي در تغيير رفتار و افكار و نگرش او دارد.

ادامه دارد....
[/]

شناخت شخصيت
نظريه پردازان مختلفي براي شناخت شخصيت افراد از روش هاي مختلف مانند گروه خون، مزاج، ساختار هيكلي و بدني، چهره، آزمون هاي مختلف رواني ( كتل، يونگ و...) كمك گرفته اند. همه اين نظريه ها مي توانند در كنار هم براي شناخت شخصيت مفيد واقع شوند. در سال هاي اخير آزمون هاي رواني با كمي كردن امور كيفي براي ارزيابي شخصيت كارايي زيادي دارد.

باز بودن و يا بسته شدن شخصيت

اگر چه برخي از نظريه پردازان مانند فرويد اعتقاد دارند كه در همان سنين كودكي شخصيت افراد بسته مي شود ولي امروزه روان شناسان اعتقاد دارند دوران كودكي سهم زيادي در شخصيت دارد ولي تحول شخصيت متناسب با سنين مختلف مراحل مختلفي را بايد طي كند و توقف در يك مرحل يا مشكلات يك مرحله مي توانند سبب بروز مشكلات در تحول مراحل بعد شود. روان درماني با شيوه هاي مختلف به كمك افراد مي آيد تا ناهنجاري هاي دوران تحول را برطرف كند و سبب شود انسان با اراده خود زندگي خود را بسازد.

عوامل موثر در تكوين شخصيت

عوامل مختلفي در تكوين شخصيت اثر گذار است: ژنتيك، محيط درون رحمي، تغذيه، والدين، مربيان و حاميان كودك، خواهر و برادر كودك، همبازي ها، همكلاسي ها، محيط زندگي، معلمان و دبيران، رسانه هاي مختلف تصويري و صوتي و نوشتاري، ضميرناهشيار فردي و جمعي، فطريات ( ميل به حقيقت جويي، ميل به حب ذات، ميل به كمال، ميل به قدرت، ميل به تأييد اجتماعي و..)، مذهب (اعتقادات، احكام و اخلاق)، مراحل تحول و رشد، جنسيت، سياست، اقتصاد، اراده و اختيار و...

بحران هويت
در اواخر نوجواني و ابتداي جواني فرد وارد مرحله بحران هويت قرار مي گيرد و برايش سؤالاتي مطرح مي شود كه من كيستم؟ اينجا چه مي كنم؟ رابطه من با جهان چگونه است، هدف از زندگي چيست؟ آيا با وجود شرور در عالم خدايي وجود دارد؟ و....در اين مرحله فرد از ارزش هاي اجتماعي و والديني فاصله مي گيرد و مي خواهد خودش ساختمان باورها و جهان بيني اش را بنا كند اگر فرد از اين مرحله نگذرد و براي سؤالات اساسي خود پاسخي قانع كننده نيابد اين بحران را با خود به همراه مي برد. ممكن است در ظاهر زماني خودش به شكل والدين و اجتماع پسند نشان دهد ولي با فاصله از ان اجتماع رنگ و ظاهرش تغيير خواهد كرد. بنابراين بايد در گزينش همسر دقت كرد كه آيا همسر در اين بحران بسر مي برد يا اين مرحله را ( با تفكر، مشورت با كارشناسان و مطالعه ) با موفقيت گذرانده است.

همسر گزيني
ويژگي هاي شخصيتي افراد در موفقيت هاي شغلي و تحصيلي و روابط اجتماعي سهم زيادي دارد. افرادي كه متناسب با ويژگي هاي شخصيتي خود شغل، رشته و همسر و همكار و دوست گزينش مي كنند موفقيت بيشتري كسب مي كنند. مشاوران ازدواج با مصاحبه هاي تشخيصي و آزمون هاي روان شناختي با استخراج صفات مختلف شخصيت تلاش مي كنند تا زمينه ازدواج موفق افراد را فراهم آورند.

ثبات شخصيت
تصور كنيد مي خواهيم از تهران به سمت شيراز حركت كنيم. اگر تجربه نداشته باشيم و از راهنما و نقشه و تابلوهاي راهنمايي استفاده نكنيم ممكن است خيلي دير به مقصد برسيم و يا هرگز نرسيم. وقتي هدف مشخص باشد انسان عاقل تلاش مي كند تا با كمك از تجارب ديگران، راهنماهاي (انسان و نقشه و تابلوهاي مسير) بهترين راه را انتخاب كند. انساني كه جهان بيني توحيدي دارد مي داند از كجاست و به كجا خواهد رفت او به كمك عقل و راهنماها ( ائمه و علماي رباني) در شوون مختلف زندگي ( تحصيل، روابط اجتماعي، تفريح، كار و...) تلاش مي كند از مسير اصلي بيرون نرود.

دينداري واقعي: ديندار واقعي موحد واقعي است و افرادي كه ابعاد دينداريشان عميق نيست درجه خدا پرستي آنها پايين است يعني در كنار خدا براي عوامل ديگري را در موفقيت و خوشي دخيل مي دانند و هر چه خدا حضورش در شؤون مختلف زندگي كم رنگ شود به همان اندازه شرك (شريك دادن ديگران در اثرگذاري) پررنگ تر مي شود. قرآن مي فرمايد افراد مشرك ذهني مشوش دارند و دمدمي مزاج هستند. اصحاب باد و هواي نفس هستند و هر روز به رنگي در مي آيند. برخلاف آنها افراد موحد هستند كه چون متمركز بر يك نيرو و قدر برتر هستند و تنها او را موثر واقعي در خالق بودن و رازق بودن و ربّ بودن مي دانند آرامش زيادي دارند. در روايت آمده است دوست ديندار انتخاب كنيد چون دين امري پايدار است دوستي متكي به دين هم پايدار است. چرا دوستي هاي نامشروع ثبات ندارد؟ چرا نو كه آمد به بازار كهنه مي شود دل آزار؟ و... چون خودخواهي جاي خداخواهي را گرفته است.
افرادي نزد معصومين (عليهم السلام) مي آمدند و مي گفتند براي دخترمان خواستگار آمده، دخترمان را به چه كسي بدهيم؟ ايشان فرمودند به افرادي كه ديندار و اخلاقي هستند نيز مي فرمودند با هم كفو خود ازدواج كنيد.
سؤال:
در خواستگاري از كجا بدانيم دينداري فردي ظاهري است يا عميق؟
براي كشف اين امر نياز به تحقيق جامع داريم نبايد به رفتار ظاهري و سخنان فرد مقابل به تنهايي اكتفا كنيم. خانواده و دوستان فرد تا حدود زيادي بيانگر افكار و باورهاي او هستند و در سنين جواني حتي در بسياري موارد دوستان اثر گذارتر هستند.
از نظر روايات اسلامي عباداتي مانند نماز و روزه خيلي مهم هستند ولي نبايد فراموش كنيم كه برخي دينداريشان سطحي است و از دينداري قالب خشكي از اين رفتارهاي ديني دارند يعني مانند گردو زيبا ولي بدون مغز هستند. بنابراين ائمه توصيه كرده اند كه براي كشف دينداري واقعي افراد روي صفات پايدار راستگويي و امانت داري و راز داري دقت كنيم. اين مولفه ها در دل خود بسياري از صفات نيك و پايدار ديگر را در بر دارد. دينداري واقعي مانند گردوي زيبا پرمغز است يعني فردي كه ديندار واقعي است هم ظاهرش خوب است و هم باطنش. فردي كه نماز مي خواند و حجاب دارد ولي راستگو و امانت دار نيست از دينداري به ظاهر بسنده كرده است و چون باطن ندارند ظاهرش خيلي راحت در شرايط مختلف تغيير مي كند.

اعتقادات: اسلام سه حوزه دارد: اعتقادات، احكام و اخلاق. ما توصيه شده ايم كه دين خود را با تحقيق انتخاب كنيم برسيم به اين باور كه اين جهان خدايي دارد و با صفات جلاليه و جماليه، او خدا قادر و توانا و مهربان و حي و حكيم است ما را بي هدف خلق نكرده است و براي رهنمون ما به سعادت و خوشبختي راهنماي باطن و ظاهر ( عقل و انبيا و ائمه) را قرار داده است و سرانجام به سوي او باز خواهيم گشت و حساب و كتابي در كار است. رفتارهاي ديني( احكام) بايد از دل باورهاي ديني (اعتقادات ) بجوشد فردي كه دينش را از والدين خود گرفته است نه به صورت تفكر و تحقيق و براي سؤالات بنيادين خود ( از كجا آمده ام، چرا آمده ام، كي مي روم؟ به كجا مي روم؟ و.. )،پاسخي قانع كننده نيافته است در مسير زندگي رفتار ديني باثباتي نخواهند داشت.
بنابراين در گزينش دوست و همسر توجه به اعتقادات فرد خيلي مهم است.
خدمات مشاوره اي: مشاوران ازدواج با مصاحبه و آزمون هاي باليني و شخصيت اطلاعات زيادي درباره شريك زندگي ما به ما مي دهند بنابراين نبايد در گزينش همسر از خدمات روان شناختي خود را محروم كنيم. افرادي كه اختلال شخصيت نمايشي، هيسترونيكي، مرزي، وابسته، پارانوييد و...دارند امكان اين كه در زندگي ثبات نداشته باشند زياد است. بيماران دوقطبي از ثبات كمي برخوردارند.
حركت در مسير: بعد ازدواج نيز مرد و زني كه با شناخت و توجه به همتايي همديگر را گزينش كرده اند بايد برنامه اي مستمر و منظم براي هدف در زندگي داشته باشند. انسان در شرايط مختلف زندگي ممكن است از مسير اصلي خارج شود بنابراين براي استمرار حركت در مسير بايد از معاشرت با عالمان رباني، دوستي و رفت و آمد با افراد معنوي، جلسات ذكر، تعاون در كار خير، امر به معروف و نهي از منكر با شيوه هاي روان شناختي، زيارت ائمه و امامزادگان، حج، تلاوت با تدبر قرآن، توبه فوري از گناهان، توسل، صدقه و دعا و... كمك بگيريم.
نمونه اول: مردي كه براي معاشرت همكارش را انتخاب كرده است كه او و همسر بي قيد هستند بايد بداند كه نشست و برخاست ها اثر گذار است و به تدريج رنگ و بوي انها را خواهند گرفت و...
نمونه دوم: مديريت مالي با مرد خانه است او بايد تلاش كند با همفكري و مشورت همسر برنامه هاي سياحتي و زيارتي بريزد. مردي كه پيوسته مسافرتش با مناطقي است كه از دين خبري نيست به تدريج براي او خانواده اش حضور در اماكن مذهبي ملال آور خواهد شد مانند بيماري كه معده اش غذاي سالم را نمي پذيرد.

ادامه دارد...

تأكيد بر نماز با حضور قلب: براساس نظر قرآن «نماز با حضور قلب» انسان را از گناه و زشتي ها باز مي دارد در برابر زشتي ها نيز ما را از نماز واقعي با حضور قلب باز مي دارد. بنابراين براي استمرار در مسير حق بايد نسبت به نماز و معارف مربوط به نماز توجه خاص داشته باشيم. كسي كه مي گويد من به جاش نماز مي خونم به جاش موسيقي لهوي گوش مي كنم و با نامحرم راحتم درك صحيحي از نماز ندارد. نمازي انسان را پرواز عرفاني مي دهد و به عرش مي برد كه پرتو آن در زندگي جلوه گر باشد يعني نمازهاي شبانه روز ما مانند راننده ماشيني است كه بنزين مي زند و حركت مي كند تا به پمپ بنزين ديگر برسد و بنزين بزند و گرنه نمي تواند حركت كند
تكرار «
اهدنا الصراط المستقيم» كمك مي كند تا در مسير ثبات داشته باشيم و دعاهاي زيادي براي اين امر وجود دارد:
رهبر انقلاب در دیدار با اساتید، فضلا و طلاب نخبه‌ی حوزه علمیه قم در تاریخ ۱۳۸۹/۸/۲ در ذیل شرح حدیثی، توصیه‌ی مرحوم آیت‌الله بهجت را برای خواندن دعای «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک» بیان کردند و فرمودند:
«مرحوم آقای بهجت (رضوان الله تعالی علیه) میفرمودند این دعا را زیاد بخوانید: «
یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک». ممکن بود یک اشکال مقدّری وجود داشته باشد، ایشان به آن هم جواب می‌داد. ممکن بود کسی بگوید وقتی میگوئیم «ثبت قلبی علی دینک»، ما که دینمان درست است، منطقی است، مستحکم است، این برای آن طبقات پایین است. ایشان میفرمود در هر طبقه‌ای که دل انسان و ایمان انسان و دینداری انسان هست، تنزل از آن طبقه، برگشت است. «ثبت قلبی علی دینک» یعنی دین را در همان طبقه‌ی عالی نگه دار و تثبیت کن. اگر این شد، آن وقت زندگی میشود شیرین، مرگ هم مرگ راحت. یکی از مشکلات اساسی ماها، مشکل مردن است. امام سجاد (علیه السلام) به خداوند متعال عرض میکند: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین». خب، انسان در همه‌ی طول عمر در طریق هدایت بوده، اما باز امام دعا می کند که: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین»؛ معلوم میشود خطرناک است.
حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است
کس ندانست که آخر به چه حالت برود»


نتيجه:
ما بايد با تحقيق جامع هنگام خواستگاري، توجه به اعتقادات و باورهاي محكم، خدمات مشاوره اي همسر همتايي براي خود گزينش كنيم. همان گونه كه احتمال خروج از مسير براي ما وجود دارد براي همسرمان نيز وجود دارد بنابراين در متن زندگي با برنامه هاي «شناختي» و «رفتاري» و «عاطفي» تلاش كنيم كه باورهايمان را ريشه دار كنيم و براي شبهات كه هر روز مثل قارچ در فضاي حقيقي و سايبري مي رويد با مطالعه و مشورت پاسخ قانع كننده بيابيم.

براي مطالعه بيشتر
http://www.migna.ir/Psychology/PersonalityPsycho
http://marifat.nashriyat.ir/node/384

http://zndgiearam.persianblog.ir/tag/%D8%B9%D9%88%D8%A7%D9%85%D9%84_%D9%85%D9%88%D8%AB%D8%B1_%D8%AF%D8%B1_%D8%AA%DA%A9%D9%88%DB%8C%D9%86_%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]امام باقر عليه السلام فرمود :
أَتَى رَجُلٌ رَسُولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَستَأمِرُهُ فِى النِّكَاحِ، فَقَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : نَعَم انكِح، وَ عَلَيكَ بِذَواتِ الدِّينِ تَرِبَت يَدَاكَ . ۱ مردى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و در امر ازدواج از آن حضرت كسب تكليف و اجازه كرد. حضرت فرمود: «آرى ازدواج كن و بر تو باد به زنان متديّن . خدا خيرت دهد!».
پيامبر صلى الله عليه و آله نيز مى فرمايد :
لا يُختَار حُسنُ وَجهِ المَرأَةِ عَلَى حُسنِ دِينِهَا . ۲ نبايد حسن صورت زن را بر حسن ديندارى او برگزيد.
همچنين فرمود:
تُنكَحُ المَرأةُ عَلَى أَربَعٍ خِلالٍ: عَلَى مَالِهَا، وَ عَلَى دِينِهَا وَ عَلَى جَمَالِهَا وَ عَلَى حَسَبِهَا وَ نَسَبِهَا، فَعَلَيكَ بِذَاتِ الدَّينِ . ۳ به خاطر چهار چيز ، با زن ازدواج مى شود : مال و ثروتش، زيبايى اش، ديندارى اش و اصل و نسب و خانواده اش و تو با زنان ديندار ، ازدواج كن.
....................
1.تهذيب الأحكام ، ج ۷ ، ص ۴۰۱ ؛ وسائل الشيعة ، ج ۲۰ ، ص ۳۸ .
2.ميزان الحكمة ، ج ۵ ، ص ۲۲۵۴ ، ح ۷۸۳۵ ؛ كنز العمّال ، ج ۱۶ ، ص ۳۰۱ .
3.ميزان الحكمة ، ج ۵ ص ۲۲۵۴ ، ح ۷۸۳۶ ؛ كنز العمّال ، ج ۱۶ ، ص ۳۰۳ .
[/]

حامی;662859 نوشت:
تعاون در كار خير، امر به معروف و نهي از منكر با شيوه هاي روان شناختي،

دستورهايى از پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمّه عليهم السلام رسيده كه لازم است زن و شوهر، يكديگر را در امور معنوى يارى رسانند . پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد :
إِذَا أَيقَظَ الرَّجُلُ أَهلَهُ مِنَ اللَّيلِ وتَوَضَّئَا وَصَلَّيَا كُتِبا مِنَ الذَّاكِرِينَ اللّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِرَاتِ .۱ هرگاه مردى همسرش را هنگام شب بيدار كند و نماز شب بخوانند، در زمره مردان و زنانى هستند كه بسيار ياد خدا مى كنند.
و نيز آن حضرت مى فرمايد :
رَحِمَ اللّهُ رَجُلاً قَامَ مِنَ اللَّيلِ فَصَلَّى. ثُمَّ أَيقَظَ امرَأَتَهُ فَصَلَّت، فَإِن أَبَت نَضَحَ فِى وَجهِهَا المَاءَ وَ رَحِمَ اللّهُ امرَأَةً قَامَت مِن اللَّيلِ فَصَلَّت، وَأَيقَظَت زَوجَهَا فَإِن أَبَى نَضَحَت فِى وَجهِهِ المَاءَ. ۲ خداوند ، رحمت كند مردى را كه نيمه شب برخيزد و نماز شب به پا دارد . سپس همسر خود را بيدار نمايد و او نيز نماز شب به پا دارد و اگر زن از خواب بيدار نشد، چند قطره آب، بر صورت او بريزد (تا او نيز براى عبادت برخيزد). و رحمت خدا شامل زنى باد كه نيمه شب برخيزد و نماز شب بر پا دارد. سپس شوهرش را از خواب بيدار كند و اگر بيدار نشد، چند قطره آب به صورت او بريزد (تا شوهر نيز براى عبادت برخيزد).
همچنين على بن اسباط ، از امام صادق عليه السلام در مورد مردى سؤال كرد كه نصف شب با صداى بلند، نماز (نماز شب) مى خواند. امام فرمود:
يَنبَغِى لِلرَّجُلِ إذَا صَلَّى بِاللَّيلِ أَن يُسمِعَ أَهلَهُ لِكَى يَقُومَ النَّائِمُ.۳ بايد مردى كه به نماز مى ايستد ، صداى نماز خواندن خود را به گوش خانواده اش برساند تا آنهايى كه خواب هستند، بيدار شوند و نماز بخوانند.
در اين روايت، امام ، از واژه «ينبغى» به معناى : «سزاوار است»، استفاده كرده اند، كه نشانه نوعى تأكيد بر اين كار است. بنا بر اين ، مردى كه متّقى و عابد است ، بايد خانواده خود را نيز به عبادت ، تشويق و ترغيب نمايد. اين مسئله ، در سيره بزرگان و معصومان (عليهم السلام) هم وارد شده كه به ذكر نمونه اى از آن مى پردازيم:
شبى كه حضرت فاطمه عليهاالسلام وارد خانه حضرت على (عليه السلام) شد، به ايشان عرض كرد :
تَفَكَّرتُ فِى حَالِى وَ أَمرِى عِندَ ذِهَابِ عُمرِى وَ نُزُولِى فِى قَبرِى فَشَبَّهتُ دُخُولِى فِى فِرَاشِى بِمَنزِلِى كَدُخولِى إِلَى لِحدِى وَ قَبرِى فَأَنشُدُكَ اللّهَ إِن قُمتَ إِلَى الصَّلاةِ فَنَعبُدُ اللّهَ تَعَالَى هَذِهِ اللَّيلَة. 4 هنگام ورود به خانه ، به ياد انتقالم از اين دنيا و وارد شدنم به قبر افتادم . پس وارد شدنم به رخت خواب در خانه را، به وارد شدنم در قبر، تشبيه كردم. پس تو را به خدا سوگند مى دهم كه بيا تا به نماز بايستيم و با هم در اين شب، خدا را عبادت كنيم.
.........................
1.وسائل الشيعة ، ج ۷ ، ص ۲۵۷ ؛ بحار الأنوار ، ج ۸۷ ، ص ۱۵۸ .
2.سنن أبى داوود ، ج ۱ ، ص ۲۹۵ ؛ سنن النسائى ، ج ۳ ، ص ۲۰۵ .
3.علل الشرائع ، ج ۲ ، ص ۳۶۴ ؛ تهذيب الأحكام ، ج ۲ ، ص ۱۲۴ ؛ وسائل الشيعة ، ج ۶ ، ص ۷۷ .
4.ملحقات إحقاق الحق ، ج ۲۳ ، ص ۴۸۹ .
منبع: تربيت جنسي از منظر قرآن و حديث، علي نقي فقيهي، ص68.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;662890 نوشت:
رَحِمَ اللّهُ رَجُلاً قَامَ مِنَ اللَّيلِ فَصَلَّى. ثُمَّ أَيقَظَ امرَأَتَهُ فَصَلَّت، فَإِن أَبَت نَضَحَ فِى وَجهِهَا المَاءَ وَ رَحِمَ اللّهُ امرَأَةً قَامَت مِن اللَّيلِ فَصَلَّت، وَأَيقَظَت زَوجَهَا فَإِن أَبَى نَضَحَت فِى وَجهِهِ المَاءَ. ۲ خداوند ، رحمت كند مردى را كه نيمه شب برخيزد و نماز شب به پا دارد . سپس همسر خود را بيدار نمايد و او نيز نماز شب به پا دارد و اگر زن از خواب بيدار نشد، چند قطره آب، بر صورت او بريزد (تا او نيز براى عبادت برخيزد). و رحمت خدا شامل زنى باد كه نيمه شب برخيزد و نماز شب بر پا دارد. سپس شوهرش را از خواب بيدار كند و اگر بيدار نشد، چند قطره آب به صورت او بريزد (تا شوهر نيز براى عبادت برخيزد).

خب زن و شوهر بايد با خبر باشند و گرنه چند قطره آب ريختن ممكن است به پرخاشگري ختم شود و از قضا سنكجبين سودا بيفزايد:Nishkhand:[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]امام صادق عليه السلام با اشاره به تأثيرپذيرى زن از مرد و نقش آن در سرنوشت ايمان زن ، خواستار دقّت در انتخاب همسر شده ، مى فرمايد :
تَزَوَّجُوا فِى الشُّكَاكِ وَ لا تزَوِّجُوهُم، لِأَنَّ المَرأَةَ تَأخُذُ مِن أَدَبِ زَوجِهَا وَيَقهَرُهَا عَلَى دِينِهِ . 1 از خانواده اى كه [در حقانيت شما] ترديد دارند، زن بگيريد ؛ ولى به آنها زن ندهيد ؛ زيرا زن، تربيت و خلق و خوى شوهر را به خود مى گيرد و مرد ، او را تحت تأثير دين خود قرار مى دهد.

تذكر: همان گونه كه بيان شد در تكون و تحول شخصيت عوامل بسيار متعددي دخيل است و تبعيت زن از شوهر به معناي حتمي نيست بلكه به معناي «زمينه بودن» در كنار عوامل ديگر است. البته به طور كلي مجالست انسان ها با همديگر اثر گذاري و اثر پذيري وجود دارد.

3.الكافى ، ج ۵ ، ص ۳۴۸ ؛ كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۳ ، ص ۴۰۸ ؛ وسائل الشيعة ، ج ۲۰ ، ص ۵۵۵ .[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]دختر يا پسري كه دوست نامحرم دارد براي ازدواج گزينه نامطمئني است

طهارت و پاكي از دوست گيري هاي پنهاني
وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ... مُحْصَنَاتٍ
غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ...(نساء/25)

و هر كس از شما از نظر مالى نمى ‏تواند زنان [آزاد] پاكدامن با ايمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد [ازدواج كند] ... [به شرط آنكه] پاكدامن باشند نه زناكار و دوست ‏گيران پنهانى نباشند ...

و همين معناي طهارت و دوري از دوست گيري پنهاني را در خصوص مردان نيز بيان فرموده است :

... وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ ... مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ ...(مائده/5)...
و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاكدامن از مسلمان ... به شرط آنكه مهرهايشان را به ايشان بدهيد در حالى كه خود پاكدامن باشيد نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانى دوست‏ خود بگيريد ...
[/]

موضوع قفل شده است