جمع بندی شأن پیامبر اکرم (ص)

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شأن پیامبر اکرم (ص)

سلام و عرض تحیت
در رابطه با امیتازات خاصی که خداوند برای پیامبر اکرم (ص) قائل شده اند در جایی مطالب زیر را خواندم خواهشمندم راجب درستی و جزئیات آنها توضیح دهید
1- پیامبر اکرم (ص) از پشت سر هم می دیدند، چنانچه از جلو قادر به دیدن بودند
2- مگس سمت او (ص) نمی رفت
3- عرش خداوند پس از نوشته شدن محمد رسول الله آرام گرفت
ضمناً اگر پیامبر ص کسی را هنگام نماز صدا می زدند آیا شخص می بایست نماز را رها کند؟
با سپاس

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد
صادق

mousavi928;656911 نوشت:
سلام و عرض تحیت
در رابطه با امیتازات خاصی که خداوند برای پیامبر اکرم (ص) قائل شده اند در جایی مطالب زیر را خواندم خواهشمندم راجب درستی و جزئیات آنها توضیح دهید

باسلام وسپاس .

1- پیامبر اکرم (ص) از پشت سر هم می دیدند، چنانچه از جلو قادر به دیدن بودند
چون وجود پیامبر اکرم مظهر اسم علیم خداوند است لذا علم به همه امور نهفته دارد .
ومراد از دیدن در جمله یاد شده علم به آن است ونه دیدن حسی چشمی .

2- مگس سمت او (ص) نمی رفت
ممکن است چون حضرت از سوی آن گونه موجودات مورد اذیت قرار نمی گرفت .
ولی انسان های بی ادب وکفار نسبت موجب اذیت او می شدند .

3- عرش خداوند پس از نوشته شدن محمد رسول الله آرام گرفت
«عرش» در لغت به معنای جای سقف دار، تخت پایه بلند و مکان مرتفع به کار رفته است. قرآن کریم می فرماید:
«اَلرَّحمـنُ عَلَی العَرشِ استَوی»(طه،5) «استواء» به معنای توجه، قصد، رو کردن، تسلط، استقرار بر چیزی، احاطه کامل و قدرت بر خلقت و تدبیر آمده است.(1)
«استواء بر عرش» کنایه از تسلط پروردگار و احاطه کامل او نسبت به جهان هستی و نفوذ فرمان و تدبیرش در سراسر عالم است. خداوند با این تعابیر، خواسته است با زبان مردم حرف زده باشد.
این جمله در عین این که مثال است و احاطه تدبیر خدای متعال را در ملکش مجسم می سازد، دلالت دارد که در این میان حقیقتی هم هست و آن عبارت است از مقامی که گفتیم زمام جمیع امور در آن جا متراکم و مجتمع می شود; بنابراین، «استواء» خداوند بر «عرش»، یعنی ملک او بر همه اشیا احاطه دارد و تدبیرش بر همه امور عالم گسترده است.
در نتیجه خدای متعال، رب هر چیز و یگانه در ربوبیت است; چون مقصود از رب، جز مالک و مدبر چیز دیگری نیست; به همین جهت در پی «استواء بر عرش» ملکیت و علمش را به هر چیز بیان می کند.
در همین راستا، معنای «عرش» در آیات: «وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ» (توبه، 129)، «الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ» (مؤمن، 7)، «وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَـئِذ ثَمَـنِیَةٌ» (حاقه، 17)، «وَ تَرَی الْمَلَـئِکَةَ حَآفِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ» (زمر، 75) به همین معناست; چون از ظاهر این آیات برمی آید که «عرش» یک حقیقت است; نه صرف مَثَل.
نهایت این که «استوی علی العرش» مقامی غیر جسمانی و حقیقتی است که جمیع سرنخ های حوادث و امور در آن متراکم و جمع است. برای عرش، معانی دیگری نیز ذکر شده از جمله:
1. علم بی پایان پروردگار;
2. مالکیت و حاکمیت خداوند;
3. هر یک از صفات کمالیه و جلالیه الهی;
4. قلب پیامبران، اوصیا و مؤمنان;
5. علمی که خداوند به پیامبران اعطا کرده است.
«عرش» می تواند تمام معانی یاد شده را داشته باشد; چنان که در روایات به همین مسئله اشاره شده است.(2)

پی نوشت ها:
. مفردات، راغب اصفهانی، ص 257 و 341، نشر اسماعیلیان.
2. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی(رحمه الله)، ج 8، ص 204ـ216; ج 14، ص 183ـ184، بنیاد علمی و فکری علامه(رحمه الله) / تفسیر نمونه، آیة الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 13، ص 160، دارالکتب الاسلامیة.

ضمناً اگر پیامبر ص کسی را هنگام نماز صدا می زدند آیا شخص می بایست نماز را رها کند؟
بلی .
قران فرمود : استجبوا لله ولرسوله اذا دعاکم ....

صادق;660071 نوشت:
باسلام وسپاس .

1- پیامبر اکرم (ص) از پشت سر هم می دیدند، چنانچه از جلو قادر به دیدن بودند
چون وجود پیامبر اکرم مظهر اسم علیم خداوند است لذا علم به همه امور نهفته دارد .
ومراد از دیدن در جمله یاد شده علم به آن است ونه دیدن حسی چشمی .


[=arial]سلام ما مجبور نیستیم دست از ظاهر روایت بداریم تا باعمومات مخالفت نداره وقرینه بر خلاف ان را نداریم
چه اشکالی دارد که همان دیدن ظاهری
[=arial] هم [=arial]مراد باشد ؟!

مهدی128;660319 نوشت:
[=arial]سلام ما مجبور نیستیم دست از ظاهر روایت بداریم تا باعمومات مخالفت نداره وقرینه بر خلاف ان را نداریم
چه اشکالی دارد که همان دیدن ظاهری
[=arial] هم [=arial]مراد باشد ؟!

باسلام وتشکر .
اولا اگر این سان بر ظاهر مقید باشید با آکوزه های نظیر : الله سمیع البصیر .
چه می کنید ؟
ثانیا : دیدن همیشه در همه موارد لازم نیست با چشم سر باشد . دیدن با چشم دل هم دیدن است .
ثالثا ظواهر مخالف عقل باید توجیه گردد تا چالش بر انگیز نشود .

صادق;660323 نوشت:
باسلام وتشکر .
اولا اگر این سان بر ظاهر مقید باشید با آکوزه های نظیر : الله سمیع البصیر .
چه می کنید ؟
ثانیا : دیدن همیشه در همه موارد لازم نیست با چشم سر باشد . دیدن با چشم دل هم دیدن است .
ثالثا ظواهر مخالف عقل باید توجیه گردد تا چالش بر انگیز نشود .

سلام بنده عرض کردم
[=arial]سلام ما مجبور نیستیم دست از ظاهر روایت بداریم تا باعمومات مخالفت نداره وقرینه بر خلاف ان را نداریم
چه اشکالی دارد که همان دیدن ظاهری
[=arial] هم [=arial]مراد باشد ؟!
لذا در باب خداوند متعال قرینه داریم
وچرا مخالف عقل باشد ؟
بنده نمی تونم تصور کنم دلیل مخالفت با عقل نیست
شما اشکال اینکه حضرت با همان چشم ظاهری ببیند چست ؟را بیان فرمائید
بله احاطه وجودی وعلمی حضرات از واضحات است " وکل شی احصیناه فی امام مبین "
حضرت سایه نداشت اینهم از خصوصیات جسم مقدس ومطهر ایشان بود
حالا چون عده ای خاکی مشغول خاک بازی براشون نا مفهوم هست ما بخواهیم توجیه کنیم چرا؟

[=arial]ومردا از نوشته شدن نام مقدس ال الله چیست در مائة منقبت ابن شاذان ..
که اسقرا اسمانها وزمین و دوران فلک و...........نشد الا به اینکه نوشته بر انها توحید ونبوت وولایت و
وروایت بسیاری دیگر مثل انا الذی کتب اسمی علی العرش فاستقر وعلی السموات فقامت وعلی الرض ففرشت وعلی البرق فلامع وعلی الریح فذرء و.....
لیله اسری الی السماء لم اجد بابا ولا شجره ولا ورقه ولا نمرقه و...الا بان کتب علیها علی علی وان اسم علی مکتو ب علی کل شی و....
اینکه ماده کائنات توحید است ونبوت است وولایت
وحرف به اینجا ختم نمی شود انچه قابل گفتن بودن در فضای مجازی عمومی و.....

مهدی128;660329 نوشت:
سلام بنده عرض کردم
[=arial]سلام ما مجبور نیستیم دست از ظاهر روایت بداریم تا باعمومات مخالفت نداره وقرینه بر خلاف ان را نداریم
چه اشکالی دارد که همان دیدن ظاهری
[=arial] هم [=arial]مراد باشد ؟!
لذا در باب خداوند متعال قرینه داریم
وچرا مخالف عقل باشد ؟
بنده نمی تونم تصور کنم دلیل مخالفت با عقل نیست
شما اشکال اینکه حضرت با همان چشم ظاهری ببیند چست ؟را بیان فرمائید
بله احاطه وجودی وعلمی حضرات از واضحات است " وکل شی احصیناه فی امام مبین "
حضرت سایه نداشت اینهم از خصوصیات جسم مقدس ومطهر ایشان بود
حالا چون عده ای خاکی مشغول خاک بازی براشون نا مفهوم هست ما بخواهیم توجیه کنیم چرا؟

سلام بر مهدی گرامی .
بارک الله .
عقل تجربه گرا مدعی است که معمولا آدما دیده را با چشم سر می دانند وچشم سر هم در جلو سر است ونه پشت سر .
ولی عقل سلیم می گوید دیدن اعم از دیدن بصری وبصیرتی است .
اما در باره سایه :
قران بی نام علی آیه ندارد
اسلام بی یاد علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه ی لطفش بنشینم
دیدم که علی نور بود سایه ندارد

واقعاً انسان باید چقدر ناسپاس باشه؟!
پیامبر ص امام علی ع و حضرت فاطمه س و حسنین ع همه یکجا در بیناشان بودند اما همه را پس زدند و شهید کردند
خدا لعنتشون کنه.
اینها خیلی از سر مردم زیاد بودند؛ و فقدان الان امام ما رو هم اونها باید پاسخگو باشند

مهدی128;660329 نوشت:
سلام بنده عرض کردم
[=arial]سلام ما مجبور نیستیم دست از ظاهر روایت بداریم تا باعمومات مخالفت نداره وقرینه بر خلاف ان را نداریم
چه اشکالی دارد که همان دیدن ظاهری
[=arial] هم [=arial]مراد باشد ؟!
لذا در باب خداوند متعال قرینه داریم
وچرا مخالف عقل باشد ؟
بنده نمی تونم تصور کنم دلیل مخالفت با عقل نیست
شما اشکال اینکه حضرت با همان چشم ظاهری ببیند چست ؟را بیان فرمائید
بله احاطه وجودی وعلمی حضرات از واضحات است " وکل شی احصیناه فی امام مبین "
حضرت سایه نداشت اینهم از خصوصیات جسم مقدس ومطهر ایشان بود
حالا چون عده ای خاکی مشغول خاک بازی براشون نا مفهوم هست ما بخواهیم توجیه کنیم چرا؟

سلام
پیامبر از چه گونه ایه!؟ طبعا انسان! و انسان چشمش کجاست!؟ قطعا جلوش!

در مورد سایه هم همینه!! تا اونجا که یادمه خود پیامبر و امام علیم میگفتن ما مثل بقیه هستیم، ولی غلات به گوششون نمیرفت!!
فرضا من بگم جناب ... قدش تا آسمون میره!! اینجا عقل میگه که استعاره ست نه واقعیت!

http://www.askdin.com/thread47825.html
سوال :
شأن پیامبر اکرم (ص) ؟

پاسخ :
باسلام وسپاس .

1- پیامبر اکرم (ص) از پشت سر هم می دیدند، چنانچه از جلو قادر به دیدن بودند
چون وجود پیامبر اکرم مظهر اسم علیم خداوند است لذا علم به همه امور نهفته دارد .
ومراد از دیدن در جمله یاد شده علم به آن است ونه دیدن حسی چشمی .

2- مگس سمت او (ص) نمی رفت
ممکن است چون حضرت از سوی آن گونه موجودات مورد اذیت قرار نمی گرفت .
ولی انسان های بی ادب وکفار نسبت موجب اذیت او می شدند .

3- عرش خداوند پس از نوشته شدن محمد رسول الله آرام گرفت
«عرش» در لغت به معنای جای سقف دار، تخت پایه بلند و مکان مرتفع به کار رفته است. قرآن کریم می فرماید:
«اَلرَّحمـنُ عَلَی العَرشِ استَوی»(طه،5) «استواء» به معنای توجه، قصد، رو کردن، تسلط، استقرار بر چیزی، احاطه کامل و قدرت بر خلقت و تدبیر آمده است.(1)
«استواء بر عرش» کنایه از تسلط پروردگار و احاطه کامل او نسبت به جهان هستی و نفوذ فرمان و تدبیرش در سراسر عالم است. خداوند با این تعابیر، خواسته است با زبان مردم حرف زده باشد.
این جمله در عین این که مثال است و احاطه تدبیر خدای متعال را در ملکش مجسم می سازد، دلالت دارد که در این میان حقیقتی هم هست و آن عبارت است از مقامی که گفتیم زمام جمیع امور در آن جا متراکم و مجتمع می شود; بنابراین، «استواء» خداوند بر «عرش»، یعنی ملک او بر همه اشیا احاطه دارد و تدبیرش بر همه امور عالم گسترده است.
در نتیجه خدای متعال، رب هر چیز و یگانه در ربوبیت است; چون مقصود از رب، جز مالک و مدبر چیز دیگری نیست; به همین جهت در پی «استواء بر عرش» ملکیت و علمش را به هر چیز بیان می کند.
در همین راستا، معنای «عرش» در آیات: «وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ» (توبه، 129)، «الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ» (مؤمن، 7)، «وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَـئِذ ثَمَـنِیَةٌ» (حاقه، 17)، «وَ تَرَی الْمَلَـئِکَةَ حَآفِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ» (زمر، 75) به همین معناست; چون از ظاهر این آیات برمی آید که «عرش» یک حقیقت است; نه صرف مَثَل.
نهایت این که «استوی علی العرش» مقامی غیر جسمانی و حقیقتی است که جمیع سرنخ های حوادث و امور در آن متراکم و جمع است. برای عرش، معانی دیگری نیز ذکر شده از جمله:
1. علم بی پایان پروردگار;
2. مالکیت و حاکمیت خداوند;
3. هر یک از صفات کمالیه و جلالیه الهی;
4. قلب پیامبران، اوصیا و مؤمنان;
5. علمی که خداوند به پیامبران اعطا کرده است.
«عرش» می تواند تمام معانی یاد شده را داشته باشد; چنان که در روایات به همین مسئله اشاره شده است.(2)

پی نوشت ها:
. مفردات، راغب اصفهانی، ص 257 و 341، نشر اسماعیلیان.
2. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی(رحمه الله)، ج 8، ص 204ـ216; ج 14، ص 183ـ184، بنیاد علمی و فکری علامه(رحمه الله) / تفسیر نمونه، آیة الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 13، ص 160، دارالکتب الاسلامیة.

ضمناً اگر پیامبر ص کسی را هنگام نماز صدا می زدند آیا شخص می بایست نماز را رها کند؟
بلی .
قران فرمود : استجبوا لله ولرسوله اذا دعاکم ....

موضوع قفل شده است