جمع بندی اسناد شهادت فاطمه زهرا (س) در منابع شیعه

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اسناد شهادت فاطمه زهرا (س) در منابع شیعه

سلام .
یکی از دوستانم که اهل سنت است در پاسخ به یکی پستهای من در یکی از شبکه های اجتماعی درباره شهادت فاطمه زهرا مطالبی عنوان کرد که چند نمونه رو عرض میکنم .
ایشون میگفت در کتب شیعه سند صحیحی برای این مسئله نیست و به مرگ طبیعی مرده اند و دیگه اینکه میگفت کتب شیعه رو از نظر متن عربی در این مورد بررسی کرده و گفته که ترجمه متن فارسیش اشکال داشته و ناقص ترجمه شده(ایشون میگفت که به قواعد تجوید و زبان عربی و ... واردند ) .
میخواستم بدونم در منابع شیعه چند روایت با سند صحیح به این موضوع اشاره کرده اند ؟
در ضمن به کتاب سلیم بن قیس هلالی هم ایراد میگرن و میگن اعتبار چندانی نداره حتی میگفت شیخ مفید هم اونو رد کرده .

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مقداد

پرسش:
آیا در منابع شیعه - غیر از کتاب اسرار آل محمد سلیم بن قیس که اعتباری ندارد- گزارش صحیحی در مورد شهادت حضرت زهرا(س) آمده است؟

پاسخ:
بر فرض كه همه رواياتي كه دركتب مختلف اهل سنت يا در كتاب شريف بحار الانوار و سليم بن قيس ذكر شده ضعيف باشد، آيا براي اثبات موضوع شهادت حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) همين يك روايت صحيحه امام كاظم (عليه السلام) كفايت نمي كند که فرمودند: ان فاطمه صديقة الشهيدة؟ آيا براي اثبات يك موضوع مي بايست دهها روايت ذكر شود تا اقناع حاصل شود؟ آيا مي توان انتظار داشت كه در دوراني كه شديد ترين جسارتها و سختگيريها به ائمه اطهار (عليهم السلام) مي شده و حكام و غاصبان خلافت به شدت ائمه را در تنگنا قرار داده و نسبت به اين موضوع خاص نيز حساسيت عجيبي داشته اند، آن بزرگواران بتوانند حقايق را علنا و مكررا بيان نمايند؟
چنانكه اميرالمومنين مجبور شد به خاطر حفظ كيان اسلام از امر مهمي همچون خلافت چشم پوشي كند و 25 سال ساكت بنشيند، پس همين مقدار هم كه به ما رسيده خود جاي شگفتي و شكر بسيار دارد.
همچنین آيا از اقرار عامل جنايت بر عمل خود امري بالاتر و مستندتر وجود دارد؟ خوب است بدانيد دهها روايت صحيح السند از كتب شيعه و سني وجود دارد كه در آن عامل جنايت به جنايت خود اعتراف نموده و از آن ابراز ندامت نموده است.
روايت چنين است:
ابوبكر زماني كه در حالت مرگ افتاد از سه كار خود ابراز ندامت كرد كه يكي از آنها حمله به خانه حضرت زهرا(سلام الله عليها) است.
عبدالرحمان بن عوف مي‏گويد:«دخلت علي ابي ‏بكر اعوده في مرضه الذي ممات فيه فسلمت و سألته به كيف به»؛ در هنگام بيماري ابوبكر همان بيماري كه از آن درگذشت به عيادت او رفتم بر او سلام كردم و احوال او را پرسيدم.
پس از نقل جملاتي خطاب به او گفتم:«فو اللَّه ان علمناك الا صالحاً مصلحاً»؛ به خدا سوگند ما تو را مردي صالح و مصلح شناختيم.
ابوبكر پاسخ داد:«اما اني لا آملي الا علي ثلاث فعلتهن وددت اني فعلتهن و ثلاث وددت اني سألت رسول اللَّه(ص) عنهن»؛ من به واسطه سه كار كه انجام داده‏ام، اندوهناكم و اي كاش اين سه كار را انجام نمي‏دادم و اين سه مطلب را از پيامبر(ص) مي‏پرسيدم.
فاما الثلاث التي فعلتها و ددت اني لم اكن فعلتها فوددت اني لم اكن كشفت عن بيت فاطمه و تركته و لو اغلق علي حرب»؛ اما آن سه كاري كه انجام دادم و اي كاش انجام نمي‏دادم: اي كاش حريم خانه فاطمه را نمي‏شكستم و به آن حمله نمي‏بردم و او را به حال خودش رها مي‏كردم و لو اين كه به سبب اين كار جنگي صورت مي‏گرفت.

در اين روايت خليفه اول تصريح مي‏كند كه اي كاش به خانه فاطمه(سلام الله علیها) حمله نمي ‏بردم و حريم آن خانه را نمي‏ شكستم و اين مطلب به خوبي مؤيد حمله به خانه آن حضرت به خاطر رسيدن به خلافت است.(1)
در كتاب‌هاي معتبر شيعه مثل تفسير عياشي و بحار الأنوار مجلسي (ره) و الإختصاص شيخ مفيد (ره) داريم كه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) جلوي درب نشسته بود و از خود عمر نقل شده است:
فلما انتهينا إلي الباب فرأتهم فاطمة صلوات الله عليها أغلقت الباب في وجوههم و هي لا تشك أن لا يدخل عليها إلا باذنها، فضرب عمر الباب برجله فكسره و كان من سعف، ثم دخلوا ... .
وقتي ما جلوي درب خانه رسيديم، فاطمه ما را ديد و درب را بست و فاطمه شك نداشت كه اينها بدون اجازه فاطمه، وارد منزل نخواهند شد. عمر با پايش به درب زد و درب را شكست و داخل شدند.
(2)
اما آنچه در مورد بی اعتبار بودن كتاب سليم بن قيس گفته شد، بايد بگوييم: بيشتر دانشمندان و محدثان شيعه آن را تاييد كرده و معتبر دانسته اند. در رأس اين گروه محدّث نعماني (اوائل قرن چهارم) قرار دارد كه با صراحت، همه مندرجات كتاب سليم را معتبر و متقن دانسته است. در كلام كشّي نيز نشان از توثيق سليم و تأييد كتابش وجود دارد. شيخ طوسي و نجاشي هرچند سلسله سند خويش را به كتاب سليم ذكر كرده اند، ولي در كلامشان هيچ شاهدي كه به صراحت آن را تأييد يا تضعيف كند، وجود ندارد. قول به صحّت كتاب و مندرجات آن در ميان محدّثان و رجاليان متأخر طرفداران بيشتري دارد.(3)گو اينكه حتي اگر اين قول را هم نپذيريم، مي توانيم مانند داب و روش علماي شيعه تمام روايات كتاب را مانند روايات ديگر بررسي كنيم و پس از بررسي درباره آن حكم كنيم نه اينكه از ابتدا در مقابل آن جبهه گرفته و اصل كتاب را زير سوال ببريم.

برای مطالعه بیشتر در مورد اسناد شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) در منابع اهل سنت به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.soalcity.ir/node/930

پی نوشتها:
(1). كامل في الغة و الادب، ابي عباس محمد بن يزيد مجرد، ج 1، ص 6؛ سقيفه و فدك، ابي‏بكر احمد بن عبدالعزيز جوهري بغدادي، ص 70؛ مفاخرات، زبير بن بكار و لسان الميزان، ابن حجر عسقلاني، در ترجمه عمران بن داود رجلي؛بحار الانوار ، ج 30، ص 135؛ الغدير ج 7 ، ص 170؛مجمع الزوائد هيثمي، ج 5، ص 202؛ معجم الكبير طبراني، ج1، ص 62؛ كنز العمال، ج 5، ص 631؛ تاريخ مدينه دمشق، ج 30، ص 30؛ تاريخ طبري، ج 2، ص 619؛ و ...
(2). بحار الأنوار للعلامة المجلسي، ج28، ص227 ـ تفسير العياشي، ج2، ص67 ـ الاختصاص للشيخ المفيد، ص186 ـ تفسير البرهان، ج2، 93.
(3). سبحاني، محمد تقي، گامي ديگر در شناسايي و احياي كتاب سليم بن قيس هلالي، ص 22، مجله آينه پژوهش، شماره 37، 1375 ش.

موضوع قفل شده است