جمع بندی در مجازات اخروی عدالتی نیست!!!

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در مجازات اخروی عدالتی نیست!!!

دوستان همونطور که در قران میخونین عذاب های سختی در نظر گرفته شده برای گناهکاران
این عذاب ها واقعا عدلی درش وجود ندارد مثل تا ابد در جهنم بودن با انواع شکنجه ها که کارهای داعشم دیگه چیزی نیس در برابرش چطور میشه برای گناهای محدود دنیایی جزای نامحدود کشید این متضاد با ایه ای که میگه حتی به اندازه ی ذره ای به کسی ظلم نمیشه
منتظرم دوستان:hamdel:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد محراب

[=arial]

piano;654976 نوشت:
دوستان همونطور که در قران میخونین عذاب های سختی در نظر گرفته شده برای گناهکاران
این عذاب ها واقعا عدلی درش وجود ندارد مثل تا ابد در جهنم بودن با انواع شکنجه ها که کارهای داعشم دیگه چیزی نیس در برابرش چطور میشه برای گناهای محدود دنیایی جزای نامحدود کشید این متضاد با ایه ای که میگه حتی به اندازه ی ذره ای به کسی ظلم نمیشه

با سلام
عرض ادب و احترام

عذاب های الهی از ناحیه خدایی وضع شده است که عین عدالت است صفات الهی عین ذات الهی است
بنده چند سوال در مورد سوال این بزرگوار مطرح می نمایم و بعدا ادامه پاسخ

چگونه ممکن است خالقی که رحمان و رحیم است ظلمی در حق بنده اش بکند؟
مهربانی مادر که زبان زده خاص و عام است خالق این مهربانی هم خدای رئوف است و خداست که این مهر و محبت را در دل مادر قرار داده است

این خالق چه سودی از عذاب بنده گانش خواهد برد تا بنده گانش را عذاب نماید؟؟

دلایل و براهین بی شماری داریم بر صداقت و راستی گویی خدای تبارک و تعالی چگونه چنین خدایی خلف وعده نموده و برخلاف وعده خود عمل خواهد نمود؟؟

خالق عالم عمل عبث و بیهوده انجام نمی دهد و چگونه ممکن است چنین خالقی عملی عبث انجام دهد یعنی بندگانی را خلق نماید و در قبال عملی ناچیز انها را تا ابد عذاب نماید

همه و همه این دلایل و مدارک بر صحت و راستگویی وحی نازل از طرف خدای تبارک و تعالی دلالت می کند و اگر سوالی به ذهن می رسد را باید با دلایل متقن و منطقی پاسخ داد

[=arial]

piano;654976 نوشت:
دوستان همونطور که در قران میخونین عذاب های سختی در نظر گرفته شده برای گناهکاران
این عذاب ها واقعا عدلی درش وجود ندارد مثل تا ابد در جهنم بودن با انواع شکنجه ها که کارهای داعشم دیگه چیزی نیس در برابرش چطور میشه برای گناهای محدود دنیایی جزای نامحدود کشید این متضاد با ایه ای که میگه حتی به اندازه ی ذره ای به کسی ظلم نمیشه

با سلام

عرض ادب و احترام

واما چند نکته:


1.خداوند به انسان محدود بودن زمان تکلیف را تذکر داده است: انسان در دنیا مکلف به انجام تکالیفی شده است که تاثیر بسزایی در آینده او داشته و ابدیت او را می سازد خدا چون مربی انسان ها است تذکرات لازم را برای طی این مسیر داده است. خوب و بد او را به دو طریق یکی درون-فالهمها فجورها و تقویها [1]- و یکی بیرون- 124 هزار پیامبر- به او آموزش داده و حتی میزان تاثیر گذاری هر یک از افعال اختیاری اش را مبسوطا برای او شرح داده است .

2. بايد دانست عذاب ابدي شامل کساني مي شود که در مقابل حق گردن کشی کرده و راه حق را بر روی خود و دیگران بسته اند . اینها با اینکه می دانستند خدایی هست و حجّت بر آنها تمام شده بود باز ایمان نیاوردند ؛ و نه تنها ایمان نیاوردند در مقابل خدا صف آرایی کرده و راه حق را بر روی مردم بستند ؛ نظیر ابلیس که از روی علم و از سر عناد با خدا ، راه حق را بر مردم می بندد یا مثل ابن ملجم که با کشتن امیر المو منین (ع) تمام بشریت را از هدایت آن حضرت محروم کرد . چنين کساني اگر تا ابد هم عمر کنند باز هم به روش خود ادامه خواهند داد ؛ چون جوهره انسانی وجودشان را نابود کرده اند و راه بازگشت را به روی خودشان بسته اند اینها مانند کسی هسند که با اختیار خود از بالای یک آسمان خراش می پرد چنین کسی حتی اگر در وسط راه پشیمان هم شود راه بازگشت ندارد .

3.افراد در این دار تکلیف ، راه خود را انتخاب کرده اند و اگر تا ابد هم در روی زمین بمانند باز تغیر روش نخواهند داد و هر چه پیش می روند در راه خود راسخ تر و پا برجا تر می شوند .برای همین زندگی آنها پس از مرگ بر همین روال خواهد بود. وابدیت آنها بر روش آنها در زندگی دنیایی آنها تنظیم خواهد شد.

حدیث زیر گویای این مطب است:
َقالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِي النَّارِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِيهَا أَنْ يَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِي الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِيهَا أَنْ يُطِيعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّيَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَى- قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ قَالَ عَلَى نِيَّتِه »[2]

امام صادق(ع) فرمود: اهل دوزخ از اين رو در دوزخ جاودان باشند كه نيّت داشتند اگر در دنيا جاودان باشند هميشه نافرمانى خدا كنند و اهل بهشت از اين رو در بهشت جاودان باشند كه نيت داشتند اگر در دنيا باقى بمانند هميشه اطاعت خدا كنند،

پس اين دسته و آن دسته بسبب نيّت خويش جاودانى شدند، سپس قول خداى تعالى را تلاوت نمود: «بگو هر كس طبق شاکله ی خويش عمل مي كند » فرمود: يعنى طبق نيّت خويش.

خداوند متعال در باره اهل جهنم فرمود :« حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ،لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ » [3]

« (آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه مى‏دهند) تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرارسد، مى‏گويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد! شايد در آنچه ترك كردم(و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مى‏گويند:) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مى‏گويد(و اگر بازگردد، كارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند! »

پی نوشت:

1-شمس/ 7
2-الكافي ج‏2 85 باب النية ..... ص : 84
3-مؤمنون / آيه 99 و 100

[=arial]با سلام
عرض ادب و احترام

این مسالی در روابط عادی دنیایی هم هست

گاها انسان تحت تاثیر کارهایش تا آخر عمر قرار می گیرد مثلا کسی که در کنکور تلاش کرده و رتبه خوبی می آورد این کار کوچک او که شاید یک سال بیشتر وقت نبرده است گاها تکلیف 80 سال آینده او را مشخص می کند و در موفقیت او تا آخر عمرش تاثیر مستقیم دارد.

بر عکس آن هم هست کسی که کوچکترین بی احتیاطی کرده مثلا در رانندگی کمر بند نبسته این کار کوچک او باعث می شود تا آخر عمر فلج روی جا بیافتد هیچ کس نمی تواند بگوید یک بی احتیاطی چند دقیقه ای چرا تا آخر عمر باید فلج باشد.

اینها مورادی است که در عالم مادی هم قابل مشاهده است که انسانهایی که با قدرت و اختیار خویش و یا سهل انگاری و ندانستن خویش اعمالی را مرتکب می شود که چندین سال عذاب ان را می کشد.

برخی انسانها هستند که گناهانی را مرکتب می شوند و این گناه باقیات السئات برای فرد می شود و نسل اند در نسل باقی می ماند مثلا فردی را به گناهی تشویق می کند و ان فرد با انجام این گناه و ترویج ان به دیگران ان گناه فراگیر می شود و هر چقدر این کناه ادامه دارد وانسانهایی این گناه را انجام می دهند و ان را ترویج می کنند این فرد در عذاب با آنها شریک است

[=arial]
باز سلام

مجازات و پاداش سه گونه است:

1. مجازات و پاداش قراردادي (تنبيه و عبرت، تشویق)
2. مجازات وپاداشی که با گناه، رابطه تکويني و طبيعي دارد. (مکافات دنيوي)
3. مجازاتي که تجسم خود جرم است و چيزي جدا از آن نيست. (ثواب و عذاب اخروي)

نوع اول مجازات همان کيفرها و مقررات جزائي است که در جوامع بشري به وسيله مقننين الهي و غير الهي وضع مي­گردند.
فائده اين مجازات و پاداش يکي جلوگيري از تکرار جرم بوسيله خود مجرم و تشویق افراد برای اعمال خوب است و ديگري تشفي و تسلي خاطر ستمديده و پاداش فرد نیکو کار است در مواردي که از نوع جنايت و تجاوز به ديگران باشد.

در چنين مجازاتهايي قطعا بايد تناسب جرم و جنايت در نظر گرفته شود.ولي بايد توجه داشت که اين گونه مجازاتها و پاداش ها در جهان آخرت معقول نيست، زيرا نه آخرت جاي عمل است تا عقوبت کردن انسان به اين منظور باشد که دوباره مرتکب کردار زشت نشود و نه جاي تشفي و تسلي خاطر نه جای تشویق.

نوع دوم مجازات، کيفر­هايي هستند که رابطه علي و معلولي با جرم دارند، يعني معلول جرم و نتيجه طبيعي آن هستند. اين کيفرها را «مکافات عمل» يا «اثر وضعي گناه» مي­گويند. مثلا شرابخواري موجب اختلال اعصاب و تصلب شرائين و ناراحتيهاي کبدي مي­ شود.
يا تخلف از قوانين راهنمايي و رانندگي گاه موجب تصادفاتي مي­شود که سبب زمين­گير شدن انسان براي يک عمر مي­ شود.

اين­گونه مکافات­ها نتيجه و لازمه خود عمل و جرم است و کيفر قانوني و قراردادي نيست تا گفته شود که بايد تناسب جرم و مجازات در آن رعايت شود.

در نوع سوم مجازات که مخصوص مجازات اخروي است رابطه جرم و مجازات، نه قرارداري است و نه از نوع رابطه تکويني، بلکه يک رابطه قويتري است که در آن بين جرم و مجازات، رابطه «عينيت» و «اتحاد» حکمفرماست.
يعني کيفر و مجازات در آخرت تجسم خود عمل است.

عذاب اخروي صورت واقعي اعمال بد است که در آنجا خود را نشان داده و به صورت عذاب تمثل پيدا مي­کند. قرآن کريم در اين زمينه مي­فرمايد: «و بدا لهم سيئات ما عملوا»(1) «اعمال بدشان در برابر آنان آشکار مي­شود.»(2)

خداوند متعال می فرماید : « و اينكه براى انسان نیست جز سعى و كوشش او ؛ و اينكه تلاش او بزودى ديده مى‏شود »(3)
و فرمود : « در آن روز مردم به صورت گروه‏هاى پراكنده(از قبرها) خارج مى‏ شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود! پس هر كس به اندازه ذرّه‏اى كار خير انجام دهد آن را مى‏ بيند! و هر كس به اندازه ذرّه‏اى كار بد كرده آن را مى ‏بيند! »(4)

وفرمود :« كسانى كه كتمان مى ‏كنند آنچه را خدا از كتاب نازل كرده، و آن را به بهاى كمى مى‏ فروشند، آنها جز آتش چيزى نمى‏ خورند؛ (و هدايا و اموالى كه از اين رهگذر به دست مى ‏آورند، در حقيقت آتش سوزانى است.) و خداوند، روز قيامت، با آنها سخن نمى‏ گويد؛ و آنان را پاكيزه نمى‏ كند؛ و براى آنها عذاب دردناكى است. اينان، همانهايى هستند كه گمراهى را با هدايت، و عذاب را با آمرزش، مبادله كرده‏ اند؛ راستى چقدر در برابر عذاب خداوند، شكيبا هستند!! اينها، به خاطر آن است كه خداوند، كتاب(آسمانى) را به حق، (و توأم با نشانه‏ها و دلايل روشن،) نازل كرده؛ و آنها كه در آن اختلاف مى ‏كنند، (و با كتمان و تحريف، اختلاف به وجود مى‏آورند،) در شكاف و(پراكندگى) عميقى قرار دارند. » (5)

و فرمود : « كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و ستم مى‏ خورند، (در حقيقت،) تنها آتش مى‏ خورند؛ و بزودى در شعله‏ هاى آتش(دوزخ) مى‏ سوزند.»(6)

و فرمود : « اما كسى كه در اين جهان(از ديدن چهره حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است! » (7)
دراین آیات سخن از مشاهده خود اعمال و اتحاد با عمل است نه از اجر یا کیفری در مقابل عمل.

بنابر این عذاب آخرت نتیجه قهری و حقیقت خود عمل است ؛ و عمل از عامل آن جدا شدنی نیست ؛ چون عامل ، علّت عمل است ؛ و جدایی معلول از علت محال است .
اگر ذات یک انسان عین آتش شد او در آتش ابدی خواهد شد چون ذات شخص را نمی توان از او جدا کرد .
افرادی نظیر صدام و جرج بوش عین آتشند لذا دائما مشغول سوزاندن و ویران کردنند .

اینها در آخرت نیز هیزم آتش جهنم می شوند و آنان که در دنیا از آنها تبعیت کرده اند در آتش آنها می سوزند « و اگر در باره آنچه بر بنده خود[ پيامبر] نازل كرده‏ايم شك و ترديد داريد،( دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد؛ و گواهان خود را- غير خدا- براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مى‏ گوييد! پس اگر چنين نكنيد- كه هرگز نخواهيد كرد- از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم و سنگها[ بتها] است، و براى كافران، آماده شده است! »(8)

پی نوشت:
1-جاثيه/33
2-مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج1، ص225-235
3-نجم/ 39 و40
4-زلزال /6و7 و8
5-بقره / 174 و 175 و 176
6-النساء /10
7-الإسراء / 72
8-بقره / 23 و 24

محراب;656070 نوشت:
با سلام
عرض ادب و احترام

این مسالی در روابط عادی دنیایی هم هست

گاها انسان تحت تاثیر کارهایش تا آخر عمر قرار می گیرد مثلا کسی که در کنکور تلاش کرده و رتبه خوبی می آورد این کار کوچک او که شاید یک سال بیشتر وقت نبرده است گاها تکلیف 80 سال آینده او را مشخص می کند و در موفقیت او تا آخر عمرش تاثیر مستقیم دارد.

بر عکس آن هم هست کسی که کوچکترین بی احتیاطی کرده مثلا در رانندگی کمر بند نبسته این کار کوچک او باعث می شود تا آخر عمر فلج روی جا بیافتد هیچ کس نمی تواند بگوید یک بی احتیاطی چند دقیقه ای چرا تا آخر عمر باید فلج باشد.

اینها مورادی است که در عالم مادی هم قابل مشاهده است که انسانهایی که با قدرت و اختیار خویش و یا سهل انگاری و ندانستن خویش اعمالی را مرتکب می شود که چندین سال عذاب ان را می کشد

سلام برادر
ضمن عرض احترام ، اگر چه هدف شما آوردن نمونه بود ، اما این مثال یه ایراد داره

در دنیا ، اسباب و عللِ مختلفی در پیش آمدن اتفاقات دخالت دارن. برای مثال ممکنه کسی کمربند ببنده و در تصادف آسیب شدید ببینه و دیگری بدون کمربند ایمنی تصادف کنه اما کاملاً سالم بمونه

اما در آخرت هیچ اسباب و عللی (به شکل دنیا) در کار نیست. لذا به نظربنده ، این قیاس نمیتونه قیاس کاملی باشه

به نظر من عذاب ابدی معقول نیست
اینطور نیست که امثال بوش و صدام کاملا به اختیار خود اینگونه شده اند
چراکه این وسط نقش وراثت و محرومیت های محیطی نادیده گرفته شده...

شاید اگر صدام از تربیت و پدر و مادر خوب محروم نبود ذاتش آتش نمیشد

لذا از آنجایی که در به وجود آمدن چنین شخصیتی بعضی از عوامل جبری بوده
به نظر من عذاب ابدی معقول نیست

از نظر من محرومیت از پدر و مادر خوب و تربیت درست بر گردن خدای عادل در مورد عذاب و پاداش حق ایجاد میکند

در غیر اینصورت باید بگیم از هند جگرخوار و ابوسفیان هم میشود چون امام حسینی متولد شود...
که البته هنوز چنین چیزی اتفاق نیافتاده که ما به پشتوانه آن بتوانیم سرنوشت انسان را فقط مرتبط با اختیار دوروزه آن بدانیم

[=arial]

ملاali;657442 نوشت:
به نظر من عذاب ابدی معقول نیست

با سلام
عرض ادب و احترام
معقول؟؟؟!؟!!!!!؟!
گدام عقل چنین حکمی را صادر کرده است و به چه پشتوانه ای؟؟؟

ملاali;657442 نوشت:
اینطور نیست که امثال بوش و صدام کاملا به اختیار خود اینگونه شده اند

پس مجبور به چنین کاری بوده اند؟؟؟
چه جبری؟ او را وادار به چنین عمل های غیر انسانی و غیر عقلانی کرده است؟؟
جبر از ناحیه چه کسانی؟؟؟
با اختیار خود مجبور به چنین افعالی شده است؟؟
و هزاران سوال دیکر که همان عقل شما از شما می پرسد و باید پاسخ دهید

ملاali;657442 نوشت:
چراکه این وسط نقش وراثت و محرومیت های محیطی نادیده گرفته شده...

بله نمی شود منکر نقش وراثت و تربیت خانواده گی شد؟؟
ولی فرزند نوح نبی را چه می گویید؟؟؟ او هم درست تربیت نشده بود؟؟

مثال های نقض فراوانی این مطلب به اصطلاح عقلی شما می توان اورد

بزرگوار تربیت و وراثت تاثیر دارد
ولی انچه مهم است و تاثیرگذار قدرت اختیار انسان است و توانایی انتخاب انسان
فطرت پاک انسانی که انسان بر مبنای آن افریده شده است که می تواند بسیاری از امورات خوب و بد را شخیص دهد
نمی توان این موارد را نادیده گرفت
دقت نمایید

ملاali;657442 نوشت:
لذا از آنجایی که در به وجود آمدن چنین شخصیتی بعضی از عوامل جبری بوده
به نظر من عذاب ابدی معقول نیست

شما عزیز اتفاقات قبل از عذاب را نادیده می گیرید
برپایی قیامت کبری و رسیدکی به اعمال اتفاقات قبل از عذاب است
به حساب و کتاب همه انسان های در محضرعدل الهی رسیدگی خواهد شد و همه این مواردی و موارد بیشماری که تفشی در تکون شخصیت انسانی داشته است بررسی و حکم الهی صادر خواهد شد
فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّ‌ةٍ خَيْرً‌ا يَرَ‌هُ ﴿
٧﴾ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّ‌ةٍ شَرًّ‌ا يَرَ‌هُ ﴿٨
سوره زلزله

دلالت بر این مطالب شما بزرگوار دارد

ملاali;657442 نوشت:
از نظر من محرومیت از پدر و مادر خوب و تربیت درست بر گردن خدای عادل در مورد عذاب و پاداش حق ایجاد میکند


جواب این جمله گذشت


ملاali;657442 نوشت:
در غیر اینصورت باید بگیم از هند جگرخوار و ابوسفیان هم میشود چون امام حسینی متولد شود...
که البته هنوز چنین چیزی اتفاق نیافتاده که ما به پشتوانه آن بتوانیم سرنوشت انسان را فقط مرتبط با اختیار دوروزه آن بدانیم

این گفتن و ادعای شما باید مستند به دلیل عقلی یا نقلی معتبر باشد
جمله اخرت تان برا بنده مبهم بود کمی بیشتر توضیح بفرمایید

محراب;657464 نوشت:
[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام
معقول؟؟؟!؟!!!!!؟!
گدام عقل چنین حکمی را صادر کرده است و به چه پشتوانه ای؟؟؟

پس مجبور به چنین کاری بوده اند؟؟؟
چه جبری؟ او را وادار به چنین عمل های غیر انسانی و غیر عقلانی کرده است؟؟
جبر از ناحیه چه کسانی؟؟؟
با اختیار خود مجبور به چنین افعالی شده است؟؟
و هزاران سوال دیکر که همان عقل شما از شما می پرسد و باید پاسخ دهید

بله نمی شود منکر نقش وراثت و تربیت خانواده گی شد؟؟
ولی فرزند نوح نبی را چه می گویید؟؟؟ او هم درست تربیت نشده بود؟؟

مثال های نقض فراوانی این مطلب به اصطلاح عقلی شما می توان اورد

بزرگوار تربیت و وراثت تاثیر دارد
ولی انچه مهم است و تاثیرگذار قدرت اختیار انسان است و توانایی انتخاب انسان
فطرت پاک انسانی که انسان بر مبنای آن افریده شده است که می تواند بسیاری از امورات خوب و بد را شخیص دهد
نمی توان این موارد را نادیده گرفت
دقت نمایید

شما عزیز اتفاقات قبل از عذاب را نادیده می گیرید
برپایی قیامت کبری و رسیدکی به اعمال اتفاقات قبل از عذاب است
به حساب و کتاب همه انسان های در محضرعدل الهی رسیدگی خواهد شد و همه این مواردی و موارد بیشماری که تفشی در تکون شخصیت انسانی داشته است بررسی و حکم الهی صادر خواهد شد
فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّ‌ةٍ خَيْرً‌ا يَرَ‌هُ ﴿
٧﴾ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّ‌ةٍ شَرًّ‌ا يَرَ‌هُ ﴿٨
سوره زلزله

دلالت بر این مطالب شما بزرگوار دارد



جواب این جمله گذشت


این گفتن و ادعای شما باید مستند به دلیل عقلی یا نقلی معتبر باشد
جمله اخرت تان برا بنده مبهم بود کمی بیشتر توضیح بفرمایید

سلام و تشکر
ما نمیتونیم از یه طرف تربیت و نطفه را طبق آموزه های دینی سرنوشت ساز معرفی کنیم ولی نوبت به بوش و صدام که میرسه بگیم مجبور نبودند اختیار داشتند

بنده از شما سوال میکنم که کدام عقل میگوید عذاب برخی ها جاودانه است؟؟؟

و در مورد مطلب آخر اینکه اختیار مورد نظر شما به این معنی است که از پدر و مادری ناصالح انتظار فرزندی چون امام حسین داشت و این محال است
که اگر ممکن بود خدا چنین اراده ایی میکرد یعنی بعضی از امامان معصوم را از افراد ناصالح به دنیا می آورد
این یه قاعده کلی است که از کوزه همان تراود که در اوست و استثنا هم همیشه استثناست و با مثال پسر نوح کاری درست نمیشود

قانون کلی عالم اینه که در مقابل حضرت علی معاویه آید
قانون این عالم بر تضاد و تزاحم است
و این همان عقلی است که ازآن سوال کردید

لازمه که بدانید از نظر علامه حسن زاده آملی هم عذاب جاودان نداریم بلکه نار جاودان داریم که با نار دنیا در سوزاندن متفاوت است یعنی بعد از مدتی شخص جهنمی با آن خو میگیرد همانطور که در دنیا بعد از مدتی با گناهان خو گرفت

[=arial]

ملاali;657570 نوشت:
بنده از شما سوال میکنم که کدام عقل میگوید عذاب برخی ها جاودانه است؟؟؟

با سلام
عرض ادب و احترام

چه ربطی دارد بزرگوار؟؟
چه کسی از عذاب جاودانه بحث می کنید؟؟
شما عزیز اصل بحث را عذاب را مطرح کرده اید؟؟
بحث جاودانه بودن و یا نبودن عذاب مساله دیگری است که باید در جای دیگری بحث کرد ؟؟


ملاali;657570 نوشت:
ما نمیتونیم از یه طرف تربیت و نطفه را طبق آموزه های دینی سرنوشت ساز معرفی کنیم ولی نوبت به بوش و صدام که میرسه بگیم مجبور نبودند اختیار داشتند

نخیر بزرگوار
این دو بحث درادامه هم هستند
در همه کس ان دو مطلب مطرح است؟؟
و فرقی بین انسانها نیست

ملاali;657570 نوشت:
و در مورد مطلب آخر اینکه اختیار مورد نظر شما به این معنی است که از پدر و مادری ناصالح انتظار فرزندی چون امام حسین داشت و این محال است

چرا شما عزیز یا صد را می خواهید یا صفر را؟؟؟
حد وسطی هم در این موضوع است
چرا نادیده می گیرید؟؟؟
نخیر اختیار مد نظر ما این نیست
می توانید اختیار را از منابع موثق دریافت نموده مطالعه نمایید

[=arial]

ملاali;657570 نوشت:
در مورد مطلب آخر اینکه اختیار مورد نظر شما به این معنی است که از پدر و مادری ناصالح انتظار فرزندی چون امام حسین داشت و این محال است
که اگر ممکن بود خدا چنین اراده ایی میکرد یعنی بعضی از امامان معصوم را از افراد ناصالح به دنیا می آورد
این یه قاعده کلی است که از کوزه همان تراود که در اوست و استثنا هم همیشه استثناست و با مثال پسر نوح کاری درست نمیشود

با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار اولا معصومین (ع) استثنا هستند در مورد خلقت و رسالت و وظایف ایشان در جای دیگری باید بحث کرد
ولی به طوری کلی در موردبقیه انسانها
سخن بنده این است

نطفه و رحم مادر دو مساله اساسی وتاثیرگذار برای هر انسانی است
تربیت خانواده و اجتماع مساله دیگری است
قدرت اختیار و انتخاب خود فرد مساله سوم است

اول
نطفه و رحم می تواند انسان را زنا زاده به وجود آورد و می تواند انسان پاکی به وجود اورد
که حتی در مورد زنا زاده هم باز راههای سعادت بر روی این فرد بسته نیست یعنی این فرد می تواند با اختیار خود به سعادت و هدایت برسد
چه رسد به انسانهای معمولی

دوم
تربیت خانوادگی و بنیادهای تربیتی انسان هم تاثیر بسزایی در اعمال بعدی انسان دارد
جامعه و علمی که می اموزد و دوستان و .....و امروزه رسانه و دانشگاه و اینترنت و ....در تر بیت انسانها نقش دارند

سوم
همه انسانها می توانند با قدرت اختیار خود به کمال برسند
انسان هر فعلی انجام می دهد برخواسته از قدرت تعقل و اندیشه و اختیار خود است
و پاسخگوی اعمال خود خواهد بود چه در این دنیا و چه در آخرت

از طرف
بزرگوار قاعده کلی وقتی قاعده کلی می شود که استثنا بردار نباشد
وقتی استثنا وارد شد قاعده کلی شکسته می شود
فرزندان حضرت ادم را چه می فرمایید؟
قابیل که پیامبر زاده بود به قتل پیامبر زمان خود اقدام کرد؟
از این موارد کم نیستند

[=arial]

ملاali;657570 نوشت:
قانون کلی عالم اینه که در مقابل حضرت علی معاویه آید
قانون این عالم بر تضاد و تزاحم است
و این همان عقلی است که ازآن سوال کردید

با سلام
عرض ادب و احترام

این مطالب از بحث ما خارج اند

ملاali;657570 نوشت:
لازمه که بدانید از نظر علامه حسن زاده آملی هم عذاب جاودان نداریم بلکه نار جاودان داریم که با نار دنیا در سوزاندن متفاوت است یعنی بعد از مدتی شخص جهنمی با آن خو میگیرد همانطور که در دنیا بعد از مدتی با گناهان خو گرفت

بحث ما هم عذاب جاویدان نبود
مطلق عذاب بود
که بحث اش گذشت

با سلام
جمع بندی تایپک با این عنوان

piano;654976 نوشت:
دوستان همونطور که در قران میخونین عذاب های سختی در نظر گرفته شده برای گناهکاران
این عذاب ها واقعا عدلی درش وجود ندارد مثل تا ابد در جهنم بودن با انواع شکنجه ها که کارهای داعشم دیگه چیزی نیس در برابرش چطور میشه برای گناهای محدود دنیایی جزای نامحدود کشید این متضاد با ایه ای که میگه حتی به اندازه ی ذره ای به کسی ظلم نمیشه

جمع بندی

[=arial]با سلام
عرض ادب و احترام

عذاب های الهی از ناحیه خدایی وضع شده است که عین عدالت است صفات الهی عین ذات الهی است
بنده چند سوال در مورد سوال این بزرگوار مطرح می نمایم و بعدا ادامه پاسخ

چگونه ممکن است خالقی که رحمان و رحیم است ظلمی در حق بنده اش بکند؟
مهربانی مادر که زبان زده خاص و عام است خالق این مهربانی هم خدای رئوف است و خداست که این مهر و محبت را در دل مادر قرار داده است

این خالق چه سودی از عذاب بنده گانش خواهد برد تا بنده گانش را عذاب نماید؟؟

دلایل و براهین بی شماری داریم بر صداقت و راستی گویی خدای تبارک و تعالی چگونه چنین خدایی خلف وعده نموده و برخلاف وعده خود عمل خواهد نمود؟؟

خالق عالم عمل عبث و بیهوده انجام نمی دهد و چگونه ممکن است چنین خالقی عملی عبث انجام دهد یعنی بندگانی را خلق نماید و در قبال عملی ناچیز انها را تا ابد عذاب نماید

همه و همه این دلایل و مدارک بر صحت و راستگویی وحی نازل از طرف خدای تبارک و تعالی دلالت می کند و اگر سوالی به ذهن می رسد را باید با دلایل متقن و منطقی پاسخ داد

[=arial]واما چند نکته:


1.خداوند به انسان محدود بودن زمان تکلیف را تذکر داده است: انسان در دنیا مکلف به انجام تکالیفی شده است که تاثیر بسزایی در آینده او داشته و ابدیت او را می سازد خدا چون مربی انسان ها است تذکرات لازم را برای طی این مسیر داده است. خوب و بد او را به دو طریق یکی درون-فالهمها فجورها و تقویها [1]- و یکی بیرون- 124 هزار پیامبر- به او آموزش داده و حتی میزان تاثیر گذاری هر یک از افعال اختیاری اش را مبسوطا برای او شرح داده است .

2. بايد دانست عذاب ابدي شامل کساني مي شود که در مقابل حق گردن کشی کرده و راه حق را بر روی خود و دیگران بسته اند . اینها با اینکه می دانستند خدایی هست و حجّت بر آنها تمام شده بود باز ایمان نیاوردند ؛ و نه تنها ایمان نیاوردند در مقابل خدا صف آرایی کرده و راه حق را بر روی مردم بستند ؛ نظیر ابلیس که از روی علم و از سر عناد با خدا ، راه حق را بر مردم می بندد یا مثل ابن ملجم که با کشتن امیر المو منین (ع) تمام بشریت را از هدایت آن حضرت محروم کرد . چنين کساني اگر تا ابد هم عمر کنند باز هم به روش خود ادامه خواهند داد ؛ چون جوهره انسانی وجودشان را نابود کرده اند و راه بازگشت را به روی خودشان بسته اند اینها مانند کسی هسند که با اختیار خود از بالای یک آسمان خراش می پرد چنین کسی حتی اگر در وسط راه پشیمان هم شود راه بازگشت ندارد .

3.افراد در این دار تکلیف ، راه خود را انتخاب کرده اند و اگر تا ابد هم در روی زمین بمانند باز تغیر روش نخواهند داد و هر چه پیش می روند در راه خود راسخ تر و پا برجا تر می شوند .برای همین زندگی آنها پس از مرگ بر همین روال خواهد بود. وابدیت آنها بر روش آنها در زندگی دنیایی آنها تنظیم خواهد شد.

حدیث زیر گویای این مطب است:
َقالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِي النَّارِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِيهَا أَنْ يَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِي الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِيهَا أَنْ يُطِيعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّيَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَى- قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ قَالَ عَلَى نِيَّتِه »[2]

امام صادق(ع) فرمود: اهل دوزخ از اين رو در دوزخ جاودان باشند كه نيّت داشتند اگر در دنيا جاودان باشند هميشه نافرمانى خدا كنند و اهل بهشت از اين رو در بهشت جاودان باشند كه نيت داشتند اگر در دنيا باقى بمانند هميشه اطاعت خدا كنند،

پس اين دسته و آن دسته بسبب نيّت خويش جاودانى شدند، سپس قول خداى تعالى را تلاوت نمود: «بگو هر كس طبق شاکله ی خويش عمل مي كند » فرمود: يعنى طبق نيّت خويش.

خداوند متعال در باره اهل جهنم فرمود :« حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ،لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ » [3]

« (آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه مى‏دهند) تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرارسد، مى‏گويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد! شايد در آنچه ترك كردم(و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مى‏گويند:) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مى‏گويد(و اگر بازگردد، كارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند! »

[=arial]این مسالی در روابط عادی دنیایی هم هست

گاها انسان تحت تاثیر کارهایش تا آخر عمر قرار می گیرد مثلا کسی که در کنکور تلاش کرده و رتبه خوبی می آورد این کار کوچک او که شاید یک سال بیشتر وقت نبرده است گاها تکلیف 80 سال آینده او را مشخص می کند و در موفقیت او تا آخر عمرش تاثیر مستقیم دارد.

بر عکس آن هم هست کسی که کوچکترین بی احتیاطی کرده مثلا در رانندگی کمر بند نبسته این کار کوچک او باعث می شود تا آخر عمر فلج روی جا بیافتد هیچ کس نمی تواند بگوید یک بی احتیاطی چند دقیقه ای چرا تا آخر عمر باید فلج باشد.

اینها مورادی است که در عالم مادی هم قابل مشاهده است که انسانهایی که با قدرت و اختیار خویش و یا سهل انگاری و ندانستن خویش اعمالی را مرتکب می شود که چندین سال عذاب ان را می کشد.

برخی انسانها هستند که گناهانی را مرکتب می شوند و این گناه باقیات السئات برای فرد می شود و نسل اند در نسل باقی می ماند مثلا فردی را به گناهی تشویق می کند و ان فرد با انجام این گناه و ترویج ان به دیگران ان گناه فراگیر می شود و هر چقدر این کناه ادامه دارد وانسانهایی این گناه را انجام می دهند و ان را ترویج می کنند این فرد در عذاب با آنها شریک است


پی نوشت:
1-شمس/ 7
2-الكافي ج‏2 85 باب النية ..... ص : 84
3-مؤمنون / آيه 99 و 100

موضوع قفل شده است