نیاز به ازدواج و منع خانواده از ازدواج موقت

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نیاز به ازدواج و منع خانواده از ازدواج موقت

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


با سلام
دختری هستم بیست و نه ساله،هنوز مجرد و دوشیزه هستم
بعلت مشکلات قلبی دو بار پیوند قلب داشتم،بار اول ناموفق و بار دوم پیوند موفق داشتم،دو بار به کما رفته ام و چندین عمل دیگر که قابل ذکر نیست،جای سالمی در بدنم بعلت عارضه قلبم باقی نمانده
من چون قلبم پیوندی است و قرص دارو باید مصرف کنم احتمال بچه دار شدنم پنجاه پنجاه است،یعنی کاملا ریسک است
با وجود خواستگارهای زیاد ولی وقتی از این جریان با خبر میشوند میلی به ازدواج با من ندارند
منم هم مثل هر جوان دیگری آرزوی ازدواج دارم و جسمم پر از نیاز است
چند وقت پیش عاشق پسری شدم و علاقه ام به او بیش ازحد است،اما متوجه شدم که متاهل است،ولی با این وجودخواستم با او ازدواج موقت کنم که به زندگیش لطمه ای وارد نشود،الان علاقه دو طرفه شده،ولی چون زندگیش بخطر می افتد نمی توانیم عقد دائم کنیم

پدر من هم با ازدواج موقت موافق نیست،چون من هنوز دوشیزه ام به اجازه پدر نیاز دارم،ولی او مرا درک نمیکند،کسی مرا درک نمیکند

اولا تا زنده ام بدلیل مشکلم نمی توانم ازدواج کنم
ثانیا حالا که خودم عاشق شده ام چرا نباید به عشقم و کسی که مرا دوست دارد برسم
حتی قصد کردم که فرار کنم و بدون صیغه و بدون در نظر گرفتن مسائل شرعی به عشق خود برسم و به خواسته جسمی خود جواب دهم ولی صبر کردم

حالا خواهشا راهی پیش پایم بگذارید،برای کسی که اینهمه درد در زندگی داشته ،چه باید بکنم

بدون عشقم حاضر به زنده بودن نیستم،حتی یک بار عمدا قرصهایم را نخوردم که بخودم آسیب بزنم ،ولی مجددا پشیمان شدم

حالا از شما میپرسم،باید مسائل شرعی را کنار بگذارم،ایا میتوان بدون اذن پدر صیغه موقت کرد،چون پدرم هیچ وقت اذن نخواهد داد،و عقد دائم نیز نمیتوانم بدلایل ذکرشده

ممنونم

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:


با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام و عرض ادب خدمت شما پرسشگر محترم
سؤال شما از دو جنبه روان شناختي و شرعي قابل بحث است كه اين دو نيز ارتباط تنگاتنگي با هم دارند.
الف: بعد روان شناختي
از نظر روان شناختي بايد دقت كنيد كه به هر حال ارتباط شما با آن آقا نمي تواند دائمي باشد و چه بسا عطش عاطفي اين ارتباط شما را به وابستگي به ايشان بكشاند كه اين مي تواند براي شما و زندگي زناشويي آن آقا آسيب زا باشد.
وقتي انسان گرفتار هيجانات منفي است در درجه اول رهايي از آن هيجانات اولويت دارند و نمي خواهد به ما بعد آن فكر كند و شعاري مانند چو فردا شود فكر فردا كنيم يا از ستون به ستون فرج است به ذهن تبادر مي كند ولي حقيقت اين است كه اگر واقع گرايي نباشد ممكن است بعد از لذتي كوتاه افسوس و حسرتي طولاني به بار آيد.
خب حتما خواهيد پرسيد كه پس امثال من چه كنند؟ چون شرايط ازدواج را نداريم بايد ناديده گرفته شويم؟ آيا شما خودتان را جاي من فرض كنيم به من حق نمي دهيد؟ يا اساسا مي توانيد خودتان را به جاي من و مشكلاتم تصور كنيد؟
بله واقعا شرايط شما حساس است ولي هدف من به عنوان يك مشاور اين است كه باري به مشكلات شما افزوده نشود.
بنابراين اگر پسري باشد كه او هم به دلايل و مشكلاتي حاضر شود با شما ازدواج دائم كند اولويت دارد و به شرطي كه خانواده ها زير بال شما را بگيرند تا مشكلات زندگي تان به حداقل برسد.
در مشاوره ها به خصوص مشاوره هاي تلفني با خانم هاي زيادي مواجه شده ام كه با اين كه مشكل خاصي نداشته اند بعد از ازدواج موقت نمي توانستند با اين مسأله كنار بيايند كه چه طور مردي كه تا ديروز ابراز عشق مي كرده با تمام شدن زمان عقد من را به طور كلي كنار گذاشته است و مدت زيادي با اين مشكل درگير بوده اند با اين كه عقلا و منطقا مي دانسته اند كه ازدواج موقت اسمش رويش است و موقت و گذار است ولي قلبا تمايل داشته اند ادامه يابد و حتي همسر دوم آن آقا باشند يا حتي در خواست كنند كه آن آقا خانم اولش را كنار بگذارد و با او باشد. اين مشكل با شرايط شما احتمالا است بيشتر و شديدتر باشد.

نكته بعد اين كه هيچ موقع تصور كرده ايد كه اگر با ازدواج موقت باردار شويد با اين فرزند چه خواهيد كرد؟ البته قبول دارم راه هايي براي رفع اين نگراني هست ولي مواردي هم بوده اند كه در اين ايام باردار شده اند و به جاي آرامش اضطراب مستمري گريبان گيرشان شده است. بدتر اين كه همان مردي كه ادعا عشق و علاقه مي كرده اينجا كنار مي كشد و شما مي مانيد و مشكلات آن.
- به هر حال اگر از نظر شرعي منعي هم براي شما نباشد با توجه به موقت بودن اين ازدواج و تلاش براي رفع و دفع آسيب هاي آن اقدام كنيد

ب: بعد شرعي
هستند افرادي كه آنها هم مانند شما هستند و نمي توانند فرزند دار شوند و از اين جهت ازدواج دائم براي تان مقدور است. البته اين كه بارداري براي شما خطرناك است يا نه را بايد پزشكان شما بگويند. بله ممكن است بارداري خطرناك باشد.
با اين حال اگر اصرار به اين ازدواج داريد حتما با بيان شرايط خود از مرجع تقليدتان تكليف خود را بپرسيد كه آيا مي توانيد بدون اذن پدر ازدواج موقت كنيد يا نه.
به يك سؤال نسبتا مشابه دقت كنيد

پرسش
دختري مجرد هستم که مبتلا به بيماري اسکيزوفرني‌ام. درمانگران مي‌گويند که ازدواج دائم با مسئوليت‌هايش وضعيتم را بدتر مي‌کند. آيا والدينم مي‌توانند مرا از ازدواج موقت منع کنند؟ يا براي اينکه در گناه نيفتم، مي‌توانم بدون اذن پدرم ازدواج موقت کنم؟
پاسخ:
در فرض سؤال، اگر ازدواج موقت به مصلحت دختر باشد و پدر بدون وجه شرعي اذن ندهد، اذن او ساقط است و دختر، در حال سلامت، مي‌تواند ازدواج موقت کند.[1]

..............

1.سيدمحمدتقي علوي، مشاوره زير گنبد فيروزه اي، ص38و39.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]براي مطالعه بيشتر

پرسش:
آيا «باليدگي»[1] دختر در حل مشکلات، و نمرة بالاي او در تست شخصيت و هوش مي‌تواند سبب شود که مشاور دختر را رشيد بخواند و او را تشويق کند که لازم نيست براي گزينش همسر حتماً نظر پدرش را بپرسد؟
پاسخ:
دختر باکرة رشيده در ازدواج، به نظر بسياري از فقها، نياز به اذن پدر دارد، و اگر رشيده نباشد که لزوم اذن پدر، مورد اتفاق فقهاست.

تذكر روان شناختي:
مهم‌ترين ويژگي افراد باليده شيوة برخورد مسئله‌مدارانه (نه هيجان‌‌مدارانه) با مشکلات است. افراد باليده براي مشكلات راه‌حل‌هايي مي‌يابند؛ البته افراد باليده نيز ممكن است در مشكلات از دل‌داري و تخلية محدود عواطف مانند گريستن استفاده كنند؛ اما خود را اسير روش‌هاي هيجان‌مدارانه نمي‌كنند (ر.ك: يونس نابدل، همسرگزيني با عشق يا خرد؟، ص8).[1]
...............
1. مشاوره زير گنبد فيروزه اي (استفتائات فقهي در حوزة مشاوره و روان‌درماني) سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، ص75.[/]

پرسش:
دختر و پسري، بدون هماهنگي با خانواده‌ها، با يکديگر ارتباط داشته‌اند. خانواده‌ها به‌هيچ‌وجه يکديگر را مناسب هم نمي‌بينند و مخالف ازدواج آنها هستند؛ ولي دختر و پسر به ازدواج با يکديگر مصرّند. اگر مخالفت خانواده‌ها با اين ازدواج مفاسدي چون زنا، خودکشي، فرار از منزل، درگيري با خانواده و خيانت به همسر در صورت رد اين ازدواج داشته باشد،
الف) آيا مشاور مي‌تواند براي دفع مفسده، ازدواج آنها را تجويز کند؟
ب) اگر والدين با توجه به اين آسيب‌ها بازهم مخالفت کنند، آيا در صورت بروز مفسدة سنگين مقصرند؟
ج) افراد مؤمني ادعا دارند که مي‌توانند با دعا و سحر و جادو و جن، قلب آن دختر و پسر را به هم سرد کنند. آيا براي دفع مفسده‌هاي ياد‌شده مي‌توان از اين امور کمک گرفت؟


پاسخ:

الف) مشاور مي‌تواند توصيه کند که با اجازة پدر و مادر و بر ‌اساس مصالح خانوادگي اقدام نمايند، و توصيه به ازدواج بدون اذن پدر صحيح نيست.
ب) اگر براي مخالفت خود ادلة عقلايي داشته باشند، شرعاً مقصر محسوب نمي‌شوند.
ج) استفاده از سحر و جن و امثال آن جايز نيست؛ اما اگر با تشويق به خواندن دعاي مأثور از ائمة معصومين‰ بتوانند چنين عملي کنند، مانعي ندارد.
[1]

................
1. مشاوره زير گنبد فيروزه اي (استفتائات فقهي در حوزة مشاوره و روان‌درماني) سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، ص75و76

[="Tahoma"][="DarkGreen"]پرسش:
پدرم، تا خواهر بزرگ‌ترم ازدواج نکند، به من اجازة ازدواج نمي‌دهد. ازآنجاکه اين امر ممکن است به زيان من تمام شود و من ديگر خواستگار مناسبي نيابم:
الف) آيا پدرم حق ممانعت از آمدن خواستگار را دارد؟
ب) آيا من مي‌توانم بدون اذن او ازدواج كنم؟
ج) آيا ازدواج من، که ممکن است در رغبت خواستگاران براي ازدواج با خواهر بزرگ اثر بگذارد، اشکال شرعي دارد؟
پاسخ:
الف) پدر حق ندارد از ازدواج دختر دوم به خاطر دختر اول جلوگيري کند.
ب) اگر دختر بالغه، رشيده، و شوهر هم‌کفو باشد، و پدر بدون دليل موجه شرعي از اجازه به دختر خودداري کند، اعتبار اذن پدر ساقط مي‌شود.
ج) ازدواج شما اشکال ندارد و از خداوند بخواهيد تا مشکل خواهرتان را هم حل کند.[1]


1. مشاوره زير گنبد فيروزه اي (استفتائات فقهي در حوزة مشاوره و روان‌درماني) سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، ص84
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]پرسش:
ملاك رشيده بودن چيست؟ آيا خود دختر نيز مي‌تواند با آن ملاك تشخيص دهد كه رشيده است؟ آيا سن بالا و هوش بسيار (در آزمون هوش) و تحصيلات بالاي دانشگاهي و اعتراف استاد مشاور مي‌تواند ملاك رشيده بودن باشد؟
پاسخ:
به‌طور کلي، عرف کسي را رشيده مي‌داند که صلاح و فساد خود را تشخيص دهد و اين موضوع تنها ارتباط با سن و تحصيلات و امثال آن ندارد. مثلاً رشيده در معاملات کسي است که به‌آساني کلاه بر سرش نمي‌رود و مغبون نمي‌شود و در ازدواج کسي رشيده است که همسر مناسب و در شأن و کفو خود را انتخاب نمايد و به خاطر هوس زودگذر، آيندة خود را نابود نسازد.[1]

تذكر روان شناختي:
تجارب مشاوره اي به دختران هشدار مي دهد كه دختران زيادي با توهم رشيده بودن زندگي پر اضطرابي را براي خود مي خرند. براي تصميمات بزرگ با افراد امين و باتجربه مشورت كنيد.
مشورت ادراك و هشياري دهد
عقل ها را مر عقل ها ياري دهد

1. مشاوره زير گنبد فيروزه اي (استفتائات فقهي در حوزة مشاوره و روان‌درماني) سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، ص98[/]


پرسش:
اگر مشاورِ ازدواج با‌تجربه، با آزمون شخصيت و مصاحبه و تطبيق معيارهاي ازدواج موفق، تشخيص دهد که دختر و پسري براي ازدواج مناسب‌اند، آيا باز اذن پدر لازم است؟ اگر بر ‌اساس گفتة مشاور مجرب، پدر برخلاف مصلحت دختر نظر مي‌دهد، اذن پدر ساقط مي‌شود؟
پاسخ:
در اين صورت هم اذن پدر ساقط نمي‌شود. بلي، اگر با وجود کفو بودن دختر و پسر و نبود کفو ديگر، به دلايل غير‌عقلايي، پدر از اجازه خودداري مي‌کند، اعتبار اذن او ساقط مي‌شود.[1]

........................
1. مشاوره زير گنبد فيروزه اي (استفتائات فقهي در حوزة مشاوره و روان‌درماني) سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، ص75و

ممنون جناب حامی نکات حوبی رو یادآور شدید

[="Black"]

طاهر;653679 نوشت:
من چون قلبم پیوندی است و قرص دارو باید مصرف کنم احتمال بچه دار شدنم پنجاه پنجاه است،یعنی کاملا ریسک است
با وجود خواستگارهای زیاد ولی وقتی از این جریان با خبر میشوند میلی به ازدواج با من ندارند

طاهر;653679 نوشت:
حالا از شما میپرسم،باید مسائل شرعی را کنار بگذارم،ایا میتوان بدون اذن پدر صیغه موقت کرد،چون پدرم هیچ وقت اذن نخواهد داد،و عقد دائم نیز نمیتوانم بدلایل ذکرشده

سلام.
عموما ازدواج موقت برای دختران توصیه نمیشه آنهم با مردی که همسر دارد چون فرضا 2 ماه هم ازدواج موقت کردید بعدش می خواهید چه کار کنید؟؟؟ یک نیاز جسمی دو ماه فروکش کرد بعدش چی؟
اگر الان این مشکلات ذکر شده را برای ازدواج دائم دارید بعد از آن چند هفته ازدواج موقت یک مشکل دیگر هم اضافه می شود که قبلا ازدواج موقت کرده اید!
مردان زیادی هم هستند که مشکلاتی مشابه مشکلات شما دارند برای ازدواج و شرایط ازدواج دائم با شما را دارند باید از طریق واسطه ها چنین مواردی به شما معرفی شود و با اینگونه موارد ازدواج دائم داشته باشید.
ان شاء الله که خداوند مشکل شما و همه جوانان را به بهترین نحو رفع بفرماید.[/]

زشت دخترا احساس نیاز غریزیشون که زیاد نیست مطرح میکنند دخترا اون نیاز ناچیزشونا میتونند به راحتی مدیریت کنند چون الان ازدواج معضل کل جامعه شده ببخشید خانمی
که میگی پیوند قلب داشتی و ازدواجت فراهم نشده
ولی مشکل اینکه دخترهایی که پیوند هم نداشتند مجرد موندن


با نام و یاد دوست

به نقل از کاربر:

pzahra;654741 نوشت:
زشت دخترا احساس نیاز غریزیشون که زیاد نیست مطرح میکنند دخترا اون نیاز ناچیزشونا میتونند به راحتی مدیریت کنند چون الان ازدواج معضل کل جامعه شده ببخشید خانمی
که میگی پیوند قلب داشتی و ازدواجت فراهم نشده
ولی مشکل اینکه دخترهایی که پیوند هم نداشتند مجرد موندن

ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و نظر دادید

من مشکلم نیاز جنسی نیست یا بقول شما قابل کنترل است،من هیچ وقت نمیتوانم بچه دار شوم و این دلیلی است ک هیچ کس حاضر به ازدواج با بنده نیست و این بدترین درد و بدترین مشکل است که قابل درک نیست،شما اگر میدانستید که تا عمر دارید نمیتوانید ازدواج کنید چه حالی پیدا میکردید

با وجود تمام مشکلات جسمی ام که هر آن ممکن است دوباره به کما بروم،این بزرگترین درد زندگی ام است که هیچ مرا بخاطر خودم نمیخواهد

اما حالا کسی را پیدا کرده ام که واقعا دوست داشتن من را به من ثابت کرده است و تنها دلیل برای پیشنهاد ازدواج موقت خراب نکردن زندگی اوست،قصد من اینست که من برای مدت طولانی همسر او باشم ولی بصورت صیغه

من خواستگارهای بیشماری داشته ام ولی با شنیدن مشکلم همه از ازدواج سر باز زدند،واین امر تا زنده هستم با من همراه خواهد بود

ممنونم از درج نظرتان

طاهر ;654809 نوشت:
تنها دلیل برای پیشنهاد ازدواج موقت خراب نکردن زندگی اوست،قصد من اینست که من برای مدت طولانی همسر او باشم ولی بصورت صیغه

واقعن فکر میکنی الان زندگیش درسته؟

الان خانومش رابطه پنهانی شما رو بفهمه

اسمساتونو ببینه

زندگیش درست باقی میمونه؟؟؟؟

ای خدا اخه چرا زندگی هم جنس خودتون رو قربانی تنهاییا ها و نیاز به همسر و عشق و عاشقی خودت میکنین:ghati::ghati:

ای خداااااااااااااااااااا چرا ما زنا خودمونم به خودمون رحم نمیکنیم

طاهر;654809 نوشت:
ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و نظر دادید

من مشکلم نیاز جنسی نیست یا بقول شما قابل کنترل است،من هیچ وقت نمیتوانم بچه دار شوم و این دلیلی است ک هیچ کس حاضر به ازدواج با بنده نیست و این بدترین درد و بدترین مشکل است که قابل درک نیست،شما اگر میدانستید که تا عمر دارید نمیتوانید ازدواج کنید چه حالی پیدا میکردید

با وجود تمام مشکلات جسمی ام که هر آن ممکن است دوباره به کما بروم،این بزرگترین درد زندگی ام است که هیچ مرا بخاطر خودم نمیخواهد

اما حالا کسی را پیدا کرده ام که واقعا دوست داشتن من را به من ثابت کرده است و تنها دلیل برای پیشنهاد ازدواج موقت خراب نکردن زندگی اوست،قصد من اینست که من برای مدت طولانی همسر او باشم ولی بصورت صیغه

من خواستگارهای بیشماری داشته ام ولی با شنیدن مشکلم همه از ازدواج سر باز زدند،واین امر تا زنده هستم با من همراه خواهد بود

ممنونم از درج نظرتان


خدا همین که حق ازدواجو ازتون گرفته بهتون اجر و پاداش میده حالا اینکه میفرمایید اگه بدونی تا آخرعمر نتونی ازدواج
کنی من که به قول شما وشکرخدا سالمم با مجرد بودنم تا آخر کنار اومدم پیش خودم چون میدونم با این توقعات سنگین دخترا شاید نتونم ازدواج کنم تا الانم که 27 سالمه پس فرقی با شما ندارم تازه پسرا احتمال انحرافشون بخاطرغریزشون چندین برابردختراست

خیلی جلو خودمو گرفتم بی خیال نظر دادن بشم ولی نشد...همونطور که رابطه با زن شوهر دار برای یه مرد گناهه و کار زشتیه.رابطه با مرد متاهلم برای یه خانم زشته از نظر من.زشته.داری زندگیشونو میپاشی.فکرکن اگه زنش بفهمه چه حالی میشه.چرا با مرد متاهل اخه.میترسم یه حرفی بزنم بلوک بشم.اصلن اعصاب ندارم.

خواهر عزیزم

ببین توی این دنیا

توفیق ازدواج قسمت همه ی آدما نمیشه

مثلا یکی معلولیت ذهنی یا جسمی داره

یکی خیلی خیلی چاقه

یکی قیافه ظاهری خوبی نداره و چهرش زشت تلقی میشه

یکی پول نداره

یکی سلامتی نداره مثل شما

یکی هم اصلا هیچ مشکلی نداره ولی به هر حال ازدواج براش جور نمیشه

خب ؟؟؟

این گروه از آدما

به دلایلی نتونستن و نمیتونن ازدواج کنن

پس باید سعی کنن باهاش کنار بیان

نه اینکه از روش های غیر متعارف و به هر قیمتی که شد بخوان برای خودشون ازدواج رو مهیا کنن

ایشالا که شما در درجه اول بتونی فرد هم کفو ات رو پیدا کنی .... یه ادم مثل خودت و البته مثل خودت مجرد

اگه هم قسمتت نشد

ایشالا که خدا بهت قدرت کنار اومدن با عدم ازدواج رو بده

ولی ازت خواهش میکنم

به عنوان یه هم جنس

زندگی زناشویی یه زن دیگه رو نپاشون:Gol:

طاهر;654809 نوشت:
اما حالا کسی را پیدا کرده ام که واقعا دوست داشتن من را به من ثابت کرده است و تنها دلیل برای پیشنهاد ازدواج موقت خراب نکردن زندگی اوست،قصد من اینست که من برای مدت طولانی همسر او باشم ولی بصورت صیغه

اگه زنش بفهمه چی؟
اول بره از همسرش اجازه بگیره بعد بیاد با شما ازدواج دائم بکنه، این بهتر نیست؟

فاتحه زندگی اون آقا خونده خواهد شد بی شک. این همه مرد مجرد و مطلقه که حاضرند صیغه کنند شما رو

_Member_;655003 نوشت:
متاسفانه اسلام چنین خیانتی رو از طرف مرد مجاز دونسته! و حقوق زن رو کاملا نادیده میگیره (در حالی که هیچ تفاوتی بین خیانت زن و مرد وجود نداره) ولی از نظر اخلاقی یکم پیش خودتون سبک سنگین کنید متوجه میشین دارین با زندگی یه نفر دیگه به خاطر احساساتتون (و البته خودخواهی )چی کار میکنید.

به نام تو ای قرار هستی
سلام
اسلام دیگه چیکار کرده !!!
احیانا فیلم با موضوعیت عشق های مثلثی،روابط با نامحرم تحت عنوان روابط اجتماعی و به روز بودن، روابط آزاد زن و مرد قبل از ازدواج،ایجاد لاین، واتس آپ و..... برای اتلاف وقت و انرژی مردم
و..... اینا رو اسلام کرده نهههه!!!؟
اصلا هر چه میشه گردن اسلام نههههه!!!
کلا تو هیچ جای دنیا خیانت و چندهمسری و.... نیست فقط اینجاست اونم ما مقصر نیستیم که اسلام مقصر!!!

دوست خوبم سلام

امیدوارم با کمک خدا هرچه زودتر مشکلتون حل بشه و بتونید ازدواج دائم بکنید

هیچ کس جای شما نیست تا بتونه احساس و نیازتون رو درک کنه پس حرفای من رو، پیش داوری یا درک نکردن شرایطتون قلمداد نکنید

احتمالا قصد شما از این ازدواج موقت یه ازدواج کوتاه مدت نیست، و دلتون می خواد به مدت طولانی با ایشون باشید

من فک نمی کنم علاقه ی دوطرفه شما خیلی اتفاقی و فقط با یه نگاه و بدون هیچ ارتباطی بوجود اومده باشه، چون همونجور که خودتون گفتین اول علاقه از طرف شما بوده و بعد ایشون هم به شما علاقه مند شدند

احتمال اینکه زندگی اول ایشون در صورت نتونستن مدیریت رابطه ها از طرف اون آقا خراب بشه خیلی زیاده

ببینید درسته صیغه حلال خداست در جای خودش خیلیم چیز خوبیه، ولی خب باید قبول کنیم نه خانم ها نه آقایون ایمانمون اونقدر قوی نیست که بتونیم با همچین چیزی کنار بیایم، یعنی خانم ها بتونن یه زن دیگه رو بپذیرند و آقایون فقط برای رضای خدا با یه نفر دیگه ازدواج کنند و کاری کنن به زندگی اولشونم لطمه نخوره

در ضمن دوست من این نوع ازدواج بیشترین ضررش متوجه خودتونه، فک کردید اون آقا بعد رفع نیازای خودش چقدر حاضر با آبروش و زندگیش و زن و بچش بخاطر شما بازی کنه و اونا رو از دست بده؟

امیدوارم به حق همین روزا بهترینا براتون رقم بخوره و سعی کنید دنبال شخص دیگه ای باشید حتما شخصی هست که مجرده و مثل شما نیاز به ازدواج داره چه دائم چه موقت، این برای هردوتون بهتره

با اینکه میدونم استاد حامی میان همه پستا رو نابود میکنن ولی میگم :khandeh!:

زینب جان

من با احکام الهی هیچ مشکلی ندارم

همونقد که قبول دارم باید نماز بخونیم

باید روزه بگیریم

همونقدم قبول دارم که چند همسری در صورت رعایت عدالت و رضایت همسر اول برای آقایون بلامانع است

اما خدا نگفته که اگه شوهرتون رفت زن گرفت شما ناراحت نشید

نگفته اگه بهتون ظلم شد آه نکشید

نگفته باید بپذیرید زندگی در کنار هوو رو

خدا هیشکدوم اینا رو نگفته

:ok:

طاهر;653679 نوشت:
با سلام
دختری هستم بیست و نه ساله،هنوز مجرد و دوشیزه هستم
بعلت مشکلات قلبی دو بار پیوند قلب داشتم،بار اول ناموفق و بار دوم پیوند موفق داشتم،دو بار به کما رفته ام و چندین عمل دیگر که قابل ذکر نیست،جای سالمی در بدنم بعلت عارضه قلبم باقی نمانده
من چون قلبم پیوندی است و قرص دارو باید مصرف کنم احتمال بچه دار شدنم پنجاه پنجاه است،یعنی کاملا ریسک است
با وجود خواستگارهای زیاد ولی وقتی از این جریان با خبر میشوند میلی به ازدواج با من ندارند
منم هم مثل هر جوان دیگری آرزوی ازدواج دارم و جسمم پر از نیاز است
چند وقت پیش عاشق پسری شدم و علاقه ام به او بیش ازحد است،اما متوجه شدم که متاهل است،ولی با این وجودخواستم با او ازدواج موقت کنم که به زندگیش لطمه ای وارد نشود،الان علاقه دو طرفه شده،ولی چون زندگیش بخطر می افتد نمی توانیم عقد دائم کنیم

پدر من هم با ازدواج موقت موافق نیست،چون من هنوز دوشیزه ام به اجازه پدر نیاز دارم،ولی او مرا درک نمیکند،کسی مرا درک نمیکند

اولا تا زنده ام بدلیل مشکلم نمی توانم ازدواج کنم
ثانیا حالا که خودم عاشق شده ام چرا نباید به عشقم و کسی که مرا دوست دارد برسم
حتی قصد کردم که فرار کنم و بدون صیغه و بدون در نظر گرفتن مسائل شرعی به عشق خود برسم و به خواسته جسمی خود جواب دهم ولی صبر کردم

حالا خواهشا راهی پیش پایم بگذارید،برای کسی که اینهمه درد در زندگی داشته ،چه باید بکنم

بدون عشقم حاضر به زنده بودن نیستم،حتی یک بار عمدا قرصهایم را نخوردم که بخودم آسیب بزنم ،ولی مجددا پشیمان شدم

حالا از شما میپرسم،باید مسائل شرعی را کنار بگذارم،ایا میتوان بدون اذن پدر صیغه موقت کرد،چون پدرم هیچ وقت اذن نخواهد داد،و عقد دائم نیز نمیتوانم بدلایل ذکرشده

سلام بهتره این کار رو نکنید ازدواج با همسر یکنفر دیگه شما رو شاد و همسر اول و بچه و .... ایشون رو نابود و غمگین میکنه
اگر بحث ازدواج موقت است با فرد مجرد بهتر ازدواج کنید ان شالله خداوند مهر شما رو به دل اون فرد مینداز موقت به دایم تبدیل میشه خدا بخواهد با پیوند قلب هم بچه داری میشد فقط باید به خدا ایمان داشت از ته قلب!!! کما که چیزی که از پیام متوجه میشیم اینه که کار از کار گذشته!

حضرت علی (ع) در نامه 31 به امام حسن (ع) مرقوم می فرماید:
«اجعل نفسک میزانا فیما بینک و بین غیرک فاحبب لغیرک ما تحبّ لنفسک و اکره له ما تکره لها و لا تظلم کما لا تحبّ ان تظلم و احسن کما تحب ان یُحسن علیک و استقبح من نفسک ما تستقبحه من غیرک و ارض من الناس بما ترضاه لهم من نفسک»،

(نفس خودت را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه برای خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار، و آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند، ستم روا مدار آنگونه که دوست نداری به تو ستم شود نیکوکار باش آنگونه که دوست داری به تو نیکی کنند و آنچه برای دیگران زشت می شماری برای خود نیز زشت شمار و چیزی را برای مردم بخواه که برای خود می پسندی)، (نهج البلاغه، نامه 31

جمع بندي
پرسش
با سلام
دختری هستم بیست و نه ساله،هنوز مجرد و دوشیزه هستم
بعلت مشکلات قلبی دو بار پیوند قلب داشتم،بار اول ناموفق و بار دوم پیوند موفق داشتم،دو بار به کما رفته ام و چندین عمل دیگر که قابل ذکر نیست،جای سالمی در بدنم بعلت عارضه قلبم باقی نمانده من چون قلبم پیوندی است و قرص دارو باید مصرف کنم احتمال بچه دار شدنم پنجاه پنجاه است،یعنی کاملا ریسک است
با وجود خواستگارهای زیاد ولی وقتی از این جریان با خبر میشوند میلی به ازدواج با من ندارند
منم هم مثل هر جوان دیگری آرزوی ازدواج دارم و جسمم پر از نیاز است
چند وقت پیش عاشق پسری شدم و علاقه ام به او بیش ازحد است،اما متوجه شدم که متاهل است،ولی با این وجودخواستم با او ازدواج موقت کنم که به زندگیش لطمه ای وارد نشود،الان علاقه دو طرفه شده،ولی چون زندگیش بخطر می افتد نمی توانیم عقد دائم کنیم
پدر من هم با ازدواج موقت موافق نیست،چون من هنوز دوشیزه ام به اجازه پدر نیاز دارم،ولی او مرا درک نمیکند،کسی مرا درک نمیکند
اولا تا زنده ام بدلیل مشکلم نمی توانم ازدواج کنم
ثانیا حالا که خودم عاشق شده ام چرا نباید به عشقم و کسی که مرا دوست دارد برسم
حتی قصد کردم که فرار کنم و بدون صیغه و بدون در نظر گرفتن مسائل شرعی به عشق خود برسم و به خواسته جسمی خود جواب دهم ولی صبر کردم
حالا خواهشا راهی پیش پایم بگذارید،برای کسی که اینهمه درد در زندگی داشته ،چه باید بکنم

بدون عشقم حاضر به زنده بودن نیستم،حتی یک بار عمدا قرصهایم را نخوردم که بخودم آسیب بزنم ،ولی مجددا پشیمان شدم
حالا از شما میپرسم،باید مسائل شرعی را کنار بگذارم،ایا میتوان بدون اذن پدر صیغه موقت کرد،چون پدرم هیچ وقت اذن نخواهد داد،و عقد دائم نیز نمیتوانم بدلایل ذکرشده
ممنونم

پاسخ

سلام و عرض ادب خدمت شما پرسشگر محترم
سؤال شما از دو جنبه روان شناختي و شرعي قابل بحث است كه اين دو نيز ارتباط تنگاتنگي با هم دارند.
الف: بعد روان شناختي
از نظر روان شناختي بايد دقت كنيد كه به هر حال ارتباط شما با آن آقا نمي تواند دائمي باشد و چه بسا عطش عاطفي اين ارتباط شما را به وابستگي به ايشان بكشاند كه اين مي تواند براي شما و زندگي زناشويي آن آقا آسيب زا باشد.
وقتي انسان گرفتار هيجانات منفي است در درجه اول رهايي از آن هيجانات اولويت دارند و نمي خواهد به ما بعد آن فكر كند و شعاري مانند چو فردا شود فكر فردا كنيم يا از ستون به ستون فرج است به ذهن تبادر مي كند ولي حقيقت اين است كه اگر واقع گرايي نباشد ممكن است بعد از لذتي كوتاه افسوس و حسرتي طولاني به بار آيد.
خب حتما خواهيد پرسيد كه پس امثال من چه كنند؟ چون شرايط ازدواج را نداريم بايد ناديده گرفته شويم؟ آيا شما خودتان را جاي من فرض كنيم به من حق نمي دهيد؟ يا اساسا مي توانيد خودتان را به جاي من و مشكلاتم تصور كنيد؟
بله واقعا شرايط شما حساس است ولي هدف من به عنوان يك مشاور اين است كه باري به مشكلات شما افزوده نشود.
بنابراين اگر پسري باشد كه او هم به دلايل و مشكلاتي حاضر شود با شما ازدواج دائم كند اولويت دارد و به شرطي كه خانواده ها زير بال شما را بگيرند تا مشكلات زندگي تان به حداقل برسد.
در مشاوره ها به خصوص مشاوره هاي تلفني با خانم هاي زيادي مواجه شده ام كه با اين كه مشكل خاصي نداشته اند بعد از ازدواج موقت نمي توانستند با اين مسأله كنار بيايند كه چه طور مردي كه تا ديروز ابراز عشق مي كرده با تمام شدن زمان عقد من را به طور كلي كنار گذاشته است و مدت زيادي با اين مشكل درگير بوده اند با اين كه عقلا و منطقا مي دانسته اند كه ازدواج موقت اسمش رويش است و موقت و گذار است ولي قلبا تمايل داشته اند ادامه يابد و حتي همسر دوم آن آقا باشند يا حتي در خواست كنند كه آن آقا خانم اولش را كنار بگذارد و با او باشد. اين مشكل با شرايط شما احتمالا است بيشتر و شديدتر باشد.

نكته بعد اين كه هيچ موقع تصور كرده ايد كه اگر با ازدواج موقت باردار شويد با اين فرزند چه خواهيد كرد؟ البته قبول دارم راه هايي براي رفع اين نگراني هست ولي مواردي هم بوده اند كه در اين ايام باردار شده اند و به جاي آرامش اضطراب مستمري گريبان گيرشان شده است. بدتر اين كه همان مردي كه ادعا عشق و علاقه مي كرده اينجا كنار مي كشد و شما مي مانيد و مشكلات آن.
- به هر حال اگر از نظر شرعي منعي هم براي شما نباشد با توجه به موقت بودن اين ازدواج و تلاش براي رفع و دفع آسيب هاي آن اقدام كنيد

ب: بعد شرعي
هستند افرادي كه آنها هم مانند شما هستند و نمي توانند فرزند دار شوند و از اين جهت ازدواج دائم براي تان مقدور است. البته اين كه بارداري براي شما خطرناك است يا نه را بايد پزشكان شما بگويند. بله ممكن است بارداري خطرناك باشد.
با اين حال اگر اصرار به اين ازدواج داريد حتما با بيان شرايط خود از مرجع تقليدتان تكليف خود را بپرسيد كه آيا مي توانيد بدون اذن پدر ازدواج موقت كنيد يا نه.
به يك سؤال نسبتا مشابه دقت كنيد

پرسش1
دختري مجرد هستم که مبتلا به بيماري اسکيزوفرني‌ام. درمانگران مي‌گويند که ازدواج دائم با مسئوليت‌هايش وضعيتم را بدتر مي‌کند. آيا والدينم مي‌توانند مرا از ازدواج موقت منع کنند؟ يا براي اينکه در گناه نيفتم، مي‌توانم بدون اذن پدرم ازدواج موقت کنم؟
پاسخ:
در فرض سؤال، اگر ازدواج موقت به مصلحت دختر باشد و پدر بدون وجه شرعي اذن ندهد، اذن او ساقط است و دختر، در حال سلامت، مي‌تواند ازدواج موقت کند.[1]
پرسش2
آيا «باليدگي»[2] دختر در حل مشکلات، و نمرة بالاي او در تست شخصيت و هوش مي‌تواند سبب شود که مشاور دختر را رشيد بخواند و او را تشويق کند که لازم نيست براي گزينش همسر حتماً نظر پدرش را بپرسد؟
پاسخ:
دختر باکرة رشيده در ازدواج، به نظر بسياري از فقها، نياز به اذن پدر دارد، و اگر رشيده نباشد که لزوم اذن پدر، مورد اتفاق فقهاست.[3]

پرسش3
دختر و پسري، بدون هماهنگي با خانواده‌ها، با يکديگر ارتباط داشته‌اند. خانواده‌ها به‌هيچ‌وجه يکديگر را مناسب هم نمي‌بينند و مخالف ازدواج آنها هستند؛ ولي دختر و پسر به ازدواج با يکديگر مصرّند. اگر مخالفت خانواده‌ها با اين ازدواج مفاسدي چون زنا، خودکشي، فرار از منزل، درگيري با خانواده و خيانت به همسر در صورت رد اين ازدواج داشته باشد،
الف) آيا مشاور مي‌تواند براي دفع مفسده، ازدواج آنها را تجويز کند؟
ب) اگر والدين با توجه به اين آسيب‌ها بازهم مخالفت کنند، آيا در صورت بروز مفسدة سنگين مقصرند؟
ج) افراد مؤمني ادعا دارند که مي‌توانند با دعا و سحر و جادو و جن، قلب آن دختر و پسر را به هم سرد کنند. آيا براي دفع مفسده‌هاي ياد‌شده مي‌توان از اين امور کمک گرفت؟

پاسخ:
الف) مشاور مي‌تواند توصيه کند که با اجازة پدر و مادر و بر ‌اساس مصالح خانوادگي اقدام نمايند، و توصيه به ازدواج بدون اذن پدر صحيح نيست.
ب) اگر براي مخالفت خود ادلة عقلايي داشته باشند، شرعاً مقصر محسوب نمي‌شوند.
ج) استفاده از سحر و جن و امثال آن جايز نيست؛ اما اگر با تشويق به خواندن دعاي مأثور از ائمة معصومين‰ بتوانند چنين عملي کنند، مانعي ندارد.[4]
پرسش4
پدرم، تا خواهر بزرگ‌ترم ازدواج نکند، به من اجازة ازدواج نمي‌دهد. ازآنجاکه اين امر ممکن است به زيان من تمام شود و من ديگر خواستگار مناسبي نيابم:
الف) آيا پدرم حق ممانعت از آمدن خواستگار را دارد؟
ب) آيا من مي‌توانم بدون اذن او ازدواج كنم؟
ج) آيا ازدواج من، که ممکن است در رغبت خواستگاران براي ازدواج با خواهر بزرگ اثر بگذارد، اشکال شرعي دارد؟
پاسخ:
الف) پدر حق ندارد از ازدواج دختر دوم به خاطر دختر اول جلوگيري کند.
ب) اگر دختر بالغه، رشيده، و شوهر هم‌کفو باشد، و پدر بدون دليل موجه شرعي از اجازه به دختر خودداري کند، اعتبار اذن پدر ساقط مي‌شود.
ج) ازدواج شما اشکال ندارد و از خداوند بخواهيد تا مشکل خواهرتان را هم حل کند.[5]

پرسش5
ملاك رشيده بودن چيست؟ آيا خود دختر نيز مي‌تواند با آن ملاك تشخيص دهد كه رشيده است؟ آيا سن بالا و هوش بسيار (در آزمون هوش) و تحصيلات بالاي دانشگاهي و اعتراف استاد مشاور مي‌تواند ملاك رشيده بودن باشد؟
پاسخ:
به‌طور کلي، عرف کسي را رشيده مي‌داند که صلاح و فساد خود را تشخيص دهد و اين موضوع تنها ارتباط با سن و تحصيلات و امثال آن ندارد. مثلاً رشيده در معاملات کسي است که به‌آساني کلاه بر سرش نمي‌رود و مغبون نمي‌شود و در ازدواج کسي رشيده است که همسر مناسب و در شأن و کفو خود را انتخاب نمايد و به خاطر هوس زودگذر، آيندة خود را نابود نسازد.[6]

تذكر روان شناختي:
تجارب مشاوره اي به دختران هشدار مي دهد كه دختران زيادي با توهم رشيده بودن زندگي پر اضطرابي را براي خود مي خرند. براي تصميمات بزرگ با افراد امين و باتجربه مشورت كنيد.
مشورت ادراك و هشياري دهد
عقل ها را مر عقل ها ياري دهد
پرسش6
اگر مشاورِ ازدواج با‌تجربه، با آزمون شخصيت و مصاحبه و تطبيق معيارهاي ازدواج موفق، تشخيص دهد که دختر و پسري براي ازدواج مناسب‌اند، آيا باز اذن پدر لازم است؟ اگر بر ‌اساس گفتة مشاور مجرب، پدر برخلاف مصلحت دختر نظر مي‌دهد، اذن پدر ساقط مي‌شود؟
پاسخ:
در اين صورت هم اذن پدر ساقط نمي‌شود. بلي، اگر با وجود کفو بودن دختر و پسر و نبود کفو ديگر، به دلايل غير‌عقلايي، پدر از اجازه خودداري مي‌کند، اعتبار اذن او ساقط مي‌شود.[7]
........................
1.سيدمحمدتقي علوي، مشاوره زير گنبد فيروزه اي، ص38و39.
2. تذكر روان شناختي: مهم‌ترين ويژگي افراد باليده شيوة برخورد مسئله‌مدارانه (نه هيجان‌‌مدارانه) با مشکلات است. افراد باليده براي مشكلات راه‌حل‌هايي مي‌يابند؛ البته افراد باليده نيز ممكن است در مشكلات از دل‌داري و تخلية محدود عواطف مانند گريستن استفاده كنند؛ اما خود را اسير روش‌هاي هيجان‌مدارانه نمي‌كنند (ر.ك: يونس نابدل، همسرگزيني با عشق يا خرد؟، ص8).
3.مشاوره زير گنبد فيروزه اي (استفتائات فقهي در حوزة مشاوره و روان‌درماني) سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، ص75.
4. مشاوره زير گنبد فيروزه اي (استفتائات فقهي در حوزة مشاوره و روان‌درماني) سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، ص75و76
5.مشاوره زير گنبد فيروزه اي (استفتائات فقهي در حوزة مشاوره و روان‌درماني) سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، ص84
6.مشاوره زير گنبد فيروزه اي (استفتائات فقهي در حوزة مشاوره و روان‌درماني) سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، ص98
7. مشاوره زير گنبد فيروزه اي (استفتائات فقهي در حوزة مشاوره و روان‌درماني) سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، ص75

موضوع قفل شده است