جمع بندی اثبات وجود حضرت موسی (علیه السلام)

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اثبات وجود حضرت موسی (علیه السلام)

سلام خسته نباشید

بنده برام یه سوالی پیش اومده
کسی مثل حضرت موسی بیاد چندین کار بزرگی رو توی یه تمدن بزرگ باستانی انجام بده اما هیچ اثری از این شخص توی منابع تاریخی این تمدن نباشه مگه میشه؟

مثلا هیچ کس ندیده که حضرت موسی فرزند خوانده فرعون شده؟ (یا بهتر بگم فرعون دستور نداده این حرکت رو ثبت کنن و براش تندیسی مجسمه ای نقاشی چیزی بسازن؟)
هیچ کس ندیده که حضرت موسی عصا رو به مار تبدیل کرده؟
هیچ کس ندیده که حضرت موسی دین جدیدی برای فرعون نیمه خدا شده تمدن مصر آورده؟
هیچ کس ندیده که حضرت موسی دریا رو شکافته؟

چرا فقط توی کتاب قرآن و انجیل و تورات (و کتاب های وابسته به این کتاب ها ) گفتند حضرت موسی وجود داشته؟

از دوستان خواهشمندم منابع معتبر و آثار معجزات این حضرت بر روی کره زمین رو اگه دارند بگن این شک از بدنم در بیاد ممنون

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد عماد

پرسش:
آيا اثبات وجود حضرت موسي (عليه السلام) امكان دارد با وجود اينكه در منابع تاريخي مصر اسمي از ايشان نيامده است؟

پاسخ:
اثبات يك شخصيت يا رويداد تاريخي روشهاي مختلفي دارد كه يكي از آنها تصريح در منابع تاريخي است. نبود منبع و سند تاريخي به معناي نبود آن شخصيت يا رويداد تاريخي نيست بلكه بايد به سراغ ابزار ديگر براي اثبات مسئله مورد نظر رفت. بهترين راه براي اثبات حضرت موسي(عليه السلام)براي كسي كه قرآن و متون ديني را قبول ندارد اين است كه نام ايشان در منابع تاريخي غير ديني مخصوصا در منابع مربوط به مصر باستان آمده باشد اما اگر چنين سندي نباشد بايد به انكار حضرت موسي(عليه السلام) روي آوريم؟ بديهي است كه نه ؛زیرا راه هاي ديگري نيز براي اثبات وجود چنين شخصيتي داريم.

صرف نظر از اينكه قرآن كتاب آسماني است و هر چه در آن وجود دارد به طور قطع از طرف خداوند تبارك و تعالي نازل شده. اگر دين نداشته باشيم و اين را مطلب را هم نپذيريم قطع داريم كه قرآن يك سندي است متعلق به 1400سال پيش. پس مي توان گفت كه نام حضرت موسي(عليه السلام) در منابع 1400سال پيش آمده است.(1) وقتي به دنبال منابع قديمي تر مثل عهد جديد(كتاب مقدس مسيحيان) و عهد عتيق(كتاب مقدس يهوديان) مي رويم (2)سابقه اثبات وجود حضرت موسي(عليه السلام) به قبل از 1400سال بلكه 2000سال مي رسد. وقتي مسئله اي حداقل از 2000سال پيش سند دارد نمي توان با اين سخن كه در منابع تاريخي مصر باستان نيامده،‌ اصل وجود حضرت موسي(عليه السلام) را انكار كرد. همان طور كه عرض شد اگر كافر باشيم و متون ديني را قبول نداشته باشيم نيز در قدمت اين متون نمي توانيم شك كنيم.
گذشته از آن برخي اشخاص و رويدادهاي تاريخي از تواتر تاريخي برخودارند وقتي پيروان سه دين اسلام، مسيحيت و يهوديت بر وجود شخصي اذعان دارند وجود اين شخص اثبات مي شود.

اين بر فرض آن است بي دين باشيم و متون ديني را قبول نداشته باشيم اما براي كسي كه به يكي از اديان اسلام،‌مسيحيت و يهوديت اعتقاد دارد صرف آمدن نام شخصي در متون ديني اين اديان، دليل بر وجود شخص است. به عبارت ديگر اثبات یک امر اثبات لوازم آن را هم درپی دارد اگر شما قائل به وجود قرآن کریم هستید باید قائل به وجود محتوای آن نیز باشید مثلا در مورد همین قضیه حضرت موسی(عليه السلام) اگر نزول قران کریم برای شما ثابت شده باشد باید به وجود حضرت موسی(عليه السلام) هم اعتقاد داشته باشید و دیگر نیازی به اثبات تاریخی وجود حضرت موسی(عليه السلام) و دیگر شخصیت های قرآنی نخواهید داشت.

ما از زمان حضرت زردشت كتابي نداريم و تاريخي از ايران باستان نيز وجود ندارد آيا مي توان با اين دليل وجود زدشت را انكار كرد.
كتاب تاريخي تاليف شده در ايران باستان وجود ندارد آيا مي توان با اين دليل وجود هخامنشيان، سلوكيان و اشكانيان را ناديده گرفت.
نه تنها كتابهاي تاريخي در مورد ايران باستان(كه در زمان هخامنشان نگارش شده باشد) وجود ندارد و نامي از كورش نيامده است آيا مي توان با توجه به اينكه فردوسي و حافظ و سعدي اسمي از كوروش نياورده اند وجود اين شخصيت را به طور كلي انكار كرد.
انكار شخصيت هاي تاريخي كه جزء متوارات تاريخي هستند امري معقول نيست البته برخي از مبالغه گويي ها را مي توان با ادله متقن انكار كرد اما اصل وجود را نمي توانيم انكار كنيم.

كليدواژه: اثبات، وجود،‌ موسي عليه السلام، مصر باستان
منابع:

  1. نام حضرت موسي در سوره هاي مختلف قرآن از جمله بقره آمده است.
  2. جان ناس / تاريخ جامع اديان 331.
موضوع قفل شده است