امیر سرلشکر خلبان شهید احمد توکلی نژاد کرمانی

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
امیر سرلشکر خلبان شهید احمد توکلی نژاد کرمانی


شهید احمد توکلی نژاد در سال 1331 در خانواده ای مومن و نظامی در شهر کرمان دیده به جهان گشود و والدین نام وی را احمد نهادند . با توجه به اینکه پدر ایشان نظامی بودند همیشه در حال هجرت از استانی به استان دیگر بودند ولیکن احمد در دامان پر مهر و محبت مادری مومنه پرورش یافتند . احمد کم کم رشد و نمو نمود تا اینکه به سن هفت سالگی رسیدند و والدین نام وی را در دبستان اروندی در شهر کرمان ثبت نام نمودند و ایشان بعلت دانش و هوش بالا تا کلاس ششم را با نمرات ممتاز طی نمودند و سپس وارد دبیرستان سعادت شدند و ضمن تحصیل در ایام تعطیل بلاخص تابستانها بعنوان شاگرد نقاش کارگری میگردند و بعضی اوقات فراغت نیز به ورزش فوتبال می پرداختند . که هم جسم و روح روانی سالم داشته باشند . از همان دوران کودکی و نوجوانی والدین ایشان را با احکام نورانی اسلام آشنا نمودند . ایشان قبل از رسیدن به سن تکلیف نسبت به انجام دادن فریضه نماز در رأس موعد مقرره مقید بودند . احمد در مرحله دوم دبیرستان در رشته طبیعی ادامه تحصیل دادند و در خرداد ماه سال 1350 موفق به اخذ دیپلم شدند به علت عشق و علاقه وافری که به خلبانی داشتند در آزمون دانشکده افسری خلبانی نیروی هوایی ارتش شرکت نمودند و ضمن موفقیت در آزمون علمی از بین چندین هزار نفر داوطلب خلبانی با گذراندن معاینات سخت پزشکی و تست مقاومت جسمانی در سال 1351 وارد دانشکده خلبانی شدند . مدت دو سال در ایران به فراگیری علوم و فنون نظامی و علمی و همچنین دانش خلبانی پرداختند. سپس جهت طی دوره تخصصی تئوری و عملی پرواز عازم کشور امریکا شدند . در کشور امریکا احمد بعلت اعتقادات عمیق مذهبی تحت تاثیر فرهنگ مظاهر فساد غرب قرار نگرفتند و با عشق و علاقه به فراگیری آموزشهای خلبانی پرداختند و ایشان مدت دو سال نیم در امریکا مشغول به تحصیل بودند و در طول طی دوره بعلت فعالیت چشمگیر و کسب نمرات ممتاز چندین کاپ پرواز جایزه گرفتند و پس طی دوره با موفقیت به درجه ستواندومی مفتخر گردیدند . احمد در دوران تحصیلش در امریکا ، برایش کاملاً مشخص شده بود که امریکایها کشور عزیزمان ایران را چپاول می کنند و منابع طبیعی و معادن آنرا به غارت می برند محمد رضا شاه پهلوی در حقیقت مهره ای سرسپرده برای امریکایها بیش نیست و فقر فرهنگی و اقتصادی ناشی از سردمداران امریکایست . که با ظواهر فریبنده و مشغول نمودن جوانان و مردم ایران به مسائل پیش پا افتاده و اشاعه مظاهر تمدن پوشالی غرب در ایران . در دوران آموزش خلبانی در امریکا باهوشترین و ورزیده ترین در بین خلبانان در آن دانشکده خلبانان ایرانی بودند و کودن ترین آنها امریکائیها بودند . احمد خیلی رنج میکشید . بهر حال به حفظ دین و دیانت خویش در سرزمین امریکا و تلاش در زمینه فراگیری علوم پروازی در سال1356به ایران بازگشتند اما با دلی پر کینه و نفرت نسبت به خاندان پهلوی و سران آن داشت می بایست مراسم فارغ التحصیلی خلبانی آنان در حضور ولیعهد پسر محمد رضا شاه برگزار شود و خلبان و ویگ خلبانی خویش به اصطلاح از دست مبارک والا حضرت ولایتعهد می گرفتند .

ایشان در این مراسم شرکت نکرده و عمال رژیم منحوس پهلوی پی به ماهیت ایشان بردند . ایشان را به اصطلاح به مشهد ( پایگاه هوایی ) تبعید نمودند ایشان خلبان قابلی بودند . چون در امریکا هم دوره پرواز جنگنده فانتوم و f-4 را طی نموده بودند روز بروز عمق نفرت و کینه و عدوات وی نسبت به رژیم منحوس پهلوی بیشتر می شد . ایشان در شهر مقدس مشهد با انقلابیون ارتباط زیر زمینی برقرار نمودند و در مراسم و محافل مختلف مذهبی شرکت می نمودند . تا اینکه مبارزات مردم ایران بر علیه رژیم منحوس پهلوی آشکار تر شد و مردم به خیابانها ریختند و تظاهرات مرگ بر شاه شروع شد و شعار نویسی مخفی در و دیوار به راهپیمایی های دهها هزار نفر تبدیل شد.ایشان با توجه به ارتباطی که با روحانیون شهر مشهد داشتن اعلامیه های امام خمینی را دریافت و به صورت مخفیانه در سطح پایگاه هوایی مشهد و در بین همکاران توزیع می نمودند و به کمک سایر دوستان فنی خلبانان امورات را هماهنگ می نمودند تا اینکه حضرت امام خمینی به ایران تشریف آوردند و ارتباط تشکیلاتی پرسنل نیروی هوایی با نیروهای انقلاب بیشتر و بیشتر می شد. تا اینکه عزیزان نیروی هوایی در 19 بهمن 57 در محضر امام حضور یافتند و اعلام همبستگی با معظم له نمودند. در حقیقت با این حرکت کارکنان نیروی هوایی کمر رژیم منحوس پهلوی شکسته شد. چون کارکنان نیروی هوایی اکثراَ تحصیل کرده خارج بودند و طعم استثمار و استعمار امریکا را چشیده و لمس نموده بودند و میدانستند تمام بدبختی ملت ایران زیر سر آمریکایی هااست.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران احمد به پایگاه مهرآباد و سپس به پایگاه ششم شکاری بوشهر منتقل گردیدند و در فروردین ماه سال 1358 با دختری از خانواده مومن ازدواج نمودند که ثمره این ازدواج یک فرزند پسر بنام آقا ایمان می باشد.
سرلشکر شهید احمد توکلی نژاد از نظر اخلاقی خیلی متواضع بودند . واقعاً ساده زیست بودند . علیرغم آنکه ظاهر غرب را دیده بودند و لیکن شدیداً با تحمل گرایی مخالف بودند . ایشان همیشه خندان خوش اخلاق و خوش برخورد بودند این امیر سرافراز نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران تا آنجا که حد وسع و توانش بود به مستمندان و مسضعفان واقعی که آبرومند بودند کمک می نمودند. این عقاب تیز پرواز شدیداً از دورغ و تظاهر و ریاء متنفر بودند . ایشان عاشق پرواز بودند و از شهادت هیچ ابایی نداشتند .

در جمع خانواده می فرمودند:

بلند آسمان جایگاه من است ** ته دره آرامگاه من است ** اما بهشت برین در انتظار من است .

سرانجام این امیر سرافراز پا در رکاب ولایت در تاریخ 21/10/58 جهت مقابله با شیئ ناشناس در آبهای نیلگون همیشه خلیج فارس به پرواز در می آیند و ضمن تعقیب و شناسایی آن و درگیر شدن با هواپیمای دشمن که تجاوز نموده بودند طی این نبرد هوایی و حماسی توسط هواپیماهای دشمن در خلیج فارس مورد اصابت موشک قرار می گیرند و به درجه رفیع شهادت نائل میگردند . در حقیقت پرواز واقعی را که همانا عروج به ملکوت اعلی است به زیبایی معنوی و روحانی خاصی به پایان میرسانند و شهد شیرین شهادت را می نوشند . پس از انتقال پیکر مطهر این خلبان تیز پرواز به شهر کرمان ، از ستاد معراج شهدا توسط مردم انقلابی و شهید پرور و قدر شناس کرمان طی تشریفات خاص نظامی تشییع و در مسجد صاحب الزمان به خاک سپرده شدند . ایشان اولین خلبان شهید نیروی هوایی ارتش در استان کرمان می باشند.


خاطره پدر شهید

بعد از شهادت احمد به بوشهر رفتم تا وسایل احمد را به کرمان بیاورم در یخچال احمد مقداری مرغ و شیرینی بود،در نزدیکی خانه او فردمستمندی بود به آنجا رفتم و مرغ و شیرینی را به آنها دادم، مرد گفت اینها از طرف کی هستند گفتم،شهید توکلی
مرد اشکهایش سرازیر شد و گفت مدتی پیش احمد برایم رختخوابی خریده بود و سی تومان پول به من داد تا اموراتم بگذرد کار احمد خدایی بود و خود نمایی نبود.
احمد خلبان بود گاهی اوقات از شغل او شکوه میکردم احمد لبخندی می زد و میگفت:پدر ناراحت نباش در همه حال نگهدار ما حضرت علی (ع) است.

برچسب: