جمع بندی ماهیت عذاب های جهنمی چگونه است؟

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ماهیت عذاب های جهنمی چگونه است؟

سلام ؛ یه موضوعی برام پیش اومده خواستم با شما هم مطرحش کنم تا به جوابی منطقی براش برسم ؛ اونم اینکه ماهیت عذاب های اون دنیا چطوریه؟ یعنی عذاب اون دنیا صرفا از جنس آتش و آب کثیف و درد و ... این چیزاست؟ یعنی خدا با این همه ی مهربونیش راضی میشه بنده هاش بخاطر اشتباهاشون تا همیشه تو این رنج و عذاب باشن ؟ بخاطر مثلا 60 سال ناسپاسی؟ یه مادر هرچقدر هم که سنگ دل باشه یا اینکه بچه اش نا اهل باشه بازم محبت مادر و فرزند مانع این میشه مادر راضی به عذاب یا درد بچه اش بشه ؛ در حالی که خدا خودش گفته محبت مادر به فرزندش گوشه ی خیلی ناچیزی از محبت من به بنده هامه ؛ میشه درباره ماهیت عذاب های جهنم بهم توضیح بدین

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مشکور

hamed70t;652177 نوشت:
سلام ؛ یه موضوعی برام پیش اومده خواستم با شما هم مطرحش کنم تا به جوابی منطقی براش برسم ؛ اونم اینکه ماهیت عذاب های اون دنیا چطوریه؟ یعنی عذاب اون دنیا صرفا از جنس آتش و آب کثیف و درد و ... این چیزاست؟ یعنی خدا با این همه ی مهربونیش راضی میشه بنده هاش بخاطر اشتباهاشون تا همیشه تو این رنج و عذاب باشن ؟ بخاطر مثلا 60 سال ناسپاسی؟ یه مادر هرچقدر هم که سنگ دل باشه یا اینکه بچه اش نا اهل باشه بازم محبت مادر و فرزند مانع این میشه مادر راضی به عذاب یا درد بچه اش بشه ؛ در حالی که خدا خودش گفته محبت مادر به فرزندش گوشه ی خیلی ناچیزی از محبت من به بنده هامه ؛ میشه درباره ماهیت عذاب های جهنم بهم توضیح بدین

سلام و ادب:Gol:

با تشکر از حضورتان در اسک دین و طرح سؤال، در پاسخ گفتنی است: در نگاه اول سؤال شما دارای چند زاویه است:

اول. سؤال از ماهیت و چیستی و جنس عذاب های قیامت؟

دوم. فلسفه و چرائی عذاب انسانهای گناهکار، اینکه چگونه علیرغم شدت مهربانی خدا و ارحم الراحمین بودن، بندگانش را عذاب می کند؟

سوم. با توجه به اینکه اشتباهات انسان هم از لحاظ سطح و هم از جهت زمانی محدود است چرا گرفتار عذاب جاودانه می شوند؟

ان شاء الله باقتضاء فرصت و بمنظور پرهیز از طولانی شدن پست ها، پاسخ سؤالات را در چند پست تقدیم خواهیم نمود.

موفق باشید ...:Gol:

hamed70t;652177 نوشت:
سلام ؛ یه موضوعی برام پیش اومده خواستم با شما هم مطرحش کنم تا به جوابی منطقی براش برسم ؛ اونم اینکه ماهیت عذاب های اون دنیا چطوریه؟ یعنی عذاب اون دنیا صرفا از جنس آتش و آب کثیف و درد و ... این چیزاست؟
اول. سؤال از ماهیت و چیستی و جنس عذاب های قیامت؟

سلام و ادب:Gol:

با توجه به اینکه؛ انسان موجودى دو ساحتى است یعنی از دو بُعد جسمانى و روحانى فراهم آمده به گونه‏ اى كه هر دو در حقيقت و هویت او دخيل‏ اند و چنين نيست كه يكى (مثلاً بُعد جسمانى) جنبه عارضى و موقتى داشته باشد البته بُعد روحانى انسان در مقايسه با ساحت جسمانى او از نوعى اصالت برخوردار است اما فرعيت بعد جسمانى لزوما به معناى خروج آن از حقيقت ذات آدمى نيست. از اینرو عذاب اخروى صرفا عذاب روحانى نيست بلكه شامل جسم نيز مى‏ گردد فلذا طبق اعتقادات دینی معاد، هم روحانى و هم جسمانى است.

در این مجال، به بعضى عذابهاى جسمانى و روحانى دوزخ که برای کفار، مشرکان، منافقان و گناهکاران فراهم گردیده اشاره مى‏ گردد:

عذابهاى جسمانى
1. آتش سوزان: مهمترين بُعد عذاب دوزخ، سوزانندگى آتش آن است و عموم اسامى دوزخ (مانند جحيم، سعير و سقر) به نوعى اشاره به اين بُعد از عذاب دارند. بى‏ ترديد آتش دوزخ تفاوت‏هايى اساسى با آتش دنيوى دارد از اينرو در قرآن به نارِ كبرى (آتش بزرگتر) شهرت يافته است، (سوره اعلى 13 - 11).

2. غذا و نوشيدنى ناگوار: بر اساس آيات متعدد قرآنى به دوزخيان غذاهايى بسيار ناگوار و نوشيدنى‏ هاى تلخ و سوزان مى‏ خورانند كه بر عذاب آنان مى‏ افزايد، (غاشيه 7 - 4).

3. لباس آتشين: لباس دوزخيان از جنس آتش‏ سوزان است، (حج / 19).

4. بادهاى كشنده و سايه‏ هاى سوزان. (واقعه 44 - 41).

5. اسارت در غل و زنجير. (غافر 72 - 71).

عذاب‏هاى روحانى
1. حسرت بى‏ پايان: اهل دوزخ پس از مشاهده تحقق وعده‏ هاى الهى و آگاهى از فرجام نامبارك خويش و سرانجام نيكوى بهشتيان به حسرتى جانكاه دچار مى‏ شوند كه هيچگاه از شكنجه آن رهايى نخواهند داشت از اينرو روز رستاخيز يوم الحسرة نام گرفته است. (مريم / 39).

2. غم و اندوه بيكران: از ديگر آلام روحانى دوزخيان غم و اندوهى است كه هماره روح و جان آنان را مى‏ آزارد به گونه‏ اى كه تا ابد از شادى و شادمانى بى نصيب مى‏ شوند، (حج - 22).

3. رسوايى و ذلت بزرگ: از آنجا كه احوال انسان‏ها در روز رستاخيز در معرض مشاهده فرشتگان و انبياء و اولیاء و ديگر انسانها قرار دارد محروميت دوزخيان از بهشت و افكنده شدن آنان در دوزخ كه با آشكار شدن باطن آنان و ظهور حقيقت اعمالشان همراه است رسوايى و خوارى جبران‏ ناپذيرى به دنبال دارد كه همواره روح و جان آنان را مى‏ آزارد، (آل‏ عمران - 192).

4. محروميت از رحمت الهى: بى ترديد بزرگترين نعمت و عذاب معنوى دوزخيان محروميت آنان از الطاف و عنايات ويژه حق تعالى است آنان نعمت بزرگ حضور در بارگاه قرب پروردگار و مشاهده جمال او را از كف مى‏ دهند و از لقاى حق بى نصيب مى‏ مانند و مشمول بى‏ مهرى و غضب او مى‏ گردند و چه عذابى بالاتر و دردناكتر از محرومیت از رحمت الهی خواهد بود؟، (بقره - 174؛ مطففين - 15؛ ر.ك: آموزش كلام اسلامى 2، محمد سعيدى‏مهر، صفحات 333 تا 329 -256).

موفق باشید ...:Gol:

جهنم درواقع کاستی هایه که ما از دنیا میبریم. نسبت دنیا با آخرت مثه نسبت رحم مادر با دنیاس. همونطور که جنین در رحم سازندگی میکنه که توی دنیا از دست و پاش و چشم و گوش و... استفاده کنه ما هم باید توی دنیا سازندگی کنیم که در آخرت که جایگاه اصلی و ابدی ماست بتونیم زندگی کنیم. فرض کنید جنینی که متولد میشه کور باشه. دنیا با همه ی امکاناتش هست! اما اون نوزاد چون نقص داره و توانایی بهره برداری از دنیا رو نداره و نمیتونه ببینه دچار سختیه. همین اتفاق برای ما در اون دنیا میفته. اگه نقصانی با خودمون ببیریم اونجا یا چیزی کم ببریم درواقع نمیتونیم از اونجا بهره برداری کنیم. به همون نسبت که ما تو دنیا باید صبر کنیم که یه انگشت در بیاد(!!!) اون کسی هم که چیزی کم برده باید چندین سال آخرتی صبر کنه تا اون نقصانش جبران شه... این جهنم و عذابیه که انسان دچارش میشه. و چون ابدیه (!!) عذابش چندین برابر میشه. کما اینکه جهنمیا وسط بهشت عقوبت میشن. شراب رو میبینه. داد میزنه که تشنشه ولی جای شراب حمیم میریزن تو گلوش. چون توانایی بهره برداری از اون شراب رو نداره. این توانایی هم جایی بدست نمیاد جز دنیا که محل سازندگیه :ok:

مشکور;652368 نوشت:

سلام و ادب:Gol:

با توجه به اینکه؛ انسان موجودى دو ساحتى است یعنی از دو بُعد جسمانى و روحانى فراهم آمده به گونه‏ اى كه هر دو در حقيقت و هویت او دخيل‏ اند و چنين نيست كه يكى (مثلاً بُعد جسمانى) جنبه عارضى و موقتى داشته باشد البته بُعد روحانى انسان در مقايسه با ساحت جسمانى او از نوعى اصالت برخوردار است اما فرعيت بعد جسمانى لزوما به معناى خروج آن از حقيقت ذات آدمى نيست. از اینرو عذاب اخروى صرفا عذاب روحانى نيست بلكه شامل جسم نيز مى‏ گردد فلذا طبق اعتقادات دینی معاد، هم روحانى و هم جسمانى است.

در این مجال، به بعضى عذابهاى جسمانى و روحانى دوزخ که برای کفار، مشرکان، منافقان و گناهکاران فراهم گردیده اشاره مى‏ گردد:

عذابهاى جسمانى
1. آتش سوزان: مهمترين بُعد عذاب دوزخ، سوزانندگى آتش آن است و عموم اسامى دوزخ (مانند جحيم، سعير و سقر) به نوعى اشاره به اين بُعد از عذاب دارند. بى‏ ترديد آتش دوزخ تفاوت‏هايى اساسى با آتش دنيوى دارد از اينرو در قرآن به نارِ كبرى (آتش بزرگتر) شهرت يافته است، (سوره اعلى 13 - 11).

2. غذا و نوشيدنى ناگوار: بر اساس آيات متعدد قرآنى به دوزخيان غذاهايى بسيار ناگوار و نوشيدنى‏ هاى تلخ و سوزان مى‏ خورانند كه بر عذاب آنان مى‏ افزايد، (غاشيه 7 - 4).

3. لباس آتشين: لباس دوزخيان از جنس آتش‏ سوزان است، (حج / 19).

4. بادهاى كشنده و سايه‏ هاى سوزان. (واقعه 44 - 41).

5. اسارت در غل و زنجير. (غافر 72 - 71).

عذاب‏هاى روحانى
1. حسرت بى‏ پايان: اهل دوزخ پس از مشاهده تحقق وعده‏ هاى الهى و آگاهى از فرجام نامبارك خويش و سرانجام نيكوى بهشتيان به حسرتى جانكاه دچار مى‏ شوند كه هيچگاه از شكنجه آن رهايى نخواهند داشت از اينرو روز رستاخيز يوم الحسرة نام گرفته است. (مريم / 39).

2. غم و اندوه بيكران: از ديگر آلام روحانى دوزخيان غم و اندوهى است كه هماره روح و جان آنان را مى‏ آزارد به گونه‏ اى كه تا ابد از شادى و شادمانى بى نصيب مى‏ شوند، (حج - 22).

3. رسوايى و ذلت بزرگ: از آنجا كه احوال انسان‏ها در روز رستاخيز در معرض مشاهده فرشتگان و انبياء و اولیاء و ديگر انسانها قرار دارد محروميت دوزخيان از بهشت و افكنده شدن آنان در دوزخ كه با آشكار شدن باطن آنان و ظهور حقيقت اعمالشان همراه است رسوايى و خوارى جبران‏ ناپذيرى به دنبال دارد كه همواره روح و جان آنان را مى‏ آزارد، (آل‏ عمران - 192).

4. محروميت از رحمت الهى: بى ترديد بزرگترين نعمت و عذاب معنوى دوزخيان محروميت آنان از الطاف و عنايات ويژه حق تعالى است آنان نعمت بزرگ حضور در بارگاه قرب پروردگار و مشاهده جمال او را از كف مى‏ دهند و از لقاى حق بى نصيب مى‏ مانند و مشمول بى‏ مهرى و غضب او مى‏ گردند و چه عذابى بالاتر و دردناكتر از محرومیت از رحمت الهی خواهد بود؟، (بقره - 174؛ مطففين - 15؛ ر.ك: آموزش كلام اسلامى 2، محمد سعيدى‏مهر، صفحات 333 تا 329 -256).

موفق باشید ...:Gol:

سلام ؛ ممنون از پاسخگوییتون ؛ من سوالم اینجاست که پس مهر و محبت خدا چی میشه ؟ اگه قرار باشه هر قدمی که این دنیا بر میداریم اون دنیا برامون هزاران عذاب سرازیر بشه ؛ پس چرا فرصت زندگی بهمون داده شده ؟ یعنی فلسفه ی آفرینش فقط عبادت خداست ؟ خوب فرشته ها که هزاران سال تو سجده ی خدا بودن ؛ پس چرا انسان خلق شد؟ خلق شد برای اینکه به جرم انسان بودنش تا ابد در عذاب باشه؟

hamed70t;652490 نوشت:
سلام ؛ ممنون از پاسخگوییتون ؛ من سوالم اینجاست که پس مهر و محبت خدا چی میشه ؟ اگه قرار باشه هر قدمی که این دنیا بر میداریم اون دنیا برامون هزاران عذاب سرازیر بشه ؛ پس چرا فرصت زندگی بهمون داده شده ؟ یعنی فلسفه ی آفرینش فقط عبادت خداست ؟ خوب فرشته ها که هزاران سال تو سجده ی خدا بودن ؛ پس چرا انسان خلق شد؟ خلق شد برای اینکه به جرم انسان بودنش تا ابد در عذاب باشه؟

سلام و ادب

اگر پست سوم رو مطالعه کرده باشید گفتیم باید کمی صبور باشید سؤالات شما یک سیر منطقی دارد که در پست مورد اشاره، از آن سیر یاد کردیم.

مشکور;652490 نوشت:
اول. سؤال از ماهیت و چیستی و جنس عذاب های قیامت؟

دوم. فلسفه و چرائی عذاب انسانهای گناهکار، اینکه چگونه علیرغم شدت مهربانی خدا و ارحم الراحمین بودن، بندگانش را عذاب می کند؟

سوم. با توجه به اینکه اشتباهات انسان هم از لحاظ سطح و هم از جهت زمانی محدود است چرا گرفتار عذاب جاودانه می شوند؟

منتظر ادامه بحث و بیان بخش های بعدی پاسخ باشید. موفق باشید ...:Gol:

hamed70t;652490 نوشت:
سلام ؛ ممنون از پاسخگوییتون ؛ من سوالم اینجاست که پس مهر و محبت خدا چی میشه ؟ اگه قرار باشه هر قدمی که این دنیا بر میداریم اون دنیا برامون هزاران عذاب سرازیر بشه ؛ پس چرا فرصت زندگی بهمون داده شده ؟ یعنی فلسفه ی آفرینش فقط عبادت خداست ؟ خوب فرشته ها که هزاران سال تو سجده ی خدا بودن ؛ پس چرا انسان خلق شد؟ خلق شد برای اینکه به جرم انسان بودنش تا ابد در عذاب باشه؟

سلام و ادب

در باب فلسفه عذاب جهنم علیرغم رحمت الهی گفتنی است:

اولا: نخست باید توجّه داشت که این خود افرادند که خود را گرفتار عذاب می کنند. اگر خداوند متعال به جهنّم رفتن گناهکاران یا نزول بلایا را به خود نسبت می دهد ، از آن جهت است که به جهنّم رفتن گناهکاران و نزول بلایا طبق قوانین جهانی خلق شده از سوی خدا رخ می دهند. خداوند متعال عالم را چنین ساخته که آتش بسوزاند و آب موجب سرسبزی گردد و ... ؛ به عبارت دیگر خداوند متعال ، این عالم را به صورت یک نظام علّت و معلولی آفریده که هر عملی ، معلولی داشته باشد. عذابهای جهنّم و نعمتهای بهشت نیز در حقیقت چیزی جز معلول و تجسّم عينى اعتقادات و اعمال خود انسان نيستند.

پس در آخرت خدا کسی را به جرم شرک و گناه مجازات نمی کند بلکه اعتقاد و عمل زشت او را به خودش تحویل می دهند ؛ بلکه بالاتر از این ، اساساً صورت اخروی انسان چیزی جز همان اعتقادات و اخلاقیّات و اعمال او نیست ؛ یعنی حقیقت وجودی انسان با همین امور ساخته می شود. از اینرو خداوند متعال فرمود: «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ ــــ بگو:«هر كس طبق ساختار وجودی خود عمل مى‏كند»(الإسراء:84). پس آنکه در دنیا رشد نکرده و در حدّ حیوان مانده ، در آخرت نیز به همان صورت خواهد بود و آنکه در دنیا کور بود و حقیقت را نمی دید ، در آخرت نیز کور خواهد بود و آنکه در دنیا وجود آتشین داشت و با افکار و خلقیّات و اعمالش ، دل و جان دیگران را می سوزاند در آخرت نیز وجودش شعله ور خواهد بود.

ثانیا: مطلب دیگر اینکه که در نظام حكيمانه ی الهى همان طور كه وجود بهشت در كل نظام هستى، ضرورى و سودمند است؛ وجود جهنّم نيز یکی از نعمات عامّ الهی بوده لازم و فايده‏ مند است. لذا وقتى خداوند متعال نعمتهاى خود بر بندگان را بر مى‏ شمارد، جهنم و عذابهاى آن را هم در رديف نعمتها قرار داده، مى‏ فرماید: « هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ ــــــ اين است همان جهنمى كه تبهكاران آن را دروغ مى‏ خواندند؛ ميان آتش و آب جوشان مى‏گردند. پس كدام يك از نعمت‏هاى پروردگارتان را منكريد؟» (الرحمن: 43 ـ 45).

يكى از فوايد وجود جهنّم ، اين است كه بسيارى از مردم را از بدى، انحراف و كجروى باز مى‏ دارد و در نتیجه آنها را به سمت کمال وجودی سوق می دهد ؛ چرا که بدیها در حقیقت همان موانع رشد وجودی هستند. چه بسيار كسانى كه از خوف جهنم، به سعادت و شرافت جاودانه نايل آمده‏ اند.

فایده ی دوم جهنّم و عذابهای آن ، این است که گناهکاران را از آلودگی که به خود بسته اند پاک می کند ؛ لذا چنین نیست که همه ی اهل جهنّم برای ابد در جهنّم بمانند. گناهکاران مانند سنگ طلایی هستند که همراه با اندکی طلا دهها مادّه ی بی ارزش دیگر نیز با خود دارند ؛ لذا همانگونه که سنگ طلا را بارها و بارها ذوب می کنند تا ناخالصی های آن زدوده شود ، گناهکاران را هم وارد جهنّم می کنند تا در آتش وجود خویش بسوزند تا آنجا که از اعتقادات و خلقیّات و اعمال پیشین خود متنفّر گشته به فطرت پاک و الهی خود باز گردند.

اینان در حقیقت همان ائمه ی کفر و بنیانگذاران کفر و الحاد و شرکند که همه ی گناهکاران در حقیقت به آتش اینها می سوزند. لذا اینان اصل جهنّم و هیزم دائمی آن هستند ؛ « إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ ــــــ كسانى كه كافر شدند، ثروتها و فرزندانشان نمى‏ تواند آنان را ازخداوند باز دارند؛ در حالی که آنان خود، آتشگيره و هیزم دوزخند. » (آل‏عمران:10)

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;652368 نوشت:
عذابهاى جسمانى
1. آتش سوزان: مهمترين بُعد عذاب دوزخ، سوزانندگى آتش آن است و عموم اسامى دوزخ (مانند جحيم، سعير و سقر) به نوعى اشاره به اين بُعد از عذاب دارند. بى‏ ترديد آتش دوزخ تفاوت‏هايى اساسى با آتش دنيوى دارد از اينرو در قرآن به نارِ كبرى (آتش بزرگتر) شهرت يافته است، (سوره اعلى 13 - 11).

2. غذا و نوشيدنى ناگوار: بر اساس آيات متعدد قرآنى به دوزخيان غذاهايى بسيار ناگوار و نوشيدنى‏ هاى تلخ و سوزان مى‏ خورانند كه بر عذاب آنان مى‏ افزايد، (غاشيه 7 - 4).

3. لباس آتشين: لباس دوزخيان از جنس آتش‏ سوزان است، (حج / 19).

4. بادهاى كشنده و سايه‏ هاى سوزان. (واقعه 44 - 41).

5. اسارت در غل و زنجير. (غافر 72 - 71).


سلام علیکم
برچه اساسی می فرمایید که اینها عذابهای جسمانی هستند؟

درباره ی آتش جهنم:

فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ(بقره 24) ترجمه:از آتشي بترسيد كه هيزم آن بدنهاي مردم (گنهكار) و سنگهاي(بتها) است كه براي كافران مهيا شده است.

نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ (همزه:6و7):ترجمه:آتش برافروخته الهي است. آتشی که از دلها سر می زند.

اما درباره ی نوشیدنی :

وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَن يُعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا (جن: 15 تا 17) ترجمه:ولى منحرفان هيزم جهنم خواهند بود و اگر [مردم] در راه درست پايدارى ورزند قطعا آب گوارايى بديشان نوشانيم تا در اين باره آنان را بيازماييم و هر كس از ياد پروردگار خود دل بگرداند وى را در قيد عذابى [روز]افزون درآورد.

خداوند گفته آب گوارا را در همین دنیا برای آزمایش به افرادی که راه راست رفتند می دهد .آیا منظور همان آب مادی است؟

اما درباره ی اسارت در غل و زنجیر:

خداوند در همین دنیا علت غفلت کافران را اسارت آنها در غل و زنجیر می داند.حالا آیا واقعا جسم کافران در همین دنیا غل و زنجیر شده است؟

لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلًا فَهِيَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ (یس:6 تا 10)

ترجمه : تا قومي را انذار كني كه پدران آنها انذار نشدند و لذا آنها غافلند فرمان (الهي) در باره اكثر آنها تحقق يافته، به همين جهت ايمان نمي ‏آورند ما در گردنهاي آنها غلهائي قرار داديم كه تا چانه‏ ها ادامه دارد، و سرهاي آنها را به بالا نگاهداشته است

و در پيش روي آنها سدي قرار داديم، و در پشت سرشان سدي، و چشمان آنها را پوشانده‏ايم، لذا چيزي را نمي‏بينند! براي آنها يكسان است، چه انذارشان كني يا نكني، ايمان نمي‏آورند.

عصران;653060 نوشت:
سلام علیکم
برچه اساسی می فرمایید که اینها عذابهای جسمانی هستند؟

درباره ی آتش جهنم:

فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ(بقره 24) ترجمه:از آتشي بترسيد كه هيزم آن بدنهاي مردم (گنهكار) و سنگهاي(بتها) است كه براي كافران مهيا شده است.

نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ (همزه:6و7):ترجمه:آتش برافروخته الهي است. آتشی که از دلها سر می زند.

اما درباره ی نوشیدنی :

وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَن يُعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا (جن: 15 تا 17) ترجمه:ولى منحرفان هيزم جهنم خواهند بود و اگر [مردم] در راه درست پايدارى ورزند قطعا آب گوارايى بديشان نوشانيم تا در اين باره آنان را بيازماييم و هر كس از ياد پروردگار خود دل بگرداند وى را در قيد عذابى [روز]افزون درآورد.

خداوند گفته آب گوارا را در همین دنیا برای آزمایش به افرادی که راه راست رفتند می دهد .آیا منظور همان آب مادی است؟

اما درباره ی اسارت در غل و زنجیر:

خداوند در همین دنیا علت غفلت کافران را اسارت آنها در غل و زنجیر می داند.حالا آیا واقعا جسم کافران در همین دنیا غل و زنجیر شده است؟

لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلًا فَهِيَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ (یس:6 تا 10)

ترجمه : تا قومي را انذار كني كه پدران آنها انذار نشدند و لذا آنها غافلند فرمان (الهي) در باره اكثر آنها تحقق يافته، به همين جهت ايمان نمي ‏آورند ما در گردنهاي آنها غلهائي قرار داديم كه تا چانه‏ ها ادامه دارد، و سرهاي آنها را به بالا نگاهداشته است

و در پيش روي آنها سدي قرار داديم، و در پشت سرشان سدي، و چشمان آنها را پوشانده‏ايم، لذا چيزي را نمي‏بينند! براي آنها يكسان است، چه انذارشان كني يا نكني، ايمان نمي‏آورند.

ممنونم از سوال شما ؛ منم دقیقا تو همین موضوعات مشکل دارم ؛ احساس میکنم ماهیت عذاب ها و پاداش ها با اونچیزی که 1500 سال پیش برای قومی با سطح فکری بسیار پایین تر از الان اومده با سطح فکر الان ما نمیخونه ؛ زمان صدر اسلام اگه قرار بود جسمی مانند هواپیما رو به اون قوم بگیم چی بوده باید هزار تا مثال در حد فهم اونا بزنیم مثلا پرنده ای که طول بال هاش به اندازه ی یه لشکره ، بال نمیزنه چیزی نمیخوره صدای خیلی ترسناکی داره میتونه 500 نفر رو تو شکمش جا بده و با سرعت خیلی زیاد حرکت کنه ؛ میبینید چه چیز وحشتناکی میشه هواپیما؟ من به عقلم میرسه که درباره ی اون دنیا و عذاب و پاداشش هم مثل همین مثال من نسبت به سطح فهم اونا توضیح داده شده که الان برای ما ناسازگاری داره

عصران;653060 نوشت:
سلام علیکم
برچه اساسی می فرمایید که اینها عذابهای جسمانی هستند؟

سلام و ادب

با تشکر از شما عزیز و بزرگوار:Gol:

در فراز اول پست شماره 4 مقدمتا مطلبی را اشاره کردیم تا اشکال مطروحه شما رخداد نکند، پاسخ اشکال و ابهام شما در آن ملحوظ است، مجدداً تکرار می کنم:

"با توجه به اینکه؛ انسان موجودى دو ساحتى است یعنی از دو بُعد جسمانى و روحانى فراهم آمده به گونه‏ اى كه هر دو در حقيقت و هویت او دخيل‏ اند و چنين نيست كه يكى (مثلاً بُعد جسمانى) جنبه عارضى و موقتى داشته باشد البته بُعد روحانى انسان در مقايسه با ساحت جسمانى او از نوعى اصالت برخوردار است اما فرعيت بُعد جسمانى لزوما به معناى خروج آن از حقيقت ذات آدمى نيست. از اینرو عذاب اخروى صرفا عذاب روحانى نيست بلكه شامل جسم نيز مى‏ گردد فلذا طبق اعتقادات دینی معاد، هم روحانى و هم جسمانى است."

با این بیان:

- وقتی آتش سوزان را در زمره عذابهای جسمانی ذکر می کنیم بدین معنا نیست که از زمره عذابهای روحانی خارج است (اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند) کما اینکه در لیست عذابهای روحانی آورده ایم 1. حسرت بی پایان 2. غم و اندوه بیکران 3. محرومیت از رحمت الهی. با این تفصیل، چه آتشی سوزاننده تر از این اقسام که در زمره عذابهای روحانی شمردیم.

بنابر این، وقتی گفته می شود آتش سوزان هم شامل عذابهای جسمانی می شود هم عذابهای روحانی.

عصران;653060 نوشت:
خداوند گفته آب گوارا را در همین دنیا برای آزمایش به افرادی که راه راست رفتند می دهد .آیا منظور همان آب مادی است؟

عصران;653060 نوشت:
اما درباره ی اسارت در غل و زنجیر:

خداوند در همین دنیا علت غفلت کافران را اسارت آنها در غل و زنجیر می داند.حالا آیا واقعا جسم کافران در همین دنیا غل و زنجیر شده است؟


داستان غذا و نوشیدنی های ناگوار و اسارت در غل و زنجیر هم مستثنی از قاعده قبلی نیست. بعبارتی قابل تعمیم به عذابهای جسمانی و روحانی (هر دو) است.

با تشکر و سپاس. موفق باشید ...:Gol:

hamed70t;653204 نوشت:
ممنونم از سوال شما ؛ منم دقیقا تو همین موضوعات مشکل دارم ؛ احساس میکنم ماهیت عذاب ها و پاداش ها با اونچیزی که 1500 سال پیش برای قومی با سطح فکری بسیار پایین تر از الان اومده با سطح فکر الان ما نمیخونه ؛ زمان صدر اسلام اگه قرار بود جسمی مانند هواپیما رو به اون قوم بگیم چی بوده باید هزار تا مثال در حد فهم اونا بزنیم مثلا پرنده ای که طول بال هاش به اندازه ی یه لشکره ، بال نمیزنه چیزی نمیخوره صدای خیلی ترسناکی داره میتونه 500 نفر رو تو شکمش جا بده و با سرعت خیلی زیاد حرکت کنه ؛ میبینید چه چیز وحشتناکی میشه هواپیما؟ من به عقلم میرسه که درباره ی اون دنیا و عذاب و پاداشش هم مثل همین مثال من نسبت به سطح فهم اونا توضیح داده شده که الان برای ما ناسازگاری داره

سلام و ادب:Gol:

آنچه در آیات نورانی قرآن در باره پاداش و عذابها فرموده در قالب تمثیل صرف نیست، گرچه پاداش و عذابهای اخروی از آنجاییکه قابل مقایسه با نعمات و موهبتها و دشواری های دنیایی نیست، برای تقریب به ذهن بوده و برای فهم ماست(همه تاریخها را شامل می شود فقط برای درک مردم آن زمان نیست) اما حکایت از واقعیتی دارد که در پاداش و عذابهای اخروی ملحوظ است و واقعیت این است که پاداش و عذابهای اخروی در سطحی وسیع و فوق تصور بشری مطرح است که هم بُعد جسمانی و هم روحانی انسان را شامل می شود.

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;653370 نوشت:

سلام و ادب:Gol:

آنچه در آیات نورانی قرآن در باره پاداش و عذابها فرموده در قالب تمثیل صرف نیست، گرچه پاداش و عذابهای اخروی از آنجاییکه قابل مقایسه با نعمات و موهبتها و دشواری های دنیایی نیست، برای تقریب به ذهن بوده و برای فهم ماست(همه تاریخها را شامل می شود فقط برای درک مردم آن زمان نیست) اما حکایت از واقعیتی دارد که در پاداش و عذابهای اخروی ملحوظ است و واقعیت این است که پاداش و عذابهای اخروی در سطحی وسیع و فوق تصور بشری مطرح است که هم بُعد جسمانی و هم روحانی انسان را شامل می شود.

موفق باشید ...:Gol:

ببخشید یه سوال ؛ اگه قرار باشه عذاب ها یا پاداش های اون دنیا دقیقا مثل آیات قران باشه (یعنی بعد مادی عذاب یا پاداش مثل آتش یا شراب بهشتی) ؛ خوب مگه بعد روحانی ما مثل بعد جسمانی ما میتونه ازین ها بهره مند باشه؟ مثلا آتش روی جسم مادی ما تاثییر گذاره ، میشه گفت همین آتش روی بعد روحانی ما هم تاثییر گذاره ؟ روح ما که از گوشت و پوست نیست که بخواد در اثر حرارت درد بکشه ، روح مگه ماهیت متافیزیکی نداره ؟ پس چطور میتونه تحت تاثیر عناصر فیزیکی قرار بگیره؟

عزیزی درباره ی سوال من فرمودن که امکان داره تو اون دنیا هم جسمی مانند جسم الان ما برامون باشه ؛ اینجا هم یه سوالی پیش میاد که اگه قرار باشه اون دنیا هم ما جسمی مثل این دنیا داشه باشیم ، پس روح و آزادیش و فناناپذیر بودنش چی میشه؟ جسم مادی ما یه جسم به شدت نیازمنده ، جسم اون دنیا ی ما هم به همین انرژی و اکسیژن و ... نیازمنده ؟ پس فرق اون دنیا با همین جا چیه اگه اینطوری باشه؟

hamed70t;653452 نوشت:
ببخشید یه سوال ؛ اگه قرار باشه عذاب ها یا پاداش های اون دنیا دقیقا مثل آیات قران باشه (یعنی بعد مادی عذاب یا پاداش مثل آتش یا شراب بهشتی) ؛ خوب مگه بعد روحانی ما مثل بعد جسمانی ما میتونه ازین ها بهره مند باشه؟ مثلا آتش روی جسم مادی ما تاثییر گذاره ، میشه گفت همین آتش روی بعد روحانی ما هم تاثییر گذاره ؟ روح ما که از گوشت و پوست نیست که بخواد در اثر حرارت درد بکشه ، روح مگه ماهیت متافیزیکی نداره ؟ پس چطور میتونه تحت تاثیر عناصر فیزیکی قرار بگیره؟

سلام و تشکر:Gol:

آتش دوزخ، جلوه وجودی دارد یعنی حقیقی است، واقعا جسم و روح را می سوزاند، جلوه ظاهری اش جسم را می سوزاند و جلوه باطنی اش که همان محرومیت از رحمت الهی و حسرت از برخورداری از الطاف الهی است روح را می سوزاند.

در قالب مثال، اگر در این دنیا در گرمای شدید و در حالیکه عطش و احتیاج زیادی دارید به نوشیدن آب خنک، در اجتماعی، دیگران آب خنک و گوارا بنوشند و به شما آب گرم و داغ بنوشانند آیا فقط جسم شما آزرده خاطر می شود یا روحتان هم مکدر و معذب می گردد؟ پاسخ روشن است در این وضعیت، جسم و روح، هر دو آسیب می بینند.

بدون شک، چنانکه جسم و روح در نشئه ی دنیا نسبت به هم تأثیر و تأثر دارند، این تأثیر و تأثر در نشئه ی برزخ و در قیامت که حشر و نشر جسمانی و روحانی است، در یک سطح عالی تری تحقق دارد. بنابراین، در قیامت، چنانکه عذاب و ناراحتی جسم به روح منتقل می شود، عذاب و ناراحتی روح، نیز به جسم منتقل می گردد.

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;653365 نوشت:
"با توجه به اینکه؛ انسان موجودى دو ساحتى است یعنی از دو بُعد جسمانى و روحانى فراهم آمده به گونه‏ اى كه هر دو در حقيقت و هویت او دخيل‏ اند و چنين نيست كه يكى (مثلاً بُعد جسمانى) جنبه عارضى و موقتى داشته باشد البته بُعد روحانى انسان در مقايسه با ساحت جسمانى او از نوعى اصالت برخوردار است اما فرعيت بُعد جسمانى لزوما به معناى خروج آن از حقيقت ذات آدمى نيست. از اینرو عذاب اخروى صرفا عذاب روحانى نيست بلكه شامل جسم نيز مى‏ گردد فلذا طبق اعتقادات دینی معاد، هم روحانى و هم جسمانى است."

سلام
در بدن دنیوی جسم ظاهر و روح باطن است. در روز قیامت چون روز تبلی السرائر است باطنی وجود ندارد. پس در بدن اخروی یا باید جسم و روح هر دو ظاهر باشند که چنین چیزی محال است یا هر دو باطنی باشند که این هم محال است.بنابراین فقط یک بعد یا جسمانی یا روحانی می ماند.

مشکور;653365 نوشت:
وقتی آتش سوزان را در زمره عذابهای جسمانی ذکر می کنیم بدین معنا نیست که از زمره عذابهای روحانی خارج است (اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند)

من چیزی را نفی نکردم بلکه گفتم شما دلیلی برای اثبات جسمانی بودن عذاب نداشتید.

مشکور;653365 نوشت:
داستان غذا و نوشیدنی های ناگوار و اسارت در غل و زنجیر هم مستثنی از قاعده قبلی نیست. بعبارتی قابل تعمیم به عذابهای جسمانی و روحانی (هر دو) است.

خیر .آیاتی را که آوردم مربوط به نعمت و عذاب در همین دنیا بودند.خداوند گفته برای آزمایش به کسانی که راه راست رفتند آب گوارا می نوشانیم خب گمراهان هم که در این دنیا می توانند آب گوارا بخورند پس جنبه جسمانی ندارد.
یا در مورد غل و زنجیر خداوند می گوید کافران چون در این دنیا و نه آخرت تا چانه هایشان زنجیر شده اند دعوت و انذار پیامبر برایشان فرقی ندارد.خب معلوم است که این جنبه جسمانی ندارد و کافران که در زمان پیامبر غل و زنجیر نشده بودند.

مشکور;653370 نوشت:
آنچه در آیات نورانی قرآن در باره پاداش و عذابها فرموده در قالب تمثیل صرف نیست

در خود قرآن گفته شده که بهشت تمثیل است.

مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَآئِمٌ وِظِلُّهَا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّعُقْبَى الْكَافِرِينَ النَّارُ(رعد:35)

مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاء غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِن لَّبَنٍ لَّمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاء حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءهُمْ(محمد 15)

عصران;653595 نوشت:
سلام
در بدن دنیوی جسم ظاهر و روح باطن است. در روز قیامت چون روز تبلی السرائر است باطنی وجود ندارد. پس در بدن اخروی یا باید جسم و روح هر دو ظاهر باشند که چنین چیزی محال است یا هر دو باطنی باشند که این هم محال است.بنابراین فقط یک بعد یا جسمانی یا روحانی می ماند.

سلام و ادب:Gol:

ما هم در جایی نگفتیم که در قیامت (یوم تبلی السرائر) باطنی وجود دارد بلکه روح و جسم اخروی در آن نشئه آشکار و ظاهرند و هر دو برخوردار از پاداش یا عذاب. صریح آیات و روایات و دلایل عقلی بر روحانی و جسمانی بودن معاد تصریح دارند که در جای خود در همین سایت در تایپیک های متعدد، بحث و اثبات شده و اینجا مجال بازگشت و تکرار نیست.

عصران;653595 نوشت:
بلکه گفتم شما دلیلی برای اثبات جسمانی بودن عذاب نداشتید.

برای این منظور به تایپیک های مربوطه در اثبات روحانی و جسمانی بودن معاد رجوع کنید.

عصران;653595 نوشت:
.آیاتی را که آوردم مربوط به نعمت و عذاب در همین دنیا بودند.خداوند گفته برای آزمایش به کسانی که راه راست رفتند آب گوارا می نوشانیم خب گمراهان هم که در این دنیا می توانند آب گوارا بخورند پس جنبه جسمانی ندارد.
یا در مورد غل و زنجیر خداوند می گوید کافران چون در این دنیا و نه آخرت تا چانه هایشان زنجیر شده اند دعوت و انذار پیامبر برایشان فرقی ندارد.خب معلوم است که این جنبه جسمانی ندارد و کافران که در زمان پیامبر غل و زنجیر نشده بودند.

وقتی گفته می شود مؤمنان از هدایت و انوار الهی برخوردارند و کافران گرفتار غل و زنجیر، اشاره به انسان است و انسان حقیقتی مرکب از جسم و روح است نه روح تنها. بنابراین، وقتی به مؤمنان آب گوارا و هدایت خاص می نوشاند یا سخن از غل و زنجیر کفار مطرح است انسان به تمام وجودش برخوردار یا گرفتار است بعبارتی روح و به تبع آن جسم.

اما وقتی انسان را با خطاب بشر مخاطب قرار می دهد اشاره به جنبه ظاهری و جسمانی دارد چنانکه خداوند در قرآن می فرماید: ای پیامبر (قل انا بشر مثلکم) به مردم بگو من بشری مثل شما هستم می خورم و می آشامم ... این نگاه، اشاره به بُعد جسمانی صرف دارد.

از اینرو چنانکه در این نشئه (دنیا) انسان، به تمامه با روح و به تبع آن با جسمش برخوردار یا محروم است در نشئه قیامت نیز حقیقت انسان (روح و جسم) برخوردار یا محروم است.

عصران;653595 نوشت:
در خود قرآن گفته شده که بهشت تمثیل است.

مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَآئِمٌ وِظِلُّهَا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّعُقْبَى الْكَافِرِينَ النَّارُ(رعد:35)

مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاء غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِن لَّبَنٍ لَّمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاء حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءهُمْ(محمد 15)


مرحبا به ناصرنا ...

آیات مورد اشاره، تمثیل و مثلی از یک واقعیت است، تمثیل از وعده ای که تخلف بردار نیست، حقیقت دارد زیرا وعده خدا تخلف بر نمی دارد. (لا یخلف وعده) (ان الله لا یخلف المیعاد) بعلاوه آنکه خداوند در ادامه آیه، مشخصات و ویژگی های حقیقی آن وعده ی حق را به تصویر می کشد. آیا می توان این تصویر کشی خداوند از وعده بهشت برای متقین و وعید جهنم برای کفار را غیرواقعی دانست و صرف تمثیل عاری از واقع شمرد؟

پاسخ این سؤال داخل در مطلب پیش گفته نهفته است.(دقت کنید)

موفق باشید ...:Gol:

hamed70t;652177 نوشت:
یعنی خدا با این همه ی مهربونیش راضی میشه بنده هاش بخاطر اشتباهاشون تا همیشه تو این رنج و عذاب باشن ؟

سلام مجدد:Gol:

این بخش از سؤال شما معطوف به بخش سوم بحثی است که بنیان آن را پایه ریزی کردیم:

مشکور;652177 نوشت:
سوم. با توجه به اینکه اشتباهات انسان هم از لحاظ سطح و هم از جهت زمانی محدود است چرا گرفتار عذاب جاودانه می شوند؟

چنانکه در آیات قرآن مورد اشاره قرار گرفته، عذاب اخروی از نظر زمانی معادل سالهای زندگی یک فرد گناهکار نیست و خدای متعال وعده خلود و جاودانگی عده ای را در جهنم داده است. «وَ الَّذینَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ[بقره/۳۹] و كسانى كه كافر شدند، و آیات ما را دروغ پنداشتند اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود.»

غیرعادلانه بودن این نوع عذاب زمانی متصور است که عذاب جهنم را قراردادی بدانیم. مثلا طبق قانون اگر کسی پارک دوبله کند، باید چندین هزار تومان جریمه بپردازد. و این را مجازات را تا حدودی عادلانه می دانیم. اما اگر بنا باشد در مقابل چنین تخلفی، کسی به حبس ابد محکوم شود، بدون شک؛ این نوع مجازات، غیر عادلانه است چون تناسبی با جرم صورت گرفته ندارد.

اما گونه ای از جرائم و تخلفات، جنبه تکوینی و حقیقی داشته، در آن، تناسب با تخلف صورت گرفته معنا ندارد. مثلا کسی با لحظه ای بی دقتی و بی احتیاطی در رانندگی دچار تصادف شده و برای همیشه فلج یا کاملاً از کارافتاده می شود. یا کسی با یک لحظه بی احتیاطی، چاقو به چشمش خورده و برای همیشه کور می شود و نمونه هایی از این دست ... در اینگونه موارد، تناسب عمل با نتیجه معنا ندارد. و تنها سخن منطقی این است که در مواضع حساس تر، می بایست، احتیاط شدید تر باشد.

حکایت انسان نیز چنین است: انسانی که باید با دو بال «ایمان» و «عمل صالح»، بر فراز آسمان سعادت پرواز کرده و از نعمتهاى ابدى بهشت و لذّت قرب خدا بهره مند شود، حال اگر بر اثر هوسبازى در یک لحظه یا یک عمر صد ساله دو بال خود را درهم بشکند باید براى همیشه در ذلّت و بدبختى بماند، اینجا مسأله زمان و مکان و مقدار جرم مطرح نیست، بلکه مسأله علّت و معلول و آثار کوتاه مدت و دراز مدت آن مطرح است، چنانکه یک کبریت کوچک ممکن است شهرى را به آتش بکشد، و یک گرم بذر خار مغیلان ممکن است بعد از مدّتى یک صحراى وسیع خار به وجود آورد که دائماً مزاحم انسان باشد. غفلت و تباهی انسان از نعمت ها و موهبت های الهی و کفر و گناهکاری انسان نیز چنین تبعات جاویدان و همیشگی در سرای باقی بهمراه دارد.

زیرا عذابهای دوزخ از نوع دوم و تکوینی است. به همین دلیل، مقایسه و نسبت سنجی سالهای گناهکاری با سالهای مجازات معنا ندارد. علامه طباطبایی(ره) در اینباره می فرماید: "عذاب خالد، اثر و خاصیت آن صورت نوعیه شقاوت بارى است كه نفس انسانِ شقى بخود گرفته، (و او را نوع‏ مخصوصى از انسانها كرده، همانطور كه گاو نمیتواند روزى غیر گاو شود) این نوع انسان هم نمیتواند نوع دیگرى شود.(ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۱، ص: ۶۲۵.)

آنان که مستحق خلود در عذاب هستند، کسانی هستند که ذات و سرشت آنها با خباثت، عجین شده و هرگز از آن برنمی گردند. به گونه ای که اگر خدای متعال آنها را به دنیا بازگرداند و عمری طولانی تر به آنها بدهد، آنها مجدداً به طغیان گری و تعدی می پردازند. بنابراین عذاب همیشگی، اثر و نتیجه ای تکوینی و حقیقی در مقابل رویه و خواسته ابدی آنهاست. قرآن مجید می فرماید: «وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا یا لَیْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ * بَلْ بَدا لَهُمْ ما كانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ[انعام/۲۷-۲۸] اگر آنها را در آن روز كه در برابر آتش نگاهشان داشته‏ اند بنگرى، مى ‏گویند: اى كاش ما را باز گردانند تا آیات پروردگارمان را تكذیب نكنیم و از مؤمنان باشیم. * نه، آنچه را كه از این پیش پوشیده مى‏ داشتند اكنون برایشان آشكار شده، اگر آنها را به دنیا بازگردانند، باز هم به همان كارها كه منعشان كرده بودند باز مى ‏گردند. اینان دروغگویانند.»

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;653931 نوشت:

سلام مجدد:Gol:

این بخش از سؤال شما معطوف به بخش سوم بحثی است که بنیان آن را پایه ریزی کردیم:

چنانکه در آیات قرآن مورد اشاره قرار گرفته، عذاب اخروی از نظر زمانی معادل سالهای زندگی یک فرد گناهکار نیست و خدای متعال وعده خلود و جاودانگی عده ای را در جهنم داده است. «وَ الَّذینَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ[بقره/۳۹] و كسانى كه كافر شدند، و آیات ما را دروغ پنداشتند اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود.»

غیرعادلانه بودن این نوع عذاب زمانی متصور است که عذاب جهنم را قراردادی بدانیم. مثلا طبق قانون اگر کسی پارک دوبله کند، باید چندین هزار تومان جریمه بپردازد. و این را مجازات را تا حدودی عادلانه می دانیم. اما اگر بنا باشد در مقابل چنین تخلفی، کسی به حبس ابد محکوم شود، بدون شک؛ این نوع مجازات، غیر عادلانه است چون تناسبی با جرم صورت گرفته ندارد.

اما گونه ای از جرائم و تخلفات، جنبه تکوینی و حقیقی داشته، در آن، تناسب با تخلف صورت گرفته معنا ندارد. مثلا کسی با لحظه ای بی دقتی و بی احتیاطی در رانندگی دچار تصادف شده و برای همیشه فلج یا کاملاً از کارافتاده می شود. یا کسی با یک لحظه بی احتیاطی، چاقو به چشمش خورده و برای همیشه کور می شود و نمونه هایی از این دست ... در اینگونه موارد، تناسب عمل با نتیجه معنا ندارد. و تنها سخن منطقی این است که در مواضع حساس تر، می بایست، احتیاط شدید تر باشد.

حکایت انسان نیز چنین است: انسانی که باید با دو بال «ایمان» و «عمل صالح»، بر فراز آسمان سعادت پرواز کرده و از نعمتهاى ابدى بهشت و لذّت قرب خدا بهره مند شود، حال اگر بر اثر هوسبازى در یک لحظه یا یک عمر صد ساله دو بال خود را درهم بشکند باید براى همیشه در ذلّت و بدبختى بماند، اینجا مسأله زمان و مکان و مقدار جرم مطرح نیست، بلکه مسأله علّت و معلول و آثار کوتاه مدت و دراز مدت آن مطرح است، چنانکه یک کبریت کوچک ممکن است شهرى را به آتش بکشد، و یک گرم بذر خار مغیلان ممکن است بعد از مدّتى یک صحراى وسیع خار به وجود آورد که دائماً مزاحم انسان باشد. غفلت و تباهی انسان از نعمت ها و موهبت های الهی و کفر و گناهکاری انسان نیز چنین تبعات جاویدان و همیشگی در سرای باقی بهمراه دارد.

زیرا عذابهای دوزخ از نوع دوم و تکوینی است. به همین دلیل، مقایسه و نسبت سنجی سالهای گناهکاری با سالهای مجازات معنا ندارد. علامه طباطبایی(ره) در اینباره می فرماید: "عذاب خالد، اثر و خاصیت آن صورت نوعیه شقاوت بارى است كه نفس انسانِ شقى بخود گرفته، (و او را نوع‏ مخصوصى از انسانها كرده، همانطور كه گاو نمیتواند روزى غیر گاو شود) این نوع انسان هم نمیتواند نوع دیگرى شود.(ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۱، ص: ۶۲۵.)

آنان که مستحق خلود در عذاب هستند، کسانی هستند که ذات و سرشت آنها با خباثت، عجین شده و هرگز از آن برنمی گردند. به گونه ای که اگر خدای متعال آنها را به دنیا بازگرداند و عمری طولانی تر به آنها بدهد، آنها مجدداً به طغیان گری و تعدی می پردازند. بنابراین عذاب همیشگی، اثر و نتیجه ای تکوینی و حقیقی در مقابل رویه و خواسته ابدی آنهاست. قرآن مجید می فرماید: «وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا یا لَیْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ * بَلْ بَدا لَهُمْ ما كانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ[انعام/۲۷-۲۸] اگر آنها را در آن روز كه در برابر آتش نگاهشان داشته‏ اند بنگرى، مى ‏گویند: اى كاش ما را باز گردانند تا آیات پروردگارمان را تكذیب نكنیم و از مؤمنان باشیم. * نه، آنچه را كه از این پیش پوشیده مى‏ داشتند اكنون برایشان آشكار شده، اگر آنها را به دنیا بازگردانند، باز هم به همان كارها كه منعشان كرده بودند باز مى ‏گردند. اینان دروغگویانند.»

موفق باشید ...:Gol:

ممنون از پاسختون ولی مثالی که زدید که یه بی احتیاطی باعث درد و عذاب دائمی میشه ؛ تا کی دائمی؟ یعنی ما به جرم یه عمر نهایت 100 ساله باید تا ابد چوب بی احتیاطی خودمون رو بخونیم؟ تا کی باید عذاب بشیم ؟

hamed70t;654178 نوشت:
ممنون از پاسختون ولی مثالی که زدید که یه بی احتیاطی باعث درد و عذاب دائمی میشه ؛ تا کی دائمی؟ یعنی ما به جرم یه عمر نهایت 100 ساله باید تا ابد چوب بی احتیاطی خودمون رو بخونیم؟ تا کی باید عذاب بشیم ؟

سلام مجدد:Gol:

اگر با دقت، پاسخ را مطالعه کنید رفع ابهام خواهد شد، آثار و جلوه های عذاب قیامت از نوع قراردادی نیست که بحث تناسب با جرم مطرح باشد بلکه از قسم تکوینی و حقیقی است فلذا آثارش هم حقیقی و همیشگی است، در این قسم، تناسب سطح و محدوده جرم با آثار مطرح نیست. چنانکه در مثالها بیان شد. فلذا اگر کسی در اثر یک لحظه بی احتیاطی در رانندگی نابینا شود اگر 1000 سال و یا برای همیشه هم زنده باشد باید تاوان بی احتیاطی اش را بپردازد، این سؤال که چرا باید در اثر یک بی احتیاطی کوچک اینهمه سال نابینا باشم وارد نیست، غفلت و کفر و گناهان انسان نیز، چون تکوینی و حقیقی هستند اثرشان ماندگار و همیشگی است.

موفق باشید ...:Gol:

بنام خدا

سلام و ادب:Gol:

با تشکر از مشارکت همه دوستان، در باب جمعبندی بحث "ماهیت عذابهای جهنمی" گفتنی است:

اول. با توجه به اینکه؛ انسان موجودى دو ساحتى است یعنی از دو بُعد جسمانى و روحانى فراهم آمده به گونه‏ اى كه هر دو در حقيقت و هویت او دخيل‏ اند از اینرو عذاب اخروى صرفا عذاب روحانى نيست بلكه شامل جسم نيز مى‏ گردد فلذا طبق اعتقادات دینی معاد، هم روحانى و هم جسمانى است.

دوم. عذابهای جسمانی شامل: آتش سوزان(1)؛ غذا و نوشيدنى ناگوار(2)؛ لباس آتشين(3)؛ بادهاى كشنده و سايه‏ هاى سوزان(4) و اسارت در غل و زنجير(5) می شود. و عذابهای روحانی شامل: حسرت بى‏ پايان(6)؛ غم و اندوه بيكران(7)؛ رسوايى و ذلت بزرگ(8) و محروميت از رحمت الهى(9) می گردد.

سوم. در باب فلسفه عذاب جهنم علیرغم رحمت واسعه الهی توجه به چند نکته ضروری است:

الف- در حقیقت این خود افرادند که خود را گرفتار عذاب می کنند. اگر خداوند متعال به جهنّم رفتن گناهکاران یا نزول بلایا را به خود نسبت می دهد ، از آن جهت است که به جهنّم رفتن گناهکاران و نزول بلایا طبق قوانین جهانی خلق شده از سوی خدا رخ می دهند. خداوند متعال عالم را چنین ساخته که آتش بسوزاند و آب موجب سرسبزی گردد.

ب- مطلب دیگر اینکه که در نظام حكيمانه ی الهى همان طور كه وجود بهشت در كل نظام هستى، ضرورى و سودمند است؛ وجود جهنّم نيز یکی از نعمات عامّ الهی بوده لازم و فايده‏ مند است.(10) يكى از فوايد وجود جهنّم ، اين است كه بسيارى از مردم را از بدى، انحراف و كجروى باز مى‏ دارد فایده ی دوم جهنّم و عذابهای آن ، این است که گناهکاران را از آلودگی که به خود بسته اند پاک می کند.

چهارم. البته ناگفته نماند وقتی آتش سوزان را در زمره عذابهای جسمانی ذکر می کنیم بدین معنا نیست که از زمره عذابهای روحانی خارج است، کما اینکه در لیست عذابهای روحانی آورده ایم 1. حسرت بی پایان 2. غم و اندوه بیکران 3. محرومیت از رحمت الهی. با این تفصیل، چه آتشی سوزاننده تر از اقسامی که در زمره عذابهای روحانی برشمردیم. داستان غذا و نوشیدنی های ناگوار و اسارت در غل و زنجیر هم مستثنی از قاعده قبلی نیست. بعبارتی قابل تعمیم به عذابهای جسمانی و روحانی (هر دو) است.

پنجم. آنچه در آیات نورانی قرآن در باره پاداش و عذابها فرموده در قالب تمثیل صرف نیست، گرچه پاداش و عذابهای اخروی از آنجاییکه قابل مقایسه با نعمات و موهبتها و دشواری های دنیایی نیست، برای تقریب به ذهن بوده و برای فهم ماست.

ششم. آتش دوزخ، جلوه وجودی دارد یعنی حقیقی است، واقعا جسم و روح را می سوزاند، جلوه ظاهری اش جسم را می سوزاند و جلوه باطنی اش که همان محرومیت از رحمت الهی و حسرت از برخورداری از الطاف الهی است روح را می سوزاند. چنانکه جسم و روح در نشئه ی دنیا نسبت به هم تأثیر و تأثر دارند، این تأثیر و تأثر در نشئه ی برزخ و در قیامت که حشر و نشر جسمانی و روحانی است، در یک سطح عالی تری تحقق دارد.

هفتم. بدون شک، در قیامت که (یوم تبلی السرائر) است باطنی وجود ندارد بلکه روح و جسم اخروی در آن نشئه آشکار و ظاهرند و هر دو برخوردار از پاداش یا عذاب. صریح آیات و روایات و دلایل عقلی نیز بر روحانی و جسمانی بودن معاد تصریح دارند. آیات مورد اشاره، تمثیل و مثلی از یک واقعیت است، تمثیل از وعده ای که تخلف بردار نیست، حقیقت دارد زیرا وعده خدا تخلف بر نمی دارد. (لا یخلف الله وعده) (ان الله لا یخلف المیعاد) بعلاوه آنکه خداوند در ادامه آیه، مشخصات و ویژگی های حقیقی آن وعده ی حق را به تصویر می کشد. و این تصویرکشی نمی تواند عاری از واقعیت باشد.

هشتم. در خصوص دلیل همیشگی و جاودانه بودن عذابهای آخرت گفتنی است: آثار و جلوه های عذاب قیامت از نوع قراردادی نیست که بحث تناسب با جرم مطرح باشد بلکه از قسم تکوینی و حقیقی است فلذا آثارش هم حقیقی و همیشگی است، در این قسم، تناسب سطح و محدوده جرم با آثار مطرح نیست. چنانکه در مثالها بیان شد. فلذا اگر کسی در اثر یک لحظه بی احتیاطی در رانندگی نابینا شود اگر 1000 سال و یا برای همیشه هم زنده باشد باید تاوان بی احتیاطی اش را بپردازد، این سؤال که چرا باید در اثر یک بی احتیاطی کوچک اینهمه سال نابینا باشم وارد نیست، غفلت و کفر و گناهان انسان نیز، چون تکوینی و حقیقی هستند اثرشان ماندگار و همیشگی است.(11)

نتیجه ای که از مطالب بالا گرفته می شود اینکه؛ وقتی گفته می شود مؤمنان از هدایت و انوار الهی برخوردارند و کافران گرفتار غل و زنجیر، اشاره به انسان است و انسان حقیقتی مرکب از جسم و روح است نه روح تنها. بنابراین، وقتی به مؤمنان آب گوارا و هدایت خاص می نوشاند یا سخن از غل و زنجیر کفار مطرح است انسان به تمام وجودش برخوردار یا گرفتار است بعبارتی روح و به تبع آن جسم. همچنین دلیل همیشگی بودن پاداش و عذابها بدلیل آنست که آثار و جلوه های اخروی حقیقی و تکوینی است نه قراردادی و اعتباری.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_____________________________________________
1. سوره اعلى 13 - 11
2. غاشيه 7 - 4
3. حج / 19
4. واقعه 44 - 41
5. غافر 72 - 71
6. مريم / 39
7. حج - 22
8. آل‏ عمران - 192

9. بقره - 174؛ مطففين - 15؛ ر.ك: آموزش كلام اسلامى 2، محمد سعيدى‏مهر، صفحات 333 تا 329 -256
10.
الرحمن: 43 ـ 45
11. برای مطالعه بیشتر
ر.ک: ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۱، ص: ۶۲۵.

موضوع قفل شده است