جمع بندی درخواست حدیث در موضوع اینکه مومنان همان شیعیان اهل بیت علیهم السلام هستند

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درخواست حدیث در موضوع اینکه مومنان همان شیعیان اهل بیت علیهم السلام هستند

با سلام و عرض ادب خدمت شما

چند حدیث میخواستم در موضوع اینکه شیعیان در اصل همان مومنان هستند که در قرآن بارها به آنها اشاره شده است.

با تشکر از شما ...

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد پیام

[=B Titr]تفسير آيه «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية »

بسم الله الرحمن الرحيم

و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.

قال الله الحکيم في کتابه الکريم:

ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية جزاؤهم عند ربهم جنات عدن تجري من تحتها الانهار خالدين فيها ابدا رضي الله عنهم و رضوا عنه ذلک لمن خشي ربه.[1] .

ترجمه:

«به درستي که افرادي که ايمان آورده اند و کردار شايسته انجام داده اند ايشان بهترين خلائق خواهند بود، پاداش آنان در نزد پروردگارشان باغ هائي پر درخت سر به هم آورده از بهشت هاي عدن خواهد بود که در زير آن درختان، نهرهائي جاري است، در آن بهشت ها به طور جاودان و دوام زيست خواهند نمود، خدا از آنها راضي و آنان نيز از خدا راضي هستند. اين است مقام و منزلت کسي که از عظمت پروردگار خود درخشيت افتد (و بالنتيجه به طاعت او بپردازد)».

اين آيه کريمه درباره امير المؤمنين عليه السلام و شيعيان آن حضرت وارد شده است. رواياتي که در شان نزول اين آيه راجع به آن حضرت و شيعيان اوست زياده از حد احصاء، و علماي بزرگ شيعه و سني در کتب خود ضبط و در تفاسير خود در ذيل اين آيه مبارکه آورده اند. در کتاب «غاية المرام » از طريق عامه يازده حديث و از طريق خاصه هفت حديث به مضامين مختلفه راجع به شان نزول اين آيه درباره علي بن ابيطالب و شيعيان آن حضرت با سلسله سندهاي متصل خود روايت نموده است.[2] از شيخ طوسي در کتاب «امالي »[3] و از صاحب کتاب «اربعين »[4] با اسناد خود از جابر بن عبد الله انصاري روايت است که

قال: کنا عند النبي فاقبل علي بن ابي طالب، فقال النبي: قد اتاکم اخي، ثم التفت الي الکعبة فضربها بيده فقال: و الذي نفسي بيده ان هذا و شيعته هم الفائزون يوم القيامة، ثم قال: انه اولکم ايمانا معي، و اوفاکم بعهد الله، و اقومکم بامر الله، و اعدلکم في الرعية، و اقسمکم بالسوية، و اعظمکم عند الله مزية. قال: و نزلت:

«ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية » قال: و کان اصحاب محمد صلي الله عليه و آله و سلم اذا اقبل علي عليه السلام قالوا: جاء خير البرية.[5] .

«جابر بن عبد الله مي گويد: ما در محضر حضرت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بوديم که ناگاه علي بن ابيطالب عليه السلام وارد شد، رسول خدا فرمود: برادر من به سوي شما آمد، و سپس روي خود را به طرف کعبه متوجه نموده و با دست خود به کعبه زدند و گفتند: سوگند به آن خدائي که جان من در يد قدرت اوست حقا که اين مرد و شيعيان او فقط رستگارانند و اهل نجات در روز قيامت. و سپس فرمود: اين مرد اولين مؤمن به خداست با من، و وفا کننده ترين شماست به پيمان با خدا، و راسخ ترين شماست در امر خدا، و راستين ترين شماست در حکم بين رعيت، و مساوي قسمت کننده ترين شماست بين آنها، و عظيم ترين شماست در نزد خدا از نظر مقام و منزلت. جابر مي گويد: و اين آيه بر پيغمبر نازل شد:

ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية

«حقا که کساني که ايمان آوردند و عمل شايسته انجام دادند ايشانند بهترين مخلوقات عالم ».

جابر گويد: پس از آن هر وقت علي بن ابيطالب وارد مي شد، اصحاب رسول خدا مي گفتند: جاء خير البرية «بهترين اهل عالم آمد».

و نيز از طريق محمد بن عباس از جعفر بن محمد حسيني، مرحوم سيد بحراني حديث را به ابو رافع مي رساند، که امير المؤمنين عليه السلام به عين اين حديث با اهل شورائي که عمر بعد از خود تشکيل داده بود احتجاج نموده گفتند: «شما را به خدا سوگند آيا مي دانيد در آنروزي که من آمدم به سوي شما و شما با رسول خدا نشسته بوديد فرمود: اينست برادر من، و بعدا روي خود را به کعبه نموده و گفت: سوگند به اين خانه بنا شده که فقط اين مرد و شيعيان او رستگارند در روز قيامت، و پس از آن روي خود را به شما نمود و فرمود: بدانيد که اين مرد اولين مؤمن است با من، و راستين ترين افراد شماست به امر خدا، و وفا کننده ترين شماست به عهد خدا، و حاکم ترين شماست به حکم خدا، و عادل ترين شماست در بين رعيت، و قسمت کننده ترين شماست بالسويه، و بزرگترين شماست در نزد خدا از نظر منزلت و مقام. و پس از آن خداوند اين آيه را نازل فرمود:

«ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية »

در آن حال رسول خدا صداي خود را به تکبير بلند کرد و شما همگي نيز الله اکبر گفتيد. اي اهل شورا آيا شما مي دانيد که مطلب چنين بوده است؟ همگي گفتند: قسم به خدا آري مي دانيم ».[6] .

و اين حديث را بعينه امام خوارزمي (موفق بن احمد) در «مناقب » خود فصل نهم ص 62 و حمويني در «فرائد السمطين » آورده اند. و سيد بحراني از طريق عامه از اعمش از عطيه از خدري و همچنين از صاحب کتاب «اربعين » در بيست و هشتمين حديث از چهل حديث آن کتاب، و نيز از خطيب خوارزمي با سلسله سند متصل خود از جابر بن عبد الله روايت کرده است.[7] .

و سيوطي در تفسير اين آيه شريفه چهار حديث از رسول خدا راجع به علي بن ابيطالب و شيعيان او روايت مي کند و قبل از آن گويد: و اخرج ابن مردويه عن عائشة قالت: قلت: يا رسول الله من اکرم الخلق علي الله؟ قال: يا عائشة اما تقرئين: «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية »؟.[8] .

«ابن مردويه از عائشه به سند متصل روايت کرده که عائشه مي گويد: به حضرت رسول الله عرض کردم: گرامي ترين مخلوقات نزد خدا کيست؟ حضرت فرمود: اي عائشه آيا اين آيه را نخوانده اي: آن کساني که ايمان آورده اند و اعمال حسنه و شايسته بجاي آورده اند آنها بهترين خلق عالمند»؟!

اما حديث اول - و اخرج ابن عساکر عن جابر بن عبد الله قال: کنا عند النبي صلي الله عليه و آله و سلم فاقبل علي فقال النبي صلي الله عليه و آله و سلم: و الذي نفسي بيده ان هذا و شيعته هم الفائزون يوم القيامة. و نزلت:

«ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية ».

فکان اصحاب النبي صلي الله عليه و آله و سلم اذا اقبل علي قالوا: جاء خير البرية.[9] .

اين حديث را که ابن عساکر که از معاريف و اعيان علماء عامه است آورده در متن و عبارت عين همان حديثي است که ما الآن نقل کرديم از «امالي » شيخ و کتاب «اربعين » و «مناقب » خوارزمي و «فرائد السمطين »، و امير المؤمنين عليه السلام در مجمع شورا بدان استناد کردند.

اما حديث دوم - و اخرج ابن عدي و ابن عساکر عن ابي سعيد مرفوعا: علي خير البرية. «ابن عدي و ابن عساکر از ابي سعيد خدري مرفوعا روايت کرده اند که حضرت رسول الله فرمودند: علي بهترين خلق عالم است ».

اما حديث سوم - و اخرج ابن عدي عن ابن عباس قال: لما نزلت:

«ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية » قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم لعلي: هو انت و شيعتک يوم القيامة راضين مرضيين[10] .

«ابن عدي از ابن عباس روايت مي کند که چون اين آيه نازل شد حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم به علي فرمودند: خير البريه تو و شيعيان تو خواهند بود در روز بازپسين، همگي از خداي خود خشنود و خدا از همه شما خشنود خواهد بود».

اما حديث چهارم - و اخرج ابن مردويه عن علي قال: قال لي رسول - الله صلي الله عليه و آله و سلم: الم تسمع قول الله:

«ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية »؟ انت و شيعتک، و موعدي و موعدکم الحوض اذا جئت الامم للحساب تدعون غرا محجلين.[11] .

«از امير المؤمنين عليه السلام روايت است که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به من فرمود: آيا اين آيه را نشنيده اي؟ خير البريه در اين آيه تو هستي و شيعيانت هستند، و محل وعده من و وعده شما کنار حوض کوثر خواهد بود در وقتي که من براي حساب مي آيم در برابر امت ها و شما در آن هنگام به نام سفيد رويان و پاکيزگان خوانده مي شويد»!

خوارزمي در «مناقب » فصل هفدهم اين حديث را از امير المؤمنين چنين نقل مي کند که فرمود: حدثني رسول الله و انا مسنده الي ظهري فقال: اي علي الم تسمع قول الله[12] - الي آخر روايت، و لکن در ذيلش لفظ جائت الامم للحساب را آورده کما آنکه مرحوم کاشف الغطاء در «اصل الشيعة و اصولها» که اين روايت را از سيوطي نقل مي کند لفظ «جائت الامم للحساب » را ذکر کرده است.[13] .

و همچنين علامه خبير نجم الدين عسگري در استدراکات کتاب «علي و الوصية » ص 382 از «تاريخ » ابن عساکر مخطوط نقل کند و گويد: و فيه ايضا (يعني در ورقه نود و ششم از کتاب) وارد است که رسول خدا فرمود:

ان عليا و شيعته هم الفائزون.

و نيز در ص 229 حديث هشتاد و نهم ضمن روايت مفصلي که از خوارزمي در «مناقب » نقل مي کند رسول خدا مي فرمايد:

قومي يا فاطمة ان عليا و شيعته هم الفائزون غدا.

«اي فاطمه برخيز به درستي که فقط علي و شيعيان او در فرداي قيامت رستگارانند».

و نيز در ص 387 از ورقه هشتاد و ششم «تاريخ » ابن عساکر مخطوط روايتي نقل مي کند که ابوالقاسم سمرقندي نقل مي کند از محمد بن علي

قال: سالت ام سلمة زوج النبي صلي الله عليه و آله و سلم عن علي فقالت: سمعت النبي صلي الله عليه و آله و سلم يقول: ان عليا و شيعته هم الفائزون يوم القيامة.

محمد بن علي مي گويد: «از زوجه رسول خدا ام سلمه درباره علي بن ابيطالب سئوال کردم. در جواب گفت: از رسول خدا شنيدم که مي فرمود: حقا که فقط علي و شيعيان او در روز قيامت رستگارانند».

و نيز در ص 387 از ورقه هشتاد و پنجم «تاريخ » ابن عساکر از ابوالعلاء صاعد بن ابي الفضل بن ابي عثمان الماليقي روايت مي کند که

قال: قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: يا علي اذا کان يوم القيامة خرج قوم من قبورهم لباسهم النور علي نجائب من نور، ازمتها يواقيت حمر تزفهم الملائکة الي المحشر، فقال علي: تبارک الله ما اکرم هؤلاء علي الله! قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: يا علي هم اهل ولايتک و شيعتک و محبوک يحبونک بحبي و يحبوني بحب الله، هم الفائزون يوم القيامة ».

صاعد بن ابي الفضل ماليقي گويد که: «رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به امير المؤمنين عليه السلام فرمودند: اي علي در روز قيامت جماعتي از قبرهاي خود به محشر مي آيند، لباس هاي آنها از نور است، و بر اسبهائي از نور سوارند، لگامهاي آن اسبان از ياقوت سرخ است، و ملائکه رحمت اطراف آنها را احاطه مي کنند تا وارد محشر مي شوند. امير المؤمنين عرض مي کند: تبارک الله چقدر آنها در نزد خدا گرامي هستند! رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: اي علي آن جماعت شيعيان تو و اهل ولايت تو هستند، و دوستان تو هستند که تو را به دوستي من دوست دارند و مرا به دوستي خدا دوست دارند، فقط در روز قيامت ايشان رستگارانند».

و همچنين حمويني در «فرائد السمطين » و سيد بحراني از موفق بن احمد خوارزمي با اسناد متصل خود از طريق عامه از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روايت کرده اند که

انه قال: يا علي ان الله قد غفرلک و لاهلک و لشيعتک و محبي شيعتک و محبي محبي شيعتک، فابشر فانک الانزع البطين، منزوع من الشرک، بطين من العلم.[14] .

«حضرت رسول اکرم فرمودند: اي علي خداوند تو را آمرزيد و اهل بيت تو را آمرزيد و شيعيان تو و دوستان شيعيان تو و دوستان دوستان شيعيان تو همه را آمرزيد، بشارت باد تو را که انزع و بطين هستي، يعني از شرک خالي و از علم سرشار».

و شيخ سليمان قندوزي از ديلمي از رسول خدا روايت کرده است که فرمود: شيعة علي هم الفائزون.[15] و نيز از ديلمي روايت کند که رسول خدا فرمود:

يا علي انت و شيعتک تردون علي الحوض وردا.[16] .

«اي علي تو و شيعيانت در کنار حوض کوثر بر من وارد خواهيد شد».

و همچنين خوارزمي در «مناقب » فصل نوزدهم ص 228 با اسناد خود از انس بن مالک از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روايت مي کند که فرمود:

اذا کان يوم القيامة ينادون علي بن ابيطالب بسبعة اسماء: يا صديق، يا دال، يا عابد، يا هادي، يا مهدي، يا فتي، يا علي، مر انت و شيعتک الي الجنة بغير حساب.

«رسول خدا فرمود: در روز قيامت علي بن ابيطالب را به هفت اسم صدا کنند و گويند: اي صادق راستين، اي راهنماي به سوي خدا، اي عبادت کننده پروردگار، اي راهبر و هدايت کننده به سوي حق، اي تربيت يافته به دست حق، اي جوانمرد پاکدل، اي بلند مرتبه، تو و شيعيانت همگي به سوي بهشت بدون حساب رهسپار گرديد».

و نيز در همين فصل خوارزمي از ناصر للحق با سند خود از رسول الله روايت کرده است که

قال: يدخل الجنة من امتي سبعون الفا بغير حساب، فقال علي: من هم يا رسول الله؟ فقال: هم شيعتک يا علي و انت امامهم.[17] .

«رسول خدا گويد: روز قيامت از امت من هفتاد هزار نفر بدون حساب داخل در بهشت مي شوند. امير المؤمنين عرض کردند: آنها چه کساني هستند اي رسول خدا؟ فرمود: اي علي شيعيان تو هستند و تو امام آنها هستي ».

و روايت کند حافظ ابي بکر احمد بن علي الخطيب البغدادي با سند متصل خود از شعبي از امير المؤمنين عليه السلام که

قال: قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: انت و شيعتک في الجنة.[18] .

«رسول خدا فرمود: اي علي تو و شيعيان تو در بهشت خواهيد بود».

و علامه اميني رواياتي را در باب شيعيان حضرت امير المؤمنين عليه السلام نقل نموده است: از «مروج الذهب » ج 2 ص 51

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: اذا کان يوم القيامة دعي الناس باسمائهم و اسماء امهاتهم الا هذا (يعني عليا) و شيعته فانهم يدعون باسمائهم و اسماء آبائهم لصحة ولادتهم.

«رسول خدا فرمودند: چون قيامت برپا گردد تمام مردم با اسمهاي خودشان و اسمهاي مادرانشان خوانده مي شوند، مگر اين (مقصود امير المؤمنين است) و شيعيان او، آنها به اسم خودشان و اسمهاي پدرانشان خوانده مي شوند به جهت پاکي و صحت ولادت آنها».

و از «نهايه » ابن اثير ج 3 ص 276

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: انک ستقدم علي الله انت و شيعتک راضين مرضيين.

«حقا اي علي که تو و شيعيانت بر خدا وارد خواهيد شد در حاليکه همه شما از خدا خشنود و خدا نيز از همه شما خرسند خواهد بود».

و از «الصواعق المحرقة » ص 96 و ص 139 و ص 140

قوله صلي الله عليه و آله و سلم لعلي: يا علي ان الله قد غفرلک و لذريتک و لولدک و لاهلک و شيعتک و لمحبي شيعتک.

«اي علي خداوند تو را و ذريه تو را و فرزندان تو را و اهل بيت تو را و شيعيان تو را و دوستان شيعيان تو را آمرزيد».

و از «مجمع الزوائد» ج 9 ص 131 و «کفاية الطالب » ص 135

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: انت اول داخل الجنة من امتي، و ان شيعتک علي منابر من نور مسرورون مبيضة وجوههم حولي، اشفع لهم فيکونون غدا في الجنة جيراني.

«رسول خدا به امير المؤمنين عليه السلام فرمودند: تو اولين کسي هستي که از امت من داخل بهشت خواهي شد، و شيعيان تو همگي بر منبرهائي از نور بالا خواهند رفت، همگي خرسند و خشنود با صورتهاي سفيد و چهره هاي درخشان اطراف من اند، من شفيع آنها خواهم شد، و همه آنها در فرداي قيامت همسايگان من خواهند بود».

و از حاکم در «مستدرک » ج 3 ص 160 و از ابن عساکر در «تاريخ » خود ج 4 ص 318 و از محب الدين طبري در کتاب خود «الرياض النضرة » ج 2 ص 253 و از ابن صباغ مالکي در «الفصول المهمة » ص 11 و از صفوري در «نزهة المجالس » ج 2 ص 222

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: انا الشجرة، و فاطمة فرعها، و علي لقاحها، و الحسن و الحسين ثمرتها، و شيعتنا ورقها، و اصل الشجرة في جنة عدن و سائر ذلک في سائر الجنة.

«رسول خدا فرمود: من درخت (توحيد) هستم، و فاطمه شاخه اوست، و علي پيوند او، و حسن و حسين ميوه او، و شيعيان ما برگهاي او، و اصل و ريشه اين درخت در بهشت عدن و ساير اجزاء درخت در ساير بهشت هاست ».

و از طبراني از ابو رافع و ابن عساکر در «تاريخ » خود ج 4 ص 38 از امير المؤمنين عليه السلام و از «الصواعق المحرقة » ص 96 و «تذکره » سبط ابن جوزي ص 31 و «مجمع الزوائد» ج 9 ص 131 و «کنوز الحقائق » مناوي در حاشيه «جامع صغير» ج 2 ص 16

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: يا علي ان اول اربعة يدخلون الجنة انا و انت و الحسن و الحسين، و ذرارينا خلف ظهورنا، و ازواجنا خلف ذرارينا و شيعتنا عن ايماننا و عن شمائلنا.

«رسول خدا فرمود: اي علي اولين نفر از چهار نفري که داخل در بهشت مي شوند من هستم و ديگر تو هستي و حسن و حسين اند، و اولاد ما عقب سرما، و زنهاي ما[19] در پشت سر اولاد ما، و شيعيان ما در طرف راست و چپ ما».

و از هيثمي در «مجمع الزوائد» ج 9 ص 172

قوله صلي الله عليه و آله و سلم في خطبة له: ايها الناس من ابغضنا اهل البيت حشره الله يوم القيامة يهوديا. فقال جابر بن عبد الله: يا رسول الله و ان صام و ان صلي؟ قال: و ان صام و ان صلي و زعم انه مسلم، احتجز بذلک من سفک دمه و ان يؤدي الجزية عن يدوهم صاغرون.

«رسول خدا در خطبه اي فرمودند: اي گروه مردم کسيکه ما اهل بيت را مبغوض دارد خداوند در روز قيامت او را يهودي محشور مي کند. جابر بن عبد الله مي گويد: اي رسول خدا و اگر چه نمازگزار و روزه گير باشد؟ حضرت فرمود: و اگر چه نمازگزار و روزه گير باشد و به گمان خود مسلمان باشد، چنين مردي در واقع مسلمان نيست و اسلام خود را وسيله صيانت خون خود و وسيله فرار از جزيه دادن از روي ذلت قرار داده است ».

و از خطيب بغدادي در «تاريخ بغداد» ج 2 ص 146

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: شفاعتي لامتي من احب اهل بيتي و هم شيعتي.[20] .

خوارزمي در «مناقب » فصل سيزدهم با سند متصل خود فرمايش رسول خدا را در خيبر راجع به امير المؤمنين ذکر مي کند تا مي رسد به اين جمله که آن حضرت فرمود:

و انک اول داخل يدخل الجنة من امتي و شيعتک علي منابر من نور رواء مرويين[21] مبيضة وجوههم حولي، اشفع لهم فيکونون غدا في الجنة جيراني.[22] .

رسول خدا به امير المؤمنين عليه السلام فرمود:

«اي علي از امت من فرداي قيامت اولين کسي که داخل بهشت شود تو هستي، و شيعيان تو جملگي بر منبرهائي از نور بالا روند و با چهره هاي تابناک و سيماي درخشان، اطراف من گرد آيند. من درباره آنها شفاعت کنم، و آنها فردا همسايگان من خواهند بود».

و نيز سيد بحراني راجع به فضيلت دوستان علي و شيعيان و مواليان او و مواليان ائمه عليهم السلام از طريق عامه نود و پنج حديث و از طريق خاصه چهل و هشت حديث ذکر کرده است.[23] و در تفسير آيه مبارکه:

لا يستوي اصحاب النار و اصحاب الجنة اصحاب الجنة هم الفائزون.[24] .

از طريق خوارزمي موفق بن احمد از جابر بن عبد الله روايتي نقل کرده است.

قال: کنا عند النبي فاقبل علي بن ابيطالب - رضي الله عنه - فقال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: و الذي نفسي بيده ان هذا و شيعته هم الفائزون يوم القيامة.[25] .

و از طريق خاصه چهار حديث ذکر مي کند که مراد از فائزون در اين آيه شريفه علي و اصحاب علي عليه السلام هستند.[26] .

البته معلوم است که اين آيه از باب جري و تطبيق، بر آن حضرت و شيعيان او منطبق است نه آن که شان نزول آن چنين باشد. و منافات ندارد که جابر بن عبد الله يک مرتبه اين حديث را از رسول خدا ضمن شان نزول آيه وارده در سوره بينه، و مرتبه ديگر ضمن بيان تطبيق اين آيه وارده در سوره حشر از آن حضرت نقل نموده باشد.

و ابن اثير در ماده «قمح » گفته است:

و في حديث علي قال له النبي صلي الله عليه و آله و سلم: «ستقدم علي الله انت و شيعتک راضين مرضيين، و يقدم عليه عدوک غضابا مقمحين. ثم جمع يده الي عنقه يريهم کيف الاقماح ».

الاقماح رفع الراس و غض البصر، يقال: اقمحه الغل اذا ترک راسه مرفوعا من ضيقه.[27] .

مي گويد: «رسول خدا به امير المؤمنين گفتند: به زودي تو و شيعيان تو بر خدا وارد خواهيد شد در حالي که همه از خدا خرسند و خدا از همه شما خرسند خواهد بود، و دشمنان تو بر خدا وارد خواهند شد جملگي مورد غضب خدا واقع و از شدت نگراني با چشم هاي بسته سر به هوا و مقمح خواهند بود. آنگاه رسول خدا براي آنکه معني مقمح را که سر به هوا از شدت اضطراب بودن است بفهماند، دستهاي خود را به گردن برده و سر خود را به بالا برده نشان دادند که اقماح چگونه است. (ابن اثير گويد:) اقماح سر را بلند نگاهداشتن در حال فروبستگي چشم است. اگر بگويند که او را غل اقماح نمود يعني غل بر گردن او به طوري فشار آورد که سر او را به هوا نگاهداشته و از پائين آوردن مانع شد.

و ديگر آن که زمخشري در کتاب «ربيع الابرار» گفته است:

يروي عن رسول الله انه قال: يا علي اذا کان يوم القيامة اخذت بحجزة الله تعالي و اخذت انت بحجزتي و اخذ ولدک بحجزتک و اخذ شيعة ولدک بحجزهم فتري اين يؤمر بنا.[28] .

«از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روايت است که فرمود: اي علي زماني که قيامت برپا شود من دست به کمربند رحمت خدا مي زنم و تو دست به کمربند و دامان من، و فرزندان تو دست به دامان تو، و شيعيان فرزندان تو دست به دامان فرزندان تو. پس خواهي ديد چگونه خدا ما را امر به بهشت خواهد نمود».


[/HR]

  1. سوره بينه 98- آيه 7 و 8.
  2. «غاية المرام » ص 326 تا ص 328.
  3. «غاية المرام » ص 328 روايت ششم، و نيز در ص 483 حديث چهاردهم از طريق عامه ذکر کرده است.
  4. «غاية المرام » ص 329 روايت پنجم.
  5. اين حديث را به عين همين عبارات گنجي شافعي در «کفاية الطالب » باب 62 ص 244 از طبع ثاني نجف آورده است و سپس گويد: محدث شام (ابن عساکر) به طرق مختلفي اين حديث را در «تاريخ » خود آورده است. و ديگر عين اين حديث را طبري در «تفسير» خود در جزء 30 ص 146 با اسناد خود از ابي - الجارود از محمد بن علي (ع) آورده است.
  6. «غاية المرام » ص 328 حديث چهارم.
  7. «غاية المرام » ص 327 حديث پنجم و دهم و ششم.
  8. تفسير «در المنثور» ج 6 ص 379. و حديث اول شماره (2) را در «الغدير» ج 2 ص 58 آورده است.
  9. تفسير «در المنثور» ج 6 ص 379. و حديث اول شماره (2) را در «الغدير» ج 2 ص 58 آورده است.
  10. تفسير «الدر المنثور» ج 6 ص 379. باحتمال قوي غلط نسخه است و صحيح آن اذا جيئت بالامم للحساب است و بنابراين ترجمه آن چنين خواهد بود: وقتي که امت ها براي حساب آورده شوند، و بلکه جاءت الامم بيشتر محتمل است.

  11. تفسير «الدر المنثور» ج 6 ص 379. و در «الغدير» ج 2 ص 58 ذکر کرده و به لفظ جاءت الامم آورده است.
  12. «مناقب » خوارزمي ص 187.
  13. «اصل الشيعة و اصولها» ص 110. و نيز عين اين حديث را طبري در تفسير خود جزء 30 ص 178 از طريق حافظ ابن مردويه از يزيد بن شراحيل انصاري آورده.
  14. «غاية المرام » ص 483 و ص 484 حديث پانزدهم. و در «غاية المرام » ص 19 در حديث بيست و يکم و بيست و دوم دو روايت از رسول خدا از طريق عامه راجع به درجات و مقامات شيعيان امير المؤمنين عليه السلام در قيامت روايت کرده است.
  15. «ينابيع المودة » ط اسلامبول ص 180.
  16. «ينابيع المودة » ص 181.
  17. اين حديث را در «غاية المرام » ص 32 از انس روايت مي کند.
  18. «تاريخ بغداد» ج 12 ص 289.
  19. مراد از زنها زنهاي صالحه اند مانند حضرت خديجه و ام سلمه و زينت دختر جحش و حضرت فاطمه همسر امير المؤمنين، نه مانند عائشه که بر عليه امام زمان خود قيام کرد و صحنه خونين جمل را به راه انداخت، و نه مانند حفصه که پيوسته معين و يار عائشه بود، و نه مانند جعده که حضرت امام حسن را مسموم کرد.
  20. «الغدير» ج 3 ص 78 و ص 79.
  21. رواء جمع ريان است يعني سيراب، و برگهاي سبز درخت را که بسيار سبز و با طراوت اند ريان گويند، و شخص سر حال و فربه را ريان گويند، و شخص بشاش و خوش چهره را ريان گويند. مرويين از ماده روي يروي است يعني سيراب شد، مرويين اسم مفعول و جمع است يعني سيراب شدگان.
  22. «مناقب » خوارزمي ص 75.
  23. «غاية المرام » ص 578 تا ص 588.
  24. سوره حشر 59- آيه 20.
  25. «غاية المرام » ص 328.
  26. «غاية المرام » ص 328.
  27. «نهايه » ابن اثير ج 4 ص 106.
  28. «اصل الشيعة و اصولها» ص 111.

چند روایت دیگربنقل اهل سنت:

1- عن ام سلمه : قال النبی (ص) : شیعه علی هم الفائزون یوم القیامه [1]
ام المومنین ام سلمه (رض) از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود: فقط شیعیان علی (ع) در روز قیامت اهل رستگاری خواهد بود. 2- عن جابر و ابن عباس و ابی سعید الخدری و ام سلمه : کنا عند النبی (ص) فأقبل علی (ع) فقال النبی (ص) : قد اتاکم اخی ، ثم التفت الی الکعبه فضربها بیده ثم قال : و الذی نفسی بیده علی و شیعته هم الفائزون یوم القیامه [2] از جابر بن عبد الله انصاری ، ابن عباس و ابو سعید خدری و ام سلمه (رض) نقل شده است : خدمت رسول خدا(ص) بودیم که ناگهان علی (ع) آمد و پیامبر(ص) فرمود : برادرم علی وارد شد. سپس حضرت رو به سوی کعبه نمود و دست به کعبه زد و فرمود : علی و شیعیانش رستگاران روز قیامت هستند. 3- عن علی و فاطمه و ام سلمه و ابی سعید أن النبی (ص) قال لعلی : إنک و شیعتک فی الجنه [3] علی (ع) و فاطمه (س) و ام سلمه (رض) و ابوسعید خدری از حضرت رسول اکرم (ص) نقل کرده اند که آن حضرت به علی(ع) فرمود : همانا تو و شیعیانت در بهشت خواهید بود. 4- عن احمد : قال النبی (ص) لعلی : اما ترضی أنک معی فی الجنه و الحسن و الحسین و ذریاتنا خلف ظهورنا و ازواجنا خلف ذریاتنا و شیعتنا عن ایماننا و شمائلنا؟[4] احمد حنبل از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که آن حضرت به علی (ع) فرمود : آیا راضی نیستی که تو با من در بهشت و حسن و حسین پشت سرما و همسران ما پشت سر آنان و شیعیان ما در طرف راست و چپ ما باشند ؟ 5- قال النبی (ص) : (حینما شکی علی رسول الله (ص) حسد الناس ایاه ) یا علی ! إن اول اربعه یدخلون الجنه أنا و انت و الحسن و الحسین و ذرارینا خلف ظهورنا و ازواجنا خلف ذرارینا و شیعتنا عن ایماننا و شمائلنا [5] پیامبر اکرم (پس از آنکه علی (ع) از حسادت ورزی بعضی از مردمان به آن حضرت شکایت کرد ) فرمود : ای علی ! همانان اولین گروه چهار نفری که داخل بهشت می شوند ، من و تو و حسن و حسین هستیم ، فرزندان ما پشت سر ما ، همسران ما پس از فرزندان مان و شیعیان ما در طرف راست و چپ ما خواهند بود. 6- قال النبی (ص) : یا علی انت و شیعتک تردون علی الحوض ورودا رواء [6] پیامبر اکرم (ص) فرمود : ای علی ! تو و شیعیانت درکنار حوض کوثر به حضور من خواهید رسید در حالی که سیراب هستید.


[/HR] [=Times New Roman][1][=Times New Roman] - تفسیر التذهیب ، بیهقی ، 355 ، ذیل آیه " و لقد ارسلنا من قبلکم فی شیع الاولین " و مفاتیح النجاه ، علامه بدخشی ، ص61

[=Times New Roman][2][=Times New Roman] - کنوز الحقائق فی حدیث خیر الخلائق ، علامه مناوی ، باب حرف عین ، ص98 ؛ تذکره الخواص ؛ سبط ابن الجوزی حنفی , باب دوم , ص54 ؛ تاریخ دمشق ، ابن عساکر ، ترجمه الامام امیر المومنین ، ج2، ص422 ، ح958 ؛ تاریخ دمشق ، ج42 ، ص333 ، ح8900 ؛ مناقب علی ، علامه عینی حیدر آبادی ، ص37

[=Times New Roman][3][=Times New Roman] - حلیه الاولیاء ابی نعیم اصفهانی ، ج4،ص329 ؛ تاریخ بغداد , خطیب بغدادی ، ج12 ، ص289 ، ح6731 ؛ تاریخ دمشق , ابن عساکر ، ترجمه الامام امیر المومنین ، ج2, ص345، ح852 و ص350 ، ح859 ؛ صواعق المحرقه ، ابن حجر هیثمی ، ص96 ؛ ینابیع الموده ، حنفی قندوزی ، 257 ؛ مناقب ، خطیب خوارزمی ، ص67 و 249 ، ح367 ؛ منتخب کنز العمال که در حاشیه مسند احمد حنبل چاپ شده ، ج5 ، ص439 ؛ موضح اوهام الجمع والتفریق ، خطیب بغدادی ، ج1، ص51 ؛ الاشاعه فی اشراط الساعه ، ص40-41 ؛ کنز العمال ، متقی هندی ، ج12 ، ص323 ، ح31631

[=Times New Roman][4][=Times New Roman] - فضائل علی ابن ابی طالب ، احمد حنبل ، ح190 ؛ معجم کبیر طبرانی در بیوگرافی ابی ابراهیم و در بیوگرافی امام حسن ، ح96 ؛ تذکره الخواص ، سبط ابن جوزی ، باب 12، ص323 ؛ صواعق المحرقه ؛ ابن حجر ، ص96 ؛ مقتل خوارزمی ، ج1، ص109 ، فصل 6؛ الریاض النضره فی مناقب العشره ، محب الدین طبری ، ج2، ص209

[=Times New Roman][5][=Times New Roman] - مجمع الزوائد ، هیثمی ، ج9، ص174 ؛ ینابیع الموده ، حنفی ، باب 58 ، ح270 ؛ صواعق ، ابن حجر ، ص96 ؛ معجم الکبیر طبرانی _ ترجمه ابی رافع _ و تذکره الخواص ، ص333 ؛ فرائد السمطین ، سمط دوم ، ح375 به نقل از حاشیه ترجمه الامام علی بن ابی طالب ، ج2، ص331 ، اسعاف الراغبین فی سیره المصطفی و اهل بیته الطاهرین ، ابن صبان که در حاشیه نور الابصار چاپ شده ، ص130 ؛ کفایه الطالب ، گنجی شافعی ، ص326 ؛ فضائل علی بن ابی طالب ، عبد الله بن امام احمد حنبل ، ص152

[=Times New Roman][6][=Times New Roman] - کنوز الحقائق ، علامه مناوی ، حرف یاء ص 203

IVI.@.H.D.I;652005 نوشت:
با سلام و عرض ادب خدمت شما

چند حدیث میخواستم در موضوع اینکه شیعیان در اصل همان مومنان هستند که در قرآن بارها به آنها اشاره شده است.

با تشکر از شما ...

با سلام

منظور از مومنان در قرآن، شیعیان با تقوا هستند نه شیعیان ظاهری!

امام باقر عليه السلام : شيعيان ما سه دسته اند : دسته اى به نام ما مردم را مى چاپند، دسته اى مانند آبگينه اند كه [هرچه را درونش هست] نمايان مى سازند و دسته اى مانند زر سرخ هستند كه هرچه بيشتر در آتش گداخته شود نابتر مى شود .

عنه عليه السلام : شيعيان سه دسته اند : دسته اى به وسيله ما خود را مى آرايند (با انتساب خود به ما كسب آبرو مى كنند) و دسته اى با ما نان مى خورند و دسته اى از ما و با ما هستند .

امام صادق عليه السلام : مردم نسبت به ما، سه گروهند :

گروهى ما را دوست دارند، چون منتظر قائم ما هستند، تا از دنياى ما به نوايى برسند، اينان سخنان ما را مى گويند و آنها را حفظ مى كنند، اما به كردار ما رفتار نمى كنند . بزودى خداوند اين عده را در آتش محشور خواهد كرد .

[دوم] آن گروهى كه ما را دوست دارند و سخن ما را مى شنوند و از رفتارها كوتاه نمى آيند، تا به نام ما مردم را بچاپند ، خداوند شكم اين عده را از آتش پُر مى كند و گرسنگى و تشنگى را بر ايشان مسلّط مى گرداند .

[سوم ]آن گروهى كه ما را دوست دارند و گفتار ما را حفظ مى كنند و امر ما را اطاعت مى نمايند و برخلاف كردار ما رفتار نمى كنند ؛ اينان از ما هستند و ما از آنان .

أبو بصير نقل ميكند كه خدمت حضرت امام‌صادق عليه‌السّلام عرض كردم: «آيا شيعيان شما همراه و هم درجه با شما مى‌باشند؟»
حضرت فرمودند: آرى، اگر شيعيان از خداوند بترسند و او را در نظر گيرند و تقواى إلهى پيشه نموده و خداوند را اطاعت كنند و از گناهان بپرهيزند؛ اگر چنين كنند با ما و در درجه و مرتبه ما خواهند بود.»

قطعا شیعه کسی است که عامل به قرآن ودستورات معصومین (ع) است.

[=&quot]ابن عساکر با سندش از جابربن عبدالله انصاري نقل كرده که مي­گويد:

[=&quot]كنا عند النبي فأقبل علي بن أبي طالب فقال النبي
[=&quot]نزد پيامبر بوديم امير المؤمنين آمد ، حضرت فرمود :
[=&quot]قد أتاكم أخي
[=&quot]برادرم آمد
[=&quot]ثم التفت إلى الكعبة فضربها بيده
[=&quot]نبي مکرم به طرف کعبه نگاه کرد و دست مبارکشان را بر ديوار کعبه گذاشت و فرمود :
[=&quot]ثم قال والذي نفسي بيده إن هذا وشيعته هم الفائزون يوم القيامة
[=&quot]قسم به خدايي که جان من در قبضه قدرت اوست، اين علي بن ابي طالب و شيعيانش او از رستگاران روز قيامت هستند.
[=&quot]قال ونزلت :[=&quot] [=&quot]إن الذين آمنوا وعملوا الصالحات أولئك هم خير البرية.
[=&quot]در اين هنگام بود که جبرئيل نازل شد و اين آيه:
[=&quot]إن الذين آمنوا وعملوا الصالحات أولئك هم خير البرية.
[=&quot]کساني که ايمان مي­آورند و عمل صالح انجام مي­دهند آنان بهترين بشر هستند .
[=&quot]فكان أصحاب محمد إذا أقبل على قالوا قد جاء خير البرية.
[=&quot]بعد از نزول اين آيه و با اين حديثي که نبي مکرم بيان فرمودند، وقتي امير المؤمنين وارد جايي مي­شدند اصحاب پيامبر مي­گفتند :
[=&quot]جا ء خيرالبرية.
[=&quot]بهترين بشر آمد.
[=&quot]تاريخ مدينه دمشق ، ج42 ، ص 371

[=&quot]حاکم حسکاني در شواهد التنزيل ، ج2 ، ص 468

سلام

درروایاتی از فریقین از پیغمبر اکرم (ص)رسیده که فرمود:لولا علی لم یعرف المومنون
بعدی ((اگر علی ع نبود اهل ایمان پس از من شناخته نمی شدند.))دعای ندبه و...

حدثنا الشيخ أبو جعفر محمد بن علي بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي (رضي الله عنه)، قال: حدثنا محمد بن عمر البغدادي الحافظ، قال: حدثنا عبد الله بن يزيد، قال: حدثنا محمد بن ثواب، قال: حدثنا إسحاق بن منصور، عن كادح - يعني أبا جعفر البجلي -، عن عبد الله بن لهيعة، عن عبد الرحمن - يعني ابن زياد -، عن سلمة بن يسار، عن جابر بن عبد الله، قال: لما قدم علي (عليه السلام) على رسول الله (صلى الله عليه وآله) بفتح خيبر، قال له رسول الله (صلى الله عليه وآله): لولا أن تقول فيك طوائف من أمتي ما قالت النصارى للمسيح عيسى بن مريم، لقلت فيك اليوم قولا لا تمر بملا إلا أخذوا التراب من تحت رجليك ومن فضل طهورك يستشفون به، ولكن حسبك أن تكون مني وأنا منك، ترثني وأرثك، وإنك مني بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي، وإنك تبرئ، ذمتي وتقاتل على سنتي، وإنك غدا على الحوض خليفتي، وإنك أول من يرد علي الحوض، وإنك أول من يكسى معي، وإنك أول داخل الجنة من أمتي، وإن شيعتك على منابر من نور، مبيضة وجوههم حولي، أشفع لهم، يكونون غدا في الجنة جيراني، وإن حربك حربي، وسلمك سلمي، وإن سرك سري، وعلانيتك علانيتي، وإن سريرة صدرك كسريرتي، وإن ولدك ولدي، وإنك

تنجز عداتي، وإن الحق معك، وإن الحق على لسانك وقلبك وبين عينيك، الايمان مخالط لحمك ودمك كما خالط لحمي ودمي، وإنه لن يرد علي الحوض مبغض لك، ولن يغيب عنه محب لك حتى يرد الحوض معك. قال: فخر علي (عليه السلام) ساجدا، ثم قال: الحمد لله الذي أنعم علي بالاسلام، وعلمني القرآن، وحببني إلى خير البرية خاتم النبيين وسيد المرسلين، إحسانا منه وفضلا منه علي. قال: فقال النبي (صلى الله عليه وآله): لولا أنت لم يعرف المؤمنون بعدي .امالی صدوق

[37] قوله صلى الله عليه وسلم: ((لولاك .. ))
101 - أخبرنا إبراهيم بن غسان البصري إجازة أن أبا علي [ص:123] الحسين بن أحمد حدثهم قال: حدثنا عبد الله بن أحمد بن عامر الطائي، حدثنا أبي أحمد بن عامر، حدثنا علي بن موسى الرضا قال: حدثني أبي موسى بن جعفر قال: حدثني أبي جعفر بن محمد قال: حدثني أبي محمد بن علي قال: حدثني أبي علي بن الحسين قال: حدثني أبي الحسين بن علي قال: حدثني أبي علي بن أبي طالب عليهم السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: ((لولاك ما عرف المؤمنون من بعدي)).
الكتاب: مناقب أمير المؤمنين علي بن أبي طالب رضي الله عنه
المؤلف: علي بن محمد بن محمد بن الطيب بن أبي يعلى بن الجلابي، أبو الحسن الواسطي المالكي، المعروف بابن المغازلي (المتوفى: 483هـ)

« لَوْ لَا أَنْتَ یَا عَلِیُّ لَمْ یُعْرَفِ الْمُوْمِنُونَ بَعْدِی »الكتاب : المزار- محمد بن المشهدي

لولا أنت يا علي ما عرف المؤمنون بعدي . الكتاب : المسترشد- محمد بن جرير الطبري (الشيعي)

ای علی اگر تو نبودی پس از من مومنان شناخته نمی شدند.

در هندوستان هم به شیعیان مومن میگویند .

كلمة شیعه و مشتقات آن بارها در قرآن مجید به کار رفته است.این واژه در اصل لغت به معنای گروه، فرقه، دسته و پیرو است.(1)در حداقل سه آیه از قرآن کریم این واژه به صورت «شیعه» به کار رفته است:
رسول مکرم برای بیان این حقیقت که مسیر صحیح اسلام پس از ایشان تنها در پیروی از ولایت امیر المؤمنان علی (علیه السلام) خلاصه می شود بارها از علی و شیعه او یعنی پیروانش، نام برده اند.
1-سوره مریم:ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِیًّا؛ آنگاه از هر دسته‏اى كسانى از آنان را كه بر [خداى]رحمان سركش‏تر بوده‏اند بیرون خواهیم كشید (2)
2-سوره قصص: وَدَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلَى حِینِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِیعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَیْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِینٌ؛ و (حضرت موسی) داخل شهر شد بى‏آنكه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را با هم در زد و خورد یافت‏یكى از پیروان او و دیگرى از دشمنانش [بود] آن كس كه از پیروانش بود بر ضد كسى كه دشمن وى بود از او یارى خواست پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت گفت این كار شیطان است چرا كه او دشمنى گمراه‏كننده [و] آشكار است (3)
3-سوره صافات:وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ؛و بى‏گمان ابراهیم از پیروان او (حضرت نوح) است (4) در این سوره حضرت حق ابراهیم خلیل را در روش و منش و اخلاق و عمل ، و ایمان و عقیده ، و جهاد و عبادت شیعه نوح شمرده است. و ان من شیعته لإبراهیم : و بی تردید ابراهیم از پیروان نوح بوده است.
در آیات دیگری نیز مشتقات این واژه به کار رفته است:
1-مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَكَانُوا شِیَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ؛از كسانى كه دین خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند هر حزبى بدانچه پیش آنهاست دلخوش شدند (5)
2-وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِی شِیَعِ الأَوَّلِینَ؛و به یقین پیش از تو [نیز] در گروه هاى پیشینیان [پیامبرانى] فرستادیم (6)
3- ُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن یَبْعَثَ عَلَیْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ یَلْبِسَكُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ كَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ؛ بگو او تواناست كه از بالاى سرتان یا از زیر پاهایتان عذابى بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را به بعضى [دیگر] بچشاند بنگر چگونه آیات [خود] را گوناگون بیان مى‏كنیم باشد كه آنان بفهمند (7)
4-إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمْ وَكَانُواْ شِیَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ یَفْعَلُونَ؛ كسانى كه دین خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هیچ گونه مسؤول ایشان نیستى كارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام مى‏دادند آگاهشان خواهد كرد (8)

پی نوشت ها:
1-لسان العرب
2-سوره مریم آیه 69:
3-سوره قصص آیه 15
4-سوره صافات آیه 83
5-سوره روم آیه 32
6-سوره حجر ایه 10
7-سوره انعام آیه 65
8-سوره انعام آیه 159

كلمة شیعه و مشتقات آن بارها در قرآن مجید به کار رفته است. این واژه در اصل لغت به معنای گروه، فرقه، دسته و پیرو است.
در طول حیات پر بار رسول اکرم به مناسبت های مختلف ایشان علی(علیه السلام) را به عنوان خلیفه و جانشین پس از خود معرفی فرمودند. رسول مکرم برای بیان این حقیقت که مسیر صحیح اسلام پس از ایشان تنها در پیروی از ولایت امیر المؤمنان علی (علیه السلام) خلاصه می شود بارها از علی و شیعه او یعنی پیروانش، نام برده اند.
از جمله:
1- بعد از نزول آیه ان الذین امنو و عملو الصالحات اولئك هم خیر البریه؛ در حقیقت كسانى كه گرویده و كارهاى شایسته كرده‏اند آنانند كه بهترین آفریدگانند(1) روی مبارك را به علی علیه السلام نموده و فرمودند: ان هذا و شیعته هم خیر البریه؛.یعنی این مرد و پیروانش بهترین آفریدگان اند.(2)

1-سوره بینه آیه 7
2-تفسیر الدرالمنثور جلا ل الدین سیوطی

ایمان آورندگان همیشه با نماز

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ

سوره : البقرة آیه : 153

اى كسانى كه ايمان آورده ايد از صبر و نماز كمك بگيريد زيرا خداوند با صابران است

صبر هرگز به معنى تحمل بدبختيها و تن دادن ذلت و تسليم در برابر عوامل شكست نيست ، بلكه صبر و شكيبائى به معنى پايدارى و استقامت در برابر هر مشكل و هر حادثه است . لذا بسيارى از علماى اخلاق براى ((صبر)) سه شاخه ذكر كرده اند: صبر بر اطاعت (مقاومت در برابر مشكلاتى كه در راه طاعت وجود دارد). صبر بر معصيت (ايستادگى در برابر انگيزه هاى گناه و شهوات سركش و طغيانگر). و صبر بر مصيبت (پايدارى در برابر حوادث ناگوار و عدم خود باختگى و شكست روحى و ترك جزع و فزع ). كمتر موضوعى را در قرآن مى توان يافت كه مانند ((صبر)) تكرار و مورد تاءكيد قرار گرفته باشد در قرآن مجيد در حدود هفتاد مورد از صبر، سخن به ميان آمده كه بيش از ده مورد از آن به شخص پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) اختصاص دارد. تاريخ مردان بزرگ گواهى مى دهد كه يكى از عوامل مهم يا مهمترين عامل پيروزى آنان استقامت و شكيبائى بوده است افرادى كه از اين صفت بى بهره اند در گرفتاريها بسيار زود از پا در مى آيند و مى توان گفت نقشى را كه اين عامل در پيشرفت افراد و جامعه ها ايفا مى كند، نه فراهم بودن امكانات دارد و نه استعداد و هوش و مانند آن . به همين دليل در قرآن مجيد روى اين موضوع با مؤ كدترين بيان تكيه شده است ، آنجا كه مى گويد: انما يوفى الصابرون اجرهم بغير حساب : ((صابران پاداش خود را بى حساب مى گيرند)) (زمر 10). و در مورد ديگر بعد از ذكر ((صبر در برابر حوادث )) مى خوانيم : ان ذلك من عزم الامور: ((اين كار از محكمترين كارها است )) لقمان 17). اصولا ويژگى استقامت و پايمردى ، اين است كه فضائل ديگر بدون آن ارج و بهائى نخواهد داشت كه پشتوانه همه آنها صبر است و لذا در ((نهج البلاغه )) در ((كلمات قصار)) مى خوانيم : و عليكم بالصبر، فان الصبر من الايمان كالراس من الجسد، و لا خير فى جسد لا راس معه ، و لا فى ايمان لا صبر معه : ((بر شما باد به صبر و استقامت كه صبر در برابر ايمان همچون سر است در مقابل تن ، تن بى سر فايدهاى ندارد، همچنين ايمان بدون صبر ناپايدار و بى نتيجه است )).

جمع بندی:

سوال:
با سلام و عرض ادب خدمت شما

چند حدیث میخواستم در موضوع اینکه شیعیان در اصل همان مومنان هستند که در قرآن بارها به آنها اشاره شده است.

پاسخ:سلام علیکم"

برای پاسخ به سوال شما می توان به این آیه وتفسیر روایی آن پرداخت:
ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية جزاؤهم عند ربهم جنات عدن تجري من تحتها الانهار خالدين فيها ابدا رضي الله عنهم و رضوا عنه ذلک لمن خشي ربه.[1] .

ترجمه:

«به درستي که افرادي که ايمان آورده اند و کردار شايسته انجام داده اند ايشان بهترين خلائق خواهند بود، پاداش آنان در نزد پروردگارشان باغ هائي پر درخت سر به هم آورده از بهشت هاي عدن خواهد بود که در زير آن درختان، نهرهائي جاري است، در آن بهشت ها به طور جاودان و دوام زيست خواهند نمود، خدا از آنها راضي و آنان نيز از خدا راضي هستند. اين است مقام و منزلت کسي که از عظمت پروردگار خود درخشيت افتد (و بالنتيجه به طاعت او بپردازد)».

اين آيه کريمه درباره امير المؤمنين عليه السلام و شيعيان آن حضرت وارد شده است. رواياتي که در شان نزول اين آيه راجع به آن حضرت و شيعيان اوست زياده از حد احصاء، و علماي بزرگ شيعه و سني در کتب خود ضبط و در تفاسير خود در ذيل اين آيه مبارکه آورده اند. در کتاب «غاية المرام » از طريق عامه يازده حديث و از طريق خاصه هفت حديث به مضامين مختلفه راجع به شان نزول اين آيه درباره علي بن ابيطالب و شيعيان آن حضرت با سلسله سندهاي متصل خود روايت نموده است.[2] از شيخ طوسي در کتاب «امالي »[3] و از صاحب کتاب «اربعين »[4] با اسناد خود از جابر بن عبد الله انصاري روايت است که

قال: کنا عند النبي فاقبل علي بن ابي طالب، فقال النبي: قد اتاکم اخي، ثم التفت الي الکعبة فضربها بيده فقال: و الذي نفسي بيده ان هذا و شيعته هم الفائزون يوم القيامة، ثم قال: انه اولکم ايمانا معي، و اوفاکم بعهد الله، و اقومکم بامر الله، و اعدلکم في الرعية، و اقسمکم بالسوية، و اعظمکم عند الله مزية. قال: و نزلت:

«ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية » قال: و کان اصحاب محمد صلي الله عليه و آله و سلم اذا اقبل علي عليه السلام قالوا: جاء خير البرية.[5] .

«جابر بن عبد الله مي گويد: ما در محضر حضرت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بوديم که ناگاه علي بن ابيطالب عليه السلام وارد شد، رسول خدا فرمود: برادر من به سوي شما آمد، و سپس روي خود را به طرف کعبه متوجه نموده و با دست خود به کعبه زدند و گفتند: سوگند به آن خدائي که جان من در يد قدرت اوست حقا که اين مرد و شيعيان او فقط رستگارانند و اهل نجات در روز قيامت. و سپس فرمود: اين مرد اولين مؤمن به خداست با من، و وفا کننده ترين شماست به پيمان با خدا، و راسخ ترين شماست در امر خدا، و راستين ترين شماست در حکم بين رعيت، و مساوي قسمت کننده ترين شماست بين آنها، و عظيم ترين شماست در نزد خدا از نظر مقام و منزلت. جابر مي گويد: و اين آيه بر پيغمبر نازل شد:

ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية

«حقا که کساني که ايمان آوردند و عمل شايسته انجام دادند ايشانند بهترين مخلوقات عالم ».

جابر گويد: پس از آن هر وقت علي بن ابيطالب وارد مي شد، اصحاب رسول خدا مي گفتند: جاء خير البرية «بهترين اهل عالم آمد».

و نيز از طريق محمد بن عباس از جعفر بن محمد حسيني، مرحوم سيد بحراني حديث را به ابو رافع مي رساند، که امير المؤمنين عليه السلام به عين اين حديث با اهل شورائي که عمر بعد از خود تشکيل داده بود احتجاج نموده گفتند: «شما را به خدا سوگند آيا مي دانيد در آنروزي که من آمدم به سوي شما و شما با رسول خدا نشسته بوديد فرمود: اينست برادر من، و بعدا روي خود را به کعبه نموده و گفت: سوگند به اين خانه بنا شده که فقط اين مرد و شيعيان او رستگارند در روز قيامت، و پس از آن روي خود را به شما نمود و فرمود: بدانيد که اين مرد اولين مؤمن است با من، و راستين ترين افراد شماست به امر خدا، و وفا کننده ترين شماست به عهد خدا، و حاکم ترين شماست به حکم خدا، و عادل ترين شماست در بين رعيت، و قسمت کننده ترين شماست بالسويه، و بزرگترين شماست در نزد خدا از نظر منزلت و مقام. و پس از آن خداوند اين آيه را نازل فرمود:

«ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية »

در آن حال رسول خدا صداي خود را به تکبير بلند کرد و شما همگي نيز الله اکبر گفتيد. اي اهل شورا آيا شما مي دانيد که مطلب چنين بوده است؟ همگي گفتند: قسم به خدا آري مي دانيم ».[6] .

و اين حديث را بعينه امام خوارزمي (موفق بن احمد) در «مناقب » خود فصل نهم ص 62 و حمويني در «فرائد السمطين » آورده اند. و سيد بحراني از طريق عامه از اعمش از عطيه از خدري و همچنين از صاحب کتاب «اربعين » در بيست و هشتمين حديث از چهل حديث آن کتاب، و نيز از خطيب خوارزمي با سلسله سند متصل خود از جابر بن عبد الله روايت کرده است.[7] .

و سيوطي در تفسير اين آيه شريفه چهار حديث از رسول خدا راجع به علي بن ابيطالب و شيعيان او روايت مي کند و قبل از آن گويد: و اخرج ابن مردويه عن عائشة قالت: قلت: يا رسول الله من اکرم الخلق علي الله؟ قال: يا عائشة اما تقرئين: «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية »؟.[8] .

«ابن مردويه از عائشه به سند متصل روايت کرده که عائشه مي گويد: به حضرت رسول الله عرض کردم: گرامي ترين مخلوقات نزد خدا کيست؟ حضرت فرمود: اي عائشه آيا اين آيه را نخوانده اي: آن کساني که ايمان آورده اند و اعمال حسنه و شايسته بجاي آورده اند آنها بهترين خلق عالمند»؟!

اما حديث اول - و اخرج ابن عساکر عن جابر بن عبد الله قال: کنا عند النبي صلي الله عليه و آله و سلم فاقبل علي فقال النبي صلي الله عليه و آله و سلم: و الذي نفسي بيده ان هذا و شيعته هم الفائزون يوم القيامة. و نزلت:

«ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية ».

فکان اصحاب النبي صلي الله عليه و آله و سلم اذا اقبل علي قالوا: جاء خير البرية.[9] .

اين حديث را که ابن عساکر که از معاريف و اعيان علماء عامه است آورده در متن و عبارت عين همان حديثي است که ما الآن نقل کرديم از «امالي » شيخ و کتاب «اربعين » و «مناقب » خوارزمي و «فرائد السمطين »، و امير المؤمنين عليه السلام در مجمع شورا بدان استناد کردند.

اما حديث دوم - و اخرج ابن عدي و ابن عساکر عن ابي سعيد مرفوعا: علي خير البرية. «ابن عدي و ابن عساکر از ابي سعيد خدري مرفوعا روايت کرده اند که حضرت رسول الله فرمودند: علي بهترين خلق عالم است ».

اما حديث سوم - و اخرج ابن عدي عن ابن عباس قال: لما نزلت:

«ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية » قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم لعلي: هو انت و شيعتک يوم القيامة راضين مرضيين[10] .

«ابن عدي از ابن عباس روايت مي کند که چون اين آيه نازل شد حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم به علي فرمودند: خير البريه تو و شيعيان تو خواهند بود در روز بازپسين، همگي از خداي خود خشنود و خدا از همه شما خشنود خواهد بود».

اما حديث چهارم - و اخرج ابن مردويه عن علي قال: قال لي رسول - الله صلي الله عليه و آله و سلم: الم تسمع قول الله:

«ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية »؟ انت و شيعتک، و موعدي و موعدکم الحوض اذا جئت الامم للحساب تدعون غرا محجلين.[11] .

«از امير المؤمنين عليه السلام روايت است که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به من فرمود: آيا اين آيه را نشنيده اي؟ خير البريه در اين آيه تو هستي و شيعيانت هستند، و محل وعده من و وعده شما کنار حوض کوثر خواهد بود در وقتي که من براي حساب مي آيم در برابر امت ها و شما در آن هنگام به نام سفيد رويان و پاکيزگان خوانده مي شويد»!

خوارزمي در «مناقب » فصل هفدهم اين حديث را از امير المؤمنين چنين نقل مي کند که فرمود: حدثني رسول الله و انا مسنده الي ظهري فقال: اي علي الم تسمع قول الله[12] - الي آخر روايت، و لکن در ذيلش لفظ جائت الامم للحساب را آورده کما آنکه مرحوم کاشف الغطاء در «اصل الشيعة و اصولها» که اين روايت را از سيوطي نقل مي کند لفظ «جائت الامم للحساب » را ذکر کرده است.[13] .

و همچنين علامه خبير نجم الدين عسگري در استدراکات کتاب «علي و الوصية » ص 382 از «تاريخ » ابن عساکر مخطوط نقل کند و گويد: و فيه ايضا (يعني در ورقه نود و ششم از کتاب) وارد است که رسول خدا فرمود:

ان عليا و شيعته هم الفائزون.

و نيز در ص 229 حديث هشتاد و نهم ضمن روايت مفصلي که از خوارزمي در «مناقب » نقل مي کند رسول خدا مي فرمايد:

قومي يا فاطمة ان عليا و شيعته هم الفائزون غدا.

«اي فاطمه برخيز به درستي که فقط علي و شيعيان او در فرداي قيامت رستگارانند».

و نيز در ص 387 از ورقه هشتاد و ششم «تاريخ » ابن عساکر مخطوط روايتي نقل مي کند که ابوالقاسم سمرقندي نقل مي کند از محمد بن علي

قال: سالت ام سلمة زوج النبي صلي الله عليه و آله و سلم عن علي فقالت: سمعت النبي صلي الله عليه و آله و سلم يقول: ان عليا و شيعته هم الفائزون يوم القيامة.

محمد بن علي مي گويد: «از زوجه رسول خدا ام سلمه درباره علي بن ابيطالب سئوال کردم. در جواب گفت: از رسول خدا شنيدم که مي فرمود: حقا که فقط علي و شيعيان او در روز قيامت رستگارانند».

و نيز در ص 387 از ورقه هشتاد و پنجم «تاريخ » ابن عساکر از ابوالعلاء صاعد بن ابي الفضل بن ابي عثمان الماليقي روايت مي کند که

قال: قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: يا علي اذا کان يوم القيامة خرج قوم من قبورهم لباسهم النور علي نجائب من نور، ازمتها يواقيت حمر تزفهم الملائکة الي المحشر، فقال علي: تبارک الله ما اکرم هؤلاء علي الله! قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: يا علي هم اهل ولايتک و شيعتک و محبوک يحبونک بحبي و يحبوني بحب الله، هم الفائزون يوم القيامة ».

صاعد بن ابي الفضل ماليقي گويد که: «رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به امير المؤمنين عليه السلام فرمودند: اي علي در روز قيامت جماعتي از قبرهاي خود به محشر مي آيند، لباس هاي آنها از نور است، و بر اسبهائي از نور سوارند، لگامهاي آن اسبان از ياقوت سرخ است، و ملائکه رحمت اطراف آنها را احاطه مي کنند تا وارد محشر مي شوند. امير المؤمنين عرض مي کند: تبارک الله چقدر آنها در نزد خدا گرامي هستند! رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: اي علي آن جماعت شيعيان تو و اهل ولايت تو هستند، و دوستان تو هستند که تو را به دوستي من دوست دارند و مرا به دوستي خدا دوست دارند، فقط در روز قيامت ايشان رستگارانند».

و همچنين حمويني در «فرائد السمطين » و سيد بحراني از موفق بن احمد خوارزمي با اسناد متصل خود از طريق عامه از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روايت کرده اند که

انه قال: يا علي ان الله قد غفرلک و لاهلک و لشيعتک و محبي شيعتک و محبي محبي شيعتک، فابشر فانک الانزع البطين، منزوع من الشرک، بطين من العلم.[14] .

«حضرت رسول اکرم فرمودند: اي علي خداوند تو را آمرزيد و اهل بيت تو را آمرزيد و شيعيان تو و دوستان شيعيان تو و دوستان دوستان شيعيان تو همه را آمرزيد، بشارت باد تو را که انزع و بطين هستي، يعني از شرک خالي و از علم سرشار».

و شيخ سليمان قندوزي از ديلمي از رسول خدا روايت کرده است که فرمود: شيعة علي هم الفائزون.[15] و نيز از ديلمي روايت کند که رسول خدا فرمود:

يا علي انت و شيعتک تردون علي الحوض وردا.[16] .

«اي علي تو و شيعيانت در کنار حوض کوثر بر من وارد خواهيد شد».

و همچنين خوارزمي در «مناقب » فصل نوزدهم ص 228 با اسناد خود از انس بن مالک از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روايت مي کند که فرمود:

اذا کان يوم القيامة ينادون علي بن ابيطالب بسبعة اسماء: يا صديق، يا دال، يا عابد، يا هادي، يا مهدي، يا فتي، يا علي، مر انت و شيعتک الي الجنة بغير حساب.

«رسول خدا فرمود: در روز قيامت علي بن ابيطالب را به هفت اسم صدا کنند و گويند: اي صادق راستين، اي راهنماي به سوي خدا، اي عبادت کننده پروردگار، اي راهبر و هدايت کننده به سوي حق، اي تربيت يافته به دست حق، اي جوانمرد پاکدل، اي بلند مرتبه، تو و شيعيانت همگي به سوي بهشت بدون حساب رهسپار گرديد».

و نيز در همين فصل خوارزمي از ناصر للحق با سند خود از رسول الله روايت کرده است که

قال: يدخل الجنة من امتي سبعون الفا بغير حساب، فقال علي: من هم يا رسول الله؟ فقال: هم شيعتک يا علي و انت امامهم.[17] .

«رسول خدا گويد: روز قيامت از امت من هفتاد هزار نفر بدون حساب داخل در بهشت مي شوند. امير المؤمنين عرض کردند: آنها چه کساني هستند اي رسول خدا؟ فرمود: اي علي شيعيان تو هستند و تو امام آنها هستي ».

و روايت کند حافظ ابي بکر احمد بن علي الخطيب البغدادي با سند متصل خود از شعبي از امير المؤمنين عليه السلام که

قال: قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: انت و شيعتک في الجنة.[18] .

«رسول خدا فرمود: اي علي تو و شيعيان تو در بهشت خواهيد بود».

و علامه اميني رواياتي را در باب شيعيان حضرت امير المؤمنين عليه السلام نقل نموده است: از «مروج الذهب » ج 2 ص 51

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: اذا کان يوم القيامة دعي الناس باسمائهم و اسماء امهاتهم الا هذا (يعني عليا) و شيعته فانهم يدعون باسمائهم و اسماء آبائهم لصحة ولادتهم.

«رسول خدا فرمودند: چون قيامت برپا گردد تمام مردم با اسمهاي خودشان و اسمهاي مادرانشان خوانده مي شوند، مگر اين (مقصود امير المؤمنين است) و شيعيان او، آنها به اسم خودشان و اسمهاي پدرانشان خوانده مي شوند به جهت پاکي و صحت ولادت آنها».

و از «نهايه » ابن اثير ج 3 ص 276

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: انک ستقدم علي الله انت و شيعتک راضين مرضيين.

«حقا اي علي که تو و شيعيانت بر خدا وارد خواهيد شد در حاليکه همه شما از خدا خشنود و خدا نيز از همه شما خرسند خواهد بود».

و از «الصواعق المحرقة » ص 96 و ص 139 و ص 140

قوله صلي الله عليه و آله و سلم لعلي: يا علي ان الله قد غفرلک و لذريتک و لولدک و لاهلک و شيعتک و لمحبي شيعتک.

«اي علي خداوند تو را و ذريه تو را و فرزندان تو را و اهل بيت تو را و شيعيان تو را و دوستان شيعيان تو را آمرزيد».

و از «مجمع الزوائد» ج 9 ص 131 و «کفاية الطالب » ص 135

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: انت اول داخل الجنة من امتي، و ان شيعتک علي منابر من نور مسرورون مبيضة وجوههم حولي، اشفع لهم فيکونون غدا في الجنة جيراني.

«رسول خدا به امير المؤمنين عليه السلام فرمودند: تو اولين کسي هستي که از امت من داخل بهشت خواهي شد، و شيعيان تو همگي بر منبرهائي از نور بالا خواهند رفت، همگي خرسند و خشنود با صورتهاي سفيد و چهره هاي درخشان اطراف من اند، من شفيع آنها خواهم شد، و همه آنها در فرداي قيامت همسايگان من خواهند بود».

و از حاکم در «مستدرک » ج 3 ص 160 و از ابن عساکر در «تاريخ » خود ج 4 ص 318 و از محب الدين طبري در کتاب خود «الرياض النضرة » ج 2 ص 253 و از ابن صباغ مالکي در «الفصول المهمة » ص 11 و از صفوري در «نزهة المجالس » ج 2 ص 222

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: انا الشجرة، و فاطمة فرعها، و علي لقاحها، و الحسن و الحسين ثمرتها، و شيعتنا ورقها، و اصل الشجرة في جنة عدن و سائر ذلک في سائر الجنة.

«رسول خدا فرمود: من درخت (توحيد) هستم، و فاطمه شاخه اوست، و علي پيوند او، و حسن و حسين ميوه او، و شيعيان ما برگهاي او، و اصل و ريشه اين درخت در بهشت عدن و ساير اجزاء درخت در ساير بهشت هاست ».

و از طبراني از ابو رافع و ابن عساکر در «تاريخ » خود ج 4 ص 38 از امير المؤمنين عليه السلام و از «الصواعق المحرقة » ص 96 و «تذکره » سبط ابن جوزي ص 31 و «مجمع الزوائد» ج 9 ص 131 و «کنوز الحقائق » مناوي در حاشيه «جامع صغير» ج 2 ص 16

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: يا علي ان اول اربعة يدخلون الجنة انا و انت و الحسن و الحسين، و ذرارينا خلف ظهورنا، و ازواجنا خلف ذرارينا و شيعتنا عن ايماننا و عن شمائلنا.

«رسول خدا فرمود: اي علي اولين نفر از چهار نفري که داخل در بهشت مي شوند من هستم و ديگر تو هستي و حسن و حسين اند، و اولاد ما عقب سرما، و زنهاي ما[19] در پشت سر اولاد ما، و شيعيان ما در طرف راست و چپ ما».

و از هيثمي در «مجمع الزوائد» ج 9 ص 172

قوله صلي الله عليه و آله و سلم في خطبة له: ايها الناس من ابغضنا اهل البيت حشره الله يوم القيامة يهوديا. فقال جابر بن عبد الله: يا رسول الله و ان صام و ان صلي؟ قال: و ان صام و ان صلي و زعم انه مسلم، احتجز بذلک من سفک دمه و ان يؤدي الجزية عن يدوهم صاغرون.

«رسول خدا در خطبه اي فرمودند: اي گروه مردم کسيکه ما اهل بيت را مبغوض دارد خداوند در روز قيامت او را يهودي محشور مي کند. جابر بن عبد الله مي گويد: اي رسول خدا و اگر چه نمازگزار و روزه گير باشد؟ حضرت فرمود: و اگر چه نمازگزار و روزه گير باشد و به گمان خود مسلمان باشد، چنين مردي در واقع مسلمان نيست و اسلام خود را وسيله صيانت خون خود و وسيله فرار از جزيه دادن از روي ذلت قرار داده است ».

و از خطيب بغدادي در «تاريخ بغداد» ج 2 ص 146

قوله صلي الله عليه و آله و سلم: شفاعتي لامتي من احب اهل بيتي و هم شيعتي.[20] .

خوارزمي در «مناقب » فصل سيزدهم با سند متصل خود فرمايش رسول خدا را در خيبر راجع به امير المؤمنين ذکر مي کند تا مي رسد به اين جمله که آن حضرت فرمود:

و انک اول داخل يدخل الجنة من امتي و شيعتک علي منابر من نور رواء مرويين[21] مبيضة وجوههم حولي، اشفع لهم فيکونون غدا في الجنة جيراني.[22] .

رسول خدا به امير المؤمنين عليه السلام فرمود:

«اي علي از امت من فرداي قيامت اولين کسي که داخل بهشت شود تو هستي، و شيعيان تو جملگي بر منبرهائي از نور بالا روند و با چهره هاي تابناک و سيماي درخشان، اطراف من گرد آيند. من درباره آنها شفاعت کنم، و آنها فردا همسايگان من خواهند بود».

و نيز سيد بحراني راجع به فضيلت دوستان علي و شيعيان و مواليان او و مواليان ائمه عليهم السلام از طريق عامه نود و پنج حديث و از طريق خاصه چهل و هشت حديث ذکر کرده است.[23] و در تفسير آيه مبارکه:

لا يستوي اصحاب النار و اصحاب الجنة اصحاب الجنة هم الفائزون.[24] .

از طريق خوارزمي موفق بن احمد از جابر بن عبد الله روايتي نقل کرده است.

قال: کنا عند النبي فاقبل علي بن ابيطالب - رضي الله عنه - فقال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: و الذي نفسي بيده ان هذا و شيعته هم الفائزون يوم القيامة.[25] .

و از طريق خاصه چهار حديث ذکر مي کند که مراد از فائزون در اين آيه شريفه علي و اصحاب علي عليه السلام هستند.[26] .

البته معلوم است که اين آيه از باب جري و تطبيق، بر آن حضرت و شيعيان او منطبق است نه آن که شان نزول آن چنين باشد. و منافات ندارد که جابر بن عبد الله يک مرتبه اين حديث را از رسول خدا ضمن شان نزول آيه وارده در سوره بينه، و مرتبه ديگر ضمن بيان تطبيق اين آيه وارده در سوره حشر از آن حضرت نقل نموده باشد.

و ابن اثير در ماده «قمح » گفته است:

و في حديث علي قال له النبي صلي الله عليه و آله و سلم: «ستقدم علي الله انت و شيعتک راضين مرضيين، و يقدم عليه عدوک غضابا مقمحين. ثم جمع يده الي عنقه يريهم کيف الاقماح ».

الاقماح رفع الراس و غض البصر، يقال: اقمحه الغل اذا ترک راسه مرفوعا من ضيقه.[27] .

مي گويد: «رسول خدا به امير المؤمنين گفتند: به زودي تو و شيعيان تو بر خدا وارد خواهيد شد در حالي که همه از خدا خرسند و خدا از همه شما خرسند خواهد بود، و دشمنان تو بر خدا وارد خواهند شد جملگي مورد غضب خدا واقع و از شدت نگراني با چشم هاي بسته سر به هوا و مقمح خواهند بود. آنگاه رسول خدا براي آنکه معني مقمح را که سر به هوا از شدت اضطراب بودن است بفهماند، دستهاي خود را به گردن برده و سر خود را به بالا برده نشان دادند که اقماح چگونه است. (ابن اثير گويد:) اقماح سر را بلند نگاهداشتن در حال فروبستگي چشم است. اگر بگويند که او را غل اقماح نمود يعني غل بر گردن او به طوري فشار آورد که سر او را به هوا نگاهداشته و از پائين آوردن مانع شد.

و ديگر آن که زمخشري در کتاب «ربيع الابرار» گفته است:

يروي عن رسول الله انه قال: يا علي اذا کان يوم القيامة اخذت بحجزة الله تعالي و اخذت انت بحجزتي و اخذ ولدک بحجزتک و اخذ شيعة ولدک بحجزهم فتري اين يؤمر بنا.[28] .

«از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روايت است که فرمود: اي علي زماني که قيامت برپا شود من دست به کمربند رحمت خدا مي زنم و تو دست به کمربند و دامان من، و فرزندان تو دست به دامان تو، و شيعيان فرزندان تو دست به دامان فرزندان تو. پس خواهي ديد چگونه خدا ما را امر به بهشت خواهد نمود».


[/HR]

  1. سوره بينه 98- آيه 7 و 8.
  2. «غاية المرام » ص 326 تا ص 328.
  3. «غاية المرام » ص 328 روايت ششم، و نيز در ص 483 حديث چهاردهم از طريق عامه ذکر کرده است.
  4. «غاية المرام » ص 329 روايت پنجم.
  5. اين حديث را به عين همين عبارات گنجي شافعي در «کفاية الطالب » باب 62 ص 244 از طبع ثاني نجف آورده است و سپس گويد: محدث شام (ابن عساکر) به طرق مختلفي اين حديث را در «تاريخ » خود آورده است. و ديگر عين اين حديث را طبري در «تفسير» خود در جزء 30 ص 146 با اسناد خود از ابي - الجارود از محمد بن علي (ع) آورده است.
  6. «غاية المرام » ص 328 حديث چهارم.
  7. «غاية المرام » ص 327 حديث پنجم و دهم و ششم.
  8. تفسير «در المنثور» ج 6 ص 379. و حديث اول شماره (2) را در «الغدير» ج 2 ص 58 آورده است.
  9. تفسير «در المنثور» ج 6 ص 379. و حديث اول شماره (2) را در «الغدير» ج 2 ص 58 آورده است.
  10. تفسير «الدر المنثور» ج 6 ص 379. باحتمال قوي غلط نسخه است و صحيح آن اذا جيئت بالامم للحساب است و بنابراين ترجمه آن چنين خواهد بود: وقتي که امت ها براي حساب آورده شوند، و بلکه جاءت الامم بيشتر محتمل است.

  11. تفسير «الدر المنثور» ج 6 ص 379. و در «الغدير» ج 2 ص 58 ذکر کرده و به لفظ جاءت الامم آورده است.
  12. «مناقب » خوارزمي ص 187.
  13. «اصل الشيعة و اصولها» ص 110. و نيز عين اين حديث را طبري در تفسير خود جزء 30 ص 178 از طريق حافظ ابن مردويه از يزيد بن شراحيل انصاري آورده.
  14. «غاية المرام » ص 483 و ص 484 حديث پانزدهم. و در «غاية المرام » ص 19 در حديث بيست و يکم و بيست و دوم دو روايت از رسول خدا از طريق عامه راجع به درجات و مقامات شيعيان امير المؤمنين عليه السلام در قيامت روايت کرده است.
  15. «ينابيع المودة » ط اسلامبول ص 180.
  16. «ينابيع المودة » ص 181.
  17. اين حديث را در «غاية المرام » ص 32 از انس روايت مي کند.
  18. «تاريخ بغداد» ج 12 ص 289.
  19. مراد از زنها زنهاي صالحه اند مانند حضرت خديجه و ام سلمه و زينت دختر جحش و حضرت فاطمه همسر امير المؤمنين، نه مانند عائشه که بر عليه امام زمان خود قيام کرد و صحنه خونين جمل را به راه انداخت، و نه مانند حفصه که پيوسته معين و يار عائشه بود، و نه مانند جعده که حضرت امام حسن را مسموم کرد.
  20. «الغدير» ج 3 ص 78 و ص 79.
  21. رواء جمع ريان است يعني سيراب، و برگهاي سبز درخت را که بسيار سبز و با طراوت اند ريان گويند، و شخص سر حال و فربه را ريان گويند، و شخص بشاش و خوش چهره را ريان گويند. مرويين از ماده روي يروي است يعني سيراب شد، مرويين اسم مفعول و جمع است يعني سيراب شدگان.
  22. «مناقب » خوارزمي ص 75.
  23. «غاية المرام » ص 578 تا ص 588.
  24. سوره حشر 59- آيه 20.
  25. «غاية المرام » ص 328.
  26. «غاية المرام » ص 328.
  27. «نهايه » ابن اثير ج 4 ص 106.
  28. «اصل الشيعة و اصولها» ص 111
موضوع قفل شده است