چقدر خنده داره! (تفاوتی میان بودن در محضر خدا و در حضور دیگران)
تب‌های اولیه
چقدر خنده داره
که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست.
ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می‌گذره!
چقدر خنده داره
که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه
اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می‌ریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره
که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد
اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می‌گذره!
چقدر خنده داره
که وقتی می‌خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر میکنیم چیزی به فکرمون نمیاد
اما وقتی که می‌خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!
چقدر خنده داره
که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می‌کشه لذت می‌بریم و از هیجان
تو پوست خودمون نمی‌گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی‌تر از حدش میشه
شکایت میکنیم و آزرده خاطر می‌شیم!
چقدر خنده داره
که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته
اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!
چقدر خنده داره
که سعی میکنیم ردیف جلو صندلی‌های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم
اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!
چقدر خنده داره
که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا
نمی‌کنیم اما بقیه برنامه‌ها رو سعی میکنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!
چقدر خنده داره
که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور میکنیم
اما سخنان قران رو به سختی باور میکنیم!
چقدر خنده داره
که همه مردم می‌خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا
انجام بدهند به بهشت برن!
چقدر خنده داره
که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال میکنیم به
سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می‌گیره اما وقتی سخن و پیام
الهی رو می‌شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر میکنیم!
خنده داره
اینطور نیست؟
دارید می‌خندید؟
دارید فکر میکنید؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید
که او خدایی دوست داشتنی ست.
آیا این خنده دار نیست که وقتی میخواهید این حرفا را به بقیه بزنید خیلی‌ها را
از لیست خود پاک میکنید؟ به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره
همیشه رسیدن به لذت های مادی و هوس های زودگذر خیلی راحت تر از رسیدن به لذت های روحی و معنوی که دریایی از زیبایی ها و معرفته به دست میاد و
انسان هم جرات این دل به دریا زدن نداره و حاضر نیست لحظه ای در آفرینش و خلقت تامل کنه
یه زمانی فکر می کردیم هستی دور زمین می چرخه. شاید تنها بخاطر این نبود که ستاره ها دور زمین می چرخیدن شاید که خودخواه بودیم و خودمونو مرکز جهان می دیدیم. الانم وقتی تو یه جمعی هستیم فکر می کنیم همه به ما توجه دارند اما وقتی جرات داشته باشیم و سرمونو بالا بیاریم می بینیم همه تو نخ خودشونن. در واقع همیشه ضمیرناخودآگاه به ما می گه تو مهمتری تو بالاتری اما واقعا اینطور نیست ما هم یکی مثل بقیه. حالا اگه فقط یک دقیقه این فکر رو که برابرم داشته باشم دیگه گذر از قبرستون عادی نیست و تنمو می لرزونه چون من ها درونش دفن شدن. کسانی که فکر می کردن دنیا داره دورشون می چرخه و کسانی هستن که باید جهان متحول می کردن ، اما حالا وقتشون تموم شد و این قصه ادامه داره ...
آیت الله بهجت می گه : اگه دلت یکجا دیگه باشه نمی تونی عاشق معبودت بشی حالا دل ما که هزار جاست.
بت های بت خانه را شکستی بت های درونت را نیز بشکن.
که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور میکنیم
اما سخنان قران رو به سختی باور میکنیم!
سلام
این عالی بود
سلام
همش تقصیر تلوزیون _کامپیوتر-موبایل ماهوراه و اینا هست
البته اگه اینا هم نبودن بازم همه موفق به سفر به اعماق اسما ن ها و دیدن قصرهای از مروارید و طلای سرخ بهستی نمیشدن چون بازم شکم شون نمیزاره یعنی برای رفتن به اونجا ها باید چوب خشک بشن درست مثل چوب کبریت !:khandeh!:
خنده دار نیست گریه داره...خیلی هم گریه داره....
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
درسته .... البته منظور از خنده داره فعل معکوس بود ... برای اینکه کمی تامل کنند . :Gol:
کمی تامل!
اگر آنهائی که به من پشت کرده اند می دانستند که من چه اندازه انتظار دیدن آنها را می کِشم و چه مقدار مشتاق توبه و بازگشتآنها هستم هر آینه از شدت شور و شوق نسبت به من جان می دادند و تمام بند بند اعضایشان به خاطر عشق به من از هم جدا می شد.
حدیث قدسی، اصرار صلوة صفحه 19
واقعا جالب بود چیزهایی که همیشه به روشنی روز جلوی چشممان هستند کم کم عادی می شوند .عادت می کنیم به دیدن و شنیدن چیزهایی که به تفکر احتیاجی ندارند ،لذتهای ظاهری بدون سختی را به لذتهای واقعی ترجیح می دیم...
اساسی رفتم تو فکر
چقدر خنده داره
که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست.
ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می‌گذره!چقدر خنده داره
که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه
اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می‌ریم کم به چشم میاد!چقدر خنده داره
که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد
اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می‌گذره!چقدر خنده داره
که وقتی می‌خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر میکنیم چیزی به فکرمون نمیاد
اما وقتی که می‌خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!چقدر خنده داره
که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می‌کشه لذت می‌بریم و از هیجان
تو پوست خودمون نمی‌گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی‌تر از حدش میشه
شکایت میکنیم و آزرده خاطر می‌شیم!چقدر خنده داره
که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته
اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!چقدر خنده داره
که سعی میکنیم ردیف جلو صندلی‌های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم
اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!چقدر خنده داره
که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا
نمی‌کنیم اما بقیه برنامه‌ها رو سعی میکنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!چقدر خنده داره
که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور میکنیم
اما سخنان قران رو به سختی باور میکنیم!چقدر خنده داره
که همه مردم می‌خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا
انجام بدهند به بهشت برن!چقدر خنده داره
که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال میکنیم به
سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می‌گیره اما وقتی سخن و پیام
الهی رو می‌شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر میکنیم!خنده داره
اینطور نیست؟
دارید می‌خندید؟
دارید فکر میکنید؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید
که او خدایی دوست داشتنی ست.
آیا این خنده دار نیست که وقتی میخواهید این حرفا را به بقیه بزنید خیلی‌ها را
از لیست خود پاک میکنید؟ به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره
........................................................
به نظرم ، نه خنده دار نیست
بله اگر هر کسی به اندازۀ توانش واجباتش رو انجام بده ، هرچه قدر کم
و هر اندازه ای که میتونه از انجام حرام دوری کنه ، هر چند کوچک
و بقیۀ ساعاتش رو به انجام امور مباح بپردازه ، هرچقدر طولانی
خداوند خودش راه کمال رو براش باز میکنه
............................
چقدر خنده داره
که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست.
ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می‌گذره!
چون خلوت با معبود نیاز به تمرکز داره و خداوند رحمان رحیم روزی پنج نوبت این امر رو واجب کرده
شما در اوج خواب ، باید بلند شی و دو رکعت نماز بخونی
در اوج کار باید بلند شی هشت رکعت نماز بخونی
در اوج خستگی باید بلند شی هفت رکعت نماز بخونی
خدا گفته همین قدر در شبانه روز منو یاد کن ، خودم بقیش رو برات آسون و راحت میکنم
تو همین واجبات به نظر کوچیک رو انجام بده من خدا کاری می کنم که در اوج خواب ، با لذّت بلند شی و نماز شب بخونی
فقط کافیه انجام واجبات و ترک محرمات
همۀ چیزهای مباح دنیا گوارای وجودت
این که خنده دار نیست.
..................................
چقدر خنده داره
که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه
اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می‌ریم کم به چشم میاد!
معلومه که انسان برای رفع نیازهاش به پول بیشتری نیاز داره
اما برای بخشش و انفاق باید به مقداری ببخشه که بعداً خودش دچار مشکل نشه
پس چیز خنده داری وجود نداره
چون خلوت با معبود نیاز به تمرکز داره و خداوند رحمان رحیم روزی پنج نوبت این امر رو واجب کردهشما در اوج خواب ، باید بلند شی و دو رکعت نماز بخونی
در اوج کار باید بلند شی هشت رکعت نماز بخونی
در اوج خستگی باید بلند شی هفت رکعت نماز بخونی
@};-به نام خدا@};-
ممنون از پاسخگوییتون .
اما خیر ... می دونید چرا یک ساعت خلوت با خدا طاقت فرساست ؟ اما 90 دقیقه بازی فوتبال یا ... زود می گذره ؟@};-
چون ما تفریحاتمونو با عشق انجام میدیم ، اما نمازامونو از روی عادت میخونیم ...
شما فرضا مادرتونو دوست داشته باشین وقتی به شما میگه برو نون بخر دیگه نمیگی واااای خسته ام مامان حوصله ندارم ، نه!!!! با عشق میری میگیری
در مورد همسر هم همینطوره ، بنده وقتی خسته میام خونه شارژ میشم ، چون عاشق همسرم هستم ، در مورد خدا هم همینطوره
اگر عاشقش بشیم همه چی حله مشکل اینه " دنیا ما رو داره با خودش میبره و سرگرمش شدیم "
این که خنده دار نیست.
پس چیز خنده داری وجود نداره
از شما بعید است ، کلمه ی " خیلی خنده دار است" منظور کنایه هستش 
در اصل گریه دار هستش ....
معلومه که انسان برای رفع نیازهاش به پول بیشتری نیاز داره
جلل الخالق ...
خداوند روزی رسان است و در حد ضروری کفایت می کند ، یعنی چی که برای رفع نیازهایش به پول بیشتری نیاز دارد ؟
انسان برای رفع نیازهایش در حد ضرورت به پول نیاز دارد حال خدا ممکن است به فردی بیشتر رزق بدهد و به فردی کمتر ..
روایتی دیده بودم که روزی هرکس مشخص است و به همان اندازه به او داده خواهد شد .
بله اگر هر کسی به اندازۀ توانش واجباتش رو انجام بده ، هرچه قدر کمو هر اندازه ای که میتونه از انجام حرام دوری کنه ، هر چند کوچک
و بقیۀ ساعاتش رو به انجام امور مباح بپردازه ، هرچقدر طولانی
هدف ما در این دنیا توجه به خدا برای رسیدن به کمال است نه توجه به دنیا و جمع اموال و زینت دنیا ... و در کنارش کمی توجه به خدا ...
توجه به خدا و در حد ضرورت برطرف کردن نیازهای دنیوی هدف انسان های مومن و بنده ی خداست...
اما برای بخشش و انفاق باید به مقداری ببخشه که بعداً خودش دچار مشکل نشه
این حرف درست هستش اما افراط و تفریط خوب نیست .. با توجه به خط قبل و کل صحبتهای پستتون حرف شما بوی تفریط می دهد ...
در قرآن آمده شیطان موقع صدقه دادن وعده ی فقر می دهد و خداوند وعده ی فزونی ... پس از چی می ترسیم ؟ ...
یا علی@};-
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا
رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا
وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» (البقره، 286)
ترجمه: خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايىاش تكليف نمىكند. آنچه [از خوبى] به دست آورده به سود او،
و آنچه [از بدى] به دست آورده به زيان اوست. پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير،
پروردگارا، هيچ بار گرانى بر [دوش] ما مگذار هم چنان كه بر [دوشِ] كسانى كه پيش از ما بودند نهادى.
پروردگارا، و آنچه تاب آن نداريم بر ما تحميل مكن و از ما درگذر و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور
سرور ما تويى پس ما را بر گروه كافران پيروز كن.
وقتی کسی «امکان» کاری را ندارد، از او ساقط است و مکلف به آن نیست.
مثل کسی که پول نداره، پس وجوهات، صدقات و انفاق مالی نیز نداره و نمی‌تونه داشته باشه.
پس بدانها مکلف نشده . لذا فرمود: خداوند بیش از آن چه داده مکلف نمی‌کند.
یا مثل کسی که توان انجام کاری را ندارد. مثل روزه گرفتن برای بیمار. یا وضوی کامل برای کسی که دست ندارد.
...............................
منظورم این بود .
پس انسان برای رفع مایحتاجش ، نیاز به پولِ بیشتر از آنچه انفاق میکنه داره
شما نمیتونی به مقداری که خرج خودت میکنی ، همونقدر هم انفاق کنی
مگر اینکه درآمدت به اندازه ای باشه که شما عنوان کردی
.........................
در مورد عبادات هم همین آیه مدّ نظر بود
منِ نوعی هیچ وقت از خودم انتظار عارف بالله رو در حال حاضر ندارم چون ایشون هم پلّه به پلّه پیش رفته
خداوند هم در حدّ توانایی بهمون تکلیف داده
بعد از انجام صحیح تکالیف ، خودش راه کمال و پیشرفت رو برامون هموار خواهد کرد
وقتی کسی «امکان» کاری را ندارد، از او ساقط است و مکلف به آن نیست.مثل کسی که پول نداره، پس وجوهات، صدقات و انفاق مالی نیز نداره و نمی‌تونه داشته باشه.
پس بدانها مکلف نشده . لذا فرمود: خداوند بیش از آن چه داده مکلف نمی‌کند.
@};-به نام خدا@};-
دقت کنید !
خداوند کسی را جز اندازه ی توانش بازخواست نمی کند !
آیا ما به اندازه ی توانمان واقعا خدا را عبادت می کنیم ؟ آیا ما به اندازه ی توانمان کار می کنیم ؟
خیر ... جالب است یه سرچ ساده کنید تا ببنید کار مفید در ایران چن ساعت یا بهتره بگم چند دقیقه است ...
این که ما تفریح کنیم بگوییم خدا سخت نگرفته یجور وسوسه شیطان برای انسان های متدین هستش ...
چون ما به اندازه ی توانمان وقت نمی گذاریم ، عبادت نمی کنیم ، کار نمی کنیم
شما نمیتونی به مقداری که خرج خودت میکنی ، همونقدر هم انفاق کنی
بله بنده نمی تونم ، و گفته هم نشد که هرکس همان اندازه که دارد همان اندازه انفاق کند ، البته معصومین اینطور نبودند حتی سلمان ...
اینها تمام زندگی را یکباره در راه خدا می دادند حتی فرش اتاق را هم می دادند ، اما ما نمیتوانیم اینطور شویم ...
یا علی@};-
عرض کردم به فرمودۀ قرآن کریم: لا یکلّف الله نفساً الّا وٌسعها
شما در موضوعتون از خودمون و افراد معمولی سخن میگید
اما در مثال از عارفین حقیقی و کسانی که مسیر کمال رو پیمودن .
در مثالهای شما خداوند بهمون تکلیف در انجام واجبات و ترک محرّمات کرده و دل مشغولی به مباحات منافاتی با تکالیفمون نداره
وقتی که منِ نوعی تکالیف شرعی رو در حدّ توانم انجام بدم ، خداوند درِ کمال رو برای من هموار میکنه
ابتدا الفبا ، بعد جمله سازی
حالا شاگردی الفبا رو در عرض یک هفته یاد می گیره و شاگردی در عرض نه ماه
اما هر دو به زنگ تفریح نیاز دارن
شاگرد کوشا و درسخوان در زنگ های تفریح هم به مطالعه و مباحثه می گذرونه اما همه که اینطور نیستن
ما داریم از اکثریّت و عامّه سخن میگیم ، از خودمون ، نه از کسانی که راه سلوک رو طی کردند . هرگز قابل مقایسه نیستن
در یک روایت امام معصوم می فرماید:
«ان للقلوب اقبالا و ادبارا فاذا اقبلت فاحملوها علی النوافل و اذا ادبرت فاقتصروا بها علی الفرائض » ; وسائل الشیعه، ج 4، ص 70 .
گاهی انسان حال خوشی دارد، گاهی حالش گرفته است.
می فرماید: در آن اوقاتی که حالش خوش است این را باید بداند که ریشه ی خوشی دل و ریشه ی اقبال قلب این است
که به انجام واجب و ترک حرام مقید شده و در سایه ی آن، دل روشن شده و آرامش پیدا کرده است و دل خوشی معنوی
به او دست داده و در این حالت چون ریشه ی این خوش دلی، انجام واجب و ترک حرام است،
می فرماید: (فاحملوها علی النوافل) این قلب را بکشانید به سوی کارهای بالاتر از انجام واجب و ترک حرام، تا این که
بتوانید در مرتبه ی ایمان قدم بردارید.
....................
منظور پلّه پلّه ، آهسته آهسته برای کسانی که می خواهند به درجات بالاتری برسند
@};-به نام خدا@};-
شما فرضا مادرتونو دوست داشته باشین وقتی به شما میگه برو نون بخر دیگه نمیگی واااای خسته ام مامان حوصله ندارم ، نه!!!! با عشق میری میگیری
یا علی@};-
در فرض مثالتون بسیاری از فرزندان هستند که عاشق مادرشون هستن اما ، حقّش رو ادا نمی کنن
همونطور که بسیاری از والدین عاشقانه در خدمت فرزندانشون هستند اما نمی تونن حقّ فرزندشون رو به جا بیارن
فرزندی که با همۀ تلاشِ والدینش برای رفع نیازهای مادّی او ، خوب درس نمی خونه
و والدینی که با تمام عشق به فرزندشون ، در تربیتِ او ، موفق عمل نمی کنند
حال چگونه در برابر خداوند می تونیم آن طور که شایسته هست از خودمون انتظار بهترین داشته باشیم .
در حالتِ معمول باید مسیر رو به همون راحتی که برامون مشخص کردند بریم اینطوری آیندۀ بهتری داریم
دین برای ما آسون گرفته کسی که می خواد زودتر به کمال برسه در نتیجه ملزوماتی برای خودش در نظر می گیره
این شامل عموم نمیشه و خداوند هم از همه یک جور انتظار نداره
...............................
مسئله اینجاست آیا کسی که به مقدار توانش ، تکالیفش رو انجام میده ، اهل تفریطه ؟
و کسی که می خواد راه ترّقی رو زودتر طی کنه ، افراطی ست؟
@};-به نام خدا@};-
سلام
این حرفهایی که در دو پست بالا زدید درست هستش جز جاهایی که خواهم گفت . اما اول بگذارید کمی برگردیم عقب خودتان قضاوت کنید
حرفهای الانتان با دیروز تفاوت کرده است .@};-
دیروز :
و هر اندازه ای که میتونه از انجام حرام دوری کنه ، هر چند کوچک
اینجا شما از توان صحبت نکرده اید ، فرمودید از حرام دوری کند هر چند کوچک !!!!!!!
اما در حالی که در حد توانش باید دوری کند ، یعنی تمام توانش را به کار گیرد تا بعد یه مدت دیگر گناه انجام ندهد به قول خودتان همان
پله پله اتفاق بیفتد ...@};-
و بقیۀ ساعاتش رو به انجام امور مباح بپردازه ، هرچقدر طولانی
اینجا شما فرمودید کارهای مباح انجام دهد هرچند طولانی ...
این هم باز اشتباه هست . بهتر است گفته شود کارهای مباح اما در حد توانش ضروری ترینش را انجام دهد ، گفته شد
قرار نیست ما در اینجا به کارهای غیر خدا مشغول شویم اصلا هدف این نیست ، شما می فرمایید بحث در مورد عامه ی مردم است اما
بحث در مورد افرادی است که میخواهند راه خدا بروند ، اونهایی که به خدا کار ندارند فعلا کاری باهاشون نداریم اونا باید اول خدا براشون اثبات بشه وووووو
اما ما داریم در مورد خودمون صحبت میکنیم ، مایی که قراره بریم سمت خدا ، مایی که به اصطلاح خودمونو درس خونده و شیعه می دونیم و... .
خداوند خودش راه کمال رو براش باز میکنه
خداوند رحمن است یعنی رحمت عام دارد و رحیم است یعنی رحمت خاص دارد ، رحمت خاصش مال کسانیه که در راهش کوشش کنند نه اینکه
به خیال این باشن که ما در حد واجبات انجام بدیم و یکم محرمات و ترک کنیم خدا کمال رو نشونمون میده ، نه !!!!! باید تلاش کرد ، تلاش تلاش تلاش ، همان در حد توانی که فرمودید.
تو همین واجبات به نظر کوچیک رو انجام بده من خدا کاری می کنم که در اوج خواب ، با لذّت بلند شی و نماز شب بخونی
یه چیزی خیلی مهمه اونم این که آدم مقید باشه به نماز اول وقت ، مقید باشه به نماز ، به ارزش نماز اونوقت میشه گفت آره خدا بلندش میکنه از خواب ..
چون آدم تا مقید نباشه و تمرکز نگیره نمی تونه لذت ببره ، میتونیم از خیلی نمازخونا بپرسیم آیا شما از نمازت لذت میبری ؟ ؟؟؟؟؟؟
خیلیا جوابشون منفیه ... چرا بنظرتون ؟؟؟ شما که گفتید اگر نماز بخونن خدا صبح بلندشون میکنه با لذت بخونن .. پس چرا خیلیا نمازخونن اما صبح بلند نمیشن ؟؟؟
چرا خیلیا لذت نمی برن ؟؟؟
دلیلش تو همون مقید بودنه
وقتی که منِ نوعی تکالیف شرعی رو در حدّ توانم انجام بدم ، خداوند درِ کمال رو برای من هموار میکنهابتدا الفبا ، بعد جمله سازی
حالا شاگردی الفبا رو در عرض یک هفته یاد می گیره و شاگردی در عرض نه ماه
اما هر دو به زنگ تفریح نیاز دارن
شاگرد کوشا و درسخوان در زنگ های تفریح هم به مطالعه و مباحثه می گذرونه اما همه که اینطور نیستن
بله همینطوره ، این حرف بنده هستش که شما الان بهش اذعان کردید . اما صحبت های دیروزتان که چند سطر پیش نقل قول کردم بوی دیگری میداد
در یک روایت امام معصوم می فرماید:«ان للقلوب اقبالا و ادبارا فاذا اقبلت فاحملوها علی النوافل و اذا ادبرت فاقتصروا بها علی الفرائض » ; وسائل الشیعه، ج 4، ص 70 .
گاهی انسان حال خوشی دارد، گاهی حالش گرفته است.
می فرماید: در آن اوقاتی که حالش خوش است این را باید بداند که ریشه ی خوشی دل و ریشه ی اقبال قلب این است
که به انجام واجب و ترک حرام مقید شده و در سایه ی آن، دل روشن شده و آرامش پیدا کرده است و دل خوشی معنوی
به او دست داده و در این حالت چون ریشه ی این خوش دلی، انجام واجب و ترک حرام است،
می فرماید: (فاحملوها علی النوافل) این قلب را بکشانید به سوی کارهای بالاتر از انجام واجب و ترک حرام، تا این که
بتوانید در مرتبه ی ایمان قدم بردارید.
@};-@};-@};-
بحث ما هم در انجام واجب است وصحبتی از مستحب یادم نمی آید گفته باشم ...
اما وقتی کسی واجب را انجام داد و حرام را ترک کرد آنوقت خدا میکشدش بالاتر ، طوری که حرفهایی که مباح بوده برایش یه جوری حرام می شود
یعنی از صحبتهای لغو و بیهوده دوری می کند و غیر از خدا صحبت نمی کند ، کارهای مباح مثل تلویزیون نگاه کردن و... انجام نمی دهد و مشغول خدا می شود.@};-
در فرض مثالتون بسیاری از فرزندان هستند که عاشق مادرشون هستن اما ، حقّش رو ادا نمی کنن
اینجا نمی تونیم بگیم عاشق مادرشونن ، باید بگیم وابسته ی مادرشون و علاقه دارن به مادرشون ، چون عشق خیلی فرق داره ، عاشقی یعنی مجنونی ...
چطور امام حسین ع سرشونو در راه خدا دادن ، عاشق بودن ، چطور عرفا تمام زندگیشونو خرج خدا میکنن کلی سختی متحمل میشن چون عاشق خدایند
اما بچه ای که حاضر نیست سختی بکشه بره خرید کنه میشه گفت عاشقه ؟ سختی که هیچی باید عشق کنه با خریدش چون برای مادرش همسرش و ... داره خرید میکنه ...
همونطور که بسیاری از والدین عاشقانه در خدمت فرزندانشون هستند اما نمی تونن حقّ فرزندشون رو به جا بیارن
این نیاز به شفاف سازی دارد ، کاش مثالی میزدید ... اگر منظورتان این هستش گاهی پدر و مادر در تربیت بچشون اشتباه میکنن این منافات با عشق ندارد
چون عدم آگاهی پدر و مادر باعث شده است کوتاهی کنند نه عمدا بخواهند .@};- (البته ما با استثنائات کاری نداریم کلیت قضیه رو گفتم)
فرزندی که با همۀ تلاشِ والدینش برای رفع نیازهای مادّی او ، خوب درس نمی خونه
آها ببینید این بچه اگر تمام توانش و میزاره اما درسش و خوب نمیشه فرق می کنه با پسری که توانش و نمیزاره و کوتاهی می کنه ...
آیا این دو قابل مقایسه اند ؟!!!
حال چگونه در برابر خداوند می تونیم آن طور که شایسته هست از خودمون انتظار بهترین داشته باشیم .
آنطور که شایسته است رو نمی توانیم اما همان یکلف الله نفس الا وسعها رو که میتونیم ... در حد توانمون که می تونیم ... ما در حد توان منظورمونه نه در حد شایستگی خداوند ...
فرزند هم در حد توان میگیم درس بخونه نه تنبلی کردن ... بنده هم عبادت کنه نه تنبلی کنه ... حرف بنده اینه ...
مسئله اینجاست آیا کسی که به مقدار توانش ، تکالیفش رو انجام میده ، اهل تفریطه ؟
ممنون از سوالتون ، کسی که به مقدار توانش تکالیفش رو انجام بده نه اهل تفریطه نه افراط اما کسی که بیشتر انجام بده افراط و کسی که تنبلی کنه و کمتر
انجام بده تفریط ....
چقدر خنده داره
که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست.
ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می‌گذره!چقدر خنده داره
که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه
اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می‌ریم کم به چشم میاد!چقدر خنده داره
که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد
اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می‌گذره!چقدر خنده داره
که وقتی می‌خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر میکنیم چیزی به فکرمون نمیاد
اما وقتی که می‌خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!چقدر خنده داره
که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می‌کشه لذت می‌بریم و از هیجان
تو پوست خودمون نمی‌گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی‌تر از حدش میشه
شکایت میکنیم و آزرده خاطر می‌شیم!چقدر خنده داره
که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته
اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!چقدر خنده داره
که سعی میکنیم ردیف جلو صندلی‌های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم
اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!چقدر خنده داره
که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا
نمی‌کنیم اما بقیه برنامه‌ها رو سعی میکنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!چقدر خنده داره
که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور میکنیم
اما سخنان قران رو به سختی باور میکنیم!چقدر خنده داره
که همه مردم می‌خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا
انجام بدهند به بهشت برن!چقدر خنده داره
که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال میکنیم به
سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می‌گیره اما وقتی سخن و پیام
الهی رو می‌شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر میکنیم!خنده داره
اینطور نیست؟
دارید می‌خندید؟
دارید فکر میکنید؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید
که او خدایی دوست داشتنی ست.
آیا این خنده دار نیست که وقتی میخواهید این حرفا را به بقیه بزنید خیلی‌ها را
از لیست خود پاک میکنید؟
به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره
شما در اینجا بحثی در بارۀ کسانی که می خواهند راه خدا رو برن نزدید .
بلکه اشخاص معمولی هستند که به انجام دستورات الهی در حدّ وُسعشون عمل می کنند.
و کسانی که حرف قرآن رو به سختی باور می کنند ، انفاق کم می کنندو....
از نظر شما این عشق به حساب نمیاد و تفریطه ولی آیا از نظر خداوند هم همینطوره؟
در حالی که خودتون جواب رو دادید :
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره
@};-به نام خدا@};-
بلکه اشخاص معمولی هستند که به انجام دستورات الهی در حدّ وُسعشون عمل می کنند.
جالب است لطفا بفرمایید این را از کجا می دانید ؟
آیا الان در جامعه ی ما می توانید بگویید که مردم در حد وسعشون دارن به دستورات الهی عمل می کنند ؟
متاسفانه خدا بین ما غریبه ، متاسفانه قرآن مهجور و غریبه ، متاسفانه احکام و دستورات قرآن مهجوره شما چطور می توانید بگویید
مردم در حد وسعشون دارن عمل می کنند ؟
اون حرفهایی که پست قبل از بنده نقل کرده اید نوعی تلنگر بوده است که بابا از خواب بیدار شید .. احکام ما داره بین ما غریب میشه ... توجه ما به دنیا زیاد شده ...
توجه ما از آخرت و خدا کم شده ...
ما شایعات و راحت باور می کنیم اما حرف خدا و قرآن رو سخت باور میکنیم .. تو همین سایت نگاه کنید چقدر اشکال از قرآن میگیرن ؟ میگن فلان آیه مثل دو نیم شدن ماه و فلان
امکان نداره و خدا چرا اینطور معجزه کرده و فلان .... اونوقت یه بشر مغز یکی رو پیوند میزنه میگن اوففف ایول عجب دانشمندی ، اونوقت معجزات خدا رو انکار میکنن ...@};-
طرف ساعت ها میشینه با دوستاش و اطرافیانش حرف میزنه ، نوبت به نماز که صحبت با خداست که میرسه حوصله نداره سریع نمازشو میخونه که تموم بشه بره ادامه فیلمشو ببینه حتی
دیده شده بعضیا تو نماز هم فیلم نگاه میکنن یا به صحبت اطرافیان گوش میدهند .. این حرفهای دل منه که شما دارید دلیل میارید که اشکال نداره هرکس در حد وسعش ...
آیا حد وسع اینه ؟؟؟؟
اینه که ما نماز و تند تند بخونیم مقید نباشیم اما به امور مباح بپردازیم به صورت طولانی و خوشحال باشیم خدا راه کمال و باز میکنه ما در همین حد بسمونه ؟؟؟؟!!!!
خیر ... باید در راه خدا تلاش کرد ... تلاش@};- حد وسع یعنی نهایت تلاش ، نهایت کاری که از دستمون بر میاد @};-
و کسانی که حرف قرآن رو به سختی باور می کنند ، انفاق کم می کنندو....
لن تنالو البر حتی تنفقوا مما تحبون
هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست می‌دارید، (در راه خدا) انفاق کنید؛ و آنچه انفاق میکنید، خداوند از آن آگاه است.92 عمران
اتّفاقاً آن چه شما در صحبتهاتون اشاره کردید ، کوچک شمردن عشق الهی در این افراد هستچون دور از آنچه شما انتظار دارید و فکر میکنید،هست .
خیر ، ربطی به دور از انتظار بنده نداره ، هرکس هرچه نزدیکتر به اهل بیت ع رفتار کنه محب تر و عاشق تره و هرچه دورتر رفتار کنه عشقش کمتره این چیز کاملا محرزی هستش
شما مثال داستان موسی و چوپان رو زدید که اصلا ربطی به عاشقی ندارد ... مربوط به مناجات با خداست ... هرکس یه طور با خدا مناجات میکند ..
اما عشق داشتن و عاشق بودن خیلی فرق می کند ... معنای عاشق رو باید دید که چیست اونموقع هرکس اون موارد رو داشت معلوم است عاشق است ..
این کاملا فرق دارد با نحوه ی مناجات با خدا که هرکس بر اساس سوادش با خدا مناجات می کند ...
عاشق همه چیشو در راه معشوقش میده .. همه چی ، تمام زندگی و زن و فرزند و .. اما ما چن درصد اینطوری هستیم ؟ خودمو میگم
حدیث قدسی دیدم که خداوند به یکی از پیامبرانش فرمود هرکس می گوید مرا دوست دارد و نماز شب نمی خواند دروغ می گوید ...@};-
از نظر شما این عشق به حساب نمیاد و تفریطه ولی آیا از نظر خداوند هم همینطوره؟
جواب این داده شد ، این اصلا به عشق مربوط نمی شد اون چوپان داشته با خدا مناجات می کرده و نحوه ی مناجاتش به دل حضرت موسی ع خوش نیامده
و ایشان هم خرده گرفته بوده است.@};-
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره
بنده همچین چیزی رو در صحبتهام یافت نکردم اگر گفته باشم عذرخواهی میکنم چون اصلا به این جمله اعتقاد ندارم ...
یک حیوان گاهی ممکن است اعتقادش از ما بیشتر باشد ، چون حیوانات و جمادات به خدا و اهل بیت و پیامبر ایمان دارند اما ما
گاهی در اعتقاداتمان شک و شبهه است و ضعیف است ... پس بنده کاملا تکذیب میکنم که در جملات بنده گفته شده دیگران اعتقاداتشون ضعیف تر از ماست@};-
مناجات با خالق هستی یعنی عشق و محبّت به او
مگر میشه کسی عاشق خداوند نباشه اما زحمت مناجات و خواندن نماز رو به خودش بده ؟
در انجام فرائض و دستورات الهی ندارند ، توسّط دیگران امر به معروف و نهی از منکر میشن .
کوبیدن بر طبل یأس از ابزار شیطان هست .
بهتر میتونید قضاوت کنید و به حقیقت می رسید .
بله نواقصی هست ولی همه درصدد و تلاش برای رفع آنها هستند و اتّفاقاً این تلاش در مردم بیشتر مشهوده تا در خواص.
مورد تأیید الهی و امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف قرار بگیره .
این حرفا خنده دار نیست بلکه وقتی آدم فکر می کنه به خودش میاد می بینه که واقعا در طول روز خیلی کارهای بیهوده ای انجام میده که اصلا به درد نمی خوره و فقط وقتشو به صورت غیرمفید حدر میده ولی به مناجات و نماز و راز و نیاز با خدا که میرسه حوصله نداره یا وقت کم داره . اینکه واقعا مومن واقعی باشی و گفته های قرآن عمل کنی واقعا سخته و تو این زمونه تقریبا غیرممکنه چون اکثر انسانهای این زمونه درگیر همه چی هستن به جز عبادت
این حرفا خنده دار نیست بلکه وقتی آدم فکر می کنه به خودش میاد می بینه که واقعا در طول روز خیلی کارهای بیهوده ای انجام میده که اصلا به درد نمی خوره و فقط وقتشو به صورت غیرمفید حدر میده ولی به مناجات و نماز و راز و نیاز با خدا که میرسه حوصله نداره یا وقت کم داره . اینکه واقعا مومن واقعی باشی و گفته های قرآن عمل کنی واقعا سخته و تو این زمونه تقریبا غیرممکنه چون اکثر انسانهای این زمونه درگیر همه چی هستن به جز عبادت
سلام
احسنت ... خنده دار است منظور کنایه بوده است
در اصل گریه دار هستش ....
بنده اشاره کرده بودم .. که در اصل گریه دارد
اما در جواب به سخنان سرکار یا زینب فاطمه رو ان شاءالله تا شب خواهم داد یا علی
این حرفا خنده دار نیست بلکه وقتی آدم فکر می کنه به خودش میاد می بینه که واقعا در طول روز خیلی کارهای بیهوده ای انجام میده که اصلا به درد نمی خوره و فقط وقتشو به صورت غیرمفید حدر میده ولی به مناجات و نماز و راز و نیاز با خدا که میرسه حوصله نداره یا وقت کم داره . اینکه واقعا مومن واقعی باشی و گفته های قرآن عمل کنی واقعا سخته و تو این زمونه تقریبا غیرممکنه چون اکثر انسانهای این زمونه درگیر همه چی هستن به جز عبادت
حرف بنده هم همینه : برای تبلیغ و ترویجِ اخلاق و عرفان باید از ادبیاتِ شایسته استفاده کرد بنابراین
اگر این حرفها برای عموم هست ناخوشایند و ناامید کننده هست و همۀ ما نیاز به امید داریم و صد البته تلنگر
اما در به کار گیریِ سخنان باید تلاش کنیم که برخاسته از واقعیات باشه و تراوش ذهنیّات هم مطابق بر واقعیّت باشه
فضای مجازی در این مورد حسّاسیّت بیشتری داره . پس باید در به کار گیری الفاظ دقّت بیشتری کنیم
و بکار گیری این گونه ادبیّات ، نتیجۀ مطلوبی در بر نخواهد داشت .
حضرت علی علیه السلام بر جمعی وارد شده و از آنها سؤال فرمودند:
آیا می دانید امید بخش ترین آیه ی قرآن کدام است؟! هرکس به فراخور حال خویش آیه ای را عنوان کرد:
بعضی گفتند: آیه ی «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ»
یعنی خداوند جز شرک، گناهان دیگر را می بخشد.
بعض دیگر بر آن بودند که این آیه است؛ «وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَحیمًا»
یعنی هرکس خلافکار و ظالم باشد ولی استغفار کند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.
عدّه ای اظهار داشتند آیه ی «یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا»
یعنی ای بندگان من که در حقّ خود اسراف کرده اید! از رحمت خدا مأیوس نشوید، زیرا او همه ی گناهان را می بخشد.
تعدادی هم نظر به این آیه داشتند؛
«وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ»
یعنی کسانی که اگر کار زشتی انجام دادند و به خودشان ظلم کردند، یاد خداوند می کنند و برای گناهان خویش استغفار می نمایند،
و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد.
بعد از اینکه حضرت نظرات آنان را شنید، فرمودند: از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود:
امید بخش ترین آیه در قرآن این آیه است: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»
سپس پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه دادند: یا علی! سوگند به خداوندی که مرا بشیر و نذیر به سوی مردم مبعوث کرد،
وقتی که انسان برای نماز وضو بگیرد، گناهانش ریخته می شود، و زمانی که رو به قبله کند، پاک می شود.
یا علی! مثال اقامه کننده ی نمازهای روزانه، مثل کسی است که هر روز پنج مرتبه در نهر آبی که جلوی منزل اوست
خود را شستشو کند.
منبع : حوزه نت
ملّت ما در حدّ وسع و توانشون به خدا عشق می ورزند و شک ندارم .
@};-به نام خدا@};-
خب این نظر شماست نه واقعیت جامعه حال میخواهید باور کنید یا خیر ...
واقعیت جامعه کاملا مشخص است و به قول خودتان آنچه عیان است چه حاجت به بیان است ...
ما داخل خودمان هستیم اگر عیب های خود را نگوییم اونوقت آبرویمان جلوی دشمنمان می رود ...
با این نوع لحن شما کلا باید بیخیال نهی از منکر شد چون همه چی گل و بلبل هستش .. خیلی جالب هست ...
اگر بیشتر توجّه کنید متوجّه میشید که همه برای رشد و کمال دینی خود و عزیزانشون تلاش می کنند .
صحبت شما مثل صحبت های حسن آقا میری میمونه که میگه همه میرن تو بهشت حتی شیطان ...
شما دارید از این ور بام میفتید ... اما بنده دارم واقعیت های جامعه را می گویم .. لطف خدا باعث شده توفیق پیدا کنیم و مطالبی که بیدار میکنه نفس انسان رو بگذاریم...
اما ظاهرا به برخی بر خورده است ... بله بر بخورد مهم نهی از منکر و بیدار کردن نفس انسان است .
احتمالا شما مخالف صحبت کردن در مورد جهنم باشید چون همه بهشتی هستند از نظر شما و صحبت در مورد غضب خدا و جهنم کار اشتباهی ست چون مردم دچار یاس می شوند ...
ذهنیّتتون رو نسبت به جامعۀ دینی مثبت تر کنید
مثبت کردن ذهن فقط باعث میشه شما درون خودتون رو عوض کنین اما واقعیات جامعه تغییری نمی کند .@};-
سنتان را نمی دونم و همچنین نمی دانم در کدام شهر زندگی می کنید احتمالا افراد دور و برتان آدم های خوبی هستند و شما تعمیم دادید به کل جامعه ...
بنده هم در تهران زندگی کردم و هم در مشهد و بسیاری از شهرها را هم رفته ام ... وضع جامعه مشخص است ...
200 میلیون شیعه در جهان 300 نفر توشون پیدا نمیشه یار امام زمان باشن؟؟؟؟ شما میگید 75 میلیون نفر خوب هستن اما 300 نفر کجان ؟؟؟@};-
[="Tahoma"][="Blue"]باسلام و احترام
از دوستان عزیزی که در این تاپیک شرکت کردند تشکر می کنم.
مطالب خوبی رد و بدل شما. نکات جالبی خاطر نشان شد. هر دو گروه فکری، نکات خوب و ارزنده ای را مطرح کردند و تقریبا در خیلی جاها با هم اتفاق نظر دارند.
بد نیست که یک جمع بندی از طرف دوستان در مورد مباحث گذشته صورت بگیرد.
هر کسی، بحث و نظر خودش را در یک پست به صورت جمع بندی بیان نماید تا کم کم بحث را ختم کنیم و نتیجه گیری بنماییم.[/]
[="]پس در ابتدا اين نگاهها و ادبیّات رو بايد اصلاح کنیم تا پیشرفت رو به کمال سریعتر بشه
و الّا این کُندی ادامه خواهد داشت
هر کسی، بحث و نظر خودش را در یک پست به صورت جمع بندی بیان نماید تا کم کم بحث را ختم کنیم و نتیجه گیری بنماییم.
@};-به نام خدا@};-
سلام و ممنون از حضورتون ...
جمع بندی بحث بنده :
متاسفانه تو جامعهی الان خدا تو زندگیهامون کمرنگ شده ، کسی توجهی ندارد به این مسائل ..@};-
قرآن تو خونه هامون خاک میخوره ..
ما حتی در حد توانمون هم تلاش نمی کنیم تا معرفت خدا رو کسب کنیم ...
در حد توانمون خدا رو عبادت نمی کنیم ...
چقدر رنگ امام زمان به خودمون گرفتیم ؟؟؟؟؟ !! چقدر یاد مهدی فاطمه(عج) هستیم ؟؟؟؟؟
کسی امر به معروف نمی کنه ، منظور انقدر کمه که یجورایی میشه گفت نمیشه .. نهی از منکر نمیشه ...
جایی هم که نهی از منکر انجام میشه کلی بد و بیراه به طرف گفته میشه ، منظورم اینجا نیست کلی میگم ...
باید مظالبی گفته بشه تا طرف به فکر فرو بره تلنگری بهش بخوره ...@};-
طرف ساعت ها میشینه با دوستاش و اطرافیانش حرف میزنه ، نوبت به نماز که صحبت با خداست که میرسه حوصله نداره سریع نمازشو میخونه که تموم بشه بره ادامه فیلمشو ببینه حتی
دیده شده بعضیا تو نماز هم فیلم نگاه میکنن یا به صحبت اطرافیان گوش میدهند .
اینکه ما نماز و تند تند بخونیم و مقید نباشیم اما به امور مباح بپردازیم به صورت طولانی و خوشحال باشیم خدا راه کمال و باز میکنه برای ما ، آیا در همین حد بسمونه ؟؟؟؟!!!!
خیر ... باید در راه خدا تلاش کرد ... تلاش@};-حد وسع یعنی نهایت تلاش ، نهایت کاری که از دستمون بر میاد @};-
من میگم خدا مهربونه و کمک میکنه ، ما هم تلاشمونو بکنیم واقعا ...
عاشق همه چیشو در راه معشوقش میده .. همه چی ، تمام زندگی و زن و فرزند و .. اما ما چن درصد اینطوری هستیم ؟ خودمو میگم @};-
حدیث قدسی دیدم که خداوند به یکی از پیامبرانش فرمود هرکس می گوید مرا دوست دارد و نماز شب نمی خواند دروغ می گوید ...@};-
یه چیزی خیلی مهمه اونم این که آدم مقید باشه به نماز اول وقت ، مقید باشه به نماز ، به ارزش نماز اونوقت میشه گفت آره خدا بلندش میکنه از خواب ..
چون آدم تا مقید نباشه و تمرکز نگیره نمی تونه لذت ببره ، میتونیم از خیلی نمازخونا بپرسیم آیا شما از نمازت لذت میبری ؟ ؟؟؟؟؟؟
دلیلش تو همون مقید بودنه @};-
چقدر خنده داره (گریه داره)
که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست.
ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می‌گذره!چقدر خنده داره (گریه داره)
که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه
اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می‌ریم کم به چشم میاد!چقدر خنده داره (گریه داره)
که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد
اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می‌گذره!چقدر خنده داره (گریه داره)
که وقتی می‌خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر میکنیم چیزی به فکرمون نمیاد
اما وقتی که می‌خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!چقدر خنده داره (گریه داره)
که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می‌کشه لذت می‌بریم و از هیجان
تو پوست خودمون نمی‌گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی‌تر از حدش میشه
شکایت میکنیم و آزرده خاطر می‌شیم!چقدر خنده داره (گریه داره)
که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته
اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!چقدر خنده داره (گریه داره)
که سعی میکنیم ردیف جلو صندلی‌های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم
اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!چقدر خنده داره (گریه داره)
که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا
نمی‌کنیم اما بقیه برنامه‌ها رو سعی میکنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!چقدر خنده داره (گریه داره)
که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور میکنیم
اما سخنان قران رو به سختی باور میکنیم!چقدر خنده داره (گریه داره)
که همه مردم می‌خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا
انجام بدهند به بهشت برن!
.. واقعا وقتی آدم نگاه می کند می بیند چقدر واقعیت دارد این مطالب در زندگی ما امروزه ....!
استاد نظرتان چیست ؟
باید در این دیدگاه حسّاستر و دقیقتر عمل کرد تا تأثیر بیشتر و مؤثّرتری بر مخاطب بزاره. باید مظالبی گفته بشه تا طرف به فکر فرو بره تلنگری بهش بخوره ...حسّاسیّت اکثر افراد در نحوۀ برخوردِ متکلّم ایجاب می کنه که
جایی هم که نهی از منکر انجام میشه کلی بد و بیراه به طرف گفته میشه ، منظورم اینجا نیست کلی میگم ...
خب به حمدالله تا اینجا که حرفهایکی است و درد، یک درد واحد است و آن طرز صحیح امر و نهی کردن است که به جای سود بیشتر ، ضرر بیشتر نداشته باشد.
[="Tahoma"][="Blue"] استاد نظرتان چیست ؟. واقعا وقتی آدم نگاه می کند می بیند چقدر واقعیت دارد این مطالب در زندگی ما امروزه ....!
من بحث را دنبال کردم. بله همینطور هست که می فرمایید. خیلی چیزها جایش عوض شده. اگر به سیره ی واقعی اهل بیت نگاه کنیم خیلی نگاهمون به زندگی بایدعوض بشه.[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می‌کشه لذت می‌بریم و از هیجان
تو پوست خودمون نمی‌گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی‌تر از حدش میشه
شکایت میکنیم و آزرده خاطر می‌شیم!
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
اگر در دعا هم لذت برده شود تا قبل از اینکه خسته بشیم دعا تمام باید بشه
الان استاد تو موضوع هست ببینید از استاد سوال می کنم
استاد بصیز اینکه در مجالس دعا آنقدر به دعا شاخ وبرگ می دهند که انسجام دعا از بین میره (مثلا در دعای عرفه انقدر گریز می زننند که در ظاهر مجلس عزای امام حسین(ع) می شود و در بین آن دعا)
این ها درسته؟
من به این می اندیشم
در نماز که یک دعا است آداب داره جایگاه خودش رو داره و میزان داره
باید شرایطش محیا شود و به اندازه حال آدم باشد
که متاسفانه در بعضی از مراسمات دعا انقدر کش پیدا می کند که حال دعا می رود!
این طور نیست؟
ممنون
یا علی(ع)@};-[/]
اگر در دعا هم لذت برده شود تا قبل از اینکه خسته بشیم دعا تمام باید بشه
الان استاد تو موضوع هست ببینید از استاد سوال می کنم
@};-به نام خدا@};-
سلام با حرفهایتان موافقم ... باید هرچقدر حال داشته باشیم دعا بخونیم وعبادت کنیم ....
اما اگر روضه ای طولانی شد شما برخیزید ، چون حال همه یکسان نیست ممکنه شما ده دقیقه ای خسته بشوید ، نمیشود
که روضه را تعطیل کنند ، ممکن است یکنفر ده ساعت هم خسته نشود ، استاد روح میگفتند اگر یکنفر بیاید تا شب برایم روضه بخواند
اصلا خسته نمی شوم تازه خوشحال هم می شوم ...
با بقیه حرفهایتان موافقم happy@};-
استاد بصیز اینکه در مجالس دعا آنقدر به دعا شاخ وبرگ می دهند که انسجام دعا از بین میره (مثلا در دعای عرفه انقدر گریز می زننند که در ظاهر مجلس عزای امام حسین(ع) می شود و در بین آن دعا)
باسلام و احترام
کاری که در مجالس دعاخوانی ها و عزاداری های دسته جمعی می شود، بیشتر جنبه توسل و تنبه دارد، هدف مداح یا سخنران در این جلسه این است که مستمع را متنبه و متوجه مفاهیم دعا بکند لذا برخی را توضیح می دهد یا معنا می نماید یا به فراخور حال، روضه ای هم می خواند. این هم خوب است اگر چه دعاخوانی به این است که بین آن چیزی گفته نشود و جز مضامین دعا سخن دیگری گفته نشود در عین حال، این جلسات فعلی با آدابی که درست شده، خیلی موثر و مفید هست و مردم بهره می برند و اصلا مردم آمده اند که شخصی برای آنها بخواند و ترجمه کند و روضه ای بیان کند و اشکی بریزند و انقلابی برایشان حاصل شود. نیامده اند که فقط از اثرات خود دعا و ثواب ختم آن بهره ببرند.
اگر کسی چنین هدفی داشته باشد، غالبا خودشان در خانه و به تنهایی میخوانند خیلی هم سریعتر تمام می کنند و از بهره ی ختم آن دعا با آداب خاصش بهره خواهند برد.