جمع بندی آیا دارالآخره صرفا" به معنای زندگی پس از مرگ است؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا دارالآخره صرفا" به معنای زندگی پس از مرگ است؟

با عرض سلام و ادب خدمت مومنین بزرگوار
شاید این سوال به نظر برخی افراد عجیب باشد ولیکن امیدوارم چنانچه عزیزان مصادیق دیگری از دارالاخرت را مورد مطالعه قرار داده اند بیان نمایند.
موارد ذیل جهت مشخص شدن مبانی طرح این سوال بیان می گردد:
- آیا می توان مفاهیمی از زندگی این دنیا را در پیوستگی و تعامل بیشتر با جهان معنا دانست؟
- با توجه به اینکه می دانیم با در نظر گرفتن اعراب کلمه (آخر) در قرآن این کلمه به معنای (دیگر) صحیح بوده ولیکن از نظر فرم غیر از آن به معنای (پایان) هم در زبان عربی آمده آیا این موضوع باعث نگردیده معنای دنیای پس از مرگ یا پایان زندگی به اشتباه در اذهان بیشتر جلوه نموده باشد؟
- پندار جهان دیگر با اصطلاح معنویت و جهان معنوی گره خورده است راه آشنایی با عالم معنا چیست؟
- چگونه معنا کردن زندگی ؛ در زمان مرگ می تواند برای انسان مفید واقع شود؟
- میزان تعامل زندگی مادی و معنوی انسان (بهرمندی یا محدودیت بهره از هر کدام) چقدر است یا چقدر می تواند باشد؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد شعیب

[h=2]با سلام خدمت شما دوست گرامی
[/h]برای فهم دقیق دار الآخره باید به قرآن مراجعه کرده و حقیقت این واژه را از قرآن بیابیم.

آنچه که در قرآن به عنوان دار الاخره آمده است در سوره عنکبوت آیه 64 این است:
وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ

  • اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست، و زندگى حقيقى همانا [در] سراى آخرت است اى كاش مى‏دانستند.

در فرهنگ لغت در باره ریشه"ا-خ-ر" با دو نوع اعراب دو معنای متفاوت ذکر شده است:
آخر. [ خ َ ] (ع ص ) دیگر. دگر. دیگری . یکی از دو چیز یا دو کس . غیر. مؤنث : اُخْری ̍. ج ، آخَرین .
آخر. [ خ ِ ] (ع ص ، ق ، اِ) عاقبت . باَنجام . سرانجام . انجام . بازپسین . اخیر. واپسین . پسین . اَفدُم . آفدم . در آخر. به آفدم . پایان . فرجام . بفرجام . فرجامین . خاتمه . کرانه . کران . غایت . نهایت . خاتمت . پس کار. (زمخشری ). مقابل اوّل .(لغت نامه دهخدا)

برسی اصطلاحی آخرت در قرآن:
"آخِر" به معنی دیگر است مؤنث آخر به صیغه اسم فاعل در قرآن به معنی عالم دیگر آمده پس از دنیا که بندگان برای مکافات و پاداش کردار بدانجا می روند. در مقابل عالم آخرت عالم دنیاست یعنی عالم پست و فرومایه یا عالم اولی [=me_quran]«فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى» . (نجم، 26)
آخرت به معناى جهان واپسين و عالم بعد از دنياست. واژه آخرت برگرفته از ريشه ا خ - ر و مؤنث آخر به معناى پايان و در برابر اول است.

قرآن كريم زندگى انسان را به دو بخش پايان‏پذير و جاودان تقسيم و از اولى به الدنيا والاولى و از دومى به الاخرة واليوم الاخر تعبير كرده است.

واژه آخرت به معناى عالم بعد از دنيا، 113 بار در قرآن ذكر شده است:
نه بار صفت يا مضاف اليه دار، مانند: [=me_quran]«وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ»(عنکبوت64)

[=me_quran]«وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ»(یوسف109)يك مورد صفت النشأة: [=me_quran]يُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ (عنکبوت20) پنج بار در برابر الاولى، مانند: [=me_quran]«فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَ»(نجم 25) 48 مورد در برابر الدنيا، مانند: [=me_quran]«رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً» (بقره 201) و 26 بار صفت يوم، مانند: [=me_quran]«آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ» (بقره 8)در مواردى نيز واژه آخرت به تنهايى بكار رفته است، مانند: [=me_quran]«أُولَـئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآَخِرَةِ» (بقره86) لفظ آخرت در اين گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده كه يكى از واژه‏هاى الدار، الكره، النشأةيا الحياةموصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال مى‏گردد.

[h=3] آخرت؛ خانه زنده
[/h] دار آخرت دار زنده است و عالم حیات در مقابل دنیا که عالم ماده و جماد است. زندگی در موجودات این جهان رشحه است از آن عالم بر این ها فشانده و پرتوی از آنجا افتاده و آن عالم و هر چه در آن عالم است به خود زنده اند در و دیوار و درخت و زمین و هر چیز آنجا عین روح و حیاتند. [=me_quran]«إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ». (سوره عنکبوت، 65)


دنیا کشتزار آخرت
[=me_quran][=me_quran]«مَنَ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ و َمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا و َمَالَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»؛ (سوره شوری، آیه 20) هر كس كِشت آخرت را بخواهد به كشته ‏اش مى ‏افزاييم و هر كس كشت دنیا را بخواهد. از همان به او عطا مى ‏كنيم و در آخرت بهره و نصيبى ندارد.

[h=3] محل نیل به سعادت
[/h] الإمامُ عليٌّ عليه السلام: الدُّنيا مُنْيةُ الأشْقِياءِ، الآخِرةُ فَوزُ السُّعَداءِ؛ امام علی عليه السلام: دنيا آرزوى بدبختان است و آخرت پيروزى نيكبختان.

منبع: غررالحکم (عبدالواحد محمد تمیمی آمدی)

[h=3] کوچکی دنیا در مقابل آخرت
[/h] الإمامُ عليٌّ عليه السلام: عَلَيْكَ بالآخِرَةِ تأتِكَ الدُّنيا صاغِرةً؛ امام على عليه السلام: به آخرت چنگ درزن، دنيا برايت كوچك آيد.

منبع: غررالحکم (عبدالواحد محمد تمیمی آمدی)

[h=3] نزدیکی آخرت
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: إنّ الدُّنيا مُنقَطِعةٌ عنكَ، والآخِرةَ قريبةٌ منكَ؛ امام على عليه السلام: همانا دنيا از تو جداشدنى و آخرت به تو نزديك است.
منبع: نهج البلاغه (سید رضی)، نامه 32.
[/h][h=3] عظمت امور آخرت
[/h] [=me_quran]«انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ و َلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَكْبَرُ تَفْضِيلاً»؛ (سوره اسراء، آیات 20 و 21) بنگر كه چگونه برخى از ايشان را بر برخى ديگر برترى داده ‏ايم و در آخرت درجات و برتري ها، برتر و بالاتر است.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: و كلُّ شي‏ءٍ مِن الدُّنيا سَماعُهُ أعظمُ مِن عِيانهِ، و كلُّ شي‏ءٍ مِن الآخرةِ عِيانُهُ أعظَمُ مِن سَماعِهِ، فَلْيَكْفِكُم مِن العِيانِ السَّماعُ، و مِن الغَيبِ الخَبَرُ؛ امام على عليه السلام: و هر چيز دنيا، شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است و هر چيز آخرت، ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است. پس به جاى ديدن آخرت و مشاهده آنچه از ديدگان شما پنهان و در پس پرده غيب است، به همان شنيدن و خبر يافتن (توسط پیامبران) اكتفا كنيد.

منبع: نهج البلاغه (سید رضی)، خطبه 114.

[h=3] عذاب و خوشی آخرت
[/h] عذاب آخرت و همچنین لذات آن جهان نسبت به این جهان بسیار شدیدتر و بزرگتر و رسواکننده تر و بادوام تر است. [=me_quran]«وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ». (سوره رعد، 34)

[=me_quran]«ولعذاب الاخرة اکبر». (سوره زمر، 28) و [=me_quran]«وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى» (سوره طه، 127) و [=me_quran]«وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى» (سوره فصلت، 16) و [=me_quran]«وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً» (بنی اسرائیل، 21) و [=me_quran]«فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ». (سوره سجده، 17)

اکنون که زنده ایم ادراک کننده روح ما است نه جسم ما و هر چه روح خالص تر باشد و جسم لطیف تر ادراک لذت و الم شدیدتر است، کف پا کمتر از لب و چشم ادراک درد می کند البته وقتی جسم بی نهایت لطیف باشد و در روح مستهلک شود. دردها و خوشی ها بی اندازه قویتر خواهد بود. نعمت هائی که خدا به نیکان وعده داده و عذاب و شکنجه شریران را تخویف کرده در آیات بسیار وارد است در عنوان جنت و جهنم و قیامت و امثال آن.

[h=3] آخرت، سراى ماندگار
[/h] [=me_quran]«يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ»؛ (سوره غافر، آیه 39) اى قوم من! اين زندگى دنيا كالايى بيش نيست و اين آخرت است كه سراى بقاست.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: مَن عَمَّر دارَ إقامتِهِ فهُوَ العاقلُ؛ امام على عليه السلام: کسى كه خانه‏ ماندگارى خود را آباد سازد، خردمند است.

منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)

عنه عليه السلام: الدُّنيا أمَد، الآخرةُ أبَدٌ؛ امام على عليه السلام: دنيا تمام شدنى است، آخرت هميشگى است.

منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)

[h=3] برترى آخرت
[/h] [=me_quran]« قُلْ مَتَاعُ الدَّنْيَا قَلِيلٌ وَالآخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى»؛ (سوره نساء، آیه 77) بگو: كالاى دنيا اندك است و آخرت براى كسى كه تقوا داشته باشد، بهتر است.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: لَيسَ عنِ الآخرةِ عِوَضٌ، و لَيستِ الدُّنيا للنَّفْسِ بِثَمَنٍ؛ امام على عليه السلام: آخرت هيچ جايگزينى ندارد و دنيا بهاى آدمى نيست.

منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)

[h=3] ياد آخرت
[/h] الإمامُ عليٌّ عليه السلام: ذِكرُ الآخرةِ دَواءٌ و شِفاءٌ، ذِكرُ الدُّنيا أدْوَأُ الأدواءِ؛ امام على عليه السلام: ياد آخرت داروست و درمان، ياد دنيا بدترين درد و بيمارى است.

منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)

عنه عليه السلام: مَن أكثَرَ مِن ذِكرِ الآخِرةِ قَلَّتْ مَعصيتُهُ؛ امام على عليه السلام: هر كس كه زياد به ياد آخرت باشد، گناه و نافرمانى او كم شود!

منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)

[h=3] كار براى آخرت‏
[/h] رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: اعمَلْ لِدُنياكَ كأنّكَ تَعيشُ أبداً، و اعمَلْ لآخرتِكَ كأنّكَ تَموتُ غَداً؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله: براى دنياى خود چنان كار كن كه گويى جاودانه مى ‏زيى و براى آخرتت چنان كار كن كه گويى فردا خواهى مرد.

منبع: تنبیه الخواطر (ورام بن ابی فراس)، ج 1، ص 461/مستدرک الوسایل (حاج میرزا حسین نوری)، ج 1، ص 18.

عنه صلى الله عليه و آله: مَن أصبَحَ و أمسى‏ والآخِرةُ أكبرُ هَمِّهِ جَعلَ اللَّهُ الغِنى‏ في قلبِهِ، و جَمَع لَه أمرَهُ، ولَم يَخرُج مِن الدُّنيا حتّى‏ يَستكمِلَ رزقَهُ. و مَن أصبحَ و أمسَى‏ والدُّنيا أكبرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الفَقْرَ بينَ عينَيهِ، و شتَّتَ علَيهِ أمْرَه، ولَم يَنَلْ مِن الدُّنيا إلّا ما قُسِمَ لَهُ؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش آخرت باشد، خداوند بى‏ نيازى را در دل او جاى و كارش را سامان دهد و از دنيا نرود مگر وقتى كه روزى ‏اش را كامل دريافت كرده باشد و هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش‏ دنيا باشد، خداوند (مُهر) فقر و نادارى بر جبينش زند و كارش را پريشان سازد و از دنيا به چيزى بيش از قسمت خود نرسد.

منبع: بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج77، ص151/ تحف العقول (ابن شعبه)، ج103، ص29.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: لايَنْفَع العَمل لِلآخرة مَعَ الرغبَة في الدُّنيا؛ امام على عليه السلام: با رغبت به دنیا، كار براى آخرت بى ‏فايده ‏است.

منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)

[h=2] آخرت در آئیین های دیگر
[/h] یهود می گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند [=me_quran]«قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ» (سوره بقره، 94) اینسان فرقه ای بودند بنام فریسیان فرقه ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و حضرت موسی علیه السلام قارون را پند می داد که [=me_quran]«وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ» (سوره قصص، 77) از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فریسیان است. در تورات مثنی فصل 32، آیه 31 گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست.

مسیحیان نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می کنند. گویند: کسی از حضرت عیسی علیه السلام پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و نصاری از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که در (سوره توبه، 29) به آنها اشارت فرموده است: [=me_quran]«قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ».

جماعتی از مردم عهد پیغمبر صلی الله علیه و آله دهری و طبیعی بودند. [=me_quran]«وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا» (سوره جاثیه، 24) زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده می شویم. خداوند در جواب آنها گوید: [=me_quran]«مَا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ» به آنچه می گویند علم ندارند و گمان است آنچه می گویند چون شهادت بر عدم می دهند به علت آن که ندیده اند و ندیده شهادت بر عدم نمی توان داد، رجوع به ایمان شود.

[=me_quran]«قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ» (سوره ممتحنه، 13) درباره یهود فرماید: از آخرت مأیوس گشتند چنان که کفار از صاحبان قبرها. یک فرقه از یهود بنام صادوقیان عالم آخرت را باور نداشتند و مجازات عاصیان را در همین جهان می دانستند، می گفتند: در تورات وعید آخرت نیست، اگر بشریعت عمل کنند در این جهان عزت و دولت و نعمت یابند و اگر خلاف کنند بلا و ذلت و گروه دیگر بنام فریسیان به عالم آخرت معتقد بودند. مراد از کفار در آیه ملاحده و مادیانند که به وجود غیرمحسوس ایمان ندارند. انسان را همان می دانند که زیر خاک پنهان شود پس از مردن.


اما کلمه دار به چه معناست:
ریشه کلمه : دور

فعل : دور

معنی : گردش، چرخيدن، دور زدن گردش، چرخيدن، دور زدن، حركت و برگشتن شى‏ء به جاى اوّل. «اداره» دست به دست گرداندن، «دار» خانه، سراي، شهر، سرزمين، مسکن، جمع آن ديار «ديّار» فرد، کَس، ساكن خانه «دائره» حادثه ناگوار، بلا و گرفتاري، مصيبت جمع «دوائر» حوادث ناگوار

توضیح : دور به معنى حركت و برگشتن شى‏ء به جاى اوّلى است. خانه را بدان اعتبار دار گفته‏اند كه ديوار آن دور گرديده تا به اوّل آن رسيده است و گاهى دار به معنى شهر آمده است. از بهشت به دارُ السَّلامُ و دارُ الْمُتَّقين و از جهنم به دارُ الْبَوارْ و از آخرت به نام دارُ الآخِرَةْ و دارُ الخَلَدْ و دارُ الْقَرار. تعبير شده است. ولى دارُ الدُّنْيا در قرآن مجيد به كار نرفته است. دائره به معنى گردنده است و مراد از آن اغلب حادثه و بلائى است كه در دنيا مى‏گردد و به انسان مى‏رسد جمع آن در قرآن دوائر است .

نتیجه:
پس دار الاخره در قرآن به معنای همان آخرت و سرای جاویدانی است که انسان بعد از گذر از دنیا و برزخ بدان وارد می شود که همان آخرت مصطلحی است که در میان مردم به کار می رود و در لسان قرآن و روایات معنای دیگری برای آن متصور نیست.



موضوع قفل شده است