جمع بندی آیا ما سجده کردن موجودات را می بینیم؟
تبهای اولیه
سلام. قرآن کریم در آیۀ 18 سورۀ حج، می فرماید: «آیا نمی بینند هر چه در آسمان و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و...، بر خدا سجده می کنند؟»
آیا ما به راستی سجدۀ موجوداتی که در آسمان سجده می کنند را می بینیم؟(بعلاوه سجدۀ خورشید و ماه و ستارگان و کوهها را)
سلام. قرآن کریم در آیۀ 18 سورۀ حج، می فرماید: «آیا نمی بینند هر چه در آسمان و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و...، بر خدا سجده می کنند؟»
آیا ما به راستی سجدۀ موجوداتی که در آسمان سجده می کنند را می بینیم؟(بعلاوه سجدۀ خورشید و ماه و ستارگان و کوهها را)
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و طلب توفیق الهی برای شما پرسشگر محترم
خدای متعال فرمود:
"أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثيرٌ مِنَ النَّاسِ ..."(1)
آيا نديدى كه تمام كسانى كه در آسمان ها و كسانى كه در زمين اند براى خدا سجده مى كنند؟! و (هم چنين) خورشيد و ماه و ستارگان و كوه ها و درختان و جنبندگان، و بسيارى از مردم....
می توان بیان کرد:
از این دست تعابیر در کتاب خدا فراوان است به عنوان مثال قرآن در ضمن آیاتی به تسبیح تمام موجودات در نظام هستی برای خدای متعال اشاره می کند.
"يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزيزِ الْحَكيمِ"(2)
آن چه در آسمان ها و آن چه در زمين است همواره تسبيح خدا مىگويند، خداوندى كه مالك و حاكم است و از هر عيب و نقصى مبرا، و عزيز و حكيم است.
مطابق با معنای این آیه و آیات مشابه دیگر،همه نظام هستی در اطاعت خدای متعال و به تسبیح گویی آن ذات اقدس مشغول است. تسبیحی که ما از دیدن و نیز اسرار آن بی خبریم، اما به حتم جان پاک پیامبر تصویر واقعی تسبیح را با چشم باطن می بیند.
و اما در باره پاسخ به پرسش شما هم می توان تفسیری عرفانی ارائه داد و هم تفسیری مطابق با ظاهر آیه.
تفسیر عرفانی:
جدای از این که مطابق با ظاهر آیه معنای "الم تر" در این آیه، دیدن با چشم نیست، بلکه با قلب است.یعنی فهمیدن باطنی، اگر هم مقصود دیدن ظاهری باشد، می تواند در باره رسول خدا صلوات الله علیه که تمام وجودش آیینه ملکوت و تصویر افعال الهی است،صادق باشد.زیرا که روح پیامبر آن گونه بر عالم هستی سیطره دارد که از هر گونه حرکت و سکون تمام موجودات به طور کامل با خبر است. پس به طور حتم فعلی چون سجده که موضوعی متعالی و نهایت خضوع همراه با پیام اطاعت و تسلیم است،برای پیامبر صلوات الله علیه علاوه بر انعکاسش در قلب حضرت،در چشم سر او نیز تصویر خواهد شد.
بیان تفاسیر
در ادامه مناسب است به نقل برخی از تفاسیر در تحلیل رویت، توجه کنیم:
1-ظاهرا خطاب در جمله" أَ لَمْ تَرَ" به همه كسانى است كه مى توانند ببينند و صلاحيت خطاب را دارند، و منظور از ديدن در اين جا، دانستن است.
البته ممكن هم هست بگوييم خطاب مختص به رسول خدا صلوات الله علیه و مقصود از رؤيت، رؤيت قلبى است، هم چنان كه در باره آن فرموده:" ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى" قلب (پاك او) در آن چه ديد، هرگز دروغ نگفت.(3)
2- این سوال مطرح است كه چرا" أَ لَمْ تَرَ" (آيا نمىبينى)فرموده، با اين كه سجده عمومى موجودات چيزى نيست كه با چشم ديده شود؟
ولی با توجه به اين كه" رؤيت" درزبان عرب گاهى به معنى" علم" مىآيد، پاسخ اين سؤال نيز روشن مىشود. به علاوه گاهی از مسایل بسيار روشن تعبير به مشاهده مىكنيم و مثلا مىگويند آيا نمىبينى كه فلان انسان، حسود و بخيل است، يا فلان انسان عالم و عادل است (در حالى كه اين صفات جنبه حسى ندارد) منظور درك قطعى است.(4)
3-كلمه "أَ لَمْ تَرَ" آيا نديدى، هم صلاحيت دارد كه خطاب به پيامبر صلوات الله علیه باشد، و هم به هر بيننده اى كه اهل تفكر و تدبر و داراى ديده حق بين و بصيرت باشد. و در هر دو صورت، منظور از اين رؤيت، رؤيت قلبى و ديده بصيرت مىباشد. نه رؤيت ظاهرى، و با اين چشمان ظاهرى. زيرا براى هر بينندهاى مقدور نيست كه سجده آن اشيایى را كه اين آيه فرموده مشاهده نمايد.(5)
4-"أَ لَمْ تَرَ" نمىبينى، يعنى نمىدانى، و اين رؤيت اين جا به معنى علم است كه خداى را تعالى سجده مىكنند.(6)
5-مفسرين می گويند "أَ لَمْ تَرَ" مقصود از رؤيت، وضوح دلالت موجودات است بر مدبر حكيم و مقصود از سجده آنان، مسخر و مطيع و منقاد بودن شان است به امر تكوينى.(7)
نکته پایانی این که:
جدای از تفسیر عرفانی و حتی به معنایی واقعی نوع دیدن پیامبر صلوات الله علیه که آیینه کائنات و مصدر اتفاقات است و در ابتدای پاسخ به آن اشاره شد،در تفسیر عام نیز می توان گفت مقصود از دیدن در آیه، رویت قلبی یا فهم عقلی به معنای تصدیق است.
مثلا همین نظم استواری که در نظام هستی وجود دارد، به معنای اطاعت همه موجودات در برابر خدای متعال است.وچه اطاعتی بالاتر از این که در شکل سجده به نمایش در می آید. سجده نهایت خضوع و تواضع موجود است.
همه هستی چه با اختیار و چه با اجبار در طاعت و سجده خدا هستند و نمی توان از آن گریزی داشته باشند.
"وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال"(8)
تمام كسانى كه در آسمان ها و زمين هستند- از روى اطاعت يا اكراه- و هم چنين سايههاي شان، هر صبح و عصر براى خدا سجده مىكنند.
با این حساب،مشکلی برای فهم آیه از "معنای رویت" وجود ندارد.زیرا ما از وجود این نظم دقیق میان همه موجودات در پهنه هستی می فهمیم که اگر در طاعت حق نباشند،به طور حتم بقای این نظام در یک لحظه از هم می پاشد.این انتظام بی بدیل نشان دهنده طاعت و سجده ای همه جانبه همه موجودات است.
و الله العالم.
پی نوشت ها:
1- سوره حج،آیه 18
2-سوره جمعه،آیه 1
3-علامه طباطبایی سید محمد حسین،تفسیرالمیزان، ترجمه موسوی همدانی سید محمد باقر،قم،انتشارات اسلامی،سال 1374 خورشیدی،چاپ پنجم، ج14، ص506
4- آیت الله مکارم شیرازی ناصر،تفسير نمونه،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول، ج14، ص 53
5-نجفی خمینی محمد جواد، تفسير آسان،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1398 هجری قمری،چاپ اول، ج13، ص 70
6-ابو الفتوح رازی حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن،مشهد،انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی،سال 1408 هجری قمری، ج13، ص 311
7-سیده نصرت امین(بانوی اصفهانی)مخزن العرفان در تفسير قرآن،تهران،انتشارات نهضت زنان مسلمان،سال 1361 خورشیدی، ج8، ص 340
8- سوره رعد،آیه 15
.
منظور از ديدن در اين جا، دانستن است.
سلام
شما فرمودین از نظر علامه رویت در اینجا یعنی دانستن
اما سوال اینجاست که این دانستن چگونه حاصل میشه؟ دانستن اینکه سایر موجودات و ماه و خورشید هم سجده می کنند؟ به عبارت دیگه اگر کسی که جهان بینی اسلامی ندارد(مثلا کسی که برای بار اول و به منظور شناخت قرآن به سراغ آن می رود مثل یک فرد غیر مسلمان) این آیه رو ببینه چطور می تونه روی اون صحه بگذاره؟ اون به دور و برش نگاه می کنه و در درونش فکر می کنه و جواب میده نه! ندیدم یا نه! ندانستم.
سلام. قرآن کریم در آیۀ 18 سورۀ حج، می فرماید: «آیا نمی بینند هر چه در آسمان و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و...، بر خدا سجده می کنند؟»آیا ما به راستی سجدۀ موجوداتی که در آسمان سجده می کنند را می بینیم؟(بعلاوه سجدۀ خورشید و ماه و ستارگان و کوهها را)
سلام علیکم،
شما بگویید «سجده» چیست تا حقیر به شما بگویم که آنها سجده میکنند یا خیر!
آیا سجده گذاشتن پیشانی است بر چیزی که سجده بر آن صحیح باشد؟ آیا گذاشتن مواضع سجده بر زمین است؟ چرا فقط پیشانی لازم است بر زمین باشد؟ چرا اختلاف ارتفاع بین مواضع سجده نباید بیش از ۴ انگشت بسته باشد؟
آیا کوه انگشت شست پا دارد؟ آیا درخت پیشانی دارد که بر خاک بگذارد و اگر بخواهد میتواند خم شود؟
البته از نظر حقیر (که هیچ هم صاحبنظر نیستم :ok:) استبعادی ندارد که کوه و درخت و ستاره و ... هم مشابه یا معادل تمام مواضع سجده را داشته باشند، آنها هم صورتی دارند و سیرتی و سجده توسط آن سیرت و در پس این صورت رخ میدهد، در انسانها آن سجده باید هم قلبی باشد و هم نمود ظاهری داشته باشد ولی اگر شرایط اجازه ندهد آنرا اختصار دادهاند ولو به پلک زدن چشم و اصل بر سجدهی قلبی است ... در جمادات و یا موجودات غیرانسان بعید نیست اگر بار سجده تماماً بر سیرت ایشان باشد و صورت ایشان از سجده معاف باشد ... گرچه ... ساییده شدن سایهها بر زمین و آسمان و برخی موارد دیگر هم هست که بتوانند حمل بر سجدهی ایشان شود
[/HR]در قرآن اینطور بیان شده است که:
وَلِلَّـهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلَالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ [الرعد، ۱۵]
در ترجمهها تا جایی که حقیر دیدم دو صورت ترجمه برای این آیه آمده است، یکی اینکه آنها سجده میکنند و سایههایشان (و تمام آثار وجودیاشان) نیز سجده میکنند ... و دیگری اینکه آنها با سایههایشان سجده میکنند ... در اکثر ترجمهها صورت اول استفاده شده بود ولی در یکی دو ترجمه هم مورد دوم بیان شده بود.
اما مطابق روایت هر دو ترجمه میتوانند تا حدودی درست باشند:
تفسير القمي، ج1، ص: 362
وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ- طَوْعاً وَ كَرْهاً» الْآيَةَ- أَمَّا مَنْ يَسْجُدُ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ طَوْعاً فَالْمَلَائِكَةُ يَسْجُدُونَ لِلَّهِ طَوْعاً- وَ مَنْ يَسْجُدُ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ طَوْعاً- فَمَنْ وُلِدَ فِي الْإِسْلَامِ فَهُوَ يَسْجُدُ لَهُ طَوْعاً- وَ أَمَّا مَنْ يَسْجُدُ كَرْهاً فَمَنْ أُجْبِرَ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ أَمَّا مَنْ لَمْ يَسْجُدْ فَظِلُّهُ يَسْجُدُ لَهُ بِالْغَدَاةِ وَ الْعَشِي
سایه هم میتواند هم همین سایه باشد که ما معمولاً میشناسیم و هم دلالت کننده بر تعبیرهای دیگری که میتوان بر آن حمل کرد ...
منظور از سجده هم نهایت خضوع است ظاهراً که اگر در تشریع و متعاقب آن در سجدهی اجباری یا مستحبی محقق نشود در تکوین و با تسلیم قوانین تکوینی خدا بودن و در «نهایت بندگی و اظهار خضوع» و «کالجسد بین یدی الغسال» بودن برای خداوند محقق میشود
همچنین در قرآن آمده که:
أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَىٰ مَا خَلَقَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلَالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّدًا لِّلَّـهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ [النحل، ۴۸]
آیا آنها مخلوقات خدا را ندیدند که سایههایشان از راست و چپ حرکت دارند، و با خضوع برای خدا سجده میکنند؟!
و در تفسیر آن:
البرهان في تفسير القرآن، ج3، ص: 430
علي بن إبراهيم، قال قوله: أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ قال: تحويل كل ظل خلقه الله هو سجوده لله، لأنه ليس شيء إلا له ظل يتحرك، فتحريكه و تحويله سجوده.
و اینکه چطور سایه مفهومی همهگیر دارد در سورهی فرقان بیان شده است که:
أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا [الفرقان، ۴۵]
آیا ندیدی چگونه پروردگارت سایه را گسترده ساخت؟! و اگر میخواست آن را ساکن قرار میداد؛ سپس خورشید را بر وجود آن دلیل قرار دادیم!
که این آیه از آیات مشکلی است که جز به کمک راسخونفیالعلم قابل فهم نیست:
الهداية الكبرى، ص: ۴۳۷ و ۴۳۸
يَا مُفَضَّلُ إِنَّ اللَّهَ (سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى) أَوَّلُ مَا خَلَقَ، النُّورُ الظِّلِّيُّ، قُلْتُ: وَ مِمَّا خَلَقَهُ؟ قَالَ: خَلَقَهُ مِنْ مَشِيئَتِهِ ثُمَّ قَسَمَهُ أَظِلَّةً أَ لَمْ تَسْمَعْ قَوْلَ اللَّهِ (تَعَالَى): أَ لَمْ تَرَ إِلى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا ثُمَّ قَبَضْناهُ إِلَيْنا قَبْضاً يَسِيراً خَلَقَهُ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ سَمَاءً وَ أَرْضاً وَ عَرْشاً وَ مَاءً ثُمَّ قَسَّمَهُ أَظِلَّةً فَنَظَرَتِ الْأَظِلَّةُ بَعْضُهَا إِلَى بَعْضٍ فَرَأَتْ نَفْسَهَا فَعَرَفَتْ أَنَّهُمْ كُوِّنُوا بَعْدَ أَنْ لَمْ يَكُونُوا وَ أُلْهِمُوا مِنَ الْمَعْرِفَةِ هَذَا الْمِقْدَارَ وَ لَمْ يُلْهَمُوا مَعْرِفَةَ شَيْءٍ سِوَاهُ مِنَ الْخَيْرِ وَ الشَّرِّ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ أَدَّبَهُمْ، قَالَ: كَيْفَ أَدَّبَهُمْ؟ قَالَ: سَبَّحَ نَفْسَهُ فَسَبَّحُوهُ وَ حَمَّدَ نَفْسَهُ فَحَمَّدُوهُ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ يَعْرِفُهُ وَ لَا يَدْرِي كَيْفَ يُثْنِي عَلَيْهِ وَ يَشْكُرُهُ فَلَمْ تَزَلِ الْأَظِلَّةُ تَحْمَدُهُ وَ تُهَلِّلُهُ، فَمَكَثُوا عَلَى ذَلِكَ سَبْعَةَ آلَافِ سَنَةٍ فَنَشْكُرُ اللَّهَ ذَلِكَ لَهُمْ فَخَلَقَ مِنْ تَسْبِيحِهِمُ السَّمَاءَ السَّابِعَةَ.
ثُمَّ خَلَقَ الْأَظِلَّةَ أَشْبَاحاً وَ جَعَلَهَا لِبَاساً لِلْأَظِلَّةِ وَ خَلَقَ مِنْ تَسْبِيحِ نَفْسِهِ الْحِجَابَ الْأَعْلَى ثُمَّ تَلَا وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ الْوَحْيُ يَعْنِي الْأَظِلَّةَ أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ يَعْنِي الْأَشْبَاحَ الَّتِي خُلِقَتْ مِنْ تَسْبِيحِ الْأَظِلَّةِ ثُمَّ خَلَقَ لَهُمُ الْجَنَّةَ السَّابِعَةَ وَ السَّمَاءَ السَّابِعَةَ وَ هِيَ أَعْلَى الْجِنَانِ ...
که حدیث طولانی است و خلقت خدا را شرح میدهد ولی در اینجا به بیان اندک از بسیار بسنده شد که احتمالاً همین مقدار برای باز شدن چشممان به حقیقت سایهها کفایت نماید.
[/HR]و در پایان همانطور که استاد هم فرمودند «آیا ندیدی» مخاطبش صاحبان چشم است ... اگر مورد اشاره در ظاهر باشد باید چشم ظاهری داشت و اگر مورد اشاره در باطن باشد هم باید چشم باطنبین داشت و تفکر و تعقل در هین راستاست ... عبارت «آیا ندیدی» هم میشود گزارهای که جهت جلب توجه بصر یا نظر کند به سوی آنچه که دیدنش عبرتآموز یا علمآور است ...
یا علی علیهالسلام
سلام
شما فرمودین از نظر علامه رویت در اینجا یعنی دانستناما سوال اینجاست که این دانستن چگونه حاصل میشه؟ دانستن اینکه سایر موجودات و ماه و خورشید هم سجده می کنند؟ به عبارت دیگه اگر کسی که جهان بینی اسلامی ندارد(مثلا کسی که برای بار اول و به منظور شناخت قرآن به سراغ آن می رود مثل یک فرد غیر مسلمان) این آیه رو ببینه چطور می تونه روی اون صحه بگذاره؟ اون به دور و برش نگاه می کنه و در درونش فکر می کنه و جواب میده نه! ندیدم یا نه! ندانستم.
بسم الله الرحمن الرحیم:
با سلام مجدد و طلب توفیق الهی برای پرسشگر محترم
بیان می کنیم که هر آن چه لازم بود، در پاسخ اول ارائه شد.با این حال می توان این نکته را اضافه کرد که این نوع دانستنی ها از ناحیه قلب حاصل می شود. دانستنی فطری که هر وجدان پاکی آن را تصدیق می کند.
البته اگر هم با چشم سر از گوشه ای از کره خاک که در آن زندگی می کنیم خالصانه به محیط اطراف خودمان بنگریم و از طلوع و غروب آفتاب و بر آمدن روز و خیمه کشیدن شب با دیدگان مان تصویر بر داریم و در ذهن خود بسپاریم، و نیز به طبیعت اطراف شهر های مان برویم، به شناخت کافی خواهیم رسید که تمام عالم هستی در سیطره قدرت الهی و در حالت اطاعت و خضوع است.این نظم استوار و چرخش منظم را می توان همان سجده ای تعبیر کرد که در آیات قرآن بدان توجه شده است.
علاوه شخص بدون جهان بینی اسلامی ولی عاقل و منصف و دارای فطرت پاک، آگاه خواهد شد که مقصود کلام الهی از سجده چیست. او از همین نظم استوار و متین به راحتی متوجه می شود که هستی به طور یک پارچه زیر تدبیر و اطاعت حکیمی مدبر و توانا است. پس حتما نیازی نیست که سجده سایر موجودات مثل سجده انسان باشد که قامت بر خاک افکنند و پیشانی بر خاک بسایند.
زیرا که سجده در شکل های مختلفی امکان پذیر است و هر چیزی که لباس وجود بر تن می کند یعنی مخلوق خالقی توانا و زیر سیطره و اطاعت اوست.
و سیطره خدای متعال بر تمام هستی موجب سجده هر آن چه موجود است خواهد شد.
و اما این فهم برای کسانی که منکر جهان بینی اسلامی اند و یا حتی مسلمانانی که باورشان نسبت به توحید اندک است،بسیار دشوار است. چه، این گونه افراد هر چیزی را با سنجش مادی می آزمایند و تا با چشم سر چیزی را نبینند باور نمی کنند.
بنا بر این منکران توحید مخاطبان قرآن نیستند.زیرا که انکارشان موجب سلب صلاحیت خطاب می شود.