سریه یا غزوه موته؟!

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سریه یا غزوه موته؟!

با سلام
لطفا بیان کنید چرا با وجود عدم حضور مستقیم حضرت رسول (ص)؛ نبرد موته در اکثر منابع در شمار غزوات ذکر شده؟
(علاوه بر اینکه پیامبر تا مکانی خاص سپاه اسلام را همراهی کردند لطفا دلیل دیگری برای این نام گذاری ذکر کنید)

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد عماد

پرسش:
چرا با وجود عدم حضور مستقیم حضرت رسول (صلی الله علیه واله وسلم) ؛ نبرد موته در اکثر منابع در شمار غزوات ذکر شده.؟

پاسخ:
بعضی از جنگ موته با نام سریه موته یاد کرده و بعضی از آن با عنوان غزوه موته یاد کرده اند پس چنین نیست که همه با عنوان غزوه موته یاد کرده باشند.
ابن حجز در "الاصابه"(1)؛ بلاذری در "انساب الاشراف"(2)؛ مقریزی در "امتاع الاسماع"(3)؛ مسعودی در "تنبیه الاشراف"(4)؛ صالحی شامی در "سبل الهدی"(5)؛ ابن سعد در "طبقات"(6)؛ و ابن جوزی در "منتظم"(7)؛ از این جنگ به عنوان سریه یاد کرده اند.
علامه سید جعفر مرتضی نیز مکررا، گاهی با عنوان سریه و گاهی با عنوان غزوه یاد کرده است.(8)

شاید بعضی از مورخان به این دلیل به موته غزوه گفته اند که اين اقدام نظامي توسط يك نيروی سه هزار نفری انجام شده، از حالت «سريه» كه عمدتاً يك اقدام نظامي چريكي و محدود بوده، خارج شده است.

نکته دیگری نیز وجود دارد که ممکن است علت جنگ باشد و آن مسئله سفارش پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) به میدان جنگ است
پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) با واژه "اغزوا" مسلمانان را سفارش می کنند که بجنگند به آنان می فرمایند: «أوصيكم بتقوى اللَّه، و بمن معكم من المسلمين خيرا. اغزوا بسم اللَّه في سبيل اللَّه، فقاتلوا من كفر باللَّه...»(9) در این سفارش پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) با واژه اغزوا مسلمانان را سفارش می کنند که بجنگند

باز نکته دیگری نیز می تواند علت غزوه نامیدن این جنگ باشد؛ خبر دادن پیامبر از میدان جنگ است.
پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) با واژه اغزوا مسلمانان را سفارش می کنند که بجنگند در مدینه بر فراز منبر از جزئیات جنگ خبر می دهند و حتی به خانه اسماء بن عمیس می روند و بر سر فرزندان جعفر طیار دست نوازش می کشند که اسماء نیز به جریان شهادت شوهرش واقف می شود.(10)
خبر دادن از جزئیات جنگ تعبیر به حضور در میدان جنگ رفتن و بعضی این جنگ را غزوه دانسته اند.

ـــــــــــــــــ
(1) الإصابة،ج‏4،ص:74.
(2) أنساب‏الأشراف،ج‏1،ص:380(چاپ ‏زكار،ج‏1،ص:487) و أنساب‏الأشراف،ج‏1،ص:384(چاپ ‏زكار،ج‏1،ص:492).
(3) إمتاع‏الأسماع،ج‏5،ص:106.
(4) التنبيه‏والإشراف،متن،ص:230.
(5) سبل‏الهدى،ج‏1،ص:17و سبل‏الهدى،ج‏1،ص:18.
(6) الطبقات‏الكبرى،ج‏2،ص:97و 126.
(7) المنتظم،ج‏3،ص:318.
(8) الصحيح من السيرة النبي الأعظم، مرتضى العاملي ،ج‏19،ص:275تا 333.
(9) إمتاع الأسماع، المقريزي ،ج‏1،ص:338.
(10) زندگی حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم ، رسولی محلاتی، ص535.

موضوع قفل شده است