گذشت چیست؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
گذشت چیست؟

گذشت چیست؟
آیا ریشه ارثی دارد؟تربیتی است؟اکتسابی است؟مسری است؟
آیا تغذیه ،آب و هوا و کلا شرایط زیست محیطی در آن نقش دارند؟
چرا گذشت بین مردم کم شده ؟
در چه مواردی می توان گذشت کرد؟و در چه مواردی خیر؟
چگونه می توانیم با گذشت تر شویم ؟

کامیاب;21614 نوشت:
گذشت چیست؟
آیا ریشه ارثی دارد؟تربیتی است؟اکتسابی است؟مسری است؟
آیا تغذیه ،آب و هوا و کلا شرایط زیست محیطی در آن نقش دارند؟
چرا گذشت بین مردم کم شده ؟
در چه مواردی می توان گذشت کرد؟و در چه مواردی خیر؟
چگونه می توانیم با گذشت تر شویم ؟


با سلام دوست عزیز

البته مسائل وراثتی در تربیت نفس انسان بی تأثیر نیست، مثلاً اگر فردی پدر و مادر با گذشتی داشته باشد، قطعاً از نظر ژنتیکی، استعداد و قوای لازم برای روحیۀ عفو و گذشت را دارا خواهد بود، اما لازمۀ حفظ و تکامل این روحیه، مراقبت و تهذیب و تربیت نفس است. تا این صفت اخلاقی بصورت ملکۀ نفسانی و روحانی در آید.

بطور قطع سهم اکتسابی بودن صفات و ملکات اخلاقی در نفس انسان، بیش از سهم وراثت است، به عبارتی تفاوت آن دو منطبق با دو بحث "قوه و فعل" است. وراثت در مقام قوه و استعداد و اکتساب که وابسته به سعی و تلاش انسان است، مربوط به مقام فعلیت رسیدن استعداد است.

نکتۀ دیگر اینکه صفات اخلاقی اعم از فضائل و رذائل، من جمله عفو و گذشت، قابل سرایت هم هستند (مسری اند)، همنشینی با انسان های با کمال و با گذشت، روح کمال جوئی و گذشت را به انسان سرایت می دهد و بالعکس، همنشینی با گناهکاران و انتقام جویان، در نفس انسان تأثیر منفی می گذارد.

گلی خوشبوی در حمام روزی/ رسید از دست محبوبی به دستم
کمال همنشین در من اثر کرد/ و گر نه من همان خاکم که هستم ...

پس می توان گفت: هم امری است که ریشه در وراثت دارد، هم تربیت و تهذیب نفس و هم تأثیر و تأثر از محیط ...

البته نمی توان تأثیرات ناشی از نوع تغذیه و آب و هوا را نیز منکر شد، کوتاه سخن اینکه، بدون شک، روح و جسم از یکدیگر تأثیر می پذیرند و این مطلب جای بحث بسیاری دارد که در این مجال نمی گنجد.

اما اینکه چرا گذشت بین مردم کمرنگ شده است؟ بدیهی است، هر قدر انسان به جای توجه به محاسبات اخروی و معنوی به حسابگری و محاسبات دنیوی مشغول باشد و تعاملات و روابطش، با مردم را بر اساس عقل حسابگر مادی تنظیم کند، ملکات و فضائل اخلاقی نظیر گذشت کمرنگ و کمرنگ تر و حتی در مواردی تعطیل می شوند.

و اینکه چگونه می توانیم انسان های با گذشت تری شویم، باید در حسابگری و تنظیم روابط و تعاملات مان با مردم تغییر رویه دهیم، باید فرمول های حسابگری مان و زبان عقل محاسبه گرمان را از فرمول ها و زبان دنیائی به سمت و سوی فرمولها و زبان آخرتی تغییر جهت دهیم. علاوه بر اینکه رسیدن به شناخت و تعریف دقیقی از نسبت های موجود در عالم هستی، نسبت با خدا، نسبت با خود، نسبت با مردم و ... در این جهت گیری مؤثر است. (رجوع به کتب اخلاقی و مطالعه زندگی بزرگان اخلاق، در این مسیر مؤثر است).

اما اینکه در چه مواردی گذشت رواست و در چه مواردی خیر؟ باید گفت: بدون شک در برابر ظلمی که مرتکب آن، عامدانه و عالمانه آن را انجام می دهد و از رفتار خود نیز پشیمان نیست، گذشت جایز نیست. و خلاف عدالت و خود نوعی ظلم دیگر است. چنانکه شاعر به خوبی بیان کرده:

ترحم بر پلنگ تیز دندان/ ستمکاری بود بر مستمندان.

اما در دیگر موارد، بسته به نوع خطاکاری، رعایت جنبه های اثرات فردی و اجتماعی آن و ... می توان لذت عفو و گذشت را تجربه کرد. که بدون شک: "لذتی که در گذشت هست در انتقام نیست".

موفق باشید ...:Gol:

با سلام و تشکر
جناب صدیق لطفا در صورت امکان تعریفی نیز برای گذشت ارائه بفرمائید.
آیا گذشت به معنی عدم مطالبه حق است؟و در مقابل گرفتن حق انتقام؟

کامیاب;21682 نوشت:
با سلام و تشکر
جناب صدیق لطفا در صورت امکان تعریفی نیز برای گذشت ارائه بفرمائید.
آیا گذشت به معنی عدم مطالبه حق است؟و در مقابل گرفتن حق انتقام؟

باسمه تعالی
باسلام:
بدی را بدی سهل باشد جزاء/اگر مردی احسن الی من اساء(1

یکی از صفات ارزشی بسیار مهم که در رأس ارزش ها قرار دارد صفت عفو وگذشت و بزرگواری در برخوردها است تا آنجا که امیرمؤمنان علی(ع) آن راتاج ارزش ها خواند و فرمود: العفو تاج المکارم؛(2 عفو وگذشت تاج و زینت فضایل اخلاقی است.» این تعبیر نشانگر آن است که همان گونه که تاج علامت قدرت و عظمت و زینت است و جایگاه آن بر بالاترین عضو بدن میباشد ،عفو وگذشت نیز در میان مردم از جایگاه رفیعی قرار دارد، و مایه زینت و زیبایی انسان می باشد.

پی نوشت:
1- سعدی

2-شرح غررالحکم، ج 1، ص 140، حدیث 520.

البته باید توجه داشت هر چیزی دارای استثناء و تبصره است، و این صفت نیز در بعضی از موارد ناپسند است، چرا که موجب غرور عفو شونده، و تجاوز بیشتر او خواهد شد،

بنابراین در آنجا که عفو گذشت موجب جرأت جانیان و جسارت منحرفان شود، در آن جا باید از عفو صرف نظر کرد، و مجازات عادلانه را جایگزین آن نمود، که از آن در قرآن با عنوان مقابله به مثل یاد می شود.(2)

بر همین اساس امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «جاز بالحسنة و تجاوز عن السیّئة مالم یکن ثلماً فی الدّین او وهناً فی سلطان الاسلام؛(3) نیکی ها را به نیکی پاداش بده، و از بدی ها صرف نظر کن تا آن هنگام که آسیبی بر دین یا سستی بر حکومت اسلامی وارد نمی کند.»
و امام سجاد (ع) فرمود: «حق کسی که به تو بدی کرده این است که او را عفو کنی، ولی اگر می دانیکه عفو سبب زیان می شود، می توانی عفو نکنی بلکه از او انتقام بگیری.»(4) بنابراین عفو دارای اقسامی خواهد بود.
ادامه دارد...
پی نوشت:
2. فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم (سوره بقره، 194).
3. غررالحکم، حدیث 4788.
4. تحف العقول، ترجمه احمد جنتی، ص 307.

عفو دو نوع است:
1. عفو ممدوح و پسندیده:
عفو پسندیده عفوی است که فرد با قدرت بر انتقام، از خطای شخصی که به او ستم کرده بگذرد و طبق فرمایشات معصومین(ع)، هر گونه سرزنش و ملامتی را هم به دنبال عفو خود نیاورد.(1)علاوه بر این، همانطور که در بالا گفته شد، عفوی پسندیده است که منجر به گستاخی جنایتکار نگردد.

2. عفو مذموم و ناپسند:
در فضیلت عفو و گذشت و ترک انتقام­جویی تردیدی نیست، اما این بدان معنا نیست که استثنایی در کار نباشد بلکه مواردی پیش می­آید که عفو و گذشت سبب جرأت جانیان و خاطیان می­شود. دراین موارد برای حفظ نظم جامعه و پیش­گیری از تکرار جرم باید از عفو صرف نظر کرد. لذا خداوند در عین اینکه بندگان خود را به عفو و بخشش فرا می­خواند در آیات مختلف مردم را به قتال نیز دعوت می­کند تا حرمت­های الهی حفظ شوند. خداوند در قرآن در سوره بقره آیه 193می­فرماید:

«و با آنها پیکار کنید تا فتنه (و بت­پرستی و سلب آزادی از مردم) باقی نماند و دین مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند (مزاحم آنها نشوید.


زیرا) تعدی جز بر ستمگران روا نیست


1-ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، دارالحدیث،قم، چاپ پنجم 1384، ج8، ص3837

بسم الله الرحمن الرحیم
بسیار بهره بردم

واقعاً یکی از مواردی بود که خودم در بسیاری از موارد افراط کرده ام و به ناحق گذشت کرده ام.
به نظر میرسد "گذشت نکردن برای خدا"،نیاز به شجاعت زیادی دارد.
خیلی اوقات از ترسِ مشکلات بیشتر،شجاعت حق خواهی را نداریم و بر این ترس،نامِ گذشت میگذاریم(خودم رو عرض میکنم)

یا جبّار

:Sham:سلام خدمت دوستان یک موضوع را بگم ::Sham:
من چند روز پیش تصادف کردم یک ماشین زد به پشت ماشین بنده و چراغ خطرام شکست . بنده خدا پیر مرد بود .پیاده شد و پوزش خواست و ..... من هم گفتم اشکالی نداره . ماشین خودش چیزیش نشود . ولی گذشتش کردم . دلم براش نسوخت . ولی گذشتش کردم .
------------------------------------------------------------------------
:hamdel:یا حسین
شهید:hamdel:

گذشت یکی از صفات با ارزش است که اندک کسانی صاحب این خصلت با ارزش هستند.
گذشتی با ارزش است که برای رضای خدا و خلق خدا باشد . نه ریا و فخر فروشی.

چه خوب و پسندیده است که شیعیان علی ع و فاطمه س گذشت این دو بزرگوار را به خصوص در جامعه امروز کشور سرلوحه و الگو قرار دهند.
التماس دعا

سلام
به نظر من گذشت درهر لحظه ای از زندگی ما اتفاق می افته چه در موارد کوچیک و چه در موارد بزرگ هر دو گذشت جدا از اجر و ثوابی که دارد باعث آرامش روحی فرد میشه.یه مورد کوچیکش مثل وقتیه که تو اتوبوس یا مترو نشستی و بعد میبینی که یه فردی که پیر هست یا مریض است میاد و جایی برای نشستن ندارد و جایت را به او میدهی و یا وقتی که کسی یه بدی خیلی سخت به تو میکند و تو او را به خاطر خدا میبخشی و این گذشت ها و بخشش ها بسیار آرامش بخش است.