جمع بندی معنی «کار نیکو کردن از پر کردن است - رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود»

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معنی «کار نیکو کردن از پر کردن است - رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود»

به نام سازنده راه

با سلام خدمت روسای عزیز

پرسشی ذهن مرا مشغول کرده

-رهرو ان است که اهسته و پیوسته رود
-کار نیکو کردن کردن از پر کردن است

پرسش این است از بین دو روش بالا کدام را برگزینم؟؟؟

[SPOILER]اگر در این بحث با ایه قران یا حدیث یا توصیه بزرگان وارد شوید[/SPOILER]

دوستان اگر یکی از این دو روش را الان در زندگی خود استفاده میکنید بگویید و بگویید ایا موفق بوده اید؟؟؟
شده در یکی از روشهای فوق باشید و به شکست بخورید و روش را تغییر دهید؟؟؟
اگر شکست خوردید چرا؟؟؟
اگر تغییر دادید چرا ؟؟؟

در هر دو روش فوق به یک میزان دقت و تدبر را در مسیر انجام عمل به کار میبندیم.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد بصیر

BABY;647780 نوشت:
-
رهرو ان است که اهسته و پیوسته رود
-کار نیکو کردن کردن از پر کردن است

پرسش این است از بین دو روش بالا کدام را برگزینم؟؟؟


باسلام و احترام
ممنون از دوست عزیزمون که این تاپیک را شروع کرده اند.
از آنجایی که بین این دو حکمت، منافاتی ندارد و تعارضی با هم ندارند می توان به هر دو در طول زندگی جامعه عمل پوشانید.
هم می توان در کارها گامهای بلند و بی حساب برنداشت و تعجیل ننمود، که شامل عبارت «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود...»
و هم می توان کارها را به تمامه انجام داد و سنگ تمام گذاشت و در کاری شروع کرده ایم، سستی نداشته باشیم، عدم سستی با تعجیل نکردن منافاتی با هم ندارند.

اما حدیث در مورد حکمت اول: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْإِنَاءَةُ مِنَ اللَّهِ وَ الْعَجَلَةُ مِنَ الشَّيْطَان‏.(تحف العقول، ص 43)
امام باقر عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: به آرامى كار كردن كارى خدايى است و عجله كردن از شيطان است.

امام صادق علیه السلام فرمودند: فَلَا تَعْجَلْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَعْجَلُ لِعَجَلَةِ الْعِبَاد.(بحار، ج 46، ص 142)
مبادا عجله كنى كه خداوند با عجله كردن بندگان كارى از موعد مقررش زودتر انجام نميدهد .

اما در روایتی سفارش به عجله کردن در کارهای خیر شده که باید گفت، منظور از این تعجیل، یعنی درنگ نکردن و سهل انگاری نکردن و بلافاصله اقدام نمودن به کار خیر است که شیطان در این فاصله از فرصت سوء استفاده نکند. و حدیث چنین است: لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ ثَمَرَةٌ وَ ثَمَرَةُ الْمَعْرُوفِ تَعْجِيلُهُ .(بحار، ج 10،ص 99)
هر چيز ميوه‏اى دارد ثمره نيكى عجله كردن در آن است‏.

یا در حدیث دیگری می خوانیم : إِنِّي رَأَيْتُ الْمَعْرُوفَ لَا يَتِمُّ إِلَّا بِثَلَاثٍ تَعْجِيلِهِ وَ سَتْرِهِ وَ تَصْغِيرِهِ فَإِنَّكَ إِذَا عَجَّلْتَهُ هَنَّأْتَهُ وَ إِذَا سَتَرْتَهُ أَتْمَمْتَهُ وَ إِذَا صَغَّرْتَهُ عَظُمَ عِنْدَ مَنْ تُسْدِيهِ إِلَيْه‏.(بحار، 75، ص 197)
امام صادق علیه السلام می فرماید: من چنين ميدانم كه كار نيك تكميل نميشود مگر با سه چيز.
عجله كردن و پنهان داشتن و كوچك شمردن. زيرا وقتى عجله كردى بچنگش آورده‏اى و وقتى پنهان نمودى تمام و كاملش كرده‏اى و وقتى او را كوچك انگاشتى در نزد كسى كه بخاطر او انجام داده‏اى بزرگ مى‏ شود.

رییس در فرض سوال اشاره کردم که به یک میزان دقت و تدبر کرده باشیم .

صحبت این سوال این را با یک مثال میگویم.

فرض کنیم دو نفر میخواهند در دو سایت متفاوت در باره مسایل دفاع مقدس صحبت کنند
یکی میگوید من تا میتونم هر روز یا در هر هفته عکس میگذارم (کار نیکو کردن از پر کردن است)
و دیگری میگوید من هر وقت بشه عکس میگذارم ولی تا اخر بقای سایت عکس خواهم گذاشت( رهرو اهسته پیوسته)

یا فرض کنیم دو نفر اهل ختم قرانی برداشتن هستند
یکی میگوید من در ماه شده باشه 10 ختم انجام میدهم(کار نیکو کردن از پرکردن)
یکی میگوید من در ماه دو ختم انجام میدهم(اهسته پیوسته)

یا یکی میگوید من ختم 14000 صلوات برمیدارم
یکی میگوید ختم 5 میلیون صلوات برمیدارم

گروهی که اهسته پیوسته را ملاک خود قرار میدهند چون فکر میکنند تب هر چه بیشتر باشد عرق هم بیشتر( احتمال میدهند فعالیت بیشتر موجب خستگی شود و خستگی جلوی ادامه راه را بگیرد)

و مثال های دیگری در بین این 2 تفکر وجود دارد.

توصیه طی راه از سوی اسلام انبیا ایمه بزرگان و حتی سایر ادیان چیست؟؟؟
تجربه شما کدام را بهتر دیده است؟؟؟

بعید کسی بتونه از هر دو روش استفاده کنه و بنا به نهادینه شدن یکی از دو روش در زندگیش همیشه یکی را در طی طرق انتخاب میکند.

...........

رییس اگر براتون زحمتی نیست داستان ادبی هر دو این مثل ها را در این تاپیک بیاورید ممنون میشوم اگر که نه خودم این کار را خواهم کرد.

[="DarkSlateBlue"][=12]سلام
البته بستگی به کاری که انسان میخواد انجام بده هم داره! بعضی وقت ها کار نیکو کردن از پر کردن است! و بعضی وقت ها هم رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
مثلا پدرم همیشه میگفت یا نباید برای امام حسین کاری بکنی یا اگر انجام دادی باید بهترینش رو انجام بدی ! مثلا اگر میخوای بره امام حسین ع غذای نذری بدی اگه پول نداری نده اما اگر دادی قشنگ خرج کن و از بهترین موادش این غذا رو تهیه کن! فکر میکنم مثلا در این مورد کار نیکو کردن از پر کردن است بیشتر جواب بده تا اینکه آدم بخواد تا آخر عمرش نذریشو بده اما با مواد آشغال و درجه 2 اینکارو بکنه!
اما بعضی وقتها هم اون یکی راه حل مفید تره! مثلا وقتی که انسان میخواد به یک فقیری کمک کنه!‌ بیشتر توصیه شده که به جای اینکه مبلغ بالایی رو یک بار کمک کنی و دیگه اون فقیر رو رها کنی برو یک فقیر رو شناسایی کن و ولش نکن و تا آخر عمر حتی شده یک مبلغ کم رو بهش کمک کن تا بتونه تا آخر عمر روی کمک تو حساب کنه!
در کل
فکر میکنم روشی که در دین بیشتر توصیه شده این یکی باشد

BABY;647780 نوشت:
رهرو ان است که اهسته و پیوسته رود

آدم اگر یک عادت خوبی رو (گرچه خیلی کم و ناچیز باشه ) اگر بتونه تا آخر عمرش سر وقت مقررش انجام بده (مثلا هفته ای یک بار زیارت عاشورا یا هفته ای یک صفحه قران) بهتر از اینه که همون کارو نصف عمرش انجام بده اما بیشتر ( مثلا هفته ای هفت بار زیارت عاشورا یا روزی یک جزء قران)

چون اینجوری فیض ادامه دار خواهد بود وقطع نمیشود و ممکنه همون یه روز دست آدم رو بگیره.

مثال: شما اگر تا آخر عمرت از یک روزنه باریک برایت آب جاری شود بیشتر زنده میمانی؟ یا اگر نصف عمرت را به شما روزی دو تا منبع آب بزرگ بدهند و نصفه دیگر عمرت آبی برای خوردن نداشته باشی؟

همین مثال رو در مورد هوا هم میشه زد! اگر نصفه عمر به شما هوا برسد آیا میتوانید نصفه ی دیگر عمر را بدون هوا زنده بمانید؟
اگر همه ی عمر از یک روزنه باریک راهی برای تنفس باشد چطور؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"][=12]

asad;651342 نوشت:
[="DarkSlateBlue"]سلام
البته بستگی به کاری که انسان میخواد انجام بده هم داره! بعضی وقت ها کار نیکو کردن از پر کردن است! و بعضی وقت ها هم رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
مثلا پدرم همیشه میگفت یا نباید برای امام حسین کاری بکنی یا اگر انجام دادی باید بهترینش رو انجام بدی ! مثلا اگر میخوای بره امام حسین ع غذای نذری بدی اگه پول نداری نده اما اگر دادی قشنگ خرج کن و از بهترین موادش این غذا رو تهیه کن! فکر میکنم مثلا در این مورد کار نیکو کردن از پر کردن است بیشتر جواب بده تا اینکه آدم بخواد تا آخر عمرش نذریشو بده اما با مواد آشغال و درجه 2 اینکارو بکنه!
اما بعضی وقتها هم اون یکی راه حل مفید تره! مثلا وقتی که انسان میخواد به یک فقیری کمک کنه!‌ بیشتر توصیه شده که به جای اینکه مبلغ بالایی رو یک بار کمک کنی و دیگه اون فقیر رو رها کنی برو یک فقیر رو شناسایی کن و ولش نکن و تا آخر عمر حتی شده یک مبلغ کم رو بهش کمک کن تا بتونه تا آخر عمر روی کمک تو حساب کنه!
در کل
فکر میکنم روشی که در دین بیشتر توصیه شده این یکی باشد

آدم اگر یک عادت خوبی رو (گرچه خیلی کم و ناچیز باشه ) اگر بتونه تا آخر عمرش سر وقت مقررش انجام بده (مثلا هفته ای یک بار زیارت عاشورا یا هفته ای یک صفحه قران) بهتر از اینه که همون کارو نصف عمرش انجام بده اما بیشتر ( مثلا هفته ای هفت بار زیارت عاشورا یا روزی یک جزء قران)

چون اینجوری فیض ادامه دار خواهد بود وقطع نمیشود و ممکنه همون یه روز دست آدم رو بگیره.

مثال: شما اگر تا آخر عمرت از یک روزنه باریک برایت آب جاری شود بیشتر زنده میمانی؟ یا اگر نصف عمرت را به شما روزی دو تا منبع آب بزرگ بدهند و نصفه دیگر عمرت آبی برای خوردن نداشته باشی؟

همین مثال رو در مورد هوا هم میشه زد! اگر نصفه عمر به شما هوا برسد آیا میتوانید نصفه ی دیگر عمر را بدون هوا زنده بمانید؟
اگر همه ی عمر از یک روزنه باریک راهی برای تنفس باشد چطور؟

مرا ببخشید رییس یادم رفته بود دقیقا بگویم مورد راه در مسایل مادی نیست . زیرا میخواهیم در مورد راهی صحبت کنیم که با عمل انسان طی میشود که حتی فقرا هم بتوانند نوع روش طی راه را انتخاب کنند ولی در مورد قضیه نذورات امام حسین کاملا حق با ابوی محترمتان است.
توصیه اسلام در قران هم در مورد مسایل انفاق و نذر حد میانه است . نه خیلی کم نه خیلی زیاد که چیزی برا خودمون نماند.

...........

خوب شما در انتخاب روش اهسته پیوسته همان احتمالی را در نظر گرفتید که خیلی ها در نظر میگیرند که تب تند زود هم عرق میکند.
ایا خودتان یا اطرافیانتان که که از روش پرکردن استفاده کردن شکستی تجربه کردید ؟؟؟
ذکر شکست به صحبت کمک میکند.[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]روسایی که در این بحث شرکت دارید یک طورایی صحبت در مورد وسع نفس است که در قران بهش اشاره شده . و در واقع ادم باید در طریق راه وسع نفسش را بشناسد تا بتواند یکی از این دو راه را انتخاب کند.

امیدوارم این راهنمایی به کاملتر شدن بحث کمک بکند.[/]

BABY;651323 نوشت:
ا فرض کنیم دو نفر اهل ختم قرانی برداشتن هستند
یکی میگوید من در ماه شده باشه 10 ختم انجام میدهم(کار نیکو کردن از پرکردن)
یکی میگوید من در ماه دو ختم انجام میدهم(اهسته پیوسته)

مثالهای خوبی زدید ولی به نظر بنده، زیاد کار خیر انجام دادن با آن ضرب المثل که می گوید «پر کردن» فرق می کند و شما مثال را اشتباه پیاده کرده اید.
ضرب المثل می خواهد بگوید کار پر کردن این است که آن را به طور کامل و تمام انجام بدهی و حقش را ادا کنی و نیمه کاره و ناقص انجام ندهی، نه این که یک کار را زیاد انجام بدهی.
مثالهای شما در مورد پر کردن، بیشتر به تکرار زیاد یا بیشتر انجام دادن یک عمل شبیه بود.

[="DarkSlateBlue"]سلام

BABY;651358 نوشت:
مرا ببخشید رییس یادم رفته بود دقیقا بگویم مورد راه در مسایل مادی نیست .

باشه ایندفعه رو میبخشمت مرئوس ولی سعی کن دیگه تکرار نشه!:khoshgel:

BABY;651358 نوشت:
میخواهیم در مورد راهی صحبت کنیم که با عمل انسان طی میشود که حتی فقرا هم بتوانند نوع روش طی راه را انتخاب کنند

خب باز هم بستگی به کاری که میخواییم انجام بدیم داره!‌
مثلا وقتی بهمون یک وظیفه ای محول میشه که یک جایی رو تمیز میکنیم بهتره که درست و اساسی تمیزش کنیم(کار نیکو کردن از پر کردن است)!‌ نه اینکه از سر باز کنیم و فقط ظاهر سازی کنیم که وظیفه رو از خودمون رد کنیم!!
اما در مورد مثلا ورزش کردن بهتره به جایی که جو بگیرتمون و در دوران جوانی کلی وقت بذاریم و ورزش های سنگین و بدن سازی و ... رو انجام بدیم بهتره که مثلا روزی یک ساعت پیاده روی سریع با دوندگی داشته باشیم اما تا آخر عمر ادامش بدیم! (رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود)

BABY;651358 نوشت:
ایا خودتان یا اطرافیانتان که که از روش پرکردن استفاده کردن شکستی تجربه کردید ؟؟؟

خودم بارها تو این زمینه شکست خوردم!‌اصن آیا کسی هست که اینکارو بکنه و بتونه بهش دوام بده؟؟؟؟؟؟
مثلا در زمینه ی توبه! یه هو همه ی گناهان رو کنار گذاشتم و همه ی مستحبات رو چسبیدم و شدم یک آدم مذهبی خفن! اما بیشتر از یکی دو هفته دووم نیاوردم!
اصن این ضرب المثل سنگ بزرگ نشانه ی نزدن است رو میشه در مقابل این ضرب المثل کار نیکو کردن از پر کردن است هم گذاشت![/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

بصیر;651464 نوشت:

مثالهای خوبی زدید ولی به نظر بنده، زیاد کار خیر انجام دادن با آن ضرب المثل که می گوید «پر کردن» فرق می کند و شما مثال را اشتباه پیاده کرده اید.
ضرب المثل می خواهد بگوید کار پر کردن این است که آن را به طور کامل و تمام انجام بدهی و حقش را ادا کنی و نیمه کاره و ناقص انجام ندهی، نه این که یک کار را زیاد انجام بدهی.
مثالهای شما در مورد پر کردن، بیشتر به تکرار زیاد یا بیشتر انجام دادن یک عمل شبیه بود.

ه
رییس شما داستان کار نیکو کردن از پر کردن را از توی کتاب هفت پیکر نظامی استخراج کنید و دراینجا بیان کنید من هم داستان اهسته پیوسته .

از روح کلام من بر میاید که طرفدار سیستم کار نیکو کردن از پرکردن باشم. در واقع کاری که زیاد انجامش دهیم . زیاد تکرارش کنیم . زیاد تمرین کرده باشیم[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

asad;651474 نوشت:
سلام

باشه ایندفعه رو میبخشمت مرئوس ولی سعی کن دیگه تکرار نشه!:khoshgel:

خب باز هم بستگی به کاری که میخواییم انجام بدیم داره!‌
مثلا وقتی بهمون یک وظیفه ای محول میشه که یک جایی رو تمیز میکنیم بهتره که درست و اساسی تمیزش کنیم(کار نیکو کردن از پر کردن است)!‌ نه اینکه از سر باز کنیم و فقط ظاهر سازی کنیم که وظیفه رو از خودمون رد کنیم!!
اما در مورد مثلا ورزش کردن بهتره به جایی که جو بگیرتمون و در دوران جوانی کلی وقت بذاریم و ورزش های سنگین و بدن سازی و ... رو انجام بدیم بهتره که مثلا روزی یک ساعت پیاده روی سریع با دوندگی داشته باشیم اما تا آخر عمر ادامش بدیم! (رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود)

خودم بارها تو این زمینه شکست خوردم!‌اصن آیا کسی هست که اینکارو بکنه و بتونه بهش دوام بده؟؟؟؟؟؟
مثلا در زمینه ی توبه! یه هو همه ی گناهان رو کنار گذاشتم و همه ی مستحبات رو چسبیدم و شدم یک آدم مذهبی خفن! اما بیشتر از یکی دو هفته دووم نیاوردم!
اصن این ضرب المثل سنگ بزرگ نشانه ی نزدن است رو میشه در مقابل این ضرب المثل کار نیکو کردن از پر کردن است هم گذاشت!

مگر همین الان برخی فوتبالیست ها نیستند که هر روز دو ساعت تمرین اختصاصی در مورد کاشته انجام میدهند؟؟؟
یا همین الان توابی هست که اگر حجت الهی هم برایش بیاید که گناهانش بخشیده شده باز هم به راهش ادامه میدهد .

خیلی مهمه ظرف و استقامت نفس را بشناسیم و به نوعی ببریمش بالا .

توصیه بسیاری از بزرگان در جهاد را شنیده ایم . توصیه ای رهبری در مسیله اقتصاد مقاومتی به عمل نمیشیند مگر اینکه از فاز اهسته پیوسته در بیایم .

اگر خود شما به جای انجام مستحبات فقط نماز واجبتان را سر وقت میخواندید ثواب 70 حج را کسب میکردید .
من ادمی سراغ ندارم که از دو روش استفاده کند . چون روح و جسمش باب یک روش میشود و هماهنگی اعضا و قوا برای یک نوع روش به کار نشسته و دیگر نمیتواند در یک راه از روش دیگر استفاده کند چون خود به خود به سمت روشی میرود که همیشه ازش استفاده میکند.

شکست افراد در هر کدام از این راهها به عدم شناخت نفسشون و ظرف نفسشون برمیگردد .

...........

دوستی دارم که بمن گله میکرد چرا اینقدر تند پیش میروی و مثل همین اهسته پیوسته را میزد الان او همان مسیر را دیگر طی نمیکند و من کماکان دارم به روش پرکردن و زیاد انجام دادن پیش میروم .درحالی که او وقتش را دارد که ان کار را انجام دهد اما وقتش را برای امور دیگر صرف کرده است[/]

BABY;651723 نوشت:

از روح کلام من بر میاید که طرفدار سیستم کار نیکو کردن از پرکردن باشم. در واقع کاری که زیاد انجامش دهیم . زیاد تکرارش کنیم . زیاد تمرین کرده باشیم.
دوستی دارم که بمن گله میکرد چرا اینقدر تند پیش میروی و مثل همین اهسته پیوسته را میزد الان او همان مسیر را دیگر طی نمیکند و من کماکان دارم به روش پرکردن و زیاد انجام دادن پیش میروم .درحالی که او وقتش را دارد که ان کار را انجام دهد اما وقتش را برای امور دیگر صرف کرده است
.
دوست عزیز باز هم عرض می کنم از دوستان دیگر هم خواستید بپرسید، «کار نیکو کردن از پر کردن است» به این معنی نیست که یه کاری را زیاد انجام بدهیم، بلکه منظورش این است که اگر کاری را همت گماردی، در آن کار، سنگِ تمام بگذار و سهل انگاری نکن و آن را خوب و با دقت انجام بده. بله ممکن است برخی موارد پر انجام دادنِ آن کار به این باشد که به دفعات و تعداد زیاد آن را انجام بدهیم تا به افول و کاستی نانجامد اما اینگونه نیست که همیشه برای این که کاری «پر انجام بشود» لازم باشد که سریع و تند محقق گردد. در هر صورت پر کردن، یعنی تکمیل کردن ، محکم کردن، نه سرعت بخشیدن.

من با این ضرب المثل یاد این حکایت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می افتم:«إِنَّ اللهَ تَعَالَی یُحِبُّ إِذَا عَمِلَ أحَدُکُم عَمَلاً اَنْ یُتِقنَهُ؛[ کنز العمال، 9128.] خداوند تعالی دوست دارد که هر گاه فردی از شما کاری کند آن را محکم [و بی عیب] انجام دهد.» این حدیث شامل همه کارها، و از جمله ساختمان سازی می شود.
عبدالله بن سنان از حضرت امام جعفر صادق(ع) روایت می کند که: نزد پیامبر(ص)آمدند و گفتند: «سعد بن معاذ در گذشته است.»

پیامبر برخاست و اصحاب به همراه او برخاستند. آن حضرت دستور داد تا سعد را بشویند. مردم سعد را به قبرستان آوردند و به لب گور نهادند. پیامبر اکرم(ص) به درون قبر سعد رفت و لحد وی را چید و آن را با دست خود درست کرد و پیوسته می فرمود: «سنگ بدهید! گل بدهید!» و بدین گونه میان خشتها را محکم کرد. هنگامی که کار ساختن لحد را پایان داد و بر آن خاک ریخت و گور را پر کرد، فرمود: «إِنِِّی لَاَعْلَمُ أنَّهُ سَیَبلَی وَ یَصِلُ إِلَیهِ البَلاءُ وَ لَکِنَّ اللهَ یُحِبُّ عَبداً إِذَا عَمِلَ عَمَلاً أحکَمَهُ؛[وسائل الشیعه، ج 3، ص 230.]
من می دانم که این قبر به زودی فرسوده می شود و می پوسد؛ ولی خدا بنده ای را دوست دارد که چون کاری انجام دهد، آن را درست و استوار به انجام برساند.» در این ماجرا پیامبر اکرم(ص) حتی در ساختمان قبر، محکم کاری را رعایت کرده است.

[="Tahoma"][="Blue"]اتفاقا آیات الهی و روایات اسلامی، به جای زیاد کار کردن یا کارهای زیادی کردن، به نیکو، انجام دادن و محکم کار کردن سفارش نموده اند چنانچه در آیه ی قرآن می خوانیم:
الّذی خَلَقَ المَوتَ و الحیاةَ لِیبلُوَکُم أحسَنُ عَمَلاً.(سوره مُلک، ایه 2)

خداوند، مرگ و زندگی را بیافرید تا شما را بیازماید که کدام یک کاری بهتر می کنید.

از امام صادق(ع) درباره ایه مزبور، روایت شده است:

لیس یعنی أکثر عملاً ولکن أصوبکم عملاً.(الکافی، کلینی، تهران: المکتبة الإسلامیة، ج2،ص13.)

مقصود، عمل بیشتر نیست، بلکه عمل بهتر است.

همچنین پیامبر خدا(ص) فرموده است:

إنّ الله تعالی یحبّ مِن العاملِ إذا عَمِلَ أن یحسِن.(الجامع الصغیر، سیوطی، تحقیق: عبد الله محمّد درویش، ج1، ص221.)

خداوند، دوست دارد که هر کارگزاری که کار می کند، نیکو کار کند.

نیز آن حضرت در حدیثی دیگر فرموده است:

إنّ الله تعالی کتب الإحسان علی کلّ شیء.(همان، ج1،ص210.)

خداوند، در هر کاری، نیک انجام دادنِ آن را فرمان داد.[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

بصیر;651464 نوشت:

مثالهای خوبی زدید ولی به نظر بنده، زیاد کار خیر انجام دادن با آن ضرب المثل که می گوید «پر کردن» فرق می کند و شما مثال را اشتباه پیاده کرده اید.
ضرب المثل می خواهد بگوید کار پر کردن این است که آن را به طور کامل و تمام انجام بدهی و حقش را ادا کنی و نیمه کاره و ناقص انجام ندهی، نه این که یک کار را زیاد انجام بدهی.
مثالهای شما در مورد پر کردن، بیشتر به تکرار زیاد یا بیشتر انجام دادن یک عمل شبیه بود.

فکر کنم بخاطر این ایام سرتان شلوغ است و نشده این مطلب را استخراج کنید .
برای کمک کردن به بحث خودم مطلب کار نیکو کردن از پر کردن است را اینجا ذکر میکنم.

در هفت پیکر نظامی در بخشی که مرتبط با بهرام گور است چنین داستانی وجود دارد .
نقل به مضمون

روزی که بهرام با خدمه اش به شکار میرفته اهویی را میبیند و به غلامش اشاره میکند که میتوانی طوری به سوی اهو تیر بیاندازی که دو گوشش بهم دوخته شود؟؟؟
غلام در جواب میگوید که خیر این کار شماست . زیرا کار نیکو کردن از پر کردن است .
ان روز به بهرام برمیخورد که چرا چنین حرفی بهش زده شده و دستور اعدام غلام را هم صادر میکند که بعد از کش و قوس فراوان دستور شکسته میشود و غلام از انجا میرود.

سالها میگذرد تا روزی که بهرام در دشت در حال چرخیدن بود که خدمه اش اشاره میکنند به فردی در کوه که روی دوشش گاوی را به بالا میبرد و سن فرد هم بالاست.
بهرام به سوی او میرود و از او میپرسد چطور به این رتبه رسیده است.
فرد میگوید این گاو زمانی که گوساله بود و من جوانتر بودم هر روز روی کولم میگذاشتم و تا بالای کوه میبردم و امروز بخاطر اینکه روزها و سالها چنین کاری را انجام دادم دیگر تن و توانم اماده چنین کاری است .
و برمیگردد این ضرب المثل را تکرار میکند که کار نیکو کردن از پرکردن است.
و پس از بحث هم اشاره به داستانش با بهرام میکند و همدیگر را میبخشند .

در اینجا مثل از این کار نیکو کردن ازپر کردن است دقیقا به زیاد انجام دادن و تمرین کردن برمیگردد.
همانطور که بهرام سالها تمرین کرده بود تا چنین اهو را شکار کند و غلام در جوابش ان را گفت خود غلام هم سالها تمرین کرده بود که در پیری توان حمل گاو را داشت.

تمرین کردن با تکرار کردن در ارتباط است.
تکرار کردن با زیاد انجام دادن.

در ادامه به داستان رهرو اهسته پیوسته اشاره خواهم کرد .[/]

BABY;647780 نوشت:
به نام سازنده راه

با سلام خدمت روسای عزیز

پرسشی ذهن مرا مشغول کرده

-رهرو ان است که اهسته و پیوسته رود
-کار نیکو کردن کردن از پر کردن است

پرسش این است از بین دو روش بالا کدام را برگزینم؟؟؟

[SPOILER]اگر در این بحث با ایه قران یا حدیث یا توصیه بزرگان وارد شوید[/SPOILER]

دوستان اگر یکی از این دو روش را الان در زندگی خود استفاده میکنید بگویید و بگویید ایا موفق بوده اید؟؟؟
شده در یکی از روشهای فوق باشید و به شکست بخورید و روش را تغییر دهید؟؟؟
اگر شکست خوردید چرا؟؟؟
اگر تغییر دادید چرا ؟؟؟

در هر دو روش فوق به یک میزان دقت و تدبر را در مسیر انجام عمل به کار میبندیم.


سلام
به نظر من تفاوت این دو روش تو میزان کارشونه یعنی تو شدت انجام کار خب طبیعتا بسته به شرایط باید از روشا استفاده بشه
یعنی کاملا بستگی به شرایط و اوضاع داره
یعنی باید دید صورت مساله چیه بعد براش راه داد ممکنه تو یه جا روش اول مناسب باشه تو یه جا دیگه روش دوم
یا اصلا این دوتا میتونن روبروی هم قرار نگیرن چون کار نیکو کردن از پر کردن است نشون میده که اگه یه کاری رو زیاد تکرار کرده باشه تو اون کار وارد میشه تو این ضرب المثل تعداد کار مطرحه نه شدت کار
اما تو ضرب المثل رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود بحث شدته میگه تو شرایطی که خاص نیست باید آهسته و پیوسته رفت بحث تعداد نیست چون افراط باعث به هم ریختن تعادل میشه و وضع رو شاید از یه لحاظ بهتر کنه اما بقیه چیزا رو بهم میریزه که مشکل ساز میشه

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

عاشق امام خامنه ای;657026 نوشت:
سلام
به نظر من تفاوت این دو روش تو میزان کارشونه یعنی تو شدت انجام کار خب طبیعتا بسته به شرایط باید از روشا استفاده بشه
یعنی کاملا بستگی به شرایط و اوضاع داره
یعنی باید دید صورت مساله چیه بعد براش راه داد ممکنه تو یه جا روش اول مناسب باشه تو یه جا دیگه روش دوم
یا اصلا این دوتا میتونن روبروی هم قرار نگیرن چون کار نیکو کردن از پر کردن است نشون میده که اگه یه کاری رو زیاد تکرار کرده باشه تو اون کار وارد میشه تو این ضرب المثل تعداد کار مطرحه نه شدت کار
اما تو ضرب المثل رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود بحث شدته میگه تو شرایطی که خاص نیست باید آهسته و پیوسته رفت بحث تعداد نیست چون افراط باعث به هم ریختن تعادل میشه و وضع رو شاید از یه لحاظ بهتر کنه اما بقیه چیزا رو بهم میریزه که مشکل ساز میشه

خوب قرار نیست تو کاری که تا کنون وارد نشدیم که با عجله و بی دقت کار کنیم. در بالا اشاره کردم . میزان دقت برابر است .
جهاد های که در قران به ان اشاره شده .
عبادت در شب
سالهای مزین به نام جهاد
اقتصاد مقاومتی
همه و همه اینها با اهستگی بدست نمیاید.
فکر میکنم توصیه دین و بزرگان هم بیشتر به پرکردن باشد تا اهسته رفتن.

................

فرض کنید شما هر پنج شنبه دعای کمیل به حرم شهرتون میروید
خوب اگر کاری پیش بیاید و نتوانید بروید چون روش پرکردن را انتخاب کرده اید برای روح و نفستون سخته دعای کمیل را ان روز نخواند و هر طور شده در خانه بجایش میاورد اگر نشود به حرم برود.
اما اگر هر هفته در خانه بخوانید و کاری پیش بیاید
هیچ بعید نیست که ان روز نخوانید.

در واقع با روش پرکردن شما به 100 راضی میشوید و اگر مشکلی پیش بیاید باز به 100 نزدیک میمانید
اما در روش اهسته شما به هر عددی راضی هستید[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

BABY;656990 نوشت:
بهرام به سوی او میرود و از او میپرسد چطور به این رتبه رسیده است.
فرد میگوید این گاو زمانی که گوساله بود و من جوانتر بودم هر روز روی کولم میگذاشتم و تا بالای کوه میبردم و امروز بخاطر اینکه روزها و سالها چنین کاری را انجام دادم دیگر تن و توانم اماده چنین کاری است .
و برمیگردد این ضرب المثل را تکرار میکند که کار نیکو کردن از پرکردن است.

سلام
به نظر می رسد داستان را خوب نقل نکردید، و دو موضوع با هم دخل پیدا کرده اند، موضوع «پر کردن» و موضوع «تمرین و ممارست».
حالا ما سر این مباحث با هم دعوایی نداریم، هدف هر دویمان روشن است و آن این که برای موفق شدن در کارها هم باید تلاش و تمرین و ممارست داشت و هم باید کارها را به خوبی انجام داد و سنگ تمام گذاشت و کار را در هر مرحله ای به بهترین نحوِِ آن انجام داد و سستی ننمود.[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

بصیر;657379 نوشت:

سلام
به نظر می رسد داستان را خوب نقل نکردید، و دو موضوع با هم دخل پیدا کرده اند، موضوع «پر کردن» و موضوع «تمرین و ممارست».
حالا ما سر این مباحث با هم دعوایی نداریم، هدف هر دویمان روشن است و آن این که برای موفق شدن در کارها هم باید تلاش و تمرین و ممارست داشت و هم باید کارها را به خوبی انجام داد و سنگ تمام گذاشت و کار را در هر مرحله ای به بهترین نحوِِ آن انجام داد و سستی ننمود.

سستی نکردن و کار تکمیل کردن در اینجا بحث نیست و همه میدانیم کار را ان کرد که تمام کرد و البته در این باب حدیث هم داریم که الان تو ذهنم نمیاد.

موفق شدن در کشور ما که اسلامی است نیاز به ممارست (جهاد) بیشتر دارد اگر نداشت که این همه سال رهبری در نام سال از لفظ جهاد استفاده نمیکرد.
با اهسته رفتن اگر قرار باشد موفق بشویم دیرتر موفق میشویم و اگر قرار باشد شکست بخوریم دیرتر شکست میخوریم بلعکس روش پرکردن.

اگر همین بحث را مثلا حاج اقا پناهیان میکرد الان صدتا فایل صوتی ازش ساخته شده بود و همه میگفتند صحیح است اما از زبان من که خارج میشود بحث های حاشیه ای وسط میاید.
بابا من برای بسیاری از مباحث در اینجا کلی تماس میگیرم و تحقیق میکنم(همچون شما کارشناسان) و همین بحث را از یک استاد ادبیات ( نه استاد درپیتی) که دارای مدرک دکترا هم میباشد پرسیدم.

مکه که نرفتم اما وقتی به غار حرا نگاه میاندازید متوجه میشوید چه مسیر طولانی را پیامبر طی میکرده تا در انجا به عبادت و تفکر بپردازد .
ایه الله بهجت میفرمایند(نقل به مضمون) پیامبر اگر به ان همه رتبه و مدارج عالیه رسید همه اش از عبادت و جهادش بوده است.
به پیامبر هم که نگاه میاندازیم میبینیم قبل از اشارات قرانی داشته روش پرکردن را طی میکرده است.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

BABY;657461 نوشت:
اگر همین بحث را مثلا حاج اقا پناهیان میکرد الان صدتا فایل صوتی ازش ساخته شده بود و همه میگفتند صحیح است اما از زبان من که خارج میشود بحث های حاشیه ای وسط میاید.

بابا ما شما را به اندازه آقای پناهیان قبول داریم ناراحت نشوید. بنده که عرض کردم حرفمان یکی است حالا شاید در توضیح و تفصیلش یه کمی اختلاف پیش آمد که آن هم چیزی نیست.
فرمایش شما متین و قابل و قبول است.
التماس دعا[/]

بصیر;657473 نوشت:

بابا ما شما را به اندازه آقای پناهیان قبول داریم ناراحت نشوید. بنده که عرض کردم حرفمان یکی است حالا شاید در توضیح و تفصیلش یه کمی اختلاف پیش آمد که آن هم چیزی نیست.
فرمایش شما متین و قابل و قبول است.
التماس دعا

شما لطف دارید
ولی یک باور غلط را باید جلویش را گرفت.

الان وقتی داستان رزمندگان را میخوانید داستان یک گروه رزمنده بیشتر به شما میچسبد رزمنده ای که بعد از جراحت باز به صحنه نبرد میامد در حالی که میتوانست در خانه باشد.
اینها همه مصداق پرکردن است.
ان غلام در زمان بهرام بخاطر مصاحبت با بهرام مجبور بود با ان لفظ (لفظ کار نیکوکردن) صحبت کند
به بهرام هم برخورد.
و سال ها بعد بهرام هم فهمید کار نیکو چیست و هم فهمید قضیه پرکردن چیست .

در ادامه به داستانهای مرتبط با اهسته رفتن اشاره میکنم.

باز هم تکرار میکنم در طی کردن طریق قرار است از یک میزان دقت و تدبر استفاده شود.
و این را هم تکرار میکنم هیچ انسانی وجود ندارد که یک راه را اهسته برود یک راه را پرکردن برود.
زیرا یکی از این دو روش به ذاتش افزوده میشود و خود بخود در هر راهی همون روشی را استفاده میکند که همیشه برای طی راه استفاده میکند.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]این حکایت سعدی زیاد به بحث ما مرتبط نیست اما شعری که در ان امده قدری به بحث اهسته پیوسته رفتن مرتبط است.

روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای کریوه‌ای سست مانده. پیرمردی ضعیف از پس کاروان همی‌آمد و گفت چه نشینی که نه جای خفتنست؟ گفتم چون روم که نه پای رفتنست. گفت این نشنیدی که صاحب دلان گفته‌اند رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن

ای که مشتاق منزلى ، مشتاب

پند من کار بند و صبر آموز

اسب تازی دو تک رود به شتاب

واشتر آهسته میرود شب و روز[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]داستان رهرو اهسته و پیوسته اکثرا به همان داستان مسابقه دو خرگوش و لاک پشت اشاره شده است.[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]وقتی به اسم سه سال اخیر دقت میکنیم همش رهبری از لفظ جهاد استفاده کرده است.
این لفظ جهاد خود نشان میدهد که ما باید به دنبال روش کار را با پرکردن انجام دهیم.

متاسفانه اکثریت جامعه با روش اهسته پیوسته پیش میروند.

همین الان اگر یک کارمند ایرانی را در یک اداره المانی به کار بگیرند بعد از 1 ساعت خسته میشود
چون یک ساعت کار او در المان برابر با همین 8 ساعت کارش در ایران است.
حال فکر کنید المانیه 8 ساعت چگونه کار میکند.

دوستانی که از سوی شرکتهایی همچون نفت و فولاد برای کاراموزی به سایر کشورها میروند حرف بالای مرا خوب میفهمند.

.............

ایه الله بهجت هم میفرمایند که حضرت محمد به ان رتبه ها رسیده بخاطر همان عبادت های شبانه اش بوده است.

یا الان دکترظریف بخاطر مذاکرات بهار قدری محبوب شد بخاطر این بود که با روش پرکردن در ایام عید حسابی کار کرد(کار به بحث سیاسی اش ندارم)

یا شهدای که قبل شهادت مجروح میشدند و باز میدیدیم یک راست بعد از مداوا در بیمارستان به منطقه میامدند.

خود من (بخاطر امر به معروف میگویم) در ایام نیمه شعبان از اول نادری اهواز راه میوفتم تا اخر نادری ( حتی پس کوچه ها) و نیم ساعت کنار هر ایستگاه نذری میایستم و کمکش میدهم تا نذرش را سریع تمام کند و باز همین مسیر را برمیگردم و اخر شب کنار یکی از ایستگاه های شلوغ میایستم و تا اخر نذرش کمک میدهم.

خوب اگر یکسال کاری برایم پیش بیاد بنا به عادت باز هم میروم شاید به قدر سال قبلش کار نکنم ولی باز در حد یک ساعت به یکی از ایستگاه ها کمک میدهم.
اما کسی که به روش اهسته پیوسته میرود نهایتا هر سال به ایستگاهی یک ساعت کمک میدهد اگر برایش کاری پیش بیاید در یکی از سالها اصلا نمیرود.

در واقع کف کار کردن پرکردن در مواردی که سرش کلی کار و بار بیوفته اوج کار اهسته پیوسته است.
و کف کار هسته پیوسته ها صفر است.

[SPOILER]در عجبم که چرا برخی از روش اهسته پیوسته حمایت میکنند در حالی که دین ما درش کلمه ای به نام جهاد است کلمه ای به نام سبقت است[/SPOILER][/]

[="Tahoma"][="Blue"]سوال: رهرو ان است که اهسته و پیوسته رود
-کار نیکو کردن کردن از پر کردن است
پرسش این است از بین دو روش بالا کدام را برگزینم؟؟؟

باسلام و احترام
بین این دو حکمت، تناقض و تعارضی وجود ندارد می توان به هر دو در طول زندگی جامعه عمل پوشانید.
هم می توان در کارها گامهای بلند و بی حساب برنداشت و تعجیل ننمود، که شامل عبارت «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود...»
و هم می توان کارها را به تمامه انجام داد و سنگ تمام گذاشت و کاری را که شروع کرده ایم، سستی نکنیم، عدم سستی با تعجیل نکردن منافاتی با هم ندارند.
اما حدیث در مورد حکمت اول: [=arial]عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْإِنَاءَةُ مِنَ اللَّهِ وَ الْعَجَلَةُ مِنَ الشَّيْطَان‏.[1]
امام باقر عليه السّلام از قول رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: به آرامى كار كردن كارى خدايى است و عجله كردن از شيطان است.
امام صادق علیه السلام فرمودند[=arial]: فَلَا تَعْجَلْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَعْجَلُ لِعَجَلَةِ الْعِبَاد
[=arial].([2]
مبادا عجله كنى كه خداوند با عجله كردن بندگان كارى از موعد مقررش زودتر انجام نميدهد .
اما در روایاتی که سفارش به عجله کردن در کارهای خیر شده باید گفت، منظور از این تعجیل، یعنی درنگ نکردن و سهل انگاری نکردن و بلافاصله اقدام نمودن به کار خیر است که شیطان در این فاصله از فرصت سوء استفاده نکند. و حدیث چنین است:[=arial] لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ ثَمَرَةٌ وَ ثَمَرَةُ الْمَعْرُوفِ تَعْجِيلُهُ .[3]
هر چيز ميوه‏اى دارد ثمره نيكى عجله كردن در آن است‏.
یا در حدیث دیگری می خوانیم : [=arial]إِنِّي رَأَيْتُ الْمَعْرُوفَ لَا يَتِمُّ إِلَّا بِثَلَاثٍ تَعْجِيلِهِ وَ سَتْرِهِ وَ تَصْغِيرِهِ فَإِنَّكَ إِذَا عَجَّلْتَهُ هَنَّأْتَهُ وَ إِذَا سَتَرْتَهُ أَتْمَمْتَهُ وَ إِذَا صَغَّرْتَهُ عَظُمَ عِنْدَ مَنْ تُسْدِيهِ إِلَيْه‏.[4]
امام صادق علیه السلام می فرماید: من چنين ميدانم كه كار نيك تكميل نميشود مگر با سه چيز:
1. عجله كردن 2. و پنهان داشتن 3. و كوچك شمردن.
زيرا وقتى عجله كردى به چنگش آورده‏اى و وقتى پنهان نمودى تمام و كاملش كرده‏اى و وقتى او را كوچك انگاشتى در نزد كسى كه بخاطر او انجام داده‏اى بزرگ مى‏ شود.
ضرب المثل می خواهد بگوید کار پر کردن این است که آن را به طور کامل و تمام انجام بدهی و حقش را ادا کنی و نیمه کاره و ناقص انجام ندهی، نه این که یک کار را زیاد انجام بدهی.
«کار نیکو کردن از پر کردن است» به این معنی نیست که یه کاری را زیاد انجام بدهیم، بلکه منظورش این است که اگر کاری را همت گماردی، در آن کار، سنگِ تمام بگذار و سهل انگاری نکن و آن را خوب و با دقت انجام بده. بله ممکن است برخی موارد پر انجام دادنِ آن کار به این باشد که به دفعات و تعداد زیاد آن را انجام بدهیم تا به افول و کاستی نانجامد اما اینگونه نیست که همیشه برای این که کاری «پر انجام بشود» لازم باشد که سریع و تند محقق گردد. در هر صورت پر کردن، یعنی تکمیل کردن ، محکم کردن، نه سرعت بخشیدن.

من با این ضرب المثل یاد این حکایت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می افتم:[=arial]«[=arial]إِنَّ اللهَ تَعَالَی یُحِبُّ إِذَا عَمِلَ أحَدُکُم عَمَلاً اَنْ یُتِقنَهُ؛[5] خداوند تعالی دوست دارد که هر گاه فردی از شما کاری کند آن را محکم [و بی عیب] انجام دهد.» این حدیث شامل همه کارها، و از جمله ساختمان سازی می شود.
عبدالله بن سنان از حضرت امام جعفر صادق(ع) روایت می کند که: نزد پیامبر(ص)آمدند و گفتند: «سعد بن معاذ در گذشته است.»

پیامبر برخاست و اصحاب به همراه او برخاستند. آن حضرت دستور داد تا سعد را بشویند. مردم سعد را به قبرستان آوردند و به لب گور نهادند. پیامبر اکرم(ص) به درون قبر سعد رفت و لحد وی را چید و آن را با دست خود درست کرد و پیوسته می فرمود: «سنگ بدهید! گل بدهید!» و بدین گونه میان خشتها را محکم کرد. هنگامی که کار ساختن لحد را پایان داد و بر آن خاک ریخت و گور را پر کرد، فرمود: «إِ[=arial]نِّی لَاَعْلَمُ أنَّهُ سَیَبلَی وَ یَصِلُ إِلَیهِ البَلاءُ وَ لَکِنَّ اللهَ یُحِبُّ عَبداً إِذَا عَمِلَ عَمَلاً أحکَمَهُ؛[6]
من می دانم که این قبر به زودی فرسوده می شود و می پوسد؛ ولی خدا بنده ای را دوست دارد که چون کاری انجام دهد، آن را درست و استوار به انجام برساند.» در این ماجرا پیامبر اکرم(ص) حتی در ساختمان قبر، محکم کاری را رعایت کرده است.
اتفاقا آیات الهی و روایات اسلامی، به جای زیاد کار کردن یا کارهای زیادی کردن، به نیکو، انجام دادن و محکم کار کردن سفارش نموده اند چنانچه در آیه ی قرآن می خوانیم:
[=arial]الّذی خَلَقَ المَوتَ و الحیاةَ لِیبلُوَکُم أحسَنُ عَمَلاً.[7]
خداوند، مرگ و زندگی را بیافرید تا شما را بیازماید که کدام یک کاری بهتر می کنید.
از امام صادق(ع) درباره ایه مزبور، روایت شده است:
[=arial]لیس یعنی أکثر عملاً ولکن أصوبکم عملاً.[8]
مقصود، عمل بیشتر نیست، بلکه عمل بهتر است.
همچنین پیامبر خدا(ص) فرموده است:
[=arial]إنّ الله تعالی یحبّ مِن العاملِ إذا عَمِلَ أن یحسِن[9]
خداوند، دوست دارد که هر کارگزاری که کار می کند، نیکو کار کند.
نیز آن حضرت در حدیثی دیگر فرموده است:
إنّ الله تعالی کتب الإحسان علی کلّ شیء[10]
خداوند، در هر کاری، نیک انجام دادنِ آن را فرمان داد.


[/HR][1] (تحف العقول، ص 43)

[2] بحار، ج 46، ص 142)

[3] (بحار، ج 10،ص 99)

[4] (بحار، 75، ص 197)

[5] [ کنز العمال، 9128

[6] [وسائل الشیعه، ج 3، ص 230.]

[7] (سوره مُلک، ایه 2)

[8] (الکافی، کلینی، تهران: المکتبة الإسلامیة، ج2،ص13.)

[9] .(الجامع الصغیر، سیوطی، تحقیق: عبد الله محمّد درویش، ج1، ص221.)

[10] .(همان، ج1،ص210.)

موضوع قفل شده است