فضاي مجازي و مرداب پورنوگرافي ( اعتياد به هرزه نگاري اينترنتي و س ك س سايبري)

سلام دوست بزرگوارم
اين سؤال بسياري از جوانان است و اميداورم خداوند به نوشته من بركت و نوري بدهد كه بتوانم نكاتي از معارف دين بگويم كه براي همگي مفيد باشد ان شاالله.
بنابراين خواهشم اين است كه اين پاسخ را با دقت بخوانيد:

خوشحالم كه اين قدر هشياريد و مي خواهيد گوهر ايمان خود را از آسيب ها حفظ كنيد. دوست بزرگوار همين كه اين گناه را با نام مستعار خود هم بيان نكرديد و شرم كرديد اين كاري بسيار ارزنده است چون بيان و اعتراف به گناه در فضاي عمومي سبب اشاعه فحشا مي شود و اثر وضعي بر خودتان خواهد داشت و در ادامه فعاليت معنوي خودتان در زندگي و فضاي مجازي و همين سايت نيز اثر بخش است.
جنگ تحميلي عراق بر ايران سال هاست تمام شده است ولي هنوز آثار رواني و جسماني اين جنگ بر مردم و جانبازان و خانواده شهدا باقي است. هنوز برخي از آزادگان ما خواب زندان تاريك و نمناك و شكنجه و بي حرمتي مي بينند. هنوز برخي با ديدن فيلم هاي جنگي صحنه هاي ديروز جنگ برايشان مجسم مي شود و يادشان به تكه تكه شدن برادران خود مي افتند. تجسم مي كنند چگونه در محاصر بودند و هر آن فاصله خود تا مرگ كمتر و كمتر مي ديدند. هنوز برخي از جانبازان درآسايشگاه هيچ آسايشي را لمس و حس نكرده اند ولي راضي اند به راضي خداوند. هنوز برخي از زمان جنگ تركش هايي را يادگاري در بدن دارند.
اين جنگ سخت است
امام پيامبر عزيز و عظيم الشان ما كه فرمودند جهاد با دشمن دروني (نفس اماره)، از جهاد با دشمن زميني و بيروني مهم تر و سخت تر است و نام آن را جهاد اكبر گذاشته اند. جهاد اكبر يعني جهاد بزرگتر از جهاد ظاهري.
بنابراين مجاهدان، جانبازان و شهداي اين جهاد از جهاد بيروني با دشمن اجر بيشتري دارند.
خداوند مجاهدان را بر افرادي كه خانه و خانم نشيني را بر جنگ ترجيح دادند برتري داد. مجاهد با نفس نيز مقامش بالا است.
دوست بزرگوار! در جنگ با هواي نفس به مقام و منزلت خود دقت كنيم. كشتي و نزاع سخت است ممكن است براساس غفلت زمين بخوريم ولي نبايد اين را شكست تلقي كنيد. در بازي واليبال دقت كرديد چه قدر اين از ان و آن از اين رتبه اش بالاتر مي شود گاهي ممكن است چند شماره و چند پله سقوط كنيد ولي در كل روي نردبان تعالي هستيد.
كار نفس و شيطان چيست؟
دقت
دقت
دقت

[HL]تو سر جنس زدن[/HL]
شيطان موذي و نفس در اين بازار تو سر جنس مي زنند يعني مي گويند تو چيزي نداري كه ببازي. تو با گناه همه پل ها را خراب كردي و مانند مهري هستي كه در بازي مار و پله نيش خورده اي و به خانه اول برگشته اي و بازي را باخته اي.
گام بعدي او چيه؟
مي گويد آب كه از سر گذشت چه يك وجب چه صد وجب؛ يعني ديگه مهم نيست من كه چيزي ندارم ببازم من كه رسوايي عالمم پس مي زنم به سيم اخر. آخر سياهي هم رنگي نيست.
پيامبر فرمودند مومن زرنگ و هشيار و محتاط است. بنابراين بايد از زيركي خود استفاده كنيم شيطان و نفس را مشتشان را باز كنيم و نگذاريم كلاهشان تا روي ناف مان بياييد. بگوييم قبول دارم من با گناه سقوط كردم اما نه اين كه كلا از نردبان ايمان به دره كفر و شرك افتاده باشيم من چند پله پايين آمدم. الان هم به گناهم اعتراف دارم و نزد خدايم شرمسارم. از خود خداوند مي خواهم به حركت من بركت و نيرو بدهد تا با «توبه فوري» و تلاش گذشته را جبران كنم.
بله يك نفر كه مي خواهد قله را فتح كند گاهي سر مي خورد و گاهي مي افتد ولي در كل قله را مي بيند و تلاش مي كند خود را با گروه برساند و با نفوذ گروه و راهنماي گره و ...راه را ادامه دهد.

كرامت نفس
قرآن مي فرمايد با كرامت ترين و با شخصيت ترين شما با تقوا ترين شما هستيد.
چه كسي كرامتش بيشتر است؟
آنكه تقوا يعني خ[HL]ودنگهداري[/HL] اش بيشتر است. بنابراين بايد تلاش كنيم خود نگهداري خود را تقويت كنيم. مانند راننده اي باشيم كه به ترمز حساس است و پيوسته روغن و پدال را چك مي كند.

[HL]مكر دوم شيطان و نفس[/HL]
شيطان عددي نيست. شيطان بهانه است براي اين كه ما كار خودمان را ناهشيارانه گردن او بيندازيم به همين هم دل خوش است اما روز قيامت اگر ببيند ما به خدا مي گوييم كه شيطان ما را فريب داد. داد مي زند هي هي يه دقيه صبر كن پياده شو با هم بريم. از من يك اشاره بود ولي تو با سر دويدي من تو را مجبور نكردم.

يك فرمول عالي و قوي از آيه بالا به دست مي آيد و ان اين كه: ما اراده داريم و اراده ما بيش از چيزي است كه تصور داريم
اساس بديختي ما
اساس گناه ورزي ما
اساس اشتباه ما
اين است كه با خودگويي، ديگر گويي و تكرار به خودمان تلقين كنيم كه من سست اراده ام. نفسم از من زور است و.....وقتي اين شد كشتي و جهاد با دشمن را به احتمال خيلي زياد باخته ايم.
جواني آيت الله بهجت را ديد از ايشان پرسيد چه كنم گناه نكنم؟
خب همه گوش ها را تيز كردند تا ذكري قلمبه سلمبه يا توصيه هاي متعدد اخلاقي و تربيتي از زبان اين عارف واصل بشنوند
و ايشان جواب داد: خب، گناه نكن.
بزرگان اخلاق مي گويند افرادي كه اهل دقت هستند متوجه مي شوند كه اين كد است بايد باز شود. شاه كليد طلايي است ولي افرادد ظاهر بين خواهند گفت: اين كه جواب نشد.
منظور آيت الله بهجت اين است كه آب در كوزه درون داري چرا تشنه لب مي گردي؟! خداوند به شما اراده داده است و اختيار آن را كم نگير.

به حرفام خوب گوش کن ( یک تجربه ارزشمند از زندگیم ) .

ببین دوست عزیز منم دقیقا مثل شمام . یک ماه کمتره که این کارو ول کردم . منم یه زمانی محب اهل بیت بودم . از اون زمانی که تصاویر و فیلم های مبتذل رو دیدم رفته رفته این عشق و ایمان از وجودم رفت گاهی اوقات که تنها میشم به یاد اون روزای عشق به خدا و اینکه چقدر برای خدا ارزش قائل بودم و واقعا جزوی از وجودم بحساب می اوردمش ، گریه ام میگیره .

از نظر من تنها راه دوری از این گناه فقط خودتی . خیلی کار سختیه خیلی خیلی خیلی خیلی کار سختیه که تو خونه تنها باشی و فیلتر شکن داشته باشی اما نری سراغ این مسائل .

درک میکنم . اما کافیه یه دفعه امتحان کنی . یه دفعه که در معرض گناه قرار گرفتی بیخیال گناه شو همه ی فشار ها و سختی هاشم تحمل کن . فرداش صبح بلند میشی از انجام اون کارت لذت میبری خدا رو شکر میکنی و از اون کار متنفر میشی . اما تازه اول راهی . فردا ممکنه دوباره این موقعیت پیش بیاد و تو جا بزنی . باید این روند رو حفظ کنی .

چون که اساساً حفظ روش سخت تر از شروع اونه . اینم بگم من رو که میبینی این حرفا رو میزنم خیلی تجربه کردم . دوسال پیش گناه کردن اونم بدین شکل برام زهر مار بود . موقعی که عکس خانم ها رو در شبکه نمایش نشون میداد سرمو پایین میگرفتم . متاسفانه آخر سر تسلیم هوس شدم . و هیچ وقت هم دیگه مغرور به ایمانم نمیشم . چون میدونم خدا خوب بلده به بنده هاش راحت یه فرصت گناه بده و اونا جا بزنن .

ایشالله که دیگه تن به این ذلت و خواری نمیدم . همچنین شما . موفق باشید رفیق .

[="Tahoma"][="DarkGreen"]یادشون بخیر و خدا رحمت شون
آیت الله احمدی میانجی را می گیم
می فرمودند: با بزرگان باشید تا بزرگ شوید آثار بزرگاران را بخوانید تا رشد کنید.
متن زیر از آیت الله جوادی است درباره مراتب جهاد:
1- جهاد کوچک
2- جهاد میانه
3- جهادبزرگ تر ( عرفا)

جنگ عقل و عشق

اهل معرفت مى‏ گويند جهاد سه قسم است:
«جهاد اصغر» كه انسان در بيرون هستى خود با دشمن مهاجم مى‏جنگد.
از اين بالاتر، «جهاد اوسط‏» است كه در صحنه نفس، بين رذيلتها و فضيلتها نزاع و تهاجم وجود دارد و انسان مى‏كوشد در جنگ بين فجور و تقوا و حرص و قناعت، و جهل و عقل و...، فضيلت را فاتح كند; يعنى، آنچه در علم اخلاق و فن تهذيب نفس، به «جهاد اكبر» موسوم است نزد اهل معرفت، جهاد اوسط است.
اما «جهاد اكبر» نزد اهل معرفت، همان جنگ عقل و عشق است; كسى كه عارف و مشتاق لقاى حق باشد، جهاد اكبر يا جنگ بزرگتر را بين عقل و عشق مى‏ داند، نه بين عقل و جهل، و آنگاه مى ‏كوشد تا عشق و محبت را بر عقل پيروز كند، يعنى عقل در مقابل جهل، عهده‏ دار عقال كردن غرايز و اغراض وهمى و خيالى از يك سو و اهداف شهوى و غضبى از سوى ديگر است، ليكن عقل در مقابل عشق، عقال شده عشق است; زيرا عقل مصطلح در ساحت عشق چونان وهم و خيال است در مصاف با عقل مصطلح عاقلان.
در قيام سالار شهيدان (سلام الله عليه) نيز بسيارى از مؤمنان، علماء، زاهدان و ناسكان، به آن حضرت (عليه السلام)، توصيه مى‏ كردند تا به استقبال صحنه خونين كربلا نرود; زيرا مرگ، آوارگى و اسارت را در پى دارد. البته اينها انسانهاى عاقل بودند و سعى مى‏كردند كه عقل را بر جهل و فضايل اخلاقى را بر رذايل اخلاقى پيروز كنند، ولى عاشق نبودند.
اگر به زكرياى پيغمبر (عليه السلام) مى‏گفتند پذيرش شهادت دشوار است، آن را تحمل نكنيد، مى‏ گفت: من زنده‏ام براى اين كه توحيد را احيا كنم و اگر توحيد در خطر باشد حيات براى من، سودمند نيست. چنين انسانى عاشق و عارف است. انسان آنگاه كه به مرحله عشق مى ‏رسد تازه مى ‏فهمد كه عقل حقيقى همان «عقل برين‏» است كه او دارد و ديگران گرفتار عقال و وهمند و آن را عقل مى‏پندارند.
البته اگر كسى در مسير مستقيم نباشد; يعنى، بر اساس واجب و مستحب، حركت و از حرام و مكروه اجتناب نكند، اصلا سالك نيست و قيام و اقدام چنين شخصى از حث‏خارج است; چون راه لقاى حق، يكى بيش نيست و آن هم انجام دادن واجبها و مستحب ها و ترك حرام ها و مكروه هاست و بس.

مراحل اخلاق در قرآن كريم ، آيت الله عبدالله جوادى آملى، فصل چهارم: عقل متعارف
[/]

شما هم یه راه اینجوری پیدا کن.مرحله به مرحله چیزایی که باعث میشه بری تو این سایت ها را حذف کن.اول فیلتر شکن بعد گوشی بعد لپ تاپ...مثلا اگه استفاده مفیدی از کامپیوتر یا گوشیت نمیکنی یه گوشی معمولی1100بگیر.کامپیوترتو جعمش کن از دم دست.یه کاری کن این راه طولانی که میری لپ تاپو روشن میکنی.فیلتر شکن را باز میکنی .صبرمیکنی سرور مناسب پیدا کنه و... طولانی تر بشه که بتونی کنترل مغزتو بدست بگیر.یا اینترنتتو قطع کن اگه استفاده مفید نداری ازش.

به قول یک از دوستان اینطور حرف زدن باعث اشاعه ی گناهه .

[="Tahoma"][="DarkGreen"][HL]آنتي ويروس معنوي[/HL]
يكي از مشكلات ما اين است كه ويندوز ذهن و آنتي ويروس آن را آب ديت نمي كنيم به خصوص زمان هايي كه در فضاي هاي حساس پر ويروس مي رويم
نمازهاي اول وقت، دعا و اذكار نقش آنتي ويروس را دارند

به يك آنتي ويروس مخصوص عصر بنگريم و با دقت به معاني

align: center
[TD="align: center"][h=1]
تعقیب نماز عصر
[/h] [/TD]
[TD="width: 169"]
[/TD]

بسم رب الحیدر

سلام و ادب
راههای زیادی تو ذهنمه که خیلیاشو دوستان گفتن مثل خودسازی و تهذیب نفس اما سخته البته شما خیلی با اراده برید جلو
اما وقتی راه حل خیلی راحت و ساده وجود داره چرا انجامش ندیم شما فیلتر شکنتونو پاک کنید یا اگه از جای دیگه واستون میاد اون مسیرو قطع کنید
به همین سادگی به همین شیرینی

یاعلی مدد

حذفش کردم اون خطو شما هم ویرایش کن اشاعه گناه نشه.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]در كلينكي مشغول بوديم. بحث يكي از تكنيك ها شد. ظاهر تكنيك ساده بود ولي تحقيقات نشان داده كه اثر بخش است.
خيلي از تكنيك هاي روان شناختي يا تربيتي اين گونه است و برخي گول ظاهر را مي خوردند و جدي نمي گيرند خب طبيعي است وقتي جدي گرفته نشود و عمل نشود جواب هم نمي دهد. نبايد توصيه بزرگان را ساده از كنارش بگذريم.
يكي از مشاوران مي گفت در جلسه مشاوره به يكي از مراجعان يكي از اين تكنيك ها را گفتم. مثلا براي افزايش اعتماد به نفس 30 تجربه مثبت از خودت را فهرست كن و روزي 3 بار تكرار كن.
وقتي اين را گفتم او باتعجب نگاه كرد و گفت: اين چه كار مسخره اي است چي فكر كردي من فوق ليسانس حقوق دارم ها.
من هم با خنده گفتم: ها باشه من دكتراي روان شناسي دارم. فوق ليسانس هر چه مي خواهي داشته باش فقط مي دانم كه روان شناسي نخوانده اي وگرنه مي دانستي همين تكنيك ساده اثر بخش است به خصوص در كنار تكنيك هاي ديگر.

دو نمونه:
دو تكنيك ساده ولي اثربخش
با بزرگان و آثار علمي آنها انس داشته باشيد تا بزرگ شويد ( واقعا بازي در نياوريم مدتي بر اساس برنامه اي منظم به همين روش عمل كنيم و به نتايج آن دقت كنيم)
در نعمت هايي كه خدا داده تأمل كنيم تا درك عميق از عظمت ان داشته باشيم و محبت خدا در دلمان زنده شود و بعد انگيزه شكر و ترك محرمات و انجام واجبات در دل مان زنده شود( محبت و عرفان درماني)[/]

دوست بزرگوار! همين كه اين گناه را با نام مستعار خود هم بيان نكرديد و شرم كرديد اين كاري بسيار ارزنده است چون بيان و اعتراف به گناه در فضاي عمومي سبب اشاعه فحشا مي شود و اثر وضعي بر خودتان خواهد داشت و در ادامه فعاليت معنوي خودتان در زندگي و فضاي مجازي نيز اثر بخش است براي دفع و رفع اين مشكل دوست بزرگوارم طاهر، پرسش هاي دوستان را بدون بيان آي دي نقل مي كنند البته خود افراد هم لازم نيست بگويند اين گناه تجربه خودم است. مي توانند بگويند يكي يا بنده خدايي و...

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]من
اراده
دارم
فريب
نفس
است
كه
نمي توانم[/]

[="Arial"][="DarkGreen"]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

شاهد اول: ابا بصير كه فقيه و از اصحاب امام باقر و امام صادق عليهما السلام است مي گويد:
همسايه اي داشتيم كه از مدموران حكومت بود با اختلاس ثروتي به هم زده بود. حسابي اهل حال بود اما نه حال عرفاني حال گناه. حسابي كيف حيواني اش كوك بود. مجالس عيش و نوش و بزن و برقصش بر پا بود
البته نمي دانم برخي از براداران منافق و محترم نيروي انتظامي هم با او بودند يا نه:Ghamgin: .....بگذريم
من بهش گفتم اين كار را نكن پات لب گوره
ببين پيك مرگ برات پيام اورده موهات سفيد شده
خلاصه اين كه روزي همسايه گفت انا رجل مبتلي؛ راستش مي خوام گناه نكنم ولي ما ديگه عمري ازمون گذشته و نمي تونيم ترك كنم و معتاد شده ام . ولي تو كارت درست و مثبتي و قلبت صاف است. ي زحمتي برات دارم
خدمت امام صادق داستان ما را براش بگو ببينم چه خاكي بايد برسرم بكنم.شايد خدا من را نجات بدهد
گذشت ما رفتيم مدينه به امام داستان اين بنده خدا را گفت.
امام فرمود: وقتي رفتي كوفه اون مرد مياد به ديدنت بهش بگو امام گفت اگه قول بدي گناهانت را ترك كني منم قول مي دهم كه خدا تو را بهشتي كند.
وقتي برگشتم كوفه سخنان امام را به او گفتم حسابي تعجب كرد و با نگاهي به من گفت: ببينم راستي راستي امام اين حرف را زد؟
گفتم آره قربون شكل ماهت بشم
ادامه داره[/]

چند روزي گذشت.
همسايه ي نفري را دنبالم فرستاد ديدم پشت در خانه برهنه ايستاده
گفت: ابا بصير هرچيزي از مردم برداشته بودم را برگردانم ديگه چيزي برام نمانده.
رفتم سراغ چند تا دوستان مايه دارم و كمي برايش وسيله و لباس خريدم.
چند روز بعد برام پيام داد كه رفيق حالم خوب نيست. به عيادتش رفتم و دوا و درمونش كردم اما فايده نداشت كه نداشت. هنگام احتضار بي هوش شد و بعد به هوش آمد لبخندي به من زد و گفت: رفيق جون امام صادق (ع) به وعده اش وفا كرد و بعد مرغ روحش به عرش پرواز كرد.(1)

[HL]نكته روان شناختي:[/HL]
[HL]اميدوار بودن [/HL]به رحمت الهي مهم است فردي كه تصورش اين است كه آخر مسير است و راه برگشت ندارد نااميد مي شود و براي خود حرمتي قائل نمي شود وقتي حرمت و احساس ارزشمندي و كرامت براي خودش قائل نشد ترمز خودكنترلي اش مي برد. با اميدوار شدن به رحمت و بخشش انگيزه ( موتور حركت) فعال مي شود.

الكافي، ج1، ص474 به نقل از شيوه هاي امربه معروف و نهي از منكر در مكتب معصومين، مهديه خسروي، ص132(با كمي تغيير)

آقا من یه نظر دارم که موقتیه البته. من یه مدته کشف کردم خوردن انار یا رب انار خیلی آدمو سرد میکنه گاهی استفاده کن تا چند روز خیالت راحته.

به نام خدا
سلام
1-سريعترين كاري كه ميتوني انجام بدياين هست كه روي ميز كامپيوتر يه چفيه بندازي با چندتا پوستر مذهبي به خصوص امام زمان(عجل الله تعالي فرجه)و دفاع مقدس.
2-اعتماد به نفس و اراده و جرائت نه گفتن رو در خودت تقويت كن،بهترين روش ورزش رزمي هست.(رشته نين جوتسو ولاغير:ok:)

شاهد دوم كه اراده داريم
مردي اومد نزد امام حسين عليه السلام. اين يكي را با جون و دلمون بخونيم از امام حسينه كه مي دونم عاشقش هستيد من به گرد عشق شما نمي رسم دعا كنيد برايم
خلاصه اومد نزد امام و گفت من يه ادمي هستم ختم روزگار گناهان كبيره شهيد دستغيب را عملا از اول تا اخر تا اول بارها و بارها مرور كرده ام. حرف و بحث گناه وسط مياد حالم دست خودم نيست و ترمز مي برم أَنَا رَجُلٌ عَاصٍ وَ لَا أَصْبِرُ عَنِ الْمَعْصِيَة؛
امام حسين نگاهي با مهر و محبت بهش كرد و گفت پنج تا كار بهت ميگم بكن و بعدش تا دلت ميخواد تو جاده گناه تخته گاز برو و لاي بكش و...
كور از خدا چه مي خواهد دو چشم.
مرد حسابي شاد و شنگول شد و گفت بگو بگو بينيم بايد چه كار كنم حسابي هستم و پايه ام خلاصه
امام گفتند قبوله
گفت: پس چه قبوله
امام فرمود: يك: روزي خدا را نخور هر چي خواستي گناه كن. آخه لات ها براي خودشون مرامي دارن نمك مي خورن و نمكدون شكشتن را خلاف مردانگي مي دونن
دوم: از ملك و محضر خدا كه شامل فضاي واقعي و سايبري ( مجازي) ميشه برو بيرون و تا دلت ميخواد گناه كن اخه مسجد جاي بي ادبي نيست.
سوم: يه جايي دنج، يه خلوتي مشت پيدا كن براي گناه كه خدا نبيندت بعد هر چه عشقت ميكشه گناه كن.
چهارم: وقتي حضرت عزائيل سلام الله عليه اومد گفت برگه ها بالا وقت تون تموم به جاي ورقه بايد خودت را اين بار ببرم بگو من نميام ديوار از من كوتاه تر پيدا نكردي. بيا زير ميزي بهت ميدم و...بعد تا مي توني گناه كن
اما پنجم: وقتي مأمور جهنم مچت را گرفت گفت بيا ببرم جكوزي جهنم بگو من پام درد مي كنه و خلاصه با هر بهونه اي كه شده نرو اصلا يه نفر را ببين تو كه حسابي خر و خورت تو دنيا مي رفت كه اونجا هم گوش نده بعدم هرچي مي خواي گناه كن.
..............................
پي نوشت


[=&quot]جاءَ رَجُلٌ اِلَى الْحَسَنِ بُنِ عَلّى (عليه السلام) وَ قالَ: اَنَا رَجُلٌ عاٍص وَ لا صَبرَ لى عَنِ المَعْصيةِ فَعِظْنى بِمَوْعِظَةٍ فَقالَ (عليه السلام): اِفْعَلْ خَمْسَةَ اَشْياءَ وَ اَذْنَبْ ما شِئْتَ: لا تَأْكُلُ رِزْقَ اللّه‏ِ وَ اذْنَبْ ما شَئْتَ. وَ اطْلُبْ مَوْضِعا لا يَرْاكَ‏اللّه‏ُ. وَ اذْهَبْ ما شِئتَ وَ اخرُجِ مِنْ وِلايَةِ اللّه‏ِ وَ اذْنَبْ ما شِئْتَ. وَ اِذا جائَكَ مَلَكُ الْمَوُتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعُهُ عَنْ نَفْسِكَ وَ اذْنَبْ ما شِئْتَ. وَ اِذا اَدَخَلَكَ مالِكُ النّارِ فَلا تَدْخُلْ فى النّارِ وَ اذْنَبْ ما شَئْتَ.

[=&quot]مردى به حضور امام حسن بن على (عليه السلام) آمد و گفت: من مردى گناهكارم و صبر و توان ترك گناه را ندارم.
مرا نصيحتى بكن. امام فرمود:
پنج كار را انجام ده و هر گناهى خواستى مرتكب شو.
روزى خدا را مخور و هر گناهى خواستى بكن.
جايى برو كه خداوند تو را نبيند و هر گناهى خواستى مرتكب شو.
از ولايت الهى خارج شو و هر گناهى خواستى بكن
و هرگاه ملك الموت براى قبض روح تو آمد، او را از خود دور كن و هر گناهى خواستى بكن
و هرگاه مالك دوزخ تو را به آتش ببرد، وارد آن مشو و هر گناهى خواستى بكن![=&quot] [=&quot]
مواعظ العدديه، ص 166.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

سلام
دوستان دقت
دقت
دقت
همه اين شيوه ها موثر است ولي اساس و فنداسيون اين روش ها را دقت كنيم كه من الان در صدد بيانش هستم و آن اين كه به قدرت اراده خود توجه كنيم و از بيان نميشه نميشه اجتناب[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

شاهد سوم
تصور كنيد رفته ايم تو يك باغي براي فوتبال يا كار. وقت استراحت، خسته و كوفته لم مي دهيم به درختي. حال نداريم كفش از پا در بياوريم و دست و صورت بشوييم. يك دفعه نگاه مي كنيم مي بينيم يه سگي مثل خرس :Moteajeb!: داره به سمت ما مي آيد.
چي ميشه
ما كه حال نداشتيم چهار موتوره از جا بلند مي شويم يا چوبي پيدا مي كنيم از خود دفاع كنيم يا از درخت بالا مي رويم يا با قدرت تمام پا مي گذاريم به فرار
باطري جسم ما خالي بود اين نيرو از كجا امد؟
بله ما نفس هم داريم كه در كالبد ما است وقتي آن نفس با قواي خيال و عقل تحريك و برانگيخته شود به ما قدرت مي دهد و ما حركت مي كنيم.
بنابراين
تصور كنيم ما همين جسم ناتوان هستيم به قول امام علي عليه السلام جهان بزرگ تري در درون ما نهفته است.
منشا اراده همان نفس است و مرتاضان هندي با رياضت و عرفا با انجام دستورات شرع آن را قوي مي كنند.
وقتي با خبر شديم كه قدرت اراده ما با ان چيزي كه تا حالا فكرش را مي كرديم فرق داره بايد هنگام [HL]خلوت اينترنتي[/HL] نيز از اراده متكي به نفس الهي خودمان كمك بگيريم. نگوييم نمي توانيم بگوييم مي توانيم من ديدم چه طوري به جنگ ان سگ رفتي يا از درخت بزرگ بالا رفتي و...[/]

سلام
1.وقت هاتون کاملا پر کنید با مطالعه،مرتب کردن اتاق،پیدا کردن کار،دنبال کردن اخبار،خوندن روزنامه،آشپزی و...
2.از خوردن فست فود،موادغذایی گرم مثل دارچین و فلفل و زنجبیل و عسل و خرما و سرخ شده ها فعلا اجنتاب کنید.
3.به این باور برسید که زیبایی ای که در این عکس ها هست حاصل کار عکاسان و فتوشاپ است و در واقع سرابی از حقیقت است.
4.به این باور برسید که تماشای این عکس ها باعث میشود شما از زندگی زناشویی خود درآینده لذت نبرید.
5. روز با خود عهد ببیپندید که دیدن این گونه عکس ها را رها کنید.
6.وبه این آیه باور داشته باشید که من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب هرکس تقوای الهی پیشه کند خدا در کار او گشایش می دهد و از جایی که گمان نمی کند به او روزی می دهد.شاید این روزی یک همسر خوب یا قدرت درک و فهم بالا و یا برکت و خیلی چیزهای دیگه در زندگیتون باشه.
و این نکته را هم بگویم که جای امیدواری است که شما مقید و مذهبی هستین ولی اعمال مذهبی شما را مغرور نکند باید نمازها روی شما اثر بگذارد این اعمال را حبط نکنید!
موفق باشید... دعا گویتان هستم...

سلام بر همگي
اين هم نظر يكي از دوستان بزرگوار

[=tahoma][=tahoma] [=&amp]یه نظری داشتم چون بعضی از کاربران اینجا دوستان بیرون از نت من هستند ممکن بود سوء تفاهم پیش بیاد[/]
[=&amp]حالا خدمتتون عرض میکنم شما هرجور صلاح دونستید در تاپیک مطرحش کنید[/]
[=&amp]من به عنوان یک جوان که همیشه حس می کردم بعضی چیزها رو نمیشه ترک کرد مثلا من آرزو داشتم عاشق مطالعه باشم ولی هیچوقت نبودم بخاطر تنبلی[/]
[=&amp]تجربه به من میگه انسان زمانی که از نظر روحی روانی آماده باشه هیچ چیز نمی تونه جلوشو بگیره و شیطان مثل موش توی دستشه[/]
[=&amp]مدتي است روي تکنیک های موفقیت و تقويت اراده با كتاب و نرم افزار كار مي كنم - بسیاری از گناهانم رو ترک کردم - و چند روزی هم هست تصمیم گرفتم نمازم رو دوباره بخونم[/]
[=&amp]ولی دیگه نه وسواس گذشته رو دارم - نه حساسیت الکی - تا جایی که بتونم اول وقت می خونم اگر هم اول وقت نشد هیچ اتفاقی نمی افته - فاجعه ای رخ نمیده[/]
[=&amp]این همون چیزی بود که باعث شد من دو سال ( به صورت پراکنده )نماز نخونم "تو که نمی تونی نماز اول وقت نخونی همون بهتر که نخونی"[/]
[=&amp]تجربه به من میگه "حساسیت" دقیقا شرایطی رو واست فراهم می کنه که تو نمی خوای[/]
[=&amp]واسه همین خودم رو زدم به بیخیالی، واقعا عجب مرضیه این حساسیت پدر آدمو در میاره[/]
[=&amp]تا می خوای یه کاری رو شروع کنی . زود میگه اگه نشد چی؟[/]
[=&amp]خوب نشد نشد چی میشه؟ بخدا هیچی نمیشه..از دوباره شروع میکنم[/]
[=&amp]خوب اگر دوباره شروع کردی نشد چی؟ سه باره شروع میکنم هیچی نمیشه..طوفان نمیاد زلزله نمیاد زمین دهن باز نمی کنه بخدا هیچی نمیشه[/]
[=&amp]و زمانی که حساسیت به خرج میدی به مشکل می خوری..اگر بگی هیچی نمیشه..از پسش بر میای..اما اگر حساس بشی بیچاره ات می کنه[/]
[=&amp]حساسیت باعث میشه الکی مسائل رو برای خودمون بزرگ کنیم[/]
[=&amp]اما امان از عدم حساسیت..عدم حساسیت دقیقا تورو به سمتی می بره که می خوای[/]
[=&amp]تجربه به من میگه باید مسائل زندگی رو کوچک ببینی تا بتونی حلشون کنی[/]
[=&amp]بهتره یه مقدار از اثرات روحی روانی کارهای معنوی برای کاربران بگید[/]
[=&amp]مثلا من تا همین دو ماه پیش نمی دونستم شکرگزاری حال منو خوب می کنه..فقط می دونستم خدا خوشش میاد[/]
[=&amp]از وقتی فهمیدم چقدر فایده برای خودم داره و خدا رو هم راضی می کنه تقریبا هر روز دارم خداروشکر میکنم بخاطر هر چیزی که دارم[/]
[=&amp]شکرگزاری باعث میشه آدم احساس کنه چیزی داره احساس کنه خدا بهش نگاه میکنه احساس کنه دست خدا پشت سرشه[/]
[=&amp]مسئله ی دیگه اینکه گاهی ما فکر میکنیم همیشه یه چیزی مانعمون میشه آخرش بدشانسی میاریم[/]
[=&amp]یه بزرگی جمله ای میگه فوق العادست " می توانم می شود می گذارند"[/]
[=&amp]استاد حامی عزیز من هر روز این تکنیک ها رو اجرا می کنم و روز به روز هم دارم موفق تر میشم[/]
[=&amp]حالا شما این صحبت های منو اگر واستون قابل قبوله به زبان خودتون بهشون منتقل کنید[/]
[=&amp]من با این تکنیک ها خیلی چیزها رو ترک کردم خوب طبیعیه که انسان در طول مسیر با مقاومت روبرو میشه ولی انسان خیلی قوی تر از این مقاومت هاست[/]
[=&amp]من بیشتر وقتم رو به مسائل روحی و روانی اختصاص میدم سعی میکنم همه جوره خودم رو در بهترین شرایط روحی نگهدارم[/]
[=&amp]این باعث میشه بتونم به لطف خدا از پس هر مسئله ای بر بیام[/]
[=&amp]با تشکر از شما[/]

[/][/]

من هم ازاين كه نظر و تجربه مفيد تان را بيان كرديد متشكرم

[=arial]سلام جمیعا

تیتر تاپیک طوری بود که گفتم یک بحث حقوقی هست تا ما هم بیایم با دوستان حقوقی این جا بحث کنیم !

اما برای مشکل شما

من مشاور و....نیستم اما نظر خودم رو می دم:

راهش هم زیارت امامان(ع) و امام زادگان (ع) هست .

یعنی این که از محیط های فساد دوری کنید و این محیط ها رو حتی نابود کنید،عکس و هرچه که هست رو نابود کنید، اولین کاری که می کنید همین است.

چون به نظر من یکی از کارهایی که انبیاء الهی(ع) انجام می دادند نابودی مراکز فساد بود، شما هم در اولین قدم این ها رو نابود کنید.

حالا بعد از نابودی این محیط ها بروید سراغ جایگزین، یعنی محیط سالم رو جایگزین کنید

این رو بدون که ترک گناه سختی می خواد

ترک گناه کار هرکسی نیست

والا همه می شدند عارف! همه می شدند استاد اخلاق!

برای ترک گناه باید زحمت بکشید تا بعد از ترک گناه شیرینی ترک گناه رو احساس کنید

[=arial]رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

النَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ فَمَنْ تَرَکهَا خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ إِیمَاناً یجِدُ حَلَاوَتَهُ فِی قَلْبِه

نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای شیطان است. هر کس آن را به خاطر ترس از خدا ترک کند، خداوند نیز به او ایمانی می بخشد که در دلش لذت شیرینی آن را احساس می کند.

مستدرک الوسائل، ج ،14 ص 269.
[=arial]
[=arial]به نظر من اگر حرف دلت رو با امام زمان(عج) مطرح کنی ، خود آقا کمکت می کنه

یاد یکی از سخنرانی های استاد دانشمند افتادم که می گفت اگر از هرکس خجالت می کشید به امام زمانتون بگید مشکلاتتون رو

حالا دقیق یادم نیست اصل سخنرانی، اما مفهومش همینی بود که گفتم.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

سلام
پورن يعني اموري كه مربوط به مسائل جنسي است مانند متن، فيلم، صدا، تصور
گرافي يعني نگاري
برخي پورنو گرافي را هرزه نگاري معنا كرده اند
اگر اين امر ادامه يابد فرد مبتلا به اعتياد پورنو و سكس سايبري و...مي شود[/]

[="Times New Roman"][="Black"]یه سری جملات از فیلم راز رو که عاشقشونم واستون میزارم برید حال کنید

"زمانی که خودتون رو بر مبنای شرایط فعلیتون تعریف می کنید خودتون رو محکوم کردید به داشت همون حال و روز در آینده"

"هر چیزی رو که شما دارید احساس می کنید بازتاب کاملی از چیزیه که در روند پدید آمدنه"

"چیزی که فکر می کنید . چیزی که احساس می کنید . و چیزی که پدیدار میشه همیشه یکسانه "

"قانون جاذبه میگه ما هر چیزی رو که شما بگید و روش متمرکز بشید بهتون میدیم پس اگر شما در حال شکایت از بد بودن چیزی هستید چیزی که شما به دست میارید مقدار بیشتری از همون احساساته"[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

من راه حل خودم رو مي دم البته مشكل من مثل شما نبود اون موقع كه تصميم گرفتم با حجاب بشم دقيقا مثل شما دست كشيدن إز عادتم خيلي سخت بود شما سختته اين فيلم ها رو نبيني من سختم بود إز جلوه گري دست بردارم فقط يه خانوم ميتونه بفهمه وقتي بي حجاب بودي قرار بشه با حجاب بشي چه قدر سخته ، منم مثل شما بارها وسوسه ميشدم برگردم به شكل قبلم ولي يكبار يه پيغام تو وايبر برام اومد ، كل متنش ميخواست اين رو بگه كه دل امام زمانمون با هر گناه ما خون ميشه ، وقتي اون پيغام رو خوندم يادمه فقط گريه مي كردم حالا قبل إز هر بار وسوسه شدن ياد قلب امامم ميوفتم
حالا شما خودت انتخاب كن ببين ديدن فاحشه ها مي ارزه كه قلب إمامت شكسته بشه ؟

يه بار تو تفسير الميزان گفت و گوي شيطان و حضرت يحيي رو خوندم ( تفسير سوره بقره ) ، حضرت يحيي إز شيطان در مورد انواع و أقسام وسوسه هاش ميپرسه شيطان همه رو توضيح ميده در اخر ميگه سر سخت ترين بنده هاي خدا كه هيچ جوره وسوسه نميشن رو توسط زنان وسوسه ميكنم ، زنان قدر تمتد ترين سلاح من هستن
اينجوري ميشه كه أمثال رجب علي خياط ها به أوج بندگي ميرسن شما فقط بايد با چهارتا سايت مستهجن مبارزه كني ولي رجب علي خياط تو موقعيت قرار گرفت فقط أراده كرد به عشق خدا گناه نكرد
يا حضرت يوسف ع ...
تنها چيزي كه مانع شما ميشه اينه كه بدوني اون لحظه كه تو خلوتت داري اين فيلمها رو ميبيني كه دوست نداري هيچ كس شما رو ببينه نه خواهر نه مادر و ... هيچ كس هيچ كس همون لحظه خدا داره ميبينتت ، اگه صدبار هم فيلتر شكن رو پاك كني تمرين تقوا نكني فرداش دوباره بدتر إز قبل وسوسه ميشي

جناب شروع کننده تاپیک شما حتی کافرم باشی به لحاظ سلامتی روحی وجسمی نباید سراغ این مزخرفات بری اصلا دینم بذار کنار برای سلامتی جسم و روحت که دیگه ارزش قایلی؟ آقا دیدن این فیلم ها تاثیر بسیار مخرب روی مغز و اعصاب داره و تاثیر بعدیش توی زندگی مشترک آیندت که طبق آمار بسیاری از طلاق ها بخاطر ارضا نشدن نیازهای جنسی دوطرف هست ازلحاظ مادی و عقلی آدمیزاد کاری که
به بدنش ودرنتیجه طول عمرش آسیب بزنه انجام نمیده
بعضیا میتونند با دلیل عقلی ( مادی) بپذیرند بعضیاهم با دلایل معنوی متاسفانه مردم کشورا بخاطر نداشتن رسانه ملی ای که آسیب های ماهواره وشبکه های اجتماعی رو برای جوانان بازگو کنه کلی ضرر پس میدن تا خودشون بفهمند ما اگه توی
جامعه بتونیم با دلیل عقلی و معنوی به جوون بگیم ماهواره برات خوب نیست 90% جوونا میپذیرند.کارمسولین اینکه خیلی هنرکنند بگن فقط نگاه نکن

سلام
انشاالله همیشه امام رو خوشحال کنی می خواستم بگم منم یک خانمم والی با حجاب شدن اونقدراهم سخت نبود منکه اصلا روسری هم نمی پوشیدت متاسفانه ولی وقتی حجاب رو انتخاب کردم لذت بردم تا سختی اصلا واسم سخت نبود خیلی هم لذت بخش بود اگرم کسی می خواست مسخرم کنه تو اقوام یادم می افتاد به ایه ای هست سوره بقره فکر کنم ایه 211 میگن یه عده ای رو مسخره می کنند اینها مقامشون در قیامت بالاست و .... آروم میشدم و خوشحالتر الانم خداروشکرخداروهزاران هزار مرتبه شکر شخص اول فرهنگی حوزه علمیه هستم که اینم از عنایتو توجه خداست وگرنه بنده همان به که ز تقصیرخویش عذر به درگاه خدا آورد

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

با سلام ممنون از مطالب پربارتون

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

خب ميزان تحمل و تقوا ادمها فرق داره من هنوز كه هنوزه هم گاهي ته دلم وسوسه ميشم منم مثل شما أصلا حجاب نداشتم نه اين كه بد حجاب باشم
بعدم براي من به شخصه كار إز تمسخر گذشته بود همش مبارزه و جنگ و دعوا بود كه هنوزم آدامه داره

اگر خدا بخواد دارم آدم میشم:Khandidan!:

سلام
من به شما پیش نهاد می کینم که دو آیه ی زیر را از سوره ی یاسن را حفظ کنید .

أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿يس: ٦٠﴾

وَأَنِ اعْبُدُونِي هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿يس: ٦١﴾

و همراه آن به خاطر اشته باشید که گناه ضد عقل است .

هر گاه که دچار وسوسه شدید و یا سراغ محتوای پورنو رفتید معمولا برخی جملات در ذهن ادم ساخته می شوند مثل " وای عجب چیزی .... " . سعی کنید این جملات را در ذهنتان مانند نخ به دو این دو آیه وصل کنید تا هر موقع که دچار حالات برانگیختگی شدید این آیه ها هم بلا فاصله در ذهن شما حاظر شوند .
این ترفند خودم است که از آن استفاده می کنم و هر وقت واقعا دنبال این بوده ام که از گناه دور باشم با عنایت خدا واقعا اراده ی ترک گناه را در خودم حس کرده ام .
ان شاء الله که این روش به درد شما هم بخورد .

پسر به این گلی:Gol:

شما فقط باید نصف دینت رو کامل کنی!!!،

نمی دونم کسی به این نکته اشاره کرد یا نه، ولی من خدمتت عرض می کنم:

طبق فتوای تمام مراجع، ازدواج به شما واجب شده

پس از اون داستانا توبه کن و از خدا بخواه که حلالش رو قسمتت کنه،

البته یه مشکلی که هست، اینه که خیلی ها درک نمی کنن یکی برا حفظ ایمانش می خواد ازدواج کنه یعنی چی، ولی شما با اراده محکم اون مسائلی که گفتی رو ترک کن و به طور جدی دنبال پروسه ی ازدواج باش

به نظر من شما که اینقد به اهل بیت محبت داری و خودت هم دلت نمی خواد که از اهل بیت دور بشی، پس باید ازدواج کنی

در آخر یک جمله خطاب به مسئولین امر و خانواده ها بگم

كُلُكُّم راعٍ و كُلُكُّم مَسؤولٌ عَن رَعِيَتِهِ

ولله که همه شما مسئولید

به عقیده من جوانی که به خاطر تاخیر در ازدواج به گناه می افتد، تمام کسانی که می توانند کاری بکنند و سکوت اختیار می کنند مسئولند، تمام کسانی که بدعت گذاشتند مسئولند، همه مسئولند!!!

یا علی

چشم که هرز بره دلم باهاش همون جا میره!:read:

یه حرف قشنگی از یه دوست ،
یه جا خوندم نوشته بود "هر آدمی وسوسه میشه
شیطون دوست نداره من هیچ وقت تنها باشم
یه عده هستن وقتی تنها میشن هزار تا غلط انجام میدن و بعد هم پشیمون میشن شایدم وجدانشونو خاموش کنن.
اما میدونی چرا میگم شیطون دوست نداره من تنها بمونم به لطف خدا و شکرش من هروقت که هیچکس نباشه و تنها بشم میرم سری سر سجده و شکر میکنم و به خدا پناه میبرم خیلی لذت بخشه اینکه بشینی گله کنی از دست شیطون واسه خدا .شکر خدا کنی و بگی چند بهش نیازمندی و نمیخوای که ازش دور بشی .اون بالاخره هر چی باشه آفریده مون !میدونه چه مرگمونه. "

[="DimGray"][/]

علمايي كه تصميم گرفتند و سيگار را ترك كردند

آخرین سیگاری که امام کشید

خاطره ترک سیگار امام خمینی را فاطمه طباطبایی، عروس امام در کتاب «اقلیم خاطرات» نقل کرده است. او می‌گوید:
«یک شب امام گفتند: در جوانی سیگار می‌کشیدم. تا این که یک شب سرد زمستان که پشت کرسی مشغول مطالعه بودم، به مطلب مهمی رسیدم و فکرم به شدت در گیر فهم آن شد. در همین حال برای آوردن سیگار از اتاق بیرون رفتم. پس از بازگشت همین که نگاهم به کتاب افتاد که آن را بر زمین گذاشته و به دنبال سیگار رفته ‌بودم، احساس شرمندگی کردم و باخود عهد کردم که دیگر سیگار نکشم. آن را خاموش کردم و دیگر سیگار نکشیدم‌».

منبع: سايت تابناك

آنقدر کشیدیم تا از حال رفتیم

درباره سیگاری شدن و ترک سیگار شهید مهدی شاه آبادی هم برادر ایشان، آیت الله نصرالله شاه آبادی خاطره ای را نقل می‌کنند و می‌گویند: «8-7 ساله که بودیم فکر می‌کردیم هر کسی سیگار بکشد مرد است. گاهی یواشکی سیگار از وسایل مرحوم پدرم برمی‌داشتیم و می‌رفتیم می‌کشیدیم. روزی عیدی‌‌هایمان را برداشتیم و دو تایی با هم رفتیم و یکی یک پاکت سیگار 10 تایی که 10 شاهی قیمتش بود، گرفتیم. یک شاهی هم دادیم و دو تا کبریت خریدیم.

نزدیک منزل‌مان خرابه‌ای بود به نام قهوه خانه. آن جا رفتیم و دوتایی روبه‌روی هم نشستیم و هر کسی با کبریت خودش سیگارها را آتش زد و کشید. 10 سیگار من و 10 سیگار آقا مهدی کشید. تمام که شد، آمدیم بلند شویم سرمان گیج رفت. افتادیم و به حالت اغما فرو رفتیم.خانواده از این‌طرف و آن‌طرف گشتند و ما را پیدا کردند. دیدند دور و بر ما ته سیگار ریخته است. دهنمان را بو کردند و دیدند بله، سیگار کشیدیم. آبلیمو خوراندند و به هوش آمدیم. وقتی به هوش شدیم نگفتیم سیگار بد است؛ گفتیم ما بد کشیدیم! باید درست کشید! خلاصه هر دومان سیگاری شدیم تا وقتی که هر دو ازدواج کردیم؛ اما خانم اخوی، مخالف با سیگار بود. از خود اخوی شنیدم که با خانمش قرار گذاشتند خانم از مهریه صرف‌نظر کند ایشان هم از سیگار و همین کار را هم کردند و ایشان دیگر سیگار نکشیدند. ولی چون خانم من از این حرف‌ها نزد، من الان سیگاری هستم!»

منبع: سايت تابناك

[="Tahoma"][="DarkGreen"]جمله ای که کار را یک سره کرد

ترک سیگار آیت الله حـجـت شاید یکی از غیرمنتظره ترین ترک هایی باشد که روایت می شود. استاد مطهری در این باره می نویسند:
[=&quot]قدرت اراده[=&quot]
[=&quot]شهید مطهری می نویسند:«مرحوم آیت الله حجت یک سیگاری بود که تا کنون نظیر او را ندیده بودم گاهی سیگار او از سیگار دیگر بریده نمی شد بعضی از اوقات هم که می برید بسیار مدتش کوتاه بود طولی نمی کشید که مجددا سیگاری را آتش می زد در اوقات بیماری اکثروقتشان صرف کشیدن سیگار می گشت.وقتی مریض شدند و او را برای معالجه به تهران بردند،در تهران اطباء گفتند چون بیماری ریوی دارید باید سیگار را ترک کنید و به سینه تان ضرر دارد ایشان ابتدا به شوخی فرموده بودند: من این سینه را برای کشیدن سیگار می خواهم اگر سیگار نباشد سینه را می خواهم چه کنم؟»عرض کردند به هر حال سیگار برایتان ضرر دارد و واقعا مضر است،ایشان فرموده بودند واقعا مضر است گفته بودند بلی واقعا همین طور است.فرموده بودند دیگرنمی کشم.یک کلمه نمی کشم کار را یکسره نمود یک حرف و یک تصمیم این مرد را به صورت یک مهاجر از عادت قرار داد.» [=&quot]

[=&quot] [=&quot]مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی مقاله هجرت و جهاد ص 255[=&quot].[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]نذر کرده بود سیگار نکشد
شهید محلاتی هم جزو ترک سیگار کرده ها به حساب می آید که به خاطر خوابی که دید، سیگار را برای همیشه ترک کرد. عده ای از دوستان او درباره این اتفاق می گویند که ایشان تا حدود دو سال قبل از شهادت، گاه و بیگاه سیگار می کشید. بارها نذر کرده بود که سیگار نکشد و سیگار را ترک می کرد، اما همیشه در نذرهایش یک استثنا وجود داشت که اگر به زندان رفت، حق کشیدن سیگار را داشته باشد. در زندان های رژیم شاه، شکنجه های روحی و جسمی آن قدر سخت و طاقت فرسا بود که خیلی ها این فشارها را بدون سیگار نمی توانستند تحمل کنند.
این موضوع سبب شده بود که سیگار هرچند گاه در زندگی او خودنمایی کند. اما مدتی قبل از شهادت خوابی دید که برای همیشه سیگار را کنار گذاشت. پایگاه اطلاع رسانی ایثار و شهادت در این باره می نویسد:
«یک روز وقتی از خواب برخاست، گفت: من هرگز سیگار نمی کشم. وقتی علت را پرسیدند، گفت: خواب دیدم که با حضرت امام خویشاوند شده ام و امام به منزل ما آمده اند. گروهی از مردم هم در محضر ایشان حضور داشتند من جلو رفتم تا در گوش امام چیزی بگویم اما امام فرمود: شیخ فضل الله دهانت بوی سیگار می دهد! من در خواب خیلی ناراحت شدم و بدون بیان مطلبی به امام، عذر خواستم و به عقب برگشتم و یک پاکت سیگاری هم که در جیب داشتم، به درویشی که در گوشه ای نشسته بود دادم.» شهید محلاتی بعد از دیدن این خواب سیگار را برای همیشه ترک کرد.»[/]