بازگشت به سوی خدا

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بازگشت به سوی خدا

*دوست عزیز!
اگر کسی این سوال ها رو دنبال کنه و در جواب ها،دقت بخرج بده،سوال های اصلی زندگی رو در زمینه اخلاق به دست آورده.
سوال (1)کلیدی این پست
* اگر فردی زیاد گناه کرده و حال در پی جبران و بخشش آنهاست راهش چیست؟
جواب:
یکی از راه های بخشش :أوحی الله إلی بعض أنبیائه:
الخلق الحسن یمیث الخطیئة، کما تمیث الشمس الجلید.
خداوند متعال به انبیاء خود وحی فرمود:
اخلاق نیکو گناه را ذوب (وپاک)می کند همانطور که خورشید یخ را ذوب می گرداند.
نتیجه:اگر گناه زیادی دارم با نیکو نمودن اخلاقم،می تونم پرونده ام رو پاک کنم.
{اصول کافی/کلمة الله}
لطفا بنده رو در این پست ها یاری بدید.:Gol::Gol::Gol:

سوال(2)
* اگر کسی اعمال نیک زیادی دارد،برای حفظ آنها، چه کاری باید بکند؟
یکی از راه های حفظ ثواب
جواب: حسن خلق است؛
* أوحی الله الی بعض أنبیائه: الخلق السییء یفسد العمل، کما یفسد الخلّ العسل.
خداوند متعال به انبیاءش وحی کرد:
بد خلقی(و بد اخلاقی با دیگران)عمل(صالح)را فاسد می گرداند و از بین می برد، همان طور که سرکه عسل را خراب می کند.
{کلمة الله/باب حسن خلق}:Gol::Gol::Gol:

خودمو دوست دارم
سوال(3)
مقدمه: حیلی می شنویم که صحبت از خیر دنیا و آخرت، می کنند.
* چطور خدای بزرگ، خیر دنیا و آخرت را به کسی عطاء می کند؟
جواب:
قال الصادق علیه السلام: اذا اراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین.
امام صادق علیه السلام فرمودند: زمانی که خدای عالم اراده کند به بنده اش خیر(دنیا و آخرت)را بدهد، او را دینشناس می کند(و دین را به او کاملا میشناساند).
رمز خیر دنیا و آخرت راه شناسی است که به ما می آموزد چطور خوب مسیر را طی کنیم.
{ینابیع الحکمه/باب علم}:Gol::Gol::Gol:

لطفا مشارکت کنید:Mohabbat:

مواظب ام از دستم نگیرند
سوال(4)
* چی می شه خدا خیر دنیا و آخرت(یعنی خوشبختی)را از افرادی می گیره؟
جواب:
قال رسول الله صل الله علیه وآله: إنّ جبرئیل، الروح الأمین نزل علیّ من عند ربّ العالمین، فقال:
یا محمد! علیک بحسن الخلق، فإنّ سوء الخلق یذهب بخیر الدنیا و الآخرة.
رسول گرامی اسلام فرمود: جبرئیل از سوی پروردگارم آمد و گفت: ای محمد بر خود واجب کن، که حسن خلق داشته باشی، چرا که بد خلقی خیر دنیا و آخرت را از بین می برد.
{أمالی شیخ صدوق-کلمة الله/باب حسن خلق}:Gol::Gol::Gol:

مثل من باش
سوال (5)
* رمز موفقیت و عزت در زندگی و پس از مرگ از دیدگاه اسلام چیست؟یکی از جوابها؛

جواب:
أوحی الله إلی داود علیه السلام :
تخلق بأخلاقي * إنّي أنا الصبور * و الصابر إن مات مع الصبر، مات شهیدا، و إن عاش، عاش عزیزا *.
خداوند عالی اعلاء به داود وحی نمود:
اخلاقت را مثل اخلاق من کن(متخلق به اخلاق من باش) * من صبورم (پس مثل من صبور باش)* صابر اگر بمیرد همراه صبرش (مقامش مقام)
شهید است و اگر با صبرش زندگی کند، در زندگی (میان مردم)باعزت است.
{کلمة الله/باب صبر}:Gol::Gol::Gol:

خدا حیاء میکنه
سوال (6)
* چه کار کنیم تا خدا پرونده ما
رو روز قیامت اصلا باز نکنه و از میزان خلاص بشیم؟
جواب:
قال الله عزّ و جلّ: إذا وجهت إلی عبد من عبادي مصیبة في بدنه أو ماله أو ولده ثمّ استقبل ذلک بصبر جمیل استحییت منه یوم القیامة أن أنصب له میزانا و أنشر له دیوانا.
خداوند عزیز و جلیل گفت: زمانی که مصیبتی را به بنده ای از بندگانم می دهم چه در مالش باشد چه در بدنش و چه در فرزندانش، سپس او با صبری زیبا(صبری که از هر جهت کامل است)
آن مصائب را تحمل کند، من حیا میکنم روز قیامت، میزانی برای او برپا کنم و پرونده ی او را بگشایم.
{مسکن الفؤاد/باب بلا}:Gol::Gol::Gol:
http://rubat.com/phpbb/files/14_22951_1092945047.jpg

سجده شفاء دهنده
سوال(7)
* جایگاه تواضع در نظر خدا چیست؟
جواب:
أوحی الله إلی موسی: یا موسی! أتدري لم اصطفیتک لوحیي و کلامي، دون خلقي؟ قال:لا علم لي یا ربّ! فأوحی الله تعالی إلیه:
یا موسی! إنّي قلّبت عبادي ظهرا لبطن، فلم أجد فیهم أحدا أذل نفسا لي منک * فمن ثمّ خصصتک بوحیي و کلامي دون خلقي.
یا موسی! إنّک إذا صلّیت وضعت خدّک علی التراب.
فخرّ موسی ساجدا،و عفّر خدیه في التراب تذللا لله عزّوجلّ ،فأوحی الله إلیه:
یا موسی! ارفع رأسک، و أمرّ یدک علی موضع سجودک،و امسح بها وجهک، و ما نالته من بدنک * فإنّه شفاء من کلّ سقم و داء و آفة و عاهة.
خداوند عالی مرتبه به موسی وحی کرد: ای موسی آیا می دانی برای چه فقط تو را بر وحی خودم و کلام خودم انتخاب کردم از بین خلقم؟
موسی عرضه داشت:نمی دانم پروردگارم
.پس خداوند وحی فرمود:
ای موسی به دل بندگانم نگاه کردم و دلی از دل و نفس تو در مقابل خودم متواضع تر و ذلیل تر نیافتم، پس از اینجا بود که وحی و کلام خود را به تو اختصاص دادم. ای موسی! زمانیکه تو نماز میخوانی گونه خود را بر خاک می نهی(که این علامت تواضع و ذلت در مقابل من است که من دوست می دارم)
در این هنگام بود که موسی به سجده افتاد و گونه خود را با ذلت و تواضع به درگاه اله بر خاک نهاد.
خداوند وحی نمود: ای موسی! سرت را بلند کن و دستت را بر موضع سجده ات بکش و با آن تمام صورت و بدنت را متبرّک کن چرا که آن شفاء از هر مریضی و درد و آفت و... میباشد.
{کلمة الله/باب تواضع}:Gol::Gol::Gol:
تذکر: این جواب توضیح زیاد دارد که اینجا مجال آن نیست پی گیر باشید از عالمی توضیح بگیرید.


سقف آسمان
سوال(8)
* کدام خصلت است که خداوند بسیار دوست می دارد و همان باعث می گردد،خداوند بی درنگ از ما بگذرد؟
جواب:
این قسمت رو که نقل می کنم خیلی زیباست بخونید و اشک شوق برای عشق بازی خدا بریزید.

در حدیث قدسی آمده:
قال الله تعالی لموسی: یا موسی! أتدري أنّ عبدا من عبیدي،تکون له ذنوب و خطایا، حتی تبلغ عنان السماء،فأغفرها له و لا أبالي.
قال: یا ربّ! کیف لا تبالي؟! قال الله جلّ و أعلی: لخصلة شریفة تکون في عبدي أحبّها * لحبّ الفقراء المؤمنین، یتعاهدهم، و یتساوي نفسه بهم، و لا یتکبر علیهم * فإذا فعل ذلک، غفرت له ذنوبه و لاأبالي.
خداوند بلند مرتبه به موسی فرمود: ای موسی آیا می دانی بنده ای از بندگان من که گناه کرده و خطاء نموده تا اینکه به حدّ آسمان رسیده، گناهانش را می بخشم و در بخشش هیچ درنگ نمی کنم؟
موسی عرض کرد: ای پروردگار چطور است،که(با اینهمه گناهش) بی درنگ و بی حساب او را می بخشی؟!
خداوند جلّ و أعلی فرمود:بخاطر خصلت شریفی که دارد و من آن(خصلت) را دوست می دارم.(که او )دوست میدارد فقرای مومن را،(با آنها معاشرت دارد و)با هم عهد می بندند(همچون برادر)،و خود را با آنها مساوی می بیند،و نسبت به آنها تکبر نمی ورزد(و خود را بالاتر نمیبیند) * پس زمانی که اینطور رفتار می کند، گناهانش را می بخشم و بی درنگ و بی حساب از او میگذرم.
{التفسیر العسگري}:Gol::Gol::Gol:

امانتی
مقدمه:کسی نیست بگه yaali این محبت خدا که می گی، چه فائده ای به حال ما داره؟به عبارتی دیگر:
سوال (9) اثر و فائده محبت خدا چیست؟
قال النبي صل الله علیه وآله ، مخبرا عن جبرئیل أن قال الله تعالی:
الإخلاص سر من اسراري * استودعته قلب من احببت من عبادی *.
اخلاص سری از اسرار الهیست که در قلب هر آن کس که دوست بدارم می گذارم.
{کلمة الله/220}:Gol::Gol::Gol:

به من پناه آوريد !



اي فرزند آدم !



- همه تان گمراهيد ، مگر آنكه من هدايتش كنم .



- همه تان بيماريد ، مگر آنكه من شفايش دهم .



- همه تان بينواييد ، مگرآنكه من بي نيازش كنم .



- همه تان هلاكيد ، مگر آنكه من نجاتش دهم .



- همه تان بد كاريد ، مگر آنكه من صيانتش كنم و از تباه كاري بازش دارم .



- پس { اكنون كه بي عنايت من راه به جايي نمي بريد } به سوي من باز آييد { و به د‍ژ استوارم پناه آوريد } تا با شما مهرباني كنم .



- و پرده هاي { عفت وعصمت } خويش را نزد كسي كه اسرارتان بر او پوشيده نيست ،‌ندريد .
{سایت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری http://nahad.umz.ac.ir/}


در سوره ي شوري آيه 25 خداوند مي فرمايد:و اوست خدائي كه توبه را از

بندگانش مي پذيردو از كارهاي زشت در مي گذرد و مي داند آنچه را مي

كنيد. حضرت صادق(ع) مي فرمايند: خداوند عزوجل به داوود(ع) فرمود:اي

داوود، گنهكاران را مژده و صديقان را بيم ده، عرض كرد چگونه به گنهكاران

مژده دهم و به صديقان بيم؟ خداوند فرمود: به گنهكاران مژده ده كه من توبه

را مي پذيرم و از گناه در مي گذرم و صديقان را بيم ده كه مبادا به كردار خود

عجب كنند و خودبين شوند زيرا هيچ بنده اي را من پاي حساب نكشم جز

آنكه هلاك باشد.

برگرفته از كتاب توبه اثر معلم اخلاق شهيد آيت الله دستغيب

باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و خودپرستی باز آ

این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ

سهم من از رحمت خدا
س: اگر من رحمت خدا رو طلب کنم آیا خدا منو میبخشه؟

جواب: در قسمتی از حدیث قدسی اومده: ... من علم أنّي ذو قدرة علی المغفرة فاستغفرني غفرت له و لا ابالي ...

هر کس (از بندگان من) عقیده داشته باشد به اینکه من قدرت بخشیدن دارم پس از من طلب بخشش کند میبخشمش در حالی که هیچ ابایی از بخشش ندارم.


« امیدوار بودن به رحمت خدا»


امام باقر (ع) مى‌فرماید: حضرت ابراهیم (ع) براى عبرت گرفتن از مخلوقات خدا در شهرها مى‌گشت، روزى گذرش به بیابانى افتاد، شخصى را دید جامه مویین پوشیده و با صداى بلند نماز مى‌خواند.ابراهیم (ع)از نماز او تعجب کرد، نشست و انتظار کشید تا نماز او تمام شود، ولى او نماز را رها نمى‌کرد، چون بسیار به طول انجامید ابراهیم (ع)او را با دست تکان داد و فرمود: با تو کارى دارم نمازت را تمام کن .عابد دست از نماز کشید و کنار ابراهیم (ع)نشست.ابراهیم (ع)از او پرسید براى چه کسى نماز مى‌خوانى؟گفت: براى خدا .پرسید: خدا کیست؟گفت: آن کس که من و تو را خلق کرده است.فرمود: طریق تو مرا خوش آمد، دوست دارم براى خدا با تو برادرى کنم، خانه‌ات کجاست که هر گاه خواستم تو را ملاقات کنم به دیدنت بیاییم ؟عابد گفت: خانه من جایى است که تو را به آنجا راه نیست .
ابراهیم (ع)فرمود: یعنى کجاست؟گفت: وسط دریا.پرسید: پس تو چگونه مى‌روى؟گفت: من از روى آب مى‌روم .
ابراهیم (ع)فرمود: شاید آن کس که آب را براى تو مسخر کرده است، براى من نیز چنین کند، برخیز تا برویم و امشب را با هم باشیم .
آن دو حرکت کردند، وقتى به دریا رسیدند، مرد عابد بسم الله گفت و بر روى آب حرکت کرد، حضرت ابراهیم (ع)نیز بسم الله گفت و به دنبالش رفت .آن مرد از این کار ابراهیم (ع)خیلى تعجب کرد. وقتى به خانه آن مرد رسیدند، ابراهیم (ع) از او پرسید: خرج و مخارج زندگى‌ات را از کجا تامین مى‌کنى؟گفت: از میوه این درخت، آن را جمع مى‌کنم و در تمام سال با آن معاش مى‌کنم.ابراهیم (ع)از او پرسید: کدام روز از همه روزها بزرگتر است؟گفت: روزى که خدا خلایق را بر اعمالشان جزا مى‌دهد.ابراهیم (ع)فرمود: بیا دست به دعا برداریم، یا تو دعا کن من آمین مى‌گویم و یا من دعا مى‌کنم تو آمین بگو.عابد گفت: براى چه دعا کنیم؟ابراهیم (ع)فرمود: دعا کنیم که خدا ما را از شر آن روز نگاه دارد، دعا کنیم که خدا مؤمنان گناهکار را مورد آمرزش قرار دهد.عابد گفت: نه، من دعا نمى‌کنم .پرسید: چرا؟ گفت: براى این که سه سال است حاجتى دارم هر روز دعا مى‌کنم ولى هنوز دعایم مستجاب نشده است و تا آن برآورده نشود شرم مى‌کنم که از خداوند چیز دیگرى بخواهم .ابراهیم (ع)فرمود: خداوند متعال هرگاه بنده‌اش را دوست داشته باشد، دعایش را به درجه اجابت نمى‌رساند تا او بیشتر مناجات و اظهار نیاز کند، اما وقتى بنده‌اى را دشمن دارد، یا زود دعایش را مستجاب مى‌کند و یا ناامیدش مى‌کند که دیگر دعا نکند و بیشتر از آن با خدا صحبت نکند.آن گاه ابراهیم (ع) از او پرسید: حالا بگو ببینم چه چیزى از خدا خواسته‌اى که او براى تو برآورده نکرده است؟
مرد عابد گفت: روزى در همان جاى نمازم مشغول نماز بودم که ناگاه کودکى را در نهایت زیبایى و جمال، با سیمایى نورانى، موهایى بلند و مرتب دیدم که چند گوسفند چاق و فربه و چند گاو که گویى بر بدن آنها روغن مالیده بودند، مى‌چرانید. من از آنچه دیده بودم بسیار خوشم آمد. گفتم: اى کودک زیبا، این گاو و گوسفندها مال کیست؟ گفت: مال خودم است . گفتم: تو کیستى؟ گفت: من پسر ابراهیم خلیل خدا هستم . من در همان موقع دست به دعا بلند کردم و از خدا خواستم که خلیلش را نشان من دهد. (ولى سه سال است که هنوز خبرى نیست .)ابراهیم علیه السلام فرمود: منم ابراهیم، خلیل خدا و آن کودک که مى‌گویى پسر من است .
عابد گفت: الحمدلله رب العالمین که دعاى مرا مستجاب کرد. وآنگاه دست در گردن ابراهیم (ع) انداخت و دو طرف صورت او را بوسید و گفت: حالا بیا و تو دعا کن تا من آمین بر دعاى تو بگویم .ابراهیم (ع)دست به دعا بلند کرد و گفت: خداوندا گناهان مؤمنین و مؤمنات را تا روز قیامت ببخش و از آنها راضى باش.و عابد آمین گفت.
((آنگاه امام باقر (ع) فرمود: دعاى ابراهیم علیه السلام کامل است و شامل حال شیعیان گناهکار ما تا روز قیامت مى‌شود)).
«منبع: برگرفته از کتاب عاقبت بخیران عالم، جلد 2، اثر على محمّد عبداللهى.»

برای رفتن به سمت خداوند چکار بایست کرد ؟
قدم اول ؛توبه
حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می فرمایند:

"آیا می دانی استغفار چیست؟

استغفاردرجه بلندمرتبگان است وان راشش شرط است:


١- نخست پشیمانی بر گذشته.
٢- عزم بر ترک بازگشت به طور همیشه.
٣- اینکه حقوق مردم را ادا کنی تا تا با خدای عاری از هر گناهی دیدار نمایی.
۴- هر واجبی را که بر عهده تو بوده و انجامش نداده ای، به جای آوری.
۵- آنکه گوشتی را که گناه بر پیکرت روییده، در غمها و اندوهان آب کنی
تا پوستت به استخوانت بچسبد و میان پوست و استخوان گوشت تازه بروید.
۶- جسم خود را رنج طاعت بچشانی، همچنان که بر او حلاوت چشانده بودی.
در این هنگام بگوی: استغفرالله".

میگن اگه انسان رابطه خودش با خدا رو اصلاح کنه، خدا رابطه اش رو با مردم اصلاح می کنه. لطفا منو در این باره راهنمایی کنید؟

1- این حدیث در منابع مختلف و از جمله نهج البلاغه نقل شده است و درست و بی اشکال است .
2-به کار گیری این دستور و سفارش به این است که انسان بداند وظایف و مسئولیت های او در برابر خداوند چیست و خداوند از او چه می خواهد و سپس در خوب انجام دادن این وظایف بکوشد .
3-مراد از این رابطه ، رابطه بندگی و عبودیت است . اصلاح رابطه با خدا به اصلاح رابطه بندگی و عبودیت است که بالاترین افتخار برای انسان و منشا همه کمالات و فضیلت ها است .
4- ملاک در اصلاح روابط جلب رضایت الهی است . انسان اگر بخواهد رابطه عبودیت و بندگی خود را با خداوند حفظ کند باید موجبات خشنودی و رضایت خداوند را فراهم سازد . عمده اسبابی که در تحکیم این رابطه موثر است انجام واجبات و ترک محرمات است و در مرحله بعدی انجام مستحبات و ترک مکروهات ودر یک کلام عمل همه جانبه به دستورات الهی است .
5- تاثیر این عملکرد به این صورت است که چون مردم, به خصوص انسان های مومن و صالح خدا و انسان های خدایی را دوست دارند. وقتی انسان رابطه خود را با خدا اصلاح کند, روحش خدایی می شود, طبعا به همین دلیل نوع مردم و انسان های خوب او را دوست خواهند داشت و رابطه خوبی با او تنظیم خواهند کرد.


6- همچنین به این دلیل که خداوند مالک همه دلها و قلبها و اراده ها است . اگر انسانی اراده خود را تابع اراده و خواست خداوند قرار دهد و بنده خالص خداوند باشد خداوند مقلب القلوب دلهای مردم را به او متوجه می سازد و محبت او را در دل دیگران قرار می دهد و رابطه میان او و مردم را اصلاح می کند . خداوند در آیه 96 سوره مریم می فرماید : کسانى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند خداوند رحمان محبت آنان را در دلها مى‏افکند (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا). نکته اصلى آن این است که: ایمان و عمل صالح جاذبه و کشش فوق- العاده‏اى دارد، اعتقاد به یگانگى خدا و دعوت پیامبران که بازتابش در روح و فکر و گفتار و کردار انسان به صورت اخلاق عالیه انسانى، تقوا و پاکى و درستى و امانت و شجاعت و ایثار و گذشت، تجلى کند، همچون نیروهاى عظیم مغناطیس کشیده و رباینده است

[=arial][=mitra]حتى افراد ناپاک و آلوده از پاکان لذت مى‏برند، و از ناپاکانى همچون خود متنفرند، به همین دلیل هنگامى که فى المثل مى‏خواهند همسر یا شریکى انتخاب کنند تاکید دارند که طرف آنها پاک و نجیب و امین و درستکار باشد.
این طبیعى است و در حقیقت نخستین پاداشى است که خدا به مؤمنان و صالحان مى‏دهد که دامنه‏اش از دنیا به سراى دیگر نیز کشیده مى‏شود.
با چشم خود بسیار دیده‏ایم اینگونه افراد پاک هنگامى که چشم از جهان مى‏بندند، دیده‏ها براى آنها گریان مى‏شود، هر چند ظاهرا پست و مقام اجتماعى نداشته باشند، همه مردم جاى آنها را خالى مى‏بینند، همه خود را در عزاى آنها شریک محسوب مى‏دارند. تفسیر نمونه، ج‏13، ص: 145
7- البته داشتن رابطه خوب با خداوند علت کامل برای داشتن رابطه خوب با دیگران نیست بلکه زمینه ساز و فراهم کننده این بستر است . برای حصول نتیجه کامل باید موانع موجود بر سر راه آن بر طرف گردد و دستوراتی که در آیات و روایات برای این منظور بیان شده به کار گرفته شود . مثلا مدارا کردن و خوب برخورد کردن و داشتن حسن خلق و اهل عفو و گذشت بودن در برخورد و ارتباط اجتماعی با دیگران از جمله اموری است که رعایت آنها برای دستیابی به نتیجه مطلوب لازم و ضرورری است .
8- برای شروع به ایجاد این رابطه باید مروری بر وظایف شرعی و الهی خود در قبال خداوند و اجتماع و خود داشته باشیم و عمل به این وطایف را سر لوحه کارهای خود قرار دهیم و به خصوص به انجام واجبات و ترک محرمات عنایت و توجه خاصی داشته باشیم .

http://amoozeh.ir/1592361.htm

[=Times New Roman] [=Times New Roman]

[=Times New Roman]

[=Times New Roman]

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]الهی انت الذی فتحت لعبادک باباً الی عفوک سمّیته التوبة؛ فقلت : توبوا الی الله توبة نصوحاً؛ فما عذر من اغفل دخول الباب بعد فتحه
[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]« خدای من تو کسی هستی که به روی بندگانت دری به سوی بخشش گشوده ای و آن را توبه نامیدی و فرموده ای : به سوی خداوند باز گردید و توبه خالص کنید حال که در این رحمت باز است عذر کسانی که از آن غافل شوند چیست!»


[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]امام زين العابدين(ع)

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]

مناجات خمس عشر:
الهی الیک اشکو عدوا یظلنی و شیطانا یغوینی ؛ خدای من! از دشمنی که گمراهم نموده و شیطانی که مرا فریب داده، به تو شکایت میکنم.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

یکی از نامهای خداوند غفار الذنوب است .
این نام به معنای بخشنده ی مشتاق در عمل میباشد .
زیرا غفار بروزن فعال است که از استیاق به تکرار فعل سرچشمه میگیرد .
با این وصف خداوند مشتاق بخشش بندگان خود است .
اشتیاقی که تکرارش بر او سنگین نیست بلکه رحمتی واسعه است .
این در و باب رحمت برهمگان گشوده است .
تنها کافی است این اشتیاق خداوند را درک کنیم و با یک تصمیم
جهت حرکت خود رابه سمت خدا تغییر دهیم وبا استقبال او وباران رحمتش مواجه شویم .

به امید رسیدن به غفار و مشتاقی که منتظر ما است تا بخشش را به ما ارزانی دارد .

................................................................... حق یارتان :roz:..................................................................................


[="darkred"]سلامممممم بر عزیزان اسک دین
روزی حضرت سلیمان به خداوند میگوید:ای خدای بزرگ من،من قصد دارم که فردا به جای تو به آفرینندگانت روزی بدهم
جن و انس را در اختیار من بگذار تا فردا روزی دادن به آفرینندگانت که در منطقه من هستند را به من بسپار
و خداوند قبول کرد[/]
[="indigo"]سلیمان نبی بسیار تلاش کرد و همه خدمه خود را به کار گرفت و تمام خوردنی ها رو جمع کرد برای روزی دادن
و فردا فرا رسید سلیمان به تمام انسانها و حیوانات و جانداران غذا داد به کوسه ها و لاک پشتها و گیاهان
و گفت کار من تمام شد[/]
[="navy"]ندا آمد:یا سلیمان از نیمی از آفرینندگان من غافل شدی
فقط کافیست زیر سنگ که در کف دریا است را بلند کنی و نیمی از آفرینندگان مرا ببینی
سلیمان اینکار را کرد و موجودات بسیار ریزی را دید[/]
و فرمود:حاشا به رحمتت ای خداوند که از چنین موجودات ریزی هم غافل نیستی

همون قلبی ....
خدای مهربون قلب تمام انسان ها رو خونه خودش قرار داده:
قال الصادق علیه السلام : القلب حرم الله فلاتسکن حرم الله غیر الله ؛
قلب حریم (و خانه)خداست پس در حریم خدا غیر از خدا را راه ندهید.
ینابیع الحکمة باب مومن

جواب سئوال (1)
منبع‌: كتاب ماه مبارك رمضان، مكتب عالي اخلاق و تربيت اثر حضرت آيت الله العظمي صافيبهترين روشها براى ترميم و جبران گناه و اعاده حيثيّت و شرافت گناهكار ـكه از عوامل مهمّ تربيت و تهذيب اخلاق و تصفيّه ارواح نيز هست و در عين حال از سهولت و آسانى و وسعت دين اسلام حكايت مىكند و شرافت و آبروى گناهكار را در نزد ديگران نمىريزد و وجدان و قلب او را از تاريكى و كدورت پاك مىسازدـ استغفار، طلب آمرزش و توبه و بازگشت به سوى خدا است.اسلام در ضمن بسيارى از تعاليم اجتماعى، حفظ شرف و موقعيّت و مقام اجتماعى و حرمت و آبروى افراد را منظور داشته و كشف و آشكار شدن نهانىهاى كارهاى مردم را نخواسته و افشاى معايب و اشاعه فحشا را به شدّت ممنوع كرده است. نظر اسلام آن است كه هر كه قدمش به سنگ معصيّتى خورد و لغزشى او را به زمين انداخت، بايد به پا خيزد و در راه خدا و به سوى خدا قدم بردارد و از مجاهده و كوشش باز نايستد. هر فردى بايد خود به حساب خويشتن رسيدگى كند، و به پرونده اعمال خود نظر نموده، و در محكمه وجدان، بازپرس خود شود.«حاسِبُوا اَنْفُسَكُمْ قَبْلَ اَنْ تُحاسِبُوا وَزَنُوها قَبْلَ اَنْ تُوزِنُوا،وَتَجْهَزُوا لِلْعَرْضِ الاَكْبَر»1خويش را پيش از آنكه محاسبه شويد محاسبه كنيد و نفستان را بسنجيد پيش از آنكه سنجيده شود و براي آن عرصه بزرگ، آماده شويد.جبران گناه و آمرزش معاصى، به رفتن نزد كشيش، و اقرار به گناه در نزد او احتياج ندارد؛ شكنجه بدنى و مقراض كردن و قطع اعضا نمىخواهد. جبران گناه و آمرزش و پذيرش توبه، بيش از بيدارى ضمير و شعور و توجّه به زيان گناه و پشيمانى و تصميم به پاك شدن از گناه، بازگشت به راه خدا، اداى حقوق و خلاصى از مظالم، شرط ديگرى ندارد.اگر مؤمن، مرتكب گناهى شد چون به آثار شوم و خطرناك گناه آگاه است، پشيمان مىشود؛ همانطور كه اگر فردى ندانسته يا در حال عصبانيّت سم بخورد، يا اموالش را آتش بزند، يا فرزند خود را به قتل رساند، يا به ولى نعمت خود توهين كند، پشيمان مىشود و اگر پشيمان نشود بر حسب اين حديث، مؤمن نيست:«فَمَنْ لَمْ يندم عَلى ذَنْب يرتكبه فَلَيْسَ بِمُؤْمِن»2پس هر كس كه از گناهي كه مرتكب شده پيشمان نگردد مؤمن نيست.

به حرص ار شربتى خوردم مگير از من كه بد كردم بيابان بود و تابستان وآب سرد و استسقا3

اثر «ايمان»، ندامت و پشيمانى از گناه است و ندامت از گناه در «توبه» كافى است.«وَكَفى بِالنَدَمِ التَّوبَة»4.

وقتى مؤمن، گناهى را مرتكب شد، پشيمانى او را به استغفار و آمرزش خواستن وادار مىسازد و تعاليم اسلام گناهكاران را به رحمت خدا اميدوار و از ناميدى و يأس نجات مىدهد. اين مژده الهى و بشارت قرآنى در كالبد مرده، روح تازه مىدمد:(قُلْ يا عِبادِىَ الَّذِينَ اَسرَفُوا عَلى اَنفُسِهِم لا تَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللهِ اِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً اِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِيمِ)5بگو: «اى بندگان من ـكه بر خويشتن زيادهروى داشتهايدـ از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت، خدا همه گناهان را مىآمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است.آرى، خدا غفار، رحيم، ستّار، توّاب و واسع المغفرة والرّحمة است. بنده توبه كار را دوست مىدارد؛ و هيچ انسانى محكوم به بدبختى نيست.در برخى اخبار و روايات6 آمده است كه وقتى بندهاى از گناه پشيمان شد و به سوى خدا بازگشت و گفت: «اِلهِي اَنَا اسأتُ»: «خداى من! من بد كردم»،.خدا مىفرمايد: «وَانَاَ سَتَرتُ»؛ من آن را پوشاندم.فَيَقُولُ: «اِلهِى اَنَا نَدمتُ».و چون مىگويد: خداى من! من پشيمان شدم.خدا مىفرمايد: «وَاَنَا قَبِلتُ»؛ من قبول كردم.«اَيُّهَا الشّاب اذِا تُبتَ ثُمَّ نَقَضتَ فَلا تَستَحى اَن تَرجِعَ اِلينا».؛اى جوان، اگر توبه كردى و شكستى، حيا نكن كه ديگر بار به سوى ما بر گردى!«وَاذِا ثانياً فَلا تَستَحى اَوَ يَمَنَعُكَ الَحياءُ اَن تَأتِيَنا ثالثاً».؛و هر گاه دوباره توبه را شكستى، حيا نكن. آيا حيا تو را از اينكه سه باره به سوى ما بيايى، منع مىكند؟ (: حيا نكن و بيا.)«وَاذِا نَقَضَتَ ثالثاً فَارجِع اِلَينا رابعاً».؛و هر گاه براى سوّمين بار توبه را شكستى، براى چهارمين بار به سوى ما بيا.«فَانَا الجَوادُ الذِى لااَبخل».؛من بخشندهاى هستم كه بخل نمىورزم.«وَاَنَا الحَلِيمُ الذِى لا اَعجل».؛ من بردبارى هستم كه شتاب نمىكنم.«وَاَنَا الذِى اَسترُ عَلى المَعاصِى وَاَقبلُ التائِبيِن، وَاَعفُو عَنِ الخاطِئين، واَرحَمُ النادِمِين».؛ من آنم كه: بر معاصى پرده مىپوشم، و توبه كنندگان را قبول مىكنم و از خطا كنندگان مىگذرم و به پشيمانان، رحم مىكنم.«وَاَنَا اَرحَمُ الراحِمِين».؛ و من رحم كنندهترين رحم كنندگانم.«مَن ذَا الذِى اَتى اِلى بِابِنا فَرَدَدناه؟» ؛ كدام فردى به سوى درگاه ما آمد و او را رد كرديم؟«مَن ذَاالَّذِي لَجَأ اِلى جانِبِنا فَطَرَدناه؟» ؛ چه كسى به سوى ما پناه برد و ما او را دور كرديم؟«مَن ذَاالَّذِي تابَ الَيْنا وَما قَبلناه؟» ؛ چه كسى به سوى ما بازگرديد كه او را نپذيرفتيم؟«مَن ذَاالَّذِي طَلَبَ منّا وَما اَعطيناه؟» ؛ چه كسى از ما درخواستى كرد كه به او عطا نكرديم؟«مَنِ الَّذِي استَقالَ مِن ذَنبِه فَما غَفَرناه؟» ؛ چه كسى از ما آمرزش خواست و ما او را نيامرزيديم؟«اَنا الَّذِي اَغفِرُ الذُّنُوبَ وَاسَتُرُ الْعُيُوبَ وَاَغِيثُ المَكروبَ،وَارحَمُ الباكِي النَدوب وَاَنا عَلاّمُ الغُيُوب»؛من آنم كه گناهان را مىآمرزم و عيبها را مىپوشانم و اندوهناكان را يارى مىكنم و به گريانِ ندبهكننده رحم مىكنم ومن داناى امور نهان و پنهان هستم.دعاهاى مأثوره، عذرخواهى و پوزش طلبى را به بندگان گناهكار ياد مىدهد.1 ـ غررالحكم، ج 3، ص 402.2 ـ توحيد صدوق، ص 408.3 ـ سنايى غزنوى.4 ـ كافى، ج 2، ص 426.5 ـ سوره زمر، آيه 53.
6 ـ طريق الى الله، ص 173 و 172.

:Rose::Rose::Rose:

عاشق بعد رحمانیت خدا هستم
ولی خداییش خدا هم توفیق توبه رو از ادمهایی که نمیخواد توبه کنن میگیره.
توبه هم که به این راحتی ها نیست.:Ghamgin:
:Narahat az:
به قول امام علی شرط اولش پشیمونیه.
که ماها از خیلی از گناهامون احساس پشیمونی نمیکنیم. اگه هم پشیمون بشیم شرط دومو یعنی اهتمام به ترک اونو انجام نمیدیم.

اشتباه نکنینا.
احساس گناه کردن و عذاب وجدان داشتن ،پشیمونی از گناه نیست.

پس وقت دعا کردن اول باید بگیم که خدا توفیق توبه رو نصیبمون کنه و بعد از اون ازش بخوایم که توبمونو بپذیره

مگه نه؟:Gol:

yaali;21824 نوشت:
مثل من باش
سوال (5)
* رمز موفقیت و عزت در زندگی و پس از مرگ از دیدگاه اسلام چیست؟یکی از جوابها؛

جواب:
أوحی الله إلی داود علیه السلام :
تخلق بأخلاقي * إنّي أنا الصبور * و الصابر إن مات مع الصبر، مات شهیدا، و إن عاش، عاش عزیزا *.
خداوند عالی اعلاء به داود وحی نمود:
اخلاقت را مثل اخلاق من کن(متخلق به اخلاق من باش) * من صبورم (پس مثل من صبور باش)* صابر اگر بمیرد همراه صبرش (مقامش مقام)
شهید است و اگر با صبرش زندگی کند، در زندگی (میان مردم)باعزت است.
{کلمة الله/باب صبر}:Gol::Gol::Gol:

واقعا عالی بود.:Kaf:

خدا خیرتون بده.:geryeh:

موضوع قفل شده است