عبادت عاشقانه

تب‌های اولیه

25 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عبادت عاشقانه

نماز بانشاط:Sham:
وضو که می گیری
با لب خندان سر جانماز بنشین،

نگو من گناهکارم.
اگر اخم ها را در هم بکشی ملائکه می ترسند، آن ها لطیفند.
بدون اینکه غضبناک و پکر باشی لباس تمیز و قشنگ بپوش،

دم آینه خودت را نگاه کن و سرجانماز بنشین.
قشنگ وقتی بدنت آرام گرفت و کِیفت به راه افتاد، بلند شو و بگو الله اکبر.

برای نماز عجله نداشته باش، یکی دو دقیقه بنشین تا آماده شوی.
اذان و اقامه هم برای آمادگی ست.

می دانی که اگر اذان بگویید دو صف از ملائکه پشت سرت می ایستند؟
این یعنی بهجت و سرور و خوشحالی.
اگر اقامه هم بگویید سه صف از ملائکه پشت سر شما می ایستند.
نفرمود صفش چقدر است. فرمود: ملائکه پشت سرتان اقتدا می کنند و با شما نماز می خوانند.
کسی که ملائکه پشت سرش باشند چقدر نمازش زیباست.

می دانم سخت است، گرفتاری های طبیعت افکارمان را می گیرد و آن موقع متوجه نیستیم اما هروقت حالت خوب شد سرجانماز نگاه کن عطای خدا را در حق خودت ببین. بگذار طلبکاری ها از خدا کم شود، آن وقت است که آدم سبک می شود.:Sham:

حاج محمد اسماعیل دولابی

برچسب: 

عجب نمازی میشه این نماز....
ان شالله که توفیق پیدا کنیم:ok:

dddddddddddddddddddddddddddddddddddddddddddddddddddddddd

بسم ربّ الفاطمه

عبادت عاشقانه یعنی برای حضور در محضر معشوقت بهترین جامه ها را پوشیده باشی:"و لباس التقوی ذلک خیر" و لباس تقوا بهتر است.

عبادت عاشقانه آن است که در بهترین و پاکترین مکانها ایستاده باشی،"در مقام بندگی" و زمین وجودت به دست شیطان غصب نشده باشد.

عبادت عاشقانه یعنی چهار تکبیر زده باشی بر هر چه غیر معشوق است،هر چه جز یاد و ذکر اوست را پشت سر انداخته باشی،این یعنی در نمازت غیر او را نبینی.

عبادت عاشقانه یعنی قلبت را تسلیم محبوب کرده باشی،در قلبت فقط خدا باشد و بس:" و ما جعل الله لرجل من قلبین" خداوند برای هیچکس دو قلب قرار نداده است.

"یک قلب متعلق به یک عشق است."

عبادت عاشقانه یعنی با بانگ اذان، وعده دیدار معشوق آنقدر سرمستت کند که به سوی مصلی به پرواز در آیی.

عبادت عاشقانه یعنی در سلام آخر نمازت از فکر فراق صحبت محبوبت بی تاب شوی و نخواهی نمازت به پایان رسد.

"نور عینی فی الصلوة" بهترین تعبیر است.

سلام
خدا شاهده عین موضوعی که برام پیش اومده رو بیان میکنم
زمانی بود که موقع نمازخوندن ، عطر میزدم و بهترین لباسم رو میپوشیدم. همیشه با وضو بودم و نماز شب هم میخوندم
حالی که اون زمان در بحث نماز داشتم ، وصف ناپذیره

تا اینکه روایت پیامبر(ص) رو شنیدم که فرمودند:
هر کسی نماز نخونه ، هیچ عمل دیگه ش هم قبول نیست! هر کس نماز نخونه ، تمام عباداتش و کارهای خوبش دود میشه میره هوا!
خدا خیر دنیا و آخرت رو ازش میگیره و انواع شکنجه ها و بلاها رو سرش میاره!

از اون موقع دیدم نسبت به نماز شدیداً عوض شده. دیگه نماز رو نه یک عبادت عاشقانه ، که دستوری بی رحمانه میدونم
الان چند وقته که نمازم سر و شکل درست و حسابی نداره. نمیگم همین یک روایت باعث شده ، عوامل دیگه ای هم دخیل بوده
اما مهمترین دلیلش همین روایته که بخاطر نخوندن نماز ، تمام ارزش انسانی تو نابود میشه و نادیده گرفته میشه!

قبلاً فکر میکردم که دروغ نباید بگی چون دروغ بده. دزدی نباید بکنی چون دزدی بده. باید به دیگران محبت کنی چون محبت خوبه
اما الان فکرم اینه که تمام بکن نکن های بالا ، هیچکدوم ارزشی نداره و فقط یه چیز در دین اسلام مهمه: نماز ، نماز ، نماز.... و دیگر هیچ!!!
قبلاً فکر میکردم هدف خدا رشد ماست. اما الان به نظرم میرسه که (خدا منو ببخشه) انگار به ما صرفاً به دید برده هایی برای عبادت نگاه میکنه!
انگار..... نگم بهتره... همینجوریش هم احتمالاً منو میبره جهنم چون اعتراض کردم!

البته قبلاً بحث مفصلی با اساتید عزیزی مثل استاد
"کریم" و کاربران محترمی مثل سرکار "حبیبه" و جناب "صراط" داشتم. ولی به هیچ وجه قانع نشدم و دید منفی من عوض نشد. کاش هرگز بعضی روایات رو نمی شنیدم

Reza-D;720032 نوشت:
قبلاً فکر میکردم که دروغ نباید بگی چون دروغ بده. دزدی نباید بکنی چون دزدی بده. باید به دیگران محبت کنی چون محبت خوبه
اما الان فکرم اینه که تمام بکن نکن های بالا ، هیچکدوم ارزشی نداره و فقط یه چیز در دین اسلام مهمه: نماز ، نماز ، نماز.... و دیگر هیچ!!!

با سلام

نماز سمت جامعیت در میان تمامی عبادات را دارد،تمامی دستورات شرع برای رسیدن انسان به کمال است،هر کدام بعدی از آن را بعهده دارند،اما نماز تنها عبادتی است که جامع

جمیع اهدافی است که در سایر عبادات گنجانده شده است،با یک رکعت نماز سیر در دایره ی وجود برای انسان کامل می شود و بقیه ی رکعات در واقع تکرار این سیر است تا اگر

نقصی در آن است جبران شود"الصلاة معراج المؤمن".

نماز تواضع در برابر خدا و پرستش او و فرمان او و علامت ایمان است،کسی که نماز نمی خواند(تعمدا) یعنی از ایمان بی بهره است و کسی که ایمان ندارد اعمالش به خدا منتسب

نیست تا حاصل آن پاداش اخروی باشد،وقتی کسی از بزرگترین فرمان خدا که نماز است و یاد و ذکر اوست سر باز می زند معلوم است اعمال دیگرش هم برای خدا نیست و هر عملی

که برای خدا نباشد بی ارزش است.

کما اینکه کسی که ریاکارانه نماز می خواند نمازش پذیرفته نیست:"فویل للمصلین الذین هم عن صلوتهم ساهون الذین هم یراؤن ...."

یک نکته را هم باید بدانید که مورد قبول واقع نشدن از جهت فقهی نیست تا حاصل آن جهنم رفتن باشد!

مثل اینکه عدم حضور قلب در نماز باعث قبول نشدن نماز است و باعث می شود آثار حقیقی و وجودی نماز در مصلی ظاهر نشود

اما همینکه شخص نماز می خواند باعث می شود جهنم نرود.و حکمش با تارک صلاة یکی نیست،به تعبیر حضرت امام خمینی رحمة الله علیه ظاهر نماز شرعا

پذیرفته است اما باطنا پذیرفته نیست:"الصلاة قربان کل تقی"کما اینکه نماز انسان با تقوا پذیرفته است،این از نظر روح و باطن نماز است.

Reza-D;720032 نوشت:
قبلاً فکر میکردم که دروغ نباید بگی چون دروغ بده. دزدی نباید بکنی چون دزدی بده. باید به دیگران محبت کنی چون محبت خوبه
اما الان فکرم اینه که تمام بکن نکن های بالا ، هیچکدوم ارزشی نداره و فقط یه چیز در دین اسلام مهمه: نماز ، نماز ، نماز.... و دیگر هیچ!!!

Reza-D;720032 نوشت:
از اون موقع دیدم نسبت به نماز شدیداً عوض شده. دیگه نماز رو نه یک عبادت عاشقانه ، که دستوری بی رحمانه میدونم

سلام و عرض ادب
دو مطلب هست اینجا که میشه در نظر گرفت .یکی اینکه اینطوری نیست که اگر کسی نماز نخونه،هیچ کدام از اعمال دیگرش به حساب نیاد و تمام اعمال دیگرش نادیده گرفته بشه .بین قبولی اعمال و صحت آنها فرق هست. موضوع اینه که کسی که نماز میخونه،سایر اعمالش ارزش ویژه ای نزد خدا دارند.

یه نکته دیگه هم این که اگر لحن احادیث در این مورد یه کم شدید هست،شاید علتش این هست که ما را متنبه کنند و جلوی دور شدن ما را از صراط حق بگیرند.همانطور که فرموده اند :نماز انسان را از فحشی و منکر دور میکنه. و همین طور وقتی عده ای خدمت پیامبر گرامی اسلام(ص) عرض کردند که فلانی پشت سر شما نماز میخونه ولی فلان کار رو هم انجام میده و پیامبر فرمودند عاقبت نمازش اونو نجات میده .یعنی نماز روزی باعث خواهد شد که فلان عمل قبیح رو ترک کنه.این نشون میده که نماز نقش خیلی مهمی در رشد انسان و دوری از آلودگی ها داره . پس به نظرم خیلی هم نباید حساس بشیم روی لحن احادیث چرا که مسلما وقتی حدیثی از نظر صحت و تواتر و ... تایید شد،فکر کردن روی نوع لحنش هم میتواند حقایق زیادی رو روشن کنه.مثل وقتی که شما اطمینان دارید برای سلامتی فرزندتون لازمه که واکسن تزریق کنه،به هر قیمتی شده این کار رو انجام میدید،حتی اگه شیون بچه یک ماهه به آسمون بره یا لحن و تاکید شما برای بچه چهار ساله قابل درک نباشه.

سلام میشه یکم راهکاربدین ک چطور عبادتمون رو عاشقانه کنیم؟؟؟؟

حبیبه;720040 نوشت:
نماز تواضع در برابر خدا و پرستش او و فرمان او و علامت ایمان است،کسی که نماز نمی خواند(تعمدا) یعنی از ایمان بی بهره است و کسی که ایمان ندارد اعمالش به خدا منتسب. نیست تا حاصل آن پاداش اخروی باشد
سلام خدمت سرکار "حبیبه"
با احترام ، این حرفها از نظر من بیشتر جنبهء تئوریک دارن. عرض میکنم:

1 - اگر نماز علامت ایمان است ، پس باید داعشی ها از همهء ماها با ایمان تر باشند. برعکس فرمایش شما ، من فکر میکنم این نماز نیست که باعث ایمان میشه ، بلکه ایمان هست که باعث نمازخوندن میشه. پس اگر می بینیم کسی نماز میخونه و خیلی هم با ایمانه ، در واقع ایمان قوی اون حاصل نماز نیست. بلکه نمازش حاصل ایمان قوی اونه

2 - اینکه اگر کسی نماز نخواند پس اعمال دیگرش هم برای خدا نیست (هیچ وقت این جمله رو درک نکردم) نتیجه این میشه که الان اگر فردی که انسان پاکی هست ، نون حرام نمیخوره ، رابطهء نامشروع نداره ، به دیگران محبت میکنه و..... اما نماز نمیخونه ، به همراه یک قاتل سَلفی بمیرن ، اون سلفی صرف اینکه نماز میخونده ، جایگاه بالاتری خواهد داشت!!! چرا که نون حلال خوردن ، چشم پاکی ، محبت به دیگران و.... هیچکدوم از اون فرد بی نماز قبول نمیشه (شما بگیرید هر دو جهنمی ، اما عذاب سلفی کمتره چون نماز میخونده!)

3 - من تا حالا کسی رو ندیدم که نماز باعث بشه از خظا دوری کنه (نماز فی نفسه) ، ببخشید ببخشید ببخشید ، مگر در افراد کم سواد. مثلاً میخوای غیبت کنی ، مادربزرگت میگه: غیبت نکن چون نمازت باطل میشه. خب نکتهء منفیش کجاست؟ اینکه اگر به همین مادربزرگ مثلاً بگیم که دیگه حکم نماز برداشته شده ، میگه: خب پس اشکال نداره ، غیبت کنید!

امیدوارم منظورم رو خوب رسونده باشم چون بیان حرف اصلیم کمی برام سخته. یعنی این مادربزرگ (نوعی) همون مقدار نماز رو در جلوگیری از گناه دخیل میدونه ، که وارانه افتادن دمپایی رو در پیش اومدن دعوا دخیل میدونه

تشکر از اینکه باهام همفکری میکنید. واقعاً نیاز به پاسخ در وجودم غوغا میکنه

Reza-D;720109 نوشت:
- اگر نماز علامت ایمان است ، پس باید داعشی ها از همهء ماها با ایمان تر باشند. برعکس فرمایش شما ، من فکر میکنم این نماز نیست که باعث ایمان میشه ، بلکه ایمان هست که باعث نمازخوندن میشه. پس اگر می بینیم کسی نماز میخونه و خیلی هم با ایمانه ، در واقع ایمان قوی اون حاصل نماز نیست. بلکه نمازش حاصل ایمان قوی اونه

برادر محترم: امور معنوی مانند حلقه های یک زنجیر بهم متصل هستند و در هم اثر می گذارند و از هم متأثر می شوند

،هم ایمان باعث اقامه صلوة می گردد و هم اقامه صلوة علامت ایمان است

"الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة"و باعث افزایش درجات ایمان فرد می گردد.

شما داعشی ها را نفرمائید که اینها دست نشانده ی امریکا و انگلیسند و در تظاهرشان به اسلام شدیدا شک باید کرد

،می رویم سراغ خوارج که در رکاب ولی الله شمشیر زده و زمانی

از اصحاب امام معصوم علیه السلام بوده اند تا خیالمان از صداقت در دیانتشان راحت باشد.

موضوعی را که مطرح فرمودید بسیار تکان دهنده است و نشانگر اثر بصیرت در دین است،بله ما در تاریخ انسانهای زاهد

و عابدی را داریم که در واقعه کربلا از ترس اینکه یاری ابا عبدالله الحسین

علیه السلام مانع عبادتشان نشود دست از یاری امام زمانشان علیه السلام کشیدند و گذاشتند

در کربلا با تعدادی اندک از یاران بصیر و با معرفتشان لگد کوب سم اسبان اشقیاء گردند.

برادر این بی اثر بودن نماز را نشان نمی دهد بلکه این نماز بی اثر را نشان می دهد که بدون بصیرت

و بدون ولایت خوانده می شود،درست است که نماز روح سایر اعمال است و اعمال انسان

بدون نماز مانند جسم بی روحی است که علائم حیات معنوی در آن هویدا نیست،اما نماز بی ولایت

هم مانند جسم بی جانی است که علائم حیات و رشد و ترقی معنوی را با خویش همراه ندارد

نمازی که تنها قالبی خشک از ظواهر حرکاتی خاص باشد آثار نماز عارفان و اهل دل را نخواهد داشت.

کما اینکه به فرموده معصوم علیه السلام هر قدر که در نماز توجه و حضور قلب

داشته باشی به همان اندازه از نمازت حظ و بهره معنوی خواهی برد.

نمازی انسان را از فحشاء و منکر(زشتی و گناه) باز می دارد که روح انسان را با خویش بالا برده

و ارتقاء داده باشد و در اثر قرب به معبود در فضای قدس حق نفس کشیده

و آثار قداست را با خویش همراه داشته باشد و با قرار گرفتن در جوار ربّ العزه از ارجاس گناه

و کدورات و ظلمات معاصی تطهیر شده باشد.این را می توان نماز حقیقی و حقیقت نماز دانست.

Reza-D;720109 نوشت:
پس اگر می بینیم کسی نماز میخونه و خیلی هم با ایمانه ، در واقع ایمان قوی اون حاصل نماز نیست. بلکه نمازش حاصل ایمان قوی اونه

[=franklin gothic medium]سلام بر Reza-D عزیز[=franklin gothic medium]:Gol:
از نظر من:
هر کسی که در طول روز از منکرات بیشتر فاصله بگیره نماز بهتری خواهد داشت و هر کسی نماز بهتری داشته باشه از منکرات بیشتر دور می ماند و این یک رابطه دوطرفه می باشد.
در باره داعشی ها که اونها از ریشه مشکل دارند .اونها در توحید خود مشکل دارند چه برسه در مسائل دیگر و فرض کنید عالمی اگر خطائی مرتکب بشه در اون دنیا از شخص کم دانشی که خطائی مرتکب شده عتابش بیشترنیست؟ این داعشی ها هم همانطور خواهند بود.
در رابطه با حدیث پیامبر:
فرض کنید راهنمایی و رانندگی میاد و میگه کمربند ایمنی ببندید خوبه و این فواید رو داره و عده خیلی کمی از اون استفاده می کنند ولی همینکه میگه هر کی کمربند نبنده 100 هزار جریمه میشه خیلی ها می بندند در هر حال هدف چیه؟: جلوگیری از تلفات رانندگی. حال آیا راهنمایی و رانندگی هدفش صرفا ترساندن مردمه؟ یا اینکه اکثر انسان ها به گونه ای هستند که با ترس کار انجام می دهند؟ به هرحال نماز خواندن با ترس بهتر از تارک الصلوة بودنه. و اینکه شاید خیلی از ماها نماز نمی خونیم بلکه فقط به رکوع و سجده میریم و قیام می کنیم و اگر شخصی واقعا نماز بخونه قطعا از منکرات جلوگیری می کنه.

مسلم است که هر چه نماز با اعتقاد و توجه و خالصانه باشد،بهتر و والاتر دستگیر انسان خواهد بود. اما خیلی هم کار را پیچیده نکنیم،
به تفکر این راهزن توجه کنید:
http://dastanquran.blogfa.com/category/20
این سه عنوان فکر کنم مرتبط بود:راهزن نماز خوان، روح نا آرام، گناه و نماز

یکی دیگه.;720088 نوشت:
بین قبولی اعمال و صحت آنها فرق هست. موضوع اینه که کسی که نماز میخونه،سایر اعمالش ارزش ویژه ای نزد خدا دارند.
سلام خواهر گرامی
تشکر که بنده رو قابل دونستید و همفکری میکنید :Gol:
امکانش بسیار ضعیفه چون صراحتاً در حدیث گفته شده کل اعمال شما ، اخلاق ، خوبی ، پاکی ، مهربانی ، احترام ، کمک به دیگران.... همه و همه برباد میره

یکی دیگه.;720088 نوشت:
همین طور وقتی عده ای خدمت پیامبر گرامی اسلام(ص) عرض کردند که فلانی پشت سر شما نماز میخونه ولی فلان کار رو هم انجام میده و پیامبر فرمودند عاقبت نمازش اونو نجات میده .یعنی نماز روزی باعث خواهد شد که فلان عمل قبیح رو ترک کنه
پس چرا نماز ابن ملجم و شمر اونها رو نجات نداد؟!

دو دلیل بیشتر نمیتونه داشته باشه:

1 - این روایت حقیقت نداره

2 - منظور پیامبر(ص) با اون شخص خاص بوده. یعنی با توجه به شخصیت طرف ، نوع گناهش ، نوع نمازش و سایر اعمالش ، پیامبر(ص) گفتن که این نماز ، این شخص رو نجات میده. لذا حتی در صورت درست بودن این روایت ، نمیشه اون رو تعمیم داد

حبیبه;720113 نوشت:
شما داعشی ها را نفرمائید که اینها دست نشانده ی امریکا و انگلیسند و در تظاهرشان به اسلام شدیدا شک باید کرد

مکیال;720117 نوشت:
در باره سلفی ها که اونها از ریشه مشکل دارند

دوستان عزیز من اینها رو میدونم. به کلمه گیر ندید دیگه :Nishkhand:
اسم سلفی بردم که بد بودن طرف رو نشون بدم. به کی قسم بخورم که اصلاً اینطور نیست که هر کسی نماز نمیخونه دیگه هیچ گاریش برای خدا نباشه!
میشناسم و میدونم که طرف از اون کار هیچ نفعی هم نمیبره اما چون خدا گفته نه ، انجام نمیده

بذارید نظرم رو اینطوری بگم:
شما میفرمایید نماز دستور خداست پس باید اجرا بشه. قبول

سؤال:
آیا ماها معصوم هستیم؟

پاسخ:
خیر

سؤال:
آیا معصوم نبودن ما معناش این نیست که گناهانی هم داریم؟ یکی اخلاقش بده ، یکی شرک خفیف داره ، یکی زبانش رو کنترل نمیکنه و...... درسته؟

پاسخ:
بله

نتیجه:
پس اگر میفرمایید ترک نماز چون ترک دستور خداست مستوجب عذاب هست ، هر گناهی باید مستوجب عذاب باشه. چون گناه = ترک دستور خدا

در نتیجه:
بجز معصومین همهء ما به جهنم خواهیم رفت! چون معصوم نیستیم و لااقل در یکی از دستورات خدا کوتاهی داریم

پاسخ:
خیر ، ممکنه بواسطهء سایر اعمال خوب ، بخشش خدا شامل حال ما بشه و از اون چند گناه چشم پوشی بشه

نتیجه:
پس بی نماز هم ممکنه به واسطهء سایر اعمال خوبش مورد بخشش خدا قرار بگیره

پاسخ:
خیر ، نماز فرق داره. نماز اگر نخونی سایر اعمالت قبول نیست!

نتیجه:
پس سایر اعمال ارزشی ندارن. چرا که:
1 - شما عقل و شعور نداشته باشی ولی نماز بخونی ممکنه بری بهشت. اما اگه نماز نخونی ولو عقل و شعور داشته باشی ، حتماً میری جهنم!
2 - شما بد اخلاق و بد دهن باشی ولی نماز بخونی ممکنه بری بهشت. اما اگه نماز نخونی ولو خوش اخلاق و خوش زبان باشی ، حتماً میری جهنم!

3 - شما دزدی کنی و در امانت خیانت کنی ولی نماز بخونی ممکنه بری بهشت. اما اگه نماز نخونی ولو دست پاک باشی و امانتدار ، حتماً میری جهنم!
4 - شما روابط نامشروع داشته باشی ولی نماز بخونی ممکنه بری بهشت. اما اگه نماز نخونی ولو از بهترین موقعیت برای رابطه بخاطر خدا بگذری ، حتماً میری جهنم!
و................

پاسخ:
خیر ، برای قبولی نماز هم سایر اعمال باید درست انجام بشن

پاسخ:
برو به نتیجهء قرمز رنگ....


با توجه به الگوریتمی که مطرح کردم ، این رو برای من حل بفرمایید دوستان. تشکر :Gol:

Reza-D;720210 نوشت:
خیر ، نماز فرق داره. نماز اگر نخونی سایر اعمالت قبول نیست!

بین ترک فرمان خدا از سر انکار ضروری دین و عناد،با ترک به دلیل تنبلی یا عدم شناخت،تفاوت وجود دارد.معاند و منکر ضروری دین هر کاری که بکند بی ارزش است چون مناط ارزش

گذاری کارها ایمان است،اما کاهل و جاهل وضعیتشان فرق می کند.

حبیبه;720226 نوشت:
بین ترک فرمان خدا از سر انکار ضروری دین و عناد،با ترک به دلیل تنبلی یا عدم شناخت،تفاوت وجود دارد.معاند و منکر ضروری دین هر کاری که بکند بی ارزش است چون مناط ارزش گذاری کارها ایمان است. اما کاهل و جاهل وضعیتشان فرق می کند.
تشکر :Gol:
خیلی بعیده که کسی دست و دل پاک باشه ، امانتدار باشه ، خوش اخلاق باشه و..... اما در عین حال با خدا عناد داشته باشه. حتی اگر کافر باشه

برنامهء سمت خدا
صحبت های حجت الاسلام فرحزاد
تاریخ پخش: 93/06/24

سخاوت ، کافر را ممکن است مسلمان بکند ، اگر هم مسلمان نکند ، آتش جهنم او را (کافر را) نمی‌سوزاند! این فرمایش مولا امیرالمومنین علی علیه السلام است حضرت می‌فرماید در مباحث علویه است این روایت:
(( اَلکافِرُ سَخی اَقرَبُ اِلَی الجَنَّه مِنَ المُسلِم البَخیل))
یعنی کافری که دست دهنده دارد ، سخاوت مند است ، گره باز می‌کند ، به یتیم‌ها می‌رسد ، صدقه می‌دهد ، کار خیر می‌کند
این به بهشت نزدیک‌تر است از
مسلمانی که ممسک است ، بخیل است

نکته اینکه مسلمان نماز میخونه ولی کافر نماز نمیخونه!
من همچنان در صدق اون حدیث یا لااقل در چگونگی اون (شرح حدیث ، موقعیت ، مخاطب و....) شک دارم. چون با قبول اون روایت ، با توجه به صحبت حاج آقا فرحزاد ، باز هم گرفتار همون الوگوریتم و دور باطل میشیم

مکیال;720117 نوشت:
فرض کنید راهنمایی و رانندگی میاد و میگه کمربند ایمنی ببندید خوبه و این فواید رو داره و عده خیلی کمی از اون استفاده می کنند ولی همینکه میگه هر کی کمربند نبنده 100 هزار جریمه میشه خیلی ها می بندند در هر حال هدف چیه؟: جلوگیری از تلفات رانندگی. حال آیا راهنمایی و رانندگی هدفش صرفا ترساندن مردمه؟ یا اینکه اکثر انسان ها به گونه ای هستند که با ترس کار انجام می دهند؟
سلام و تشکر از پاسختون :Gol:
به عرض بنده دقت نفرمودید. من نگفتم جریمه نباشه ، عرض من اینه که چرا باید سایر اعمال شما از بین بره. با همین مثال خودتون توضیح میدم

فرض کنید شما کمربند نبستید و در نتیجه جریمه شدید. تا اینجا هیچ مشکلی نیست و خیلی هم خوبه. صددرصد تایید میکنم

اما حالا فکر کنید که کمربند نبستید و در نتیجه:
ماشین شما با بولدوزر له و خورد بشه و اجازهء هرگونه خرید اتوموبیل از شما گرفته بشه!
دولت خانهء شما رو از شما بگیره و اثاثیه شما رو ضبط کنه و شما رو تو کوچه بندازه!
مدرک دانشگاهی شما (مثلاً لیسانس) باطل بشه!!!
شما دیگه حق گرفتن هیچ نوع وام ، کالا ، کارت اعتباری و.... رو نداشته باشید!
شما دیگه هرگز حق ازدواج نداشته باشید!!
و......

در این صورت باز هم با استقبال جریمه رو مپیذیرید؟

Reza-D;720242 نوشت:
یعنی کافری که دست دهنده دارد ، سخاوت مند است ، گره باز می‌کند ، به یتیم‌ها می‌رسد ، صدقه می‌دهد ، کار خیر می‌کند
این به بهشت نزدیک‌تر است از مسلمانی که ممسک است ، بخیل است

توجه داشته باشید که کافر سخی به بهشت نزدیک تر از مسلمان بخیل است،به این معنا نیست که او با کفرش وارد بهشت می شود،خیر به این معنا شاید باشد

که سخاوت موجب جلب هدایت حق است و او مورد عنایت حق قرار گرفته و به ایمان رهبری شود،نظیر این را در تاریخ داریم،که پیامبر اکرم صلی الله علیه

و اله حکم اعدام یکی از مشرکین را به جهت توطئه گری او دادند،اما جبرئیل از سوی خداوند پیام آورد که این بنده را مکش او فردی سخاوتمند و خوش خلق است

که همین بخشش موجب هدایت و مسلمان شدن او شد،قضیه باید از این باب باشد(شاید).

[=Georgia]

Reza-D;720109 نوشت:
1 - اگر نماز علامت ایمان است ، پس باید داعشی ها از همهء ماها با ایمان تر باشند. برعکس فرمایش شما ، من فکر میکنم این نماز نیست که باعث ایمان میشه ، بلکه ایمان هست که باعث نمازخوندن میشه. پس اگر می بینیم کسی نماز میخونه و خیلی هم با ایمانه ، در واقع ایمان قوی اون حاصل نماز نیست. بلکه نمازش حاصل ایمان قوی اونه

2 - اینکه اگر کسی نماز نخواند پس اعمال دیگرش هم برای خدا نیست (هیچ وقت این جمله رو درک نکردم) نتیجه این میشه که الان اگر فردی که انسان پاکی هست ، نون حرام نمیخوره ، رابطهء نامشروع نداره ، به دیگران محبت میکنه و..... اما نماز نمیخونه ، به همراه یک قاتل سَلفی بمیرن ، اون سلفی صرف اینکه نماز میخونده ، جایگاه بالاتری خواهد داشت!!! چرا که نون حلال خوردن ، چشم پاکی ، محبت به دیگران و.... هیچکدوم از اون فرد بی نماز قبول نمیشه (شما بگیرید هر دو جهنمی ، اما عذاب سلفی کمتره چون نماز میخونده!)

3 - من تا حالا کسی رو ندیدم که نماز باعث بشه از خظا دوری کنه (نماز فی نفسه) ، ببخشید ببخشید ببخشید ، مگر در افراد کم سواد. مثلاً میخوای غیبت کنی ، مادربزرگت میگه: غیبت نکن چون نمازت باطل میشه. خب نکتهء منفیش کجاست؟ اینکه اگر به همین مادربزرگ مثلاً بگیم که دیگه حکم نماز برداشته شده ، میگه: خب پس اشکال نداره ، غیبت کنید!

امیدوارم منظورم رو خوب رسونده باشم چون بیان حرف اصلیم کمی برام سخته. یعنی این مادربزرگ (نوعی) همون مقدار نماز رو در جلوگیری از گناه دخیل میدونه ، که وارانه افتادن دمپایی رو در پیش اومدن دعوا دخیل میدونه

تشکر از اینکه باهام همفکری میکنید. واقعاً نیاز به پاسخ در وجودم غوغا میکنه

با عرض سلام خدمت برادر گرامی ام
و با تشکر از اینکه سوالها و دغدغه های ذهنیتان را بدین راحتی با ما در میان می گذارید. امیدوارم همان اندازه که غوغایی در درونتان برای طرح این سوالات و بیان آنها شکل گرفته است زیرکانه و مدقانه در لابلای این نوشته های کاربران و این بنده حقیر، در پی دریافت پاسخ و حل مشکل خود باشید.
در پاسخ به اشکالات حضرتعالی لازم است توجه شما را به چند نکته جلب نمایم:
1-نماز دارای مراتبی از فرش تا فوق عرش است. مرتبه فرشینه نماز را که صرفا کالبدی بی روح و روان است منافقان و خوارج نیز دارند که البته این مرتبه از نماز نه علامت ایمان است و نه انسان را از خطایا باز می دارد. آن که خداوند در قرآن کریمش فرمود: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى‏ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ» مراد نمازی است که فراتر از مرتبه فرشینه آن باشد.

2- نماز فی حد نفسه قابلیت بازداری از فحشا و منکر را داراست اما غیر از این وصف نماز، خود نمازگزار نیز باید قابلیت این تاثیر را داشته باشد. این مثل آن است که بگویند عینک دودی مانع از ورود تشعشات قوی خورشید به چشم است حال سوال این است که آیا چشمانی که نابینا است از این خاصیت عینک دودی بهره مند است؟!
3- آری در روایات آمده است که ترک تعمدی نماز موجب حبط اعمال است. قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم : «من ترك صلاته من غیر عذر فتفوته فقد حبط عمله». (بحار/82/202)
اولا باید توجه داشت که حبط اعمال اختصاص به ترک صلوه ندارد بلکه با مراجه به روایات دانسته می شود که علل حبط اعمال ، بسیارند که برخی از موارد تصریحی روایات عبارتند از : شرک، اختیار كفر بعد از ایمان،ارتداد از دین، نفاق، كفر به آیات خداوند و قیامت، داد و فریاد زدن در محضر پیامبر اكرم (ص)، ریا، کبر و غرور، حسد، ظلم به اجیر،منت گذارى در انفاق‏،جدال، عجب، نپذیرفتن ولایت امام.
ثانیا مراد از حبط اعمال برپانمودن طوفانی عظیم برای خاموشی یک نور شمع است. نماز فی نفسه، نور شمع است که در تاریکی قابلیت هدایتگری دارد اما دمیدن به این شمع و یا برپاکردن طوفانی عظیم موجب حبط نورانیت این شمع است.
ثالثا خوب اندیشه نمایید و ببینید چه سرَی در این سخن معصوم نهان است که ترک نماز را موجب حبط اعمال می داند. اگر اعمالی چون ترک نماز و شرک و کبر و ریا و حسد و ظلم و ارتداد و نفاق موجب حبط اعمال نمی شد چه می شد؟ نتیجه ای که در آن صورت حاصل می شد این بود که آدمی با نگاهی تک چشمی به اسمای جمالی و رحمت واسعه خداوند و با انجام برخی اعمال نیک خود را از محاسبه و عقاب اعمال زشتی که مرتکب شده مصون می یافت و گستاخی بیشتری در ارتکاب خطایا به خود می دید؟؟! در روایتی از رسول گرامی اسلام در فضیلت تسبیحات اربعه آمده است: خداوند به عدد هر یک از اذکاری که مؤمن می‌گوید، درختی در بهشت برای او می‌کارد. شخصی عرض کرد: پس درختان ما در بهشت چقدر زیاد است! حضرت فرمود: بله، ولی مواظب باشید که آتشی نفرستید که آنها را بسوزاند سپس این آیه را قرائت نمود: "ای کسانی که ایمان آوردید اطاعت خدا و رسول کنید و اعمال خود را باطل نکنید/ سوره محمد [صلوات علیه و آله]، آیه 33". (صدوق،محمد بن علی،الامالی ج 1 ص 607)
تامل و اندیشه در این روایت شریف وجه حبط اعمال را در صورت انجام خطایا مکشوف می سازد.
آری کودک یک ساله نوپای را که سرمست از لذت راه رفتن است باید که از نزدیکی پله ها باز داشت و او را ترساند که مبادا این سرخوشی او را به مرگ رساند. همین اندرزها و نیهبها است که بر نعمت حضور و مراقبت آدمی می افزاید وگرنه خدایی که خود را انا لانضیع اجر من احسن عملا معرفی نموده است برتر از آن است که اجر اعمال نیک را ضایع سازد.
پس نیک بندیش که علت حبط اعمال، در عدم احسنیت آنها است!

سلام و عرض ادب
خداوند هیچ وقت به بنده ش ظلم نمیکنه.اصلا چرا باید ظلم کنه؟چه کسی مشتاق تر از خداوند به بنده ش هست؟
یک مثال میزنم.
مثل این است کسی در یک امتحان بیست نمره ای که یک سوال یازده نمره داره و باقی سوالات جمعا نه نمره داره و معلم هم از قبل گفته که این سوال این جور است و تاکید هم کرده

با این حال خودش عمدا ان سوال را جواب ندهد و باقی رو جواب دهد
باقی رو هم درست جواب دهد
ولی ان سوال را عالما عامدا ترک کند
قبول نمیشود
نمره اش میشود نه
مقصر هم خود او است
چرا باید کسی که همه ی خوبی ها را انجام میدهد،فقط نماز را نخواند؟واقعا چرا؟
[SPOILER]برای اینکه به خدا بگه ببین من چه آدم خوبی بودم .فقط نماز نخوندم که بهت ثابت کنم بدون نماز هم میشه در منتها درجه ی خوبی بود. پس در اینجا نتیجه میگیریم که خدایا لطفا حرفتون رو پس بگیرید. چون ا ش ت ب ا ه بوده و منطقی نیست.

  • :Cheshmak:

خب اینکه خیلی خیلی .... هست.[/SPOILER]
ممنونم که وادارم میکنید فکر کنم.
دوستان لطفا برای همدیگه دعا کنیم که بتونیم با تفکر سالم یک سر سوزن هم که شده در این مسیر جلو بریم.

Reza-D;720199 نوشت:
امکانش بسیار ضعیفه چون صراحتاً در حدیث گفته شده کل اعمال شما ، اخلاق ، خوبی ، پاکی ، مهربانی ، احترام ، کمک به دیگران.... همه و همه برباد میره

حاتم طایی کسی است که بعضا میگن کافر بوده.اما اگر کافر بودنش را هم نپذیریم،حداقل میدانیم که هیچ دینی را نپذیرفته بود.ولی یکی از اسمائ الهی در وجودش چنانبه تجلی ظهور رسیده بود که در تاریخ ماند. در مورد وی مطلبی هست که میگه او در جهنم خواهد بود ولی سوزانده نخواهد شد.
آیا همین سوزانده نشدن،نشان از این نداره که اعمالش کلا بر باد نرفته؟
.اما مسلمه که اگر یک انسان دیندار و با ایمان در حد او بخشندگی داشت ،مسلما سر به آسمان چندم میسایید.و عملی که برای رضای خدا و در لوای پذیرش امر الهی انجام بگیره کجا و این چنین عملی کجا.
قطعا خداوند بهتر میداند.

[="Purple"]سلام...
من مث سایر دوستان حدیث و ایه حفظ نیستم و بیشتر حرفام یا تجربیه ویا دلی Smile
ولی دلم میخواست چند جمله ای رو هم من اضافه کنم....
باید در جواب جناب "reza_D" بگم
به نظرم شما یه روایت رو دست گرفتین و دارین برمبنای اون همه چیزو می سنجین!
اینکه میگین آدم همه خصوصیات انسانی رو داشته باشه ولی نماز نخونه دیگه همه اعمالش از بین میره چون ملاک همه چی نمازه و...
به نظر من درست نیست ...
من همه نظراتو باهم خوندم ونمیدونم دقیقا کدوم یکی از دوستان اشاره کردن همه این صفات با نمازه که معنی پیدا میکنه و اگه نماز باشه در واقع این کارهای ماهم برای رضایت خدا نیست چون از اولین تکلیفی که داده سر باز زدییم
شما به خانمتون میگین دوست دارم خب؟؟؟ ایشون نمیگه دوست داشتن که زبونی نیس ثابت کن و شما کاری انجام میدین که بهشون ثابت بشه
حالا رابطه ما باخدا هم همینجوریه دیگه ...
ما باید ثابت کنیم در عمل و نه در حرف ، که در واقع عملیش میشه انجام عبادتها و تکالیفی که خدا به عهده مون گذاشته و کسی که میگه خدارو دوس دارم ولی به زبون درواقع حتی نمیتونه به اطرافیانش این دوست داشتن رو اثبات کنه چه برسه به خدا...

Reza-D;720109 نوشت:
من تا حالا کسی رو ندیدم که نماز باعث بشه از خظا دوری کنه (نماز فی نفسه)

پس این همه جوونی که خودشونو به وسیله نماز و روزه پاک نگه میدارن چی ن؟؟؟ هویج!!
من شنیدم یکی از شرایط قبولی نماز همین دورشدن از گناهانه و واقعا همین نماز به تنهایی عامل بازدارنده ست ،تجربه نکردن چیزی دلیل بر نبودنش نیست!!!!

یه توضیح آخرم اضافه کنم،حدودا دو سال پیش شخصی رو میشناختم از هر لحاظ که شمابگین دارای صفات پسندیده!! متواضع ،سخاوتمند،خوش اخلاق،از نظر اخلاقی سالم،حساس روی بیت المال،احترام به حقوق دیگران و....
خیلی از کارایی که حتی مذهبیا بهش پایبند نبودن اون روش حساس بود و حتی چیزهای کوچیک و پیش پاافتاده هم در نظرش خیلی مهم می اومد و اهمیت میداد که شخصیتی داشته باشه از هر نظر کامل...
ولی ایشون از نظر اعتقادی میگفت فقط خدارو قبول دارم و حتی میگفت مگه خون امام حسین (ع) رنگین تر از شهدای خودمون بوده که انقدر هر سال واسش عزاداری میکنن و....
حالا به نظرتون همه این صفات پسندیده بدون اعتقاد عملی کاربردی هم داره؟؟؟ همه اینا باعث شده بود فقط و فقط خودشو انسانی با شخصیت وارسته ای بدونه و درواقع هیشکدوم از کارهاش واسه خدا نبود واسه خودنمایی بود واسه محبوبیت پیش خلق خدا و این باعث شده بود حتی یه حس غرور و محبوبیت کاذب هم بگیره و فقط نظرات خودشو درست بدونه و بقیه رو انسان هایی با فهم کمتر!!!![/]

[=gotham]کاش می شد در نمازم عشق را دعوت کنم
[=gotham]کاش می شد بهتر از آن با خدا صحبت کنم....


[=gotham]کاش می شد یک شب از شبهای عمرم با خدا
[=gotham]بی خیال از آب و نان در گوشه ای خلوت کنم....


[=gotham]کو مرادی، مرشدی یا خضرِ دانایی که من
[=gotham]همچو موسی مدتی در محضرش خدمت کنم...


[=gotham]تشنه ام من تشنه ی آبی که اسکندر نخورد
[=gotham]می رسم روزی به آن اما اگر همت کنم...


[=gotham]ترسم آخر مثل دل هایی که دورند از خدا
[=gotham]من به این دل مردگی های خودم عادت کنم...


[=gotham]باید امشب شوق رفتن در سرم پیدا شود
[=gotham]کوله بارم کو؟ که از "من " تا " خدا " هجرت کنم...


[=gotham]کو مسیرم ؟ هجرت و سجاده ام ؟ تا بعد از این
[=gotham]لحظه های خلوتم را با خدا قسمت کنم...


[=gotham]شهر سر تا سر پر از پس کوچه های غربت است
[=gotham] می روم تا در نمازم ترک این غربت کنم....

انشالله که هممون بتونیم به توفیق نماز عاشقانه برسیم و به خاطر خودش و خودمون نماز بخونیم....

سلام
حدود 8 ماه از این پست ها میگذر و من ندیدم!! واقعاً چرا؟! :Gig:

تشکر از تمام کسانی که سعی کردند بنده را راهنمایی کنند
اعتقادم به سختی قبل نیست (بخاطر حرف های شما) ولی همچنان قانع نشدم
به نظر این حدیث و احادیثی مثل این ، بیشتر انسان را به ظاهرسازی سوق میدهد
نمی دانم!

یکی دیگه.;720349 نوشت:
حاتم طایی کسی است که بعضا میگن کافر بوده.اما اگر کافر بودنش را هم نپذیریم،حداقل میدانیم که هیچ دینی را نپذیرفته بود.ولی یکی از اسمائ الهی در وجودش چنانبه تجلی ظهور رسیده بود که در تاریخ ماند. در مورد وی مطلبی هست که میگه او در جهنم خواهد بود ولی سوزانده نخواهد شد
پس صحبت پیامبر(ص) که فرمود تمام اعمال از بین میرود اشتباه بوده!

miss_targol;720376 نوشت:
به نظرتون همه این صفات پسندیده بدون اعتقاد عملی کاربردی هم داره؟؟؟
می دانید مشکل کجاست؟
همان که در ابتوای این پست عرض کردم. ظاهر در دین ما مهمتر است
حتماً می فرمائید خود دین چنین چیزی نگفته
اما مهم این است که ما تبلور دین را در مذهبی ها می بینیم و من آنقدر که در مذهبی ها چند عمل روتین را دیم (نماز ، روزه ، حسینیه ، نماز ، روزه ، حسینیه ، نماز ، روزه ، حسینیه.......) سایر اعمال را کمتر دیدم
(البته منظورم تمام مذهبی ها نیست)

درمورد نماز خیلی بحث شده و من فکر میکنم پاسخ سؤالم را باید به نوع دیگری جستجو کنم
برای همین می خواهم تاپیکی بزنم با این عنوان =

"مذهبی یعنی چه؟"

خوشحال میشوم دوستان در آن تاپیک شرکت کنند