جاي خالي خدا در مشكلاتم

تب‌های اولیه

34 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جاي خالي خدا در مشكلاتم

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که امکان طرح سوال با آیدی خودشان نبود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

عرض سلام وخسته نباشید


من از13سالگی دچارخودارضایی شده والان 23سال دارم. ازکودکی شرایط زندگی خوبی نداشته ام. مادرم یک شخص روانی افسرده بود که مشکلات زندگی بهش فشارآورده بودو مرابه شدت تحقیرمی کرد.پدرم همیشه یک حالت خسته وافسرده داشت. مثل آدم های کتک خورده می ماند.همیشه من را باکودکی های خودش مقایسه می کردوتحقیرم می کند. به واسطه ازدواج نکردن تحت فشار هستم ولی به خاطردلایل دیگری خیلی بیشترتحت فشار هستم. به خاطر به جواب نرسیدن به این سوال بسیارتحت فشارم.
این سوال که خدا کجاست وقتی که یک کودک 13ساله دست به خودارضایی می زند. من ازکودکی واز3یا4سالگی ازخودم متنفربودم. چون فکرمی کردم یک آدم لجن پست فطرتم. به خاطر القائات پدرومادرم. همیشه ازخودم بدم می آمد.یک باردرکودکی دست به خودکشی زدم. همیشه درگوشه اتاقی کزمی کردم وگریه می کردم ومادروپدرم که ازبس درگیراین زندگی کوفتی بودند هیچ وقت فرصت فکربه این کودکش نداشت وهیچ وقت نفهمید بچه اش چه می گذرد. از پدرومادرم به شدت بدم می آید. سوال اصلی من این است که مگریک کودک 13ساله خداندارد. پدردرستی ندارد.مادردرستی ندارد.خدایش کجا نشسته است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چراباید بچه 13ساله ای که ازافسردگی رنج می برد به این دام بیفتد؟چرامن باید افسرده باشم ازابتدای کودکی؟ هرکار کردم ازاین دام نتوانستم رهایی پیداکنم. چراخیلی ازدوستان من هیچ وقت توی زندگیشان این راتجربه نکرده اند؟چرا دوستان من خیلی هاشون توی سن 20سالگی ازدواج کرده اند ولی من نمی توانم چون هیچ کاری ندارم. بازمی گویم پدرومادرراکار ندارم خداکجاست؟خدای من کجاست؟ چراخدابندگانش راخلق کرده وولشان کرده؟خدا واقعا مرا ول کرده است؟ تصمیم دارم نماز خواندن را ترک کنم زیرا خدایی راکه هیچ به فکر نابودشدن من نیست راقابل پرستش نمی دانم.خدایی که یک گوشه نشسته به حال من به به لجن کشیده شدن من نگاه می کند وهیچ کاربرای من نمی کند ارزش ندارد.خداباید قابل تکیه کردن باشد.خدای من مرا ول کرده.خدامرا ول کرده.خدامرا رها کرده.خدا به روی هیچ کافری نیاره که احساس کنه ول شده. ازکودکی ام هیچکس رونداشتم. هیچکس منودوست نداشت.باهیچ کس ارتباط عاطفی خوبی برقرار نمی کردم. سوال من این است که چرا خدامرا رها کرده؟ خسته شدم. ازاون خدا بدم می آید نه به خاطر مشکلاتم بلکه به خاطر این که منوول کرده. چندوقت پیش یک چیزی دریکی ازسخنرانی ها شنیدم که واقعا زندگی مرا تلخ ترکرد.دراواخرعمرآیت الله بروجردی شخصی خدمت ایشان می رود ومن این تکه رایاد دارم که ایشان به اون شخص فرمودند:من تا این سن که رسیده ام هیچ وقت نشده که خدا مرا درکاری وابگذارد وهیچ وقت نشده محتاج بنده خود مرابکند.هرچی من فکرکردم دیدم چقدرخدای من وخدای آیت الله بروجردی فرق می کند. خدای من همیشه مرارها کرده است. خدای من ازکودکی مرارهاکرده است.



الان می خوام ازدواج کنم ولی چون کارندارم به هردری می زنم برام جورنمی شود. حقیقت واقعا دیگه نمی تونم بودن دردنیا روتحمل کنم.کم کم دارم به فکرخودکشی می افتم.اصلا به خدا اعتقادی دیگه ندارم.قبلا نمازمی خوندم اما چون خدا محلم نمی ذاره دیگه نمازروهم ترک کردم.من چه کنم؟


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام و عرض ادب خدمت شما پرسشگر محترم
از اين كه سؤال و مشكلتان را با اين مركز در ميان گذاشتيد و اعتماد داريد صميمانه تشكر مي كنم.
به خاطر تأخيري كه در ارسال پاسخ شده عذرخواهي مي كنم
زندگي پر اضطراب و استرس داشته ايد و داريد. بي ترديد شرايط دوران كودكي شما و مشكلات زندگي، افسردگي مادر و شيوه تربيتي معيوب فشار زيادي بر شما وارد كرده است. طبيعتا اين امر بر پنداشت شما از خودتان اثر گذار بود و سبب احساس كم ارزشي شده است. احساس كم ارزشي با خود مشكلاتي مانند احساس گناه، اضطراب و ضعف اعتماد به نفس مي آورد.
خود ارضايي در اين شرايط تلخ براي شما آرامش نسبي و آني ايجاد مي كرده است. خود اين امر كافي بوده كه شما را شرطي كند تا در زمان هايي كه استرس و فشار بيشتري به شما وارد مي شود بيشتر سراغ خودارضايي برويد به خصوص اگر نمي دانسته ايد كه خودارضايي براي شما مشكلاتي ايجاد خواهد كرد و ممكن است به اين كار معتاد شويد. دقيقا مانند فردي كه در استرس بخواهد با سيگار يا موارد مخدر خود را آرام كند و روز به روز حال و روز خود را بدتر كند.

شرايط تكليف
اگر يك معلم ورزش از يك نفر كه جسمش بسيار ضعيف است و يك نفر كه مشكلي ندارد و تنومند است به يك شيوه امتحان بگيريد و ملاك نمره را به شكل در نظر بگيرد ظلم كرده است و اين كار حكيمانه نيست. خداوند كه مهربان و عالم و قادر و حكيم است به حال بندگان خود توجه دارد و شرايط آنها را لحاظ مي كند. شما نيز از اين مستثنا نيستيد.

سختي بزرگان دين
در روايت داريم كه پيامبر فرموند وقتي سختي روزگار به شما فشار آورد مصيبت هايي كه بر من وارد شد را در نظر بگيريد آرام مي شود. ايشان يتيم بودند، در كودكي مادر و پدر بزرگش را از دست دارد. سال دهم بعثت زماني زير فشارهاي سخت مشركان مكه بود همسرش حضرت خديجه و عمويش ابوطالب را از دست داد و آن سال به سال غم معروف شد.
نزديك منزل حضرت سنگ بزرگي بود به آن مي گفتند مختفا ( پناهگاه) چون وقتي حضرت از منزل بيرون مي امدند او را با سنگ هدف قرار مي دادند.
در جنگ احد ياران و ياوران بسيار شجاعش از جمله عمويش حمزه سيد شهدا شهيد شدند. حضرت حمزه را طوري تكه تكه كرده بودند كه حضرت كنار كشته ايشان زار زار گريه مي كردند و ناله سر مي دادند.
ايشان آگاه به داستان غم انگيز سقيفه بودند و بي وفايي و ظلم به حضرت علي(ع). از مظلوميت امام علي و دخترشان خبر داشتند. مي دانستند چگونه فرزندانش شهيد مي شود ....
حضرت يعقوب، يوسف، ايوب، نوح و...خيلي اذيت شدند حضرت محمد فرمودند هيچ پيامبري مثل من اذيت نشد.
امام حسين عليه السلام روز عاشورا بعد از جنگي نابرابر در گوال قتگاه با رضايت از خداوند و مقدرات او ندا داد خدايا راضي به رضاي توام و معبودي به غير از تو ندارم.
اگر زندگي بسياري از بزرگان دين را مطالعه كنيد مي بينيد كه ايشان هم زندگي پر مشقت و سختي داشته اند به عنوان نمونه به زندگي امام خميني بنگريد در كودكي يتيم شد. براي تدريس فلسفه مورد بي مهري و توهين برخي علما و مردم قرار گرفت. سال هاي طولاني مبارزه و تبعيد داشتند. خيلي اتفاق مي افتاد كه از همسر و فرزندانش دور بودند. فرزندش حاج آقا مصطفي را شهيد كردند و بعد از پيروزي انقلاب يكي يكي ياران باوفايشان مانند شهيد مطهري، شهيد بهشتي، شهيد باهنر و رجاي و چمران، و....به دست دشمن و منافقان كشته شدند.

مشكلات زندگي
دوست بزرگوار! به عنوان مشاور كه با افراد زيادي ارتباط دارم خدمت شما عرض مي كنم كه مشكلات مردم متنوع است و هر كسي به طوري گرفتار ابتلائات زندگي است. برخي افراد همين سايت آن قدر مشكلشان شديد است كه از خدا تمنا دارند كه اي كاش مشكلشان مانند مشكل شما بود. و قرآن نيز به ما تذكر مي دهد كه دنيا جاي قرار نيست و محل امتحان است. ياد است موقعي كه دبيرستان بوديم فردي امكانات مالي و بدني زيادي داشت خيلي از هم كلاسي ها اصلا به رو مي آوردند كه خدا عادل نيست به تو اين قدر لطف كرده و نعمت داده است و به مشكلات زيادي. اين فرد بعد از عروسي مسافرت رفت و بازگشت و همان شب براثر گاز گرفتگي از دنيا رفت. افرادي كه مشكلاتي داشته اند الان ماشين و فرزند و زندگي دارند. بنابراين بايد به مقدارات حكيمانه الهي راضي باشيم.
و تاجايي كه مي توانيم براي حل مشكلاتمان با توكل بر خدا و توسل به ائمه و مشورت و تفكر تلاش كنيم و اگر مشكلي چاره ندارد ان را بپذيريم و تلاش كنيم با سازگاري با شرايط فشارها و آسيب هايش را كم كنيم:
قالَ الصّادِقُ علیه السلام :«إِیاک وَ الْجَزَعَ فَإِنَّهُ یقْطَعُ الاْءَمَلَ، وَ یضْعِفُ الْعَمَلَ، وَ یورِثُ الْهَمَّ، وَ اعْلَمْ أَنَّ الْمَخْرَجَ فی أَمْرَینِ، فَما کانَتْ لَهُ حیلَةٌ فَالاْءِحْتِیالُ وَ ما لَمْ یکنْ لَهُ حیلَةٌ فَالاْصْطِبارُ»؛
امام صادق علیه السلام فرموده: «از بی صبری و جزع بپرهیز که رشته امید را قطع می کند و کار و کوشش را تضعیف می نماید و اندوه و غم به بار می آورد. بدان برای نجات از مشکلات دو راه بیش نیست،
اگر چاره داشته باشد، با مهارت و هوشمندی زایل می شود، باید اقدام کرد
و اگر چاره نداشته باشد باید باآن کنار بیایید

خداي يكتا و نگرش هاي متفاوت
با توجه به نكات بالا بايد به اين نتيجه برسيم كه خداوند يكي است ولي اين ذهنيات و نگرش ما به شرايط است كه برداشت ها را متفاوت مي كند به يكي آرامش مي دهد و يكي را آشفته مي كند. اگر بزرگاني مانند آيت الله بروجردي مي فرمايند كه مشكلي نداشته ام به معناي اين نيست كه در ناز و نعمت بوده و گرفتاري نداشته است. براي اين منظور مي توانيد يك بررسي دقيق كنيد. ايشان فردي بودند كه غم مردم بينوا را مي خوردند و با شاه در مي افتادند و از مردم حمايت مي كردند. آيت الله اشتهاردي اعتقاد داشت كه ايشان را با دستكش مسموم دست دادند و شهيد كردند.
آيت الله برجردي فردي بودند كه زود عصباني مي شدند با خود عهد كرده بودند براي مهار خويشتن اگر نتوانستند جلوي خشم خود را بگيرند يك سال روزه بگيرند. ايشان شكايت نمي كردند كه خدا من مرجع تقليدم چرا خشم من را با معجزه و لطفت ريشه كن نمي كني؟ او هم براي رسيدن به مقصود خود (خودسازي و عالم شدن) خون دل مي خورد و زحمت مي كشيد تا شايستگي پيدا كند امثال امام خميني را پرورش دهد.
منظور از آيت الله بروجردي اين است كه من مخلوق خدا هستم و خداوند به مصالح و مقدارت من آگاه است بنابراين از شرايط سخت شكوه اي ندارم چون مي دانم در امتحان الهي به سر مي برم و تحمل سختي ها سبب رشد و تقرب من به خداوند است.
بزرگي مي گفت يكي از ائمه جمعه دخترش از دنيا رفت و خودش هم تصادف كرد استخوان هاي بدنش خرد و خمير شد وقتي براي عيادتش بيمارستان رفتم به خواستم با او همدلي و همدردي كنم گفت خيلي مصيبت ديديد و....
ان عالم گفت: ندانم خوش يا كه ناخوش كدام است
خوش آن است بر من كه او مي پسندد.
شهيد چمران كه از نظر هوش و ابتكار درجه عالي بود به جاي اين كه براي خود سرمايه اي تشكيل دهد و در ناز و نعمت باشد زندگي اش را به مبارزه مي گذراند و درلبنان با گريه كودك يتيمي گريه مي كند و در امريكا خود را حفظ مي كند و گرد گناه نمي چرخد وقتي به سفر مي رفت مادرش به او فت خدا رافراموش نكن. بعد از سال ها هنگام ملاقات مادر گفت يك لحظه هم خدا را فراموش نكردم و بعد هم در جبهه جنگ تحميلي عراق حاضر شد فيلم چ يكي دو روز زندگي پر استرس و پر چالش اين شهيد را به تصوير كشيده است.
وقتي شهيد چمران مجروح شدند مي گفتند در خون غلت مي زدم ولي لب به شكايت و ناله باز نكردم مي گفتم امام حسين عليه السلام من را مي بيند مي خواهم از من راضي راضي باشد و...با اين زندگي بود كه امام خميني با آن عظمتش فرمود : [مانند چمران زندگي كنيد] و مانند چمران بميريد.
دوست بزرگوارم!
ائمه فرمودند در مشكلاتتان خود را تنها احساس نكنيد در تب شما ما هم تب مي كنيم. چرا احساس تنهايي مي كنيد؟ گمان نكنيد من مشاور هم زندگي ام خالي از مشكل بوده و نفسم از جاي گرم برمي خيزد و به صورت شعاروار نكاتي مي نويسم نه من هم در امواج مشكلات قرار گرفته ام و مي گيرم و اميدوارم مانند شهيد چمران و شهيد رجايي و...باشم تا مشكل را به زانو در اورم.

سلامتي
قبل از ازدواج بايد پايه هاي زندگي مشترك شما قوي و محكم شود. براي كسب سلامتي جسمي و ذهني و روحي خود تلاش كنيد. وقتي چنين مبارزه كرديد ان وقت مرد زندگي خواهي بود همسرتان با عشق به شما كه دريا ديده ايد و از موج نمي ترسيد تكه مي دهد و فرزندان شما در درياي زندگي چون شما را ناخدا مي بينند آرامش و قرار خواهند داشت و با تجربه از شما مي فهمند كه چگونه با مشكلات بجنگند. بنابراين تلاش كنيد با رجوع به روان شناس باليني زمينه بهداشت رواني خود را ارتقا دهيد و مهارت هاي زندگي را كسب كنيد

اپيكتتوس: انچه ما را نگران و آشفته مي كند مشكلات زندگي نيست بلكه تفسير ما از حوادث و مشكلات است.
دعا گوي شما
حامي

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

كمتر كسي است تجربه نكرده باشد كه زماني دعايي مي كرده و اصرار بر استجابت آن دعا داشته ولي بعدا خدا شكر كرده كه مستجاب نشده است.
****
مشكلات ما معادني هستند كه از انها طلاي تجارب بزرگ و يافتن استعدادهايمان استخراج مي شوند

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"][h=2]رمز پیروزی مردان بزرگ( متن کتاب)[/h]

رمز پیروزی مردان بزرگ، آیة اللّه جعفر سبحانى

فهرست مطالب
مقدمه
عوامل حقيقى كاميابى :1- كار در خور ذوق و استعداد
عوامل حقيقى كاميابى :2- كار و كوشش و فعاليت
عوامل حقيقى كاميابى :3 ايمان به هدف
عوامل حقيقى كاميابى :4- استقامت و پشكار
عوامل حقيقى كاميابى :5- تمركز فكر
عوامل حقيقى كاميابى :6- نظم و انضباط
عوامل حقيقى كاميابى :7- كار را از جاى كوچك شروع كنيم
عوامل حقيقى كاميابى :8- از پيرويهاى نسنجيده بپرهيزيم
عوامل حقيقى كاميابى :9- شور و مشورت
عوامل حقيقى كاميابى :10 تاريخ يا آزمايشگاه بزرگ زندگى
عوامل حقيقى كاميابى :11- استفاده از فرصت
عوامل حقيقى كاميابى :12- قاطعيت و تصميم
عوامل حقيقى كاميابى :13- آشنائى به اوضاع زمان
عوامل حقيقى كاميابى :14- تجربه اندوزى از شكستها
عوامل حقيقى كاميابى :15- شهامت و شجاعت
عوامل حقيقى كاميابى :16- فداكارى و از خود گذشتگى
عوامل حقيقى كاميابى :[HL]17- مشكلات و مصائب
[/HL] عوامل حقيقى كاميابى :18- واقعيات را آنچنان كه هست بشناسيم
عوامل حقيقى كاميابى :19- انعطاف پذيرى در برابر حوادث
عوامل حقيقى كاميابى :20- اتقان در كار و عمل
عوامل موهوم پيروزى : مقدمه
عوامل موهوم پيروزى :1- بخت و اقبال
عوامل موهوم پيروزى :2- در انتظار تصادفها
عوامل موهوم پيروزى :3- سرنوشت به معناى غلط
عوامل موهوم پيروزى :4- بزرگ زادگى و ثروت موروثى

[/]

باسلام

آقای بروجردی چون بسوی خدا سیر کرده خداوند هم همه نیازهایش را برطرف ساخته تا به کسی جز خدا محتاج نباشد که در دعاها ائمه نازنین هم هست که خدایا ما از دیگران بی نیاز کن تا به ذکر و تسبیح تو باشیم!

فقط شما دچار این مشکلات نیستید! تازه شما بیست سالت هست و میخوای ازدواج کنی در حالیکه خیلیها نزدیک سی هستند و ازدواج نکردند!

اینکه نمیشه شما واجبات رو انجام بدید بعد بگید حالا خدا دیگه همه چی رو براه کنه بلکه باید سعیت رو بکنی و از خداوند هم حتما مدد بگیری و رزق و روزی حلال کسب و مصرف کنی!

تا به یاد خدا و شاکر نعماتش نباشی خداوند هم به یاد تو نیست و نعماتش رو ازت میگیره!

هر کس در همه احوال به یاد خدا باشد خداوند در همه احوال با اوست! (اذکرونی اذکرکم)!

وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجًا وَيَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدرًا
و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است!

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : درآمدت را پاك كن تا دعايت مستجاب شود؛ زيرا هرگاه آدمى لقمه اى حرام به دهان خود ببرد تا چهل روز دعايى از او پذيرفته نمى شود .

روايت شده است كه موسى عليه السلام مردى را ديد كه به شدّت زارى مى كند و دستهايش را به سوى آسمان بالا برده، دعا و تضرّع مى كند. پس، خداوند به موسى عليه السلام وحى كرد : اگر او چنين و چنان هم مى كرد دعايش مستجاب نمى شد ؛ زيرا در شكمش [خوراك] حرام جاى دارد و بر پشتش حرام و در خانه اش حرام .

همیشه صبح، مغرب و قبل خواب، سه یا هفت بار سوره فلق و ناس را برای حفظ خود و خانواده تان بخوانید.

همیشه بعد نماز صبح و عصر یا روزانه صدبار استغفار و صلوات بگویید!

دستوری برای پیدا کردن کار: روز شروع این دستور صدقه بده بنیت گشایش در رزق و پیدا کردن کار!
در روزی که کار پیدا کردی هم باید به نیت شکر صدقه بدی!
بعد نماز مغرب یا عشاء، دو رکعت نماز میخوانی که در رکعت اول بعد از سوره حمد، این آیه را 10 مرتبه میخوانی:
وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب
و در رکعت دوم بعد سوره حمد 101 بار این آیه را میخوانی:
و مَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا
بعد نماز این اذکار را میگویی:
سبحان الله و بحمده سبحان الله العظیم و بحمده استغفر الله 100 بار
اللهم صل علی محمد و آل محمد 10 بار
بعد سجده میکنی و 70 بار میگویی ایاک نعبد و ایاک نستعین
در آخر برای کاری که میخواهی دعا میکنی! این دستور رو انجام میدی تا وقتی که کار پیدا کنی!

دستور ختم سی هزار مرتبه استغفرالله ربی و اتوب إلیه
رسول خدا صل الله علیه و آله فرموده اند: هر کس که سختی یا گرفتاری و یا نکبتی به او برسد و سی هزار مرتبه این استغفار را بگوید،خداوند متعال آن را از وی بر طرف نماید.
می توان این دستور را به مدت یک ماه و روزی هزار مرتبه انجام داد.

تو را به خدا سوالات را - بخصوص مشاوره ای- سریع پاسخ بدین
یادم میاد به یکی از سوالات مشاوره ای من - که اتفاقا فوق العاده حیاتی و فوری بود- بعد از 8 ماه جواب دادن

سلام جناب آقای استاد حامی
بیانات و نکات خوبی را فرمودید اما فکر کنم مشکل من را نفهمیدید. من گفتم که به خاطر این که نمی توانم ازدواج کنم و مشکلات خانوادگی و خودارضایی و... تحت فشارم اما گفتم که دلیل اصلی تحت فشار بودن من چیز دیگری است. در جوابی که دادید نوشتید که ((من دراثرفشار های خانوادگی واسترس رو به خودارضایی آوردم تا ازاین راه به آرامش برسم.)) ببینید آیا خودارضایی واعتیاد به آن ضرر داردیا نه؟اگر ضرر دارد من حرفی ندارم.اگر ضرر ندارد که پس چرافتوای حرمت برآن آمده است؟این عمل باعث انزال زودرس می شود واون هم باعث می شود اگر خود انسان بدبخت نشود همسرش دیگه قطعابدبخت شود ونهایتا شوهرش را می گذارد ومی رود. سوالی که پیش می آید این است که چرا یک انسان باید بدون اختیار خود حرکتی رو به سقوط داشته باشد ولو به اندازه یک هزارم میلیمتر؟آیا خودارضایی روح وروان انسان را خراب نمی کند؟چرا پس انسان(کودک 13ساله) به جبر حرکتی انجام می دهد که باعث می شود به سمت قهقرا برود؟ بگذارید من سوالم را محدود ترکنم. سوال من فقط درمورد اولین باری است که این کار راکردم.چرا من این کاررا که در روح و روان من تاثیری منفی می گذارد ولو یک بار به جبر انجام دادم؟ چرا مجبور به حرکتی قهقرایی شدم؟آیا من در همون موقع با این همه فشار روانی واین همه فیلم های پورن می توانستم این کارراانجام ندهم؟مشکلاتی که در زندگی برای انسان ها پیش می آید تا حدی طبیعی است اما آیا خودارضایی که برای من پیش آمد مشکلی مثل مشکلات دیگه بود؟بگذارید مشکلی که برای پیامبر(ص) رخ داد وایشان را باسنگ زدند رامقایسه ای با مشکل خودم داشته باشم. هرکس هرچه به پیغمبر سنگ می زد آیا این سنگ زدن ها برای پیغمبر موجب حرکتی روبه بالا رو به تعالی روبه نور می شود یا نه؟ سنگی که به پیغمبر می زدند آیا نوربرای ایشان می آورد یانه؟دیگر مشکلاتی ازاین دست هم به همین ترتیب.این مشکلات باعث حرکتی رو به بالا برای ایشان می شود اما خودارضایی که فردی انجام می دهد اگر جبری باشد دیگر آیا او را رشد می دهد یا سقوط می دهد؟سقوط می دهد. خودارضایی دفعه اول مرادرنظر بگیرید. مشکلی برای من به صورت جبری پیش آمده که نتیجه اش حرکتی رو به پایین است. همون یکی دو دفعه اول رادرنظر بگیرید.درمورد مسئله اعتیاد هم همینطور است. من یک دوستی دارم که در اداره آگاهی سرباز است.بعضی اوقات می ریختند توی بعضی مجالس و مشروب خوار ها رو می گرفتند. می گفت یک بار رفتم دیدم دست بچه 8ساله مشروب بوده ومی خورده.آیا مشروب ضرر ندارد؟این کودک که عقلش نمی کشدمشروب بده.پس این کودک ناخواسته دچار نوعی حرکت روبه زوال شده است. آیا حسن فاعلی یک عمل می تواند برحسن فعلی عمل غلبه کند؟یعنی آیا می توانیم بگوییم شراب برای یک کودک 8ساله، خودارضایی برای یک کودک 13ساله، ضرر ندارد اما شراب برای یک فرد 25ساله مثلا ضرر دارد؟یک سوال دیگر.آیا شرایطی که برای من دردفعه اولی که خودارضایی کردم پیش آمد امتحان الهی بودیا نه؟ به این سوالات من پاسخ دهید تابگویم دلیل ناراحتی های من چیست.دلیل این که من فکر می کنم دراین عالم گپ وجود دارد چیست.

سلام
با خدا بساز خدا کارتو درست میکنه
چرا در خلوت و جلوت هرکاری دلت میخواد انجام میدهی؟
آیت الله بهجت

شما صفت متکبر بودن خدا را نمی دانید
تا شما در خانه خدا نروید و گدایی نکنید خدا شما را بالا نمیبرد
شما باید نماز اول وقت بخوانید و به حرف های خدا عمل کنید
تا خدا را نخوانید خدا به شما جواب نمی دهد
مسجد بروید دعا بوانید نحوه دعا خواندن را یاد بگیرید که در این لینک به شما یاد میدهد...
در مقابل خدا که از همه بزرگتر است ادب رعایت کنید
اونوقت بالا میروید و خدا به شما آرامش میدهد...
الا به ذکر الله تطمئن القلوب

شما یه جوری خدا رو متهم میکنین انگار که خدا شب به شب یه مامور شلاق به دست از اسمون میفرسته پایین که شما رو مجبور به خود ارضایی کنه

Fool

Fool

Fool

حالا که شما به لطف خدا به زشتی این عمل پی بردید عزم خودتون رو جزم کنید و به صورت جدی این عمل را ترک کنید.

سه نکته ی مهم مشترک برای کاهش و درمان میان همه ی امراض و عادات وجود داره:

1- در درمان هر بیماری یا ترک هر عادت، مهم‌ترین قسمت عزم و اراده‌ی فرد برای درمان و ترک عادت است.

2- عدم یأس و نا امیدی برای ترک و ایمان به علاج آن.

3- در نظر گرفتن زمان برای ترک و درمان.


نخستین گام برای درمان استمناء، اعتقاد و ایمان به درمان‏پذیری و دوری از یأس و ناامیدیه. اما رسیدن به نتیجه و ایجاد هرگونه تغییر و دگرگونی نیازمند گذشت زمان، انتخاب راه صحیح و به کارگیری دقیق دستورها ست. از همه اینها مهم‏تر، اراده و خواست فرد، نقش کلیدی و محوری را ایفا می‏کنه. درمان و چاره جویی باید منطبق با خواست خودتون باشه؛ زیرا تا وقتی که شما نخواهید، می‏توان با قاطعیت گفت که درمانی انجام نمیشه.

بنابر این اگر بخواهید، می‏توانید بر بیماری غلبه کنید.


تلاش برای تقویت اراده از گام‏های مهم دیگر در امر بهبوده. نگید من ارداه ی این کار رو ندارم که درست نیست! ممکن است اراده انسان ضعیف بشه؛ ولی هیچ گاه از بین نمی‏ره. نشانه اینکه هنوز اراده شما باقیه، این هست که شما این عمل را در حضور دیگران و در هر شرایطی انجام نمی‏دید و این یعنی این که اراده وجود داره و شما میتونید از این اراده برای ترک این عمل سود بگیرید. برای تقویت اراده، میتونید تو گوگل سرچ کنید یا کتابهایی در این زمینه مطالعه کنید ولو 10 دقیقه در روز ..


اگر واقعا تصمیم گرفتید که این عمل رد ترک کنید اولین کاری که باید انجام بدید کسب اگاهی و اطلاعات در این زمینه است .. خود ارضايي يك انحراف عمليه و بايد با عمل و رفتار با اون مقابله كرد و راه درمان آن جز با رعايت دقيق دستورالعمل محقق نمي شه, ولي چون هر عملي نياز به دانش و اطلاعات خاص خودشه, بنابراين راه كنترل و درمان اين بيماري و عادت بدون كسب آگاهي ميسر نيست. آگاهي, ازطريق مطالعه در آثار و اطلاعاتي كه در اين زمينه وجود دارد، بدست مي آيد.

سایر موارد رو هم اگه یه سرچ تو گوگل بزنید میتونید مشاهده کنید اگر واقعا قصد ترک این عمل رو دارید باید کاری رو انجام بدید که تا الان انجام ندادید و آدمی باشید که قبلا نبودید..


زمینه هایی که باید در مورد اونا اگاهی داشته باشید عبارتند از:

1.اينكه اين عمل به لحاظ شرعي حرامه و از نظر اخلاقي گناه محسوب مي شه و هر گناهي نور ايمان را تضعيف مي كنه و باعث تاريكي و آلودگي روح انسان مي شه. نوري كه انسان بدان نياز فراوان داره و در اثر نبود اون، در قيامت دچار عذاب و حسرت خواهد شد.
2. مطالعه در پي آمد ها و عواقب سوء آن.
3. آشنايي با روش پيشگيري و درمان.

كسب آگاهي در موارد بالا باعث بيداري انسان مي شه و زمينه توبه, پشيماني و كنترل اون در انسان ایجاد میکنه ..

من با دانش اندکم و کمی جستجو سعی کردم مطالبی که مفید هست و متذکر بشم قطعا هم من و سایر دوستان میدونیم که ترک عادت خیلی خیلی سخته ولی وقتی انسان دچار یه عادت میشه به مرور این مرض در انسان نهادینه میشه پس برای ترکش باید زمان بیشتری بذاریم.


یه نکته دیگه این که ریشه خیلی از مشکلات ممکنه در گذشته باشه، شما خیلی تو گذشتتون غرق شدید و دارید باهاش میجنگید تا پیروز بشید ولی این راهش نیست باید سعی کنید با گذشته نجنگید چون پیروزی نصیبتون نمیشه من حتی میگم گذشته رو نباید فراموش هم کرد، چون در اون صورت دوباره باید خیلی اتفاقات بد زندگیمون و دوباره تجربه کنیم. گذشته رو باید در زمان حال اصلاح کرد قطعا زمان زیادی میبره و اگه واقعا شما خواهان اون باشید. خداوند به شما ارده این کار و حتما میده و خودش بهتون کمک میکنه.


به نظر من شما باید شاکر خدا هم باشید که شما رو در همین سطح نگه داشته و اجازه نداده وضعیتتون بدتر از اینی که هست بشه با خدا دوباره دوست بشید و بهش تو کل کنید امیدوارم که بزودی مشکلتون حل بشه..

صاعقه;653377 نوشت:
خدایی قابل قبول است که همه ی وسائل سعادت را برای انسان فراهم کند

[=arial black]با سلام
برادرمحترم همین جمله شما برای حاجت نگرفتن کافیه
یعنی چی که همه وسایل سعادت رو براتون فراهم کنن؟؟؟
امر دیگه ای ندارین؟
وقتی همه وسایل آماده باشه تلاش شما اصلا مفهومی داره؟
کی بهتون تضمین داده که با ازدواج یه عادت ده ساله رو ترک میکنین ؟
یه جایی نوشته بودین یه شب مادرتون بخاطر گریه هاتون شمارو بیرون کرده
به نظر من حق داشته
میدونید چرا ؟
شما بیست و سه سالتونه ولی هنوزم عین یه بچه پنج ساله گریه میکنین و خواستتون رو میخواین
گریه در پیشگاه خداوند برای گرفتن حاجت خیلی خوبه ولی بشرطها و شروطها
برادر من خودت داری میگی اینهمه سال التماس کردی و جواب نگرفتی
احتمالا خدا هم که نعوذبالله بیکار نیست با اذیت کردن شما خودشو سرگرم کنه
پس حتما این حاجت نگرفتن دلیلی داره
شما چرا یه بار به خدا نمیگی خدایا بیخیال ازدواج
من زن نمیخوام تا هروقتیم که بگی صبر میکنم
ولی یه نیرویی بهم بده تا این عادتو ترک کنم
و بعد که دعاتو کردی خودتم تلاش کن
هرچیزی رو که باعث میشه بری سراغ اون عادت نابود کن
عکس و فیلم مستهجن رو که واست کادو نمیارن یا صلواتی پخش نمیکنن
شما خودت میری دنبالش ، پس میتونی فیلمایی رو که داری نابود کنی و هیچ فیلم دیگه ای نگیری
یا همین اینترنت، اگه کامپیوترت باعث میشه به این فیلما دسترسی پیدا کنی حتی همینم بفروش
نترس چیز خاصی رو از دست نمیدی
پس اگه واقعا بخوای ترکش کنی فقط با دعا چیزی درست نمیشه
باید خودتم تلاش کنی

یه سوال برام پیش اومده بود تو یه تاپیک دیگه پرسیدم ولی به جواب نرسیدم
فرض کنید امام رضا در زمان ما حضور داشتند و در جامعه زندگی میکردن و میشد به ملاقات شون بریم.
بعد فرض کنید من میرفتم پیش شون و میگفتم آقاجان من میخوام ازدواج کنم.بارها و بارها هم میرفتم و گریه و التماس میکردم و قسمشون میدادم.آیا در جواب فقط سکوت میکردن و نگاهم نمیکردن؟
اگه جواب منفی هست، پس چرا الان که دقیقاً همین کارها رو میکنم جواب نمیدن؟مگر نه اینکه امامان هم مثل شهدا زنده اند و بر اعمال مون نظارت دارن؟

ظاهرا شما به سه موردی که در ابتدا اشاره کردم اصلا توجهی ندارید!
هیچ تضمینی وجود نداره که ازدواج بتونه مشکلتون رو حل کنه! اگر وضعیتتون بدتر شد چی؟ اگر با ازدواج با فردی زندگی اون شخص رو هم سوخت کنید چی؟ الان یک مشکل دارید و یک راه حل نیاز دارید ولی با ازدواج ممکنه چندین مشکل براتون پیش بیاد.
شما اول باید مشکلتون رو حل کنید بعد به دنبال یه کار مناسب باشید وقتی زمینه ها فراهم شد به ازدواج هم میرسید نگران نباشید.
باز هم میگم شرایط شما ممکنه خیلی سخت باشه ولی به میزان سختی باید تلاشتون رو هم زیاد کنید.

این جمله ای که سعدی در ابتدای گلستان میگه درمورد ما صدق نمیکنه فکر کنم:هر گاه که یکی از بندگان گنه کار پریشان روزگار دست انابت به امید اجابت به درگاه خداوند برآرد ایزد تعالی در او نظر نکند بازش بخواند دگر باره اعراض کند بازش به تضرّع و زاری بخواند حق سبحانه و تعالی فرماید
یا ملائکتی قَد استَحْیَیتُ مِن عبدی و لَیس لَهُ غیری فَقد غَفَرت لَهُ
دعوتش را اجابت کردم و حاجتش بر آوردم که از بسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم.

برادر صاعقه

در مورد کثرت دعا و نذر و التماس به درگاه الهی

من یه نمونه ی بارزم جلو روتون

مفاتیح و قرانم ورق ورق شده از بس که خوندمشون

بعضی از صفحاتش که روشون گریه کرده بودم از خیسی اشک مچاله شدن

یا همین برادر مهرانت

پس این گزینه که شما دعا کنین ... بهتون بدن رو از لیست راه حلاتون خط بزنید

سلام
من برخلاف خود ایشون میگم این آقا انسان خوبی یه . فقط لج کرده . با خدا قهر کرده ...
اینکه الان تو این انجمن دینی پیام گذاشته و مشکلشو مطرح کرده یعنی نور امیدی تو قلبش هست وذاتا دوس داره که کاری رو که میکنه دیگه انجام نده ..دنباله یه راه چاره س. یه راهی که زندگیشو این رو به اون رو بکنه ...
صد درصد بدای اینکه دیگه اون عمل رو مرتکب نشه نیاز به یه تغییر از درون داره ..حالا تغییر نگرش یا تغییر زندگی نیاز به یه فرشته ی نجاته ..

رهگذر آسمان;653398 نوشت:
[=arial black]با سلام
برادرمحترم همین جمله شما برای حاجت نگرفتن کافیه
یعنی چی که همه وسایل سعادت رو براتون فراهم کنن؟؟؟
امر دیگه ای ندارین؟
وقتی همه وسایل آماده باشه تلاش شما اصلا مفهومی داره؟
کی بهتون تضمین داده که با ازدواج یه عادت ده ساله رو ترک میکنین ؟
یه جایی نوشته بودین یه شب مادرتون بخاطر گریه هاتون شمارو بیرون کرده
به نظر من حق داشته
میدونید چرا ؟
شما بیست و سه سالتونه ولی هنوزم عین یه بچه پنج ساله گریه میکنین و خواستتون رو میخواین
گریه در پیشگاه خداوند برای گرفتن حاجت خیلی خوبه ولی بشرطها و شروطها
برادر من خودت داری میگی اینهمه سال التماس کردی و جواب نگرفتی
احتمالا خدا هم که نعوذبالله بیکار نیست با اذیت کردن شما خودشو سرگرم کنه
پس حتما این حاجت نگرفتن دلیلی داره
شما چرا یه بار به خدا نمیگی خدایا بیخیال ازدواج
من زن نمیخوام تا هروقتیم که بگی صبر میکنم
ولی یه نیرویی بهم بده تا این عادتو ترک کنم
و بعد که دعاتو کردی خودتم تلاش کن
هرچیزی رو که باعث میشه بری سراغ اون عادت نابود کن
عکس و فیلم مستهجن رو که واست کادو نمیارن یا صلواتی پخش نمیکنن
شما خودت میری دنبالش ، پس میتونی فیلمایی رو که داری نابود کنی و هیچ فیلم دیگه ای نگیری
یا همین اینترنت، اگه کامپیوترت باعث میشه به این فیلما دسترسی پیدا کنی حتی همینم بفروش
نترس چیز خاصی رو از دست نمیدی
پس اگه واقعا بخوای ترکش کنی فقط با دعا چیزی درست نمیشه
باید خودتم تلاش کنی

اگر صحبت ها رو کات می کنید درست کات کنید.من گفتم خدا باید امکانات سعادت روبرای انسان فراهم کند تا سعادت و شقاوت انسان به دست خودش باشد.به واژه دست خودش توجه کنید.این واژه نشان می دهد که من به تلاش انسان هم نظرا واقفم. این حرف من نیست حرف خیلی ازبزرگان هم هست.خداحکیم است پس اگرموجودی راخلق می کند باید امکانات سعادت رو برای او فراهم کند.اگر خیلی دوست دارید می تونم براتون منبع هم اعلام کنم.خدارو شکرشما معتادنشده اید که به این راحتی صجبت می کنید.فقط راحت می گید نرو دنبال اون عادت حل می شه. گفتید این عادت نابود کننده است.من در15سالگی نابود شدم می فهمی؟مفهومه؟ من این پیشفرض راقبول ندارم که خدا صلاح می دونه و مشکل منو حل نکرده.بلکه من اعتقاد دارم منو خلق کرد و منو ول کرد تا به هر کثافتی مبتلا شوم. اصلا هم صلاح من برایش مهم نیست. مادرم اگه منوبیرون کرد فقط به خاطر این بود که آرامشش را به هم می زدم.مثل همون موقعی که بچه بودم و با کارهایم آسایشش را به هم می زدم واو مرا کتک می زد یا برسرمن جیغ می کشید.

Miss Chadoriii;653404 نوشت:
شما یه جوری حرف میزنید انگار که بستنتون به صندلی

چشماتونم دو نفر به زور باز نگهداشتن

جلوتونم یه تلویزیون فول اچ دی گذاشتن که داره فیلم مستهجن پخش میکنه

:|

گفتم شما خانم هستید نمی فهمید این چیزها رو.

من یه مثال تلخ تر میزنم .... در این مورد که شما از خدا دلخور هستین . دختر بچه ای که تو سن 7 سالگی مورد تجاوز قرار میگیره چی ؟ این دختر بچه خودشو خوشگل کرده یا باعث ایجاد ش ..ه..و..ت شده؟ نه اصلا...یا دختری رو در نظر بگیرین که دزدیده میشه و بهش تجاوز میشه بکارت خودشو از دست میده ...تو ازدواجش تو روحیه ش تو کل زندگیش شکست میخوره ...
همیشه از بد بدتر وجود داره و از بدتر .بدتر تر وجود داره .
ما فقط باید زندگی خودمون رو نجات بدیم ...وگرنه انواعو اقسام گناها تو جامعه رخ میده که حق ناسی یه ...گناه شما راحت بخشیده میشه ..و با خدا معامله کن .ترکش کن و در ازاش از خدا چیزی بخواه ..بهت میده شک نکن

و در اخر اینکه من متوجه شدم وقتی یه کاری رو انجام بدم و هیچ چیز گرانبهایی ازش بدست نیارم اون کارو ترک میکنم چون شاید از ترکش چیز خوبی به دست بیارم ... خدا دوستت داره ♥ موفق باشی

دوست عزیز من کمتر از اون هستم که بتنم جوابی بهتون داده باشم اما شاید بشه مرحمی تصورش کرد.
اول در مورد سوالتون که خدا چرا شما رو رها کرد. من جایی خودنم که فردی همین مشکل رو داشت و میگفت عذاب وجدان دارم و خدا چرا من و ره کرده؟ پاسخش این بود که اگه خدا شما رو رها کرده بود از این عمل بدتون نمی اومد و بهش به چشم بد نگاه نمی کردین که احساس کنین خدا از این کارتون بدش میاد اگر خدا کسی رو رها کنه کاری می کنه که با انجام گناه احساس لذت بکنه هگز ناراحت نشه و در فکر ترکش نباشه تا غرق در گناه بشه و خدالذت ها رو از سر رو روش می ریزه. پس میبینید که خدا شما رو رها نکرده از همون زمان همش بهتون القا می کرده که این کار درست نیست تا بهش عادت کنید و تا به الان هم رهاتون نکرده همش بهتون القا میکنه که این کار برکت رو می بره و غیره.
من شرایط شما رو درک می کنم و زیاد شما رو مقصر نمی دونم قبول دارم که اگر این دنیا کامل بود دنیای دیگری نبود که انسان ها به حقشون برسن . خدا ما رو آفریده تا با مشکلاتمون ورزیده بشیم سعی کنین صبر کردن و بیاموزین. صبر باعث میشه انسان به درجات بالا برسه. حکایت شیخ رجبعلی خیاط رو می دونید که چطور به اون مقام رسیدن با یک لحظه تقوا و صبر بر نفس اماره ما هم همین کار رو بکنین سعی کنین صبرتون و ببرین بالا مطمئن باشین خدا هم یک فرجی برای شما ایجاد می کنه میگن شانس های بزرگ ظرفیت های بزرگ هم میخواد و ظرفیت با سختی بدست میاد به خاطر همینه که میگن پایان شب سیه سپید است. مطمئن باشین دنیا همیشه به یک حالت نمیچرخه پستی و بلندی داره یه روز میفهمین که مشکلتون چقدر کوچیک بوده.
موفق باشین

و ادامه اینکه خدا به قدر ئسع هرکسی ازش تکلیف خواسته و عقل رو به انسان داده که اگر عقل نبود و اختیار نبود جهنم هم نبود پس هرکس در قبال کارهاش مسئوله اگر در جایی هم شرایط نابرابر باشه در حکم خدا هم تاثیر داره اما این معنیش این نیست که انسان مجبوره بلکه انسان خیلی توان منده.

حقیقتش من تعداد زیادی از روزای عمرمو از خدا ناراحت بودم..به خاطر خیلی مسایل ...زندگی خودم رو با زندگی کسی که دوستم یا دختر داییم بود قیاس میکردم و میگفتم این عادلانه نیست
اما یوقت به خودم اومدم دیدم به جای اینکه بجنگم ..فقط ناراحتم . فقط غصه میخورم ..بدترین سالای عمرو گذروندم . و ثمرش برام شد نماز نخوندن .دعا نکردن . و از خداچیزی نخواستن ...
من متوجه شدم خداتنها ناظره ... واین کائنات و انرژی های پیرامون ماست که اوضاع زندگیمونو تحت شعاع قرار میده ...من دختر 9ساله ای که چادر سرمیکرد حافظ چند جز قران بود رو میشناسم که مورد تجاوز قرار گرفت ...من زن نماز خونو محجبه ای رو میشناسم که با ازدواجش بدبخت شدو حتی پدرو مادرش نخواستن طلاقشو بگیرن چون خرجشو ندن . من خیلی از بدبختا رو میشناسم .
یه مثال تو پست بعد مینویسم

من احساس می کنم جناب صاعقه و برادر مهرانت یادشون رفته دلیل خلقت چی بوده

یا نگاهی به زندگی دیگران نمی کنن، یا فقط بالاتر از خودشون تو امور مادی رو می بینن

خدا تا الان جلو کی رو از گناه خیلی مستقیم گرفته که شما بخواین دومیش باشین؟

این چه انتظاراتی هست؟

جناب صاعقه شما شبانه روز برای چی گریه می کردین؟ برای اینکه دیگه خودارضایی نکنین؟ فک کردید فقط با گریه حل میشه؟

والا بخدا اگه چیزی می خواست با گریه حل بشه خیلی از بچه های اینجا و خود من خیلیییییی زودتر از اینا به خواسته هامون می رسیدیم

شما پسری نیاز جنسی داری نمی تونی تحمل کنی درست ولی مگه فقط شما پسری؟ تو همین سایت هستن دوستانی که حتی داستان زندگیشونم گذاشتن و سایت دارن و به گناه شما دچار بود و کلی چیز دیگه ولی الان با صبر و پشتکار و اراده شکر خدا سربلند شدن

تا الان نشنیدین خدا کسی رو که توبه می کنه از روز اولش پاکتتر می کنه و چقدر عاشقش میشه؟

تا الان توبه کردین؟ ( معنی توبه رو که می دونین: پشیمانی واقعی از گناه، ترک گناه در حال و آینده و جبران گناه)
وقتی توبه می کنید یعنی برمیگردید سمت خدا، شما که می گید نمی تونم ترک کنم با اینکه 8 ساله می دونید که دارید گناه می کنید می خواید خدا براتون چیکار کنه؟ بنظرتون همین کمه که این غم از گناه رو انداخته تو دلتون تا دوباره برگردید به سمتش؟

چرا فکر می کنید سقوط کردید؟

مگه این آیه قرآن رو نشنیدید؟

خداوند متعال می­فرمایند:

مگر آن کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خداوند بدیهایشان را یه نیکی مبدل می­کند و خداوند آمرزنده و مهربان است.

در همین راستا امام صادق(ع) می­فرمایند: «خداوند به داوود(ع) وحی­ کرد: ای داوود! هرگاه بنده مومن گناهی کند و سپس از آن گناه برگردد و توبه نماید و به هنگام یاد کردن از آن گناه از من شرم کند، او را بیامرزم و آن گناه را از یاد فرشتگان نگهبان اعمال ببرم و آن را یه نیکی بدل کنم و از این کار مرا باکی نیست که من مهربانترین مهربانانم»

شما معلومه که دلتون می خواد برگردید و این همون لطفی هست که خدا بهتون کرده، به خدا که بیشترین لطف رو خدا داره در حقتون می کنه، شما بنده شید ، خدا عاشق شماست

هنوز زنده اید و فرصت جبران دارید، مگه داستان کسایی که یک عمر گناه کردن و روز آخر عمرشون فهمیدن و برگشتن و عاقبت بخیر شدن رو نشنیدین؟

پس چرا شما یبار امتحان نمی کنید؟

مطمئنید می تونید اون دنیا برای خدا دلیل قانع کننده ای بیارید برای ترک نکردن گناهتون؟

من شنیدم خدا اون دنیا در برابر توجیه بندگانش برای گناهاشون یه بنده دیگه عین اون رو میاره کنارش می گه ببین اینم مثل تو بود اینم تو این موقعیت بود اینجوری بود اونجوری بود ولی نرفت سمت فلان گناه یا از فلان گناه برگشت پس توجیه تو قابل قبول نیست

کمی فکر کنید برادر بزرگوار

میتونم بپرسم چه ضررهایی؟

دختری تو فامیل داریم که هیچوقت باحجاب نبود ..از راهنمایی دوس پسر داشت ..سال کنکور رتبه ی خوبی نیاورد و دانشگاه سطح پایین رفت ..بیشتر زندگیش کارای بیهوده میکرد...در عین حال خیلی بد ذات بود ...بعد از لیسانس ا ز اون دوره بیرون اومد به نحوی درس خوند که یکی از بهترین دانشگاها قبول شد و تو سازمانی استخدام شد که همه موندیم چطور با دغل بازی تونست از گزینش به سلامت بگذره ..از اون زمان مثه ریا کارا چادر سر میکنه ..همسرشو عموی من معرفی کردو ازدواج کرد و کماکان تو زندگی اقوام موش میدوئو نه و خیلی خوشبخته !
میدونی چرا اینو نوشتم تا بدونی دنیا به خاطر لیاقت بهت چیزی نمیده به خاطر زرنگی و زیر ابی رفتنت بهت میده
اینجا فقط خدا ناظره .
من جایی خوندم دارا بودن ثروت بخاطر گذشته ی خاندان اون فرده کسی بینشون زرنگ بوده پول به دست اومده و به اینده ها هم رسیده حالا یا پولش یا راه حل کسب در امدش

از اینجا که وظیفه ی خدا فقط نظارت کردنه ... میبینه ما چیکار میکنیم .. برای هیچکس هیچ کاری نمیکنه ...این که میگه خدا عادله چون در وجود هر شخص از لحاظ جسمی عقلی امکانات برابر داده .هوش فکر قدرت بدنی.... و اینکه حتی یه سری میگن ما معلولیم خیلی از معلولها ثروتمند شدن و مسابقات المپیک شرکت کردن ..اینا همه از اراده ی شخصه .. نه کمک خدا .... خدا همه چیزو برابر داره .یعنی وجودی انسان ....پول شهرت امکانات .احترام ...اینا اون چیزایی که ربطی به خدا نداره و فقط ماییم که باید بجنگیم تا به دستشون بیاریم ... اگه تونستیم خدا میخنده و میگه از اون چیزی که دادم استفاده کرد..و اگه نه خدا بازم صبر میکنه ...ما خوشبختی رو میسازیم و از خدا نمیگیریمش

من فکر کردم حالا چی شده درسته این هایی که گفتین بری شما شرایط رو سخت تر می کنه ولی چیز مهمی نیست که جلوی ضرر و از هرجا بگیری منفعته.از همین الان دست به کار بشین این دیدگاه رو حذف کنین که خدا باید معجزه بکنه خدا در صورتی معجزه میکنه که ببینه شما تلاش می کنین. به گذشته تون برنگردین و هی افسوس نخورین چون یه روز چشمتونو باز میکنین و میبینین که عمرتونم گذشته و کسایی که از شما کمتر بودن به جایی رسیدن و شما هنوز موندین اونوخت میاین برای تلاش و به خودتون میاین.
از همین الان شروع کنید برای ازدواجتون برانامه ریزی از دوستای خوب و دیگران که میتونن کمک بگیرین سعی کنین قوی باشین و به خودتون و خونوادتون هم کمک کنین تا به حال اونها به شما تاصیر میذاشتن از این به بعد شما تاثیر بذارید.
میدونم سخته ولی تنها راهه

با چشیدن طعم اولین موفقیت که تو این راه بدست میارین هرچند کوچیک بسیاری از مشکلاتتون از بین میره و خیلی راحت تر میتونید گناهتون رو ترک کنید برای ترک گناهتون برین سر یه کار معمولی و موقتی البته مثل کار تو یه پیتزایی و .. انقدر خسته میشین و با دوستای جدید آشنا میشین برای خودتون در آمد دارین بعد کم کم متوجه میشین دارین به برنامه ریزیتون عمل میکنین و توانمند هستین و ... می افتین تو غلتک بعد یه سال فکر عروسیم از ذهنتون در میاد میگین زوده:khaneh:

تفکر شخصیه منه و شاید گناه...
من انواعو اقسام جرایمو خوندم و اصلا رشته و تخصصم اینه ...در ذهن من این نقش بسته ..شا پاکتر از پسری هستین که مرتکب زنا میشه ...چون اون پسر به جامعه و یه شخص و شما فقط به خودت اسیب میزنی.. شما فریب نمیدی دختر مردمو وعده ی سرخمن نمیده کارتو کردی در بری و بگی بلههه من دست به خودارضایی نمیزنم. خودارضایی تبعات منفی روی جسم داره اما از نظر من روح شخص رو الوده نمیکنه .هنوز شخص سمت خداست .و هنوز اون شخص نیاز روحی وعاطفی داره .و اصلا شاید بعد از هر بار تکرار این گناهش گریه کنه ویا اشک بریزه وپشیمون بشه.
من دروغ .تهمت .توهین .دل شکستن. رو به مراتب گناهان بزرگتری میبینم واصلا طبق فقه ما7 گناه کبیره داریم که همین دروغ و..است .
خود خدا هم میدونه دست خودت نیست .میدونه چون خودش این نیاز جنسی واحساس رو در انسانها پدید اورده . ولی شعار نمیدم چون خودم یه پروسه ی زمانی پر از مطالعه رو باید بگذرونم تا به خوشی برسم ..فارغ از شعار تلاش کن برای زندگیت شده در بسته باشه دیوارو بشکن و یه راهی برای خودت پیدا کن ..احساس گناه رو از خودت دور کن با خودت وعده بذار طی ایکس سال انقدر پول داشته باشی و بتونی ازدواج کنی...

من یه توضیحاتی درباره حرفام بدم بیشتر خطاب به خانم نگین و مرضیه
ببینید مثلا بارها اتفاق افتاده که امشب کشیکم.بعد از نماز چندتا دعا میکنم مثلا میگم خدایا کاری کن امشب کشیک خلوت باشه، کاری کن فلان همکار امشب با من کشیک باشه و فلانی نباشه، خدایا ازدواج منو با فردی که به صلاحم هست نصیبم کن.
بعد دوتا دعای اول مستجاب میشه اما دعای ازدواج مستجاب نمیشه.اگه قرار به اینه که بخاطر گناهانمه که دعاهام مستجاب نمیشه پس چرا بصورت انتخابی بعضی دعاهام مستجاب میشه بعضیهاش نمیشه؟ و بعد هم اون دوتا دعا که ضروری نیست ومثلاً اگه کشیکم شلوغ هم بشه فقط یه شبه و تحمل میکنم میگذره مستجاب میشه، اما ازدواج که اینقدر بهش نیاز داشتم مستجاب نمیشه.
خوب آیا با این اوصاف غیر از اینه که خدا نمیخواد دعای من برای فراهم شدن ازدواج رو مستجاب کنه؟
ضمنا این پستم رو هم بخونيد:
http://www.askdin.com/thread47489-9.html#post653373
http://www.askdin.com/thread47489-8.html#post653260

سلام بر شما
چرا بحث ها دو نفري شده روال بحث ها اين است كه با توجه به
مشكل هركس نظر خودش را بيان كند و بحث دونفر نشود
ممكن است برخي بگويند اين كار مستبدانه است و نبايد جلوي بحث گرفته شود ولي در نظر بگيريد با اين حجم زياد سؤالات آيا واقعا براي كارشناس اين قدر وقت هست كه در تك تك بحث ها شركت كند و نظرها را بررسي كند و نظر خود را در رابطه با بحث افراد با يكديگر هم بيان كنند.
طوري نبايد از كاربران راهنمايي مي خواست كه گويي كاربر كارشناس واقعي است
اگر اين طور باشد كه سايت نياز به كارشناس ندارد و بحث ها تبديل به جلسات گفتگوي و درد و دل مي شود.
بنابراين پرسش محوري تاپيك مشخص است هركس نظر خود را در رابطه با ان بيان كند.
از همه بزرگاني كه پست هايشان را حذف كردم عذرخواهي مي كنم ولي گاهي چاره اي ندارم من بارها و بارها در ضمن تاپيگ هاي مختلف قانون شركت در بحث را بيان كرده ام
از اين كه باز همراه ماييد و قوانين بحث را مراعات مي كنيد متشكرم
موفق باشيد

[="Tahoma"][="DarkGreen"]جمع بندي
پرسش

عرض سلام وخسته نباشید


من از13سالگی دچارخودارضایی شده والان 23سال دارم. ازکودکی شرایط زندگی خوبی نداشته ام. مادرم یک شخص روانی افسرده بود که مشکلات زندگی بهش فشارآورده بودو مرابه شدت تحقیرمی کرد.پدرم همیشه یک حالت خسته وافسرده داشت. مثل آدم های کتک خورده می ماند.همیشه من را باکودکی های خودش مقایسه می کردوتحقیرم می کند. به واسطه ازدواج نکردن تحت فشار هستم ولی به خاطردلایل دیگری خیلی بیشترتحت فشار هستم. به خاطر به جواب نرسیدن به این سوال بسیارتحت فشارم.
این سوال که خدا کجاست وقتی که یک کودک 13ساله دست به خودارضایی می زند. من ازکودکی واز3یا4سالگی ازخودم متنفربودم. چون فکرمی کردم یک آدم لجن پست فطرتم. به خاطر القائات پدرومادرم. همیشه ازخودم بدم می آمد.یک باردرکودکی دست به خودکشی زدم. همیشه درگوشه اتاقی کزمی کردم وگریه می کردم ومادروپدرم که ازبس درگیراین زندگی کوفتی بودند هیچ وقت فرصت فکربه این کودکش نداشت وهیچ وقت نفهمید بچه اش چه می گذرد. از پدرومادرم به شدت بدم می آید. سوال اصلی من این است که مگریک کودک 13ساله خداندارد. پدردرستی ندارد.مادردرستی ندارد.خدایش کجا نشسته است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چراباید بچه 13ساله ای که ازافسردگی رنج می برد به این دام بیفتد؟چرامن باید افسرده باشم ازابتدای کودکی؟ هرکار کردم ازاین دام نتوانستم رهایی پیداکنم. چراخیلی ازدوستان من هیچ وقت توی زندگیشان این راتجربه نکرده اند؟چرا دوستان من خیلی هاشون توی سن 20سالگی ازدواج کرده اند ولی من نمی توانم چون هیچ کاری ندارم. بازمی گویم پدرومادرراکار ندارم خداکجاست؟خدای من کجاست؟ چراخدابندگانش راخلق کرده وولشان کرده؟خدا واقعا مرا ول کرده است؟ تصمیم دارم نماز خواندن را ترک کنم زیرا خدایی راکه هیچ به فکر نابودشدن من نیست راقابل پرستش نمی دانم.خدایی که یک گوشه نشسته به حال من به به لجن کشیده شدن من نگاه می کند وهیچ کاربرای من نمی کند ارزش ندارد.خداباید قابل تکیه کردن باشد.خدای من مرا ول کرده.خدامرا ول کرده.خدامرا رها کرده.خدا به روی هیچ کافری نیاره که احساس کنه ول شده. ازکودکی ام هیچکس رونداشتم. هیچکس منودوست نداشت.باهیچ کس ارتباط عاطفی خوبی برقرار نمی کردم. سوال من این است که چرا خدامرا رها کرده؟ خسته شدم. ازاون خدا بدم می آید نه به خاطر مشکلاتم بلکه به خاطر این که منوول کرده. چندوقت پیش یک چیزی دریکی ازسخنرانی ها شنیدم که واقعا زندگی مرا تلخ ترکرد.دراواخرعمرآیت الله بروجردی شخصی خدمت ایشان می رود ومن این تکه رایاد دارم که ایشان به اون شخص فرمودند:من تا این سن که رسیده ام هیچ وقت نشده که خدا مرا درکاری وابگذارد وهیچ وقت نشده محتاج بنده خود مرابکند.هرچی من فکرکردم دیدم چقدرخدای من وخدای آیت الله بروجردی فرق می کند. خدای من همیشه مرارها کرده است. خدای من ازکودکی مرارهاکرده است.


الان می خوام ازدواج کنم ولی چون کارندارم به هردری می زنم برام جورنمی شود. حقیقت واقعا دیگه نمی تونم بودن دردنیا روتحمل کنم.کم کم دارم به فکرخودکشی می افتم.اصلا به خدا اعتقادی دیگه ندارم.قبلا نمازمی خوندم اما چون خدا محلم نمی ذاره دیگه نمازروهم ترک کردم.من چه کنم؟

پاسخ

سلام و عرض ادب خدمت شما پرسشگر محترم
از اين كه سؤال و مشكلتان را با اين مركز در ميان گذاشتيد و اعتماد داريد صميمانه تشكر مي كنم.
به خاطر تأخيري كه در ارسال پاسخ شده عذرخواهي مي كنم
زندگي پر اضطراب و استرس داشته ايد و داريد. بي ترديد شرايط دوران كودكي شما و مشكلات زندگي، افسردگي مادر و شيوه تربيتي معيوب فشار زيادي بر شما وارد كرده است. طبيعتا اين امر بر پنداشت شما از خودتان اثر گذار بود و سبب احساس كم ارزشي شده است. احساس كم ارزشي با خود مشكلاتي مانند احساس گناه، اضطراب و ضعف اعتماد به نفس مي آورد.
خود ارضايي در اين شرايط تلخ براي شما آرامش نسبي و آني ايجاد مي كرده است. خود اين امر كافي بوده كه شما را شرطي كند تا در زمان هايي كه استرس و فشار بيشتري به شما وارد مي شود بيشتر سراغ خودارضايي برويد به خصوص اگر نمي دانسته ايد كه خودارضايي براي شما مشكلاتي ايجاد خواهد كرد و ممكن است به اين كار معتاد شويد. دقيقا مانند فردي كه در استرس بخواهد با سيگار يا موارد مخدر خود را آرام كند و روز به روز حال و روز خود را بدتر كند.

شرايط تكليف
اگر يك معلم ورزش از يك نفر كه جسمش بسيار ضعيف است و يك نفر كه مشكلي ندارد و تنومند است به يك شيوه امتحان بگيريد و ملاك نمره را به شكل در نظر بگيرد ظلم كرده است و اين كار حكيمانه نيست. خداوند كه مهربان و عالم و قادر و حكيم است به حال بندگان خود توجه دارد و شرايط آنها را لحاظ مي كند. شما نيز از اين مستثنا نيستيد.

سختي بزرگان دين
در روايت داريم كه پيامبر فرموند وقتي سختي روزگار به شما فشار آورد مصيبت هايي كه بر من وارد شد را در نظر بگيريد آرام مي شود. ايشان يتيم بودند، در كودكي مادر و پدر بزرگش را از دست دارد. سال دهم بعثت زماني زير فشارهاي سخت مشركان مكه بود همسرش حضرت خديجه و عمويش ابوطالب را از دست داد و آن سال به سال غم معروف شد.
نزديك منزل حضرت سنگ بزرگي بود به آن مي گفتند مختفا ( پناهگاه) چون وقتي حضرت از منزل بيرون مي امدند او را با سنگ هدف قرار مي دادند.
در جنگ احد ياران و ياوران بسيار شجاعش از جمله عمويش حمزه سيد شهدا شهيد شدند. حضرت حمزه را طوري تكه تكه كرده بودند كه حضرت كنار كشته ايشان زار زار گريه مي كردند و ناله سر مي دادند.
ايشان آگاه به داستان غم انگيز سقيفه بودند و بي وفايي و ظلم به حضرت علي(ع). از مظلوميت امام علي و دخترشان خبر داشتند. مي دانستند چگونه فرزندانش شهيد مي شود ....
حضرت يعقوب، يوسف، ايوب، نوح و...خيلي اذيت شدند حضرت محمد فرمودند هيچ پيامبري مثل من اذيت نشد.
امام حسين عليه السلام روز عاشورا بعد از جنگي نابرابر در گوال قتگاه با رضايت از خداوند و مقدرات او ندا داد خدايا راضي به رضاي توام و معبودي به غير از تو ندارم.
اگر زندگي بسياري از بزرگان دين را مطالعه كنيد مي بينيد كه ايشان هم زندگي پر مشقت و سختي داشته اند به عنوان نمونه به زندگي امام خميني بنگريد در كودكي يتيم شد. براي تدريس فلسفه مورد بي مهري و توهين برخي علما و مردم قرار گرفت. سال هاي طولاني مبارزه و تبعيد داشتند. خيلي اتفاق مي افتاد كه از همسر و فرزندانش دور بودند. فرزندش حاج آقا مصطفي را شهيد كردند و بعد از پيروزي انقلاب يكي يكي ياران باوفايشان مانند شهيد مطهري، شهيد بهشتي، شهيد باهنر و رجاي و چمران، و....به دست دشمن و منافقان كشته شدند.

مشكلات زندگي
دوست بزرگوار! به عنوان مشاور كه با افراد زيادي ارتباط دارم خدمت شما عرض مي كنم كه مشكلات مردم متنوع است و هر كسي به طوري گرفتار ابتلائات زندگي است. برخي افراد همين سايت آن قدر مشكلشان شديد است كه از خدا تمنا دارند كه اي كاش مشكلشان مانند مشكل شما بود. و قرآن نيز به ما تذكر مي دهد كه دنيا جاي قرار نيست و محل امتحان است. ياد است موقعي كه دبيرستان بوديم فردي امكانات مالي و بدني زيادي داشت خيلي از هم كلاسي ها اصلا به رو مي آوردند كه خدا عادل نيست به تو اين قدر لطف كرده و نعمت داده است و به مشكلات زيادي. اين فرد بعد از عروسي مسافرت رفت و بازگشت و همان شب براثر گاز گرفتگي از دنيا رفت. افرادي كه مشكلاتي داشته اند الان ماشين و فرزند و زندگي دارند. بنابراين بايد به مقدارات حكيمانه الهي راضي باشيم.
و تاجايي كه مي توانيم براي حل مشكلاتمان با توكل بر خدا و توسل به ائمه و مشورت و تفكر تلاش كنيم و اگر مشكلي چاره ندارد ان را بپذيريم و تلاش كنيم با سازگاري با شرايط فشارها و آسيب هايش را كم كنيم:
قالَ الصّادِقُ علیه السلام :«إِیاک وَ الْجَزَعَ فَإِنَّهُ یقْطَعُ الاْءَمَلَ، وَ یضْعِفُ الْعَمَلَ، وَ یورِثُ الْهَمَّ، وَ اعْلَمْ أَنَّ الْمَخْرَجَ فی أَمْرَینِ، فَما کانَتْ لَهُ حیلَةٌ فَالاْءِحْتِیالُ وَ ما لَمْ یکنْ لَهُ حیلَةٌ فَالاْصْطِبارُ»؛
امام صادق علیه السلام فرموده: «از بی صبری و جزع بپرهیز که رشته امید را قطع می کند و کار و کوشش را تضعیف می نماید و اندوه و غم به بار می آورد. بدان برای نجات از مشکلات دو راه بیش نیست،
اگر چاره داشته باشد، با مهارت و هوشمندی زایل می شود، باید اقدام کرد
و اگر چاره نداشته باشد باید باآن کنار بیایید

خداي يكتا و نگرش هاي متفاوت
با توجه به نكات بالا بايد به اين نتيجه برسيم كه خداوند يكي است ولي اين ذهنيات و نگرش ما به شرايط است كه برداشت ها را متفاوت مي كند به يكي آرامش مي دهد و يكي را آشفته مي كند. اگر بزرگاني مانند آيت الله بروجردي مي فرمايند كه مشكلي نداشته ام به معناي اين نيست كه در ناز و نعمت بوده و گرفتاري نداشته است. براي اين منظور مي توانيد يك بررسي دقيق كنيد. ايشان فردي بودند كه غم مردم بينوا را مي خوردند و با شاه در مي افتادند و از مردم حمايت مي كردند. آيت الله اشتهاردي اعتقاد داشت كه ايشان را با دستكش مسموم دست دادند و شهيد كردند.
آيت الله برجردي فردي بودند كه زود عصباني مي شدند با خود عهد كرده بودند براي مهار خويشتن اگر نتوانستند جلوي خشم خود را بگيرند يك سال روزه بگيرند. ايشان شكايت نمي كردند كه خدا من مرجع تقليدم چرا خشم من را با معجزه و لطفت ريشه كن نمي كني؟ او هم براي رسيدن به مقصود خود (خودسازي و عالم شدن) خون دل مي خورد و زحمت مي كشيد تا شايستگي پيدا كند امثال امام خميني را پرورش دهد.
منظور از آيت الله بروجردي اين است كه من مخلوق خدا هستم و خداوند به مصالح و مقدارت من آگاه است بنابراين از شرايط سخت شكوه اي ندارم چون مي دانم در امتحان الهي به سر مي برم و تحمل سختي ها سبب رشد و تقرب من به خداوند است.
بزرگي مي گفت يكي از ائمه جمعه دخترش از دنيا رفت و خودش هم تصادف كرد استخوان هاي بدنش خرد و خمير شد وقتي براي عيادتش بيمارستان رفتم به خواستم با او همدلي و همدردي كنم گفت خيلي مصيبت ديديد و....
ان عالم گفت: ندانم خوش يا كه ناخوش كدام است
خوش آن است بر من كه او مي پسندد.
شهيد چمران كه از نظر هوش و ابتكار درجه عالي بود به جاي اين كه براي خود سرمايه اي تشكيل دهد و در ناز و نعمت باشد زندگي اش را به مبارزه مي گذراند و درلبنان با گريه كودك يتيمي گريه مي كند و در امريكا خود را حفظ مي كند و گرد گناه نمي چرخد وقتي به سفر مي رفت مادرش به او فت خدا رافراموش نكن. بعد از سال ها هنگام ملاقات مادر گفت يك لحظه هم خدا را فراموش نكردم و بعد هم در جبهه جنگ تحميلي عراق حاضر شد فيلم چ يكي دو روز زندگي پر استرس و پر چالش اين شهيد را به تصوير كشيده است.
وقتي شهيد چمران مجروح شدند مي گفتند در خون غلت مي زدم ولي لب به شكايت و ناله باز نكردم مي گفتم امام حسين عليه السلام من را مي بيند مي خواهم از من راضي راضي باشد و...با اين زندگي بود كه امام خميني با آن عظمتش فرمود : [مانند چمران زندگي كنيد] و مانند چمران بميريد.
دوست بزرگوارم!
ائمه فرمودند در مشكلاتتان خود را تنها احساس نكنيد در تب شما ما هم تب مي كنيم. چرا احساس تنهايي مي كنيد؟ گمان نكنيد من مشاور هم زندگي ام خالي از مشكل بوده و نفسم از جاي گرم برمي خيزد و به صورت شعاروار نكاتي مي نويسم نه من هم در امواج مشكلات قرار گرفته ام و مي گيرم و اميدوارم مانند شهيد چمران و شهيد رجايي و...باشم تا مشكل را به زانو در اورم.

سلامتي
قبل از ازدواج بايد پايه هاي زندگي مشترك شما قوي و محكم شود. براي كسب سلامتي جسمي و ذهني و روحي خود تلاش كنيد. وقتي چنين مبارزه كرديد ان وقت مرد زندگي خواهي بود همسرتان با عشق به شما كه دريا ديده ايد و از موج نمي ترسيد تكه مي دهد و فرزندان شما در درياي زندگي چون شما را ناخدا مي بينند آرامش و قرار خواهند داشت و با تجربه از شما مي فهمند كه چگونه با مشكلات بجنگند. بنابراين تلاش كنيد با رجوع به روان شناس باليني زمينه بهداشت رواني خود را ارتقا دهيد و مهارت هاي زندگي را كسب كنيد

اپيكتتوس: آنچه ما را نگران و آشفته مي كند مشكلات زندگي نيست بلكه تفسير ما از حوادث و مشكلات است.


كمتر كسي است تجربه نكرده باشد كه زماني دعايي مي كرده و اصرار بر استجابت آن دعا داشته ولي بعدا خدا شكر كرده كه مستجاب نشده است.
****
مشكلات ما معادني هستند كه از انها طلاي تجارب بزرگ و يافتن استعدادهايمان استخراج مي شوند



رمز پیروزی مردان بزرگ، آیة اللّه جعفر سبحانى

فهرست مطالب
مقدمه
عوامل حقيقى كاميابى :1- كار در خور ذوق و استعداد
عوامل حقيقى كاميابى :2- كار و كوشش و فعاليت
عوامل حقيقى كاميابى :3 ايمان به هدف
عوامل حقيقى كاميابى :4- استقامت و پشكار
عوامل حقيقى كاميابى :5- تمركز فكر
عوامل حقيقى كاميابى :6- نظم و انضباط
عوامل حقيقى كاميابى :7- كار را از جاى كوچك شروع كنيم
عوامل حقيقى كاميابى :8- از پيرويهاى نسنجيده بپرهيزيم
عوامل حقيقى كاميابى :9- شور و مشورت
عوامل حقيقى كاميابى :10 تاريخ يا آزمايشگاه بزرگ زندگى
عوامل حقيقى كاميابى :11- استفاده از فرصت
عوامل حقيقى كاميابى :12- قاطعيت و تصميم
عوامل حقيقى كاميابى :13- آشنائى به اوضاع زمان
عوامل حقيقى كاميابى :14- تجربه اندوزى از شكستها
عوامل حقيقى كاميابى :15- شهامت و شجاعت
عوامل حقيقى كاميابى :16- فداكارى و از خود گذشتگى
عوامل حقيقى كاميابى :17- مشكلات و مصائب
عوامل حقيقى كاميابى :18- واقعيات را آنچنان كه هست بشناسيم
عوامل حقيقى كاميابى :19- انعطاف پذيرى در برابر حوادث
عوامل حقيقى كاميابى :20- اتقان در كار و عمل
عوامل موهوم پيروزى : مقدمه
عوامل موهوم پيروزى :1- بخت و اقبال
عوامل موهوم پيروزى :2- در انتظار تصادفها
عوامل موهوم پيروزى :3- سرنوشت به معناى غلط
عوامل موهوم پيروزى :4- بزرگ زادگى و ثروت موروثى



[/]

موضوع قفل شده است