جمع بندی کنیزان در قرآن

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کنیزان در قرآن

چرا آمیزش با کنیزان در قرآن تایید شده است؟
آیا معنی این کار آمیزش بدون ازدواج یعنی همان زنا نیست؟
و اصلا این حکم روی چه حسابی وارد اسلام شده؟
و آیا برداشتی جز شهوت پرستی میتوان از این موضوع کرد؟ با توجه به این که درمورد غلامان فقط راه حل هایی برای تسهیل ازدواج ارایه شده

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]با سلام و درود

در جامعه عربستان و قبل از ورود اسلام، خرید و فروش برده، بسیار رواج داشته و یکی از ارکان اصلی اقتصاد بوده است، به گونه ای که بازارهایی برای خرید و فروش برده داشته اند.

اسلام اگر می خواست یکباره آن را حذف کند، ضربه سنگینی به اقتصاد می خورد و طبعا مردم حاضر به پذیرش دین نمی شدند. لذا اسلام بدون این که ترویج و تشویقی به این کار داشته باشد، ابتدا آن را تایید کرده سپس احکامی برای آن قرار داده و به تدریج، برده داری را برچید.

اسلام، رفتن به بازار برده فروشی را مکروه دانسته و در هر مناسبتی مانند کفاره روزه و ...، یکی از کفاره ها را آزاد کردن برده قرار داده است. اسلام با این روند تدریجی، توانست این موضوع را به خوبی مدیریت کند به گونه ای که دیگر مورد و مصداقی برای آن باقی نماند.

وجود آیات و احکامی که در قرآن و روایات برای کنیز آمده نیز به همین سیاست بر می گردد، یعنی ابتدا همراهی کردن و سپس مدیریت نمودن و در نهایت، برداشته شدن.

اما در مورد آمیزش با کنیز باید گفت خیر، حکم زنا را ندارد و کسی هم چنین برداشتی از آن نداشته است. به بیان دیگر، مردم بین زنا و بین رابطه با کنیز، تفاوت قائل بوده و کسی رابطه مالک با کنیزش را زنا نمی شمرده است.

قرآن رابطه با کنیز را همانند ازدواج، حلال و جایز دانسته: «إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ‏ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومين‏»؛ آن هایی که تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره ‏گيرى از آنان ملامت نمى ‏شوند(مؤمنون، 6)؛ در حالی که با عمل منافی عفت، علاوه بر تعابیر خاص، به شدت برخورد کرده است: «الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في‏ دينِ اللَّه‏»؛ هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رأفت (و محبّت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود.(نور، 2)

اما این که چرا مرد می تواند با هر تعداد کنیزی که دارد رابطه برقرار کند ولی برای زنی که برده و غلام دارد چنین حکمی نیست، باید گفت اگر ایرادی هم دارد، به اسلام وارد نیست زیرا اسلام که چنین قانونی را نگذاشته و نمی توانسته هم آن را بر دارد؛ لذا ابتدا با او همراهی کرده و سپس با تشریع احکامی، سعی بر منظم و محدود نمودن آن داشته تا این که به تدریج، برداشته شده و موردی دیگر برای کنیز و غلام، وجود نداشته باشد.

بنابر این: اسلام مبدع و مخترع برده داری نبوده است و علاوه بر این که توصیه ای به برده داری نکرده است، از هر فرصتی استفاده کرده تا موجبات آزادی برده ها فراهم شود. اسلام در این سیاست موفق بوده است و توانسته به تدریج، این سنت غلط را بردارد.

میقات;645740 نوشت:
اسلام اگر می خواست یکباره آن را حذف کند، ضربه سنگینی به اقتصاد می خورد و طبعا مردم حاضر به پذیرش دین نمی شدند. لذا اسلام بدون این که ترویج و تشویقی به این کار داشته باشد، ابتدا آن را تایید کرده سپس احکامی برای آن قرار داده و به تدریج، برده داری را برچید.

میقات;645740 نوشت:
وجود آیات و احکامی که در قرآن و روایات برای کنیز آمده نیز به همین سیاست بر می گردد، یعنی ابتدا همراهی کردن و سپس مدیریت نمودن و در نهایت، برداشته شدن.

در حقیقت چیزی که میبینیم این است که اسلام به وسیله ی احکام و سیره ی معصومین (ع) سعی در برداشتن این سنت غلط داشته و در قرآن آیه ای در نفی برده داری نازل نشده اما سوال اینجاست که چه نیازی به تایید این حکم بود؟ طبق این حکم که به صراحت در قرآن ذکر شده آمیزش با کنیزان در هیچ زمانی حتی در عصر حاضر (اگر کنیزی باشد) مذمتی در پی نخواهد داشت یعنی زمانی که کسی قادر به ازدواج نیست میتواند با کنیز خود آمیزش کند که واضح است کاری غیر اخلاقیست.
اما من جواب مناسبی دریافت نکردم: اگر این حکم چیزی جز تایید شهوت پرستی اعراب جاهلیت (حتی از روی سیاست) است پس چرا اسلام که تلاش کرده در همه ی زمینه ها عدالت را اجرا کرده و بی عدالتی را برچیند درباره ی غلامان فقط به توصیه درباره ی تسهیل ازدواج پرداخته؟
اگر کنیز بدون ازدواج میتواند میل جنسی خود را ارضا کند پس غلام هم باید بتواند و یا اینکه هیچ کدام نتوانند (بنابر عدالت). پس دلیل سکوت قرآن چیست؟

اما نکته ای که می ماند این است که نفع برده داری تنها به استفاده ی جنسی نیست که لغو این حکم ضربه ی شدیدی به اقتصاد بزند.

با تشکر

[="Tahoma"]

الحیاة;646087 نوشت:
در حقیقت چیزی که میبینیم این است که اسلام به وسیله ی احکام و سیره ی معصومین (ع) سعی در برداشتن این سنت غلط داشته و در قرآن آیه ای در نفی برده داری نازل نشده اما سوال اینجاست که چه نیازی به تایید این حکم بود؟ طبق این حکم که به صراحت در قرآن ذکر شده آمیزش با کنیزان در هیچ زمانی حتی در عصر حاضر (اگر کنیزی باشد) مذمتی در پی نخواهد داشت یعنی زمانی که کسی قادر به ازدواج نیست میتواند با کنیز خود آمیزش کند که واضح است کاری غیر اخلاقیست.
اما من جواب مناسبی دریافت نکردم: اگر این حکم چیزی جز تایید شهوت پرستی اعراب جاهلیت (حتی از روی سیاست) است پس چرا اسلام که تلاش کرده در همه ی زمینه ها عدالت را اجرا کرده و بی عدالتی را برچیند درباره ی غلامان فقط به توصیه درباره ی تسهیل ازدواج پرداخته؟
اگر کنیز بدون ازدواج میتواند میل جنسی خود را ارضا کند پس غلام هم باید بتواند و یا اینکه هیچ کدام نتوانند (بنابر عدالت). پس دلیل سکوت قرآن چیست؟

اما نکته ای که می ماند این است که نفع برده داری تنها به استفاده ی جنسی نیست که لغو این حکم ضربه ی شدیدی به اقتصاد بزند.

با تشکر

با سلام و درود

در نفی برده داری آیه نداریم ولی آیاتی که در باره کفاره و آزاد نمودن برده است در قرآن آمده است، مانند قتل خطایی و دیه (نساء، 92)، کفاره شکستن قسم (مائده، 89)، کفاره ظهار (مجادله، 3)، موافقت با تقاضای برده برای قرار داد جهت آزادی (نور، 33)، و ...؛ لذا علاوه بر قرآن، در روایات به این موضوع پرداخته شده است.

مطلب دیگر؛ همان طور که عرض شد، اسلام چاره ای نداشته که برده داری را تایید کند. از طرفی رابطه برقرار کردن با کنیزی که در ملکیت فرد است ـ فردی که توان ازدواج را ندارد ـ بهتر است تا شخص به گناه آلوده شود.

مطلب سوم، نگاه شما از زاویه کنیز و عبد است در حالی که نگاه اصلی از زاویه مالک کنیز و عبد است. مردی که مالک کنیز است می تواند با کنیزان خود رابطه داشته باشد ولی زنی که مالک عبد است، به غیر از ازدواج نمی تواند با عبد خود رابطه داشته باشد چرا که زن در یک زمان بیش از یک شوهر نمی تواند داشته باشد.

پس رابطه با کنیز، به میل و خواست کنیز نبوده است بلکه به میل و خواست مالکش بوده است؛ یعنی چه کنیز نیاز داشته یا نداشته باشد، مردی که مالک او بوده، در صورت تمایل با او رابطه برقرار می کرده و یا نمی کرده است. بنابر این، اگر از زاویه کنیز و عبد نگاه کنیم، شاید فرق چندانی نباشد، بله در صورتی که از ناحیه مالک کنیز و غلام نگاه کنیم، این تفاوت آشکارتر است.

از طرفی، غلام و کنیز، هر دو در صورت رضایت مالک، می توانند همسری انتخاب کرده و از این طریق، نیاز خود را برطرف کنند.

باز هم عرض می کنم، اگر اسلام چاره ای داشت، از ابتدا برده داری را بر می داشت، و این قوانین برده داری از قبل بوده است و اسلام چاره ای نداشته که به تدریج با آن مبارزه کند؛ مانند حکم حرام کردن شراب که به یکباره صادر نشد بلکه به تدریج و در سه مرحله و با فاصله زمانی از هم، صادر شد.

[="Tahoma"]حکم کنیز در قرآن

پرسش:
چرا آمیزش با کنیزان در اسلام وارد و در قرآن تایید شده است؟ آیا آمیزش بدون ازدواج، همان زنا محسوب نمی شود؟ آیا این که یک مرد می توانند با همه کنیزانش ارتباط برقرار کند ولی در باره غلام و عبد چنین نیست، تبعیض و شهوت پرستی نیست؟

پاسخ:
با سلام و درود
در جامعه عربستان و قبل از ورود اسلام، خرید و فروش برده، بسیار رواج داشته و یکی از ارکان اصلی اقتصاد بوده است، به گونه ای که بازارهایی برای خرید و فروش برده داشته اند.
اسلام اگر می خواست یکباره آن را حذف کند، ضربه سنگینی به اقتصاد می خورد و طبعا مردم حاضر به پذیرش دین نمی شدند. لذا اسلام بدون این که ترویج و تشویقی به این کار داشته باشد، ابتدا آن را تایید کرده سپس احکامی برای آن قرار داده و به تدریج، برده داری را برچیده است.
اسلام حتی رفتن به بازار برده فروشی را مکروه دانسته و در هر مناسبتی مانند کفاره روزه و ...، یکی از کفاره ها را آزاد کردن برده قرار داده است. اسلام با این روند تدریجی، توانست این موضوع را به خوبی مدیریت کند به گونه ای که دیگر مورد و مصداقی برای آن باقی نماند. وجود آیات و احکامی که در قرآن و روایات برای کنیز آمده نیز به همین سیاست بر می گردد، یعنی ابتدا همراهی کردن و سپس مدیریت نمودن و در نهایت، برداشته شدن.
لذا باید گفت در نفی برده داری آیه نداریم ولی آیاتی که در باره کفاره و آزاد نمودن برده است در قرآن آمده، مانند قتل خطایی و دیه(1)، کفاره شکستن قسم(2)، کفاره ظهار(3)، موافقت با تقاضای برده برای قرار داد جهت آزادی(4)، و .... البته علاوه بر قرآن، در روایات به این موضوع بیشتر پرداخته شده است.
اما در مورد آمیزش با کنیز باید گفت خیر، حکم زنا را ندارد و کسی هم چنین برداشتی از آن نداشته است. به بیان دیگر، مردم بین زنا و بین رابطه با کنیز، تفاوت قائل بوده و کسی رابطه مالک با کنیزش را زنا نمی شمرده است.
قرآن رابطه با کنیز را همانند ازدواج، حلال و جایز دانسته: «إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ‏ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومين‏»؛ آن هایی که تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره ‏گيرى از آنان ملامت نمى ‏شوند(5)؛ در حالی که با عمل منافی عفت، علاوه بر تعابیر خاص، به شدت برخورد کرده است: «الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في‏ دينِ اللَّه‏»؛ هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رأفت (و محبّت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود.(6)
اما این که چرا مرد می تواند با هر تعداد کنیزی که دارد رابطه برقرار کند ولی برای زنی که برده و غلام دارد چنین حکمی نیست، باید گفت اگر ایرادی هم دارد، به اسلام وارد نیست زیرا اسلام که چنین قانونی را نگذاشته و نمی توانسته هم آن را بر دارد؛ لذا ابتدا با او همراهی کرده و سپس با تشریع احکامی، سعی بر منظم و محدود نمودن آن داشته تا این که به تدریج، برداشته شده و دیگر مصداق و موردی برای کنیز و غلام، وجود نداشته باشد.
بنابر این؛ اسلام مبدع و مخترع برده داری نبوده است و علاوه بر این که توصیه ای به برده داری نکرده است، از هر فرصتی استفاده کرده تا موجبات آزادی برده ها فراهم شود. اسلام در این سیاست موفق بوده است و توانسته به تدریج، این سنت غلط را بردارد.

___________

  1. نساء، 92.
  2. مائده، 89.
  3. مجادله، 3.
  4. نور، 33.
  5. مؤمنون، 6.
  6. نور، 2.
موضوع قفل شده است