جمع بندی هدف از خلقت انسان از دیدگاه علمای امامیه

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هدف از خلقت انسان از دیدگاه علمای امامیه

سلام .
به طور مختصر و کلی هدف از خلقت انسان رو اول از دیدگاه روایات میخواستم بدونم و اینکه علمایی چون شیخ صدوق و مفید و طوسی و سید مرتضی و علامه مجلسی و... و همچنین دیگر بزرگان چون امام خمینی(ره) ، شهید مطهری و ... اگر در این زمینه نظراتی بیان داشتند ممنون میشم بیان کنید .
ممنون

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مشکور

Zeus;644849 نوشت:
سلام .
به طور مختصر و کلی هدف از خلقت انسان رو اول از دیدگاه روایات میخواستم بدونم و اینکه علمایی چون شیخ صدوق و مفید و طوسی و سید مرتضی و علامه مجلسی و... و همچنین دیگر بزرگان چون امام خمینی(ره) ، شهید مطهری و ... اگر در این زمینه نظراتی بیان داشتند ممنون میشم بیان کنید .
ممنون

سلام و ادب:Gol:

تقاضای شما در سؤال، (بیان نظرات اندیشمندان اسلامی در هدف خلقت انسان) تحقیقی مفصل و مقاله محور را می طلبد، که فضای پاسخگویی اقتضای آن را ندارد. اجمالا نظر کلی دین و قاطبه علما و متکلمان را در این باب تقدیم می کنیم:

اولاً: هدف حيات طبيعي انسان، در مكتب دين، آماده شدن به جهت ورود به حيات حقيقي و ابدي است كه از همين زندگي مادي شروع مي‌گردد. از منظر اسلام، حيات و زندگي داراي دو جلوه اساسي است:

الف) جلوه پوچ زندگاني‌ ؛ ب) جلوه حقيقي حيات‌

الف- جلوه پوچ حيات و زندگاني عبارت است از اين‌كه انسان، حيات خود را جز خواب و خور و لذت جويي نبيند و به چيزي غير از مظاهر دنيوي توجهي ننمايد. قرآن كريم اين‌گونه نگرش به حيات و زندگي را مورد سرزنش و ملامت قرار داده است، آنجا كه مي‌فرمايد: { وما الحياة الدنيا إلا متاع الغرور}؛(1) «و زندگي دنيا، چيزي جز سرمايه فريب نيست.» و نيز مي‌فرمايد: { اعلموا أنما الحياة الدنيا لعب ولهو وزينة وتفاخر بينكم وتكاثر في الأموال والأولاد}؛ (2) بدانيد زندگي دنيا تنها بازي و سرگرمي و تجمل پرستي و فخرفروشي در ميان شما و افزون‌طلبي در اموال و فرزندان است.»

ب- جلوه حقيقي حيات و زندگي آن است كه انسان به هدف واقعي خويش بينديشد و به حيات از افقي بالاتر از لذت‌جويي و بي‌بند وباري بنگرد و هدف را قرب به خداوند و لقا و فنا در ذات او بداند. قرآن كريم در اين باره مي‌فرمايد: { وما الحياة الدنيا إلا لعب ولهو و للدار الآخرة خير للذين يتقون أفلا تعقلون‌}؛(3) «زندگي دنيا، چيزي جز بازي و سرگرمي نيست. و سراي آخرت براي آنان كه پرهيزكارند، بهتر است، آيا نمي‌انديشيد؟!» و نيز مي‌فرمايد: { بل تؤثرون الحياة الدنيا والآخرة خير وأبقي‌}؛(4) «ولي شما زندگي دنيا را مقدم مي‌داريد، در حالي كه آخرت بهتر و پايدارتر است.» همچنین فرموده: { ومن أراد الآخرة وسعي‌ لها سعيها وهو مؤمن فأولئك كان سعيهم مشكورا}؛(5) «و آن كس كه سراي آخرت را بطلبد، و براي آن سعي و كوشش كند در حالي كه ايمان داشته باشد، سعي و تلاش او (از سوي خدا) پاداش داده خواهد شد.»

مقصود از آخرت در اين آيات كه بهتر از اين دنيا معرفي شده رسيدن به عالمي ديگر است كه مظهر رحمت تام الهي است و درجه اعلاي آن همان وصول به لقاي الهي و فناي در ذات اوست .لذا خداوند متعال مي‌فرمايد: { فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا صالحا ولا يشرك بعبادة ربه أحدا}؛(6) «پس هر كه به لقاي پروردگارش اميد دارد، بايد كارهاي شايسته انجام دهد، و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نكند.»

ثانیاً: در برخي از آيات قرآن كريم هدف (علت غائی) از خلقت جن و انس را عبادت قرار داده است. خداوند متعال مي‌فرمايد: { وما خلقت الجن والإنس إلا ليعبدون‌}؛(7) «من جن و انس را نيافريدم جز براي اين‌كه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند).»

البته در اين كه معناي { ليعبدون‌} چيست؛ اختلاف است:

الف) ابن عباس آن را به معناي «ليعرفون» معنا كرده است؛ زيرا معرفت مقدم بر عبادت است.
ب) محتمل است كه { ليعبدون‌} به معناي رسيدن به عبوديت مطلقه و اذعان و اعتقاد به آن باشد، كه مطابق حديثي از امام صادق‌عليه السلام در «مصباح الشريعة» كنه آن ربوبيت است. و اين حالت همان حالت مقام فناي در ذات و لقاي الهي است، و با اهداف ديگر كه در قرآن به آن اشاره شده، مرادف بوده و سازگاري دارد.
ج) و نيز احتمال دارد كه مراد از (لیعبدون‌) همين عبادات روزمره؛ از قبيل نماز و روزه و ... باشد كه با اين احتمال اعمال عبادي مقدمه براي رسيدن به «ذكر» يعني ياد خداست. چنانکه خداوند متعال مي‌فرمايد: { أقم الصلاة لذكري‌}؛(8) «نماز را براي ياد من به پا دار.»

بی شک، «ذكر» هدف غايي خلقت انسان نیست زیرا «ذكر» و يادآوري خداوند متعال، براي رسيدن به «يقين» است. چنانکه مي‌فرمايد: { واعبد ربك حتي‌ يأتيك اليقين‌}؛(9) «و پروردگارت را عبادت كن تا يقين [مرگ‌] تو فرا رسد.» همچنین يقين نیز، هدف نهايي خلقت انسان نیست؛ زیرا در مرتبه يقين نیز، هنوز نفي دوئيت و تعدد نشده است، لذا انسان نمي‌تواند به وحدت برسد، و لذا هنوز انسان به غايت نهايي از هدف نرسيده است، كه همان «لقا» الهي است، آنجا كه خداوند متعال مي‌فرمايد: { فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا صالحا ولا يشرك بعبادة ربه أحدا}؛(10) «پس هركه به لقاي پروردگارش اميد دارد، بايد كارهاي شايسته انجام دهد، و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نكند.»

نتیجه ای که از بحث پیش رو حاصل می شود اینکه مسلماً هدف نهایی از خلقت انسان، رسیدن به کمال حقیقی و مقام قرب و لقاء حضرت باریتعالی است.

روایات، نیز عموماً از همین زاویه به هدف خلقت انسان نگریسته اند که ان شاء الله در پست های بعدی به مواردی از آنها اشاره خواهیم نمود.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی__________________________________________________
1. سوره آل عمران، آيه 185.
2. سوره حديد، آيه 20.
3. سوره انعام، آيه 32.
4. سوره اعلي، آيه 16.
5. سوره اسراء، آيه 19.
6. سوره كهف، آيه 110.
7. سوره ذاريات، آيه 56.
8. سوره طه، آيه 14.
9. سوره حجر، آيه 99.
10. سوره كهف، آيه 110.

ممنونم .
دیدگاه روایات رو در چند نمونه از کتاب علل الشرایع و و روایت کاملی هم در حیات القلوب دیدم بیشتر هدفم از دیدگاه علما برجسته هرچند به طور خلاصه بود .
البته اگر شرایطش اینجا برای پاسخگویی مهیا نیست ممنون میشم کتاب یا کتابهایی که میشه در این زمینه بهشون رجوع کرد رو نام ببرید .

Zeus;644849 نوشت:
سلام .
به طور مختصر و کلی هدف از خلقت انسان رو اول از دیدگاه روایات میخواستم بدونم

با سلام مجدد:Gol:

هدف و فلسفه خلقت انسان در روایات نیز مورد بررسی قرار گرفته که در این مجال، مختصرا به مواردی اشاره می کنیم:

- در حدیثى از امام موسی بن جعفر (ع) آمده که از حضرتش سؤال کردند معنى این سخن پیامبر چیست که فرموده «اعملوا فکل میسر لما خلق له؛ تا می توانید عمل کنید که همه انسانها براى هدفى که آفریده شده ‏اند آمادگى دارند.» امام فرمود:«ان الله عز و جل خلق الجن و الانس لیعبدوه، و لم یخلقهم لیعصوه و ذلک قوله عز و جل و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون فیسر کلا لما خلق له، فویل لمن استحب العمى على الهدى؛ خداوند بزرگ جن و انس را براى این آفریده که او را عبادت و اطاعت کنند، براى این نیافریده است که نافرمانیش نمایند، و این همان است که می فرماید و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون، و چون آنها را براى اطاعت آفریده راه را براى رسیدن به این هدف براى آنان آسان و هموار ساخته، پس واى به حال کسانى که چشم بر هم گذارند و نابینایى را بر هدایت ترجیح دهند.» (توحید صدوق/ بنقل المیزان، جلد 18، صفحه 423)

- در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) می خوانیم که امام حسین (ع) در برابر اصحابش آمد و چنین فرمود: «ان الله عز و جل ما خلق العباد الا لیعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه، فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من‏ سواه؛ خداوند بزرگ بندگان را نیافریده مگر به خاطر این که او را بشناسند، هنگامى که او را بشناسند عبادتش می کنند، و هنگامى که بندگى او کنند از بندگى غیر او بى نیاز می شوند.» (علل الشرایع/صدوق/ طبق همان مدرک)

سؤالی که در حاشیه این بحث، مطرح می شود این است که اگر خداوند بندگان را براى عبودیت آفریده است پس چرا گروهى راه کفر را پیش می گیرند؟ آیا ممکن است اراده خداوند از هدفش تخلف پذیرد؟ کسانى که این ایراد را می کنند در حقیقت اراده تکوینى و تشریعى را با هم اشتباه کرده ‏اند زیرا هدف عبادت اجبارى نبوده، بلکه عبادت و بندگى توأم با اراده و اختیار است، و در چنین زمینه ‏اى هدف به صورت آماده کردن زمینه‏ ها تجلى می کند، فى المثل هنگامى که گفته می شود من این مسجد را براى نماز خواندن مردم درست کرده ‏ام، مفهومش این است آن را آماده براى این کار ساخته ‏ام نه اینکه مردم را به اجبار به نماز وادارم. به این ترتیب خداوند این انسان را آماده براى اطاعت و بندگى ساخته و هر گونه وسیله را اعم از عقل و عواطف و قواى مختلف را از درون و پیامبران و کتب آسمانى و برنامه‏ هاى تشریعى را از برون براى آنها فراهم نموده است. مسلم است این معنى در مؤمن و کافر یکسان است هر چند مؤمن از امکانات خود بهره ‏بردارى نموده و کافر ننموده است.

- به همین دلیل در حدیثى از امام صادق (ع ) می خوانیم که وقتى از تفسیر این آیه ‏(و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون) از آن حضرت سؤال کردند، فرمود: «خلقهم للعبادة؛ آنها را براى عبودیت آفریده است.» راوى می گوید: سؤال کردم: خاصة ام عامة؟؛ آیا گروه خاصى منظور است یا همه مردم؟» امام فرمود: عامة همه مردم. (بحارالانوار، جلد 5 ، صفحه 314 ، حدیث 7)

- و در حدیث دیگرى از همان امام (ع) نقل شده که وقتى از تفسیر این آیه سؤال کردند فرمود:«خلقهم لیأمرهم بالعبادة؛ آنها را آفرید تا دستور عبادت به آنها دهد.» (همان مدرک حدیث 5) اشاره به اینکه هدف اجبار به عبادت و بندگى نبوده بلکه زمینه‏ سازى براى آن بوده است، و این در حق عموم مردم صادق می باشد. البته اسلام در همه جا روى "کیفیت" عمل تکیه می کند نه روى کثرت و کمیت عمل.

- در حدیثى دیگر در همین زمینه از امام صادق (ع) چنین نقل شده: لیس یعنی «اکثر عملا و لکن اصوبکم عملا، و انما الاصابة خشیة الله، و النیة الصادقة، ثم قال الإبقاء على العمل حتى یخلص اشد من العمل، و العمل الخالص، الذى لا ترید ان یحمدک علیه احد الا الله عز و جل؛ خداوند کثرت عمل را نمی خواهد بلکه درستى عمل را می خواهد، و درستى عمل به آن است که با خدا ترسى و نیت پاک توأم باشد، سپس فرمود: نگهدارى عمل از آلودگى به ریا و نیات نادرست مشکلتر از خود عمل است و عمل خالص عملى است که نخواهى هیچکس جز خدا تو را به خاطر آن ستایش کند. (تفسیر برهان، جلد 2 ، صفحه 207).

موفق باشید ...:Gol:

Zeus;644849 نوشت:
سلام .
به طور مختصر و کلی هدف از خلقت انسان .... و همچنین دیگر بزرگان چون امام خمینی(ره) ، شهید مطهری و ... اگر در این زمینه نظراتی بیان داشتند ممنون میشم بیان کنید .
ممنون

سلام و ادب:Gol:

هدف از خلقت انسان از منظر بزرگان دین:

1. امام خمینی ره: کمال نهایی انسان که هدف از آفرینش انسان نیز جز دستیابی بدان نیست، عبارت از عروج طائر قدسی روح به عالم ملکوت و لقاء خداوند سبحان است . و مادامی که سالک، از دوستی شهوات دنیوی و زندان وحشتناک طبیعت هیولانی خارج نگشته و قلب خود را با آب زندگی از علوم روحانی تطهیر نکرده و هنوز ذره ای از انانیت در وجود او باقی مانده، شهود جمال محبوب بدون حجاب و تا مرز اطلاق برای او امکان نخواهد داشت . (شرح دعای سحر، ص 285) و رسیدن به عالم قرب جز با بدر آوردن نعلین «شهوت و غضب » و ترک هوای نفس و گسستن از غیر برای پیوستن به حضور مولا میسور نخواهد بود .(همان، ص 281)

2. استاد شهید مرتضی مطهری ره: ما هرگز در قرآن به این منطق برخورد نمی کنیم که انسان آفریده شده است هر چه بیشتر بداند و هرچه بیشتر بتواند تا این که انسان وقتی دانست و توانست؛ خلقت به هدف خود برسد.بلکه انسان آفریده شده است که خدا را پرستش کند و پرستش خدا خود هدف است.اگر انسان بداند و هرچه بیشتر بداند و بتواند و هر چه بیشتر بتواند ولی مسأله شناخت خدا که مقدمه پرستش است و عبادت خداوند در میان نباشد انسان به سوی هدف خلقت گام برنداشته است و از نظر قرآن انسان سعادتمند نیست و انبیا هم آمده اند برای این که بشر را به سعادت که غایت سعادت از نظر آنها پرستش خداوند است،برسانند.

طبعا به این معنا در منطق اسلام هدف اصلی از زندگی جز معبود،چیز دیگری نمی تواند باشد.یعنی قرآن انسانی می خواهد بسازد و می خواهد به او هدف و آرمان دهد.هدف و آرمانی که فقط خداست و بس و هر چیز دیگر جنبه مقدمی دارد نه جنبه اصالت و استقلال و هدف اصلی.(نشریه اسوه، شماره 68، ص 4)

3. علامه طباطبائی ره: ایشان، در باب غرض خلقت آدمی سخنان فراوان و متنوّعی بیان فرموده اند که در این مجال، مختصراً به چند نمونه اشاره می کنیم:

الف- خداوند متعال می فرماید:« ما یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ، وَ لکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ. ـــــــــــ خدا نخواسته شما را دچار حرج کند، و لیکن خواسته است تا پاکتان سازد. »( مائده : 7) خداوند متعال در این فرمایش خود اعلام کرد که نقطه نهایى هدف از خلقت انسانها ، همان تشریع دین ، و به دنبالش تطهیر الهى است. ... نها راه رسیدن انسانها به این هدف این است که نفس انسان را به انسان بشناسانند، و به این منظور او را در ناحیه علم و عمل تربیت کنند. ... (ر.ک: ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 89)

ب- غرض اصلی از خلقت انسان عبادت ( رسیدن به مقام عبودیّت ) است. « وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ . ــــــــ من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند.»(الذاریات:56) امّا برای رسیدن به این مرتبه ، اهداف میانی دیگری نیز وجود دارند مثل امتحان. یعنی خدا انسان را خلق نموده تا او را امتحان نماید. ... امتحان غرض اصلی نیست بلکه برای این است که انسانها استعدادهای خود را بروز دهند و خوب و بد از همدیگر شناخته شوند ،« لِیَمیزَ اللَّهُ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّب» ؛ و عدّه ای به مقام عبودیّت برسند که آنها هدف اصلی خلقتند.(ر.ک: ترجمه المیزان، ج‏10، ص: 225)

4. علامه جعفری ره: ازنظر استاد هدف آفرینش انسان از نظر اسلام عبارت است از «رسیدن به کمال ممکن به واسطه ی شناخت حقیقی موجود برترین و نیایش و گرایش به مقام شامخ او» (آفرینش و انسان، ص 144). و در جایی دیگر هدف از آفرینش را در قالب حیات معقول چنین تبیین می کند: حيات معقول در مقابل حيات طبيعي محض است. حيات طبيعي محض چيزي جز زندگي حيواني نيست. مهار اين نوع زندگي به دست غرايز است و قواي انساني نيز در استخدام غرايز است و در چنين زندگي اي بسياري از استعدادهاي انساني ناشكفته مي مانند. تنازع براي بقاء اصل حاكم بر آن است. جهل و غفلت، خودمحوري، سودجويي، ازخودبيگانگي و سستي عواطف انساني برخي از آثار زندگي طبيعي محض است. در حيات معقول انسان از من طبيعي و خودمحور به سوي من حقيقي خود حركت مي‌كند. آدمي با راهنمايي عقل و فطرت به سوي كمال حقيقي خود سير مي‌كند. فرد در پرتو آگاهي، شخصيت مستقل و اصيل مي‌يابد و از ارزشهاي حيات خويش آگاه است و بر طبق آنها عمل مي كند. در اين زندگي استعدادهاي مثبت انساني شكوفا مي‌شوند. ...(محمد تقي جعفري، حيات معقول، ص 37، ترجمه و تفسير نهج البلاغه، ج 8 ، ص 188.)

موفق باشید ...:Gol:

بنام خدا

با سلام و تشکر از مشارکت دوستان عزیز نکاتی را در جمعبندی بحث تقدیم می کنیم:

اول. هدف حيات طبيعي انسان، در مكتب دين، آماده شدن به جهت ورود به حيات حقيقي و ابدي است كه از همين زندگي مادي شروع مي‌گردد. از منظر اسلام، حيات و زندگي داراي دو جلوه اساسي است:

الف) جلوه پوچ زندگاني‌ : اين‌كه انسان، حيات خود را جز خواب و خور و لذت جويي نبيند و به چيزي غير از مظاهر دنيوي توجهي ننمايد.(ر.ک: سوره حديد، آيه 20؛ سوره آل عمران، آيه 185)

ب) جلوه حقيقي حيات‌: كه انسان به هدف واقعي خويش بينديشد و به حيات از افقي بالاتر از لذت‌جويي و بي‌بند وباري بنگرد و هدف را قرب به خداوند و لقا و فنا در ذات او بداند. (ر.ک: سوره انعام، آيه 32؛ سوره اعلي، آيه 16)

دوم. در برخي از آيات قرآن كريم هدف (علت غائی) از خلقت جن و انس را عبادت بیان کرده. (سوره ذاريات، آيه 56) البته در اين كه معناي { ليعبدون‌} چيست؛ اختلاف است:

الف) ابن عباس آن را به معناي «ليعرفون» معنا كرده است؛ زيرا معرفت مقدم بر عبادت است.

ب) محتمل است كه { ليعبدون‌} به معناي رسيدن به عبوديت مطلقه و اذعان و اعتقاد به آن باشد.

ج) و نيز احتمال دارد كه مراد از (لیعبدون‌) همين عبادات روزمره؛ از قبيل نماز و روزه و ... باشد بدین معنا که اعمال عبادي مقدمه براي رسيدن به «ذكر» يعني ياد خداست.( سوره طه، آيه 14)

نتیجه ای که از بحث پیش رو حاصل می شود اینکه مسلماً هدف نهایی از خلقت انسان، رسیدن به کمال حقیقی و مقام قرب و لقاء حضرت باریتعالی است.

سوم. هدف و فلسفه خلقت انسان در روایات نیز مورد بررسی قرار گرفته است:

الف- در حدیثی امام موسی بن جعفر (ع) فرموده اند: خداوند بزرگ جن و انس را براى این آفریده که او را عبادت و اطاعت کنند، براى این نیافریده است که نافرمانیش نمایند، و این همان است که می فرماید و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون، و چون آنها را براى اطاعت آفریده راه را براى رسیدن به این هدف براى آنان آسان و هموار ساخته، پس واى به حال کسانى که چشم بر هم گذارند و نابینایى را بر هدایت ترجیح دهند.» (توحید صدوق/ بنقل المیزان، جلد 18، صفحه 423)

ب- در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) می خوانیم که امام حسین (ع) در برابر اصحابش آمد و چنین فرمود: خداوند بزرگ بندگان را نیافریده مگر به خاطر این که او را بشناسند، هنگامى که او را بشناسند عبادتش می کنند، و هنگامى که بندگى او کنند از بندگى غیر او بى نیاز می شوند.» (علل الشرایع/صدوق/ طبق همان مدرک)

ج- در حدیثى دیگر از امام صادق (ع ) می خوانیم که وقتى از تفسیر این آیه (و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون) از آن حضرت سؤال کردند، فرمود: «خلقهم للعبادة؛ آنها را براى عبودیت آفریده است.» راوى می گوید: سؤال کردم: آیا گروه خاصى منظور است یا همه مردم؟» امام فرمود: همه مردم. (بحارالانوار، جلد 5 ، صفحه 314 ، حدیث 7)

د- و در حدیث دیگرى از همان امام (ع) نقل شده که وقتى از تفسیر این آیه سؤال کردند فرمود:«خلقهم لیأمرهم بالعبادة؛ آنها را آفرید تا دستور عبادت به آنها دهد.» (همان مدرک حدیث 5) اشاره به اینکه هدف اجبار به عبادت و بندگى نبوده بلکه زمینه‏ سازى براى آن بوده است، و این در حق عموم مردم صادق می باشد. البته اسلام در همه جا روى "کیفیت" عمل تکیه می کند نه روى کثرت و کمیت عمل.

چهارم. در باب هدف خلقت انسان از منظر بزرگان دین گفتنی است:

الف- امام خمینی ره: کمال نهایی انسان که هدف از آفرینش انسان نیز جز دستیابی بدان نیست، عبارت از عروج طائر قدسی روح به عالم ملکوت و لقاء خداوند سبحان است . ... (شرح دعای سحر، ص 285)

ب- استاد شهید مرتضی مطهری ره: در منطق اسلام هدف اصلی از زندگی جز معبود،چیز دیگری نمی تواند باشد.یعنی قرآن انسانی می خواهد بسازد و می خواهد به او هدف و آرمان دهد.هدف و آرمانی که فقط خداست و بس و هر چیز دیگر جنبه مقدمی دارد نه جنبه اصالت و استقلال و هدف اصلی.(نشریه اسوه، شماره 68، ص 4)

ج- علامه طباطبائی ره: ایشان، در باب غرض خلقت آدمی سخنان فراوان و متنوّعی بیان فرموده اند:


  1. نقطه نهایى هدف از خلقت انسانها ، همان تشریع دین ، و به دنبالش تطهیر الهى است. ... تنها راه رسیدن انسانها به این هدف این است که نفس انسان را به انسان بشناسانند، و به این منظور او را در ناحیه علم و عمل تربیت کنند. ... (ر.ک: ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 89)
  2. غرض اصلی از خلقت انسان عبادت ( رسیدن به مقام عبودیّت ) است. امّا برای رسیدن به این مرتبه ، اهداف میانی دیگری نیز وجود دارند مثل امتحان. یعنی خدا انسان را خلق نموده تا او را امتحان نماید. ... امتحان غرض اصلی نیست بلکه برای این است که انسانها استعدادهای خود را بروز دهند و خوب و بد از همدیگر شناخته شوند.(ر.ک: ترجمه المیزان، ج‏10، ص: 225)

د- علامه جعفری ره: ازنظر استاد هدف آفرینش انسان از نظر اسلام عبارت است از «رسیدن به کمال ممکن به واسطه ی شناخت حقیقی موجود برترین و نیایش و گرایش به مقام شامخ او» (آفرینش و انسان، ص 144)

موفق باشید ...:Gol:

موضوع قفل شده است