** تجربه مرگ **

تب‌های اولیه

49 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
** تجربه مرگ **

با سلام
از کارشناسان و کاربرای محترم میخوام که
اولا : اگه تجربه ای راجع به مرگ دارن بیان کنن
البته تا حدی که براشون مقدوره
و ثانیا : تا چه حدی میشه به دیده ها و شنیده هایی که طی این تجربه اتفاق میفتن اطمینان کرد ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما
دوستان اگر نكته يا شنيده يا تجربه اي دارند بفرمايند

[="#000080"][="#006400"]هوالعالم[/]

اینها مرگ نیست
مشاهدات ماست که گاها با باور ما شکل میگیره
ممکنه در دو ثانیه هزار و یک تصویر از گذشته در ذهن ما زنده بشه و ما هزار و یک برداشت داشته باشیم ...

به نظر من یک انسان زنده برای درک بهتر دنیای بعدی
باید تلاش کنه که زنده و سرزنده تر از دیروزش باشه
تا روحش بیدار و هوشیار بشه یا بیدار بمونه !!!

اینکه قدیما در قبر میخوابیدن یه حسنش این بود که ادم به لحظات مرگ فکر میکرد
و ترسش از مرگ میریخت و ... در این شرایط ادم به حس مرگ نزدیک میشه و گاها با تلقین خودش سیستم بدنش به حالت
مرگ نزدیک میشه ...

الانم میشه به نیت درک بهتر دنیا بدون قبر روی زمین در یک اتاق خلوت دراز کشید و به بدن استراحت داد
تا شاید با رسیدن به ارامش درونی بتونه کم کم عوالم مثالی و خیالی روحی و ذهنی رو تشخیص بده و بهتر درک کنه ...

مرگ تصادفی و بدون حساب کتاب که وجود نداره
اما جدا شدن روح در وضعیت سخت و خشن یا غیر منتظره, در مثال به مانند شکستن شیشه ای ظریف می مونه که از هم پاشیده میشه
در این وضعیت انسان توانایی لازم برای درک بهتر وضعیت رو نداره ! تا زمانیکه به ارامش برسه ... [/]

Mohammad2db;645216 نوشت:
اینها مرگ نیست

[=arial black]کدوم ها مرگ نیست ؟؟؟؟
مگه بنده تعریفی از تجربه مرگ ارائه دادم که میگین اینها مرگ نیست ؟
بقیه حرفاتونم متوجه نشدم منظورتون چیه
مرگ از نگاه بنده خروج روح از بدن و ورود به عوالم دیگه است
که در این بین عده ای هیچگاه اجازه بازگشت ندارند
ولی عده محدودی هم هستند که حالا بهر دلیلی اجازه بازگشت به این دنیارو پیدا میکنند
که این بازگشت بعد از گذشت چند ساعت یا چند روزه
و بنده به دنبال برداشت دوستان از چنین تجربه هایی هستم

ما شب ها هر وقت که می خوابیم در واقع میمیریم و روحمون از بدنمون جدا میشه بعد اگه عمرمون تموم شده باشه که دیگه برنمی گرده و همون جا میمونه :dar:
و در صورتی که عمرمون تموم نشده باشه دوباره برمیگردیم :pirooz:
یعنی زمان خواب بدنمون حیات گیاهی داره :ghonche:
خواب هایی هم که میبینیم در واقع اخباری هست که روحمون از آینده یا حال میاره و بر اساس مغزمون یا ارتباط روح با بدنمون یا هرچی به صورت نمادین یا صادقه خواب میبینیم :Khab:
اما چیزی یادمون نمیاد ولی وقتی واقعا بمیریم و متوجه بشیم که مردیم و تنهایی و ... خیلی سخته خدا به دادمون برسه :Doaa:

من خودم تا حالا چند بار مردم.یه بار خواب دیدم دارم میرم بالا (روحم) همینجور میرفت بالا بعد یه در بود پرسیدم اون در کجاست.(یه نور سفید زیادی هم ازش درمیومد ) دور و برمم همه جا سفید بود.گفتن بهشته.گفتم ولی من نمیخام بمیرم.و چند بار تکرار کردم و از خواب پریدم.وقتی پریدم امدن روح تو بدنمو حس کردم یه جور شالاپ اومد تو جسمم و به معنای واقعی کلمه پریدم از خواب.الان پشیمون چرا نمردم همون موقع راحت میشدم.الان بمیرم میرم جهنم.

رهگذر آسمان;645373 نوشت:
[=arial black]کدوم ها مرگ نیست ؟؟؟؟
مگه بنده تعریفی از تجربه مرگ ارائه دادم که میگین اینها مرگ نیست ؟
بقیه حرفاتونم متوجه نشدم منظورتون چیه
مرگ از نگاه بنده خروج روح از بدن و ورود به عوالم دیگه است
که در این بین عده ای هیچگاه اجازه بازگشت ندارند
ولی عده محدودی هم هستند که حالا بهر دلیلی اجازه بازگشت به این دنیارو پیدا میکنند
که این بازگشت بعد از گذشت چند ساعت یا چند روزه
و بنده به دنبال برداشت دوستان از چنین تجربه هایی هستم

[="#000080"][="#006400"]هوالعالم[/]

خدای ناکرده مگر بنده به شما ناسزایی گفتم ؟
که اینطور ...

منظور رفت و برگشت هایی بود که شما مایلید ازونها بدانید و بشنوید ...
سرجمع عرض کردم اینها کامل و حقیقی نیست و مطمعنا نمیتونه به کیفیت اون دنیا باشه
چون ما اتصالات و وابستگیهای مادی داریم و نمیتونیم اونطور که باید درک کنیم ...

مثلا کسی که خواب بهشت رو میبینه
فقط یک تصویر نمادین از بهشت رو میبینه
از چیزایی که قبلا دیده و شنیده و درک کرده
اگر قبول کنیم که اونها نمادهای درک شده هستند
بنا براین اصل بهشت بی مثال و زیباترازون چیزی خواهد بود که ما در رویا میبینیم و لازمه درک بطور کامل اینه که بطور کامل از دنیا فارغ بشیم ... وگر نه مشاهدات ما گوشه ای ناقص از حقیقتی هستند که لازمه درک و فهمیده بشه !
یا به عبارتی معنی و تفسیر بشه !!!
[/]

mohsen1990;645463 نوشت:
من خودم تا حالا چند بار مردم.یه بار خواب دیدم دارم میرم بالا (روحم) همینجور میرفت بالا بعد یه در بود پرسیدم اون در کجاست.(یه نور سفید زیادی هم ازش درمیومد ) دور و برمم همه جا سفید بود.گفتن بهشته.گفتم ولی من نمیخام بمیرم.و چند بار تکرار کردم و از خواب پریدم.وقتی پریدم امدن روح تو بدنمو حس کردم یه جور شالاپ اومد تو جسمم و به معنای واقعی کلمه پریدم از خواب.الان پشیمون چرا نمردم همون موقع راحت میشدم.الان بمیرم میرم جهنم.

:Gig:وقتی روح اومد تو بدنت صداشو حس کردی که میگی شالاپ اومد تو جسمم

mohsen1990;645463 نوشت:
من خودم تا حالا چند بار مردم.یه بار خواب دیدم دارم میرم بالا (روحم) همینجور میرفت بالا بعد یه در بود پرسیدم اون در کجاست.(یه نور سفید زیادی هم ازش درمیومد ) دور و برمم همه جا سفید بود.گفتن بهشته

[=arial black]موقعیتتون قابل درک بود براتون؟
مثلا میدونستین مردین؟
کسانی که باهاشون صحبت میکردین شناختین ؟
اصلا کسی رو دیدین یا فقط صدا بود؟

Mohammad2db;645575 نوشت:
خدای ناکرده مگر بنده به شما ناسزایی گفتم ؟
که اینطور ...

[=arial black]مگه اینجا جمع شدیم که به هم ناسزا بگیم؟
شما گفتین اینها مرگ نیست بنده هم گفتم کدومها
فقط سوال پرسیدم

مثلا کسی که خواب بهشت رو میبینه[/quote

[=arial black]بنده حرفی از خواب نزدم
گفتم کسی که بمیره
روح از بدنش خارج بشه
بدنش سرد بشه
و دکتر یا کس دیگه ای گواهی به مرگ شخص بده
ولی بعد از چند روز یا چند ساعت دوباره زنده بشه
چنین شخصی حتما در زمان مرگش مشاهداتی داشته
بنده به دنبال چنین مشاهداتی هستم

milad76;645614 نوشت:
:Gig:وقتی روح اومد تو بدنت صداشو حس کردی که میگی شالاپ اومد تو جسمم

اره.حس کردم.

رهگذر آسمان;645623 نوشت:
[=arial black]موقعیتتون قابل درک بود براتون؟مثلا میدونستین مردین؟کسانی که باهاشون صحبت میکردین شناختین ؟اصلا کسی رو دیدین یا فقط صدا بود؟
من اسم مردن روش نمیزارم.به چشم خواب بهش نگاه میکنمهرچندنمیدونم شایدمردنم همینجوریاس.نمیدونستم مردم.نه کسی راندیدم.خیلی وقت پیش خوابو دیدم.فکرکنم صدا هم در حد الهام بود.نه صدایی که ما مدنظرمونه.فکرکنم میدونستم خابم.ولی واقعا احساس پرواز و سبکی میکردم.بیدارشدنمم یه جور مثل سقوط ازاد بود...یه بار دیگه هم خاب دیدم تو یه گوشه اتاقم وایسادم جسمم هم رو تخت دارم میبینم و یه جن بود داشتم ازش فرارمیکردم و ....دقیق یادم نیست.

mohsen1990;645636 نوشت:
دقیق یادم نیست.

[=arial black]ممنون از شرکتتون در بحث
احتمالا این اتفاقات در لایه های عمیقتری از خواب براتون اتفاق افتاده
چون
[=arial black] تا جایی که بنده میدونم و شنیدم
تجارب مرگ و مشاهداتش هیچوقت فراموش نمیشن
حتی تا آخر عمر

[=arial black]یعنی واقعا هیچکس همچین تجربه ای نداشته یا حتی نشنیده؟

رهگذر آسمان;645625 نوشت:
بنده حرفی از خواب نزدم
گفتم کسی که بمیره
روح از بدنش خارج بشه
بدنش سرد بشه
و دکتر یا کس دیگه ای گواهی به مرگ شخص بده
ولی بعد از چند روز یا چند ساعت دوباره زنده بشه
چنین شخصی حتما در زمان مرگش مشاهداتی داشته
بنده به دنبال چنین مشاهداتی هستم

سلام علیکم.
همچین ادم هایی کم پیدا میشن..و فکر هم نکنم اینجا کسی باشه.. در ضمن ببخشید دلیل این سوالتون برای چیه؟؟دنبال پاسخ خاصی میگردین؟؟

sokotman;646316 نوشت:
سلام علیکم.
همچین ادم هایی کم پیدا میشن..و فکر هم نکنم اینجا کسی باشه.. در ضمن ببخشید دلیل این سوالتون برای چیه؟؟دنبال پاسخ خاصی میگردین؟؟

[=arial black]سلام
ببینید به نظر من چنین اتفاقی واسه هرکسی نمی افته
پس حتما دلیلی داره
ولی میخوام بدونم
کسی که این اتفاق واسش میفته
سیر روحی این فرد دقیقا در کجا اتفاق میفته ؟
برزخ ، جهنم و بهشت ؛ برهوت ، یا عوالم دیگه
و چیزهایی که در این سیر دیده میشه
اعم از مکانها و اشخاص و البته گفته های اشخاص تا چه حد و اندازه ای قابل استناده؟

ولی انگار هیچکس جوابی واسش نداره

[="#000080"]

رهگذر آسمان;645625 نوشت:
بنده حرفی از خواب نزدم
گفتم کسی که بمیره
روح از بدنش خارج بشه
بدنش سرد بشه
و دکتر یا کس دیگه ای گواهی به مرگ شخص بده
ولی بعد از چند روز یا چند ساعت دوباره زنده بشه
چنین شخصی حتما در زمان مرگش مشاهداتی داشته
بنده به دنبال چنین مشاهداتی هستم

[="#006400"]هوالعالم[/]

خوابی که عرض کردم تشبیه ساده ای از مرگ مورد نظر شما بود ...

چیزی که شما دنبالش میگردی یک استثناست که درک و ابزار ضعیف ما اونرو به این صورت نشون میده
یعنی این مردن و دوباره به همون شکل زنده شدن بی معناست و ممکنه مرگ ما از جهل و ناامیدی دیگران صورت بگیره

توجه کنید گاها ممکنه که
روح باشه اما قلب از کار بیفته و این به معنی مرگ طرف باشه !!
برای همین شوک میدن یا کمی صبر و امداد و ...
که بیشتر ازینها در توان منو شما نیست و بقیه اش با خداست ...

بیشتر دوست دارم اسم اینطور مشاهدات رو تصور یا رویا و درک از ابعاد مختلف وجود بدونید
تا با مشاهده ی مثلا یک رویای صادقه با ترس و وحشت از مرگی که قرار نیست صورت بگیره از خواب نپرید
یا ازون حالت خارج نشید ...
ذهن هست و روح و جسم ..
پیش میاد که در حین خواب ذهن تقریبا هوشیار باشه و روح قبل از ذهن به حالت خواب بره
در این صورت ممکنه که شما دنیایی متفاوتی رو ببینید و درک کنید ...
چیزی مثل حالت خلسه
یا مشاهدات برزخی و ...[/]

[=arial black]سلام
از اینکه در بحث شرکت میکنین ممنونم
ولی
یا کلا نمیگیرین من چی میگم
یا اصرار دارین که من باور کنم تجربه مرگ وجود نداره
بینید رویای صادقه ، خلسه یا مشاهده و مکاشفه برزخی با مرگ خیلی فرق داره
و کسی که این اتفاقات واسش میفته خیلی راحت میتونه اینهارو از هم تفکیک کنه

پ.ن
بنده این بحث رو تو بخش عرفان گذاشتم نمیدونم چرا انتقالش دادن به بخش روانشناسی
البته انتظارم ندارم روانشناسی جوابی واسه این اتفاقات داشته باشه
کارشناس هم که جناب حامی هستن
یعنی حالا حالاها نمیخوان جواب بدن
هیچکس هم که رغبت نداره جواب بده
ظاهرا بین اینهمه آدم بنده تنها کسیم که دنبال چنین چیزهایی هستم

رهگذر آسمان;646712 نوشت:
سلام
از اینکه در بحث شرکت میکنین ممنونم
ولی
یا کلا نمیگیرین من چی میگم
یا اصرار دارین که من باور کنم تجربه مرگ وجود نداره
بینید رویای صادقه ، خلسه یا مشاهده و مکاشفه برزخی با مرگ خیلی فرق داره
و کسی که این اتفاقات واسش میفته خیلی راحت میتونه اینهارو از هم تفکیک کنه

عرض سلام به همه
نه خواهر گرامي اتفاقاً آقاي ((Mohammad2db)) دقيق و درست دارن توضيح ميدن. شايد شما به درستي متوجه منظور ايشون نشديد

ايشون هم دقيقاً دارن همين حرف شما رو ميگن كه روياي صادقه و مكاشفه و..... با مرگ فرق داره ، اما خيلي ها فكر ميكنن همون مرگه!

يعني ممكنه كسي اتفاقاتي براش بيفته كه چيزهايي مربوط به اون جهان رو ببينه كه در حقيقت تصاوير ساختگي ذهن خودشه و يا اينكه نمايي بسيار سطحي از جهان ديگر باشه (به دليل تعلق روح به عالم ماده ، درك بلافاصلهء عالم ديگه به راحتي ممكن نيست) ، اما خودش چون چيزهايي ميبينه كه قبلاً نديده بوده ، خيال كنه كه مرگ براش اتفاق افتاده و اين رو به عنوان تجربه كردن مرگ مطرح ميكنه

علاوه بر افراد بالا كه دچار اشتباه ميشن ، افرادي هم هستن كه به عمد و به دلايلي مثل جلب توجه يا مشكلات روحي ، ميان و ادعاي تجربه كردن مرگ رو مطرح ميكنن. چيزي كه براشون اتفاق نيفتاده و چه بسا حتي همون مشاهدات سادهء گروه قبل رو هم تجربه نكرده باشن

خلاصه اينكه اون مطلب كه مورد نظر شماست كه يك نفر از بدن مادي جدا بشه ، وارد جهان ديگر بشه و برزخ و جهنم و بهشت و..... رو هم به شكل حقيقي خودش ببينه و دوباره به بدنش برگرده و تمام اين اتفاقات هم يادش بمونه ، نميگم صددرصد غيرممكنه ، ولي تقريباً بعيده

Reza-D;646740 نوشت:
ولي تقريباً بعيده

[=arial black]خب چرا ؟؟؟

رهگذر آسمان;646743 نوشت:
[=arial black]خب چرا ؟؟؟

به چند دليل

1 - تعداد عواملي كه بايد دست به دست هم بده تا اين موضوع تحقق پيدا كنه زياده و هميشه احتمال اينكه يك يا چند مورد ناقص بمونه وجود داره
جدا شدن روح از بدن بطور كامل
طي كردن مسير در عالم ديگر
مشاهدهء شكل حقيقي و جداي از تصور ماديِ بهشت و جهنم و.....
اجازه پيدا كردن براي برگشت مجدد به جسم مادي
در خاطر ماندن تمام اين رويدادها

پيش اومدن تمام اين موارد دركنار هم خيلي امكانش كمه

2 - سخت بودن تشخيص نوع مشاهدات براي افراد. از اونجايي كه ما عالم ديگر رو نديديم (يا اگر ديديم ، بطور كامل فراموش كرديم) ، اگر مشاهده اي برامون پيش بياد ، نميتونيم تشخيص بديم كه از نوع تجربهء مرگ بوده ، يا رويا ، يا مكاشفه يا......
درست مثل كسي كه تا حالا مثلاً پرتقال نديده. اگر به اين فرد چيز ديگري هم نشون بدي و بهش بگي پرتقاله ، باور ميكنه

3 - با توجه به مواردي كه عرض كردم ، ميشه به اين نتيجه رسيد كه رخ دادن تجربهء مرگ اگر هم قرار باشه كه پيش بياد ، بايد براي افرادي با قدرت روحي و فكري خاص اتفاق بيفته و انسانهاي عادي بطور معمول ظرفيت اين موضوع رو ندارن. افراد شايسته هم از اونجايي كه به درجات بالاي معنويت رسيدن ، حتي اگر چنين تجربه اي داشته باشن ، امكانش خيلي كمه كه اون رو بيان كنن ، مگر ارزشي در مطرح كردنش ببينن. اين هم دليل ديگري هست كه ادعاهاي مطرح شده در زمينهء تجربهء مرگ چندان قابل اطمينان نباشه

با وجود مواردي كه عرض كردم و با توجه به اطلاعات بسيار محدود خودم ، نميتونم امكان وجود اين موضوع رو رد كنم ، اما ميتونم بگم كه اولاً احتمال وقوعش كمه ، ثانياً اگر هم از جانب كسي مطرح بشه ، بايد كارشناسي بشه تا معلوم بشه ادعاي درستي هست يا خير

Reza-D;646749 نوشت:
جدا شدن روح از بدن بطور كامل
طي كردن مسير در عالم ديگر
مشاهدهء شكل حقيقي و جداي از تصور ماديِ بهشت و جهنم و.....
اجازه پيدا كردن براي برگشت مجدد به جسم مادي
در خاطر ماندن تمام اين رويدادها

[=arial black]ممنون
و خوشحالم که بالاخره یکی متوجه شد چی میگم
حالا شما فرض کنین
یکی پیدا بشه که
همه این پنج گزینه مطرح شده براش اتفاق میفته
یعنی ؛ روح به صورت کامل از بدنش جدا میشه
روح وارد مرحله سیر در عوالم دیگه میشه
شکل حقیقی و جدای از تصور مادی بهشت و جهنم رو مشاهده میکنه
برای بازگشت به جسم مادی اجازه پیدا میکنه
و همه اون اتفاقات برای همیشه در ذهنش حک میشه

حالا سوال بنده اینه که :
اولا روح این شخص دقیقا کجا سیر میکنه ؟
بهشت ؛ جهنم ؛ برزخ ؛ قیامت ؛ برهوت و... کجا ؟
و اگه ادعا کنه _ بر فرض راستگویی فرد _ حالات و برهه هایی از همه این مکانهارو دیده
پس یعنی میشه اینطور برداشت کرد که اون شخص تمام عوالم بعد از مرگ رو دیده ؟؟؟

و دوما اینکه :
با فرض راستگویی پس حجت بر چنین شخصی تمومه
چون اتفاقی واسش افتاده که تقریبا برای 99 درصد آدمها نمی افته
ولی این شخص نمیتونه از دید ها و شنیده هاش با کسی حرف بزنه
چون متهم به هذیان گویی میشه
از طرفی با اتفاقات و مکانهایی که مشاهده کرده و همیشه قراره توی ذهنش بمونن زندگی براش خیلی سخت میشه
پس حکمت خدا در مورد این فرد چیه ؟؟؟

چرا چیزهایی رو نشونش میده که نه توانایی بازگویی داره نه توان ثابت کردنش
و فقط زندگی رو براش سخت تر میکنه

و مهمترین سوالم اینکه :
چرا شخصی که به این مرحله میرسه که عوالم بعد از مرگ و حتی چگونگی حسابرسی قیامت رو ببینه
بعد از زنده شدن دوباره راه طغیان در پیش میگیره ؟؟
منظورم همه این افراد نیستن ولی به شخصه کسی رو دیدم که
قبل از مرگ یه فرد معمولی بوده با نماز و روزه معمولی
ولی بعد از زنده شدن رسمکا به کفر رسیده
آیا حکمت خدا ازدادن چنین مرتبه ای به این فرد رسوندن اون آدم به کفر بوده ؟؟؟

رهگذر آسمان;646758 نوشت:
اولا روح این شخص دقیقا کجا سیر میکنه ؟

خب اين رو بايد از كسي كه اين اتفاق براش افتاده بپرسيد و يا از كارشناساني كه اطلاعاتي در مورد چنين افرادي دارند
اميدوارم كسي باشه كه بياد توي تاپيك و اطلاعاتي بده


رهگذر آسمان;646758 نوشت:
این شخص نمیتونه از دید ها و شنیده هاش با کسی حرف بزنه چون متهم به هذیان گویی میشه
از طرفی با اتفاقات و مکانهایی که مشاهده کرده و همیشه قراره توی ذهنش بمونن زندگی براش خیلی سخت میشه
پس حکمت خدا در مورد این فرد چیه ؟؟؟

اول اينكه مطلق نيست. عرض كردم معمولاً بيان نميشه ، اما گاهي به دلايلي هم اين موضوع رو شخص مطرح ميكنه
اما حكمت خدا ميتونه دلايل ديگه اي هم داشته باشه (با عقل ناقص خودم دارم عرض ميكنم)
مثلاً براي خود شخص مفيده و يا حتي نوعي تبنيه براي اون شخصه. نوعي تنبيه كه همراه با شناخت هم هست
ضمن اينكه براي همهء افراد اتفاقاتي ميفته كه نميتونن براي ديگران تعريف كنن ، اما چون موضوع مطرح شده از طرف شما يه موضوع عجيب و از ديد ما متافيزيك هست ، براي همين توجه به اون هم بيشتره و روش حساسيت هست


رهگذر آسمان;646758 نوشت:
چرا شخصی که به این مرحله میرسه که عوالم بعد از مرگ و حتی چگونگی حسابرسی قیامت رو ببینه بعد از زنده شدن دوباره راه طغیان در پیش میگیره؟؟
منظورم همه این افراد نیستن ولی به شخصه کسی رو دیدم که قبل از مرگ یه فرد معمولی بوده با نماز و روزه معمولی ولی بعد از زنده شدن رسماً به کفر رسیده

اولاً كجا ، چطوري و با حضور كدوم كارشناس مشخص شده كه صحبت هاي اون فرد حقيقت داشته و قد سوء نداشته؟
ثانياً با فرض اينكه حقيقت گفته ، چطور مشخص شده كه حقيقتاً تجربهء مرگ رو داشته و صرفاً يك مشاهدهء ذهني نبوده؟
ثالثاً به فرض كه هم حقيقت گفته و هم واقعاً تجربهء مرگ بوده. دليلش براي كفر ورزيدن چي بوده؟

Reza-D;646781 نوشت:
اولاً كجا ، چطوري و با حضور كدوم كارشناس مشخص شده كه صحبت هاي اون فرد حقيقت داشته و قد سوء نداشته؟
ثانياً با فرض اينكه حقيقت گفته ، چطور مشخص شده كه حقيقتاً تجربهء مرگ رو داشته و صرفاً يك مشاهدهء ذهني نبوده؟
ثالثاً به فرض كه هم حقيقت گفته و هم واقعاً تجربهء مرگ بوده. دليلش براي كفر ورزيدن چي بوده؟

[=arial black]اولا وقتی طرف یه فرد کلا بیسواده
توی عمرش هرگز با یه فردی که اطلاعات دینی داره معاشرت نکرده
و از طرفی تمامی چیزهایی که تعریف میکنه منطبق بر آیات و روایات هست
پس معلوم میشه دروغی در کار نیست

ثانیا هیچ تجربه و مشاهده ذهنی چند روز طول نمیکشه
و وقتی دکتر و اطرافیان حکم به مرگ طرف میدن و برای دفن تجهیزش میکنن
یعنی طرف مرده

ثالثا بنده هم دنبال همین سوالم که
چرا وقتی کسی همه اتفاقات بعد از مرگ رو با چشم خودش دیده
بعدش حتی به وجودخدا هم کافر میشه؟
چه حکمتی در این قضیه هست؟؟

جالبه که هیچ کارشناسی علاقه ای به شرکت در بحث نداره

رهگذر آسمان;646803 نوشت:
توی عمرش هرگز با یه فردی که اطلاعات دینی داره معاشرت نکرده

فرموديد اهل نماز و دين بوده و بعد تغيير كرده
اگر توي عمرش با كسي كه اطلاعات ديني داره معاشرت نكرده ، پس نهايتاً ميتونيم بگيم بدون فكر و از سر عادت اعمال ديني رو انجام ميداده


رهگذر آسمان;646803 نوشت:
از طرفی تمامی چیزهایی که تعریف میکنه منطبق بر آیات و روایات هست

اگر امكان داره چند موردش رو بفرماييد


رهگذر آسمان;646803 نوشت:
هیچ تجربه و مشاهده ذهنی چند روز طول نمیکشه
و وقتی دکتر و اطرافیان حکم به مرگ طرف میدن و برای دفن تجهیزش میکنن
یعنی طرف مرده

اين رو اگر واقعاً همينطور باشه كه گفتيد ، من پاسخي ندارم و حرفتون رو ميپذيرم


رهگذر آسمان;646803 نوشت:
نده هم دنبال همین سوالم که
چرا وقتی کسی همه اتفاقات بعد از مرگ رو با چشم خودش دیده
بعدش حتی به وجودخدا هم کافر میشه؟

من هم عرض كردم بايد ابتدا از خودش پرسيد


رهگذر آسمان;646803 نوشت:
چه حکمتی در این قضیه هست؟؟

درسته كه خدا حكيمه ، ولي معنيش اين نيست كه هر كاري بنده ها ميكنن به اجبار خداست و خدا خواسته اينطور بشه
مثل اينه كه من مزاحم يه خانم بشم ، بعد بگم خدايا چرا اين خانم رو سر راه من قرار دادي؟!!


رهگذر آسمان;646803 نوشت:
جالبه که هیچ کارشناسی علاقه ای به شرکت در بحث نداره

موافقم. شايدم اشتباه ميكنم ، ولي فكر ميكنم كارشناسان اسك دين نسبت به قبل ، فعاليتشون خيلي كمتر شده

[="Navy"]با عرض سلام

به نظر من تجربه مرگ يک امر غير ممکن است، در غير اين صورت موضوع امتحان الهي و ايمان منتفي ميشه

چون مثل اين مي‌ماند که سؤال‌ها و جواب‌ها را به يک کسي نشون بدهند بعد ازش امتحان بگيرند!

بنابراين اگه جايي شنيديد يا ديديد که از اين قبيل مطالب گفته يا نوشته شده هرگز باور نکنيد.

والله يقول الحقّ وهو يهدي السبيل.[/]

Reza-D;646821 نوشت:
از سر عادت اعمال ديني رو انجام ميداده

[=arial black]بله دقیقا
این شخص نماز میخوند و روزه میگرفت چون پدر و مادرش این کار رو میکردن
و شخصا هیچ بینش و شناختی از دین نداشتند

ببینید مثلا این شخص یک فرد کاملا عامی بوده و فقط میدونسته که
بهشت و جهنمی وجود داره فقط در همین حد
ولی در جایی از صحبتهاش به محلی اشاره میکنه
و مشخصات اون مکان رو میده
که بنده بعد از تحقیق متوجه شدم جایی که ایشون دیده برهوت بوده
یا داشته در مورد چاه ویل صحبت میکرده

در ضمن منظور بنده از حکمت اجبار نبود
خدا که کاری رو بدون حکمت و دلیل انجام نمیده
پس نشان دادن چنین حالتی به فرد حکمتی داشته
از طرفی خداوند عالم الغیبه پس میدونسته کسی که این حالات رو میبینه
چه تغییری خواهد کرد در آینده
پس حکمتش چی بوده؟؟؟

Hadi99g;646841 نوشت:
تجربه مرگ يک امر غير ممکن است، در غير اين صورت موضوع امتحان الهي و ايمان منتفي ميشه

چون مثل اين مي‌ماند که سؤال‌ها و جواب‌ها را به يک کسي نشون بدهند بعد ازش امتحان بگيرند!

[=arial black]با سلام
برادر گرامی شما با این سوالتون اولیا خداوند که موت اختیاری دارن
و حتی ائمه علیهم السلام رو زیر سوال میبرین
چون هم ائمه و هم اولیاء الله به عوالم بعد از مرگ آشنایی دارن
ولی این دلیل نمیشه مورد امتحان الهی قرار نگیرند

[="Navy"]

رهگذر آسمان;646854 نوشت:
برادر گرامی شما با این سوالتون اولیا خداوند که موت اختیاری دارن
و حتی ائمه علیهم السلام رو زیر سوال میبرین

سلام. موت اختياري هم همون ديگه بايد اثبات بشه. صرفاً حرف زدن که چيزي رو اثبات نمي‌کنه.

ائمّه موضوع‌شان کلاً فرق مي‌کنه، «لا يُقاس بآل محمّدٍ من هذه الأمّة أحد» (أحدي از اين امّت قابل مقايسه با آل محمّد(ص) نمي‌باشد) (نهج البلاغه، خطبه2)

در يک کلام، براي اثبات اين مطلب يا بايد دليل عقلي داشته باشيم يا دليل نقلي. در حالي که هيچ کدام در دست نيست. و من الله التوفيق.[/]

Hadi99g;646841 نوشت:
با عرض سلام

به نظر من تجربه مرگ يک امر غير ممکن است، در غير اين صورت موضوع امتحان الهي و ايمان منتفي ميشه

چون مثل اين مي‌ماند که سؤال‌ها و جواب‌ها را به يک کسي نشون بدهند بعد ازش امتحان بگيرند!

بنابراين اگه جايي شنيديد يا ديديد که از اين قبيل مطالب گفته يا نوشته شده هرگز باور نکنيد.

والله يقول الحقّ وهو يهدي السبيل.


سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،

نظرتان در مورد رجعت چیست؟ زندگی بعد از تجربه‌ی مرگ در همین دنیا ... فقط هم مخصوص شهدا نیست که بگوییم نمرده‌اند، از بهترین‌های مؤمنین و بدترین کافران هم درش برمی‌گردند، هر دو هم همانطور که بودند می‌مانند و نه مؤمنی که رجعت کرده کافر می‌شود و نه کافری که رجعت کرده (با اینکه کلی هم در برزخ عذاب شده!) مؤمن می‌شود! :ok:

در ثانی به قول استاد بزرگواری که گاهی توفیق پای درسشان نشستن نصیب حقیر می‌شود عبارت «موتوا قبل أن تموتوا» گزاره‌ی امریه است و از انسان خواسته شده است که باید در زمان زندگی‌اش بمیرد که البته اینجا مرگ با معنای خاص خودش است، ولی این را از آن جهت گفتم که فرمودید امتحان و ایمان منتفی می‌شود ...بحث موت اختیاری و غیره هم از همین لحاظ پذیرفتنشان چیز عجیبی نیست ... وقتی خواب برادر مرگ معرفی شده است تجربه‌ی موت در حین زندگی دنیا هیچ چیز عجیبی نیست ... کسی که در دنیا به حساب و کتاب خودش را رسید و به دستور اخلاقی وارد شده عمل کرد و در همین دنیا به حقیقت چنگ زد و از جیفه‌ی دنیا جز به مقدار ضرورت نخواست چشم برزخی‌اش در همین دنیا باز می‌شود و حتی نیاز به موت اختیاری ندارد تا بتواند با مردگان حرف بزند و ایشان را ببیند ...

اما از جهت دیگری می‌توان این بحث را انجام داد و آن اینکه اگر مرگ پایان رزق انسان از آب و غذا و هوا و ... باشد در این صورت امکان بازگشت از این مرگ وجود ندارد و اگر به دست پیامبری هم چنین کسی زنده شود باز خیلی زود از دنیا خواهد رفت و نمی‌تواند با مردم زندگی کند .... این مطلب شامل بحث رجعت نمی‌شود ... یا شامل شهدا نمی‌شود ... شامل اهل بیت علیهم‌السلام هم که اصلاً نمی‌شود ...
به هر حال قبولدارم که این بحث‌ها کمی پیچیده است ولی از جهت صرف تعریف کردن تجربه‌ی مرگ (که باید ابتدا دقیق معنا شود و استثنائات بحث موشکافی شود تا حدود بحث مشخص گردد) چنین چیزی اصلاً بعید نیست ... ظاهر امر این است که مرگ در خلقت خداوند با مرگ آنطور که ما از آن تصور داریم متفاوت است و آنچه که پزشکان به عنوان تعیین مرگ مشخص می‌کنند لزوماً انطباقی با مرگ واقعی ندارد اگرچه در اکثر موارد بر هم انطباق دارند. مرگ یک مرحله‌ی از خلقت است و هرگز یک قاتل یا یک تصادف به خودی خود نمی‌توانند منجر به مرگ شوند، بلکه خداست که زنده می‌کند و می‌میراند ... اینجاست که باید ابتدا تعریف درست از مرگ را داشت ... کسی بود که اعدام شد و گواهی فوتش امضا شد و بعد از سه روز در سردخانه دیدند زیر نایلون در جلوی دماغش بخار گرفته فهمیدند لابد نفس می‌کشد و آوردندش بیرون و بعد از درمان بلند مدتی زنده شد، آیا او مرده بود و زنده شد یا اصلاً نمرده بود ... اینها بحث‌هایی است که می‌توان داشت و نظرهایی هم در مورد آنها می‌توان ارائه داد. به هر حال این بر عهده‌ی آغازگر تاپیک است که منظور خودشان را دقیق بیان کنند، اگر صرفاً تجربیات بعد از مرگی منظورشان باشد رؤیاهای صادقه در مورد مرگ و حوادث بعد از مرگ هم می‌تواند پاسخ ایشان باشد، ولی اگر دقیقاً خود مرگ منظورشان باشد احتمالاً باید صبر کنند تا زمان فصل رجعت فرابرسد و از مردگان زنده شده بپرسند، اگرچه درهمین دنیا هم می‌تواند مردگان را در خواب دید و از ایشان سؤال پرسید و بالاتر از آن در قرآن و روایات اینکه بعد از مرگ چه شود تا حدود زیادی بیان شده‌اند ...

در پناه خداوند باشید ان شاء‌ الله :Gol:
یا علی علیه‌السلام

[h=2]تجربۀ نزدیک به مرگ چیست؟[/h] رایان در سن 5 سالگی از طبقۀ دوم ساختمان به پایین افتاد ولی اتفاق عجیبی برایش رخ داد [10]: “من وقتی 5 ساله بودم عادت داشتم اسباب بازی هایم را از پنجرۀ اتاقم که در طبقۀ دوم بود به پائین و روی لبه ای که بین دو طبقه و زیر پنجره بود بیاندازم و از پنجره بیرون می رفتم تا آنها را بردارم. یک بار بدون توجه به اینکه شب قبل باران باریده، از پنجره بیرون رفتم و پایم از روی لبه زیر پنجره که خیس بود لیز خورد. در اینجا ناگهان گذشت زمان بسیار کند شد، بطوری که پائین افتادن خود را به آرامی میدیدم و در این حال هزاران فکر از ذهن من عبور می کرد: آیا من به اندازه کافی زندگی کرده ام؟ آیا زنده خواهم ماند؟ آیا مادرم از دست من عصبانی خواهد شد؟ آیا من به همین سادگی بخاطر حماقتم خواهم مرد؟…در همین حال بدنم به زمین خورد و متعجب شدم از اینکه دردی احساس نکردم. ناگهان در یک لحظه متوجه این واقعیت شدم که من مرده ام و در بدنم نیستم ولی عجیب است که این برایم تعجب آور نبود، مانند اینکه با مرگ همیشه آشنائی کامل داشته ام. کمی از آنچه میگذشت گیج شده بودم، ولی احساس آرامش و رضایت کاملی را حس میکردم. اطراف من مانند یک منظرۀ کاملاً زیبا در یک زمینۀ کاملاً تاریک بود. می توانستم هر چیزی را که میخواهم ببینم بدون اینکه نیاز باشد سرم (جهت دیدم) را بچرخانم، و اگر میخواستم می توانستم ما ورای دیوار و اشیاء را نیز ببینم. ناگهان یک نقطۀ کوچک نورانی برایم ظاهر شد و دید من را تغییر داد، مانند نگاه کردن در یک تونل طولانی تاریک با نوری در انتهای آن، و من بی اختیار و با سرعتی باور نکردنی به طرف نقطه نورانی حرکت کردم. این نور زنده و آگاه بود، گوئی طپش قلب میلیونها ضمیر و روح را درون خود داشت. از سوی این نور عشقی بسیار قوی حس می‌کردم، قوی تر از بهترین احساس موفقیت یا عشق یا خوشحالی که در دنیا می‌توان احساس کرد. من فکر می‌کنم که این تونل همان حرکت بینهایت سریع در پهنۀ جهان است. نور از طریق فکر، و نه کلام و کلمات، با من حرف می‌زد و به من گفت که هنوز زمان من فرا نرسیده است. در همین لحظه ناگهان خود را روی زمین یافتم در حالی که گریه می‌کردم و بدنم درد داشت و چشمانم را باز کردم. آنچه که خواندید یک نمونه از گزارش‌هایی است که امروزه به عنوان «تجربۀ نزدیک به مرگ» نام گذاری شده‌اند.

[="Navy"]

باء;646902 نوشت:
نظرتان در مورد رجعت چیست؟ زندگی بعد از تجربه‌ی مرگ در همین دنیا ... فقط هم مخصوص شهدا نیست که بگوییم نمرده‌اند، از بهترین‌های مؤمنین و بدترین کافران هم درش برمی‌گردند، هر دو هم همانطور که بودند می‌مانند و نه مؤمنی که رجعت کرده کافر می‌شود و نه کافری که رجعت کرده (با اینکه کلی هم در برزخ عذاب شده!) مؤمن می‌شود!

سلام. همونطور که خودتون هم اشاره کرديد، رجعت يک امر غير عادي و استثنائي است و به طريق نقل معتبر ثابت شده است.

اگه تجربه مرگ هم امر عادي باشه که ديگه هر روز ما رجعت داريم!

همين امر که رجعت از خصائص ظهور است مشعر بر اين است که رجعت ديگري در کار نيست.

بنابراين ما سر حرفمان هستيم: تجربه مرگ امري غير ممکن است، خرج منه ما قد خرج.

باء;646902 نوشت:
...عبارت «موتوا قبل أن تموتوا»...

اوّلاً از اين استاد بزرگوارتون سند اين عبارت را بطلبيد که در کدام منبع روايي آمده بعد ببينيم سندش چطوره.

ثانيا علي فرضٍ که سندش هم تمام باشد نوبت به دلالتش مي‌رسد ببينيم آيا مي‌تواند مدّعا را ثابت کند يا نه؟

مرحوم سبزواري در کتاب «شرح الأسماء» ص430 مي‌نويسد:

الموت الاختياري هو قمع هوی النّفس و قتلها و قلع شهواتها، کما في الحديث: «موتوا قبل أن تموتوا».

(مرگ اختياري عبارت است از ريشه کن کردن هواي نفس و کشتن آن و کندن شهواتش، همچنان که در حديث است: موتوا قبل أن تموتوا»)

والله يقول الحق وهو يهدي السبيل.[/]

رهگذر آسمان;646852 نوشت:
بله دقیقا
این شخص نماز میخوند و روزه میگرفت چون پدر و مادرش این کار رو میکردن
و شخصا هیچ بینش و شناختی از دین نداشتند

ببینید مثلا این شخص یک فرد کاملا عامی بوده و فقط میدونسته که
بهشت و جهنمی وجود داره فقط در همین حد
ولی در جایی از صحبتهاش به محلی اشاره میکنه
و مشخصات اون مکان رو میده
که بنده بعد از تحقیق متوجه شدم جایی که ایشون دیده برهوت بوده
یا داشته در مورد چاه ویل صحبت میکرده

در ضمن منظور بنده از حکمت اجبار نبود
خدا که کاری رو بدون حکمت و دلیل انجام نمیده
پس نشان دادن چنین حالتی به فرد حکمتی داشته
از طرفی خداوند عالم الغیبه پس میدونسته کسی که این حالات رو میبینه
چه تغییری خواهد کرد در آینده
پس حکمتش چی بوده؟؟؟


پس شاید حکمتش همین بوده که معلوم بشه عبادت این فرد از روی فهم بوده ، یا اینکه فقط نوعی عادت سطحی
میشه دلایل دیگری هم براش متصور بود. اما اینکه میفرمایید خدا با این کارش و با توجه به علمی که داشته ، مثلاً میتونسته این فرد رو توی همین عبادت عامیانهء خودش نگه داره. ولی خواهرم دقت بفرمایید که ممکنه مسائلی هست که من و شما از اونها بی اطلاع هستیم. اینکه این فرد توی زندگی شخصیش چه کاری کرده و چه کاری کرده

نکتهء مهمی که من همچنان روش تاکید دارم اینه که این فرد چه دلیلی برای بی اعتقاد شدنش ارائه میکنه؟
هرقدر هم که عامی و ساده بشه ، میتونه دلایلی ولو ساده بیان کنه

مهشاد;646910 نوشت:
آنچه که خواندید یک نمونه از گزارش‌هایی است که امروزه به عنوان «تجربۀ نزدیک به مرگ» نام گذاری شده‌اند.

با تشکر از مطلبی که گذاشتید. عرض میشه که صرف ادعا نمیتونه به معنای تایید صحت موضوع باشه
با این حال این تاپیک به همین موضوعات نیاز داره تا جلو بره

mohsen1990;645463 نوشت:
من خودم تا حالا چند بار مردم.یه بار خواب دیدم دارم میرم بالا (روحم) همینجور میرفت بالا بعد یه در بود پرسیدم اون در کجاست.(یه نور سفید زیادی هم ازش درمیومد ) دور و برمم همه جا سفید بود.گفتن بهشته.گفتم ولی من نمیخام بمیرم.و چند بار تکرار کردم و از خواب پریدم.وقتی پریدم امدن روح تو بدنمو حس کردم یه جور شالاپ اومد تو جسمم و به معنای واقعی کلمه پریدم از خواب.الان پشیمون چرا نمردم همون موقع راحت میشدم.الان بمیرم میرم جهنم.

خیلیا اینجوری میشن روحشون تو خونه پرواز میکنه تا سقف میره یا بیدار میشن نمیتونن تکون بخورن. من فکر می کنم شما استرس داشتین.:ok:

روزنه;647134 نوشت:
خیلیا اینجوری میشن روحشون تو خونه پرواز میکنه تا سقف میره یا بیدار میشن نمیتونن تکون بخورن. من فکر می کنم شما استرس داشتین.:ok:

اتفاقا اصلن استرس نداشتم.قضیه ماله زمانیه که توبه کرده بودم و بچه خوبی شده بودم.بعد نماز شب که خابیدم این خابو دیدم.استرس که داشته باشم مثل شب کنکور یا امتحان سخت که اصلن خابم نمیبره که خاب ببینم.

[="Navy"]

mohsen1990;645463 نوشت:
وقتی پریدم امدن روح تو بدنمو حس کردم یه جور شالاپ اومد تو جسمم

اصلا اين روح مکان نداره که بياد توي بدن يا بره!

روح -بر خلاف پندار- يک امر غير مادّي است و داخل بدن نيست، چيزي که هست اينه که به بدن علقه داره

ولي اينکه جايش کجاست اين رو نميشه گفت، چون مکان براي موجودات مادّي مطرح است نه روح. و من الله التوفيق.[/]

سلام علیکم

رهگذر آسمان;646186 نوشت:
یعنی واقعا هیچکس همچین تجربه ای نداشته یا حتی نشنیده؟

اگه به شنیدن باشه که،زیاد شنیدیم...ولی کی بود ماندن دیدن یا اتفاق افتادن برای خودمان؟؟
شوخی کردم،3 تا لینک تو پایین میزارم،حداقلش اینه که از زبان بزرگان هستش و نسبتا قابل اعتماد تره نسبت به شنیده ها از دهن مردم(خدایی نکرده منظور خاصی ندارم)

زنده شدن یک مرجع تقلید پس از مرگ :
http://www.farhangnews.ir/content/48930

روایتی از خواب آیت‌الله بهجت درباره رهبری(اگر کسی 3 روز روح را از بدن خارج کند حال که روح به بدن باز‌گردد آیا باید قضای نماز را به جای آورد؟) :
http://jahannews.com/vdcjaxevyuqevhz.fsfu.html

ماجرای زندانی‌ شدن علامه حسن‌زاده آملی در عالم مکاشفه(ظاهرا روحش میخواسته جدا بشه) :
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920209000916

Reza-D;646740 نوشت:
(به دليل تعلق روح به عالم ماده ، درك بلافاصلهء عالم ديگه به راحتي ممكن نيست)

شرمنده که سوال میپرسم ولی این قسمتش رو نفمیدم؟؟روح به عالم ماده تعلق داره؟؟؟!!!!!
منظورتون از عالم ماده چیه؟؟؟و اون یکی عالم ها،چه چیزهایی هستند؟؟؟(به غیر از عالم ماده)
میخواستم یه تعداد مطالب رو بیان کنم،ولی با خودم گفتم شاید منظورتون رو بد برداشت کردم
پس خواهشا کامل جواب بدید که من بتونم منظورتون رو درست برداشت کنم،با تشکر

Hadi99g;647363 نوشت:
اصلا اين روح مکان نداره که بياد توي بدن يا بره!

این قسمت از جملتون رو با دوتا دیدگاه بهش نگاه کردم
از یه دیدگاه درست بودش و از دیدگاه بعدی اشتباه
اگه میشه یه توضیح بدید در رابطه با جملتون؟؟،باتشکر

یاعلی

alieye;647379 نوشت:
شرمنده که سوال میپرسم ولی این قسمتش رو نفمیدم؟؟روح به عالم ماده تعلق داره؟؟؟!!!!!
منظورتون از عالم ماده چیه؟؟؟و اون یکی عالم ها،چه چیزهایی هستند؟؟؟(به غیر از عالم ماده)
میخواستم یه تعداد مطالب رو بیان کنم،ولی با خودم گفتم شاید منظورتون رو بد برداشت کردم
پس خواهشا کامل جواب بدید که من بتونم منظورتون رو درست برداشت کنم،با تشکر

آقا قبول نیست خیلی تخصصی شد :Gig:

منظورم تعلقِ خاطر هست ، نه اینکه عملکردِ روح وابسته به جسم باشه. اطلاعات علمی من زیاد نیست اما اینقدر میدونم که بخاطر اینکه ما مدت زیادی در این عالم و در جسم مادی زندگی کردیم ، بعد از مرگ باید مراحلی رو طی کنیم تا از این عادت و تعلق جدا بشیم. حتی اینطور میدونم که در ابتدای ورود به بهشت (برای افراد بهشتی) بیشتر طالب چیزهایی هستن که در دنیا داشتن و ارتباط برقرار کردن مستقیم با شرایط غیرمادی اون جهان زمان میبره

البته این مربوط به عالم برزخ هست و گروه زیادی از کارشناسان اعتقاد دارن که در قیامت ، برانگیخته شدن ما برای ورود به بهش و جهنم اصلی ، همراه جسم مادی خواهد بود

اما درمورد ماده و غیرماده
باز هم تاکید میکنم که من علم آنچنانی ندارم. اما ماده بستگی داره که از چه دیدگاهی بخوایم تعریفش کنیم چون تعریف ماده از منظر فیزیک ، فلسفه ، لغت و..... تفاوت هایی داره. اما خیلی خلاصه ماده به چیزی گفته میشه که دارای زمان ، مکان و جرم مشخص باشه ، فضای مشخصی رو اشغال کنه و قابل حس شدن باشه
از طرفی غیرماده ، جیزی مجرد و جدای از ماده ست که محدود به زمان و مکان نباشه و قابل حس کردن نباشه
جسم ماده است و روح مجرد
ضمن اینکه صحبت از مورد سومی هم هست که بین این دو قرار میگیره که از اون به اسم موجود مثالی یاد میشه. برخی معتقد هستن که ما همین الان هم دارای جسم مثالی هستیم ، برخی هم معتقد هستن که بعد از مرگ ، ما در این جسم مثالی قرار میگیریم که هم شرایط جسم مادی رو داره و هم قابلیت فراتر رفتن از محدودیت های مادی رو

البته اینها تعاریفی هست که ما انسانها بوسیلهء علم محدود خودمون و برای تفکیک قائل شدن بین موجودات مختلف ساختیم

رهگذر آسمان;646712 نوشت:
[=arial black]سلام
از اینکه در بحث شرکت میکنین ممنونم
ولی
یا کلا نمیگیرین من چی میگم
یا اصرار دارین که من باور کنم تجربه مرگ وجود نداره
بینید رویای صادقه ، خلسه یا مشاهده و مکاشفه برزخی با مرگ خیلی فرق داره
و کسی که این اتفاقات واسش میفته خیلی راحت میتونه اینهارو از هم تفکیک کنه

پ.ن
بنده این بحث رو تو بخش عرفان گذاشتم نمیدونم چرا انتقالش دادن به بخش روانشناسی
البته انتظارم ندارم روانشناسی جوابی واسه این اتفاقات داشته باشه
کارشناس هم که جناب حامی هستن
یعنی حالا حالاها نمیخوان جواب بدن
هیچکس هم که رغبت نداره جواب بده
ظاهرا بین اینهمه آدم بنده تنها کسیم که دنبال چنین چیزهایی هستم

[="#000080"][="#006400"]هوالعالم[/]

عرایض ناقص منو جناب رضا کامل کردن

فقط میتونم بگم چنین اشخاص جوینده ای مثال شما
معمولا از مرگ یا ابعاد ناشناخته و گاها ذهنی و ساختگی ترسی دارند
که اجازه نمیده با درک و میل خودشون پا رو فراتر ازون چیزی که هست بذارن و با کیفیت بهتر ببینند !
برای همین به گفته ها و نقل های دیگران اکتفا میکنن ...[/]

[="#000080"][="#0000CD"][="#000080"][/][/][/][="#000080"][/][="#000080"][="#000080"][/][/][="#000080"]لازم به یاد اوری

ما ذهن و روح و جسم هستیم
دنیای جسمی داریم و دنیای روحی و دنیای ذهنی
وقتی گفتن اون دنیا همیشه منظور ازون دنیا, دنیای بعد از مرگ نیست !

[="#006400"]وقتی قبول داری که کار خوب میکنی و اجری برای تو نوشته میشه و گاها به عین نتیجه کار خوب رو زود درک میکنی
خب این نشان از تعامل ما با دنیای بعد از مرگ یا دنیایی با سطحی بالاتر از دنیای مادی بوده و هست
و گاهی اوقات بنابر مصلحت ممکنه درک و سنجیده بشه ..[/]

کلا بهتره که از خود شروع کنیم و به سمت خدا بریم
ببینیم بین این خود تا خدا چه سطوحی و مراحلی وجود داره
ببینیم چی باعث میشه که ما بخشی از نتیجه کار خوب یا بد خود رو توی همین دنیا ببینیم ! ؟

حالا کار خوب یا بدی که ممکنه در عمل به اندازه یک دعای صادقانه و عاجزانه باشه و نه بیشتر ...[/]

Mohammad2db;647465 نوشت:
فقط میتونم بگم چنین اشخاص جوینده ای مثال شما
معمولا از مرگ یا ابعاد ناشناخته و گاها ذهنی و ساختگی ترسی دارند
که اجازه نمیده با درک و میل خودشون پا رو فراتر ازون چیزی که هست بذارن و با کیفیت بهتر ببینند !

[=arial black]شما خیلی خوب فریاد میزنید ولی عمل ....
تو قسمت فریادتون نوشتین زود قضاوت نکنیم
ولی خیلی راحت قضاوت میکنین
دقیقا کجای صحبتام بوی ترس میداد که به نتیجه رسیدین بنده از مرگ میترسم؟؟؟
چطوری به نتیجه رسیدین من بخاطر ترسم به گفته های دیگران اکتفا میکنم ؟
بهتر نبود یک درصد احتمال میدادین شاید به دنبال درک تجربه مرگ خودم هستم ؟
ممنون از همگی
جناب حامی لطف دوستان به اندازه کافی شامل حالم شد
لطف کنید بحث رو ببندید

alieye;647379 نوشت:
زنده شدن یک مرجع تقلید پس از مرگ :
http://www.farhangnews.ir/content/48930

[=arial black]خیلی ممنون از حضورتون
بنده منظورم دقیقا همچین قضایایی بود
ولی هر کسی از ظن خود ...
بگذریم

با سلام
خانم رهگذر هدف از این بحث روشن کردن این مسائل برای افرادی مثل دوستمون که ادعا میکنن شما از مرگ میترسین که البته به نظر من ترس خودشونو انکار میکنن از مرگ
در ثانی شما چرا بحثرو میبندی ایشون نظرشو تغییر بده به نظر من بعضیا در حدی نیستن که در این مورد نظر بدن پس سخت نگیر بحثتو بکن
و اینکه جناب حامی یا کارشناسان مربوطه خیلی سکوت کردین و این سکوت شما باعث بوجود اومدن این بحثا میشه
با تشکر

رهگذر آسمان;647524 نوشت:
[=arial black]شما خیلی خوب فریاد میزنید ولی عمل ....
تو قسمت فریادتون نوشتین زود قضاوت نکنیم
ولی خیلی راحت قضاوت میکنین
دقیقا کجای صحبتام بوی ترس میداد که به نتیجه رسیدین بنده از مرگ میترسم؟؟؟
چطوری به نتیجه رسیدین من بخاطر ترسم به گفته های دیگران اکتفا میکنم ؟
بهتر نبود یک درصد احتمال میدادین شاید به دنبال درک تجربه مرگ خودم هستم ؟
ممنون از همگی
جناب حامی لطف دوستان به اندازه کافی شامل حالم شد
لطف کنید بحث رو ببندید

[="#000080"]
[="#006400"]هوالعالم [/]

نشانه ها کفایت میکنه که بگیم که طرف ترسیده یا نترسیده
شاید احتیاط بیش از حد باشه اما اگر اسمش ترس نباشه حتما استرس هست .

من خودم گاها از چنین حرفایی ترسیدم و فکر میکنم در حد یک شوک بوده برای احتیاط بیشتر تا در زندگی محتاط باشم و بودم . برای همین در دفعات بعد اون شوک رو حس نکردم ...

اگر مرگ به معنای پرواز یا جدایی جسم از روح باشه اتصال روح از جسم که مغز هم بخشی ازون بوده قطع میشه
برای همین اینطور ادراکات متوجه روح میشه و درک دنیای روح با کیفیت درک ذهن منو شما کمی سخت به نظر میرسه ...
مخصوصا با مغزی خاموش یا از کار افتاده ... حالا دو ساعت یا یک سال ...
خداحافظ شما باشه

لازم میدونم برای دیگر دوستان
خیلی کلی اشاره کنم
رویاها و خوابهایی که نمایش مرگ و میر انسان درش دیده میشه .
بیشتر به معنای افت عزت و پایین امدن شان روحانی انسان بوده.. یعنی ممکنه انسان اگاهانه یا نااگاهانه کاری کرده باشه که موجب قهر خدا بشه و اینطور به تصویر کشیده بشه ... که باید به اون مشاهده فکر کرد تا اتصال یا ارتباط دنیای درون با دنیای بیرون برقرار و قوی بشه
تا به دلیل چنین خوابی پی ببریم . مثلا کمترین نشانه در خواب ... مثل چهره فلانی در مجلس یا دلیل دوبار به تصویر کشیدن فلان شخص و ...

غرور چیز خیلی بدیه
تجربه پایین امدن شان انسانی رو قبل از اقدام و غرور ورزی درک کردم به طوری که حس مرگ و نابودی به من دست داد
اما خوشبختانه فقط یک نشانه یا هشداری بود برای من ! تا مغرور یا مغرور تر نشم ...
وقتی درک کردم که این فقط یک نشانه و درس بود
کم کم که توجه کردم دیدم اصلا برداشت من از اون وقایع غلط بوده و نه تنها افت و کسری برام نداشته
بلکه یه درس بزرگ به اطرافیانم دادم ...
به اسم گذشت !!
. [/]

راهی آسمان;648650 نوشت:
با سلام
خانم رهگذر هدف از این بحث روشن کردن این مسائل برای افرادی مثل دوستمون که ادعا میکنن شما از مرگ میترسین که البته به نظر من ترس خودشونو انکار میکنن از مرگ
در ثانی شما چرا بحثرو میبندی ایشون نظرشو تغییر بده به نظر من بعضیا در حدی نیستن که در این مورد نظر بدن پس سخت نگیر بحثتو بکن
و اینکه جناب حامی یا کارشناسان مربوطه خیلی سکوت کردین و این سکوت شما باعث بوجود اومدن این بحثا میشه
با تشکر

[="#000080"][="#006400"]هوالعادل[/]
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند

احتیاط در کلام چیز خوبیه ... [/]
[="#0000CD"]

خدا رو شکر این همه مدیر میتونن چک کنن که کی نظرش رو تغییر داده و کی نداده
ضمنا ظاهرا چنین امکانی از چند دقیقه یا ساعت بعد از ارسال برداشته میشه و هر کسی نمیتونه دل به خواهی نظرشو تغییر بده ...

پناه ما خدا [/]

Mohammad2db;652358 نوشت:
نشانه ها کفایت میکنه که بگیم که طرف ترسیده یا نترسیده
شاید احتیاط بیش از حد باشه اما اگر اسمش ترس نباشه حتما استرس هست .

[=arial black]بنده کاملا متوجه شدم تجربه مرگ یعنی چی
به اندازه کافی از دانشتون مستفیض شدیم
بیخیال دیگه

سلام بر شما
در پاسخ به اين سؤالات توجه به نكات زير مهم است:
- تجربه مرگ را مي توانيم از حوزه هاي علوم تجربي، علوم عقلي و علوم نقلي معتبر( قرآن و حديث) و عرفان و مصاحبه ها و بيان تجارب شخصي... بحث و بررسي كنيم.
- از نظر معارف ديني وقتي سخن از مرگ انسان است يعني پايان زندگي زيستي و فيزيولوژيكي در اين دنياي مادي و ورود به عالم برزخ.
-سخن گفتن از تجربه مرگ از جهات زيادي سخت است اول اين كه ملموس و محسوس نيست و متكي به تجربه افراد است و ورود ما به تجربه افراد امكان ندارد و تنها مي توانيم به شنيدن يا خواندن اين تجارب اكتفا كنيم. علم تجربي كه بحث از امور محسوسات قابل مشاهده و عينت پذير و تكرار پذير مي كند در اينجا نه رد مي كند نه مي پذيرد فقط مي گويد اين امر از حوزه كاري من خارج است.
-از نظر عقلي تجربه چنين امري امكان عقلي دارد و محال نيست.
- از نظر نقلي ما تابع آيات و روايات معتبر هستيم. و تجربه مرگ حضرت عزير و اصحاب كهف در قرآن آمده است.
- از نظر عرفاني برخي به مقاماتي مي رسند كه مي توانند مرگ اختياري داشته باشند و با اراده خود روح را از بدن خارج كنند. يكي از اساتيد مشهور فلسفه مي فرمودند فرزند يكي از علما پرسيد آيا اين درست است كه مي گويند برخي مي توانند با اراده خود روح را از بدن خود خارج كنند؟
آن عالم گفت بله. با تعجب پرسيد چه طور ممكن است. آن عالم روحش را از بدنش خارج كرد و از آن سوي اتاق فرزندش را صدا زد و گفت اين طوري.
برخي نيز در عالم رويا و كشف و مشاهده عرفاني مرگ را تجربه كرده اند آميرزا مهدي اصفهاني در مشهد وقتي حمام رفته بود محاسنش خضاب كرده بود لختي درنگ كرد تا رنگ بگيرد در مكاشفه اي چگونگي مرگ خود را ديد و قبل از مرگ از خويشاوندان حلاليت طلبيد و همان گونه كه در مكاشفه ديده بود از دنيا رفت.
- برخي از محققان با افرادي مصاحبه كرده اند كه تجارب نزديك به مرگ داشته اند. تجربه نزديك به مرگ در كتب روان شناسي دين و مباحث متاروان شناسي بحث مي شود. در اين باره كتاب ها، فيلم ها و سايت هاي مختلفي وجود دارد. افرادي كه تجربه هاي نزديك به مرگ دارند در بسياري از تجاربي كه بيان مي كنند اشتراك دارند.
دکتر مودی در کتاب خود بیان می‌کند که عوامل مشترکی را در بسیاری از این تجربه‌ها می‌توان دید، از جمله:
1. توانایی مشاهدۀ بدن خود از خارج
2. احساس بسیارعمیق آرامش، رضایت خاطر، و عشقی نامشروط
3. دیدن یک تونل یا کانال تاریک و عبور بسیار سریع از آن
4. مشاهدۀ نور یا موجودی نورانی
5. ارتباط با نور از طریق فکر و تله پاتی وبدون نیاز به تکلم
6. بازدید و مرور سریع زندگی فرد از لحظه تولد تا مرگ
7. مشاهده ی دنیایی دیگر با زیبایی غیر قابل توصیف
تقریباُ همه افرادی که چنین تجربه هایی را گزارش داده اند آن را بسیار حقیقی، ملموس، واضح، و غیر قابل تردید، و حتی واقعی‌تر از زندگی و حالت هشیاری در این دنیا توصیف کرده‌اند.

دو تجربه
بنده از دو نفر مشابه چنين تجاربي را به طور جداگانه شنيدم. يكي دكتر خانم پريرخ دادستان و ديگري حجت الاسلام حسيني (فرزند حجت الاسلام سيد علي اكبر حسيني استاد اخلاق) بود. زماني كه براي معالجه بيهوش بودند قبل از اين كه به هوش بيايند چنين تجارب را داشتند.

براي مطالعه بيشتر ر.ك:

http://neardeath.org/

http://www.aparat.com/result/%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87_%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D8%B1%DA%AF

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87_%D9%86%D8%B2%D8%AF%DB%8C%DA%A9_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D8%B1%DA%AF

[="Tahoma"][="DarkGreen"]جمع بندي
پرسش
[h=2]** تجربه مرگ **[/h]

[=arial black]با سلام
از کارشناسان و کاربرای محترم میخوام که
اولا : اگه تجربه ای راجع به مرگ دارن بیان کنن
البته تا حدی که براشون مقدوره
و ثانیا : تا چه حدی میشه به دیده ها و شنیده هایی که طی این تجربه اتفاق میفتن اطمینان کرد؟

مرگ از نگاه بنده خروج روح از بدن و ورود به عوالم دیگه است
که در این بین عده ای هیچگاه اجازه بازگشت ندارند
ولی عده محدودی هم هستند که حالا بهر دلیلی اجازه بازگشت به این دنیارو پیدا میکنند
که این بازگشت بعد از گذشت چند ساعت یا چند روزه
و بنده به دنبال برداشت دوستان از چنین تجربه هایی هستم

پاسخ
سلام بر شما
در پاسخ به اين سؤالات توجه به نكات زير مهم است:
- تجربه مرگ را مي توانيم از حوزه هاي علوم تجربي، علوم عقلي و علوم نقلي معتبر( قرآن و حديث) و عرفان و مصاحبه ها و بيان تجارب شخصي... بحث و بررسي كنيم.
- از نظر معارف ديني وقتي سخن از مرگ انسان است يعني پايان زندگي زيستي و فيزيولوژيكي در اين دنياي مادي و ورود به عالم برزخ.
-سخن گفتن از تجربه مرگ از جهات زيادي سخت است اول اين كه ملموس و محسوس نيست و متكي به تجربه افراد است و ورود ما به تجربه افراد امكان ندارد و تنها مي توانيم به شنيدن يا خواندن اين تجارب اكتفا كنيم. علم تجربي كه بحث از امور محسوسات قابل مشاهده و عينت پذير و تكرار پذير مي كند در اينجا نه رد مي كند نه مي پذيرد فقط مي گويد اين امر از حوزه كاري من خارج است.
-از نظر عقلي تجربه چنين امري امكان عقلي دارد و محال نيست.
- از نظر نقلي ما تابع آيات و روايات معتبر هستيم. و تجربه مرگ حضرت عزير و اصحاب كهف در قرآن آمده است.
- از نظر عرفاني برخي به مقاماتي مي رسند كه مي توانند مرگ اختياري داشته باشند و با اراده خود روح را از بدن خارج كنند. يكي از اساتيد مشهور فلسفه مي فرمودند فرزند يكي از علما پرسيد آيا اين درست است كه مي گويند برخي مي توانند با اراده خود روح را از بدن خود خارج كنند؟
آن عالم گفت بله. با تعجب پرسيد چه طور ممكن است. آن عالم روحش را از بدنش خارج كرد و از آن سوي اتاق فرزندش را صدا زد و گفت اين طوري.
برخي نيز در عالم رويا و كشف و مشاهده عرفاني مرگ را تجربه كرده اند آميرزا مهدي اصفهاني در مشهد وقتي حمام رفته بود محاسنش خضاب كرده بود لختي درنگ كرد تا رنگ بگيرد در مكاشفه اي چگونگي مرگ خود را ديد و قبل از مرگ از خويشاوندان حلاليت طلبيد و همان گونه كه در مكاشفه ديده بود از دنيا رفت.
- برخي از محققان با افرادي مصاحبه كرده اند كه تجارب نزديك به مرگ داشته اند. تجربه نزديك به مرگ در كتب روان شناسي دين و مباحث متاروان شناسي بحث مي شود. در اين باره كتاب ها، فيلم ها و سايت هاي مختلفي وجود دارد. افرادي كه تجربه هاي نزديك به مرگ دارند در بسياري از تجاربي كه بيان مي كنند اشتراك دارند.
دکتر مودی در کتاب خود بیان می‌کند که عوامل مشترکی را در بسیاری از این تجربه‌ها می‌توان دید، از جمله:
1. توانایی مشاهدۀ بدن خود از خارج
2. احساس بسیارعمیق آرامش، رضایت خاطر، و عشقی نامشروط
3. دیدن یک تونل یا کانال تاریک و عبور بسیار سریع از آن
4. مشاهدۀ نور یا موجودی نورانی
5. ارتباط با نور از طریق فکر و تله پاتی وبدون نیاز به تکلم
6. بازدید و مرور سریع زندگی فرد از لحظه تولد تا مرگ
7. مشاهده ی دنیایی دیگر با زیبایی غیر قابل توصیف
تقریباُ همه افرادی که چنین تجربه هایی را گزارش داده اند آن را بسیار حقیقی، ملموس، واضح، و غیر قابل تردید، و حتی واقعی‌تر از زندگی و حالت هشیاری در این دنیا توصیف کرده‌اند.

دو تجربه
بنده از دو نفر مشابه چنين تجاربي را به طور جداگانه شنيدم. يكي دكتر خانم پريرخ دادستان و ديگري حجت الاسلام حسيني (فرزند حجت الاسلام سيد علي اكبر حسيني استاد اخلاق) بود. زماني كه براي معالجه بيهوش بودند قبل از اين كه به هوش بيايند چنين تجارب را داشتند.

براي مطالعه بيشتر ر.ك:

http://neardeath.org/

http://www.aparat.com/result/%D8%AA%...85%D8%B1%DA%AF

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%...85%D8%B1%DA%AF

موضوع قفل شده است