سوء ظن به همسر

تب‌های اولیه

25 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوء ظن به همسر

سلام
من 21 سالمه.حدودا هفت ماه هس که نامزد کردم.همسرم هم 25 سالشه و یک خواهر کوچیک تر از خودش داره که 18 سالشه
ایشون رابطه ی خوبی با خواهرش داره.شاید بشه گفت رابطه ی عادی ولی من خیلی به روابط ایشون و خواهرشون حساسم.
یک بار هم به همسرم گفتم ولی خیلی ناراحت شد و گفت که خیلی بدبینی،اون خواهرمه و نباید از اینکه بهش محبت میکنم ناراحت بشی.
خودم هم همه ی این ها رو میدونم و واقعا از این احساسم رنج میبرم و ناراحتم میکنه ولی نمیدونم چه طور باهاش مقابله کنم.
مثلا وقتی که خواهرشو بغل میکنه و میبوسه یا عزیزم صداش میکنه واقعا ناراحت میشم.البته اصلا به خواهرش احساس بدی ندارم و خیلی هم دوسش دارم و همیشه میگم اونم مثه خواهر خودمه.
حتی وقتی که باهام خوب رفتار نمیکنه ولی بازم حس بدی بهش پیدا نمیکنم.
ولی نسبت به رابطه ی خواهر برادریشون خیلی حساسم.فوق العاده زیاد.نمیدونم چرا اینقدر زیاد به همسرم احساس مالکیت دارم و واقعا هم خیلی رنج میبرم از این حسم.شاید چون خیلی دوسش دارم اینقدر حساسم.
در واقع نه تنها به خواهرش بلکه به زن های اطرافش همین احساس سوءظن رو دارم البته به جز مادرش.ولی نسبت به خواهرش این حس خیلی شدید تره
راستش یکی از دوستام هست همیشه میگه نباید خواهر برادر نباید به هم زیاد نزدیک باشن چون ممکنه احساس جنسی به هم پیدا کنن،این حرف همیشه توی ذهنمه.واقعا بعضی وقتا خواهرش رو به چشم یک رقیب میبینم که احساسی غیر از احساس خواهر برادری داره
لطفا کمکم کنین که چطور حس مالکیت و حسادتمو از بین ببرم و کم کنم و نسبت به همسرم اینقدر بدبین نباشم و سوءظن نداشته باشم
ممنونم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد راهنما

سـردرگـم;643086 نوشت:
سلام
من 21 سالمه.حدودا هفت ماه هس که نامزد کردم.همسرم هم 25 سالشه و یک خواهر کوچیک تر از خودش داره که 18 سالشه
ایشون رابطه ی خوبی با خواهرش داره.شاید بشه گفت رابطه ی عادی ولی من خیلی به روابط ایشون و خواهرشون حساسم.
یک بار هم به همسرم گفتم ولی خیلی ناراحت شد و گفت که خیلی بدبینی،اون خواهرمه و نباید از اینکه بهش محبت میکنم ناراحت بشی.
خودم هم همه ی این ها رو میدونم و واقعا از این احساسم رنج میبرم و ناراحتم میکنه ولی نمیدونم چه طور باهاش مقابله کنم.
مثلا وقتی که خواهرشو بغل میکنه و میبوسه یا عزیزم صداش میکنه واقعا ناراحت میشم.البته اصلا به خواهرش احساس بدی ندارم و خیلی هم دوسش دارم و همیشه میگم اونم مثه خواهر خودمه.
حتی وقتی که باهام خوب رفتار نمیکنه ولی بازم حس بدی بهش پیدا نمیکنم.
ولی نسبت به رابطه ی خواهر برادریشون خیلی حساسم.فوق العاده زیاد.نمیدونم چرا اینقدر زیاد به همسرم احساس مالکیت دارم و واقعا هم خیلی رنج میبرم از این حسم.شاید چون خیلی دوسش دارم اینقدر حساسم.
در واقع نه تنها به خواهرش بلکه به زن های اطرافش همین احساس سوءظن رو دارم البته به جز مادرش.ولی نسبت به خواهرش این حس خیلی شدید تره
راستش یکی از دوستام هست همیشه میگه نباید خواهر برادر نباید به هم زیاد نزدیک باشن چون ممکنه احساس جنسی به هم پیدا کنن،این حرف همیشه توی ذهنمه.واقعا بعضی وقتا خواهرش رو به چشم یک رقیب میبینم که احساسی غیر از احساس خواهر برادری داره
لطفا کمکم کنین که چطور حس مالکیت و حسادتمو از بین ببرم و کم کنم و نسبت به همسرم اینقدر بدبین نباشم و سوءظن نداشته باشم
ممنونم

با عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامی
ضمن عرض تبریک به خاطر ازدواجتون و دعا جهت خوشبختی و عاقبت بخیری شما نکاتی را خدمتتون عرض می کنم:
محبت شما به همسرتون قابل ستایش است و باید سعی نمایید این محبت را بیشتر نمایید و با بروز صحیح آن استحکام زندگی را بیشتر نمایید ولی سوء ظن به هیچ عنوان صحیح نیست و چه بسا موجب سست شدن زندگی. می شود
سوء ظن نسبت به ديگران موجب وارد شدن ضررهاى فراوان معنوى و حتى مادى به انسان مى‏گردد:
حضرت على (ع) فرمود: «مراقب باش كه سوء ظن بر تو غلبه پيدا نكند، به درستى كه بدگمانى هيچ رفاقتى را بين تو و دوستت باقى نمى‏گذارد»،(1).
در اسلام شديداً از ترتيب اثر دادن به گمان‏هاى بيهوده و بى‏ اساس منع گشته و از انسان‏ها خواسته شده تا زمانى كه به مسأله‏اى يقين و علم پيدا نكرده‏اند، درباره آن قضاوت نكنيد چرا كه عمل به ظنّ و گمان رابطه بين آدميان را دچار تشويش و سستى كرده واعتماد را در جامعه از بين مى‏برد.
حضرت على (ع) فرمود: سُوءُ الظنّ يُفسِدُ الاُمُورَ و يُبْعِثُ عَلَى السُّرُورِ گمان بد كارها را فاسد كرده و انسان را بر كارهاى زشت وامى‏دارد،(2).
پس به مجرد اين كه كلام و يا عملى را از دوست خويش مشاهده كرديم، نبايد آن را بر بدى و سوء قصد وى حمل نماييم. هم‏چنين نبايد ديگران را بدون دليل و مدرك، متهم به كارهاى زشت كنيم و.... پيشوايان دينى و امامان (ع) از ما خواسته‏ اند كه كارهاى برادران مسلمان خود را بر بهترين شكل حمل نماييم و حتى اگر حمل بر صحت و درستى آن مشكل است، تلاش كنيم تا وجه خوبى برايش پيدا كرده واز هرگونه بدگمانى تا قبل از مرحله علم بپرهيزيم،(3). در غير اين صورت هميشه انسان از ديگران و گفتار و كردار آنان وحشت داشته و چنين خواهد پنداشت كه هر عملى كه انجام مى‏دهند عليه او صادر گرديده است.
بدگمانى نسبت به تمامى مردم ممنوع و مذموم است چه رسد به همسرى كه به او اعتماد داريم و با شناخت او را برگزيده ايم و مى خواهيم يك عمر با اعتماد و آرامش با او زندگى كنيم. و البته چه رسد به سوءظن حاصل از محبت برادر به خواهر.
اما راه‏هاى مبارزه:
الف) مطالعه آيات واخبارى كه در مذمت سوء ظن آمده است. براى اين منظور به كتاب‏هاى اخلاقى از قبيل: 1- نقطه‏هاى آغاز در اخلاق عملى، مهدوى كنى 2- معراج السعاده، مرحوم نراقى 3- اخلاق اسلامى، ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقى
ب) هرگاه به كسى سوء ظن پيدا كرديد، در عمل هيچ تأثير و نقشى به آن ندهيد بلكه سعى كنيد با فرد مورد سوء ظن، رفتارى آميخته با حسن ظن داشته باشيد. در اين صورت اين خوى ناپسند، ضعيف شده و از بين خواهد رفت.
ج) هرگاه كه مورد حمله سوء ظن واقع شديد، به خدا پناه ببريد و با استعاذه و استغفار، از او مدد بطلبيد.
د) علاوه بر اهمیت ندادن به این فکر و سوءظن تلاش نمایید از مهارتهای کنترل افکار نظیر وقت خود را کامل پر کردن ،جابجاکردن این افکار با افکار لذت بخش،بستن کشی بدست و هنگام آمدن آن فکر کشیدن آن کش که درد آن سبب بیرون رفتن آن فکر می شود و...استفاده نمایید.
البته همسر شما هم باید به این نکته دقت داشته باشد که در زمینه محبت به خواهران زیاده روی نکرده و محبت مناسبی را داشته باشد.
(1) (بحارالانوار، ج 77، ص 207)
(2) (غررالحكم، حرف سين، لفظ «سوء»)
(3) (بحارالانوار، ج 75، ص 196)

راهنما;643312 نوشت:
با عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامی
ضمن عرض تبریک به خاطر ازدواجتون و دعا جهت خوشبختی و عاقبت بخیری شما نکاتی را خدمتتون عرض می کنم:
محبت شما به همسرتون قابل ستایش است و باید سعی نمایید این محبت را بیشتر نمایید و با بروز صحیح آن استحکام زندگی را بیشتر نمایید ولی سوء ظن به هیچ عنوان صحیح نیست و چه بسا موجب سست شدن زندگی. می شود
سوء ظن نسبت به ديگران موجب وارد شدن ضررهاى فراوان معنوى و حتى مادى به انسان مى‏گردد:
حضرت على (ع) فرمود: «مراقب باش كه سوء ظن بر تو غلبه پيدا نكند، به درستى كه بدگمانى هيچ رفاقتى را بين تو و دوستت باقى نمى‏گذارد»،(1).
در اسلام شديداً از ترتيب اثر دادن به گمان‏هاى بيهوده و بى‏ اساس منع گشته و از انسان‏ها خواسته شده تا زمانى كه به مسأله‏اى يقين و علم پيدا نكرده‏اند، درباره آن قضاوت نكنيد چرا كه عمل به ظنّ و گمان رابطه بين آدميان را دچار تشويش و سستى كرده واعتماد را در جامعه از بين مى‏برد.
حضرت على (ع) فرمود: سُوءُ الظنّ يُفسِدُ الاُمُورَ و يُبْعِثُ عَلَى السُّرُورِ گمان بد كارها را فاسد كرده و انسان را بر كارهاى زشت وامى‏دارد،(2).
پس به مجرد اين كه كلام و يا عملى را از دوست خويش مشاهده كرديم، نبايد آن را بر بدى و سوء قصد وى حمل نماييم. هم‏چنين نبايد ديگران را بدون دليل و مدرك، متهم به كارهاى زشت كنيم و.... پيشوايان دينى و امامان (ع) از ما خواسته‏ اند كه كارهاى برادران مسلمان خود را بر بهترين شكل حمل نماييم و حتى اگر حمل بر صحت و درستى آن مشكل است، تلاش كنيم تا وجه خوبى برايش پيدا كرده واز هرگونه بدگمانى تا قبل از مرحله علم بپرهيزيم،(3). در غير اين صورت هميشه انسان از ديگران و گفتار و كردار آنان وحشت داشته و چنين خواهد پنداشت كه هر عملى كه انجام مى‏دهند عليه او صادر گرديده است.
بدگمانى نسبت به تمامى مردم ممنوع و مذموم است چه رسد به همسرى كه به او اعتماد داريم و با شناخت او را برگزيده ايم و مى خواهيم يك عمر با اعتماد و آرامش با او زندگى كنيم. و البته چه رسد به سوءظن حاصل از محبت برادر به خواهر.
اما راه‏هاى مبارزه:
الف) مطالعه آيات واخبارى كه در مذمت سوء ظن آمده است. براى اين منظور به كتاب‏هاى اخلاقى از قبيل: 1- نقطه‏هاى آغاز در اخلاق عملى، مهدوى كنى 2- معراج السعاده، مرحوم نراقى 3- اخلاق اسلامى، ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقى
ب) هرگاه به كسى سوء ظن پيدا كرديد، در عمل هيچ تأثير و نقشى به آن ندهيد بلكه سعى كنيد با فرد مورد سوء ظن، رفتارى آميخته با حسن ظن داشته باشيد. در اين صورت اين خوى ناپسند، ضعيف شده و از بين خواهد رفت.
ج) هرگاه كه مورد حمله سوء ظن واقع شديد، به خدا پناه ببريد و با استعاذه و استغفار، از او مدد بطلبيد.
د) علاوه بر اهمیت ندادن به این فکر و سوءظن تلاش نمایید از مهارتهای کنترل افکار نظیر وقت خود را کامل پر کردن ،جابجاکردن این افکار با افکار لذت بخش،بستن کشی بدست و هنگام آمدن آن فکر کشیدن آن کش که درد آن سبب بیرون رفتن آن فکر می شود و...استفاده نمایید.
البته همسر شما هم باید به این نکته دقت داشته باشد که در زمینه محبت به خواهران زیاده روی نکرده و محبت مناسبی را داشته باشد.
(1) (بحارالانوار، ج 77، ص 207)
(2) (غررالحكم، حرف سين، لفظ «سوء»)
(3) (بحارالانوار، ج 75، ص 196)

سلام.ممنونم از پاسختون
ولی نمیشد یه کم بیشتر راهکار مشاوره ای بدین؟
اینایی که گفتین رو خودم میدونم که سوءظن بده و نباید داشته باشم و ...ولی نمیدونم چرا اینجوریم.کلا خیلی بدبینم.بعضی وقتا همسرم یه چیزی میگه و یه برداشتی ازش میکنم که حتی خودم هم متعجب میشم از برداشتی که داشتم.
نسبت به خواهرش خیلی بیشتر بدبینم.این پر کردن وقت و جا به جا کردن این افکار با افکار خوب و تلقین کردن هم زیاد فایده ای نداره.چون بلافاصله تا یه اتفاق جدید میفته همه ی این چیزا رو فراموش میکنم

حق داری

به نظر من کلمه ی عزیزم باید انحصاری باشه Fool ( مخصوصا از زبون یه آقا ما خانوما زیاد از این چنگولک بازیا تو حرفامون میگیم:khandeh!:)

نمیشه که آدم به خواهر و مادر و عمو داییش هی بگه عزیزم Fool

این کلمه امتیاز انحصاریش فقط مخصوص همسره Fool

[=arial black]گذشته از اینکه شما تو سنی هستی که خیلی راحت دچار غلیان احساسات میشی
ولی یه سری راهکار دارم که یکم بدجنسیه
البته رو چندتا زندگی جواب داده ولی میترسم پرتم کنن بیرون
وگرنه میگفتم چطوری مثل آب خوردن خواهرشوهرو فیتیله پیچ کنین
آخه محبت خواهر برادری هم چیزیه که بخاطرش بهترین روزاتو خراب کنی؟؟؟

Miss Chadoriii;643386 نوشت:
حق داری

به نظر من کلمه ی عزیزم باید انحصاری باشه Fool ( مخصوصا از زبون یه آقا ما خانوما زیاد از این چنگولک بازیا تو حرفامون میگیم)

نمیشه که آدم به خواهر و مادر و عمو داییش هی بگه عزیزم Fool

این کلمه امتیاز انحصاریش فقط مخصوص همسره :|

میس :Nishkhand:

سردرگم جان، فقط مراقب باش از عشق زیادی زندگیت رو نابود نکنی

بهترین کار اینکه خیلی منطقی با همسرت حرف بزنی و البته چیزی نگی که بیشتر حساسش کنی نسبت به خواهرش، مثلا فک کنه خواهرشون از شما بهتره که شما بهش حساسین

ولی اینجوری و خیلی آرام و با محبت بهش بگو که من دوست ندارم جلو من به کسی محبت کنی هرکی می خواد باشه، من عشقت رو فقط برای خودم می خوام. به احساساتت نسبت به خواهر و مادرت احترام می زارم و بهت حق می دم ولی لطفا حداقل جلو من بیشتر مراعات کن

بهتره شوهرتون بدونه این از شدت عشق هست نه صرفا حسادت خالی. ولی مدل بعضی آقایون اینجوریه که اینجور موقع ها بیشتر ممکنه دلشون بخواد اذیت کنن یا حساسیتتون رو برانگیخته کنن تا از عشقی که بهشون دارید لذت ببرن

پس خیلی حساس نباشید مخصوصا رو خواهر، مطمئن باشید اگه همسر معتقدی یا نیمه معتقدی داشته باشید هیچ قصد و نیتی به خواهرشون ندارن و اتفاقا این خیلی خوبه که به خانوادشون محبت دارن

اصولا مردایی که به خانوادشون بیشتر اهمیت میدن با زن و بچشون هم مهربون ترن

[quote=سـردر
گـم;643385]سلام.ممنونم از پاسختون
ولی نمیشد یه کم بیشتر راهکار مشاوره ای بدین؟
اینایی که گفتین رو خودم میدونم که سوءظن بده و نباید داشته باشم و ...ولی نمیدونم چرا اینجوریم.کلا خیلی بدبینم.بعضی وقتا همسرم یه چیزی میگه و یه برداشتی ازش میکنم که حتی خودم هم متعجب میشم از برداشتی که داشتم.
نسبت به خواهرش خیلی بیشتر بدبینم.این پر کردن وقت و جا به جا کردن این افکار با افکار خوب و تلقین کردن هم زیاد فایده ای نداره.چون بلافاصله تا یه اتفاق جدید میفته همه ی این چیزا رو فراموش میکنم
با عرض سلام و ادب خدمت شما بزرگوار
مطالب ابتدایی پست اول در زمینه اهمیت سوءظن و تاکید بر ترک آن بود
یکی از مهمترین درمانها در زمان کنونی درمان شناختی رفتاری می باشد لذا با توجه به این درمان نکاتی را عرض می کنم
نکته ای که در اینجا حائز اهمیت است این است که برخی مواقع انسانها نسبت به برخی دیگر شرطی می شوند یعنی اگر اتفاقی در مورد اشخاص دیگر رخ می دهد نوعی واکنش نشان می دهد ولی در مورد شخص خاص واکنش نیز خاص می شود شما در مورد خواهر شوهر خود اینگونه شده اید و ذهنتان به برداشتهای نامناسب عادت کرده و به اصطلاح روانشناسان شرطی شده است راهکارها علاوه بر آنچه در پست اول خود ذکر نمودم عبارتند از:

  1. حساسیت بیش از حد به این موضوع خود سبب تشدید این افکار می شود لذا در ابتدا سعی نکنید با این افکار مقابله نمایید و بدانید سوءظن به تنهایی و قبل از آنکه به مرحله عمل نرسد گناهی ندارد و البته تنها یک رذیله اخلاقی می باشد
  2. سعی کنید ضمن بی خیالی برعکس آن را انجام دهید عدم توجه به این افکار بهترین راه می باشد.
  3. خود را به صورت عکس شرطی نمایید یعنی تمرین کنید که در زمان ابراز محبت همسرتون ،افکار مناسب به ذهن خود خطور دهید.ورود افکار مناسب همراه است با خروج افکار نامناسب.
  4. در مورد محبت و عوامل ایجاد آن و تاثیرات آن مطالعه نمایید.
  5. ویژگیهای مثبت همسر و خواهر شوهر خود را برجسته نمایید.
  6. محبت سبب جلب مجبت می شود لذا با محبت به همسر و خواهر شوهر خود هم خود را به آنها نزدیک نمایید و هم محبت آنها را به خود جلب نمایید.
  7. افزایش معنویت و خواندن کتب اخلاقی در این زمینه(رفع سوءظن) راهگشا می باشد
  8. سعی کنید آن کلام دوستتون را که بیانگر امکان نظرهای جنسی خواهر و برادر به یکدیگر بود را فراموش نمایید و در مورد آن فکر نکنید
  9. اصل اتفاق کم رخ می دهد ولی ما با فکر کردنهای خود هزار اتفاق از آن می سازیم و هزار بار رنج می بریم لذا سعی کنید خود روی آن افکار فکر نکنید و جوانب آن را بررسی نکنید و تنها وقتی خود بخود به ذهن شما وارد شد با مهارتهای کنترل افکار آن را بیرون کنید و خود با اختیار خود روی آن فکر نکنید.
رفتارهایی که همسرتون در مواجهه با خواهرش و سایر نزدیکان انجام می دهد را بازگو نمایید تا در این زمینه نکات بیشتری را عرض نمایم.
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

سـردرگـم;643086 نوشت:
سلام
من 21 سالمه.حدودا هفت ماه هس که نامزد کردم.همسرم هم 25 سالشه و یک خواهر کوچیک تر از خودش داره که 18 سالشه
ایشون رابطه ی خوبی با خواهرش داره.شاید بشه گفت رابطه ی عادی ولی من خیلی به روابط ایشون و خواهرشون حساسم.
یک بار هم به همسرم گفتم ولی خیلی ناراحت شد و گفت که خیلی بدبینی،اون خواهرمه و نباید از اینکه بهش محبت میکنم ناراحت بشی.
خودم هم همه ی این ها رو میدونم و واقعا از این احساسم رنج میبرم و ناراحتم میکنه ولی نمیدونم چه طور باهاش مقابله کنم.
مثلا وقتی که خواهرشو بغل میکنه و میبوسه یا عزیزم صداش میکنه واقعا ناراحت میشم.البته اصلا به خواهرش احساس بدی ندارم و خیلی هم دوسش دارم و همیشه میگم اونم مثه خواهر خودمه.
حتی وقتی که باهام خوب رفتار نمیکنه ولی بازم حس بدی بهش پیدا نمیکنم.
ولی نسبت به رابطه ی خواهر برادریشون خیلی حساسم.فوق العاده زیاد.نمیدونم چرا اینقدر زیاد به همسرم احساس مالکیت دارم و واقعا هم خیلی رنج میبرم از این حسم.شاید چون خیلی دوسش دارم اینقدر حساسم.
در واقع نه تنها به خواهرش بلکه به زن های اطرافش همین احساس سوءظن رو دارم البته به جز مادرش.ولی نسبت به خواهرش این حس خیلی شدید تره
راستش یکی از دوستام هست همیشه میگه نباید خواهر برادر نباید به هم زیاد نزدیک باشن چون ممکنه احساس جنسی به هم پیدا کنن،این حرف همیشه توی ذهنمه.واقعا بعضی وقتا خواهرش رو به چشم یک رقیب میبینم که احساسی غیر از احساس خواهر برادری داره
لطفا کمکم کنین که چطور حس مالکیت و حسادتمو از بین ببرم و کم کنم و نسبت به همسرم اینقدر بدبین نباشم و سوءظن نداشته باشم
ممنونم

سلام علیکم

به نظرم شما حساسیت بی مورد دارید. خواهر وبرادری احساسات پاکی هست که بعضیها بیشتر بروز میدهند. دست دادن و بوسیدن و مهربانانه برخورد کردن خواهر و برادرانه هیچ ارتباطی به مسائل جنسی نداره
مگر اینکه مطمئن باشید آدمای منحرفی هستند....

به نظرم دارین به شکل خطرناکی یه موضوع کاملا طبیعی رو برا خودتون بزرگ جلوه می دین.
هیچ وقت به این فکر نکردین که شوهر شما فکر می کنه که اگه به خواهرش محبت نکنه (شاید قبل از اومدن شما هم اینطوری بودن) ممکنه ایشون (اگه مجردن) دنبال محبت از کانال های دیگه بره؟؟؟؟

سـردرگـم;643086 نوشت:
راستش یکی از دوستام هست همیشه میگه نباید خواهر برادر نباید به هم زیاد نزدیک باشن چون ممکنه احساس جنسی به هم پیدا کنن،این حرف همیشه توی ذهنمه.واقعا بعضی وقتا خواهرش رو به چشم یک رقیب میبینم که احساسی غیر از احساس خواهر برادری داره

اینجا دیگه رسما شورشو در آوردین:ok:

راهنما;643405 نوشت:
رفتارهایی که همسرتون در مواجهه با خواهرش و سایر نزدیکان انجام می دهد را بازگو نمایید تا در این زمینه نکات بیشتری را عرض نمایم.
در پناه قرآن و عترت موفق باشید

ممنونم از جوابتون
مثلا وقتی خواهرش بخواد از مسافرت برگرده،مثلا ساعت شیش و هفت صبح،میره ترمینال دنبالش ولی حتی یه دفه نیومده دانشگاه دنبال من.همش میگه وظیفه ی برادر در برابر خواهرش خیلی زیاده و میگه تو چون خودت برادر نداری نمیتونی روابط خواهر برادری رو درک کنی
یا مثلا میگه امروز خواهرم موهای پشت سرمو واسم کوتاه کرده
خواهرشو که دو سه روز نمیبینه میگه دلم واسش تنگ شده
یه دفه یه عکس واسم فرستاده بود،خواهرش دستشو انداخته بود دور گردن همسرم.شاید چیز خاصی نبود ولی همون لحظه یه حس خیلی بد رو حس کردم ولی به خودش چیزی نگفتم

Miss Chadoriii;643386 نوشت:
حق داری

به نظر من کلمه ی عزیزم باید انحصاری باشه Fool ( مخصوصا از زبون یه آقا ما خانوما زیاد از این چنگولک بازیا تو حرفامون میگیم)

نمیشه که آدم به خواهر و مادر و عمو داییش هی بگه عزیزم Fool

این کلمه امتیاز انحصاریش فقط مخصوص همسره :|

خب اونقدری که واسه من این کلمه رو به کار میبره برا بقیه که به کار نمیبره ولی اگه بخوام خیلی خودخواهانه فک کنم حرفتو به شدت قبول دارم
ولی نمیتونم به همسرم بگم که از این جور حرف زدن با سایر نزدیکانش دوری کنه

رهگذر آسمان;643388 نوشت:
گذشته از اینکه شما تو سنی هستی که خیلی راحت دچار غلیان احساسات میشی
ولی یه سری راهکار دارم که یکم بدجنسیه
البته رو چندتا زندگی جواب داده ولی میترسم پرتم کنن بیرون
وگرنه میگفتم چطوری مثل آب خوردن خواهرشوهرو فیتیله پیچ کنین
آخه محبت خواهر برادری هم چیزیه که بخاطرش بهترین روزاتو خراب کنی؟؟؟

من به خواهرش حساس نیستم.به روابط خواهر برادریشون حساسم.ینی خوشم نمیاد و یه جورایی حسادت میکنم
راهکاراتون چیه؟

Ṃᾄʀẓἷἔ;643392 نوشت:
بهترین کار اینکه خیلی منطقی با همسرت حرف بزنی و البته چیزی نگی که بیشتر حساسش کنی نسبت به خواهرش، مثلا فک کنه خواهرشون از شما بهتره که شما بهش حساسین

اینی که میگی دقیقا همون چیزیه که خیلی ازش میترسم واسه همین یا بار بیشتر در موردش با همسرم حرف نزدم جون میترسم که حساس بشه و اونجوری که گفتی فک کنه

Ṃᾄʀẓἷἔ;643392 نوشت:
بهتره شوهرتون بدونه این از شدت عشق هست نه صرفا حسادت خالی. ولی مدل بعضی آقایون اینجوریه که اینجور موقع ها بیشتر ممکنه دلشون بخواد اذیت کنن یا حساسیتتون رو برانگیخته کنن تا از عشقی که بهشون دارید لذت ببرن

میدونم که از حساسیت های من سوءاستفاده نمیکنه ولی اگه بهش بگم بهم میگه تو زیادی حساسی و خیلی عصبانی و ناراحت میشه

سلام سردرگم
بهش نچسب بدتر میشه
به این فکر کن که چیکارکنی بیشتر جذبت بشه

ب این فکرا رو شوهر نداشته ام حساس شدم

بسم رب الحیدر

سـردرگـم;643086 نوشت:
سلام
راستش یکی از دوستام هست همیشه میگه نباید خواهر برادر نباید به هم زیاد نزدیک باشن چون ممکنه احساس جنسی به هم پیدا کنن،این حرف همیشه توی ذهنمه.

سلام و ادب
تمام صحبتاتون به کنار این خطم به کنار
احیانا شما ماهواره ندارید یا دوستان و آشنایان نزدیک ماهواره ندارن که شما تا حدودی با سریالهاش آشنا باشید؟!! به احتمال قوی اون دوستتون ماهواره داره!! خلاصه یکی این وسط ماهواره داره چون معتقدم تو 99 درصد از سوء ظن ها پای ماهواره در میونه
شما فقط در مورد خواهرشو تو زندگی بهشون سوء ظن دارید؟
من متعجم زندگی که سرشار از عشق و اعتماد هست و باید باشه در این حد سوء ظن!
بوسیدن دختر 18 ساله کار درستی نیست به این حدیث توجه داشته باشید: وقتی دختر به 6 سالگی رسید، مردان او را نبوسند و هنگامی که سن پسربچه از 7 سال گذشت، زنان را نبوسد.
میتونید این حدیثو به شوهرتون بگید
خب درسته شکل روابط مثل هم نیست مثلا تو روابط خواهر برادری ممکنه مسایلی اتفاق بیفته که تو زناشویی نیست و بالعکس
بعضا هستن روابط بسیار احساسی و عاطفی با پدر و مادر و خواهر و برادر دارن
اگه با وجود ابراز احساساتشون به خانواده و خواهرشون از ابراز احساساتشون به شما کاسته نشده و نمیشه پس میشه گفت جای نگرانی نیست

یاعلی مدد

سـردرگـم;643607 نوشت:
ممنونم از جوابتون
مثلا وقتی خواهرش بخواد از مسافرت برگرده،مثلا ساعت شیش و هفت صبح،میره ترمینال دنبالش ولی حتی یه دفه نیومده دانشگاه دنبال من.همش میگه وظیفه ی برادر در برابر خواهرش خیلی زیاده و میگه تو چون خودت برادر نداری نمیتونی روابط خواهر برادری رو درک کنی
یا مثلا میگه امروز خواهرم موهای پشت سرمو واسم کوتاه کرده
خواهرشو که دو سه روز نمیبینه میگه دلم واسش تنگ شده
یه دفه یه عکس واسم فرستاده بود،خواهرش دستشو انداخته بود دور گردن همسرم.شاید چیز خاصی نبود ولی همون لحظه یه حس خیلی بد رو حس کردم ولی به خودش چیزی نگفتم

با عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامی
از مثالهایی که نوشتید بر می آید که رفتارهای برادرتون طبیعی است و در این مثالها مورد خاصی نمی باشد همچنانکه خود فرمودید یک سوءظن کاذب می باشد و می تواند علل مختلف داشته باشد برخی مواقع یک جمله ممکن است یک زندگی را ویران نماید به جملاتی که می شنوید دقت کنید و هر جمله ای را در ذهن خود نسپارید
علل این سوءظن می تواند سخن دوست شما باشد که با نداشتن برادر از سوی شما تقویت شده است.
سعی نمایید آن جمله را فراموش نمایید و دیگر به ذهن خود راه ندهید و در عوض جملات مثبت و پر مهر و محبت را در ذهن خود مرور نمایید.
نکته دیگر این است نوع ابراز محبت در خانواده همسرتون و یا اطرافیان همسرتون نظیر دوستان ایشان چگونه است یکی از راههایی که می شود متقاعد شد که این نوع رفتار طبیعی است ابراز محبت سایرین می باشدکه در همسرتون اثر گذاشته و او در واقع این نوع ابراز محبت را یاد گرفته است.
در نهایت به نظر این سوءظن شما بی پایه و اساس است و با راهکارهای ارائه شده سعی نمایید آن را ازبین ببرید.
سعی نمایید
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

[=arial black]با سلام
به نظر من شما بخاطر علاقه بیش از حدتون به همسرتون
روی روابطش حساس شدین و این از نشونه های وابستگیه
قبل از هرچیز مراقب این حس باشین که اگه تقویت بشه تبدیل به موجودی وابسته میشین
که بعدها همه زندگیتون رو تحت الشعاع قرار میده
مثلا وقتی ازدواج کردین همش مراقبین که همسرتون کجا رفت
نکنه الان پیش خواهرش باشه؛ نکنه با یکی از همکارای خانمش صمیمی بشه و ....
و چون در طول روز بخاطر این افکار خسته و عصبی شدین
وقتی همسرتون برمیگرده ناخودآگاه ناراحتیتون رو به ایشون هم منتقل میکنین
و زندگی مشترکتون به آشوب کشیده میشه
پس قبل از هرچیز روی خودتون کار کنید
از کتاب و سخنرانی کمک بگیرید تا بجای وابستگی دلبسته همسرتون بشین

از طرفی قبول کنید که قهرمان هر دختری قبل از ازدواج پدر و برادرشه
و اگه رابطه عاطفی محکمی با این افراد داشته باشه وابستگی شدیدی هم بهشون پیدا میکنه
ببینید الان قهرمان خواهرشوهرتون ازدواج کرده _ همسرتون_
و به یکباره عشق صد درصدی تبدیل شده به چیزی پایین تر از چند درصد
خواهرشوهرتون پیش همسرتون به دنیا اومده توی همه ناخوشی ها پیشش بوده
غصه برادرش رو خورده؛ شاید شبها بخاطر یه تب کوچک تا صبح برای همسرتون گریه کرده
و حالا
با یه کلمه بله شما قهرمانی که از روز تولد کنارش بوده به تصاحب شما دراومده
خواهرشوهرتون خیلی خوب میفهمه که برادرش هرقدر هم که عاشقش باتشه
بازهم لحظاتی توی زندگیش هست که فقط در کنار شماست
جملاتی هست که فقط به شما میگه و ...
و چون فعلا سنش کمه بهتون حسادت میکنه
ولی از طرفی هم خیلی خوب میدونه نه میتونه و نه میخواد بخاطر علاقه خواهر برادری زندگی برادرش رو بهم بزنه
و کاملا متوجه شده که بعد از ازدواج شما این علاقه محدودتر هم خواهد شد
پس الان تنها کاری که میتونه بکنه اینه که فعلا قهرمانشو واسه خودش حفظ کنه
پس در رابطه با خواهرشوهرتون
اولا مطمئن باشید قصد و نیت بدی نداره
فقط بعد از هجده سال متوجه شده بهترین عروسکش _ شوهرتون _ رو باید با شما تقسیم کنه
پس انقدر به شوهرو خواهرشوهرتون محبت کنید که مطمئن بشه شما بیشتر از خودش مراقب عروسکش هستین
زیاد نگران نباشین چون روزی که محبت یه غریبه تو دلش جوانه بزنه اگه التماسشم بکنین طرف شوهرتون نمیاد
اونم مثل شما یه دختره و خیلی خوب میفهمه بعضی کلمه ها مخصوص بعضی افرادن
ولی چون فعلا کسی رو نداره که فقط مال خودش باشه اون کلمات رو واسه برادرش خرج میکنه

آخرین کسی که در این بین باید درصدد تغییر رفتارش باشین همسرتونه
تاکید میکنم هرگز به صورت مستقیم ازش نخواین در رفتار با خواهرش تجدید نظر کنه چون نتیجه عکس میده
خودتون رو بذارین جای شوهرتون
سالها با یه دختر زندگی کرده ؛ شاید مواقعی دردهایی توی زندگیش داشته که نتونسته حتی به مادر چیزی بگه
و در این مواقع این خواهر سنگ صبورش بوده
بخاطر ذات وجودی مردها که کلا حمایتگرن سالها تنها کسی که باعث ارضای این حس میشده خواهرش بوده
ولی الان یکی دیگه هم هست که نیاز به حمایت داره
همسرتون نه میتونه شمارو از حمایتش محروم کنه
نه میتونه وابستگی هجده ساله رو یک شبه رها کنه
پس خودش به اندازه کافی توی برزخ هست
حساسیت شماهم مزید بر علت میشه
خودتون انصاف بدین این آدم چقدر باید اعصاب خردی بکشه
اونم بخاطر محبت به عزیزترین افراد زندگیش
پس به جای حساسیت و حسادت در کنار همسرتون باشین
به صورت غیر مستقیم و با رفتارتون بهش ثابت کنید مشکلی با محبت بین اون و خواهرش ندارین
مثلا وقتی دوتایی میرین بازار قبل از اینکه اون چیزی بگه واسه خواهرش یه کادو بخرین و البته خودتون بهش بدبد
همسرتون کم کم متوجه میشه کسانی هم غیر از خودش به فکر خواهرش هستند

اینطوری بهترین روزای خودتون و همسرتون خراب نمیشه
دل خواهرشوهرتون هم نمیشکنه
مطمئن باشین با ازدواج خواهرش همه چیز حل میشه
پس فقط واسه ساختن زندگیتون بجنگید نه واسه خراب کردنش
امیدوارم خوشبخت بشین

سـردرگـم;643086 نوشت:
در واقع نه تنها به خواهرش بلکه به زن های اطرافش همین احساس سوءظن رو دارم البته به جز مادرش.ولی نسبت به خواهرش این حس خیلی شدید تره

جنس دوستی همسر با همسر و همسر با مادر و خواهر و فرزندان و سایر نزدیکان تفاوت های زیادی با هم داره شما خودتون نوع محبتی که به پدر و مادرتون دارید با نوع محبتی که به همسرتون دارید یقینا متفاوته که ابراز علاقه به پدر و مادر نمیتونه چیزی از محبتتون به همسرتون کم کنه در واقع این نوع محبت ها در عرض هم هستند و هیچکدوم منافاتی با هم ندارن اگر همسرتون هیچ نوع علاقه ای به خواهرش نداشت باید این سوال در ذهنتون ایجاد میشد که چه مشکلی باعث شده تا اون خواهرش رو دوست نداشته باشه اما حالا که به اون محبت میکنه این نشان از یه صفت پسندیده اخلاقی در اونه که شما می تونید این صفت ایشون رو در ذهنتون برجسته کنید و به عنوان یک مزیت بزرگ از اون یاد کنید.
مردی که به فکر خانواده اش نیست و هیچ احساسی نسبت به اونها نداره هیچ تضمینی وجود نداره که این حالت نسبت به شما هم در اون به وجود نیاد چون این زمینه در اون وجود داره که الحمدلله این مشکل در همسر شما وجود نداره.
فقط به صورت کلی و در موقعیت مناسب میتونید این مساله رو به همسرتون برسونید که با توجه به حساسیت شما ، در ابراز محبتش به دیگران طوری برخورد نکنه که شما رنجیده خاطر بشید البته باز هم تاکید میکنم حتما در موقعیت مناسب این مساله رو مطرح کنید.

سلام دوست عزیز.ب نظر منم مثله بقیه دوستان شما خیلی حساسین و این چن تا دلیل میتونه داشته باشه اول اینکه تازه ازدواج کردین و با یه خانواده جدیدی آشنا شدین ک روابط داخل خانواده شون با خانواده شما فرق میکنه تا واستون عادی بشه زمان میبره و دوم اینکه سن تون کمه و همین باعث میشه رو قضایای احساسی زیادی حساس بشین و تجربه من اینو میگه ک زمان همه چی رو درست میکنه فقط باید خودتون اینو بدونین ک همسرتون مشکلی نداره و حساسیت از جانب شماست ک با یه کم بی محلی کردن و حواس تون رو پرت کردن و حق دادن ب همسرتون و با گذشت زمان حل میشه.خودتونو نگران نکنین. موفق باشین...

[QUOTE= چطور حس مالکیت و حسادتمو از بین ببرم و کم کنم و نسبت به همسرم اینقدر بدبین نباشم و سوءظن نداشته باشم
ممنونم

سلام دوست عزیز,اینکه میفرمایید نسبت به همسرتون حس مالکیت دارید خوب یک چیز طبیعی همه خانمها نسبت به همسرشون احساس تملک دارند و اونو فقط و فقط برای خودشون میخوان واگر یک خانم دیگر حال از اقوام میخواهد باشد یا غریبه اگر با همسرش رابطه صمیمی داشته باشد حساسیت زن تحریک میشودولی دوست عزیز لطفا" هرگز به حساسیت خود ادامه ندهید چون در وهله اول خودتان عذاب میکشیدوسپس باعث ایجاد اختلافاتی بین خود وهمسرتون میشید واین چیز خوبی نیست ........اینکه همسرتون با خواهرش اینقد صمیمی خوب طبیعی درخیلی از خانواده ها این صمیمیت بین برادر و خواهر ممکن باشه واین دلیل نمیشه که شما سوءظن نسبت به همسرتون پیدا کنید ومن نظر دوستتون رو درخصوص ارتباط بین خواهر و برادر که منجر به ....میشود را هرگز قبول ندارم ...شما هم میتوانید با خواهر شوهرت صمیمی باشی بجای اینکه نسبت به ایشون حساسیت نشون بدی سعی کن بهش نزدیک بشی و باهاش مثل یک دوست صمیمی بشی تا یک خواهر شوهر و...به هرحال لطفا" نسبت به این حساسیتتون تجدیدنظر کنید چون ممکن در آینده عواقب خوشایندی نداشته باشه و همین محرکه وجود اختلافات بین شما وهمسرتون بشه....:ok:

غلام عشق علی;643713 نوشت:
بسم رب الحیدر

سلام و ادب
تمام صحبتاتون به کنار این خطم به کنار
احیانا شما ماهواره ندارید یا دوستان و آشنایان نزدیک ماهواره ندارن که شما تا حدودی با سریالهاش آشنا باشید؟!! به احتمال قوی اون دوستتون ماهواره داره!! خلاصه یکی این وسط ماهواره داره چون معتقدم تو 99 درصد از سوء ظن ها پای ماهواره در میونه
شما فقط در مورد خواهرشو تو زندگی بهشون سوء ظن دارید؟
من متعجم زندگی که سرشار از عشق و اعتماد هست و باید باشه در این حد سوء ظن!
بوسیدن دختر 18 ساله کار درستی نیست به این حدیث توجه داشته باشید: وقتی دختر به 6 سالگی رسید، مردان او را نبوسند و هنگامی که سن پسربچه از 7 سال گذشت، زنان را نبوسد.
میتونید این حدیثو به شوهرتون بگید
خب درسته شکل روابط مثل هم نیست مثلا تو روابط خواهر برادری ممکنه مسایلی اتفاق بیفته که تو زناشویی نیست و بالعکس
بعضا هستن روابط بسیار احساسی و عاطفی با پدر و مادر و خواهر و برادر دارن
اگه با وجود ابراز احساساتشون به خانواده و خواهرشون از ابراز احساساتشون به شما کاسته نشده و نمیشه پس میشه گفت جای نگرانی نیست

یاعلی مدد

سلام
این حرفی که دوستم زده رو یکی از دوستاش واسش اتفاق افتاده نه اینکه صرفا از ماهواره و اینترنت دیده و شنیده باشه
همه ی این حرفایی که گفتم صرفا احساسات درونی خودمه و شوهرم به جز همون یه بار که یه اشاره ی خیلی مختصری کردم دیگه از چیزی خبر نداره پس من نمیتونم برم بهش بگم خواهرت 18 سالشه و دیگه نباید ببوسیش.چون هم احتمال میدم که حساس بشه هم اینکه به شدت ناراحت و عصبانی بشه

سلام
اصلا هم اينطور نيست، من و برادرم به قدري باهم صميمي هستيم ك خواهر برادري رو اينطور نديدم، از بچگي همو دوس داشتيم و تو اتاق هم ميخابيديم و يك لحظه طاقت دوري همو نداشتيم، ولي نه من، نه اون حسي نسبت به هم نداشتيم، تازه رابطه ي ما به قدري صنيمي بود كه داداشم همه ي درددلاشو به من ميگفت... راجب هر موضوعي
هميشه هم به من ميگفت خدا طوري پسر رو آفريده كه نميتونه به محارمش نيت بد داشته باشه، خيالت راحت خانوم
فقط در صورتي تفكر شما درسته كه خدايي نكرده طرف شما مشكلات جنسي و رواني داشته باشه كه اصلا فكر نميكنم اينطور باشه
در حالت طبيعي، آقايون نمي تونند به محارمشون محبتي مثل محبت به همسر داشته باشتد:)

خانوم به نظر من اگه شوهرتون بفهمه شما اینطور طرز فکری بهتون غالب شده خیلی از چشمش می افتید.
بذارید شوهرتون شمارو یه خانوم فهمیده و عاقل ببینه...

موضوع قفل شده است