چند سوال: شکایت از مصیبت ها، پاداش صبر ، پذیرفته شدن توبه

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چند سوال: شکایت از مصیبت ها، پاداش صبر ، پذیرفته شدن توبه

سلام لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید

1- اینکه در صبر بر مصیبت باید از مصیبت و مشکلات خود نزد دیگران شکایت نکنیم و شکیبایی بورزیم اما آیا با عنوان کردن آن نزد خداوند و با حالت تضرع، اجر آن از بین می رود؟

2- صبر بر نعمت پاداش بیشتری دارد یا صبر بر مصیبت؟ به عنوان مثال شخصی در دنیا از جهت امتحان به مصیبت و بلا گرفتار می گردد و شخص دیگری به وفور نعمت؛ و هر دو شخص از این امتحان الهی سربلند می گردند آیا پاداش این دو نفر یکسان است؟

3- شخصی که مدتی به گناهی مشغول است اما در اثر گذر زمان شرایط گناه از بین می رود و امکان گناه برای او وجود ندارد (مثلا نگاه حرام می کند و با افزایش سن، جنس مخالف به او توجه نمی کند) حال تصمیم به توبه می گیرد و متوجه می شود که اشتباه عمل کرده است با این شرایط آیا توبه او پذیرفتنی است و اگر پذیرفته شود آیا ارزش توبه واقعی را دارد؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سینا

User1986;643047 نوشت:
سلام لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید

1- اینکه در صبر بر مصیبت باید از مصیبت و مشکلات خود نزد دیگران شکایت نکنیم و شکیبایی بورزیم اما آیا با عنوان کردن آن نزد خداوند و با حالت تضرع، اجر آن از بین می رود؟


سخن خود را با روایتی از پیغمبر خدا صلی الله و علیه و اله و سلم شروع می کنیم.

رسول اكرم صلى الله عليه و آله می فرمایند : اَلصَّبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصيبَةِ، وَصَبرٌ عَلَى الطّاعَةِ وَصَبرٌ عَنِ المَعصيَةِ؛ صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصيبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترك گناه. (1)

و نیز در روایتی دیگر از ایشان آمده است : الصّابِرِ فى ثَلاثٍ: أوَّلُها أن لا يَكسِلَ، وَالثّانيَةُ أن لا يَضجَرَ، وَالثّالِثَةُ أن لا يَشكُوَ مِن رَبِّهِ تَعالى؛ لأِنَّهُ إذا كَسِلَ فَقَد ضَيَّعَ الحَقَّ، وَ إذا ضَجِرَ لَم يُؤَدِّ الشُّكرَ، وَإذا شَكا مِن رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَد عَصاهُ؛ صبور سه نشانه دارد : اول آن كه سستى نمى كند ، دوم آن كه افسرده و دلتنگ نمى شود و سوم آن كه از پروردگار خود شِكوه نمى كند ؛ زيرا اگر سستى كند، حق را ضايع كرده، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شكر نمى گذارد و اگر از پروردگارش شكوه كند او را معصيت كرده است . (2)

همانطور که از روایات برمی آید ما به شدت از اظهار ناراحتی و غم و اندوه در برابر دیگران باز داشته شده ایم و یکی از ویژگی های مومن را اینگونه بیان کرده اند که مومن غمش در دلش پنهان است و شادی اش در ظاهرش هویدا. بنابراین اظهار مصیبت و ناراحتی و گرفتاری در برابر مخلوق امری ناپسند است اما در عوض بیان گرفتاریها در برابر خداوند هیچ اشکالی ندارد و حتی بهترین راه برای تسکین انسان در موقع مصیبت صحبت با خداوند و اظهار غم و ناراحتی و مصیبت خویش نزد خداوند است البته در اینجا توجه به این نکته نیز ضروری است که حرف زدن با خداوند در رابطه با مصیبت به معنی تایید شکوه و شکایت نزد خدا نیست در واقع نباید با بیان مصیبتها از خداوند شکوه کنیم و بدرگاهش بنالیم و با نگاه طلبکارانه ذکر مصیبت کنیم بلکه صحبت با خداوند همراه شکر گزاری و اذعان رضایت نسبت به آنچه که خداوند مقدر داشته امری مطلوب است.در واقع با حالت تضرع به خدا روی آوریم و اقرار کنیم که تنها خداوند است که می تواند در مسیر تحمل بلا و مصیبت یاور و مدد رسان باشد.و این امر اجر صبر را از بین نمی برد. در حالی که بیان مصیبت برای دیگران اجر صبر ما را کم کرده و مرتبه ی صبر ما را از جمیل بودن پایین می آورد.
آیه 86 سوره یوسف، حضرت یعقوب(ع) در فراغ فرزندش حضرت یوسف نزد خداوند از غم و اندوه وارده شکایت کرد و عرضه داشت: «إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی‏ وَ حُزْنِی‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ؛ گفت من شکایت غم و اندوه خود را پیش خدا مى‏برم و از [عنایت] خدا چیزى مى‏دانم که شما نمى‌‏دانید»
بنابراین اینگونه ابراز مصیبت نزد خداوند بلا مانع است
.

(1)كافى، ج2، ص91، ح15
(2)علل الشرايع، ج2، ص498، ح1

User1986;643047 نوشت:
سلام لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید

2- صبر بر نعمت پاداش بیشتری دارد یا صبر بر مصیبت؟ به عنوان مثال شخصی در دنیا از جهت امتحان به مصیبت و بلا گرفتار می گردد و شخص دیگری به وفور نعمت؛ و هر دو شخص از این امتحان الهی سربلند می گردند آیا پاداش این دو نفر یکسان است؟

در تقسیم بندی که برای صبر مطرح شده صبر را سه دسته معرفی کرده اند . صبر بر طاعت، صبر بر معصیت و صبر بر مصیبت بنابراین آنچه که در رابطه با نعمت مطرح می شود در دایره ی شکر قرار می گیردنه در دایره ی صبر .

اما به هر جهت وفور نعمت برای انسان یکی از ابزار آزمایش و امتحان الهی است و چنانچه انسان نسبت به نعمتی که خداوند به او عطا کرده شکر گزار باشد بدین وسیله ایمانش نیز تقویت خواهد شد.

چنانچه رسول خدا(ص) فرمودند:«جبرئیل گفت که خداوند متعال می فرماید: «إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالْفَقْرِ وَ لَوْ أَغْنَیْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالْغِنَی وَ لَوْ أَفْقَرْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالسُّقْمِ وَ لَوْ صَحَّحْتُ جِسْمَهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالصِّحَّةِ وَ لَوْ أَسْقَمْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ إِنِّی أُدَبِّرُ عِبَادِی بِعِلْمِی بِقُلُوبِهِمْ فَإِنِّی عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛(1)
در بین بندگان مؤمنم، کسی هست که به جز فقر و تهیدستی چیزی ایمانش را اصلاح نمی کند که اگر ثروتمندش نمایم، همین ثروت موجب فساد و تباهی ایمانش می شود. و در بین بندگان مؤمنم، کسی هست که جز با ثروت، ایمانش اصلاح نمی شود و اگر تهیدستش نمایم، فقر و تهیدستی باعث فساد و تباهی ایمانش می گردد. و در میان بندگان مؤمنم، کسی هست که جز با مریضی، ایمانش اصلاح نمی گردد و اگر جسمش را سالم کنم همین سلامتی، ایمانش را از بین می برد و در بین بندگان مؤمنم، کسی هست که جز با سلامتی و صحت، ایمانش اصلاح نمی شود که اگر مریضش کنم، همین مریضی، ایمانش را تباه می کند. من بواسطه علمی که به درون و قلوب بندگانم دارم [امور] آنها را تدبیر می کنم. بدرستی که من دانا و آگاهم.»

نکته ای که باید توجه کنیم این است که ما برای پذیرش هر عمل ملاک داریم. در آموزه های اسلام مهمترین ملاک پذیرش عمل حسن فعلی و حسن فاعلی می باشد.به زبان ساده اگر بخواهیم بگوییم منظور از حسن فعلی مطلوب و مفید بودن خود عمل است از نظر شرع و مقصود از حسن فاعلی نیت و انگیزه ی انجام دهنده ی عمل.
بنابراین در مقایسه ی دو عمل ،چنانچه عملی از جهت کمیت و کیفیت و حسن فعلی و حسن فاعلی بالاتر باشد در نتیجه می توان گفت این عمل نزد خداوند ارزشمند تر است.
خداوند نعمتی را به شخصی بخشیده و در برابر او شخص دیگری زندگیش مملو از مصیبت است برای دریافت این مطلب که کدام یک از این دو اجر بیشتری دارند تنها باید به ملاک حسن فعلی و حسن فاعلی توجه نمود. لذا پاسخ به این سوال کلیت ندارد بلکه به طور مصداقی با در نظر گرفتن شرایط برای هر شخص در این موقعیت پاسخ متفاوت خواهد بود.

البته در برخی روایات در مقایسه ی انواع صبر ،صبر بر معصیت را بالاترین درجه دانسته اند .به عنوان مثالامیرالمؤمنین از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل كرده‌اند: «الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ، وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ، وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِيَةِ. فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمُصِيبَةِ حَتَّى يَرُدَّهَا بِحُسْنِ عَزَائِهَا، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَلَاثَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَيْنَ الدَّرَجَةِ إِلَى الدَّرَجَةِ كَمَا بَيْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ. وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى الطَّاعَةِ، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ سِتَّمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَيْنَ الدَّرَجَةِ إِلَى الدَّرَجَةِ كَمَا بَيْنَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَى الْعَرْشِ. وَ مَنْ صَبَرَ عَنِ الْمَعْصِيَةِ، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ تِسْعَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَيْنَ الدَّرَجَةِ إِلَى الدَّرَجَةِ كَمَا بَيْنَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَى مُنْتَهَى الْعَرْشِ‌(2)؛ صبر سه قسم است: صبر بر مصیبت كه پاداش آن سیصد ‌درجه و فاصله هر درجه بین زمین تا آسمان است؛ صبر بر طاعت كه پاداشش ششصد درجه و فاصله هر درجه بین اعماق زمین تا عرش الهی است؛ صبر بر معصیت كه اجر آن نهصد درجه و فاصله هر درجه از اعماق زمین تا نهایت عرش الهی است.»

حضرت آیت الله مصباح در توضیح اینگونه روایات صحبت جالبی دارند ایشان می گویندچنين مقایسه‌هايي در مقام بيان اطلاق نيست؛ بلكه براي بيان ظرفيت يك رفتار است؛ یعنی در ماهیت خودداري از انجام گناه چنین ظرفیتی وجود دارد كه می‌تواند از صبر بر بلاها ارزشمندتر باشداما معنای اين كلام این نیست که صبر بر هر معصیتی بر صبر بر هر بلایی افضل باشد.

بنابراین کاری که فی حد نفسه و از همه جهات بهترین کارها باشد و فاعلش با بهترین نیت آن را انجام دهد؛ چنين كاري ‌بهترین اعمال است در رابطه با صبر نیز می توان گفت صبری که در قالب مفید‌ترین فعل و با خالص‌ترین نيت باشد، والاترين صبر است.

(1)توحید، شیخ صدوق، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1398ه‍. ق، ص400.
(2) كافي، ج 2، ص 91

User1986;643047 نوشت:
سلام لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید

3- شخصی که مدتی به گناهی مشغول است اما در اثر گذر زمان شرایط گناه از بین می رود و امکان گناه برای او وجود ندارد (مثلا نگاه حرام می کند و با افزایش سن، جنس مخالف به او توجه نمی کند) حال تصمیم به توبه می گیرد و متوجه می شود که اشتباه عمل کرده است با این شرایط آیا توبه او پذیرفتنی است و اگر پذیرفته شود آیا ارزش توبه واقعی را دارد؟

آنچه که در باب توبه مطرح می شود پشیمانی نسبت به انجام گناه است و عزم جدی برای ترک آن و جبران گناه. بنابراین در مرحله ی اول انسان باید نسبت به گناه پشیمان شود حال فرقی نمی کند شرایط گناه برایش موجود باشد یا نباشد . همین که اظهار ناراحتی و پشیمانی از انجام گناه گذشته دارد کفایت می کند اما در ادامه باید عزم جدی برای ترک گناه داشته باشد حال اگر شرایط گناه همچنان باقیست پس لازم است که گناه را دیگر تکرار نکند و اگر شرایط به طور کلی از دست رفته که هیچ و در مرحله ی سوم نیز باید جبران نماید آنچه که منجر به تضییع حق الله و حق الناس شده است لذا اگر در دوران گناهکاری واجبی را انجام نداده باید قضا نماید و چنانچه حقی از مردم تضییع کرده باید باز گرداند.
البته توبه گاهی فقط مربوط به یک یا تعدادی از گناهان است و گاهی مربوط به تمام گناهان که در مورد اول توبه کامل نیست اما می تواند پیش زمینه ی خوبی باشد برای ترک همه ی گناهان . به عنوان مثال کسی که گناهکار است و از بین گناهانی که انجام می دهد یک گناه را بیشتر انجام می دهد و از انجام همین گناه رنج بیشتری می برد لذا تصمیم می گیرد که مثلا دروغگویی را کنار بگذارد یا ارتباط با نامحرم را ترک کند در اینجا توبه انجام گرفته و اگر گناه را تکرار نکند و شرایطی که گفتیم را در نظر بگیرد توبه ی او صحیح است اما در عین حال ناقص است و کامل نیست چرا که باید در جهت ترک سایر گناهان نیز قدم بردارد و از آنها نیز توبه کند.
موردی که فرمودید درست است که شرایط گناه ارتباط با نامحرم را بدین شکل ندارد اما قطعا سایر شرایط گناه برای او مهیاست پس باید با توبه کردن خود را نسبت به انجام گناهان دیگر بیمه نماید.

گناه هر چه باشد ودر هر زمان و مکان، با توبه پاک مى‏شود، چرا که عفو عمومى و فراگیر، پیام مهم آیه‏اى از قرآن مجید است: « قُلْ یا عِبادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلىَ أَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَ اللهِ اًّنَّ الله یَغْفِرُالُّذنُوبَ جَمِیعاً؛ بگواى بندگان من که بر خود ستم کرده‏اید! از رحمت خداوند نا امید نشوید که خدا همه گناهان را خواهد بخشید.»(1)

(1)سوره زمر آیه 53

پست جمعبندی:

سوال:

اینکه در صبر بر مصیبت باید از مصیبت و مشکلات خود نزد دیگران شکایت نکنیم و شکیبایی بورزیم اما آیا با عنوان کردن آن نزد خداوند و با حالت تضرع، اجر آن از بین می رود؟

پاسخ:

رسول اكرم صلى الله عليه و آله می فرمایند : اَلصَّبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصيبَةِ، وَصَبرٌ عَلَى الطّاعَةِ وَصَبرٌ عَنِ المَعصيَةِ؛ صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصيبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترك گناه. (1)
و نیز در روایتی دیگر از ایشان آمده است : الصّابِرِ فى ثَلاثٍ: أوَّلُها أن لا يَكسِلَ، وَالثّانيَةُ أن لا يَضجَرَ، وَالثّالِثَةُ أن لا يَشكُوَ مِن رَبِّهِ تَعالى؛ لأِنَّهُ إذا كَسِلَ فَقَد ضَيَّعَ الحَقَّ، وَ إذا ضَجِرَ لَم يُؤَدِّ الشُّكرَ، وَإذا شَكا مِن رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَد عَصاهُ؛ صبور سه نشانه دارد : اول آن كه سستى نمى كند ، دوم آن كه افسرده و دلتنگ نمى شود و سوم آن كه از پروردگار خود شِكوه نمى كند ؛ زيرا اگر سستى كند، حق را ضايع كرده، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شكر نمى گذارد و اگر از پروردگارش شكوه كند او را معصيت كرده است . (2)
همانطور که از روایات برمی آید ما به شدت از اظهار ناراحتی و غم و اندوه در برابر دیگران باز داشته شده ایم و یکی از ویژگی های مومن را اینگونه بیان کرده اند که مومن غمش در دلش پنهان است و شادی اش در ظاهرش هویدا. بنابراین اظهار مصیبت و ناراحتی و گرفتاری در برابر مخلوق امری ناپسند است اما در عوض بیان گرفتاریها در برابر خداوند هیچ اشکالی ندارد و حتی بهترین راه برای تسکین انسان در موقع مصیبت صحبت با خداوند و اظهار غم و ناراحتی و مصیبت خویش نزد خداوند است البته در اینجا توجه به این نکته نیز ضروری است که حرف زدن با خداوند در رابطه با مصیبت به معنی تایید شکوه و شکایت نزد خدا نیست در واقع نباید با بیان مصیبتها از خداوند شکوه کنیم و بدرگاهش بنالیم و با نگاه طلبکارانه ذکر مصیبت کنیم بلکه صحبت با خداوند همراه شکر گزاری و اذعان رضایت نسبت به آنچه که خداوند مقدر داشته امری مطلوب است.در واقع با حالت تضرع به خدا روی آوریم و اقرار کنیم که تنها خداوند است که می تواند در مسیر تحمل بلا و مصیبت یاور و مدد رسان باشد.و این امر اجر صبر را از بین نمی برد. در حالی که بیان مصیبت برای دیگران اجر صبر ما را کم کرده و مرتبه ی صبر ما را از جمیل بودن پایین می آورد.
آیه 86 سوره یوسف، حضرت یعقوب(ع) در فراغ فرزندش حضرت یوسف نزد خداوند از غم و اندوه وارده شکایت کرد و عرضه داشت: «إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی‏ وَ حُزْنِی‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ؛ گفت من شکایت غم و اندوه خود را پیش خدا مى‏برم و از [عنایت] خدا چیزى مى‏دانم که شما نمى‌‏دانید»
بنابراین اینگونه ابراز مصیبت نزد خداوند بلا مانع است.

(1)كافى، ج2، ص91، ح15
(2)علل الشرايع، ج2، ص498، ح1

سوال:

صبر بر نعمت پاداش بیشتری دارد یا صبر بر مصیبت؟ به عنوان مثال شخصی در دنیا از جهت امتحان به مصیبت و بلا گرفتار می گردد و شخص دیگری به وفور نعمت؛ و هر دو شخص از این امتحان الهی سربلند می گردند آیا پاداش این دو نفر یکسان است؟

پاسخ:

در تقسیم بندی که برای صبر مطرح شده صبر را سه دسته معرفی کرده اند . صبر بر طاعت، صبر بر معصیت و صبر بر مصیبت بنابراین آنچه که در رابطه با نعمت مطرح می شود در دایره ی شکر قرار می گیردنه در دایره ی صبر .

اما به هر جهت وفور نعمت برای انسان یکی از ابزار آزمایش و امتحان الهی است و چنانچه انسان نسبت به نعمتی که خداوند به او عطا کرده شکر گزار باشد بدین وسیله ایمانش نیز تقویت خواهد شد.

چنانچه رسول خدا(ص) فرمودند:«جبرئیل گفت که خداوند متعال می فرماید: «إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالْفَقْرِ وَ لَوْ أَغْنَیْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالْغِنَی وَ لَوْ أَفْقَرْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالسُّقْمِ وَ لَوْ صَحَّحْتُ جِسْمَهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالصِّحَّةِ وَ لَوْ أَسْقَمْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ إِنِّی أُدَبِّرُ عِبَادِی بِعِلْمِی بِقُلُوبِهِمْ فَإِنِّی عَلِیمٌ خَبِیرٌ؛(1)
در بین بندگان مؤمنم، کسی هست که به جز فقر و تهیدستی چیزی ایمانش را اصلاح نمی کند که اگر ثروتمندش نمایم، همین ثروت موجب فساد و تباهی ایمانش می شود. و در بین بندگان مؤمنم، کسی هست که جز با ثروت، ایمانش اصلاح نمی شود و اگر تهیدستش نمایم، فقر و تهیدستی باعث فساد و تباهی ایمانش می گردد. و در میان بندگان مؤمنم، کسی هست که جز با مریضی، ایمانش اصلاح نمی گردد و اگر جسمش را سالم کنم همین سلامتی، ایمانش را از بین می برد و در بین بندگان مؤمنم، کسی هست که جز با سلامتی و صحت، ایمانش اصلاح نمی شود که اگر مریضش کنم، همین مریضی، ایمانش را تباه می کند. من بواسطه علمی که به درون و قلوب بندگانم دارم [امور] آنها را تدبیر می کنم. بدرستی که من دانا و آگاهم.»

نکته ای که باید توجه کنیم این است که ما برای پذیرش هر عمل ملاک داریم. در آموزه های اسلام مهمترین ملاک پذیرش عمل حسن فعلی و حسن فاعلی می باشد.به زبان ساده اگر بخواهیم بگوییم منظور از حسن فعلی مطلوب و مفید بودن خود عمل است از نظر شرع و مقصود از حسن فاعلی نیت و انگیزه ی انجام دهنده ی عمل.
بنابراین در مقایسه ی دو عمل ،چنانچه عملی از جهت کمیت و کیفیت و حسن فعلی و حسن فاعلی بالاتر باشد در نتیجه می توان گفت این عمل نزد خداوند ارزشمند تر است.
خداوند نعمتی را به شخصی بخشیده و در برابر او شخص دیگری زندگیش مملو از مصیبت است برای دریافت این مطلب که کدام یک از این دو اجر بیشتری دارند تنها باید به ملاک حسن فعلی و حسن فاعلی توجه نمود. لذا پاسخ به این سوال کلیت ندارد بلکه به طور مصداقی با در نظر گرفتن شرایط برای هر شخص در این موقعیت پاسخ متفاوت خواهد بود.

البته در برخی روایات در مقایسه ی انواع صبر ،صبر بر معصیت را بالاترین درجه دانسته اند .به عنوان مثالامیرالمؤمنین از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل كرده‌اند: «الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ، وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ، وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِيَةِ. فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمُصِيبَةِ حَتَّى يَرُدَّهَا بِحُسْنِ عَزَائِهَا، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَلَاثَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَيْنَ الدَّرَجَةِ إِلَى الدَّرَجَةِ كَمَا بَيْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ. وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى الطَّاعَةِ، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ سِتَّمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَيْنَ الدَّرَجَةِ إِلَى الدَّرَجَةِ كَمَا بَيْنَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَى الْعَرْشِ. وَ مَنْ صَبَرَ عَنِ الْمَعْصِيَةِ، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ تِسْعَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَيْنَ الدَّرَجَةِ إِلَى الدَّرَجَةِ كَمَا بَيْنَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَى مُنْتَهَى الْعَرْشِ‌(2)؛ صبر سه قسم است: صبر بر مصیبت كه پاداش آن سیصد ‌درجه و فاصله هر درجه بین زمین تا آسمان است؛ صبر بر طاعت كه پاداشش ششصد درجه و فاصله هر درجه بین اعماق زمین تا عرش الهی است؛ صبر بر معصیت كه اجر آن نهصد درجه و فاصله هر درجه از اعماق زمین تا نهایت عرش الهی است.»

حضرت آیت الله مصباح در توضیح اینگونه روایات صحبت جالبی دارند ایشان می گویندچنين مقایسه‌هايي در مقام بيان اطلاق نيست؛ بلكه براي بيان ظرفيت يك رفتار است؛ یعنی در ماهیت خودداري از انجام گناه چنین ظرفیتی وجود دارد كه می‌تواند از صبر بر بلاها ارزشمندتر باشداما معنای اين كلام این نیست که صبر بر هر معصیتی بر صبر بر هر بلایی افضل باشد.

بنابراین کاری که فی حد نفسه و از همه جهات بهترین کارها باشد و فاعلش با بهترین نیت آن را انجام دهد؛ چنين كاري ‌بهترین اعمال است در رابطه با صبر نیز می توان گفت صبری که در قالب مفید‌ترین فعل و با خالص‌ترین نيت باشد، والاترين صبر است.

(1)توحید، شیخ صدوق، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1398ه‍. ق، ص400.
(2) كافي، ج 2، ص 91


سوال:

شخصی که مدتی به گناهی مشغول است اما در اثر گذر زمان شرایط گناه از بین می رود و امکان گناه برای او وجود ندارد (مثلا نگاه حرام می کند و با افزایش سن، جنس مخالف به او توجه نمی کند) حال تصمیم به توبه می گیرد و متوجه می شود که اشتباه عمل کرده است با این شرایط آیا توبه او پذیرفتنی است و اگر پذیرفته شود آیا ارزش توبه واقعی را دارد؟

پاسخ:

آنچه که در باب توبه مطرح می شود پشیمانی نسبت به انجام گناه است و عزم جدی برای ترک آن و جبران گناه. بنابراین در مرحله ی اول انسان باید نسبت به گناه پشیمان شود حال فرقی نمی کند شرایط گناه برایش موجود باشد یا نباشد . همین که اظهار ناراحتی و پشیمانی از انجام گناه گذشته دارد کفایت می کند اما در ادامه باید عزم جدی برای ترک گناه داشته باشد حال اگر شرایط گناه همچنان باقیست پس لازم است که گناه را دیگر تکرار نکند و اگر شرایط به طور کلی از دست رفته که هیچ و در مرحله ی سوم نیز باید جبران نماید آنچه که منجر به تضییع حق الله و حق الناس شده است لذا اگر در دوران گناهکاری واجبی را انجام نداده باید قضا نماید و چنانچه حقی از مردم تضییع کرده باید باز گرداند.
البته توبه گاهی فقط مربوط به یک یا تعدادی از گناهان است و گاهی مربوط به تمام گناهان که در مورد اول توبه کامل نیست اما می تواند پیش زمینه ی خوبی باشد برای ترک همه ی گناهان . به عنوان مثال کسی که گناهکار است و از بین گناهانی که انجام می دهد یک گناه را بیشتر انجام می دهد و از انجام همین گناه رنج بیشتری می برد لذا تصمیم می گیرد که مثلا دروغگویی را کنار بگذارد یا ارتباط با نامحرم را ترک کند در اینجا توبه انجام گرفته و اگر گناه را تکرار نکند و شرایطی که گفتیم را در نظر بگیرد توبه ی او صحیح است اما در عین حال ناقص است و کامل نیست چرا که باید در جهت ترک سایر گناهان نیز قدم بردارد و از آنها نیز توبه کند.
موردی که فرمودید درست است که شرایط گناه ارتباط با نامحرم را بدین شکل ندارد اما قطعا سایر شرایط گناه برای او مهیاست پس باید با توبه کردن خود را نسبت به انجام گناهان دیگر بیمه نماید.

گناه هر چه باشد ودر هر زمان و مکان، با توبه پاک مى‏شود، چرا که عفو عمومى و فراگیر، پیام مهم آیه‏اى از قرآن مجید است: « قُلْ یا عِبادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلىَ أَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَ اللهِ اًّنَّ الله یَغْفِرُالُّذنُوبَ جَمِیعاً؛ بگواى بندگان من که بر خود ستم کرده‏اید! از رحمت خداوند نا امید نشوید که خدا همه گناهان را خواهد بخشید.»(1)

(1)سوره زمر آیه 53

موضوع قفل شده است