جمع بندی پیمان الست برای چیست؟
تبهای اولیه
سلام. طبق آیه 172 سورۀ اعراف، خدا از کلّ بنی آدم اعتراف گرفته است که پروردگارشان است، تا در روز قیامت نگویند که ما از این غافل بودیم.
ولی ما که هیچیک چنین پرسش و پاسخی را به یاد نمی آوریم تا در روز قیامت نگوییم از این غافل بودیم.
سلام و احترام
سلام. طبق آیه 172 سورۀ اعراف، خدا از کلّ بنی آدم اعتراف گرفته است که پروردگارشان است، تا در روز قیامت نگویند که ما از این غافل بودیم.ولی ما که هیچیک چنین پرسش و پاسخی را به یاد نمی آوریم تا در روز قیامت نگوییم از این غافل بودیم.
حرف شما صحیح است، اتفاقا سوال شما، یکی از اشکالات به وجود عالمی به نام ذر و پیمانی واقعی در گذشته است که از زمان شیخ طوسی(التبیان، ج1، ص120) تا زمان حال مطرح بوده و آیت الله مکارم در تفسیر نمونه(ج7، ص8) و آیت الله سبحانی در کتاب «منشور جاوید»(ج1، ص68) آن را بیان نموده اند، بدین صورت که:
اولا: اگر چنین پیمانی گرفته شده است پس چرا کسی آن را به یاد نمیآورد؟
و ثانیا: پیمانی که مردم آن را به یاد نمیآورند چطور می تواند حجت خداوند بر مردم در روز قیامت باشد؟ لذا اگر به منظور اتمام حجت از مردم پیمانی گرفته شده باشد، هدف از آن محقق نخواهد شد، چرا که کسی از این پیمان واقعی که در خارج اتفاق افتاده چیزی یادش نمیآید، و این اشکال وقوع چنین ماجرایی در گذشته را با تردید جدی مواجه میکند. البته ایشان به اشکالات دیگری نیز در این خصوص اشاره می کند(ر.ک: منشور جاوید، ج1، ص67الی69)
آنچه که به نظر می رسد این است که مراد از این پیمان، نهادینه نمودن فطرت خداجو، و گرایش به مبدا در انسان است(اسرار الآیات، ملاصدرا، ص166) که همواره او را به سمت تصدیق مبدأ سوق می دهد، و این قالوا بلی مختص زمان گذشته نیست، بلکه فطرت انسان همواره لبیک گوی خداوند است.
پس مراد ایه این می شود که هنگام خروج فرزندان آدم به صورت" نطفه" از صلب پدران به رحم مادران كه در آن هنگام ذراتى بيش نيستند خداوند استعداد و آمادگى براى حقيقت توحيد به آنها داده است، هم در نهاد و فطرتشان اين سر الهى به صورت يك حس درون ذاتى به وديعه گذارده شده است و هم در عقل و خردشان به صورت يك حقيقت خودآگاه!، بنا بر اين همه افراد بشر داراى روح توحيدند و سؤالى كه خداوند از آنها كرده به زبان تكوين و آفرينش است و پاسخى كه آنها دادهاند نيز به همين زبان است. (تفسير نمونه، ج7، ص 7)
تنها ايراد مهمى كه به این نظریه متوجه مىشود اين است كه سؤال و جواب در آن جنبه كنايى و تمثیلی به خود مىگيرد، ولى مشکلی ایجاد نمیکند، چرا که اين گونه تعبيرات در زبان عرب و همه زبانها وجود دارد و در گفتگوهاى روزانه نيز كم نيست مثلا مىگوئيم:" رنگ رخساره خبر مىدهد از سر درون" (تفسیر نمونه، ج7، ص7 و
برخی مفسرین دیگر نیز به این تمثیلی و تشبیهی بودن آیه فوق اشاره کردهاند، و معتقد هستند مراد از پیمان الهی، این است که خداوند با نصب ادله عقلی و فطری در درون انسانها، آنها را به سمت توحید سوق داده است و این حجت را بر مردم تمام میکند(جوامع الجامع، شیخ طبرسی، ج1، ص482)
البته برخی روایات نیز میتوانند این نظر را تقویت کنند:
عبدالله بن سنان میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم مراد از فطرت آیه شریفه « فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها» چیست؟ حضرت پاسخ دادند:
«هِيَ الْإِسْلَامُ فَطَرَهُمُ اللَّهُ حِينَ أَخَذَ مِيثَاقَهُمْ عَلَى التَّوْحِيدِ فَقَالَ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ»(التوحید، شیخ صدوق، ص329)
آن اسلام است، خداوند ایشان را آفرید، هنگامی که از آنها میثاق توحید گرفت ، پس فرمود: آیا پروردگار شما نیستم؟
یا امیرالمومنین(ع) میفرمایند:
«فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِه» (نهج البلاغه(صبحی صالح)، خطبه1، ص43)
پس فرستادگانی پی در پی در میان مردم مبعوث نمود تا آنها را به وفاداری نسبت به پیمان فطرت بازگردانند.
در این روایت نیز امیرالمومنین(ع) فطرت را «میثاق الهی» دانسته است.
موفق باشید
جمع بندی
______________________________
سوال:
طبق آیه 172 سورۀ اعراف، خدا از بنی آدم اعتراف گرفته است که پروردگارشان است، تا در روز قیامت نگویند که ما از این غافل بودیم، ولی ما هیچیک چنین پرسش و پاسخی را به یاد نمی آوریم تا در روز قیامت حجت بر ما تمام شده باشد.
پاسخ:
اتفاقا این سوال، یکی از اشکالات به وجود عالمی به نام ذر و پیمانی واقعی در گذشته است که از زمان شیخ طوسی(1) تا زمان حال مطرح بوده و معاصرینی چون آیت الله مکارم(2) و آیت الله سبحانی(3) آن را بیان نموده اند، بدین صورت که:
اولا: اگر چنین پیمانی گرفته شده است پس چرا کسی آن را به یاد نمیآورد؟
و ثانیا: پیمانی که مردم آن را به یاد نمیآورند چطور می تواند حجت خداوند بر مردم در روز قیامت باشد؟ لذا اگر به منظور اتمام حجت از مردم پیمانی گرفته شده باشد، هدف از آن محقق نخواهد شد، چرا که کسی از این پیمان واقعی که در خارج اتفاق افتاده چیزی یادش نمیآید، و این اشکال وقوع چنین ماجرایی در گذشته را با تردید جدی مواجه میکند. البته ایشان به اشکالات دیگری نیز در این خصوص اشاره می کند(4)
آنچه که به نظر می رسد این است که مراد از این پیمان، نهادینه نمودن فطرت خداجو، و گرایش به مبدا در انسان است(5) که همواره او را به سمت تصدیق مبدأ سوق می دهد، و این قالوا بلی مختص زمان گذشته نیست، بلکه فطرت انسان همواره لبیک گوی خداوند است.
پس مراد ایه این می شود که هنگام خروج فرزندان آدم به صورت" نطفه" از صلب پدران به رحم مادران كه در آن هنگام ذراتى بيش نيستند خداوند استعداد و آمادگى براى حقيقت توحيد به آنها داده است، هم در نهاد و فطرتشان اين سر الهى به صورت يك حس درون ذاتى به وديعه گذارده شده است و هم در عقل و خردشان به صورت يك حقيقت خودآگاه!، بنا بر اين همه افراد بشر داراى روح توحيدند و سؤالى كه خداوند از آنها كرده به زبان تكوين و آفرينش است و پاسخى كه آنها دادهاند نيز به همين زبان است. (6)
تنها ايراد مهمى كه به این نظریه متوجه مىشود اين است كه سؤال و جواب در آن جنبه كنايى و تمثیلی به خود مىگيرد، ولى مشکلی ایجاد نمیکند، چرا که اين گونه تعبيرات در زبان عرب و همه زبانها وجود دارد و در گفتگوهاى روزانه نيز كم نيست مثلا مىگوئيم:" رنگ رخساره خبر مىدهد از سر درون" (7)
برخی مفسرین دیگر نیز به این تمثیلی و تشبیهی بودن آیه فوق اشاره کردهاند، و معتقد هستند مراد از پیمان الهی، این است که خداوند با نصب ادله عقلی و فطری در درون انسانها، آنها را به سمت توحید سوق داده است و این حجت را بر مردم تمام میکند(8)
البته برخی روایات نیز میتوانند این نظر را تقویت کنند:
عبدالله بن سنان میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم مراد از فطرت آیه شریفه « فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها» چیست؟ حضرت پاسخ دادند:
«هِيَ الْإِسْلَامُ فَطَرَهُمُ اللَّهُ حِينَ أَخَذَ مِيثَاقَهُمْ عَلَى التَّوْحِيدِ فَقَالَ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ»(9)
آن اسلام است، خداوند ایشان را آفرید، هنگامی که از آنها میثاق توحید گرفت ، پس فرمود: آیا پروردگار شما نیستم؟
یا امیرالمومنین(ع) میفرمایند:
«فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِه» (10)
پس فرستادگانی پی در پی در میان مردم مبعوث نمود تا آنها را به وفاداری نسبت به پیمان فطرت بازگردانند.
در این روایت نیز امیرالمومنین(ع) فطرت را «میثاق الهی» دانسته است.
_______________________________
1) التبیان، شیخ طوسی، نشر دار احياء التراث العربى، بیروت، بی تا، ج1، ص120.
2) تفسیر نمونه، آیت الله مکارم، نشر دار الكتب الإسلامية، چاپ اول، 1374ش، تهران، ج7، ص8.
3) منشور جاوید، آیت الله سبحانی، نشر موسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، 1383ش، قم، ج1، ص68.
4) ر.ک: منشور جاوید، ج1، ص67الی69.
5) اسرار الآیات، ملاصدرا، انجمن حكمت و فلسفه، 1360ش، تهران، ص166.
6) تفسير نمونه، ج7، ص 7.
7) همان، ج7، ص7 و 8.
جوامع الجامع، شیخ طبرسی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1377ش، تهران، ج1، ص482.
9) التوحید، شیخ صدوق، جامعه مدرسين، چاپ اول، 1398ق، قم، ص329.
10) نهج البلاغه(صبحی صالح)، خطبه1، ص43.