جمع بندی حدیث در مورد وظیفه حکومت و حاکم اسلامی درباره حجاب

تب‌های اولیه

89 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حدیث در مورد وظیفه حکومت و حاکم اسلامی درباره حجاب

با سلام.
آیا از معصومین (ع) حدیثی در رابطه با وظیفه حکومت اسلامی (حاکم اسلامی) در مورد حجاب وجود دارد؟
لطفا با ذکر سند چند نمونه را بیان بفرمایید.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مجید

divoone1985;640028 نوشت:
با سلام.
آیا از معصومین (ع) حدیثی در رابطه با وظیفه حکومت اسلامی (حاکم اسلامی) در مورد حجاب وجود دارد؟
لطفا با ذکر سند چند نمونه را بیان بفرمایید.

با صلوات بر محمد وآل محمد
وعرض سلام وادب
لزوم پوشيدگي زن در برابر مردم بيگانه يکي از مسائل مهم اسلامي است که در قرآن کريم درباره اين مطلب تصريح شده است.
یا اَیُّها النَّبِیُّ قُلِ لأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنین عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابیبِهِنَّ ذلکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ و کانَ اللَّهُ غَفوراً رحیماً. (احزاب:59)
ای پیامبر! به زنان و دختران خود و به زنان مؤمنان بگو که روسری های بلند خود را بر خویش فروافکنند که این کار برای اینکه آنها (به عفت) شناخته شوند تا از تعریض و جسارت (هوسرانان) آزار نکشند، بسیار بهتر است و خدا در حق خلق، آمرزنده و مهربان است.
در حکومت اسلامي آن چه در دايره خصوصي و شخصي فرد رخ مي‌دهد مورد منع حکومتي قرار نگرفته است. هر چند ممکن است منع شرعي داشته باشد امّا آن چه که از حوزه شخصي فراتر رفته و احياناً با سرنوشت انسان‌ها گره مي‌خورد اگر بر مبناي صحيح عقلاني و مصالح جامعه نباشد از آن جلوگيري به عمل مي‌آيد و اين به خاطر مصون ماندن جامعه از کجي‌ها و آلودگي‌ها براي رشد و تعالي انسان‌هاست.
البتّه اين برخورد اسلام کاملاً عقلي و منطقي است زیرا حجاب یكی از ضروریات دین اسلام و بی حجابی جزء منكرات شمرده می شود و آیات و روایات فراوانی كه در زمینه فریضه امر به معروف و نهی از منكر آمده، بر این تأكید دارند كه باید با تظاهر گناه و فساد با شرائطش مبارزه شود. یكی از آن ها پدیده بی حجابی است. و این دستور به صورت یك قضیه حقیقی و قانون ملی الهی بیان شده و همگان را در گستره خود قرار می دهد، پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نیز از این قانون مستثنی نیستند.
لذا آن چه مهم است رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منكر و چگونگی اجرای آن می باشد كه در زمان پیامبر(ص) و بعد از آن در میان دینداران معمول بوده است به طوری كه مردم به طور زبانی تذكر می دادند و با بیان آیات و روایات هشدار می دادند.
آن چه مسلم است چه در عصر نبی اكرم(ص) و چه در عصر حضرت علی(ع)، مسأله امر به معروف ونهی از منكر اجرا می‏ گشته و در حد امكان جلوی بی‏ حجابی و بدحجابی گرفته می‏ شد. این كه تا چه حد ممكن بوده، بستگی به میزان قدرت اجرایی آن بزرگواران داشته است.

لطفا این مقاله را مطالعه فرمایید:«

پرتال جامع علوم انسانی - پژوهشی در الزام حکومتی حکم حجاب»


مجید;642268 نوشت:
با صلوات بر محمد وآل محمد
وعرض سلام وادب
لزوم پوشيدگي زن در برابر مردم بيگانه يکي از مسائل مهم اسلامي است که در قرآن کريم درباره اين مطلب تصريح شده است.
یا اَیُّها النَّبِیُّ قُلِ لأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنین عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابیبِهِنَّ ذلکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ و کانَ اللَّهُ غَفوراً رحیماً. (احزاب:59)
ای پیامبر! به زنان و دختران خود و به زنان مؤمنان بگو که روسری های بلند خود را بر خویش فروافکنند که این کار برای اینکه آنها (به عفت) شناخته شوند تا از تعریض و جسارت (هوسرانان) آزار نکشند، بسیار بهتر است و خدا در حق خلق، آمرزنده و مهربان است.
در حکومت اسلامي آن چه در دايره خصوصي و شخصي فرد رخ مي‌دهد مورد منع حکومتي قرار نگرفته است. هر چند ممکن است منع شرعي داشته باشد امّا آن چه که از حوزه شخصي فراتر رفته و احياناً با سرنوشت انسان‌ها گره مي‌خورد اگر بر مبناي صحيح عقلاني و مصالح جامعه نباشد از آن جلوگيري به عمل مي‌آيد و اين به خاطر مصون ماندن جامعه از کجي‌ها و آلودگي‌ها براي رشد و تعالي انسان‌هاست.
البتّه اين برخورد اسلام کاملاً عقلي و منطقي است زیرا حجاب یكی از ضروریات دین اسلام و بی حجابی جزء منكرات شمرده می شود و آیات و روایات فراوانی كه در زمینه فریضه امر به معروف و نهی از منكر آمده، بر این تأكید دارند كه باید با تظاهر گناه و فساد با شرائطش مبارزه شود. یكی از آن ها پدیده بی حجابی است. و این دستور به صورت یك قضیه حقیقی و قانون ملی الهی بیان شده و همگان را در گستره خود قرار می دهد، پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نیز از این قانون مستثنی نیستند.
لذا آن چه مهم است رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منكر و چگونگی اجرای آن می باشد كه در زمان پیامبر(ص) و بعد از آن در میان دینداران معمول بوده است به طوری كه مردم به طور زبانی تذكر می دادند و با بیان آیات و روایات هشدار می دادند.
آن چه مسلم است چه در عصر نبی اكرم(ص) و چه در عصر حضرت علی(ع)، مسأله امر به معروف ونهی از منكر اجرا می‏ گشته و در حد امكان جلوی بی‏ حجابی و بدحجابی گرفته می‏ شد. این كه تا چه حد ممكن بوده، بستگی به میزان قدرت اجرایی آن بزرگواران داشته است.

پس حدیثی در این رابطه وجود نداره؟ چون اینکه همه ش استدلال بود. شما دلایل عقلی رو گفتین نه نقلی رو Smile

چطور ممکنه درمورد مسایل بی اهمیت مثل آداب خوابیدن و ... این همه حدیث داشته باشیم برا همچین موضوع مهمی(که در حال حاضر همه هم و غم مسئولین و مومنین! است) یدونه حدیث هم نداریم؟

[="DimGray"]

مجید;642268 نوشت:
لذا آن چه مهم است رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منكر و چگونگی اجرای آن می باشد كه در زمان پیامبر(ص) و بعد از آن در میان دینداران معمول بوده است به طوری كه مردم به طور زبانی تذكر می دادند و با بیان آیات و روایات هشدار می دادند.

سلام
پس با زبان اگ نشد چی ؟؟ میشه بپرسم اگ با زبان نشد هم میشه با اجبار جلوی بی حجابی رو گرفت؟؟؟ زمان پیامبر هم حجاب اجبار بوده؟؟؟[/]

سلام.
ممنون از پاسخگویی.
بخشی از پاسخ شما به کلیت موضوع حجاب اختصاص داشت که این پست در آن مورد نیست. بنابراین اشاره ای به آن بخش نمیکنم.

مجید;642268 نوشت:
لذا آن چه مهم است رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منكر و چگونگی اجرای آن می باشد كه در زمان پیامبر(ص) و بعد از آن در میان دینداران معمول بوده است به طوری كه مردم به طور زبانی تذكر می دادند و با بیان آیات و روایات هشدار می دادند.

ممنون از اینکه روش برخورد معصومین(ع) با بی حجابی را هم بیان فرمودید.
1-همانطور که حتما حضرتعالی بهتر از بنده میدانید، امر به معروف و نهی از منکر از وظایف حاکم اسلامی نیست.
بلکه وظیفه تک تک انسانهاست و این وظیفه شرعی و اخلاقی و تاکید بر آن در احادیث و روایات ، حاکم اسلامی رو مکلف به برخورد قهری با اشخاصی که حجاب رو رعایت نمیکنند نمیکند.

2-وظیفه امر به معروف و نهی از منکر فقط در مورد حجاب نیست. در سایر موارد هم این وظیفه به دوش همگان گذاشته شده.
مثلا آیا حاکم اسلامی باید با کسانی که نماز اول وقت اقامه نمیکنند هم برخورد کند؟ در حالی که همه وظیفه دارند در این مورد امر به معروف و نهی از منکر کنند؟
یا حاکم اسلامی باید با کسانی که دروغ میگویند برخورد قهری داشته باشد؟ در حالی که همه وظیفه دارند در این مورد امر به معروف و نهی از منکر کنند؟
و مثالهای متعددی از این دست.

3-همونطور که باز هم بهتر از بنده مطلع هستید وظایف حاکم اسلامی در روایات مختلف بیان شده. مخصوصا در گفتار حضرت علی(ع) که خود صاحب حکومت بودند.
و تا جایی که بنده اطلاع دارم و ظاهرا پاسخ شما هم حکایت از این مطلب داشت حدیث،روایت و یا سنتی از ایشون مبنی بر اجبار امت توسط حاکم به حجاب وجود ندارد.
آیا پیامبر و سایر معصومین (ع) از اهمیت این موضوع غافل بودند؟
آیا پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) که خود حاکم بوده اند، نمیتوانستند با افراد بی حجاب برخورد قهری کنند؟
آیا حضرت علی(ع) که در آن شرایط مکانی و زمانی و فرهنگی و اجتماعی ، با وجود ناملایمات بسیار، در مورد بیت المال حتی سرسوزنی عقب ننشستند نمیتوانستند در مورد حجاب هم همین رویه را در پیش بگیرند؟ یا واقعا ضرورتی احساس نکردند؟
----
مقاله ای که فرموده بودید رو مطالعه کردم و استفاده بردم. اما به سوالات بنده پاسخ قانع کننده ای نداده بودند.
در مورد آن مقاله هم سخن بسیار است که باید با نویسنده مقاله و در زمان و مکانی دیگر به گفتگو پرداخت. لذا از پرداختن به آن اجتناب میکنم.

salam1990;642272 نوشت:
پس حدیثی در این رابطه وجود نداره؟ چون اینکه همه ش استدلال بود. شما دلایل عقلی رو گفتین نه نقلی رو Smile

چطور ممکنه درمورد مسایل بی اهمیت مثل آداب خوابیدن و ... این همه حدیث داشته باشیم برا همچین موضوع مهمی(که در حال حاضر همه هم و غم مسئولین و مومنین! است) یدونه حدیث هم نداریم؟


با صلوات بر محمد وآل محمد
وعرض سلام وادب
کاربر گرامی لطفا مقاله«
پژوهشی در الزام حکومتی حکم حجاب» که ذیل بحث آمده است را مطالعه بفرمایید در آن جا اشاراتی شده و از روایات استفاده هایی شده است.

divoone1985;642452 نوشت:
ممنون از اینکه روش برخورد معصومین(ع) با بی حجابی را هم بیان فرمودید.
1-همانطور که حتما حضرتعالی بهتر از بنده میدانید، امر به معروف و نهی از منکر از وظایف حاکم اسلامی نیست.
بلکه وظیفه تک تک انسانهاست و این وظیفه شرعی و اخلاقی و تاکید بر آن در احادیث و روایات ، حاکم اسلامی رو مکلف به برخورد قهری با اشخاصی که حجاب رو رعایت نمیکنند نمیکند.

2-وظیفه امر به معروف و نهی از منکر فقط در مورد حجاب نیست. در سایر موارد هم این وظیفه به دوش همگان گذاشته شده.
مثلا آیا حاکم اسلامی باید با کسانی که نماز اول وقت اقامه نمیکنند هم برخورد کند؟ در حالی که همه وظیفه دارند در این مورد امر به معروف و نهی از منکر کنند؟
یا حاکم اسلامی باید با کسانی که دروغ میگویند برخورد قهری داشته باشد؟ در حالی که همه وظیفه دارند در این مورد امر به معروف و نهی از منکر کنند؟
و مثالهای متعددی از این دست.

3-همونطور که باز هم بهتر از بنده مطلع هستید وظایف حاکم اسلامی در روایات مختلف بیان شده. مخصوصا در گفتار حضرت علی(ع) که خود صاحب حکومت بودند.
و تا جایی که بنده اطلاع دارم و ظاهرا پاسخ شما هم حکایت از این مطلب داشت حدیث،روایت و یا سنتی از ایشون مبنی بر اجبار امت توسط حاکم به حجاب وجود ندارد.
آیا پیامبر و سایر معصومین (ع) از اهمیت این موضوع غافل بودند؟
آیا پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) که خود حاکم بوده اند، نمیتوانستند با افراد بی حجاب برخورد قهری کنند؟
آیا حضرت علی(ع) که در آن شرایط مکانی و زمانی و فرهنگی و اجتماعی ، با وجود ناملایمات بسیار، در مورد بیت المال حتی سرسوزنی عقب ننشستند نمیتوانستند در مورد حجاب هم همین رویه را در پیش بگیرند؟ یا واقعا ضرورتی احساس نکردند؟
----
مقاله ای که فرموده بودید رو مطالعه کردم و استفاده بردم. اما به سوالات بنده پاسخ قانع کننده ای نداده بودند.
در مورد آن مقاله هم سخن بسیار است که باید با نویسنده مقاله و در زمان و مکانی دیگر به گفتگو پرداخت. لذا از پرداختن به آن اجتناب میکنم.


با صلوات بر محمد وآل محمد
وعرض سلام وادب

الف) جايگاه امر به معروف ونهي از منكر در حكومت اسلامي:
«كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ؛ شما بهترين امتى بوديد كه به سود انسان‏ها آفريده شده‏اند [؛ چه اينكه‏] امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنيد»( آل عمران آيه 110). «معروف» آن است كه عقل و شرع آن را نيك و خوب بداند و «منكر» آن است كه عقل و شرع آن را ناپسند و بد بداند. بنابراين آنچه كه نيك است - اعم از امور فرهنگى، اعتقادى، اقتصادى، عبادى، اخلاقى، سياسى، جسمى، روانى و... - معروف است و كليه آنچه كه ناپسند است، مشمول منكر مى‏گردد. پس امر به معروف، به معناى «فرمان دادن به كار خوب» و نهى از منكر، به معناى «باز داشتن از كار بد» است. بهترين راه براى به دست آوردن مصداق‏هاى معروف و منكر، مراجعه به شرع است. بعضى از معروف‏ها عبارت است از: تقوا، احسان و نيكى، توكل، حسن ظن به خدا، توبه، تلاوت قرآن، شكر خدا، مشورت، دعا، اخلاق نيك، بردبارى، ايستادگى در راه دين، خوف از خدا، انفاق، انديشيدن و تفكر، عفو و بخشش، فرو بردن خشم، جهاد، نماز، روزه و... بخشى از منكرها نيز عبارت است از: كفر، نفاق، دوستى با كافران، ظلم و ستم، خيانت به بيت‏المال، كتمان حق، دين فروشى، بخل، كرنش در برابر دشمن، بد گمانى، دروغ، غيبت، تهمت، ايجاد اختلاف، رياست‏طلبى، حسادت، قطع رحم و... . امر به معروف و نهى از منكر، از مهم‏ترين، بهترين و عالى‏ترين فريضه‏ها و واجبات اسلامى است؛ به طورى كه برخى از فقيهان، آن را از ضروريات دين دانسته‏اند. در آيات و روايات گوناگونى به آن سفارش شده است و تعابير زيبايى در آنها به چشم مى‏خورد. حضرت على‏عليه السلام مى‏فرمايد: «تمام كارهاى نيك و (حتى) جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر، همچون آب دهان در برابر درياى پهناورى است» «وَ ما اَعْمالُ الْبِرٌّ كُلُّها وَ الْجهادُ فى سَبيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْاَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىِ عَنِ الْمُنْكَرِ اِلاَّ كَنْفثة فِى بَحْرٍ لُجّى» ( نهج البلاغه، كلمات قصار، ش 374. ) امام باقرعليه السلام مى‏فرمايد: «بد قومى هستند، قومى كه بر امر به معروف و نهى از منكر عيب مى‏گيرند و آن را بى ارزش مى‏پندارند؛ بِئْسَ الْقَوْمِ قَومٌ يَعيبُونَ الْاَمْرِ بِالْمَعْروفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْكرِ» (وسائل الشيعه، ج‏11، ط جديد، ص‏392) بنابراين، اين فريضه مهم در حكومت اسلامي اهميت بيشتري پيدا ميكند زيرا كه خود حكومت اسلامي نيز با اين نيت هدايت مردم براي قرب الي الله با استرتژي پياده سازي تمامي احكام و آموزه هاي دين بر پا دشه است و بديهي است كه امر به معروف ونهي از منكر در اقامه اين آموزه ها نقش به سزايي خواهد داشت. ذكر چند امر در اين زمينه لازم است: 1. اين فريضه از تكاليف همگانى است و همه مسلمانان بايد آن را پاس بدارند. اين چنين نيست كه در زمان اقتدار حاكميت اسلامى، اين فريضه تنها بر دوش نيروهاى انتظامى و قوه قضاييه و ساير نهادهاى دولتى قرار داشته باشد؛ بلكه تك تك آحاد مردم به انجام اين فريضه موظف‏اند. امر به معروف و نهى از منكر، واجب كفايى است و چنانچه عده‏اى به اجراى آن بپردازند و به گسترش معروف و از بين بردن منكر اقدام ورزند، انجام دادن آن از ديگران ساقط مى‏شود. 2. در اجراى فريضه امر به معروف و نهى از منكر، بين زن و مرد تفاوتى نيست و هر دو گروه، در اين راستا وظيفه و مسؤوليت دارند. 3. در حكومت اسلامي مرتبه برخورد فيزيكي و قهري با منكر وظيفه حكومت است ولي مراتب ديگر اختصاصي به حكومت ندارد.
ب) نظر امام خميني و رهبر معظم انقلاب در مورد آن:
محورهاي ذيل از بيانات رهبر انقلاب قابل استخراج است:
1. «ما هنوز تا يك جامعه كاملاً اسلامي كه نيكبختي دنيا وآخرت مردم را به طور كامل تأمين كند و تباهي وكجروي و ظلم و انحطاط را ريشه كن سازد . فاصله زيادي داريم . اين فاصله ، بايد با همت مرم وتلاش مسئولان طي شود و پيمودن آن ، با همگاني شدن امر به معروف ونهي ازمنكر آسان گردد.»[1]
2. فضاسازي اسلامي محيط با امر به معروف و نهي از منكر:
«با عواملي كه محيط را از شكل اسلامي خارج كنند مقابله كنيد، با گفتار ، با سخنراني ، با پخش جزوات مناسب ، با تذكرات بجا ، با امر به معروف ونهي از منكر ؛ كه وظيفه شما در داخل محيط كاري تان ودر همه جاهاست ! با اين روشها ، كاري كنيد كه فضا، فضاي اسلامي شود. يعني هر كس وارد اين اداره ، وارد اين شركت دولتي شد ، وارد اين كارخانه شد ، احساس كند اينجا جاي مسلمانهاست و محيط ، اسلامي ست، اين ، وظيفه عمده شماست وهمه موظفند در اين وظيفه به شما ، كمك كنند. اين بانوان مسلماني كه در ادارت اند ،رفتارشان، لباسشان ، منششان ، بايد مسلماني باشد و شما دراين زمينه ، تكليف ومسئوليت داريد . البته با روش اسلامي با همان شيوه اي كه نهي از منكر اسلامي دارد ؛ نه با روشهاي غير اسلامي وبا خشونتهاي نادرست.»[2]
3. لزوم پاكي نفس براي اجراي اين فريضه:
« دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط ، فرهنگ فساد وفحشا ، سعي ميكند ، جوانهاي ما را از ما بگيرد ، كاري كه دشمن از لحاظ فرهنگي ميكند ، يك تهاجم فرهنگي ، بلكه بايد گفت يك «شبيخون فرهنگي »، يك «غارت فرهنگي » ويك «قتل عام فرهنگي» ست. امروز دشمن اين كار را دارد با ما مي كند . چه كسي ميتواند از اين فضيلتها دفاع كند ؟ آن جوان مومني كه دل به دنيا نبسته ، دل به منافع شخصي نبسته است . مي تواند بايستد واز فضيلتها دفاع كند. كسي كه خودش آلوده وگرفتار است كه نمي تواند از فضيلتها دفاع كند ! اين جوان با اخلاص ، مي تواند دفاع كند . اين جوان ، از انقلاب ، از اسلام ، از فضائل و ارزشهاي اسلامي مي تواند دفاع كند. لذا چندي پيش گفتم :« همه امر به معروف ونهي ازمنكر كنند» الان هم عرض مي كنم ، نهي از منكر كنيد ، اين ، واجب است اين مسئوليت شرعي شماست امروزمسئوليت انقلابي شما هم هست . البته جوان حزب الهي هم بايد باهوش باشد ، بايد چشمهايش را باز كند و نگذارد كسي در صفوف اورخنه كند و به نام امر به معروف ونهي ازمنكر ، فساد ايجاد نمايد كه چهره حزب الله را خراب كند . بايد مواظب باشيد، اين به عهده خودتان است، من يقين دارم - و تجربه هاي اين چند سال هم نشان داده – تا نيروهاي مومن وجزب الهي براي انجام كاري به ميدان مي آيند، يك عده عناصر بدلي ودروغين با نام اينها ، درگوشه اي فسادي ايجاد مي كنند ، تا ذهن مسئولين را نسبت به نيروهاي مومن و حزب الهي ومردمي چركين كنند . مواظب باشيد ، مسئله امر به معروف ونهي ازمنكر ، مثل مسئله نماز است ، ياد گرفتني است بايد برويد وياد بگيريد . مسئله دارد كه كجا و چگونه بايد امر به معروف ونهي از منكر كرد .»[3]
4. استفاده از سلاح زبان و منطق:
« امر به معروف و نهي از منكر را اقامه كنيد، جوانان در محيط خودشان ، امر به معروف و نهي از منكر كنند. چرا كه اين واجب – امر به معروف، امر به كارهاي خوب – در جامعه اسلامي هنوز اقامه نشده است؟ نگوييد به من چه ؛ او هم نمي تواند بگويد به تو چه ؛ اگر هم گفت ، شما اعتنا نكنيد. بعضي خيال مي كنند ، تا منكري ديده شد ، بايد با مشت به سراغش بروند! نه، ما سلاحي داريم كه از مشت كارگرتر است . آن چيست؟ سلاح زبان. زبان از مشت خيلي كارگرتر و نافذتر و موثرتر است ؛ مشت كاري نمي كند. بعضي از جوانان به ما نامه مي نويسند كه اجازه بدهيد ما با اين تظاهرات منكراتي ، مقابله و مبارزه كنيم . خيلي خوب ، مقابله كنيد؛ اما چطور ؟ بريزيد طرف مقابل را تكه پاره كنيد؟! نه ، اين نيست. حرف بزنيد، بگوييد ؛ يك كلمه بيشتر هم نمي خواهد ؛ لازم نيست يك سخنراني بكنيد . كسي كه مي بينيد خلافي مرتكب مي شود – دروغ ، غيبت ، تهمت ، كينه ورزي نسبت به برادر مومن ، بي اعتنايي و محرمات دين ، بي اعتنايي به مقدسات ، اهانت به پذيرفته هاي ايماني مردم ، پوشش نامناسب ، حركت زشت – يك كلمه آسان بيشتر نمي خواهد ؛ بگوييد : اين كار شما خلاف است ، نكنيد ؛ لازم نيست كه با خشم همراه باشد . شما بگوييد ، ديگران هم بگويند ، گناه در جامعه خواهد خشكيد . چرا كساني از گفتن ابا مي كنند ؟ يك عده بر اثر ضعف نفس از گفتن ابا مي كنند . يك عده هم خيال مي كنندكه گفتن فايده اي ندارد. بايد با دست جلو بروند ! نه ، زبان از دست خيلي مهمتر است. امر به معروف و نهي از منكر را اقامه كنيد ؛ نگذاريد جوامع جوان – چه در مدرسه ها ، و چه در دانشگاهها – كار به فساد بكشد ، اين مراكز براي دشمن هدف است . بدانيد كه نسل جوان اين جامعه و اين ايران اسلامي زنده است ؛ دشمن اين را هم بداند، با بودن شما جوانان مومن ، حجت برما تمام است.»[4]« بهترين شيوه برخورد با منكرات چيست؟ بستگي به اين دارد كه چه كسي بخواهد برخورد بكند، اگر شما بخواهيد برخورد كنيد «زبان» است. شما به غير از زبان ، هيچ تكليف ديگري نداريد، نهي از منكر براي مردم ، فقط زباني است. البته براي حكومت ، اينطور نيست . اگر منكر بزرگي باشد ، برخورد حكومت احيانا ممكن است ، برخورد قانوني و خشن هم باشد ؛ ليكن نهي از منكر و امر به معروفي كه در شرع مقدس اسلام هست ، زبان است. (انما هي اللسان).
تعجب نكنيد ، من به شما عرض مي كنم كه تأثير امر و نهي زباني – اگر انجام بگيرد – از تاثير مشت پولادين حكومتها بيشتر است ، من چند سال است كه گفته ام امر به معروف و نهي از منكر . البته عده اي اين كار را مي كنند ؛ اما همه نمي كنند. همه تجربه نمي كنند ، مي گويند آقا چرا اثر نمي كند ؛ تجربه كنيد . منكري را كه ديديد، با زبان تذكر دهيد ، اصلا لازم هم نيست زبان گزنده باشد و يا شما براي رفع آن منكر ، سخنراني بكنيد ؛ يك كلمه بگوييد : آقا! خانم! برادر! اين منكر است . شما بگوييد ، نفر دوم بگويد ، نفر سوم بگويد ، نفر دهم بگويد، نفر پنجاهم بگويد؛ كي مي تواند منكر را ادامه بدهد؟ البته به شما بگويم عزيزان من! منكر را بايد بشناسيد ، چيزهايي ممكن است به نظر بعضي منكر بيايد؛ در حاليكه منكر نباشد. بايد معروف و منكر را بشناسيد. واقعاً بايد بدانيد اين منكر است . بعضي گفته اند كه بايد احتمال تأثير وجود داشته باشد . من مي گويم احتمال تأثير همه جا قطعي است ؛ مگر در نزد حكومتهاي قلدر ، قدرتمندها و سلاطين . آنهايند كه البته حرف حساب به گوششان فرو نمي رود و اثر نمي كند ؛ اما براي مردم چرا . براي مردم ، حرف اثر دارد. بنابراين، پاسخ من اين شد كه بهترين روش براي شما كه از من سوال كرديد ، «زبان» است.»[5]
5. لزوم هموار كردن راه براي اين واجب الهي:
« ما عرض كرديم به ملت عزيز ؛ و گفتيم كه امر به معروف و نهي از منكر ، اين واجب الهي را بر پا بداريد و در بين جوانان در سراسر كشور ، شور و غوغايي بوجود آمد ، پس پيداست اين جوانان متمايل به امر به معروف و نهي از منكر هستند، بنابراين وظيفه ما ، قانون گذاران و مجريان است كه راه و زمينه را براي اجراي اين واجب الهي هموار و فراهم كنيم.»[6]
6. لزوم هدايت مردم در كيفيت اجراي اين فريضه:
« علماي دين بايد مردم را هدايت كنند ، بايد راهنمايي كنند ، كيفيت نهي از منكر را بيان كنند ومنكر را براي آنها شرح دهند بايد خطرات را بشناسيم.»[7]
7. امر به معروف و نهي از منكر ضامن برپاداشتن همه فرايض اسلام:
«امر به معروف ونهي ازمنكر كه يكي از اركان اساسي اسلام و ضامن بر پاداشتن همه فرايض اسلامي است ، بايد در جامعه ما احياء شود و هر فردي از آحاد مردم ، خود را در گسترش نيكي وبر چيده شدن زشتي و گمراهي وفساد ، مسئول احساس كند. ما هنوز تايك جامعه كاملاً اسلامي كه نيكبختي دنيا و آخرت مردم را به طور كامل تامين كند و تباهي وكجروي وظلم وانحطاط را ريشه كن سازد، فاصله زيادي داريم اين فاصله ، بايد با همت مردم وتلاش مسئولان طي شود.»[8]
8. مرحله زور بر عهده حكومت است:
«امر به معروف ، يك مرحله گفتن و يك مرحله عمل دارد ؛ مرحله عمل ، يعني اقدام با دست و بازور؛ اين مرحله ، امروز به عهده حكومت است وبايد بااجازه حكومت انجام بگيرد ولاغير.»[9]
9. ضامن حيات طيبه در نظام اسلامي:
« امر به معروف و نهي از منكر ، ياد آوري يك واجب فراموش شده است ؛ ما بايد خود را به سرچشمه اسلام برسانيم تا زندگي به تمامي شيرين شود. قرآن كريم مي فرمايد: «الذين ان مكناهم في الارض اقاموا الصلاه و اتوا الزكوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر» من مي خواهم اين واجب فراموش شدة اسلام را به ياد شما ملت ايران بياورم ؛ امر به معروف و نهي از منكر ، همه آحاد مردم بايد وظيفه امر كردن به كار خوب و نهي كردن از كار بد را براي خود قائل باشند. اين ، تضمين كننده حيات طيبه در نظام اسلامي خواهد بود. عمل كنيم تا آثارش را ببينيم . امر به معروف ، يك مرحله گفتن و يك مرحله عمل دارد . مرحله عمل ، يعني اقدام با دست و بازو ، اين مرحله ، امروز به عهده حكومت است و بايد با اجازه حكومت انجام بگيرد و لا غير. اما گفتن با زبان ، بر همه واجب است و همه بايد آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.»[10]
10. محدود نكردن دايره منكرات:
« گناهكار هم فقط بد حجاب نيست ؛ كه بعضي فقط به مسئله بد حجابي چسبيده اند. اين ، يكي از گناهان است؛ و از خيلي از گناهان كوچكتر است ، خلافهاي فراواني از طرف آدمهاي لاابالي در جامعه وجود دارد ؛ خلافهاي سياسي ، خلافهاي اقتصادي ، خلاف در كسب و كار ، خلاف در كار اداري ، خلافهاي فرهنگي ، اينها همه خلاف است ، كسي غيبت مي كند ، كسي دروغ مي گويد ، كسي توطئه مي كند ، كسي مسخره مي كند ، كسي كم كاري مي كند ، كسي ناراضي تراشي مي كند ، كسي مال مردم را مي دزدد ، كسي آبروي مردم را بر باد مي دهد . اينها همه منكر است . در مقابل اين منكرها ، عامل بازدارنده ، نهي است ؛ نهي از منكر . بگوئيد «آقا نكن» ، اين تكرار «نكن» ، براي طرف مقابل ، شكننده است.»[11]
« البته امر به معروف و نهي از منكر حوزه هاي گوناگوني دارد كه باز مهمترينش حوزه مسئولان است ؛ يعني شما بايد ما را به معروف امر ، و از منكر نهي كنيد. مردم بايد از مسئولان ، كار خوب را بخواهند ؛ آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا ؛ بلكه بايد از آنها بخواهند . اين مهمترين حوزه است ؛ البته فقط اين حوزه نيست ؛ حوزه هاي گوناگوني وجود دارد. در مسأله امر به معروف و نهي از منكر ، فقط نهي از منكر نيست ، امر به معروف و كارهاي نيك هم هست. براي جوان ، درس خواندن ، عبادت كردن ، اخلاق نيك ، همكاري اجتماعي ، ورزش صحيح و معقول و رعايت آداب و عادات خوب در زندگي ، همه جزو چيزهاي خوب است . براي يك مرد ، براي يك زن و براي يك خانواده ، وظايف خوب و كارهاي بزرگي وجود دارد. هركسي را كه شما به يكي از اين كارهاي خوب امر بكنيد – به او بگوييد و از او بخواهيد – امر به معروف است. نهي از منكر هم فقط نهي از گناهان شخصي نيست . تا مي گوييم نهي از منكر ، فوراً در ذهن مجسم مي شود. كه اگر يك نفر در خيابان رفتار و لباسش خوب نبود ، يكي بايد بيايد و او را نهي از منكر كند ؛ فقط اين نيست ؛ اين جزء دهم است.»[12]
در مورد نظر حضرت امام خميني نيز براي رعايت اجمال، دو فراز از سخنان ايشان را مياوريم:
«همه ملت موظفند كه نظارت كنند بر اين امور، نظارت كنند اگر من يك پايم را ... كج گذاشتم ... بگويند پايت را كج گذاشتي، خودت را حفظ كن .... اگر ديدند كه يك كميته‌اي خداي نخواسته خلاف مقررات اسلام دارد عمل مي‌كند، بازاري بايد اعتراض كند، كشاورز بايد اعتراض كند، روحانيون و علما بايد اعتراض كنند، اعتراض كنند تا اين كج را راست كنند. اگر ديديد يك معمم برخلاف موازين اسلام خداي ناخواسته مي‌خواهد عمل بكند، همه موظفند كه جلويش را بگيرند. همه بايد مراعات اين مسئله را بكنند، توجه داشته باشند كه مبادا من يك كلمه برخلاف مقررات اسلام بگويم، اعتراض كنند، بنويسند، بگويند.»[13]
« در امر به معروف و نهي از منكر شأن و مرتبه اجتماعي افراد مهم نيست و هر كس از هر قشر و طبقه اجتماعي موظف است ديگران را از هر قشر و طبقه اجتماعي كه باشند، امر به معروف و نهي از منكر كند به هر فردي لازم است كه امر به معروف كند. اگر يك فرد خيلي به نظرمردم مثلاً پايين، يك فردي كه به نظر مردم خيلي اعلامرتبه هم هست، اگر از او يك انحرافي ديد، بيايد (اسلام گفته برو به او بگو. نهي كن) بايستد در مقابلش بگويد اين كارت انحراف بود نكن».[14]
در صورتيكه تمايل داشته باشيد تا به تفصيل در اين زمينه تحقيق كنيد، مي­توانيد به كتاب امر به معروف و نهي از منكر از ديدگاه امام خميني دفتر بيست و يكم از آثار موضوعي تبيان ها مراجعه نماييد كه توسط مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (س) به چاپ رسيده است.
ج) فلسفه تشكيل حكومت اسلامي، در مرتبه اول تزكيه و هدايت انسانها به سوي كمال و رستگاري و قرب هر بيشتر به الله است و در مرتبه بعدي رسيدن به عدالت و قسط الهي است. البته يكي از مهمترين ابزارهاي رسيدن به اين اهداف متعالي و الهي، امر به معروف و نهي از منكر است. « آن مسأله‌ى اساسى كه در انقلاب اسلامى هدف اعلى و والا به حساب مى‌آمد و مى‌آيد، عبارت از تزكيه‌ى انسان است. همه چيز مقدمه‌ى تزكيه و طهارت آدمى است. عدالت در جامعه و نيز حكومت اسلامى در ميان اجتماعات بشرى هم با اين‌كه هدف بزرگى محسوب مى‌شود، ولى خود آن يك مقدمه براى تعالى و رشد انسان است كه در تزكيه‌ى آدمى نهفته است. هم زندگى در اين عالم - اگر بخواهد به سعادت برسد - محتاج تزكيه است، و هم درجات اخروى و معنوى، متوقف بر تزكيه است. فلاح انسان - يعنى دست يافتن انسان به مقصد اعلى - وابسته‌ى به تزكيه است؛ «قد افلح من تزكّى. و ذكراسم ربّه فصلّى»(1). آن كسى كه تزكيه بكند، فلاح و رستگارى را به دست آورده است. » [15]
د) وظايف مردم و حكومت:
در امر به معروف و نهي از منكر سه حوزه قابل تفكيك مي‌باشد:
الف) امر به معروف و نهي از منكر ، وظيفه حكومت
امر به معروف و نهي از منكر كه وظيفه حكومت نسبت به مردم است و آياتي كه اين وظيفه را بيان مي‌كند عبارت است از: وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (نساء:104) كه گروهها و تشكيلات دولتي موظف به اين كار مي‌باشند. در گذشته در حكومت‌هاي اسلامي به اين نهادها محتسب مي‌گفتند و نهاد حسبه نام داشت، اين قسمت مورد بحث ما نمي‌باشد.
ب) امر به معروف و نهي از منكر عمومي؛
عموم مؤمنين اين وظيفه را نسبت به همديگر دارند و همه مؤمنان بايد آمر و ناهي باشند، اين دسته آيات عبارتند از: كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ (ال عمران:110) ؛ المؤمنون وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (توبه:71)
اين آيات اطلاق دارند كه مردم نسبت به هم اين وظيفه را دارند و حتي امر به معروف و نهي از منكر مردم نسبت به حكومت و يا حكومت نسبت به مردم را مي‌گيرد چون اطلاق دارند. ولي ما بيشتر جايي را مد نظر داريم كه مردم نسبت به حكومت و حاكمان حق امر به معروف و نهي از منكر دارند.
ج) امر به معروف و نهي از منكر مردم از حاكمان
در قرآن به صراحت اين قسم ذكر نشده و تنها اطلاقات آيات مربوطه اين قسم را مي‌گيرد ولي در روايات زيادي مي‌توان استفاده كرد كه اين قسم نيز مد نظر مي‌باشد. مثلاً اين روايت نهج البلاغه: لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ أَشْرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُم(نامه:47)‏
دلالت بر مدعاي ما دارد؛ چرا كه تفريع ولايت اشرار بر ترك امر به معروف و نهي از منكر يك نوع ارتباطي را مي‌رساند و تناسبي دارد، معلوم مي‌شود كه امر به معروف و نهي از منكر مربوط به حاكمان است نه اينكه اگر نسبت به همسايه‌ات اين وظيفه را ترك كردي شرار امت مسلط مي‌شوند. پس امر به معروف و نهي از منكر وظيفه مردم نسبت به حكومت است ،گرچه حق آنها هم هست و يا تعبير زيبايي است كه حضرت مي‌فرمايد: ِ وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ . (حكمت 374)
حضرت بعد از ذكر انواع نهي از منكر مي‌فرمايد: اعمال برّ و جهاد در راه خدا در نزد امر به معروف و نهي از منكر مثل قطره آبي نسبت به يك درياي عميق است و اين وظيفه نه روزي آدم را كم مي‌كند و نه جان آدم را. خب اين كدام امر به معروف و نهي از منكري است كه اگر انجام گرفت ممكن است انسان بترسد كه جانش گرفته شود يا رزق و روزي‌اش كم شود؟ مشخص است كه حكومت مي‌تواند اين كار را بكند و يا قدرتمندان و صاحبان قدرت و لذا حضرت امر به معروف و نهي از منكر را نسبت به اعمال نيك ديگر مثل دريا و قطره مي‌داند. شاهد اين برداشت فراز آخر حكمت است كه مي‌فرمايد: « كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ » كه مي‌رساند منظور امر به معروف و نهي از منكر نسبت به صاحبان قدرت و حاكمان مي‌باشد.
خلاصه مطلب اينكه اعتراض نسبت به رفتار حكومت حق و وظيفه مردم است كه مرحله بعد از نصيحت مي‌باشد و امام حسن‌(عليه السّلام) در اين زمينه مي‌فرمايد: ان السياسة هي رعاية حقوق الله و الاحياء و الاموات... اما رعايه حقوق الاحياء فيجب ان ترفعوا اصواتكم بالاعتراض علي ولي الامر اذا انحرف عن جادة الثواب (ر.ك: هاشم معروف الحسني، كتاب الائمه). كسي كه سرپرست جامعه اسلامي است و از جاده ثواب منحرف شد از حقوق افراد زنده اين است كه نسبت به او اعتراض كنند. ما معتقد هستيم كه اعتراض به ائمه و معصومين جايي و وجهي ندارد ولي مردم نسبت به پيامبر اين حالت را داشتند. مثلاً به پيامبر اعتراض شد كه چرا اسامه فرمانده جيش باشد؟
حضرت فرمود: شما در گذشته به فرماندهي علي هم اعتراض كرديد در حالي كه هر دو لايق هستند. حضرت به مردم نفرمود چرا اعتراض مي‌كنيد بلكه جواب مردم را دادند. (ر.ك: سيره ابن هشام).
مالك اشتر با اينكه از اصحاب خالص حضرت علي بود ولي در مواردي به ايشان اعتراض مي‌كردند. طبري مي‌گويد مالك به حضرت عرض كرد: من قبلاً به شما عرض كردم كه جرير را نفرستيد چون احتمال خيانت دارد و من را مي‌فرستاديد بهتر بود ولي جرير گفت: اگر تو بودي تو را مي‌كشتند ولي من خدعه كردم و زنده ماندم ولي مالك گفت اگر حضرت من را مي‌فرستاد تو و اتباعت را به زندان مي‌فرستادم تا فتنه بخوابد. اين شيوه برخورد مالك به حضرت مي‌رساند كه ظاهراً اين گونه حركت‌ها پذيرفته شده بوده است.
مورد ديگر اينكه حضرت علي به خاطر برخي خدمات نجاشي يماني حدّي بر او اجراء نكرد و به حضرت اعتراض شد كه ما نديده بوديم امراي عادل، اهل معصيت و طاعت پيش آنها يكسان باشند. اين اعتراض‌ها حتي در زمان معصوم هم وجود داشته است.
مرحله سوم كه قوي‌تر و شديد‌تر است عبارت است از انقلاب و ثوره. پس اگر بخواهيم حقوق مردم را در سيري منطقي و طبيعي بيان كنيم عبارت است از:
1.حق مردم اين است كه حاكم را تعيين كنند؛
2.در تصميم‌گيري‌ها مشاركت كنند؛
3.حق مراقبت و اشراف و اطلاع بر حاكمان؛
4.حق نصيحت؛
5.حق امر به معروف و نهي از منكر از حاكمان؛
6. انقلاب.
مرحله اخير به معناي اعتراض عملي است نسبت به رويه خلاف اسلام حاكمان، يعني اگر حاكمان با نصيحت، اعتراض و امر به معروف و نهي از منكر اصلاح نشدند، مردم اين حق را دارند كه با رفتار عملي سعي در اصلاح حاكمان كنند و اگر حاكمان اجازه اين رفتار عملي را ندادند و ساختار عوض نشد مي‌توانند با انقلاب ساختار را عوض كنند. مواجهه حضرت علي، اميرالمؤمنين با معاويه در اين قالب بود، چرا كه معاويه استاندار حضرت بود كه سر به شورش گذاشت و حضرت وقتي با لشگر شام برخورد كردند فرمودند: « مَنْ رَأَى مُنْكَراً يُعْمَلُ بِهِ وَ مُنْكَراً يُدْعَى إِلَيْهِ فَأَنْكَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِي‏ءَ وَ مَنْ أَنْكَرَ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِسَيْفِهِ لِتَكُونَ حُجَّةُ اللَّهِ الْعُلْيَا وَ كَلِمَةُ الظَّالِمِينَ السُّفْلَى فَذَلِكَ الَّذِي أَصَابَ سَبِيلَ الْهُدَى وَ قَامَ عَلَى الطَّرِيقِ وَ نَوَّرَ فِي قَلْبِهِ الْيَقِينُ ». حضرت مي‌فرمايند سه مرحله داريم: يك سري هستند كه حتي در دل مخالف ظلم نمي‌باشند، اگر كسي در دل مخالف بود از آن ظلم مصون مي‌ماند. يك سري با زبان مخالفت هستند پس اينها افضل هستند ولي كساني كه با عمل مخالف هستند اينها به حق واصل مي‌شوند.
شايد آيه: « وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى‏ فَقاتِلُوا الَّتي‏ تَبْغي‏ حَتَّى تَفي‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ» (حجرات:9) نسبت به حكومت است يا همه حكومت و يا بخشي از حكومت و اعتراض امام حسين به يزيد، يكي از حقوق و وظايف مردم بود كه در اين عرصه صورت گرفت.
رعايت اين مراحل چه در حكومت ديني و چه غير ديني، زمينه بقاء و ثبات و عدالت حكومت‌ها را فراهم مي‌كند.[16]
ه) معيارها (شرايط) وجوب امر به معروف و نهي از منكر در فقه:
شرايط وجوب امر به معروف و نهي از منكر :
اول:آن كه كسى كه مى ‏خواهد امر و نهى كند، بداند كه آنچه شخص مكلف بجا نمى ‏آورد ، واجب است بجا آورد و آنچه بجا مى ‏آورد بايد ترك كند. و بر كسى كه معروف و منكر را نمى ‏داند واجب نيست.
دوم:آن كه احتمال بدهد امر و نهى او تأثير مى كند، پس اگر بداند [يقين داشته باشد كه] اثر نمى ‏كند واجب نيست.
سوم: آن كه بداند شخص معصيت كار بنا دارد كه معصيت خود را تكرار كند، پس‏ اگر بداند يا گمان كند يا احتمال صحيح بدهد كه تكرار نمى‏ كند واجب نيست.
چهارم:آن كه در امر و نهى مفسده‏ اى نباشد، پس اگر بداند يا گمان كند كه اگر امر يا نهى كند ضرر جانى يا عِرضى و آبرويى يا مالى قابل توجه به او مى ‏رسد واجب نيست، بلكه اگر احتمال صحيح بدهد كه از آن ترس ضررهاى مذكور را پيدا كند واجب نيست بلكه اگر بترسد كه ضررى متوجّه متعلقان او [مثل خانواده اش] مى ‏شود واجب نيست، بلكه با احتمال وقوع ضرر جانى يا عِرضى و آبرويى يا مالى موجب حَرَج بر بعضى مؤمنين، واجب نمى‏ شود بلكه در بسيارى از موارد حرام است). امام خميني ره ، توضيح المسائل مسأله 2791 (
مراتب امر به معروف و نهي از منكر :
مرتبه اول:
آن كه با شخص گناهكار طورى رفتار شود كه بفهمد براى ارتكاب او به معصيت ، به اين صورت با او عمل شده است، مثل اين كه از او رو برگرداند، يا با چهره عبوس با او ملاقات كند، يا ترك مراوده با او كند و از او اعراض كند به نحوى كه معلوم شود اين امور براى آن است كه او گناه را ترك نمايد.
توجه: اگر دراين مرتبه درجاتى باشد لازم است با احتمال تأثير درجه خفيف ‏تر، به همان اكتفا كند، مثلًا اگر احتمال مى ‏دهد كه با ترك تكلم با او مقصود حاصل مى ‏شود، به همان اكتفا كند و به درجه بالاتر، عمل نكند، به ويژه اگر طرف ، شخصى است كه اين نحو عمل موجب هتك حرمت او مى ‏شود.
مرتبه دوم:
امر و نهى به زبان است، پس با احتمال تأثير و حصول ساير شرايط گذشته، واجب است اهل معصيت را نهى كنند، و تارك واجب را به انجام دادن واجب امر نمايند.
نكته1: اگر احتمال بدهد كه بدون امر و نهي كردن و با موعظه و نصيحت ، گناهكار، معصيت را ترك مى ‏كند ، اكتفا به آنلازم است و نبايد از آن تجاوز كند.
اما اگر مى ‏داند كه نصيحت تأثير ندارد ، واجب است با احتمال تأثير، امر و نهى الزامى كند و اگر تأثير نمى ‏كند مگر با تشديد در گفتار و تهديد بر مخالفت ، لازم است ولي بايد از دروغ و گناه ديگر دوري شود.
نكته2: اگر گناهكار ترك معصيت نمى‏كند مگر به انجام هر دو مرتبه اول و دوم ، واجب است انجام هر دو به اين كه هم از او دوري كند، و ترك معاشرت نمايد و با چهره عبوس با او ملاقات كند، و هم او را با زبان امر به معروف و نهي از منكر نمايد.
مرتبه سوم:
توسل به زور است، پس اگر بداند يا اطمينان داشته باشد كه ترك منكر نمى ‏كند يا واجب را بجا نمى ‏آورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است ولي بايد از مقدار لازم تجاوز نكند.
توجه: اگر توقف داشته باشد جلوگيرى از معصيت ، بر كتك زدن و سخت گرفتن بر شخص گناهكار، و در مضيقه قراردادن او ، جايز است، ولي لازم است مراعات شود كه زياده‏روى نشود، و بهتر آن است كه در اين امر و نظير آن اجازه از مجتهد جامع الشرايط گرفته شود.
اما اگر متوقف بر وارد ساختن جراحت و قتل باشد ، بدون اجازه مجتهد جامع الشرايط با حصول شرايط آن ، جايز نيست .
( امام خميني ره ، توضيح المسائل م 2804به بعد (

--------------------------------------------------------------------------------
[1] پيام مقام معظم رهبري به مناسبت اولين سالگرد ارتحال امام (ره) درمورخه 10/3/69
[2] بيانات حضرت آيت الله خامنه اي به اعضاي انجمن هاي اسلامي ادارات ، كارخانجات و بيمارستانها در مورخه 4/6/71
[3] بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با فرماندهان نيروي مقاومت بسيج سراسر كشور در سالروز شهادت امام سجاد (ع) 22/4/71
[4] مورخه 15/8/ 1370 ديدار معظم له با گروه كثيري از دانشجويان و دانش آموزان به مناسبت سيزدهم آبان
[5] مورخه 22/2/77 بيانات مقام معظم رهبري در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران
[6] بيانات مقام معظم رهبري در ديدار قشرهاي مختلف جامعه درمورخه 29/7/71
[7] بيانات مقام عظماي ولايت در ديدار علما و رحانيون درمورخه 7/5/71
[8] بيانات ولي امر مسلمين در پيامي بمناسبت اولين سالگردارتحال امام خميني (ره) در مورخه 10/3/69 خطاب به مردم ومسئولين
[9] بيانات مقام معظم رهبري در ديدارباجمع كثيري از اقشار مختلف مردم قم به مناسبت فرا رسيدن 19 دي ماه (سالروز قيام مردم قم ) درمورخه 16/10/68
[10] بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار جمع كثيري از اقشار مختلف مرم قم به مناسبت فرا رسيدن 19 دي ماه (سالروز قيام مرم قم) در مورخه 19/10/ 68
[11] بيانات مقام عظماي ولايت در ديدار اقشار مختلف مردم در مورخه 29/7/71
[12] بيانات مقام معظم رهبري در خطبه هاي نماز جمعه مورخه 25/9/79
[13] 9/2/58
[14] 2/7/58
[15] سخنراني‌ در ديدار گروهي‌ از خانواده‌هاي‌ شهدا و جانبازان‌ و اقشار مختلف‌ مردم ۱۳۷۰/۰۸/۰1

مجید;643582 نوشت:
جايگاه امر به معروف ونهي از منكر در حكومت اسلامي:

سلام.
بنده ارتباط پاسخ شما با سوالات خودم رو پیدا نکردم.
تصور میکنم اشتباها متن دیگری رو اینجا کپی کردین.
ظاهرا متن رو از این لینک کپی کردین. همونطور که ملاحظه میکنید، سوالات اون لینک شباهتی با سوالات بنده نداره.
ممنون میشم پاسختون رو اصلاح کنید.

divoone1985;643806 نوشت:
سلام.
بنده ارتباط پاسخ شما با سوالات خودم رو پیدا نکردم.
تصور میکنم اشتباها متن دیگری رو اینجا کپی کردین.
ظاهرا متن رو از این لینک کپی کردین. همونطور که ملاحظه میکنید، سوالات اون لینک شباهتی با سوالات بنده نداره.
ممنون میشم پاسختون رو اصلاح کنید.

با صلوات بر محمد و آل محمد
وعرض سلام وادب
کاربر گرامی این پاسخ جواب این قسمت کلام شماست که

divoone1985;642452 نوشت:
-همانطور که حتما حضرتعالی بهتر از بنده میدانید، امر به معروف و نهی از منکر از وظایف حاکم اسلامی نیست.
بلکه وظیفه تک تک انسانهاست و این وظیفه شرعی و اخلاقی و تاکید بر آن در احادیث و روایات ، حاکم اسلامی رو مکلف به برخورد قهری با اشخاصی که حجاب رو رعایت نمیکنند نمیکند.

مجید;643951 نوشت:
کاربر گرامی این پاسخ جواب این قسمت کلام شماست که

سلام.
1-ممنون از اینکه از بین همه گفته ها و سوالات بنده تنها یک خط را انتخاب کرده و به همان پاسخ دادید.
2-برداشت بنده در مورد عدم پاسخگویی شما به سایر موارد این است که پاسخی برای آنها نداشتید و گفته های بنده را میپذیرید.
3- اما در موردی که لطف کردید و پاسخ دادید:
گفته های شما همان گفته های بنده بود و در هیچ بندی از نوشته هایی که کپی فرمودید صحبتی از اجبار مردم به یک معروف یا برخورد قهری با انجام دهندگان یک منکر نشده بود.
شرایط ذکر شده برای امر بمعروف و نهی از منکر که در مرحله آخر به توسل به زور میرسد، مربوط به حاکم اسلامی نبوده و در هیچ رساله یا منبع دینی این شرایط درمورد حاکم اسلامی گفته نشده.
بنابراین پاسخ شما نیز توجیه کننده نبود.
...
در نهایت اینکه ممنون میشم در صورتی که صلاح دیدید پاسخ بدین به هر موردی که مخالفتی دارین پاسخ بدین و گزینشی رفتار نکنید.

divoone1985;640028 نوشت:
با سلام.
آیا از معصومین (ع) حدیثی در رابطه با وظیفه حکومت اسلامی (حاکم اسلامی) در مورد حجاب وجود دارد؟
لطفا با ذکر سند چند نمونه را بیان بفرمایید.

سلام

پیغمبر اکرم(ص) دستور داد که درِ آمد و شد زنان را از مردان جدا سازند. روزی اشاره به یکی از درها کرد و فرمود: «لَوْ تَرَکْنا هذَا الْبابَ لَلنِّساءِ... ».«خوب است این در را به بانوان اختصاص دهیم».( سنن ابی داود، ج1، ص156)

پیغمبر اکرم(ص) دستور داد که شب هنگام که نماز تمام می شود مردها بعد از زنها خارج شوند( سنن ابی داود، ج1، ص156.وسنن ابی داود، ج2، ص658)

در باره خروج مردان و زنان از مسجد و رفت و آمد در کوچه ها به نقل از پیامبر(ص) آمده است: «مردان از وسط و زنان از کنار کوچه یا خیابان بروند»(کافی، ج5، ص518)

پیامبر اکرم فرمودند:با عدوا بین انفاس الرّجال و النساء فانه اذا کانت المعاینة واللقاء کان الدّاء الّذی لا دواء له.(المحاسن و الاضداد ص249)ترجمه:)بین مردان و زنان نامحرم جدایی ایجاد کنید [تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند]؛ زیرا هنگامی که آنان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت.

امام علی علیه السلام:اي مردم عراق؛ خبر يافتم كه زنان شما در راهها پهلو به پهلوي مردان مي‌زنند آيا شرم نمي‌كنيد؟

آيا شما (مردان) حيا نمى‏ كنيد و غيرت نمى ‏ورزيد، زنانتان به بازارها رفته و مزاحم بيماردلان مي گردند.(کافی(ط-الاسلامیه) ج5 ، ص 537)

عصران;646658 نوشت:
سلام

پیغمبر اکرم(ص) دستور داد که درِ آمد و شد زنان را از مردان جدا سازند. روزی اشاره به یکی از درها کرد و فرمود: «لَوْ تَرَکْنا هذَا الْبابَ لَلنِّساءِ... ».«خوب است این در را به بانوان اختصاص دهیم».( سنن ابی داود، ج1، ص156)

پیغمبر اکرم(ص) دستور داد که شب هنگام که نماز تمام می شود مردها بعد از زنها خارج شوند( سنن ابی داود، ج1، ص156.وسنن ابی داود، ج2، ص658)

در باره خروج مردان و زنان از مسجد و رفت و آمد در کوچه ها به نقل از پیامبر(ص) آمده است: «مردان از وسط و زنان از کنار کوچه یا خیابان بروند»(کافی، ج5، ص518)

پیامبر اکرم فرمودند:با عدوا بین انفاس الرّجال و النساء فانه اذا کانت المعاینة واللقاء کان الدّاء الّذی لا دواء له.(المحاسن و الاضداد ص249)ترجمه:)بین مردان و زنان نامحرم جدایی ایجاد کنید [تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند]؛ زیرا هنگامی که آنان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت.

امام علی علیه السلام:اي مردم عراق؛ خبر يافتم كه زنان شما در راهها پهلو به پهلوي مردان مي‌زنند آيا شرم نمي‌كنيد؟
آيا شما (مردان) حيا نمى‏ كنيد و غيرت نمى ‏ورزيد، زنانتان به بازارها رفته و مزاحم بيماردلان مي گردند.(کافی(ط-الاسلامیه) ج5 ، ص 537)


سلام.
ممنون.
در صورت امکان اعتبار و صحت این احادیث رو هم مرقوم بفرمایید.
چون تا جایی که بنده شنیدم بسیاری از احادیث سنن ابی داود مورد قبول اکثریت علما نبوده و در صحت اونها تردید هست.

عصران;646658 نوشت:
سلام

پیغمبر اکرم(ص) دستور داد که....

با سلام خدمت شما

مواردي كه فرمودين جز دستورات ديني است يا جز توصيه هاي ديني؟

divoone1985;646756 نوشت:
سلام.
ممنون.
در صورت امکان اعتبار و صحت این احادیث رو هم مرقوم بفرمایید.
چون تا جایی که بنده شنیدم بسیاری از احادیث سنن ابی داود مورد قبول اکثریت علما نبوده و در صحت اونها تردید هست.

سلام
سنن ابی داود که متعلق به قرن سوم هجری است برای اهل سنت از جایگاه بالایی برخوردار است. علمای شیعه هم از روایاتش استفاده می کنند چون یک کتاب سیره و سنت نبوی محسوب می شود و شیعیان هم کتاب در سیره پیامبر کم دارند مجبور هستند بیشتر از کتب اهل سنت در سیره استفاده کنند.من جایی نشنیدم که بگویند بیشتر کتاب مشکل دارد اما به هر حال هیچ کتابی بی اشکال نیست.
کتاب المحاسن و الاضداد هم نوشته جاحظ متعلق به قرن سوم هجری است. حدیثی که از آن برایتان آوردم هم از نظر سندی مرسل است.(یعنی سندش ذکر نشده است).
روایاتی که از کتاب اصول کافی آوردم را هم بهتر است اعتبارش را از کارشناس بپرسید چون آنها نرم افزارش را دارند و من هم خیلی متخصص نیستم.

درستي;646787 نوشت:
با سلام خدمت شما

مواردي كه فرمودين جز دستورات ديني است يا جز توصيه هاي ديني؟


سلام
از فعل امر استفاده شده است.

ابوداود در کتاب سنن خود از حمزه بن أبی أسید انصاری و او هم از پدرش روایت می‌کند : «وقتی در راه زنان و مردان با هم آمیخته بودند پیامبر در حالی که خارج از مسجد بود زنان را مورد خطاب قرار داده و گفتند :
[إسْتَأخَرنَ فَأنَّهُ لَیْسَ لَکُنَّ أنْ تُحَقّقنَ الطَّریقَ، عَلَیْکُنَّ بِحافاتِ الطَّریقِ]
یا این مورد دیگر:
با عدوا بین انفاس الرّجال و النساء فانه اذا کانت المعاینة واللقاء کان الدّاء الّذی لا دواء له

و از طرف دیگر از همان اول هم قرار بر اطاعت بود.:

علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن أبان، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: لما فتح رسول الله (صلى الله عليه وآله) مكة بايع الرجال ثم جاء النساء يبايعنه فأنزل الله عز وجل (يا أيها النبي إذا جاءك المؤمنات يبايعنك على أن لا يشركن بالله شيئا ولا يسرقن ولا يزنين ولا يقتلن أولادهن ولا يأتين ببهتان يفترينه بين أيديهن و أرجلهن ولا يعصينك في معروف فبايعهن واستغفر لهن الله إن الله غفور رحيم.(اصول کافی ج5 ص 527)

ترجمه:پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با فتح مکه پس از بیعت مردان با ایشان، زنان را نیز به بیعت فراخواند که درآیه ۱۲ممتحنه مواد بیعت این گونه طرح شده : «یـاَیُّهَا النَّبیُّ اِذا جاءَکَ المُؤمِنـتُ یُبایِعنَکَ عَلی اَن لا یُشرِکنَ بِاللّهِ شیــًا ولا یَسرِقنَ ولا یَزنینَ ولا یَقتُلنَ اَولـدَهُنَّ ولا یَاتینَ بِبُهتـن یَفتَرینَهُ بَینَ اَیدیهِنَّ و اَرجُلِهِنَّ ولا یَعصینَکَ فی مَعروف فَبایِعهُنَّ واستَغفِر لَهُنَّ اللّهَ اِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم =ای پیامبر! چون زنان با ایمان نزد تو آیند که (با این شرط) با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند، دروغی را که در میان دست و پایشان بربافته باشند پیش نیاورند، (فرزند دیگران را به شوهران خود نسبت ندهند) و در هیچ کار شایسته‌ای مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنها ازخداوندآمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است».

[="DarkSlateBlue"]

divoone1985;642452 نوشت:
3-همونطور که باز هم بهتر از بنده مطلع هستید وظایف حاکم اسلامی در روایات مختلف بیان شده. مخصوصا در گفتار حضرت علی(ع) که خود صاحب حکومت بودند.
و تا جایی که بنده اطلاع دارم و ظاهرا پاسخ شما هم حکایت از این مطلب داشت حدیث،روایت و یا سنتی از ایشون مبنی بر اجبار امت توسط حاکم به حجاب وجود ندارد.
آیا پیامبر و سایر معصومین (ع) از اهمیت این موضوع غافل بودند؟
آیا پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) که خود حاکم بوده اند، نمیتوانستند با افراد بی حجاب برخورد قهری کنند؟
آیا حضرت علی(ع) که در آن شرایط مکانی و زمانی و فرهنگی و اجتماعی ، با وجود ناملایمات بسیار، در مورد بیت المال حتی سرسوزنی عقب ننشستند نمیتوانستند در مورد حجاب هم همین رویه را در پیش بگیرند؟ یا واقعا ضرورتی احساس نکردند؟

سلام
اصلا وضع اون زمان با الان قابل مقایسه نیست! اولا به جز پیامبر و حضرت علی بقیه ائمه حاکم اسلامی نبودن دوما فکر کنم زمان حکومت حضرت علی و پیامبر هیچ بی حجابی بدی مثل امروزه نبوده که بخوان باهاش برخورد بکنن یا نکنن! همه ی مردم فقط با تذکر سربه راه میشدن اما وضع الان زمین تا آسمون فرق میکنه و دیگه گوش مردم به این حرف ها بدهکار نیست!
این قانون رو هم خود مردم وضع کردن عمه ی ما که وضع نکرده! رای ملت بوده که کشورشون همچین قانونی داشته باشه! رای حداکثری!
divoone1985;642452 نوشت:
مثلا آیا حاکم اسلامی باید با کسانی که نماز اول وقت اقامه نمیکنند هم برخورد کند؟ در حالی که همه وظیفه دارند در این مورد امر به معروف و نهی از منکر کنند؟
یا حاکم اسلامی باید با کسانی که دروغ میگویند برخورد قهری داشته باشد؟ در حالی که همه وظیفه دارند در این مورد امر به معروف و نهی از منکر کنند؟

اونها آسیب اجتماعی نداره مثل بدحجابی نیست که پدر جوونارو دربیاره[/]

asad;647064 نوشت:
اولا به جز پیامبر و حضرت علی بقیه ائمه حاکم اسلامی نبودن

بنده هم در مورد بقیه معصومین صحبتی نکردم. آیا صحبتها و روش برخورد این دو معصوم برای شما کافی نیست؟

asad;647064 نوشت:
زمان حکومت حضرت علی و پیامبر هیچ بی حجابی بدی مثل امروزه نبوده که بخوان باهاش برخورد بکنن یا نکنن! همه ی مردم فقط با تذکر سربه راه میشدن

میشه بفرمایید چطور به این نتیجه رسیدید؟

asad;647064 نوشت:
این قانون رو هم خود مردم وضع کردن عمه ی ما که وضع نکرده! رای ملت بوده که کشورشون همچین قانونی داشته باشه! رای حداکثری!

مردم به جمهوری اسلامی رای دادند و به همین دلیل ما در حوزه اسلام به این مبحث پرداختیم. وگرنه خارج از این چهارچوب صحبت میکردیم.

asad;647064 نوشت:
اونها آسیب اجتماعی نداره مثل بدحجابی نیست که پدر جوونارو دربیاره

از نظر شما دروغ آسیب اجتماعی نداره؟
تا حالا دیدید با یک دروغ برخورد صورت بگیره؟
اتفاقا دروغ علاوه بر جوونها پدر بقیه مردم رو هم درمیاره.
اگر واقعا از نظر شما دروغ آسیب اجتماعی نداره که بنده همه صحبتهای شما رو چشم بسته میپذیرم و دیگه مخالفتی با شما ندارم.

[="DarkSlateBlue"][=12]

divoone1985;647246 نوشت:
میشه بفرمایید چطور به این نتیجه رسیدید؟

از روایات! خب وقتی روایتی نداریم که ائمه برخوردی به جز تذکر داشته اند چه معنی میدهد؟؟؟؟؟؟؟ معنایش این است که آن خانم با تذکر هدایت شده است!!!!
یعنی شما میفرمایید مثلا امام علی به خانم بی حجابی تذکر میداده و آن خانم هدایت نمیشده و امام علی در ادامه سکوت میکردند؟؟؟؟ روایتش را دارید؟؟؟
پس شما باید روایاتی بیارید که وضع خانم ها و دختران در زمان حکومت پیامبر و حضرت علی بد بوده و این دو معصوم تذکر داده باشند و آن خانم یا دختر سر به راه نشده باشند و ائمه دیگر هیچ برخوردی نکرده باشند! در این صورت حق با شماست اما تا زمانی که روایتی نیست یعنی نبوده دیگه
کلا همه چیز امن و امانه مگر اینکه خلافش ثابت بشه!

divoone1985;647246 نوشت:
از نظر شما دروغ آسیب اجتماعی نداره؟
تا حالا دیدید با یک دروغ برخورد صورت بگیره؟
اتفاقا دروغ علاوه بر جوونها پدر بقیه مردم رو هم درمیاره.
اگر واقعا از نظر شما دروغ آسیب اجتماعی نداره که بنده همه صحبتهای شما رو چشم بسته میپذیرم و دیگه مخالفتی با شما ندارم.

از نظر شما آسیب اجتماعی یک خانمی که در اجتماع دروغ میگوید با آسیب اجتماعی یک خانمی که در اجتماع بی حجاب راه میرود برابر ست؟؟؟؟؟؟؟
اگر برابر است من دیگر حرفی ندارم و حرفهای شما را میپذیرم
اگر برابر نیست پس باید قبول کنید که برخورد با آن هم برابر نباشد

افتخار از بهر زن البته میباشد حجاب
آنکه را باشد دیانت ، کی کند ردِ حجاب
-
گر مسلمانی ، ندارد اعتقادی بر حجاب
نا کجا آباد میباشد مسیرش ، با شتاب
-
گر بوَد چشم مسلمان ،بی مهار و بی لجام
در دل و رفتار او پیوسته باشد اضطراب
-
ما مسلمانیم و واجب شد عمل بر واجبات
شد بیان این واجبات اندر احادیث و کتاب
-
پشت پا گر میزنی بر حکم و فرمان خدا
میشود در رستخیز از هر ملک بر ما عتاب
-
میخوریم افسوس و حسرت بی امان و بی شمار
میرسد قهر خدا و تا ابد بر ما عذاب
-
پس چرا عاقل کند جرمی که در روز جزا
تا خدا باخشم خود او را بخواند این خطاب
-
از چه خود زینت نمودی بر جوانان عذب
پس چرا اینگونه میکردی گناه جای صواب
-
دلزده کردی تو مردی را چرا از همسرش
با زبان و عشوه میکردی دل او را کباب
-
حال باید که بچینی آنچه را میکاشتی
گو چه داری که دهی از بهر اعمالت جواب


asad;648097 نوشت:
از نظر شما آسیب اجتماعی یک خانمی که در اجتماع دروغ میگوید با آسیب اجتماعی یک خانمی که در اجتماع بی حجاب راه میرود برابر ست؟؟؟؟؟؟؟
اگر برابر است من دیگر حرفی ندارم و حرفهای شما را میپذیرم
اگر برابر نیست پس باید قبول کنید که برخورد با آن هم برابر نباشد

بر فرض قبول حرف شما،
شما نمونه ای به بنده نشان دهید که با دروغ برخورد شده باشد.
اصلا مردم عادی هم نه.
مطمئنا مواردی بوده و شاید شما هم به خاطر داشته باشید که یک مسئول (از رییس جمهور تا وزیر تا نماینده و ...) دروغی گفته باشد.
آیا به خاطر دارید که برخوردی شده باشد؟
حتی برخورد حداقلی؟
در حالی که دروغ آن فرد شاید به قیمت آسیب دیدن تعداد زیادی از مردم شده باشد. (منظورم فقط مالی نیست)
وقتی برخورد با دروغ صفر است، چطور میتوان برخورد قهری و انتظامی با بدحجابی را توجیه کرد؟
حتما بهتر از بنده هم در مورد روایات و احادیث و ... از تمامی معصومین در مورد دروغ میدانید.

ya muhammad;648171 نوشت:

افتخار از بهر زن البته میباشد حجاب
آنکه را باشد دیانت ، کی کند ردِ حجاب



ربط فرمایش شما به این بحث چیه؟

[="DarkSlateBlue"]

divoone1985;648278 نوشت:
بر فرض قبول حرف شما،
شما نمونه ای به بنده نشان دهید که با دروغ برخورد شده باشد.
اصلا مردم عادی هم نه.
مطمئنا مواردی بوده و شاید شما هم به خاطر داشته باشید که یک مسئول (از رییس جمهور تا وزیر تا نماینده و ...) دروغی گفته باشد.
آیا به خاطر دارید که برخوردی شده باشد؟
حتی برخورد حداقلی؟
در حالی که دروغ آن فرد شاید به قیمت آسیب دیدن تعداد زیادی از مردم شده باشد. (منظورم فقط مالی نیست)
وقتی برخورد با دروغ صفر است، چطور میتوان برخورد قهری و انتظامی با بدحجابی را توجیه کرد؟
حتما بهتر از بنده هم در مورد روایات و احادیث و ... از تمامی معصومین در مورد دروغ میدانید.

بعله دروغ خیلی بده ! اما یک فرق بزرگ با بی حجابی دارد!
کسی که در اجتماع بی حجاب راه میرود در همان لحظه ای که در حال راه رفتن است همه او را با این وضع میبینند عملا گناهش اثبات شده است چون همه او را میبینند و در همان لحظه هم آسیب خود را روی دیگر اعضای اجتماع میگذارد!
اما کسی که در اجتماع دروغ میگوید اولا مردم دیگر صحبت او را نمیشنوند نهایت آسیبش را روی همان کسی که با او در حال صحبت است میگذارد درثانی دروغ اصلا قابل اثبات نیست! چطور میتوان در همان لحظه فهمید که طرف در حال دروغ گفتن است ؟؟؟؟؟ ثالثا این صحبت های او در آن لحظه چه آسیبی بر اجتماع میگذارد؟؟؟؟
میبینی؟؟
تفاوت این دو گناه زمین است تا آسمان!‌ این قیاس مع الفارق است و اگر هم این قیاس درست باشد تفاوتش برخوردهایش را به واسطه ی تفاوتهایی که در بالا گفتم کاملا توجیه میکند !

حالا با این اوصاف یک سوال از شما دارم! شما که قبول دارید باید برخورد با این دو گناه متفاوت باشد میتوانم بپرسم مثلا باید با بی حجابی چه برخورد ملایم تری بکنند که کمی از برخورد با دروغ سخت تر و کمی از برخورد قهری ملایم تر باشد؟؟؟ چیزی این مابین هست؟؟ راه حلی به مغز شما میرسد که به مغز مسئولین نرسیده باشد؟؟؟؟؟؟[/]

asad;648850 نوشت:
اما کسی که در اجتماع دروغ میگوید اولا مردم دیگر صحبت او را نمیشنوند نهایت آسیبش را روی همان کسی که با او در حال صحبت است میگذارد

به عرض بنده توجه نکردید.
عرض کرده بودم:
divoone1985;648278 نوشت:
مطمئنا مواردی بوده و شاید شما هم به خاطر داشته باشید که یک مسئول (از رییس جمهور تا وزیر تا نماینده و ...) دروغی گفته باشد.
آیا به خاطر دارید که برخوردی شده باشد؟
حتی برخورد حداقلی؟
در حالی که دروغ آن فرد شاید به قیمت آسیب دیدن تعداد زیادی از مردم شده باشد. (منظورم فقط مالی نیست)

asad;648850 نوشت:
تفاوت این دو گناه زمین است تا آسمان!‌

بله. تفاوتش رو میتونید از روایات معصومین متوجه بشین. بگردید و ببینید در مورد کدوم بیشتر توصیه و سفارش داشتیم. حجاب یا راستگویی و پرهیز از دروغ.

[="DarkSlateBlue"]

divoone1985;648278 نوشت:
مطمئنا مواردی بوده و شاید شما هم به خاطر داشته باشید که یک مسئول (از رییس جمهور تا وزیر تا نماینده و ...) دروغی گفته باشد.
آیا به خاطر دارید که برخوردی شده باشد؟
حتی برخورد حداقلی؟
در حالی که دروغ آن فرد شاید به قیمت آسیب دیدن تعداد زیادی از مردم شده باشد. (منظورم فقط مالی نیست)

اولا شما از کجا میدانید برخورد نشده است؟ مگر مدام نمیشنوید که پای فلان شخص به دادگاه و دادگستری و ... کشیده شده است ؟؟؟؟

دوما مگر شخص مسئول یا مثلا رئیس جمهوری که دروغ میگوید با افتخار اعلام میکند که من دروغ گفته ام و درحال دروغ گفتن هم هستم و در آینده باز هم دروغ خواهم گفت... کدام شخصیت را سراغ دارید که همچین رفتاری داشته باشد؟؟؟؟؟
اصلا آیا کسی جرات دارد همچین رفتاری داشته باشدددددددددددددد؟؟؟
اما جالب است بدانید شخص بی حجاب دقیقا همچین رفتاری دارد! شخص بی حجابی که با تذکر هدایت نمیشود و بی حجاب بوده است و بی حجاب راه میرود و در آینده هم تصمیم دارد با همین وضع ادامه بدهد و از رفتارش هم ناراضی نیست و با آن افتخار میکند آیا مستلزم برخورد قهری نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خود شما برای رئیس جمهوری که بگوید من دروغگو بوده ام هستم و خواهم بود چه برخوردی را شایسته میدانید؟؟؟؟؟؟
آیا باز هم بی حجابی را با دروغگویی مقایسه میکنید؟؟؟؟؟؟

مسئولی که دروغ میگوید هرگز به جرم خود معترف نمیشود مگر به زور اسناد و مدارک معتبر بسیار زیاد و حتی اگر رسوا هم بشود باز از خود دفاع میکند و دروغ خود را مصلحتی میشمارد و ....
خلاصه هیچ وقت به دروغگوییه خود افتخار نمیکند....

چطور انتظار دارید برخورد با بی حجابی و دروغگویی برابر باشد؟؟؟

divoone1985;648931 نوشت:
بله. تفاوتش رو میتونید از روایات معصومین متوجه بشین. بگردید و ببینید در مورد کدوم بیشتر توصیه و سفارش داشتیم. حجاب یا راستگویی و پرهیز از دروغ.

همین که در مورد برخورد با بی حجابی نمیتوانید زیاد روایات پیدا کنید نشانگر سخن اولیه من است! همان سخن که گفتم وضع آن زمان اینگونه نبوده که الان هست و اگر هم بدحجابی پیدا میشده با تذکر رام میشده و مثل امروزه سرکش نمیشده.... بنابراین طبیعی است که برخورد آنچنانی هم با بیحجابی در روایات پیدا نشود‍‍ ...[/]

سلام یکی از بهترین دلیل ها که حاکم را مصداقی روشن برای وظیفه امر به معروف و نهی از منکر معرفی می کند موثقه مسعدة بن صدقه است.

وی نقل می کند کسی از امام صادق(ع) در باره امر به معروف و نهی از منکر پرسید که آیا بر همه امت واجب است؟ امام فرمود: نه. گفته شد: چرا؟ فرمود:

«انّما هو علی القویّ المطاع العالم بالمعروف من المنکر لا علی الضعیف الذی لا یهتدی سبیلاً الی ایّ من ایّ، یقول من الحق الی الباطل؛


فقط وظیفه کسی است که توانا و مطاع و آگاه به معروف و منکر باشد، نه بر ناتوانی که راه به جایی ندارد، و حق و باطل را در هم می آمیزد.»

سپس حضرت به آیه «ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» استدلال کرد که خاص است نه عام.

چرا که سخن از لزوم وجود گروهی در جامعه اسلامی است که دعوت به خیر کنند و امر به معروف و نهی از منکر.

بنابراین اگر تردیدی هم باشد، در این است که امر و نهی اگر نیازمند ضرب و جرح و قتل باشد، آیا بر عموم مکلفان بدون نظر امام(ع) یا حاکم جایز است

یا وظیفه آنان حداکثر امر و نهی زبانی است، اما وظیفه حکومت عام است و شامل همه مراتب آن می شود که بسته به شرایط باید عمل کند.

مرحوم کلینی نقل کرده است که امیرالمؤمنین(ع) فرمود:

«یا اهل العراق! نبّئت انّ نسائکم یدافعن الرجال فی الطریق اما تستحیون؛

ای عراقیان! خبر شده ام که زنان تان در راه، با مردان برخورد می کنند؛ آیا شرم نمی کنید!»

وی در روایت دیگر آورده که حضرت فرمود:

«اما تستحیون و لا تغارون، نساؤکم یخرجن الی الاسواق و یزاحمن العلوج؛

آیا شرم نمی کنید و به غیرت نمی آیید، که زنان تان راهیِ بازارها و مغازه ها می شوند و با افراد بی دین برخورد می کنند!»

بر اساس روایتی صحیح، حضرت صادق(ع) فرمود:

«ما جعل اللّه بسط اللسان و کف الید، و لکن جعلهما یبسطان معا و یکّفان معا؛
خداوند چنین قرار نداده که زبان باز باشد و دست بسته، بلکه آن دو را گونه ای ساخته که با هم باز می شوند و با هم بسته.»

این روایت به زیبایی، محدوده دخالت عملی را ترسیم می کند. هر آدمی حق سخن گفتن داشته باشد، حق استفادده از دست و قدرت نیز دارد. اگر کسی در عمومیت این سخن نیز تردید کند اما قدر مسلّم آن اعمال قدرت حکومت است. حجاب، حکمی قطعی است که باید به آن فرا خواند و از ترک آن باز داشت. وقتی شرع اجازه داده و در واقع وظیفه شمرده که زبان در این باره باز شود، اجازه و در واقع وظیفه اعمال قدرت نیز داده است.

چنان که در روایت معروف فضل بن شاذان از حضرت رضا(ع) در بیان فلسفه حکومت و پاسخ به این پرسش که چرا «اولی الامر» قرار داده شدند و دستور اطاعت از آنها صادر شده است، می فرماید: به علل زیادی از جمله اینکه:

«ان الخلق لما وقفوا علی حدّ محدود و امروا ان لا یتعدوا ذلک الحدّ لما فیه من فسادهم لم یکن یثبت ذلک و لا یقوم الاّ بان یجعل علیهم فیه امینا ... یمنعهم من التعدّی و الدخول فی ما حظر علیهم، لانه لو لم یکن ذلک کذلک لکان احد لا یترک لذّته و منفعته لفساد غیره فجعل علیهم قیّما یمنعهم من الفساد و یقیم فیهم الحدود و الاحکام؛

مردم چون در چارچوبی مشخص، محدود شده اند و دستور یافته اند از آن چارچوب نگذرند، چون مایه فساد آنان است، این امر پا بر جا و شدنی نبود مگر اینکه خداوند فرد امینی را در باره آن بر آنان بگمارد ... (تا) وی آنان را از تعدّی و ورود در آنچه بر آنان ممنوع کرده باز دارد؛ زیرا اگر موضوع چنین نبود، کسانی بودند که حاضر نبودند خوشی و سود خود را به علت فاسد شدن دیگری رها کنند. از این رو خداوند سرپرستی را بر آنان قرار داد تا ایشان را از فساد باز دارد و حدود و احکام را در میان شان به پا دارد.»

بر اساس همین مستندات است که برخی در برشماری وظایف حاکم اسلامی از منظر فقه از جمله نوشته اند:
ـ اقامة فرائض اللّه و شعائره من الصلاة و الحج و غیرهما، و تأدیب الناس علی الاخلاق الفاضلة؛

ـ اقامة السنة و اماتة البدع، و الذبّ عن دین اللّه و حفظ الشرائع و السنن عن التغییر و التأویل و الزیادة و النقصان؛
ـ الامر بالمعروف و النهی عن المنکر بمفهومهما الوسیع، اعنی السعی فی اشاعة المعروف و بسطه، و مکافحة انواع المنکر و الظلم و الفساد.
در این محورها فرقی میان حکم حجاب و سایر احکام شرعی نیست و بسته به اهمیت حکم، حاکم اسلامی در اهتمام به آن و اقامه عملی آن مسئولیت دارد.

asad;649135 نوشت:
اولا شما از کجا میدانید برخورد نشده است؟ مگر مدام نمیشنوید که پای فلان شخص به دادگاه و دادگستری و ... کشیده شده است ؟؟؟؟

شما که شنیدید و مطلع هستید چند نمونه رو برای اطلاع بنده بفرمایید که برای "دروغگویی" محاکمه یا مجازات شده باشند.
اونهایی که احتمالا مدنظر شماست، برای جرایم مالی یا سیاسی بوده.
به هر حال ممنون میشم مواردی که با دروغگویی، هرچند در حد خیلی کم ، برخورد شده رو بفرمایید تا بنده هم از اشتباه در بیام.

asad;649135 نوشت:
همین که در مورد برخورد با بی حجابی نمیتوانید زیاد روایات پیدا کنید نشانگر سخن اولیه من است! همان سخن که گفتم وضع آن زمان اینگونه نبوده که الان هست و اگر هم بدحجابی پیدا میشده با تذکر رام میشده و مثل امروزه سرکش نمیشده.... بنابراین طبیعی است که برخورد آنچنانی هم با بیحجابی در روایات پیدا نشود‍‍ ...

البته این تفسیر شماست.
احتمال دیگری هم هست. و اون اینکه شاید از نظر اون بزرگواران اهمیت راستگویی و پرهیز از دروغ بیشتر از مساله حجاب بوده.

ya muhammad;649169 نوشت:
سلام یکی از بهترین دلیل ها که حاکم را مصداقی روشن برای وظیفه امر به معروف و نهی از منکر معرفی می کند موثقه مسعدة بن صدقه است.
وی نقل می کند کسی از امام صادق(ع) در باره امر به معروف و نهی از منکر پرسید که آیا بر همه امت واجب است؟ امام فرمود: نه. گفته شد: چرا؟ فرمود:
«انّما هو علی القویّ المطاع العالم بالمعروف من المنکر لا علی الضعیف الذی لا یهتدی سبیلاً الی ایّ من ایّ، یقول من الحق الی الباطل؛
فقط وظیفه کسی است که توانا و مطاع و آگاه به معروف و منکر باشد، نه بر ناتوانی که راه به جایی ندارد، و حق و باطل را در هم می آمیزد.»
سپس حضرت به آیه «ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» استدلال کرد که خاص است نه عام.
چرا که سخن از لزوم وجود گروهی در جامعه اسلامی است که دعوت به خیر کنند و امر به معروف و نهی از منکر.

سلام. ممنون از پاسخ مرتبط شما. امیدوارم همه ارسالهای جنابعالی همینگونه در مورد موضوع مورد بحث باشد.
ولی در این موارد هم اشاره ای به حاکم اسلامی و مخصوصا وظیفه حاکم مبنی بر برخورد قهری و اجباری با حجاب نمیبینم.

ya muhammad;649169 نوشت:
مرحوم کلینی نقل کرده است که امیرالمؤمنین(ع) فرمود:
«یا اهل العراق! نبّئت انّ نسائکم یدافعن الرجال فی الطریق اما تستحیون؛
ای عراقیان! خبر شده ام که زنان تان در راه، با مردان برخورد می کنند؛ آیا شرم نمی کنید!»
وی در روایت دیگر آورده که حضرت فرمود:
«اما تستحیون و لا تغارون، نساؤکم یخرجن الی الاسواق و یزاحمن العلوج؛
آیا شرم نمی کنید و به غیرت نمی آیید، که زنان تان راهیِ بازارها و مغازه ها می شوند و با افراد بی دین برخورد می کنند!»

با توجه به اینکه حضرت حاکم اسلامی بودند و دارای قدرت، باز هم تنها به نقد پرداخته اند. و در بالاترین حد به تشر زدن(که همان نهی از منکر زبانی است)اکتفا کردند. آنهم به همسران آنها.

ya muhammad;649169 نوشت:
بر اساس روایتی صحیح، حضرت صادق(ع) فرمود:
«ما جعل اللّه بسط اللسان و کف الید، و لکن جعلهما یبسطان معا و یکّفان معا؛
خداوند چنین قرار نداده که زبان باز باشد و دست بسته، بلکه آن دو را گونه ای ساخته که با هم باز می شوند و با هم بسته.»
این روایت به زیبایی، محدوده دخالت عملی را ترسیم می کند. هر آدمی حق سخن گفتن داشته باشد، حق استفادده از دست و قدرت نیز دارد. اگر کسی در عمومیت این سخن نیز تردید کند اما قدر مسلّم آن اعمال قدرت حکومت است. حجاب، حکمی قطعی است که باید به آن فرا خواند و از ترک آن باز داشت. وقتی شرع اجازه داده و در واقع وظیفه شمرده که زبان در این باره باز شود، اجازه و در واقع وظیفه اعمال قدرت نیز داده است.

البته تفسیر برخی از فقها در مورد این روایت، تاثیر همزمان گفتار و رفتار شخص (خصوصا بزرگان) در امر به معروف و نهی از منکر است. یعنی صرف دعوت زبانی کافی نیست و خودتان هم باید به آن عمل کنید.

ya muhammad;649169 نوشت:
چنان که در روایت معروف فضل بن شاذان از حضرت رضا(ع) در بیان فلسفه حکومت و پاسخ به این پرسش که چرا «اولی الامر» قرار داده شدند و دستور اطاعت از آنها صادر شده است، می فرماید: به علل زیادی از جمله اینکه:
«ان الخلق لما وقفوا علی حدّ محدود و امروا ان لا یتعدوا ذلک الحدّ لما فیه من فسادهم لم یکن یثبت ذلک و لا یقوم الاّ بان یجعل علیهم فیه امینا ... یمنعهم من التعدّی و الدخول فی ما حظر علیهم، لانه لو لم یکن ذلک کذلک لکان احد لا یترک لذّته و منفعته لفساد غیره فجعل علیهم قیّما یمنعهم من الفساد و یقیم فیهم الحدود و الاحکام؛
مردم چون در چارچوبی مشخص، محدود شده اند و دستور یافته اند از آن چارچوب نگذرند، چون مایه فساد آنان است، این امر پا بر جا و شدنی نبود مگر اینکه خداوند فرد امینی را در باره آن بر آنان بگمارد ... (تا) وی آنان را از تعدّی و ورود در آنچه بر آنان ممنوع کرده باز دارد؛ زیرا اگر موضوع چنین نبود، کسانی بودند که حاضر نبودند خوشی و سود خود را به علت فاسد شدن دیگری رها کنند. از این رو خداوند سرپرستی را بر آنان قرار داد تا ایشان را از فساد باز دارد و حدود و احکام را در میان شان به پا دارد.»

این روایت هم کلیت موضوع رو بیان کرده. و پاسخ سوال بنده نیست.

[="DarkSlateBlue"]سلام.
1-ممنون از اینکه از بین همه گفته ها و سوالات بنده تنها یک خط را انتخاب کرده و به همان پاسخ دادید.
2-برداشت بنده در مورد عدم پاسخگویی شما به سایر موارد این است که پاسخی برای آنها نداشتید و گفته های بنده را میپذیرید.:Cheshmak:
3- اما در موردی که لطف کردید و پاسخ دادید:

divoone1985;649275 نوشت:
شما که شنیدید و مطلع هستید چند نمونه رو برای اطلاع بنده بفرمایید که برای "دروغگویی" محاکمه یا مجازات شده باشند.

بله چشم حتما! منتهی یک شرط داره
ابتدا شما یک همچین شخص دروغگویی را به من نشان بده :
asad;649135 نوشت:
دوما مگر شخص مسئول یا مثلا رئیس جمهوری که دروغ میگوید با افتخار اعلام میکند که من دروغ گفته ام و درحال دروغ گفتن هم هستم و در آینده باز هم دروغ خواهم گفت... کدام شخصیت را سراغ دارید که همچین رفتاری داشته باشد؟؟؟؟؟
اصلا آیا کسی جرات دارد همچین رفتاری داشته باشدددددددددددددد؟؟؟
اما جالب است بدانید شخص بی حجاب دقیقا همچین رفتاری دارد! شخص بی حجابی که با تذکر هدایت نمیشود و بی حجاب بوده است و بی حجاب راه میرود و در آینده هم تصمیم دارد با همین وضع ادامه بدهد و از رفتارش هم ناراضی نیست و با آن افتخار میکند آیا مستلزم برخورد قهری نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خود شما برای شخصی که بگوید من دروغگو بوده ام هستم و خواهم بود چه برخوردی را شایسته میدانید؟؟؟؟؟؟
آیا باز هم بی حجابی را با دروغگویی مقایسه میکنید؟؟؟؟؟؟


تا بعد من برخورد با آن را برایت بگویم!!!

divoone1985;649275 نوشت:
لبته این تفسیر شماست.
احتمال دیگری هم هست. و اون اینکه شاید از نظر اون بزرگواران اهمیت راستگویی و پرهیز از دروغ بیشتر از مساله حجاب بوده.

خب البته که دروغ گناه کبیره و بزرگی است و اصلا شاید به قول شم اهمیت دروغ نگفتن بیشتر از بی حجابی باشد اما این دلیل نمیشود برخورد با آن شدید تر از بی حجابی باشد!!! همانطور که نماز خواندن در روایات زیاد توصیه شده اما هرگز با کسی که نماز نمیخواند برخورد نمیشود . چون نماز نخواندنش فقط به خودش ضربه میزند اما فردی که حجاب را رعایت نمیکند میتواند سرنوشت یک جوان در اجتماع را عوض کند (البته خود جوان هم نباید نگاه کند اما کلی عرض کردم)[/]

asad;649135 نوشت:
دوما مگر شخص مسئول یا مثلا رئیس جمهوری که دروغ میگوید با افتخار اعلام میکند که من دروغ گفته ام و درحال دروغ گفتن هم هستم و در آینده باز هم دروغ خواهم گفت... کدام شخصیت را سراغ دارید که همچین رفتاری داشته باشد؟؟؟؟؟
اصلا آیا کسی جرات دارد همچین رفتاری داشته باشدددددددددددددد؟؟؟
اما جالب است بدانید شخص بی حجاب دقیقا همچین رفتاری دارد! شخص بی حجابی که با تذکر هدایت نمیشود و بی حجاب بوده است و بی حجاب راه میرود و در آینده هم تصمیم دارد با همین وضع ادامه بدهد و از رفتارش هم ناراضی نیست و با آن افتخار میکند آیا مستلزم برخورد قهری نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خود شما برای رئیس جمهوری که بگوید من دروغگو بوده ام هستم و خواهم بود چه برخوردی را شایسته میدانید؟؟؟؟؟؟
آیا باز هم بی حجابی را با دروغگویی مقایسه میکنید؟؟؟؟؟؟
مسئولی که دروغ میگوید هرگز به جرم خود معترف نمیشود مگر به زور اسناد و مدارک معتبر بسیار زیاد و حتی اگر رسوا هم بشود باز از خود دفاع میکند و دروغ خود را مصلحتی میشمارد و ....
خلاصه هیچ وقت به دروغگوییه خود افتخار نمیکند....
چطور انتظار دارید برخورد با بی حجابی و دروغگویی برابر باشد؟؟؟

سلام.
برادر عزیز. یک قاتل هم هیچوقت نمیگه من قاتلم. این یعنی نباید باهاش برخورد بشه؟
این چه استدلالیه آخه؟
من به این استدلال باید پاسخ میدادم واقعا؟
اینکه چون خودش اعتراف نمیکنه که دروغ گفته نباید باهاش کاری داشت؟
اینکه بر دروغ خودش اصرار میکنه یعنی نباید باهاش برخورد کرد؟

asad;649487 نوشت:
بله چشم حتما! منتهی یک شرط داره
ابتدا شما یک همچین شخص دروغگویی را به من نشان بده

شما که خودتون قبلا گفته بودین :

asad;649135 نوشت:
شما از کجا میدانید برخورد نشده است؟ مگر مدام نمیشنوید که پای فلان شخص به دادگاه و دادگستری و ... کشیده شده است ؟؟؟؟

پس لطف کنید و یک نمونه به بنده نشان بدید.

asad;649487 نوشت:
خب البته که دروغ گناه کبیره و بزرگی است و اصلا شاید به قول شم اهمیت دروغ نگفتن بیشتر از بی حجابی باشد

تا همین حد هم جای شکرش باقیه.

[="DarkSlateBlue"]

divoone1985;649550 نوشت:
برادر عزیز. یک قاتل هم هیچوقت نمیگه من قاتلم. این یعنی نباید باهاش برخورد بشه؟

:khandeh!: چرا باید برخورد بشه! اما اگه قاتله بگه من قاتل بودم هستم و خواهم بود و به آدم کشتن خودم افتخار نیز میکنم باید باهاش برخورد شدیدتری بشه :ok:

divoone1985;649550 نوشت:
من به این استدلال باید پاسخ میدادم واقعا؟
اینکه چون خودش اعتراف نمیکنه که دروغ گفته نباید باهاش کاری داشت؟

اون نه !
اینکه اگر به دروغ گفتن خود بنازد باید باهاش بیشتر کار داشت
divoone1985;649550 نوشت:
پس لطف کنید و یک نمونه به بنده نشان بدید.

من سوال کردم! این سوال رو شما باید جواب بدی عزیز:

[شما از کجا میدانید برخورد نشده است؟

نکنه شما علم غیب دارید که مطمئن هستید با مسئولینی که دروغ گفته اند برخورد حداقلی نشده است؟؟؟؟[/]

asad;649567 نوشت:
چرا باید برخورد بشه!

این هم خوبه که قبول کردین.

asad;649567 نوشت:
اینکه اگر به دروغ گفتن خود بنازد باید باهاش بیشتر کار داشت

ولی اگر ننازه یا اعتراف نکنه هم باید برخورد بشه. درسته؟

asad;649567 نوشت:
من سوال کردم! این سوال رو شما باید جواب بدی عزیز:
[شما از کجا میدانید برخورد نشده است؟
نکنه شما علم غیب دارید که مطمئن هستید با مسئولینی که دروغ گفته اند برخورد حداقلی نشده است؟؟؟؟

خیر. بنده علم غیب ندارم.
عرض کردم بنده تا به حال ندیدم.
شما که دیدید و مطلع هستید یک نمونه معرفی کنید تا بنده بدونم. این سایت برای همینه که به همدیگه یاد بدیم. شما محبت کن و به بنده یاد بده.

divoone1985;649393 نوشت:
سلام. ممنون از پاسخ مرتبط شما. امیدوارم همه ارسالهای جنابعالی همینگونه در مورد موضوع مورد بحث باشد.
ولی در این موارد هم اشاره ای به حاکم اسلامی و مخصوصا وظیفه حاکم مبنی بر برخورد قهری و اجباری با حجاب نمیبینم.

سلام شما چطور این را میفرمائید

اولا پست قبلی چندان هم بی ربط نبود وقتی امر به معروف واجب است این هم امر به معرفی نظم گونه است

دوماً ولی امر ........

وقتی امر به معروف و نهی از منکر را منوط به داشتن قدرت نموده اند این قدرت را چه کسی جز حاکم و ولی امر دارد .!!!

divoone1985;649393 نوشت:
این روایت هم کلیت موضوع رو بیان کرده. و پاسخ سوال بنده نیست.

اصولاً سوال شما اشتباه است در حامعه آنروز منکرات چیزهای دیگری بود مگر نشنیده اید که حتی یزید زنهای خود را در پشت پرده حفظ میکرد

انتظار اینکه در آن زمان هم این منکرات وجود داشته باشد و برخوردی شده باشد خطاست بلکه منکرات دیکری رواج داشته

ya muhammad;649640 نوشت:
سلام شما چطور این را میفرمائید
اولا پست قبلی چندان هم بی ربط نبود وقتی امر به معروف واجب است این هم امر به معرفی نظم گونه است
دوماً ولی امر ........
وقتی امر به معروف و نهی از منکر را منوط به داشتن قدرت نموده اند این قدرت را چه کسی جز حاکم و ولی امر دارد .!!!

منظورم از پست بیربط پست اول شما (عکس و شعر) بود.
ضمنا داشتن قدرت اجازه هرگونه رقتار و برخورد رو میده؟

ya muhammad;649645 نوشت:
انتظار اینکه در آن زمان هم این منکرات وجود داشته باشد و برخوردی شده باشد خطاست بلکه منکرات دیکری رواج داشته

شاید. ولی مگه ما اعتقاد نداریم معصومین علم لدنی داشتند و روایاتی که از اونها داریم مربوط به تمام زمانهاست؟

divoone1985;649662 نوشت:
شاید. ولی مگه ما اعتقاد نداریم معصومین علم لدنی داشتند و روایاتی که از اونها داریم مربوط به تمام زمانهاست؟

سلام
معصومین علم لدنی دارند چه ربطی میتونه داشته باشه به این موضوع

یعنی بفرمایند منکرات زمان ما را برخورد داشته باشند ؟؟؟؟

خب بنده هم عرض کردم شعر هم نوعی نظم برای بیان امر به معروف و نهی از منکر بود

این هم دستور خدا و پیامبر و ائمه است

مگر شما میخواهید
[h=1] هم ....وظیفه حکومت و حاکم اسلامی درباره حجاب[/h]
را زیر سوال ببرید و هم ...... وظیفه عموم مسلمانان را .....؟؟؟؟

[="DarkSlateBlue"]

divoone1985;649606 نوشت:
این هم خوبه که قبول کردین.

اره خوبه اما خوبتر اینه که شما هم یه چیزایی رو یا قبول کنید یا رد کنید نه اینکه بی جواب بذارید
جالبه که شما فقط به قسمت هایی که دوست دارید جواب میدید!
چند بار پرسیدم یک بار دیگه هم میپرسم اگر جواب ندید یعنی جوابی ندارید و دیگه بحثی باقی نمیمونه!

آیا قبول دارید برخورد با شخصی که از کرده ی خود پشیمان است و دیگر قصد تکرار گناهش را ندارد باید با برخورد با شخصی که هرگز از گناه خود پشیمان نیست و همچنان قصد دارد به گناه خود ادامه دهد باید متفاوت باشد؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر قبول دارید که باید متفاوت باشد بفرمایید از نظر شما چه برخوردی برای شخص دوم مناسب است؟؟؟
اگر فبول ندارید که برخورد با این دو شخص باید متفاوت باشد دیگر بحثی با شما ندارم!

divoone1985;649606 نوشت:
ولی اگر ننازه یا اعتراف نکنه هم باید برخورد بشه. درسته؟

بله! باید یک برخورد حداقلی صورت بگیره...
اما جالبه ! شما اول تاپیک دنبال این بودید که چرا با بی حجاب برخورد قهری میشود الان که چراییه این قضیه برای شما روشن شده است دنبال این افتادید که چرا با دروغگو برخورد حداقلی نمیشود! (که این را هم نمیتوانید اثبات کنید)
divoone1985;649606 نوشت:
خیر. بنده علم غیب ندارم.
عرض کردم بنده تا به حال ندیدم.
شما که دیدید و مطلع هستید یک نمونه معرفی کنید تا بنده بدونم. این سایت برای همینه که به همدیگه یاد بدیم. شما محبت کن و به بنده یاد بده.

این که من و شما چیزی را نشنیده باشیم معنایش این نیست که وجود نداشته باشد برادر من! این استدلال شما که خنده دار تر است!
من هیچ وقت در هیچیک از گفته های قبلیم ادعا نکردم که با دروغگو صددرصد برخورد میشود! فقط پرسیدم از کجا میدانید برخورد نمیشود؟؟؟؟؟ همین!
اما شما در گفته های قبلیتان ادعا کردید که برخورد با دروغگو صفر است و از این موضوع نتیجه گرفتید که نباید با بی حجاب برخورد قهری داشت!

ایناهاش:

divoone1985;649606 نوشت:
شما نمونه ای به بنده نشان دهید که با دروغ برخورد شده باشد.
اصلا مردم عادی هم نه.
مطمئنا مواردی بوده و شاید شما هم به خاطر داشته باشید که یک مسئول (از رییس جمهور تا وزیر تا نماینده و ...) دروغی گفته باشد.
آیا به خاطر دارید که برخوردی شده باشد؟
حتی برخورد حداقلی؟
در حالی که دروغ آن فرد شاید به قیمت آسیب دیدن تعداد زیادی از مردم شده باشد. (منظورم فقط مالی نیست)
وقتی برخورد با دروغ صفر است، چطور میتوان برخورد قهری و انتظامی با بدحجابی را توجیه کرد؟

میبینید؟ شما با سخنی که از صحت آن مطلع نیستید استدلال میکنید و نتیجه میگیرید! پس این شمایید که باید اثبات کنید که برخورد با دروغگویی صفر است !
اگر نمیدانید که برخورد با دروغگویی صفر است یا صفر نیست پس چطور با یک احتمال استدلال میکنید؟؟؟؟[/]

سلام
تقریباچهار صفحه خوندم ولی پاسخ مناسبی برای سوال آغازگر تاپیک ندیدم. گویا یک حدیث هم وجود نداره که اشاره کرده باشه که باید با بدحجابان برخورد قهری بشه؟
یک سری احادیث در مورد امر به معروف و نهی از منکر بود و یک سری هم در مورد توصیه به حجاب. ولی هیچیکی نمیتونه دلیل بشه که حکومت با بدحجابا برخورد قهری کنه
چرا که اگه قرار باشه بخاطر هر توصیه معصومین حکومت برخورد قهری کنه پس باید گشت ارشاد بذاریم که هرکی دروغ گفت دستگیر و جریمه بشه (چون بیشتر از حجاب راجه به دروغگویی حدیث داریم) اگرم قرار بر امر به معروف و نهی از منکره باز گویا هیچ روایت یا حدیثی نداریم که نشان بده وظیفه حکومت در برخورد با بدحجابان فراتر از تدکر است (همچنانکه حضرت امیر هم در چند مورد که اشاره شد فقط تذکر دادن). اما یک سوال اساسی هم هس اونم اینکه چرا طوری شده که تا اسم امر به معروف و نهی از منکر میاد سریع یاد گشت ارشاد میفتیم؟ این همه منکر تو جامعه چرا کسی برا برخورد با اونا گشت ارشاد راه نمیندازه؟

mohammad2023;650068 نوشت:
تقریباچهار صفحه خوندم ولی پاسخ مناسبی برای سوال آغازگر تاپیک ندیدم. گویا یک حدیث هم وجود نداره که اشاره کرده باشه که باید با بدحجابان برخورد قهری بشه؟
یک سری احادیث در مورد امر به معروف و نهی از منکر بود و یک سری هم در مورد توصیه به حجاب. ولی هیچیکی نمیتونه دلیل بشه که حکومت با بدحجابا برخورد قهری کنه
چرا که اگه قرار باشه بخاطر هر توصیه معصومین حکومت برخورد قهری کنه پس باید گشت ارشاد بذاریم که هرکی دروغ گفت دستگیر و جریمه بشه (چون بیشتر از حجاب راجه به دروغگویی حدیث داریم)

سلام

وقتی ارسالها را مطالعه نمی کنید معلومه که حواب رو نمی بینید

در زمان ائمه مگر مفاسد این زمان یعنی بی حجابی رواج داشته که برخوردی هم صورت گرفته باشه

مواردی که در آن زمان رواج داشته و فساد بوده برخورد هم میشده

مخصوصاً مواردی که فسادش به اجتماع برگرده .... شما فساد علنی بی حجابی را با دروغ مقایسه می کنید که نمود ظاهری نداره

طبق این نظر فسادهای دیگر هم مثل اعتیاد باید حدیث داشته باشیم .... مواردی که داریم شرابخواری بوده که برخورد هم میشده

باعث تعجبه این استدلالها ......

[="DarkSlateBlue"]

mohammad2023;650068 نوشت:
گویا یک حدیث هم وجود نداره که اشاره کرده باشه که باید با بدحجابان برخورد قهری بشه؟

این مثل همون قضیه اول مرغ بوجود اومد یا تخم مرغ میمونه!
برادر من شما اول روایت از بدحجابیش رو پیدا کن بعد دنبال روایت برخورد با بدحجابی بگرد!
اوایل تاپیک هم گفتم در زمان حکومت این دو معصوم بدحجابی به هیچ وجه شبیه به امروزه نبوده و تنها با تذکر رفع و رجوع میشده!!! اگر غیر از این است روایتش را بیاور!
روایتی بیاور که بدحجابان در قلمرو حکومت مولا علی ع رژه میرفتند و با تذکر هم سربه راه نمیشدند و حضرت بعد از تذکر سکوت پیشه میکردند و اجازه میدادند همینطور فحشا و گناه بیشتر و بیشتر شود... بسم ا... اگر همچین روایتی پیدا کردی من هم قول میدهم روایاتی برایت بیاورم که برخورد قهری با بدحجابی میشده است![/]

ya muhammad;650077 نوشت:
سلام

وقتی ارسالها را مطالعه نمی کنید معلومه که حواب رو نمی بینید

در زمان ائمه مگر مفاسد این زمان یعنی بی حجابی رواج داشته که برخوردی هم صورت گرفته باشه

مواردی که در آن زمان رواج داشته و فساد بوده برخورد هم میشده

مخصوصاً مواردی که فسادش به اجتماع برگرده .... شما فساد علنی بی حجابی را با دروغ مقایسه می کنید که نمود ظاهری نداره

طبق این نظر فسادهای دیگر هم مثل اعتیاد باید حدیث داشته باشیم .... مواردی که داریم شرابخواری بوده که برخورد هم میشده

باعث تعجبه این استدلالها ......


asad;650088 نوشت:
این مثل همون قضیه اول مرغ بوجود اومد یا تخم مرغ میمونه!
برادر من شما اول روایت از بدحجابیش رو پیدا کن بعد دنبال روایت برخورد با بدحجابی بگرد!
اوایل تاپیک هم گفتم در زمان حکومت این دو معصوم بدحجابی به هیچ وجه شبیه به امروزه نبوده و تنها با تذکر رفع و رجوع میشده!!! اگر غیر از این است روایتش را بیاور!
روایتی بیاور که بدحجابان در قلمرو حکومت مولا علی ع رژه میرفتند و با تذکر هم سربه راه نمیشدند و حضرت بعد از تذکر سکوت پیشه میکردند و اجازه میدادند همینطور فحشا و گناه بیشتر و بیشتر شود... بسم ا... اگر همچین روایتی پیدا کردی من هم قول میدهم روایاتی برایت بیاورم که برخورد قهری با بدحجابی میشده است!

چرا اتفاقا خوندم. منتها این دلایل انقد از نظرم ضعیف بود که بهشون اشاره نکردم.

ببینید سوال (موضوع بحث) واضحه.:

divoone1985;640028 نوشت:
با سلام.
آیا از معصومین (ع) حدیثی در رابطه با وظیفه حکومت اسلامی (حاکم اسلامی) در مورد حجاب وجود دارد؟
لطفا با ذکر سند چند نمونه را بیان بفرمایید.

جواب: خیر. بنده که 4 صفحه اینجا خوندم یک حدیثم در این مورد ندیدم. اگه بوده بفرمایید؟

حالا اینکه چرا همچین حدیث یا روایتی نداریم؟ یه بحث دیگه ست

mohammad2023;650093 نوشت:
آیا از معصومین (ع) حدیثی در رابطه با وظیفه حکومت اسلامی (حاکم اسلامی) در مورد حجاب وجود دارد؟
لطفا با ذکر سند چند نمونه را بیان بفرمایید.

جواب: خیر. بنده که 4 صفحه اینجا خوندم یک حدیثم در این مورد ندیدم. اگه بوده بفرمایید؟

خب اگر بخواییم از این گونه سوالات مطرح کنیم تنها بی حجابی نیست!
سوال : آیا حدیثی در رابطه با برخورد حکومت با ماهواره داریم؟
جواب: خیر

سوال: آیا حدیثی در رابطه با برخورد حکومت با مصرف کنندگان و پخش کنندگان مواد مخدر صنعتی (شیشه) داریم؟
جواب: خیر

سوال: آیا حدیثی در رابطه با برخورد حکومت با آلودگی صوتی اتومبیل ها داریم؟
جواب : خیر

سوال: آیا حدیثی در رابطه برخورد حکومت با سرقت مسلحانه با اسلحه گرم داریم؟
جواب: خیر

حالا اینکه چرا از این روایات نداریم بحث دیگری است که در این تاپیک جایش نیست و فعلا تا اطلاع ثانوی و تا زمانی که تاپیک دیگری با این موضوع ایجاد شود مخ ها را تعطیل میکنیم و نتیجه میگیریم که حکومت اسلامی هرگز نباید با این موارد برخورد داشته باشد چون روایتی نداریم!
:ok::ok::ok::ok:[/SIZE][/COLOR]

mohammad2023;650093 نوشت:
حالا اینکه چرا همچین حدیث یا روایتی نداریم؟ یه بحث دیگه ست

asad;650100 نوشت:
خب اگر بخواییم از این گونه سوالات مطرح کنیم تنها بی حجابی نیست!
سوال : آیا حدیثی در رابطه با برخورد حکومت با ماهواره داریم؟
جواب: خیر

سوال: آیا حدیثی در رابطه با برخورد حکومت با مصرف کنندگان و پخش کنندگان مواد مخدر صنعتی (شیشه) داریم؟
جواب: خیر

سوال: آیا حدیثی در رابطه با برخورد حکومت با آلودگی صوتی اتومبیل ها داریم؟
جواب : خیر

سوال: آیا حدیثی در رابطه برخورد حکومت با سرقت مسلحانه با اسلحه گرم داریم؟
جواب: خیر

حالا اینکه چرا از این روایات نداریم بحث دیگری است که در این تاپیک جایش نیست و فعلا تا اطلاع ثانوی و تا زمانی که تاپیک دیگری با این موضوع ایجاد شود مخ ها را تعطیل میکنیم و نتیجه میگیریم که حکومت اسلامی هرگز نباید با این موارد برخورد داشته باشد چون روایتی نداریم!
:ok::ok::ok::ok:[/SIZE][/COLOR]

ببینید حقیقت اینه که بحث حجاب در تاریخ اسلام هیچوقت موضوع مهمی نبوده. 1400 سال از اسلام میگذره بجز 30 سال اخیر کی شده علما، فقها و حاکمان اسلامی نسبت به بی حجابی اعتراض کنن؟

حالا چطور شد یه موضوعی که همیشه در حاشیه بوده انقدر مهم شد جای تامل داره!

مثل قضیه ولایت فقیه که الان شده جز اصول اساسی اسلام! در حالی که 1400 سال ازش خبری نبود! یعنی 1400 سال دین ما یکی از اصولشو نداشته.

[="DarkSlateBlue"]

mohammad2023;650105 نوشت:
ببینید حقیقت اینه که بحث حجاب در تاریخ اسلام هیچوقت موضوع مهمی نبوده. 1400 سال از اسلام میگذره بجز 30 سال اخیر کی شده علما، فقها و حاکمان اسلامی نسبت به بی حجابی اعتراض کنن؟

حالا چطور شد یه موضوعی که همیشه در حاشیه بوده انقدر مهم شد جای تامل داره!


خب از این دست حقیقت ها هم زیاده!
مثلا:
حقیقت اینه که بحث ماهواره در تاریخ اسلام هیچوقت موضوع مهمی نبوده. 1400 سال از اسلام میگذره بجز چند سال اخیر کی شده علما، فقها و حاکمان اسلامی نسبت به ماهواره اعتراض کنن؟ حالا چطور شد یه موضوعی که همیشه در حاشیه بوده انقدر مهم شد جای تامل داره

حقیقت اینه که بحث شیشه و کراک در تاریخ اسلام هیچوقت موضوع مهمی نبوده. 1400 سال از اسلام میگذره بجز چند سال اخیر کی شده علما، فقها و حاکمان اسلامی نسبت به شیشه و کراک اعتراض کنن؟ حالا چطور شد یه موضوعی که همیشه در حاشیه بوده انقدر مهم شد جای تامل داره

حقیقت اینه که بحث آلودگی صوتی در تاریخ اسلام هیچوقت موضوع مهمی نبوده. 1400 سال از اسلام میگذره بجز چند سال اخیر کی شده علما، فقها و حاکمان اسلامی نسبت به آلودگی صوتی اعتراض کنن؟ حالا چطور شد یه موضوعی که همیشه در حاشیه بوده انقدر مهم شد جای تامل داره

حقیقت اینه که بحث سرقت با اسلحه گرم در تاریخ اسلام هیچوقت موضوع مهمی نبوده. 1400 سال از اسلام میگذره بجز چند سال اخیر کی شده علما، فقها و حاکمان اسلامی نسبت به سرقت مسلحانه اعتراض کنن؟ حالا چطور شد یه موضوعی که همیشه در حاشیه بوده انقدر مهم شد جای تامل داره

شما انگار دوست نداری با حقیقت روبه رو بشی برادر من! حقیقت اینه که بری روایات آخرالزمان رو بخونی و تعجب شنوندگان رو هم بخونی! منظورم اینه یعنی زمانی که معصومین برای یارانشون از وضع آخرالزمان میگفتند یارانشون کلی متعجب میشدن که مگر همچین چیزی ممکنه که مثلا زنها با لباس مردها و مردها با آرایش زنانه در جامعه راه بروند....

اصلا از همین شدت تعجب کاملا مشخص میشه که وضع حجاب در زمان حکومت معصومین با الان زمین تا آسمان فرق داشته که اگر فرق نداشت و یاران ائمه این همه متجب نمیشدند! بعد چطور انتظار داری نحوه ی برخورد آن زمان با الان یکی باشد؟؟؟؟[/]

asad;650037 نوشت:
اره خوبه اما خوبتر اینه که شما هم یه چیزایی رو یا قبول کنید یا رد کنید نه اینکه بی جواب بذارید
جالبه که شما فقط به قسمت هایی که دوست دارید جواب میدید!
چند بار پرسیدم یک بار دیگه هم میپرسم اگر جواب ندید یعنی جوابی ندارید و دیگه بحثی باقی نمیمونه!
آیا قبول دارید برخورد با شخصی که از کرده ی خود پشیمان است و دیگر قصد تکرار گناهش را ندارد باید با برخورد با شخصی که هرگز از گناه خود پشیمان نیست و همچنان قصد دارد به گناه خود ادامه دهد باید متفاوت باشد؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر قبول دارید که باید متفاوت باشد بفرمایید از نظر شما چه برخوردی برای شخص دوم مناسب است؟؟؟
اگر فبول ندارید که برخورد با این دو شخص باید متفاوت باشد دیگر بحثی با شما ندارم!

بنده به تمامی صحبتهای شما جواب دادم.
بله. متفاوت است. ولی متفاوت که از نظر شما صفر و صد نیست؟ هست؟

asad;650037 نوشت:
بله! باید یک برخورد حداقلی صورت بگیره...
اما جالبه ! شما اول تاپیک دنبال این بودید که چرا با بی حجاب برخورد قهری میشود الان که چراییه این قضیه برای شما روشن شده است دنبال این افتادید که چرا با دروغگو برخورد حداقلی نمیشود! (که این را هم نمیتوانید اثبات کنید)

خیر. بنده هنوز هم به دنبال پاسخ سوال اولم هستم. بحث بوجود آمده در مورد دروغ صرفا از این جهت بود که مقایسه ای بشه میان حجاب و دروغ. وگرنه بحث اصلی همچنان حجابه.

asad;650037 نوشت:
این که من و شما چیزی را نشنیده باشیم معنایش این نیست که وجود نداشته باشد برادر من! این استدلال شما که خنده دار تر است!
من هیچ وقت در هیچیک از گفته های قبلیم ادعا نکردم که با دروغگو صددرصد برخورد میشود! فقط پرسیدم از کجا میدانید برخورد نمیشود؟؟؟؟؟ همین!
اما شما در گفته های قبلیتان ادعا کردید که برخورد با دروغگو صفر است و از این موضوع نتیجه گرفتید که نباید با بی حجاب برخورد قهری داشت!

بله. ولی بنده اینجا پرسیدم تا اگر کسی دیده و شنیده به ما هم اطلاع بده. هنوز که حتی یک نفر هم پاسخی نداده. پس فعلا بنا رو میگذاریم بر این که برخورد نشده تا یه نفر یه مورد نشونمون بده و ما رو از گمراهی در بیاره. شما هم نتونستی ثابت کنی یا مثال بیاری که برخورد شده.

asad;650037 نوشت:
میبینید؟ شما با سخنی که از صحت آن مطلع نیستید استدلال میکنید و نتیجه میگیرید! پس این شمایید که باید اثبات کنید که برخورد با دروغگویی صفر است !
اگر نمیدانید که برخورد با دروغگویی صفر است یا صفر نیست پس چطور با یک احتمال استدلال میکنید؟؟؟؟

میشه بفرمایید چطور باید اینو اثبات کرد؟ مثلا باید برم همه پرونده های قضایی 36 سال گذشته رو براتون لیست و ضمیمه کنم تا شما باور کنی؟ اینکه چطور به شما اثبات میشه رو بفرمایید تا من همون کار رو بکنم.
asad;650100 نوشت:
خب اگر بخواییم از این گونه سوالات مطرح کنیم تنها بی حجابی نیست!
سوال : آیا حدیثی در رابطه با برخورد حکومت با ماهواره داریم؟
جواب: خیر
سوال: آیا حدیثی در رابطه با برخورد حکومت با مصرف کنندگان و پخش کنندگان مواد مخدر صنعتی (شیشه) داریم؟
جواب: خیر
سوال: آیا حدیثی در رابطه با برخورد حکومت با آلودگی صوتی اتومبیل ها داریم؟
جواب : خیر
سوال: آیا حدیثی در رابطه برخورد حکومت با سرقت مسلحانه با اسلحه گرم داریم؟
جواب: خیر
حالا اینکه چرا از این روایات نداریم بحث دیگری است که در این تاپیک جایش نیست و فعلا تا اطلاع ثانوی و تا زمانی که تاپیک دیگری با این موضوع ایجاد شود مخ ها را تعطیل میکنیم و نتیجه میگیریم که حکومت اسلامی هرگز نباید با این موارد برخورد داشته باشد چون روایتی نداریم!

پاسخ اینها که واضحه.
اینها نبوده. ولی حجاب که بوده. زن که بوده. آدم هم بوده. مو و بدن و لباس هم بوده. اگر برای اینها هم دنبال اثبات هستید شما رو ارجاع میدم به روایات و احادیثی که در مورد حجاب توصیه کردند.

asad;650112 نوشت:

خب از این دست حقیقت ها هم زیاده!
مثلا:
حقیقت اینه که بحث ماهواره در تاریخ اسلام هیچوقت موضوع مهمی نبوده. 1400 سال از اسلام میگذره بجز چند سال اخیر کی شده علما، فقها و حاکمان اسلامی نسبت به ماهواره اعتراض کنن؟ حالا چطور شد یه موضوعی که همیشه در حاشیه بوده انقدر مهم شد جای تامل داره

حقیقت اینه که بحث شیشه و کراک در تاریخ اسلام هیچوقت موضوع مهمی نبوده. 1400 سال از اسلام میگذره بجز چند سال اخیر کی شده علما، فقها و حاکمان اسلامی نسبت به شیشه و کراک اعتراض کنن؟ حالا چطور شد یه موضوعی که همیشه در حاشیه بوده انقدر مهم شد جای تامل داره

حقیقت اینه که بحث آلودگی صوتی در تاریخ اسلام هیچوقت موضوع مهمی نبوده. 1400 سال از اسلام میگذره بجز چند سال اخیر کی شده علما، فقها و حاکمان اسلامی نسبت به آلودگی صوتی اعتراض کنن؟ حالا چطور شد یه موضوعی که همیشه در حاشیه بوده انقدر مهم شد جای تامل داره

حقیقت اینه که بحث سرقت با اسلحه گرم در تاریخ اسلام هیچوقت موضوع مهمی نبوده. 1400 سال از اسلام میگذره بجز چند سال اخیر کی شده علما، فقها و حاکمان اسلامی نسبت به سرقت مسلحانه اعتراض کنن؟ حالا چطور شد یه موضوعی که همیشه در حاشیه بوده انقدر مهم شد جای تامل داره

شما انگار دوست نداری با حقیقت روبه رو بشی برادر من! حقیقت اینه که بری روایات آخرالزمان رو بخونی و تعجب شنوندگان رو هم بخونی! منظورم اینه یعنی زمانی که معصومین برای یارانشون از وضع آخرالزمان میگفتند یارانشون کلی متعجب میشدن که مگر همچین چیزی ممکنه که مثلا زنها با لباس مردها و مردها با آرایش زنانه در جامعه راه بروند....

اصلا از همین شدت تعجب کاملا مشخص میشه که وضع حجاب در زمان حکومت معصومین با الان زمین تا آسمان فرق داشته که اگر فرق نداشت و یاران ائمه این همه متجب نمیشدند! بعد چطور انتظار داری نحوه ی برخورد آن زمان با الان یکی باشد؟؟؟؟

شما درست میگی حکومت اسلامی کلا به همه چیز مردم باید کار داشته باشه! از حجاب و ماهواره بگیر تا مسایل خصوصی!

شاید برا همینه که تو تهران در خونه ها رو میزنن به اسم مامور برق و گاز وارد خونه ها میشن میرن پشت بوم مردم که ماهواره ها رو جمع کنن!

دروغ که میگن، به حریم خصوصی افراد که وارد میشن، بهشون توهین که میکنن. یدفه بگین اینا هم جزو وظایف حکومت اسلامیه دیگه

[="DarkSlateBlue"][=12]

divoone1985;650171 نوشت:
بله. متفاوت است. ولی متفاوت که از نظر شما صفر و صد نیست؟ هست؟

خیر
divoone1985;650171 نوشت:
بنده به تمامی صحبتهای شما جواب دادم.

مطمئنید؟ این سوال من رو بی جواب گذاشتید! بنا رو بر چی بگذارم؟
asad;650037 نوشت:
اگر قبول دارید که باید متفاوت باشد بفرمایید از نظر شما چه برخوردی برای شخص دوم مناسب است؟؟؟

divoone1985;650171 نوشت:
بله. ولی بنده اینجا پرسیدم تا اگر کسی دیده و شنیده به ما هم اطلاع بده. هنوز که حتی یک نفر هم پاسخی نداده. پس فعلا بنا رو میگذاریم بر این که برخورد نشده تا یه نفر یه مورد نشونمون بده و ما رو از گمراهی در بیاره. شما هم نتونستی ثابت کنی یا مثال بیاری که برخورد شده.

کارای شما جالبه! کسی که اولین بار این مثال رو زد باید بتونه مثالشو اثبات کنه نه من !‌ شما این مثال رو زدی و از اون استفاده کردی تا بحثتو به نتیجه برسونی پس این شمایی که باید ثابت کنی برخورد با دروغگویی صفر است!
من که اصلا با دروغگویی کاری نداشتم فقط یک کلمه از شما که مثال زدی سوال کردم و پرسیدم:
سوال: از کجا میدانید برخورد با دروغگویی صفر است؟
جواب شما: چون هیچکی تو اسکدین یه نمونه از برخورد با دروغگویی رو نمیدونه پس بنا رو میگذاریم بر اینکه برخورد با دروغگویی صفر است!
خداوکیلی این جوابه؟ خنده داره...

divoone1985;650171 نوشت:
میشه بفرمایید چطور باید اینو اثبات کرد؟ مثلا باید برم همه پرونده های قضایی 36 سال گذشته رو براتون لیست و ضمیمه کنم تا شما باور کنی؟ اینکه چطور به شما اثبات میشه رو بفرمایید تا من همون کار رو بکنم.

دقیقا!!!!!! شما که اینقدر با اطمینان میگید برخورد با دروغگویی صفر است یا باید راه حلی که گفتید را اجرا کنید تا به من اثبات بشه و یا حرفتان را پس بگیرید!
اما اینکه بگید چون هیچیک از افراد یک سایت نمونه ای سراغ ندارد پس برخورد با دروغگویی صفر است سخنیست بس عجیب!

divoone1985;650171 نوشت:
اسخ اینها که واضحه.
اینها نبوده. ولی حجاب که بوده. زن که بوده. آدم هم بوده. مو و بدن و لباس هم بوده.

ساپرت بر پای زنان و دختران هم بوده؟ شال حریر نخی روی سر هم بوده ؟ مانتوی بدون دکمه هم بوده؟ آرایش غلیظ این چنینی هم بوده؟ لباس تنگ بدن نما در خیابان هم بوده؟ چادری که در زیر چادر با تاپ و شلوار باشد هم بوده؟ عمل لب زیبایی لبها و اندام دیگر و به نمایش گذاشتن آنها هم بوده؟ اینها در زمان حکومت امیرالمومنین بوده و امیرالمومنین علی علیه السلام فقط تذکر میدادن؟
اگر بوده قربان دستتان فقط یک روایت بیاورید بعد من همه ی حرفهایم را پس میگیرم
اما اگر نبوده پس دنبال برخورد شدید با بی حجابی هم نباشید که نبوده!

[="DarkSlateBlue"]

mohammad2023;650219 نوشت:
شما درست میگی حکومت اسلامی کلا به همه چیز مردم باید کار داشته باشه! از حجاب و ماهواره بگیر تا مسایل خصوصی!

شاید برا همینه که تو تهران در خونه ها رو میزنن به اسم مامور برق و گاز وارد خونه ها میشن میرن پشت بوم مردم که ماهواره ها رو جمع کنن!

دروغ که میگن، به حریم خصوصی افراد که وارد میشن، بهشون توهین که میکنن. یدفه بگین اینا هم جزو وظایف حکومت اسلامیه دیگه

بحث این تاپیک برخورد با حجاب است برادر من!‌ اگر برای سخنی که گفتم جوابی دارید بسم ا... وگرنه تاپیک دیگری در این باره باز کنید تا پاسخ این سوالاتتان داده شود‍![/]

asad;650231 نوشت:
حث این تاپیک برخورد با حجاب است برادر من!‌ اگر برای سخنی که گفتم جوابی دارید بسم ا... وگرنه تاپیک دیگری در این باره باز کنید تا پاسخ این سوالاتتان داده شود‍!

جوابتونو جناب divoone1985 دادن نیازی به پاسخ مجدد ندیدیم. چون جواب منم همینه

divoone1985;650171 نوشت:
پاسخ اینها که واضحه.
اینها نبوده. ولی حجاب که بوده. زن که بوده. آدم هم بوده. مو و بدن و لباس هم بوده. اگر برای اینها هم دنبال اثبات هستید شما رو ارجاع میدم به روایات و احادیثی که در مورد حجاب توصیه کردند.

ببینید بحث سر اینه که آیا حکومت اسلامی در برخورد با بدحجابا وظیفه ای جز تذکر داره؟ نمیتونید با این حرف اثباتش کنید. اینکه بگین اون زمان بدحجابی نبوده که چیزی رو ثابت نمیکنه.

ما گفتیم یک حدیث بیارید نشون بده که حکومت باید برخورد کنه. گفتین اون زمان بدحجابی نبوده برا همین همچین حدیثی نداریم. خب قبول....

پس لطفا دلایل دیگه ای بیارید که ثابت کنه حکومت میتونه با بدحجابا برخورد قهری داشته باشه.

[="DarkSlateBlue"]

mohammad2023;650252 نوشت:
ببینید بحث سر اینه که آیا حکومت اسلامی در برخورد با بدحجابا وظیفه ای جز تذکر داره؟ نمیتونید با این حرف اثباتش کنید. اینکه بگین اون زمان بدحجابی نبوده که چیزی رو ثابت نمیکنه.

خب وقتی بی حجابی نبوده سخنی هم ازش نبوده و شما را به این اشتباه انداخته است که حکومت همچین وظیفه ای ندارد! همانطور که قبلا مثال زدم خیلی چیزها آن زمان نبوده دلیل نمیشود چون نبوده و سخنی از آن نبوده عقلمان را تعطیل کنیم و نتیجه بگیریم حکومت همچین وظایفی ندارد.

حالا بینی و بین الله یک سوال از شما میپرسم جواب درست و منطقی بدید طوری که شرمنده ی وجدان خویش نشوید.
1- اگر دختران و زنان رمان امام علی با همین وضع امروزی در زمان حکومت مولا علی ع در خیابانهایی که حاکم آن امیرالمومنین است قدم میزدند و با تذکر دادن هدایت که هیچ سرکش تر هم میشدند به نظر شما امام علی ع چه برخوردی با ایشان داشتند؟؟؟ آیا به تذکر بسنده میکردند و اجازه میدادند در جامعه ای که حاکمش ولی خدا است فساد فحشا بیداد کند یا راهی غیر از تذکر را پیش میگرفتند؟؟؟

mohammad2023;650252 نوشت:
ما گفتیم یک حدیث بیارید نشون بده که حکومت باید برخورد کنه. گفتین اون زمان بدحجابی نبوده برا همین همچین حدیثی نداریم. خب قبول....

خدارو شکر.
پس تا اینجا قبول کردید که علت اینکه روایتی در این باره وجود ندارد نبودن بدحجابی یه شکل امروزی در آن زمان است.

mohammad2023;650252 نوشت:
پس لطفا دلایل دیگه ای بیارید که ثابت کنه حکومت میتونه با بدحجابا برخورد قهری داشته باشه.

دلیل عقلی در این باره زیاده
به نظر من مهمترین دلیلش اینه که راه ملایم تری در این باره وجود ندارد!‌ از اون دوستمون هم چند بار این سوال رو کردم اما جواب ندادند!‌ پرسیدم به نظر شما چه برخوردی با این افراد مناسب است؟؟؟؟ از شما هم میپرسم! اگر برخورد قهری نشود چکار کنیم که این افراد دست از این کار بردارند؟؟؟؟

یک عده میان در خیابان های شهر یک کشور اسلامی گناهی علنی انجام میدهند گناهی که نه تنها ضرر فردی بلکه آسیبهای اجتماعی جبران ناپذیر هم دارد!‌ و وقتی با زبان خوش به آنها تذکر میدهی شما را به بار فحش هم میبندند! خب عقل میگوید با این افراد اگر برخورد قهری نکنیم چکار کنیم؟ تذکر دهیم و دیگر هیچ؟؟؟؟؟؟ بگذاریم به کار خود ادامه دهند؟
در این صورت در یک کشور اسلامی که حاکم آن مسلمان و مجری فرایض دینی به حساب می­آید، شعایر کفر و رفتارهایی که در بلاد غیراسلامی شیوع داشته شیوع پیدا میکند، در این صورت نقض غرض الهی شده و حاکمیت حاکم اسلامی مخدوش می­گردد

مثال:
یک مادر حاذق که دغدغه‌ی سلامت فرزند را دارد، تمام همت او مصروف این نیست که فقط فرزند را با غذاهای مناسب تقویت نموده باید مراقب باشد مریضی­های احتمالی که اطراف او را فرا گرفته است فرزند او را گرفتار نسازد. اگر مادری تمام تلاش خود را معطوف نماید تا غذاهای مناسبی به فرزند خود بدهد اما در مقابل بیماری­ها از او حفاظت نکند در حقیقت او نقش مادری را به خوبی ایفا ننموده است. زیرا این دو یک هدف را دنبال می­کنند و آن عبارت است از: حفظ، رشد و بالندگی فرزند.

به همین میزان اگر حاکم اسلامی تمامی فرایض دینی را در سطح جامعه انجام دهد و از آن مراقبت نماید اما؛ نسبت به حرکت­های مسمومی که در سطح جامعه توسط شیاطین صورت می‌پذیرد، رفتارهایی که جز تضعیف آموزه­های دینی ره­آورد دیگری برای انسان ندارد، مقابله­ هایی نداشته باشد، چنین حاکمی در حقیقت نقش خود را نتوانسته است عملی نماید و حاکم موفقی نیست.

بنابراین اگر بگویید راهکار شما این است که بدحجابان را به حال خود رها کنیم تا روز به روز بیشتر و بدتر شوند از نظر عقلی پذیرفتنی نیست، باید راهکاری به جز برخورد قهری ارائه دهید تا بتوان این شرایط را کنترل کرد
بسم ا...[/]

asad;650370 نوشت:
الا بینی و بین الله یک سوال از شما میپرسم جواب درست و منطقی بدید طوری که شرمنده ی وجدان خویش نشوید.
1- اگر دختران و زنان رمان امام علی با همین وضع امروزی در زمان حکومت مولا علی ع در خیابانهایی که حاکم آن امیرالمومنین است قدم میزدند و با تذکر دادن هدایت که هیچ سرکش تر هم میشدند به نظر شما امام علی ع چه برخوردی با ایشان داشتند؟؟؟ آیا به تذکر بسنده میکردند و اجازه میدادند در جامعه ای که حاکمش ولی خدا است فساد فحشا بیداد کند یا راهی غیر از تذکر را پیش میگرفتند؟؟؟

من واقعا بعید میدونم رفتار امام اینی میشد که امروز هست.
چه کسی گفته بدحجابی یا حتی بی حجابی مساوی فساد و فحشاس.

موضوع قفل شده است