جمع بندی ازدواج با یک روحانی

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ازدواج با یک روحانی

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
روزتان بخیر

من 23 سال دارم لیسانسه ام. اکنون دین پژوه حوزه دانشجویی هستم در بسیج دانشجویی عضو شورای بسیج و فعال بوده ام به همین سبب طرح ولایت مقدماتی، تکمیلی و دوره طلیعه حکمت را کامل گذرانده ام من وخانواده ام مذهبی و ولایتی هستیم با واسطه یک روحانی قرار شده است یک طلبه به خواستگاری ام بیاید.
از آنجا که در فامیل ما تنها شوهرعمه ام روحانی هستند من آشنایی چندانی با زندگی یک روحانی ندارم عمه ام از زندگی شخصی اشان راضی هستند تنها مسئله کار زیاد شوهر عمه ام است که از صبح تا شب از این کلاس به آن کلاس در حال تدریس اند و مشکل دیگرشان توقع زیاد مردم حتی از بچه 4 ساله ایشان است که هیچ اشتباهی نباید از آنها سربزند.
میشه راهنمایی بفرمایید که لازمه زندگی با یک روحانی چیست؟ چه از لحاظ اجتماعی و خانواده و چه از لحاظ شخصی؟
چه سوال هایی باید از ایشان در جلسات خواستگاری بپرسم (با توجه به روحانی بودن ایشان)؟ فکرمیکنم سوال هایی را که از دیگران می پرسم برای شناخت ایشان کافی نباشد.
در کل هر چه را لازم می دانید که قبل از ازدواج با یک روحانی باید بدانم را مطرح بفرمایید.
آیا فردی از کارشناسان سایت هست که خانم یک روحانی باشد و من بتوانم با او صحبت کنم و نظر ایشان را نیز جویا شوم.

با تشکر

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما و تشكر از اعتمادتون
كارشناسان اسلامي براي ازدواج معيارهايي بيان كرده اند و گفته اند اين معيارها اصلي و فرعي دارد. و دينداري و اخلاق و اصالت خانواگي و تناسب و كفويت داشتن را جز معيارهاي اصلي قرار داده اند و نيز معيارهاي فرعي نيز بيان كرده اند مانند تناسب در زيبايي، نگرش سياسي، شرايط اقتصادي، سن( 4-5 پسر بزرگتر باشد يا اگر تفاوت سني كمتر است كفويت ايماني و اخلاقي پررنگ تر باشد)، تناسب در چاقي لاغري، در فرهنگ و رسومات و...
در اين معيارها مومنان با هم مشترك هستند.
هر چه سنخيت بيشتر باشد به خصوص در اخلاق و باروها و ارزش ها پيوند مستحكم تر خواهد بود

خواستگاري و تحقيق
در اين كه در خواستگاري چه چيزهايي بايد بپرسيد و يا شيوه هاي تحقيق چگونه است بارها و بارها در سايت اين پرسش را پاسخ داده ايم و كتاب معرفي كرده ام به آنها رجوع كنيد.
ولي به هرحال به دليل اين كه اين صنف شرايط خاصي دارد و كمتر براي ديگران روشن است لازم است درباره شيوه زندگي طلبگي و ايشان بيشتر بدانيد.
اين كه ايشان در چه سطحي درس حوزه مي خوانند
هدف آينده ايشان چيست؟ تمايل دارد معمم شوند يا نه، آيا قصد تبليغ سنتي دارند يا تدريس يا پژوهش يا تركيبي از اينها؟
اهل معاشرت و رفت و آمد هستند يا نه؟ با چه افراد بيشتر معاشرت خواهند داشت؟
با فاميل هايي كه رفتارشان با باورهاي او همخواني ندارد چگونه معاشرت خواهند كرد؟
درآمدش چقدر است؟ آيا خانواده از او حمايت مالي و مسكن و.. خواهد كرد؟
چندتا دوست دارد و دوستانش چه برنامه هايي در زندگي طلبگي دارند اهل تحقيق اند يا تبليغ يا تدريس يا تركيبي از موارد يادشده؟

همسر طلبه يا روحاني
همسر طلبه غير معمم نسبت به همسر روحاني معمم راحتي بيشتري دارد ولي قطعا خانمي كه از شوهر روحاني اش حمايت معنوي و عاطفي كند و مشوق او باشد در تحمل سختي ها، اجر زيادي خواهد برد و سهمي در نشر دين خواهد داشت.
بله مردم رفتار روحاني و زندگي مشترك او را با دقت مي بيننداگر چه اين سختي هايي دارد ولي خود همين زندگي قوانين و اصولي را براي حركت به سمت هدف مي چيند تا حركت در اين زندگي شفاف تر باشد بنابراين مي دانند با چه كساني بايد معاشرت كنند با چه كساني كمتر رفت و آمد كنند.
برخي افراد مشكل دار خودشان دور و بر انها و فرزندان كمتر حاضر مي شوند
و به قول استاد قرائتي نبايد نيمه خالي ليوان را ديد اگر مردمي متلك مي گويند هستند افرادي كه عزت بسيار زيادي به روحاني مي گذارند
و اين برابر نمي كند اين كجا كه دوست يك نفر همچون اباالفضل باشد يا اين كه فردي يك لشكر از افراد هر هري مذهب را ظاهرا همراه داشته باشد .

سختي و لذت

زندگي طلبگي سختي خودش را دارد ولي با همه اينها شيريني خاص خودش را دارد البته كسي كه روحيه چشم و هم چشمي دارد، توقع زياد دارد، اهل تجمل است، از اين زندگي لذتي نخواهند برد. روان شناسان مي گويند تنظيم انتظارات با امكانات و توانايي ها اساس شادكامي است.
البته طلابي كه كوشا و خوش استعداد و خوش ذوق هستند هميشه فعال هستند و از نظر مادي با تدريس يا پژوهش و....مانند متعارف مردم يا صنف خود ( در سازمان ها با همان مدركي دارند) حقوق خواهند داشت. به عنوان مثال يك روحاني فوق ليسانس كه جذب آموزش و پرورش شده حق التدريسش مانند همكارانش در همان مركز است و...

ارزش كار
شهيد مطهري در تقسيم علوم مي فرمايد همه علومي كه نيازي از نيازهاي جامعه اسلامي را برطرف مي كنند اسلامي هستند به طوري كه با نبود متخصص در يك زمينه خاص ( مانند ماما يا جراح قلب و...) بر عده اي واجب مي شد كه در آن رشته ها متخصص شوند و نياز مردم را رفع كنند. ولي علومي كه به مبدء و معاد مرتبط است در بين علوم اسلامي از تقدس بيشتري برخوردار است چون اين علم با روح انسان ارتباط دارند و اصالت انسان به روحش است نه به جسم كه فاني است.
به همين دليل است كه اگر كسي بتواند يك بيمار معنوي را كه گمراه است و از مسير هدايت دور شده است را هدايت كند ارزشش مانند اين است كه گويي همه را هدايت كرده است.
پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله درباره هدايت كردن مردم به اميرالمؤمنين عليه ‏السلام فرمودند: «[HL]لِأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلاً خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ[/HL][HL]غَرَبَتْ[/HL]»

اگر يك گمراه را هدايت كنى، ثواب آن در نامه عمل تو از آنچه كه خورشيد بر او مى ‏تابد، و از آنچه او غروب مى‏ كند بهتر است. (عظمت اين كار را مي رساند)
طبيعي است از اين گنج در درجه اول خود روحاني و خانواده او بهره مند مي شوند و زندگي آخرت خود كه ماندگار است را بيمه كرده اند.

تحقيق جدي
براي ازدواج به يك طلبه نگوييد كه چون طلبه است نياز به تحقيق ندارد. اينجا هم بايد تحقيق جدي كنيد اگر چه طلاب انسان هاي شريف جامعه هستند ولي به هرحال حوزه علميه نيز دستگاه تطهير نيست كه الزاما همه در ان مهذب شوند هر چند كه حوزه زمينه ساز رشد معنوي خوبي است.
از دوستان او از محل كار يا محل تبليع او از اساتيد و خانواده او تحقيق كنيد.

براي آشنايي بيشتر با زندگي طلبگي
محتواي «نرم افزار تافته جدانابافته» اين سايت و تاپيك «شوخ طبعي ها و حكايات طلبگي»( اين سايت) و سايت «راه و رسم طلبگي» را مطالعه كنيد

[="Arial"]

حامی;639536 نوشت:
همسر طلبه غير معمم نسبت به همسر روحاني معمم راحتي بيشتري دارد

بالاخره اونم آخر باید معمم بشه دیگه؟
اگه قراره معمم نشه برا چی رفته حوزه؟

دوستان سلام

طلبه ادامه دهنده راه ائمه اطهار روحی فداهم باید باشد.
معصومین علیهم السلام إمام مردم بودند.
پس طلبه هم باید سعی کند که طوری زندگی کند که إمام مردم زندگی می کرد تا بتواند إمام مردم باشد.
کسی که إمام مردم می شود باید أمام مردم باشد یعنی همیشه یک قدم جلوتر از سایر مردم باشد.
این ها اقتباسی از سخنان حاج آقا ماندگاری بود.

اگر می توانید با کسی زندگی کنید که در دینداری باید أمام باشد
اگر می توانید همیشه یک قدم جلوتر از سایرین بودن در دینداری را بپریزید ولو اینکه سخت باشد
بسم الله

علی علی

سلام
روزتان بخیر

من 23 سال دارم لیسانسه ام. اکنون دین پژوه حوزه دانشجویی هستم در بسیج دانشجویی عضو شورای بسیج و فعال بوده ام به همین سبب طرح ولایت مقدماتی، تکمیلی و دوره طلیعه حکمت را کامل گذرانده ام من وخانواده ام مذهبی و ولایتی هستیم با واسطه یک روحانی قرار شده است یک طلبه به خواستگاری ام بیاید.
از آنجا که در فامیل ما تنها شوهرعمه ام روحانی هستند من آشنایی چندانی با زندگی یک روحانی ندارم عمه ام از زندگی شخصی اشان راضی هستند تنها مسئله کار زیاد شوهر عمه ام است که از صبح تا شب از این کلاس به آن کلاس در حال تدریس اند و مشکل دیگرشان توقع زیاد مردم حتی از بچه 4 ساله ایشان است که هیچ اشتباهی نباید از آنها سربزند.
میشه راهنمایی بفرمایید که لازمه زندگی با یک روحانی چیست؟ چه از لحاظ اجتماعی و خانواده و چه از لحاظ شخصی؟
چه سوال هایی باید از ایشان در جلسات خواستگاری بپرسم (با توجه به روحانی بودن ایشان)؟ فکرمیکنم سوال هایی را که از دیگران می پرسم برای شناخت ایشان کافی نباشد.
در کل هر چه را لازم می دانید که قبل از ازدواج با یک روحانی باید بدانم را مطرح بفرمایید.
آیا فردی از کارشناسان سایت هست که خانم یک روحانی باشد و من بتوانم با او صحبت کنم و نظر ایشان را نیز جویا شوم.

با تشکر

باسلام خدمت شماکاربرمحترم،البته بنده هم شناختی اززندگی طلبگی ندارم،به خاطرهمین چندوقت پیش که چنین خواستگاری(طلبه وملبس) برای بنده اومد،واقعانمی دونستم چی بایدبه اونها بگم،البته دراین تاپیک جناب حامی بسیارخوب راهنمایی کردند، یکی ازدوستان من همسرشون طلبه هستندواززندگیشون بسیارراضی وخوشحال بودند،وازایشون که راهنمایی خواستم به شدت برروی این مسئله تاکیدکردند،به صرف اینکه این آقاطلبه هستندبه ایشان اعتمادنکنید،بلکه حتی به خاطرموقعیتی که دارند جدی ترازخواستگارهای معمولیتون تحقیق وپرس وجوانجام بدین وان شاءالله اگرموردمناسبی بودنددرطول زندگی بسیاری ازمشکلاتی که درزندگی بایک فردمعمولی وجوددارددرزندگی باطلبه هاوجودندارد.

سلام
ازدواج با شخص طلبه مثل ازدواج با ديگر افراد عادي(مهندس، پزشك و....) با اين تفاوت كه ايشان مسئوليت خطيري را نيز بر عهده دارند كه به اين واسطه ،همسران اين افرد بايد با آمادگي كامل از وظايف و جايگاه ايشان و بررسي همه جوانبه به ازدواج با طلاب مبادرت نماييد. موفق باشيد

[="Tahoma"][="DarkGreen"]


[/]

یه چی بگم

تا حالا دیدین مردم میگن بچه فلان مسئولو ببین چی کار میکنه یا چه غلطی می کنه و این حرفا
زن و بچه روحانی هم اینطورین
مردم نگاه می کنن ببینن حرفای این روحانی رو خونه خودش تاثیر گذاشته یا نه
باید حواست به خیلی چیزا باشه

مکلف;639891 نوشت:
اگر می توانید با کسی زندگی کنید که در دینداری باید أمام باشد
اگر می توانید همیشه یک قدم جلوتر از سایرین بودن در دینداری را بپریزید ولو اینکه سخت باشد
بسم الله

سلام علیکم
همسر یه روحانی نسبت به یه خانم مذهبی عادی به طور مشخص با چه محدودیت هایی رو به روست؟
لطفا موردی توضیح بدید

دوستان سلام

kobram;639996 نوشت:
سلام علیکم
همسر یه روحانی نسبت به یه خانم مذهبی عادی به طور مشخص با چه محدودیت هایی رو به روست؟
لطفا موردی توضیح بدید

می گویند که حسنات الابرار، سیئات المقربین
نگاه صحیح یا غلط مردم به روحانی و به تبع آن خانواده وی، انتظار و توقع مقرب بودن است.
در کتاب شریف "المراد من منیةالمرید" عبارتی با مضامین زیر آمده است:
[=Arabic Transparent]إذا [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]اشتغل العلماء بجمع الحلال [=Arabic Transparent]صار العوام آكلين للشبهات ، وإذا [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]صار العالم آكلا للشبهات [=Arabic Transparent]صار العامي آكلا للحرام ، وإذا [=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]صار العالم آكلا للحرام [=Arabic Transparent]صار العامي كافرا يعني إذا استحلوا.

لذا همه چیز به دیدگاه روحانی و همسر وی و حد مسئولیت پذیری آنان و پایبندی به مسائل دینی دارد و در بین روحانیون مختلف است.
برخی روحانیون معتقدند که همسر آنها باید حجاب فاطمی(پوشیه و...) داشته باشد، برخی دیگر چادر را کافی می دانند.
برخی سفره محرم و نامحرم را جدا می کنند، برخی دیگر خیر.
برخی در مراسمات عروسی امروزه شرکت نمی کنند، برخی دیگر در مراسمات آشنایان شرکت می کنند
برخی اهل تلویزیون هم نیستند، برخی دیگر ممکن است حتی از ماهواره استفاده کنند تا تمام کانالهای ایران را داشته باشند.
و....

شخصا معتقدم که اگر کسی می خواهد خود را برای زندگی با طلبه واقعی و مقتضیات این زندگی آماده کند باید خود را برای زندگی نوع اول آماده کند چرا که طلبه باید چیزی را به مردم توصیه کند که خود در سطح بالاتر یا حداقل هم سطح با آن، عامل به آن باشد

علی علی

فیزیکدان;640442 نوشت:
به نظر من شما باید حواست رو خیلی خیلی جمع کنی که ازوناش نباشه که میرن سه تا سه تا بعد از عقد صیغه میکنن.

من یه دوست دارم تو حوزه بود و میگفت خیلی از دخترها و پسرای حوزه قبل از ازدواج، با کس دیگه ایی صیغه می کنن. و بعد از ازدواج هم بعضی از این آقایون به این سنت حسنه به طور پنهانی ادامه میدن!

سلام علیکم
اگر بعضی از ما خانمها اینقدر که روی صیغه کردن و ازدواج مجدد آقایان حساس هستیم روی مسائل دیگر زندگی هم تااین حد حساس بودیم تا الان دنیا و آخرتمان آباد شده بود!!

یازهرا(س)

دوستان سلام

فیزیکدان;640442 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

به نظر من شما باید حواست رو خیلی خیلی جمع کنی که ازوناش نباشه که میرن سه تا سه تا بعد از عقد صیغه میکنن.

من یه دوست دارم تو حوزه بود و میگفت خیلی از دخترها و پسرای حوزه قبل از ازدواج، با کس دیگه ایی صیغه می کنن. و بعد از ازدواج هم بعضی از این آقایون به این سنت حسنه به طور پنهانی ادامه میدن!

فیزیکدان;640445 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

من خودم یه روحانی سن بالا رو میشناختم که پس از خروج از مسجد و اقامه نماز جمعه جلوی همه توی خیابون آب دهان مینداخت.( با عرض معذرت از شما)

به نظر من اگه خودت قبلا تو حوزه بودی و با فضای فکری و فرهنگی و اجتماعی اون سنخ زندگی آشنایی داری بسم الله اقدام کن و گرنه خیلی خیلی احتیاط کن.

به نام خدای محمد روحی فداه

سرکار خانمی که تاپیک را ایجاد کرده اید،
بنده نیز فراوان از مردم دیده ام که دیدی افسرمآبانه دارند و یک اشکال در یک مجموعه را به کل مجموعه تعمیم می دهند.
گاهی نیز این مسائل فی نفسه اشکال نیستند اما از دید بیرونی و ظاهری آن شخص مشکل محسوب می شوند.
نتیجه نیز اتهام و محاکمه بدون دادگاه کل اعضای این مجموعه است.

به نظر حقیر مواظب باشید دچار چنین دیدی در هیچ کجای زندگی خود نشوید

علی علی

فیزیکدان;640495 نوشت:
نه دیگه نشد جانم. اتفاقا یک زن باید روی همچین چیزی حساس باشه. خدا جنس زن رو اینجور آفریده و این یه حس فطری هست. شما نمیتونید با تاکید روی مسایل دیگه این مورد رو کمرنگ کنید.

خواهر خوب و بزگوارم،کجای این حس فطری است! این حس ریشه در حسادت ما زنان دارد و خداوند حسادت بندگان را دوست ندارد!
فطرت ما بندگی است...فطرت ما طی مسیر بندگی است ...رسیدن به کمال الهی است...

صحبت در این زمینه زیاد است و زیاد هم در تاپیک های مختلف درموردش بحث شده است(میتوانید به آن تاپیک ها مراجعه بفرمایید) ،اجازه بفرمایید بیشتر از این صحبت نکنیم زیرا تاپیک منحرف میگردد

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)

فیزیکدان;640529 نوشت:
اشه عزیر من باشه. برن اصلا هر کار میخوان بکنن. فعلا واقعیت جامعه چیز دیگه ایی رو نشون میده. من بحث رو منحرف نمیکنم. این چیزهایی رو که گفتم خداشاهده عین واقعیت و از دهان یکی از بهترین دوستانم در حوزه علمیه شهر... بود. حتی خیلی هاش رو سانسور کردم. روی صحبت من با این خانمی است که میخواد همسر یک روحانی بشه نه کس دیگه ایی.

ببینید خواهرم،هیچ فرقی ندارد خواستگار ما روحانی باشد یا غیر روحانی! ما باید دقیقا تمام مراحل تحقیق را انجام دهیم ،تمام جوانب را بسنجیم ،هرقشری هم برای خودش یک سری محدودیت ها دارد پس باید با آگاهی وارد آن زندگی شویم
اما اینکه اینقدر روی صیغه تاکید دارید باید بگویم که غیر روحانی هم میتواند صیغه کند ! باور کنید صیغه و ازدواج متعدد در غیر روحانیون بیشتر از روحانیون است!
از طرفی باز هم میگویم آنقدر که روی این مباحث حساس شده ایم از خیلی از مباحث اصلی مانده ایم!!

متاسفانه بعضی از ما خانمها هدف اصلی از ازدواج را گم کرده ایم ! وگرنه اینقدر روی این مسائل حساسیت نشان نمیدادیم!

بماند...

یازهرا(س)

دوستان سلام

فیزیکدان;640492 نوشت:
اولا که این یک اشکال نیست بلکه موارد زیادی دیده شده ( دوست من خودش تو حوزه بوده و شاگرد اول هم بوده و با یک طلبه هم ازدواج کرده و بنابراین به خیلی از مسایل واقف است).
ما کسی را نه متهم کردیم و نه مجرم شناختیم.
من خودم در موارد مختلف از اساتید خحوزه در مورد ازدواج مشورت گرفته ام و به من گفته اند که صرف طلبه بودن اصلا چیزی را مشخص نمی کند ( خوبی یا بدی فرد) چون متاسفانه به غیر از آزمون ورودی ( البته بعضا این آزمون در بسیاری از شهرها هم وجود نداره) هیچ ملاکی برای پذیرش اولیه فرد درحوزه وجود نداره.

سرکار خانم،
1- شما فردی مذهبی هستید و محیط پیرامون شما نیز طبیعتا باید مذهبی باشد لذا طبیعی است محدوده نگاه شما به همه اقشار را در بر نگیرد
تعداد این موارد زیاد چقدر است؟ آیا افرادی که مقید نیستند نیز بررسی و تحقیق را نیز بررسی کرده اید؟ آیا مذهبی های غیرطلبه را نیز بررسی کرده اید؟
آمار کسانی که بدون اطلاع همسر خود اقدام به برقراری روابط نامشروع، ازدواج مجدد یا اختیار متعه نموده اند را نیز دارید؟
2- آیا زندگی طلبه هایی که چند همسر دارند را بررسی کرده اید؟ آیا با همسران آنها صحبت کرده اید؟ با چه تعداد از این خانواده ها صحبت کرده اید؟
آیا ممکن نیست که از زندگی خود راضی باشند؟
3- آیا مردی به صرف اینکه بخواهد همسر دیگری داشته باشد، بد می شود؟ بی آنکه دلیل آن را بدانیم؟
4- این را هر مشاوری باید به شما می گفت که صرف طلبه بودن یا عضو هر قشر دیگری بودن، چیزی را مشخص نمی کند.
چه بسیارند طلبه نماها و روحانی نماها

شخصا بین طلبه ها بودم و می دانم که اینگونه شما فتیله را بالا کشیده اید، نیست و حتی ازدواج مجدد در بین سایر اقشار بیشتر از طلاب است اما متاسفانه در هر امری معرض دید مردم و سیبل هستند.

فیزیکدان;640495 نوشت:
نه دیگه نشد جانم. اتفاقا یک زن باید روی همچین چیزی حساس باشه. خدا جنس زن رو اینجور آفریده و این یه حس فطری هست. شما نمیتونید با تاکید روی مسایل دیگه این مورد رو کمرنگ کنید.

حقیر تا پیش از این فکر می کردم که فطرت امری ثابت است، امری که در تمام افراد اعم از مرد و زن، آفریقایی و آسیایی و ... وجود داشته و ثابت است. به نظر حقیر می رسید که حس و فطرت از یک سنخ نباشند.
حال گویا طبق نظر شما می بایست امری متغیر باشد.
با این تفسیر می بایست فطرت زنانی که در برخی روستاهای چین یا هند که در آنجا چندشوهری رواج دارد با فطرت زنانی که در عراق، عربستان و ... که به راحتی با چندهمسری کنار آمده اند و حتی خود برای شوهرانشان همسر انتخاب کرده و به خواستگاری می روند و اینها همگی با فطرت زنان ایران تفاوت دارد؛ لذا فطرت مردان و زنان نیز با یکدیگر تفاوت دارد.
و با این تفاسیر حقیر نمی دانم معنی این آیه چیست که : فطرت الله التی فطر الناس علیها

سرکار خانم،
اینها احساسات است و احساس امری است که در زمانها و مکانهای مختلف می تواند متفاوت باشد.
هنر آنجا است در تعارض عقلانیت و احساسات، عقلانیت انتخاب شود و عقلانیت احساسات را کنترل کند نه برعکس

فیزیکدان;640522 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

ما دخترهایی که چادری هستیم و تاحدی رو میگیریم و آرایش نمی کنیم و حتی آنچنان دست به صورتمون نمی زنیم، با مردهای غریبه حالا پسر عمو باشه یا مغازه دار یا استاد دانشگاهمون نمیخندیم و کاملا رسمی رفتار میکنیم، اهل ادا دراوردن و رو مد های مزخرف بودن نیستیم، .... و این که اهل تجملات نیستیم خوب طبیعتا هر چی برام خواستگار میاد آدم هایی هستن که در ظاهر به تیپ شخصیتی خودمون نزدیکن اما در واقع سن ازدواج دخترهای مذهبی بالاتر از میانگین معموله چرا چون اغلب اون آقایون همطرازشون نبودن یا اینکه آقا همطراز بوده و چون دوست داشته که خانوم از خودش کمی پایین تر باشه سعی کرده توسرش بزنه و پایینش بکشه.
مورد 1: دختر مومن و چادری و بدون آرایشی که روش رو خیلی خوب میگیره پسر: نه این رو نمیخوام. یکی باشه که صورتش کمی باز تر باشه!!!!!!!!!!!!!!!!
مورد 2:دختر مومن و چادری و بدون آرایش و عضو بسیج و ولایی و مسجد و نماز جمعه و جماعتش ترک نمیشه پسر: نه این رو نمیخوام. من میخوام زنم ولایی باشه اهل نماز و دعا و مسجد و جماعت باشه اما نمیخوام بسیجی فعال باشه!!!!!!!!!!!!
مورد 3: دختر مومن و چادری و بدون آرایشی که اهل سیاست نیست و دو آتیشه نیست پسر: نه این رو نمیخوام. من میخوام زنم ولایی باشه!!!!!!!!
.
.
.
مورد n ام: دختر خوبی که همه مسایل مورد نظر آقا پسر رو داره و یک جلسه 2 ساعته با هم صحبت کردن و به نظر به هم میان خواهر پسر در تماس تلفنی (برای گذاشتن قرار خواستگاری دوم): میشه من بقیه خواهرهام رو بیارم برای این که دختر خانوم رو ببینن!!!!!!!!! ( آیا به نظرتون بعد از انجام صحبت های اولیه دو نفره این یه توهین به دختر نیست؟)


توپ پری دارید.
بله متاسفانه چنین آقایانی وجود دارند.
خداوند هدایتشان کند.

فیزیکدان;640522 نوشت:

پیام من به این دختر اینه که بسیار دقت کن. فکر نکن که این آقای روحانی حتما به شما اجازه میده تا طبق برنامه قبلیت بسیجی فعال باقی بمونی و به امور دلخواهت برسی.

و حتما اینگونه نیست که اجازه ندهند که همسرشان فعالیتی داشته باشند.
اما حقیر یک سوال دارم،
چرا باید بر اساس دلخواه خود عمل کنیم؟ آیا به خاطر دل، بسیجی فعالی هستید ؟

علی علی

خودم به شخصه هیچ وقت دوست نداشتم زن یک روحانی بشم...
چون به عنوان زن روحانی الگوی زنان دیگه میشم و اگر اشتباهی ازم سر بزنه میگن بیا! این که زن آخوند بود فلان کارو کرد اگه اشکال داشت که انجام نمیداد

چون منم که تصویری از یک خانواده روحانی رو بسازم و اگه نتونم خیلی بده...ضمن اینکه خیلی کارها ایراد نداره اما مردم از یک روحانی و همسرش انتظار ندارند..(به عبارت دیگه بد جا افتاده بین مردم که فلان کار مباح رو نباید یک روحانی انجام بده و خلاف شان هست) این مساله آزادی های محدود شما رو محدود تر میکنه

شما هم بهش فکر کن....

[="Black"]

فیزیکدان;640442 نوشت:
من یه دوست دارم تو حوزه بود و میگفت خیلی از دخترها و پسرای حوزه قبل از ازدواج، با کس دیگه ایی صیغه می کنن. و بعد از ازدواج هم بعضی از این آقایون به این سنت حسنه به طور پنهانی ادامه میدن!

سلام.
ببخشید حوزه کجا بوده؟ احتمالا تو حوزه صیغه یابی بوده و به شما گفته در حوزه هستم شما فکر کردی حوزه علمیه منظورشه:Nishkhand:[/]

یارب;640511 نوشت:
خواهر خوب و بزگوارم،کجای این حس فطری است! این حس ریشه در حسادت ما زنان دارد و خداوند حسادت بندگان را دوست ندارد!
فطرت ما بندگی است...فطرت ما طی مسیر بندگی است ...رسیدن به کمال الهی است...

صحبت در این زمینه زیاد است و زیاد هم در تاپیک های مختلف درموردش بحث شده است(میتوانید به آن تاپیک ها مراجعه بفرمایید) ،اجازه بفرمایید بیشتر از این صحبت نکنیم زیرا تاپیک منحرف میگردد

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)


با سلام خدمت شما
خداوند فطرتا هرکسی را جفت آفریده نه ثلاثة توامان یا اربع توامان یعنی هرکسی را با جفت خودش آفریده و ازدواج های دیگر فقط جنبه ی مصون ماندن از گناه رو داره.
خداوند زن و شوهر رو جفت آفریده تا باهم به آرامش برسند تو این دنیای پر از سختی.
ممنونم

به نظر من ما انسان ها توی هر لباس و پستی هم که باشیم بلاخره انسان هستیم. و در نهایت عواملی که باعث به وجود اومدن شخصیت یک فرد میشه بیشتر از همه محیط و شهر زندگی و خانواده هستش. توی ازدواج هم باید بیشتر به این مساله توجه کرد. و اینکه از لحاظ خانواده ای همطراز بود.
من دو تا از دوست های نزدیکم با روحانی ازدواج کردن البته همشهری بودن و تا به الان هم که خوشبختن. من اینطور میبینمشون.
شما هم زیاد وارد جزئیات نشین و سخت نگیرین ببینین تو نگاه اول میتونین بهش اعتماد کنین و میتونه پدر بچه هاتون باشه یا نه. همین!

روزنه;641802 نوشت:
با سلام خدمت شما
خداوند فطرتا هرکسی را جفت آفریده نه ثلاثة توامان یا اربع توامان یعنی هرکسی را با جفت خودش آفریده و ازدواج های دیگر فقط جنبه ی مصون ماندن از گناه رو داره.
خداوند زن و شوهر رو جفت آفریده تا باهم به آرامش برسند تو این دنیای پر از سختی.
ممنونم

سلام علیکم
خواهر خوبم،چون بحث مربوط به چندهمسری است ، و این موضوع ربطی به این تاپیک ندارد و بحث هایما نیز دوطرفه میشود برای انیکه تاپیک منحرف نگردد پاسخ شما را در پروفایلتان میدهم

یازهرا(س)

حامی;639536 نوشت:
سلام بر شما و تشكر از اعتمادتون
كارشناسان اسلامي براي ازدواج معيارهايي بيان كرده اند و گفته اند اين معيارها اصلي و فرعي دارد. و دينداري و اخلاق و اصالت خانواگي و تناسب و كفويت داشتن را جز معيارهاي اصلي قرار داده اند و نيز معيارهاي فرعي نيز بيان كرده اند مانند تناسب در زيبايي، نگرش سياسي، شرايط اقتصادي، سن( 4-5 پسر بزرگتر باشد يا اگر تفاوت سني كمتر است كفويت ايماني و اخلاقي پررنگ تر باشد)، تناسب در چاقي لاغري، در فرهنگ و رسومات و...
در اين معيارها مومنان با هم مشترك هستند.
هر چه سنخيت بيشتر باشد به خصوص در اخلاق و باروها و ارزش ها پيوند مستحكم تر خواهد بود

خواستگاري و تحقيق


در اين كه در خواستگاري چه چيزهايي بايد بپرسيد و يا شيوه هاي تحقيق چگونه است بارها و بارها در سايت اين پرسش را پاسخ داده ايم و كتاب معرفي كرده ام به آنها رجوع كنيد.
ولي به هرحال به دليل اين كه اين صنف شرايط خاصي دارد و كمتر براي ديگران روشن است لازم است درباره شيوه زندگي طلبگي و ايشان بيشتر بدانيد.
اين كه ايشان در چه سطحي درس حوزه مي خوانند
هدف آينده ايشان چيست؟ تمايل دارد معمم شوند يا نه، آيا قصد تبليغ سنتي دارند يا تدريس يا پژوهش يا تركيبي از اينها؟
اهل معاشرت و رفت و آمد هستند يا نه؟ با چه افراد بيشتر معاشرت خواهند داشت؟
با فاميل هايي كه رفتارشان با باورهاي او همخواني ندارد چگونه معاشرت خواهند كرد؟
درآمدش چقدر است؟ آيا خانواده از او حمايت مالي و مسكن و.. خواهد كرد؟
چندتا دوست دارد و دوستانش چه برنامه هايي در زندگي طلبگي دارند اهل تحقيق اند يا تبليغ يا تدريس يا تركيبي از موارد يادشده؟

همسر طلبه يا روحاني
همسر طلبه غير معمم نسبت به همسر روحاني معمم راحتي بيشتري دارد ولي قطعا خانمي كه از شوهر روحاني اش حمايت معنوي و عاطفي كند و مشوق او باشد در تحمل سختي ها، اجر زيادي خواهد برد و سهمي در نشر دين خواهد داشت.
بله مردم رفتار روحاني و زندگي مشترك او را با دقت مي بيننداگر چه اين سختي هايي دارد ولي خود همين زندگي قوانين و اصولي را براي حركت به سمت هدف مي چيند تا حركت در اين زندگي شفاف تر باشد بنابراين مي دانند با چه كساني بايد معاشرت كنند با چه كساني كمتر رفت و آمد كنند.
برخي افراد مشكل دار خودشان دور و بر انها و فرزندان كمتر حاضر مي شوند
و به قول استاد قرائتي نبايد نيمه خالي ليوان را ديد اگر مردمي متلك مي گويند هستند افرادي كه عزت بسيار زيادي به روحاني مي گذارند
و اين برابر نمي كند اين كجا كه دوست يك نفر همچون اباالفضل باشد يا اين كه فردي يك لشكر از افراد هر هري مذهب را ظاهرا همراه داشته باشد .

سختي و لذت

زندگي طلبگي سخت خودش را دارد ولي با همه اينها شيريني خاص خودش را دارد البته كسي كه روحيه چشم و هم چشمي دارد، توقع زياد دارد، اهل تجمل دارند از اين زندگي لذتي نخواهند برد. روان شناسان مي گويند تنظيم انتظارات با امكانات و توانايي ها اساس شادكامي است.
البته طلابي كه كوشا و خوش استعداد و خوش ذوق هستند هميشه فعال هستند و از نظر مادي با تدريس يا پژوهش و....مانند متعارف مردم يا صنف خود ( در سازمان ها با همان مدركي دارند) حقوق خواهند داشت. به عنوان مثال يك روحاني فوق ليسانس كه جذب آموزش و پرورش شده حق التدريسش مانند همكارانش در همان مركز است و...

ارزش كار
شهيد مطهري در تقسيم علوم مي فرمايد همه علومي كه نيازي از نيازهاي جامعه اسلامي را برطرف مي كنند اسلامي هستند به طوري كه با نبود متخصص در يك زمينه خاص ( مانند ماما يا جراح قلب و...) بر عده اي واجب مي شد كه در آن رشته ها متخصص شوند و نياز مردم را رفع كنند. ولي علومي كه به مبدء و معاد مرتبط است در بين علوم اسلامي از تقدس بيشتري برخوردار است چون اين علم با روح انسان ارتباط دارند و اصالت انسان به روحش است نه به جسم كه فاني است.
به همين دليل است كه اگر كسي بتواند يك بيمار معنوي را كه گمراه است و از مسير هدايت دور شده است را هدايت كند ارزشش مانند اين است كه گويي همه را هدايت كرده است.
پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله درباره هدايت كردن مردم به اميرالمؤمنين عليه ‏السلام فرمودند: «[HL]لِأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلاً خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ[/HL][HL]غَرَبَتْ[/HL]»

اگر يك گمراه را هدايت كنى، ثواب آن در نامه عمل تو از آنچه كه خورشيد بر او مى ‏تابد، و از آنچه او غروب مى‏ كند بهتر است. (عظمت اين كار را مي رساند)
طبيعي است از اين گنج در درجه اول خود روحاني و خانواده او بهره مند مي شوند و زندگي آخرت خود كه ماندگار است را بيمه كرده اند.

تحقيق جدي
براي ازدواج به يك طلبه نگوييد كه چون طلبه است نياز به تحقيق ندارد. اينجا هم بايد تحقيق جدي كنيد اگر چه طلاب انسان هاي شريف جامعه هستند ولي به هرحال حوزه علميه نيز دستگاه تطهير نيست كه الزاما همه در ان مهذب شوند هر چند كه حوزه زمينه ساز رشد معنوي خوبي است.
از دوستان او از محل كار يا محل تبليع او از اساتيد و خانواده او تحقيق كنيد.

براي آشنايي بيشتر با زندگي طلبگي
محتواي «نرم افزار تافته جدانابافته» اين سايت و تاپيك «شوخ طبعي ها و حكايات طلبگي»( اين سايت) و سايت «راه و رسم طلبگي» را مطالعه كنيد


جواب عالی بود حرفی برای گفتن نیست.بنده هم یک طلبه هستم ولی باید حتما بدانید که زندگی طلبگی هم می تونه عالی باشه و هم خیلی سخت و اگر سختی تحمل نشه اصلا این میوه ثمر نمی ده.از الان واقعا هم معنویات و هم مادیات را در نظر بگیرید و بعدا هم زیرش نزنید.(یعنی حتما این سختی رو باید تحمل کنید)

بچه محله امام رضا;639847 نوشت:
بالاخره اونم آخر باید معمم بشه دیگه؟
اگه قراره معمم نشه برا چی رفته حوزه؟

سلام بر شما
براي طلبه و روحاني شؤون تبليغي مختلفي وجود دارد: برخي نويسنده اند ( كتب و مجلات و...)، برخي سخنران، برخي مديريت فرهنگي مسجد و جماعات، برخي كارمند مراكز پژوهشي و آموزش و...( كه غير حوزوي چون نمي داند نمي تواند اين كار را انجام دهد، براي در فضاي مجازي كار مي كنند و...
همه طلاب معمم نمي شوند و قانون حوزه هم اين نيست كه همه بايد معمم شوند ولي قانون تبليغ رفتن، معين يا روحاني كاروان شدن، ....الزام در معمم بودن است. يكي از دوستانم كه در كار قضاوت بود در شهري مرزي بود و از نظر امنيتي به او گفتند معمم نشو.
با اين حال برخي هم ممكن است خود مصلحت نداند چون لباس روحانيت يك نماد است و نماد عصاره يك مكتب است و حفظ اين سخت است ممكن است كسي به خود نبيند اين نماد را حفظ كند ولي سال ها در حوزه تدريس كند و....
از جهتي هم براي معمم شدن، بعد از سال ششم، مركز مديريت با مصاحبه و تحقيق و....توانايي اخلاقي و علمي فرد را مي سنجد و اساتيد معتبر بايد آن طلبه را تأييد كنند ممكن است حوزه صلاح نداند فردي معمم شود

دوستان سلام

(رهرو ولایت);641861 نوشت:

جواب عالی بود حرفی برای گفتن نیست.بنده هم یک طلبه هستم ولی باید حتما بدانید که زندگی طلبگی هم می تونه عالی باشه و هم خیلی سخت و اگر سختی تحمل نشه اصلا این میوه ثمر نمی ده.از الان واقعا هم معنویات و هم مادیات را در نظر بگیرید و بعدا هم زیرش نزنید.(یعنی حتما این سختی رو باید تحمل کنید)

بله در زندگی هر کسی سختی هست و باید آن را تحمل کند.
اینجا این مهم است که این سختی و تحمل آن در چه راهی و با چه هدفی صورت می گیرد.

این نکته را هم نباید فراموش کرد که :
هر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند

علی علی

مکلف;642252 نوشت:
دوستان سلام

بله در زندگی هر کسی سختی هست و باید آن را تحمل کند.
اینجا این مهم است که این سختی و تحمل آن در چه راهی و با چه هدفی صورت می گیرد.

این نکته را هم نباید فراموش کرد که :
هر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند

علی علی


البته حرف حقیر در این بود که برخی ها قبل از ازدواج قبول این سختی ها رو به گردن می گیرند. ولی در وسط راه یا اوایل راه کم می آرند(البته همسران طلبه) و مشکلات تازه شروع می شود.باید شخص بداند با چه کسی ازدواج می کند و شرایط فرد را هم در نظر بگیرد و بعدا هم زیرش نزند.به نظر حقیر اول دو دو تا جهار تا بکند و بعدا جواب دهد. نه از روی احساسات ...
در مواردی بوده که طرف ملبس بودن طلبه رو قبول کرده ولی بعد که فهمیده خیلی ها نگاه می کنند (البته این نگاه از روی فضولی به خانواده طلبه در اکثر موارد هستش)این خانم پشیمون می شه و دیگه دوست نداره که شوهرش تلبس دایمی داشته باشه و از اون طرف هم شوهرش این کار را، جزو ارکانش قرار داه.و اصلا حاضر نیست تلبس دایم را کنار بگذارد.مخصوصا این خانم که می فرماید من شناخت کمی از رو حانیون دارم.به نظر من باید قبل از ازدواج به جند خونواده طلبه سر بزنه و از اونها در مورد زندگیشان تحقیق کنه و اونها هم با کمال صداقت تمام مشکلات را به او گوشزر کنند.بعد به وسیله این داشته ها تصمیم بکیره.
در مواردی هم بوده طرف قبول کرده ولی چون فامیل طلبه و روحانی نداشته (ویا به قول این خانم فقط شوهر عمه اش طلبه بوده ) فرد به فامیلهای دیگه نگاه کرده و دیده همه از لحاظ مادی مرفهند ولی این خانم چنین چیزی برایش مهیا نیست. وباز به جای اینکه به معنویات این شغل و آخرت نگاه کند قول این دنیای حقیر و پست رو خورده است.
و در مواردی هم داشتیم که قبل از ازدواج فکر می کرده که طلبه یا روحانی باید حتما شبه معصوم باشد و بعدا فهمیده که چنین نیست و عقایدش به کلی عوض شده.
ولی ختم کلام با تحقیق مفصل و شاید چندین ماهه از دوستان وی و نه تنها فقط از شخص وی بلکه از هم کلاسی ها و یا مدیر این آقا و اساتید این آقا و قسم دادن آنها و در جلسات متعدد با صحبت کردن از وی و فهمیدن معیارهای این آقا و مقایسه ان با معیار های خود می توان تا به حدی به نتیجه قابل قبول رسید.و اگر زندگی موفقی داشته باشند دیگر فرد تلاش خود را کرده است و الا کار را به خداوند بسپارد چون تلاش خود را کرده است.ولی این را هم باید بدانیم که اکثر قریب به اتفاق طلاب داری زندگی خوب البته از الحاض معنوی بین زن وشوهر هستند.و با توجه به این اینکه از آیات و احکام شناخت دارند حقوق همسر خود را می دانند و به آنها ظلم نمی کنند.
و من الله توفیق


با نام و یاد دوست

سلام علیکم

یکی از خانم های سایت که همسرشان روحانی است از من خواستند از از طرف ایشان این مطالب را ارسال نمایم:

نقل قول:

[=arial]سلام دوست خوبم که برای ازدواج با روحانی دچار تردید شده اید باید عرض کنم من پنج سال است با همسرم که روحانی هستند ازدواج کردم وزندگی خیلی خوبی دارم ولی نمی توان سختی هایی که از بیرون برما متحمل می شود را نادیده گرفت
در مقایسه با زندگی افراد عادی ما مشکل خاصی نداریم ولی دید جامعه نسبت به ما مثل کسی که حق آنهارا خورده مثلا اگر وسایل منزل را عوض کنیم یا لباس خوبی بخریم گاهی به رویمان می گویند آخه اینا از کجا میارن غافل از اینکه روزی دست خداست نه امثال آنها
در کل باید دربرابر محرکات بیرونی صبور باشید
در مورد ازدواج دوم وصیغه که بعضی دوستان گفتند به شما اطمینان می دهم که همه این طور نیستند یعنی کسانی که با غیر روحانی ازدواج می کنند صد در صد اطمینان دارند که همسرشان دست از پا خطا نمی کند؟؟ودوستی های پنهان ندارند!اگر مردها در خانه تامین باشند فکر این کارها هم به سرشان نمی زند
بله همانطور که گفتید حتی از پسر یک ساله ی ما نباید خطایی سر بزند چرا ؟چون پدرش روحانی هست(از قدیم گفتند در دروازه رو میشه بست اما در دهان مردم رو نمیشه بست)
نظر شخصی من این است که اگر شما به صحت اخلاقی این آقا اطمینان دارید وبعد از تحقیق متوجه شدید مرد زندگی است هرگز به خاطر روحانی بودن ردش نکنید
من به شخصه اگر صد بار هم به گذشته برگردم بازهم با ایشان ازدواج می کنم

در پناه قرآن و عترت باشید :Gol:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]جمع بندي:
پرسش
ازدواج با یک روحانی

من 23 سال دارم لیسانسه ام. اکنون دین پژوه حوزه دانشجویی هستم در بسیج دانشجویی عضو شورای بسیج و فعال بوده ام به همین سبب طرح ولایت مقدماتی، تکمیلی و دوره طلیعه حکمت را کامل گذرانده ام من وخانواده ام مذهبی و ولایتی هستیم با واسطه یک روحانی قرار شده است یک طلبه به خواستگاری ام بیاید.از آنجا که در فامیل ما تنها شوهرعمه ام روحانی هستند من آشنایی چندانی با زندگی یک روحانی ندارم عمه ام از زندگی شخصی اشان راضی هستند تنها مسئله کار زیاد شوهر عمه ام است که از صبح تا شب از این کلاس به آن کلاس در حال تدریس اند و مشکل دیگرشان توقع زیاد مردم حتی از بچه 4 ساله ایشان است که هیچ اشتباهی نباید از آنها سربزند.میشه راهنمایی بفرمایید که لازمه زندگی با یک روحانی چیست؟ چه از لحاظ اجتماعی و خانواده و چه از لحاظ شخصی؟چه سوال هایی باید از ایشان در جلسات خواستگاری بپرسم (با توجه به روحانی بودن ایشان)؟ فکرمیکنم سوال هایی را که از دیگران می پرسم برای شناخت ایشان کافی نباشد. در کل هر چه را لازم می دانید که قبل از ازدواج با یک روحانی باید بدانم را مطرح بفرمایید. آیا فردی از کارشناسان سایت هست که خانم یک روحانی باشد و من بتوانم با او صحبت کنم و نظر ایشان را نیز جویا شوم. با تشکر
سؤال: اين سخن درسته كه بالاخره طلبه آخر باید معمم بشه دیگه؟اگه قراره معمم نشه برا چی رفته حوزه؟
................

سلام بر شما و تشكر از اعتمادتون

كارشناسان اسلامي براي ازدواج معيارهايي بيان كرده اند و گفته اند اين معيارها اصلي و فرعي دارد. و دينداري و اخلاق و اصالت خانواگي و تناسب و كفويت داشتن را جز معيارهاي اصلي قرار داده اند و نيز معيارهاي فرعي نيز بيان كرده اند مانند تناسب در زيبايي، نگرش سياسي، شرايط اقتصادي، سن( 4-5 پسر بزرگتر باشد يا اگر تفاوت سني كمتر است كفويت ايماني و اخلاقي پررنگ تر باشد)، تناسب در چاقي لاغري، در فرهنگ و رسومات و...
در اين معيارها مومنان با هم مشترك هستند.
هر چه سنخيت بيشتر باشد به خصوص در اخلاق و باروها و ارزش ها پيوند مستحكم تر خواهد بود

خواستگاري و تحقيق
در اين كه در خواستگاري چه چيزهايي بايد بپرسيد و يا شيوه هاي تحقيق چگونه است بارها و بارها در سايت اين پرسش را پاسخ داده ايم و كتاب معرفي كرده ام به آنها رجوع كنيد.
ولي به هرحال به دليل اين كه اين صنف شرايط خاصي دارد و كمتر براي ديگران روشن است لازم است درباره شيوه زندگي طلبگي و ايشان بيشتر بدانيد.
اين كه ايشان در چه سطحي درس حوزه مي خوانند
هدف آينده ايشان چيست؟ تمايل دارد معمم شوند يا نه، آيا قصد تبليغ سنتي دارند يا تدريس يا پژوهش يا تركيبي از اينها؟
اهل معاشرت و رفت و آمد هستند يا نه؟ با چه افراد بيشتر معاشرت خواهند داشت؟
با فاميل هايي كه رفتارشان با باورهاي او همخواني ندارد چگونه معاشرت خواهند كرد؟
درآمدش چقدر است؟ آيا خانواده از او حمايت مالي و مسكن و.. خواهد كرد؟
چندتا دوست دارد و دوستانش چه برنامه هايي در زندگي طلبگي دارند اهل تحقيق اند يا تبليغ يا تدريس يا تركيبي از موارد يادشده؟
همسر طلبه يا روحاني
همسر طلبه غير معمم نسبت به همسر روحاني معمم راحتي بيشتري دارد ولي قطعا خانمي كه از شوهر روحاني اش حمايت معنوي و عاطفي كند و مشوق او باشد در تحمل سختي ها، اجر زيادي خواهد برد و سهمي در نشر دين خواهد داشت.
بله مردم رفتار روحاني و زندگي مشترك او را با دقت مي بيننداگر چه اين سختي هايي دارد ولي خود همين زندگي قوانين و اصولي را براي حركت به سمت هدف مي چيند تا حركت در اين زندگي شفاف تر باشد بنابراين مي دانند با چه كساني بايد معاشرت كنند با چه كساني كمتر رفت و آمد كنند.
برخي افراد مشكل دار خودشان دور و بر انها و فرزندان كمتر حاضر مي شوند
و به قول استاد قرائتي نبايد نيمه خالي ليوان را ديد اگر مردمي متلك مي گويند هستند افرادي كه عزت بسيار زيادي به روحاني مي گذارند
و اين برابر نمي كند اين كجا كه دوست يك نفر همچون اباالفضل باشد يا اين كه فردي يك لشكر از افراد هر هري مذهب را ظاهرا همراه داشته باشد .

سختي و لذت
زندگي طلبگي سختي خودش را دارد ولي با همه اينها شيريني خاص خودش را دارد البته كسي كه روحيه چشم و هم چشمي دارد، توقع زياد دارد، اهل تجمل است، از اين زندگي لذتي نخواهند برد. روان شناسان مي گويند تنظيم انتظارات با امكانات و توانايي ها اساس شادكامي است.
البته طلابي كه كوشا و خوش استعداد و خوش ذوق هستند هميشه فعال هستند و از نظر مادي با تدريس يا پژوهش و....مانند متعارف مردم يا صنف خود ( در سازمان ها با همان مدركي دارند) حقوق خواهند داشت. به عنوان مثال يك روحاني فوق ليسانس كه جذب آموزش و پرورش شده حق التدريسش مانند همكارانش در همان مركز است و...
ارزش كار
شهيد مطهري در تقسيم علوم مي فرمايد همه علومي كه نيازي از نيازهاي جامعه اسلامي را برطرف مي كنند اسلامي هستند به طوري كه با نبود متخصص در يك زمينه خاص ( مانند ماما يا جراح قلب و...) بر عده اي واجب مي شد كه در آن رشته ها متخصص شوند و نياز مردم را رفع كنند. ولي علومي كه به مبدء و معاد مرتبط است در بين علوم اسلامي از تقدس بيشتري برخوردار است چون اين علم با روح انسان ارتباط دارند و اصالت انسان به روحش است نه به جسم كه فاني است.
به همين دليل است كه اگر كسي بتواند يك بيمار معنوي را كه گمراه است و از مسير هدايت دور شده است را هدايت كند ارزشش مانند اين است كه گويي همه را هدايت كرده است.
پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله درباره هدايت كردن مردم به اميرالمؤمنين عليه ‏السلام فرمودند: «لِأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلاً خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَغَرَبَتْ»
اگر يك گمراه را هدايت كنى، ثواب آن در نامه عمل تو از آنچه كه خورشيد بر او مى ‏تابد، و از آنچه او غروب مى‏ كند بهتر است. (عظمت اين كار را مي رساند)
طبيعي است از اين گنج در درجه اول خود روحاني و خانواده او بهره مند مي شوند و زندگي آخرت خود كه ماندگار است را بيمه كرده اند.
تحقيق جدي
براي ازدواج به يك طلبه نگوييد كه چون طلبه است نياز به تحقيق ندارد. اينجا هم بايد تحقيق جدي كنيد اگر چه طلاب انسان هاي شريف جامعه هستند ولي به هرحال حوزه علميه نيز دستگاه تطهير نيست كه الزاما همه در ان مهذب شوند هر چند كه حوزه زمينه ساز رشد معنوي خوبي است.
از دوستان او از محل كار يا محل تبليع او از اساتيد و خانواده او تحقيق كنيد.
براي آشنايي بيشتر با زندگي طلبگي
محتواي «نرم افزار تافته جدانابافته» اين سايت و تاپيك «شوخ طبعي ها و حكايات طلبگي»( اين سايت) و سايت «راه و رسم طلبگي» را مطالعه كنيد
معمم شدن طلبه
براي طلبه و روحاني شؤون تبليغي مختلفي وجود دارد: برخي نويسنده اند ( كتب و مجلات و...)، برخي سخنران، برخي مديريت فرهنگي مسجد و جماعات، برخي كارمند مراكز پژوهشي و آموزش و...( كه غير حوزوي چون نمي داند نمي تواند اين كار را انجام دهد، براي در فضاي مجازي كار مي كنند و...
همه طلاب معمم نمي شوند و قانون حوزه هم اين نيست كه همه بايد معمم شوند ولي قانون تبليغ رفتن، معين يا روحاني كاروان شدن، ....الزام در معمم بودن است. يكي از دوستانم كه در كار قضاوت بود در شهري مرزي بود و از نظر امنيتي به او گفتند معمم نشو. با اين حال برخي هم ممكن است خود مصلحت نداند چون لباس روحانيت يك نماد است و نماد عصاره يك مكتب است و حفظ اين سخت است ممكن است كسي به خود نبيند اين نماد را حفظ كند ولي سال ها در حوزه تدريس كند و....از جهتي هم براي معمم شدن، بعد از سال ششم، مركز مديريت با مصاحبه و تحقيق و....توانايي اخلاقي و علمي فرد را مي سنجد و اساتيد معتبر بايد آن طلبه را تأييد كنند ممكن است حوزه صلاح نداند فردي معمم شود


[/]

موضوع قفل شده است