لعن اللّه من لایغار(داستانی واقعی تقدیم به جوانان ونوجوانان)

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
لعن اللّه من لایغار(داستانی واقعی تقدیم به جوانان ونوجوانان)

جاده ی چالوس

ساناز روسریتو بکش جلوتر. گیر میدن من حوصله ندارما!

سعید اذیت نکن دیگه. جاده چالوسِ ها. اینجام باید خفه شم؟ هیچ کس نمی بینه. نترس. فوقشم گیر دادن می کشم جلوتر خوب. اصلا میخوام راحت باشم.

ساناز خانم بی خیال شو خواهشا. جلوتر پلیس راه. روسریتو درست کن

اَه. ترسوی بزدل. بیا، خوبه؟

بزرگراه همت ساعت 10 شب

کاش اتوبان همیشه انقدر خلوت بود سعید.

بازم که روسریت افتاده!

گیر نده ها. از کِی تا حالا غیرتی شدی واسه من؟ نمی خوام روسری سرم کنم. اصلا نمی خوام حجاب داشته باشم. باید کیو ببینم؟

خره اینجا ایرانه. می فهمی؟ دوست داری گشت ارشاد بگیره ببرتمون؟ حالا که همینجوری تو خیابون کسی بهمون کاری نداره انقدر تابلو بازی دربیار تا این بسیجیا بگیرن ببرنمون.

بسیجیا الان خوابن سعید جان. گشت ارشادم که فقط سر چهاراه ها بود و دم ورودیه ایستگاه مترو. اونام که چندوقته خدارو شکر شرشون کنده شده. (صدای ضبط بلند می شود و ساناز سر خود را از شیشه ماشین بیرون می کند و جیغ بلندی می کشد. باد فرم موهای ساناز را به هم می ریزد)

میدان تجریش ساعت 6 بعد از ظهر

ساناز و سعید داخل ماشین نشسته اند. روسری ساناز روی شانه هایش افتاده است. صدای خواننده ی زنی که خارجی هم می خواند به گوش می رسد. ترافیک خیابان ماشین ساناز و سعید را به نمایشگاه تبدیل کرده است. جوان تر ها حریص تر از مردهای سن و سال دار به ساناز چشم دوخته اند. ساناز گه گداری ابرو نازک می کند و عشوه ای می آید و با سعید بگو بخندی می کنند. احتمالا سعید به این پسرهای اذب اقلی ای که خیابان های تهران را متر می کنند می خندد. اگر خوب نگاه کنی کمی عقب تر ساناز و سعید دیگری هم می بینی. آن ها هم غرق خنده هستند. آنجا هم ساناز روسری ندارد. ساناز ماشین عقبی هم می خواهد راحت باشد. او هم از حجاب بدش می آید. حجاب دست و پای او را هم می بندد. اتفاقا سعید هم از نگاه های طمع آمیز جوانک های آس و پاس خیابان بدِش نمی آید. صدای ضبط را بلند می کند تا پوز سعید ماشین جلویی را بزند. تا همه به ساناز او نگاه کنند.

ساناز و سعید در خیابان های تهران پر شده است. همه ی سعید ها دوست دارند ساناز خودشان را به رخ بکشند. کسی به ساناز و سعید کاری ندارد. آن ها دیگر در ایران زندگی نمی کنند. آن ها دیگر در خیابان شهید اندرزگو زندگی نمی کنند. سعید و ساناز کاری کرده اند که دیگر بهتر است خیابان ولیعصر را همان پهلوی صدا بزنی! سعید دیگر به روسریِ ساناز گیر نمی دهد. ساناز روسری را فقط دور گردنش می اندازد تا اگر کسی به آن ها گیر داد روی سرش بکشد.

********

اشاره ۱: پدر و مادر ها سعید و ساناز را تربیت کرده اند

اشاره ۲: وقتی امر به معروف و نهی از منکر را ذبح کردیم باید فکر این روز ها را هم می کردیم

اشاره ۳: عصر خلافت امیر مؤمنان علی(ع) بود، به آن حضرت گزارش رسید که در مسیر راه ها بعضی از مردان و زنان رعایت حریم عفت را نمی کنند، بسیار ناراحت شد. مردم کوفه را جمع کرد، در ضمن سخنرانی به آنها فرمود: «نبّئت انّ نسائکم یدافعن الرّجال فی الطّریق، اما تستحیون؟ لعن اللّه من لایغار؛ به من خبر رسیده که زنان شما در مسیر راه ها به مردان تنه می زنند، آیا حیاء نمی کنید، خداوند لعنت کند کسی را که غیرت نمی ورزد.»*

* وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷۴

از این ماجرا ها زیاد می بینیم و می شنویم.
هر روز وضعیت خراب تر از دیروز می شه.
دلم می خواد گریه کنم.
برادرا دیگه غفلت بسه.
دشمنا ناموس مونو به حراج گذاشتن. "آیا وقت آن نرسیده که دلهایمان را برای یاد خدا آماده کنیم"
تقصیر خودمونه که این بلا سرمون میاد.چون تا حالا هر وقت اومدیم کاری کنیم یه عده ی(...) تیکه بارمون کردن و ما هم واسه این که کم نیاریم یا چمیدونم هزار بهانه دیگه کنار رفتیم. تا ارشاد اومد یه سری رو جمع کنه چند تا آدم (...) دادشون بلند شد. ما هم حرفی برای حمایت از ارشاد نزدیم.
برادرا ارشاد برای ادامه کارش حامی می خواد. تا ما وارد عمل نشیم وضعیت همینیه که هست.
ببخشید سلامم یادم رفت. لعن اللّه من لایغار
به امید ظهور آقا
دوستون دارم:Sham:

یادم قبلا مامانم تذکر میداد به خانوما.ولی نمیدونم چرا من که دخترشم و مذهبی هستم اینکارو نمیکنم. چرا؟چرا جو اینجوری شده تا حرفی میزنی میگن به توچه.چرا بچه مذهبیا به همکلاسشون همدانشگاهی یا خیلی جاهای دیگه تذکر نمیدن؟
میگم به بچه ها ی مذهبی تو هر قشری به هر کسی که میدونیم تاثیر داره تذکر بدیم.باید امر به معروفو خودمون احیا کنیم نه دولت.باید جهادکنیم.

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

« اگر مردی راضی شود به آرایش نمودن ( برای دیگران) و خارج شدن زن از خانه (با همان آرایش)، بی غیرت است و کسی که این مرد را بی غیرت بنامد گناهی نکرده است، و زن هنگامی که از خانه اش با آرایش و عطر خارج شود و شوهرش به این عمل رضایت دهد به هر قدمی که زن بر می دارد برای شوهر او خانه ای در جهنم ساخته می شود ... پس وصیت مرا در مورد زنان خود به خاطر بسپارید تا از شدت حسابرسی خدا نجات پیدا کنید ... » (1)[/] [=tahoma,arial,helvetica,sans-serif] [/]
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif] [/][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]1. جامع الاخبار ص 185[/]

درسته که تک تک ما وظیفه داریم تذکر بدهیم - بحثی درش نیست.
اما دولت هم وظیفه داره.
اتفاقاً وظیفه ای که « حاکمیت » جامعه داره ، مهمتره.

وقتی ما می بینیم حاکمیت، نسبت به این مسأله، تحرک خاصی از خودش نشون نمیده...

من همیشه توی سیستم اداری خودمان، این نارضایتی را از مسئولین داشته ام که : شما مهمترین چیز برایتان « آرامش و بلند نشدن سر و صدا » است. به همین خاطر در برابر خیلی از خلافها و پارتی بازیها و اعمال فشارها کوتاه می آئید. در حالیکه باید مهمترین چیز برایتان « حق » و « عدالت » باشد. آخر این چه « آرامشی » است که گرگ و گوسفند کنار هم باشند؟ باید گرگها را نابود کرد.
آقا مسئولیت که فقط پشت میز نشستن و نامه امضاء کردن نیست! الان باید « اتاق رئیس » در حکم « خط مقدم جبهه » باشد. اصل « جنگ » تغییری نکرده است. زمان دفاع مقدس در بیابان و با اسلحه بود، حالا در اتاق و پشت میز. هر دو هم یک کار می کنند: احقاق حق و ابطال باطل. آن یکی را شهید می کردند، این یکی را از کار برکنار میکنند. خوب بکنند. مگر حکومت حضرت امیر (ع) کوتاه مدت نبود؟
کسی هم که مسئولیت قبول می کند، باید اول غسل شهادت بکند.

به نظر بنده، عدم تحرک حاکمیت در باب رعایت شئونات اسلامی در جامعه، هم چنین داستانی دارد.

[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]رسول خدا (ص) فرمود : سه گروه هرگز داخل بهشت نمی شوند : [/] [=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]1- دیوث ، کسی که نسبت به عفت ناموس خود بی تفاوت است . [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]2- زنی که خود را در لباس و حرکات و امور دیگر شبیه مرد سازد . [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]3- شرابخوار [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]منبع روایت : میزان الحکمه : ج 2 ص 102 [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] 2- حضرت محمد بن عبدالله (ص) فرمود : [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]پدرم ابراهیم (ع) مرد غیرتمندی بود لکن من غیرتمندتر هستم . وخداوند بینی مسلمانی را که غیرت ندارد به خاک ذلّت می مالد . [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]منبع : مکارم الاخلاق : ص 239، وسائل الشیعه : ج 14 ص 76 ، بحار الانوار : ج 103 ص 249 ، و کافی : ج 5 ص 536. [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] 2 - حضرت امام علی (ع) می فرماید : [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif](( خداوند لعنت کند کسی را که غیرت ندارد. )) [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]و نیز فرمود : (( کسی که غیرت ندارد قلبش واژگون و سیاه است .)) [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]منبع : وسائل : ج 14 ص 176 ، کافی : ج 5 ص 536 . [/]

[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] 3- یحیی مازنی می گوید : [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] من مدّت زیادی همسایه حضرت علی (ع) بودم و ( منزل ما ) نزدیک خانه ای بود که حضرت زینب در آن ساکن بود . به خدا قسم در این مدت نه من زینب را ( بیرون ) دیدم ، و نه صدایش را ( از داخل خانه ) شنیدم . و هر وقت می خواست به زیارت قبر شریف جدش رسول خدا (ص) مشرف شود شبانه از منزل خارج می شد در حالی که امام حسن (ع) در طرف راست او و امام حسین (ع) در طرف چپش و امیر المؤمنین (ع) در جلو او حرکت می کردند . و هنگامی که حضرت زینب به قبر شریف رسول خدا (ص) نزدیک می شد حضرت علی (ع) جلوتر می رفت و نور چراغی را که بالای سر پیامبر (ص) بود کمتر می نمود . [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]یک مرتبه امام حسن (ع) علت این کار را از آن حضرت سؤال نمود ، حضرت علی (ع) در جواب فرمود : می ترسم ( کسی زیارت آمده باشد ) و به خواهرت زینب نگاه کند . [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]منبع : زینب کبری سلام الله علیها ص 28 ، علامه نقدی [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] 4- علی بن ابراهیم در تفسیرش می گوید : وقتی حضرت موسی (ع) خواست با دختر شعیب به طرف منزل حضرت شعیب (ع) برود دختر حضرت شعیب در جلو حضرت موسی به راه افتاد . در اثر وزش باد ، لباس به بدن وی می چسبید و حجم بدن آشکار می شد . حضرت موسی به او گفت : تو در پشت سر من راه بیا و به وسیلـۀ سنگ راه را به من نشان بده ، چون ما از قومی هستیم که به پشت سر زنان نگاه نمی کنیم . [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]حضرت شعیب به دخترش گفت : چگونه دانستی که او امانتدار است ؟ دختر در جواب پدرش گفت : او در میان راه از من خواست تا پشت سر او حرکت کنم و پیش رویش راه نروم . [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]منبع : مستدرک الوسائل : ج 2 ص 555 – چاپ قدیم : ج 14، ص 273 جدید . [/]

[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] 5- ابن عباس می گوید : حضرت موسی ( ع) مرد غیرتمندی بود و به سبب همین با مردان در خانه اش رفت و آمد نمی کرد، تا همسرش دیده نشود . ( هیچ گاه مردی را به خانه اش در محلی که همسرش حضور داشت ، نمی برد ) . [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]منبع : سفینه البحار باب ، غیر. [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] 6- امام رضا (ع) فرمود : [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] در خروس سفید پنج خصلت از خصال پیامبران وجود دارد آگاهی به اوقات نماز ، غیرت ، بخشش ، شجاعت و ... [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] 7- امام صادق (ع) فرمود : بهشت بر دیّوث ( کسی که نسبت به زن و دختر و خواهرش و... بی تفاوت است و غیرت ندارد ) حرام است . [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]منبع : کافی : ج 5 ص 537 . [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] 8- رسول گرامی اسلام (ص) فرمود : [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]هر مردی که زنش خود را آرایش کند و با آن حالت از منزلش بیرون آید ، آن مرد دیوث می باشد . و اگر کسی چنین مردان بی تفاوت در مقابل همسر و ( دختران و خواهرانشان ) را دیوث بنامد گناهی نکرده است . و نیز زنی که خود را زینت و خوشبو نماید و از خانه اش خارج شود و شوهرش به این کار راضی باشد برای هر قدمی که این زن بر می دارد برای شوهرش خانه ای در جهنم بنا می شود . [/]
[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]منبع : بحار الانوار ج 103 ص 249 – سفینه البحار ج 2 ص 586[/]

سلیلة الزهراء;21220 نوشت:
پدر و مادر ها سعید و ساناز را تربیت کرده اند

سلام علیکم جمیعا- آیا فقط پدر و مادر ها بودند که ساناز ها و سعید ها را تربیت کردند؟؟
سوال دوم: این پدر و مادر ها را کی تربیت کرده؟ چه کسی راه تربیت را به آنها آموزش داده؟
تلویزیون؟ کتاب ها؟ اساتید؟ چه کسی؟
آیا تلویزیون و فیلم ها و سریال های آن، فیلم ها و .... تاثیر تربیتی بیشتری دارند یا پدر و مادر ها؟؟
اشتباه نشه، نقش پدر و مادر ها رو اصلا رد نمی کنم. بلکه قبول دارم و اصلا معتقدم تا زمانی که همسران بر سر تربیت فرزندشان به تفاهم نرسیده اند و ضمنا روش صحیح تربیت را نمی دانند، بهتر است برای پدر و مادر شدن، دست نگهدارند. اما حرف من این است که آیا این فقط پدر و مادر ند که ساناز و سعید را می سازند؟؟
محال است... محال...

سلیلة الزهراء;21220 نوشت:
اشاره ۱: پدر و مادر ها سعید و ساناز را تربیت کرده اند

تواب-110;138927 نوشت:

آیا فقط پدر و مادر ها بودند که ساناز ها و سعید ها را تربیت کردند؟؟

آیا تلویزیون و فیلم ها و سریال های آن، فیلم ها و .... تاثیر تربیتی بیشتری دارند یا پدر و مادر ها؟؟


با سلام و احترام

جناب تواب110 به نکته مهمی اشاره کردند.

منم نظرم بر این هست بیشتر از تاثیر والدین بر فرزندان، تاثیر محیط و همنشین هست.(همنشین هم امروزه فقط دوست و رفیق نیست بلکه کامپیوتر و تلویزیون و موبایل و... امروزه همنشین های واقعی جوانان شده.)

با خوندن این مطلب به یاد این روایات افتادم که حضرات معصومین علیه السلام هم به این نکته اشاره فرمودند:

"الناس بملوکهم اشبه من آبائهم" مردم به حاکمان و فرمانروایان شان شبیه ترند تا به پدران و اجدادشان.

و یا در روایتی دیگر می فرمایند: "الناس بزمانهم اشبه من آبائهم" مردم به زمانه خودشان بیشتر شباهت دارند تا به پدران شان.(نهج الإيمان؛ ابن جبر: 371).

"الناس علی دین ملوکهم" همانا مردم بر دین فرمان روایان شان هستند. (علل الشرائع؛ شيخ صدوق؛ 1: 14)

پس مردم به زمانه خودشون شبیه ترند تا پدر و مادر... (البته تربیت ناصحیح برخی والدین رو هم نفی نمی کنم.)

موفق باشید در پناه امام زمان ارواحنا له الفداه؛

سلام

یکی از نمونه هایی که می شه مثال زد که تنها پدر و مادر در تربیت نقش ندارند

پسر نوح(ع) است

که با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد!!

تواب-110;138927 نوشت:
آیا تلویزیون و فیلم ها و سریال های آن، فیلم ها و .... تاثیر تربیتی بیشتری دارند یا پدر و مادر ها؟؟ اشتباه نشه، نقش پدر و مادر ها رو اصلا رد نمی کنم. بلکه قبول دارم و اصلا معتقدم تا زمانی که همسران بر سر تربیت فرزندشان به تفاهم نرسیده اند و ضمنا روش صحیح تربیت را نمی دانند، بهتر است برای پدر و مادر شدن، دست نگهدارند. اما حرف من این است که آیا این فقط پدر و مادر ند که ساناز و سعید را می سازند؟؟ محال است... محال...

وقتی توی فلان فیلم زن ها با موی برون اومده بازی می کنند

وعلما جهاد نمی کنند
و وقتی می کنند که مردم دیگه اعتماد درستی به اونها ندارند

و یا اسیر فتنه شدند

چه کار باید کرد؟!!!!:Gig:

mkk1369;139016 نوشت:

یکی از نمونه هایی که می شه مثال زد که تنها پدر و مادر در تربیت نقش ندارند پسر نوح(ع) است

با سلام و احترام

ضرب اللّه مثلاً للذین کفروا امراة نوح وامراة لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما فلم یغنیا عنهما من اللّه شیئاً وقیل ادخلا النّار مع الداخلین

خدا برای کسانی که کافر شدند زن نوح ولوط را مَثَل آورده که هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند وبه آنها خیانت کردند وکاری از دست شوهران آنها در برابر خدا ساخته نبود، به آنان گفته شد با داخل شوندگان، داخل آتش شوید.

اگر چه پدرش نوح بود اما مادرش جزء کافرین بود و طبق روایات نقش مادر بر روی تربیت فرزندان هم خیلی مهم و موثر هست.

موفق باشید؛

آذر بانو;139018 نوشت:
اگر چه پدرش نوح بود اما مادرش جزء کافرین بود و طبق روایات نقش مادر بر روی تربیت فرزندان هم خیلی مهم و موثر هست.

سلام

حضرت نوح(ع) چند همسر داشتند؟
ازکجامعلوم مادر ش بد بوده باشه(اگر تعداد زنان این پیامبر بزرگ زیاد بئده باشد)
تو سام و دیگر پسر ها چرا بد نشدند؟(مادرشون متفاوت بود؟)

پس این مثل که گفتم چه می شود؟

پسر نوح با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد:Gol:

mkk1369;139020 نوشت:

سلام

حضرت نوح(ع) چند همسر داشتند؟
ازکجامعلوم مادر ش بد بوده باشه(اگر تعداد زنان این پیامبر بزرگ زیاد بئده باشد)
تو سام و دیگر پسر ها چرا بد نشدند؟(مادرشون متفاوت بود؟)

پس این مثل که گفتم چه می شود؟

پسر نوح با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد:gol:

سلام برادر خانوم آذر بانو راست می گن تاثیر مادر رو تربیت فرزند زیاده. و همچنین ایشون نخواست حرف شما رو رد کنه که. شما هم درست میگین . یکی از دلایل انحراف پسر نوح(ع) همنشینی با ناصالحان بود. هر دوی اینها دلیل انحراف این فرزند شد.
در ضمن شما از کجا می دونین که این فرزند ، فرزند همون زن نبود. طبق شواهد حرف شما در این مورد اشتباهه و کنعان پسر همون زن بد کاره بود.
به هر حل مهم دلایل انحرافه که مورد بحث واقع شد. امدوارم در ادامه اطلعات بیشتری بگیرم.
دوستون دارم
یا علی

سلام خدمت همگی.
چرا راهی جلو پامون نمی زارین که شروع کنیم.
البته به نظر من اولین قدم برای مبارزه اینه که ارزش وجودی زنان رو به خودشون بفهمونیم. مفهومی که طی گذر زمان ظاهرا از یاد خیلی ها رفته. یه دست نوشته در این رابطه دارم که اینجا گذاشتمش.
مرحله بعد جهاد ما مردمه. ماهایی که دعوی ارشاد داریم. باید جهاد گونه وارد عمل بشیم تا ریشه این فساد رو برداریم. دشمن دیروز با توپ و تانک اومد و جهاد ما اونا رو عقب برد. حال سلاحی خطرناکتر داره کا تا جهاد رو آغاز نکنیم نمی تونیم اونو از کشورمون بیرون کنیم. مواظب باشیم که اگه سهل انگاری ما ادامه پیدا کنه دشمن سریع کشور رو فتح می کنه.
حساسیت این موضوع به قدری شده که حتی آقا هم تو صحبتاشون به اون اشاره کردن"امر به معروف لسانی وظیفه همگانی."
ااما این امر وقتی تحقق پیدا می کنه که ماها پشت هم وایستیم.
اگه یکی حرفی خوست به خانم بد حجاب بزنه شک نکنین اون خانم موضع می گیره. اینجا اون آقا نمی تونه خیلی دووم بیاره. اینجا وظیفه ماهاییه که دور و بر اوناییم. یعنی با سیل محمایت از اون آقا دهن اون خانم رو ببندیم. این امر موجب نارضایتی یه عده می شه اما از شیوع این بیماری جلوگیری می کنه و فضای جامعه رو سالم تر می کنه. که خود به خود باعث بهبود وضعیت اون خانم هایی می شه که بن به جو حاکم بد حجاب بودن. باید قبول کنیم که بیش ار 70 درصد بد حجابی در کشور ما بابت جو حاکمه.
ابتدا یه عده اومدن تو خیابون و عده ای رو با خودشون همراه کردن و گروهی خیابونا رو متر می کردن . کما فی السابق خانم های محجبه هیچ اقدامی نکردن و تو خونه موندن. کم کم فضا های اجتماعی با عقب نشینی نیرو های خودی دست دشمن افتاد . مردم هم که این فضا رو دیدن گفتن کشور خراب شد و این زمینه ایجاد جوی متشنج برای کشور شد که به مرور عده ای رو به اصطلاح جوگیر کرد و امروز داریم چوب سهل انگاری های گذشته رو می خوریم.

البته مقصر به وجود اومدن چنین فضاهایی رو میشه اورگان های دولتی هم دونست.
مثلا: این مورد

هست هستی;138853 نوشت:
یادم قبلا مامانم تذکر میداد به خانوما.ولی نمیدونم چرا من که دخترشم و مذهبی هستم اینکارو نمیکنم. چرا؟چرا جو اینجوری شده تا حرفی میزنی میگن به توچه.چرا بچه مذهبیا به همکلاسشون همدانشگاهی یا خیلی جاهای دیگه تذکر نمیدن؟
میگم به بچه ها ی مذهبی تو هر قشری به هر کسی که میدونیم تاثیر داره تذکر بدیم.باید امر به معروفو خودمون احیا کنیم نه دولت.باید جهادکنیم.

ســــــلام دوست خوبــــــم
من دوســــــتم تو دانشگاه اتفاقا این کار رو کردیم.یعنی درست رفتیم پیش سرپرست امور فرهنگی-مذهبی دانشگاه و موضوع روابط بی قید و بند تو دانشگاه و بیشتر از اون تو امور فرهنگی-مذهبی رو باهاش درمیون گذاشتیم
اتفاقا علنی یکی جفت از دختر پسرای امورفرهنگی-مذهبی همونجا داشتم دل میدادن قلوه میگرفتن و......

ما رفتیم با ایشون حرف بزنیم,گفتن بیاین فردا یه جلسه بذاریم
رفتیــــم,ایشون حالا نمیدونم محض مخسره کردن یا هرچیز دیگه,گفت بفرمایید شما بشین سرپرست عفاف و حجاب دانشگاه
حالا که شدیم,همکاری که نمیکنه هیچ از پشت سنگ میندازه بهمون
من خودم کم کم دلسرد میشم
یه روز کامل نشسته بودم برای نظر سنجی کلی دانشگاه که بفهمیم از ریشه مشکل بچه ها کجاس که رفتارشون اینقدر بعد اومدن به دانشگاه تغییر میکنه
ولی الان یه ماهه که هی میرم میپرسم.فلانی خوندی نظرسنجی رو.هردفعه یه بهونه میاره

من حتی بخاطر ترس از حضور اون آدم از اردوی مشهد که برای ممتازها قرعه کشی شده بود,صرف نظر کردم
:khobam::ghati::deldari::vamonde::ajab::hey::god::kill::crying::aatash:اینم آخرمون میشه!!!

فکر کنم بد رفتینا.
تاثیر حرف یک دانشجوی ساده خیلی بیشتر از حرف مسئول عفاف و حجاب دانشگاست.البته تو دیدگاه خودم.
اگه می تونستین چندتا از دوستاتونو با خودتون ههمراه می کردین بعد هم وارد میدون می شدین(البته با اطلاعات کامل و مهارت شیوه ارتباط با جوانان)
خیلی موفق تر بودین.
هنوزم دیر نیست. با وجود یک مسئول بی تعهد در دانشگاه امید خودتونو از همه ببرین. فقط کار کنین و سعی کنین مستقل باشین و نه این که صورت جلسه به ارگانی بدین.
اگه از همه امیدتونو ببرین هیچ وقت دلسرد نمی شین. اونوقته که یکی رو پیدا می کنین که امید نا امیدان و تکه گاه بی پناهانه..........کسی که همه چیزه.
موفق باشین

باسلام
-اما افراد
== روز عاشورا فرمود ==شکم های اینها از حرام پر شده سخن حق بر انها بی اثر شده
در قران فرمود =کنتم خیر امه...........تامرون بالمعروف وتنهون عن المنکر..
=ملاک بهترین امت بودن ما امر به معروف ونهی از منکر بود
وحال که به گوشه ای افتاده ایا ما باز امت خوب هستیم-نه به خدا
وای به حال جامعه ای که مردان ان بی غیرت وزنان ان بی حیا باشند-لعنت خدا و خلق بر انها

با سلام =فرمود ==قوموا لله مثنی وفرادی =دلسرد مشو ادامه بده وبدان که خدا با ماست وحزب الله هم الغالبون

موضوع قفل شده است