جمع بندی حلول و تناسخ در احادیث شیعه

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حلول و تناسخ در احادیث شیعه

مفضل بن عمر گوید از امام صادق پرسیدم درباره دانستن امام از آنچه اطراف زمین است با اینکه خودش در اتاقی است که پرده اش انداخته است .فرمود ای مفضل خدای تبارک و تعالی در پیامبر اکرم پنج روح قرار داد:1-روح ایمان که با آن ایمان آورد و عدالت ورزد.2-روح زندگی که با آن بجنبد و راه رود.3-روح قوه که با آن قیام و کوشش کند.4-روح شهوت که با آن بخورد و بیاشامد.5-روح القدس که با آن بار نبوت کشد و چون پیامبر وفات کند روح القدس از او به امام (جانشین) منتقل شود و روح القدس خواب و غفلت و یاوه گری و تکبر ندارد و چهار روح دیگر خواب و غفلت و یاوه گری و تکبر دارند وبه وسیله روح القدس همه چیز درک می شود.(اصول کافی ج2 ص17)

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صادق

عصران;638466 نوشت:
مفضل بن عمر گوید از امام صادق پرسیدم درباره دانستن امام از آنچه اطراف زمین است با اینکه خودش در اتاقی است که پرده اش انداخته است .فرمود ای مفضل خدای تبارک و تعالی در پیامبر اکرم پنج روح قرار داد:1-روح ایمان که با آن ایمان آورد و عدالت ورزد.2-روح زندگی که با آن بجنبد و راه رود.3-روح قوه که با آن قیام و کوشش کند.4-روح شهوت که با آن بخورد و بیاشامد.5-روح القدس که با آن بار نبوت کشد و چون پیامبر وفات کند روح القدس از او به امام (جانشین) منتقل شود و روح القدس خواب و غفلت و یاوه گری و تکبر ندارد و چهار روح دیگر خواب و غفلت و یاوه گری و تکبر دارند وبه وسیله روح القدس همه چیز درک می شود.(اصول کافی ج2 ص17)


باسلام وتشکر .

این روایان ربطی به مسله حلول وتناسخ ندارد آن مسله معنای خاص خود را دارد .
در این روایت سخن از روح القدس است لذا در باره این که مراد از روح القدس چیست باید گفت :

بنا به گفته بیش‏تر مفسران، منظور از «روح القدس» و «روح الامین» که در چند جای قرآن آمده، فرشته وحی یا جبرئیل است که قرآن را بر قلب
پیامبر فرود آورد.
خداوند در قرآن می فرماید: قل نزله روح القدس من ربک;(1) «بگو روح القدس، قرآن را بر تو از جانب پروردگارت فرو فرستاد».
همچنین می فرماید: نزل به الروح الامین علی قلبک(2) «روح الامین قرآن را بر قلب تو فرو فرستاد». قرآن کریم در ضمن آیاتی، روح القدس را مؤیّد حضرت عیسی شمرده و فرموده است: و آتینا عیسی بن مریم البینات و أیدناه بروح القدس(3) و :و اذکر نعمتی علیک و علی والدتک اذ أیدتک بروح القدس(4) در این آیات نیز چنان که طبرسی، بیضاوی و دیگر مفسران گفته‏اند، منظور از «روح القدس»، فرشته وحی، جبرئیل امین است.(5)
قول دیگر درباره روح القدس آن است که نیرویی غیبی است که عیسی را تأیید می کرد و با نیروی مرموز الهی، مردگان را به فرمان خداوند زنده می نمود . این نیروی غیبی، در اندازه‏های ضعیف‏تر در همه مؤمنان با تفاوت درجات ایمان وجود دارد و امدادهای الهی است که انسان را در عمل به وظایف و هنگام مشکلات یاری می دهد و از گناهان باز می دارد.(6)

پی نوشت ها:
1. نحل، آیه 102/
2.شعرا، آیه 193/
3. بقره، آیه 87 و 253.
4. مائده، آیه 110.
5. قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج 3، ذیل ماده روح ص 131 (انتشارات دار الکتب الاسلامیه، طهران، 1367).الکشاف، ج 1، ص 162 و ج 2، ص 435 - 634 (نشر ادب الحوزه)؛ تفسیر روح المعانی، علامه آلوسی، ج 1، ص 317 ذیل آیه 87 سوره بقره (داراحیا التراث العربی، بیروت، لبنان، بی تا).
6. برای تفصیل بحث درباره روح ر. ک: المیزان، علامه طباطبایی، ج 13، ص 195، ذیل آیه 84 سوره اسرا (دفتر انتشارات اسلامی)، مجموعه آثار، استاد شهید مطهری، ج 4، ص 729 مسأله روح، (انتشارات صدرا، چاپ اول، 1377)و تفسیر نمونه، مکارم شیرازی،، ج 20، ذیل آیه 52، سوره شوری.
7. الکشاف، زمخشری، ذیل آیه 87 سوره بقره، ج 1، ص 162

صادق;639233 نوشت:
این روایان ربطی به مسله حلول وتناسخ ندارد آن مسله معنای خاص خود را دارد .

سلام
نظریه اولی که درباره یکی بودن جبرئیل و روح القدس گفتید خلاف ظاهر حدیث آورده شده است چون در آن حدیث روح القدس در تقسیم بندی با چهار روح دیگر که از مولفه های حیات هستند آورده شده است و آیات و احادیث نیز حاکی از این است که روح غیر از فرشتگان است."تنزل الملائکه والروح"پس این نظریه مردود است.صرف این که طبرسی و بیضاوی و فلانی گفتند برای ما دلیل نمی شود باید ببینیم آنها بر چه اساسی چنین حرفی زدند.
اما نظریه دوم: خب روح هم نوعی نیروی غیبی است و از این جهت هم منافاتی ندارد.
پس مسئله اصلی همچنان پابرجاست که روحی پس از مرگ صاحبش به بدن فرد دیگر منتقل می شود و این همان حلول و تناسخ است.

عصران;639300 نوشت:
سلام
نظریه اولی که درباره یکی بودن جبرئیل و روح القدس گفتید خلاف ظاهر حدیث آورده شده است چون در آن حدیث روح القدس در تقسیم بندی با چهار روح دیگر که از مولفه های حیات هستند آورده شده است و آیات و احادیث نیز حاکی از این است که روح غیر از فرشتگان است."تنزل الملائکه والروح"پس این نظریه مردود است.صرف این که طبرسی و بیضاوی و فلانی گفتند برای ما دلیل نمی شود باید ببینیم آنها بر چه اساسی چنین حرفی زدند.
اما نظریه دوم: خب روح هم نوعی نیروی غیبی است و از این جهت هم منافاتی ندارد.
پس مسئله اصلی همچنان پابرجاست که روحی پس از مرگ صاحبش به بدن فرد دیگر منتقل می شود و این همان حلول و تناسخ است.

با سلام وتشکر .
مسله حلول وتناسخ در رابطه به روح انسانی مطرح است که اهل تناسخ گمان می کنند بعد از مرگ انسان روح او در فرد دیگر و در یا موجود دیگر منتقیل می شود .
این توهم بدلایل متعدد باطل وغیر عقلی است که در جای خود بحث شده اگر توضیح خواستید مجددا بپرسید تا جواب تقدیم شود.
ولی آنچه در روایت یاد شده آمده روح القدس است ونه روح آدمی به مفهوم مصطلح آن .
لذا در تبیین مجدد مسله مورد سوال باید گفت :
کلمه "روح" به صورت های مختلفی در قرآن آمده از جمله:
الروح که در آیات زیر آمده:
ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده(1)
یلقی الروح من امره علی من یشاء من عباده لینذر یوم التلاق(2)
تعرج الملائکه و الروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه (3)
یوم یقوم الروح و الملائکه صفا(4)
تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر(5)
با توجه به این که این آیات ناظر به نبوت و وحی است و واسطه وحی به بیان صریح آیات و روایات حضرت جبرئیل بوده ، احتمال قوی این است که منظور از "الروح" جبرئیل است .ایشان به بیان آیه قرآن درعالم قرب حق تعالی دارای مکانت و جایگاه بلندی است . بین ملائکه مطاع و در عالم ملکوت امین است(6) . به همین جهت هنگام نزول به زمین برای آوردن وحی یا کارها و ماموریت های دیگر، افواجی از ملائکه او را همراهی می کنند.
البته در روایات روح را موجودی بلند مرتبه تر از ملائکه شمرده اند.
روح القدس هم با توجه به مجموعه آیات، لقب حضرت جبرئیل است، زیرا در آیاتی تصریح شده که قرآن را جبرئیل بر قلب تو نازل می کند و در آیه ای هم می فرماید:
قل نزله روح القدس من ربک بالحق لیثبت الذین آمنوا(7)
روح القدس بر ایشان اطلاق شده چون در غایت طهارت و نزاهت و قداست می باشد.
روح الامین (8) لقب حضرت جبرئیل است زیرا در عالم ملکوت و نزد حق تعالی دارای مکانت بوده و به امانت شناخته شده . به همین جهت امین بر وحی شناخته شده و امر وحی به ایشان واگذار گردیده است.
علامه طباطبایی می نویسد : روح در لغت به معنای مبدا حیات است و به جنبه غیر جسمانی انسان که حیات انسان به آن وابسته می باشد، روح گفته شده است که از عالم امر بوده و جنبه خدایی دارد(9) به همین ملاحظه جمعی وحی را هم چون منشاحیات روحی است، وحی نامیده اند :"روحا منه" در آیه :"و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا" را به وحی و قرآن تفسیر کرده اند(10)
منشا حیات آدم هم روحی بود که خدا در او دمید و چون از ملکوت بود، از آن به:"من روحه" و "من روحی" تعبیر کرد . شاید جبرئیل را هم چون کلمه حیات است و امر ایجاد با اوست، روح نامیده است.
به مسیح هم چون بدون واسطه به نفخه روح الامین آفریده شده بود، روح الله گفته اند. البته در قرآن ایشان "روح منه" نامیده شده ولی در روایات روح الله خوانده شده است.
ودر مجموع باید توجه داشت که روح القدس که مایید ائمه است از سنخ روح معمو لی انسان نیست بلکه یک حقیقت متعالی است که به اذن الهی مدد کار انسان های کامل است .

پی نوشت ها:
1.نحل(16)آیه2.
2.غافر(40)آیه 15.
3.معراج(70)آیه4.
4.نبا(78)آیه38.
5.قدر(97)آیه4.
6.تکویر(81)آیه21(ذی قوه عند ذی العرش مکین مطاع ثم امین).
7.نحل(16)آیه102.
8.شعراء(26)آیه 198.
9.اسراء(18)آیه85؛حجر(15)آیه29.
10.ترجمه المیزان،ج13،ص270.

سلام علیکم و رحمه الله

حلول و تناسخی که برداشت شما بود ( تناسخ ملکی ) همانطوریکه استاد اشاره کردند نه در عقاید شیعه مقبول است و نه اینکه میتوان این حقیقت را انکار کرد که در زمان حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم , امام حسین علیه السلام بدنیا آمده بودند و برای تناسخ ملکی لزوما باید روح از جسم قبلی پس از مرگ خارج شده و به جسم جدید حلول کند .

پس این برداشت نمیتواند صحیح باشد . اما بعد در مورد روح القدس که در این روایت آمده و منظور چیست در بخشی از یک روایت چند صفحه ای از امیرالمومنین این معنی چنین تشریح شده که :

عن اصبغ بن نباته قال : جاء رجل الی امیر المومنین علیه السلام فقال ان ناسا زعموا ان العبد لا یزنی ... ( کافی 3/281و282 یا بحار 66/179-180-181 )

... خدایتعالی مردم را سه طبقه آفرید و آنها را در سه منزل جا داد چنانکه میفرماید : اصحاب المیمنه و اصحاب المشامه و السابقون . گروهی اصحاب یمیننند و گروهی اصحاب شومی و شقاوتند و طائفه سوم که در ایمان بر همه پیشی گرفته اند .

اما آنچه که در مورد سابقون فرمود آنها انبیای الهی اند چه مرسل و چه غیر مرسل که خداوند در آنها 5 روح قرار داد
روح القدس , روح ایمان , روح قوت , روح شهوت و روح بدن .

پس بخاطر روح القدس که در آنان بود به نبوت مبعوث شدند چه مرسل و چه غیر مرسل و بواسطه همین روح به اشیاء علم پیدا کردند و به روح ایمان خدا را عبادت کردند و هیچ شریکی بر او قرار ندادند با روح قوت با دشمنان شان مبارزه کردند و امرار معاش نمودند و با روح شهوت به لذات و خوراک رسیدند و ...

در ادامه شرحی با این مضمون میفرماید مومنین و اهل میمنه دارای 4 روح هستند و روح القدس در آنها نیست و ..

از این روایت میتوان چنین نتیجه گرت که روح القدس در انبیاء روحی است که توانائی و قابلیت پذیرش پیام جبرئیل امین و الهام الهی را دارا میباشد.

و البته لازم بذکر است که منظور از وحی بر ائمه علیهم السلام وحی تشریعی نیست و ارتباط بوسیله روح قدسی با انوار وحی الهی بعنی تشریعی بودن آن وحی یا الهام نیست.

یاحق

سوال:
حلول و تناسخ در احادیث شیعه

مفضل بن عمر گوید از امام صادق پرسیدم درباره دانستن امام از آنچه اطراف زمین است با اینکه خودش در اتاقی است که پرده اش انداخته است .فرمود ای مفضل خدای تبارک و تعالی در پیامبر اکرم پنج روح قرار داد:1-روح ایمان که با آن ایمان آورد و عدالت ورزد.2-روح زندگی که با آن بجنبد و راه رود.3-روح قوه که با آن قیام و کوشش کند.4-روح شهوت که با آن بخورد و بیاشامد.5-روح القدس که با آن بار نبوت کشد و چون پیامبر وفات کند روح القدس از او به امام (جانشین) منتقل شود و روح القدس خواب و غفلت و یاوه گری و تکبر ندارد و چهار روح دیگر خواب و غفلت و یاوه گری و تکبر دارند وبه وسیله روح القدس همه چیز درک می شود.(اصول کافی ج2 ص17)

پاسخ :
این روایان ربطی به مسله حلول وتناسخ ندارد آن مسله معنای خاص خود را دارد .
در این روایت سخن از روح القدس است لذا در باره این که مراد از روح القدس چیست باید گفت :

بنا به گفته بیش‏تر مفسران، منظور از «روح القدس» و «روح الامین» که در چند جای قرآن آمده، فرشته وحی یا جبرئیل است که قرآن را بر قلب
پیامبر فرود آورد.
خداوند در قرآن می فرماید: قل نزله روح القدس من ربک;(1) «بگو روح القدس، قرآن را بر تو از جانب پروردگارت فرو فرستاد».
همچنین می فرماید: نزل به الروح الامین علی قلبک(2) «روح الامین قرآن را بر قلب تو فرو فرستاد». قرآن کریم در ضمن آیاتی، روح القدس را مؤیّد حضرت عیسی شمرده و فرموده است: و آتینا عیسی بن مریم البینات و أیدناه بروح القدس(3) و :و اذکر نعمتی علیک و علی والدتک اذ أیدتک بروح القدس(4) در این آیات نیز چنان که طبرسی، بیضاوی و دیگر مفسران گفته‏اند، منظور از «روح القدس»، فرشته وحی، جبرئیل امین است.(5)
قول دیگر درباره روح القدس آن است که نیرویی غیبی است که عیسی را تأیید می کرد و با نیروی مرموز الهی، مردگان را به فرمان خداوند زنده می نمود . این نیروی غیبی، در اندازه‏های ضعیف‏تر در همه مؤمنان با تفاوت درجات ایمان وجود دارد و امدادهای الهی است که انسان را در عمل به وظایف و هنگام مشکلات یاری می دهد و از گناهان باز می دارد.(6)

مسئله حلول وتناسخ در رابطه به روح انسانی مطرح است که اهل تناسخ گمان می کنند بعد از مرگ انسان روح او در فرد دیگر و در یا موجود دیگر منتقیل می شود .
این توهم بدلایل متعدد باطل وغیر عقلی است که در جای خود بحث شده اگر توضیح خواستید مجددا بپرسید تا جواب تقدیم شود.
ولی آنچه در روایت یاد شده آمده روح القدس است ونه روح آدمی به مفهوم مصطلح آن .
لذا در تبیین مجدد مسله مورد سوال باید گفت :
کلمه "روح" به صورت های مختلفی در قرآن آمده از جمله:
الروح که در آیات زیر آمده:
ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده(8)
یلقی الروح من امره علی من یشاء من عباده لینذر یوم التلاق(9)
تعرج الملائکه و الروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه (10)
یوم یقوم الروح و الملائکه صفا(11)
تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر(12)
با توجه به این که این آیات ناظر به نبوت و وحی است و واسطه وحی به بیان صریح آیات و روایات حضرت جبرئیل بوده ، احتمال قوی این است که منظور از "الروح" جبرئیل است .ایشان به بیان آیه قرآن درعالم قرب حق تعالی دارای مکانت و جایگاه بلندی است . بین ملائکه مطاع و در عالم ملکوت امین است(13) . به همین جهت هنگام نزول به زمین برای آوردن وحی یا کارها و ماموریت های دیگر، افواجی از ملائکه او را همراهی می کنند.
البته در روایات روح را موجودی بلند مرتبه تر از ملائکه شمرده اند.
روح القدس هم با توجه به مجموعه آیات، لقب حضرت جبرئیل است، زیرا در آیاتی تصریح شده که قرآن را جبرئیل بر قلب تو نازل می کند و در آیه ای هم می فرماید:
قل نزله روح القدس من ربک بالحق لیثبت الذین آمنوا(14)
روح القدس بر ایشان اطلاق شده چون در غایت طهارت و نزاهت و قداست می باشد.
روح الامین (15) لقب حضرت جبرئیل است زیرا در عالم ملکوت و نزد حق تعالی دارای مکانت بوده و به امانت شناخته شده . به همین جهت امین بر وحی شناخته شده و امر وحی به ایشان واگذار گردیده است.
علامه طباطبایی می نویسد : روح در لغت به معنای مبدا حیات است و به جنبه غیر جسمانی انسان که حیات انسان به آن وابسته می باشد، روح گفته شده است که از عالم امر بوده و جنبه خدایی دارد(16) به همین ملاحظه جمعی وحی را هم چون منشاحیات روحی است، وحی نامیده اند :"روحا منه" در آیه :"و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا" را به وحی و قرآن تفسیر کرده اند(17)
منشا حیات آدم هم روحی بود که خدا در او دمید و چون از ملکوت بود، از آن به:"من روحه" و "من روحی" تعبیر کرد . شاید جبرئیل را هم چون کلمه حیات است و امر ایجاد با اوست، روح نامیده است.
به مسیح هم چون بدون واسطه به نفخه روح الامین آفریده شده بود، روح الله گفته اند. البته در قرآن ایشان "روح منه" نامیده شده ولی در روایات روح الله خوانده شده است.
ودر مجموع باید توجه داشت که روح القدس که مؤید ائمه است از سنخ روح معمولی انسان نیست بلکه یک حقیقت متعالی است که به اذن الهی مدد کار انسان های کامل است .

منابع:
1. نحل، آیه 102/
2.شعرا، آیه 193/
3. بقره، آیه 87 و 253.
4. مائده، آیه 110.
5. قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج 3، ذیل ماده روح ص 131 (انتشارات دار الکتب الاسلامیه، طهران، 1367).الکشاف، ج 1، ص 162 و ج 2، ص 435 - 634 (نشر ادب الحوزه)؛ تفسیر روح المعانی، علامه آلوسی، ج 1، ص 317 ذیل آیه 87 سوره بقره (داراحیا التراث العربی، بیروت، لبنان، بی تا).
6. برای تفصیل بحث درباره روح ر. ک: المیزان، علامه طباطبایی، ج 13، ص 195، ذیل آیه 84 سوره اسرا (دفتر انتشارات اسلامی)، مجموعه آثار، استاد شهید مطهری، ج 4، ص 729 مسأله روح، (انتشارات صدرا، چاپ اول، 1377)و تفسیر نمونه، مکارم شیرازی،، ج 20، ذیل آیه 52، سوره شوری.
7. الکشاف، زمخشری، ذیل آیه 87 سوره بقره، ج 1، ص 162
8.نحل(16)آیه2.
9.غافر(40)آیه 15.
10.معراج(70)آیه4.
11.نبا(78)آیه38.
12.قدر(97)آیه4.
13.تکویر(81)آیه21(ذی قوه عند ذی العرش مکین مطاع ثم امین).
14.نحل(16)آیه102.
15.شعراء(26)آیه 198.
16.اسراء(18)آیه85؛حجر(15)آیه29.
17.ترجمه المیزان،ج13،ص270.

موضوع قفل شده است