جمع بندی آیا شرکت در مراسم تشییع پیکر شهدا هم طلبیده شدن میخواد؟

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا شرکت در مراسم تشییع پیکر شهدا هم طلبیده شدن میخواد؟

شرکت در مراسم تشییع پیکر شهدا هم طلبیده شدن میخواهد؟؟؟
بهانه برا نرفتن چه دارید که اسم طلبیدن را همیشه میارید؟؟؟؟؟؟؟

تشییع پیکر 121 شهید گمنام
بزودی به شهر شما هم قدم میگذارند

[="Black"]بسم رب الشهدا

سلام و عرض ادب.

BABY;631226 نوشت:
شرکت در مراسم تشییع پیکر شهدا هم طلبیده شدن میخواهد؟؟؟

به اعتقاد بنده و خیلی ها بله طلبیده شدن میخواد!

BABY;631226 نوشت:
بهانه برا نرفتن چه دارید که اسم طلبیدن را همیشه میارید؟؟؟؟؟؟؟

تا دلتان بخواد بهانه هست

درس و مدرسه ، کار ، خستگی،دوری راه ، مهمان داشتن،مهمانی بودن ، بد بودن هوا و....![/]

افلاکیان;631395 نوشت:
بسم رب الشهدا

سلام و عرض ادب.

به اعتقاد بنده و خیلی ها بله طلبیده شدن میخواد!

تا دلتان بخواد بهانه هست

درس و مدرسه ، کار ، خستگی،دوری راه ، مهمان داشتن،مهمانی بودن ، بد بودن هوا و....!

میشه یک حدیث یا روایت از ایمه در مورد طلبیده شدن برای من بیاورید.
کلا در باب طلبیده شدن

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد پیام

[=&quot]هر کار خوبی توقیقش از خداست
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىَ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿هود۸۸﴾

[=&quot]گفت اى قوم من بينديشيد اگر از جانب پروردگارم دليل روشنى داشته باشم و او از سوى خود روزى نيكويى به من داده باشد [آيا باز هم از پرستش او دست بردارم] من نمى‏خواهم در آنچه شما را از آن باز مى‏دارم با شما مخالفت كنم [و خود مرتكب آن شوم] من قصدى جز اصلاح [جامعه] تا آنجا كه بتوانم ندارم و توفيق من جز به [يارى] خدا نيست بر او توكل كرده‏ام و به سوى او بازمى‏گردم

در فرهنگ قرآن كریم، توفیق به معنای «آسان كردن» است؛ یعنی خدای سبحان، پیمودن راه را برای انسان آسان‌تر می‌كند؛ چه از طرف مثبت كه همان صراط مستقیم است و چه از جانب منفی كه كج راهه است. آن جایی كه خداوند به كسی توفیق می‌دهد، به این معناست كه گرایش قلبی او به سمت امور خداپسند، آسان‌تر می‌شود و اسباب و علل حركت در این مسیرها، برایش فراهم‌تر می‌گردد .

از آيت الله بهجت پرسيده شد اين که شنيده مي شود کارهاي خير و اعمال صالح توفيق الهي مي خواهد يعني چه و آيا اين موضوع با اختيار منافاتي ندارد؟ايشان در پاسخ فرمودند: «اگر توفيق و دستگيري خدا نباشد، مگر کارهاي اختياري انسان انجام مي شود؟ بايد دستگيري و توفيق از ناحيه خدا باشد تا با اعمال اختيار و اراده از ناحيه بنده، کارهاي اختياري انجام شود. تازه انجام افعال اختياري مشروط به بقاي حيات و صحت و نبود موانع است.

به طور مثال براي انجام نماز بايد بنده ساجد و... باشد و عنوان سجود به قيام مبدل شود و شخص قائم، راکع و ساجد شود، اين ها همه از او و به سوي اوست؛ زيرا وجود و ايجاد تا چه رسد به حرکات و سکنات به اوست، چنان که مي فرمايد: «مارميت اذ رميت ولکن ا... رمي» (آن هنگام که سنگريزه ها را پرتاب کردي اين تو نبودي که انداختي، بلکه خدا انداخت.) ما همين اندازه مي دانيم که خداوند امر فرموده و نهي کرده و ما در فعل و ترک مضطر نيستيم و همين مصحح عقوبت است و نيز با وجدان ثابت مي شود که خود را در مورد تکليف فاعل مايشاء و مختار و خالق فعل مي دانيم. انسان فاعل ما به است نه فاعل ما منه(يعني زمينه ساز فاعل حقيقي است نه فاعل حقيقي و ايجادي)

پی نوشت:
بر گرفته از کتاب «پرسش هاي شما و پاسخ هاي آيت ا... بهجت»- ص۱۲۰

پیام;635552 نوشت:
از آيت الله بهجت پرسيده شد اين که شنيده مي شود کارهاي خير و اعمال صالح توفيق الهي مي خواهد يعني چه و آيا اين موضوع با اختيار منافاتي ندارد؟ايشان در پاسخ فرمودند: «اگر توفيق و دستگيري خدا نباشد، مگر کارهاي اختياري انسان انجام مي شود؟ بايد دستگيري و توفيق از ناحيه خدا باشد تا با اعمال اختيار و اراده از ناحيه بنده، کارهاي اختياري انجام شود. تازه انجام افعال اختياري مشروط به بقاي حيات و صحت و نبود موانع است.

به طور مثال براي انجام نماز بايد بنده ساجد و... باشد و عنوان سجود به قيام مبدل شود و شخص قائم، راکع و ساجد شود، اين ها همه از او و به سوي اوست؛ زيرا وجود و ايجاد تا چه رسد به حرکات و سکنات به اوست، چنان که مي فرمايد: «مارميت اذ رميت ولکن ا... رمي» (آن هنگام که سنگريزه ها را پرتاب کردي اين تو نبودي که انداختي، بلکه خدا انداخت.) ما همين اندازه مي دانيم که خداوند امر فرموده و نهي کرده و ما در فعل و ترک مضطر نيستيم و همين مصحح عقوبت است و نيز با وجدان ثابت مي شود که خود را در مورد تکليف فاعل مايشاء و مختار و خالق فعل مي دانيم. انسان فاعل ما به است نه فاعل ما منه(يعني زمينه ساز فاعل حقيقي است نه فاعل حقيقي و ايجادي)

پی نوشت:
بر گرفته از کتاب «پرسش هاي شما و پاسخ هاي آيت ا... بهجت»- ص۱۲۰

اولا تحسین میکنم بابت توضیح کلمه توفیق

اما اینجا صحبت از طلبیده شدن است.
این چیزی که تو ذهن من میاید از این کلمه یطورایی کارت دعوت دادن است یعنی انتظار اتفاقی که به ذهن این را تبادر کند که کارت دعوت دارید که بیاید به حرم یا هر عمل دیگری.
در این مورد طلبیده شدن صحبتی توی دین انجام شده است ؟؟؟

پیام;635552 نوشت:
از آيت الله بهجت پرسيده شد اين که شنيده مي شود کارهاي خير و اعمال صالح توفيق الهي مي خواهد يعني چه و آيا اين موضوع با اختيار منافاتي ندارد؟ايشان در پاسخ فرمودند: «اگر توفيق و دستگيري خدا نباشد، مگر کارهاي اختياري انسان انجام مي شود؟ بايد دستگيري و توفيق از ناحيه خدا باشد تا با اعمال اختيار و اراده از ناحيه بنده، کارهاي اختياري انجام شود. تازه انجام افعال اختياري مشروط به بقاي حيات و صحت و نبود موانع است.

به طور مثال براي انجام نماز بايد بنده ساجد و... باشد و عنوان سجود به قيام مبدل شود و شخص قائم، راکع و ساجد شود، اين ها همه از او و به سوي اوست؛ زيرا وجود و ايجاد تا چه رسد به حرکات و سکنات به اوست، چنان که مي فرمايد: «مارميت اذ رميت ولکن ا... رمي» (آن هنگام که سنگريزه ها را پرتاب کردي اين تو نبودي که انداختي، بلکه خدا انداخت.) ما همين اندازه مي دانيم که خداوند امر فرموده و نهي کرده و ما در فعل و ترک مضطر نيستيم و همين مصحح عقوبت است و نيز با وجدان ثابت مي شود که خود را در مورد تکليف فاعل مايشاء و مختار و خالق فعل مي دانيم. انسان فاعل ما به است نه فاعل ما منه(يعني زمينه ساز فاعل حقيقي است نه فاعل حقيقي و ايجادي)

پی نوشت:
بر گرفته از کتاب «پرسش هاي شما و پاسخ هاي آيت ا... بهجت»- ص۱۲۰

ممنون از مطلب خوبتون. به نظرم می رسه که برای اینکه به این توفیق برسیم گام اول رو ما باید برداریم . یعنی باید بخواهیم از خدا که این
عبادت یا فریضه یا کار خوب رو نصیبمون کنه . خواستن شرط اوله . بعد گام برداشتنه مثل همون قضیه که میگن از تو حرکت از خدا برکت .
نمی دونم درسته یا نه . اما طلبیده شدن و دعوت شدن همون توفیقی هست که خدا به ما میده . ما از خدا می خواهیم و شرایط فراهم میشه و ما
به حرم میریم .حالا اقا واقعا طلبیده ؟ میگن اگر اشکت جاری شد به رقت قلب رسیدی طلبیده شدی و با دعوت اومدی .از طرفی عقیده دارم اگر
اقا نخواهند کسی موفق به زیارت نمیشه .
یه سوالی پیش اومد برام اینکه اگر در محیط گناه قرار بگیریم به این چی میگن؟ خواست خداست ؟ خواست نفس ماست؟ یا از سنگینی گناههاست؟

سلام "توفیق وطلبیدن باهم یکی هستند واین تعبیر طلبیدن بیشتر در فرهنگ ما استفاده میشه.

ممنون از سوال کننده و پاسخ دهنده این سوال در ذهن منم بود:ok::Gol:

پیام;637598 نوشت:
سلام "توفیق وطلبیدن باهم یکی هستند واین تعبیر طلبیدن بیشتر در فرهنگ ما استفاده میشه.

در کلمه توفیق با شما بحثی ندارم
همانطور که اگر اشتباه نکنم در دعای کمیل میخوانیم که خدایا مارا واسطه عمل خیری قرار بده.

اما طلبیدن این مسیله را به ذهن من متبادر میکند که یک نوع دعوت نامه است.
برفرض هم که منظور دوستان منتظر طلبه شدن سهل شدن باشد که کاملا سهولت وجود دارد.
الان کل هزینه رفت و برگشت به مشهد مگر قرار است چقدر شود ؟؟؟
تو قطار میشینی راحت میری مشهد صاف میرسوننت در حرم و بشین تو حرم تا چند روز
یا کربلا رفتن در ایام اربعین خیلی خرج برداره سیصد تومن با پول ویزا میشود که از اولش یسر است تا اخرش

پس دوستانی که توفیق را سهل شدن امر حساب میکنند انتظاری بالاتر از این سهل دارند؟؟؟
یا شرکت در مراسم تشیع پیکر شهدا
که همیشه با همکاری واحد اتوبوسرانی شهر انجام میشود برای ایاب و ذهاب

از نظر من کسی که حرم نرفته یا به تشیع پیکر نرفته نخواسته بره نه اینکه نتونسته بره

................

اما فرض دوم این است که توفیق را با طلبیدن دوتا بدانیم

حساب توفیق که اینجا کاملا جدا میشود
و اما حساب طلبیده شدن
اگر یادتان باشد در برخی فیلمهای سینمایی به طنز به افرادی که منتظر طلبیده شدن برای حضور در جبهه بودن یک شخصیت قرار میدادند
ان فرد راه رفتن به جبهه برایش کاملا یسر و سهل بود اما باز میگفت طلبیده نشدیم

از نظر من این طلبیده شدن یک نوع وسوسه خناس است که هدیه از شیطان برای انسان است تا همیشه بهانه ای برای عدم شرکت در مراسم دعای کمیل در امام زاده یا مسجد یا حرم شهرش را داشته باشد.
از نظر من کسی که نره تو مراسم تشیع پیکر شهدا نخواسته بره نه اینکه نتونسته بره
از نظر من کسی که اربعین نره کربلا نخواسته بره نه اینکه نتونسته بره

و این افراد همیشه اماده به نرفتن یا گاهی اماده به نرفتن از کلمه عدم طلبیده شدن استفاده میکنند
اخر مگر انتظار دارند امام حسین شب به خوابشان بیاید بگوید بیا به حرمم؟؟؟
یا انتظار دارند امام علی به خوابشان بیاید و در خواب انها را تا دم پلیس + 10 ببرد تا متوجه شوند وقت پاسپورت گرفتن است؟؟؟
یا انتظار دارند حضرت محمد شب بخوابشان بیاید بگوید چرا پنج شنبه ها در دعای کمیل شهرتون شرکت نمیکنی؟؟؟

چنین ادمهایی را باید روزی منتظر باشیم تا بگویند طلبیده نشدیم نماز جماعت مسجد شرکت کنیم
و بعدها بگویند طلبیده نشدیم نماز اول وقت صبح را بخوانیم

خداوند برای تک تک بنده هایش که از او استمداد هدایت می طلبند به یک نسبت توفیق عمل خیر را داده است
شیطان برای تک تک بنده های خدا به یک نسبت بهانه ای برای عدم بهره مندی از توفیق قرار داده است و ان بهانه اسمش چیزی نیست جز طلبیده نشدن

درست هم نمیدانم این حدیث متعلق به کدام امام یا پیامبر است که می فرمایند چنانچه در جمعی خداوند به کسی رحمتی کند به باقی حضار هم مرحمتی میکند
با این حساب بهتر است همیشه برای شرکت در مراسم دعای کمیل شهر , نماز جماعت , زایر حرم شدن , تشیع پیکر شهدا , اعمال شبهایی همچون قدر بحث طلبیده شدن را وسط نکشیم
و به همراه همان افراد خانواده به چنین مراسمی برویم.

مثلا امسال من طلبیده شدم به کربلا در سفر اربعین(البته امامی به خوابم نیامد بلکه فقط بانگ جرس کاروان نواخته شد و دلم صدای ان بانگ را شنید)
و بعد در حرم توفیق به من اعطا شد که خادم حرم ابا عبدالله باشم به مدت 5 روز
پس بهتر بگم توفیق کاملا بحثش از طلبیده شدن جداست

صحبت عدم طلبیده شدن صحبت تن پروراست صحبت بی برنامه هاست صحبت بی اشتیاق هاست

باسلام وتشکر از تلاش علمی شما، سوء استفاده از این کلمه برای بهانه جویی وتن پروری ،ارتباطی با معنی حقیقی کلمه نداره .
اما با استفاده نابجا این کلمه در بعضی از مواضع باشما موافقم.

پیام;638193 نوشت:
باسلام وتشکر از تلاش علمی شما، سوء استفاده از این کلمه برای بهانه جویی وتن پروری ،ارتباطی با معنی حقیقی کلمه نداره .
اما با استفاده نابجا این کلمه در بعضی از مواضع باشما موافقم.

بر فرض برفرض هم که دو کلمه یک معنی بدهند که باز هم قبول ندارم
خیلی وقتها قرار نیست حجت شخص پیش از شروع پروژه ای باشد.

مثلا پیش میاد شما وسیله ای میخرید اولش تو دلتون نیست بعدا به دلتون میشنیه
یا دانشگاه به رشته ای میروید بعدا بدلتون میشینه
یا عروسی وارد یک خانواده میشه بعدها میگن به به چقدر حسن داشت و ما روز اول حسنهای کمی دیدیم
یا یا یا

حرم رفتن یا تشیع پیکر یا از این قبیل اعمال صالح قرار نیست قبلش حجتی به ما ابلاغ بشود که برویم
همان بانگ جرس کافی است
بعد که رفتی حرم یک صحنه ای میبینی میفهمی بابا خود تو این صحنه درست منو نشونه گرفته بود برا حجت

اگر هم قرار باشه حساب سهل باشد دیگه از این سهلتر که ویزا رایگان شد از لب مرز صلواتی میری نجف و و و
یا فوق فوقش خرج و مخارج 3 روز اقامت در مشهد در ماههای غیرشلوغ 150 میشود
یا همین تشیع پیکر فوق فوقش 2هزار تومن میشود
یا شرکت در مراسم دعای توسل یا دعای کمیل مسجد یا امام زاده یا حرم شهر

پس طلبیده شدن را به توفیق نچسبانیم و بحث کم لیاقتی وسط نکشیم مثل یک مرد بگیم نخواستیم بریم همین وسلام دیگر چه دلیل دارد با معنی الفاظ بازی کنیم . مثل یک مرد بگیم از داعش ترسیدم امسال اربعین نیومدیم در حالی که یک جوان 19 ساله پشت لباسش نوشته بود نحن ابنا خمینی (قضیه ابنا خمینی و داعش را که همه میدانند) و پیش بسوی کربلا میرفت و هیچ اثری از ترس توش نبود.
امسال خیلی فرصت خوبی بود که زوار ایرانی بالای 5 میلیون بشوند واقعا ادم میمونه از دست بعضیا چه بگه چه فرصتی را سوزوندیم...
اون جوان 19 ساله ابنا خمینی حساب میشه یکی هم که نخواسته بره میگه طلبیده نشدیم و ابنا خمینی حساب میشه ... نه عامو اگر اما نترسیدن را ارث گذاشت برا ایرانیان پس پسرش کسی است که نترسد نه کسی که به عنوان اقسام بهانه ها نخواست بره و اخر هم راحت میچرخه میگه طلبیده نشدیم
طلبیده شدن کاملا بار یک دعوت نامه دارد و توفیق هم که کاملا مشخص است یک مرحمت و روزی از نوع انجام عمل صالح است.

..............

بازهم تکرار می کنم شما صرفا معنی طلبیدن را با بار منفی اون در نطر میگیرید ،در حالیکه در صورت برداشت مثبت مترادف توفیق می باشد.

توفیق به معنای «آسان كردن» است؛ یعنی خدای سبحان، پیمودن راه را برای انسان آسان‌تر می‌كند؛ چه از طرف مثبت كه همان صراط مستقیم است و چه از جانب منفی كه كج راهه است.

حضرت امام (قدس سره)‌در مورد ارتباط اعمالی كه انسان انجام می‌دهد و توفیق یا سلب توفیقی كه نصیب او می‌شود، می‌فرماید: «ممكن است یك نظر به نامحرم یا یك لغزش كوچك لسانی، مدت‌ها انسان را از سرایر و حقایق توحید باز دارد و از حصول جلوات محبوب و خلوات مطلوب كه قرة العین (نور چشم) اهل معرفت است، باز دارد»
شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص69.

اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُک تَوْفیقَ اَهْلِ الْهُدى وَاَعْمالَ اَهْلِ التَّقْوى ...

خدایا از تو سؤال مى‏کنم توفیق اهل هدایت و رفتار اهل تقوا را.
بحار الأنوار: 198/91

[=arial]جمع بندی:

سوال:
شرکت در مراسم تشییع پیکر شهدا هم طلبیده شدن میخواهد؟؟؟
بهانه برا نرفتن چه دارید که اسم طلبیدن را همیشه میارید؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ:سلام"
در فرهنگ قرآن كریم، توفیق به معنای «آسان كردن» است؛ یعنی خدای سبحان، پیمودن راه را برای انسان آسان‌تر می‌كند؛ چه از طرف مثبت كه همان صراط مستقیم است و چه از جانب منفی كه كج راهه است. آن جایی كه خداوند به كسی توفیق می‌دهد، به این معناست كه گرایش قلبی او به سمت امور خداپسند، آسان‌تر می‌شود و اسباب و علل حركت در این مسیرها، برایش فراهم‌تر می‌گردد .
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىَ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿هود۸۸﴾

گفت اى قوم من بينديشيد اگر از جانب پروردگارم دليل روشنى داشته باشم و او از سوى خود روزى نيكويى به من داده باشد [آيا باز هم از پرستش او دست بردارم] من نمى‏خواهم در آنچه شما را از آن باز مى‏دارم با شما مخالفت كنم [و خود مرتكب آن شوم] من قصدى جز اصلاح [جامعه] تا آنجا كه بتوانم ندارم و توفيق من جز به [يارى] خدا نيست بر او توكل كرده‏ ام و به سوى او بازمی ‏گردم

موضوع قفل شده است