جمع بندی برداشتی از آیه قران(هيچ پيغمبرى را جز به زبان مردمش نفرستاديم)

تب‌های اولیه

29 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برداشتی از آیه قران(هيچ پيغمبرى را جز به زبان مردمش نفرستاديم)

بسم الله الرحمن الرحیم



در آیه 4 سوره ابراهیم: وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (4)
هيچ پيغمبرى را جز به زبان مردمش نفرستاديم، تا (احكام را) براى آنان خدا هر كه را بخواهد گمراه، و هر كه را بخواهد هدايت مى نمايد، و او عزيز و حكيم است (4).

خب مسلماً درباره ی نوع زبان صحبت نمی کند.یعنی معنی اصلی این نیست که اگر مردم عربی صحبت می کنند آن پیامبر هم عربی صحبت کند.
پیامبر اکرم(ص)هم پیابر ما است.
حال در مورد زمان حال دو نوع می توانیم تصمیم بگیریم:
1.بگوییم زبان این قوم ما همان زبان قوم پیامبر است.
2. زبان قوم ما تغییر کرده است.
نظر شخصی من در این باره این است که زبان قوم ما و عصر جدید کاملاً تغییر کرده است.دلیلم شبهات روز و پیشرفت علم و حالات مردم نسبت به گذشته است.
اگر این درست باشد پیامبر اکرم(ص)پیامبر آخرالزمان نیستند.
من عاشق محمد (ص) هستم.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد تذکره

خداوند منان در قرآن مجید فرموده است :
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ ۖ فَيُضِلُّ اللَّـهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ؛(1) ما برای هیچ قومی پیغمبری نفرستادیم بغیر از پیغمبری که به زبان آنان سخن بگوید.
[=arial]دوست عزیز مگر مسيح ، پيامبر امت هاي گوناگون در جهان نيست ؟
آيا بايد آنان به اين بهانه که مسيح عبري بوده، از پيروي او خود را محروم کنند ؟
اصولا مگر حق به زبان خاص تعلق دارد؟
آيا ما خود را از ميراث پزشکان دانشمند درگذشته، به اين بهانه که زبان آنان فارسي نبوده ، محروم مي کنيم؟
يا پزشکان فارسي زبان گذشته را فقط به خودمان اختصاص داده و ديگران را از استفاده از ميراث علمي آنان منع مي نماييم؟
آيا معارف توحيد و نبوت و معاد و اخلاق انساني و دستورالعمل هاي حيات بخش را بايد چون به زبان عربي نازل شده اند ، به کنار بزنیم؟
پيامبران همگي فرستادگان يک خدا براي هدايت انسان ها به سوي سعادت هستند . هر پيامبري همه پيامبران قبل از خود را تصديق کرده و تاييد نموده و به پيامبران بعد از خود بشارت داده و پيروانش را به اطاعت از آنان در صورت درک زمان آن ها فرا خوانده ، همگي پيامبران گذشته به آمدن پيامبر خاتم بشارت داده ، پيروان خود را به اطاعت از او فراخوانده اند .
چرا در معنويات زبان و وطن و مکان را دخالت مي دهيم؟
مگر معنويات تابع زمان و مکان هستند؟
آيا خداپرستي و يکتا پرستي ربطي به فارسي و عربي بودن دارد؟
بنا بر اين درست است که هر پيامبري به زبان قومي که بين آنان مبعوث شده، سخن مي گفته؛ ولي اين بدين معنا نيست که بايد فقط تابع پيامبراني باشيم که به زبان خودمان سخن گفته اند و پيامبراني که به زبان ديگر سخن گفته اند، به ما ربطي ندارند و نبايد پيرو آنان شويم و از ميراث وحياني و هدايتي آنان بهره بگيريم .
پيامبر اسلام به شهادت همه پيامبران گذشته و به شهادت آيات قرآن و سخن صريح خود پيامبر، آخرين پيامبر و مبعوث بر همه جهانيان است. همه امت ها از اهل هر زبان و ملت، بايد به او ايمان بياورند و به دين او گردن نهند . آنان که از پذيرش دين او به هر بهانه سر باز زنند ، خود را محروم کرده و از سعادت آخرت که نتيجه عمل به دستور و باور به معارف اين دين است ،خويش را دور ساخته اند.
«يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبيناً ؛ (2) اى مردم! دليل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد و نور آشكارى به سوى شما نازل كرديم».
«قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَميعا ؛ (3) بگو: اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم»‏.
«وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ ؛ (4) و ما تو را جز براى همه مردم نفرستاديم تا (آنها را به پاداش هاى الهى) بشارت دهى و (از عذاب او) بترسانى ولى بيشتر مردم نمی‏ دانند!».
پی نوشت :

1.ابراهیم(14 )، آیه 4.
2. نساء (4) آیه 174.
3.
[=arial] اعراف(7) آیه 158.
4.[=arial]سبأ (34) آیه 28.
پرسشگر محترم و خوانندگان محترم جهت اطلاع بیشتر به این پایپیک مراجعه فرمایید.
p://www.askdin.com/showthread.php?t=11605

تذکره;635167 نوشت:
خداوند منان در قرآن مجید فرموده است :
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ ۖ فَيُضِلُّ اللَّـهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ؛(1) ما برای هیچ قومی پیغمبری نفرستادیم بغیر از پیغمبری که به زبان آنان سخن بگوید.
دوست عزیز مگر مسيح ، پيامبر امت هاي گوناگون در جهان نيست ؟
آيا بايد آنان به اين بهانه که مسيح عبري بوده، از پيروي او خود را محروم کنند ؟
اصولا مگر حق به زبان خاص تعلق دارد؟
آيا ما خود را از ميراث پزشکان دانشمند درگذشته، به اين بهانه که زبان آنان فارسي نبوده ، محروم مي کنيم؟
يا پزشکان فارسي زبان گذشته را فقط به خودمان اختصاص داده و ديگران را از استفاده از ميراث علمي آنان منع مي نماييم؟
آيا معارف توحيد و نبوت و معاد و اخلاق انساني و دستورالعمل هاي حيات بخش را بايد چون به زبان عربي نازل شده اند ، به کنار بزنیم؟
پيامبران همگي فرستادگان يک خدا براي هدايت انسان ها به سوي سعادت هستند . هر پيامبري همه پيامبران قبل از خود را تصديق کرده و تاييد نموده و به پيامبران بعد از خود بشارت داده و پيروانش را به اطاعت از آنان در صورت درک زمان آن ها فرا خوانده ، همگي پيامبران گذشته به آمدن پيامبر خاتم بشارت داده ، پيروان خود را به اطاعت از او فراخوانده اند .
چرا در معنويات زبان و وطن و مکان را دخالت مي دهيم؟
مگر معنويات تابع زمان و مکان هستند؟
آيا خداپرستي و يکتا پرستي ربطي به فارسي و عربي بودن دارد؟
بنا بر اين درست است که هر پيامبري به زبان قومي که بين آنان مبعوث شده، سخن مي گفته؛ ولي اين بدين معنا نيست که بايد فقط تابع پيامبراني باشيم که به زبان خودمان سخن گفته اند و پيامبراني که به زبان ديگر سخن گفته اند، به ما ربطي ندارند و نبايد پيرو آنان شويم و از ميراث وحياني و هدايتي آنان بهره بگيريم .
پيامبر اسلام به شهادت همه پيامبران گذشته و به شهادت آيات قرآن و سخن صريح خود پيامبر، آخرين پيامبر و مبعوث بر همه جهانيان است. همه امت ها از اهل هر زبان و ملت، بايد به او ايمان بياورند و به دين او گردن نهند . آنان که از پذيرش دين او به هر بهانه سر باز زنند ، خود را محروم کرده و از سعادت آخرت که نتيجه عمل به دستور و باور به معارف اين دين است ،خويش را دور ساخته اند.
«يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبيناً ؛ (2) اى مردم! دليل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد و نور آشكارى به سوى شما نازل كرديم».
«قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَميعا ؛ (3) بگو: اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم»‏.
«وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ ؛ (4) و ما تو را جز براى همه مردم نفرستاديم تا (آنها را به پاداش هاى الهى) بشارت دهى و (از عذاب او) بترسانى ولى بيشتر مردم نمی‏ دانند!».
پی نوشت :
1.ابراهیم(14 )، آیه 4.
2. نساء (4) آیه 174.
3. اعراف(7) آیه 158.
4.سبأ (34) آیه 28.

بسم الله الرحمن الرحیم
من اصلا منظورم تفاوت زبانی نبود.
بلکه فضای احادیث و معنی کلام را می گویم.
در آن زمین خیلی چیز ها کشف نشده بود و امامان و پیامبران با توجه به مسایل آن زمان ارسال شده اند و حال اقتضای دیگری دارد.
ما نمی توانیم از این احادیث استفاده کنیم چون به زبان علمی روز گفته نشده و پیامبر آخر الزمان نمی تواند به زبان مردم آخرالزمان که پیامبرشان است با احادیث با ما صحبت کند.

[="Blue"]

عبدالحیدر;635177 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
من اصلا منظورم تفاوت زبانی نبود.
بلکه فضای احادیث و معنی کلام را می گویم.
در آن زمین خیلی چیز ها کشف نشده بود و امامان و پیامبران با توجه به مسایل آن زمان ارسال شده اند و حال اقتضای دیگری دارد.
ما نمی توانیم از این احادیث استفاده کنیم چون به زبان علمی روز گفته نشده و پیامبر آخر الزمان نمی تواند به زبان مردم آخرالزمان که پیامبرشان است با احادیث با ما صحبت کند.

سلام برادر عزیز

اینکه ما نمیتوانیم از کلام معصومین استفاده کنیم به دلیل نقص فهم ماست.
فتاوای امروز مراجع در مورد امور جدید، بر اساس همان کلام است.
اگر علمش را داشته باشیم، قرآن و کلام معصومین تا همیشه برای ما کافی است.

والسلام علی من اتبع الهدی[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

Ruhollah;635830 نوشت:
سلام برادر عزیز

اینکه ما نمیتوانیم از کلام معصومین استفاده کنیم به دلیل نقص فهم ماست.
فتاوای امروز مراجع در مورد امور جدید، بر اساس همان کلام است.
اگر علمش را داشته باشیم، قرآن و کلام معصومین تا همیشه برای ما کافی است.

والسلام علی من اتبع الهدی


سلام بر شما
اینکه شما می گویید را قبول دارم.
من نمی گویم که از روایات اصلاً نمی شود استفاده کرد.
اگر پست اول من را خوانده باشید بحث من روایتی است که هر پیامبری به زبان قوم خود سخن می گوید و پیامبر ما هم که پیامبر آخرالزمان است پیامبر اکرم(ص) است .
پس پیامبر ما باید به زبان ما سخن بگوید.
حال سؤالی مطرح می شود:
آیا زبان مردم و نوع تکلم مردم این دوره با زبان گذشته یکی است؟
اگر پاسخ خیر باشد حدیث اشکال دارد.
یا علی مددی

مقصود از ارسال رسل به زبان قوم خود:
اين است كه رسولانى كه فرستاده ‏ايم هر يك از اهل همان زبانى بوده كه مامور به ارشاد اهل آن شده‏اند، حال چه اينكه خودش از اهل همان محل و از نژاد همان مردم باشد، و يا آنكه مانند لوط از اهالى سرزمين ديگر باشد، ولى با زبان قومش با ايشان سخن بگويد

حال اين سؤال مطرح مى‏ گردد كه آيا پيغمبرانى كه به بيش از يك امت مبعوث شده‏ اند يعنى پيغمبران اولوا العزمى كه بر همگى اقوام بشرى مبعوث مى‏شدند چه وضعى داشته‏ اند؟ آيا همه آنان زبان همه اهل عالم را مى‏دانسته‏ اند و با اهل هر ملتى به زبان ايشان سخن مى‏گفته‏اند يا نه؟

در پاسخ بايد گفت :
داستان‏هاى زير دلالت مى‏كنند بر اينكه اينها اقوامى كه اهل زبان خود نبوده ‏اند را نيز دعوت مى‏ كردند، مثلا ابراهيم خليل با اينكه خود،" سريانى" زبان بود عرب حجاز را به عمل حج دعوت نمود، و موسى با اينكه" عبرى" بود، فرعون و قوم او را كه" قبطى" بودند به ايمان به خدا دعوت فرمود، و پيغمبر بزرگوار اسلام هم يهود عبرى زبان و نصارى رومى زبان و غير ايشان را دعوت فرمود، و هر كه از ايشان كه ايمان مى‏آورد ايمانش را مى‏پذيرفت، همچنين دعوت نوح، كه از قرآن كريم، عموميت دعوت او استفاده مى‏شود، و همچنين ديگران.

بنا بر اين، معناى جمله‏" وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ" (و خدا داناتر است) اين است كه خداى تعالى، مساله ارسال رسل و دعوت دينى را بر اساس‏ معجزه و يك امر غير عادى بنا نگذاشته، و چيزى هم از قدرت و اختيارات خود را در اين باره به انبياى خود واگذار ننموده است بلكه ايشان را فرستاده تا به زبان عادى كه با همان زبان در ميان خود گفتگو مى‏كنند و مقاصد خود را به ديگران مى‏فهمانند، با قوم خود صحبت كنند و مقاصد وحى را نيز به ايشان برسانند.

ترجمه تفسير الميزان، ج‏12، ص: 20

عبدالحیدر;633004 نوشت:
[=century gothic]بسم الله الرحمن الرحیم

[=century gothic]در روایتی آمده هر پیامبری به زبان قوم خود سخن می گوید.خب مسلماً درباره ی نوع زبان صحبت نمی کند.یعنی معنی اصلی این نیست که اگر مردم عربی صحبت می کنند آن پیامبر هم عربی صحبت کند.
پیامبر اکرم(ص)هم پیابر ما است.

حال در مورد زمان حال دو نوع می توانیم تصمیم بگیریم:
1.بگوییم زبان این قوم ما همان زبان قوم پیامبر است.
2. زبان قوم ما تغییر کرده است.
نظر شخصی من در این باره این است که زبان قوم ما و عصر جدید کاملاً تغییر کرده است.دلیلم شبهات روز و پیشرفت علم و حالات مردم نسبت به گذشته است.
اگر این درست باشد پیامبر اکرم(ص)پیامبر آخرالزمان نیستند.
من عاشق محمد (ص) هستم.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

نه جناب عبدالحیدر اشتباه میفرمایید. دقیقا منظور ، همان زبان قوم است که توضیحش را جناب عبدالرحیم دادند.اگر غیر از این بود بر اثراختلاف زبانها و ترجمه ها ممکن بود دین خدا با تغییرات زیادی مواجه شود. البته میتواند منظور شما هم صحیح باشد اما نه در این حد که بگوییم چون زبان علم تغییر کرده زبان دین با آن سازگار نیست چرا که در آیات و روایات از مسائلی سخن رفته که در هر زمانی بشر با پیشرفت علمی اش فهمی از آنها پیدا میکند. پس پیشرفت علم مانع از فهم دین نیست برعکس علم در اثبات حقانیت دین الهی بسیار موثر است و وجود شبهات هم ارتباطی به پیشرفت علمی و زبان روز ندارد و منشاءش هواپرستی است. چیزی که در زمان همه پیامبران بوده و علت اصلی مخالفت سران و سرکرده های اقوام بوده. مشخص است که ثروتمندان هر قومی باید علمشان از قشر مستضعف جامعه بیشتر باشد. اگر نظر شما صحیح بود پس چرا آنها که علمشان بیشتر بوده تسلیم نمیشدند و برعکس گردنکشی میکردند؟

.امین.;637117 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

نه جناب عبدالحیدر اشتباه میفرمایید. دقیقا منظور ، همان زبان قوم است که توضیحش را جناب عبدالرحیم دادند.اگر غیر از این بود بر اثراختلاف زبانها و ترجمه ها ممکن بود دین خدا با تغییرات زیادی مواجه شود. البته میتواند منظور شما هم صحیح باشد اما نه در این حد که بگوییم چون زبان علم تغییر کرده زبان دین با آن سازگار نیست چرا که در آیات و روایات از مسائلی سخن رفته که در هر زمانی بشر با پیشرفت علمی اش فهمی از آنها پیدا میکند. پس پیشرفت علم مانع از فهم دین نیست برعکس علم در اثبات حقانیت دین الهی بسیار موثر است و وجود شبهات هم ارتباطی به پیشرفت علمی و زبان روز ندارد و منشاءش هواپرستی است. چیزی که در زمان همه پیامبران بوده و علت اصلی مخالفت سران و سرکرده های اقوام بوده. مشخص است که ثروتمندان هر قومی باید علمشان از قشر مستضعف جامعه بیشتر باشد. اگر نظر شما صحیح بود پس چرا آنها که علمشان بیشتر بوده تسلیم نمیشدند و برعکس گردنکشی میکردند؟


سلام بر برادر گرامی
اگر اینطور که شما می گویید باشد که پیامبر باید با تمام زبان ها صحبت کرده باشد و آن زبان ها هم فقط مختص همان انسان هایی است که به آن زبان صحبت می کنند.
این بدتر از قبلی می شود.
لطفاً کمی به این موضوع فکر کنید و تمام پست ها را بخوانید.
با تشکر از توجه شما

عبدالحیدر;637304 نوشت:

سلام بر برادر گرامی
اگر اینطور که شما می گویید باشد که پیامبر باید با تمام زبان ها صحبت کرده باشد و آن زبان ها هم فقط مختص همان انسان هایی است که به آن زبان صحبت می کنند.
این بدتر از قبلی می شود.
لطفاً کمی به این موضوع فکر کنید و تمام پست ها را بخوانید.
با تشکر از توجه شما

سلام علیکم

برادر عزیز پیامبر اکرم صلوات الله علیه واله فرمودند انا مدینه العلم وعلی بابها. شهر علم بودن به چه معناست؟ یکی از علوم هم آشنایی با زبانهای مختلف است. علم به زبانهای گوناگون چیزیست که مختص انبیاء و امامان معصوم بوده است و روایاتی هم در اینباره آمده است.

در قرآن کریم میفرماید:
[=arial black]

وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ


[]
  • [=arial black]ما به داود و سليمان دانش داديم گفتند : سپاس از آن خدايی است که ما را بر بسياری از بندگان مؤمن خود برتری داد [/]
  • [=arial black]

    وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ


    و سليمان (نبوت و علم و معجزه و مال را) از داود ارث برد و گفت: اى مردم، به ما زبان پرندگان آموخته شده، و از هر چيزى (از كمالات معنوى و وسايل مادى) به ما داده شده، حقّا كه اين همان فضل آشكار است

    [=arial black]
    چون که صد آید 90 هم پیش ماست. وقتی زبان پرندگان به ایشان آموخته شده زبان دیگر انسانها که جای خود دارد...

    لطفا توجه بفرمایید:

    عبدالرحیم;637081 نوشت:

    حال اين سؤال مطرح مى‏ گردد كه آيا پيغمبرانى كه به بيش از يك امت مبعوث شده‏ اند يعنى پيغمبران اولوا العزمى كه بر همگى اقوام بشرى مبعوث مى‏شدند چه وضعى داشته‏ اند؟ آيا همه آنان زبان همه اهل عالم را مى‏دانسته‏ اند و با اهل هر ملتى به زبان ايشان سخن مى‏گفته‏اند يا نه؟

    داستان‏هاى زير دلالت مى‏كنند بر اينكه اينها اقوامى كه اهل زبان خود نبوده ‏اند را نيز دعوت مى‏ كردند، مثلا ابراهيم خليل با اينكه خود،" سريانى" زبان بود عرب حجاز را به عمل حج دعوت نمود، و موسى با اينكه" عبرى" بود، فرعون و قوم او را كه" قبطى" بودند به ايمان به خدا دعوت فرمود، و پيغمبر بزرگوار اسلام هم يهود عبرى زبان و نصارى رومى زبان و غير ايشان را دعوت فرمود، و هر كه از ايشان كه ايمان مى‏آورد ايمانش را مى‏پذيرفت، همچنين دعوت نوح، كه از قرآن كريم، عموميت دعوت او استفاده مى‏شود، و همچنين ديگران.

    .امین.;638423 نوشت:
    سلام علیکم

    برادر عزیز پیامبر اکرم صلوات الله علیه واله فرمودند انا مدینه العلم وعلی بابها. شهر علم بودن به چه معناست؟ یکی از علوم هم آشنایی با زبانهای مختلف است. علم به زبانهای گوناگون چیزیست که مختص انبیاء و امامان معصوم بوده است و روایاتی هم در اینباره آمده است.

    در قرآن کریم میفرماید:

    وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ

    ما به داود و سليمان دانش داديم گفتند : سپاس از آن خدايی است که ما را بر بسياری از بندگان مؤمن خود برتری داد

    وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ

    و سليمان (نبوت و علم و معجزه و مال را) از داود ارث برد و گفت: اى مردم، به ما زبان پرندگان آموخته شده، و از هر چيزى (از كمالات معنوى و وسايل مادى) به ما داده شده، حقّا كه اين همان فضل آشكار است

    چون که صد آید 90 هم پیش ماست. وقتی زبان پرندگان به ایشان آموخته شده زبان دیگر انسانها که جای خود دارد...


    سلام علیکم
    علم داشتن به یک زبان حرفی است ولی سخن گفتن با مرد قوم با توجه به موقعیت و زمان زندگی امری دیگر.
    بحث ما درباره ی استفاده ی ما از احادیث است.علم داشتن به زبان ما با سخن گفتن به زبان ما فرق می کند.
    با تشکر از توجه شما
    یا علی

    عبدالحیدر;638892 نوشت:
    سلام علیکم
    علم داشتن به یک زبان حرفی است ولی سخن گفتن با مرد قوم با توجه به موقعیت و زمان زندگی امری دیگر.
    بحث ما درباره ی استفاده ی ما از احادیث است.علم داشتن به زبان ما با سخن گفتن به زبان ما فرق می کند.
    با تشکر از توجه شما
    یا علی

    سلام علیکم

    پیامبران در زمان خودشان باید به افراد قوم و امتشان به زبان خودشان صحبت میکردند نه پس از زمان حیاتشان. اصل این است که دین الهی به درستی و بدون هیچگونه ابهامی به مردم قوم منتقل شود. پس از آن انتقال مفاهیم دینی برعهده حافظان دین که پیغمبران بعدی یا اوصیاء آنها و یا علمای دینی هستند میباشد و آنها هم به زبان مردم زمان خود و همچنین در حد نیاز با زبان علمی و سطح سواد مردم زمانشان، علوم دینی و احکام شرعی را در اختیار آنها قرار میدهند.

    در این خصوص به حد کافی صحبت کردیم و شما پاسخ مناسبی به پستهای قبلی بنده ندادید...

    منظور از زبان انتقال مفاهیم با زبان آن زمان می باشد و این مفاهیم که با استفاده از پیامبران فرستاده می شد با زبان قوم خود باید یکی بود تا آن قوم آن مفاهیم را بفهمد و بعد از فهم آن مفهوم که مثلا ظلم قبیح است حالا در آینده می خواهد به هر زبانی تغییر یابد.(پس ظلم همیشه قبیح است چه در زمان پیامبر و یا چه در زمان هزار یا هزاران سال بعد از وی و چه به زبانهای مختلف)پس مفهوم فرق نمی کند این زبان یا مکان یا زمان است که فرق می کند.و یقینا بدانید که مراجع تقلید تقریبا می توانند طبق مفاهیم پایه ای که از دین دارند، دین را با مسایل جدیده تطبیق دهند و این همان ضرورت وجود اجتهاد و مجتهد را ثابت می کند. که الحمد لله در مذهب تشیع ما از چنین نعمت بزرگی برخورداریم و مخصوصا فقه ما بسته نیست و یک فقه پویا است و می تواند در زمانها و مکانهای متفاوت بر اساس مفاهیم پایه ای دین جوابگوی مسایل مختلف باشد.

    .امین.;638978 نوشت:
    یامبران در زمان خودشان باید به افراد قوم و امتشان به زبان خودشان صحبت میکردند نه پس از زمان حیاتشان. اصل این است که دین الهی به درستی و بدون هیچگونه ابهامی به مردم قوم منتقل شود. پس از آن انتقال مفاهیم دینی برعهده حافظان دین که پیغمبران بعدی یا اوصیاء آنها و یا علمای دینی هستند میباشد و آنها هم به زبان مردم زمان خود و همچنین در حد نیاز با زبان علمی و سطح سواد مردم زمانشان، علوم دینی و احکام شرعی را در اختیار آنها قرار میدهند.

    در این خصوص به حد کافی صحبت کردیم و شما پاسخ مناسبی به پستهای قبلی بنده ندادید...


    سلام علیکم
    لطفاً بی انصافی نکنید . من به تمام پست ها جواب داده ام.
    اگر اولین پست را می خواندید گفتم که پیامبر اکرم پیامبر آخر الزمان است و اگر این روایت صحیح باشد یعنی پیغمبر ما هم محسوب می شود .حال روایتی داریم که می گوید هر پیامبری به زبان قوم خد سخن میگوید و بر اساس روایت قبلی پیامبر اکرم باید به زبان ما و زبان قوم خود سخن می گفته که فکر نمی کنم کسی بگوید زبان مردم از گذشته تا حال تغییر نکرده است.
    با تشکر از توجه شما
    یا علی

    عبدالحیدر;639046 نوشت:
    بر اساس روایت قبلی پیامبر اکرم باید به زبان ما و زبان قوم خود سخن می گفته که فکر نمی کنم کسی بگوید زبان مردم از گذشته تا حال تغییر نکرده است.
    با تشکر از توجه شما
    یا علی

    سلام بر شما
    زبان تغییر کرده باشد وقتی در آن زمان مورد نیاز نبوده شما با این دلیل چه چیزی را میتوانید ثابت کنید؟

    (رهرو ولایت);639023 نوشت:
    منظور از زبان انتقال مفاهیم با زبان آن زمان می باشد و این مفاهیم که با استفاده از پیامبران فرستاده می شد با زبان قوم خود باید یکی بود تا آن قوم آن مفاهیم را بفهمد و بعد از فهم آن مفهوم که مثلا ظلم قبیح است حالا در آینده می خواهد به هر زبانی تغییر یابد.(پس ظلم همیشه قبیح است چه در زمان پیامبر و یا چه در زمان هزار یا هزاران سال بعد از وی و چه به زبانهای مختلف)پس مفهوم فرق نمی کند این زبان یا مکان یا زمان است که فرق می کند.و یقینا بدانید که مراجع تقلید تقریبا می توانند طبق مفاهیم پایه ای که از دین دارند، دین را با مسایل جدیده تطبیق دهند و این همان ضرورت وجود اجتهاد و مجتهد را ثابت می کند. که الحمد لله در مذهب تشیع ما از چنین نعمت بزرگی برخورداریم و مخصوصا فقه ما بسته نیست و یک فقه پویا است و می تواند در زمانها و مکانهای متفاوت بر اساس مفاهیم پایه ای دین جوابگوی مسایل مختلف باشد.

    در مسائل کلی مثل ظلم کاملاً درست است.در همه ی ادیان ظلم قبیح است . اگر بخواهیم با این مثال مبنای این موضوع را تعیین کنیم غلط است.زیرا از این مثال می توان ثابت کرد پیامبران دیگر فقط به خاطر تذکر آمده اند . و حالی که خداوند دین خود را به تدریج کامل کرد و کامل آن اسلام است.
    از موضوع خارج نشویم . لطفاً همه پست ها را بخوانید و بعد پست بگذارید.
    ب
    یا علی

    .امین.;639052 نوشت:
    سلام بر شما
    زبان تغییر کرده باشد وقتی در آن زمان مورد نیاز نبوده شما با این دلیل چه چیزی را میتوانید ثابت کنید؟

    روایت دیگری نقل کردم اگر خوانده باشید که پیامبر اکرم پیامبر آخر الزمان است و باید به زبان قوم ما هم صحبت کند. در صورتی که فقط به زمان خودش سخن گفته است.

    عبدالحیدر;639054 نوشت:
    روایت دیگری نقل کردم اگر خوانده باشید که پیامبر اکرم پیامبر آخر الزمان است و باید به زبان قوم ما هم صحبت کند. در صورتی که فقط به زمان خودش سخن گفته است.


    اینکه پیامبر ما هم هستند مشخصه. پیامبر همه انسانها تا قیام قیامت هستند. ولی به خود مردم برمیگردد که این مساله را بپذیرند یا نپذیرند.

    صحبت من اینست که حرف زدن به زبان ما در آن زمان چه فایده ای دارد؟ آیا کسی سر از این زبان درمیاورده؟ آیا همه دست به دست هم میدادند تا آن را فرا گیرند و حفظ کنند و به آیندگان منتقل کنند؟

    و آیا فقط امروزه ما امت پیامبر خاتم صلی الله علیه واله هستیم؟

    اینهمه زبانهای مختلف از آن زمان تا به امروز بوجود آمده با تغییر و تحولات بسیار، پس بفرمایید پیغمبر (ص) آخرالزمان باید با همه این زبانها صحبت میکردند وگرنه نمیتواند منظور آیات و روایات آن چیزی باشد که ما میگوییم

    ضمنا اگر در دین حضرت خاتم صلوات الله علیه واله حرفی از علومی مثل الکترونیک و کامپیوتر نیست دلیل بر آنست که نیازی به آن نبوده و اگر قرار بود دین از این علوم حرفی بزند بدلیل جهالت مردم ممکن بود اصل دین هم مورد آسیب قرار بگیرد. بدون این حرفها بهانه تراشیها کم نبوده

    حال اگر ممکن است بفرمایید باید چگونه با زبان علمی ما صحبت میکردند که ما بفهمیم خدایی است و مرگ و قیامتی و چه چیزهایی مضر است و باید از آنها اجتناب کنیم و چه چیزهایی واجب و باید به آنها عمل کنیم و در کل نقص را در کجا میبینید؟

    عبدالحیدر;633004 نوشت:
    [=century gothic]بسم الله الرحمن الرحیم

    [=century gothic]در روایتی آمده هر پیامبری به زبان قوم خود سخن می گوید.خب مسلماً درباره ی نوع زبان صحبت نمی کند.یعنی معنی اصلی این نیست که اگر مردم عربی صحبت می کنند آن پیامبر هم عربی صحبت کند.
    پیامبر اکرم(ص)هم پیابر ما است.
    حال در مورد زمان حال دو نوع می توانیم تصمیم بگیریم:
    1.بگوییم زبان این قوم ما همان زبان قوم پیامبر است.
    2. زبان قوم ما تغییر کرده است.
    نظر شخصی من در این باره این است که زبان قوم ما و عصر جدید کاملاً تغییر کرده است.دلیلم شبهات روز و پیشرفت علم و حالات مردم نسبت به گذشته است.
    اگر این درست باشد پیامبر اکرم(ص)پیامبر آخرالزمان نیستند.
    من عاشق محمد (ص) هستم.

    سلام
    روایت مذکورکاملاصحیح است.خداوندهرپیامبری راازمیان قوم خودش برای راهنمایی وخداشناسی به معنای یکتاپرستی و...آنهابرگزیده مثلاپیامبراصلی ایرانیان باستان که یکتاپرست بوده شخص زرتشت بوده که همانندسایرپیامبران الهی صاحب کتاب هم بوده ونامش درسایرادیان ازجمله قران آمده وزبان اوهمچون سایرایرانیان همان فارسی ودراصل پارسی بوده که صحبت هایی که درموردآتش پرستی اوومومنان اوگفته شده کذب محض است داشتن آتشکده یادراصل آتشگاه درآن زمان به معنای پرستشگاه نبوده که این آیین درایران ادامه داشته تازمان فرستادن سلمان فارسی ازایران برای شنیدن صحبت های حضرت محمد(ص)که وصف صحبت های ایشان به ایران هم رسیده بوده ووقتی سلمان فارسی سعادت دیدارحضرت محمدراپیدامیکندباشنیدن صحبت های پرمعنای ایشان ضمن دوستی باحضرت خودنیزاسلام میاوردوبعدازبازگشت به ایران وشرح سخنان ورفتارحضرت محمد(ص)که برای ایرانیان که چنین خصوصیاتی راازاعراب بعیدمیدانستندولی سلمان رابسیارقبول داشتندبه تدریج ایرانیان هم به اسلام روی میاورندورسالت حضرت محمدرامیپذیرند.
    حضرت محمدنیزپیامبرآخرزمان نبودنداماعنوان خاتم الانبیاراداشتندیعنی پایان دهنده یاخاتمه دهنده نبوت وپیامبران چون کامل ترین دین وعده داده شده درسایرادیان راآوردندوبعدازایشان پیامبری برگزیده نمیشودتاقیامت که هریک ازادیان درموردآن اعتقاداتی دارندکه بعضی شبیه هم هستندمثلارجعت مسیج درمسیحیت ویاظهورامام زمان دربین ماشیعیان اسلام وسنی هاهم اعتقادات خاص خودشان

    Orbit2000;639118 نوشت:
    سلام
    روایت مذکورکاملاصحیح است.خداوندهرپیامبری راازمیان قوم خودش برای راهنمایی وخداشناسی به معنای یکتاپرستی و...آنهابرگزیده مثلاپیامبراصلی ایرانیان باستان که یکتاپرست بوده شخص زرتشت بوده که همانندسایرپیامبران الهی صاحب کتاب هم بوده ونامش درسایرادیان ازجمله قران آمده وزبان اوهمچون سایرایرانیان همان فارسی ودراصل پارسی بوده که صحبت هایی که درموردآتش پرستی اوومومنان اوگفته شده کذب محض است داشتن آتشکده یادراصل آتشگاه درآن زمان به معنای پرستشگاه نبوده که این آیین درایران ادامه داشته تازمان فرستادن سلمان فارسی ازایران برای شنیدن صحبت های حضرت محمد(ص)که وصف صحبت های ایشان به ایران هم رسیده بوده ووقتی سلمان فارسی سعادت دیدارحضرت محمدراپیدامیکندباشنیدن صحبت های پرمعنای ایشان ضمن دوستی باحضرت خودنیزاسلام میاوردوبعدازبازگشت به ایران وشرح سخنان ورفتارحضرت محمد(ص)که برای ایرانیان که چنین خصوصیاتی راازاعراب بعیدمیدانستندولی سلمان رابسیارقبول داشتندبه تدریج ایرانیان هم به اسلام روی میاورندورسالت حضرت محمدرامیپذیرند.
    حضرت محمدنیزپیامبرآخرزمان نبودنداماعنوان خاتم الانبیاراداشتندیعنی پایان دهنده یاخاتمه دهنده نبوت وپیامبران چون کامل ترین دین وعده داده شده درسایرادیان راآوردندوبعدازایشان پیامبری برگزیده نمیشودتاقیامت که هریک ازادیان درموردآن اعتقاداتی دارندکه بعضی شبیه هم هستندمثلارجعت مسیج درمسیحیت ویاظهورامام زمان دربین ماشیعیان اسلام وسنی هاهم اعتقادات خاص خودشان

    باز هم شما فقط تفاوت زبانی را دنبال می کنید.
    منظور من پیشرفت سطح فکری مردم است نه تغییر زبان.
    یعنی سطح فکری مردم از گذشته تا کنون تغییر نکرده است و اگر کرده است سخنان پیامبر در حد مردم قدیم بوده.
    اگر وارد تفاوت زبانی شویم که بدتر می شود. چون پیامبر اسلام باید با تمام زبان ها در تمام دنیا و در همه زبان ها و با توجه به گذشت زمان پیشرفت کند.خب این موضوع تقریباً محال است.
    اما اولی به این روایات نزدیک تز است.

    .امین.;639065 نوشت:
    ضمنا اگر در دین حضرت خاتم صلوات الله علیه واله حرفی از علومی مثل الکترونیک و کامپیوتر نیست دلیل بر آنست که نیازی به آن نبوده و اگر قرار بود دین از این علوم حرفی بزند بدلیل جهالت مردم ممکن بود اصل دین هم مورد آسیب قرار بگیرد. بدون این حرفها بهانه تراشیها کم نبوده

    حال اگر ممکن است بفرمایید باید چگونه با زبان علمی ما صحبت میکردند که ما بفهمیم خدایی است و مرگ و قیامتی و چه چیزهایی مضر است و باید از آنها اجتناب کنیم و چه چیزهایی واجب و باید به آنها عمل کنیم و در کل نقص را در کجا میبینید؟


    حضرت می توانست با بسیاری از علوم روز خداوند را اثبات کند یا بیشتر ما را از رموز قرآنی آگاه کند.
    همان کاری که امام زمان خواهند کرد.می گویند در آخر زمان چیزی از دین نمی ماند جز اسم آن.اگر پیامبر بودند بیشتر در باره ی آن صحبت می کردند.

    .امین.;639061 نوشت:
    اینکه پیامبر ما هم هستند مشخصه. پیامبر همه انسانها تا قیام قیامت هستند. ولی به خود مردم برمیگردد که این مساله را بپذیرند یا نپذیرند.

    صحبت من اینست که حرف زدن به زبان ما در آن زمان چه فایده ای دارد؟ آیا کسی سر از این زبان درمیاورده؟ آیا همه دست به دست هم میدادند تا آن را فرا گیرند و حفظ کنند و به آیندگان منتقل کنند؟

    و آیا فقط امروزه ما امت پیامبر خاتم صلی الله علیه واله هستیم؟

    اینهمه زبانهای مختلف از آن زمان تا به امروز بوجود آمده با تغییر و تحولات بسیار، پس بفرمایید پیغمبر (ص) آخرالزمان باید با همه این زبانها صحبت میکردند وگرنه نمیتواند منظور آیات و روایات آن چیزی باشد که ما میگوییم


    شما این دو روایت را به چه منظور می گیرید وبا هم جمع می کنید؟؟

    غیرازشماخیلی هاهستندکه ایرانیان امروزی راازاعراب دوران جاهلیت بی فرهنگ ترمیدانندشایدحق باشماباشد

    Orbit2000;639511 نوشت:
    غیرازشماخیلی هاهستندکه ایرانیان امروزی راازاعراب دوران جاهلیت بی فرهنگ ترمیدانندشایدحق باشماباشد

    من نظرم برعکس شماست. اگر نتوانستم منظورم را بفهمانم عذر می خواهم.:Gol::Gol:

    اگرچه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم)برای هدایت همه مردم مبعوث شده است، ولی دعوت او از یک جمع و جامعه کوچک و محدود شروع و به‌تدریج به جوامع بزرگ‌تر گسترش می یابد، تا سراسر جهان را در بر بگیرد و چون گسترش دعوت پیامبر از طریق اسباب و وسایل عادی بوده، بنابراین لازم بود تا شروع دعوت پیامبران به زبان قومی باشد که در بین آنها مبعوث شده‌اند؛ زیرا ابتدا این گروه باید با رسالت او آشنا شوند ـ با توجه به محدودیت عمر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم) سپس این گروه پیشتاز، آن را به دیگر اقوام جهان حمل کنند. از‌این‌رو بین فرستاده شدن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم) برای همه مردم و تکلم حضرتش به زبان قوم و گروه اول هیچ تعارض و تنافی وجود ندارد.

    پاسخ:
    چند نکته :
    اول-
    کلمه "لسان" در این آیه مانند آیه " بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ "،به معنای لغت است و " بِلِسانِ قَوْمِهِ " یعنی به لغت و زبان آنان و معنای آیه چنین است که "ما هیچ رسولی را نفرستادیم، مگر این‌که به زبان قوم و مردم زمان خود صحبت می‌کرد تا بتواند احکام را برای آنان بیان کند.
    دوم-
    مقصود از ارسال رسل به زبان قوم خود، این است که رسولانی که فرستاده‌ایم ،هر یک از اهل همان زبانی بوده که مأمور به ارشاد اهل آن شده‌اند، حال چه این‌که خودش از اهل همان محل و ازنژاد همان مردم باشد و یا آن‌که مانند لوط از اهالی سرزمین دیگر باشد، ولی با زبان قومش با ایشان سخن بگوید.
    سوم-
    اما این‌که هر پیامبری به زبان قوم خود سخن می‌گوید، چون مبنا بر این است که ادراک هر موضوع و مطلبی موقوف به این است که گوینده و شنونده لغت و زبان یکدیگر را به‌طور کامل بدانند و در آنچه گوینده ‌بیان می‌کند، کوچک‌ترین ابهامی برای شنونده باقی نماند؛ ازاین‌رو خداوند در این آیه مورد بحث می‌فرماید:"ما هیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر به لغت و زبان بومی و معمولی قوم و امت او. بهترین گواه زنده و گویا برای معنایی که گفته شد، جمله ذیل است که می فرماید:" لِیُبَیِّنَ لَهُمْ "؛ تا آن پیامبر حقایق دینی و مذهبی را به نحو کاملی برای قوم خود بیان و روشن کند و کوچک‌ترین ابهامی برای ایشان باقی نگذارد و بتواند با اذن خداوند مردم را از تاریکی‌ها به‌سوی نور راهنمایی نماید و هدف از بعثت محقق شود.
    پیامبر نیز اگر چه برای همه مردم مبعوث شده است، ولی لازم است به زبان قوم خود تکلم کند؛ زیرا گسترش دین باید از طریق اسباب و وسایل عادی باشد و با توجه به این‌که عمر پیامبر محدود است، این قوم مؤمن به او هستند که رسالت او را به‌سوی دیگر جهانیان و نسل‌های آینده حمل می‌کنند؛ از‌این‌رو ابتدا خواسته جزیرة العرب را با اسلام آشنا و بدان مؤمن کند، تا از آن‌جا گروه‌های تبلیغ به‌سوی سایر نقاط فرستاده شود.
    ازین‌رو بین فرستاده شدنش برای همه مردم و فرستاده شدنش به زبان قومش هیچ تعارض و تنافی وجود ندارد.

    نتیجه :


    [/HR]بنابراین، معنای آیه " وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ "، این است که خدای تعالی، مسئله ارسال رسل و دعوت دینی را بر اساس‌ معجزه و یک امر غیر عادی بنا نگذاشته و چیزی هم از قدرت و اختیارات خود را در این باره به انبیای خود واگذار ننموده است؛ بلکه ایشان را فرستاد تا به زبان عادی با مردم گفت‌و‌گو ‌کنند و مقاصد خود (وحی )را به آنان به ‌فهمانند.

    منابع :
    [/TD]
    [TD]سید بن قطب بن ابراهیم شاذلی‌، فی ظلال القرآن‌، ناشر دارالشروق‌، بیروت ـ قاهره، ۱۴۱۲ ق‌، چاپ هفدهم، ج ‌۴، ص ۲۰۸۷.
    [/TD]
    [TD]تفسیر آسان، ج ‌۸، ص ۳۱۹.


    جمع بندی

    پرسش:
    [=#800080][=13]در روایتی آمده هر پیامبری به زبان قوم خود سخن می گوید.خوب مسلماً درباره ی نوع زبان صحبت نمی کند.یعنی معنی اصلی این نیست که اگر مردم عربی صحبت می کنند آن پیامبر هم عربی صحبت کند.
    پیامبر اکرم(ص)هم پیابر ما است.
    حال در مورد زمان حال دو نوع می توانیم تصمیم بگیریم:
    1.بگوییم زبان این قوم ما همان زبان قوم پیامبر است.
    2. زبان قوم ما تغییر کرده است.
    نظر شخصی من در این باره این است که زبان قوم ما و عصر جدید کاملاً تغییر کرده است.دلیلم شبهات روز و پیشرفت علم و حالات مردم نسبت به گذشته است.
    اگر این درست باشد پیامبر اکرم(ص)پیامبر آخرالزمان نیستن
    موضوع قفل شده است