جمع بندی درمان صفت رذیله نفاق

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درمان صفت رذیله نفاق

بسم رب الحسیـــــن

سلام:pirooz:، چند وقته گرفتار این رذیله هستم، فکر میکنم دچار نفاقم، بالاخره هرکسی قدر خودش نفاق داره الّا عباد الله المخلَصین ...
خیلی اعصابم خورده
بعضی وقتا بیرون میرم به عیب های مردم توجه ام جلب میشه، هی به خودم تشر میزنم و گناهای خودم رو یادم میارم
بعضی جاها بحث عقیدتی سیاسی میشه، طرف مقابل نظر خودش رو میگه، منم اگر ببینم اون نظر با من یکی نیست یا اشتباه، ترسی ندارم و نظرم رو میگم، دیگه قبول نکنه یا حرف خودش رو بزنه برام مهم نیست، فکر میکنم تو این بحث ها دچار نفاق هستم :shookhi:

خیلی داغونم، مخصوصا توجه به عیب مردم، دیگه ترمز بریدم :ghati:
بعضی وقتا روضه یا مداحی گوش میدم، خیلی تاثیر داره، باعث میشه خجالت بکشم از نفسم :badbakht:

لطفا یه راه حلی برای خلاصی از نفاق بدید، این رذیله داغونم کرده، خیلی درگیرم با خودم

پ.ن
کارشناس عزیز از ما تعریف نکن که آفرین که دنبال رفع رذیله اخلاقی هستی ... و این حرفا
کم رذیله نداریم یکی دیگه هم روش اضافه بشه ...... :grye:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد نسیم رحمت

ابن-الخمینی;630727 نوشت:
بعضی وقتا بیرون میرم به عیب های مردم توجه ام جلب میشه، هی به خودم تشر میزنم و گناهای خودم رو یادم میارم
بعضی جاها بحث عقیدتی سیاسی میشه، طرف مقابل نظر خودش رو میگه، منم اگر ببینم اون نظر با من یکی نیست یا اشتباه، ترسی ندارم و نظرم رو میگم، دیگه قبول نکنه یا حرف خودش رو بزنه برام مهم نیست، فکر میکنم تو این بحث ها دچار نفاق هستم


به نظر می رسد تعریف خاصی از نفاق در ذهن دارید و گرنه این مواردی که فرموده اید هیچ کدام مصداق نفاق نیست.

نفاق که معنای آن به زبان ساده همان دورویی است، بر سه گونه است :
الف ـ نفاق در عقیده مانند کسی که به زبان مدّعی اسلام و مسلمانی است؛ ولی «مسلمان» شناخته نمی ‏شود و یا تظاهر به ایمان می‏ کند؛ ولی « مؤمن » شمرده نمی‏ شود.
ب ـ نفاق در گفتار مانند کسی که سخنی می‏ گوید، ولی خود در دل بدان اعتقاد ندارد. با این بیان « دروغگو » منافق است؛ زیرا که زبان و دلش یکی نیست.
ج ـ نفاق در کردار مانند کسی که «عملِ» ظاهرش با نیّت باطنی او متفاوت و متضاد است. همچون کسی که در ظاهر خود را نمازخوان و یا امانتدار نشان می دهد؛ ولی در واقع «بی‏ نماز» و «خائن» است. (1) .

کاربر گرامی؛
بهتر است مقصودتان را توضیح بیشتری بدین تا بتوان به جمع بندی رسید.

پی نوشت :
1. میزان الحکمة‌، باب 3966، حدیث 20599.

همین رذیله اخلاقی که در بالا توضیح دادم رو چطور بر طرف کنم؟
حالا اسمش رو هرچی شما می فرمایید ... :ok:

ابن-الخمینی;630727 نوشت:
بعضی وقتا بیرون میرم به عیب های مردم توجه ام جلب میشه،


از شما خواسته بودم توضیح بیشتری بدین اما متاسفانه نفرمودید. به هر حال با توجه به پست آخرتون عرض می کنم :

این روحیه شما به تجسس در زندگی دیگران و توجه نا به جا عیوب دیگران(عیب جویی) است.
عیب جویی یعنی تجسس در پیدا کردن عیوب دیگران، که يكي از رذايل اخلاقي است و در قرآن وروایات با تعبيرهاي مختلف از آن نهي شده و فرد عيب جو مورد نكوهش قرار داده شده است :
"ویل لکلّ همزه لمزه؛(1) وای به کسی که دیگران را مسخره می‌کند و از دیگران عیب جویی می‌کند. با چشم و ابرو دیگران را مورد تمسخر قرار می‌دهد".

راهکار حل مشکل، عدم تجسس در رفتارهای دیگران است.انسان حق تجسس ومداخله در زندگی دیگران را ندارد. قرآن در این زمینه هم شهد شیرین دارد و می فرماید : "ولا تجسسوا ....(2) در زندگی دیگران تجسس نکنید."
پيامبر اکرم(ص) فرمود: "طوبي لمن شلغه عيبه عن عيوب النّاس؛(3) خوشا به حال کسي که عيب خودش او را از عيوب مردم باز دارد".
اگر کسي از عيوب خود آگاه شود، هرگز در صدد عيب جويي ديگران بر نمي‌آيد.

پی‌نوشت‌ها:
1. همزه (104) آیه 1.
2. حجرات(49)، آیه12.
3. امام على بن ابى طالب عليه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم، ص 255 .


به مناسبت بحث، مرور دو آیه سوره حجرات مناسب است :
قرآن مجید در سوره حجرات به ساختن جامعه اسلامى بر اساس معیارهاى اخلاقى پرداخته و مى‏ فرماید:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ * یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ (1)
دستورهاى ششگانه‏ اى که در دو آیه فوق مطرح شده (ترک مسخره کردن، عیبجویى نمودن، صدا زدن افراد با القاب زشت، گمان بد به دیگران داشتن، تجسس در زندگی افراد، غیبت نمودن) هر گاه به طور کامل در جامعه پیاده شود، آبرو و حیثیت افراد جامعه را از هر نظر بیمه مى‏ کند. نه کسى مى ‏تواند به عنوان خود برتربینى دیگران را وسیله تفریح و مسخره قرار دهد، و نه مى‏ تواند زبان به عیب جویى این و آن بگشاید، و نه با القاب زشت‏ حرمت و شخصیت افراد را در هم بشکند. نه حق دارد حتى گمان بد ببرد، نه در زندگى خصوصى افراد به جستجو پردازد، و نه عیب پنهانى آنها را براى دیگران فاش کند.

پی نوشت :
1. سوره حجرات / آیات 12-11

پرسش :
وقتی بیرون می روم به عیب های مردم توجه ام جلب می شود، لطفا یک راه حلی برای خلاصی از وضعیت به من بدهید؟

پاسخ :
این روحیه شما به تجسس در زندگی دیگران و توجه نا به جا عیوب دیگران(عیب جویی) است.
عیب جویی یعنی تجسس در پیدا کردن عیوب دیگران، که يكي از رذايل اخلاقي است و در قرآن وروایات با تعبيرهاي مختلف از آن نهي شده و فرد عيب جو مورد نكوهش قرار داده شده است :
"ویل لکلّ همزه لمزه؛(1) وای به کسی که دیگران را مسخره می‌کند و از دیگران عیب جویی می‌کند. با چشم و ابرو دیگران را مورد تمسخر قرار می‌دهد".

راهکار حل مشکل، عدم تجسس در رفتارهای دیگران است.انسان حق تجسس ومداخله در زندگی دیگران را ندارد. قرآن در این زمینه هم شهد شیرین دارد و می فرماید : "ولا تجسسوا ....(2) در زندگی دیگران تجسس نکنید."
پيامبر اکرم(ص) فرمود: "طوبي لمن شلغه عيبه عن عيوب النّاس؛(3) خوشا به حال کسي که عيب خودش او را از عيوب مردم باز دارد".
اگر کسي از عيوب خود آگاه شود، هرگز در صدد عيب جويي ديگران بر نمي‌آيد.

پی‌نوشت‌ها:
1. همزه (104) آیه 1.
2. حجرات(49)، آیه12.
3. امام على بن ابى طالب عليه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم، ص 255 .

موضوع قفل شده است