جمع بندی چرا هر کاری را باید با نام خدا آغاز نمود؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا هر کاری را باید با نام خدا آغاز نمود؟

[="Arial"][="DarkGreen"]بسم الله الرحمن الرحیم
چرا بهتر است ابتدای هر کاری را با نام خدا شروع کنیم؟
می دانم که(نعوذبالله)خداوند محتاج نیست که ما نام او را ابتدای هر کاری ببریم و این ماییم که به خدا محتاجیم و فکر میکنم که گفتن نام خدا ابتدای هر کاری نوعی ذکر است که اگر بخواهیم پایبند باشیم به این مستحب(آیا مستحب است؟)آنوقت در لحظه لحظه ی زندگی نام خدا را بر زبان می آوریم و این می شود همان دائم الذکری.آیا این برداشت درست است؟
حالا این دائم الذکر بودن و اینکه مدام به یاد خدا باشیم باعث می شود که خداوند را همواره ناظر بر اعمال و زندگیمان بدانیم و شرم از حضور خداوند در زندگی مانع از گناه کردن می شود.اینها برداشت شخصی من هستند .اگر ایرادی در آن میبینید بفرمایید و نواقص را برایم کامل کنید.
سؤال دیگر اینکه چرا پیامبر(ص)فرموده اند هرکاری که بدون نام خدا آغاز می شود ابتر و ناقص است؟
منظور از ابتر بودن در این حدیث چیست و آیا اصلاً این حدیث معتبر است؟
شخصاً فکر میکنم منظور از ابتر بودن نتیجه نگرفتن از کار موردنظر نیست چون بسیاری را دیده ام که کاری را بدون نام خدا آغاز کرده اند و حتی گاهی با نیت شر بوده ولی نتیجه ی خوبی(هدف موردنظر)در پی داشته است!
پس این روایت چه چیزی را می گوید و منظور آن چیست؟
سؤال دیگر که الان برایم پیش آمد این است که اگر زمانی که برای توضیح مسئله ای خدا را به انسان تشبیه می کنیم مثل ابتدای همین توضیحات،نگوییم نعوذبالله گناهی مرتکب شده ایم؟
برای طرح مسئله،تشبیه خداوند به انسان گناه است؟و گفتن نعوذبالله و پناه بردن به خدا چه تأثیری دارد؟
یک سؤال دیگر.
آیا فرقی میکند که چگونه کاری را با نام خدا شروع کنیم؟مثلاً گفتن بسم الله،به نام خدا،بسمه تعالی و...با هم تفاوتی دارند؟
اصلاً شروع با نام خدا به این معنی است که الزاماً نام خدا را ببریم؟
لطفاً کاملاً برایم توضیح دهید چون اگر بخواهم ادامه دهم باز هم سؤال برایم پیش می آید!
[/][/]

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد کریم

غربت نشین;630718 نوشت:
چرا بهتر است ابتدای هر کاری را با نام خدا شروع کنیم؟
می دانم که(نعوذبالله)خداوند محتاج نیست که ما نام او را ابتدای هر کاری ببریم و این ماییم که به خدا محتاجیم و فکر میکنم که گفتن نام خدا ابتدای هر کاری نوعی ذکر است که اگر بخواهیم پایبند باشیم به این مستحب(آیا مستحب است؟)آنوقت در لحظه لحظه ی زندگی نام خدا را بر زبان می آوریم و این می شود همان دائم الذکری.آیا این برداشت درست است؟
حالا این دائم الذکر بودن و اینکه مدام به یاد خدا باشیم باعث می شود که خداوند را همواره ناظر بر اعمال و زندگیمان بدانیم و شرم از حضور خداوند در زندگی مانع از گناه کردن می شود.اینها برداشت شخصی من هستند .اگر ایرادی در آن میبینید بفرمایید و نواقص را برایم کامل کنید.

سلام علیم
سخن سما درست است اما تمام سخن نیست چون در حدیث دیگری از امیرالمومنین نقل شده که علت این کار ار بار برکت شدن عمل بیان داشته اند.
ثُمَّ قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ يَحْيَى: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا تَفْسِيرُ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏» قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَقْرَأَ أَوْ يَعْمَلَ عَمَلًا [وَ] يَقُولُ: [بِسْمِ اللَّهِ أَيْ: بِهَذَا الِاسْمِ أَعْمَلُ هَذَا الْعَمَلَ.فَكُلُّ أَمْرٍ يَعْمَلُهُ- يَبْدَأُ فِيهِ بِ] «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏» فَإِنَّهُ يُبَارَكُ لَهُ ( تفیسر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام، ص25)
حضرت در تفسیر بسم الله ...می فرمایند: بنده زمانی که می خواهد عملی انجام دهد می گوید به کمک این اسم(الله) این عمل را انجام می دهم. وهر عملی که با بسم الله شرو ع شود مبارک است.
در حدیث دیگری از امام باقر علیه السلام حکمت مساله بیشتر روشن می شود:
عن الباقر، عن علي بن الحسين عليهم السّلام، قال: حدثني أبي عن أخيه، عن أمير المؤمنين عليه السلام، أن رجلا قام إليه، فقال: يا أمير المؤمنين أخبرني عن بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم ما معناه؟ فقال عليه السلام: إنّ قولك اللَّه أعظم الأسماء من أسماء اللَّه تعالى، و هو الاسم الذي لا ينبغي أن يسمّى به غير اللَّه، و لم يتسم به مخلوق، فقال الرّجل فما تفسير قوله اللَّه؟ فقال عليه السلام: هو الذي يتأله إليه عند الحوائج و الشّدائد، كلّ مخلوق، و عند انقطاع الرّجآء من جميع من دونه، و تقطع الأسباب من كلّ من سواه، و ذلك إنّ كل مترئس‏ في هذه الدّنيا، و متعظم فيها و إن عظم غناؤه و طغيانه و كثرت حوائج من دونه إليه، فانّهم يحتاجون حوائج لا يقدرنّ عليها هذا المتعاظم، و كذلك هذا المتعاظم يحتاج حوائج لا يقدر عليها، فينقطع إلى اللَّه عند ضرورته و فاقته، حتّى إذا كفى همّه عاد إلى شركه، أما تسمع اللَّه عزّ و جلّ يقول:
قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَ غَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ، بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شاءَ وَ تَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ‏.
فقال اللَّه لعباده: أيّها الفقراء إلى رحمتي إنّي قد ألزمتكم الحاجة إلىّ في كلّ حال، و ذلة العبوديّة في كلّ وقت، فالىّ فافزعوا في كلّ أمر تأخذون به، و ترجون تمامه و بلوغ غايته، فانّي إن أردت أن اعطيكم لم يقدر غيري على منعكم، و إن أردت أن أمنعكم لم يقدر غيري على إعطائكم، فتقولوا عند افتتاح كلّ أمر عظيم أو صغير: بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، أى أستعين على هذا الأمر باللَّه الذي لا تحق العبادة لغيره، المغيث إذا استغيث، و المجيب إذا ادعي،
الرّحمن الذي يرحم ببسط الرّزق علينا، و الرّحيم بنافي أدياننا و دنيانا و آخرتنا، خفّف اللَّه علينا الدّين، و جعله سهلا خفيفا، و هو يرحمنا بتمييزنا من أعدائه، ثم قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و سلم: من حزنه أمر تعاطاه، فقال: بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، و هو مخلص للَّه عزّ و جلّ، و يقبل بقلبه إليه، لم ينفكّ من أحد الشّيئين: إمّا بلوغ حاجته الدّنياويّة، و إمّا ما يعدّ له عنده، و يدّخر لديه، و ما عند اللَّه خير و أبقى للمؤمنين.

بنده خلاصه ترجمه حدیث را محضرتان عرض می کنم، می فرماید: الله اسم خاص خداوند متعال است که هنگام مشکلات و گرفتارها بنده ی که امیدش از همه جا قطع شده است به آن پناه می برد، وهیچ بزرگ وصاحب منصبی نیست که بتواند تمام تمام مشکلات وحاجات بنده برطرف کند بلکه جایی می رسد که این بزرگان ورؤسا نیز کاری نمی توانند انجام دهند وتنها کسی که می تواند کاری انجام دهد خداوند متعال است....
پس حکمت گفتن بسم الله در اول هر کاری برای آن است که همه کاره عالم خداست وتنها کسی که می تواند در تمام گرفتاریها مشکل گشای انسان باشد خداوند متعال است ولا غیر. وچون تمام امور به دست خداست وبدون خواست او در عالم کاری اتفاق نمی افتد لذا ما در اول هر کاری با استعانت وکمک خواستن از نام شریف او که طبق حدیث برای پناه حاجت مندان است می خواهیم کارمان به سرانجام برسد.

غربت نشین;630718 نوشت:
منظور از ابتر بودن در این حدیث چیست و آیا اصلاً این حدیث معتبر است؟

باء در بسم الله یعنی کمک خواستن از نام خداوند متعال وکار ابتر می شود چون همه کاره عالم خداوند متعال است واگر اذن وخواست او نباشد در عالم اتفاقی نمی افتد لذا بجای اینکه انسان در کارهای مختلف از این وآن کمک بخواهد چه بهتر که در همه چیز با استعانت از خداوند کارهایش را شروع کند.

غربت نشین;630718 نوشت:
کنیم مثل ابتدای همین توضیحات،نگوییم نعوذبالله گناهی مرتکب شده ایم؟

در این موارد نعوذ بالله گفتن از باب این است که نوع سخن که ما از دیگران بیان می کنیم با ساحت ومقام ایشان نمی سازد مثلا دیده اید که انسان برخی اوقات وقتی چیزی عجیب است می گوید پناه برخدا این هم چنین حالتی دارد.

غربت نشین;630718 نوشت:
اصلاً شروع با نام خدا به این معنی است که الزاماً نام خدا را ببریم؟
لطفاً کاملاً برایم توضیح دهید چون اگر بخواهم ادامه دهم باز هم سؤال برایم پیش می آید!

اینجا بیشتر از بردن یک لفظ باطن مساله مهم است. یک موقع ما فکر می کنیم که در عالم کاره ای هستیم یا دیگرانی که از آنها مثل دکتر وغیره کمک می خواهیم مستقل هستند وکار را خودشان انجام می دهند ویک موقع اینطور نیست بلکه هر ماکاره عالم در ذهن ما خداوند است ودیگران ابزاری بیش نیستند وهمه در واقع به مقامی رسیده ایم که غیر خدا را نمی بینیم وانبیاء هم آمده اند همین را بگویند.
قُلِ‏ اللَّهُ‏ ثُمَّ ذَرْهُمْ في‏ خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ (انعام/91)، بگو: «خدا [همه را فرستاده‏]»؛ آنگاه بگذار تا در ژرفاى [باطل‏] خود به بازى [سرگرم‏] شوند.
این سخن دین است که غیر خدا را رها کنید. اما عمده ما زمانی که دستمان از همه جا کوتاه شد به خدا پناه می بریم.
وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى‏ ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (یونس/12)، و چون انسان را آسيبى رسد، ما را -به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده- مى‏خواند، و چون گرفتاريش را برطرف كنيم چنان مى‏رود كه گويى ما را براى گرفتاريى كه به او رسيده، نخوانده است. اين گونه براى اسرافكاران آنچه انجام مى‏دادند زينت داده شده است.
این معنا در آیات دیگری هم تکرار شده است که انسان وقتی دستش از همه جا کوتاه است به دنبال ما می آید ولی زمانی که کارش حل شد چنان از خدا رو برمی گرداند که مثل اینکه خدا اصلا نمی شناخته است.
منظور احادیث شریف بیشتر از اینکه لقله زبان مد نظر باشد رسیدن به این فهم است که آنوقت ذکر لسانی هم خود بخود خواهد آمد.

سلام علیکم
ممنون از اینکه وقت گذاشتید و پاسخ دادید
:Gol:

کریم;633092 نوشت:
اء در بسم الله یعنی کمک خواستن از نام خداوند متعال وکار ابتر می شود چون همه کاره عالم خداوند متعال است واگر اذن وخواست او نباشد در عالم اتفاقی نمی افتد لذا بجای اینکه انسان در کارهای مختلف از این وآن کمک بخواهد چه بهتر که در همه چیز با استعانت از خداوند کارهایش را شروع کند.

من هنوز متوجه نشده ام،ابتر بودن یعنی نقص ظاهری کار و نتیجه نگرفتن از آن یا منظور این است که چون کاری بدون نام خدا که همه کاره ی عالم است شروع نشده ، ابتر است؟
در اینجا همه کاره خداوند است و زمانی که در ابتدای آغاز هرکار ،اصل کاری که خداوند است را کنار میگذاریم در واقع کار را ناقص انجام داده ایم.منظور همین است؟

نقل قول:
در حدیث دیگری از امیرالمومنین نقل شده که علت این کار ار بار برکت شدن عمل بیان داشته اند.
ثُمَّ قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ يَحْيَى: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا تَفْسِيرُ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏» قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَقْرَأَ أَوْ يَعْمَلَ عَمَلًا [وَ] يَقُولُ: [بِسْمِ اللَّهِ أَيْ: بِهَذَا الِاسْمِ أَعْمَلُ هَذَا الْعَمَلَ.فَكُلُّ أَمْرٍ يَعْمَلُهُ- يَبْدَأُ فِيهِ بِ] «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏» فَإِنَّهُ يُبَارَكُ لَهُ ( تفیسر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام، ص25)

منظور از برکت در این حدیث چیست؟
زیاد شدن و دوام کار؟

غربت نشین;633177 نوشت:
من هنوز متوجه نشده ام،ابتر بودن یعنی نقص ظاهری کار و نتیجه نگرفتن از آن یا منظور این است که چون کاری بدون نام خدا که همه کاره ی عالم است شروع نشده ، ابتر است؟
در اینجا همه کاره خداوند است و زمانی که در ابتدای آغاز هرکار ،اصل کاری که خداوند است را کنار میگذاریم در واقع کار را ناقص انجام داده ایم.منظور همین است؟

سلام علیکم
ابتر در لغت به معنای دم ونباله داشتن است ودر اینجا کنایه از عدم نتیجه بخش بودن است، چه بسا برخی فوائد ظاهری ودنیوی داشته باشد اما ثمره اخروی وابدی ندارد وفائده ان موقتی است. ولی کاری که برای خداوند باشد ثمرات اخروی هم دارد وانسان از فوائد آن هم در این دنیا وهم آخرت استفاده می کند. ودر واقع دنباله دار است.

غربت نشین;633177 نوشت:
منظور از برکت در این حدیث چیست؟
زیاد شدن و دوام کار؟

برکت به معنای زیادی در مقدار یا کیفیت است وخداوند به مال حلال برکت می دهد وشما می بیند شخص با اینکه در آمدش زیاد هم نیست ولی اموراتش می گذرد که اگر با حساب وکتاب دنیوی حساب کنید سازگار نیست.
در اینجا منظور این است که عملی که با یاد خدا نباشد زیاد دوام نخواهد آورد.
مثال بارزی که برای برکت وعدم برکت می زنند این است که شما می دانید که که گوسفند در هر شکم بیشتر از یک بره نمی تواند به دنیا بیاورد ولی این همه ذبح شده واستفاده می شود وباز هم زمین پر از گوسفند است ولی سگ با اینکه در هر شکم پنج شش تا بچه به دنیا می آورد ولی با اجل خود عمدتا از دنیا می رود ولی تعدادش به اندازه گوسفند نیست. وشما می بینید که در هر روستایی در قبال دهها گوسفند یک سگ برای نگهبانی گذاشته می شود. واین نشانگر کم بودن سگ است لذا این نشان می دهد که خداوند متعال در وجود گوسفند برکت قرار داده است.

من هر وقت خواستم بخوابم و سوره توحید و ناس رو نخوندم هر چی اجنه بود اومد تو خوابم...

من دیگه واقعا بهش اعتقاد پیدا کردم

هر کاریو با نام خدا اغاز کن حتی خواب

عشقم خدا;633240 نوشت:
هر کاریو با نام خدا اغاز کن حتی خواب

سلام علیکم
پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند: هر عملي را كه مي خواهيد انجام دهيد نام خدا را ببريد و الا آن عمل ابتر و ناتمام مي ماند. حال سؤال اين است كه آيا مراد از اين حديث اين است كه حتما لفظ بسم الله الرحمن الرحيم را بايد بر زبان جاري كنيم يا نه همان توكل بر خدا داشتن هنگام انجام هر عملي كفايت مي كند؟ اگر امكان دارد اين حديث را به صورت مصداقي (با مثال) توضيح دهيد. (الايمان معرفة با لقلب،اقرار بالسان،عمل با ركان)
در مورد لزوم آغاز كردن كارها با نام خدا و گفتن «بسم الله» كه مايه جلب رحمت خدا است در روايات معصومين(ع) مطالب مفيد و سودمند وارد شده است توکل بر خدا داشتن هنگام انجام هر عملی لازم است اما به زبان آوردن بسم الله تاکيد بر اين امر است ولذا بهتر است به زبان آورده شود توضيح بيشتر اينکه :
در ميان همه مردم دنيا مرسوم است که هر کار مهم و با ارزشي را به نام بزرگي از بزرگانشان آغاز مي کنند و کلنگ ساخت و تأسيس هر مرسسه و سازماني را به نام فرد مورد علاقه شان بر زمين مي زنند و آن کار را با شخصيت مورد نظرشان ارتباط مي دهند. براي استمرار و پايندگي يک برنامه و کار بهتر است آن را به موجود پايدار و جاوداني ارتباط دهيم، موجودي که فنا و زوال در ذات پاکش راه ندارد، چون همه موجودات جهان هستي محکوم به فنا و نابودي هستند مگر ذات پاک خداوند و اگر چيزي بخواهد باقي و جاودانه باشد بايد با آن ذات لايزال مرتبط داشته باشد. پس خداوند رمز بقا و جاودانگي است و بايد هر کاري را با ياد و نام او آغاز کرد و در سايه او قرار داد و از او استمداد طلبيد. به همين دليل است که در نخستين آيه قرآن کريم مي گوييم: «بسم الله الرحمن الرحيم؛ به نام خداوند بخشنده بخشايشگر». البته اين کار نبايد تنها از جنبه ظاهري و صوري باشد و تنها به لفظ آن اکتفا نمود بلکه بايد از نظر واقعيت و معنا با او پيوند داشته باشد. چون اين ارتباط و پيوند انسان را در مسير صحيح قرار مي دهد و از هر گونه انحراف باز مي دارد و به همين دليل چنين کاري حتي به پايان وس رانجام مي رسد و پر برکت است. در حديث معروفي از پيامبر اکرم(ص) چنين آمده است: «کل امر ذي بال لم يذکر فيه اسم الله فهو ابتر؛ هر کار مهمي که بدون نام خدا آغاز گردد، بي فرجام است.»بحارالانوار، ج 16، باب 58 حضرت نوح(ع) در آن طوفان سخت و سهمگين هنگام سوار شدن بر کشتي و حرکت بر روي امواج کوه پيکر آب که هر لحظه آن با خطرات و فراواني همراه بود براي رسيدن به مقصد و ساحل نجات و پيروزي بر مشکلات به ياران خود دستور مي دهد که در هنگام حرکت کشتي و نيز در وقت توقف آن «بسم الله» بگويند: «وَ قالَ ارْكَبُوا فيها بِسْمِ اللّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبّي لَغَفُورٌ رَحيمٌ»؛(هود، 41)
بر همين اساس است که همه سوره هاي قرآن به جز سوره توبه با «بسم الله الرحمن الرحيم» آغاز مي شود تا هدف اصلي که همان هدايت و سوق بشر به سعادت است از آغاز تا انجام با موفقيت و پيروزي انجام پذيرد. سوره توبه هم چون با اعلام جنگ به مشرکان مکه و پيمان شکنندگان آغاز شده و اعلام جنگ با توصيف خداوند به رحمان و رحيم ناسازگار است، بدون «بسم الله الرحمن الرحيم» آمده است. در جمله «بسم الله الرحمن الرحيم» نخست با کمله «اسم» رو به رو مي شويم که از ريشه «سمّو» به معناي «بلندي و ارتفاع» است و بعد از آن با کلمه «الله» مواجه مي شويم که کامل ترين و جامع ترين نام خداوند است زيرا نام هاي خداوند در قرآن و غير آن هر کدام، بخش خاصي از صفات خداوند را منعکس و بيان مي کند و تنها نامي که به همه صفات و کمالات الهي و جامه صفات جلال و جمال اشاره دارد، نام «الله» است. بعد از آن به کلمه «رحمان» و «رحيم» بر مي خوريم. مشهور در ميان عده اي از مفسران آن است که «رحمان» اشاره به رحمت عام و همگاني و گسترده خداوند است که شامل دوست و دشمن و مؤمن و کافر هم مي باشد، چون همه بندگان از مواهب گوناگون حيات بهره مندند و از سفره گسترده نعمت هاي بي پايان و بي دريغش روزي مي خورند. ولي «رحيم» اشاره به رحمت خاص پروردگار دارد که ويژه بندگان مؤمن و صالح او است زيرا آنان به خاطر ايمان و انجام عمل صالح، اين شايستگي را يافته اند که از رحمت و بخشش و الطاف خاص خداوند که آلودگان و مجرمان از آن محرومند، بهره مند و برخوردار گردند. بنابراين در مورد آغاز هر کاري با نام خداوند، نامي که در بردارنده همه اوصاف کمال و صفات جلال و جلال اوست آغاز مي کنيم از او استمداد مي طلبيم و دست به دامن رحمت واسعه و گسترده مي زنيم و براي پيشرفت در کارها و پيروزي بر مشکلات، صفتي مناسب تر از اين صفات وجود ندارد.
مؤمنان راستين با گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم» در آغاز کارها دل از همه جا بر مي کنند و تنها به خداوند دل مي بندند و از او استمداد و ياري مي طلبند. از «بسم الله الرحمن الرحيم» مي آموزيم که اساس کار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنايي دارد و تا عوامل قاطع ومسلمي براي ان پيدا نشود تحقق نخواهد يافت. انسان ها نيز بايد پايه و اساس کارشان را بر رحمت و مجبت قرار دهند و جز در مارد ضروري و ناچاري به ابزار خشونت متوسل نشوند.
براي مطالعه بيشتر : - تفسير نمونه، ج 1، سوره حمد - تفسير سوره حمد از امام خميني(ره).

جمع بندی: چرا هر کاری را باید با نام خدا آغاز نمود؟
سوال: چرا باید هرکاری را با نام خدا آغاز کنیم؟
جواب: با برکت شدن عمل:

از امیرالمومنین نقل شده که علت این کار ار بار برکت شدن عمل بیان داشته اند.

ثُمَّ قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ يَحْيَى: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا تَفْسِيرُ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏» قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَقْرَأَ أَوْ يَعْمَلَ عَمَلًا [وَ] يَقُولُ: [بِسْمِ اللَّهِ أَيْ: بِهَذَا الِاسْمِ أَعْمَلُ هَذَا الْعَمَلَ.فَكُلُّ أَمْرٍ يَعْمَلُهُ- يَبْدَأُ فِيهِ بِ] «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏» فَإِنَّهُ يُبَارَكُ لَهُ ( تفیسر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام، ص25، ناشر: مدرسه امام مهدی(عج)، قم، 1409، چ اول)


حضرت در تفسیر بسم الله ...می فرمایند: بنده زمانی که می خواهد عملی انجام دهد می گوید به کمک این اسم(الله) این عمل را انجام می دهم. وهر عملی که با بسم الله شرو ع شود مبارک است.
فلسفه بردن نام خداوند در اول هر کار:
در حدیثی امام باقر علیه السلام به حکمت این کار اشاره کرده اند که بخشی از حدیث نقل می شود.
...فتقولوا عند افتتاح كلّ أمر عظيم أو صغير: بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، أى أستعين على هذا الأمر باللَّه الذي لا تحق العبادة لغيره، المغيث إذا استغيث، و المجيب إذا ادعي،...قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و سلم: من حزنه أمر تعاطاه، فقال: بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، و هو مخلص للَّه عزّ و جلّ، و يقبل بقلبه إليه، لم ينفكّ من أحد الشّيئين: إمّا بلوغ حاجته الدّنياويّة، و إمّا ما يعدّ له عنده، و يدّخر لديه، و ما عند اللَّه خير و أبقى للمؤمنين.(صدوق، التوحید، ص232، ناشر: جامعه مدرسین، قم، 1398ق، چ اول)
می فرماید: الله اسم خاص خداوند متعال است که هنگام مشکلات و گرفتارها بنده ی که امیدش از همه جا قطع شده است به آن پناه می برد، وهیچ بزرگ وصاحب منصبی نیست که بتواند تمام تمام مشکلات وحاجات بنده برطرف کند بلکه جایی می رسد که این بزرگان ورؤسا نیز کاری نمی توانند انجام دهند وتنها کسی که می تواند کاری انجام دهد خداوند متعال است....
یعنی در این کاری که شروه می کنم از خداوند متعال کمک می طلبم که عبادت برای غیر او جایز نیست، پناه دهنده است زمانی که پناهنده شوی واجابت کننده است زمانی که بخوانی...رسول خدا(ص) هم می فرمایند: کسی که از امری محزون باشد و بسم الله ...بگوید از دو چیز یکی را به دست خواهد آورد یا حاجتش برآورده می شود ویا اینکه در نزد خداوند توشه ای برای(آخرت) او خواهد شد که آنچه نزد خداوند است برای مومنان بهتر وبا دوام تر است.


سوال: مقصود رسول خدا(ص) از ابتر دز حدیث:

كل أمر ذي‏ بال‏ لم يبدأ باسم الله تعالى فهو أقطع أو أجذم أو أبتر(میانجی، مکاتیب الرسول، ج1، ص58) چیست؟
جواب: ابتر در لغت به معنای دم ونباله داشتن است ودر اینجا کنایه از عدم نتیجه بخش بودن است، چه بسا برخی فوائد ظاهری ودنیوی داشته باشد اما ثمره اخروی وابدی ندارد وفائده ان موقتی است. ولی کاری که برای خداوند باشد ثمرات اخروی هم دارد وانسان از فوائد آن هم در این دنیا وهم آخرت استفاده می کند. ودر واقع دنباله دار است.


سوال: منظور از شروع با نام خدا یعنی حتما باید نام خدا را ببریم؟

جواب: اینجا بیشتر از بردن یک لفظ باطن مساله مهم است.

«كلّ أمر ذي‏ بال‏ لم يبدأ فيه باسم اللّه فهو أبتر» و في ذكر الاسم إيماء إلى أنّ المراد بهذه الأسماء الشريفة المسمّيات و أنّ الاستعانة في الاستفاضة وقعت بأسمائها(ملاصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج1، ص2، ناشر: المکتبة الاسلامیة، تهران، 1382ق، چ اول) یعنی مقصود اصلی از این اسماء حقیقت آنها وکمک خواستن حقیقی از خداوند است نه لقلقه زبانی فقط.

یک موقع ما فکر می کنیم که در عالم کاره ای هستیم یا دیگرانی که از آنها مثل دکتر وغیره کمک می خواهیم مستقل هستند وکار را خودشان انجام می دهند ویک موقع اینطور نیست بلکه هر ماکاره عالم در ذهن ما خداوند است ودیگران ابزاری بیش نیستند وهمه در واقع به مقامی رسیده ایم که غیر خدا را نمی بینیم وانبیاء هم آمده اند همین را بگویند.

قُلِ‏ اللَّهُ‏ ثُمَّ ذَرْهُمْ في‏ خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ (انعام/91)،

بگو: «خدا [همه را فرستاده‏]»؛ آنگاه بگذار تا در ژرفاى [باطل‏] خود به بازى [سرگرم‏] شوند.


این سخن دین است که غیر خدا را رها کنید. اما عمده ما زمانی که دستمان از همه جا کوتاه شد به خدا پناه می بریم.

وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى‏ ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (یونس/12)،

و چون انسان را آسيبى رسد، ما را -به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده- مى‏خواند، و چون گرفتاريش را برطرف كنيم چنان مى‏رود كه گويى ما را براى گرفتاريى كه به او رسيده، نخوانده است. اين گونه براى اسرافكاران آنچه انجام مى‏دادند زينت داده شده است.مومن واقعی همیشه در حال اضطرار است. در واقع همه چیز رااز خدا می خواهد.

خلاصه کلام:
انسان باید در همه چیز خداوند را همه کاره بداند وهمه امید واتکایش به او باشد که این مساله سبب برآورده شدن حاجت دنیوی ویا ذخیره اخروی آن می شود. وبه کار انسان برکت می دهد.



موضوع قفل شده است