شعر در قامت قلم امام

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
شعر در قامت قلم امام


چهره امام خميني در شعرش، چهره‌اي است كه ما را ناظر و شاهد ذهنيتي مي‌نمايد كه متفاوت با روزمره زندگي يك رهبر بزرگ در سال‌هاي قرن بيستم است. امام خميني از اين نگاه مردي شوريده و دلسوخته معرفي مي‌شود كه در تمامي اشعارش به دنبال بيان و وصف دلي سوخته در راه وصل به معبود خويش است. امام از دوران جواني به شعر سرودن مي‌پرداخت و در عين دلبستگي مشخص و انكار ناشدني‌اش كه به ادبيات عرفاني و كهن ايران داشت، از زباني سود مي‌برد كه شكل آن به هيأت شعر عرفاني و اصطلاحات برگرفته از همين مسلك است.
چهره امام خميني در شعرش، چهره‌اي است كه ما را ناظر و شاهد ذهنيتي مي‌نمايد كه متفاوت با روزمره زندگي يك رهبر بزرگ در سال‌هاي قرن بيستم است

با اين كليات حضرت امام در دوره‌هاي مختلف زندگي‌شان از سرودن شعر غافل نمانده ولي بسياري از اشعار دوران جواني ايشان به علت سفرهاي پي در پي گم شده و برخي ديگر نيز در مسير حوادثي همچون هجوم مأموران ساواك به منزل ايشان از دست رفت.
بنابر نوشته آغازين ديوان امام، اشعاري كه امروزه از ايشان منتشر شده است شامل برخي اشعار قديمي و سروده‌هايي است كه ايشان در سال‌هاي پس از پيروزي انقلاب سروده‌اند.
تا قبل از رحلت حضرت امام اشعار ايشان به صورت كتاب‌هاي مستقل و يا در كنار هم عرضه نشده بود و پس از رحلت وي بود كه به كوشش بانو فاطمه طباطبايي (همسر مرحوم حاج سيداحمد خميني) اين اشعار را جمع آوري كرده و با همياري مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني به صورت ديواني كامل و مستقل منتشر كردند.
من به خال لبت اي دوست گرفتار شدم مطلع غزلي از حضرت امام در روزها و شب‌هاي پس از رحلت ايشان براي اول بار از صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران خوانده شد.
در هر صورت بعد از رحلت امام خميني بود كه ملت ايران و جميع مردم دريافتند كه ايشان وجهه پررنگي در شاعري داشته‌اند. با انشار اين اشعار و استقبالي كه از آن‌ها شد، با وجه ديگري از شخصيت اين رهبر بزرگ رو به رو شديم؛ وجهي متفاوت كه در كمتر سياستمدار و يا رهبري ديده شده است و ان روحي بزرگ و ذهني خلاق است كه در جستجوي معاني و مضامين عميق سر در راه شناخت و معرفت مي‌گذارد.
امام از دوران جواني به شعر سرودن مي‌پرداخت و در عين دلبستگي مشخص و انكار ناشدني‌اش كه به ادبيات عرفاني و كهن ايران داشت، از زباني سود مي‌برد كه شكل آن به هيأت شعر عرفاني و اصطلاحات برگرفته از همين مسلك است.

نگاه شناخت شناسي به اشعار امام

حضرت امام خميني در برخي سبك‌ها و شكل‌هاي شعري طبع آزمايي كرده كه شايد مهمترين و بهترين آن‌ها غزل باشد. به غير از غزل، ايشان سراينده رباعي‌هاي فراواني نيز هستند كه بيانگر علاقه ايشان به اين شكل شعري است. در ضمن در ديوان ايشان مي‌توان اشعاري را در قالب‌هاي قصيده (3 اثر) مسمط (2 اثر) و ترجيع بند (1 اثر) مشاهده كرد. ديگر اين كه ايشان در اوزان و قالب‌هايي طبع آزمايي كرده‌اند كه از نظر مفهومي تفاوت‌هاي بسياري با هم داشته و دارند.
اما امام بنابر همين درك، شكل‌هايي را براي مفاهيم خاص خود انتخاب كرده‌اند كه با ساختار و ظرف شعري در تضاد نباشد. به همين دليل است كه غزل‌هاي ايشان حكايتي عارفانه را در خود مستتر كرده‌اند و قصايد بيشتر در شكلي روايي‌تر به مفاهيمي چون مدح حضرت ولي عصر (عج) و يا بهاريه انتظار مي‌پردازد. بنابراين اولين مؤلفه مهم در شعر حضرت امام را بايد به شناخت عميق ايشان از ويژگي‌ها و عناصر سازنده انواع شعري اختصاص دارد.
ايشان به درستي مي‌دانستند كه براي دغدغه‌هاي مختلف، قالب‌هاي گوناگون وجود دارد. به همين جهت بدون اين كه هويت مشكل‌ها و ظرف‌هاي شعري متداول را مخدوش نمايند، فضاي فكري خود را در آن‌ها جاي داده و تسلط خود را بر قدم‌هاي شعري مختلف به نمايش گذارند. در اين بين دو قالب غزل و رباعي چهره پررنگ‌تري يافته و اعم سروده‌هاي ايشان را در اين دو شكل درك مي‌كنيم. حضرت امام – همان طور كه اشاره شد - شناخت دقيقي از ادبيات كهن ايران داشته‌اند. ايشان بر همين اساس سبك‌ها و شيوه شاعران پيشين را مطالعه كرده و داراي شناخت جامعي از شعر ماقبل خود شده‌اند.
من به خال لبت اي دوست گرفتار شدم مطلع غزلي از حضرت امام در روزها و شب‌هاي پس از رحلت ايشان براي اول بار از صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران خوانده شد.

اين مطالعه و شناخت در اشكالي خود را آشكار مي‌كند. امام خميني داراي تعابير و اصطلاحات و در واقع زباني است كه فراخور قالبي كه شعر در آن قرار گرفته، تغيير مي‌كند.
به طور مثال در غزل‌هاي ايشان مي‌توان تأثير عميق حضرت حافظ شيرازي، عراقي، عطار و به طور كامل شعرايي را ديد كه سير و سلوك دروني و شكل‌هاي مختلف عرفان را تجربه كرده بودند. در عين حال حضرت امام در رباعيات زباني ديگر دارد و دايره واژگان ايشان تغيير محسوسي مي‌يابد.
بنابراين تأثير قدما بر زبان شعري حضرت امام خميني، تأثيري انكار ناشدني است زيرا ايشان به استقبال برخي مضامين مندرج در اشعار آن شاعران رفته‌اند كه اين امر در ادب فارسي امري رايج و مرسوم بوده است.
ديگر نكته اين كه سبك قالب اختيار شده سبك «عراقي» است. در اين سبك كه اساس آن بر پايه غزل‌ها و استفاده از ويژگي‌هاي اين قالب شكل گرفته است، آتش‌ دوري يار و در واقع شرح فراق‌ از مهم‌ترين عناصرمفهومي تشكيل دهنده شعر است. ايشان در اين مسير زبان را مي‌آفريند كه ادامه زبان شعراي آن سبك بوده و در عين حال تأكيدي بر حفظ شكل عيني آن‌ها ندارد.
تا قبل از رحلت حضرت امام اشعار ايشان به صورت كتاب‌هاي مستقل و يا در كنار هم عرضه نشده بود و پس از رحلت وي بود كه به كوشش بانو فاطمه طباطبايي (همسر مرحوم حاج سيداحمد خميني) اين اشعار را جمع آوري كرده و با همياري مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني به صورت ديواني كامل و مستقل منتشر كردند.

در واقع مي‌توان گفت شوري كه در شعر سبك عراقي وجود دارد و تكثر شكل‌ها و اوزان مورد استفاده در آن، باعث شده تا حضرت امام سروده‌هاي خود را با شكلي نزديك به اين سبك بيافريند. به طور مثال، مانند اين بيت، «سوزش باد دي از صحنه برون خواهد رفت / بارش ابر بهاري به عيان خواهي ديد» و يا «تو خطاكاري و حق آگاه است / حيله‌گر، زهدنمايي بس

برچسب: