آیا به غیر از راه عقل مسیری دیگر برای اثبات خداوند وجود دارد؟

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا به غیر از راه عقل مسیری دیگر برای اثبات خداوند وجود دارد؟

در صورته امکان میخوام که استاد رئوف پاسخگویه این سوال باشند ...

با عرض سلام خدمته کارشناس محترم سایت ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...........

چند وقت پیش یکی از سخنرانی هایه آقای دکتر میرباقری رو داشتم گوش میدادم ... نمیدونم چرا سخنرانی هایه ایشون رویه من تاثیر زیادی میزاره ... ایشون داشتند در مورد موضوع خاصی صحبت میکردند و در میان کلامشون فرمودند ...

برخی از آدمها هستند که میگویند ما باید از لحاظ مادی به فلان جا برسیم ( مثلا خونه و ماشین و رفاه تا سطح بخصوصی داشته باشیم ) و برای رسیدن به چنین سطحی اصلا با حلال و حرومش کار نداریم ... و بعد از اینکه به فلان درجه از دارایی ها و توانمندی رسیدیم ( در درون سطح عادی قرار گرفتیم ) اونوقت دیگه دنبال مال حروم و ... نمیریم ...

و ایشون این مساله رو تقبیح کردنش ... و گفتند که ما برای این اومدیم در درون این دنیا که آزمایش بشیم نه اینکه به رفاه برسیم و ...

راستش فرم حرف زدن ایشون باعث شد من تو وجودم احساس آتیش بکنم و سردرد گرفتم و بعدش رفتم و در درون رخت خوابم خوابیدم ... چون دقیقا من چنین رفتاری رو دارم ... من با خودم شرط کرده بودم که به نوع درآمد توجه نکنم ( حلال و حروم ) تا زمانیکه به سطحی از درآمد و رفاه برسم و بعد از اینکه به اونجا رسیدم چنین پارامتری رو در درون زندگیم دخیل کنم ...

خوب ...
ایشون استدلال کردند که ما اومدیم در درون این دنیا تا امتحان بشیم ... آیا من نباید خدام رو امتحان کنم ... آیا این حقه من نیست ...
وقتی به اسک دین میام ... باور کنین استدلالات عقلانی وارد پارمترهایی میشه که واقعا در سطح عقل خودم اونها رو نمیبینم ...
و مطمئن هستم که مغز انسان اونقدر توانمند نیست که بتونه از تمام راهها و مسیرها و استدلالات غلط در این مسیر اجتناب کنه ...

آیا من نمیتونم خدایی که من رو آورده این دنیا و میخواد من رو مورد آزمایش قرار بده رو مورد آزمایش قرار بدم ...
مثلا بگم ...
ای خدای خوب و مهربان که آسمانها و زمین را خلق کردی ...
ای خدایی که در مقابل عظمت وجودی تو من هیچ چیز نیستم ...
نمیدانم آیا این مسیر درست هست و آیا من را به سعادت میرساند یا نه ...
من دنبال معجزه و نشانه و ... هم نیستم ...
من 9 ماه مسیری که شما تعیین کرده اید را طی میکنم و عاجزانه از شما میخواهم که مرا در درون مسیر سعادت قرار دهید ...
مسیری که ببینم روز به روز رشد میکنم ...
زندگیم بهتر میشه ...
اتفاقات بهتری برام میوفته ...
شادتر میشم
و ...

و اگر مسیر شما نتوانست چنین مطلوبی را برای من ایجاد کند به من هم حق بدهید که به دنیال مسیری دیگر باشم ...

آیا من نمیتونم چنین تقاضایی رو بکنم ؟؟؟

برچسب: 

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد رئوف

مارینر;628744 نوشت:
در صورته امکان میخوام که استاد رئوف پاسخگویه این سوال باشند ...

با عرض سلام خدمته کارشناس محترم سایت ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...........

چند وقت پیش یکی از سخنرانی هایه آقای دکتر میرباقری رو داشتم گوش میدادم ... نمیدونم چرا سخنرانی هایه ایشون رویه من تاثیر زیادی میزاره ... ایشون داشتند در مورد موضوع خاصی صحبت میکردند و در میان کلامشون فرمودند ...

برخی از آدمها هستند که میگویند ما باید از لحاظ مادی به فلان جا برسیم ( مثلا خونه و ماشین و رفاه تا سطح بخصوصی داشته باشیم ) و برای رسیدن به چنین سطحی اصلا با حلال و حرومش کار نداریم ... و بعد از اینکه به فلان درجه از دارایی ها و توانمندی رسیدیم ( در درون سطح عادی قرار گرفتیم ) اونوقت دیگه دنبال مال حروم و ... نمیریم ...

و ایشون این مساله رو تقبیح کردنش ... و گفتند که ما برای این اومدیم در درون این دنیا که آزمایش بشیم نه اینکه به رفاه برسیم و ...

راستش فرم حرف زدن ایشون باعث شد من تو وجودم احساس آتیش بکنم و سردرد گرفتم و بعدش رفتم و در درون رخت خوابم خوابیدم ... چون دقیقا من چنین رفتاری رو دارم ... من با خودم شرط کرده بودم که به نوع درآمد توجه نکنم ( حلال و حروم ) تا زمانیکه به سطحی از درآمد و رفاه برسم و بعد از اینکه به اونجا رسیدم چنین پارامتری رو در درون زندگیم دخیل کنم ...

خوب ...
ایشون استدلال کردند که ما اومدیم در درون این دنیا تا امتحان بشیم ... آیا من نباید خدام رو امتحان کنم ... آیا این حقه من نیست ...
وقتی به اسک دین میام ... باور کنین استدلالات عقلانی وارد پارمترهایی میشه که واقعا در سطح عقل خودم اونها رو نمیبینم ...
و مطمئن هستم که مغز انسان اونقدر توانمند نیست که بتونه از تمام راهها و مسیرها و استدلالات غلط در این مسیر اجتناب کنه ...

آیا من نمیتونم خدایی که من رو آورده این دنیا و میخواد من رو مورد آزمایش قرار بده رو مورد آزمایش قرار بدم ...
مثلا بگم ...
ای خدای خوب و مهربان که آسمانها و زمین را خلق کردی ...
ای خدایی که در مقابل عظمت وجودی تو من هیچ چیز نیستم ...
نمیدانم آیا این مسیر درست هست و آیا من را به سعادت میرساند یا نه ...
من دنبال معجزه و نشانه و ... هم نیستم ...
من 9 ماه مسیری که شما تعیین کرده اید را طی میکنم و عاجزانه از شما میخواهم که مرا در درون مسیر سعادت قرار دهید ...
مسیری که ببینم روز به روز رشد میکنم ...
زندگیم بهتر میشه ...
اتفاقات بهتری برام میوفته ...
شادتر میشم
و ...

و اگر مسیر شما نتوانست چنین مطلوبی را برای من ایجاد کند به من هم حق بدهید که به دنیال مسیری دیگر باشم ...

آیا من نمیتونم چنین تقاضایی رو بکنم ؟؟؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب:

- مطلبی که از حجه الاسلام میر باقری نقل کردید، مطلب درستی است. به این معنا که نمی شود راه خوبی را از بدی عبور داد و مدتی به درستی عمل نکرد به امید اینکه پس از مدتی و بهتر شدن اوضاع، نحوه زندگی را تغییر خواهیم داد.

- اساسا هدف از زندگی چیست؟ آیا هدف از زندگی لزوما رسیدن به منافع مادی است؟ یا اینکه هدف رسیدن به کمال و کسب رضایت الهی است؟ البته حالت دوم به معنای آن نیست که در پی منافع دنیوی نباشیم بلکه به معنای آن است که در تزاحم و تعارض بین منافع دنیوی و منافع اخروی، منافع اخروی را مقدم کنیم.
هدف انسان دیندار رسیدن به کمال و سعادت ابدی است و البته برای معاش دنیوی نیز تلاش میکند.

با توجه به این مسئله، طی کردن مسیر خطا به امید آنکه در مرحله ای از آن روی گردان خواهیم شد، چند اشکال دارد:

- این چنین نیست که ما هر زمان بخواهیم بتوانیم به راحتی از بدی رویگردان بشویم و به خوبی گرایش پیدا کنیم بلکه هر قدم که ما راه بدی را می پیماییم، وجود ما قدم به قدم دچار فرودستی و آلودگی می شود و راه برگشت سخت تر و دشوار تر می شود.

- این تیرگی و پلیدی ممکن است به مراحلی برسد که شخص عملا راه برگشتی برای خود نبیند و نور هدایت را تشخیص ندهد در این حالت، مسئله توبه بسیار دشوار می شود و گاهی عملا امکان پذیر نیست (مانند مواردی که حقوق انسان های دیگر به نحو غیر قابل جبرانی، ضایع شده باشد)

بنابراین تصور اینکه به بدی پناه ببریم و بعدها خوب خواهیم شد، تصور درستی نیست.

از سوی دیگر، اگر ما ارزشگذاری زندگی را به نحو صحیح انجام دهیم یعنی اموری که باید مهم شمرده شوند را به صورت درست تعریف کنیم، پیروی از آموزه های دینی، بسیار نجات بخش و یاری کننده خواهد بود.
اگر ما زندگی را در تعادلی از اموری معنوی و امور مادی قرار دهیم و در آن برای جنبه های دنیوی و اخروی، برنامه داشته باشیم. برای زندگی شخصی، خانوادگی و اجتماعی جایگاه خاصی مشخص کرده باشیم و اموری از این دست، خواهیم یافت که برنامه ها و آموزه های دینی، ما را به زندگی ای رهنمون خواهد شد که در آن علاوه بر منافع دنیوی، زندگی ای معنوی، ارزشمند، باهدف و معنادار خواهیم داشت و این چیزی است که برخی از انسان های مدرن آن را از دست داده اند و همواره در پی زندگی معنادار و ارزشمند هستند که آنها را قفس پوچی برهاند.

با توصیفاتی که گفته شد، می توان امید داشت که التزام به آموزه های دینی، زندگی ای برتر را برای ما به ارمغان خواهد داشت و ما می توانیم به تجربه، چنین شرایطی را درک کنیم.

موفق باشید

با سلام و ادب بنظر من هیچ راه عقلی برای اثبات وجود خدا نیست راهی که ما را به یقین کامل برساند برای من که اینطور بوده است الان دیگه داره نزدیک سه دهه میشود که من درگیر این مسئله هستم تا حد تواناییم همه راهها راهم رفته ام با اینکه فبسفه به رشته درسیم هیچ ارتباطی ندارد شاید ساعاتی که من فلسفه خوانده ام از رشته درسیم بیشتر است همه راهی را رفتم اما به هیچ کجا نرسیدم آدم لجبازی هم نیستم به آنهایی که ایمان و یقین دارم حسادت میکنم در هیچ موردی به جز این حسود نیستم شاید من استضعاف فکری دارم که آنهم دیگر دست خودم نیست با این بی ایمانیم باز دعا میکنم که به یقین برسم حتی اگر شده روز آخر عمرم. بعضی وقتها میگویم خدا که عالم است میداند در ذهن من چه میگذرد پس چرا کمکم نمیکند.نمیدان خیلی وقتها تصمیم گرفتم بی خیال شوم مثل خیلیها ولی نمیتوانم. چرا رسیدن به ایمان و یقین برایم اینقدر دست نیافتنیست. بنظرم خودم مقصر نیستم

میرشکاک;630386 نوشت:
با سلام و ادب بنظر من هیچ راه عقلی برای اثبات وجود خدا نیست راهی که ما را به یقین کامل برساند برای من که اینطور بوده است الان دیگه داره نزدیک سه دهه میشود که من درگیر این مسئله هستم تا حد تواناییم همه راهها راهم رفته ام با اینکه فبسفه به رشته درسیم هیچ ارتباطی ندارد شاید ساعاتی که من فلسفه خوانده ام از رشته درسیم بیشتر است همه راهی را رفتم اما به هیچ کجا نرسیدم آدم لجبازی هم نیستم به آنهایی که ایمان و یقین دارم حسادت میکنم در هیچ موردی به جز این حسود نیستم شاید من استضعاف فکری دارم که آنهم دیگر دست خودم نیست با این بی ایمانیم باز دعا میکنم که به یقین برسم حتی اگر شده روز آخر عمرم. بعضی وقتها میگویم خدا که عالم است میداند در ذهن من چه میگذرد پس چرا کمکم نمیکند.نمیدان خیلی وقتها تصمیم گرفتم بی خیال شوم مثل خیلیها ولی نمیتوانم. چرا رسیدن به ایمان و یقین برایم اینقدر دست نیافتنیست. بنظرم خودم مقصر نیستم


با سلام خدمت شما دوست گرامی

اگرچه سوال طرح شده در عنوان، به بحث عقل و خداوند مربوط است ولی با خواندن متن سوال پرسشگر محترم، معلوم می شود که مراد ایشان اثبات خداوند با ادله عقلی نیست بلکه منظور ایشان، امکان امتحان وعده های خداوند است که در پاسخ قبلی بدان پرداخته شد.
شما دوست گرامی هم اگر در این باب نظری داردید بیان کنید. و اگر علاقه مند هستید که بحث اثبات خداوند از طریق عقل را پیگیری کنید، می توانید به مباحث صورت گرفته در سایت مراجعه کنید و اگر برای شما کافی نبود، می توانید تاپیک جدیدی را ایجاد کنید.

موفق باشید

مارینر;628744 نوشت:
آیا به غیر از راه عقل مسیری دیگر برای اثبات خداوند وجود دارد؟

با سلام

راه عقل برای ما نیست چون کسی عقل انچنانی ندارد که خدا رو با اون بشناسه (مغز هست اما توش عقل نیست!)

به ترتیب تاثیر در شناخت
1-گرسنگی
2-بیماری
3-مصیبت
4-فقر و بدبختی
5-گریه
6-انفاق (مثلا کارگری کنین پولشو بدین به یکی دیگه... برای مثال بچتون تو بیمارستون نیاز به یه سوزن گرون قیمت داره تا نمیره یعد شما میرین ده روز کارگری میکنین پولشو میبرین بیمارستون سوزن بخرین می بینین بچه یکی دیگه داره میمیره اون دارو رو میدیدن به اون ولی در عوض بچتون می میره!)

7-فلک در مقیاسی که از مغز دود بلند بشه!:khandeh!:

با سلام و ادب متشکر از لطفتان در حال مطالعه مباحث خداشناسی این سایت هستم . ولی صادقانه بگویم هنوز نتیجه ای نگرفتم احتمالا در آینده نزدیک مزاحم شما اساتید عزیز میشوم

سلام
خداوند به ما عقل داده تا با آن بیاندیشیم خوبی ها را از بدی ها و حق را از باطل تشخیص دهیم.
بنابر این تنها راه شناخت خدا برای انسان ها استفاده از عقل و بهره گیری از منابع دین که قرآن منبع اصلی دین و شناخت خداست
یعنی در اصل ما قرآن را می خوانیم و در آیات آن تفکر میکنیم (استفاده از عقل ) و به اندازه ی توان خود خدا را میشناسیم.
عقل به دو صورت تقسیم میشود عقل پایه عقل پیرو
ما با عقل پایه ی خود در آیات میاندیشیم و حق را تشخیص میدهیم و هدف را رسیدن به حق قرار میدهیم.
و با عقل پیرو خود هر چیزی رو که مغز مان توانایی درک واقعیت آن را ندارد و خدا آن را فرموده پیروی میکنیم.

البته کارشناس محترم جواب سوال اصلی رو ندادند.
ولی به نظر من راه دیگه ای به جز عقل برای اثبات خدا نیست.
هر مسیر دیگه ای به جز عقل لاجرم در نقطه ای از مسیر با عقل تقاطع خواهد داشت و راه مستقل و جداگانه ای وجود نداره.
جز اینکه شما عمدا سوالاتی که برای عقلتون پیش میاد رو نادیده بگیرین.
در مورد سوالی که گفته بودین

مارینر;628744 نوشت:
آیا من نباید خدام رو امتحان کنم ... آیا این حقه من نیست ...

اگرچه کارشناس محترم جواب ندادن. ولی تا جایی که من میدونم و از اساتید شنیدم این شرط گذاشتن واسه خدا چندان مجاز نیست، اگر جواب بگیرین که یعنی شامل لطف خدا شدین و اگر هم جواب نگیرین یعنی حکمتی در کار بوده که شما نمیدونید.

divoone1985;635906 نوشت:
اگرچه کارشناس محترم جواب ندادن. ولی تا جایی که من میدونم و از اساتید شنیدم این شرط گذاشتن واسه خدا چندان مجاز نیست، اگر جواب بگیرین که یعنی شامل لطف خدا شدین و اگر هم جواب نگیرین یعنی حکمتی در کار بوده که شما نمیدونید.

سلام
انسان توانایی ترک کامل خدا رو نداره
به نظر تو میشه یه اقیانوس بیکران رو توی یه لیوان کوچیک جا داد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!

مقسومی;636097 نوشت:
سلام
انسان توانایی ترک کامل خدا رو نداره
به نظر تو میشه یه اقیانوس بیکران رو توی یه لیوان کوچیک جا داد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!

1-متاسفانه بحثی که مطرح فرمودین ربطی به جواب بنده نداشت.
2-جمله شما یعنی : چون نمیشه یه اقیانوس رو در یک لیوان جای داد پس انسان توانایی ترک کامل خدا رو نداره.
ربطی بین این دو جمله که فرمودین وجود نداره.
اگرچه ربطی به صحبت من نداشت ولی خواستم عرض کنم این جمله شما به تنهایی هم فاقد معنی و استدلال هست.

divoone1985;640020 نوشت:
1-متاسفانه بحثی که مطرح فرمودین ربطی به جواب بنده نداشت.
2-جمله شما یعنی : چون نمیشه یه اقیانوس رو در یک لیوان جای داد پس انسان توانایی ترک کامل خدا رو نداره.
ربطی بین این دو جمله که فرمودین وجود نداره.
اگرچه ربطی به صحبت من نداشت ولی خواستم عرض کنم این جمله شما به تنهایی هم فاقد معنی و استدلال هست.

سلامی دوباره
من یادم نمونده که چرا این رو گفتم شاید هم اشتباه بوده
اگه اشتباه هست معذرت می خوام
اما در این که این حرفی من زدم معنی نداره در شتباه هستید
انسان ها تا حد توان خود می تواند خدا بشناسد اما این حد هم می تواند بسیار زیاد باشد .

مقسومی;640150 نوشت:
سلامی دوباره
من یادم نمونده که چرا این رو گفتم شاید هم اشتباه بوده
اگه اشتباه هست معذرت می خوام
اما در این که این حرفی من زدم معنی نداره در شتباه هستید
انسان ها تا حد توان خود می تواند خدا بشناسد اما این حد هم می تواند بسیار زیاد باشد .

برای کسی که خدا براش اثبات نشده این حرف ها بی معنی است عزیز.

[="Times New Roman"][="Black"]

میرشکاک;630386 نوشت:
با سلام و ادب بنظر من هیچ راه عقلی برای اثبات وجود خدا نیست راهی که ما را به یقین کامل برساند برای من که اینطور بوده است الان دیگه داره نزدیک سه دهه میشود که من درگیر این مسئله هستم تا حد تواناییم همه راهها راهم رفته ام با اینکه فبسفه به رشته درسیم هیچ ارتباطی ندارد شاید ساعاتی که من فلسفه خوانده ام از رشته درسیم بیشتر است همه راهی را رفتم اما به هیچ کجا نرسیدم آدم لجبازی هم نیستم به آنهایی که ایمان و یقین دارم حسادت میکنم در هیچ موردی به جز این حسود نیستم شاید من استضعاف فکری دارم که آنهم دیگر دست خودم نیست با این بی ایمانیم باز دعا میکنم که به یقین برسم حتی اگر شده روز آخر عمرم. بعضی وقتها میگویم خدا که عالم است میداند در ذهن من چه میگذرد پس چرا کمکم نمیکند.نمیدان خیلی وقتها تصمیم گرفتم بی خیال شوم مثل خیلیها ولی نمیتوانم. چرا رسیدن به ایمان و یقین برایم اینقدر دست نیافتنیست. بنظرم خودم مقصر نیستم

اتفاقا راه های خوبی برای اثبات وجود خدا هست..
.
راهکارهایی که کارشناسان برای اثبات وجود خدا بیان میکنند تمام چیزیه که وجود داره و چیزی رو از من و شما پنهان نمی کنند..
.
متاسفانه ما بخاطر غرور و لجاجت گاهی نمی خوایم راه حل ها رو ببینیم..
.
الان کارشناسان به اندازه ی ده تا تاپیک درباره خدا و راه های اثبات وجودش صحبت کنند کسی باور نمی کنه..
.
اما اگر فردا همین حرف ها رو یه نفر توی یه پکیج شکیل و بسته بندی شده در قالب سه تا دی وی دی ارائه کنه به اسم"راه های اثبات خدا در ده روز" همه میرن می خرن..
.
خداوند در قرآن از پدیده های طبیعی به عنوان آیات و نشانه هایی برای اثبات وجود خدا یاد می کند و ما رو به تامل و تدبر در این آیات دعوت می کند..
.
شما چقدر در آیات قرآن تدبر و تامل کردید؟ البته بدون اینکه حین تفکر منتظر این باشید که چیزی نفهمید بعدشم بگید دیدی گفتم چیزی رو حس نمی کنم؟[/]

میرشکاک;630386 نوشت:
با سلام و ادب بنظر من هیچ راه عقلی برای اثبات وجود خدا نیست راهی که ما را به یقین کامل برساند برای من که اینطور بوده است الان دیگه داره نزدیک سه دهه میشود که من درگیر این مسئله هستم تا حد تواناییم همه راهها راهم رفته ام با اینکه فبسفه به رشته درسیم هیچ ارتباطی ندارد شاید ساعاتی که من فلسفه خوانده ام از رشته درسیم بیشتر است همه راهی را رفتم اما به هیچ کجا نرسیدم آدم لجبازی هم نیستم به آنهایی که ایمان و یقین دارم حسادت میکنم در هیچ موردی به جز این حسود نیستم شاید من استضعاف فکری دارم که آنهم دیگر دست خودم نیست با این بی ایمانیم باز دعا میکنم که به یقین برسم حتی اگر شده روز آخر عمرم. بعضی وقتها میگویم خدا که عالم است میداند در ذهن من چه میگذرد پس چرا کمکم نمیکند.نمیدان خیلی وقتها تصمیم گرفتم بی خیال شوم مثل خیلیها ولی نمیتوانم. چرا رسیدن به ایمان و یقین برایم اینقدر دست نیافتنیست. بنظرم خودم مقصر نیستم

عاقل همه عمر خود پي پل ميگشت
ديوانه به دريا زد و از آب گذشت

اگر خدايي نباشه ، آخرتي نباشه ، بهشت و جهنمي نباشه ، با خداها ضرري نكردن. مثل بقيه زندگي كردن ، ازدواج كردن ، پول درآوردن ، بچه دار شدن....
فقط با رعايت انسانيت (در حد خودشون). لااقل اسم نيكي ازشون باقي ميمونه

اما اگر همهء اينها حقيقت باشه.........

باسلام
عنوان تایپک با سوالی که پرسیدید نمیخونه.
وقتی سوال رو خوندم و عنوان رو در نظر گرفتم چیزی که به نظرم رسید این بود که نرسیدن به خواستها از مسیری که خدا گفته یعنی نبود خدا؟
که این نتیجه درست نیست
البته ممکنه سوال کننده همچین منظوری نداره و این چیزی بود که من بهش رسیدم.

مارینر;628744 نوشت:

ایشون استدلال کردند که ما اومدیم در درون این دنیا تا امتحان بشیم ... آیا من نباید خدام رو امتحان کنم ... آیا این حقه من نیست ...

یک دانش آموز کلاس اول می تونه یه استاد رو امتحان کنه?
امتحان اون دانش آموز در سطح خودشه درسته?
و نتیجه امتحان مشخصه استاد درست جواب میده. حالا این دانش آموز میتونه در سطح این استاد سوال کنه?
اگه استاد پاسخ سوال رو بده این دانش آموز میفهمه?
بالاخره علم و آگاهی استاد بیشتر از دانش کلاس اول هست و امتحان گرفتن معنی داره و این استاد به اندازه فهم و سطح این دانش آموز ازش امتحان میگیره.
چون سطح این دانش آموز پائینتر هست از نظر علمی پس نمی تونه سوالی در سطح این استاد بپرسه.
البته زندگی بشر به سادگی یه سوال مثلا ۱+۱=۲ نیست تو حساب کتاب خدا ممکنه ۱+۱۰ بشه در حالی که بنده فکر میکنه ۱+۱ شده.
البته بنده بنده زرنگی باشه میدونه خدا کجا گفته+ ۱۰ میشه.
پس وقتی نتیجه شد ۱۱ تعجب نمیکنه؟ و نمیگه جواب غلطه و مطلوب بهم نمیخوره
مارینر;628744 نوشت:

آیا من نمیتونم خدایی که من رو آورده این دنیا و میخواد من رو مورد آزمایش قرار بده رو مورد آزمایش قرار بدم ...
مثلا بگم ...
ای خدای خوب و مهربان که آسمانها و زمین را خلق کردی ...
ای خدایی که در مقابل عظمت وجودی تو من هیچ چیز نیستم ...
نمیدانم آیا این مسیر درست هست و آیا من را به سعادت میرساند یا نه ...
من دنبال معجزه و نشانه و ... هم نیستم ...
من 9 ماه مسیری که شما تعیین کرده اید را طی میکنم و عاجزانه از شما میخواهم که مرا در درون مسیر سعادت قرار دهید ...
مسیری که ببینم روز به روز رشد میکنم ...
زندگیم بهتر میشه ...
اتفاقات بهتری برام میوفته ...
شادتر میشم
و ...
و اگر مسیر شما نتوانست چنین مطلوبی را برای من ایجاد کند به من هم حق بدهید که به دنیال مسیری دیگر باشم ...
آیا من نمیتونم چنین تقاضایی رو بکنم ؟؟؟

مطلوب من:
مشکل همینجاست
مطلوب یک بچه خوردن شکلاته.
بعد میگه من ۹ ماه شکلات نمی‌خورم چرا?چون بزرگترش گفته برات ضرر داره این بچه بعد نه ماه فقط از شکلات محروم شده.
چون مطلوب خوردن شکلات بوده حالا میگه من بجز محرومیت از شکلات چیز دیگه بدست نیاوردم میره شکلات رو میخوره حالا دندونش خراب میشه حالا میفهمه چرا شکلات رو بهتر بود نخوره گاهی اوقات مطلوب برای ما مطلوب هست ولی ما درک نتیجه نا مطلوب رو نداریم اگر به خدا و اون چیزی که برای بنده صلاح دانسته رو بهش یقین داشته باشیم دیگه مطلوبمون میشه اون چیزی که خدا به حکمت خود برامون قرار میده.
البته نباید کم کاری خودمون رو برای رسیدن به نتیجه در طی مسیر به
حساب اشتباه بودن مسیر قرار بدیم.
به خدا و هرآنچه در مسیر درست به ما میرسه یقین داشته باشیم بی دلیل نیست و به نفع ماست.

اللیل والنهار;645653 نوشت:
باسلام
عنوان تایپک با سوالی که پرسیدید نمیخونه

سلام به همه
به نظر من هم نميخونه

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D;645657 نوشت:
سلام به همه
به نظر من هم نميخونه

این سوالات قبلا به شکل های دیگری پرسیده شده و توسط دیگر کارشناسان پاسخ داده شده..فقط فرقش اینه که با آیدی ها و شخصیت های متفاوتی پرسیده شده..[/]

Im_Masoud.Freeman;645662 نوشت:
[=Times New Roman]
این سوالات قبلا به شکل های دیگری پرسیده شده و توسط دیگر کارشناسان پاسخ داده شده..فقط فرقش اینه که با آیدی ها و شخصیت های متفاوتی پرسیده شده..

مسعود جان حرف اينه كه عنوان تاپيك اصلاً با سوال نميخونه

عنوان تاپيك:
آیا به غیر از راه عقل مسیری دیگر برای اثبات خداوند وجود دارد؟

سوالهاي مطرح شده:
1 - چرا من حق ندارم خدا رو امتحان كنم؟
2 - اگر من مسيري خلاف مسير تعيين شده توسط دين طي كردم و احساس موفقيت و خوشبختي كردم ، تكليف چيه؟

راستش من هنوز ارتباط اين سه تا رو متوجه نشدم

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D;645664 نوشت:
مسعود جان حرف اينه كه عنوان تاپيك اصلاً با سوال نميخونه

عنوان تاپيك:
آیا به غیر از راه عقل مسیری دیگر برای اثبات خداوند وجود دارد؟

سوالهاي مطرح شده:
1 - چرا من حق ندارم خدا رو امتحان كنم؟
2 - اگر من مسيري خلاف مسير تعيين شده توسط دين طي كردم و احساس موفقيت و خوشبختي كردم ، تكليف چيه؟

راستش من هنوز ارتباط اين سه تا رو متوجه نشدم

ارتباطش خیلی واضحه..
.
کاربر مارینر یا همان الهه خشم یا همان نفرنفر یا همان FT_Mohammadi یا همان F_Mohammadi یا همان عنکبوت سرخ و.....
.
بارها گفتن که..
.
.
[SPOILER]

[/SPOILER]

و خداییش راست هم میگفت و بارها هم در عمل این صحبتشون رو اثبات کردند..
.
.
یک
.
[SPOILER]

[/SPOILER]

دو
.
[SPOILER]

[/SPOILER]

سه
.
[SPOILER]

[/SPOILER]
.
.
آیا واقعا به دنبال پاسخ هستید..؟
.
آیا واقعا به دنبال بحث منطقی و عقلانی هستید..؟
.
یا می خواهید یه بحثی رو راه بندازید چند تا موافق و مخالف پیدا کنید و یه چند روزی سرگرم بشین و بعدشم بگید من قانع نشدم و دو روز بعد در تاپیکی دیگر همان مسائل رو تکرار کنید..؟
.
آیا همین مسیری که الان توش زندگی می کنید و به دنبال مسیری هستید که هر روز توش شاد تر بشید و هر روز رشد کنید به شما چنین چیزهایی رو یاد داده..؟
.
من اشتباه می کنم..بقیه هم اشتباه می کنند..؟
.
خوب اگر مسائل اسلامی در حیطه ی عقلانیت شما نیست پس به دنبال چی هستید؟ میخوای یه جوابی بگیری بعدشم بگی خوب من قانع نشدم یه کارشناس دیگه بیاد؟
.
بهترین قاضی کاربران هستند.. :ok:[/]

موضوع قفل شده است