جمع بندی مادر عایشه چه کسی بود؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مادر عایشه چه کسی بود؟

بسم الله الرحمن الرحیم.

با سلام.
مادر عایشه که بود؟
آیا بعضی داستان ها که به ایشان نسبت میدهند مانند بد صحبت کردن با پیامبر صحیح است؟
اگر صحیح است عکس العمل پیامبر چه بود؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سید محسن

با سلام
ام رومان بنت عامر الکنانی نام مادر عایشه است.

با سلام
در برخی از منابع تاریخی سوگمندانه برخورد های ناشایستی از دختر ابوبکر گزارش شده است.
به عنوان مثال: روزى پيغمبر صلّى اللّه عليه وآله بر عایشه غضبناک شد و از چشم ایشان افتاد. در آن حال عایشه به پيغمبر گفت : تو هستى كه گمان مى كنند پيغمبرى؟ (آداب نكاح ، جلد دوم احياء العلوم غزالى ، صفحه 35، و در باب 94 كتاب مكاشفة القلوب صفحه 238 آمده است)
نعمان بن بشير مى‏گويد: ابوبكر اجازه خواست كه بر پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏ آله وارد شود. صداى عايشه را شنيد كه بلند است. چون داخل شد خواست او را بزند و گفت: چرا بر سر رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرياد مى‏زنى؟ پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و‏ آله مانع از كتك خوردن عايشه شد. ابوبكر با غضب خارج شد.( سنن أبى داود، ج 4، ص 300، كتاب الأدب، باب ما جاء في المزاح.)
همچنین انس مى‏گويد كه رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله 9 زن داشت... هر كه نوبتش بود در آن شب همه زنها آنجا جمع مى‏شدند يك شب كه نوبت عايشه بود زينب وارد شد. پيامبر دستش را به سوى او دراز كرد. عايشه گفت: اين زينب است! (يعنى شبى كه نوبت من است چرا به زنى ديگر دست مى‏زنى!) حضرت دست باز داشت. گفتگوى آن دو (پيامبر و عايشه) بالا گرفت و صدا بلند شد. ابوبكر از آنجا گذشت و صداى آن دو را شنيد سپس وارد شد و سخن تندى به عایشه گفت و (در ضمن آن) گفت: آيا اينگونه (با پيامبر) رفتار مى‏كنى؟! ( صحیح مسلم، ج 2، ص 1084، كتاب الرضاع، باب 13، ح 46.)
عايشه مى‏گويد: من در مقابل رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله دراز مى‏كشيدم (يعنى آنگاه كه آن حضرت به نماز شب مشغول بود) هرگاه به سجده مى‏رفت پايم را فشار مى‏داد من آن را جمع مى‏كردم و چون برمى‏خاست دراز مى‏كردم. ( صحیح بخارى 1/107 و 137 كتاب الصلاة بابهاى: «الصلاة على الفراش» و «التطوع خلف المرأة»، و ج 2، ص 81، كتاب الجمعة، باب إستعانة اليد في الصلاة...، باب ما يجوز من العمل في الصلاة. سنن أبى داود، ج 1، ص 189، كتاب الصلاة، باب من قال المرأة لاتقطع الصلاة، ح 712 و 713. سنن نسائى، ج 1، ص 126، كتاب الطهارة، باب 120، ح 167 و 168.)
همچنین روزی عائشه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله گفت:
(یا رسول الله عدالت پیشه کن) این سخن بی احترامی بزرگی بود که ابوبکر پس از شنیدن این ماجرا عائشه (دختر خود را) سیلی زد! ( تفسیر القرطبی ۱۸/۲۰۲ - کنزالعمال ۷/۲۹۴ - الطبقات ابن سعد ۸/۱۶۱ - فتح القدیر شوکانی ۵/۲۵۵)
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در جواب او گفتند:
پس چه کسی عادل است اگر من را عادل نمی دانی؟ (یحک فمن یعدل اذا لم اعدل) ( تاریخ الطبری ۴/۷۶ - الاصابة 2/44ح1666 - صحیح بخاری ۳/۱۳۲۱ - صحیح مسلم ۲/۷۴۴)
در صحيح بخاري جلد 1 حديث 907 از عايشه نقل است كه پيامبر عايشه را براي تماشاي رقص سياه پوستان كول كرده و با خود ميبرد . و بعد ساعاتي عايشه خسته مي شود و پيامبر به او ميگويد تو برو و من ميخواهم رقص را تماشا كنم.
این گزارشها از منابع اهل سنت است و اما رفتار پیامبر در قبال این گونه اعمال رفق و مداراست.

با سلام

محمد بن اسماعیل بخارى و مسلم و بسیارى دیگر از بزرگان اهل سنت نوشته‌اند:

قالت عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ فی مَرَضِهِ فَجَعَلَ یُشِیرُ إِلَیْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِی فَقُلْنَا كَرَاهِیَةُ الْمَرِیضِ لِلدَّوَاءِ فلما أَفَاقَ قال أَلَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُدُّونِی قُلْنَا كَرَاهِیَةَ الْمَرِیضِ لِلدَّوَاءِ فقال لَا یَبْقَى أَحَدٌ فی الْبَیْتِ إلا لُدَّ وأنا أَنْظُرُ إلا الْعَبَّاسَ فإنه لم یَشْهَدْكُمْ.

عایشه گفته است در دهان رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم در زمان مریضى ایشان به زور دوا ریختیم، پس با اشاره به ما فهماندند كه به من دوا نخورانید،‌ ما با خود گفتیم این از آن جهت است كه مریض از دوا بدش مى‌آید و وقتى حضرت بهتر شد، فرمودند: آیا من شما را از این كه به من دوا بخورانید نهى نكردم ؟
پس فرمودند: باید در دهان هر كسى كه در این خانه است،‌ در جلوى چشم من دوا ریخته شود؛ غیر از عباس كه او شاهد ماجرا نبوده است.

البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفای256هـ)، صحیح البخاری، ج4، ص1618، ح4189، كِتَاب الْمَغَازِی، بَاب مَرَضِ النبی (ص) وَوَفَاتِهِ؛ ج5، ص2159، ح5382، كِتَاب الطِّبِّ، بَاب اللَّدُودِ؛ ج6، ص2524، ح6492،كِتَاب الدِّیَاتِ، بَاب الْقِصَاصِ بین الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ فی الْجِرَاحَاتِ؛ ج6، ص2527، ح6501، بَاب إذا أَصَابَ قَوْمٌ من رَجُلٍ هل یُعَاقِبُ، تحقیق د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن كثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987؛

النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفای261هـ)، صحیح مسلم، ج4، ص1733، ح2213، كِتَاب السَّلَامِ، بَاب كَرَاهَةِ التَّدَاوِی بِاللَّدُودِ، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.

سلام

البته من يك سوال دارم :

چرا ابوبکر دخترش را به اسم مادرش صدا میزد و گفت : ابنة فلانة یا بنت فلانة ؟؟؟!!!

در احادیث صحیح زیر :

مسند أحمد - أول مسند الكوفيين - حديث النعمان بن بشير عن النبي (ص)

17953 - حدثنا : ‏ ‏أبو نعيم ‏ ، حدثنا : ‏ ‏يونس ‏ ، حدثنا : ‏ ‏العيزار بن حريث ‏ ‏قال : قال النعمان بن بشير ‏ ‏قال : ‏إستأذن ‏ ‏أبوبكر ‏ ‏على رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏فسمع صوت ‏ ‏عائشة ‏ ‏عالياًً وهي تقول : والله لقد ‏ ‏عرفت أن ‏ ‏علياًً ‏ ‏أحب إليك من أبي ومني مرتين ‏ ‏أو ثلاثاًً ‏ ‏فإستأذن ‏‏أبوبكر ‏فدخل فأهوى إليها فقال : يا بنت فلانة ألا أسمعك ترفعين صوتك على رسول الله ‏ (ص).

أحمد بن حنبل - فضائل الصحابة - سئل عن فضائل أبي بكر

35 - حدثنا : عبد الله ، قال : ، حدثني : أبي ، قثنا : أبو نعيم ، قثنا : يونس قثنا : العيزار بن حريث قال : قال النعمان بن بشير : إستأذن أبوبكر على رسول الله (ص) فسمع صوت عائشة عالياًً ، وهي تقول : والله لقد عرفت أن علياًً أحب إليك من أبي ، مرتين أو ثلاثاًً ، فإستأذن أبوبكر فدخل ، فأهوى إليها فقال : يا إبنة فلانة ، ألا أسمعك ترفعين صوتك على رسول الله (ص).

إبن أبي الدنيا - النفقة على العيال - باب ملاعبة الرجل أهله

553 - حدثنا : محمد بن الحسين ، حدثنا : عبد الله بن موسى ، وأسود بن عامر ، عن إسرائيل ، عن أبي إسحاق ، عن العيزار بن حريث ، قال : دخل أبوبكر على عائشة وهي رافعة صوتها على رسول الله (ص) ، فقال أبوبكر : إبنة أم رومان ، إلاّ أراك ترفعين صوتك على رسول الله (ص) ، وهم بها ، فجاء رسول الله (ص) بينه وبينها ، وخرج أبوبكر فقال رسول الله (ص) : أما رأيتني حلت بينه وبينك أن يأخذك ؟ فلما كان من الغد غداً عليهم أبوبكر وهو يضاحك عائشة فقال : يا رسول الله ، أدخلني في سلمكما كما دخلت في حربكما ، قال رسول الله (ص) : قد فعلنا.



سید محسن;629433 نوشت:
ام رومان بنت عامر الکنانی نام مادر عایشه است.

سلام
گفته شده زنان پیامبر بعد از وفات پیامبر حق ازدواج ندارند ولی در جایی نوشته بودند عایشه بعد از پیامبر به عقد و نامزدی شخص دیگری درآمده این صحت دارد؟
اکثر زنان پیامبر بیوه و سن بالا بوده اند ولی بهرحال همسران جوانی چون عایشه هم داشته که بعد از وفات ایشان تازه هیجده ساله بوده ( بنا به روایتی که نقل شده ) چطور میشه زن جوانی رو از ازدواج منع کرده ؟

الحیاة;628587 نوشت:
آیا بعضی داستان ها که به ایشان نسبت میدهند مانند بد صحبت کردن با پیامبر صحیح است؟

بد صحبت کردن !

ای کاش این بود زیرا بنص صحاح سنت به الله تعالی و رسول الله ص هم اهانت کرد آنجا که برسول گفت : چقدر سریع پروردگارت در هوایت میشتابد !!!!!!!

حديث عَائِشَةَ، قَالَتْ: كُنْتُ أَغَارُ عَلى اللاَّتِي وَهَبْنَ أَنْفُسَهُنَّ لِرَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وسلم، وَأَقُولُ: أَتَهَبُ الْمَرْأَةُ نَفْسَهَا فَلَمَّا أَنْزَلَ اللهُ تَعَالَى (تُرْجِى مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوى إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكَ) قُلْتُ: مَا أُرَى رَبَّكَ إِلاَّ يُسَارِعُ فِي هَوَاكَ
أخرجه البخاري في: 65 كتاب التفسير: 33 سورة الأحزاب: 7 باب قوله (ترجى من تشاء منهن)

همچنین به رسول خدا ص گفت تو فکر میکنی پیامبر خدایی ؟؟؟؟!!!!!!!

- وروى أبو يعلى بسند لا بأس به وأبو الشيخ بن حيان بسند جيد قوي ، عن عائشة (ر) قالت : كان في متاعي خف وكان على جمل ناج وكان متاع صفية فيه ثقل ، وكان على جمل ثقال : فقال رسول الله (ص) حولوا متاع عائشة على جمل صفية ، وحولوا متاع صفية على جمل عائشة حتى يمضي الركب ، قلت : يا لعباد الله ، غلبتنا هذه اليهودية على رسول الله (ص) قالت : فقال رسول الله (ص) : يا أم عبد الله ، إن متاعك فيه خف ، وكان متاع صفية فيه ثقل فأبطأ الركب فحولنا متاعها على بعيرك وحولنا متاعك على بعيرها ، قالت ::فقالت : ألست تزعم أنك رسول الله (ص) فتبسم رسول الله (ص) وقال : أوفي شك ؟ أنت يا أم المؤمنين يا أم عبد الله ، قالت : قلت : ألست تزعم أنك رسول الله (ص) ، فهلا عدلت وسمعني أبوبكر وكان فيه غرب أي حدة ، فأقبل علي فلطم وجهي فقال رسول الله (ص) : مهلاً يا أبابكر ، فقال : يا رسول الله ، أما سمعت ما قالت : ؟ ، فقال رسول الله (ص) : إن الغيري لا تبصر أسفل الوادي من أعلاه ، ورواه الإمام أحمد بسند لا بأس به

وفحشهای دیگر و زخم زبانهایش به ماریه قبطیه و رسول خدا ص که هنگامیکه پیامبر به او گفت ببین چقدر به من شبیه است عائشه هم گفت ابراهیم شباهتی به تو ندارد !!!!!! یعنی ماریه زناکار است !

قالت لما ولد إبراهيم جاء به رسول الله إليّ، فقال: أنظري إلى شبهه بي، فقلت: ما أرى شبهاً.

وبروايت صحيح مسلم رسول خدا ص به عائشه گفتند ای عائشه فحاش نباش : حَدَّثَنا أَبُو كُرَيْبٍ، حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِيَةَ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ مُسْلِمٍ، عَنْ مَسْرُوقٍ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: أَتَى النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أُنَاسٌ مِنَ الْيَهُودِ فَقَالُوا: السَّامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْقَاسِمِ قَالَ: "وَعَلَيْكُمْ" قَالَتْ عَائِشَةُ: قُلْتُ بَلْ عَلَيْكُمُ السَّامُ وَالذَّامُ، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: يَا عَائِشَةُ "لَا تَكُونِي فَاحِشَةً" فَقَالَتْ: مَا سَمِعْتَ مَا قَالُوا؟ فَقَالَ: " أَوَلَيْسَ قَدْ رَدَدْتُ عَلَيْهِمِ الَّذِي قَالُوا، قُلْتُ: وَعَلَيْكُمْ " , (م) 11 - (2165)

تفصیل عائشه در :

Download

خیر البریه;630526 نوشت:
چرا ابوبکر دخترش را به اسم مادرش صدا میزد و گفت : ابنة فلانة یا بنت فلانة ؟؟؟!!!

ذلیل خاصی ندارد در عرب مرسوم بوده که افراد را اینگونه صدا بزنند

سید محسن;630545 نوشت:
دلیل خاصی ندارد در عرب مرسوم بوده که افراد را اینگونه صدا بزنند

با سلام

آنچه که نسب شناسان عرب مانند ابن اثیر نوشته اند صدا زدن به اسم مادر جهت تنقیص و بی بتگی فرد است مگر اینکه منسوب به عالیقدر باشد مانند یا ابن الزهرا ؟! :



وابن اثیر تصریح میکند به اینکه خواندن بعضی افراد مانند عمر بنام مادرش بجهت تنقیص وی است چون حقیقتی بوده واعراب اورا بدان صدا میزدند برعکس زبیر که پسر عمه پیامبر بود بجهت انتساب به خاندان نبوی و بالابردنش اورا به مادرش صدا میزدند .

وليس المعيب من هذا بخاففإن العرب قد كان يعير بعضها بعضا بنسبته إلى أمه دون أبيه ألا ترى أن عمر بن الخطاب رضي الله عنه كان يقال له ابن حنتمة وإنما كان يقول ذلك من يغض منه وأما قول النبي للزبير بن صفية " بشر قاتل ابن صفية بالنار " فإن صفية كانت عمة النبي وإنما نسبه إليها رفعا لقدره في قرب نسبه منه وأنه ابن عمته وليس هذا كالأول في الغض من عمر رضي الله عنه في نسبه إلى امه !!!!

الكتاب : المثل السائر في أدب الكاتب والشاعر ويليه كتاب الفلك الدائر على المثل السائر
المؤلف : ضياء الدين ابن الأثير

بنظر میرسد که عائشه فرزند خوانده ابوبکر بوده و ام رومان آنرا بخانه ابوبکر آورده بود و ابوبکر با این اقدام میخواسته زشتکاریهای عائشه را از خود بری کند ......

خیر البریه;630941 نوشت:
بنظر میرسد که عائشه فرزند خوانده ابوبکر بوده و ام رومان آنرا بخانه ابوبکر آورده بود و ابوبکر با این اقدام میخواسته زشتکاریهای عائشه را از خود بری کند ......

با سلام
برای این مطلب دلیل قابل استنادی دارید؟

سلام

با توجه به اينكه ابوبكر عائشه را بنام مادرش ميخوانده گاهي هم ميگفته اي دختر ام رومان و محدثین هم بجای اسم حقیقی مادرش فلانه را آورده اند .

واز طرف دیگر ام رومان قبلا همسر حارث بوده وحارث در مکه قبل از اسلام درگذشته (در چه سالی ) سپس ابوبکر با ام رومان ازدواج نمود با توجه به اختلاف سنی بین عبد الرحمان مسن ترین فرزند ابوبکر و سن فوت ام رومان که بنقل مشهور در سال 6 هجری بوده یعنی پیر و بیش از 60 سال سن داشته منطقی نیست که عائشه از ام رومان از ابوبکر زاییده شده باشد و با توجه به رواج فرزند خواندگی در بین اعراب ، این امر نیر موید دیگریست.

البته جای تحقیق هنوز باز است .

سلام

ام رومان یعنی چه ؟

ورومانُ بالضم : ع . ورومانُ الرومِيُّ وابنُ نَعْجَةَ : صحابيانِ . وأُمُّ رومانَ : أُمُّ عائشةَ الصِّدِّيقةِ . والرومانيُّ : ع باليمامةِ .
الكتاب : القاموس المحيط
المؤلف : الفيروزآبادي

آیا رومان برادر عائشه بود ؟ یا رومان کنیه یکی از 6 فرزند ابوبکر بود ؟ یا مثل عائشه که به ام عبد الله مکنی شده بود ، بود ؟!

پرسش:
مادر عایشه که بود؟ آیا بعضی داستان ها که به ایشان نسبت میدهند مانند بد صحبت کردن با پیامبر صحیح است؟ اگر صحیح است عکس العمل پیامبر چه بود؟

پاسخ:
نام مادر عایشه ام رومان بنت عامر الکنانی است.[1]سوگمندانه اینکه در برخی از منابع تاریخی برخورد های ناشایستی از عایشه دختر ابوبکر گزارش شده است.به مواردی از این دست اشاره می شود.

روزى پيغمبر(صلّى اللّه عليه وآله) بر عایشه غضبناک شد و از چشم ایشان افتاد. در آن حال عایشه به پيغمبر گفت : تو هستى كه گمان مى كنند پيغمبرى؟[2] نعمان بن بشير مى‏گويد: ابوبكر اجازه خواست كه بر پيامبر(صلّى اللّه عليه وآله) وارد شود. صداى عايشه را شنيد كه بلند است. چون داخل شد خواست او را بزند و گفت: چرا بر سر رسول خدا(صلّى اللّه عليه وآله) فرياد مى‏زنى؟ پيامبر(صلّى اللّه عليه وآله)مانع از كتك خوردن عايشه شد. ابوبكر با غضب خارج شد.[3]

همچنین انس مى‏گويد كه رسول خدا(صلّى اللّه عليه وآله) 9 زن داشت... هر كه نوبتش بود در آن شب همه زن ها آنجا جمع مى‏شدند يك شب كه نوبت عايشه بود زينب وارد شد. پيامبر دستش را به سوى او دراز كرد. عايشه گفت: اين زينب است! (يعنى شبى كه نوبت من است چرا به زنى ديگر دست مى‏زنى!) حضرت دست باز داشت. گفتگوى آن دو (پيامبر و عايشه) بالا گرفت و صدا بلند شد. ابوبكر از آنجا گذشت و صداى آن دو را شنيد سپس وارد شد و سخن تندى به عایشه گفت و (در ضمن آن) گفت: آيا اين گونه (با پيامبر) رفتار مى‏كنى؟![4]

عايشه مى‏گويد: من در مقابل رسول خدا (صلّى اللّه عليه وآله)دراز مى‏كشيدم (يعنى آنگاه كه آن حضرت به نماز شب مشغول بود) هرگاه به سجده مى‏رفت پايم را فشار مى‏داد من آن را جمع مى‏كردم و چون برمى‏خاست دراز مى‏كردم.[5] عایشه میگوید: روز عید بود و سودانی ها مشغول بازی با سپر و شمشیر بودند. نمی‌دانم من از آن حضرت درخواست کردم یا خود حضرت پیشنهاد داد که آیا مایلی رقص و شادمانی آنها را ببینی؟ من اظهار تمایل کردم. پیامبر مرا به دوش گرفت و در حالی که صورت من به صورت او بود مشغول تماشا شدم. پیامبر می‌فرمود: ای حبشی زادگان مشغول باشید. وقتی که پیامبر خستگی مرا دید فرمود: کافی است؟ گفتم: آری. گفت: برو[6]

عايشه می‏گويد: با دستم رسول خدا(صلّى اللّه عليه وآله) را جستجو كردم به موهايش اصابت كرد. حضرت فرمود: (باز هم) شيطان تو به سراغت آمده است. (يعنى پنداشتى كه من حق تو را به ديگرى واگذار كردم و در نوبت تو نزد همسرى ديگر رفتم).[7]این موارد نمونه هایی از بی احترامی و به خشم اوردن پیامبر توسط عایشه بود که فقط از منابع اهل سنت نقل شد و از این قبیل در منابع فراوان است. عکس العمل پیامبر در این مواقع رفق و مدارا با عایشه بود.

کلیدواژه: پیامبر، عایشه، بی احترامی، مدینه
منابع

[1] . ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج 4 ص 1936، دارالجیل، بیروت، 1412ق

[2] . غزالى، احیاءالعلوم، ج 2 ص 35، دارالکتب العربیه، بی جا، بی تا

[3] . ابی داوود سجستانی، سنن، ج 2 ص 477، تحقیق، محمد اللحام، دارالفکر، بیروت، 1410ق

[4] . صحیح مسلم، ج 4 ص 174، باب جواز هبتها نوبتها لضربها، دارالفکر، بیروت، بی تا؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج 10، ص 228، تحقیق، النسیمی، دارالکتب العلمیه، 1420ق؛ صالحی شامی، سبل الهدی والرشاد، ج 9 ص 66، تحقیق، عبدالموجود، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1414ق

[5] . احمد بن حنبل، مسند، ج 6 ص 148، و ج 1 ص 130، و ج 2 ص 61، دارصادر، بیروت، بی تا؛ صحیح بخاری، ج 1 ص 101، باب الصلوة علی الفراش والتطوع خلف المراة ، دارالفکر، بیروت، 1401ق ؛ صحیح مسلم، ج 2 ص 61باب صلوة فی ثوب واحد و صفة لبسه، دارالفکر، بیروت، بی تا؛ سنن نسایی، ج 1 ص 102، دارالفکر بیروت 1348ق

[6] . صحیح بخاری ج 7 ص 37، کتاب النکاح، باب ضرب الدف فی النکاح و الولیمة

[7] . مسند احمد حنبل، ج 6 ص 115، دارصادر، بیروت، بی تا؛ صحیح مسلم، ج 8 ص 139، دارالفکر، بیروت، بی تا؛ سنن نسایی، ج 7 ص 71، دارالفکر بیروت، 1348ق، مستدرک حاکم نیشابوری، ج 1 ص 229، بی جا، بی تا

موضوع قفل شده است