جمع بندی هوس ؛ روحانی یا جسمانی؟

تب‌های اولیه

29 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هوس ؛ روحانی یا جسمانی؟

سلام
سوالی که برام پیش اومده اینه که این هوسی که ما داریم از ویژگی های روحمونه یا از ویژگیهای جسممون!؟
به بیان دیگه در آخرتم هوس داریم یا نه!؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد کریم

Masood11;627705 نوشت:
سلام
سوالی که برام پیش اومده اینه که این هوسی که ما داریم از ویژگی های روحمونه یا از ویژگیهای جسممون!؟
به بیان دیگه در آخرتم هوس داریم یا نه!؟

سلام علیکم
انسان دارای غرائز وقوایی است که عبارت از شهوت، غضب، وهم وخیال است واینها هرکدام برای خود هوسهایی دارند واین غرائز مربوط به جنبه روحی انسان هستند. چون جسم بدون وجود روح حسی ندارد.
البته اگر این غرائز تحت مدیریت عقل باشند کارهای آنها جنبه عقلانی واصولی به خود خواهد گرفت ودر مسیر حکم عقل عمل خواهند کرد اما اگر از تحت مدیریت عقل خارج باشند آنوقت در باتلاق هوای نفس خواهند افتاد.
البته از این جهت که یک موقع لذت بخاطر خوردن است، مربوط به شکم خواهد بود ویک وقت بخاطر لذت جنسی است که مربوط به شهوت جنسی است ویک موقع از زدن کسی یا حس قدرت بر دیگران لذت می برد که مربوط به غضب است. ودر واقع این اعضا بدن ابزار برای درک وحصول این لذات است. واز همکاری جسم ونفس این لذت حاصل می شود ولی درک آن با نفس است.
در قیامت هم حس لذت است اما چیزی که در آنجا حاکم است عقلانیت می باشد.

کریم;628462 نوشت:
در قیامت هم حس لذت است اما چیزی که در آنجا حاکم است عقلانیت می باشد.

سلام
يعني آنجا فقط لذت هاي عقلي است؟ خب همچين لذتي چه وجهي براي تشويق دارد؟ وقتي كه من نوعي در اين دنيا هم انسي با اين لذات نداشته ام براي رسيدن به چي عبادت كنم و هواي نفسم را سركوب كنم؟؟؟

اگر منظور از بهشتي كه در قرآن آمده لذات معقول است كه اين از نظر من ديگر بهشت نيست...(به غير از براي خواصي از انسانها)
چرا كه لذت و اساسا تعريف بهشت متوقف بر ادارك و خواسته ما است نه چيز ديگر...

ملّاعلي;628496 نوشت:
سلام
يعني آنجا فقط لذت هاي عقلي است؟ خب همچين لذتي چه وجهي براي تشويق دارد؟ وقتي كه من نوعي در اين دنيا هم انسي با اين لذات نداشته ام براي رسيدن به چي عبادت كنم و هواي نفسم را سركوب كنم؟؟؟

اگر منظور از بهشتي كه در قرآن آمده لذات معقول است كه اين از نظر من ديگر بهشت نيست...(به غير از براي خواصي از انسانها)
چرا كه لذت و اساسا تعريف بهشت متوقف بر ادارك و خواسته ما است نه چيز ديگر...


سلام علیکم
نعمت بهشتی منحصر در لذت عقلی نیست ومراد ما این بود که بهشت محل غرائز مثل دنیا نیست که لذت چه از راه مشروع وچه غیر مشروع ارضاء شود. در این دنیا وقتی کسی شهوت جنسی خود را از طریق ازداوج برطرف کند این عقلانی است ولی کسی که از راه غیر مشروع ارضاء می کند این غیر عقلانی است.
اما در بهشت لذات بحسب مقامات فرق می کند، آنجا هم لذات جسمی از قبیل میوه وغیره است وهم لذات روحی وبالطبع کسی که به مقامات عالی عقلی ومعنوی رسیده است لذتی که از امور عقلانی ومعنو ی می برد به مراتب بیشتر از لذات جسمی است ولی کسی که به این مرتبه نرسیده وبندگی اش برای میوه ونعمت های ظاهری بوده است از این لذات بی بهره نخواهدذ بود. وچون حشر انسانی جسمی وروحی است لذا اینها قابل قبول است.

کریم;628462 نوشت:
سلام علیکم
انسان دارای غرائز وقوایی است که عبارت از شهوت، غضب، وهم وخیال است واینها هرکدام برای خود هوسهایی دارند واین غرائز مربوط به جنبه روحی انسان هستند. چون جسم بدون وجود روح حسی ندارد.
البته اگر این غرائز تحت مدیریت عقل باشند کارهای آنها جنبه عقلانی واصولی به خود خواهد گرفت ودر مسیر حکم عقل عمل خواهند کرد اما اگر از تحت مدیریت عقل خارج باشند آنوقت در باتلاق هوای نفس خواهند افتاد.
البته از این جهت که یک موقع لذت بخاطر خوردن است، مربوط به شکم خواهد بود ویک وقت بخاطر لذت جنسی است که مربوط به شهوت جنسی است ویک موقع از زدن کسی یا حس قدرت بر دیگران لذت می برد که مربوط به غضب است. ودر واقع این اعضا بدن ابزار برای درک وحصول این لذات است. واز همکاری جسم ونفس این لذت حاصل می شود ولی درک آن با نفس است.
در قیامت هم حس لذت است اما چیزی که در آنجا حاکم است عقلانیت می باشد.

سلام
بخاطر اینکه کمی جزئی تر بشه موضوع می پرسم!
مثلا کسی به ماده ای اعتیاد داره! که این اعتیادم باعث میشه هوس کنه اون ماده رو مصرف کنه! اینم فرقی نمیکنه با بقیه!؟

البته زیاد شنیدم که میگن هوی و هوس بخاطر ویژگی حیوانی و جسمی ماست!!!!

Masood11;629003 نوشت:
سلام
بخاطر اینکه کمی جزئی تر بشه موضوع می پرسم!
مثلا کسی به ماده ای اعتیاد داره! که این اعتیادم باعث میشه هوس کنه اون ماده رو مصرف کنه! اینم فرقی نمیکنه با بقیه!؟

البته زیاد شنیدم که میگن هوی و هوس بخاطر ویژگی حیوانی و جسمی ماست!!!!


سلام علیکم
این مواردی هم که می فرمایید علاوه بر مساله جسمی به امور روانی هم بر می گردد. مثلا همین مساله اعتیاد بیشتر از اینکه یک مساله جسمی باشد امری روانی است. ومسائل روانی فراتر از جسم است وبه امرو وابعاد روحی نزدیکتر می باشد.
البته اینطور بگوییم که علاوه بر جسم انسان غرائزی دارد که توضیحش گذشت واین جسم ابزاری است برای ارضاء آن غرائز وهر غریزه ای که در وجود انشان قوی تر شده باشد سیطره او بر جس انسان بیشتر است وسخن ما این است که اگر این غرائز تحت مدیریت عقل باشد آنوقت عقل است که ساحت وجودی انسان را اداره می کند نه اینکه عقل مغلوب شهوت یا غضب شود.

کریم;629524 نوشت:
سلام علیکم
این مواردی هم که می فرمایید علاوه بر مساله جسمی به امور روانی هم بر می گردد. مثلا همین مساله اعتیاد بیشتر از اینکه یک مساله جسمی باشد امری روانی است. ومسائل روانی فراتر از جسم است وبه امرو وابعاد روحی نزدیکتر می باشد.
البته اینطور بگوییم که علاوه بر جسم انسان غرائزی دارد که توضیحش گذشت واین جسم ابزاری است برای ارضاء آن غرائز وهر غریزه ای که در وجود انشان قوی تر شده باشد سیطره او بر جس انسان بیشتر است وسخن ما این است که اگر این غرائز تحت مدیریت عقل باشد آنوقت عقل است که ساحت وجودی انسان را اداره می کند نه اینکه عقل مغلوب شهوت یا غضب شود.

سلام
یه سوالی به ذهنم رسیده! خب درسته هست و تو این زندگی هم بعضی هوسا برای بقا لازمه! ولی اونجا که دیگه نیازی نداریم!! چرا باید هوس داشته باشیم اون موقع!!!؟؟

Masood11;633684 نوشت:
سلام
یه سوالی به ذهنم رسیده! خب درسته هست و تو این زندگی هم بعضی هوسا برای بقا لازمه! ولی اونجا که دیگه نیازی نداریم!! چرا باید هوس داشته باشیم اون موقع!!!؟؟

سلام
کی گفته نیاری نداریم! ما همیشه نیازمندیم چه این دنیا وچه آن دنیا واگر هوس نباشد لذت معنایی ندارد نسبت به لذات جسمی وحشر انسان هم جسمی وروحی خواهد بود.

کریم;635368 نوشت:
سلام
کی گفته نیاری نداریم! ما همیشه نیازمندیم چه این دنیا وچه آن دنیا واگر هوس نباشد لذت معنایی ندارد نسبت به لذات جسمی وحشر انسان هم جسمی وروحی خواهد بود.

سلام
خب مشکل منم همینه دیگه!! درحالی که اغلب علت لذاتو رفع نیازهای بشر میدونن،(غذا، تولیدمثل و...!) میگن تو حیات اخروی هم داریمشون!! یا علت لذات اون اولی نیست، یا تو اون دنیا نداریمش!!

[="Tahoma"][="Navy"]

Masood11;627705 نوشت:
سلام
سوالی که برام پیش اومده اینه که این هوسی که ما داریم از ویژگی های روحمونه یا از ویژگیهای جسممون!؟
به بیان دیگه در آخرتم هوس داریم یا نه!؟

سلام
هوس تمایلی روحانی است که منشا آن یک نیاز جسمانی است
خیر در آخرت هوس وجود ندارد چون با آشنایی انسان با لذایذ معنوی روحانی دیگر میلی به لذایذ ناشی از برآورده کردن نیازهای نازل ندارد
یا علیم[/]

محی الدین;635523 نوشت:

سلام
هوس تمایلی روحانی است که منشا آن یک نیاز جسمانی است
خیر در آخرت هوس وجود ندارد چون با آشنایی انسان با لذایذ معنوی روحانی دیگر میلی به لذایذ ناشی از برآورده کردن نیازهای نازل ندارد
یا علیم

سلام
این مطلب با وجود حوری و شرابهای بهشتی مغایرت داره!!

[="Tahoma"][="Navy"]

Masood11;635565 نوشت:
سلام
این مطلب با وجود حوری و شرابهای بهشتی مغایرت داره!!

سلام
مگه شما با حوری معاشرت داشتید که می فرمایید مغایرت داره؟
شما روایات مربوط به حوری را بخوانید برادر ! می فرماید در گونه اش لااله الا الله بر لبش سبحان الله برپیشانی اش .... نوشته
یعنی اینکه معاشرت با حوری هم معنوی است نه هوس آلود
یا علیم[/]

محی الدین;635663 نوشت:
شما روایات مربوط به حوری را بخوانید برادر ! می فرماید در گونه اش لااله الا الله بر لبش سبحان الله برپیشانی اش .... نوشته
یعنی اینکه معاشرت با حوری هم معنوی است نه هوس آلود

با عرض سلام

در اینباره که برگونه حور بهشتی لااله الا الله و بر لبش سبحان الله نوشته شده به نظر نمیاید آن نوشته قابل قیاس با نوشته های دنیوی باشد. مثل اینکه میفرماید: کتب علی نفسه الرحمه یعنی خداوند بر خودش رحمت را نوشته است. یا اینکه مفرماید: یاقوم ادخلوالارض التی کتب الله لکم.وارد سرزمینی شوید که خداوند بر شما نوشته است یعنی مقرر داشته است. و یا لوح و قلم که برای تقریب به ذهن چنین نامیده میشود و از باب تشبیه و تنزیل است و نباید با نوشته معمولی مقایسه شود.

شاید منظور از این نوشته ها همان حقیقت اعمال نیک و اذکاری باشد که انسان برای رضای خدا انجام داده و سبب خلقت حوریان بهشتی میباشد

بنابراین روایاتی که آوردید میتواند بیانگر این مساله باشد که وجود حوریان بهشتی سراپا خالص و پاک و طاهر وآینه ی جمال الهی است که از هرگونه ناخالصی و پلیدی و شیطان و نفس اماره ای پاک و مبراست.

Masood11;635492 نوشت:
سلام
خب مشکل منم همینه دیگه!! درحالی که اغلب علت لذاتو رفع نیازهای بشر میدونن،(غذا، تولیدمثل و...!) میگن تو حیات اخروی هم داریمشون!! یا علت لذات اون اولی نیست، یا تو اون دنیا نداریمش!!

به هرحال در آن دنیا اینطور نیست که نیاز از بین رفته باشد بلکه نیاز است ولی لذات آن دنیا فرقی که با این دنیا دارند در این دنیا لذات آمیخته با آزار واذیت است در آنجا این اذیت ها نخواهد بود ویا امراضی که است نخواهد بود.

محی الدین;635663 نوشت:

سلام
مگه شما با حوری معاشرت داشتید که می فرمایید مغایرت داره؟
شما روایات مربوط به حوری را بخوانید برادر ! می فرماید در گونه اش لااله الا الله بر لبش سبحان الله برپیشانی اش .... نوشته
یعنی اینکه معاشرت با حوری هم معنوی است نه هوس آلود
یا علیم

سلام
روایت ها رو نخوندم ولی فکر نکنم که قرار باشه حوریا برامون چایی بریزن!!

[="Tahoma"][="Navy"]

.امین.;635675 نوشت:
بنابراین روایاتی که آوردید میتواند بیانگر این مساله باشد که وجود حوریان بهشتی سراپا خالص و پاک و طاهر وآینه ی جمال الهی است که از هرگونه ناخالصی و پلیدی و شیطان و نفس اماره ای پاک و مبراست.

سلام
لازم است هر کلامی را تاویل کنیم هرچند این تاویل هم بد نیست
خلاصه اینکه وجود حوری بلکه وجود همه اجزاء بهشت جنبه روحانی و معنوی دارد و در آن خبری از ظلمات هوی و هوس به معنای این سویی اش که همان آلوده بوده به جهل و غفلت است نمی باشد
یا علیم[/]

کریم;635739 نوشت:
به هرحال در آن دنیا اینطور نیست که نیاز از بین رفته باشد بلکه نیاز است ولی لذات آن دنیا فرقی که با این دنیا دارند در این دنیا لذات آمیخته با آزار واذیت است در آنجا این اذیت ها نخواهد بود ویا امراضی که است نخواهد بود.

سلام
پس میشه دلیل وجودشو بگید!؟

[="Tahoma"][="Navy"]

Masood11;636081 نوشت:
سلام
روایت ها رو نخوندم ولی فکر نکنم که قرار باشه حوریا برامون چایی بریزن!!

سلام
چایی هم بخواهی می دهند اما فضای معاشرت و رابطه جنسی با او هم معنوی است
و البته تصور این مطلب ممکن است برایتان سخت باشد
اما هست
یا علیم[/]

محی الدین;635523 نوشت:

سلام
هوس تمایلی روحانی است که منشا آن یک
نیاز جسمانی است
خیر در آخرت هوس وجود ندارد چون با آشنایی انسان با لذایذ معنوی روحانی دیگر میلی به لذایذ ناشی از برآورده کردن نیازهای نازل ندارد
یا علیم

محی الدین;636102 نوشت:

سلام
لازم است هر کلامی را تاویل کنیم هرچند این تاویل هم بد نیست
خلاصه اینکه وجود حوری بلکه وجود همه اجزاء بهشت
جنبه روحانی و معنوی دارد و در آن خبری از ظلمات هوی و هوس به معنای این سویی اش که همان آلوده بوده به جهل و غفلت است نمی باشد
یا علیم

سلام علیکم

اگر نیاز است نازله و غیرنازله ندارد. نیاز، نیاز است. اگر هم نیاز نیست اما در آن جهان به نوع دیگری وجود دارد باز هم بین انسانها از جهت تمایل به آن فرقی وجود ندارد.

هوس به معنای شهوت و خواهش نفس است نه به معنای خواسته نامشروع،

و خداوند هم فرموده:
[=arial]
ولكم فيها ما تشتهي انفسكم ولكم فيها ما تدعون

وفيها ما تشتهيه الانفس وتلذ الاعين[=Traditional Arabic]

اما این خواهشها همراه با غفلت و جهل نیست. فکر میکنم تاویل صحیحی باشد بر آن احادیث...

محی الدین;636114 نوشت:

سلام
چایی هم بخواهی می دهند اما فضای معاشرت و رابطه جنسی با او هم معنوی است
و
البته تصور این مطلب ممکن است برایتان سخت باشد
اما هست
یا علیم

چرا باید تصورش سخت باشد؟ مگر در همین دنیا رابطه جنسی که بدور از غفلت و جهل بوده و معنوی و مرضی رضای الهی باشد وجود ندارد؟

Masood11;636111 نوشت:
سلام
پس میشه دلیل وجودشو بگید!؟

دلیل وجود چی؟

محی الدین;636114 نوشت:
چایی هم بخواهی می دهند اما فضای معاشرت و رابطه جنسی با او هم معنوی است
و البته تصور این مطلب ممکن است برایتان سخت باشد
اما هست

ببینید لذات بهشت درجاتی دارد، اینکه در آنجا لذات ظاهری وجسمی وجود دارد قابل انکار نیست چون ظاهر ونص آیات قرآنی در مورد لذات بهشتی همین است وظاهر قرآن هم حجت است. لذا اینکه لذات بهشتی را کلا به معنویات تاویل کنیم وغیره درست به نظر نمی رسد. ولی خوب چون درجات اهل بهشت مختلف است نمی شود گفت همه غرق در این لذات ظاهری هستند واین برای مراتب پایین است اما کسانی که در این دنیا همّ وتلاششان عبادت خداوند بخاطر خود او بوده است دلیلی ندارد که صرفا همین لذات ظاهری را داشته باشند.
یک نکته مهم است که فارغ از تمام این سخنان واقعا سخن گفتن در نحوه وجود آن عالم وکیفیت آن بریا ما ممکن نیست چون نه کسی دیده ونه کسی غیر از اهل بیت اطلاع وعلم دقیق دارد. ولذا ما می بینیم که از صنفی به حسب تخصصص خود طوری تاویل می کنند. عرفاء عرفانی، فلاسفه عقلی، متکلمان بر حسب مشرب خود وغیره.

[="Tahoma"][="Navy"]

.امین.;636527 نوشت:
سلام علیکم

اگر نیاز است نازله و غیرنازله ندارد. نیاز، نیاز است. اگر هم نیاز نیست اما در آن جهان به نوع دیگری وجود دارد باز هم بین انسانها از جهت تمایل به آن فرقی وجود ندارد.

هوس به معنای شهوت و خواهش نفس است نه به معنای خواسته نامشروع،

و خداوند هم فرموده:

ولكم فيها ما تشتهي انفسكم ولكم فيها ما تدعون

وفيها ما تشتهيه الانفس وتلذ الاعين

اما این خواهشها همراه با غفلت و جهل نیست. فکر میکنم تاویل صحیحی باشد بر آن احادی


سلام
نیازها در یک سطح نیستند یکوقت انسان به راز و نیاز با حقیقت مقدسی احساس نیاز می کند و یک وقت به خوردن غذا و دارو
خوب اینها یکی نیست نیاز جسم و روح فرق دارند
باقی مباحث هم بر مبنای اختلاف در مفهوم هوس بین ما و شماست
از نظر ما هوس همان میل باطنی برای برآوردن نیازی نازل در فضای جهل و غفلت است
لذا هرچه این اوصاف را ندارد هوس نیست
یا علیم[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

کریم;636618 نوشت:
ببینید لذات بهشت درجاتی دارد، اینکه در آنجا لذات ظاهری وجسمی وجود دارد قابل انکار نیست چون ظاهر ونص آیات قرآنی در مورد لذات بهشتی همین است وظاهر قرآن هم حجت است. لذا اینکه لذات بهشتی را کلا به معنویات تاویل کنیم وغیره درست به نظر نمی رسد. ولی خوب چون درجات اهل بهشت مختلف است نمی شود گفت همه غرق در این لذات ظاهری هستند واین برای مراتب پایین است اما کسانی که در این دنیا همّ وتلاششان عبادت خداوند بخاطر خود او بوده است دلیلی ندارد که صرفا همین لذات ظاهری را داشته باشند.
یک نکته مهم است که فارغ از تمام این سخنان واقعا سخن گفتن در نحوه وجود آن عالم وکیفیت آن بریا ما ممکن نیست چون نه کسی دیده ونه کسی غیر از اهل بیت اطلاع وعلم دقیق دارد. ولذا ما می بینیم که از صنفی به حسب تخصصص خود طوری تاویل می کنند. عرفاء عرفانی، فلاسفه عقلی، متکلمان بر حسب مشرب خود وغیره.

سلام
مراتب را قبول داریم اما اینکه بتوان رابطه جنسی را هم در فضایی قدسی انجام داد محل تامل بود که بنده معتقدم امکان پذیر است
یا علیم[/]

کریم;636618 نوشت:
دلیل وجود چی؟

دلیل وجود هوس!

محی الدین;636692 نوشت:

سلام
نیازها در یک سطح نیستند یکوقت انسان به راز و نیاز با حقیقت مقدسی احساس نیاز می کند و یک وقت به خوردن غذا و دارو
خوب اینها یکی نیست نیاز جسم و روح فرق دارند

علیک سلام

شما فرمودید:

محی الدین;635523 نوشت:
خیر در آخرت هوس وجود ندارد چون با آشنایی انسان با لذایذ معنوی روحانی دیگر میلی به لذایذ ناشی از برآورده کردن نیازهای نازل ندارد
یا علیم

یعنی با این دلیل که انسان با لذایذ روحانی اشنا شده دیگر میلی به برطرف کردن این نیاز ندارد. درصورتیکه نیاز، نیاز است و چه نازله باشد چه نباشد انسان مجبور است به آن پاسخ دهد حال اینکه به آن تمایل دارد یا ندارد فکر نمیکنم دلیلی بر تمایل نداشتن وجود داشته باشد ، البته در حد همان رفع نیاز نه بیشتر

محی الدین;636706 نوشت:
سلام
مراتب را قبول داریم اما اینکه بتوان رابطه جنسی را هم در فضایی قدسی انجام داد محل تامل بود که بنده معتقدم امکان پذیر است

ما اصلا در اینکه در آنجا امور به چه شکل خواهد بود خبر نداریم اما آنچه ظاهر آیات وروایات است همین است وبرای دست شستن از این ظواهر باید دلیل قوی تری وجود داشته باشد.

Masood11;636712 نوشت:
دلیل وجود هوس!

وقتی صحبت از اشتهاء وعلاقه به خوردن از انواع میوه وغذا است بدون داشتن هوس این اشتهاء از کجا می آید؟ هوس وعلاقه به خوردن از امور مربوط به غریزه شهوت است.

جمع بندی: هوس ؛ روحانی یا جسمانی؟
سوال: هوس از ویژگیهای روح است با جسم؟
جواب:

انسان دارای غرائز وقوایی است که عبارت از شهوت، غضب، وهم وخیال است واینها هرکدام برای خود هوسهایی دارند واین غرائز مربوط به جنبه روحی انسان هستند. چون جسم بدون وجود روح حسی ندارد.

البته از این جهت که یک موقع لذت بخاطر خوردن است، مربوط به شکم خواهد بود ویک وقت بخاطر لذت جنسی است که مربوط به شهوت جنسی است ویک موقع از زدن کسی یا حس قدرت بر دیگران لذت می برد که مربوط به غضب است. ودر واقع این اعضا بدن ابزار برای درک وحصول این لذات است. واز همکاری جسم ونفس این لذت حاصل می شود ولی درک آن با نفس است.

سوال: آیا در قیامت هم احیاج به هوس است یا نیست؟
جواب: هوس به معنای شهوت و خواهش نفس است نه به معنای خواسته نامشروع،
و خداوند هم فرموده:
[=arial]ولكم فيها ما تشتهي انفسكم ولكم فيها ما تدعون(فصلت/31)،

هر چه دلهايتان بخواهد در [بهشت‏] براى شماست، و هر چه خواستار باشيد در آنجا خواهيد داشت؛
[=arial]وفيها ما تشتهيه الانفس وتلذ الاعين(زخرف/71)[=arial]، [=Noor_Nazli]و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و ديدگان را خوش آيد [هست‏] و شما در آن جاودانيد.[=arial]
اما این خواهشها همراه با غفلت و جهل نیست. و وقتی صحبت از اشتهاء وعلاقه به خوردن از انواع میوه وغذا است بدون داشتن هوس این اشتهاء از کجا می آید؟ اینها همه مربوط به غریزه شهوت است.

سوال: تفاوت لذات بهشتی با لذات دنیا در چیست؟
جواب: بزرگترین تفاوتی که لذات بهشتی با لذات این دنیا دارد این است که لذات این دنیا همراه با رنج وسختی است ولی لذات این آن دنیا رنج ودرد ومصائب لذات این دنیا را مثل شکم درد، سردرد وغیره نخواهد داشت.
صاحب منهاج البراعة در شرح نهج البلاغه خود می آورد:

في قوله: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتكانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا، خالِدِينَ فِيها لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا(کهف/107) (بى‏گمان كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند، باغهاى فردوس جايگاه پذيرايى آنان است)قال في مجمع البيان: أى دائمين فيها لا يطلبون عن تلك الجنّات تحوّلا إلى موضع آخر يطلبها و حصول مرادهم فيها (و لا يهرم خالدها و لا يبأس ساكنها) لأنّ الهرم و البؤس متلازمان للتعب و النّصب المنفيّين في حقّ أهل الجنّة كما قال سبحانه حكاية عنهم:
وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ، الَّذِي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ‏.(فاطر/35)(همان [خدايى‏] كه ما را به فضل خويش در سراى ابدى جاى داد. در اينجا رنجى به ما نمى‏رسد و در اينجا درماندگى به ما دست نمى‏دهد.»)
أى لا يمسّنا فيها عناء و مشقّة و لا يصيبنا فيها اعياء و متعبة(هاشمی خویی،منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج‏6، ص: 122، ناشر: مکتبة الاسلامیة، تهران، 1400ق، چ چهارم)
ایشان با توجه به این آیات شریفه می فرمایند: اولا عکس دنیا لذات بهشتی دائمی است. وثانیا: لذات آنجا همراه با تعب(رنجش .سختی وتاامیدی نیست. بطوری که کسی که ساکن آنجا شد دوست ندارد آنجا را با جای دیگری عوض واز آنجا خارج شود.
وکسی که برای همیشه در آنجاست پیر وناامید نمی شود چون این دو موجب سختی ورنجش وآزرده شدن خاطر می شوند که خداوند از اهل بهشت داشتن این سختی ومشقت را نفی کرده است.

علامه شعرانی نیز در این زمینه می فرمایند: لذات دنیا مقصود بالذات نیست بلکه برای رفع حوائج دنیوی است. ازدواج برای حفظ نسل، خوردن برای تامین انرژی بدن وزمانی که این حوائج برطرف شد دیگر لذتی ندارد مثلا انسانی که سیر شده علاقه ای به خوردن ندارد ویا کسی که بعد زا آمیزش انزال منی کرد حتی علاقه ای برای آمیزش با زیباترین زنان عالم هم ندارد در همان لحظه، ولی لذات بهشت مقصود بالذات است وهدف خود لذت است نه امر دیگری وخسته کننده نیست ومانند علم وعمل است که انسان هر قدر علم بخواند خسته نمی شود چون سلطنت آنجا با روح است نه بدن لذا هر موقع خواست با همان بدن پرواز می کند ویا خواست غذا بخورد سنگینی معده مانع نمی شود، زیرا آفات وناخالصی هایی که لذات این دنیا دارد آن دنیا ندارد. مثلا طبق حدیث مومن با حوری 500 سال هم آغوش خواهند شد وهیچکدام خسته ممل نخواهند شد.(حاشیه الوافی فیض کاشانی، ج25، ص671، ناشر: کتابخانه امام امیرالمومنین، اصفهان، 1406ق،چ اول)
مرحوم کلینی در کافی حدیثی نقل می کند که نشان دهنده مطلب بالا است:
قَالَ: فَتَخْرُجُ‏ عَلَيْهِ زَوْجَتُهُ الْحَوْرَاءُ مِنْ خَيْمَةٍ لَهَا تَمْشِي مُقْبِلَةً وَ حَوْلَهَا وَصَائِفُهَا، وَ عَلَيْهَا سَبْعُونَ حُلَّةً مَنْسُوجَةً بِالْيَاقُوتِ وَ اللُّؤْلُؤِ وَ الزَّبَرْجَدِ هِيَ‏ مِنْ مِسْكٍ وَ عَنْبَرٍ، وَ عَلَى رَأْسِهَا تَاجُ الْكَرَامَةِ، وَ عَلَيْهَا نَعْلَانِ مِنْ ذَهَبٍ مُكَلَّلَتَانِ بِالْيَاقُوت‏وَ اللُّؤْلُؤِ شِرَاكُهُمَا يَاقُوتٌ أَحْمَرُ، فَإِذَا دَنَتْ مِنْ وَلِيِّ اللَّهِ فَهَمَّ أَنْ يَقُومَ إِلَيْهَا شَوْقاً، فَتَقُولُ‏ لَهُ‏: يَا وَلِيَّ اللَّهِ، لَيْسَ هذَا يَوْمَ تَعَبٍ وَ لَا نَصَبٍ‏، فَلَا تَقُمْ، أَنَا لَكَ وَ أَنْتَ لِي.قَالَ‏: فَيَعْتَنِقَانِ مِقْدَارَ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ مِنْ أَعْوَامِ الدُّنْيَا لَايُمِلُّهَا وَ لَا تُمِلُّهُ‏(کلینی، کافی، ج5، ص240-241، ناشر: دارالحدیث، قم، 1429ق، چ اول)
طبق این حدیث شریف حوری مزین به یاقوت ولولو وبا عطر وتاج کرامت وبا کفش طلایی مزین به یاقوت ولؤلؤ نزد مومن می آید وزمانی که او می خواهد بپا خیزد می گوید حتی این قدر هم خود را به سختی نینداز چون ما هر دو برای همدیگه هستیم؛ واینها 500سال همدیگر را در آغوش می گیرند بدون اینکه خسته وآزرده شوند.

جمع بندی2: هوس ؛ روحانی یا جسمانی؟
سوال: آیا لذات بهشتی فقط جنبه روحانی ومعنوی دارد یا اینکه لذت جسمی مانند این دنیا هم دارد؟
جواب: لذات بهشتی هم روحانی وهم جسمانی است، با این تفاوت چنانچه گفته شد سیطره با روح وعقل است لذا جسم تحت حکومت روح است وانسان از این لذت جسمی مثل خوردن آشامیدن ویا ارتباط با حورالعین خسته نمی شود وملال آور نیست. وخود این لذت اصالت دارد. نه اینکه وسیله ای برای امر دیگری باشد.
نکته مهمی که است لذات بهشتی دارای مراتب است لذا بحسب افراد فرق می کند. وبرخی افراد از نظر مقامات روحی بالاتر هستند لذا لذتی هم که می برند بیشتر است.

ملاصدرا در این مورد می فرماید:
اما الجنة فهی کما دل علیه الکتا ب والسنة مطابقا للبرهان والکشف دارالبقاء ودارالسلام لا موت فیها ولا هرم ولا سقم ولا غم ولا هم ولا دثور ولا زوال وهی دارلمقامة والکرامة لا یمس أهلها فیها نصب ولا لغوب لهم فیها ما تشتهی الانفس وتلذ الاعین وهم فیها خالدون، وإنها دار أهلها جیران الله وأولیائه وأحبائه وأهل کرامته وإنهم علی مراتب متفاضلة منهم المتنعمون بتسبیح الله وتقدیسه وتکبیره فی جملة ملائکته المقربین ومنهم المنعمون باللذات المحسوسة کأنواع المأکل والمشارب والفواکه والأرائک ونکاح حورالعین واستخدام الولدان المخلدین والجلوس علی النمارق والزرابی ولبس السندس والحریر والدستبرق وکل منهم إنما یتلذذ بما یشتهی ویرید علی حسب ما تعلقت به همته...( صدرالدین شیرازی، اسفار اربعه، ج9، ص281، فصل24، فی بیان ماهیة الجنة والنار، ناشر: طلیعة النور، قم، 1428ق، چ دوم)
ایشان بعد از بیان فرق بین لذات بهشت با دنیا مثل عدم وجود غم وغصه ودائمی بودن آنها و...که گذشت می فرماید:
اهل بهشت مراتب متفاوتی دارند برخی از آنها غرق در تسبیح وتقدیس وبزرگداشت او درجمع فرشتگان مقرب الهی هستند، برخی از آنها غرق در لذات محسوس مثل انواع خوراک ونوشیدنی ها، میوه ها، تخت ها، ارتباط به حورالعین ها، به کار گماشتن نوجوانان زیبای بهشتی... وهر کدام از آنها هر غرق در لذات است به حسب همتی که داشته است.
پس از نظر صدرالمتالهین لذات به حسب افراد فرق می کند وکسانی که همت شان در این دنیا لذات بهشتی ا زحوری وانواع خوردن بوده در آنجا خواهند داشت ولی اولیاء الهی هم که هدفشان رسیدن به رضوان الهی بوده به قرب الهی وتسبیح الهی خواهند رسید وشان شان بالاتر از لذات ظاهری ا زقبیل خوردن وغیره است.

امام باقر علیه السلام هم می فرماید:
: ثم قال أبو جعفر ع" أما الجنان المذكورة في الكتاب فإنهن جنة عدن و جنة الفردوس و جنة نعيم و جنة المأوى، قال: و إن لله تعالى جنانا محفوفة بهذه الجنان و إن المؤمن ليكون له من الجنان ما أحب و اشتهى، يتنعم فيهن كيف يشاء و إذا أراد المؤمن شيئا أو اشتهى إنما دعواه به إذا أراد أن يقول: سبحانك اللهم، فإذا قالها تبادرت إليه الخدام بما اشتهى من غير أن يكون طلبه منهم أو أمر به، و ذلك قول اللَّه تعالى‏ دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ‏ يعني الخدام، قال‏ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ يعني بذلك عند ما يقضون من لذاتهم من الجماع و الطعام و الشراب، يحمدون اللَّه تعالى عند فراغهم.(الوافي،همان، ج‏25، ص: 675)،
امام می فرماید: بهشت در قرآن دارای جنت عدن، فردوس، جنت نعمت ها، وجنت ماوی است، وبهشت الهی پیچیده به این بهشت ها است، وبرای مومن هر آنجه از بهشت ها دوست دارد واشتهاء دارد فراهم است ومتنعم است هر طو رکه بخواهدوزمانی که بگوید سبحانک اللهم خدام بسوی او شتابان یم آیندبدون اینکه آنهارا بخواندوزمانی که حاجت شان از جماع وخوردن تمام شد می گویند الحدلله.
این حدیث شریف هم نشان می دهد بهشت مراتبی دارد وهر کس به حسب مقامی که در این دنیا به دست آورده در آنجا متنعم خواهد بود.
علامه شعرانی هم می فرماید:
و يلتذّون بالدعاء و الذكر و مناجاة اللَّه تعالى، بل هي أكبر لذّاتهم، و رضوان من اللَّه أكبر، و ليسوا كأهل الدنيا ملتذّين بالغفلة و البطالة، و قال اللَّه تعالى: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ(السجده/17)»(فیض کاشانی، الوافی، همان، تعلیقه، ج25، ص673)
اهل بهشت زا دعا، ذکرومناجات الهی نیز لذت خواهند برد وبلکه این بزرگترین لذت آنهاست، ومثل اهل دینا نیستند که لذتشان همراه با غفلت وبطالت باشد، وخداوند هم می فرماید: هيچ كس نمى‏داند چه چيز از آنچه روشنى‏بخش ديدگان است به [پاداش‏] آنچه انجام مى‏دادند براى آنان پنهان شده است.
از فرمایشات علامه شعرانی چنین اثبات می شود که این لذات(خوردن وآشامیدن وحوری) برای همه هست ولی همراه با غفلت نیست وبهترین لذت در آنجا ذکر وتسبیح الهی است.

هاشمی خویی صاحب منهاج البراعة هم در این باب می فرماید:
تفاوت الدّرجات و تفاضل المنازل إنّما هو بتفاوت أهل الايمان في مراتب المعرفة و الكمال، فالمؤمنون الكاملون في مراتب العمل و الاخلاص ذوو الدّرجات العلى و النّاقصون فيهما ذوو الدّرجات السّفلى و قد جاء في الخبر أنّ أهل الجنّة ليرون‏ أهل علّيّن كما يرى النجم في افق السّماء.
و في الحديث إنّ في الجنّة مأئة درجة بين كلّ درجتين منها مثل ما بين السّماء و الأرض و أعلى درجاتها الفردوس و عليها يكون العرش و هى أوسط شي‏ء في الجنّة و منها تفجر أنهار الجنّة فاذا سألتم اللّه فاسألوه الفردوس.(منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، همان ج‏6، ص: 120)
تفاوت درجات ومنازل به تفاوت اهل ایمان در مراتب معرفت وکمال است که مومنان کامل در عمل واخلاص صاحب در جات عالی بهشتی وناقصین در معرفت وکمال در درجات پایین بهشت هستند، ودر حدیث داریم که اهل بهشت کسانی را که در علیین هستند خواهنددید همانطو رکه ستاره در آسمان دیده می شود. ودر حدیث است که برای بهشت 100 درجه است که بین آنها مثل فاصله بین آسمان وزمین است وبلاتریم درجات بهشت فردوس است وعرش بر روی آن است واین متوسط ترین چیز در بهشت است واز آن نهرهای بهشتی جاری می شود پس زمانی که از خود چیزی طلب می کنید فردوس را طلب کنید.
فلا تظنن أنّ أعلى الدّرجات هو أعالي الجنان و الجلوس مع الحور و الغلمان فانّ هذا من لذات‏ البدن و الرّضوان من لذّات الرّوح، و لذا كان مطمح نظر الأئمة عليهم آلاف الصّلاة و التحيّة تلك اللّذة المعنويّة كما يشير إليه قول أمير المؤمنين عليه السّلام ما عبدتك خوفا من نارك و لا طمعا في جنّتك‏ و لكن وجدتك أهلا للعبادة فعبدتك (منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج‏6، ص: 120)
پس کسی گمان نکند عالی ترین درجات بهشت نشست وبرخواست با حوری وجوانان بهشتی است که اینها لذات بدن است و رضوان برای لذت روح است. لذا مد نظر ائمه اطهار علیهم السلام این لذات معنوی بوده است که فرمایش امیرامومنین(ع) هم اشاره به همین است که خدایا من ترا بخاطر ترس از جهنم با طمع در بهشت عبادت نکردم بلکه تورا عبادت کردم چون لایق واهل برای عبادت هستی.

خلاصه کلام:
لذات بهشتی شامل لذات جسمی وروحی ومعنوی است وبهشت دارای مراتبی است بحسب مراتب ایمان ومقدار معرفت وکمالی که مومنان دارند وفرق اساس لذات بهشتی با دنیا در این است که آنجا دائمی است وخستگی ورنج وملال ندارد چون سیطره در آنجا با روح است وجسم تحت حکومت روح می باشد ولذات بدنی هم جنبه روحانی ومعنوی پیدا می کنند مثل علم در این دنیا، لذا این لذات جسمی ومعنوی برای همه هست وبهشت دارای درجاتی است وهر کس به حسب درجه خود لذت بیشتری از این نعمتهای بهشتی می برد چنانچه علماء بحسب علم شان لذتی ا زآن می برند تفاوت دارد.

موضوع قفل شده است