جمع بندی نقد و بررسی کتاب "هفت قانون معنوی موفقیت " نوشته "دکتر دیپاک چوپرا "

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقد و بررسی کتاب "هفت قانون معنوی موفقیت " نوشته "دکتر دیپاک چوپرا "

با عرض سلام

می خواستم نظر شما کارشناسان دین را در رابطه با آموزه ها و قوانینی که در کتاب "هفت قانون معنوی موفقیت " به نویسندگی "دکتر دیپاک چوپرا " طرح شده است را جویا شوم ؛
این کتاب و تعالیمش تا چه حد ازنظر دین اسلام ، قرآن و سخنان اهل بیت صحت داشته و توصیه میشود و مورد تایید است؟
لطفا در صورتی که این کتاب حقایقی را ذکر می کند، منشا کامل آنها که مطمئنا باید در دین ما باشد را، بیان بفرمایید.

باتشکر

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد بصیر

[="Tahoma"][="Blue"]

e.s.t;627550 نوشت:
می خواستم نظر شما کارشناسان دین را در رابطه با آموزه ها و قوانینی که در کتاب "هفت قانون معنوی موفقیت " به نویسندگی "دکتر دیپاک چوپرا " طرح شده است را جویا شوم ؛
این کتاب و تعالیمش تا چه حد ازنظر دین اسلام ، قرآن و سخنان اهل بیت صحت داشته و توصیه میشود و مورد تایید است؟
لطفا در صورتی که این کتاب حقایقی را ذکر می کند، منشا کامل آنها که مطمئنا باید در دین ما باشد را، بیان بفرمایید.

باسلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی
لازم است شما هر مطلبی از این کتاب را که به نظرتان به عنوان سوال مطرح شده است را در این جا ذکر بفرمایید تا ما در مورد آن صبحت کنیم و بررسی علمی بشود.
اینطور که شما درخواست دارید، ما باید همه این کتاب را مورد نقد و بررسی قرار دهیم و این کار یک پست یا دو تا پست نیست، یا نهایتا یه بررسی کلی فقط می توان نمود که شاید جواب گو نباشد و کلی گویی صورت خواهد گرفت. اگر هم بخواهیم به طور تفصیل به آن بپردازیم، این کار هم نیاز به یک کتابشناسی مفصل دارد که از حیطه وظایف ما خارج است.
لذا لازم است مورد به مورد، سوال خود را در مورد هر بخشی از این کتاب که به نظرتان می آید، بپرسید.[/]

با عرض سلام و تشکر

اگر تابه حال بررسی کاملی از این کتاب توسط کارشناسان دینی انجام شده باشد، خلاصه ای از نتیجه کلی این بررسی، برای دانستن میزان مقبولیت کتاب و آموزه هایش کفایت میکند. اما در صورت لزوم جهت نقد و بررسی موردی ، اولین قانون ذکر شده در کتاب را در ذیل آورده و برای مثال کوچکی، ادعای تمرین مراقبه ای که سکوت خوانده میشود( خالی کردن ذهن، فکر نکردن به هیچ موضوعی در ساعاتی از شبانه روز ) جهت رسیدن به اهدافی که عامل موفقیت گفته میشود و... را مورد سوالات قبلی ام قرار میدهم:

{هفت قانون معنوی موفقیت وچگونه به کار بردن آنها در زندگیمان : ۱- قانون توانایی مطلق:نخستین قانون موفقیت، قانون توانایی مطلق است. این قانون مبتنی بر این واقعیت است که ما – در جوهر – آگاهی مطلقیم. آگاهی مطلق، توانایی مطلق و حیطه تمامی امکانات و خلاقیت نامحدود است. آگاهی مطلق جو هر معنوی ماست. همچنین بیکران و نامحدود بودن، شادمانی محض است. سایر ویژگی های آگاهی عبارتند از دانش مطلق، سکوت بی انتها، تعادل کامل، شکست ناپذیری، سادگی و بهجت. و این طبیعت بنیادی ماست.طبیعت بنیادی ما، یکی از توانایی های مطلق است. وقتی طبیعت بنیادی خود را کشف می کنید و در می یابید به راستی کیستید، خود آن شناخت یعنی توانایی برآورده شدن و برآورده ساختن هر رویایی که دارید، زیرا قدرت و امکان جاودانید: آن قدرت قیاس ناپذیر که بوده و هست و خواهد بود. قانون توانایی مطلق را می توان قانون وحدت نیز خواند زیرا در کثرت نامحدود حیات، وحدت جانی یگانه نهفته و همه چیز را فرا گرفته است. میان شما و این حیطه نیرو، ذره ای جدایی وجود ندارد. حیطه توانایی مطلق، ضمیر خودتان است و هر چه طبیعت راستین خود را بیشتر تجربه کنید، به حیطه توانایی مطلق نزدیکتر خواهید بود.چگونه می توانیم قانون توانایی مطلق را در زندگیمان به کار بندیم؟ اگر می خواهید از منافع حیطه توانایی مطلق محفوظ شوید و از تمامی خلاقیتی که جزو لاینفک آگاهی مطلق است به طور کامل سود جویید، باید بتوانید به آن دسترسی پیدا کنید. یکی از راه های دستیابی به این حیطه، تمرین روزانه سکوت و مراقبت و عدم داوری است. صرف زمانی در طبیعت نیز می تواند موجب دستیابی به ویژگی های لاینفک این حیطه – خلاقیت و آزادی و بهجت بیکران – شود.}

e.s.t;628848 نوشت:
کی از راه های دستیابی به این حیطه، تمرین روزانه سکوت و مراقبت و عدم داوری است. صرف زمانی در طبیعت نیز می تواند موجب دستیابی به ویژگی های لاینفک این حیطه – خلاقیت و آزادی و بهجت بیکران – شود.}

باسلام و احترام
در روایات اهل بیت، به سکوت خیلی اهتمام داده شده و فضیلت محسوب می شود. سکوت، حکمت آفرین است، وقتی انسان سکوت می کند بهتر می تواند بیندیشد و تصمیم بگیرد.
منتها بعضی از این حرکات و سکنات این عقائدی که ذکر کردید باید مورد بررسی و فهم قرار بگیرد تا بفهمیم چه می گویند و منظورشان چیست.
اما این که سکوت، بدون فکر صورت بگیرد، دو حالت دارد یا این سکوت و عدم فکر، به خاطر استراحت است مانند انسان خواب، که این حالت اشکالی ندارد و خیلی هم خوب است وباعث کسب قدرتهایی در انسان خواهد شد.

یا این سکوتِ بدون فکر، جنبه استراحت ندارد،بلکه استراحت را قبلا صورت داده و الان فقط می خواهد فکر نکند وبا عدم فکر کردن به همراه سکوت نمودن، قدرتی کسب کند، از نظر اسلام این کار قابل مدحی نیست، زیرا اسلام همش دعوت به تامل و فکر کردن می کند، اگر فرصتی برای تفکر باشد و فقط سکوت کنیم، فکر می کنم لطفی نداشته باشد اما مسلما بهتر از گناه کردن است و مسلما سکوت دارای خاصیت و برکات و جذب حکمت است.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ درباره فواید خاموشی فرمود: صمت و خاموشی طریقه اهل تحقیق و شعار كسانی است كه با دیده بصیرت در حقایق ثابت و استوار جهان می نگرند؛ كسانی كه در حقایق ماسبق و زمانهای گذشته غور و بررسی كرده و حقایقی را بیان می كنند كه قلم ها ننوشته و در كتاب ها نیامده است.
آن گاه فواید و آثار سكوت را بر شمرده و می فرماید:
1. سكوت كلید هرگونه راحتی و آسایش دنیا و آخرت است.
2. موجب رضا و خشنودی خدا است.
3. باعث سبك شدن حساب انسان در روز قیامت است.
4. وسیله محفوظ ماندن از خطاها و لغزش ها است.
5. برای جاهل پرده و ساتر، و برای عالم زینت است.
6. وسیله ای است برای قطع شدن هوی و هوس های نفسانی.
7. وسیله ریاضت نفس است.
8. وسیله درك حلاوت و لذّت عبادت و مناجات با پروردگار است.
9. قساوت و سختی دل را از بین می برد.
10. وسیله ای است برای كسب حیا و پرهیزكاری.
11. سبب زیاد شدن تدبّر و تعقّل و مروّت و مردانگی است.
12. موجب فهم و كیاست و عقل انسان می شود.

سپس امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود
: اكنون كه به فایده های سكوت آگاه شدی، پس دهان فروبند و تا مجبور نشدی لب به سخن مگشای، به ویژه اگر كسی را پیدا نكنی كه برای خدا و در راه خدا با او گفتگو كنی.
آنگاه فرمود: وسیله هلاكت و نجات مردم سخن گفتن و سكوت است. پس خوشا به حال كسی كه توفیق شناخت سخن خوب و بد را پیدا كند و به فواید و آثار پسندیده كم گویی و سكوت آگاه گردد، زیرا سكوت از اخلاق انبیای الهی و شعار بندگان برگزیده خداوند است و اگر كسی ارزش و قدر كلام را بداند بیجا سخن نمی گوید و سكوت را شعار خود قرار می دهد و كسی كه بر لطایف سكوت آگاهی و اشراف داشته باشد و صمت و خاموشی را امین خزاین و اسرار دل خویش قرار دهد چنین شخصی گفتار و خاموشی اش هر دو عبادت می شود و كسی جز خدا به حقیقت این عبادت آگاهی ندارد.

با عرض سلام و تشکر از توضیحات کارشناس محترم ؛

{دومین قانون معنوی موفقیت "قانون بخشایش" است. این قانون را می توان قانون داد و ستد نیز خواند.زیرا کائنات از طریق مبادله پویا عمل می کند. هیچ چیز ایستا نیست...جسمتان در حال مبادله پویا و مداوم با جسم کائنات است. ذهنتان به طرزی پویا با ذهن کیهان ارتباط متقابل دارد. نیرویتان نمایانگر انرژی کیهانی است جریان حیات هیچ نیست مگر ارتباط متقابل و هماهنگ همه عناصر و نیروهایی که به صورت قانون بخشایش عمل می کند.چون جسم و ذهنتان و کائنات در مبادله پویا و مداومند، بندآوردن جریان نیرو مانند بندآوردن جریان خون است. هرگاه خون از جریان باز ایستد دچار احتقان و گرفتگی و ایستایی می شود. به این دلیل باید ببخشایید و بستانید تا بتوانید ثروت و فراوانی – یا هر چه را که در زندگی خواهانید- در زندگیتان در جریان نگه دارید.هر چه بیشتر- ببخشید، بیشتر دریافت می کنید. زیرا فراوانی کائنات را در زندگیتان در جریان نگه می دارید. در واقع، هر آنچه که در زندگی ارزش داشته باشد فقط زمانی فزونی می یابد که بخشیده شود. آنچه در اثر بخشیدن افزایش نیابد، نه ارزش بخشیدن دارد و نه ارزش دریافت کردن، چنانچه با عمل بخشیدن احساس کنید که چیزی را از دست داده اید واقعا آن هدیه را نداده اید و موجب افزایش آن نخواهد شد. اگر با اکراه ببخشایید، نیرویی در پس آن بخشایش وجود ندارد}

قانون فوق که قانون دیگر کتاب نام برده است ، از نیرویی که بخشیدن (هدیه دادن) ایجاد میکند سخن میگوید که باعث افزایش شی بخشیده شده میشود. شاید شباهت این بحث به آیه 245 سوره بقره (مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ) قابل توجه باشد، با این تفاوت که بدون حرفی از خدا ونیت الهی ، (با شروطی دیگر) به رسیدن به وعده ای که خداوند در قبال قرض الحسنه داده است، اشاره میشود!

در صورت امکان ، خواهان نظر و پرداخت کارشناسانه در رابطه با موارد فوق هستم.

با تشکر

e.s.t;632006 نوشت:
قانون فوق که قانون دیگر کتاب نام برده است ، از نیرویی که بخشیدن (هدیه دادن) ایجاد میکند سخن میگوید که باعث افزایش شی بخشیده شده میشود. شاید شباهت این بحث به آیه 245 سوره بقره (مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ) قابل توجه باشد، با این تفاوت که بدون حرفی از خدا ونیت الهی ، (با شروطی دیگر) به رسیدن به وعده ای که خداوند در قبال قرض الحسنه داده است، اشاره میشود!

در صورت امکان ، خواهان نظر و پرداخت کارشناسانه در رابطه با موارد فوق هستم.

باسلام
نکاتی که در این کتاب مثلا در باب انفاق، ذکر شده، نکات بسیار جالب و تا حدی امتحان شده است، و ظاهرا مطالب ایشان، جنبه ی تجربی و شهودی دارد ولی چون دلیل علمی و استدلال منطقی، پشتوانه ی آن نیست و صرف شهودات یا ادعاهای ایشان است(هر چند جالب هم هستند) اما قابل استناد برای ما نیست.

اما آنچه که آیه ی شریفه بدان اشاره دارد این است که اگر انفاق برای رضای الهی باشد، نه تنها کم نمی شود بلکه فزونی می یابد.
در روایات ما به این مطلب اشاره شده است که به طور کلی، سخاوت، هر چند برای رضای خدا نباشد، یعنی فقط به خاطر دوست داشتن این صفت باشد، آثار وضعی ای دارد که یکی از آنها، ایجاد محبوبیت بین خلق و ازدیاد رزق خواهد شد.

از پیامبر(ص) سوال شد که بهترین اخلاق چیست؟ حضرت فرمودند: جود و بخشش و صداقت. حضرت عیسی (ع) به ابلیس فرمودند: محبوبترین مخلوقات نزد تو چه کسانی هستند؟ عرض کرد: مومنی که بخیل و خسیس باشد. عیسی (ع) پرسیدند: مبغضوترین افراد نزد تو چه کسانی هستند؟ عرضه داشت: انسان فاسقی که اهل سخاوت باشد، من می ترسم که به خاطر سخاوتش بخشیده شود.( این مطلب، این را می رساند که اصلِ صفتِ سخاوت، هر چند برای خدا هم نباشد، اثرات وضعی ای دارد)

[=arial narrow] عَنِ النَّبِيِّ ص: أَنَّهُ سُئِلَ أَيُّ الْأَخْلَاقِ أَفْضَلُ قَالَ الْجُودُ وَ الصِّدْقُ وَ قَالَ عِيسَى ع لِإِبْلِيسَ مَنْ أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَيْكَ قَالَ مُؤْمِنٌ‏ بَخِيلٌ‏ قَالَ فَمَنْ أَبْغَضُهُمْ إِلَيْكَ قَالَ فَاسِقٌ سَخِيٌّ أَخَافُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ بِسَخَائِهِ: وَ قَالَ النَّبِيُّ ص: السَّخَاءُ كَمَالُ الْمُؤْمِن‏.(مستدرک وسائل، ج15، ص 258)

همچنین در حدیث قدسی نقل شده است که خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود، ای موسی: سامری (که گوساله پرستی را راه انداخت) به قتل نرسان، زیرا او انسان سخی و دست و دلبازی بوده.

[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]ِّ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ [=Traditional Arabic]لَا [=Traditional Arabic]تَقْتُلْهُ‏ يَا مُوسَى فَإِنَّهُ [=Traditional Arabic]سَخِي‏.(تفسیر قمی، ج 2، ص 63)[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]

[="Tahoma"][="Blue"]سوال:
می خواستم نظر شما کارشناسان دین را در رابطه با آموزه ها و قوانینی که در کتاب "هفت قانون معنوی موفقیت " به نویسندگی "دکتر دیپاک چوپرا " طرح شده است را جویا شوم ؛
این کتاب و تعالیمش تا چه حد ازنظر دین اسلام ، قرآن و سخنان اهل بیت صحت داشته و توصیه میشود و مورد تایید است؟
لطفا در صورتی که این کتاب حقایقی را ذکر می کند، منشا کامل آنها که مطمئنا باید در دین ما باشد را، بیان بفرمایید.قانون فوق که قانون دیگر کتاب نام برده است ، از نیرویی که بخشیدن (هدیه دادن) ایجاد میکند سخن میگوید که باعث افزایش شی بخشیده شده میشود. شاید شباهت این بحث به آیه 245 سوره بقره (مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ) قابل توجه باشد، با این تفاوت که بدون حرفی از خدا ونیت الهی ، (با شروطی دیگر) به رسیدن به وعده ای که خداوند در قبال قرض الحسنه داده است، اشاره میشود
!

جواب
باسلام
نکاتی که در این کتاب مثلا در باب انفاق، ذکر شده، نکات بسیار جالب و تا حدی امتحان شده است، و ظاهرا مطالب ایشان، جنبه ی تجربی و شهودی دارد ولی چون دلیل علمی و استدلال منطقی، پشتوانه ی آن نیست و صرف شهودات یا ادعاهای ایشان است(هر چند جالب هم هستند) اما قابل استناد برای ما نیست.

اما آنچه که آیه ی شریفه بدان اشاره دارد این است که اگر انفاق برای رضای الهی باشد، نه تنها کم نمی شود بلکه فزونی می یابد.
در روایات ما به این مطلب اشاره شده است که به طور کلی، سخاوت، هر چند برای رضای خدا نباشد، یعنی فقط به خاطر دوست داشتن این صفت باشد، آثار وضعی ای دارد که یکی از آنها، ایجاد محبوبیت بین خلق و ازدیاد رزق خواهد شد.

از پیامبر(ص) سوال شد که بهترین اخلاق چیست؟ حضرت فرمودند: جود و بخشش و صداقت. حضرت عیسی (ع) به ابلیس فرمودند: محبوبترین مخلوقات نزد تو چه کسانی هستند؟ عرض کرد: مومنی که بخیل و خسیس باشد. عیسی (ع) پرسیدند: مبغضوترین افراد نزد تو چه کسانی هستند؟ عرضه داشت: انسان فاسقی که اهل سخاوت باشد، من می ترسم که به خاطر سخاوتش بخشیده شود.( این مطلب، این را می رساند که اصلِ صفتِ سخاوت، هر چند برای خدا هم نباشد، اثرات وضعی ای دارد)

عَنِ النَّبِيِّ ص: أَنَّهُ سُئِلَ أَيُّ الْأَخْلَاقِ أَفْضَلُ قَالَ الْجُودُ وَ الصِّدْقُ وَ قَالَ عِيسَى ع لِإِبْلِيسَ مَنْ أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَيْكَ قَالَ مُؤْمِنٌ‏ بَخِيلٌ‏ قَالَ فَمَنْ أَبْغَضُهُمْ إِلَيْكَ قَالَ فَاسِقٌ سَخِيٌّ أَخَافُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ بِسَخَائِهِ: وَ قَالَ النَّبِيُّ ص: السَّخَاءُ كَمَالُ الْمُؤْمِن‏.(مستدرک وسائل، ج15، ص 258)

همچنین در حدیث قدسی نقل شده است که خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود، ای موسی: سامری (که گوساله پرستی را راه انداخت) به قتل نرسان، زیرا او انسان سخی و دست و دلبازی بوده.

ِّ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ لَا تَقْتُلْهُ‏ يَا مُوسَى فَإِنَّهُ سَخِي‏.(تفسیر قمی، ج 2، ص 63)[/]

موضوع قفل شده است