شبهه: تماثل بين عمل وجزا

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهه: تماثل بين عمل وجزا

چرا كسي كه شصت سال گناه كرده بايد الي الابد عذاب شود؟

محمد;20725 نوشت:
چرا كسي كه شصت سال گناه كرده بايد الي الابد عذاب شود؟

با سلام

رابطه گناه و اثر جاودانگی آن در قیامت را از دو راه عقلی و نقلی می توان اثبات نمود که در این مجال ما به تبیین روش عقلی آن با ذکر چند مطلب می پردازیم:

- اثر وضعي عمل: اساس اشكال و شبهه حاصل از اين پندار ميباشد كه ما كيفرهاي الهي در جهان ديگر را مثل كيفرهاي قراردادي اين دنيا قرار دادهايم يعني قانون گذار با مدنظر قرار دادن اندازه جرم كيفري را برابر آن مشخص و تعيين كرده و با اين ديد دنيوي اين سؤال در ذهن ايجاد ميشود كه چرا برابري بين عملهاي انجام شده با خلود در جهنم نيست در حالي كه انسان مثلاً 90سال در اين جهان مشغول معصيت و شرك مي‌شود جزايش برابر با خلود جهنم است، و عقل دنيوي اين نابرابري را در ظاهر نميتواند تفهيم نمايد براي پاسخ نكاتي را اشاره ميكنيم:

الف: از جمله معروف «كيفر به اندازه جرم» حاكي از اين مطلب است كه هرگز نبايد كيفر تمام نافرمانيها و جنايت يكي باشد مثلاً كيفر كسي كه دشنام ميدهد با كيفر كسي كه مرتكب قتل ميشود نبايد يكسان باشد و نيز كيفر قاتلي كه بر اثر بي توجهي و بدون مقدمه و نقشه قبلي بر اثر عملي مثل رانندگي مرتكب قتلي ميشود نميتواند كيفرش برابر كسي كه با قصد قبلي و نقشه شيطاني اقدام به ترور يك شخص ميكند برابر باشد و همچنين كيفر يك چنين شخصي نميتواند با كيفر يك فرد خود كامه كه براي حفظ قدرت و حكومت طاغوتي خود صدها و بلكه هزاران نفر را ميكشد برابر باشد و همه اين مطالب بيان شده را كه اسلام آنها را وضع كرده مورد قبول هر عقل سليمي است.

ب: در اين جهان افراد قانون گذار براي اعمال نيك پاداشهايي و براي اعمال بد و جرمها كيفرهايي را تعيين كردند و بعد افراد و گروه بعدي آمدهاند و آن قوانين نخست را يا تشديد يا تضعيف و گاهاً حذف كردند كه البته قوانين در هر منطقهاي و محيطي كه قانون آن منطقه اجرا ميشود عادلانه تلقي شده زيرا رابطه كيفر و پاداش با عمل يك رابطه قراردادي است كه به نحوه تشخيص و قرار داد قانون گذار آن منطقه و محيط بستگي دارد مثلاً ممكن است عملي در يك محلي جرم محسوب و جزاي اعدام داشته باشد در حالي كه در منطقه ديگري اصلاً جرمي محسوب نشود تمام اين دگرگونيها از يك اصل سرچشمه ميگيرد و آن قرار دادي و تشخيصي بودن كيفرها و پاداشهاي دنيوي ميباشد در صورتي كيفر و پاداش در جهان ديگر (آخرت) يك رابطه «تكويني» ‌است يعني سوختن در آتش اثر طبيعي عمل و خاصيت خود گناه و معصيت باشد اثري كه از گناه و عمل جدا نبوده و از آن جدا شدني نيست و به ديگر سخن هر گناهي در آن جهان دنبالهاي دارد كه ناگزير از آن جداشدني نيست.

ج: رابطه كيفر با گناه چه در اين جهان و چه در جهان آخرت هرگز رابطه زماني نيست مثلاً يك لحظه هوسراني و فريب نفس خوردن و نزديكي با زني كه آلوده به بيماري مثلاً ايدز است يك عمر بدبختي و محروميت از زندگي را به دنبال دارد يا به هنگام رانندگي يك لحظه چرت بي هنگام برابر است با يك عمر نقص عضو يا فوت. در حالي كه نفس عمل چند لحظه طول نميكشد ولي برابر است با يك عمر پشيماني و مثالي ديگر اينكه ما مثلاً موقع كشت دو نوع تخم در دست داشته باشيم كه يكي گل و ديگري خار باشد و ما در يك طرف باغچه تخم گل بپاشيم و در طرف ديگر تخم خار بپاشيم اشعه خورشيد و ريزش بارانهاي طبيعي، آنها را پرورش ميدهد در طول فصل برداشت ما از يك طرف بايد گل بچينيم و از يك طرف خار. هرگز در اينجا به ذهن ما خطور نميكند كه يك لحظه خار كاشتن چرا چنين پي‌آمد ممتد و طولاني را داشته.


حال با توجه به اين نكات پاسخ روشن است كه اگر عمل ما در اين جهان، بذري باشد كه كيفرها و پاداشها نتيجه طبيعي و اثر وضعي آن شمرده شود هيچ كس جز عامل، مسؤول كيفر خود نيست زيرا اوست كه با كمال توجه و آگاهي از پي‌آمد عمل خويش دست خود را به گناه آلوده كرده و بذر خار كاشته است در اين صورت بايد در جهان ديگر ميوه كردار خود را بچيند و مؤيد اين مطلب «الدنيا مزرعه الآخره دنيا كشتزار آخرت است» مي‌باشد.

بنابراين هر نوع كيفري خواه كوچك و خواه بزرگ و خواه ممتد و خواه غير ممتد، هرگز جنبه قراردادي با عمل را ندارد كه فرد گناهكار آنرا يك قرار داد ظالمانه تلقي كند بلكه يك رابطه تكويني و طبيعي است و هر عملي بسان يك علت و يك سبب معلول خاصي را به دنبال دارد و فردي كه در تمام عمر خود مشغول معصيت و شرك به ذات الهي باشد و تمام عمر خود را با معاصي طي كرده همين معاصي خود آتش جهنم است كه فرد خود آنها را كسب كرده است.

موفق باشید...

منبع: پایگاه اندیشه قم.

موضوع قفل شده است