محک قدر شناسی خواستگار

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
محک قدر شناسی خواستگار

سلام
چطور بفهمیم که خواستگار محترم در آینده همسر قدرشناسی خواهد بود؟
با توجه به به اینکه دیده شده خانوم فداکاری های زیادی برای پیشرفت زندگی کرده اما در نهایت مرد قدرشناس نبوده و طلبکار هم بوده.
این جور مسائل آدم رو میترسونه.حداقل اگه آدم قصد کمک داشته باشه ترجیح میده خودش پا پیش نذاره.
مثلا اینکه از خیر بعضی مسائل اول ازدواج بگذره بخاطر مسائل بزرگتر مثلا خونه.اما درنهایت مرد...
بعضیها وقتی چیزی رو ساده به دست میارن،قدرشو نمیدونن.
ممنون

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

پرسش:
چطور بفهمیم که خواستگار در زندگی آینده با همسرش قدرشناس خواهد بود؟ چگونه خواستگار را محک بزنیم؟


پاسخ:
در مورد آنچه که در ذهن شماست باید عرض کنم تقریبا راهی که در این زمینه شما را به شناخت قطعی برساند وجود ندارد؛ چون:
اولا شناخت قبل از ازدواج با محدودیت مواجه است.
ثانیا بعضی از خصوصیات اخلاقی طرف مقابل، بعد از سالها زندگی هم شناخته نمی شود؛ چه برسد به اینکه بگوییم قبل از ازدواج با چند جلسه صحبت می توان آن را شناخت
ثالثا قدرشناس بودن یا نبودن ذاتی افراد نیست؛ یعنی اینطور نیست که یک فردی قدرشناس به دنیا بیاید و فرد دیگر قدرنشناس. این رفتار و برخورد اطرافیان است که نقش مهمی در عکس العمل فرد خواهد داشت.

البته این به این معنا نیست که به هیچ وجه امکان شناخت وجود ندارد؛ بلکه عرض بنده این است که شما صرفا می توانید کلیات اخلاقی ایشان را بررسی کنید.
مثلا برای همین موردی که شما عرض کردید، یکی از راه ها این است که در جلسات خواستگاری از سوالات جهت دار استفاده کنید. سوالاتی که می تواند روشن کننده میزان قدرشناسی طرف باشد.
مثلا بگویید اگر همسر شما روزی به هر دلیلی در بیرون از خانه کار کند، توقع شما از او در مورد درآمدش چیست؟ در این شرایط نسبت به کارهای منزل شما چه انتظاری از او خواهید داشت؟ و ... .
بعلاوه در تحقیقات هم می توانید نوع رفتار و برخورد با اطرافیانش را مورد بررسی قرار دهید. نظرات آنها تا حدودی قدرشناس بودن یا نبودن او را مشخص خواهد کرد.

منتها برای مقابله با قدرنشناس بودن فرد مقابل نباید به این کار اکتفا کرد. بلکه لازم است اقدامات دیگری نیز صورت بگیرد. اقدامِ بیشتر قبل از ازدواج این است که شما سعی کنید تا حد امکان فردی را انتخاب کنید که از لحاظ فکری اعتقادی اخلاقی و رفتاری با شما تناسب داشته باشد. اقدامِ دیگر بعد از ازدواج هم نوع رفتار و برخورد شما با فرد مقابل است.
لذا به نظرم بهتر است ادامه سوال را اینگونه مطرح کنیم که چه راهی برای قدرشناس بودن همسر وجود دارد؟ زن یا مرد باید چه رفتار و برخوردی در زندگی داشته باشند که همسرش قدر او را بداند و خوبی های او را نادیده نگیرد؟ آیا برای اینکه مرد یا زن قدر همسر خودش را بداند لازم است که گاهی اوقات از طرف او بدی ببینید؟

یک نظریه: گاهی بی محبتی برای درک محبت لازم است
آیا می شود از قاعده «تعرف الاشیاء باضدادها» استفاده کرد؛ یعنی بگوییم چون گفته می شود هر چیزی با ضد خودش شناخته می شود؛ مثلا نرمی با زبری؛ ترشی با شیرینی؛ سبکی با سنگینی؛ بزرگ با کوچک؛ نامحدود با محدود و ... ، پس برای اینکه محبت در زندگی شناخته شود گاهی اوقات بی محبتی لازم است؟ برای اینکه قناعت شناخته شود گاهی اوقات بی قناعتی لازم است؟ برای اینکه سازش شناخت شود گاهی ناسازگاری لازم است؟

در پاسخ به این سوال باید گفت این نظریه از جهاتی درست است و سبک دین برای متعادل کردن این موارد همین است. منتها تفاوتی که سبک زندگی دینی با این نگاه دارد این است که در دین نمی گوید باید برای شناخت محبت بی محبتی کرد؛ بلکه می گوید برای شناخت محبت باید بی محبتی را شناخت و شناساند. خدا وقتی می خواهد بنده هایش را از آنچه دارند آگاه کند که قدر آن را بدانند، به نبود آن نعمت اشاره می کند؛ توصیه اولیا خدا همیشه این است که در زندگی به پایین دست خود هم نگاه کنید؛ یا در مورد فلسفه روزه می گوید یکی از فلسفه های آن این است که شما بدانی افرادی هم هستند که باید صبح تا شب را گرسنه بگذرانند. توجه به این نکات همان چیزی است که در زندگی زناشویی هم لازم است.
بنابراین راه اینکه همسر ما قدر خوبی های ما را بداند این نیست که گاهی اوقات بدی پیشه کنیم؛ چون این کار نتیجه عکس خواهد داد. بلکه باید همیشه خوب بود و خوبی کرد؛ منتها خوبی کردن هم بی قاعده و قانون نیست. سعی می کنم در ادامه به نکاتی در این زمینه اشاره کنم.
برای خوبی کردن نیاز به پیش فرض هایی است که با مراعات آن مشکلاتی مانند زجر از قدر نشناس بودن همسر و ... تا حدود زیادی حل خواهد شد.

لذا من در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می کنم:
1- خود را به محبت بی توقع عادت دهید:
خیلی از تصورات و برداشت های منفی ما در زندگی زناشویی از همسرمان و در نتیجه سلب آرامش از خودمان به خاطر نوع نگاه ما به زندگی است. وقتی فردی در مقابل هر محبتی که می کند انتظار محبت در همان لحظه را داشته باشد، ممکن است در خیلی از مواقع این محبت را دریافت نکرده و در نتیجه به مشکل می خورد. بعلاوه اینکه محبتی که همراه با توقع باشد غالبا اثربخشی خود را ندارد؛ چون معمولا وقتی چنین فردی محبت می کند و پاسخ مثبت دریافت نمی کند، بلافاصله رفتاری متناقض با رفتار محبت آمیز خود انجام داده و نه تنها اثر رفتار محبت آمیز را از بین می برد؛ بلکه خود را نزد طرف مقابل منفور تر خواهد کرد. ولی اگر او بدون توقع محبت کند، علاوه بر اینکه در هیچ شرایطی حتی قدرنشناس بودن طرف مقابلش از او سلب آرامش نمی شود، نزد طرف محبوب تر شده و همین مسئله خود به قدرشناس شدن طرف نیز کمک می کند.

2- پاداش کارهای خود را از خدا بخواهید نه خلق خدا:
زندگی صرفا منحصر در زندگی مادی نیست. لذا آنچه خداوند برای سبک زندگی به ما گفته است این است که زندگی خود را بر پایه این تفکر بنا نکنیم؛ چون این بنا به زودی فرو خواهد ریخت؛ بلکه زندگی اصلی ما برای دنیایی دیگر است. لذا اگر نگاه من در همه مراحل زندگی اینگونه باشد، کوچک ترین کارها را هم به نام خدا زده و پاداشش را از او خواهم خواست. اگر به همسرم محبت می کنم به خاطر رضای خدا باشد. اگر برای همسر و فرزندان کار می کنم به خاطر خدا باشد. اگر دست کسی را می گیرم به خاطر خدا باشد. اگر کسی را دوست می دارم به خاطر خدا باشد. با این شیوه هیچ یک از کارهای ما بی اجر و پاداش نخواهد ماند.

3- با همسر خود صحبت کنید:
اینکه شما بدون توقع محبت کنید منافاتی با صحبت کردن با همسر و بیان خواسته ها و دوست داشتنی ها ندارد؛ چون ممکن است عکس العمل فرد مقابل در مقابل خوبی های شما به خاطر عدم شناخت شما باشد. لذا شما باید با صحبت کردن، خود را به همسر خود بشناسانید. شناخت روحیات شما، به همسرتان کمک می کند که بداند در مقابل رفتارهای شما چه عکس العملی نشان دهد. البته صحبت منحصر در این مسئله نیست. گاهی اوقات لازم است که شما فرد مقابل را از وظیفه های طرفینی آگاه کنید.
مثلا زنی که در کنار همسرش کار می کند و درآمد دارد ممکن است بعد از مدتی با مشکلِ توقع بیجا در زمینه خرج و مخارج زندگی مواجه شود. در این موارد لازم است که در مورد این مسئله به طور جزئی با هم صحبت کنند و به تفاهم برسند. اگر توان چنین توافقی را نداشتند بهتر است به یک مشاور مراجعه و با کمک او به نقاط مشترکی برسید و مطابق همان عمل کنید.

برای خوبی کردن نیاز به پیش فرض هایی است که با مراعات آن مشکلاتی مانند زجر از قدر نشناس بودن همسر و ... تا حدود زیادی حل خواهد شد. لذا من در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می کنم:


1- خود را به محبت بی توقع عادت دهید


خیلی از تصورات و برداشت های منفی ما در زندگی زناشویی از همسرمان و در نتیجه سلب آرامش از خودمان به خاطر نوع نگاه ما به زندگی است. وقتی فردی در مقابل هر محبتی که می کند انتظار محبت در همان لحظه را داشته باشد، ممکن است در خیلی از مواقع این محبت را دریافت نکرده و در نتیجه به مشکل می خورد. بعلاوه اینکه محبتی که همراه با توقع باشد غالبا اثربخشی خود را ندارد؛ چون معمولا وقتی چنین فردی محبت می کند و پاسخ مثبت دریافت نمی کند، بلافاصله رفتاری متناقض با رفتار محبت آمیز خود انجام داده و نه تنها اثر رفتار محبت آمیز را از بین می برد؛ بلکه خود را نزد طرف مقابل منفور تر خواهد کرد. ولی اگر او بدون توقع محبت کند، علاوه بر اینکه در هیچ شرایطی حتی قدرنشناس بودن طرف مقابلش از او سلب آرامش نمی شود، نزد طرف محبوب تر شده و همین مسئله خود به قدرشناس شدن طرف نیز کمک می کند.


2- پاداش کارهای خود را از خدا بخواهید نه خلق خدا


زندگی صرفا منحصر در زندگی مادی نیست. لذا آنچه خداوند برای سبک زندگی به ما گفته است این است که زندگی خود را بر پایه این تفکر بنا نکنیم؛ چون این بنا به زودی فرو خواهد ریخت؛ بلکه زندگی اصلی ما برای دنیایی دیگر است. لذا اگر نگاه من در همه مراحل زندگی اینگونه باشد، کوچکترین کارها را هم به نام خدا زده و پاداشش را از او خواهم خواست. اگر به همسرم محبت می کنم به خاطر رضای خدا باشد. اگر برای همسر و فرزندان کار می کنم به خاطر خدا باشد. اگر دست کسی را می گیرم به خاطر خدا باشد. اگر کسی را دوست می دارم به خاطر خدا باشد. با این شیوه هیچ یک از کارهای ما بی اجر و پاداش نخواهد ماند.


3- با همسر خود صحبت کنید


اینکه شما بدون توقع محبت کنید منافاتی با صحبت کردن با همسر و بیان خواسته ها و دوست داشتنی ها ندارد؛ چون ممکن است عکس العمل فرد مقابل در مقابل خوبی های شما به خاطر عدم شناخت شما باشد. لذا شما باید با صحبت کردن، خود را به همسر خود بشناسانید. شناخت روحیات شما، به همسرتان کمک می کند که بداند در مقابل رفتارهای شما چه عکس العملی نشان دهد. البته صحبت منحصر در این مسئله نیست. گاهی اوقات لازم است که شما فرد مقابل را از وظیفه های طرفینی آگاه کنید. مثلا زنی که در کنار همسرش کار می کند و درآمد دارد ممکن است بعد از مدتی با مشکلِ توقع بیجا در زمینه خرج و مخارج زندگی مواجه شود. در این موارد لازم است که در مورد این مسئله به طور جزئی با هم صحبت کنند و به تفاهم برسند. اگر توان چنین توافقی را نداشتند بهتر است به یک مشاور مراجعه و با کمک او به نقاط مشترکی برسید و مطابق همان عمل کنید.

4- ...

این سوال و جواب را نیز مطالعه کنید


با ناسپاسی و قدرنشناسی شوهرم چه کنم؟

سلام
باید سختی دیده باشه تا قدر عافیت رو بدونه.
مثلا بنده که تو این دوران تنهایی دانشجویی زحمت خونه داری روی دوشمه و غذای دانشجویی استفاده میکنم قدر یک همسر کدبانو که دست پخت جانانه داشته باشه رو خوب درک می کنم. خیلی خوب...:Ghamgin:

بدون دلیل 2 روز بهش محبت کن روز سوم ازش یه چیز درخواست کن

موضوع قفل شده است