استعاذه چیست ؟ اقسام آن کدامست ؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
استعاذه چیست ؟ اقسام آن کدامست ؟

استعاذه چیست ؟

استعاذه به معنای استجاره و پناه گرفتن است . و در اصطلاح دینی پناه گرفتن از شرّ ابلیس و جنودش و خواهش های نفسانی که انسان را دعوت به انجام معصیت و ترک واجب الهی می نماید که نتیجه اش حفظ مقام انسانی و درجات معنوی و رشد و تکامل و ممانعت از سقوط آدمی به درجه حیوانیت و بلکه پست تر است .

استعاذه و پناه خواستن از خدای متعال نشان ترس و فرار مذموم نیست بلکه فرار از غیر دوست به سوی دوست و رجوع به حقّ از غیر حقّ است و نتیجه اش قرب به محبوب و خداوند متعال است .
استعاذه در حقیقت مقاومت در برابر وساوس شیاطین جنی و انسی و هوای نفس است که دائم آدمی را به سوی عصیان و نافرمانبرداری خدای متعال دعوت می نمایند .
صاحبان استعاذه ، ممدوح خدای متعال بوده و دارای فضل و کمال و رتبه ای عالی در پیشگاه خداوند هستند .

اقسام استعاذه :
1 – قولی (زبانی) مانند :
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم – پناه می برم به خدای متعال از [ شرّ و وسوسه ] شیطان رانده شده از درگاه خدا .
اعوذ بالله القویّ من الشیطان الغویّ – پناه می برم به خداوند توانا و قدرتمند از شیطان اغواگر .
(فرازی از دعای امیرالمؤمنین علیه السلام )

2 – فعلی ( عملی ) : نمونه های تاریخی بسیاری در منابع مکتوب اسلامی ثبت و ضبط شده است .
مانند فرار حضرت یوسف نبی علیه السلام از خواهش نفسانی یک زن دعوت کننده به گناه و یا فرار حضرت حرّ در آخرین ساعات عمرش از سپاه یزید و کفر به سوی سپاه ایمان و امام حسین علیه السلام .

اقسام استعاذه کننده گان :
1 – استعاذه عوام : اینان چون در معرض تیر مستقیم شیطان هستند از وسوسه او به خداوند قادر متعال پناه می برند .

2 – استعاذه خواص و انبیا و اولیای الهی . اینان در معرض ترکش های شیطان هستند و لذا از احوال او به سوی خدای متعال پناهنده می شوند و خود را نجات می دهند . ترکش هایی نظیر صفت عجب و کبر و .... .

3 – استعاذه حضرت ختمی مرتبت و اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین . این بزرگواران به خاطر مقام عصمت در منطقه امن الهی قرار دارند و شیاطین قدرت رویارویی و وسوسه حضرات را ندارند و لذا استعاذه این عزیزان از سخط و ناخشنودی خدای متعال به خود وجود خدای متعال است .

اعوذ برضاک من سخطک – بار خدایا از سخط و ناخشنودیت به رضایت پناه می آوریم .
اعوذ بعفوک من عقابک – بار الها از از عقابت به سوی عفوت پناه می آوریم .

این مبحث همچنان ادامه دارد ...
و من الله التوفیق

اگر متون دینی اهل اسلام اعم از کتاب خدا و احادیث و ادعیه ی حضرات اهل بیت سلام الله علیهم را جستجو نماییم استعاذات تقریباَ به این تقسیم بندی کلّی خواهد بود :
1 - استعاذه از وساوس و همزات شیاطین جنی و انسی .
2 - استعاذه از رذائل اخلاقی خود و دیگران . مانند : ریا - اخلاق بد - هیجان حرص - همسایه بد - همسر بد - فرزند ناصالح .
3 - استعاذه از انواع گناهان .
4 - استعاذه از تبعات و عوارض گناهان .
5 - استعاذه از انسان های شرور . مانند :دشمن و سلاطین جور و ظلمه - سارق
6 - استعاذه از بیماری ها و مرض .
7 - استعاذه از شر حیوانات ضرر رساننده .
8 - استعاذه از سحر و جادو و امور باطله .
9 - استعاذه از غم و اندوه و عوامل آن .
10 - استعاذه از بلایا و آفات طبیعی و هر آن چه که موجب خوف و ترس است . مانند: آتش سوزی - نابودی و انهدام - غرق شدن -

برخی حکمت های متبادر به ذهن در استعاذه ( پناه بردن ) به خدای متعال :
1 - بر طرف کردن موانع کمال آدمی .
2 - بر طرف کردن موانع حیات آدمی .
3 - آگاهی بخشی و شناخت .
4 - عبادت خدای متعال و ایجاد فرصت بندگی .
5 - تقویت اعتقادات توحیدی .


و من الله التوفیق

[=&quot]با تشکر از سلیم عزیز و کسب اجازه از ایشان
[/]
[=&quot]استعاذه از ماده «ع، و، ذ» است و «عَوْذ» به معنای پناه بردن و پیوند زندن است. توجه به خدا و یاد او که روح استعاذه است، انسان را متوجه این حقیقت می[/][=&quot][/][=&quot]کند که هیچ نیرویی بدون تکیه بر قدرت و ارادة مطلقه الهی در جهان کارگر نیست، و جز خدا مؤثری نیست. فعل و عمل شیطان نیز بدون اذن و مشیت و قدرت حق تعالى توهمی بیش نیست. این توجه و معرفت لطیف هرچه قوی[/][=&quot][/][=&quot]تر و عمیق[/][=&quot][/][=&quot]تر شود، اطمینان انسان به خداوند متعال نیز شدید می[/][=&quot][/][=&quot]شود . قوت و متانت او در برابر قدرت[/][=&quot][/][=&quot]های مجازی تکمیل می[/][=&quot][/][=&quot]شود . در چنین قضایایی ریشة همة توهّمات می[/][=&quot][/][=&quot]خشکد.(1)[/]

[=&quot]
[/]
[=&quot]استعاذه توصیه[/][=&quot][/][=&quot]ای است که در آیات متعدد و روایات بی[/][=&quot][/][=&quot]شماری آمده است از جمله : «وإمّا ینزّغنّک مِن الشیطان نزغ فاستعذ بالله إنّه سمیعٌ علیم؛(2) اگر از شیطان وسوسه[/][=&quot][/][=&quot]ای به تو رسد، به خدا پناه بر، زیرا که او شنوای دانا است».[/]

[=&quot]
[/]
[=&quot]در آیة دیگر فرمود:[/]

[=&quot]«وقل ربّ أعوذ بک من همزات الشیاطین وأعوذ بک ربّ أن یحضرون؛(3) بگو پروردگار از وسوسه[/][=&quot][/][=&quot]های شیطان به تو پناه می[/][=&quot][/][=&quot]برم و پروردگار از این که آنها به پیش من حاضر شوند ،به تو پناه می[/][=&quot][/][=&quot]برم».[/]

[=&quot]
[/]
[=&quot]البته این توصیه، تنها در مورد خود انسان نیست، بلکه پناه دادن اعضای خانواده نیز به ما سفارش شده است، چون شیطان در کمین خانواده سهمیه[/][=&quot][/][=&quot]ای از فرزندان را می[/][=&quot][/][=&quot]طلبد.(4)[/]

[=&quot]امام صادق علیه السلام فرمود:[/]

[=&quot]«شیطان نمی[/][=&quot]‌[/][=&quot]تواند بنده را وسوسه کند، جز هنگامی که بنده از یاد خدا روی گرداند و امر خدا را کوچک شمرد و به نافرمانی[/][=&quot]‌[/][=&quot]اش روی آورد و فراموش کند که خداوند از اسرار او مطلع است... پس با شیطان مانند سگ گله با غریبه باش که چون به او حمله کند ،برای نجات به طرف صاحب سنگ یعنی چوپان می[/][=&quot]‌[/][=&quot]دود تا سگ از او منصرف شده ،از گزندش مصون ماند .همین طور اگر شیطان تو را وسوسه کرد تا راه حق را بر تو ببندد و یاد خدا را از دل تو بزداید ،تو هم به پروردگار خود پناهنده شو و راه[/][=&quot]‌[/][=&quot]های ورود شیطان و وسوسه[/][=&quot]‌[/][=&quot]هایش را بشناس، جز آن کسی که مراقبت دایم دارد و برای خدمت خدا پا برجاست و از شکوه خداوند مطلع آگاه است و دعای بی[/][=&quot]‌[/][=&quot]شمار دارد، اما کسی که از این طرفی نسبته و اوقاتش را بیهوده می[/][=&quot]‌[/][=&quot]گذراند، ناگزیر صید شیطان خواهد شد».(5)[/]

[=&quot]1. دکتر فتح[/][=&quot][/][=&quot]الله نجارزادگان، مصاف بی[/][=&quot][/][=&quot]پایان با شیطان، ص 183، نشر بوستان کتاب، قم 1381ش.[/]

[=&quot]2. اعراف (7) آیه 200.[/]

[=&quot]3. مؤمنون (23) آیه 92.[/]

[=&quot]4. ر،ک: اسراء (17) آیه 64.[/]

[=&quot]5. سفینة البحار، ج 2، ص 655.[/]

استعاذه از تبعات و عوارض گناهان در تاپیک زیر [=Microsoft Sans Serif]( آثار گناهان و معاصی در قرآن ، حدیث و دعا چيست؟ ) در حال پیگیری می باشد که امید است مورد توجه دوستان گرامی واقع بشود :

استعاذه در لغت «پناه خواستن[1] و پناه بردن» است. مرحوم امین الاسلام طبرسی در زمینه معنای استعاذه می‌نویسد:
«استعاذه این است كه مقام پایین‌تر از مقام بالاتر بخواهد كه در برابر دشمن او را پناه دهد و از او دفاع كند؛ در ضمن، استعاذه با اظهار خضوع و مذلّت همراه است. مقصود این است كه در وقت قرائت قرآن باید از وسوسه‌های شیطان به خدا پناه برد، تا از لغزش و اشتباه مصون باشد».[2]
الفاظ استعاذه:
الفاظی كه برای استعاذه در كتابهای علوم قرآنی، علم قراآت ذكر شده متفاوت است كه چند مورد از آنها را در این جا ذكر می‌كنیم:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم انّ الله هو السمیع العلیم.
اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم انّ الله هو السمیع العلیم.
نستعیذ بالله من الشیطان الرجیم.
لفظ برگزیده و دلیل آن: در مورد این كه كدامیك از این الفاظ برای گفتن استعاذه بهتر است، میان قائلین آن اختلاف است، ولی هر یك از بزرگان قرائت كه لفظی را انتخاب كرده‌اند، توجیهی نیز برای آن آورده‌اند امّا در میان الفاظ مختلف استعاذه، بیشتر قاریان برجسته و اساتید علم قرائات، لفظ «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» را انتخاب كرده‌اند و برخی از نوشتارها این لفظ را «اِجماعی» دانسته است. با پذیرفته شدن آن به وسیله اكثر قرّاء بزرگ و بعضی از قراء سبعه» برای برتری دادن آن به دیگر الفاظ، دلیلی كافی است.

حكم استعاذه در قرائت قرآن و نماز:
از دیدگاه‌ فقهای شیعه استعاذه قبل از شروع قرائت قرآن مستحب است و واجب نیست. دستور به استعاذه نمودن قبل از قرائت قرآن، مانند امر كردن به شستن دستها و یاد كردن خدا هنگام غذا خوردن است. اگر استعاذه در قرائت قرآن واجب بود، به طور حتمی در نماز هم واجب می‌شد، زیرا در آن نماز گزار فاتحه الكتاب و سوره‌ای از قرآن را می‌خواند. امّا اجماع فقهای شیعه بر این است كه استعاذه در نماز هم واجب نیست.3]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . الوافی فی شرح الشاطبیه فی القراآت السبع»، ص 40.
[2] . مجمع البیان، طبرسی، ترجمه احمد بهشتی، ج 14، ص 48، انتشارات فراهانی، تهران، چاپ اوّل، 1352.
[3] . مجمع البیان، طبرسی، ج 1، ص 37 ـ 38.

هنگام آغاز قرائت قرآن کریم :
قال الله تعالی :
«
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» . 1
و چون قرآن بخوانی ، از شيطان رجيم به خدا پناه ببر .

تفسیر العیاشی عن الحلبی عن الصادق سلام الله علیه :
سألته عن التعوذ من الشیطان عند کلّ سورة نفتحها ؟
قال : نعم ، فتعوّذ بالله من الشیطان الرجیم .
2
تفسیر عیاشی به نقل از حلبی : از امام صادق سلام الله علیه پرسیدم : آیا هر وقت تلاوت سوره ای را آغاز می کنیم ، از شیطان به خدا پناه ببریم ؟
فرمود : آری ، از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر
.

پی نوشت :
1 - سوره ی نحل آیه ی 98 .
2 - تفسیر العیاشی ج2 ص 270 ، بحارالانوار ج 93 ص 215 ح 16
.

حکمت این استعاذه به زبان استعاذه از امام صادق سلام الله علیه در فرازی از دعای هنگام قرائت قرآن آمده است :
قال الصادق سلام الله علیه :
« ......
[=&quot]اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِكَ مِنَ الشِّقْوَةِ فِي حَمْلِهِ وَ الْعَمَى عَنْ عَمَلِهِ وَ الْجَوْرِ عَنْ حُكْمِهِ وَ الْعُلُوِّ عَنْ قَصْدِهِ وَ التَّقْصِيرِ دُونَ حَقِّه‏ .... »
بار خدایا ! پناه می بریم به تو از شقاوت در حمل آن (قرآن) . و چشم پوشیدن از عمل به آن ، و انحراف از حکم آن ، و دور شدن از راه آن ، و کوتاهی کردن در حق آن .
[/]

[=&quot]« .....اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِكَ مِنْ تَخَلُّفِهِ فِي قُلُوبِنَا وَ تَوَسُّدِهِ عِنْدَ رُقَادِنَا وَ نَبْذِهِ وَرَاءَ ظُهُورِنَا وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ قَسَاوَةِ قُلُوبِنَا لِمَا بِهِ وَعَظْتَنَا...» . 1
[/]

بار خدایا ! پناه می بریم به تو از غایب بودن آن (قرآن) در دل هایمان ، و بالش سرمان قرار دادن آن ، و افکندن آن در پشت سرمان ، و پناه می بریم به تو از سخت دلی (و متأثر نشدن) در برابر اندرزهایی که به ما داده ای .

پی نوشت :
1 - کافی ج 2 ص 574 حدیث 1 .

ادامه دارد .....

[=Microsoft Sans Serif]قال جعفر الصادق سلام الله علیه :
« انه لا بد قبل القرائة من التعوذ ، و اما سائر الطاعات فانه لایتعوذ فیها و الحکمة فیه : ان العبد قد ینجس لسانه بالکذب و االغیبة و النمیمة ، فامر الله تعالی العبد بالتعوذ لیصیر لسانه طاهراَ فیقرأ بلسان طاهر کلاماَ انزل من رب طیب طاهر »
. 1

امام صادق سلام الله علیه فرمودند :
پیش از قرائت [ قرآن] ، باید به خدا پناه برد ولی در دیگر عبادات ، پناه بردن به خدا لازم نیست و حکمتش هم این است که : بنده با دروغ گفتن و غیبت کردن و سخن چینی ، زبانش نجس (آلوده) می شود . از این رو ، خدای متعال بنده را به پناه بردن به او فرمان داده است تا زبانش طاهر گردد و گفتاری را که از سوی خدواندی پاک و طاهر فرود آمده است ، با زبانی پاک قرائت کند .:Hedye:

[=Microsoft Sans Serif]پی نوشت :
1 - تفسیر فخر رازی ج2 ص 574 ح 1 .

آنچه که در استعاذه دارای اهمیت می باشد این است که :

باید کوشید تا این کلمه در زبان، در موقع غفلت یا بر سبیل عادت جاری نشود. بلکه شخص چنان باشد که می خواهد از دشمنی که او را بکشد، بگریزید و به کسی که می داند که او را نجات می دهد، پناه ببرد.

حقیقت استعاذه بی ترکِ شهوات و لذات و ارتکاب انواع مجاهدات به کس روی ننماید و تا استعاذه قولی با فعلی جمع نگردد و دل با تمامیِ جوارح و ارکان بر وفقِ زبان، استعاذه نکند، هیچ نتیجه ای بر آن مترتّب نشود.


آیه ۳۶ سوره فصلت اشاره به این معنا دارد که استعاذه زبانی به تنهایی فایده نداشته و آن چه موثر است درحقیقت استعاذه قلبی می باشد.


امام صادق ـ علیه السّلام ـ در روایتی می فرماید:



«اَغْلِقُوا اَبْوابِ الْمَعْصِیَهِ بِالاِْستِعاذَهِ وَ افْتَحُوا اَبْواب َالطّاعَهِ بِالتَّسمِیَهِ».( سفینه البحار، شیخ عباس قمی، دار المرتضی، بیروت، ج ۲، ص ۴۱۷.) ؛



درهای معصیت را با استعاذه ببندید و درهای اطاعت را با تسمیه (بسم الله الرحمن الرحیم) باز کنید.



پس بایداین حقيقت ، يعنى استعاذه به خدا را در دل خود بيابیم، نه اينكه به زبان بگويیم: (اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ) و اين استعاذه زبانى و امثال آن سبب و مقدمه براى ايجاد آن حالت نفسانى است که اثرات مثبت آن در اعمال ورفتار انسان نمایان می شود.

خداوند در قرآن در آیه201 سوره «اعراف» می‌فرمايد:

«إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ؛

در حقيقت كسانى كه [از خدا] پروا دارند چون وسوسه‏اى از جانب شيطان بديشان رسد [خدا را] به ياد آورند و بناگاه بينا شوند»

پناه بردن به خدا هنگام وسوسه شيطان، راه پارسايان است و خدا آنان را كفايت و كيد شيطان را از ايشان دفع مى‌كند.








هنگام قرائت آیات عذاب :
قال الصادق سلام الله علیه :
« اذا مررت بآیة فیها ذکر الجنة فاسال الله الجنة ، و اذا مررت بآیة فیها ذکر النّار فتعوّذ بالله من النّار » .
1

حضرت فرمودند : هرگاه بر آیه ای گذشتی که در آن از بهشت یاد شده است ، از خداوند بهشت را بخواه و هر گاه بر آیه ای گذشتی که در آن از آتش یاد شده است ، پس از آتش [دوزخ] به خدا پناه ببر .


قال الصادق سلام الله علیه :

[=&quot]فی قوله تعالی : « یتلونه حق تلاوته » : ان حق تلاوته هو الوقوف عند ذکر الجنة و النار ، یسأل فی الاولی و یستعیذ من الاخری » . 2
[/]

حضرت درباره ی کلام خدا که :« آن را چنان که حق تلاوت آن است تلاوت کنید » فرمودند :
حق تلاوت آن[قرآن] ، درنگ کردن در هنگام یاد شدن از بهشت و آتش است . در اولی ( یاد شدن از بهشت ) ، [آن را ] از خدا بخواهد و از دومی (آتش) به خدا پناه ببرد .

پی نوشت :

1 - بحارالانوار ج 92 ص 216 ح 20 .
2 - بحارالانوار ج 92 ص 214 ح 12 .

سفارش به استعاذه در موقعیت هاى حساس، چون تلاوت قرآن و براى رهایى از خطرات جانى و اخلاقى و توجه به پناه جویى انبیا و اولیاى الهى و نقل آنها، حاکى از اهمیت و تأثیر استعاذه است .

از ديدگاه قرآن تنها خداوند است كه بايد به او پناه برد.
و لن تجد من دونه ملتحدا (كهف آيه 27)

البته در آيات قرآني بر روي برخي از اسماي الهي مانند رب و ملك و اله تأكيد شده است. برخي گفته اند علت آن است كه انسان به طور طبيعي براي دفع شر از خود به كسي پناه مي برد كه توانايي دفع آن را داشته باشد و آن كس يا مربي و مدبر انسان است يا صاحب قدرت فائقي كه حكمي نافذ دارد؛ مانند پادشاهي از پادشاهان، يا اله و معبود وي است و خداوند هر سه صفت را داراست .

[=microsoft sans serif][=&quot]هنگام شروع نماز :[/][/]
الامام المهدی سلام الله علیه - فی جواب الحمیری و قد کتب یسأله عن التوجه فی الصلاة - :

« ......التَّوَجُّهُ كُلُّهُ لَيْسَ بِفَرِيضَةٍ وَ السُّنَّةُ الْمُؤَكَّدَةُ فِيهِ الَّتِي هِيَ كَالْإِجْمَاعِ الَّذِي لَا خِلَافَ فِيهِ‏ وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً مُسْلِما......أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* ثُمَّ اقْرَأِ الْحَمْد »[=&quot] . 1
[/]

حضرت امام مهدی سلام الله علیه در پاسخ حمیری که در نامه ای از ایشان درباره ی خواندن « وجّهت وجهی للذی فطر السماوات ...» در نماز پرسیده بود فرمودند :
همه ی آن واجب نیست ؛ بلکه سنت مؤکّد در آن - به منزله ی اجماع است - و اختلافی در آن نیست این است : « روی خویش نمودم به سوی آن که آسمان ها و زمین را آفرید ، از سر یکتا پرستی و مسلمانی و تسلیم ....به خدای شنوای دانا پناه می برم از شیطان رانده شده . به نام خداوند بخشاینده ی مهربان . سپس حمد را می خوانی .

[=microsoft sans serif][=&quot]پی نوشت :[/][/]
[=&quot]5 - الاحتجاج ج 2 ص 575 ح 356 . بحارالانوار ج 84 ص 359 ح[/] 7 .

[=microsoft sans serif]بعد از نماز :
[=microsoft sans serif]قال الصادق سلام الله علیه :
« اذا أمسیت و أصبحت ، فقل فی دبر الفریضة فی صلاة المغرب و صلاة الفجر :

[=&quot][=microsoft sans serif]«أستعيذ باللَّه من الشّيطان الرّجيم.» عشرات مرّات .

[=&quot][=microsoft sans serif][فقل] : «اكتبا رحمكما اللَّه: بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، أمسيت و أصبحت باللَّه مؤمنا، على دين محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سنّته و على دين علىّ عليه السّلام و سنّته. و على دين فاطمة عليها السّلام و سنّتها، و على دين الأوصياء عليهم السّلام و سنّتهم. آمنت بسرّهم و علانيتهم و بغيبتهم و شهادتهم، أستعيذ باللَّه في ليلتى هذه و يومى هذا ممّا استعاذ منه محمّد و علىّ و فاطمة و الأوصياء (صلّى اللَّه عليهم)، و أرغب إلى اللَّه فيما رغبوا فيه، و لا حول و لا قوّة إلّا باللَّه.».1

[=Microsoft Sans Serif]امام صادق سلام الله علیه فرمود:
در هر شام و صبح در تعقيب نماز واجب مغرب و نماز صبح ده بار بگو : از شيطان رانده شده، به خدا پناه مى‏ برم.
[=&quot]

[=&quot]بنويسيد كه خداوند شما را رحمت كند:
به نام خداوند رحمت‏ گستر مهربان.
شب و صبح نمودم در حالى كه بر اساس دين و آيين حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله،
و بر اساس دین و آیین حضرت علىّ سلام الله علیه،
و بر اساس دین و آیین حضرت فاطمه سلام الله علیها ،
و بر اساس دین و آیین اوصياء سلام الله علیهم ،
به خدا ايمان آوردم .
ايمان آوردم به باطن و ظاهر و نهان و آشكار ايشان،
و در
اين شب و اين روزم از تمام آنچه كه حضرت محمّد و علىّ و فاطمه و اوصياء (صلّى اللَّه عليهم) از آن پناه بردند، به خدا پناه مى‏برم،
و با هر چه كه بدان ميل و رغبت داشتند، به خدا متمايلم.
هيچ دگرگونى و نيرويى نيست جز به وسيله خدا .:Hedye:

پی نوشت :
1 - فلاح السّائل ص 407 ح 277 .

در قنوت نماز وتر :

الامام الصادق سلام الله علیه :
« کان رسول الله صلی الله علیه و آله یستغفر الله فی الوتر سبعین مرّة ، و یقول : هذا مقام العائذ بک من النار - سبع مرّات »
. 1

امام صادق سلام الله علیه فرمودند :
رسول خدا صلی الله علیه و آله در نماز وتر ، هفتاد بار از خداوند طلب آمرزش می فرمود و هفت بار می فرمود : « این جایگاه کسی است که از آتش به تو پناه آورده است » .

پی نوشت :
1 - من لایحضره الفقیه ج1 ص 489 ح 1406 .

موضوع قفل شده است