جمع بندی امام حسن عسکری (ع) نه "عسگری"

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امام حسن عسکری (ع) نه "عسگری"

با سلام و خسته نباشید...

یه سوال داشتم ....
مطلبی خوانده بودم پیرامون اسم امام حسن (عسکری) که "با واژه "گ" صحیح نیست و معنا عوض میشه و در تلفظ نام این امام با "گ" قصدی بوده.
لطفاً این موضوع را شرح دهید

با تشکر

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سید محسن

با سلام
همانگونه که خود شما در این پست اشاره کردید واژه عسگری با عسکر فرق میکند و معنی ان متفاوت است

دشمنان مهدویت و بیخبران ترفندها وبهانه های بسیاری را برای اثبات ادعای خود به کارمیگیرند مثلا یکی ازشبهات این است که:

امام حسن عسکری (ع) عقیم بوده وفرزندی نداشته است وحتی ترجمه عسگری که نام ایشان است به معنای عقیم میباشد پس مسلمانان چگونه وجود امام زمان را اثبات میکنند ؟ در پاسخ به این شبهه باید گفت که اولا لقب امام عسکری بوده نه عسگری ! درزبان عرب اصلا ما حرف (گ ، ژ،پ) نداریم که بگوییم عربها به امام عسگری میگفته اندومعنای آن دربعضی زبانهاعقیم میشود!ونتیجه بگیریم به دلیل عقیم بودن حضرت به او این لقب را داده اند!!! اینکه در ایران وجاهای دیگربه اشتباه لفظ عسگری برای ایشان به کار میرودبه دلیل قرابت تلفظ حروف (ک وگ )در زبان فارسی است ومردم از روی راحتی تلفظ وقرابت واجی نام امام را عسگری میگویندواگر نظرخواهی کنید متوجه میشوید که مردم اعتراف میکنند چون عسگری راحت تر در زبان می آید واز روی عادت است که اینگونه میگویندولی این به معنای تصدیق عقیم بودن ایشان نیست وکسی چنین قصدی ندارد
پس لقب امام درمیان اعراب عسکری بوده واین اصلا به معنای عقیم نیست
عسکری به معنای سپاه ولشکراست،از آنجا که پیشواى یازدهم به دستور خلیفه عباسى در سامراء، در محله عسکر(محل سکونت نظامیان ) سکونت اجبارى داشت، به همین جهت عسکرى نامیده مى‏شود( شیخ صدوق علل الشرائع ج 1 ص 230)
دلیل دیگری که میتوان آورد این است که:
معتصم خلیفه عباسی سپاهیان فراوان داشت روزی با خود خیال کرد که جلالت‏ خود را بر حضرت امام حسن‏ عسکری(ع) بنماید و وی را خوار گرداند. به صحرا رفت و امام را احضار نمود امام آمد و خلیفه به سپاه صد هزار نفری خود دستور داد که در کنار دشتی تپه ای برای وی درست کنند تا از بالای آن به تماشا وتفرج گلها و گیاهان دشت بپردازد وبرای این کار دستور داد هر سواری یک‏ توبره خاک آورده، در یک جا بریزند تا تپه ای درست شود در عرض نیم ساعت تپه بزرگی درست شد فورا بر بالایش فرش انداختند و خلیفه به عشرت پرداخت. چون کار آن‏تپه به اتمام رسید، خلیفه از امام(ع) پرسید که چقدر سوار نیاز است که ‏در نیم ساعت چنین تپه ای درست شود ؟ امام(ع) فرمودند که، این سوار پیش سواران‏ خداوند بزرگ ارزشی ندارد و کسی ایشان را لشکری نمی‏شمارد(لشکر تو مقابل لشکر خداوند ناچیز است وبه حساب نمی آید )و اگر میخواهی آن را ببینی میان دو انگشت من نگاه کن ‏و به ذلت خود چاره ای کن. معتصم چون در میان دو انگشت آن حضرت نگاه کرد، هوش ازسرش پرید. دید که همه روی زمین لشکر ابلق سوار است و همه زره‏پوش و نیزه‏ دار. فورا از بیم و ترس دیده بر هم نهاد و زبان به تمجید آن حضرت گشود. از آن روزآن حضرت مشهور به امام حسن عسکری (ع)گردید.
دوما عقیم بودن ایشان کذب محض است دروغ وشایعه ای است که مخالفان ومعاندان ولی عصر(ع) از خود بافته اند تا وجود مقدس ایشان را زیر سئوال ببرند

السلام علیکم و رحمة الله
چه شایعه و شبهه ی احمقانه ای!
عسگر!!!!! فکر کنم هر آدم سفیه و ابله و کؤدنی هم می دونه که عربها اصلاً "گ" ندازن!!!
کرکس ها و خرمگس ها می خوان جلوی درخشش خورشید عالم تاب را بگیرند!!!
---------------------

سید محسن;626476 نوشت:
معتصم خلیفه عباسی سپاهیان فراوان داشت روزی با خود خیال کرد که جلالت‏خود را بر حضرت امام حسن‏عسکری(ع) بنماید و وی را خوار گرداند. به صحرا رفت و امام را احضار نمود امام آمد و خلیفه به سپاه صد هزار نفری خود دستور داد که در کنار دشتی تپه ای برای وی درست کنند تا از بالای آن به تماشا وتفرج گلها و گیاهان دشت بپردازد وبرای این کار دستور داد هر سواری یک‏ توبره خاک آورده، در یک جا بریزند تا تپه ای درست شود در عرض نیم ساعت تپه بزرگی درست شد فورا بر بالایش فرش انداختند و خلیفه به عشرت پرداخت. چون کار آن‏تپه به اتمام رسید، خلیفه از امام(ع) پرسید که چقدر سوار نیاز است که‏در نیم ساعت چنین تپه ای درست شود ؟ امام(ع) فرمودند که، این سوار پیش سواران‏خداوند بزرگ ارزشی ندارد و کسی ایشان را لشکری نمی‏شمارد(لشکر تو مقابل لشکر خداوند ناچیز است وبه حساب نمی آید )و اگر میخواهی آن را ببینی میان دو انگشت من نگاه کن ‏و به ذلت خود چاره ای کن. معتصم چون در میان دو انگشت آن حضرت نگاه کرد، هوش ازسرش پرید. دید که همه روی زمین لشکر ابلق سوار است و همه زره‏پوش و نیزه‏دار. فورا از بیم و ترس دیده بر هم نهاد و زبان به تمجید آن حضرت گشود. از آن روزآن حضرت مشهور به امام حسن عسکری (ع)گردید.

من شبیه همین روایت را در مورد پدرشان یعنی حضرت امام علی النقی علیه السلام و متوکل عباسی-لعنة الله علیه- هم شنیدم!
آیا عین همین اتفاق برای هردو شان رخ داد؟!

سلام
لطفا آدرس روایتی که فرمودید برای من ارسال کنید؟

سید محسن;626822 نوشت:
سلام
لطفا آدرس روایتی که فرمودید برای من ارسال کنید؟

سلام
کارشناس جان! لطفاً نقل قول بفرمایید...کاملاً اتفاقی وارد تاپیک شدم و نوشته ی شمارو دیدم!
این روایت را در همین سایت هم خیلی دیدم!
توی گوگل هم بزنید کلی آدرس میاد....
یکی اش:
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/3846/29614

اینجاشو بخونید: 2- نیروهای مسلح امام هادی علیه السلام

لبیک یا علی النقی;626881 نوشت:
این روایت را در همین سایت هم خیلی دیدم!

با سلام
بله این روایت در مورد امام هادی علیه السلام هم وارد شده است در کتاب بحار الانوار ج 50 ص 156 همچنین در مدین] المعاجز ج 7 ص 485 همچنین در ریاض الابرار ج 2 ص 470 همچنین در مسندامام هادی ص 135

پرسش:
آیا تلفظ نام امام حسن عسکری(علیه السلام) با عنوان عسگری معنا و مفهوم خاصی دارد؟

پاسخ:

انچه مسلم و قطعی است این است که دو واژه مذکور (عسکری و عسگری) هر دو با هم فرق دارند هم در لفظ و هم در معنا
عسکر به معنی سپاه و لشکر است و عسگر به معنی عقیم و بی فرزند است.

یکی از شبهاتی که وهابیت بر علیه شیعه و امامان ان دارند همین موضوع است انان میگویند امام حسن عسکری(علیه السلام) عقیم بوده و فرزندی از خود نداشته است از این رو در زمان خود به عسگری یعنی عقیم و بی فرزند مشهور بوده است پس شما مسلمانان چگونه ادعا میکنید که فرزند ان حضرت به دنیا امده است و از نظرها غایب است؟

در جواب این شبهه باید گفت عسکری لقب آن حضرت است و کلمه عسگری نداریم زیرا در عرب حرف ( گ چ پ ژ) وجود ندارد. عسکری به معنای سپاه ولشکراست،از آنجا که پیشواى یازدهم به دستور خلیفه عباسى در سامراء، در محله عسکر(محل سکونت نظامیان ) سکونت اجبارى داشت، به همین جهت عسکرى نامیده مى‏شود.(1)

بنابراین نمیتوان پذیرفت که عرب واژه (عسگری) را استعمال نماید. اما اگر در بین ایرانیان واژه عسگری استعمال میگردد به این خاطر است که در زبان فارسی حرف (ک و گ) به هم نزدیک هستند لذا این دو را باهم استعمال میکنند. البته در ایران به معنی عسگری واقف نیستند و به کار بردن این کلمه تصدیق معنی آن، عقیم و بی فرزند بودن نیست.

دلیل دیگری که میتوان آورد این است که:
معتصم خلیفه عباسی سپاهیان فراوان داشت روزی با خود خیال کرد که جلالت‏ خود را بر حضرت امام حسن‏ عسکری(علیه السلام) بنماید و وی را خوار گرداند. به صحرا رفت و امام را احضار نمود امام آمد و خلیفه به سپاه صد هزار نفری خود دستور داد که در کنار دشتی تپه ای برای وی درست کنند تا از بالای آن به تماشا وتفرج گلها و گیاهان دشت بپردازد وبرای این کار دستور داد هر سواری یک‏ توبره خاک آورده، در یک جا بریزند تا تپه ای درست شود در عرض نیم ساعت تپه بزرگی درست شد فورا بر بالایش فرش انداختند و خلیفه به عشرت پرداخت. چون کار آن‏ تپه به اتمام رسید،

خلیفه از امام(علیه السلام) پرسید که چقدر سوار نیاز است که ‏در نیم ساعت چنین تپه ای درست شود ؟ امام(علیه السلام) فرمودند که، این سوار پیش سواران‏ خداوند بزرگ ارزشی ندارد و کسی ایشان را لشکری نمی‏شمارد(لشکر تو مقابل لشکر خداوند ناچیز است وبه حساب نمی آید )و اگر میخواهی آن را ببینی میان دو انگشت من نگاه کن ‏و به ذلت خود چاره ای کن.

معتصم چون در میان دو انگشت آن حضرت نگاه کرد، هوش ازسرش پرید. دید که همه روی زمین لشکر ابلق سوار است و همه زره‏پوش و نیزه‏ دار. فورا از بیم و ترس دیده بر هم نهاد و زبان به تمجید آن حضرت گشود. از آن روزآن حضرت مشهور به امام حسن عسکری(علیه السلام)گردید.(2)
همچنین عقیم بودن ایشان کذب محض است دروغ وشایعه ای است که مخالفان ومعاندان ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) از خود بافته اند تا وجود مقدس ایشان را زیر سئوال ببرند.

کلید واژه : عسکری ، عسگر، امام حسین، معتصم ، عباسی

منابع

  1. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1 ص 230، نشر داروی، قم، 1385
  2. خنجی، وسیلة الخادم الی المخدوم، ص 267؛ انصاریان، قم، 1375ش
موضوع قفل شده است