جمع بندی سوالی در خصوص نبوت عامه

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالی در خصوص نبوت عامه

با سلام و خسته نباشید
فرض کنید شخصی در عصر حاضر ادعای نبوت کند و بگوید معجزه من شق القمر است و بتواند ماه را به دو نیم کند طبق عقاید ما مسلمانان کدام جواب زیر درست است ؟

1- این فرض ممکن است ولی باتوجه به خاتمیت پیامبر اسلام ما از او پیروی نمیکنیم
2- این فرض محال است(( با دلیل ))

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مسلم

chrchr;622764 نوشت:
با سلام و خسته نباشید
فرض کنید شخصی در عصر حاضر ادعای نبوت کند و بگوید معجزه من شق القمر است و بتواند ماه را به دو نیم کند طبق عقاید ما مسلمانان کدام جواب زیر درست است ؟

1- این فرض ممکن است ولی باتوجه به خاتمیت پیامبر اسلام ما از او پیروی نمیکنیم
2- این فرض محال است(( با دلیل ))

با سلام و احترام و تشکر از سوال دقیق شما
جواب دوم درست است اما برای دلیل آن باید چند مقدمه را ذکر نمود:

مقدمه اول:

خداوند تمام کمالات و اوصاف نیکو را از ازل به طور نامحدود و نامتناهی دارا بوده است،(گوهر مراد، حکیم لاهیجی، ص240؛ اسرار الحکم، ملاهادی سبزواری، ص133) پس هرگز کذب و دروغ و افعال زشت و قبیح به ساحت مقدسش راه ندارد. چون شما نسبت به این مسئله شبهه ای نداشته اید، ما تفصیلا وارد آن نمی شویم، و آن را به عنوان موضوعی که در جای خود از آن صحبت شده و اثبات گردیده میپذیریم.

مقدمه دوم:
معجزه امری خارق العاده است که با ادعای نبوت همراه باشد و دیگران از آوردن مانند آن عاجز باشند. (الالهیات، آیت الله سبحانی، ج3، ص69) یعنی علامتی است که خداوند به فرستاده خویش برای اثبات نبوتش می دهد، و از قدیم به عنوان دلیل قطعی بر نبوت یک شخص بوده است، همان طور که همواره در این خصوص عرضه و تقاضا وجود داشته است، قرآن کریم از زبان قوم حضرت صالح(ع) می‌فرماید که از صالح معجزه طلب می‌نمودند:
«فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِين»(شعرا-154)
و قرآن کریم انبیاء را با معجزه به سمت مردم می فرستاده است:
«وَ رَسُولًا إِلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ»(آل عمران-49)

پس با توجه به این که معجزه مهم ترین علامت شناخت یک فرستاده واقعی است، جاری ساختن آن به دست یک مدعی صادق، مطابق حکمت الهی است، و در مقابل، وقوع معجزه به دست انسان دروغگو قبیح است و از خداوند حکیم صادر نمی شود. چرا که اگر خداوند به یک انسان دروغ‌گو قدرت بر معجزه داده و مانع آن نشود، این امر موجب گمراهی و ضلالت مردم خواهد شد.(الالهیات، ج3، ص95) شکافتن حقیقی ماه بر خلاف سایر اموری که گاهی ساحران و شیادان انجام می دهند نمی تواند بر اساس تمرین و ممارست و چشم بندی صورت گرفته باشد، خصوصا با توجه به پیشرفتهایی که در عرصه هوا و فضا شکل گرفته روشن میشود اگر کسی موفق به چنین کاری شود یقینا از قوانین رایج بهره نگرفته است، و باید متصل به عالم غیب باشد.

نکته سوم:
پیغمبر اسلام(ص) مطابق قرآن کریم و احادیث متواتر آخرین فرستاده الهی است:
«ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّين‏» (احزاب-40)
محمّد (ص) پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست ولى رسول خدا و ختم‏كننده و آخرين پيامبران است‏

همچنین تعبیر «لا نبی بعدی» که به صورت متواتر در منابع شیعه و سنی از پیامبر(ص) نقل شده است، که با تعابیر مختلف، و در غالب موارد بعد از معرفی علی(ع) به عنوان جانشین خویش به کار رفته است، که البته گاهی مخاطب خود علی(ع) است، و گاهی مخاطب دیگران هستند. (الکافی، ج8، ص26؛ الارشاد، شیخ مفید، ج1، ص8؛ امالی طوسی، ص171؛ امالی صدوق، ص46؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج1، ص192؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج2، ص264؛ و همچنین «صحیح مسلم، ج7، ص120؛ صحیح بخاری، ج5، ص89؛ صحیح ترمذی ج5، ص596؛ مسند احمد، ج1، ص170» به نقل از دلائل الصدق، شیخ حسن مظفر، ج6، ص81)

نتیجه:
با این مقدمات نتیجه روشن خواهد شد، و آن این که وقوع معجزه به دست یک مدعی جدید از سه حال بیرون نیست:

1- یا (نعوذ بالله) پیامبر اسلام، نبی صادقی نبوده است که خویش را پیامبر معرفی کرده و خداوند هم در قبال او فعل قبیحی انجام داده است که معجزات فراوانی را به دست آن حضرت(ص) جاری کرده است و موجبات گمراهی میلیاردها نفر را طی این سالیان فراهم نموده است، به طوری که امروز با بیش از یک میلیارد پیرو، دومین دین پر طرفدار جهان است.

2- یا نبوت پیامبر اسلام(ص) و عصمت ایشان را بپذیریم، اما قائل شویم که خداوند (نعوذ بالله) دروغ گفته است که پیامبر اسلام(ص) را خاتم انبیاء معرفی نموده و به او فرمان تبلیغ چنین امری را داده است، چرا که روشن است اگر چنین اتفاقی(شکافتن ماه) بیفتد خداوند خلف وعده نموده است.

3- یا این که مدعی جدید کاذب است اما خداوند (نعوذ بالله) فعل قبیحی انجام داده است که معجزه‌ای چون شق القمر و شکافتن ماه را به دست وی جاری ساخته است که یقینا با این معجزه موجب گمراهی میلیون‌ها نفر خواهد شد.

روشن است که همه این فرض ها باطل بوده و از ساحت خداوند متعال به دور است، پس چنین اتفاقی محال است، نه محال ذاتی، بلکه محال وقوعی، به این معنا که اگرچه شکافتن ماه محال نیست، همان طور که یک بار اتفاق افتاده است، اما وقتی شکافتن ماه به دست مدعی جدید، نسبت به اوصاف الهی سنجیده می شود، می گوییم با توجه به صداقت خداوند و نیکو بودن افعالش، محال است چنین امری بعد از پیامبر خاتم(ص) واقع شود.

پرسش:
اگر بر فرض شخصی در عصر حاضر ادعای نبوت کند و به عنوان معجزه بتواند ماه را به دو نیم کند طبق عقاید ما مسلمانان کدام جواب زیر درست است؟
1- این فرض ممکن است ولی باتوجه به خاتمیت پیامبر اسلام ما از او پیروی نمی کنیم.
2- این فرض محال است. (به چه دلیل)

پاسخ:
پاسخ این سول شماره 2 است، یعنی وقوع چنین امری محال است، اما برای بیان دلیل، و توضیح بیشتر باید به چند نکته توجه کرد:

نکته اول:
خداوند تمام کمالات و اوصاف نیکو را از ازل به طور نامحدود و نامتناهی دارا بوده است.(1)، پس هرگز کذب و دروغ و افعال زشت و قبیح به ساحت مقدسش راه ندارد. چون شما نسبت به این مسئله شبهه ای نداشته اید، ما تفصیلا وارد آن نمی شویم، و آن را به عنوان موضوعی که در جای خود از آن صحبت شده و اثبات گردیده می پذیریم.

نکته دوم:
معجزه امری خارق العاده است که با ادعای نبوت همراه باشد و دیگران از آوردن مانند آن عاجز باشند.(2) یعنی علامتی است که خداوند به فرستاده خویش برای اثبات نبوتش می دهد، و از قدیم به عنوان دلیل قطعی بر نبوت یک شخص بوده است، همان طور که همواره در این خصوص عرضه و تقاضا وجود داشته است.
قرآن کریم از زبان قوم حضرت صالح (علیه السلام) می‌فرماید که از صالح معجزه طلب می‌نمودند: «فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِين»؛ اگر راست می ‏گويى آيت و نشانه ‏اى بياور.(3)

و قرآن کریم انبیاء را با معجزه به سمت مردم می فرستاده است: «وَ رَسُولًا إِلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ»؛ و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوى بنى اسرائيل (قرار داده، كه به آنها می ‏گويد:) من نشانه ‏اى از طرف پروردگار شما، برايتان آورده‏ ام‏.

پس با توجه به این که معجزه مهم ترین علامت شناخت یک فرستاده واقعی است، جاری ساختن آن به دست یک مدعی صادق، مطابق حکمت الهی است، و در مقابل، وقوع معجزه به دست انسان دروغ گو قبیح است و از خداوند حکیم صادر نمی شود. چرا که اگر خداوند به یک انسان دروغ‌گو قدرت بر معجزه داده و مانع آن نشود، این امر موجب گمراهی و ضلالت مردم خواهد شد.(5)
شکافتن حقیقی ماه بر خلاف سایر اموری که گاهی ساحران و شیادان انجام می دهند نمی تواند بر اساس تمرین و ممارست و چشم بندی صورت گرفته باشد، خصوصا با توجه به پیشرفت هایی که در عرصه هوا و فضا شکل گرفته روشن می شود اگر کسی موفق به چنین کاری شود یقینا از قوانین رایج بهره نگرفته است، و باید متصل به عالم غیب باشد.

نکته سوم:
پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) مطابق قرآن کریم و احادیث متواتر آخرین فرستاده الهی است: «ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّين‏»؛ محمّد (صلوات الله علیه) پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست ولى رسول خدا و ختم‏كننده و آخرين پيامبران است.(6)‏

همچنین تعبیر «لا نبی بعدی» که به صورت متواتر در منابع شیعه و سنی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده است، که با تعابیر مختلف، و در غالب موارد بعد از معرفی علی (علیه السلام) به عنوان جانشین خویش به کار رفته است، که البته گاهی مخاطب خود علی (علیه السلام) است، و گاهی مخاطب دیگران هستند. (7)

نتیجه:
با این مقدمات نتیجه روشن خواهد شد، و آن این که وقوع معجزه به دست یک مدعی جدید از سه حال بیرون نیست:

1- یا (نعوذ بالله) پیامبر اسلام، نبی صادقی نبوده است که خویش را پیامبر معرفی کرده و خداوند هم در قبال او فعل قبیحی انجام داده است که معجزات فراوانی را به دست آن حضرت (صلی الله علیه و آله) جاری کرده است و موجبات گمراهی میلیاردها نفر را طی این سالیان فراهم نموده است، به طوری که امروز با بیش از یک میلیارد پیرو، دومین دین پر طرفدار جهان است.

2- یا نبوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و عصمت ایشان را بپذیریم، اما قائل شویم که خداوند (نعوذ بالله) دروغ گفته است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را خاتم انبیاء معرفی نموده و به او فرمان تبلیغ چنین امری را داده است، چرا که روشن است اگر چنین اتفاقی(شکافتن ماه) بیفتد خداوند خلف وعده نموده است.

3- یا این که مدعی جدید کاذب است اما خداوند (نعوذ بالله) فعل قبیحی انجام داده است که معجزه‌ای چون شق القمر و شکافتن ماه را به دست وی جاری ساخته است که یقینا با این معجزه موجب گمراهی میلیون‌ها نفر خواهد شد.

روشن است که همه این فرض ها باطل بوده و از ساحت خداوند متعال به دور است، پس چنین اتفاقی محال است، نه محال ذاتی، بلکه محال وقوعی، به این معنا که اگر چه شکافتن ماه محال نیست، همان طور که یک بار اتفاق افتاده است، اما وقتی شکافتن ماه به دست مدعی جدید، نسبت به اوصاف الهی سنجیده می شود، می گوییم با توجه به صداقت خداوند و نیکو بودن افعالش، محال است چنین امری بعد از پیامبر خاتم (صلوات الله علیه) واقع شود.
_________________________
(1) گوهر مراد، حکیم لاهیجی، نشر سايه‏، چاپ اول، 1383ش، تهران، ص240؛ اسرار الحکم، ملاهادی سبزواری، نشر مطبوعات دينى، چاپ اول، 1383ش، قم،‏ ص133.
(2) الالهیات، آیت الله سبحانی، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، چاپ سوم،1412ق، قم، ج3، ص69.
(3) شعرا-154.
(4) آل عمران-49.
(5) الالهیات، ج3، ص95.
(6) احزاب-40.
7) الکافی، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم،1407ق، تهران، ج8، ص26؛ الارشاد، شیخ مفید، كنگره شيخ مفيد، چاپ اول، 1413ق، قم، ج1، ص8؛ امالی طوسی، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق، قم، ص171؛ امالی صدوق، نشر كتابچى‏، چاپ ششم، 1376ش، تهران، ص46؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، مجمع إحياء الثقافة الإسلامية، چاپ اول، 1411ق، تهران، ج1، ص192؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، چاپ اول، 1404ق، قم، ج2، ص264؛ و همچنین «صحیح مسلم، ج7، ص120؛ صحیح بخاری، ج5، ص89؛ صحیح ترمذی ج5، ص596؛ مسند احمد، ج1، ص170» به نقل از دلائل الصدق، شیخ حسن مظفر، مؤسسة آل البيت ع‏، چاپ اول، 1404ق، قم، ج6، ص81.

موضوع قفل شده است