مسلمان موحد و يكتاپرست!

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مسلمان موحد و يكتاپرست!

با سلام
ايا كسي ميتواند اعتقاد داشته باشد صاحب مذهبي نيست (نه شيعه و نه سني ) و تنها مسلمان موحد است و يكتا پرست است !

با سلام
انگار بار ديگر صحابه هاي منافق و نااگاه و دنيا پرست و ضعيف النفس بار ديگر زنده شد ه اند اما اين بار در لباس وهابيت !!
يكي ديگر از شبهاتي كه وهابيون ان را با مكر و حيله بزرگ خود ان را مطرح ميكنند تا به خورد عوام بيسواد بدهند و انان را از اسلام واقعي محروم كنند اما غافل از ان هستند كه خداوند در قران سوره ال عمران ايه 54 ميفرمايد:
و مكرو و مكر الله و الله خير الماكرين :دشمنان مكر ورزيدند و خدا در پاسخشان مكر در ميان اورد و خداوند بهترين مكر كنندگان است
وهابيت براي فرار از پذيرفتن ولايت تكويني خداوند و پوشاندن حقانيت چاره اي جز مكر ندارند و حتي حاضرند براي دفاع از خود قران را بر سر نيزه كنند؟! انان در عقايد انحرافي و پوچ خود كه ادعا ميكنند مسلمان موحد و يكتا پرستند پس لطف كنند مذهب خود را اعلام كنند تا ما بدانيم اين ديگر چه فرقه اي است ! از جمله عقايد انان كه :
اسلام اسلام است و قران در بين مسلمانان است و شيعه و سني بودن قاتل اذهان است ! اگر كسي حق و باطل را با هم جمع كند اضافه بر كتمان حقيقت! يك مسلمان موحد است !
اگر فردي همه صحابه را حتي صحابه هاي منافق و ظالم و تابعين انان را نيز تكريم كند چون انان از مقدسات هستند !!!!!!!! و ننگ و نفرتي را كه انان بر قلب مسلمانان وارد كردند و ظلمهاي انان در تاريخ كه هنوزم در تابعين انان پابر جا مانده را به دست فراموشي بسپارد اين فرد يك مسلمان موحد است !
و مكرهاي ديگر انان..... كه براي اهل علم و عقلا و فضلا پوشيده نيست
چگونه افرادي كه اهليت دين اسلام را نداشتند و ندارند بزرگ شمرده شوند و جاي نفرت از اعمال انان تكريم و تبليغ شوند! اينگونه شاخ و برگ دادن انهم به دين اسلام كه اساس سعادت دنيا و اخرت ماست اينها چيزي نيست جز ساخته و بافته هاي اموي ها و تابعين انان از جمله وهابيت كور دل !

يا علي تويي صراط مستقيم

بسم الله
سلام
به نظر من این کار خیلی خوبی است و دین مال خداست اما مذهب ساخته ی بشر و خداوند نگفته ان المذهب عندالله شیعه بلکه گفته ان الدین عندالله الاسلام .
به نظر من این بهترین راه وحدت استکه همه ی مسلمانان از پرداختن به این اسم ها دوری کنند و همگی خود را مسلمان بنامند. و قطعا شیعیان واقعی همان اهل سنت اند و سنیان واقعی هم شیعه هستند پس به امید روزی که همگی خود را مسلمان بنامیم
البته فکر کنم امروزه این کار جرم باشد چون کسانی که در این راه برخاستند مثل آیت الله برقعی و قلمداران و طباطبایی جوابشان چیزی جز گلوله و ترور و زندان نبود.

این «نه شیعه، نه سنی» را که می‌فرمایید، توضیح دهید یعنی چه و آیا اصلاً معنا می‌دهد؟ یک سوال ساده در این راستا: جانشین پیامبر از نظر شما کیست؟

جناب آقای عقیل


سلام بر شما :ما هم سخن شما را قبول داریم که قرآن کریم می فرماید (ان الدین عند الله الاسلام) ولی اسلام به معنای حقیقی آن که تسلیم محض خدا و رسول بودن است،همان اسلامی که مبینی چون امام علی را دارد نه افرادی که علمشان از پیر زنان هم کمتر است . اگر در زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله) آن حضرت مبین قرآن بودند«ِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ،(44نحل)» باید بعد از آن حضرت مبینی باشد که مردم به او رجوع کنند ،و پیامبر (صلی الله علیه وآله)آن مبین را قرار داد همچنان که حاکم نیشابوری در مستدرک آورده «عن أنس بن مالك رضي الله عنه ، أن النبي صلى الله عليه وسلم قال لعلي : « أنت تبين لأمتي ما اختلفوا فيه من بعدي » « هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ، ولم يخرجاه »ح4597».همان مبینی که وقتی بعد از نبوت قرار می گیرد موجب یاس کفار و اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت خداوند از اسلام می شود«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً »و بدون او هم رضایتی در کار نخواهد بود. و جریان آن می شود که :

[=arial]ستفرق أمتي ثلاث و سبعون فرقة و كلهم في النار إلا فرقة واحدة.

[=arial]بعد از من، أمت من به 73 فرقه منشعب مي شوند و جز يك فرقه كه اهل نجات اند، همه گرفتار آتش جهنم خواهند شد.
[=arial]معجم كبير طبراني، ج18، ص51 - تاريخ دمشق، ج33، ص370 - ميزان الإعتدال ذهبي، ج2، ص430 - لسان الميزان، ج3، ص291- سنن ترمذي، ج4، ص135 - جامع الصغير سيوطي، ج2، ص445 - كنزالعمال، ج1، ص183 - جامع البيان،‌ج4، ص44 - تفسير قرطبي، ج4، ص160.
ما مفتخریم که از کسی تبعیت می کنیم که د ر زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله) خیر البریة بودند نه اینکه 300سال بعد واژه اش اختراع شود.

:hamdel::hamdel:

جلال الدین السیوطی در تفسیر خود «الدر المنثور» از جابر بن عبد الله انصاري که از کبائر صحابه خاتم الانبياء بوده نقل مي نمايد که جابر گفت در خدمت رسول اکرم بوديم که علي بن ابي طالب وارد شد پيامبر فرمود: «والذي نفسي بيده ان هذا و شيعته هم الفائزون». یعنی: « قسم به او كه جان من در دست اوست، این (علی) و شیعیان او رستگاران روز قیامت هستند». (الدر المنثور ج6 ص 379 )

ابن حجر در باب 11 صواعق و نيز علامه سمهودى در جواهر العقدين از «حافظ جمال الدين محمد بن يوسف زرندى مدنى» نقل مى كند كه: چون آيه { إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ } نازل گرديد، پيغمبر اسلام خطاب به على (ع) فرمود: «يا عليّ هو أنت و شيعتك، تأتي أنت و شيعتك يوم القيامة راضين مرضيين و يأتي أعداؤك غضباناً مقمحين قال يا رسول الله و من عدوّي؟ قال: من تبرأ منك و لعنك» یعنی : ««يا على! تو و شيعيانت خير البريه هستيد. روز قيامت تو و شيعيانت در حالى كه از خدا راضى و خدا هم از شما راضى است، مى آييد و دشمنان تو با حالتى خشمناك كه دستهايشان به گردنشان بسته مى باشد، خواهند آمد. آنگاه اميرالمؤمنين (ع) پرسيد دشمن من كيست؟ فرمود: كسى كه از تو بيزارى مى جويد و تو را لعن مى نمايد». (ينابيع المودة لذوي القربى، ج 2، صص357 و 452 ; النهاية، ج 3، ص276 به نقل از الغدير، ج 3، ص78 )


:Sham:

2- بی زحمت شما که مدعی هستید شافعی هستید جرا سخن سلفی ها را میزنید 3- میتوانید بگوئید این آیت الله العظمی برقعی که شما شیفته ایشان شده اید چه کسی هستند و چند سال در حوزه درس داده اند؟ و چقدر شاگرد تربیت کرده اند و قبرشان الان در کجا هست.؟؟؟!!!!

عقیل;28922 نوشت:
به نظر من این کار خیلی خوبی است و دین مال خداست اما مذهب ساخته ی بشر و خداوند نگفته ان المذهب عندالله شیعه بلکه گفته ان الدین عندالله الاسلام . به نظر من این بهترین راه وحدت استکه همه ی مسلمانان از پرداختن به این اسم ها دوری کنند و همگی خود را مسلمان بنامند. و قطعا شیعیان واقعی همان اهل سنت اند و سنیان واقعی هم شیعه هستند پس به امید روزی که همگی خود را مسلمان بنامیم البته فکر کنم امروزه این کار جرم باشد چون کسانی که در این راه برخاستند مثل آیت الله برقعی و قلمداران و طباطبایی جوابشان چیزی جز گلوله و ترور و زندان نبود.

با سلام
نظر شما براي شما محترم است كه اين سخنان تلقين شده به شماست اما:
مذهب اسلامي وقتي پيدا شد كه ضرورت بررسي ان احساس شد اگر بر سر معارف اعتقادي دين اختلافي وجود نداشت مذاهب هم بوجود نمي امد
در عصر پيامبر صلي الله عليه و اله اختلافات اعتقادي نبود پس از رحلت ان بزرگوار اختلاف بر سر خلافت و امامت اغاز شد و به مذهب شيعه و سني تبديل شد خلا حجت و رهبر اعتقادي مورد قبول همه مسلمين نخستين اختلاف و پيدايش مذاهب بود در زمان حيات ان بزرگوار به دليل دسترسي به وحي و حضور ان حضرت چندان اختلافاتي نبود و با مراجعه به پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و اله برطرف ميشد اما با رحلت ايشان منازعات اعتقادي اشكار شد بر سر مكان قبر ان حضرت و يا اينكه ايا ان حضرت مثل حضرت عيسي به اسمان رفته و غيره......... اما مهمترين ان نزاع ديني بر سر امامت و خلافت پيامبر صلي الله عليه و اله بوجود امدو گروه مارقين و خوارج هم كساني بودند كه عليه امام خود خروج كردند
اما شيعه در زمان خود رسول اكرم صلي الله عليه و اله مطرح بوده كساني كه در ان زمان بيانات رسول خدا صلي الله عليه و اله را شنيده بودند و به چشم حقيقت فهميده بودند كه اطاعت از مولا علي عليه السلام همان اطاعت خدا و پيغمبرش است زيرا ميشنيدند از زبان رسول خدا صلي الله عليه و اله كه مكررا ميفرمود : من اطاع عليا فقد اطاعني و من اطاعني فقد اطاع الله و من خالف عليا فقد خالفني و من خالفني و من خالفني فقد خالف الله : كسي كه علي را اطاعت كند مرا اطاعت كرده و كسي كه مرا اطاعت كند خدا را اطاعت كرده و كسي كه علي را مخالفت كند مرا مخالفت كرده و كسي كه مرا مخالفت كند خدا را مخالفت كرده
اما اهل سنت از چه وقت مطرح شده ؟ كدام سنت ؟كدام روش ؟ سنتي كه مرزي بين حق و باطل نداشته باشد و سنتي كه تبعيت از سفارش پيامبر صلي الله عليه و اله و حديث موثق و متفق عليه مسلمين كه ثقلين است نداشته باشند ؟ اين چه مسلماني است كه عترت را كنار بگذارد و والي مردم را به غير اهلش بسپارد ؟همان صحابه بودند كه پيام غدير پيامبر خدا صلي الله عليه و اله را شنيدند اما زود به دست فراموشي سپردند !
در زمان حيات پيامبرصلي الله عليه و اله پيرو ان واقعي شيعيان بودند كه به معناي پيرو است
اما ان گروهي كه پس از وفات پيامبر صلي الله عليه و اله هنگامي كه مولا امير المومنين علي عليه السلام و بني هاشم و گروهي از بزرگان صحابه مشغول خاك سپاري پيامبر صلي الله عليه و اله بودند از مهاجر و انصار در سقيفه بني ساعده جمع شدند و به نزاع بر سر خلافت پرداختند به استدلال شما اهل سنت واقعي بودند ديگه ! كه دادگاهي بدون شهود تشكيل دادند كه مولا علي عليه السلام و شيعيان او كه گرد او جمع شده بودند در اين دادگاه حضور نداشتند و انان بدون حضور اين بزرگان و صحابه هاي گرام راي دادند و تصميم گرفتند و اين حكم از ظالمانه ترين قضاوتها بود ! بسي بدتر از گلوله و ترور و زندان براي او و شيعيان او بود !
حالا شما بفرماييد كه شما مدعي هستيد اهل سنت واقعي و يا شيعه واقعي هستيد!!! ان زمان اهل سنت واقعي در بين اين نزاع و اختلافات چه گلي به ثمر رساندند ! جز مخالفت با مولا علي عليه السلام كه تا اين قرن اشتباهات انان دامنگير مسلمانان شده و موجب شده گروهي از مسلمانان 1400 سال فريب بخورند و نسل در نسل در گمراهي اشكار بمانند ! اين حق مولا امير المومنين علي عليه السلام قطعا در قيامت از مخالفين و تابعين انان باز خواست مي شود
اما در مورد برقعي و قلمداران و طباطبايي اغراق نكنيد كجا اين اقاي برقعي عالم و فاضل بود ؟شما در جاي ديگر در مورد اقاي برقعي بحث كرديد اين بحث را هم مكررا ميخواهيد در اينجا ادامه دهيد ؟!
در ضمن ناديده گرفتن كشتار و ترور و شكنجه شيعيان در طول قرنها و در اين قرن كنوني به دور از انصاف است
به اميد روزي كه همه اهل سنت به حقيقت اسلام بپيوندند


بسم الله
با سلام
واقعا فکر نمی کردم با این سخنان دل دوستان اینقدر رنجیده شود من که چیزی نگفتم گفتم بهترین راه وحدت همین است که همه خود را مسلمان بنامیم نگفتم که شیعه یا سنی دست از عقاید خود بردارند
جناب صدرا و محمد امین من که چیزی بر ضد شیعه ننوشتم که این همه مطلب بر حقانیت شیعه نوشتی

صدرا;28940 نوشت:
میتوانید بگوئید این آیت الله العظمی برقعی که شما شیفته ایشان شده اید چه کسی هستند و چند سال در حوزه درس داده اند؟ و چقدر شاگرد تربیت کرده اند و قبرشان الان در کجا هست.؟؟؟!!!!

اگر طالب هستید همه ی مدارک مجتهد بودن و تحصیل و کتب ایشان را ذکر خواهم کرد ولی قبر ایشان نمی دونم چون من دنبال قبر و این ها نمی گردم چون اندیشه اوست که امروز مهم است نه جسد وی.
محمد امين;28959 نوشت:
اما در مورد برقعي و قلمداران و طباطبايي اغراق نكنيد كجا اين اقاي برقعي عالم و فاضل بود ؟شما در جاي ديگر در مورد اقاي برقعي بحث كرديد اين بحث را هم مكررا ميخواهيد در اينجا ادامه دهيد ؟! در ضمن ناديده گرفتن كشتار و ترور و شكنجه شيعيان در طول قرنها و در اين قرن كنوني به دور از انصاف است

دوست عزیز کشته شدن هر کس در هر کجا محکوم است اما در نظامی که ادعای پیروی از مولای متقیان را دارد عجیب است.
محمد امين;28959 نوشت:
به اميد روزي كه همه اهل سنت به حقيقت اسلام بپيوندند

آمین

عقیل;28966 نوشت:
بسم الله
با سلام
واقعا فکر نمی کردم با این سخنان دل دوستان اینقدر رنجیده شود من که چیزی نگفتم گفتم بهترین راه وحدت همین است که همه خود را مسلمان بنامیم نگفتم که شیعه یا سنی دست از عقاید خود بردارند
جناب صدرا و محمد امین من که چیزی بر ضد شیعه ننوشتم که این همه مطلب بر حقانیت شیعه نوشتی

اگر طالب هستید همه ی مدارک مجتهد بودن و تحصیل و کتب ایشان را ذکر خواهم کرد ولی قبر ایشان نمی دونم چون من دنبال قبر و این ها نمی گردم چون اندیشه اوست که امروز مهم است نه جسد وی.

دوست عزیز کشته شدن هر کس در هر کجا محکوم است اما در نظامی که ادعای پیروی از مولای متقیان را دارد عجیب است.

آمین


أقاي عقيل بي زحمت مدرك ايت الله العظمي بودن و كشته شدن در نظام جمهوري اسلامي را ارائه بفرمائيد مستفيض شويم

به نام خدا و عرض سلام

صدرا;29101 نوشت:
أقاي عقيل بي زحمت مدرك ايت الله العظمي بودن و كشته شدن در نظام جمهوري اسلامي را ارائه بفرمائيد مستفيض شويم

البته مدارك زياد است اما به بعضي از أنها اشاره مي كنم
نقل از كتاب خود ايشان
[=&quot]متن اجازه نامه های اجتهاد به برقعی[/][=&quot][/]
[=&quot]كه تعدادي از آنان برايم تصديق اجتهاد نوشته‌اند كه از آن جمله‌اند:[/]
[=&quot] «[/][=&quot]محمد بن رجب علي تهراني سامرايي[/][=&quot]» مؤلف كتاب «الإشارات و الدلائل في ما تقدم و يأتي من الرسائل» و «مستدرك البحار» كه ايشان در خاتمه اجازة استادش برايم اجازه‌اي نوشت و متن اجازه ايشان به اين حقير چنين است.[/]
[=&quot] [/]

[=&quot]بسم الله الرحمن الرحيم[/]


الحمد لله رب العالمين والصلوة على عباده الذين اصطفى محمد وآله الطاهرين وبعد فيقول العبد الجاني محمد بن رجبعلي الطهراني عفى عنهما وأوتيا كتابهما بيمينهما قد استجازني السيد الجليل العالم النبيل فخر الأقران والأمائل الابوالفضل البرقعي القمي أدام الله تعالي تأييده رواية ما صحت لي روايته وساغت لي إجازته ولما رأيته أهلاً لذلك وفوق ما هنالك إستخرت الله تعالى وأجزته أن يروي عني بالطرق المذكورة في الاجازة المذكورة والطرق المذكورة في المجلد السادس والعشرين كتابنا الكبير مستدرك البحار وهو على عدد مجلدات البحار لحبرنا العلامه المجلسي قدس سره وأخذت عليه ما أخذ علينا من الاحتياط في القول والعمل إن لا ينساني في حيوتي وبعد وفاتي في خلواته ومظان استجابة دعواته كما لا أنساه في عصر يوم الاثنين الرابع والعشرين من رجب الاصب من شهور سنه خمس و ستين بعد الثلاثمائه وألف حامداً مصلياً مستغفراً.
[=&quot] [/]
[=&quot][/][=&quot]حاج شيخ آقا بزرگ تهراني[/][=&quot] مؤلف كتاب «الذريعه الي تصانيف الشيعه» اجازه زير را براي اين حقير نوشته است:[/]

[=&quot]بسم الله الرحمن الرحيم و به ثقتي[/]


الحمد لله وكفى والصلاة والسلام على سيدنا ومولانا ونبينا محمد المصطفي وعلى أوصيائه المعصومين الائمه الأثني عشر صلوات الله عليهم أجمعين إلى يوم الدين.
[=&quot]و بعد:[/]
فإن السيد السند العلامة المعتمد صاحب مفاخر والمكارم جامع الفضائل والمفاخم المصنف البارع والمؤلف الماهر مولانا الأجل السيد ابوالفضل الرضوي نجل المولى المؤتمن السيد حسن البرقعي القمي دام أفضاله وكثر في حماة الدين أمثاله قد برز من رشحات قلمه الشريف ما يغنينا عن التقريظ والتوصيف قد طلب مني لحسن ظنه إجازة الروايه لنفسه ولمحروسه العزيز الشاب المقبل السعيد السديد السيد محمد حسين حرسه الله من شركل عين فأجزتهما أن يرويا عني جميع ما صحت لي روايته عن كافّة مشايخي الأعلام من الخاص والعام وأخص بالذكر اول مشايخي وهوخاتمة المجتهدين والمحدثين ثالث المجلسيين شيخنا العلامه الحاج الميرزا حسين النوري المتوفي بالنجف الأشرف في سنه 1320 فليرويا أطال الله بقائهما عني عنه بجميع طرقه الخمسه المسطورة في خاتمة كتاب مستدك الوسائل والمشجرة في مواقع النجوم لمن شاء وأحبّ مع رعاية الاحتياط والرجاء من مكارمهما أن يذكراني بالغفران في الحياة وبعد الممات، حررته بيدي المرتعشه في طهران في دار آية الها المغفور له الحاج السيد احمد الطالقاني وأنا المسيء المسمي بمحسن والفاني الشهير بآقا بزرگ الطهراني في سالخ ربيع المولود 1382 (مهر)
[=&quot] [/]
[=&quot][/][=&quot]عبدالنبي نجفي عراقي رفسي[/][=&quot] مؤلف كتاب «غوالي اللئالي در فروع علم اجمالي» و كتب كثيره ديگر كه از شاگردان «ميرزا حسين ناييني» بوده است. برايم متن ذيل را نوشته است:[/]

[=&quot]بسم الله الرحمن الرحيم[/]


الحمد لله رب العالمين الذي فضل مداد العلماء علي دماء الشهداء والصلاة والسلام على محمد وآله الأمناء وعلى أصحابه التابعين الصلحاء إلى يوم اللقاء.
[=&quot]امابعد:[/]
[=&quot] مخفي نماندكه [/][=&quot]جناب مستطاب عالم فاضل جامع الفضايل والفواضل قدوة الفضلاء و المدرسين معتمد الصلحاء والمقربين عماد العلماء العالمين معتمد الفقهاء والمجتهدين ثقة الاسلام و المسلمين آقاي آقاسيد ابوالفضل قمى طهراني معروف و ملقب بعلامة رضوي[/][=&quot] [/][=&quot]سنين متماديه در نجف اشرف در حوزه دروس خارج حقير حاضر شدند و نيز در قم سالهاي عديده بحوزه دروس اين بنده حاضر شدند براي تحصيل معارف الهيه و علوم شرعيه و مسايل دينيه و نواميس محمديه پس آنچه توانست كوشش نمود فكد وجد واجتهد تا آنكه بحمد الله رسيد بحد قوه اجتهاد و جايز است از براي ايشان كه اگر استنباط نمود احكام شرعيه را بنهج معهود بين أصحاب رضوان الله عليهم اجمعين عمل نمايند بآن، واجازه دادم ايشان را كه نقل روايه نمايد از من بطرق نه گانه كه براي حقير باشد بمعصومين عليهم السلام و نيز اجازه دادم وى را در نقل فتاوي كما اينكه مجاز است كه تصرف نمايد در امور شرعيه كه جايز نيست تصدي مگر باجازه مجتهدين و مجاز است در قبض حقوق ماليه و لا سيما سهم امام ؛ و تمام اينها مشروط است بمراعات احتياط و تقوي.[/]
[=&quot] بتاريخ ذي‌الحجه الحرام في سنه 1370 من الفاني الجاني نجفي عراقي.[/]

[=&quot] (مهر)[/]

[=&quot] [/]
[=&quot][/][=&quot] [/][=&quot]آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني[/][=&quot] نيز برايم تصديق اجتهاد نوشت كه متن آن را ذيلاً نقل مي كنم:[/]

[=&quot]بسم الله الرحمن الرحيم[/]


الحمد لله رب العالمين والصلاة على رسوله وعلى آله الطاهرين المعصومين وبعد: فان جناب العالم العادل حجة الاسلام والمسلمين السيد ابوالفضل العلامه البرقعي الرضوي قد صرف أكثر عمره الشريف في تحصيل المسائل الأصوليه والفقهيه حتى صار ذا القوة القدسيه من رد الفروع الفقهيه إلى أصولها فله العمل بما استنبطه وإجتهده ويحرم عليه التقليد فيما استخرجه وأوصيه بملازمة التقوى ومراعاة الاحتياط والسلام عليه وعلينا وعلى عباد الله الصالحين.
[=&quot]الأحقر ابوالقاسم الحسيني الكاشاني[/]

[=&quot] (مهر)[/]

صدرا;29101 نوشت:
كشته شدن در نظام جمهوري اسلامي را ارائه بفرمائيد مستفيض شويم

ایشان 5 سال قبل از مرگشان ترور شدند ولی از آن جان سالم به در بردند ولی به بیماری های زیادی مبتلا گشتند و بعد از ترور در سن 80 سالگی چندین بار به زندان افتادند و حتی به یزد هم تبعید شدند و بر اثر همین رنج ها شهید شدند و در ضمن قبر ایشان در روستای کن فکر کنم از حومه ی تهران است.

سلام برعقيل ،دوست سلفی : نکاتی متعرض جنابعالی می شود



1-قرار بود مدرک آیت الله العظمایی را ارائه دهید نه اجازه نقل روایت از سلسله مشایخ را! ، آیت الله العظمی در اصطلاح به کسی گویندکه مرجعیت عامه داشته باشد . و اجازه نقل روایت از مقدمات اولیه اجتهاد است که شخص درصورت داشتن آن نهایة محدث می شود نه مجتهد.



بر فرض قبول اجتهاد،اولا: اجتهادمشروط به شرایطی است از جمله عدالت ورعایت اصول و قواعد است،که با انتفاءآنها اجتهاد نیز منتفی خواهد بود و این امری مشخص است .



ثانیا: مگر به هر کسی که دارای اجتهاد باشد آیت الله می گویند چه رسد به اینکه عظمی را هم به آن اضافه نمایند .



جالب این جاست که آقای برقعی افرادی را ذکر می کنند که ابتدا مدعی هم درس بودن با آنها را می نماید و بعد می گوید آن آقا تأييديه‌اي برايم نوشته و از من تعريف و تمجيد نموده و تصرفات مرا در امور شرعيه مجاز دانسته بود آیا این یک بام و دو هوا نیست؟



بازایشان در حین نام بردن افرادی که اجازه ای ازآنها داشته «که نسبت استادی ایشان را داشته اند»



در موردآنها لفظ آیت الله را نمی آورد چه رسد به آیت الله العظمی و در بین اجازاتی که نقل می کند ؛اجازۀنقل روایت از آیت الله مرعشی نجفی است که می گوید: « سيد شهاب الدين مرعشي معروف به آقا نجفي صاحب تأليفات در مشجرات و انساب برايم اجازه زير را نوشت»؛ و آیت الله مرعشی نجفی کسی است که نزدیک به 450 اجازۀ نقل روایت و اجتهاد از علمای شیعه و سنی«در مورد نقل روایت» داشته، با این حال ایشان حتی لفظ آقارا برای ایشان ذکر نمی کند و این نهایت ادب آقای برقعی را می رساند.



حال اگر آقای برقعی آیت الله العظمی است لابد آقای مرعشی امیرالمؤمنین فی العالمین است.؟!!!


2-شما در قسمت دیگری مدعی شده اید:ایشان 5 سال قبل ازمرگشان ترور شدند ولی از آن جان سالم به در بردند ولی به بیماری های زیادیمبتلا گشتند و بعد از ترور در سن 80 سالگی چندین بار به زندان افتادند وحتی به یزد هم تبعید شدند و بر اثر همین رنج ها شهید شدند !!!



خیلی جالب است که شما کاسه داغ تر از آش اید ایشان در بیان زندگینامه اشان که در تاریخ 2/2/1370نگارش یافته «به نقل سایت عقیده» که دو سال قبل از مرگشان در سن 83 سالگی نوشته اند هیچ کدام از ادعا های شما را ذکر نکرده اند حتی خود مقر است که امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه » قبل و بعد از پیروزی انقلاب به ایشان علاقه مند بوده اند حال چگونه توسط نظام، ناشیانه ترور می شود و بر اثر این رنجها ايشان به مقام رفیع شهادت نائل میگردد .شما که مدعی عمل به قرآن و «کفانا کتاب الله» هستید ،لطف فرموده واز روی گمان و حدس قضاوت نکنید« يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْم»؛«وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»و خداوند متعال هم به پیامبرش می فرماید: «وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ ، إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» مراقب باشیدبا عمل به ظن



جزءاین گروه قرارنگیرید«سیخرج ناس من امتی یقرءون القران لا یجوز تراقیهم»نباشید و برای سخنانتان دلیل محکم ذکر بفرمائید.



3-مکتب تشیع مکتبی است متصل به وحی و پیامبر«صلی الله علیه وآله» و درختی نیست که با فوت وهابیت خاموش شود



«يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ » که بخواهد با اعمال خشونت از خود دفاع کند و این امری روشنتر از خورشید است، بخلاف مسلکی که شما مدافع آن هستید که هر چه کشتار مسلمانان در عراق پاکستان و سیستان وبلوچستان «از جمله مسجد امیر المؤمنین زاهدان در چند مرحله ،شهادت امام جماعت آن مسجد در سالهای قبل، شهادت افرادی به جرم شیعه شدن،شهادت مبلغین در ماه رمضان در شب قدر وبالای منبر...»و کافر دانستن و عدم جواز معامله با آنها در کشورهایی همچون کویت و از آن طرف خیانت سران نفاق سعودی و سازش با یهود ودشمنان اسلام...همه از آفات سلفیت بدون اصل واساس است.


4- حبس و تبعیدبدون دلیل و ترور را بزرگان شما در اسلام بنا نهادند،ترور پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله»در جریان بازگشت از تبوک توسط چه کسانی بود،ترور افرادی چون سعدبن عبادة که او را در شام کشتند و به دروغ گفتند جن او را کشته ،به دستور چه کسی بود؟چه کسی ابوذر ومالک اشتر وعدی بن حاتم طائی و کمیل بن زیاد را تبعید نمود؟ چه کسی حجربن عدی را کشت؟



5-به گفتۀ شما آقای برقعی به خاطر تحمل رنجهای وارده به شهادت رسیده اند؟! اگر اینگونه است حضرت صدیقۀ طاهره فاطمۀ اطهر همان که رضایت او رضایت پیامبر«صلی الله علیه وآله»و خشم او خشم پیامبر و خشم پیامبر خشم خداوند متعال را به دنبال دارد، همان که برابوبکر غضبناک شد و با او سخن نگفت تا از دنیا رفت همان کس که خلیفه ثانی در خانۀ وحی را به آتش کشید و آن حضرت را مضروب ساخت لذا آن حضرت



وصیت نمود که احدی از افرادی که به او ظلم نمودند در تشیع پیکر شریفش حاضر نشوند و شبانه دفن گردید،شهید محسوب نمی شود؟؟؟فما لکم کیف تحکمون.



والسلام


عقیل;28966 نوشت:
دوست عزیز کشته شدن هر کس در هر کجا محکوم است اما در نظامی که ادعای پیروی از مولای متقیان را دارد عجیب است.
مگر نظام اهل سنت پيرو خليفه چهارم مولاي متقيان علي عليه السلام نيست ؟ !!!
عقیل;28922 نوشت:
قطعا شیعیان واقعی همان اهل سنت اند و سنیان واقعی هم شیعه هستند
منظورتان چيست ؟

بسم الله
با سلام خدمت جناب صدرا و همه ی دوستان

صدرا;29687 نوشت:
1-قرار بود مدرک آیت الله العظمایی را ارائه دهید نه اجازه نقل روایت از سلسله مشایخ را! ، آیت الله العظمی در اصطلاح به کسی گویندکه مرجعیت عامه داشته باشد . و اجازه نقل روایت از مقدمات اولیه اجتهاد است که شخص درصورت داشتن آن نهایة محدث می شود نه مجتهد.

اگر مطالب من را می خواندید این اشتباه را مرتکب نمی شدید من هیچ وقت لفظ آیت الله العظمی را برای ایشان به کار نبرده ام
صدرا;29688 نوشت:
2-شما در قسمت دیگری مدعی شده اید:ایشان 5 سال قبل ازمرگشان ترور شدند ولی از آن جان سالم به در بردند ولی به بیماری های زیادیمبتلا گشتند و بعد از ترور در سن 80 سالگی چندین بار به زندان افتادند وحتی به یزد هم تبعید شدند و بر اثر همین رنج ها شهید شدند !!! خیلی جالب است که شما کاسه داغ تر از آش اید ایشان در بیان زندگینامه اشان که در تاریخ 2/2/1370نگارش یافته «به نقل سایت عقیده» که دو سال قبل از مرگشان در سن 83 سالگی نوشته اند هیچ کدام از ادعا های شما را ذکر نکرده اند

شاید کتابشان را مختصر مطالعه نموده اید و نخوانده اید از همه ی دوستان می خواهم این کتاب را به نام سوانح ایام که در اینترنت هم وجود دارد دانلود کنند و نظر بدهند که آیا این ها ادعا است یا حقیقت
صدرا;29688 نوشت:
مکتب تشیع مکتبی است متصل به وحی و پیامبر«صلی الله علیه وآله» و درختی نیست که با فوت وهابیت خاموش شود «يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ » که بخواهد با اعمال خشونت از خود دفاع کند و این امری روشنتر از خورشید است، بخلاف مسلکی که شما مدافع آن هستید که هر چه کشتار مسلمانان در عراق پاکستان و سیستان وبلوچستان «از جمله مسجد امیر المؤمنین زاهدان در چند مرحله ،شهادت امام جماعت آن مسجد در سالهای قبل، شهادت افرادی به جرم شیعه شدن،شهادت مبلغین در ماه رمضان در شب قدر وبالای منبر...»و کافر دانستن و عدم جواز معامله با آنها در کشورهایی همچون کویت و از آن طرف خیانت سران نفاق سعودی و سازش با یهود ودشمنان اسلام...همه از آفات سلفیت بدون اصل واساس است.

اگر سلفی بودن یعنی تابع قرآن و سنت بودن بله من سلفی ام اما اگر سلفی یعنی تابع ریگی و دولت سعودی و کویت بودن خیر هرگز من سلفی نیستم و از آنها هم تبری می جویم
صدرا;29689 نوشت:
4- حبس و تبعیدبدون دلیل و ترور را بزرگان شما در اسلام بنا نهادند،ترور پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله»در جریان بازگشت از تبوک توسط چه کسانی بود،ترور افرادی چون سعدبن عبادة که او را در شام کشتند و به دروغ گفتند جن او را کشته ،به دستور چه کسی بود؟چه کسی ابوذر ومالک اشتر وعدی بن حاتم طائی و کمیل بن زیاد را تبعید نمود؟ چه کسی حجربن عدی را کشت؟ 5-به گفتۀ شما آقای برقعی به خاطر تحمل رنجهای وارده به شهادت رسیده اند؟! اگر اینگونه است حضرت صدیقۀ طاهره فاطمۀ اطهر همان که رضایت او رضایت پیامبر«صلی الله علیه وآله»و خشم او خشم پیامبر و خشم پیامبر خشم خداوند متعال را به دنبال دارد، همان که برابوبکر غضبناک شد و با او سخن نگفت تا از دنیا رفت همان کس که خلیفه ثانی در خانۀ وحی را به آتش کشید و آن حضرت را مضروب ساخت لذا آن حضرت وصیت نمود که احدی از افرادی که به او ظلم نمودند در تشیع پیکر شریفش حاضر نشوند و شبانه دفن گردید،شهید محسوب نمی شود؟؟؟فما لکم کیف تحکمون. والسلام

لطفا بحث را عوض نکنید البته بنده منتظر شنیدن این سخنان بودم بر فرض صحت این مطالب آیا جواب یک عمل بد عملی زشت تر است.
محمد امين;29699 نوشت:
مگر نظام اهل سنت پيرو خليفه چهارم مولاي متقيان علي عليه السلام نيست ؟ !!!

منظورتان از نظام اهل سنت چیست
محمد امين;29699 نوشت:
منظورتان چيست ؟

به نظر بنده هر شیعه راستین پیرو سنت پیامبر اکرم (ص) است و هر سنی واقعی هم پیرو علیش (ع) است

عقیل;30600 نوشت:
بسم الله
با سلام خدمت جناب صدرا و همه ی دوستان

اگر مطالب من را می خواندید این اشتباه را مرتکب نمی شدید من هیچ وقت لفظ آیت الله العظمی را برای ایشان به کار نبرده ام

شاید کتابشان را مختصر مطالعه نموده اید و نخوانده اید از همه ی دوستان می خواهم این کتاب را به نام سوانح ایام که در اینترنت هم وجود دارد دانلود کنند و نظر بدهند که آیا این ها ادعا است یا حقیقت

اگر سلفی بودن یعنی تابع قرآن و سنت بودن بله من سلفی ام اما اگر سلفی یعنی تابع ریگی و دولت سعودی و کویت بودن خیر هرگز من سلفی نیستم و از آنها هم تبری می جویم
لطفا بحث را عوض نکنید البته بنده منتظر شنیدن این سخنان بودم بر فرض صحت این مطالب آیا جواب یک عمل بد عملی زشت تر است.
منظورتان از نظام اهل سنت چیست

به نظر بنده هر شیعه راستین پیرو سنت پیامبر اکرم (ص) است و هر سنی واقعی هم پیرو علیش (ع) است


باسلام آقای برقعی ایت الله هم نبود ه اند اما شما این لقب را آوردید (هر جند در سایتهای عقیده ،اسلام تکس که ارادت به آنها دارید و سخنان آنها را اینجا می آورید انچه بیشتر از هر چیز دیگر است ایت الله العظمی برقعی است) وقرار بود مدرک به درد بخور ارائه دهیدو ندادید.2-شما سخن از ترور آوردید اما اثبات نکردید و این اتهام به نظام است(و متاسفانه در سایتهای شما به راحتی به نظام و رهبری توهین میشود).3-بیان حقائق تاریخی کاری زشت نیست بلکه کتمان آن زشت است4-چطور اینجا دم از قرآن و سنت می زنید ولی در جای دیگر قرآن بدون سنت را طالب هستید5-نتیجه سلفیت جدید چیزی جز ریگی و وهابیّت سعودی نیست .

عقیل;30600 نوشت:
به نظر بنده هر شیعه راستین پیرو سنت پیامبر اکرم (ص) است و هر سنی واقعی هم پیرو علیش (ع) است

با سلام
اين فقط نظر شخصي و راي خود شماست براي اهل علم منطقي نيست
عقیل;30600 نوشت:
منظورتان از نظام اهل سنت چیست

همان نظامي كه ادعاي پيروي از سنت پيامبر صلي الله عليه و اله را دارد و قرنها شيعيان مظلوم را به خاك و خون و غل و زنجير و اسارت و شكنجه بردند و حالا هم مشاهده ميكنيم اين اعمال ناپسند از سوي طرفداران انان ناديده گرفته ميشود و مغرضانه به نظام پيروان مولاي متقيان علي عليه السلام تهمت و توهين وارد ميكنند بدون اثبات ان !

با سلام
مثل اينكه بعضي ها براي تبليغ كتب و افراد پيشنهادي خودشان هم در اينجا مطلب درج ميكنند!
اما غافل از اين هستند كه الحمد الله پيشرفت علم و دانايي روحانيون شيعه بسي عظيم و گسترده ميباشد

اما متاسفانه بعضي ها كه بسيار بي سواد تشريف دارند جاي اينكه در اين سايت از اين علم درخشان و پر فضيلت بزرگان با صداقت و فهيم فيض ببرند به خود جرات دادند فقط مغالطه ورزند انگار براي اين كار دوره اموزشي تخصصي ميبينند ! گمان ميكنند در پيچاندن هر مطلبي مهارت خاصي دارند ! اما نميدانند با نيت پليدشان تيشه به ريشه اسلام ميزنند و خود را از اجتماع و مردم اگاهش مطرود ميسازند ! واين جز ابرو ريزي برايشان در دو دنيا ثمري ندارد ! و مورد غضب خداوند هم نيز واقع ميشوند

  • اي تنها ندا دهندگان اين مطلب (مسلمانان موحد و يكتاپرست ) ديگر حنايتان براي ما رنگي ندارد !
وهابيت!!
  • احمد بن حنبل به جمع اوري احاديث مي پرداخت و با هرگونه تعقل و تكلم پيرامون ايات و احاديث اعتقادي مخالف بود اما با ظهور اشعري اين روش تعديل يافت و تعقل به منظور دفاع از معارف حديثي به كار گرفته شداشعري بر خلاف كساني كه مخالف علم كلام بودند اين علم را پذيرفت كه به تدريج علماي اهل سنت از روش او پيروي كردند بعد از مدتي مذهب اشعري مذهب رسمي اهل سنت در مباحث اعتقادي گرديد
  • اما هنوز هم روش احمد بن حنبل در ميان اهل سنت طرفداراني داشت و به همين خاطر ميان حنابله و اشاعره منازعاتي رخ داد اين وضعيت ادامه داشت تا اينكه در قرن هشتم احمد بن تيميه حراني دمشقي ظهور كرد (661-728ق)و در صدد ترويج مذهب حنابله در امد ابن تيميه مانند حنابله علم كلام را مردود دانست و متكلمان را اهل بدعت معرفي كرد ابن تيميه علاوه بر حمايت از روش و عقايد اهل حديث عقايد جديدي را اختراع كرد! كه قبلا سابقه نداشت ! براي مثال:
  • او سفر كردن به قصد زيارت قبر پيامبر صلي الله عليه و اله و تبرك جستن به قبر او و توسل به اهلبيت را شرك دانست و فضايل اهل بيت را كه در صحاح اهل سنت و حتي در مسند امامش احمد بن حنبل وجود داشت را انكار كرد!و تلاش ميكرد مانند بني اميه و حكومت عثماني شان امام علي عليه السلام و فرزندانش را پايين اورد اما از قضا دعوت ابن تيميه از سوي علماي اهل سنت مورد پذيرش قرار نگرفت جز برخي از شاگردانش مثل ابن القيم (م.751ق)و ديگر بزرگان با او مخالفت كردند و كتابهاي بسياري در رد او و بدعتهايش نوشتند از جمله ذهبي از علماي هم عصر ابن تيميه كه نامه اي به او نوشت و او را مورد نكوهش قرار داد ذهبي خطاب به او مينويسد :
  • حال كه در دهه هفتاد از عمر خود هستي و رحلت از اين عالم نزديك است ايا وقت ان نرسيده كه توبه و انابه كني ؟ در مصر نيز قاضي القضات فرقه هاي چهار گانه اهل سنت اراي ابن تيميه را غلط و بدعت اعلام كرد!!
  • در قرن دوازدهم محمد ابن عبد الوهاب ظهور كرد و از ابن تيميه حمايت كرد و جالبتر اينكه از بين اين همه عقايد ابن تيميه بيشتر از اختراع عقيده جديدش حمايت كرد و ...
ادامه دارد ................................
رك الملل و النحل ج 1 ص 93
دائرة المعارف ج 3 ص 178

  • يا علي تويي صراط مستقيم يا الله اهدنا الصراط المستقيم

صدرا;30639 نوشت:
باسلام آقای برقعی ایت الله هم نبود ه اند اما شما این لقب را آوردید (هر جند در سایتهای عقیده ،اسلام تکس که ارادت به آنها دارید و سخنان آنها را اینجا می آورید انچه بیشتر از هر چیز دیگر است ایت الله العظمی برقعی است) وقرار بود مدرک به درد بخور ارائه دهیدو ندادید

با سلام
صدرا جان من سخنگوی این سایت ها نیستم و مسئولین این سایت ها هم معصوم نیستند و من پاسخگوی اعمال آنها نیستم
صدرا;30639 نوشت:
2-شما سخن از ترور آوردید اما اثبات نکردید و این اتهام به نظام است(و متاسفانه در سایتهای شما به راحتی به نظام و رهبری توهین میشود).
اخه من چطور اثبات کنم اما مطمئنم که این سخن حقیقت است همان طور که کشته شدن علامه مفتی زاده را دیده ام همان طور که زندانی شدن ماموستا ایوب گنجی را دیده ام همان طور که ویران کردن مدرسه های علوم دینی اهل سنت را در فیلم ها دیده ام
صدرا;30639 نوشت:
4-چطور اینجا دم از قرآن و سنت می زنید ولی در جای دیگر قرآن بدون سنت را طالب هستید

من همیشه قرآن و سنت را قبول داشته ام اما اگر در جایی گفته ام بیایید این مساله را از نظر قرآن بررسی کنیم سنت را رد نکرده ام
صدرا;30639 نوشت:
5-نتیجه سلفیت جدید چیزی جز ریگی و وهابیّت سعودی نیست .

چند بار بگم من سلفی نیستم و سلفی هاییرا هم می شناسم که از ریگی و امثال ریگی بیزارند

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوستان عزیز از اینکه باز در جمع صمیمی اسک دین هستم بسیار خوشحالم.

ابتدا اعیاد و ایام مبارک شعبانیه رو خدمت تمام سروران عزیزم تبریک میگم و امیدوارم عیدی امسال ما ظهور مولامون ارواحنا فداه باشه.

اما از تمام دوستانی که مدتی قبل با همدیگر صحبتی داشتیم و من به خاطر برخی دلایل نمی تونستم به نت بیام در وسط ماند معذرتخواهی می کنم.

مخصوصا از دوست گرامی جناب عقیل

اما در مورد تاپیک توسل به اموات راستش رفتم این مطلب رو اونجا بنویسم دیدم متاسفانه قفل شده!!!

انشاءالله سعی می کنم که باز مثل سابق بیشتر به سایت بیام و از نوشته های دوستان بهره کافی رو ببرم.

باتشکر - یاعلی

موضوع قفل شده است