واقعا به کمکتون احتیاج دارم (این چه قسمت و سرنوشتی هست که من دارم)

تب‌های اولیه

39 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
واقعا به کمکتون احتیاج دارم (این چه قسمت و سرنوشتی هست که من دارم)

سلام به عزیزان
بی مقدمه شروع میکنم ببخشید
راستش من ادم معتقدی هستم ...امسال با یه نفر اشنا شدم به قصد ازدواج البته اشنایی ما قضیش مفصله که واقعا نمیدونم چطوری شد اشنا شدیم خدامم متعجبم
من جوانی 29 ساله هستم تا این سنم با کسی جنس مخالف دوستی نکردم چون هیچ وقت نخواستم مرتکب گناه شم همیشه از خدا میخواستم ادمیو زندگیم قرار بده که اولین و اخرین عشق تو زندگیم باشه ..اخرش خدا قرار داد واقعا عاشقش شدم خونوادگی در ارتباط بودیم اما چون کار نداشتم منتظر موندیم تا شغلمو پیدا کنم تا عقد کنیم این دوستی ما 7 ماه طول کشید ..تو این مدت چپ نگاش نکردم با اینکه خیلی وقت ها باهم بودیم در مورد زندگی ایندمون حرف میزدیم..خیلی بهش محبت کردم پدرش فوت کرد به خاطر اینکه روحیشو از دست نده کل وقتمو بهش صرف کردم اما بعد این مدت فهمید ایشون کلا ادم دروغگویی بوده ..یه شب خواب دیدم یه خانمی اومد تو خوابم گفت پسرم حقیقتی هست که بهت نگفتن بدونی از این راه برمیگردی ..بعد چند ماه از خوابم فهمیدم چه دروغی بود دیگه نتونستم تحملش کنم ازش جدا شدم به خاطر دروغاش...بعد زنگ زدن حرف بزنیم حلش کنیم امامن دیگه ازش دلسرد شدم دیدن نه برگشتی نیست در مقابل اون همه خوبی زخم زبون زدن ..بی شرف بی فرهنگ و بی غیرتی این حرفا و خیلی رنگینتراش که نمیشه گفت...اخرش کنجکاور شدم ببینم منظورش از فرهنگ بالاشون چیه دیم واقعا چقدر ادم بدبختی بوم عاشق همینچین ادمی بودم زندگیمو دست کی دادم حرف دلمو به کی گفتمبه کی محبت کردم..غیره....و این مدت دوستی هر کاری کردم نتوستم کار گیر بیارم اما بعد یه هفته از جدایی کاری بهم پیشنهاد شد واقعا انتظارشو نداشتم ....بهخاطر زخم زبوناشون بهشون گفتم هیچ نمیگمم اما محرم جلو هست شما رو سپردم امام حسین ...الان یه مدتی خواب میبینم خلی میترسم
اولین خوابم دیدم یه در بزرگه جلوش ایستادم اینا همی میخواهن برن تو اما نمیزارن اون لحضا یه مرد اسب سوار به نور تو صورتش از در اومد بیرون ..روی اینمادر و دختر سیاه شد
دومی خوابم دیدم پدرش یه تفنگ داده دست خواهرم بهش میگه زن منو بکش ولی خواهرم نمیتونست..دختره هم دهنش به زور باز میکنن میگن بگو یاحسین منم این ور با یه مرد خوش سیما نشستم بهم میخنده
سومی دیروز دیدم باهم بودیم دم در بیرون می رفتیم گفتبهش یه دقیقه صبر کن بیام رفتم خونه کارت بانکیمو بردار ..رفتم خونه یادم افتاد دست اونه برگشتم دیدم نیست جلو درمون یه کوه بود یه دختر نشسته بود میخندید بهش گفتم دوست منو ندیدید گفت یه سیاهپوش بردش پشت کوه..به سرعت منم رفتم دیدم یه خونست هرجا رو گشتم نبود یه دیوار بلند بود رفتم سمت اون دیدم کارت بانکم افتاده بود زمین رو دیوار هم جای ناخون و تار مو بود..هرکاری کردم نتونستم از دیوار برم بالا گریه کردم اون لحضه دیم از زمین بلند شدم دارم پرواز میکنم بی اختیار سمت چپ حرکت میکردم رسیدم به یه خونه که واقعا وحشتناک بود فرود اومدم رفتم تو اولین در یه جوان خوش سیما با عطر خیلی خوبی بود اما داشت ناله میکرد این ور اون ور ازش پرسدیم دختره رو ندیده سرش اشاره کرد اون یکی اتاق ..منم رفتم دیدم جسم بیجان افتاده یه خرابه هست اون اتاق خواستم بلندش کنم بیارمش دیدم یه صدای ترسناکی داد زد گفت دس نزن برگشتم دیدم پشت سرم یه سیاه پوش خیلی ترسناک با یه داس دستش هست گفت از اینجا دور شو هر کاری کردم نذاشت داد زد دوباره دیگه از خواب پریدم

ببخشید سرد درد شد اما نمیدونم چی اینا خواب ها..اما دارم دیونه میشم کمکم کنید لطفا
یا حسین

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

s@man;622146 نوشت:
سلام به عزیزان
بی مقدمه شروع میکنم ببخشید
راستش من ادم معتقدی هستم ...امسال با یه نفر اشنا شدم به قصد ازدواج البته اشنایی ما قضیش مفصله که واقعا نمیدونم چطوری شد اشنا شدیم خدامم متعجبم
من جوانی 29 ساله هستم تا این سنم با کسی جنس مخالف دوستی نکردم چون هیچ وقت نخواستم مرتکب گناه شم همیشه از خدا میخواستم ادمیو زندگیم قرار بده که اولین و اخرین عشق تو زندگیم باشه ..اخرش خدا قرار داد واقعا عاشقش شدم خونوادگی در ارتباط بودیم اما چون کار نداشتم منتظر موندیم تا شغلمو پیدا کنم تا عقد کنیم این دوستی ما 7 ماه طول کشید ..تو این مدت چپ نگاش نکردم با اینکه خیلی وقت ها باهم بودیم در مورد زندگی ایندمون حرف میزدیم..خیلی بهش محبت کردم پدرش فوت کرد به خاطر اینکه روحیشو از دست نده کل وقتمو بهش صرف کردم اما بعد این مدت فهمید ایشون کلا ادم دروغگویی بوده ..یه شب خواب دیدم یه خانمی اومد تو خوابم گفت پسرم حقیقتی هست که بهت نگفتن بدونی از این راه برمیگردی ..بعد چند ماه از خوابم فهمیدم چه دروغی بود دیگه نتونستم تحملش کنم ازش جدا شدم به خاطر دروغاش...بعد زنگ زدن حرف بزنیم حلش کنیم امامن دیگه ازش دلسرد شدم دیدن نه برگشتی نیست در مقابل اون همه خوبی زخم زبون زدن ..بی شرف بی فرهنگ و بی غیرتی این حرفا و خیلی رنگینتراش که نمیشه گفت...اخرش کنجکاور شدم ببینم منظورش از فرهنگ بالاشون چیه دیم واقعا چقدر ادم بدبختی بوم عاشق همینچین ادمی بودم زندگیمو دست کی دادم حرف دلمو به کی گفتمبه کی محبت کردم..غیره....و این مدت دوستی هر کاری کردم نتوستم کار گیر بیارم اما بعد یه هفته از جدایی کاری بهم پیشنهاد شد واقعا انتظارشو نداشتم ....بهخاطر زخم زبوناشون بهشون گفتم هیچ نمیگمم اما محرم جلو هست شما رو سپردم امام حسین ...الان یه مدتی خواب میبینم خلی میترسم
اولین خوابم دیدم یه در بزرگه جلوش ایستادم اینا همی میخواهن برن تو اما نمیزارن اون لحضا یه مرد اسب سوار به نور تو صورتش از در اومد بیرون ..روی اینمادر و دختر سیاه شد
دومی خوابم دیدم پدرش یه تفنگ داده دست خواهرم بهش میگه زن منو بکش ولی خواهرم نمیتونست..دختره هم دهنش به زور باز میکنن میگن بگو یاحسین منم این ور با یه مرد خوش سیما نشستم بهم میخنده
سومی دیروز دیدم باهم بودیم دم در بیرون می رفتیم گفتبهش یه دقیقه صبر کن بیام رفتم خونه کارت بانکیمو بردار ..رفتم خونه یادم افتاد دست اونه برگشتم دیدم نیست جلو درمون یه کوه بود یه دختر نشسته بود میخندید بهش گفتم دوست منو ندیدید گفت یه سیاهپوش بردش پشت کوه..به سرعت منم رفتم دیدم یه خونست هرجا رو گشتم نبود یه دیوار بلند بود رفتم سمت اون دیدم کارت بانکم افتاده بود زمین رو دیوار هم جای ناخون و تار مو بود..هرکاری کردم نتونستم از دیوار برم بالا گریه کردم اون لحضه دیم از زمین بلند شدم دارم پرواز میکنم بی اختیار سمت چپ حرکت میکردم رسیدم به یه خونه که واقعا وحشتناک بود فرود اومدم رفتم تو اولین در یه جوان خوش سیما با عطر خیلی خوبی بود اما داشت ناله میکرد این ور اون ور ازش پرسدیم دختره رو ندیده سرش اشاره کرد اون یکی اتاق ..منم رفتم دیدم جسم بیجان افتاده یه خرابه هست اون اتاق خواستم بلندش کنم بیارمش دیدم یه صدای ترسناکی داد زد گفت دس نزن برگشتم دیدم پشت سرم یه سیاه پوش خیلی ترسناک با یه داس دستش هست گفت از اینجا دور شو هر کاری کردم نذاشت داد زد دوباره دیگه از خواب پریدم

ببخشید سرد درد شد اما نمیدونم چی اینا خواب ها..اما دارم دیونه میشم کمکم کنید لطفا
یا حسین


بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی

رویا از دو زاویه تعبیر و تحلیل قابل بررسی است.
تعبیر یعنی معنا و کم و کیف مطابقت رویا با واقع و تحلیل یعنی زمینه های بروز رویا.
طبعا تعبیر خواب و اینکه آیا اصولا رویاهای شما قابل تعبیر باشند یا خیر از چنین مسیری ( مشاوره مجازی) قابل پیگیری نیست. مضافا اینکه تعبیر خواب، علم خاصی است که هرکسی نمی تواند ادعای ان را داشته باشد.
در مورد تحلیل خواب نیز باید گفت از آنجا که تحلیل خواب منوط به آگاهی لازم و دقیق از وِیژگیهای شخصیتی و تاریخچه زندگی فرد است، تحلیل دقیق خواب شما نیز میسر نیست به همین خاطر پیشنهاد می شود به صورت تلفنی با کارشناسان مرکز گفتگو کنید. اما به صورت کلی می توان این وضعیت را متاثر از دغدغه و تمرکز شما نسبت به این موضوع دانست.
همچنین پیشنهاد می شود با دادن صدقه، زمینه آرامش روانی خود را فراهم کنید

در پناه خدای متعال

چه وحشتناک! یاد یه سکانس زن سیاهپوش افتادم!

با سلام درود و خسته نباشید محضر استاد گرامی اقای امیدوار
عرض کنم به دلیل طولانی شدن جواب جنابعالی امروز من حاجی مسجد دیدار کردم البته اینکه حرف شما (آگاهی لازم و دقیق از وِیژگیهای شخصیتی و تاریخچه زندگی فرد است،)خیلی قبول دارم اما این خواب های من تو پیام خصوصی هم عرض کردم خوابی هست همیشه واقعیت پیدا میکنن.
همون دختره باباش 21 مرداد فوت کردن..البته یه روز قبلش من خواب دیده بودم که ساعت 2 نصف شب اتفاق بدی خواهد افتاد البته به دختره هم گفتم که یه خواب دیدم دلم شور میزنه اما اونم گفت بابا هر خوابی درست نیست شب ساعت12 بود تلفنی حرف میزدیم اخرش گفتم تو برو بخواب ولی من نتونستم بخوابم ساعت 2 نصف شب دو ساعت یعنی بعد حرف زدنمون دیدم گوشیم زنگ میخوره برداشتم دیدم دختره گریه میکنن هرچی گفتم جواب نداد پا شدم رفتم دم درشون دیم باباش سکته قلبی کرده و درجا تمام کرده....بعد مدت از ماجرا تو خواب دیدم باباش دست من و دختره رو گفته با یه کت و شلوار پشمی و یه پیراهن ابی دوتا خودکار تو جیبش و یه ساعت سیکو که صفحش بنفش بود با هامون صحبت میکنه گفتم بهش چرا زود رفتی گفت تو بیمارستان به یه شخص به اسمه..که من اسمشو نمیارم دعوا کردیم اونشب خیل ناراحت بودم به خاطر کارش و رفتار و حرفاش ...دیگه نمدونم چی شد..این خوابمو من به دختر ه گفتم مشخصات لباساش همونی بودکه دقیقا دیده بودم مو نمیزد ...بعدش رفتهن بیمارستان چون لباساشو دقیق گفتم شک کرد کرده بودن بپرسن همچین اتفاقی افتاده رفته بودن دیدن اره واقعیت داره همون مرد با اون اسم اون روز دعواشون شده بود...
البته من خودم یجورایی حدس میزنم دلیل این خوابام چیه...بعد جدایی از ایشون با این همه دروغی که گفته بودن به جای عذرخواهی و دلیل اوردن زخم زبودن زدم 3 مونده به محرم من گفتم من هیچ جوابی نمیم محرم جلوست شما رو سپردم به امام حسین اونکه گفتم زدن به فحش و ناسزا به حسین ..حسین کیه..اوم چندین سال پیش مرده مثل ما ادم بودی مگه کی بود...اون اگه قدرت داشت پیروز میشد همشون دروغن ساختگین ..کشتید ما رو باحسینتونن این حرفا...
امروز همه حاجی حرف زدم ایشون گفتن اون جوان خوش سیما اعمال خوبش بوده و اون سیاهیی اعمال بدش..وای بر اون ببین دیگه تا چه حد رسیده امام حسین توهین و فش و ناسرا میگه

اقای امیدوار من تو عمر کسی از دستم نارحت نشده...همیشه راه خدارو گرفتم و میرم ..این خانواده خوبی هامو رفتارمو و اخلاقمو دیده بودن شک داشتن که واقعا اینجوریم از محلمون و شهرمون کمش میگفتن 60 نفر تحقیق کردیمت ....تا باورشون شده بود..البته ادم خود مچرکی نیستم باورم این انسان باید اینجوری باشه طبیعیه نباشه باشد شک کرد
به هر حال سپاسگذارم از لطفتون
یا حق

چقدر عجیب غریب

البته این خوابا واقعیت داره خب اینا رویای صادقانه هستن

آبجی من هم زیاد از این خوابا میبینه حتی در حد یه اتفاق کشوری

مثلا اون زمان که هواپیماها سقوط می کردن آبجیم هر سری قبلش خواب می دید رفته بالا سر یه قبر و... یعنی همون خواب رو هر دفعه روز قبل سقوط هواپیما می دید

یا یسری خوابای عجیب غریب دیگه

بنظرم امثال شما چون دلتون پاکه از این خوابا می بینید

ولی من که ...:Ghamgin:

سلام

دلهای پاک و نیک کردار مکاشفاتی دارند غیر قابل انکار.

هرچند که با تحقیق هم میشد به واقعیت رسید اما مکاشفه روحانی حقیقت است !

با عزمی جزم وتوکل بخدا با توسل به همان امام حسین ع دعا کنید که عشقش تمام شود و مورد دیگری نصیبتان شود .

این مساله امتحانی بود و تجربه ای عمیق ، دیگر فکرش را هم نکنید .....

s@man;622146 نوشت:
سلام به عزیزان
بی مقدمه شروع میکنم ببخشید
راستش من ادم معتقدی هستم ...امسال با یه نفر اشنا شدم به قصد ازدواج البته اشنایی ما قضیش مفصله که واقعا نمیدونم چطوری شد اشنا شدیم خدامم متعجبم
من جوانی 29 ساله هستم تا این سنم با کسی جنس مخالف دوستی نکردم چون هیچ وقت نخواستم مرتکب گناه شم همیشه از خدا میخواستم ادمیو زندگیم قرار بده که اولین و اخرین عشق تو زندگیم باشه ..اخرش خدا قرار داد واقعا عاشقش شدم خونوادگی در ارتباط بودیم اما چون کار نداشتم منتظر موندیم تا شغلمو پیدا کنم تا عقد کنیم این دوستی ما 7 ماه طول کشید ..تو این مدت چپ نگاش نکردم با اینکه خیلی وقت ها باهم بودیم در مورد زندگی ایندمون حرف میزدیم..خیلی بهش محبت کردم پدرش فوت کرد به خاطر اینکه روحیشو از دست نده کل وقتمو بهش صرف کردم اما بعد این مدت فهمید ایشون کلا ادم دروغگویی بوده ..یه شب خواب دیدم یه خانمی اومد تو خوابم گفت پسرم حقیقتی هست که بهت نگفتن بدونی از این راه برمیگردی ..بعد چند ماه از خوابم فهمیدم چه دروغی بود دیگه نتونستم تحملش کنم ازش جدا شدم به خاطر دروغاش...بعد زنگ زدن حرف بزنیم حلش کنیم امامن دیگه ازش دلسرد شدم دیدن نه برگشتی نیست در مقابل اون همه خوبی زخم زبون زدن ..بی شرف بی فرهنگ و بی غیرتی این حرفا و خیلی رنگینتراش که نمیشه گفت...اخرش کنجکاور شدم ببینم منظورش از فرهنگ بالاشون چیه دیم واقعا چقدر ادم بدبختی بوم عاشق همینچین ادمی بودم زندگیمو دست کی دادم حرف دلمو به کی گفتمبه کی محبت کردم..غیره....و این مدت دوستی هر کاری کردم نتوستم کار گیر بیارم اما بعد یه هفته از جدایی کاری بهم پیشنهاد شد واقعا انتظارشو نداشتم ....بهخاطر زخم زبوناشون بهشون گفتم هیچ نمیگمم اما محرم جلو هست شما رو سپردم امام حسین ...الان یه مدتی خواب میبینم خلی میترسم
اولین خوابم دیدم یه در بزرگه جلوش ایستادم اینا همی میخواهن برن تو اما نمیزارن اون لحضا یه مرد اسب سوار به نور تو صورتش از در اومد بیرون ..روی اینمادر و دختر سیاه شد
دومی خوابم دیدم پدرش یه تفنگ داده دست خواهرم بهش میگه زن منو بکش ولی خواهرم نمیتونست..دختره هم دهنش به زور باز میکنن میگن بگو یاحسین منم این ور با یه مرد خوش سیما نشستم بهم میخنده
سومی دیروز دیدم باهم بودیم دم در بیرون می رفتیم گفتبهش یه دقیقه صبر کن بیام رفتم خونه کارت بانکیمو بردار ..رفتم خونه یادم افتاد دست اونه برگشتم دیدم نیست جلو درمون یه کوه بود یه دختر نشسته بود میخندید بهش گفتم دوست منو ندیدید گفت یه سیاهپوش بردش پشت کوه..به سرعت منم رفتم دیدم یه خونست هرجا رو گشتم نبود یه دیوار بلند بود رفتم سمت اون دیدم کارت بانکم افتاده بود زمین رو دیوار هم جای ناخون و تار مو بود..هرکاری کردم نتونستم از دیوار برم بالا گریه کردم اون لحضه دیم از زمین بلند شدم دارم پرواز میکنم بی اختیار سمت چپ حرکت میکردم رسیدم به یه خونه که واقعا وحشتناک بود فرود اومدم رفتم تو اولین در یه جوان خوش سیما با عطر خیلی خوبی بود اما داشت ناله میکرد این ور اون ور ازش پرسدیم دختره رو ندیده سرش اشاره کرد اون یکی اتاق ..منم رفتم دیدم جسم بیجان افتاده یه خرابه هست اون اتاق خواستم بلندش کنم بیارمش دیدم یه صدای ترسناکی داد زد گفت دس نزن برگشتم دیدم پشت سرم یه سیاه پوش خیلی ترسناک با یه داس دستش هست گفت از اینجا دور شو هر کاری کردم نذاشت داد زد دوباره دیگه از خواب پریدم

ببخشید سرد درد شد اما نمیدونم چی اینا خواب ها..اما دارم دیونه میشم کمکم کنید لطفا
یا حسین


Ṃᾄʀẓἷἔ;625690 نوشت:
چقدر عجیب غریب

البته این خوابا واقعیت داره خب اینا رویای صادقانه هستن

آبجی من هم زیاد از این خوابا میبینه حتی در حد یه اتفاق کشوری

مثلا اون زمان که هواپیماها سقوط می کردن آبجیم هر سری قبلش خواب می دید رفته بالا سر یه قبر و... یعنی همون خواب رو هر دفعه روز قبل سقوط هواپیما می دید

یا یسری خوابای عجیب غریب دیگه

بنظرم امثال شما چون دلتون پاکه از این خوابا می بینید

ولی من که ...


خیر البریه;625749 نوشت:
سلام

دلهای پاک و نیک کردار مکاشفاتی دارند غیر قابل انکار.

هرچند که با تحقیق هم میشد به واقعیت رسید اما مکاشفه روحانی حقیقت است !

با عزمی جزم وتوکل بخدا با توسل به همان امام حسین ع دعا کنید که عشقش تمام شود و مورد دیگری نصیبتان شود .

این مساله امتحانی بود و تجربه ای عمیق ، دیگر فکرش را هم نکنید .....


سلام

راجب پیشامدی که واستون رخ داده نظر خاصی ندارم
اما راجب خواب باید عرض کنم اینها همشون چرت و پرته بابا انقد خیالاتی نباشید
دوره پیامبر ص سال هستم که ابراهیم فرزند نازنین پیامبر ص فوت می کنن خورشید میگیره. مردم میگن این اتفاق بخاطر مصیبت پیامبره ص. اما پیامبر ص ناراحت می شن و به شدت با این موضوع برخورد می کنن که خورشید گرفتگی امری طبیعی و از نشانه های خداست لذا نماز آیات بخوانید

شخصی بود که در خواب دید پیامبر ص به او فرموده فردا شخصی دیوانه وارد مسجد می شود، او را بیرون نکن و بگذار وارد شود (حکم فقهی وورد دیوانه به مسجد ممنوع است)
صبح که شد دیوانه ای خواست وارد مسجد شود، اما آن شخص از ورود او جلوگیری کرد
این اتفاق تا سه مرتبه تکرار شد ولی باز هم اجاز نداد دیوانه وارد مسجد شود
در مرتبه چهارم پیامبر ص در خواب به او فرمود مگر بتو نمی گویم به این دیوانه اجازه ورود بده؟؟؟ شخص گفت یا رسول ا... مگر خودتان نفرمودید خواب حجت نیست؟
آن شخص بعدها به محقق مشهور شد

در جایی دیگر پیامبر ص فرموده اند ما از آن بالاتر هستیم که بخواهیم امری را در خواب به کسی بگوییم
شماها که دیگه باید زیاد راجب افرادی که امام زمان رو دیدند مطلب خونده باشید مثل مرحوم حلی، شیخ انصاری، آقای اراکی، استاد هاشمی، علامه جعفری و.......
جالبه خیلی وقت ها امام در یک لحظه نیز غیب می شدند اما با خواب و رویا من نشندیم کسی بگه امام رو دیدم

لطفا خرافاتی نباشید. خواب هرگز حجت نیست
اما رویای صادقانه امامان و پیامبران چیز دیگریست که شامل انسان های معمولی نمی شود

منم به خواب واقعا اعتقاد دارم چون تاحالا هر خوابی دیدم حتی در طول روز دقیقا تعبیر میشه
بهتره به کسی که علم این کار روداره مراجعه کنید.
من که فکر کنم بخوام دنبال تعبیر خوابام برم باید یکی باشه 24 ساعته بشینه واسم تعبیر کنه از بس خواب میبینم:Gig:
البته خودشون تعبیر میشن ولی خوب گاهی خیلی پیچیده هستن گاهی با گریه از خواب بیدار میشم گاهی با یه احساس زیبا وخاص که از بیدارشدن خودم ناراحت میشم:Ghamgin:
ولی از روی خواب خیلی چیزا دستگیر ادم میشه!

mousavi928;625918 نوشت:
سلام

راجب پیشامدی که واستون رخ داده نظر خاصی ندارم
اما راجب خواب باید عرض کنم اینها همشون چرت و پرته بابا انقد خیالاتی نباشید



این چه حرفیه که میزنید چرت وپرت چیه؟! حتما خدا علم تعبیر خواب به بعضی از پیامبرا چون حضرت یوسف داد به خاطر همین چرت وپرتایی بود که شما میگین؟
من خودم بارها خواب دیدم یه نفر فوت کرده دقیقا چند روز بعد از خواب من به همون شیوه فوت کرد البته خیلی خوابهای دیگه که دوست ندارم عنوان کنم
مطمئن باشین رویای صادقه فقط مختص پیامبران وامامان نیست خیلی از ادما هم همین ویژگی رو دارن!

علم تعبیر خواب رو خدا در پیامبران گذاشت که بتونن خواب عوام رو تعبیر کنن و اگر نه خودشون علمش رو داشتن.

*آبی بیکران*;625931 نوشت:
این چه حرفیه که میزنید چرت وپرت چیه؟! حتما خدا علم تعبیر خواب به بعضی از پیامبرا چون حضرت یوسف داد به خاطر همین چرت وپرتایی بود که شما میگین؟
من خودم بارها خواب دیدم یه نفر فوت کرده دقیقا چند روز بعد از خواب من به همون شیوه فوت کرد البته خیلی خوابهای دیگه که دوست ندارم عنوان کنم
مطمئن باشین رویای صادقه فقط مختص پیامبران وامامان نیست خیلی از ادما هم همین ویژگی رو دارن!

علم تعبیر خواب رو خدا در پیامبران گذاشت که بتونن خواب عوام رو تعبیر کنن و اگر نه خودشون علمش رو داشتن.


دوست عزیز منم عرض کردم آدمای معمولی نمی تونن تشخیص بدن
اما بحث امامان و انبیا و اولیاالله جداست
الان شما تو سایت آیت ا... مکارم شیرازی برید، اولین چیزی که نوشته اینه که راجب خوابتون با ما حرف نزنید. بنظرتون چرا؟
حالا یبار غذا زیاد می خوریم بلاخره خوابی هم می بینیم بیخیال زندگیتونو بچسبید. اونی هم که پیامبر معصوم ع خواب رو تعبیر کنه خیلی تفاوت داره با الان که از وجود مستقیم امام ع محروم هستیم. پس نمیشه راجب خواب هیچ نظری داد برید از مراجع تقلید هم بپرسید تا خیالتون راحت بشه.
اگرم امام زمان بخواد با کسی رابطه برقرار کنه تو بیداری این کارو می کنه چون عاجز نیستن و به اذن خدا قادرند در بیداری این کارو انجام بدن
خوددانی دیگه


سلام

دقیقا مثل همین داستان برای خودم پیش آمد ! شب خواب دیدم که بنده خدا یک نامزد دیگر دارد که لاغر است و....

فردا بهش نگفتم که خواب دیدیم از إخبار دقیق من تعجب کرد وفکر کرده بود که تعقیبش کردم و....

رویای صادقه یک جزء از 70 جزء نبوت است !

سلام بر همه عزیزان
تشکر از نظرات با ارزشمندشون

دوست عزیزی که فرمودن چرت و پرت هست ..بهشون عرض کنم دوست عزیز من جهت اینکه چی چرت هست و نیست واقعی هست و نیست اینا نیومدم ..من باورمو و اونیکه افتاده دارم میبینم میگم نه میگم پیامبرم نه میگم اخر انسانیتم نه هم میگم دل پاکی دارم..من فقط میگم انسانم انسان باید اینجوری باشه نه غیر این...خیلی چیزها هست که انسان خودش نبینه و باورش نداشته باشه وقلبا بهش اعتقاد نداشته باشه رو نمیتونه درک کنه ...پیامبران هم مثل ما انسان بودن فرقش با ما این بود اونا صداقترین وپاکترین و معصومترین انسان بودن خدا تو وجودشون بود نه ما ها که فقط اسمو خدا رو شنیدیم ..چون تو دینی بزرگ شدیم که فقط برامون وجود و حقانیت خدا از شنیده هاست ...کسی که خدا رو قلبا قبول کنه بهش اعتقاد پیدا کنه خیلی چیزا براش اشکار میشه قدرت و بزرگیش مهربونیش وجودش حقانیتش...اشکار بشه انسانیتش کامل میشه نه ظلم نه ستم نه دروغ نه ازار کسی نه تهمت ....غیره میزنه انسان وجودش و خلقش بر این بنا بوده...اما ما ها بلا نصب دوستان انسانیم اما انسانیت نداریم انسانیت که انسان را از بقیه موجودات متمایز میکنه وگرنه همه موجودات لااقل در اینکه نفس میکشه زندگی میکنه و حرکت میکنه و زاد ولد میکنه و میمیره و خاک بر میگرده مشترکه گاهی هم ببخشید از این حرف زدنم یه سگ از انسان با وفادتره یه لقمه نون بدی هیچ وقت بهت پارس نمیکنه اما انسان ها چی هر چقدر خوبی کنی میگن وظیفشه یه بار خوبی نکنی میدونی چه اتفاقی میافتته....

حرفام این خاطر گفتم هیچ چیز تو این دنیا چرت و پرت نیست ...من دارم خودم میبینم وبرام اثبات میشه خوابام چقدر واقعیت داره اونم نکته به نکته ..وگرنه دلیل نداشت بیام اینجام کمک خواهی کنم برای تعبیر نیومدم برای اینکه بگم من انسان خوبیم و غیره...کی منو میشناسه اینجا بیام بگم منو خوبم غیره...من تعبیر خوابم نیومد عزیز من من اومدم دلیل این خوابام چیه ...تعبر خوابام مشخصه .اونایی که هم مشخص نیستن چند روز بعدش عین حقیقت اتفاق میافته میبینم...بگذریم زندگی اینه و ادماش هم همینه..

روز همگی بخیر

سلام رفیق.

برات آرزوی موفقیت میکنم.:Gol:

mousavi928;625942 نوشت:
اگرم امام زمان بخواد با کسی رابطه برقرار کنه تو بیداری این کارو می کنه چون عاجز نیستن و به اذن خدا قادرند در بیداری این کارو انجام بدن

سلام
یعنی اگه یه وقت امام شریفی به خواب ما بیان عاجزن؟

بعد از این ایا شما با امام زمان در رابطه هستین ؟ اخه خیلی محکم گفتین اگرم امام زمان بخواد با کسی رابطه برقرار کنه تو بیداری این کارو می کنه!!!

روح سبز;626489 نوشت:
سلام
یعنی اگه یه وقت امام شریفی به خواب ما بیان عاجزن؟

بعد از این ایا شما با امام زمان در رابطه هستین ؟ اخه خیلی محکم گفتین اگرم امام زمان بخواد با کسی رابطه برقرار کنه تو بیداری این کارو می کنه!!!


سلام دوست عزیز
شما اگر کوشی اندروید دارید به سایت بازار بروید نرم افزار آشتی با امام زمان رو دانلود کنید بعد که دانلودش کردین برید تو بخش صوت ها، اونوقت میبینید افرادی که امام زمان رو دیدن چقد زیادنو تا اونجایی هم که من حرفاشونو گوش دادم حتی یکیشون از خواب دم نزده بود. منم گفتم براتون از پیامبر ص حدیث اوردم که گفتن ما بزرگتر از اونیم که بخواییم با خواب چیزی رو به کسی بگیم دیگه خود دانید اگر دوست دارید با خواب و رویاهاتون زندگی کنید.
نه بنده مقامی ندارم که امام رو دیده باشم خودمم در اون حد نمی بینم حتی
اون نبی و پیامبر و امامی که خواب می بینه و خوابش صادقانه است بازم می گم فرق داره. شما همیشه غذاتونو خوب خوب میجوید؟ شما همیشه تا لحظه ای که گرسنه نشدید غذا نمی خورید؟ همیشه قبل از سیر شدن از غذا خوردن دست می کشید؟ همیشه رو به قبله غذا می خورید؟ همیشه قبل و بعد هر لقمه غذا و جرعه آب بسم ا... و الحمدالله می گویید؟ همیشه رو به قبله میخوابید؟ گردو و پنیر را هرگز جدا نمی خورید؟ بازم بگم؟؟؟
حالا دیگه من از غذاهایی که ما میخوریم حرفی نمیزنم (چیپس و پفک و سوسیس و کالباس تازه تو نوشابه هامون نجاست هم شاید وجود داشته باشه منظورم کبد جنین انسان و الکل. آیا پیامبر ص و امامان ع اینگونه تغذیه می کردن؟)
لااقل دیگه فکر کنم خودتون بدونید که خواب دیدن با خوراک رابطه مستقیم دارد.
یا علی

کلامی از پیامبر در مورد خواب " خواب صبحگاهی مانع روزی است. "
"خواب انسان دانشمند بهتر از عبادت عابد است. "
"خواب انسان روزه دار عبادت است. و سکوت او تسبیح و عملش چند برابرو دعایش پذیرفته و گناهش بخشیده "
با سلام به برادر گرامی : بهتر است که مشکل خود را با یک عالم و مجتهد در میان بگذارید . تا شاید بتواند به بهترین روش شما را راهنمایی کند.
با یاری حق موفق باشید.

mousavi928;626555 نوشت:

منم گفتم براتون از پیامبر ص حدیث اوردم که گفتن ما بزرگتر از اونیم که بخواییم با خواب چیزی رو به کسی بگیم دیگه خود دانید اگر دوست دارید با خواب و رویاهاتون زندگی کنید.

سلام

منم این حدیث رو قبول دارم

پست قبلی رو حذف کردم چون نظرات کاملا شخصی بود که بعدا اگه حوصله داشتین با پیام خصوصی راجبش بحرفیم.

لطفا این چند صحفه رو حتما مطالعه کنید (بخصوص اولی) تا اصل معنی حرف من رو متوجه بشید.

http://www.quran.porsemani.ir/node/3093

http://www.pasokhgoo.ir/node/66657

http://www.askdin.com/thread26417.html

السلام علیکم و رحمة الله

با خواندن پست آغازین مطلب، صحنه هایی از این فیلم های ترسناک غربی در ذهنم تجسم شد!

نمی خوام توضیح بدم که خواب چیه و چه جوریه و فلان!
فقط توصیه می کنم که زندگی خودتان را وابسته به خواب و اینا نکنید.
اینکه یه خواب ببینیم همه اش 24 ساعت، ذهنمون درگیر این باشه که "وای تعبیرش چیه! کی تعبیر میشه! چه جوری تعبیر میشه و فلان" کار عاقلانه ای نیست.
آدم می خوابه برای اینکه به آرامش برسه، نه اینکه استرس زندگیش بیشتر بشه!
من خواب را فقط به عنوان یک فیلم و سریال و اینا تلقی می کنم!

حضرت یوسف نبی علیه السلام هم فقط در کل عمرشان، دو تا رویای صادقه دیدند!
حالا بعضیا معتقدند که خواب هرشبشون رویای صادقه هست و دنبال تعبیرش می گردن! (کلی عرض کردم! منظورم دوست عزیزمون=آغازگر تاپیک نیست)

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

روح سبز;626697 نوشت:
سلام

منم این حدیث رو قبول دارم

پست قبلی رو حذف کردم چون نظرات کاملا شخصی بود که بعدا اگه حوصله داشتین با پیام خصوصی راجبش بحرفیم.

لطفا این چند صحفه رو حتما مطالعه کنید (بخصوص اولی) تا اصل معنی حرف من رو متوجه بشید.

http://www.quran.porsemani.ir/node/3093

http://www.pasokhgoo.ir/node/66657

ديدن امام زمان(عج) در خواب؛ چرا و چگونه؟؟


سلام
خب دوست عزیز تو این لینک که معرفی کردین هم که نوشته خواب به هیچ وجه حجت نیست. من دیگه نمیدونم منظورتون چیه!!
منکه نمی خوام عقاید شمارو تغییر بدم ولی خواب که مثل وحی و فطرت و معجزه نیست که بگیم بصورت غیر علمی قابل اثبات است فلذا بصورت علمی نیز اثباتی برای آن وجود ندارد و هیچگونه حجیتی ندارد. دیگر خوددانی.
من خصوصی هم در خدمتتون هستم

mousavi928;625918 نوشت:
سلام

راجب پیشامدی که واستون رخ داده نظر خاصی ندارم
اما راجب خواب باید عرض کنم اینها همشون چرت و پرته بابا انقد خیالاتی نباشید
دوره پیامبر ص سال هستم که ابراهیم فرزند نازنین پیامبر ص فوت می کنن خورشید میگیره. مردم میگن این اتفاق بخاطر مصیبت پیامبره ص. اما پیامبر ص ناراحت می شن و به شدت با این موضوع برخورد می کنن که خورشید گرفتگی امری طبیعی و از نشانه های خداست لذا نماز آیات بخوانید

شخصی بود که در خواب دید پیامبر ص به او فرموده فردا شخصی دیوانه وارد مسجد می شود، او را بیرون نکن و بگذار وارد شود (حکم فقهی وورد دیوانه به مسجد ممنوع است)
صبح که شد دیوانه ای خواست وارد مسجد شود، اما آن شخص از ورود او جلوگیری کرد
این اتفاق تا سه مرتبه تکرار شد ولی باز هم اجاز نداد دیوانه وارد مسجد شود
در مرتبه چهارم پیامبر ص در خواب به او فرمود مگر بتو نمی گویم به این دیوانه اجازه ورود بده؟؟؟ شخص گفت یا رسول ا... مگر خودتان نفرمودید خواب حجت نیست؟
آن شخص بعدها به محقق مشهور شد

در جایی دیگر پیامبر ص فرموده اند ما از آن بالاتر هستیم که بخواهیم امری را در خواب به کسی بگوییم
شماها که دیگه باید زیاد راجب افرادی که امام زمان رو دیدند مطلب خونده باشید مثل مرحوم حلی، شیخ انصاری، آقای اراکی، استاد هاشمی، علامه جعفری و.......
جالبه خیلی وقت ها امام در یک لحظه نیز غیب می شدند اما با خواب و رویا من نشندیم کسی بگه امام رو دیدم

لطفا خرافاتی نباشید. خواب هرگز حجت نیست
اما رویای صادقانه امامان و پیامبران چیز دیگریست که شامل انسان های معمولی نمی شود


سلام...[emoji5] اگر خواب حجت نیست پس من یک سوال دارم....توی قرآن هم توی سوره یوسف نوشته اون پادشاهه خواب دید و حضرت یوسف خواب ایشون رو تفسیر کرد به خشکسالی و اینا.....یا همین سوره اولش خوده حضرت یوسف خواب میبینن که یازده ستاره و ماه و خورشید سجده ش میکنند....( البته اگه درست یادم نیست ببخشید) رویای صادقانه شامل انسان های معمولی هم میشه...این سیر روح هس...فقط تفسیرش از عهده ی هر شخصی خارجه...باید کسی که علم این کار رو داره انجام بده

مرید زهرا(س);626848 نوشت:
سلام... اگر خواب حجت نیست پس من یک سوال دارم....توی قرآن هم توی سوره یوسف نوشته اون پادشاهه خواب دید و حضرت یوسف خواب ایشون رو تفسیر کرد به خشکسالی و اینا.....یا همین سوره اولش خوده حضرت یوسف خواب میبینن که یازده ستاره و ماه و خورشید سجده ش میکنند....( البته اگه درست یادم نیست ببخشید) رویای صادقانه شامل انسان های معمولی هم میشه...این سیر روح هس...فقط تفسیرش از عهده ی هر شخصی خارجه...باید کسی که علم این کار رو داره انجام بده

یوسف و پادشاه مصر و حضرت ابراهیم نبی و فرعون زمان موسی و .... که هرروز رویای صادقه نمی دیدن!
فقط یه بار دیدن خب!

خدا رویای صادقه رو به کسی نشون میده که واقعا کاری ازش بربیاد و دیدن این خواب، فایده ای به حال بشریت داشته باشه!

مثلا پادشاه مصر خواب دید که هفت گاو لاغر، هفت گاو چاقو می خورن!
خودش که تعبیر خواب بلد نبود.
خدا می تونست همین خوابو به یوسف نشون بده. تعبیر خواب هم بلد بود.
اما اینکارو نکرد چرا؟ چون از یوسف که یک زندانی فراموش شده بود کاری بر نمیومد. حالا اگه یوسف می فهمید که قراره خشکسالی بشه کسی حرفشو باور نمی کرد اصلا.
اما خدا خواست که خود پادشاه ببینه و برای تعبیر کردنش آشفته بشه و یوسف آزاد بشه و مردم هم از اثر سوء خشکسالی نجات پیدا کنن

حالا افراد معمولی مثل من اگه رویای صادقه ببینن به کجای کار این مملکت میاد آخه!
رویای صادقه مثل تبلیغ های تلویزیون نیست که همینجوری رد شه بره و حالا اگه خواستی تعبیر کن، نخواستی نکن!

mousavi928;626839 نوشت:
هیچگونه حجیتی ندارد

سلام
منم حجت بودن خواب رو قبول ندارم .اما . شما کلا خواب دیدن مثلا ائمه رو باطل میدونین

اما مثل اینکه کامل مطلب ادرسهای که دادم رو کامل نخوندین و متوجه حرف من نشدید منم نمیتونم اعتقادتون رو عوض کنم.خود دانی

s@man;622146 نوشت:
سلام به عزیزان
بی مقدمه شروع میکنم ببخشید
راستش من ادم معتقدی هستم ...امسال با یه نفر اشنا شدم به قصد ازدواج البته اشنایی ما قضیش مفصله که واقعا نمیدونم چطوری شد اشنا شدیم خدامم متعجبم
من جوانی 29 ساله هستم تا این سنم با کسی جنس مخالف دوستی نکردم چون هیچ وقت نخواستم مرتکب گناه شم همیشه از خدا میخواستم ادمیو زندگیم قرار بده که اولین و اخرین عشق تو زندگیم باشه ..اخرش خدا قرار داد واقعا عاشقش شدم خونوادگی در ارتباط بودیم اما چون کار نداشتم منتظر موندیم تا شغلمو پیدا کنم تا عقد کنیم این دوستی ما 7 ماه طول کشید ..تو این مدت چپ نگاش نکردم با اینکه خیلی وقت ها باهم بودیم در مورد زندگی ایندمون حرف میزدیم..خیلی بهش محبت کردم پدرش فوت کرد به خاطر اینکه روحیشو از دست نده کل وقتمو بهش صرف کردم اما بعد این مدت فهمید ایشون کلا ادم دروغگویی بوده ..یه شب خواب دیدم یه خانمی اومد تو خوابم گفت پسرم حقیقتی هست که بهت نگفتن بدونی از این راه برمیگردی ..بعد چند ماه از خوابم فهمیدم چه دروغی بود دیگه نتونستم تحملش کنم ازش جدا شدم به خاطر دروغاش...بعد زنگ زدن حرف بزنیم حلش کنیم امامن دیگه ازش دلسرد شدم دیدن نه برگشتی نیست در مقابل اون همه خوبی زخم زبون زدن ..بی شرف بی فرهنگ و بی غیرتی این حرفا و خیلی رنگینتراش که نمیشه گفت...اخرش کنجکاور شدم ببینم منظورش از فرهنگ بالاشون چیه دیم واقعا چقدر ادم بدبختی بوم عاشق همینچین ادمی بودم زندگیمو دست کی دادم حرف دلمو به کی گفتمبه کی محبت کردم..غیره....و این مدت دوستی هر کاری کردم نتوستم کار گیر بیارم اما بعد یه هفته از جدایی کاری بهم پیشنهاد شد واقعا انتظارشو نداشتم ....بهخاطر زخم زبوناشون بهشون گفتم هیچ نمیگمم اما محرم جلو هست شما رو سپردم امام حسین ...الان یه مدتی خواب میبینم خلی میترسم
اولین خوابم دیدم یه در بزرگه جلوش ایستادم اینا همی میخواهن برن تو اما نمیزارن اون لحضا یه مرد اسب سوار به نور تو صورتش از در اومد بیرون ..روی اینمادر و دختر سیاه شد
دومی خوابم دیدم پدرش یه تفنگ داده دست خواهرم بهش میگه زن منو بکش ولی خواهرم نمیتونست..دختره هم دهنش به زور باز میکنن میگن بگو یاحسین منم این ور با یه مرد خوش سیما نشستم بهم میخنده
سومی دیروز دیدم باهم بودیم دم در بیرون می رفتیم گفتبهش یه دقیقه صبر کن بیام رفتم خونه کارت بانکیمو بردار ..رفتم خونه یادم افتاد دست اونه برگشتم دیدم نیست جلو درمون یه کوه بود یه دختر نشسته بود میخندید بهش گفتم دوست منو ندیدید گفت یه سیاهپوش بردش پشت کوه..به سرعت منم رفتم دیدم یه خونست هرجا رو گشتم نبود یه دیوار بلند بود رفتم سمت اون دیدم کارت بانکم افتاده بود زمین رو دیوار هم جای ناخون و تار مو بود..هرکاری کردم نتونستم از دیوار برم بالا گریه کردم اون لحضه دیم از زمین بلند شدم دارم پرواز میکنم بی اختیار سمت چپ حرکت میکردم رسیدم به یه خونه که واقعا وحشتناک بود فرود اومدم رفتم تو اولین در یه جوان خوش سیما با عطر خیلی خوبی بود اما داشت ناله میکرد این ور اون ور ازش پرسدیم دختره رو ندیده سرش اشاره کرد اون یکی اتاق ..منم رفتم دیدم جسم بیجان افتاده یه خرابه هست اون اتاق خواستم بلندش کنم بیارمش دیدم یه صدای ترسناکی داد زد گفت دس نزن برگشتم دیدم پشت سرم یه سیاه پوش خیلی ترسناک با یه داس دستش هست گفت از اینجا دور شو هر کاری کردم نذاشت داد زد دوباره دیگه از خواب پریدم

ببخشید سرد درد شد اما نمیدونم چی اینا خواب ها..اما دارم دیونه میشم کمکم کنید لطفا
یا حسین

[=arial black]
با سلام
زیاد فکرشو نکنین، با دل شکسته آه کشیدین و نفرینشون کردین
احتمالا خدا داره عواقب اعمالشون ( توهین به امام حسین ) رو نشونتون میده تا یکم آروم شین
و البته بدونین که انتخابتون اشتباه بوده و باید فراموشش کنید
سخت نگیرید دو رکعت نماز بخونید و آخر نماز به خدا بگین که ازشون گذشتید
و دعا کنید خدا هدایتشون کنه
حتما آروم میشید

مرید زهرا(س);626848 نوشت:
سلام... اگر خواب حجت نیست پس من یک سوال دارم....توی قرآن هم توی سوره یوسف نوشته اون پادشاهه خواب دید و حضرت یوسف خواب ایشون رو تفسیر کرد به خشکسالی و اینا.....یا همین سوره اولش خوده حضرت یوسف خواب میبینن که یازده ستاره و ماه و خورشید سجده ش میکنند....( البته اگه درست یادم نیست ببخشید) رویای صادقانه شامل انسان های معمولی هم میشه...این سیر روح هس...فقط تفسیرش از عهده ی هر شخصی خارجه...باید کسی که علم این کار رو داره انجام بده

سلام خانم محترم
اگر همه کامنت های حقیر رو می خوندین متوجه می شدین. من گفتم امام معصوم غایب هستن . حتی مراجع هم راجب خواب هیچ حرفی نمی زنن (اگر همچین مرجع تقلیدی سراغ دارید بمنم معرفی کنید)
پس با این حساب خواب که فرعون دیده و پیامبر معصوم تعبیر کرده اند حسابش جداست. خوابی هم که خود شخص معصوم ببینه بازم حسابش جداست.

روح سبز;626920 نوشت:
سلام
منم حجت بودن خواب رو قبول ندارم .اما . شما کلا خواب دیدن مثلا ائمه رو باطل میدونین

اما مثل اینکه کامل مطلب ادرسهای که دادم رو کامل نخوندین و متوجه حرف من نشدید منم نمیتونم اعتقادتون رو عوض کنم.خود دانی


چرا خوندم. خواب هرگز حجیت ندارد.
:Kaf:
موفق باشید.

مرید زهرا(س);626848 نوشت:
اگر خواب حجت نیست

لبیک یا علی النقی;626858 نوشت:
یوسف و پادشاه مصر و حضرت ابراهیم نبی و فرعون زمان موسی و .... که هرروز رویای صادقه نمی دیدن!
فقط یه بار دیدن خب!

جالبه بدونید که حضرت ابراهیم:
1- نبی بودند
2- رسول بودند
3- الوالعزم بودند
4- خلیل الله بودند
اما با اینجال وقتی اون خواب رو میبینه اقدامی نمکینه. تا اینکه سه مرتبه خواب تکرار می شود (و پس از آن آزمون به مرتبه امامت می رسند- قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً)
حالا جالبه شماها چطور می تونید ادعا کنید خوابتون یا خواب شخص دیگری رویای صداقانه است و حجیت دارد!!!!

روح سبز;626920 نوشت:
مثل اینکه کامل مطلب ادرسهای که دادم رو کامل نخوندین و متوجه حرف من نشدید منم نمیتونم اعتقادتون رو عوض کنم.خود دانی

mousavi928;627051 نوشت:
جالبه بدونید که حضرت ابراهیم:
1- نبی بودند
2- رسول بودند
3- الوالعزم بودند
4- خلیل الله بودند
اما با اینجال وقتی اون خواب رو میبینه اقدامی نمکینه. تا اینکه سه مرتبه خواب تکرار می شود (و پس از آن آزمون به مرتبه امامت می رسند- قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً)
حالا جالبه شماها چطور می تونید ادعا کنید خوابتون یا خواب شخص دیگری رویای صداقانه است و حجیت دارد!!!!

من ادعایی نکردم.....فقط سوال پرسیدم
آره همه کامنتا رو نخوندم
فقط یه چیزی.....نمیشه گفت این افراد فقط یک یا دوبار این اتفاق براشون افتاده.....تو قرآن که کامل زندگی این افراد رو نگفته!

http://www.quran.porsemani.ir/node/2600
من اینو پیدا کردم.....بخونید خوبه Smile

سلام مجدد بر همگی
ممنون ار تمامی دوستان بابت نظرات ارزشمندشون

دوستان من خوابی که میبینم عین واقعیته البته از سال 85 اینطوری شدم..نمیگمم هر شب خواب میبینم فقط خوابی میبینم که واقعا حقیقت داره..البته خیلی دوستان گفتن حجیت نیست اما با چه دلیل از اینجا و انجا سرچ و تحقیق کردن اوردن اما سوال اینه دلیل حجیت این حرفا که اوردی چیه فقط اینا شنیدید و کپی کردید ..ولی من واقعا تو واقعیت زندگی میکنم عین خواب برام اتفاق میافته...حالا با دین این واقعیت بگم نه حقیقت نداره گفته چون حجبت نیست پس نیست در واقع خودمو یه جور روانی حساب کنم...انسان روحش از روح خداست بالاترین موجود هستی ..امامان هم از جنس ما بودن اما از لحاظ پاکی و صداقت و معصومیت با ما بالاتر بودن اما این دلیل نمیشه هیچ انسانی در این حد نباشه....دوستان درست حرف و احادیث حجبت دارن اما خیلی وقت ها تحریف شدن این وظیفه عقل ماست که بدونیم حجیتش چقدره با شنیدن نباید اکتفا کرد با اتفاقات رخداد های دیده های خود باید تجزیه تحلیل کنیم ..مجتهد که به درجه اجتهاد رسیده همون بکارگیری عقل و یافتن احکام و اصول و استنباط میشه مجتهد نه از شنیده هاش ..تو این دنیا هیچ چیز تعجب نداره ..به هر حال دوستان من سر اعتقادات کسی اینجا بحث نمیکنم فقط کمک خ.استم نظرتون رو بگید اگر واقعا جواب دارید مثل(رهگذر روشن) این جور جواب میخواستم نه بحث عقاید دیگران
موفق باشید
تشکر از رهگذر اسمان چند کلمه بود اما خلی چیزا توش بود ممنون از لطفتون

مرید زهرا(س);627121 نوشت:
من ادعایی نکردم.....فقط سوال پرسیدم
آره همه کامنتا رو نخوندم
فقط یه چیزی.....نمیشه گفت این افراد فقط یک یا دوبار این اتفاق براشون افتاده.....تو قرآن که کامل زندگی این افراد رو نگفته!

من این حرف رو نزدم و نظری راجبش ندارم. شاید حق با شما باشه

mousavi928;627045 نوشت:
چرا خوندم. خواب هرگز حجیت ندارد.
:Kaf:
موفق باشید.

سلام
بله اگه امام یا هر شخص دیگه ی در خواب ما بیان و دستور به کاری بدهند این امر و دستور هست که حجتت ندارد.
اما اما اما اون امام و پیامبری که دیده ام خود شخص پیامبر و یا امام بوده است.
چرا؟ چون خودشون فرموده اند که شیاطین نمیتونن به شکل ما در بیان یا خودشون رو جای ما جا بزنن.
وقتی امامی به خواب ما بیان و هیچ دستور یا حتی هیچ حرفی نزنن و فقط دیدار باشه مشکلی نیست.

شما نمیخواین بین این دو مورد فرق بزارین خود دانید.

s@man;627145 نوشت:
البته خیلی دوستان گفتن حجیت نیست اما با چه دلیل از اینجا و انجا سرچ و تحقیق کردن اوردن اما سوال اینه دلیل حجیت این حرفا که اوردی چیه فقط اینا شنیدید و کپی کردید

سلام

خواب واقعا حجت نیست . و نمیشه یک خواب رو توی برنامه و نوع و .... زندگی داخل کرد. یا بگیم چون من خوابهام واقعت میشن صاحب مقام و منزلتی هستم.
خواب دیدن مثل فال زدنه .میشه بر اساس فال زندگیو چید؟ خب نه.

سامان جان اینکه از اینجا و انجا تحقیق کردیم و کپی کردیم یک دلیلش اینکه ما که نمیتونیم از خودمون حرفی بزنیم یا خلاف گفتار ائمه بگیم. بده گشتیم خوندیم گذاشتیم تا شما و بقیه هم بدونین؟

s@man;627145 نوشت:
امامان هم از جنس ما بودن اما از لحاظ پاکی و صداقت و معصومیت با ما بالاتر بودن اما این دلیل نمیشه هیچ انسانی در این حد نباشه

اینکه خوابی میبینی و بعد مدتی در واقعیت هم میبینیش که چیز بدی نیست که نگرانش بشید.فقط خوابهاتون رو توی زندگی داخل نکنید.سعی کن به خوابهای که میبینی فکر نکنی . و یه وقت خدای نکرده شیطون فریبتون نده که صاحب مقامی و فلان ..... .

مثل الان که داری راجب مقام ائمه این حرفهارو میزنی.(یا حداقل من اینجوری فهمیدم). چون خیلیها خیلی چیزهای بیشتری رو در بیداری نشونشون دادن و باز خودشون رو صاحب مقام و منزلتی نمیدونن..خواب که چیزی نیست!!!
شما صدقه بده نماز بخونید.دعاهای برا ارامش و برا خواب هست اونهارو پیدا کنید و بخونید و از خدا بخواهید کمکتون کنه در این مورد و نذر هم بکنید

پیامبر ص فرمودند هر وقت خواب خوب دیدید تعبیر کنید و به دیگران بگوید. اما اگر خواب بد دیدید نه تعبیر کنید نه به کسی بگید.

تعبیرخابی که دیدی اینه که عزراییل میاد سراغت.خدابیامرزت.ادم خوبی بودی.شب غذا کمتربخور.فیلم ترسناکم نگاه نکن.فیلم جیغ راهم نگاه نکن دیگه.تا حداقل اخره عمری راحت بخابی شبا.

فریده بنده مفلس;626659 نوشت:
" خواب صبحگاهی مانع روزی است. "
"خواب انسان دانشمند بهتر از عبادت عابد است. "
"خواب انسان روزه دار عبادت است. و سکوت او تسبیح و عملش چند برابرو دعایش پذیرفته و گناهش بخشیده "

عذز خواهی

فک کنم اینا که فرمودین مربوط به خود خوابه ها؟!!!
منظورم: تو بحث خواب دبدن موضوعیت نداشت!

خوب حالا که نقل و قول کردم نظر خودم رو هم می گم،
نظر من به دوست خوبمون که احتمالا از سادات عزیز هم هستن(mousavi928) نزدیک تره، ولی خوب به خاطر اینکه با بخشی از نظراتشون موافق نبودم از صلوات زدن زیر مطالب ایشون معذوریت داشتم

خوب تو این موضوع که یه عده خواب هایی می بینن که تعبیر هم داره که اصلا بحثی نیست(البته رویای صادقه فک می کنم نیازی به تعبیر نداشته باشه و عین واقعیت رو از برهه ای از زمان خبر می ده)

ولی یه نکته می خوام عرض کنم،

تا جایی که می تونید زندگیتون رو بر مبنای خواب جلو نبرید، چرا که حقیقتا خواب حجیت نداره، و کسانی که در حد حجیت داشتن به خواب اعتماد می کنن ، خدای نکرده ممکنه تو زندگی دچار اشتباه بشن، پس دقت بفرمایید که من نمی گم خوابتون از سر پر خوری و این حرفاست، فقط توصیه می کنم که بنای زندگیتون رو بر خواب نذارید

یا رقیه

سلام واقعا جواب دوستان خیلی نارحت کننده هست
نمیدونم کی گفتم من ادم بزرگیم داری مقام و منزلت هستم
من اومدم کمک خواهی اما اینجا همه تعصب و حرف خودشون دارن پیش میکشن..هر کسی چیزی میگه..خواب حجیت نیست من میگم من عین واقعیت دارم میبینم یکی دوتا نیست از سال 85 اینجوری.. میگن شیطان فریبت نده این حرفا نمیدونم چی بگم والا..من مشکل یه چیره دیگست اما شما گیر دادید تو پیغمبری امامی ..نه ..حجبت نیست...ایت الله بهجت هم بشر بود ...اون هنبالی که چندین سال با امام زمان ارتباط داشت ...چرا اینکار میکنید..برادرم روماتیسم داشت شفاشو دادن تو خواب مادرم دو روز بعد داداشم از جاش بلند شد...چرا از همه دین و اعتقاد برگشتید..برای من دیگه مهم نیست شما چی فکر میکنید برای من مهم اونکه دارم میبینم حقیقت دارم میبینم تو عمل و واقعیت...حجیت نیست نمیدونم دلیلتون چیه ...
بگذریم

سلام
سامان جان بخدا قصد منم فقط کمک بود

ببخش که اذیت شدی با حرفام و من بد فهمیدم منظورتو

با سلا م به تمام شما دوستان گرامی : من درست در جریان موضوع نیستم و معذرت می خواهم که دخا لت کردم . فقط قصدم بیان حدیثی از پیامبر در مو رد خواب بود. و در اصل من هم خواهری دارم که خوابهایی که میبیند غالبا تعبیر می شوند و ایشان زیاد نماز می خوانند و بخصوص نماز شب و
همچنین دچار بیماری لوپوس است. و درد های زیادی را تحمل میکنند. اما بسیار صبور هستند. و با ایمان زیادی که به خدا دارند . رویاهای صادقه می بینند. در اخر برای تمام شما عزیزان ارزوی سلامتی و سعادت می کنم. یا حق.

شاید همش به این خاطر بوده که خداوند بهتون بفهمونه که شما و این خانوم به درد هم نمی خورین.
انشا... تا آخر عمر مثل الانتون زندگی کنید. هر کسی سعادت همچین توجهی رو نداره.
به جای ناراحت بودن، خوش باشید. توفیقیه که نسیبتون شده:Cheshmak:

موضوع قفل شده است