جمع بندی چگونه افراد مناسب را برای ازدواج به یکدیگر معرفی کنیم؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه افراد مناسب را برای ازدواج به یکدیگر معرفی کنیم؟

با عرض سلام و احترام

فردی شاغل هستم و خوشبختانه با خانواده ی همسرم رابطه ی خیلی ‏خوبی دارم.یک روز شوهر خاله ی همسرم فرمودند که برای پسرم خواهری ‏کنید و یک مورد مناسبِ شاغل برای ازدواج به ما معرفی کنید. ما نظر ‏شما را قبول داریم.‏
به کمک دیتابیسمان دختر خانمی با شرایط مناسب برایشان انتخاب ‏کردم.اما ایشان را نمی شناختم .رفتم و دختر خانم را از نزدیک ‏دیدم.از نظر تیپ و ظاهر وقیافه خوب بود.‏

تا این جا مشکلی نیست.اما از این به بعد مشکل اینجاست که آقا پسر ‏جوان منطقی و مومن و خیلی خوبی است ،حیف است مجرد بماند،اماخاله ‏ی شوهرم زن عصبی و تندخویی است و باعروس قبلی اش و دامادش مشکلات ‏زیادی دارد.یک سابقه ی طلاق هم دارند فقط به خاطردخالت های ‏مادرشان. می ترسم که بعد از معرفی و احتمالاً ازدواج مشکلی ایجاد ‏شود و ایشان با من به عنوان معرف پرخاشگری و بدرفتاری کند. ‏نفرمایید که معرفی کنید و مسئولیت را متوجه خودشان کنید.چون خاله ‏ی همسرم آدم منطقی نیستند. ای بسا اگر به دلیل کمک به ازدواج دو ‏جوان نبود هیچ وقت کسی را به ایشان معرفی نمی کردم،پسرشان ‏حقیقتاًجوان لایق و پاکی است.
علیرغم اصرار پدرشان به همین دلیل ذکر ‏شده دو هفته است که مسأله ‏را مسکوت نگه داشته ام.‏حالا می خواهم ‏راهنمایی کنید که چگونه به ازدواج ایشان کمک کنم که در صورت ‏مشکلات احتمالی در آینده آسیبی به شخصیتم وارد نشود؟!‏

خصوصا اینکه دختر خانم هم از همکارانم هستند و در محیط کارم هم ممکن است مشکلاتی ایجاد شود.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

سلام

اصل این کار بسیار خوب و پسندیده است چراکه امام صادق علیه السلام می فرمایند: هرکس زن جوانى را شوهر دهد و یا مرد بی‏ همسرى را به همسر برساند، از جمله کسانى است که خداوند- عز و جل- با نظر رحمت به او خواهد نگریست.[1]
با این حال کار منطقی همین است که شما پیش گرفته اید یعنی باید جوانب مسئله را بررسی کنید و از عواقب و مشکلات احتمالی آن جلوگیری کنید. هم از طرف دختر و هم از طرف پسر.

لذا از طرف خاله همسرتان بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که معرفی شما طوری باشد که این وسط نامی از شما برده نشود. مثلا می توانید از طریق همسرتان با خود پسر صحبت کنید و بعد از اینکه دغدغه اصلیتان؛ یعنی همین که نمی خواهید اسمی از شما این وسط باشد را گفته و بگویید ما یک مورد خوب برایتان پیدا کرده ایم؛ منتها نباید اسمی از ما برده شود. اگر گفت چطور بگویم چنین موردی پیدا شده؟ بگویید می توانیم ترتیبی بدهیم که شماره خانواده این دختر از طریق یکی از دوستانتان به شما داده شود و بعدا شما ایشان را به عنوان واسطه معرفی کنید. این واسطه هم به دلیل اینکه غریبه است مشکلی برایش ایجاد نخواهد شد. اگر خود پسر را مناسب ندید می توانید از طریق فردی دیگری مثل پدرش یا خواهر یا برادرش که فکر می کنید مطابق خواسته شما عمل می کنید اقدام کنید.

البته در کنار این کار، بهتر است همان ابتدا به فرد مورد نظر بگویید که شما شناخت دقیق از طرف مقابل ندارید بلکه فقط در همین حد او را می شناسید و برای شناخت بیشتر باید خودشان اقدامات لازم مثل صحبت و تحقیق و مشورت و ... را انجام دهند.

از طرف دختر خانم هم بسته به شرایط می توانید عمل کنید. اگر منطقی است، مسئولیت را به خود او واگذار کرده و به او بگویید یکی از آشناها از من خواست دختری را به او معرفی کنم و من شما را معرفی کردم. اگر اجازه می دهید من شماره مادر یا پدرتان را به آنها بدهم تا اقدام کنند. اما اگر احساس کردید منطقی نیست و حدس شما این است که اگر بعدا مشکلی برایش پیش بیاید گریبان شما را خواهد گرفت، در این صورت می توانید بدون اطلاع به ایشان شماره را به طرف بدهید و به آنها هم بسپارید که حرفی از شما به دختر زده نشود.

در مورد اخلاقیاتی هم که در مورد خاله همسرتان گفتید به نظرم بهترین پیشنهاد این است که هم به پسر و هم به دختر مستقیم یا غیر مستقیم پیشنهاد کنید که با یک مشاور در ارتباط باشند تا موارد اضطراری مثل زمان هایی که دخالت مادرشان زیاد می شوند بتوانند مدیریت درستی داشته باشند تا خدایی نکرده مثل دیگر دخترها و عروس ها با مشکل مواجه نشوند.

پی نوشت

[1] كلينى، محمد بن يعقوب - بهبودى، محمد باقر، گزيده كافى، 3جلد، مركز انتشارات علمى و فرهنگى - تهران، چاپ: اول، 1363 ش، ج5، ص 5

ﻛﺎﺷﻜﻲ ﻳﻜﻲ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻴﻜﺮﺩ
و ﻳﻪ ﻓﻜﺮﻱ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮاﻱ ﺩﻡ ﺑﺨﺖ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﻣﻴﻜﺮﺩ

[="Blue"]من خودم ازدواج کنم به یاری خدا حتما این کار خدا پسندانه رو انجام می دم.مخصوصا برای بچه مذهبیا .[/]

sky_star;624215 نوشت:
[="Blue"]من خودم ازدواج کنم به یاری خدا حتما این کار خدا پسندانه رو انجام می دم.مخصوصا برای بچه مذهبیا .[/]

ﺩﻗﻴﻘﺎ ﻣﻨﻢ ﻧﺬﺭ ﻛﺮﺩﻡ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺎﺭﻭ اﻧﺠﺎﻡ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﻮﻥ اﻻﻥ ﺩاﺭﻡ ﺳﺨﺘﻲ ﻣﻴﻜﺸﻢ اﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﻲ ﻓﻬﻤﻢ ﺟﻮﻧﺎﻱ ﺩﻡ ﺑﺨﺖ ﭼﻲ ﻣﻴﻜﺸﻦ و ﺩﺭﻛﺸﻮﻥ ﻣﻴﻜﻨﻢ
اﻥ ﺷﺎاﻟﻠﻪ ﻛﻪ ﺑﺘﻮﻧﻴﻢ اﻳﻦ ﻛﺎﺭ و اﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻳﻢ
ﭼﻮﻥ ﺧﺪا ﻫﻢ ﺧﻴﻠﻲ ﺛﻮاﺏ ﻭاﺳﻪ ﻭاﺳﻂﻪ ﮔﺮﻱ ﺩﺭ ﻧﻆﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮاﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﺩاﺩ ﺩﻝ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺟﻮﻥ ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ

ﻋﺎﺷﻖ اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ;624183 نوشت:
ﻛﺎﺷﻜﻲ ﻳﻜﻲ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻴﻜﺮﺩ
و ﻳﻪ ﻓﻜﺮﻱ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮاﻱ ﺩﻡ ﺑﺨﺖ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﻣﻴﻜﺮﺩ


پسره نه درس خونده؛ نه شغلی داره؛ نه ماشینی... خلاصه هیچی نداره؛ ازش می پرسی ازدواج کردی؟ با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله ندادم! لامصب تو خودت تله ای.

البته منظورم پسر فوق الذکر نیست.بیشتر پسرها هیچ چیزی ندارن اما اعتماد به نفس تا آسمون!زنِ زیبا ،شاغل و...

مشکل اینجاست که توقع بیشترِ آقاپسرها زیاده وگرنه همه دوست دارند ،شرایط ازدواج جوانان را فراهم کنند.

ﻋﺎﺷﻖ اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ;624183 نوشت:
ﻛﺎﺷﻜﻲ ﻳﻜﻲ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻴﻜﺮﺩ
و ﻳﻪ ﻓﻜﺮﻱ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮاﻱ ﺩﻡ ﺑﺨﺖ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﻣﻴﻜﺮﺩ

sky_star;624215 نوشت:
من خودم ازدواج کنم به یاری خدا حتما این کار خدا پسندانه رو انجام می دم.مخصوصا برای بچه مذهبیا .

سلام
خیلی خوبه که این کار رو انجام بدید
به خاطر نیت پاکتون واقعا بهتون تبریک میگم
اما امیدوارم متاهل که شدید و از این دست کارها که انجام دادید پشیمون نشید
واقعا بعضی ...بعضی ...از مردم این دوره کارهایی میکنند که ادم از کار خیر کردن پشیمون میشه
بزارید مثال بزنم
چند وقت پیش یکی از دوستانم که اون هم متاهله بهم گفت برای دوست شوهرم دنبال دختر خوب میگردیم کسی رو نمیشناسی؟
منم گفتم یکی از دوستام هست دختر خوبی هم هست
اون شرایط دختر رو ازم پرسید و گفت یه شماره از این دوستت بهم بده
گفتم شما شرایط این دختر رو به پسره بگید من به دوستم نگم بعدا پسره بگه من این شرایط رو نخواستم ......آخرش من ضایع شم
گفت نه مشکلی نیست و قبول داره شرایط رو( تمام این گفتگوها پیامکی بود حالا شوهر این دوستم هم با دوستش در تماس بود یا نه نمیدونم)
گفتم راستش اجازه بدید به این دختر بگم ببینم اگر مشکلی ندارن شمارشون رو به شما بدم .
من هم به دوستم شرایط این پسر و گفتم و ازش اجازه خواستم شمارشونو به دوست متاهلم بدم
این دوست مجردم هم قبول کرد با اینکه هم تحصیلات پسر ازش پایین تر بود هم خانوادشون از لحاظ اجتماعی اقتصادی
خلاصه من شماره این دختر رو دادم چند وقت بعد از دوست مجردم سوال کردم اینها خونه شما تماس گرفتن ؟اومدن؟ چی شد؟ گفت زنگ زدن خونمون شرایط رو پرسیدن اما نیومدن
چند وقت بعدش از دوست متاهلم پرسیدم این بنده خدا چی شد چرا نرفتن دیگه؟
گفت پسره گفته خانوادشون پر جمعیت من نمی خوام!!!!!!
یعنی فکر کنید چه ایرادات بنی اسرائیلی
این دوست مجردم هم بعد اون داستان با من سر سنگین بود.....نمیدونم شاید ناراحت شده بود فکر میکرد من سرکارش گذاشتم یا هر چی
خودتون قضاوت کنید حاضرید دفعه دیگه به خاطر همچین ادم های بی خودی که ایرادات مزخرف میگیرند دوستیتون رو از دست بدید؟
یعنی بعضی پسرها یک شرط و شروطها و تقاضاهایی دارند که واقعا ادم منصرف میشه بهشون یک دختر خوب معرفی کنه
بعضی از این پسرها هم هستند قبلش دوست دختر داشتن یا صیغه داشتن و... خوب لاسشون که زدن حالا میگن ما یک دختر چادری میخوایم و یک تار موش بیرون نباشه و....
بعد هم میرن خواستگاری یک بدبین بازی هایی از خودشون درمیارن دیدنی
که تو دفعه دیگه واقعا دلت نمیخواد اونها رو به یک دختر خوب معرفی کنید
با خودت میگه آقا لاساش رو با یکی دیگه زده حالا میخواد بره بد بین بازی هاش رو سر این بیچاره ای دربیاره که درست از پا خطا نکرده
خوتون باشید دلتون میاد به اینها دختر خوب معرفی کنید؟

بهسا;624412 نوشت:
سلام
خیلی خوبه که این کار رو انجام بدید
به خاطر نیت پاکتون واقعا بهتون تبریک میگم
اما امیدوارم متاهل که شدید و از این دست کارها که انجام دادید پشیمون نشید
واقعا بعضی ...بعضی ...از مردم این دوره کارهایی میکنند که ادم از کار خیر کردن پشیمون میشه
بزارید مثال بزنم
چند وقت پیش یکی از دوستانم که اون هم متاهله بهم گفت برای دوست شوهرم دنبال دختر خوب میگردیم کسی رو نمیشناسی؟
منم گفتم یکی از دوستام هست دختر خوبی هم هست
اون شرایط دختر رو ازم پرسید و گفت یه شماره از این دوستت بهم بده
گفتم شما شرایط این دختر رو به پسره بگید من به دوستم نگم بعدا پسره بگه من این شرایط رو نخواستم ......آخرش من ضایع شم
گفت نه مشکلی نیست و قبول داره شرایط رو( تمام این گفتگوها پیامکی بود حالا شوهر این دوستم هم با دوستش در تماس بود یا نه نمیدونم)
گفتم راستش اجازه بدید به این دختر بگم ببینم اگر مشکلی ندارن شمارشون رو به شما بدم .
من هم به دوستم شرایط این پسر و گفتم و ازش اجازه خواستم شمارشونو به دوست متاهلم بدم
این دوست مجردم هم قبول کرد با اینکه هم تحصیلات پسر ازش پایین تر بود هم خانوادشون از لحاظ اجتماعی اقتصادی
خلاصه من شماره این دختر رو دادم چند وقت بعد از دوست مجردم سوال کردم اینها خونه شما تماس گرفتن ؟اومدن؟ چی شد؟ گفت زنگ زدن خونمون شرایط رو پرسیدن اما نیومدن
چند وقت بعدش از دوست متاهلم پرسیدم این بنده خدا چی شد چرا نرفتن دیگه؟
گفت پسره گفته خانوادشون پر جمعیت من نمی خوام!!!!!!
یعنی فکر کنید چه ایرادات بنی اسرائیلی
این دوست مجردم هم بعد اون داستان با من سر سنگین بود.....نمیدونم شاید ناراحت شده بود فکر میکرد من سرکارش گذاشتم یا هر چی
خودتون قضاوت کنید حاضرید دفعه دیگه به خاطر همچین ادم های بی خودی که ایرادات مزخرف میگیرند دوستیتون رو از دست بدید؟
یعنی بعضی پسرها یک شرط و شروطها و تقاضاهایی دارند که واقعا ادم منصرف میشه بهشون یک دختر خوب معرفی کنه
بعضی از این پسرها هم هستند قبلش دوست دختر داشتن یا صیغه داشتن و... خوب لاسشون که زدن حالا میگن ما یک دختر چادری میخوایم و یک تار موش بیرون نباشه و....
بعد هم میرن خواستگاری یک بدبین بازی هایی از خودشون درمیارن دیدنی
که تو دفعه دیگه واقعا دلت نمیخواد اونها رو به یک دختر خوب معرفی کنید
با خودت میگه آقا لاساش رو با یکی دیگه زده حالا میخواد بره بد بین بازی هاش رو سر این بیچاره ای دربیاره که درست از پا خطا نکرده
خوتون باشید دلتون میاد به اینها دختر خوب معرفی کنید؟

ﺧﺐ اﺭﻩ ﻣﺸﻜﻼﺗﻢ ﺩاﺭﻩ ﻭﻟﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻂﻤﻌﻦ ﺑﺸﻲ ﺩﻭﻃﺮﻑ ﻣﺜﻞ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻦ ﻣﺜﻼ ﺧﻮاﻫﺮ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﺵ ﭼﻨﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﻭ ﻭاﺳﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻱ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻛﻪ ﺳﻨﺸﻮﻥ ﺑﺎﻻ ﺑﻮﺩ ﻳﻜﻢ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﺮﺩ ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﻤﻴﮕﻪ ﻓﻘﻄ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﻣﻴﺪﻩ و ﻣﻴﮕﻪ اﺻﻼ ﻧﮕﻴﻦ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺑﻬﺘﻮﻥ اﻳﻦ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺭﻭ ﻣﻴﮕﻪ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﻤﻴﮕﻢ ﻛﻪ اﮔﻪ ﺧﺪاﻳﻲ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﻛﺎﺭﺷﻮﻥ ﻧﺸﺪ ﻣﻦ ﺭﻭ ﻣﻘﺼﺮ ﺑﺪﻭﻧﻪ و ﻧﺎاﻣﻴﺪ ﺑﺸﻪ

[="Blue"]

بهسا;624412 نوشت:
سلام
خیلی خوبه که این کار رو انجام بدید
به خاطر نیت پاکتون واقعا بهتون تبریک میگم
اما امیدوارم متاهل که شدید و از این دست کارها که انجام دادید پشیمون نشید
واقعا بعضی ...بعضی ...از مردم این دوره کارهایی میکنند که ادم از کار خیر کردن پشیمون میشه
بزارید مثال بزنم
چند وقت پیش یکی از دوستانم که اون هم متاهله بهم گفت برای دوست شوهرم دنبال دختر خوب میگردیم کسی رو نمیشناسی؟
منم گفتم یکی از دوستام هست دختر خوبی هم هست
اون شرایط دختر رو ازم پرسید و گفت یه شماره از این دوستت بهم بده
گفتم شما شرایط این دختر رو به پسره بگید من به دوستم نگم بعدا پسره بگه من این شرایط رو نخواستم ......آخرش من ضایع شم
گفت نه مشکلی نیست و قبول داره شرایط رو( تمام این گفتگوها پیامکی بود حالا شوهر این دوستم هم با دوستش در تماس بود یا نه نمیدونم)
گفتم راستش اجازه بدید به این دختر بگم ببینم اگر مشکلی ندارن شمارشون رو به شما بدم .
من هم به دوستم شرایط این پسر و گفتم و ازش اجازه خواستم شمارشونو به دوست متاهلم بدم
این دوست مجردم هم قبول کرد با اینکه هم تحصیلات پسر ازش پایین تر بود هم خانوادشون از لحاظ اجتماعی اقتصادی
خلاصه من شماره این دختر رو دادم چند وقت بعد از دوست مجردم سوال کردم اینها خونه شما تماس گرفتن ؟اومدن؟ چی شد؟ گفت زنگ زدن خونمون شرایط رو پرسیدن اما نیومدن
چند وقت بعدش از دوست متاهلم پرسیدم این بنده خدا چی شد چرا نرفتن دیگه؟
گفت پسره گفته خانوادشون پر جمعیت من نمی خوام!!!!!!
یعنی فکر کنید چه ایرادات بنی اسرائیلی
این دوست مجردم هم بعد اون داستان با من سر سنگین بود.....نمیدونم شاید ناراحت شده بود فکر میکرد من سرکارش گذاشتم یا هر چی
خودتون قضاوت کنید حاضرید دفعه دیگه به خاطر همچین ادم های بی خودی که ایرادات مزخرف میگیرند دوستیتون رو از دست بدید؟
یعنی بعضی پسرها یک شرط و شروطها و تقاضاهایی دارند که واقعا ادم منصرف میشه بهشون یک دختر خوب معرفی کنه
بعضی از این پسرها هم هستند قبلش دوست دختر داشتن یا صیغه داشتن و... خوب لاسشون که زدن حالا میگن ما یک دختر چادری میخوایم و یک تار موش بیرون نباشه و....
بعد هم میرن خواستگاری یک بدبین بازی هایی از خودشون درمیارن دیدنی
که تو دفعه دیگه واقعا دلت نمیخواد اونها رو به یک دختر خوب معرفی کنید
با خودت میگه آقا لاساش رو با یکی دیگه زده حالا میخواد بره بد بین بازی هاش رو سر این بیچاره ای دربیاره که درست از پا خطا نکرده
خوتون باشید دلتون میاد به اینها دختر خوب معرفی کنید؟

راستشو بخواهی چند موردی همین بلا ها سر منم اومده منتها باید معرف تا حد امکان هم از پسر هم از دختر اصلاعات و شناخت زیادی داشته باشه تا این بلاها پیش نیاد اگر نکنه دیگه اسمش معرف نیست.
مثلا یک نمونش که دوستم معرفی کرد و بعد از صحبت اقا پسر خیلی پسند کرده بودند مادرش گفته بود وضع اقتصادشون به ما نمی خوره خوب بدم نمی گفت اختلاف خیلی زیاد بود منتها من از دست معرف ناراحت نشدم خوب اون یکم بی تجربگی کرده بود خوب می سنجید ،این معرفی درست نبود .صرف مذهبی بودن دو ادم که نشد ملاک معرفی. ولی خانوادم ناراحت شدن بهشون بر خورد که این منو خیلی ناراحت کرد .راستشو بخواهی ادم باید ظرفیتشو بالا ببره 100 تا خواستگار خوب بلاخره شانس در خونه یک پسرو می زنه که دختر دسته گل نصیبش بشه دیگه.[/]

ﻋﺎﺷﻖ اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ;624183 نوشت:
ﻛﺎﺷﻜﻲ ﻳﻜﻲ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻴﻜﺮﺩ
و ﻳﻪ ﻓﻜﺮﻱ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮاﻱ ﺩﻡ ﺑﺨﺖ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﻣﻴﻜﺮﺩ

دستان خدا همه جا هستند
حتما به سمت شما دراز شده
یا غافل بودید
یا رد کردید
بگذریم
در کل کار خوبیه
واسطه خیر شدن
اما در حد ی واسطه معرفی
نه دفتر وکالت و ازدواج
افتادددددددددددد

امین;624176 نوشت:
سلام

اصل این کار بسیار خوب و پسندیده است چراکه امام صادق علیه السلام می فرمایند: هرکس زن جوانى را شوهر دهد و یا مرد بی‏ همسرى را به همسر برساند، از جمله کسانى است که خداوند- عز و جل- با نظر رحمت به او خواهد نگریست.[1]
با این حال کار منطقی همین است که شما پیش گرفته اید یعنی باید جوانب مسئله را بررسی کنید و از عواقب و مشکلات احتمالی آن جلوگیری کنید. هم از طرف دختر و هم از طرف پسر.

لذا از طرف خاله همسرتان بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که معرفی شما طوری باشد که این وسط نامی از شما برده نشود. مثلا می توانید از طریق همسرتان با خود پسر صحبت کنید و بعد از اینکه دغدغه اصلیتان؛ یعنی همین که نمی خواهید اسمی از شما این وسط باشد را گفته و بگویید ما یک مورد خوب برایتان پیدا کرده ایم؛ منتها نباید اسمی از ما برده شود. اگر گفت چطور بگویم چنین موردی پیدا شده؟ بگویید می توانیم ترتیبی بدهیم که شماره خانواده این دختر از طریق یکی از دوستانتان به شما داده شود و بعدا شما ایشان را به عنوان واسطه معرفی کنید. این واسطه هم به دلیل اینکه غریبه است مشکلی برایش ایجاد نخواهد شد. اگر خود پسر را مناسب ندید می توانید از طریق فردی دیگری مثل پدرش یا خواهر یا برادرش که فکر می کنید مطابق خواسته شما عمل می کنید اقدام کنید.

البته در کنار این کار، بهتر است همان ابتدا به فرد مورد نظر بگویید که شما شناخت دقیق از طرف مقابل ندارید بلکه فقط در همین حد او را می شناسید و برای شناخت بیشتر باید خودشان اقدامات لازم مثل صحبت و تحقیق و مشورت و ... را انجام دهند.

از طرف دختر خانم هم بسته به شرایط می توانید عمل کنید. اگر منطقی است، مسئولیت را به خود او واگذار کرده و به او بگویید یکی از آشناها از من خواست دختری را به او معرفی کنم و من شما را معرفی کردم. اگر اجازه می دهید من شماره مادر یا پدرتان را به آنها بدهم تا اقدام کنند. اما اگر احساس کردید منطقی نیست و حدس شما این است که اگر بعدا مشکلی برایش پیش بیاید گریبان شما را خواهد گرفت، در این صورت می توانید بدون اطلاع به ایشان شماره را به طرف بدهید و به آنها هم بسپارید که حرفی از شما به دختر زده نشود.

در مورد اخلاقیاتی هم که در مورد خاله همسرتان گفتید به نظرم بهترین پیشنهاد این است که هم به پسر و هم به دختر مستقیم یا غیر مستقیم پیشنهاد کنید که با یک مشاور در ارتباط باشند تا موارد اضطراری مثل زمان هایی که دخالت مادرشان زیاد می شوند بتوانند مدیریت درستی داشته باشند تا خدایی نکرده مثل دیگر دخترها و عروس ها با مشکل مواجه نشوند.

پی نوشت

[1] كلينى، محمد بن يعقوب - بهبودى، محمد باقر، گزيده كافى، 3جلد، مركز انتشارات علمى و فرهنگى - تهران، چاپ: اول، 1363 ش، ج5، ص 5

از پاسخ حضرتعالی به این تاپیک تشکر و سپاسگزاری می کنم واقعاً پاسخ کاربردی، جامع و کاملی بود.

توفيق روزافزون شما را ازدرگاه ايزد منان خواستارم

بحث واسطه‌گری یا شفاعت در ازدواج، درکلام خدای متعال و حضرات معصومین علیهم‌السلام و علمای دین مکررا بیان شده است.


خداوند متعال می‌فرماید:«وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»[نور/32].و باید مردان بی زن و زنان بی شوهر و کنیزان و بندگان خود را به ازدواج یکدیگر درآورید،اگر مرد و زنی فقیرند خدا به لطف خود بی نیازخواهد فرمود که خدا به احوال بندگان آگاه و رحمتش وسیع است.


خطاب آیه به تمام اعضای جامعه‌ی اسلامی صادر شده است،یعنی همه مأمورند که مقدمات ازدواج مردان و زنان بی همسر را فراهم کنند و در امر مقدس واسطه گری در ازدواج پیش قدم شوند.


در کلام گهرباری از رحمة للعالمین پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «ـمن عمل فی تزویج حلال ــ حتّی یجمع الله بینهما ــ زوّجه الله من الحور العین و کان له بکلّ خطوة خطاها و کلمة تکلّم بها عبادة سنة [1].شخصی که در راه به ازدواج در آمدن زن و مرد مؤمنی سعی و تلاش نماید،خدای متعال حورالعین را به ازدواج او درخواهد آورد و خدای متعال برای هر قدمی که در این راه برمی دارد و برای هر کلمه ای ــ که برای این امر بر زبان جاری می کند ــ ثواب عبادت یک سال را به او خواهد داد.»


در روایت زیبایی از وصی و جانشین پیامبر،امام المتقین امیرمومنان صلوات الله علیهما نیز روایت شده است که فرمودند:«أَفْضَلُ‌ الشَّفَاعَاتِ‌ أَنْ‌ یَشْفَعَ‌ بَیْنَ اثْنَیْنِ فِی نِکَاحٍ حَتَّى یَجْمَعَ شَمْلَهُمَا[2].بهترین شفاعت‌ها این است که شفاعت شود بین دو نفر در ازدواج تا بالاخره زیر یک سقف قرار بگیرند.»


در امر مهم و مقدس واسطه گری در ازدواج گاهی مشکلاتی هم به وجود می آید، بعنوان نمونه گاهی اتفاق می افتد خانواده ها و جوانهای که به هم معرفی شده اند،تا زمانی که در خوشی هستند یادی از معرف نمی کنند ولی اگر خدایی نکرده به اختلاف بر بخورند، واسطه را مقصر می دانند، لذا به خانواده ها توصیه می شود که حتما به طور کامل و دقیق تحقیق و بررسی کنند که انشاالله مشکلی پیش نیاید و از طرف دیگر واسطه ها باید حداقل،از شرایط خانواده ها و طرفین مثل مقوله های فرهنگی و دینی طرفین و شرایط کفویت نسبی طرفین و خانواده ها،اطلاعات کافی داشته باشند تا دو جوان تا آخر عمر زیر یک سقف به خوشی زندگی کنند و دعاگوی معرفها باشند.


از امام صادق علیه‌السلام روایت شده است که فرمودند:«مَنْ‌ زَوَّجَ‌ عَزَباً کَانَ مِمَّنْ یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ[3].کسی که شرایط ازدواج فرد مجردی را فراهم کند،ازکسانی است که خداوند در روز قیامت به او نظر می‌کند.»


در آموزه های دینی و مذهبی مسأله‌ی واسطه گری در ازدواج، مسأله‌ای بسیار مهمی است.در سیره‌ی بزرگان دین هم توجه به این نکته وجود داشته است.این معرفی کردن و واسطه‌گری از خود پیامبر اکرم صلی‌الله‌ علیه ‌و آله نیز منقول است و معصومین علیهم‌السلام هم این سیره را ادامه داده‌اند و به همین سبب علمای دین به ایشان در عمل به این سنت تأسی کرده‌اند.


در تائید سیره اهل بیت علیهم السلام ،مقام معظم رهبری در روز 25 ماه مبارک رمضان 1435در دیدار با دانشجویان فرمودند:«در گذشته معمول بود که براى ازدواج، افراد خیّر و مؤمنى پیدا می‌شدند، واسطه‌‌گرى می‌کردند، دخترهاى مناسب را، پسرهاى مناسب را، معرفى می‌کردند، ازدواج‌ها را راه مى‌‌انداختند؛ این کارها باید انجام بگیرد؛ باید واقعاً در جامعه یک حرکتى در این زمینه به‌‌وجود بیاید»[4].


در تاکیدات مقام عظمای ولایت در «سیاست‌های کلی جمعیّت» که ابلاغ فرمودند نیز تاکید بر امر مقدس ازدواج مشهود است و مسئولین و دولت موظف به این امر مهم می باشند:
« رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند،کاهش سن ازدواج و حمایت از زوج‌های جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینه‌های زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد و نیز ارتقاء پویایی، بالندگی و جوانی جمعیّت با افزایش نرخ باروری و ارتقاء امید به زندگی و همچنین تحکیم بنیان و پایداری خانواده با اصلاح و تکمیل آموزش‌های عمومی درباره اصالت کانون خانواده و فرزند پروری و با تأکید بر آموزش‌ مهارت‌های زندگی و ارتباطی و ارائه خدمات مشاوره‌ای بر مبنای فرهنگ و ارزش‌های اسلامی- ایرانی و ترویج و نهادینه‌سازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی»[5].


در زمان ما هم امر مقدس واسطه گری در ازدواج باید از مسئولین و بزرگان دین ، مدیران، روحانیون و افراد دلسوز جامعه شروع شود و دولت هم از افراد و موسساتی که در این امور فعال هستند در تمام زمینه ها حمایت و پشتیبانی حقیقی و قانونی کند و معرفین هم امر مقدس واسطه گری در ازدواج را با مسائل مالی گره نزنند تا انشاالله مشکلات خیل کثیر جوانانِ در شرف ازدواج هر چه زودتر حل شود.


منابع:


[1].جامع الاخبار،ص274


[2]. بحار الانوار،ج13،ص 222


[3]. بحارالأنوار، ج‌۷، ص ۲۹۸


[4و5]. khamenei.ir
[=nassim-bold]

[=nassim-bold]منبع: رهروان ولایت[=nassim-bold]

[="Navy"]

sky_star;624505 نوشت:
راستشو بخواهی ادم باید ظرفیتشو بالا ببره 100 تا خواستگار خوب بلاخره شانس در خونه یک پسرو می زنه که دختر دسته گل نصیبش بشه دیگه.

ولی من فکر میکنم که برعکسه
100 تا خواستگار بی ایمان و کم ایمان و بی اخلاق و بی فرهنگ، معجزه بشه برای دختر مومن پسری مومن پیدا بشه
خانواده های پسر همین که ببینند پسرشان خوب است و 2 از 10 تا شرایط ازدواج را دارد دیگر چنان طاقچه بالایی می گذارند که بیا و ببین
زیبایی دختر باید در حد سیندرلا باشد
ثروت پدر دختر در حد ثروت قارون
ایمان و حجاب و اصالت خانوادگی دختر را هم بعد از زیبایی و ثروت می خواهند!
خدا می داند این خواستگارهای عجیب و غریب چه بر سر اعتماد به نفس و احساس خانواده دختر می آورند
خدا ببخشدشون...[/]

پرسش:
خانمی شاغل هستم، شوهر خاله همسرم از من تقاضا کرد در بین همکاران فردی را برای ازدواج پسرشان انتخاب کنم، منم به کمک دیتابیسمان دختر خانمی را که از نظر تیپ و قیافه خوب بوده در نظر گرفتم اما بخاطر اخلاق تند خاله همسرم می ترسم کارشان بعد از ازدواج بخاطر دخالت های ایشان در زندگی فرزندش به جدایی کشیده شود و در نتیجه شخصیتم در محل کار آسیب ببیند، لطفا راهنمایی فرمائید

پاسخ:
اصل این کار بسیار خوب و پسندیده است چراکه امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: هرکس زن جوانى را شوهر دهد و یا مرد بی‏ همسرى را به همسر برساند، از جمله کسانى است که خداوند (عز و جل) با نظر رحمت به او خواهد نگریست.(1)
با این حال کار منطقی همین است که شما پیش گرفته اید؛ یعنی باید جوانب مسئله را بررسی کنید و از عواقب و مشکلات احتمالی آن جلوگیری کنید؛ هم از طرف دختر و هم از طرف پسر. البته نباید این نکته را هم فراموش کنید که یک نیروی فرهنگی همیشه باید خود را برای هر اعتراضی آماده کند؛ چون طبیعی است که همه افراد نمی توانند درک درستی از کاری که شما برای آنها انجام می دهید داشته باشند و به خاطر همین جهل، ممکن است گاهی به شما معترض شوند. شما باید در چنین مواقعی صبور بوده و در کنار منطق، با مهربانی و عطوفت او را متوجه اشتباهش کنید.

بعلاوه اینکه قبل از معرفی فرد مورد نظر باید راه و چاه را به طرف نشان دهید تا هم به او در تصمیم گیری درست کمک کرده باشد و هم اینکه اگر بعدا گفت پس چرا این مورد خوب نبود، شما پاسخ داشته باشی که من راه را برای تصمیم گیری به شما نشان دادم و گفتم که نباید صرف معرفی من علت ازدواج شما باشد؛ بلکه لازم و ضروری است که قبل از هر تصمیمی شناخت کامل و دقیقی از طرف پیدا کنید.
با این حال در شرایط فعلی، نسبت به خاله همسرتان بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که معرفی شما طوری باشد که این وسط نامی از شما برده نشود. مثلا می توانید از طریق همسرتان با خود پسر صحبت کنید و بعد از اینکه دغدغه اصلیتان؛ یعنی همین که نمی خواهید اسمی از شما این وسط باشد را گفته و بگویید ما یک مورد خوب برایتان پیدا کرده ایم؛ منتها نباید اسمی از ما برده شود.

بعلاوه اینکه شناخت ما دلیل بر خوب بودن ایشان نیست؛ بلکه فقط یک نشانه است و شناخت و تصمیم اصلی بر گردن خود شماست. اگر گفت چطور بگویم چنین موردی پیدا شده؟ بگویید می توانیم ترتیبی بدهیم که شماره خانواده این دختر از طریق یکی از دوستانتان به شما داده شود و بعدا شما ایشان را به عنوان واسطه معرفی کنید. این واسطه هم به دلیل اینکه غریبه است مشکلی برایش ایجاد نخواهد شد.
اگر فکر می کنید گفتن این مسئله به خود پسر به صلاح نیست، می توانید از طریق فرد دیگری مثل پدرش یا خواهر یا برادرش که فکر می کنید مطابق خواسته شما عمل می کنند اقدام کنید.

باز هم تاکید می کنم که شما باید همان ابتدا به فرد مورد نظر بگویید که شما شناخت دقیق از طرف مقابل ندارید؛ بلکه فقط در همین حد او را می شناسید و برای شناخت بیشتر باید خودشان اقدامات لازم مثل صحبت و تحقیق و مشورت و ... را انجام دهند.
از طرف دختر خانم هم بسته به شرایط می توانید عمل کنید. اگر منطقی است، مسئولیت را به خود او واگذار کرده و به او بگویید یکی از آشناها از من خواست دختری را به او معرفی کنم و من شما را معرفی کردم. اگر اجازه می دهید من شماره مادر یا پدرتان را به آنها بدهم تا اقدام کنند. اما اگر احساس کردید منطقی نیست و حدس شما این است که اگر بعدا مشکلی برایش پیش بیاید گریبان شما را خواهد گرفت، در این صورت می توانید بدون اطلاع به ایشان شماره را به طرف بدهید و به آنها هم بسپارید که حرفی از شما به دختر زده نشود.

در مورد اخلاقیاتی هم که در مورد خاله همسرتان گفتید به نظرم بهترین پیشنهاد این است که هم به پسر و هم به دختر مستقیم یا غیر مستقیم پیشنهاد کنید که با یک مشاور در ارتباط باشند تا موارد اضطراری مثل زمان هایی که دخالت مادرشان زیاد می شوند بتوانند مدیریت درستی داشته باشند تا خدایی ناکرده مثل دیگر دخترها و عروس ها با مشکل مواجه نشوند.

نتیجه:
واسطه گری در ازدواج کار بسیار خوب و پسندیده ای است؛ منتها مانند همه کارهای فرهنگی دیگر بدون دغدغه و مشکل نیست. لذا شما باید تا حد امکان سعی کنید با مدیریت درست از عوارض نامطلوب آن بکاهید. تاکید بر اینکه شناخت لازم باید توسط خودشان انجام شود و شناخت شما خیلی عمیق نیست نقش زیادی در جلوگیری از مشکلات آینده دارد.

__________
(1) كلينى، محمد بن يعقوب - بهبودى، محمد باقر، گزيده كافى، 3جلد، مركز انتشارات علمى و فرهنگى - تهران، چاپ: اول، 1363 ش، ج5، ص 5
.

موضوع قفل شده است