دلایل ضرورت ولایت فقیه

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دلایل ضرورت ولایت فقیه

با سلام بر اساتید
دلایل ضرورت ولایت فقیه در حکومت اسلامی چی هست؟؟
لطفا مختصرا و ساده و شیوا توضیح دهید!

سپاس

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سعید

پرسش:
دلایل ضرورت ولایت فقیه در زمان غیبت امام معصوم
(علیه السلام) چه هستند.؟

پاسخ:
دلایل ضرورت ولایت فقیه در زمان غیبت امام معصوم (عجل الله تعالی فی فرجه)، شامل دو قسم: ادله عقلی و ادله نقلی است. این ادله، بسیار فراوان هستند؛ ولی در این جا، به برخی از مهم‌ترین آن‌ها به صورت کوتاه و شیوا اشاره می‌گردد.

ــ دلیل عقلی
عقل بشر از تدوین قانون جامع و کامل برای رسیدن انسان به کمال واقعی ناتوان است؛ بنا بر این زندگی اجتماعی انسان و نیز کمال فردی و معنوی او نیازمند قانونی است که مصون از خطاء و نقصان باشد. از طرفی، به دلیل ویژگی‌ها و نارسائی‌های زبان و یا خطاء در فهم و یا علل دیگر، امکان ابهام و اختلاف در قوانین وجود دارد؛ بنا بر این همیشه قوانین، نیازمند تبیین و تفسیر هستند، از این رو، قرآن کریم، یکی از وظایف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را تبیین و تفسیر وحی معرفی می‌کند: «و أنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس ما نزل إلیهم»(1) و چون احکام و قوانین اجتماعی اسلام همانند احکام عبادی ابدی و جاودانه هستند و غرض خداوند از انزال این دستورات جامع و کامل، تحقق عملی این قوانین و اجرای احکام دینی در زندگی فردی و اجتماعی است، تشکیل حکومت دینی، امری ضروری است؛ زیرا اجرای بسیاری از این احکام، فقط با وجود یک تشکیلات منسجم امکان پذیر است.
پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز بیان و کلام امامان معصوم (علیهم السلام) در تفسیر وحی الهی معتبر و حجت است؛ زیرا ایشان نیز مطابق تصریح نصوص معتبر دینی جانشینان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده و از علم لدُنی بهره‌مند و به علم مکنون الهی متصل هستند.

در عصر غیبت ولی عصر (عجل الله تعالی فی فرجه) نیز که مسلمانان و جامعه اسلامی از ادراک برکات خاص ظهور ایشان محروم هستند، جاودانگی اسلام، اقتضاء دارد که دو شأن تعلیم دین و اجرای احکام اسلام ـ که از شؤون امامت هستند ـ تداوم یابد که این دو وظیفه، بر عهده نائبان ولی عصر (عجل الله تعالی فی فرجه) است که فقهاء عادل و اسلام‌شناس، از سویی با سعی بلیغ و اجتهاد مستمر، احکام کلی شریعت را نسبت به همه موضوعات و از جمله مسائل جدید و بی‌سابقه تبیین می‌نمایند و از سویی دیگر، با اجرای همان احکام استنباط شده، ولایت اجتماعی و اداره جامعه مسلمین را تداوم می‌بخشند.(2)
اکنون با توجه به وجود احکام اجتماعی فراوان در اسلام و لزوم اجرای آن‌ها و این که لازمه قطعی اجرای آن‌ها، داشتن تشکیلات حکومتی و قدرت سیاسی و نظامی است. آیا در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فی فرجه)، خداوند متعال از این احکامی که برای کمال و سعادت انسان ها قرار داده صرف نظر کرده و تنها به احکام فردی اسلام اکتفا می کند.؟
و به عبارت دیگر، در زمانی که ما به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امام معصوم (علیه السلام) دسترسی نداریم، بخشی از احکام خداوندی یعنی احکام اجتماعی تعطیل می شود و تنها به احکام فردی مانند نماز و روزه و طهارت و نجاست اکتفا می‌شود، لازمه چنین فرضی نقض غرض پروردگار متعال و خلاف حکمت اوست؛ چراکه غرض خداوند (تبارک و تعالی) در تشریع احکام به کمال رسیدن انسان است و آن چه که سعادت انسان را تأمین می‌کند و او را به کمالی در خور و متناسب با ظرفیت وجودی او می‌رساند، مجموعه احکام اعم از فردی و اجتماعی است، نه فقط بخشی از آن. و به طور اصولی، اگر احکام اجتماعی هیچ نقشی در سعادت و کمال انسان نداشت، از ابتدا وضع نمی‌شد. بنابراین تأثیر این احکام در کمال و سعادت انسان، قطعی و تعطیل آن‌ها، مخلّ به کمال و سعادت انسان و خلاف حکمت الهی است.

ــ دلیل نقلی
ادله نقلی برای اثبات ضرورت ولایت فقیه در عصر غیبت، عبارت است از روایاتی که از میان آن‌ها به سه روایت اشاره می‌شود:
1. توقیع شریف که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فی فرجه) در آن می‌فرماید: «أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم و أنا حجة الله علیهم»؛ امام زمان (عجل الله تعالی فی فرجه) در پاسخ به سؤال «اسحاق بن یعقوب» که در نامه‌ای پرسید در حوادثی که در زمان غیبت واقع می شود وظیفه ما چیست؟ فرمود: «در وقایع و رخدادهایی که برای شما پیش می‌آید (و کار بر شما مشکل می‌شود) به کسانی که روایات ما را برای شما روایت می‌کنند (فقهاء و مجتهدان آگاه) مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان هستم.(3)
منظور از حوادثی که مردم باید در آن‌ها به عالمان دینی مراجعه کنند، بیان احکام و مسائل جزئی نیست؛ بلکه امور اجتماعی و رهبری جامعه مسلمین است؛ زیرا امام (عجل الله تعالی فی فرجه) مردم را در اصل حوادث به عالمان دینی ارجاع داده است نه در حکم حوادث.

2. مقبوله عمر بن حنظله: «من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف أحکامنا...»؛ هر کس از شما که راوی حدیث ما باشد و در حلال و حرام بنگرد و ... همانا من او را حاکم بر شما قرار دادم.(4)
عبارت «نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف أحکامنا» می رساند که تنها کسانی صلاحیت مرجعیت و حاکمیت را دارند که قدرت استنباط احکام دینی را داشته باشند. یعنی در زمان غیبت، بر همه مردم واجب است که از فقهائی که حلال و حرام خداوند را اجتهاد می‌کنند، اطاعت نمایند.

3. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اللهم ارحم خلفائی، قیل یا رسول الله! و من خلفاؤک؟ قال: الذین یأتون من بعدی و یروون حدیثی و سنتی»؛ خدایا جانشینان مرا مورد رحمت خویش قرار ده. از آن حضرت پرسیدند جانشینان شما چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمود: آنانی که پس از من می‌آیند و حدیث و سنت من را روایت می‌کنند.(5)
در کلمات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام)، راویان حدیث معنای عمیق‌تر و عام‌تری نسبت به ناقلان حدیث دارد، و راوی کسی است که قدرت تعلیم، تفسیر و استنباط داشته باشد.

نتیجه:
از مجموع دلایل عقلی و نقلی مذکور به خوبی روشن می‌شود که وجود ولایت فقیه برای تداوم حاکمیت الهی و ایجاد یک نظام اسلامی و مبتنی بر احکام و ارزش‌های الهی، امری ضروری و بدیهی است.

ــــــــــــــ
(1) نحل/ 44.
(2) جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ص 237.
(3) صدوق، محمد، اکمال الدین و اتمام النعمه، ج 2، باب 45، ح 4؛ حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، ج 2، باب 11، ح 9.
(4) کلینی، محمد، الکافی، ج 1، باب اختلاف حدیث، ح 1.
(4) صدوق، محمد، کتاب من لایحضره الفقیه، ج 4، ح 5919.

موضوع قفل شده است