جمع بندی مواردی در رد نظر منكران معاد
تبهای اولیه
بسم الله
سلام خدمت كارشناسان عزيز
مي خواستم بدونم پيامبران يا ائمه چگونه نظر منكران معاد را رد مي كنند؟
مي خواستم بدونم موارد ي كه مي شود اثبات كرد كه اين دنيا مانند دفترچه اي تمام نمي شه چيه؟
با تشكر
بسم الله
سلام خدمت كارشناسان عزيز
مي خواستم بدونم پيامبران يا ائمه چگونه نظر منكران معاد را رد مي كنند؟
مي خواستم بدونم موارد ي كه مي شود اثبات كرد كه اين دنيا مانند دفترچه اي تمام نمي شه چيه؟
با تشكر
باسلام وتشکر .
در ابتدا باید در جواب فراز اخر سوال گفت بر خلاف تصور شما نه تنها راهی برای مسله ی مورد نظر نیست بلکه دلایل فراوان بر اثبات پایان پذیری دنیا وجود ومسله قیامت ومعاد یکی از آنها است .
اما در باره فراز اول سوال باید گفت :
آن بزرگواران از طریق آیات قران برای مسله دلیل اقامه نموده و پندار های منکران را رد می نموده اند بدین بیان :
به وضوح از قرآن مجید استفاده میشود و صدها آیه دلالت بر آن دارد ، معاد با هر دو ساحه روحانی و جسمانی مطرح است ؛ یعنی انسان با تمام ابعاد وجودش در قیامت حضور مییابد. شاید آیهای که با صراحت این موضوع را مطرح کرده ، در پاسخ به شبههای است که از پیامبر (ص) سؤال میکردند : چگونه وقتی ما خاک شدیم یا به صورت استخوانهای پوسیده درآمدیم، به زندگی مجدد باز میگردیم؟ خداوند در جواب فرموده : بگو همان کسی آن را زنده میکند که نخستین بار آفریده و او به هر مخلوقی آگاه است.(1)
در آیه دیگر میفرماید: آیا انسان میپندارد که استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟ آری قادریم که حتی خطوط سر انگشتان او را موزون کنیم.(2)
علاوه بر این آیات دیگری گواهی میدهد که انسان روز قیامت از قبر برخاسته و پای محاسبه میآید . این امر جسمانی بودن معاد را میرساند. امام علی (ع) نیز میفرماید: مردگان را از دل کوههای و لانههای پرندگان و خانههای درندگان بیرون کرده، در حالی که به سوی فرمان خدا میشتابند و به محل بازگشت خود مبادرت نمایند.(3)
سخن گفتن اعضای بدن دلیل دیگری بر جسمانی بودن معاد است. قرآن مجید برای اثبات معاد جسمانی سرگذشت شگفتانگیز غزیر و ماجرای بهتانگیز حضرت ابراهیم (ع) را نقل کرده ؛ برای اثبات امکان زنده شدن دوبارة مردگان به بیان توانایی آفریدگار در آفرینش کرات آسمانی و زمین میپردازد و میفرماید:
آیا ندیدهاند خدایی که آسمانها و زمین را خلق کرده و در آفریدن آنها احساس خستگی نکرده ،میتواند مردگان را زنده کند؟ بی گمان خداوند بر هر چیزی قادر و توانا است.(4)
پس اصل جسمانی بودن معاد انکارناپذیر است، از طرف دیگر به دلائل عقلی اعاده معدوم محال است ، پس بدن جسمانی که در قیامت محشور خواهد شد ، عین این بدن ( عینیت به تعبیر فلسفی ) نخواهد بود، بلکه بدنی مثل و شبیه این بدن می باشد که از اجزای همین بدن مادی ( نظر متکلمان اسلامی ) تشکیل شده و یا از مراتب آن خواهد بود ( قائلان به حکمت متعالیه ) که آن را بدن مثالی می خوانند . در اثبات این نظر ( بدن اخروی مثل بدن دنیوی است نه عین آن ) به این آیات استشهاد شده است :
« أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ؛
آیا کسى که آسمان ها و زمین را آفریده ،توانا نیست که [باز] مانند آن ها را بیافریند ؟ آرى اوست آفریننده دانا ».(5)
أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّ اللّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ قَادِرٌ عَلَى أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لاَّ رَیْبَ فِیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إَلاَّ کُفُورًا ؛
آیا ندانستند خدایى که آسمان ها و زمین را آفریده ،تواناست که مانند آنان را بیافریند و [همان خداست که] برای شان زمانى مقرر فرموده که در آن هیچ شکى نیست [ولى] ستمگران جز انکار [چیزى را] نپذیرفتند» (6) از این دو آیه استفاده می شود که بدن های اخروی مثل بدن های دنیوی می باشند، نه عین آن ها .
عینیت نداشتن و متحد نبودن بدن اخروی با بدن دنیوی در تمام خصوصیات به معنای متحد نبودن انسان اخروی و دنیوی نیست ؛ زیرا شخصیت انسان به نفس او است ، نه بدن او . بنابراین انسان اخروی عین انسان دنیوی است ، هر چند بدن او عین بدن دنیوی نیست . همان طور که بدن یک انسان در طول زندگی خود بارها عوض می شود ، ولی یک انسان مثلا زید در هفتاد سالگی همان زید در پنج سالگی است . چرا که انسانیت انسان به روح و نفس اوست که ثابت است و مجرد ؛ نه به بدن او که در طول مثلا هفتاد سال بارها تغییر کرده و عوض شده است . برای همین وقتی انسانی را به خاطر گناه سی سال قبل او مجازات می کنند، همه می دانند که این انسان همان انسان سی سال پیش است و همان انسان را مجازات می کنند ، هر چند که باز همه می دانند که تمام سلول های بدن او در سی سال شاید سه یا چهار بار عوض شده است و بدن کنونی او عین همان بدن سی سال پیش او نیست .
جسم انسان بعد از مرگ پوسیده شده و از بین می رود . شاید جزو بدن و جسم انسان و یا حیوان دیگری شود، ولی انسانیت انسان که به آن در قیامت مجازات و یا پاداش داده می شود ، هیچ گاه از بین نرفته و ثابت خواهد ماند . خدای متعال بدنی مانند بدن دنیوی او خلق خواهد کرد و روح او را بدان متعلق خواهد ساخت . این بدن بیگانه از بدن دنیوی او نیست ، ولی عین آن هم نیست .
خدای متعال به واسطه قدرت بی پایان و علم بی نهایتش قادر است که تمام سلول های از بین رفته و در بدن موجودات دیگر را با وجود پراکندگی بسیار جمع نموده و آن را به صورت اول در آورد ، ولی این مطلب منافاتی ندارد با این که خدا مثل این بدن را محشور کند، نه عین آن را .(7)
پی نوشت ها:
1. یس(36) آیه 78.
2. قیامت(75) آیه 3 و 4.
3. نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 82.
4.احقاف(46) آیه 33.
5. یس، آیه 81.
6.اسراء(17) آیه 99.
7.نتایج کلامی حکمت صدرایی، ص264 ،نشر بوستان کتاب، قم، 1388 ش.
[="Tahoma"][="Navy"]بسم الله
سلام خدمت كارشناسان عزيز
مي خواستم بدونم پيامبران يا ائمه چگونه نظر منكران معاد را رد مي كنند؟
مي خواستم بدونم موارد ي كه مي شود اثبات كرد كه اين دنيا مانند دفترچه اي تمام نمي شه چيه؟
با تشكر
سلام
برای کسی که خدای یگانه را باور ندارد و انسان شناسی دینی راهم قبول دارد نمی توان معاد را ثابت کرد . او باید این دو مقدمه یا حداقل اولی آنرا قبول داشته باشد
یا علیم[/]
برای کسی که خدای یگانه را باور ندارد و انسان شناسی دینی راهم قبول دارد نمی توان معاد را ثابت کرد
سلام
چه لزومي دارد؟
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
چه لزومي دارد؟
سلام
در گفتگو با چنین شخصی فقط می توان از دلایل عقلی استفاده کرد و دلایل عقلی معاد مبتنی بر توحیدند
انسان شناسی اسلامی هم مبتنی بر تعالیم این دین است که مبنایش توحید است
یا علیم[/]
http://www.askdin.com/showthread.php?t=45772
سوال :
مواردی در رد نظر منكران معاد ؟
پاسخ :
باسلام وتشکر .
در ابتدا باید در جواب فراز اخر سوال گفت بر خلاف تصور شما نه تنها راهی برای مسله ی مورد نظر نیست بلکه دلایل فراوان بر اثبات پایان پذیری دنیا وجود ومسله قیامت ومعاد یکی از آنها است .
اما در باره فراز اول سوال باید گفت :
آن بزرگواران از طریق آیات قران برای مسله دلیل اقامه نموده و پندار های منکران را رد می نموده اند بدین بیان :
به وضوح از قرآن مجید استفاده میشود و صدها آیه دلالت بر آن دارد ، معاد با هر دو ساحه روحانی و جسمانی مطرح است ؛ یعنی انسان با تمام ابعاد وجودش در قیامت حضور مییابد. شاید آیهای که با صراحت این موضوع را مطرح کرده ، در پاسخ به شبههای است که از پیامبر (ص) سؤال میکردند : چگونه وقتی ما خاک شدیم یا به صورت استخوانهای پوسیده درآمدیم، به زندگی مجدد باز میگردیم؟ خداوند در جواب فرموده : بگو همان کسی آن را زنده میکند که نخستین بار آفریده و او به هر مخلوقی آگاه است.(1)
در آیه دیگر میفرماید: آیا انسان میپندارد که استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟ آری قادریم که حتی خطوط سر انگشتان او را موزون کنیم.(2)
علاوه بر این آیات دیگری گواهی میدهد که انسان روز قیامت از قبر برخاسته و پای محاسبه میآید . این امر جسمانی بودن معاد را میرساند. امام علی (ع) نیز میفرماید: مردگان را از دل کوههای و لانههای پرندگان و خانههای درندگان بیرون کرده، در حالی که به سوی فرمان خدا میشتابند و به محل بازگشت خود مبادرت نمایند.(3)
سخن گفتن اعضای بدن دلیل دیگری بر جسمانی بودن معاد است. قرآن مجید برای اثبات معاد جسمانی سرگذشت شگفتانگیز غزیر و ماجرای بهتانگیز حضرت ابراهیم (ع) را نقل کرده ؛ برای اثبات امکان زنده شدن دوبارة مردگان به بیان توانایی آفریدگار در آفرینش کرات آسمانی و زمین میپردازد و میفرماید:
آیا ندیدهاند خدایی که آسمانها و زمین را خلق کرده و در آفریدن آنها احساس خستگی نکرده ،میتواند مردگان را زنده کند؟ بی گمان خداوند بر هر چیزی قادر و توانا است.(4)
پس اصل جسمانی بودن معاد انکارناپذیر است، از طرف دیگر به دلائل عقلی اعاده معدوم محال است ، پس بدن جسمانی که در قیامت محشور خواهد شد ، عین این بدن ( عینیت به تعبیر فلسفی ) نخواهد بود، بلکه بدنی مثل و شبیه این بدن می باشد که از اجزای همین بدن مادی ( نظر متکلمان اسلامی ) تشکیل شده و یا از مراتب آن خواهد بود ( قائلان به حکمت متعالیه ) که آن را بدن مثالی می خوانند . در اثبات این نظر ( بدن اخروی مثل بدن دنیوی است نه عین آن ) به این آیات استشهاد شده است :
« أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ؛
آیا کسى که آسمان ها و زمین را آفریده ،توانا نیست که [باز] مانند آن ها را بیافریند ؟ آرى اوست آفریننده دانا ».(5)
أَوَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّ اللّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ قَادِرٌ عَلَى أَن یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلاً لاَّ رَیْبَ فِیهِ فَأَبَى الظَّالِمُونَ إَلاَّ کُفُورًا ؛
آیا ندانستند خدایى که آسمان ها و زمین را آفریده ،تواناست که مانند آنان را بیافریند و [همان خداست که] برای شان زمانى مقرر فرموده که در آن هیچ شکى نیست [ولى] ستمگران جز انکار [چیزى را] نپذیرفتند» (6) از این دو آیه استفاده می شود که بدن های اخروی مثل بدن های دنیوی می باشند، نه عین آن ها .
عینیت نداشتن و متحد نبودن بدن اخروی با بدن دنیوی در تمام خصوصیات به معنای متحد نبودن انسان اخروی و دنیوی نیست ؛ زیرا شخصیت انسان به نفس او است ، نه بدن او . بنابراین انسان اخروی عین انسان دنیوی است ، هر چند بدن او عین بدن دنیوی نیست . همان طور که بدن یک انسان در طول زندگی خود بارها عوض می شود ، ولی یک انسان مثلا زید در هفتاد سالگی همان زید در پنج سالگی است . چرا که انسانیت انسان به روح و نفس اوست که ثابت است و مجرد ؛ نه به بدن او که در طول مثلا هفتاد سال بارها تغییر کرده و عوض شده است . برای همین وقتی انسانی را به خاطر گناه سی سال قبل او مجازات می کنند، همه می دانند که این انسان همان انسان سی سال پیش است و همان انسان را مجازات می کنند ، هر چند که باز همه می دانند که تمام سلول های بدن او در سی سال شاید سه یا چهار بار عوض شده است و بدن کنونی او عین همان بدن سی سال پیش او نیست .
جسم انسان بعد از مرگ پوسیده شده و از بین می رود . شاید جزو بدن و جسم انسان و یا حیوان دیگری شود، ولی انسانیت انسان که به آن در قیامت مجازات و یا پاداش داده می شود ، هیچ گاه از بین نرفته و ثابت خواهد ماند . خدای متعال بدنی مانند بدن دنیوی او خلق خواهد کرد و روح او را بدان متعلق خواهد ساخت . این بدن بیگانه از بدن دنیوی او نیست ، ولی عین آن هم نیست .
خدای متعال به واسطه قدرت بی پایان و علم بی نهایتش قادر است که تمام سلول های از بین رفته و در بدن موجودات دیگر را با وجود پراکندگی بسیار جمع نموده و آن را به صورت اول در آورد ، ولی این مطلب منافاتی ندارد با این که خدا مثل این بدن را محشور کند، نه عین آن را .(7)
پی نوشت ها:
1. یس(36) آیه 78.
2. قیامت(75) آیه 3 و 4.
3. نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 82.
4.احقاف(46) آیه 33.
5. یس، آیه 81.
6.اسراء(17) آیه 99.
7.نتایج کلامی حکمت صدرایی، ص264 ،نشر بوستان کتاب، قم، 1388 ش.